eitaa logo
تاریخ تشیع
177 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
4.5هزار ویدیو
28 فایل
کانال تاریخ تشیع همراه با عالیترین مطالب در حوزه های تاریخ، علوم سیاسی، اجتماعی، هنر، ادبیات، نجوم، دانستنیها، فایلها + پی دی اف تمامی مطالب معتبر هستند همراه با مرجع، منابع آورده می شوند. نظرات وپیشنهادات مدیرکانال: @uwiyut
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 يعني چه و چرا به حضرت علي علیه السلام لقب ابوتراب داده شده است؟ ✅ پاسخ: ابوتراب به معناي پدر ، يا دمساز خاك، يا پدر و رئيس خاكيان است. ▪️اين لقب از محبوب ترين القاب در نزد امام علي عليه السلام و يكي از زيباترين القاب آن حضرت به شمار ميآيد. 🔻شيخ علاء الدين سكتواري در محاضرة الأوائل (ص١١٣) گويد: نخستين كسي كه به كنيه (ابوتراب) ناميده شد علي بن ابي طالب رضي الله عنه است، اين كنيه را صلي الله عليه و آله و سلم به او داد آنگاه كه ديد او بر روي زمين خوابيده و خاك بر پهلوي او نشسته است، از روي لطف و مهرباني به او فرمود: برخيز اي ابو تراب. 🔅و اين محبوب ترين القاب او به شمار ميرفت، و از آن پس، به بركت نفس محمدي اين كرامتي براي او گرديد، زيرا خاك خبرهاي گذشته و آينده تا روز قيامت را براي او باز ميگفت. اين را بفهم كه رازي است بي پرده. 📚 الغدير ج۶ ص۴٧۶ 🔖اسکن yon.ir/bWHhO 📒عباية بن ربعي گويد: به عبد الله بن عباس گفتم: رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم از چه رو را ابوتراب ناميد؟ گفت: از آن رو كه علي عليه السلام صاحب زمين و حجت خدا بر اهل آن پس از رسول خداست، و بقاي زمين و آرامش آن به او است، و از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم شنيدم مي فرمود: چون روز قيامت شود و شخص پاداش و نزديكي و كرامتي را كه خداي متعال براي علي آماده نموده ببيند گويد: (اي كاش من ترابي بودم) يعني كاش از شيعيان علي (ابوتراب) بودم. و اين است معناي اين آيه كه كافر گويد: كاش من تراب (خاك) بودم. 📚علل الشرائع ج١ ص١۵۶ ➕ علامه مجلسي رحمه الله در بيان اين جمله گويد: ممكن است ذكر آيه در اينجا براي بيان علت ديگري در نامگذاري آن حضرت به ابو تراب باشد، زيرا شيعيان او به جهت تذلل بيش از اندازه و تسليم بودن در برابر فرمانهاي حضرتش تراب ناميده شده اند؛ چنانكه در آيه كريمه آمده - و چون آن حضرت صاحب و پيشوا و زمامدار آنهاست ابوتراب نام گرفته است. 📚 بحار الأنوار ج٣۵ ص۵١ 🔖اسکن yon.ir/x5LWK ⚫️در اين كه صلي الله عليه وآله وسلم در چه زماني اين لقب مبارك را به امير المؤمنين عليه السلام داده است، روايات متفاوتي نقل شده است. برخي از آنها حاكي از آن است كه اين لقب در جمادي الأول يا جمادي الثاني سال دوم هجرت در غزوهء العشيره به آن حضرت داده شده است. در برخي ديگر آمده است كه در يوم التآخي ؛ يعني روزي كه پيامبر اسلام بين همهء مسلمان عقد برادري بست و از بين تمام مردم علي را براي خود برگزيد، به او داده شده است. البته اين روايات هيچ تعارضي باهم ندارند؛ چرا كه ممكن است پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم در موارد متعدد بارها و بارها آن را تكرار كرده باشد.
💯‼️👇 👇 🔸نبی مکرم اسلام خدا (ص) فرمودند : در قیامت سگ گوید: الحمدلله که خدا مرا  خلق کرد و خوک خلق نکرد!!! خوک گوید: الحمدلله که خدا مرا  خلق کرد و کافر خلق نکرد!!! کافر گوید: الحمدلله که خدا مرا  خلق کرد و منافق خلق نکرد!!! منافق گوید: الحمدلله که خدا مرا  خلق کرد و  (بی نماز) خلق نکرد!!!   📚 منبع: جامع الأخبار ، صفحه ۷۴ ،الفصل الرابع و الثلاثون فی تارک الصلاة و امالی شیخ صدوق @shiitehistory
سیدعلی ⚫️: « (ع)» علیه السلام در نیمة سال 212 ق نزدیک شهر در روستای ، چشم به دنیا گشود و در ماه سال 254 ق در سرّ من رأی (سامرا) توسط به رسید. ایشان پس از 33 سال را بر عهده داشتند نام آن حضرت بود البته ، و هم گفته اند.👇👇👇👇👇👇 لقب های آن را ، ، ، ، ، و... ذکر کرده اند. اش است و به ایشان می گویند علیه السلام از آغاز در حضور داشتند و در مدت اقامت در این شهر نقش بسیار مهمی در ایفا کردند؛ به طوری که حکومت از موقعیت ممتاز احساس خطر کرده و حضور ایشان در را به صلاح ندانست، برای کنترل بیشتر تصمیم گرفت ایشان را از به منتقل کند. در سال 233 ق بنابه هایی که از های علیه السلام داده بودند، به داد تا این انتقال را انجام دهد. با ورود به ، مردم که سخت مشتاق و شیفتة خود بودند، اعتراض خود را علنی کردند؛ به طوری که اعلام کرد که کاری به السلام ندارد و هیچ خطری السلام را نمی کند. پس از مدتی به بهانه این که در منزل بر علیه حاکم سلاح جمع آوری می شود به خانه السلام حمله بردند، ولی چیزی جز و نیافتند . جالب اینکه خود پس از بازگشت می گوید: «چیزی جز ، ، و در او نیافتم» در ساعات اولیه ورود به به شکلی آمیز با برخورد کرد و نه تنها به استقبال نیامد، بلکه دستور داد ایشان را در محلی که مخصوص بود و به « » شهرت داشت، وارد کنند. بعد از استقرار در تمامی رفت و آمدها و ارتباطات تحت بود و به محض شنیدن اینکه از و نگهداری می کند، شبانه به خانة می بردند؛ ولی چیزی به دست نمی آوردند. در طول مدت حضور السلام در هر روز بر و محبوبیت آن افزوده می گشت و همه ناخواسته در برابر علیه السلام و بودند و سخت می داشتند. البته نفوذ منحصر به نبود و شامل درباریان هم می شد. حتی اهل کتاب هم به می گذاشتند. وقتی در اقدامات خود علیه علیه السلام ناکام ماند، به خود اعلام کرد که در کار علیه السلام درمانده شده است؛ از این رو به و فشار اکتفا نکرد و تصمیم به کشتن علیه السلام گرفت و حتی اقداماتی هم انجام داد؛ اما پیش از آنکه موفق شود، خود به رسید ایجاد آمادگی فکری جهت ورود به عصر فراهم کردن زمینة ورود به عصر ، از اقدامات اساسی علیه السلام بود، که همواره را متوجه این امر می کردند. در این راستا علیه السلام هم ا انجام داده اند: الف) 👈 بیان فراوان در مورد فرا رسیدن و نزدیک بودن عصر ؛ ب) 👈 بشارت به حضرت ومخفی بودن و هشدار این که مبادا مخفی بودن باعث تردید شما گردد؛ ج) 👈 کم کردن تماس مستقیم با ؛ به طوری که در مسائل از طریق نامه یا پاسخ داده می شد؛ تا از قبل برای شرایط و تکالیف عصر و ارتباط غیر مستقیم با آمادگی داشته باشند؛ 👈 ) تأیید برخی از کتب و روایی و) 👈 ارجاع سؤالات به وکلا و توجیه وکلا نسبت به پرسش های ؛ با توجه به و آن روز 2. مبارزه با کسانی بودند که بر مبنایی نادرست، علیه السلام را تا مقام (نعوذبالله) بالا می بردند. علیه السلام ـ همانند قبلی ـ موضع خویش را در قبال آنان روشن می ساخت و آنان را از گروه نمی دانست و حتی در نامه های مختلف، را افرادی و معرفی می فرمود و خویش را از آنان به صورت آشکار اعلام می نمود گروه دیگری از ، بودند که معمولاً با گیری از ، به شکل در مقابل علیه السلام می ایستادند. علیه السلام را از نزدیک شدن و نشینی با آنان و ورود به جلسه هایشان به شد
سیدعلیرضا: دهم الاول مصادف با سالروز ازدواج رسول خدا حضرت عبدالله(ص) و حضرت (س) است. درست 25 بهار از عمر گرانبها و پربرکت می گذشت که با چهل ساله ای به نام «خدیجه» که برترین بانوی روزگار خویش بود، پیمان زندگی مشترک را امضاء کرد و فصل جدیدی در اش آغاز شد مروری کوتاه به جریان آن دو بزرگوار که "پدر و مادر امت اسلامی" هستند سعی می کنیم بیشتر به ویژگی های این پیوند اشاره کنیم که می تواند برای جامعه امروز در انتخاب درست همسفران و خود و ملاک قراردادن آنچه که زندگی را لذت بخش و سعادتمند قرار می دهد کمک و راهنمایی کند درباره ازدواج حضرت و کبری ماجرا از مهمانی در خانه خدیجه (س) آغاز شد. روزی خدیجه (س) در خانه خود مجلسی تشکیل داده بود و از دعوت کرده بود تا برایش صحبت کنند. در اواسط جلسه جوانی خوش سیما از مقابل خانه (س) گذشت. یهودی از خدیجه (س) خواست که او را به مجلس دعوت کند. پس از پایان مجلس و در هنگام خداحافظی در حالی که شعف از صورت آن عالم مشهود بود، رو به خدیجه کرد و گفت: «آن چه من در کتاب های گذشته خوانده ام، نشان می دهد که او پیامبر است. خوشا به سعادت بانویی که چنین شوهرش باشد که در این صورت به شرافت، عزت و دنیا و آخرت نایل آمده است.». (مناقب ابن شهر آشوب، ج 1، ص 41؛ سید هاشم رسولی محلاتی، درسهایی از تاریخ تحلیلی اسلام (جلد 2)، ص17) با پیامبر(ص) در جد چهارم از طرف پدر و در جد هشتم از طرف مادر بودند، به همین دلیل گاهی همدیگر را پسر عمو، دختر عمو می خواندند. هم (س) تاجر بود، هم (ص). الهی به گونه ای رقم خورد که اسباب همکاری میان خدیجه (س) و محمد (ص) فراهم شد. از برخوردهای نخست، مهربانی و الهی در رفتار محمد (ص) می دید. روح پاک و لطیف این دختر ، پس از سال ها هم کفو خود را پیدا کرده بود. چند بار با این جوان 25 ساله هاشمی مواجه شده بود و دلش دیگر تاب دوری از وی را نداشت. بانوی حصار غرورش را شکست و جایگاه و دنیایی را به خوشبختی ابدی، به آسانی فروخت. تصمیم گرفت که در نخستین مواجهه ، دغدغه ازدواجش با (ص) را مطرح کند. روز سرنوشت ساز زندگی (س) فرا رسید. پس از سفر که پیامبر (ص) سرپرستی آن را به عهده داشتند و برای حضرت خدیجه (س) انجام دادند، فرصت ملاقات فراهم شد. خدیجه با حفظ مقابل (ص) آمد و گفت: «ای عموزاده من بر اثر خویشی که میان من و تو برقرار است و عظمت و عزتی که در میان خود داری و امانت و حسن خلقت که شهره همه اهل است، مایلم که با تو ازدواج کنم.» (سید هاشم رسولی محلاتی، درسهایی از تاریخ تحلیلی اسلام (جلد 2)، ص19-24) (ص) در پاسخ گفت که این موضوع را با نزدیکان و در میان می گذارد. با موافقت پیامبر (ص) مجلس خواستگاری برگزار شد. در مجلس خواستگاری، عموی پیامبر(ص) به بیان ویژگی های (ص) پرداخت. نقاط مشترک و هم کفوی (س) و پیامبر (ص) موجب ازدواج این دو شد. در وصف پیامبر (ص) همین بس که وی برترین انسان ها روی زمین بود، اما در خصوص خدیجه روایتی از گویای عظمت این همسر پیامبر (ص) است. می گوید: کمتر اتفاق می افتاد که پیامبر (ص) از خانه بیرون رود و را به خیر و خوبی یاد نکند، چندان که یک روز آتش من مشتعل شد و گفتم: یا الله، تا کی خدیجه را یاد می کنی؟ او پیرزنی بیش نبوده بهتر از او را به تو مرحمت کرد. پیامبر (ص) از سخن من غضبناک شدند و فرمودند:👇👇👇👇👇 نه؛ به خدا بهتر از خدیجه(س) نصیب من نشده. او به من ایمان آورد، هنگامی که مردم بودند، و تصدیق من نمود در وقتی که مردم مرا تکذیب می کردند، و اموال خود را در اختیار من گذارد، در وقتی که مردم مرا از خود دور می کردند. متعال از خدیجه به من فرزندانی روزی کرد، در حالی که تو را قرار داد. (ریاحین الشریعه: ج 2 ص 202، 207، 211). خصوصیات پیامبر (ص) جوانمرد دارای ویژگی های خاصّی بود که توجّه خدیجه را به خود جلب نمود، دارای تقوی، ، پاکدامنی، ، امانت داری، حسن خلق، و صداقت بود که باعث علاقمندی خدیجه شد. وجود این همه فضایل و مکارم و رفتاری در پیامبر(ص) بود که ثروتمندترین زن قریش آمادگی خود را برای با ایشان اعلام کرد. علّت پیش قدم شدن حضرت خدیجه در ازدواج با پیامبر، وجود آن همه فضیلت اخلاقی، ، شرافت، اصالت و...... در وجود مقدس پیامبر بود. فضیلت های خدیجه از نگاه و روایات ایمان و خدیجه زنی با فض
📚و در صحیح  در روایتی می‌فرماید: «من آذی فاطمة فقد آذانی و من آذانی فقد آذی الله و من آذی الله فقد کفر.» یعنی: 👈👈  کسی که  را آزار دهد مرا آزار داده و کسی که مرا آزار دهد را آزار داده و کسی که به خدا آزار و بی حرمتی کند است.
✍همچنين اگر كسى با عقايد مخالفت مى كرد، او را و مى دانستند، 🌀🌀🌀🌀🌀 ♦️ همان طور كه هم به جز جماعت خويش، مسلمانان ديگر را مى پنداشتند. 🔸🔸🔸🔸🔸
✍دوستان عزیز!! 🔷سرزدن اين قبيل امور از پيروان شگفت نيست! ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ 🔶تابعان كسي كه همه مسلمانان را و مي‌دانست و مكه و مدينه را قبل از آنكه به دست وهابيان بيافتد،  و مي‌دانست. 🌀🌀🌀🌀🌀🌀 📗 در كتاب " " مي‌خوانيم: 👇👇👇👇👇
🟥  هم چنین ادعا می‌کند که شیعه خون مخالفان خود را حلال می‌داند؛.... 👈 ذبیحه ی آنان را حرام می‌شمارد؛🚫 👈مایعات و روغنی که اهل سنت به آن‌ها دست بزنند، نزد شیعه نجس است؛ 🚫 ↩️وی هم چنین را به سبب اعتقاد به مسائلی مانند و ساخت بنا بر روی آن‌ها می‌شمارد؛ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📜. چنین ادعایی در حالی است که در داخل سرزمین‌های ، اهل سنت نیز حضور دارند و شیعیان با آن‌ها به و ارتباطات می‌پردازند و در مکه، مدینه و دیگر سرزمین‌های اسلامی نیز شیعیان در کنار اهل سنت با یک دیگر تعامل دارند.
✳️رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: ✍ پیشوایان پس از من، ؛ نخستین ایشان، علی بن ابی طالب، و آخرین آن‌ها است.... 🍃🍃🍃🍃🍃 ↩️↩️  آن‌ها جانشینان و اوصیا و اولیای من و حجت‌های خداوند پس از من، بر امت من هستند. 👈اقرار کننده ی به آن‌ها ، و انکار کننده ی ایشان، است. ــــــــــــــــــــــــــــ 📙 شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، جلد۴، صفحه ۱۷۹.
👈واضح است که اهل و از انجام نماز و روزه و مناسک حج  نگران نبوده و نیستند... 🔰🔰🔰🔰🔰🔰 ↩️ ولی همینها از مدرسه و روشنگری بر محور ،  کراهت و هراس دارند.⚠️ ❇️قرآن می‌فرماید: «ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَرِهُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ» 🍃🍃🍃🍃 👈و معلوم است «مَا أَنْزَلَ اللَّهُ» یعنی قانون آسمانی که احزاب و را در جامعه بشری رسوا و بی آبرو می‌کند،... 💫💫💫💫💫 🟩 و آن رهبریِ منتخبین و است. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📗سوره محمد (ص)، آیه ۹.
⚠️سرزدن اين قبيل امور از پيروان شگفت نيست!... 🔰🔰🔰🔰🔰 💠تابعان كسي كه همه مسلمانان را و مي‌دانست و مكه و مدينه را قبل از آنكه به دست بيافتد،  دارالحرب و دارالكفر! مي‌دانست. 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
1⃣  📜  در لغت به معنای پوشاندن و پنهان کردن می‌باشد... 🖊در لغت عرب به هر کس که چیزی را بپوشاند و پنهان نماید، می‌گویند. 🔷 زارع و کشاورز را کافر می‌نامند، چراکه 👈 بذر و دانه را در زمین پنهان می‌کند. 🔷🌙همچنین شب را به جهت اینکه در آن اشیاء دیده نمی شود و پنهان می‌گردد، می‌گویند. 🚨انسان را کافر می‌نامند، زیرا  نعمت‌های الهی را نادیده گرفته و پنهان می‌کند و می پوشاند. 🟥🟥🟥🟥🟥🟥
📜اما در اصطلاح، به کسی که منکر مبدأ و یا معاد و یا هر دوی آنها بشود، گفته می‌شود..... 🖊 و نیز اگر کسی نبوّت پیامبر خاتم محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) را انکار نماید، نامیده می‌شود. ـــــــــــــــــــــــــــــ 📙 قاموس قرآن، جلد۶، صفحه۱۲۲