eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
428 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) وضعیت مردم در زمان «معاویه» را چگونه پیش بینی می کند؟ 🔹 (عليه السلام) در خطبه ۵۷ ، از حاكم شدن بر امّت پيشگويى مى كند و به كه از اين حاكميت سرچشمه مى گيرد اشاره مى فرماید. ایشان نخست مى فرمايد: «أَمَّا إنَّهُ سَيَظْهَرُ عَلَيْكُمْ بَعْدِي رَجُلٌ رَحْبُ الْبُلْعُومِ، مُنْدَحِقُ البَطْنِ، يَأْكُلُ مَايَجِدُ وَ يَطْلُبُ ما لا يَجِدُ» (آگاه باشيد بعد از من مردى و بر شما مسلّط خواهد شد كه هر چه بيابد مى خورد و آنچه را نمى يابد جستجو مى كند). 🔹در ادامه اين سخن، دستور چنين فردى را صادر كرده، مى فرمايد: «فَاقْتُلُوهُ وَ لَنْ تَقْتُلُوهُ» (او را ولى هرگز نخواهيد كشت!). اما اینکه چرا اين فرد از ديدگاه (عليه السلام) بوده، روشن ترين دليل آن همان است كه در ميان مسلمين بر پا كرده بود و از بارزترين مصداق هاى بود؛ چرا كه علاوه بر ايجاد در كشور اسلام، هايى به راه انداخت كه خون بسيارى از در آن ريخته شد. گذشته از اين، هايى در اسلام گذاشت كه اگر ادامه مى يافت به كلّى دگرگون مى شد. 🔹اضافه بر اينها او دستور سبّ (عليه السلام) را صادر كرده بود؛ همان كسى كه (صلی الله علیه و آله) درباره اش فرموده بود: «مَنْ سَبَّ عَلِيّاً فَقَدْ سَبَّنی» [۱] (كسى كه را دشنام دهد مرا دشنام داده)؛ و به يقين كسى كه (صلی الله علیه و آله) را سب كند مهدورالدّم است. در ادامه اين سخن، از يكى ديگر از حوادث آينده پرده برمى دارد و مى فرمايد: «أَلاَ وَ إِنَّهُ سَيَأْمُرُكُمْ بِسَبِّي وَ الْبَرَاءَةِ مِنِّی» (آگاه باشيد، او به شما فرمان مى دهد كه مرا دشنام دهيد! و از من بيزارى جوييد!). 🔹اين نشان مى دهد كه تا چه حدّ كينه توز و حريص بر مقام بود. او مى دانست فضائلى كه (صلی الله علیه و آله) درباره (عليه السلام) گفته است و همه اصحاب و ياران شنيده اند، شرق و غرب جهان را فرا خواهد گرفت؛ و هر يك از اين احاديث دليلى بر بى اعتبارى حكومت او و باطل بودن ادعاهاى اوست. از سوى ديگر، دستور سبّ و دشنام آن حضرت را در منابر و در خطبه هاى نماز جمعه رواج داد، و اين يكى از زشت ترين بدعت هاى بود كه هيچ توجيه گر متعصّبى نيز توجيهى براى آن ندارد؛ 🔹و به گفته شاعر عرب: «أَ عَلَى الْمَنابِرِ تُعْلِنُونَ بِسَبَّهِ ؛ وَ بِسَيْفِه نُصِبَتْ لَكُمْ أَعْوادُها»؛ [۲] (آيا بر منبرها آشكارا او را دشنام مى دهيد در حالى كه چوبه اين با او براى شما بر پا شد). جالب توجه اين كه نيز به اين حقيقت «كه اين را براى تحكيم غاصبانه و خود گذارده اند» اعتراف كرده اند؛ از جمله اين كه كسى از سؤال كرد: چرا (علیه السلام) را بر منابر دشنام مى گوييد؟ او در جواب گفت: «إنَّهُ لايَسْتَقيمُ لَناَ الاَمْرُ إلاّ بِذلِكَ»؛ [۳] (كار حكومت ما بدون آن [يعنى سب على] سامان نمى يابد). 🔹سپس (علیه السلام) در برابر اين ، به يارانش چنين دستور مى دهد: «فَأَمَّا السَّبُّ فَسُبُّونِي، فَإِنَّهُ لي زَكاةٌ وَ لَكُمْ نَجَاةٌ وَ أَمَّا الْبَراءَةُ فَلاَ تَتَبَرَّأُوا مِنِّي، فَإِنّی وُلِدْتُ عَلَى الْفِطْرَةِ وَ سَبَقْتُ إِلَى الايمَانِ وَ الْهِجْرَةِ» (اما بدگويى را [به هنگام اجبار دشمن] به شما اجازه مى دهم؛ چرا كه اين موجب فزونى من و باعث نجات شماست؛ ولى در مورد بيزارى جستن، هرگز از من بيزارى مجوييد، زيرا من بر فطرت پاك توحيد تولّد يافته ام و در و و بر ديگران پيشى گرفته ام!). 🔹از اين سخن، به خوبى روشن مى شود كه اگر از سوى و بى ايمان، مورد هتك قرار گيرد، يا مردم را اجبار به هتك او كند، نه تنها از او كاسته نمى شود، بلكه خداوند به جبران اين اهانت بر كرامت و عظمت مقام او مى افزايد. 📕پيام امام امير المومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۲، ص ۶۴۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️گستره عفاف (بخش دهم) 🔸در این نوشتار برآنیم که ثمرات و نتایج را در جامعه مورد بررسی قرار داده، و با نگاهی به عوامل سیر نزولی توجه به فرهنگ و ، راهکارهای اجرایی که باعث رشد و ترویج این فرهنگ در جامعه می شود را ارائه دهیم. 💠راهکارهای اجرایی عفاف (۴) 4⃣«معرفی الگوی مناسب برای جوانان» 🔹 که آینده ساز فردای جامعه اند، نیازمند مدل و می باشند. ما در مدت کوتاهی رشد کرده و وارد می شوند. کرده و در نقش مادری و یا پدری به انجام وظیفه می پردازند. طبعاً باید موضعی را در زندگی انتخاب و به اتخاذ و بپردازند؛ این برایشان مهم است که بدانند بر اساس چه و چه روشی باید به پیش روند و چه کسانی حق دارند و قائدشان در باشند. 🔹جستجوی الگو و مدل برای زندگیشان یک اصل و یک قاعده است، و طبیعی است که هر قدر کامل‌تر و سالم‌تر و جامع‌تر باشند، امکان و موفقیت برایشان بیشتر است. وجود زمینه تقلید در انسان و میل به قهرمان جویی سبب می شود که بسیاری از افراد، ناخودآگاه به دنبال روان شوند، و همه و و پوشش‌ها و آرایش های خود را بر آن اساس استوار سازند. در به ارائه توجه بسیاری شده است. 🔹 در «قرآن» به معرفی اعم از و پرداخته، و را به انتخاب راه و روش آنها رهنمون می دارد. در نقش کلی و اساسی تربیتی، (صلی الله علیه و آله) برای مردم است. «لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة»، و به دنبال ایشان (سلام الله علیها) است که سیدة نساء عالمین، پیشوای عظیم الشأن و پاسدار حریم است. 🔹 (عليه السلام)، (سلام الله علیها) که دو مظهر عفاف اند، . «اگر انسانی وارسته شد، دیگر انسان هاست، اگر مرد است، الگوی مردم است نه فقط مردان، و اگر زن است، الگوی مردم است نه تنها زنان». بنابراین سیاستمداران حکومت دینی باید به این اصل توجه بیشتری کرده و با معرفی و تبلیغ و موفق این خلأ را در پر کنند، تا راه را به اشتباه نرفته و فلان خواننده و هنرپیشه و یا بازیگر غربی را مدل خود قرار ندهند. ... منبع: تبیان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ دیدگاه اسلام در مورد احترام به پدر و مادر چیست؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸گرچه عواطف انسانى و مسأله ، به تنهایى براى رعایت در برابر کافى است، ولى از آنجا که حتى در مسائلى که هم عقل در آن استقلال کامل دارد و هم عاطفه آن را به وضوح درمى یابد، سکوت روا نمى دارد، بلکه به عنوان تأکید در اینگونه موارد دستورات لازم را صادر مى کند. در مورد آنقدر تأکید کرده است که در کمتر مسأله اى دیده مى شود. به عنوان نمونه به چند قسمت اشاره مى کنیم: 5⃣با اینکه ، یکى از مهم‌ترین برنامه هاى اسلامى است، مادام که جنبه وجوب عینى پیدا نکند، یعنى داوطلب به قدر کافى باشد، بودن در از آن مهم‌تر است، و اگر موجب ناراحتى آنها شود، جایز نیست. در حدیثى از (عليه السلام) مى خوانیم: مردى نزد (صلی الله علیه و آله) آمده عرض کرد: من جوان با نشاط و ورزیده اى هستم و را دوست دارم، ولى دارم که از این موضوع ناراحت مى شود، فرمود:  🔹«ارْجِعْ فَکُنْ مَعَ والِدَتِکَ فَوَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ لاَ ُنْسُهَا بِکَ لَیْلَةً خَیْرٌ مِنْ جِهاد فِی سَبِیلِ اللهِ سَنَة» [۱] (برگرد و با خویش باش، قسم به آن خدایى که مرا به حق مبعوث ساخته است، یک شب با تو مأنوس گردد از یک سال جهاد در راه خدا بهتر است!). ولى، البته هنگامى که ، جنبه پیدا کند، و کشور اسلامى در خطر قرار گیرد و حضور همگان لازم شود، هیچ عذرى پذیرفته نیست، حتى نارضایتی والدین. در مورد سایر واجبات کفائى و همچنین مستحبات، مسأله همان گونه است که در مورد جهاد گفته شد. 6⃣ (صلی الله علیه و آله) فرمود: «إِیّاکُمْ وَ عُقُوقَ الْوالِدَیْنِ فَإِنَّ رِیحَ الْجَنَّةِ تُوجَدُ مِنْ مَسِیرَةِ أَلْفِ عام وَ لا یَجِدُها عاقٌّ» [۲] (بترسید از این که و مغضوب آنها شوید، زیرا بوى بهشت از هزار سال راه به مشام مى رسد، ولى هیچ گاه به کسانى که مورد هستند، نخواهد رسید). این تعبیر اشاره لطیفى به این موضوع است که چنین اشخاصى نه تنها در گام نمى گذارند، بلکه در فاصله بسیار زیادى از آن قرار دارند و حتى نمى توانند به آن نزدیک شوند. 🔹«سید قطب» در تفسیر «فى ظلال» حدیثى به این مضمون از (صلّی الله علیه و آله) نقل مى کند که: مشغول طواف، را بر دوش گرفته طواف مى داد، را در همان حال مشاهده کرد، عرض کرد: آیا را با این کار انجام دادم؟ فرمود: «نه حتى جبران یکى از ناله هاى او را (به هنگام وضع حمل) نمى کند»! [۳] در پایان این بحث، ذکر این نکته را لازم مى دانیم: گاه مى شود پیشنهادهاى غیر منطقى و یا خلاف شرع به انسان مى کنند، بدیهى است اطاعت آنها در هیچ یک از این موارد لازم نیست، ولى با این حال باید با و انجام وظیفه امر به معروف در بهترین صورتش، با این گونه پیشنهادها برخورد کرد. 🔹سخن خود را در این زمینه با حدیثى از (علیه السلام) پایان مى دهیم؛ کسى نزد (صلّی الله علیه و آله) آمد و از و سؤال کرد؛ فرمود:  «لا یُسَمِّیهِ بِاسْمِهِ وَ لا یَمْشِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَ لا یَجْلِسُ قَبْلَهُ وَ لایَسْتَسِبُّ لَه» (باید او را با نام صدا نزند [بلکه بگوید پدرم!]، جلوتر از او راه نرود، قبل از او ننشیند، و کارى نکند که مردم به پدرش بدگویى کنند [نگویند خدا پدرت را نیامرزد که چنین کردى!]». [۴] پی نوشت‌ها؛ [۱] «جامع السعادات»، ج ۲، ص ۲۶۰ [۲] همان، ص ۲۵۷ [۳] «فى ضلال»، ج ۵، ص ۳۱۸ [۴] «نور الثقلين»، ج ۳، ص ۱۴۹ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیه، چ ۲۶، ج ۱۲، ص ۹۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا از منظر آیات و روایات قابلیت تغییر در اخلاقیات افراد وجود دارد؟ (بخش اول) 🔸آیات و روایات به روشنی بر قابلیّت تغییر در دلالت دارند؛ زيرا: 1⃣نفس مسأله و ارسال رسل و ، و بطور كلّى مأموريّتى كه آنها براى و تربيت همه داشتند، محكم‌ترين دليل بر امكان تربيت و پرورش در تمام افراد است. آياتى مانند: «هُوَ الَّذى بَعَثَ فِى الاُْمِّيِينَ رَسُولا مِنْهُم يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَالْحِكْمَةَ وَ اِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِى ضَلال مُبِيْن». [۱] ، [۲] و آيات مشابه آن به خوبى نشان مى دهد كه هدف از مأموريّت (صلی الله علیه و آله) و و و همه كسانى بود كه در «ضَلال مُبِيْن» و بودند. 2⃣تمام آياتى كه خطاب به همه انسانها به عنوان «يا بَنى آدَمَ» و «يا اَيُّها النّاسُ» و «يا اَيُّها الاِْنْسانُ» و «يا عِبادى» مى باشد، و مشتمل بر اوامر و نواهى و مسائل مربوط به و كسب فضائل اخلاقى است، بهترين دليل بر امكان تغيير «اخلاق رذيله» و صفات ناپسند است، در غير اين صورت عموميّت اين خطابها لغو و بيهوده خواهد بود. 🔹ممكن است گفته شود: اين آيات غالباً مشتمل بر احكام است، و احكام مربوط به جنبه هاى عملى است، در حالى كه ناظر به است، ولى نبايد فراموش كرد كه «اخلاق» و «عمل» لازم و ملزوم يكديگر و به منزله علّت و معلول اند و در يكديگر دارند؛ هر سرچشمه اعمال خوب است، همان گونه كه ، اعمال زشت را به دنبال دارد؛ و در مقابل اعمال نيك و بد نيز اگر تكرار شود تدريجاً تبديل به خلق و خوى خوب و بد مى شود. 3⃣اعتقاد به عدم امكان تغيير اخلاق سر از اعتقاد به در مى آورد؛ زيرا مفهومش اين است كه صاحبان اخلاق بد و خوب قادر به تغيير آن نيستند، و چون اعمال آنها بازتاب اخلاق آنها است پس در انجام كار خوب يا بد مجبورند و در عين حال مكلّف به انجام خوبيها و ترك بديها هستند؛ اين عين جبر است و تمام را كه مذهب جبر دارد بر آن مترتّب مى شود. [۳] 4⃣آياتى كه با صراحت تشويق به مى كند و از بر حذر مى دارد نيز دليل محكمى است بر امكان تغيير صفات اخلاقى، مانند: «قَدْ اَفْلَحَ مَنْ زَكّيها وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسّيها» [۴] (هر كس خود را كند، شده، و آن كس كه نفس خويش را با و گناه آلوده سازد نوميد و گشته است). تعبير به «دسّيها» از ماده «دسّ» و «دسيسه» در اصل به معنى آميختن شىء ناپسندى با چيز ديگر است؛ مثل اين كه گفته مى شود: «دسّ الحنطة بالتراب» (گندم را با خاك مخلوط كرده)؛ اين تعبير نشان مى دهد كه بر پاكى و است و آلودگيها و از خارج بر انسان نفوذ مى كند، و هر دو قابل و تبديل است. 🔹در آيه ۳۴ سوره فصّلت مى خوانيم:  «اِدْفَعْ بِالَّتى هِىَ اَحْسَنُ فَاِذاَ الَّذى بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَاَنَّهُ وَلِىٌّ حَمِيْمٌ» ( را با دفع كن، ناگهان [خواهى ديد] همان كسى كه ميان تو و او دشمن است، گويى و صميمى [و قديمى تو] است!). اين آيه به خوبى نشان مى دهد كه و دشمنی هاى عميق كه در خلق و خوى انسان ريشه دوانده باشد، با و رفتار شايسته ممكن است تبديل به دوستی هاى داغ و ريشه دار شود؛ اگر قابل تغيير نبود اين امر امكان نداشت. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره جمعه، آيه ۲؛ [۲] آيه ۱۶۴ آل عمران نيز همين مضمون را در بردارد. [۳] ر.ک: الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج‏ ۱، ص ۱۵۵؛ و كشف المراد فى شرح تجريد الإعتقاد، علامه حلی، مؤسسة النشر الإسلامی، بحث قضا و قدر درباره مفاسد مذهب جبر. [۴] همان، سوره شمس، آيه ۹ و ۱۰ 📕اخلاق در قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابيطالب (ع)، قم، چ اول، ۱۳۷۷ش، ج ۱، ص ۳۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا روایات اسلامی خاتمیّت پیامبر اسلام را تایید می کنند؟ (بخش دوم) 🔸اعتقاد به جاودانى بودن اسلام، مورد اتفاق همه علماء و دانشمندان اسلامى است، بلكه از ضروريات اين آئين به شمار مى رود و سرچشمه اين عقيده، علاوه بر ، بیشماری است كه از پيامبر گرامى اسلام (ص) و ديگر پيشوايان معصوم (عليهم السلام) رسيده است، كه مجموعه آنها كتابى را تشكيل مى دهد و ما به گوشه اى از آنها به عنوان نمونه اشاره مى كنيم: 4⃣همچنین در احاديث متعددى آمده است كه احكام اسلام تا پايان جهان باقى و برقرار خواهد بود. اين چيزى است كه جز با خاتميت پيامبر اسلام (ص) سازگار نيست؛ زيرا با آمدن پيامبر ديگرى، حداقل قسمتى از احكام پيامبر پِيشين نسخ مى شود. از جمله در اصول كافى مى خوانيم: «حَلالُ مُحَمَّدٍ حَلالٌ ابَداً الى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ حَرامُهُ حَرامٌ ابَداً الى‏ يَوْمِ الْقَيامَةِ لا يَكُونُُ غَيْرُهُ وَ لا يَجيئُ غَيْرُهُ؛ حلال محمد (ص) حلال است تا ابد تا روز قيامت؛ و حرام او حرام است تا ابد تا روز قيامت؛ غير آن نخواهد بود، و غير آن نمى آيد». [۱] 🔹همين معنا در جاى ديگرى نيز آمده كه بعد از ذكر آمدن پيامبران، امام صادق (ع) میفرمايد:  «...حَتَّى‏ جاءََ مُحَمَّدٌ (ص) فَجاءَ بِالْقُرْآنِ وَ بِشَريعَتِهِ وَ مِنْهاجِهِ فَحَلالُهُ حَلالٌ الى‏ يَوْمِ الْقَيامَةِ وَ حَرامُهُ حَرام الى يَومِ القيامَةِ؛ پيامبر (ص) قرآن و شريعت و طريقه اش را آورد، پس حلال او حلال است تا روز قيامت، و حرام او حرام است تا روز قيامت». [۲] 🔹ضمناً از اين خبر مشهور روشن مى شود كه نه تنها (ص) است، بلكه دين او و مجموعه دستورات و احكام او جاودانى است، و هيچگونه دگرگونى در آن راه نمى يابد و آنها كه تصور كردند با قبول مسأله خاتميت، مى توانند با فكر خود تغييراتى در تعليمات اسلام و احكام آن ايجاد كنند، سخت در اشتباه اند. زيرا احاديث فوق مى گويد جاودانگى نبوت با جاودانگى تعليمات و احكام آن حضرت همراه است. 5⃣در پايان خطبه معروف حَجَّةُ الْوِداع - همان خطبه اى كه پيامبر اسلام (ص) در آخرين حج و آخرين سال عمر مباركش به عنوان يك وصيتنامه جامع براى مردم بيان كرد - نيز مسأله صريحاً آمده است، فرمود: «الا فَلْيُبَلّغْ شاهِدُكُمْ غائِبَكُمْ لا نَبِىَّ بَعْدى وَ لا امَّةَ بَعْدَكُمْ؛ آگاه باشيد! حاضران به غائبان اين سخن را برسانند كه بعد از من‌ پيامبری‌ نيست و بعد از شما امتى نخواهد بود»؛ سپس دست‏ هاى مباركش را - بعد از بيان تمام اين وصايا - به آسمان بلند كرد آن گونه كه سفيدى زير بغلش آشكار شد، سپس فرمود: «اللَّهُمَّ اشْهَدْ انّى‏ قَدْ بَلَّغْتُ؛ خدايا گواه باش كه من آنچه را كه بايد ابلاغ كنم، كردم». [۳] ... پی‌نوشت‌ها؛ [۱] الكافی، کلینی، دارالکتب الاسلامیه، چ ۴، ج ‏۱، ص ۵۸، ح ۱۹ [۲] الكافى، همان، ج ۲، ص ۱۷، ح ۲ [۳] الخصال‏، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، قم، چ ۱، ج ‏۲، ص ۴۸۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از انگیزه «فطری» برای شناخت خداوند چیست؟ 🔹هنگامى كه از سخن مى‌ گویيم، منظور همان و دركى است كه هيچ گونه نيازى به ندارد. از این رو هنگامى كه يك منظره بسيار زيباى طبيعى، يا يك گل بسيار خوشرنگ و خوشبو را مى‌ بينيم، جاذبه نيرومندى از درون خود نسبت به آن احساس مى‌ كنيم كه نام آن را تمايل و عشق به زيبايى مى‌ نهيم؛ و هيچ گونه نيازى به استدلال در اينجا نمى‌ بينيم. در واقع حس زيبايى يكى از تمايلات عاليه روح انسانى است. 🔹همچنین كشش به سوى ، مخصوصا نيز يكى از اين و درونى است، بلكه از در اعماق سرشت و جان همه انسان‌ ها است. به همين دليل هيچ قوم و ملتى را نه در امروز و نه در گذشته تاريخ مشاهده نمى‌ كنيم كه نوعى از عقاید مذهبى بر فكر و روح آنها حكمفرما نباشد؛ و اين نشانه اصالت اين است. از این رو به هنگام ذكر داستان قيام در موارد زيادى روى اين نكته تكيه كرده كه رسالت اصلى انبياء زدودن آثار و بوده، نه اثبات وجود خدا؛ چرا كه اين موضوع در اعماق سرشت هركس نهفته شده است. 🔹به تعبير ديگر: آنها به دنبال اين نبودند كه نهال خداپرستى را در دل‌ هاى مردم غرس كنند، بلكه به دنبال اين بودند كه نهال موجود را آبيارى كرده، و خارها و علف هرزه‌ هاى مزاحم را كه گاهى اين نهال را به كلى پژمرده و خشك مى‌ كند از ريشه بركنند! جمله «ألّا تَعْبُدُوا اِلّا الله» يا «ألّا تَعْبُدوا اِلّا اِيّاهُ»؛ (جز خدا را نپرستيد) كه به صورت نفى بت‌ها، و نه اثبات وجود خدا، مطرح شده، در گفتار بسيارى از در آمده است. 🔹از جمله: در دعوت (صلی الله علیه و آله) [سوره هود، آیه ۲]؛ در دعوت (عليه السلام) [سوره هود، آيه ۲۶]؛ در دعوت (عليه السلام) [سوره يوسف، آيه ۴۰] و در دعوت (عليه السلام) [سوره احقاف، آيه ۲۱] مطرح شده است. از اين گذشته، ما در درون جان خود «احساسات اصيل فطرى» ديگرى نيز داريم، از جمله جذبه فوق‌ العاده‌اى است كه نسبت به علم و دانش و آگاهى هرچه بيشتر در خود مى‌ بينيم. آيا ممكن است ما اين را در اين جهان پهناور مشاهده كنيم و علاقه نداشته باشيم سرچشمه اين نظام را بشناسيم؟ 🔹آيا ممكن است دانشمندى بيست سال براى شناخت زندگى مورچگان زحمت كشد، و دانشمند ديگرى ده‌ها سال براى شناخت بعضى از پرندگان يا درختان يا ماهيان درياها تلاش كند، بى‌ آنكه انگيزه‌ اى جز عشق به علم، در درون جان او باشد؟ آيا ممكن است آنها نخواهند سرچشمه اصلى اين درياى بى‌ كرانى كه از ازل تا ابد را فرا گرفته بشناسند؟! آرى اينها انگيزه‌ هايى است كه ما را به سوى دعوت مى‌ كند؛ ما را به اين راه مى‌ خواند، ما را به اين سو جذب مى‌ كند، و ما را به اين سمت مى‌ راند. 📕پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ نهم، ج ۲، ص ۴۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️همنشینى با دوستان چه تأثیرى بر شخصیّت انسان دارد؟ 🔹بدون شک عامل سازنده انسان ـ بعد از اراده، خواست و تصمیم او ـ امور مختلفى است که از اهم آنها ، و است؛ چرا که خواه و ناخواه، است، و بخش مهمى، از افکار و صفات اخلاقى خود را از طریق مى گیرد. این حقیقت، هم از نظر و هم از طریق و مشاهدات حسى به ثبوت رسیده است. 🔹این تأثیرپذیرى، از نظر منطق تا آن حدّ است که در روایات اسلامى از پیامبر خدا (علیه السلام) چنین نقل شده: «لا تَحْکُمُوا عَلَى رَجُل بِشَیْء حَتَّى تَنْظُرُوا إِلَى مَنْ یُصَاحِبُ، فَإِنَّمَا یُعْرَفُ الرَّجُلُ بِأَشْکَالِهِ وَ أَقْرَانِهِ وَ یُنْسَبُ إِلَى أَصْحَابِهِ وَ أَخْدَانِهِ» [۱] (درباره کسى قضاوت نکنید، تا به نظر بیفکنید، چرا که انسان به وسیله دوستان، یاران و رفقایش شناخته مى شود). 🔹امیرالمؤمنین (علیه السلام) در گفتار گویاى خود، مى فرماید: «فَمَنِ اشْتَبَهَ عَلَیْکُمْ أَمْرُهُ وَ لَمْ تَعْرِفُوا دِینَهُ، فَانْظُرُوا إِلَى خُلَطائِهِ، فَإِنْ کَانُوا أَهْلَ دِینِ اللهِ فَهُوَ عَلى دِینِ اللهِ، وَ إِنْ کانُوا عَلى غَیْرِ دِینِ اللهِ فَلا حَظَّ لَهُ مِنْ دِینِ اللهِ» [۲] (هر گاه وضع کسى بر شما مشتبه شد، و دین او را نشناختید، به نظر کنید، اگر اهل دین و آئین خدا باشند، او نیز پیرو آئین خدا است، و اگر بر آئین خدا نباشند، او نیز بهره اى از آئین حق ندارد). 🔹به راستى، گاه، نقش در و یک انسان، از هر عاملى مهم‌تر است، گاه او را تا سر حدّ فنا و نیستى پیش مى برد، و گاه او را به اوج افتخار مى رساند. «آیات ۲۷ تا ۲۹ سوره فرقان»، به خوبى نشان مى دهد چگونه ممکن است تا مرز پیش برود، اما یک از ناحیه یک ، او را به بازگرداند، و سرنوشتى مرگبار براى او فراهم سازد که از حسرت آن، روز هر دو دست را به دندان بگزد، و فریاد «یا وَیْلَتى» از او بلند شود. 🔹در حدیثى از نهمین پیشواى بزرگ اسلام (علیه السلام) مى خوانیم: «إِیَّاکَ وَ مُصَاحَبَةَ الشَّرِیرِ فَإِنَّهُ کَالسَّیْفِ الْمَسْلُولِ یَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَ یَقْبَحُ أَثَرُهُ» [۳] (از بپرهیز که همچون شمشیر برهنه اند، ظاهرش زیبا و اثرش بسیار زشت است!). (صلى الله علیه و آله) فرمود: «أَرْبَعٌ یُمِتْنَ الْقَلْبَ: الذَّنْبُ عَلَى الذَّنْبِ... وَ مُجالَسَةُ الْمَوْتَى، فَقِیلَ لَهُ یا رَسُولَ اللهِ وَ مَا الْمَوْتى؟ قالَ: کُلُّ غَنِیّ مُتْرِف» [۴] (چهار چیز است که را مى میراند: تکرار گناه ـ تا آنجا که فرمود: ـ و همنشینى با مردگان، کسى پرسید: اى رسول خدا مردگان کیانند؟! فرمود: ثروتمندانى که مست ثروت اند). [۴] پی نوشت‌ها؛ [۱] «سفینة البحار»، ج ۲، ص ۲۷ [۲] «بحار الانوار»، ج ۷۴، ص ۱۹۷ [۳] همان، ص ۱۹۸ [۴] «خصال صدوق»، ج ۱، ص ۲۲۸ (طبق نقل «بحار الانوار»، ج ۷۴، ص ۱۹۵) 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازی، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و ششم، ج ۱۵، ص ۸۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️صله رحم 🔹 از مبانی و اصول مؤکد دین ، منتسب به نام رحمان و صفت رحمانیت پروردگار هستی است، و مفهومش و دوستی با و است. به دلیل جایگاه ویژه ای که در دارد در متعددی از و در (علیهم السلام) بسیار به آن پرداخته شده است. در اهمیت سنت حسنه همین قدر بس که بدانیم از مواقف رسیدگی به حساب در «الرحم والامنه والولایه» است. 🔹 (عليه السلام) در این باره می فرماید: ابوذر (رضى الله عنه) گفت شنيدم (صلی الله علیه و آله) فرمود: و امانت روز قيامت در دو جانب صراطند، چون و امانت نگهدار بر صراط گذرد، به بهشت رسد، و چون خائن امانت و از آن بگذرد، هيچ عملى با وجود اين دو گناه سودش نبخشد و در سرنگونش كند. [۱] (عليه السلام) می فرماید: «اِنّ صِلَةَ الرَّحِمِ تُهَوِّنُ الحِسابَ» [۲] ( در دنيا، سبب آسانى حساب در است). 🔹«تحکیم‌ روابط‌ خویشاوندی»، «نیکی به پدر و مادر»، «رسیدگی به احوال و امور وابستگان» و بسیاری از اقدامات دیگر در زمینه مانند سایر فضائل اخلاقی، و فراوانی برای فرد و اجتماع به دنبال دارد و برکات آن در و به ظهور می‌رسد. البته توجه به این نکته ضروری است، تنها منحصر به خانواده و بستگان نسبى نيست، بلكه ‏ (صلی الله علیه و آله) و و سپس در مراتب بعدی جامعه بزرگ اسلامى كه در آن همه افراد امت با هم برادرند (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ [۳]) را نيز در بر می گيرد. 🔹چنان که از (علیه السلام) از آيه «وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ يَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ» [۴] (و آنچه را خدا به آن فرمان داده پیوند، می دهند و از [عظمت و جلال] پروردگارشان همواره در هراسند و از حساب سخت و دشوار بیم دارند)، سؤال شد، فرمود: يكی از معانيش است، ولی نهايت درجه و بهترين مصاديق آن اين است كه با ما پيوند داشته باشيد. پی نوشت‌ها؛ [۱] اصول كافى، ج ۳ ، ص ۲۲۳، روايت ۱۱ [۲] بحار، ج‏ ۷، ص‏ ۲۷۳ [۳] حجرات، آیه ۱۰ [۴] رعد، آيه ۲۱ منبع: وبسایت راز ماندگاری با تلخیص @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️خصوصیات منحرفان قوم یهود در قرآن از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدّ ظلّه العالی) - (بخش اول) 🔸در ابتداى ظهور پیامبر اسلام(ص) انتظار میرفت که پیش از دیگران با نداى اسلام لبیک گویند؛ چراکه آنها - برخلاف مشرکان - بودند. به علاوه صفات (ص) را نیز در کتابهاى خود خوانده بودند. ولى میگوید: با سابقه بدى که اکثریت آنها دارند، انتظار شما مورد ندارد. چراکه گاهى صفات و روحیات انحرافى یک جمعیت، سبب میشودکه با تمام نزدیکى به حق از آن دور گردند. [۱] 💠افترا به خدا، پیامبر و کتب آسمانی 🔹قوم یهودمیگفتند: «لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَیاماً مَعْدُودَةً؛ هرگز آتش دوزخ جز چند روزى معدودى به ما نخواهد رسید». [۲] آنها معتقد بودند که چون نیاکان و اجدادشان پیامبران خدا بودند، آنها را شفاعت خواهند کرد، و یا گمان ميکردند میتوان براى گناهان فدیه و بدل تهیه نمود. [۳] در حالات یهود میخوانیم که آنهابراى کفاره گناهانشان قربانى میکردند، اگر دسترسى به قربانى بزرگ نداشتند یک جفت کبوترقربانى میکردند. [۴] 🔹«ابن صوریا» دانشمند یهودى از روى لجاج و عناد به پیامبراسلام (ص) گفت:تو چیزى که براى ما مفهوم باشد نیاورده اى! و خداوند نشانه روشنى بر تو نازل نکرده تا ما از تو تبعیت کنیم، آیه[۵] نازل شد و به او صریحاً پاسخ گفت.[۶] آیه ۱۰۱ سورۀ بقره، تاکید صریح تر و گویاترى روى همین موضوع دارد میفرماید: «وَ لَمَّا جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ نَبَذَ فَرِیقٌ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکتابَ کتابَ اللهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ کأَنَّهُمْ لا یعْلَمُونَ؛ هنگامى که فرستاده اى از سوى خدا به سراغ آنها آمد و با نشانه هایى که نزد آنها بود مطابقت داشت، جمعى از آنانکه داراى کتاب بودند کتاب الهى را پشت سر افکندند، چنانکه گویى اصلاً ازآن خبر ندارند»! 💠بهانه جویی در یهود بنى اسرائیل 🔹ملت‌یهود از زمان (ع) تاکنون برنامه را دنبال کرده اند.[۸] در آیۀ۶۷ سورۀ بقره میخوانیم: «وَ اذْ قالَ مُوسى لِقُوْمِهِ انَّ اللهَ یأْمرُکم انْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قالُوا أتتخِذنا هُزُواً قالَ اعُوذُ بِاللهِ انْ اکونَ مِنَ الْجاهِلینَ؛ و[به خاطر بیاور] هنگامى را که موسى به قوم خودگفت: خداوند به شمادستور میدهد ماده گاوى را ذبح کنید، گفتند: آیا مارا مسخره میکنى؟ موسى گفت:به خدا پناه میبرم ازاینکه از جاهلان باشم!» این آیه مربوط به ماجراى قتلى است که در بنى اسرائیل اتفاق افتاد، و چون قاتل شناخته نشد، و میرفت که منشأ درگیریهای عظیمى میان قبائل بنى اسرائیل گردد، دستورى از سوى خداوند رسید که ماده گاوى را ذبح کنند، و قسمتى از بدن آنرا به بدن مقتول زنند تا به سخن آید و قاتل خود را معرفى کند.[۹] 🔹لجاجت و خیره سرى و بهانه جویى بنى اسرائیل اجازه نميداد موضوع خاتمه یابد. بنى اسرائیل ميخواستند بااین بهانه جوییها و لجاجتها، موسى (ع) شرایطى را پیشنهاد کند که اصلًا چنین گاوى پیدا نشود تا به ماجراجویى خود ادامه دهند.[۱۰] مفسر بزرگ اسلام مرحوم طبرسى از قول «ابن زید» چنین نقل میکند: هنگامى که (ع) از کوه طور بازگشت و را با خود آورد، به قوم خویش اعلام کرد کتاب آسمانى آورده ام که حاوى دستورات دینى و حلال و حرام است، دستوراتى که خداوند برنامه کار شما قرار داده، آن را بگیرید و به احکام آن عمل کنید. یهود به بهانه اینکه تکالیف مشکلى براى آنان آورده، بناى نافرمانى و سرکشى گذاشتند. [۱۱] 🔹همچنین قوم یهود، براى اینکه از قبول اسلام، سر باز زنند، بهانه هاى عجیبى مى آوردند از جمله [۱۲] بهانه آنها این بود که چون جبرئیل فرشته وحى تو است و تکالیف سنگین خدا را ابلاغ میکند ما ایمان نمى آوریم. [۱۳] آنها میگفتند: «الَّذِینَ قالُوا إِنَّ اللهَ عَهِدَ إِلَینا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى یأْتِینا بِقُرْبانٍ تَأْکلُهُ النَّارُ؛ خدا از ما پیمان گرفته که دعوت هیچ پیامبرى را نپذیریم، تا براى ما قربانى بیاورد که آتش آنرا بخورد!» [۱۴] و یا این آیه شریفه: «یسْئَلُک أَهْلُ الْکتابِ أَنْ تُنَزِّلَ عَلَیهِمْ کتاباً مِنَ السَّماءِ؛ اهل کتاب (یهود) از تو تقاضا ميکنندکه کتابى ازآسمان [یکجا] بر آنها نازل کنى!» [۱۵] پی نوشت‌ها؛ [۱]تفسیرنمونه ج‏۱ ص۳۱۴ [۲]سوره بقره آیه ۸۰؛ (آیین ما «اصل الشیعة»، ص۷۱) [۳]برگزیده تفسیر نمونه ج‏۱ ص۷۱ [۴]همان ص۷۲ [۵]بقره، ۹۷ [۶]مجمع البیان و تفسیر قرطبى ذیل آیه مورد بحث؛ (تفسیرنمونه ج‏۱ ص۳۶۶) [۷]تفسیرنمونه ج‏۱ ص۳۶۷ [۸]همان، ص۳۶۱ [۹]پیام قرآن ج‏۱ ص۹۸ [۱۰]اخلاق در قرآن ج‏۳ ص۴۴ [۱۱]تفسیرنمونه ج‏۱ ص۲۹۴ [۱۲]برگزیده تفسیرنمونه ج‏۱ ص۳۵۷ [۱۳]تفسیر نمونه ج‏۱ ص۳۶۱ [۱۴]آل عمران،۱۸۳ [۱۵]نساء،۱۵۳ منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️خصوصیات منحرفان قوم یهود در قرآن از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدّ ظلّه العالی) - (بخش دوم) 🔸در ابتداى ظهور پیامبر اسلام(ص) انتظار میرفت که پیش از دیگران با نداى اسلام لبیک گویند؛ چراکه آنها - برخلاف مشرکان - بودند. به علاوه صفات (ص) را نیز در کتابهاى خود خوانده بودند. ولى میگوید: با سابقه بدى که اکثریت آنها دارند، انتظار شما مورد ندارد. چراکه گاهى صفات و روحیات انحرافى یک جمعیت، سبب میشودکه با تمام نزدیکى به حق از آن دور گردند. [۱] 💠پیامبرکشی گروهی از یهود 🔹خداوند در آیه ۱۱۲ سوره آل عمران مى گوید: «وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللهِ ... ذلِک بِأَنَّهُمْ کانُوا یکفُرُونَ بِآیاتِ اللهِ وَ یقْتُلُونَ الْأَنْبِیاءَ بِغَیرِ حَقٍّ ذلِک بِماعَصَوْا وَ کانُوا یعْتَدُونَ؛ شامل حال آن ها (یهود) شد، چراکه به خدا مى ورزیدند و را به ناحق مى کشتند». [۲] آری آنها دست به قتل و کشتن راهنمایان و هادیان راه حق، یعنى زدند و بدون هیچ مجوزى آنها را از بین بردند: «وَ قَتْلِهِمُ الْأَنْبِیاءَ بِغَیرِ حَقٍ ». [۳] تنها به دلیل اینکه آنها را مخالف منافع نامشروعشان مى دیدند. [۴] 🔹آیه ۷۱ سوره مائده ناظر به حال گروهى از است که با خدا پیمان بسته بودند که در برابر دعوت انبیا و فرمان هاى او سر تعظیم فرود آورند، ولى آنها هر زمان پیامبرى دستورى بر خلاف هواى نفسشان مى آورد در برابر او قیام مى کردند و حتى گروهى را کشتند. [۵] در آیه ۸۷ سورۀ بقره نیز می خوانیم: « ... وَ فَرِیقًا تَقْتُلُونَ»؛ واژۀ با صیغه مضارع آورده شده که نشانه است، یعنى یک یا دو پیامبر را نکشتند، بلکه بر این کار استمرار داشتند. [۶] 🔹حتى آنها به افتخار مى کردند: «وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِیحَ عِیسَى ابْنَ مَرْیمَ رَسُولَ اللَّهِ؛ و مى گفتند ما مسیح عیسى بن مریم رسول خدا را کشته ایم» و شاید تعبیر به رسول الله را در مورد مسیح از روى استهزاء و سخریه مى گفتند. در حالى که در این ادعاى خود نیز کاذب بودند، «وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکنْ شُبِّهَ لَهُمْ؛ آنها هرگز مسیح را نکشتند و نه به دار آویختند، بلکه دیگرى را که شباهت به او داشت اشتباها به دار زدند». ... پی نوشت‌ها؛ [۱] تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۳۱۴ [۲] همان، ج‏۱، ص۵۵ [۳] آیه ۱۵۵، سوره نساء؛ (تفسیر نمونه، ج‏۴، ص۱۹۷) [۴] اخلاق در قرآن، ج‏۲، ص۸۸ [۵] پیام قرآن، ج‏۱، ص۳۷۵ [۶] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقین)، ج‏۱، ص۱۳۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (حفظه الله) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️خصوصیات منحرفان قوم یهود در قرآن از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدّ ظلّه العالی) - (بخش سوم) 🔸در ابتداى ظهور پیامبر اسلام (ص) انتظار میرفت که پیش از دیگران با نداى اسلام لبیک گویند؛ چراکه آنها - برخلاف مشرکان - بودند. به علاوه صفات (ص) را نیز در کتابهاى خود خوانده بودند. ولى میگوید: با سابقه بدى که اکثریت آنها دارند، انتظار شما مورد ندارد. چراکه گاهى صفات و روحیات انحرافى یک جمعیت، سبب میشودکه با تمام نزدیکى به حق از آن دور گردند. [۱] 💠تحریف توسط گروهی از یهود 🔹در «اسباب النزول» آمده است که گروهى از هنگامى که از طور بازگشتند به مردم گفتند: «ما شنیدیم که خداوند به (علیه السلام) دستور داد فرمان هاى مرا در آنجا که مى توانید انجام دهید، و آنجا که نمى توانید ترک کنید!» و این بود. [۲] درباره گروهى از مى فرماید: «أَ فَتَطْمَعُونَ أَنْ یؤْمِنُوا لَکمْ وَ قَدْ کانَ فَرِیقٌ مِنْهُمْ یسْمَعُونَ کلامَ اللهِ ثُمَ یحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ وَ هُمْ یعْلَمُونَ؛ [۳] آیا انتظار دارید به آیین شما (مسلمانان) ایمان بیاورند، با اینکه عدّه اى از آن ها سخنان خدا را مى شنیدند و پس از فهمیدن، آن را مى کردند در حالى که علم و آگاهى داشتند». 🔹در فرازی دیگر از قرآن کریم می خوانیم: «فَوَیلٌ لِلَّذِینَ یکتُبُونَ الْکتابَ بِأَیدِیهِمْ ثُمَّ یقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللهِ لِیشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِیلاً فَوَیلٌ لَهُمْ مِمَّا کتَبَتْ أَیدِیهِمْ وَ وَیلٌ لَهُمْ مِمَّا یکسِبُونَ؛ [۴] واى بر آنها که مطالبى با دست خود مى نویسند سپس مى گویند: از طرف خداست تا به بهاى کمى آن را بفروشند، واى بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند، و واى بر آنها از آنچه از این راه به دست مى آورند!». همچنین جمعى از اوصافى را که براى (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در تورات آمده بود تغییر دادند، و این تغییر به خاطر و بود که همه سال از ناحیه عوام به آن ها مى رسید. که تا آن زمان کم و بیش صفات واقعى او را شنیده بودند، از علماى خود مى پرسیدند آیا این همان نیست که بشارت ظهور او را مى دادید؟ آنها آیات‌ شده را بر آنها مى خواندند تا به این وسیله قانع شوند. [۵] 🔹از مجموع آیاتى که در قرآن مجید در باره آمده است، استفاده مى شود که آنها به انواعى از تحریف در کتاب آسمانى خود دست مى زدند، گاهى تحریف آن ها بود، یعنى عباراتى که در کتاب آسمانى آن ها نازل شده بود، بر خلاف معنى واقعى آن تفسیر مى کردند؛ الفاظ را بصورت اصلى حفظ مى نمودند و معانى آن را دگرگون مى ساختند. گاهى دست به مى زدند، و از روى استهزاء بجاى اینکه بگویند سمعنا و اطعنا (شنیدیم و اطاعت کردیم) مى گفتند: سمعنا و عصینا! (شنیدیم و مخالفت کردیم!). گاهى دست به مخفى ساختن قسمتى از آیات الهى می زدند، آنچه را موافق میل شان آشکار، و آنچه بر خلاف میل شان بود کتمان مى کردند. حتى گاهى با وجود حاضر بودن کتاب آسمانى براى اغفال مردم دست روى قسمتى از آن مى گذاشتند، که طرف نتواند آن را بخواند. [۶] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۳۱۴ [۲] همان [۳] سوره بقره، آیه ۷۵؛ (پیام امام امیر المومنین (ع)، ج‏۱، ص۶۰۴) [۴] سوره بقره، آیۀ۷۹؛ (تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۳۱۶) [۵] این شان نزول به طور اجمال در تفسیر مجمع البیان در ذیل آیه مورد بحث، و بطور تفصیل در آیات مناسب دیگر آمده است؛ (تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۳۱۷) [۶] تفسیر نمونه، ج‏۴، ص۳۱۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (حفظه الله) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️خصوصیات منحرفان قوم یهود در قرآن از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدّ ظلّه العالی) - (بخش چهارم) 🔸در ابتداى ظهور پیامبر اسلام (ص) انتظار می رفت که پیش از دیگران با نداى اسلام لبیک گویند، چرا که آنها - بر خلاف مشرکان - بودند؛ به علاوه صفات (ص) را نیز در کتاب هاى خود خوانده بودند؛ ولى می گوید: با سابقه بدى که اکثریت آنها دارند، انتظار شما مورد ندارد؛ چرا که گاهى صفات و روحیات انحرافى یک جمعیت، سبب می شود که با تمام نزدیکى به حق از آن دور گردند. [۱] 💠خوی استکباری بنى اسرائیل 🔹 در موارد مختلف و از جمله در سوره بقره روحیه استکبارى [یهود] را براى پذیرش حق مذمت مى نماید: «افَکلّما جاءَکم رَسُولٌ بِما لا تَهْوى انْفُسُکم اسْتَکبَرتُم؛ آیا هر پیامبرى که برخلاف هواى نفس شما اوامرى از جانب خداوند آورد، استکبار کرده و از امرش سرپیچى مى نمائید»؟! [۲] به «اشموئیل» پیغمبر زمانشان در مورد انتخاب «طالوت» به فرماندهى لشکر ایراد کردند، و گفتند: «نَحْنُ أَحَقُ بِالْمُلْک مِنْهُ وَ لَمْ یؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمالِ؛ ما از او به فرماندهى و حکومت سزاوارتریم، چرا که از دودمان معروفیم، بعلاوه طالوت ثروتى ندارد!». [۳] 🔹گفتنی است خداوند در قرآن کریم به علّت تفاوت میان قوم عیسى بن مریم (ع) و قوم یهود اشاره کرده، مى فرماید: «ذَلِک بِانَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَ رُهْبَاناً وَ انَّهُمْ لَایسْتَکبِرُونَ؛ این به خاطر آن است که در میان آن ها (مسیحیان) افرادى دانشمند و تارک دنیا، هستند و آنان تکبّر نمى ورزند»، از این تعبیر به خوبى روشن مى شود که یکى از عوامل اصلى نسبت به اهل ایمان و استکبار آنان بود. [۴] 💠استهزاگری یهود مدینه 🔹خداوند از زبان یهود نقل مى کند که آن ها از روى استهزا به (ص)، یا انبیاى دیگر مى گفتند: «وَقَالُوا قُلُوبُنَا غُلْفٌ؛ تو که مى دانى دل هاى ما در غلاف است، و ما چیزى از سخنان تو را درک نمى کنیم». [۵] ابن عباس، مفسر معروف نقل مى کند: مسلمانان صدر اسلام هنگامى که (ص) مشغول سخن گفتن بود و بیان آیات و احکام الهى مى کرد، گاهى از او مى خواستند کمى با تأنّى سخن بگوید تا بتوانند مطالب را خوب درک کنند، و سؤالات و خواسته هاى خود را نیز مطرح نمایند، براى این درخواست جمله «راعنا» که از ماده «الرعى» به معنى مهلت دادن است، به کار مى بردند. ولى همین کلمه «راعنا» را از ماده «الرُّعونة» که به معنى کودنى و حماقت است استعمال مى کردند. در اینجا براى دستاویزى پیدا شده بود که با استفاده از همان جمله اى که مسلمانان مى گفتند، پیامبر یا مسلمانان را استهزاء کنند. [۶] 💠توطئه چینی یهودیان صدر اسلام 🔹 براى متزلزل ساختن ایمان مسلمانان از هر وسیله اى استفاده مى کردند، تهاجم نظامى، سیاسى و اقتصادى؛ این آیه اشاره به بخشى از آن ها دارد. مى فرماید: «وَ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکتابِ آمِنُوا بِالَّذِی أُنْزِلَ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهارِ وَ اکفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ؛ گروهى از اهل کتاب گفتند: [بروید و ظاهرا] به آنچه بر مؤمنان نازل شده، در آغاز روز ایمان بیاورید و در پایان روز کافر شوید [و کفر خود را آشکار سازید] شاید آنها (مؤمنان) نیز متزلزل شده باز گردند». [۷] این توطئه در افراد ضعیف النفس اثر قابل ملاحظه اى خواهد داشت، به خصوص این که عده مزبور از دانشمندان یهود بودند، و همه مى دانستند که آنها نسبت به کتب آسمانى و نشانه هاى آخرین پیامبر، آشنایى کامل دارند و این امر لااقل پایه هاى ایمان تازه مسلمانان را متزلزل مى سازد. [۸] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۳۱۴ [۲] بقره، ۸۷؛ (اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقین)، ج‏۱، ص۱۳۹) [۳] بقره، ۲۴۷؛ (تفسیر نمونه، ج‏۱۸، ص۱۱۲) [۴] مائده، ۸۲؛ (اخلاق در قرآن، ج‏۲، ص۳۲) [۵] بقره، ۸۸؛ (پیام قرآن، ج‏۱، ص۲۹۸) [۶] تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۳۸۳ [۷] آل عمران، ۷۲؛ (تفسیر نمونه، ج‏۲، ص۶۱۴) [۸] تفسیر نمونه، ج‏۲، ص۶۱۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (حفظه الله) @tabyinchannel