eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
تبیین
⭕️اهمیت حوزه‌ها تبلیغ است 💠حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (حفظه الله): 🔹عرض کردیم اولویّت حوزه‌ها است. در همه‌ی دوره‌ها اینجور بوده، امّا در دوره‌ی ما بالخصوص این اهمّیّت است؛ برای اینکه در دوره‌ی ما یک اتّفاقی افتاده است که در طول بیش از هزار سال از صدر اسلام چنین اتّفاقی نیفتاده بود؛ و آن بود. تشکیل سازمانِ سیاسیِ مدیریّتِ کشور در شکل سابقه ندارد. وقتی که یک‌ چنین وضعی هست، طبعاً های با شدّت پیدا می کند؛ که حالا می دانید و می‌ بینید و مشاهده می کنید. 🔹این ‌قدر هم این ها زیاد شده که اصلاً همه‌ی ما عادت کرده‌ایم و انواع و اقسام دشمنی‌ های دشمن خیلی به چشممان نمی‌آید. خب، پس در دوره‌ی ما اهمّیّت مضاعف پیدا می کند؛ هم از جهت اینکه در پایه و قوام نظام، ، ایمان مردم است، و اگر چنانچه نباشد، نظام نخواهد بود ـ فرمودند: از اوجب واجبات است؛  گاهی انسان فکر می کند که اوجب واجبات است؛ پس حفظ ایمان مردم میشود واجب؛ از این جهت اهمّیّت مضاعف پیدا میکند ـ ثانیاً از این جهت که دوره، دوره‌ی تطوّر علمی است. 🔹امروز انواع و اقسام شیوه‌ های پراکندن پیام وجود دارد که در گذشته حتّی فکرش را هم نمی کردند؛ از تلویزیون و ماهواره بگیرید تا اینترنت و پسااینترنت؛ این چیزهای جدیدی که پیش آمده، هوش مصنوعی و امثال اینها. حالا چیزهای دیگر هم در راه است. خب، با یک‌ چنین شرایطی، با یک‌ چنین وضعیّتی که در دست شمشیرهای آخته‌ی برّانِ خونریز وجود دارد، ما چه ‌کار می خواهیم بکنیم؟ ، اینجا اهمّیّتِ مضاعف پیدا میکند. امروز، هم سخت‌ افزارهای مخالف، معارض و معاند تطوّر پیدا کرده، پیشرفت پیدا کرده که اشاره کردم، هم نرم‌افزارها؛ 🔹شیوه‌ های باورپذیر کردن پیام را ـ چیز‌هایی که در گذشته، هیچ کس بلد نبود ـ با پشتیبانی علمیِ روانشناسی و امثال اینها رایج کردند؛ اینها ابزارهای نرم‌ افزاری است، اینها خیلی مهم است. جوری میزند، جوری درست میکند، جوری میکند، جوری در روزنامه میزند که کسی که ملاحظه میکند، تردید نمیکند که این درست است؛ در حالی ‌که صد درصد است. ما امروز با اینها مواجهیم. 🔹اگر از این چیزها کردیم، اگر امروز از اهمّیّت تبلیغ و حسّاسیّت تبلیغ و مضاعف بودن وظیفه‌ی تبلیغ غفلت بکند، دچار عارضه‌ای میشویم که جبرانش به‌ آسانی ممکن نیست؛ نمی گویم محال است امّا به‌ آسانی ممکن [نیست] و دچار می شویم. اگر لاسمح‌الله (خدای نخواسته)  پیش بیاید، درست کردنش، جبران کردنش دیگر کار یک‌ ذرّه و دو ذرّه نیست. امام در یک مواردی مکرّر می فرمودند که اگر چنین اتّفاقی بیفتد، اسلام یک سیلی‌ای خواهد خورد که تا سالهای متمادی اثرش بر روی او باقی خواهد ماند؛ قضیّه این است. 🔹اگر چنانچه ما بکنیم این پیش می‌آید. اگر غفلت بکنیم، از گناهان بزرگ قبح‌ زدایی می شود، از کبائر قبح‌ زدایی میشود، عادی میشود. می‌ بینید که در شده؛ در غرب همینطور قدم به قدم دارند پیش میروند. آدم دوست ندارد تعبیرات رایج اینها را تکرار بکند، یعنی واقعاً شأن حرف زدن انسان و زبان انسان بالاتر از این است که اینها را تکرار کند؛ امّا هست دیگر. اگر را دستِ‌کم بگیریم، اینها دامن جامعه‌ی ما را خواهد گرفت. بیانات مقام معظم رهبری ۱۴۰۲/۰۴/۲۱ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از منظر امام علی (علیه السلام) «عدالت» و «احسان» چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟ 🔹(عليه السلام) در حکمت ۲۳۱ با اشاره به تفسير آيه ۹۰ سوره نحل: «إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الاِحْسانِ»، ميفرمايد: « همان رعايت [و پرداختن حق مردم] و احسان به معناى نيكى بيشتر [از حد انصاف] است». خداوند در اين آيه شريفه به سه چيز امر و از سه چيز نهى كرده است، ميفرمايد: «خداوند به و و كمك به فرمان، و از و و نهى میكند»، و در پايان آيه مى افزايد: (خداوند به شما اندرز میدهد تا متذكر شويد)؛ «إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الإِحْسَانِ وَ إِيتَاءِ ذِى الْقُرْبَى وَ يَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنكَرِ وَ الْبَغْىِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ». 🔹اين آيه دربرگيرنده يكى از جامع ترين برنامه هاى اجتماعى بشر است كه هرگاه جامه عمل به خود بپوشد، و بر او حكمفرما میشود. در اينكه ميان و چه تفاوتى است مفسران احتمالات فراوانى ذكر كرده‌اند؛ بعضى گفته اند: ، اداى واجبات و ، انجام مستحبات است. برخى ديگر عدل را توحيد و احسان را اداى واجبات میدانند، و عدّه اى را به معناى هماهنگى ظاهر و باطن، و را به معناى برترى باطن نسبت به ظاهر دانسته اند. اين تفسير نيز از سوى گروهى عنوان شده كه مربوط به جنبه هاى عملى، و مربوط به جنبه هاى گفتارى است. 🔹ولى از همه اين تفسيرها بهتر همان است كه در كلام (ع) آمده كه را به معناى تفسير فرموده؛ زيرا رعايت انصاف آن است كه حق هر كسى را به خودش بپردازند (و به نظر میرسد كه اين واژه از ماده «نصف» گرفته شده؛ زيرا هرگاه انسان در حقوق مشترك، آن را تنصيف كند رعايت را به طور كامل كرده است). سپس اين واژه به معناى هرگونه عدالت آمده است. همانگونه كه از مفهوم آن استفاده میشود، نيكى كردن به ديگران است و اين نيكى همان است كه حضرت در كلام بالا به آن اشاره فرموده است. از این رو برقرار شدن بدون و و و امكان پذير نيست؛ زيرا ترك عدالت و انصاف سبب خشم كسانى میشود كه حقوقشان پايمال شده و طبعاً برمى‌خيزند و نظم جامعه را به هم میريزند و اى بسا منجر به خونريزى هاى وسيعى گردد. 🔹در مورد بسيار میشود كه تنها با استفاده از اصل عدالت و انصاف مشكلات جامعه حل نمیگردد؛ مثلاً سيل عظيمى آمده و خانه هاى فراوانى را ويران كرده و يا زلزله شديدى رخ داده و منجر به ويرانی هاى وسيعى شده است. در اينجا نمى‌توان تنها با استفاده از حقوق واجب و حتى مالياتهاى معمولى مشكلات را حل كرد. اينجاست كه اصل و بايد به ميدان آيد و دامن همت به كمر بزنند، ويرانى ها را آباد و ضايعات را جبران و ناشى از حوادث را حل كنند. گاه در يك نيز مشكلاتى به وجود مى آيد. مثلاً شوهر در حادثه اى از دنيا مى رود و اطفال صغير او باقى مى مانند. 🔹اينجاست كه بايد افراد صرفه نظر از اصل ، به سراغ و بروند و ايتام را تحت حمايت خود قرار دهند و مشكلات آن خانواده را حل كنند، خواه يك نفر اقدام به اين كار كند يا همه فاميل دست به دست هم بدهند. در «معانى الاخبار» كه اين حديث را قبل از سيد رضى نقل كرده، میخوانيم: (ع) بر اصحاب وارد شد در حالى كه آنها درباره بحث ميكردند، فرمود: چرا در اين باره به سراغ قرآن نمیرويد، عرض كردند: كجاى قرآن درباره مروّت بحث كرده؟ فرمود: اين آيه شريفه كه ميفرمايد: «إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الاِحْسانِ»، همان است و همان ». [۱] 🔹در حديثى كه مرحوم طبرسى آن را در «مجمع البيان» ذيل آيه مورد بحث نقل كرده میخوانيم: «عثمان بن مظعون كه از صحابه معروف پيامبر اسلام (ص) است ميگويد: من در آغاز به صورت ظاهری اسلام را پذيرفته بودم نه با قلب و جان، و اين وضع ادامه داشت تا آنكه روزى در خدمت آن حضرت، ديدم در فكر فرو رفته، ناگهان چشم خود را به طرف آسمان دوخت، گويا پيامى را دريافت میدارد. وقتى كه به حال عادى برگشت از ماجرا پرسيدم، فرمود: هنگامى كه با تو سخن میگفتم ناگهان جبرئيل را مشاهده كردم كه اين آيه را براى من آورد: «إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الاِحْسانِ...» عثمان ميگويد: چنان محتواى آيه در قلب من اثر گذاشت كه اسلام همان لحظه در جان و روح من جاى گرفت». پی نوشت: [۱]معانى‌الأخبار، ابن بابويه، جامعه مدرسين، چ۱، ص۲۵۷ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه‏، ۱۳۸۶ش، چ۱، ج۱۳، ص۷۶۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️نابودی ظلم در سایه حکومت اسلامی 🔹خوب، این رئیس مذهب ما - سلام الله علیه - هست که وقتی می‌شنود که یک زن ذمی را که یهودی شاید بوده است، این را خلخال از پایش لشکر کذا درآوردند، آن قدر ناراحت می‌شود، که می‌گوید اگر انسان بمیرد در یک همچو امری، سزاوار است. 🔹یک همچو حکومتی است، و چنانچه یک به آن طوری که اسلام‌ می‌خواهد، آن طوری که خدای تبارک و تعالی می‌خواهد در و در سایر جاها تحقق پیدا بکند، دیگر ظلم درش بسته می‌شود، تعدیات درش بسته می‌شود. 🔹حکومت ها دیگر نمی‌ توانند ظلم کنند و نمی‌ کنند و ارتشی ها و سایر قوای انتظامی همه در خدمت مردم هستند. دعا کنید که آن طوری که ما می‌ خواهیم بتوانیم موفق بشویم، و بتوانیم که را عرضه کنیم بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۸/۱۰/۱۵ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«سخن چينی» در چه مواردی جایز شمرده شده است؟ 🔹حرام بودن به عنوان ، و زشتى آن از نظر علم اخلاق يك اصل اساسى است كه بايد هميشه مورد توجه باشد، لکن ممكن است اين حكم نیز مانند ساير احكام شرع هايى داشته باشد كه در آن موارد، نقل كردن حرف اين براى آن يا بالعكس نه تنها جايز است، بلكه گاه واجب نیز می باشد؛ 🔹مثلا زمانی كه احساس كنيم فرد يا گروهى قصد كشتن يا ضربه زدن به فردى را دارد و مسأله جدى است، سخن آنها را براى فرد مورد نظر نقل كنيم تا در محافظت از خويشتن بكوشد يا از منطقه خطر دور شود، نظير آنچه در مورد (عليه السلام) واقع شد. پس از داستان كشتن قبطى متجاوز، كسى نزد (عليه السلام) آمد و گفت: «اِنَّ الْمَلاَ يَأتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرجْ اِنّى لَكَ مِنَ النّاصِحينَ»؛ [۱] (اين جمعيت براى كشتن تو به مشورت نشسته اند فوراً از شهر خارج شو كه من از خيرخواهان تو هستم). 🔹گاه مى توان به وسيله «سخن چينى» راست يا دروغ در اختلاف افكند؛ اين نيز از موارد يا است، نظير آنچه درباره «نعيم بن مسعود» و نقل شده كه در ميان دو گروهى از اختلاف افكند و آنها را نسبت به يك ديگر بدبين و در امر جنگ سست نمود؛ [۲]  🔹ولى اين گونه نادر، هرگز نبايد بهانه اى براى آلوده شدن به اين يا استقبال از گفته های سخن چينان شود. بلکه با آنها باید مثل حکم جواز اکل میته (خوردن مردار) در برخورد کرد. (عليه السلام) در حديثى می فرمایند: «لا تَعْجَلَنَّ اِلى تَصْدِيْقِ واشٍ وَ اِنْ تَشَبَّهَ بِالنّاصِحِيْنَ» [۳] (در تصديق سخنان افراد عجله نكن هر چند خود را در لباس خيرخواهان درآورند). پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره قصص، آيه ۲۰ [۲] تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الإسلامية، چ ۱، ج ‏۱۷، ص ۲۵۹ [۳] تصنيف غرر الحكم و درر الكلم‏، دفتر تبليغات‏، چ ۱، ص ۲۲۲ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابيطالب (ع)، ۱۳۷۷ش،‏ چ ۱، ج ۳، ص ۳۱۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️دعا و توسل 🔹حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: در و برای ، دست از و نباید برداشت.   📕در محضر بهجت، ج۲، ص۱۵۲ منبع: وبسایت‌ مرکز تنظیم‌ ونشر آثار ‌آیت‌ الله‌ العظمی‌ بهجت @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️طولانی ترين آيه قرآن درباره چه موضوعی است؟ 🔸«آيه ۲۸۲ سوره بقره» طولانی‌ ترين‌ آيه است و موضوع آن درباره‌ و تنظيم است. دو نكته از آيه شريفه، قابل استنتاج است:  1⃣ كه در اين آيه در مورد ، برای ذكر شده است - آن هم با ذكر در تمام مراحل - بيانگر توجه‌ عميقی است كه نسبت به مسلمين و نظم كار آنها دارد. مخصوصا با توجه به اينكه اين در جامعه جاهلی و عقب مانده ای نازل شد كه حتی سواد خواندن و نوشتن در آن بسيار كم بود و اين خود دليلی است بر عظمت قرآن از يكسو و اهميت نظام اقتصادی مسلمين از سوی ديگر. 🔹علی بن ابراهيم در تفسير خود می‌نويسد: در خبر آمده است كه در پانصد حكم اسلامی است و در اين آيه پانزده حكم به خصوص وارد شده است. در حالی که محققين تفسير نمونه، استخراج نموده اند كه با احتساب احكام ضمنی، عدد بيش از اين خواهد بود. 2⃣جمله های «واتقوا الله» و «يعلمكم الله» گر چه به صورت جمله های مستقل عطف بر يكديگر آمده است، ولی قرار گرفتن آنها در كنار يكديگر نشانه ای از پيوند ميان آن دو است، و مفهوم آن اين است كه و پرهيزكاری و ، تاثير عميقی در و روشن بينی و فزونی علم دارد. 🔹آری، هنگامی كه به وسيله صيقل يابد، همچون آينه حقایق را روشن می‌سازد. اين معنی كاملا جنبه منطقی دارد، زيرا و اعمال ناپاك، حجاب هايی بر فكر انسان می‌اندازد و به او اجازه نمی‌دهد را آنچنان كه هست ببيند. هنگامی كه به وسيله حجاب ها كنار رفت، چهره حق آشكار می شود. 📕تفسير نمونه، ج ۲، ص ۳۹۰ منبع: وبسایت انوار طاها @tabyinchannel
⭕️امام حسین علیه‌ السلام 🔸«اُوصِيكُم بِتَقوَى اللهِ فَإنَّ اللهَ قَد ضَمِنَ لِمَنِ اتَّقاهُ أن يُحَوِّلَهُ عَمّا يَكرَهُ إلى ما يُحِبُّ و يَرزُقَهُ مِن حَيثُ لا يَحتَسِب»ُ؛ 🔹«شما را به سفارش میكنم؛ زيرا خدا ضمانت داده كسى را كه تقواى الهى پيشه سازد، از آنچه ناخوش می دارد، به آنچه خوش می دارد انتقال دهد، و از جايى كه گمان نمى برد، روزى اش دهد. 📕گزیده تحف العقول، ج۱، ص۳۷ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا از منظر آیات و روایات قابلیت تغییر در اخلاقیات افراد وجود دارد؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸در روايات اسلامى نيز تعبيرات روشنى در اين زمينه ديده مى شود، مانند احاديث زير: 1⃣حديث معروف «اِنّى بُعِثْتُ لاُِتَمِّمَ مَكارِمَ الاَْخْلاقِ» [۱] دليل واضحى بر امكان تغيير است. 2⃣روايات فراوانى كه تشويق به مى كند، مانند: حديث نبوى «لَوْ يَعْلَمُ الْعَبْدُ ما فى حُسْنِ الْخُلْقِ لَعَلِمَ اَنَّهُ يَحْتاجُ اَنْ يَكُونَ لَهُ خُلْقٌ حَسَنٌ» [۲] (اگر بندگان مى دانستند كه چه منافعى دارد، يقين پيدا مى كردند كه محتاج به اخلاق نيكند!)، نشانه ديگر است. 3⃣در حديث ديگرى از همان حضرت مى خوانيم: «اَلْخُلْقُ الْحَسَنُ نِصْفُ الدِّينِ» [۳]؛ (، نيمى از دين است). 4⃣و در حديثى از اميرمؤمنان امام على (عليه السلام) مى خوانيم: «اَلْخُلْقُ الْمَحْمُودُ مِنْ ثِمارِ الْعَقْلِ، اَلْخُلْقُ الْمَذْمُوْمُ مِنْ ثِمارِ الْجَهْلِ» [۴] ( از ميوه هاى و آگاهى است، و از ثمرات و نادانى است). و از آنجا كه «علم» و «جهل» قابل تغيير است، هم به تبع آن قابل تغيير مى باشد. 5⃣در حديث ديگرى از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) آمده است: «اِنَّ الْعَبْدَ لَيَبْلُغُ بِحُسْنِ خُلْقِهِ عَظيمَ دَرَجاتِ الاْخِرَةِ وَ شَرَفَ الْمَنازِلِ وَ اِنَّهُ لَضَعيفُ الْعِبادَةِ» [۵] (بنده خدا به وسيله به درجات عالى آخرت و مى رسد، در حالى كه ممكن است از نظر عبادت ضعيف باشد!). 🔹در اين حديث اوّلاً مقايسه به عبادت و ثانياً ذكر درجات بالاى اخروى كه حتماً مربوط به اعمال اختيارى است، و ثالثاً تشويق به تحصيل حسن خلق، همگى نشان مى دهد كه يك امر است، نه اجبارى و الزامى و خارج از اختيار! (دقّت كنيد). اين گونه روايات و تعبيرات گويا و پرمعنى در كلمات (عليهم السلام) زياد ديده مى شود [۶] و همه آنها نشان مى دهد كه قابل تغيير است، و گرنه اين تعبيرات و تشويقها لغو و بيهوده بود. 6⃣در حديث ديگرى از رسول خدا (صلى الله عليه و آله) مى خوانيم كه به يكى از يارانش به نام «جرير بن عبدالله» فرمود: «اِنَّكَ امْرُءٌ قَدْ اَحْسَنَ اللّهُ خَلْقَكَ فَاَحْسِنْ خُلْقَكَ» [۷] (خداوند به تو چهره زيبا داده، خود را نيز زيبا كن!). 🔹كوتاه سخن اين كه: كتب روايى ما پُر از رواياتى است كه همگى دلالت بر آدمى دارد. [۸] اين بحث را با حديثى از اميرالمؤمنين (عليه السلام) كه تشويق به فضائل اخلاقى مى كند پايان مى دهيم؛ حضرت می فرماید: «اَلْكَرَمُ حُسْنُ السَّجـِيَّةِ وَ اجْتِـنابُ الدَّنِـيَّةِ» [۹] (ارزش و كيفيّت انسان به و اجتناب و دورى از اخلاق پست است). پی نوشت‌ها؛ [۱] إرشاد القلوب، ديلمى، انتشارات مصطفوى‏، چ ۳، ج ۱، ص ۱۷۴. [۲] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ۱۰، ص ۳۶۹. [۳] همان‏، ج ۶۸، ص ۳۸۵. [۴] غررالحكم و دررالكلم‏، دار الكتاب الإسلامی، چ ۲، ص ۶۹، ح ۱۳۲۸. [۵] المحجة البيضاء فی تهذيب الإحياء، جامعه مدرسين، چ ۴، ج ۵، ص ۹۳. [۶] الكافی، دارالكتب الإسلامية، چ ۴، ج ۲، ص ۹۹، باب (حسن الخلق...) ۱۸ روايت در اين زمينه نقل كرده است. [۷] بحار الأنوار، همان، ج ۶۸، ص ۳۹۴. [۸] الكافی، همان، ج‏ ۲، ص ۹۹. [۹] غرر الحكم و درر الكلم‏، همان، ص ۸۷، ح ۱۶۷۴ 📕اخلاق در قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابيطالب (ع)، قم، چ اول، ۱۳۷۷ش، ج ۱، ص ۳۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امتحانات الهی 🔹تمام طول عمر ، قدم به قدم هاست. اگر ما بتوانیم بر خود غالب بیائیم، بتوانیم خود را به کار بگیریم، بتوانیم را بشناسیم، بدانیم چیست و آن را انجام دهیم، این در ما یک مرتبه‌ی جدیدی از به وجود می آورد؛ این یک است، یک است. بیانات مقام معظم رهبری ۸۹/۰۸/۲۶ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «حیات طیّبه» چیست؟ 🔹در «آیه ۹۷ سوره نحل» مى خوانیم: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَر أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ» (هر کس انجام دهد در حالى که باشد، خواه یا به او حیات پاکیزه مى بخشیم، و آنها را به بهترین اعمالى که انجام مى دادند خواهیم داد). مفسران در معنى (زندگى پاکیزه) تفسیرهاى متعددى آورده اند: بعضى، آن را به معنى تفسیر کرده اند. بعضى، به و رضا دادن به نصیب. بعضى، به . بعضى، به عبادت توأم با روزى حلال. و بعضى، به بر اطاعت فرمان خدا و مانند آن. 🔹ولى شاید، نیاز به تذکر نداشته باشد که ، مفهومش آن چنان وسیع و گسترده است که همه اینها و غیر اینها را در بر مى گیرد، از هر نظر، پاکیزه از ، و ، و ، و و انواع و هرگونه چیزى که آب زلال زندگى را در کام انسان ناگوار مى سازد. ولى با توجه به این که در دنبال آن، سخن از به نحو احسن به میان آمده، استفاده مى شود که مربوط به است و مربوط به . 🔹جالب این که در روایتى که در از امیرمؤمنان (علیه السلام) نقل شده مى خوانیم: «وَ سُئِلَ عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى: «فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً»، فَقالَ: هِیَ الْقَنَاعَةُ؛ [۱] از امام پرسیدند: منظور از جمله  «فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً» چیست؟ فرمود: است». بدون شک، مفهوم این تفسیر، محدود ساختن به قناعت نمى باشد، بلکه بیان مصداق است، ولى مصداقى است بسیار روشن، چرا که اگر تمام دنیا را به انسان بدهند ولى را از او بگیرند، همیشه در آزار و و نگرانى به سر مى برد؛ 🔹به عکس، اگر انسان روح قناعت داشته باشد، و از و آز و بر کنار گردد، همیشه و خوش است. همچنین در بعضى از روایات دیگر به معنى «رضا و خشنودى از آنچه خدا داده است» تفسیر شده که آن هم با قریب الافق است. ولى، هرگز نباید به این مفاهیم جنبه تخدیرى داد، بلکه هدف اصلى از بیان رضا و ، پایان دادن به ، آز، طمع و است که عامل ، استثمارها، جنگها و ، و گاه عامل ذلت و اسارت است. پی نوشت: [۱] نهج البلاغه، كلمات قصار، شماره ۲۲۹ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمى مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیۀ، چ ۲۷، ج ۱۱، ص ۴۲۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️سیدالشهداء (عليه السلام) اسلام را زنده کرد 🔹 (عليه السلام) هم که کشته شد، نه اینکه رفتند یک ثوابی ببرند، ثواب برای او خیلی مطرح نبود، رفت که این را نجاتش بدهد، اسلام را پیشرفت بدهد، را زنده کند. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۸/۴/۱۷ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا امت اسلامی در عصر معاويه و يزيد، دچار مرگ اراده شده بود؟ 🔹در روزگار و (لعنت الله علیهم)، ، و اختياری از خود نداشت و كالبدی بی جان بود كه نه احساسی داشت و نه اختيارى؛ زيرا قيد و بندهای گرانی بر آن بسته بودند و روزنه های نور و بينش را به رويش مسدود كرده و ميان آن و ميان اراده اش حايل ساخته بودند. ، به تخدير مسلمين و فلج ساختن انديشه آنان همّت گماشت‌. 🔹، دل‌هايشان همراه (عليه السلام) بود، اما آنان نمی توانستند از قلب ها و ضميرهايشان پيروى كنند، از آن جهت كه ، به زور بر آنها تسلط يافته بودند و چيزى از كارهای خود را مالك نبودند؛ نه بر ايشان بود و نه ، نه و نه تصميمى، همچون مجسمه هايى شده بودند كه در آنها نه احساسی بود و نه حركتى، 🔹جامه خواری بر آنها پوشانيده شده و در زير تازيانه های و تجاوز آنان، فرومايه و بی مقدار گشته بودند. (علیه السلام)، به سوی صحنه های و فداكاری رهسپار گشت تا در ، روح و بدمد. شهادت آن حضرت، نقطه تحولی در تاريخ مسلمين و حيات آنان بود، آنگاه آنان به يكباره دگرگون گشتند و به سلاح نيروی و ، مسلح شدند، 🔹و از همه منفی بافی هايى كه بر آنها دست يافته بود، رها گشتند و مفاهيم ترس و تسليم كه بر آنان پنجه زده بود، به اصول انقلاب و مبارزه مبدّل شدند. آنان دست در دست، های فراوانی را به پا كردند كه تخت های سلطنت را درهم كوبيد و قدرت شان را به نابودی كشيد. منبع: وبسایت انوار طاها @tabyinchannel
⭕️گزیده‌ای از «روایات جهاد با نفس» 🔹 (علیه‌ السلام) از (صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله) نقل می‌کند که فرمود: «کسی که را کند، را یاد نموده است، اگر چه نماز، روزه و قرآن خواندنش کم باشد، و کسی که خدای را کند، خداوند را فراموش نموده اگرچه نماز، روزه و قرآن خواندنش زیاد باشد». 📕وسائل‌الشیعه، ج۱۵، ص۲۵۷ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️انتخاب نام «امام حسن» و «امام حسين» (عليهم السلام) از جانب چه كسی بود؟ 🔹بین شیعه و سنی مشهور است که انتخاب نام و (علیهم السلام) به امر خدا، بوده است. ابن اثیر در کتاب اسدالغابه می نویسد: «مردم پیش از ولادت و (علیهم السلام) با این نام آشنا نبودند، تا فرزندان خود را به این دو نامگذارى کنند، چرا که این دو اسم در زمان ولادت حسنین، از جانب بر (صلى الله علیه و آله) وحى شد، تا آن حضرت بر فرزندان (علیه السلام) و (سلام الله علیها) این نام‏ها را بگذارد». [۱] 🔹همچنین جلال الدّین سیوطى (از علماى معروف اهل سنّت) نقل کرده است که: « و دو نام از نام‏هاى اهل بهشت، برای (علیهم السلام) است، چرا که مردم عرب پیش از این، این دو نام را بر فرزندان خویش نام نمى‏ نهادند». [۲] در کتاب عبقات الانوار آمده است: آن روز که (علیه السّلام) متولد شد (علیه السّلام) بر (صلّى الله علیه و آله) فرود آمد و گفت: «ای محمد! به تو سلام رساند و مى‏ فرمود که (علیه السّلام) برای تو به منزله برای موسى است، لیکن بعد تو نیست، پس مسمى کن این پسر خود را بنام پسر هارون، که فرزندان هارون: و یعنی «حسن» و «حسین» نام داشتند». [۳] 🔹هم چنین قندوزی می نویسد: «آن گاه که (علیه السّلام) به دنیا آمد. (صلّى الله علیه و آله) او را - به امر خدا - نام نهاد، و او را به ام الفضل همسر عباس بن عبدالمطلب سپرد تا او از شیر فرزندش به نام قثم، او را شیر دهد». [۴] و در اعیان الشیعه آمده است: آنگاه که (علیه السّلام) متولد شد به (علیه السّلام) عرض کرد که نام او را بگذار؛ امام فرمود من در نامگذاری او بر (صلّى الله علیه و آله) سبقت نمی گیرم... آنگاه پیامبر (صلّى الله علیه و آله) او را نام نهاد و این نام در عصر جاهلیت شناخته شده و معروف نبود. [۵] پی نوشت‌ها؛ [۱] اسد الغابة، ج ۲، ص ۹ [۲] تاریخ الخلفاء، ص ۲۰۹ [۳] عبقات الأنوار فی إمامة الأئمة الأطهار، ج‏ ۱۱، ص؛ الاستیعاب، ج‏ ۱، ص ۳۸۴ [۲] ینابیع الموده، ۲۲۱، ۳۱۸؛ تهذیب تاریخ دمشق، ج ۴، ص ۳۱۶؛ تاریخ الخمیس، ج ۱، ص ۴۱۸ - ۴۱۹؛ تذکرة الخواص، ص ۲۳۲؛ و... [۱] اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۵۶۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چه بدعتی در دین ایجاد شده بود که «امام حسین» (ع) برای مبارزه با آن قیام کرد؟ (بخش اول) 🔸 در طول مدّتى که خلافت را غصب کردند، و به ناحق بر مسند قدرت تکیه زدند، بدعت‌ هاى فراوانى در دین ایجاد کرده و سنّت پیامبر (ص) را میراندند؛ چرا که ادامه حیاتشان در گرو احیاى بدعت ها و محو سنّت هاى پیامبر اسلام (ص) بود. ذیلاً نمونه هایى از این بدعت ها ذکر می گردد: 🔹در عصر جاهلیّت شخصیّت افراد، بر محور ثروت و فرزندان دور مى زد. هر کس پول بیشتر و فرزندان فزون‌ترى داشت، شخصیّتش در نگاه مردم مهم تر بود. خداوند متعال در آیه ۳۷ سوره سبأ، ضمن بى اعتبارى این ملاک، معیار جدیدى را جایگزین آن فرمود. مى فرماید: «وَ مَا أَمْوَالُکُمْ وَ لاَ أَوْلاَدُکُمْ بِالَّتِى تُقَرِّبُکُمْ عِنْدَنَا زُلْفَى إِلاَّ مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحاً فَأُوْلَئِکَ لَهُمْ جَزَاءُ الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَ هُمْ فِى الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ؛ اموال و فرزندانتان هرگز شما را نزد ما مقرّب نمى سازد، جز کسانى که ایمان بیاورند و عمل صالحى انجام دهند، که براى آنان در برابر کارهایى که انجام داده اند پاداش مضاعف است؛ و آنها در غرفه هاى [بهشتى] در [نهایت] امنیت خواهد بود». و نیز در آیه ۱۳ سوره حجرات می فرماید: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقَاکُمْ؛ گرامی‌ ترین شما در نزد خداوند، باتقواترین شماست». 🔹بدین ترتیب، اسلام معیار شخصیّت را از ثروت و فرزند، به ایمان و تقوا و عمل صالح تغییر داد. یعنى هر کس تقواى بیشتر داشته باشد به خداوند نزدیکتر است، هر چند اصلا فرزندى نداشته و فقیرترین فرد جامعه باشد؛ و کسى که تقواى کمترى داشته باشد از خداوند دورتر است، هر چند داراى فرزندان فراوان و ثروت زیادى باشد. در پى این تغییر ملاک، ابوسفیان ها و ابولهب ها و ابوجهل ها جاى خود را به سلمان ها و ابوذرها و مقدادها دادند، و در پى آن، مردم در برابر ثروتمندان به خاطر پول و ثروتشان تواضع نمى کردند. امّا با رحلت پیامبر اکرم (ص) دوباره معیارها دستخوش تغییر و تحوّل شد، و در عصر خلیفه سوم به حال سابق برگشت، و ثروتمندان و صاحبان فرزندان و نیروى انسانى بیشتر، هر چند بویى از تقوا نبرده بودند، جاى انسان هاى متقى را گرفته، و به عنوان شخصیّت هاى اسلامى معرفى شدند. 🔹در عصر معاویه، پیشقراولان و کسانى که زودتر از همه اسلام را پذیرفته بودند کنار گذاشته شده، و آزادشدگان دست پیامبر (ص) و فرزندانشان (طلقاء و ابنا طلقاء) که اسلام را به اجبار و فشار محیط، و نه از روى میل و علاقه و اشتیاق، پذیرفته بودند سر کار آمدند. [۱] در جنگ صفین تعداد فراوانى از صحابه پیامبر (ص) در سپاه امام على (ع)، و تنها افراد بسیار معدودى از صحابه خود فروخته در اردوگاه معاویه بودند. [۲] دستگاه بنى امیّه که اساس آن بر تقوا و ایمان بنا نبود، بلکه شالوده آن بر اساس مطامع دنیوى ریخته شده بود، کسانى که شیطنت بیشتر، قساوت قلب شدیدتر، دین فروشى زیادترى داشتند را به خود جذب مى کرد. (ع) براى از بین بردن این بدعتها و احیاى آن سنّت ها قیام کرد. ... پی‌نوشت‌ها: [۱] عثمان افراد فاسق و ظالمى، چون ولید بن عقبة بن ابى معیط را والى کوفه، و عبدالله غامر بن کریز را والى بصره، و عبدالله بن ابى سرح را والى مصر، و مروان بن حکم را مشاور عالى خویش کرد. مطابق آنچه که در کتاب الاستیعاب، ص ۶۹۰ و الاغانى، ج ۶، ص ۳۵۶ آمده، ابوسفیان خود نیز به این نکته اعتراف کرد، آنجا که گفته است: «از آن هنگام که خلافت به دست دو طایفه تیم و عدى (قبیله ابوبکر و عمر) افتاد، من نیز در آن طمع کردم». (عاشورا، ص ۱۲۰) [۲] طبق روایتى ۳۰۰ تن از صحابه پیامبر (ص) که در بیعت رضوان و گروهى از آنها از بدریون بودند، با امام على (ع) در جنگ صفین همکارى مى کردند، که از این جمع ۶۳ نفر در آن میدان شهید شدند. (پیام امام امیرالمؤمنین، ج ۷، ص ۸۳) 📕اهداف قیام حسینى‏، آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى، ص ۴۸ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا