eitaa logo
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
437 دنبال‌کننده
129 عکس
94 ویدیو
2 فایل
کانال دوم ما ✳️اَحاديث ناب۱۴معصوم✳️ @Ahaadith_Ahlebait قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ⚡️⚡️ 🔹❇️ #فضائل_امیرالمؤمنین(السابقون)❇️🔹 #بخش_سیزدهم 💽ایت الله سید حسن #فقیه_امامی ✅کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 دختر اسلام (صَلی اللهُ علیهِ و آلهِ و سَلّم) حضرت زهرا علیها السّلام فقط از اهل ◾️🔳🔳 به خانۀ علیها السلام ▪️▪️◾️ روانه [۹] به خانۀ علی [۱۰] و فاطمه [۱۱] حمله ور [۱۲] شدند [۱۳] تا آنجا را به آتش [۱۴] بکشند [۱۵]! آری! عمر بن الخطاب [۱۶] در این روز در حالی که در میان اصحاب و معاونینش بطرف خانه فاطمه حرکت می‌کرد [۱۷] به این نتیجه رسیدند که آتش بهترین وسیله برای حفظ وحدت و آرامش میان مسلمانان می‌باشد!! [۱۸] چرا که آنان از بیعت با ابی بکر خودداری کرده بودند [۱۹] . همینکه عمر و اصحابش پشت درب خانۀ فاطمه جمع شدند [۲۰] و دقّ الباب [۲۱] کردند [۲۲] فاطمه که صدای آنها را شنید با صدای بلند گفت: ( (ای پدر! ای رسول خدا! چه بر سر ما آمد بعد از تو از ابن خطاب (عمر) ابن أبی قحافه (ابی بکر) [۱] ) )! عمر گفت [۲]:.‌‌.... ---------- 📚منابع: [۹]: ۸۷. ابن ابی الحدید معتزلی در شرح خود بر نهج البلاغه جلد دوم صفحۀ ۴۵ به نقل ازاحمد بن عبدالعزیز ابی بکر جوهری. [۱۰]: ۸۸. احمد بن یحیی معروف به ( (بلاذری) ) در گذشتۀ سال ۲۷۹ هجری در کتاب خود بنام ( (انساب الأشراف) ) چاپ مصر جلد اول صفحه ۵۸۶ تحت عنوان ( (امر السّقیفه) ) ( (گزارشی از سقیفه) ) حدیث شمارۀ ۱۱۸۴ به نقل از مدائنی، و او از سلمة بن محارب، و او از سلیمان تیمی، و او از ابن عون.. إبن ابی الحدید معتزلی در شرح خود بر نهج البلاغه جلد دوم صفحۀ ۵۷ به نقل ازابوبکر جوهری از شعبی. [۱۱]: ۸۹. یعقوبی مورخ مشهور نزد اهل سنت در گذشتۀ سال ۲۸۴ هجری در کتاب تاریخ خود جلد دوم صفحۀ ۱۲۳، چاپ بیروت. [۱۲]: ۹۰. إبن ابی الحدید معتزلی در شرح خود بر نهج البلاغه جلد ششم صفحۀ ۴۷ با ذکر سند از ابوبکر جوهری از أبی ألاسود. [۱۳]: ۹۱. إبن أبی الحدید معتزلی در شرح خود جلد ششم صفحۀ ۵۰ به نقل از ابوبکراحمد بن اعزیز به نقل از ابوزید، از عمر بن شبّه.. همچنین ابن أبی الحدید معتزلی در شرح خود جلد ششم صفحۀ ۴۸ با ذکر سند از ابوبکر جوهری از عمر بن شبّه.. عمر رضا کحاله از اعضای علمای اهل سنت، (معاصر)، در کتاب خود بنام ( (اعلام النساء) ) چاپ پنجم بیروت سال ۱۴۰۴_قسمت حرف ( (فاء) ) فاطمة بنت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) با ذکر سند. [۱۴]: ۹۲. إبن ابی الحدید معتزلی در شرح خود بر نهج البلاغه جلد دوم صفحۀ ۴۵ به نقل از احمد بن العزیز ابی بکر جوهری.. اسماعیل بن علی بن محمد بن محمد بن عمر بن شاهنشاه بن أیوب، ملک مویّد عماد الدین در گذشتۀ سال ۷۳۲ هجری در کتاب خود بنام ( (المختصر فی أخبار البشر) ) چاپ مصر جلد اول صفحه ۱۵۶ با ذکر سند. [۱۵]: ۹۳. أحمد بن محمد عبد ربّه آندلسی در گذشتۀ سال ۳۲۸ هجری در کتاب خود به نام ( (عقدالفرید) ) تحت عنوان کتاب العسجدة الثانیة فی الخلفاء و تواریخهم و أیّامهم یا: یاقوت نامۀ دوم در مورد خلفاء و تاریخ ایشان و حوادث زمان ایشان، در قسمت ( (ایام خلافت أبی بکر) ) قسمت ( (سقیفه بنی ساعدة) ) - کسانی که از بیعت أبی بکر تخلف کردند - چاپ بیروت سال ۱۴۰۴در چاپ بیروت سال ۱۴۰۴ هجری جلد پنجم صفحۀ ۱۳ و ۱۴ و در چاپ مصر سال ۱۳۵۳ هجری جلد سوم صفحۀ ۶۴.. عبد الفتاح عبد المقصود از علما و دانشمندان معاصر اهل سنت در کتاب خود بنام ( (السقیفة و الخلافة) ) چاپ قاهره صفحۀ ۱۴ به نقل قول از تاریخ الامم و و الملوک اثر طبری. [۱۶]: ۹۴. عمررضا کحاله در اعلام النساء جلد چهارم صفحۀ ۱۱۴-۱۱۵. [۱۷]: ۹۵. إبن قتیبه دینوری در الامة و السیاسة جلد اول صفحۀ ۱۲ با ذکر سند. [۱۸]: ۹۶. در کتاب دبگر خود بنام ( (الامام علی بن ابی طالب) ) چاپ بیروت جلد اول صفحه ۱۹۰. [۱۹]: ۹۷. عبد الفتاح عبد المقصود از علما و دانشمندان معاصر اهل سنت در کتاب خود بنام ( (السقیفة و الخلافة) ) چاپ قاهره صفحۀ ۱۴ به نقل قول از تاریخ الامم و و الملوک اثر طبری. [۲۰]: ۹۸. محمد بن جریر طبری گذشتة سال ۳۱۰ هجری در کتاب خود را بنام ( (تاریخ الأمم و الملوک) ) جلد دوم صفحۀ ۴۴۳ چاپ بیروت (حوادث سال ۱۱ هجری) به نقل از ابن حمید و او از جریر و او از مغیره و او از زیاد پسر کلیب. [۲۱]: ۹۹. إبن قتیبه در الامة و السیاسة جلد اول صفحۀ ۱۲ با ذکر سند. [۲۲]: ۱۰۰. إبن قتیبه در الامة و السیاسة ج ۱ صفحه ۱۳ با ذکر سند. /عمر رضا کحاله در اعلام النساء جلد چهارم صفحۀ ۱۱۴-۱۱۵. [۱]: ۱۰۱. إبن قتیبه در الامة و السیاسة جلد اول صفحۀ ۱۲ با ذکر سند.. عمر رضا کحاله در اعلام النساء جلد چهارم صفحۀ ۱۱۴-۱۱۵. [۲]: ۱۰۲. شهاب الدین أبو العباس أحمد بن عبد الوهاب بکری نویری در گذشتۀ سال ۷۳۳ هجری در کتاب خود بنام ( (نهایة الارب فی الفنون الادب) ) چاپ قاهره سال ۱۳۹۵ هجری جلد نوزدهم صفحه ۴۰ با ذکر سند از ( (أسلم) ). کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی( ع) 🔹⚡️🔸⚡️ @ya_amiralmomenin110
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 حضرت سلام الله علیها 🌺🌸🌸 هنگامی که پیغمبر صلی الله علیه و آله قصد داشت حضرت زهرا سلام الله علیها را برای علی تزویج کند، فرمود: - ای علی! برخیزوزرهت را بفروش! علی علیه السلام هم آن را فروخت و پولش را برای خرید جهیزیه در اختیار حضرت گذاشت. سپس پیامبر صلی الله علیه و آله به اصحاب دستور فرمود، برای فاطمه لوازم خریده شود. بعضی از وسایل خریده شده عبارت بودند از: پیراهنی به هفت درهم روبند به چهار درهم قطیفه سیاه خیبری تختخواب بافته شده از برگ و لیف خرما دو عدد تشک که درون یکی از آنها با پشم گوسفند و درون دیگری با لیف خرما پر شده بود. چهار بالش از پوست طایف، میانش از علف اذخر پر کرده بودند. پرده ای از پشم یک تخته حصیر حجری یک دستاس یک طشت مسی مشکی از پوست کاسه چوبین یک ظرف آب یک سبوی سبز یک آفتابه دو کوزه سفالی یک سفره ی چرمی یک چادر بافت کوفه یک مشک آب مقداری عطریات اصحاب پس از خرید، اشیا را به خانه ی حضرت آوردند. پیغمبر صلی الله علیه و آله با دست مبارکش آنها را زیر و رو می‌کرد و مبارک باد می‌گفت. [۱] حضرت سلام الله علیها 🌺🌸🌸 امیر المؤمنین علیه السلام به یکی از اصحاب فرمود: - می‌خواهی از وضع خود و فاطمه سلام الله علیها برای تو صحبت کنم؟ فاطمه در خانه من آن قدر آب آورد که آثار مشک بر سینه اش پیدا بود و آن قدر آسیاب کرد که دست هایش پینه بست و چنان در نظافت و پاک کردن خانه و پختن غذا زحمت کشید که لباس هایش کثیف و مندرس شد و او بسیار صدمه دید! به همین خاطر به فاطمه توصیه کردم خوب است محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله و برسی و جریان را بیان نمایی، شاید جهت کمک به تو خادمی بفرستد تا از این همه زحمت خلاص شوی! فاطمه سلام الله علیها این توصیه مرا قبول کرد و نزد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم رفت، اما چون ایشان را مشغول صحبت با اصحاب می‌بیند، بدون آنکه خواسته اش را بگوید، باز می‌گردد. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم که متوجه شده بودند فاطمه برای حاجتی آمده و بدون هیچ گونه صحبتی به خانه خود برگشته، فردای آن روز به منزل ما تشریف آوردند، و پس از سلام در کنار ما نشستند و آن گاه فرمودند: - فاطمه جان! دیروز به چه منظور پیش من آمدی؟ فاطمه سلام الله علیها از خجالت نتوانست حاجتش را بگوید. من عرض کردم: - یا رسول الله! آن قدر آب آورده که بند مشک در سینه اش اثر گذاشته و آن قدر آسیاب گردانیده که دست هایش تاول کرده و... لذا گفتم محضر شما برسد شاید خادمی به ایشان مرحمت نمایید تا زحمت هایش کمتر شود. ناگهان اشک در چشمان پیامبر صلی الله علیه و آله حلقه زد و فرمودند: - فاطمه جان! به خدا سوگند! هم اکنون چهار صد نفر فقیر در مسجد هستند که نه غذا دارند و نه لباس! می‌ترسم اگر کنیز داشته باشی اجر و ثواب خدمت در خانه از تو گرفته شود! می‌ترسم علی بن ابی طالب علیه السلام در قیامت از تو مطالبه حق کند! سپس تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها را به آن بانو یاد داد، آن گاه به فاطمه سلام الله علیها گفتم: - برای نیازهای دنیوی نزد رسول خدا سلام الله علیها رفتی، ولی خداوند ثواب آخرت به ما مرحمت فرمود. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: بحار، ج ۴۳، ص ۹۴ [۱]: بحار، ج ۴۳، ص ۸۲- ۱۳۴ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹   علیه السلام🍃🌸🌸 درباره از گفتار «ص» و ترغيب بر با آنها و بآن شده است🌸🌺🌺 آنچه در باره خوارج از گفتار پيامبر «ص» و ترغيب مردم بر ستيزه با آنها و واداشتن بآن روايت شده است (۱) ۷۷- خبر داد بما ابو طاهر محمد فرزند على فرزند محمد بيع كه خبر داد بما ابو حسن احمد فرزند موسى فرزند صلت مالكى كه نقل نمود بما محمد فرزند قاسم فرزند بشار انبارى نحوى كه نقل كرد بما اسماعيل فرزند اسحاق قاضى كه حديث كرد بما عبد اللَّه فرزند مسلمه از مالك فرزند يحيى فرزند سعيد از محمد فرزند ابراهيم از ابو سلمة از ابو سعيد گفت: پيامبر خدا (ص) فرمود: گروهى در ميان شما خواهد بود كه نماز شما را با نماز خودشان خوار مى شمارند، و اعمال شما را با اعمال خود سبك خواهند نمود، قرآن را مى خوانند ليكن از حنجره آنان تجاوز نمى كند، از دين بيرون مى آيند همانند تيرى كه از شكار خارج مى شود؛ در پيكان تير نگاه مى شود چيزى ديده نمى شود، بعد در شكافت آن نظر مى شود چيزى ديده نمى شود، سپس در پر او نگاه مى شود باز چيزى بچشم نميخورد بعد در سوفار تير كشيده مى شود. محمد فرزند قاسم انبارى گفت: لغويها گفته اند: كه مروق بمعناى خروج است، و رمية بمعناى آن چيزى كه تير باو انداخته شده است، يعنى اينكه اين گمراه از اسلام بيرون مى آيد و از او بچيزى وابسته نمى شود، همانند اين تيرى كه از آن حيوان شكارى خارج مى گردد، و از خون و گوشت او بچيزى آلوده نمى شود، 📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۸۶ و گفتار پيامبر (كه در پيكان تير نگاه مى شود چيزى ديده نمى شود) تأكيد است، زيرا تير نه پيكان او و نه شكافت او، و نه پروسوفار او بچيزى از خون اين حيوان آلوده نشده است؛ و فوق آن مكانى است كه تير از زه كمان در او واقع مى شود (۱) ۷۸- خبر داد بما محمد فرزند احمد فرزند عثمان و گفت: نقل كرد بما ابو حسين محمد فرزند مظفر فرزند موسى فرزند عيسى حافظ كه نقل نمود بما سعيد كه نقل كرد بما على فرزند احمد فرزند مسعده وراق كه حديث كرد بما محمد فرزند منصور طوسى كه نقل كرد بما موسى هروى كه نقل نمود بما يزيد فرزند هارون از شعبه از منصور از ربعى از على (ع) گفت: پيامبر خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: از شما كسى است كه بر تأويل قرآن ستيزه مى نمايد همانند آن كه من بر تنزيل آن جنگيدم ابو بكر گفت: آيا منم؟ فرمود: نه، عمر گفت: آيا منم؟ فرمود: نه، و ليكن آن كسى است كه كفش را پينه مى زند، يعنى على (ع). (۲) ۷۹- خبر داد بما احمد فرزند محمد فرزند عبد الوهاب فرزند طاوان كه خبر داد بما ابو عبد اللَّه حسين فرزند محمد علوى عدل كه حديث كرد بما احمد فرزند محمد جواربى و گفت: نقل كرد بما احمد فرزند خازم كه نقل نمود بما سهل فرزند عامر بجلى و گفت: ابو خالد احمد از مجاهد از شعبى از مسروق كه گفت: عايشه گفت اى مسروق تو از فرزندان منى، و از محبوب ترين آنان بسوى من مى باشى، آيا از آن مرد ناقص الخلقه علم و اطلاعى دارى؟ گفت: گفتم: آرى، على بن ابى طالب او را در كنار نهرى كه بر جانب بالاى آن (تامرا) و بطرف پائين آن نهروان مى گفتند، در ميان اخاقيق و طرفاء كشت، عايشه گفت: پيش من بر اين سخنت شاهد و گواه بياور، به نزد او پنجاه نفر آوردم، از آن پنجاه نفر ده نفر برگزيدم، و آن گروه مردم پنج قسمت گرديدند، - كه شهادت مى دادند على (ع) او را در كنار نهرى كه بالايش تا مرا و پائينش نهروان مى باشد در ميان اخاقيق و طرفاء كشت، گفتم: اى مادر: ترا بحق خدا و پيامبر او و بحق خودم كه يكى از فرزندان تو هستم قسم مى دهم كه در باره 📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۸۷ او از پيامبر خدا (ص) چه شنيدى مى فرمود؟ گفت: از پيامبر خدا (ص) شنيدم ميفرمود آنها بدترين مردم و انسان‌ها هستند و آنان را بهترين آفريده‌ها و انسانها و نزديكترين آنها از جهت وسيله پيش خدا مى كشد. (۱) ۸۰- خبر داد بما احمد فرزند محمد فرزند عبد الوهاب كه نقل كرد بما ابو عبد اللَّه حسين فرزند محمد علوى عدل و گفت: كه حديث كرد بما ربيع فرزند سليمان كه نقل نمود بما اسد- كه فرزند موسى است- كه حديث كرد بما ابو هلال راسبى كه نقل كرد بما محمد فرزند سيرين از عبيده سلمانى از على (ع) كه فرمود: اگر در حق من غلو نمى كرديد آنچه از زبان پيامبر خدا (ص) جارى شده براى كسى كه اين خوارج را بقتل رسانده و مى كشد براى شما نقل مى كردم. (۲) ۸۱- خبر داد بما احمد فرزند محمد كه نقل كرد بما حسين فرزند محمد علوى عدل كه نقل نمود بما احمد فرزند محمد صيدلانى كه حديث كرد بما شعيب فرزند ايوب صريفينى كه نقل نمود بما يعلى فرزند عبيد از اعمش از خيثمه از سويد فرزند غفلة گفت: على (ع) فرمود:..... ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی(ع)🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹   علیه السلام🍃🌸🌸 درباره از گفتار «ص» و ترغيب بر با آنها و بآن شده است🌸🌺🌺 على (ع) فرمود: اگر از پيامبر خدا (ص) بشما حديث بگويم به تحقيق اگر از آسمان بيفتم نزد من محبوب تر از آن است كه برسول خدا (ص) دروغ ببندم، و اگر در ميان خودمان بشما گفتگو كردم، بتحقيق جنگ و ستيزه نيرنگ و فريب است، و بدرستى كه من از پيامبر خدا (ص) شنيدم مى فرمود: كه در آخر الزمان گروهى پيدا مى شوند، كم سال و جوان و كم عقل مى باشند، گفتارشان از گفتار بهترين بشر است: و ليكن ايمان آنان از حنجره هايشان تجاوز نمى كند از دين خارج ميشوند همانند تيرى كه از كمان خارج مى شود، هر كجا آنان را ديديد بكشيد، زيرا در روز قيامت براى كشنده آنان اجر و ثوابى است. (۳) ۸۲- خبر داد بما احمد فرزند محمد كه نقل كرد بما حسين فرزند محمد كه نقل نمود بما جواربى كه حديث كرد بما شعبه از ابو اسحاق از حامد همدانى و گفت 📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۸۸ از سعد فرزند مالك شنيدم مى گفت: كه على (ع) شيطان ردهة را كشت، (يعنى آن ناقص الخلقه را). «۱» (۱) ۸۳- خبر داد بما احمد فرزند طاوان و گفت: نقل كرد بما حسين فرزند محمد عدل كه نقل نمود بما جواربى و گفت: نقل كرد بمن پدرم كه بما گفت محمد فرزند عقبه فرزند هرم كه نقل نمود بما سفيان فرزند عيينة از علاء فرزند ابو عباس از ابو طفيل از بكر فرزند قيرواش از سعد گفت: در پيش سعد از ذو الثدية گفتگو كردند او گفت: پيامبر خدا (ص) فرمود: شيطان ردهة زاغ كوه يا اسب چران (مردى او را مى آورد) از بجيلة كه او را اشهب يا فرزند اشهب مى گويند، نشانه اى در گروه ستمكارانست. سفيان گفت: كه عمار گفت: مردى او را آورد كه او را اشهب يا فرزند اشهب مى گفتند. (۲) ۸۴- گفت: و نقل كرد بما جواربى كه نقل نمود بما فرزند زنجويه كه حديث كرد بما عبد الرزاق كه نقل نمود بما ثورى از سلمة فرزند كهيل از ابو طفيل گفت: ابن كواء بسوى على (ع) گذشت و باو گفت: زيانكارترين مردم از جهت عمل كيست؟ فرمود: واى بر تو آن‌ها اهل حروراء هستند. (حروراء نام دهى است نزديكى كوفه). گفت نقل كرد بما فريابى و گفت: كه نقل نمود بما سفيان يعنى فرزند عيينة از سلمة از ابو طفيل گفت: از على عليه السّلام از اين آيه پرسيده شد. و مانند او را ذكر كرد. «۲» _____________ _ (۱) - در باره شيطان ردهة رجوع شود به نهج البلاغة اواخر خطبه قاصعه ۱۹۰ اگر خواسته شود- پاورقى از مصحح. (۲) ابو عباس مبرد در كامل آن را نقل كرده و گفته است: محدثان روايت كرده اند كه مردى بحضرت على (ع) اين آيه را تلاوت كرد، (قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمالًا) على (ع) فرمود: اهل حروراء از آنها ميباشند. (پاورقى از مصحح) 📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۸۹ (۱) ۸۵- خبر داد بما احمد فرزند محمد كه نقل كرد بما حسين فرزند محمد علوى عدل كه نقل كرد بما على فرزند عبد اللَّه فرزند مبشر كه حديث كرد بما محمد فرزند حرب كه نقل نمود بما على فرزند عاصم كه نقل كرد بما حصين از هلال فرزند يساف (از عبد اللَّه) گفت: مردى پيش سعيد فرزند زيد فرزند عمر و فرزند نفيل آمد و گفت: على را باندازه اى دوست مى دارم كه هيچ احدى او را بآن اندازه دوست نميدارد گفت: مردى از اهل بهشت را دوست داشته اى. (۲) ۸۶- خبر داد بما قاضى ابو على اسماعيل فرزند محمد فرزند احمد فرزند طيب فرزند كمارى فقيه غرافى (خدا رحمت كند) كه نقل كرد بما ابو بكر احمد فرزند عبيد اللَّه فرزند فضل فرزند سهل فرزند بيرى، و خبر داد بما احمد فرزند محمد فرزند عبد الوهاب فرزند طاوان كه نقل كرد بما قاضى ابو فرج احمد فرزند على فرزند جعفر فرزند محمد فرزند معلى خيوطى، و خبر داد بما ابو غالب محمد فرزند احمد فرزند سهل نحوى (خدا رحمت كند) كه حديث كرد بما ابو حسن على فرزند حسن حدادى طحان، و گفت: حديث كرد بما ابو بكر محمد فرزند سمعان عدل حافظ كه نقل كرد بما ابو حسن اسلم فرزند سهل فرزند اسلم رزاز واسطى معروف به بحشل كه نقل كرد بما قاسم فرزند عيسى كه نقل نمود بما ابو سلمة خواص واسطى: عيسى فرزند ميمون و گفت: نقل نمود بما عوام فرزند حوشب از پدرش از جدش و گفت: نزد على بن ابى طالب (ع) بودم مردى پيش او آمد و گفت: خوارج عبد اللَّه فرزند خباب را كشتند، در حالى كه پل را گذشته اند، فرمود آن‌ها را ترك كنيد اگر پل را گذشته باشند از آنان ده نفر نجات نمى يابند، و از شما ده نفر كشته نشده است...... فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹   علیه السلام🍃🌸🌸 درباره از گفتار «ص» و ترغيب بر با آنها و بآن شده است🌸🌺🌺 سپس مردى ديگر آمد و گفت: از پل گذشتند، پس على فرمود: اى يزيد پنج هزار كاهو ويانى براى من ببريد و بعد بر استر پيامبر (ص) سوار شده و دنبال آنها آمد و با آنها جنگيد و من پيش او بودم. 📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۹۰ هنگامى كه از ستيزه با آنان فارغ شد، به هيچ مرده اى نمى گذشت جز آنكه بمن مى فرمود: روى آن كاهو ويانى بگذار، و بعد چنان نمودار بود كه چيزى را ميگردد و پيدا نمى كند، پس قيافه و چهره او را متغير ديدم كه در آن حال ميگفت: بخدا قسم من دروغ نگفته ام، و بمن دروغ گفته نشده است، تا بجائى رسيد كه دولاب در آن مكان بود، و در آن جا آب جمع گرديده بود، پس در آن وقت مردى در آن مكان بود، او يك پايش و من هم پاى ديگرش را گرفته و از آن جا بيرون كشيديم، مردى بود در بازويش موهائى بود كه هنگام كشيدن كشيده مى شد و وقتى كه ترك مى شد جمع مى گرديد، فرمود: اللَّه اكبر، اللَّه اكبر، بخدا قسم من دروغ نگفته ام، و بمن دروغ گفته نشده است، پس قيافه و چهره اش بحال نخستين برگشت. (۱) ۸۷- خبر داد بما قاضى ابو خطاب عبد الرحمن فرزند عبد اللَّه اسكافى شافعى (رحمت خدا بر او باد) در واسط به پيش ما آمد نقل كرد بما ابو محمد عبد اللَّه فرزند عبيد اللَّه فرزند يحيى و گفت: نقل نمود بما قاضى ابو عبد اللَّه حسين فرزند اسماعيل محاملى كه نقل نمود بما احمد فرزند محمد فرزند يحيى فرزند سعيد كه نقل كرد بما زيد فرزند حباب كه نقل كرد بمن موسى فرزند عبيده كه حديث كرد بمن يحيى فرزند شبل از جدش عبد اللَّه فرزند جبير كه از نويسندگان على (ع) بود، گفت: خوارج به پيش ما آمدند و درخواست كردند كه براى ما در حضور على شفاعت كنيد، كه بگذارد ما با معاويه بجنگيم، گفت: اين سخن را به على (ع) رسانديم، فرمود: دروغ نگفته‌ام و دروغ گفته نشده ام، البته من با آنها جهاد مى نمايم، گفت: به تحكيم راضى شدند، فرمود: سخن حقى است كه از آن باطل اراده شده است، و على با آنها جنگيد، و آنها را كشته و پراكنده ساخت، و فرمود: (مخدج) ناقص الخلقه را براى من پيدا كنيد و كشته اش پيدا گرديد، على (ع) پرسيد كه اين را مى شناسيد؟ مردى گفت: من مى شناسم، فرمود: با چه او را مى شناسى؟ گفت 📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۹۱ در وقت ظهر بسوى عراق خارج شدم، به عنقا گذشتم، او را ديدم پاهايش را بر زمين دراز كرده بود، بمن گفت: اى بنده خدا آيا مرا بعراق ميرسانى؟ گفتم: آرى، گفت: او را به عراق رساندم، على (ع) فرمود: راست گفتى. (۱) ۸۸- خبر داد بما احمد فرزند محمد فرزند عبد الوهاب فرزند طاوان (اجازة) كه ابو احمد عمر فرزند عبيد اللَّه فرزند شوذب آن را نقل كرده و گفت: نقل كرد بما محمد فرزند عثمان كه او فرزند شمعون معدل بود، كه نقل نمود بما محمد فرزند احمد بزار كه نقل نمود بما زبير فرزند بكار كه حديث كرد بما محمد فرزند يحيى فرزند ثوبان و گفت: خبر داد بما عبد العزيز فرزند محمد دراوردى از محمد فرزند عبد اللَّه فرزند حرام از عبد الرحمن فرزند جابر از پدرش كه گفت حسين بن على (ع) زبانش گرفته ميشد و در پشت سر پيامبر (ص) نماز خواند و گفت: اللَّه اكبر، حسين بن على (ع) هم اللَّه اكبر گفت، پيامبر خدا (ص) را خوشحال نمود، و پيامبر خدا گفت: اللَّه اكبر، حسين گفت: اللَّه اكبر، تا هفت بار تكبير گفت، و حسين ساكت گرديد، و پيامبر خدا قرائت خوانده سپس به دومى بپا خواست و گفت: اللَّه اكبر، حسين (ع) گفت اللَّه اكبر! تا پنج تكبير گفت: و حسين ساكت شد و پيامبر خدا نماز را خواند، پس اصل و دليل تكبير نماز دو عيد همان است. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 درد سینه‌ها در است.✨🌸 مردی از ناراحتی که در سینه داشت به پیغمبر (صلی الله علیه و آله) شکایت کرد، آن حضرت فرمود: به وسیله قرآن مداوا کن، زیرا که خداوند می‌فرماید: و شفاءلما فی الصدور. [۳] معنی دارد. ✨🌺 مدت‌ها بود که از دیدن کلمه اصلحک الله در سؤال اصحاب ائمه رنج می‌بردم (زیرا که دعای اصلاح بر افراد عادی رواست، و ائمة معصومین (علیه السلام) که عین صلاح اند، این دعا درباره آنان چرا؟ ) تا توفیق مطالعة کتاب روضه المتقین تألیف مرحوم شیخ محمد تقی مجلسی والد ماجد صاحب بحارالانوار را پیدا کردم، دیدم که ایشان با الهام گرفتن از آیه شریفه ۱۰۵، سوره الانبیاء (ولقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون – ما در زبور بعد از ذکر « تورات » نوشتیم که بندگان صالح ما وارث حکومت زمین خواهند شد) که اشاره به حکومت امام زمان (عج) باشد، عبارت فوق را چنین معنی کرده است: ای جعلک الله متمکنا، فی الارض ظاهراً کما جعلک کذلک واقعا – همچنان که خداوند تعالی قدرت بسیار شامخی را بر شما عنایت کرده است که شما هر کاری را بخواهید انجام دهید خدا فراهم می‌کند، در عالم ظاهر هم وسایل این قدرت را برای شما فراهم کند، و به عبارت اخری حکومتی را که برای شما در عالم رجعت فراهم فرموده، در زمانش تعجیل و فرج شما را نزدیک نماید. [۱] مصرف ، گواه به دست آن. ✨🌸 کسی از امام صادق (علیه السلام) سؤال کرد: فردی از میان ما به جای دیگری می‌رود، در برگشتی با مال زیادی برمی گردد، نمی دانم از حلال است یا از حرام، طریق معرفت کدام است؟ اگر در حرام مصرف می‌کند، بدانید که از حرام است. [۲] به حال که مال داشته و در صلة (علیه السلام) به برسانند. ✨🌺 در متن من لا یحضرالفقیه آمده: درهمی که در راه حج انفاق شود بالاتر از دو میلیون درهمی است که در غیر راه حج، از راه‌های خدا انفاق شود. [۱] امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: درهمی که با آن امام (علیه السلام) صله شود، بالاتر از یک میلیون درهم و در صحیح یونس بالاتر از دو میلیون درهمی است که در غیر صله امام (علیه السلام) از وجوه برّ مصرف شود. [۲] ---------- 📚منابع: [۳]: . روضه المتقین، ج ۱۳، ص ۱۲۱. [۱]: . روضه المتقین، ج ۳، ص ۱۱۵ و ج ۱۰، ص ۴۳. [۲]: . روضه المتقین، ج ۳، ص ۱۷۶. [۱]: . روضه المتقین، ج ۴، ص ۹۰. [۲]: . روضه المتقین، ج ۳، ص ۲۲۱. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷   ▪️✨▪️ ابن و كتاب ▪️◾️◾️ يوسف بن عبداللَّه معروف به «ابن عبدالبرّ» (۳۶۸- ۴۶۳) مولف كتاب «الاستيعاب»، از بزرگان علم حديث، فقيه، مورخ و آگاه از انساب است. او در الاستيعاب، بخش مربوط به شرح حال ابوبكر، تحت عنوان «عبداللَّه بن ابي قحافه» حادثه ي يورش به خانه زهرا را چنين نقل مي‌كند: «انّ عليّاً و الزبير كانا حين بويع لأبي بكر يدخلان علي فاطمة فيشاورانها و يتراجعان في أمرهم، فبلغ ذلك عمر، فدخل عليها عمر، فقال: يا بنت رسول اللَّه، ما كان من الخلق أحد أحبّ إلينا من أبيك، و ما أحد أحبّ إلينا بعده منك، و لقد بلغني انّ هؤلاء النفر يدخلون عليك، و لئن بلغني لأفعلنّ و لأفعلنّ. ثمّ خرج و جاءوها، فقالت لهم: انّ عمر قد جاءني و حلف لئن عدتم ليفعلنّ، و أيم اللَّه ليفينّ بها»... [۴۳]. «علي و زبير هنگامي كه با ابوبكر بيعت مي‌شد، به خانه فاطمه رفت و آمد كرده و با او در اين زمينه به مشورت مي پرداختند. چون خبر رفت و آمد آنان به گوش عمر رسيد، نزد فاطمه آمد و گفت: اي دختر رسول خدا! كسي محبوبتر از پدر تو براي ما نيست، همچنان كه پس از رسول خدا، تو از ديگران نزد ما محبوبتري. به من خبر رسيده كه آنان به خانه شما وارد مي‌شوند. اگر بار ديگر چنين خبري به من برسد، چنين و چنان خواهم كرد! سپس خانه را ترك گفت و پس از رفتن او علي و زبير وارد خانه شدند، فاطمه به آنان گفت: عمر نزد من آمد و قسم خورد كه اگر اين كار تكرار شود چنين مي‌كنم. به خدا سوگند او به قسم خود عمل مي‌كند». ابي و كتاب في اخبار ▪️◾️◾️ اسماعيل بن علي معروف به ابي الفداء (متوفاي ۷۳۲) در كتاب معروف خود به نام «المخصتر في اخبار البشر»، گزارشي نزديك به آنچه ابن عبد ربه در «عقد الفريد» آورده است، نقل كرده و مي‌گويد: «ثمّ إن أبابكر بعث عمر بن الخطاب إلي علي و من معه ليخرجهم من بيت فاطمة رضي اللَّه عنها، و قال: إن أبوا عليك فقاتِلهم، فاقبل عمر بشي ء من نار علي أن يضرم الدار فلقيته فاطمة رضي اللَّه عنها، و قالت: إلي أين يا ابن الخطاب، أجئت لتحرق دارنا؟ قال: نعم، أو تدخلوا فيما دخل فيه الاُمّه، فخرج علي حتّي أتي أبابكر فبايعه كذا نقله القاضي جمال الدين بن واصل و أسنده إلي ابن عبد ربّه المغربي». [۴۴]. از آنجا كه ترجمه تقريبي اين بخش به هنگام نقل مطلب از عقد الفريد گذشت [۴۵]، نياز به ترجمه مجدد نيست. در اعتبار كلامي ابي الفدا همين بس كه ذهبي مي‌گويد: او دوستدار فضيلت و اهل آن بود و براي او محاسن زيادي هست. [۴۶].   📚منابع: [۴۳] استيعاب ۳/ ۹۷۵، تحقيق علي محمد بجاوي، چاپ قاهره. [۴۴] المختصر في اخبار البشر ۱/ ۱۵۶، ط دار المعرفه، بيروت. [۴۵] عقد الفريد ۴/ ۲۶۰، چاپ مكتبه هلال. [۴۶] الدرر الكامنه، نگارش ابن حجر ۱/ ۳۷۲. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و پرورش يافته دامان وحى و قرآن، و برگرفته از بوسيله و ، پيشوايان ، سرور عالم، حضرت فاطمه عليها صلوات المصلّين ۲۵۲ / ۱ - شيخ صدوق قدس سره در كتاب «امالى» از ابن عبّاس نقل كرده است كه گفت: اهل بهشت هنگامى كه در بهشت غرق در رحمت الهى هستند نورى را مانند نور خورشيد مشاهده مى كنند كه درخشندگى و تابش خاصّى دارد. بهشتيان گويند: خداوندا! تو در كتاب عزير خود فرموده اى: «لايَرَوْنَ فيها شَمْساً» [۱] «در بهشت خورشيد را نمى بينند»، پس اين چه نورى است؟ خداوند تبارك و تعالى جبرئيل را به سوى آنها روانه كند و به آنها بگويد: ليس هذه بشمس، ولكن عليّاً وفاطمة ضحكا فأشرقت الجنان من نور ضحكهما. اين نورى كه مشاهده كرديد نور خورشيد نيست بلكه على و فاطمه عليهما السلام خنده اى كردند، و از نور لبخند آنها چنين تابشى و درخششى در بهشت ظاهر گرديد. [۲] ۲۵۳ / ۲ - در كتاب «عيون المعجزات» از سلمان رحمه الله نقل كرده است كه گفت: عمّار به من خبر داد و گفت: آيا مطلب جالب و شگفتى را برايت نقل كنم؟ گفتم: بلى. گفت: علىّ بن ابى طالب عليه السلام را مشاهده كردم كه بر حضرت فاطمه عليها السلام وارد شد، همين كه فاطمه عليها السلام آن حضرت را ديد عرض كرد: اُدنُ لاُحدّثك بما كان وبما هو كائن وبما لم يكن إلى يوم القيامة حين تقوم الساعة. نزديك من بيا تا از آنچه در گذشته واقع شده، و از آنچه در آينده واقع خواهد شد و از آنچه تا روز قيامت هرگز واقع نمى شود برايت خبر دهم. عمّار گفت: اميرالمؤمنين عليه السلام را ديدم كه با شنيدن اين سخن به عقب برگشت، من هم با او به عقب برگشتم و به همراه او رفتم تا اينكه به محضر پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم وارد شد. رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: اى اباالحسن! نزديك بيا. على عليه السلام نزديك پيامبر آمد و نشست، وقتى آرام گرفت رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم به او فرمود: من قضيّه را بگويم يا خودت مى گوئى؟ على عليه السلام عرض كرد: سخن گفتن شما اى رسول خدا نيكوتر است. فرمود: گويا تو را ديدم كه بر فاطمه عليها السلام وارد شدى و او برايت چنين و چنان گفت و تو برگشتى. على عليه السلام بعد از شنيدن آن عرض كرد: آيا نور فاطمه عليها السلام از نور ما است؟ فرمود: مگر تو نمى دانى؟ [۱] على عليه السلام خداوند را براى شكر اين نعمت سجده كرد. عمّار گويد: على عليه السلام از نزد پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم خارج شد و به طرف خانه فاطمه عليها السلام روان گرديد، و من به همراه آن حضرت بودم تا به خانه حضرت زهرا عليها السلام وارد شديم. فاطمه عليها السلام شروع به سخن كرد و گفت: گويا خدمت پدرم رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم رفتى و آنچه به تو گفته بودم براى او نقل كردى؟ على عليه السلام فرمود: بلى همينطور است كه مى گوئى. فاطمه عليها السلام عرض كرد: بدان اى اباالحسن! خداوند تبارك و تعالى نور مرا آفريد و آن همواره تسبيح خدا مى كرد سپس آن را به درختى از درختهاى بهشت وديعه نهاد و آن روشن گرديد. هنگامى كه پدرم داخل بهشت گرديد، خداوند به او الهام نمود كه از ميوه آن درخت بچيند و آن را در دهان خود بچرخاند، او چنين كرد و خداوند نور مرابه صلب پدرم، سپس از او به مادرم خديجه منتقل كرد، تا اينكه از او به دنيا آمدم، و من از همان نور هستم. أعلم ما كان وما يكون وما لم يكن يا أباالحسن، المؤمن ينظر بنور اللَّه تعالى. آنچه در گذشته به وقوع پيوسته و در آينده واقع مى شود و آنچه را كه واقع نخواهد شد مى دانم، مؤمن با نور خداوندى به حقيقت هر چيز نگاه مى كند. [۱]..... ---------- 📚منابع: [۱]: سوره انسان، آيه ۱۳. [۲]: امالى صدوق: ۳۳۳ ضمن ح ۱۱ مجلس ۴۴، بحار الأنوار: ۲۴۱/۳۵، تأويل الآيات: ۷۵۲/۲ ضمن ح ۷، تفسير برهان: ۴۱۲/۴ ضمن ح۶، مناقب ابن شهراشوب: ۳۲۹/۳. [۱]: اين حديث و امثال آن و اين گونه پرسش‌ها و پاسخ‌ها براى تعليم و تفهيم ديگران و به منظور بيان حقايق و بالا بردن معرفت مردم است. [۱]: عيون المعجزات: ۵۴، بحار الأنوار: ۸/۴۳ ح ۱۱. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌         ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و پرورش يافته دامان وحى و قرآن، و برگرفته از بوسيله و ، پيشوايان ، سرور عالم، حضرت فاطمه عليها صلوات المصلّين   ۲۵۴ / ۳ - در مورد صحيفه آن حضرت عليها السلام، طريحى در «مجمع البحرين» مى گويد: روايت شده است كه: طول آن هفتاد ذرع، در عرض يك پوست دبّاغى شده است. فيها كلّ ما يحتاج الناس إليه حتّى أرش الخدش. در آن تمام علومى كه مردم به آن نياز دارند حتّى مقدار ديه اى كه به جهت خراشى بايد پرداخته شود ذكر گرديده است. [۲] سئوال شد: مصحف فاطمه عليها السلام چيست؟ فرمود: فاطمه عليها السلام بعد از وفات رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم هفتاد و پنج روز در دنيا بود و غم و غصّه فراوانى به خاطر از دست دادن پدر قلب شريف او را آزار مى داد، لذا جبرئيل پيوسته براى دلدارى به حضورش شرفيات مى شد، و او را در عزاى پدر تسليت مى گفت، گاهى از پدرش و مكان رفيع و مقام والاى او خبر مى داد، و گاهى از حوادثى كه در آينده و بعد از او بر ذريّه و فرزندانش واقع خواهد شد سخن مى گفت، و اميرالمؤمنين عليه السلام تمام آن مطالب را يادداشت مى فرمود و مى نوشت، و اين مجموعه اى كه فراهم گرديد به مصحف فاطمه عليها السلام معروف شد. [۱] و در روايت ديگرى از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه فرمود: مصحف فاطمة عليها السلام فيه مثل قرآنكم هذا ثلاث مرّات، واللَّه ما فيه من قرآنكم حرف واحد، وليس فيه من حلال ولا حرام ولكن فيه علم ما يكون. مصحف فاطمه عليها السلام سه برابر قرآنى است كه در دسترس شما است، ولى از قرآن شما حتّى يك حرف در آن نيست، [۲] و مسائل شرعى از حلال و حرام در آن مطرح نيست، بلكه مطالبى است از حوادث آينده و آنچه به وقوع خواهد پيوست [۳] . [۴] ۲۵۵ / ۴ - فضل بن محمّد جعفى مى گويد: از امام صادق عليه السلام درباره اين آيه «الَّذينَ يُنْفِقُونَ أمْوالَهُمْ في سَبيل اللَّه كَمَثَلِ حَبَّةٍ أنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِل في كُلِّ سُنْبُلَة مِائَة حَبَّة وَاللَّهُ يُضاعفُ لِمَنْ يَشاء وَاللَّه واسِعٌ عَليم» [۵] «كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى كنند همانند دانه اى است كه از آن هفت خوشه برويد و در هر خوشه اى صد دانه محصول دهد» سئوال كردم، فرمود: الحبّة فاطمة عليها السلام، والسبع السنابل سبعة من ولدها، سابعهم قائمهم صلوات اللَّه عليه. مقصود از حبّه كه به معناى دانه است فاطمه است، و مراد از هفت خوشه، هفت نفر از فرزندان آن حضرت است كه آخر آنها قيام كننده ايشان - درود خدا بر او باد - مى باشد. فضل گويد: عرض كردم: آيا امام حسن عليه السلام اوّل آنها است؟ فرمود: او پيشوائى است كه از طرف خداوند اطاعتش بر همگان واجب گشته است، ولى مقصود از اين خوشه هاى هفتگانه نيست، بلكه اوّل آنها حسين عليه السلام است و آخر آنها حضرت قائم (صلوات اللَّه عليه) است. راوى گويد: بعد از دنباله آيه سئوال كردم: «في كُلِّ سُنْبُلَة مِائَة حَبَّة» «در هر خوشه اى صد دانه است»، امام عليه السلام در پاسخ فرمودند: براى هر كدام از آنها در كوفه صد فرزند از صلب او به دنيا مى آيد. [۱] مؤلّف رحمه الله گويد: سرّ اينكه از فاطمه عليها السلام به حبّه و دانه تعبير شده احتمال دارد يكى از دو وجهى كه ذكر مى شود باشد:..... ---------- 📚منابع: [۲]: بصائر الدرجات: ۱۵۵ ضمن ح ۱۰. ظاهراً اين خصوصيّات مربوط به مصحف فاطمه عليها السلام نيست بلكه مربوط به جامعه است و شاهد بر آن روايت ابوعبيده است كه در بصائر در همان باب ذكر شده است. [۱]: بصائر الدرجات: ۱۵۳ ح۶، الكافى: ۲۴۱/۱ ح۵، بحار الأنوار: ۷۹/۴۳ ح ۶۷. [۲]: بصائر الدرجات: ۱۵۱ ضمن ح۳، الكافى: ۲۳۹/۱ ضمن ح۱، ينابيع المعاجز: ۱۲۹. [۳]: بصائر الدرجات: ۱۵۷ ضمن ح ۱۸، الكافى: ۲۴۰/۱ ضمن ح۲. [۴]: طريحى رحمه الله مجموع اين سه روايت را در «مجمع البحرين: ۱۰۱۲/۲» ذكر كرده است. [۵]: سوره بقره، آيه ۲۶۱. [۱]: تفسير عيّاشى: ۱۴۷/۱، تفسير برهان: ۲۵۳/۱ ح ۶. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌         ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و پرورش يافته دامان وحى و قرآن، و برگرفته از بوسيله و ، پيشوايان ، سرور عالم، حضرت فاطمه عليها صلوات المصلّين🌸🍃🍃 مؤلّف رحمه الله گويد: سرّ اينكه از فاطمه عليها السلام به حبّه و دانه تعبير شده احتمال دارد يكى از دو وجهى كه ذكر مى شود باشد: ۱ - كنايه باشد از اينكه او صلوات اللَّه عليها مقصود اصلى آفرينش است يا اينكه او مجراى امانتهاى الهى و مظاهر توحيد پروردگار است، و وجه تشبيه اينست كه كسى كه براى زراعت حبّه و دانه نداشته باشد او از بدست آوردن محصول نااميد است، پس اصل نظر و توجّه فقط به آن دانه است، حضرت زهرا صلوات اللَّه عليها نيز همين طور است، وجود او اصل و بنيان و منشأ هستى است، و او سرچشمه انوار الهى است، خداوند محبّت و شفاعت او را روزى ما فرمايد. ۲ - زراعت و برگشت كشت در اصل و در حقيقت همان دانه است با فعل و انفعالاتى كه روى آن انجام شده و توسّط فيضى كه از ناحيه پروردگار به آن رسيده، به آن صورت ظاهر گرديده است، و فرقى كه بين اين دو مى باشد در اجمال و تفصيل آن است و گرنه اينها هم كه مفصّلند در حقيقت همان مجمل هستند از نظر منشأ و اصل و اساس، بنابراين انوار مقدّسه اى كه از او پيدا شده اند فروع و انشعاب و برگرفته از آن حبّه الهى هستند و فرق بين آن دو به اجمال و تفصيل آنها است. ۲۵۶ / ۵ - ابن شهرآشوب رحمه الله در كتاب «مناقب» از «صحيح دار قطنى» نقل كرده است كه: رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم به بريدن دست دزدى دستور داد، دزد عرض كرد: اى رسول خدا من در اسلام آوردن تقدّم جسته‌ام آيا دستور قطع كردن دست مرا مى دهيد؟ فرمود: اگرچه دخترم فاطمه باشد. اين فرمايش پيغمبر صلى الله عليه وآله وسلم به گوش حضرت زهرا عليها السلام رسيد و او غمناك شد، جبرئيل عليه السلام فرود آمد و اين آيه را بر رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم نازل كرد: «لَئِنْ أشْرَكْتَ لَيَحْبِطَنَّ عَمَلك» [۱] «اگر به خداوند شرك ورزى عملت را محو و نابود مى كند». رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم اندوهناك گرديد. پس از آن اين آيه را نازل فرمود: «لَوْ كانَ فيهما آلِهَة إلَّا اللَّه لَفَسَدَتا» [۲] «اگر در آسمان و زمين جز خداوند يكتا خدايانى وجود داشت، در آنها ناهماهنگى و نامنظّمى و فساد رخ مى داد». پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم از نزول پياپى اين آيات و ارتباط آنها باهم تعجّب كرد، جبرئيل نازل شد و عرض كرد: فاطمه عليها السلام از فرمايش شما غمناك بود اين آيات به خاطر دلدارى او نازل شد تا خشنود گردد. [۳] مؤلّف رحمه الله گويد: از دو جهت در اين روايت اشكال مى شود: يكى در نسبت بين اين دو آيه، دوّم در تطبيق آنها بر موارد. درباره جهت اوّل مى گوئيم: دو آيه هر دو تعليقى هستند يعنى وجود چيزى در آن به وجود چيز ديگرى بستگى دارد، و واضح است كه وابسته نمودن و معلّق كردن يك قضيّه و حكمى بخودى خود ملازم درستى و نادرستى آن قضيّه نيست، خواه در مورد پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم باشد و يا در مورد خداوند تبارك و تعالى، و لذا باعث نقص و عيب كسى نمى گردد. امّا درباره جهت دوّم: آيه با نظر به ظاهرش درباره پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم مورد ندارد بلكه بايد گفت: آيه به شكل «إيّاك أعني واسمعي يا جارة» به در گفته مى شود كه ديوار گوش كند، نازل شده است، همان طور كه امام صادق عليه السلام درباره قرآن فرموده است، [۱] و اگر چنين باشد با ذيل روايت كه آيات براى برطرف شدن اندوه حضرت زهرا عليها السلام نازل شده سازش ندارد، و لذا لازم است تأويل و توجيهى براى آيه ذكر كرد تا با تسلّى بخشيدن به فاطمه عليها السلام ارتباطى پيدا كند. و براى اين جهت با استعانت به پروردگار يكتا و حضرت ولىّ عصر كه جانهاى عالميان به فداى او باد مى گويم: آيه با اينكه به نحو معلّق و وابسته به چيز ديگر وارد شده، واين وابستگى چيزى را اثبات نمى كند، ولى از آن اراده شده است: اوّلاً اينكه قياس فاطمه سلام اللَّه عليها را به غير آن حضرت با عظمت و مقام او مخالفت دارد،.... ---------- 📚منابع: [۱]: سوره زمر، آيه ۶۵. [۲]: سوره انبياء، آيه ۲۲. [۳]: مناقب ابن شهراشوب: ۳۲۴/۳، بحار الأنوار: ۴۳/۴۳ ح ۴۳، نور الثقلين: ۴۹۷/۴ ح ۱۰۲. [۱]: تفسير عيّاشى: ۱۰/۱، بحار الأنوار: ۳۸۲/۹۲ ح ۱۷، الكافى: ۶۳۰/۲ ح ۱۴، تفسير برهان: ۸۴/۴ ح۶. و اين كلام ضرب المثل گرديده است براى كسى كه كلامى مى گويد و غير مخاطب و شنونده را اراده مى كند. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌         ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و پرورش يافته دامان وحى و قرآن، و برگرفته از بوسيله و ، پيشوايان ، سرور عالم، حضرت فاطمه عليها صلوات المصلّين🌸🍃🍃 همان طور كه شرك ورزيدن با مقام والاى پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم نسبتى ندارد، و لذا پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم محزون گرديد، و خداوند به خاطر برطرف كردن حزن و اندوه او نظير آن قضيّه و حكم را به خودش نسبت داد و فرمود: «لَو كانَ فيهما آلهَة إلَّا اللَّه لَفَسدَتا». ثانياً زياده بر آنچه ذكر شد آيه تشريك اشاره دارد به اينكه به وجود مقدّس حضرت زهراء سلام اللَّه عليها تشبّه و مثال راه پيدا نمى كند تا او را به ديگرى تشبيه كرد، زيرا در آفرينش نظيرى براى آن حضرت نيست و مشابهى ندارد همانطور كه براى ذات مقدّس پروردگار نظيرى تصوّر نمى شود، لذا قضيّه را به يكتايى و توحيد خود تشبيه كرده است، و وقتى پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم محزون گرديد قضيّه را در جواب تأكيد كرد و آيه دوّم را بر آن مترتّب ساخت و فرمود: «لَو كانَ فيهما آلهَة إلَّا اللَّه لفَسدتا» و پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم از اينكه بى مثال بودن و بى نظير بودن وجود حضرت زهرا عليها السلام را پروردگار به توحيد ذات مقدّس خود تشبيه كرده شگفت زده شد، و حضرت زهرا عليها السلام همانگونه است زيرا از نور عظمت خالق يكتا آفريده شده است. ۲۵۷ / ۶ - علىّ بن ابراهيم قمى قدس سره در تفسير خود از امام باقر عليه افضل الصلاة والسلام در ذيل اين آيه شريفه «إنَّها لإحْدَى الكُبَر × نَذيراً لِلْبَشَر» [۱] «او يكى از بزرگترين آيات الهى است × و بيم دهنده آدميان است» نقل كرده است كه فرمود: يعني بها فاطمة عليها السلام. [۲] مقصود فاطمه عليها السلام است. مؤلّف رحمه الله گويد: لفظ بشر كه در آيه ذكر شده شامل حضرت آدم عليه السلام و تمام نسل او تا روز قيامت مى باشد. ۲۵۸ / ۷ - امام صادق عليه السلام فرموده است: وهي الصدّيقة الكبرى، وعلى معرفتها دارت القرون الاُولى. [۱] فاطمه عليها السلام بزرگترين راستگو و تصديق گر آيات الهى و رسالت نبوى است، و بر مدار معرفت و شناخت او انديشه پيشينيان دائر بوده است. ۲۵۹ / ۸ - امام صادق عليه السلام فرمود: سمّيت الزهراء زهراء، لأنّها كانت تزهر لأميرالمؤمنين عليه السلام في النهار ثلاث مرّات بالنور. [۲] حضرت زهرا عليها السلام «زهرا» ناميده شده است به خاطر اينكه در روز سه مرتبه درخشش نورانى براى اميرالمؤمنين عليه السلام داشت. ۲۶۰ / ۹ - طبرى رحمه الله در كتاب «دلائل الإمامه» در نامگذارى آن حضرت به «فاطمه عليها السلام»، از رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم نقل كرده است كه فرمود: لأنّها فطمت هي وشيعتها وذرّيّتها من النار. [۳] زيرا او و شيعيان او و ذريّه اش را از آتش باز داشته و بركنار داشته اند. ۲۶۱ / ۱۰ - و نيز در همان كتاب گفته است: روايت شده است كه: أنّها عليها السلام سمّيت الزهراء، لأنّ اللَّه عزّوجلّ خلقها من نور عظمته. [۴] حضرت زهرا عليها السلام «زهرا» ناميده شده است بخاطر اينكه خداوند تبارك و تعالى او رااز نور عظمت خود آفريده است. ۲۶۲ / ۱۱ - در كتاب «الثاقب في المناقب» از سلمان رضوان اللَّه عليه روايت كرده است كه گفت: روزى به خانه حضرت زهرا عليها السلام شرفياب شدم، ديدم آن حضرت خوابيده است و در پيش روى او ديگى قرار گرفته و بدون آتش در حال جوشيدن است، فوراً خدمت پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم برگشتم تا قصّه را بگويم همينكه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم مرا ديد تبسّمى كرد و فرمود: أعجبك ما رأيت؟ قد أيّدها اللَّه بمن يعينها من كرام ملائكته. آنچه ديدى تو را به تعجّب وا داشت؟ خداوند تبارك و تعالى فاطمه عليها السلام را به واسطه فرشتگان بزرگوارى كه او را كمك مى كننند.... ---------- 📚منابع: [۱]: سوره مدّثّر، آيه ۳۵ و ۳۶. [۲]: تفسير قمى: ۳۹۶/۲، بحار الأنوار: ۳۳۱/۲۴ ح ۵۵، و۲۳/۴۳ ح ۱۶، تفسير برهان: ۴۰۲/۴ ح۱. [۱]: اين حديث شريف در ضمن حديث پانزدهم همين بخش خواهد آمد. [۲]: علل الشرايع: ۱۸۰/۱ ح۲، بحار الأنوار: ۱۱/۴۳ ح۲. [۳]: دلائل الإمامة: ۱۴۹ ح ۶۰، كشف الغمّة: ۴۶۴/۱ به روايت امام باقر عليه السلام. [۴]: دلائل الإمامة: ۱۴۹ ح ۶۰، كشف الغمّة: ۴۶۴/۱ به روايت امام باقر عليه السلام. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌         ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و پرورش يافته دامان وحى و قرآن، و برگرفته از بوسيله و ، پيشوايان ، سرور عالم، حضرت فاطمه عليها صلوات المصلّين🌸🍃🍃 بگويم همينكه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم مرا ديد تبسّمى كرد و فرمود: أعجبك ما رأيت؟ قد أيّدها اللَّه بمن يعينها من كرام ملائكته. آنچه ديدى تو را به تعجّب وا داشت؟ خداوند تبارك و تعالى فاطمه عليها السلام را به واسطه فرشتگان بزرگوارى كه او را كمك مى كنند توانائى و نيرو بخشيده است. [۱] ۲۶۳ / ۱۲ - در همان كتاب از ابوذر رضوان اللَّه عليه نقل كرده است كه گفت: رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم مرا فرستاد تا على عليه السلام را فرا خوانم، به منزل مبارك آن حضرت آمدم و او را صدا زدم، جوابى نشنيدم، به حضور رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم رسيده و به او خبر دادم، فرمود: دوباره برگرد و او را صدا بزن و حتماً او در خانه است. ابوذر مى گويد: به طرف خانه على عليه السلام آمدم و وقتى داخل خانه شدم ديدم آسياب خودش مشغول كوبيدن و آرد كردن است و كسى نزد آن نيست، به على عليه السلام عرض كردم: رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم شما را طلبيده است، على عليه السلام در حاليكه حمايلى جواهر نشان - كه آن را در مراسم رسمى معمولاً مى بندند - به خود بسته بود خارج شد و من به همراه او رفتم تا خدمت پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم رسيديم. من آنچه را ديده بودم به رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم خبر دادم، فرمود: لا تعجب فإنّ للَّه ملائكة سيّاحون في الأرض موكّلون بمعونة آل محمّد عليهم السلام. تعجّب نكن، زيرا خداوند فرشتگانى دارد كه آنها بر روى زمين گردش مى كنند و به يارى آل محمّد عليهم السلام گماشته شده اند. [۱] ۲۶۴ / ۱۳ - ابن شهراشوب در كتاب «مناقب» از مالك بن دينار نقل كرده است كه گفت: در مسير حجّ به زن لاغر اندامى برخوردم كه بر چهارپاى ضعيفى سوار شده بود و مردم او را نصيحت مى كردند كه برگردد. وقتيكه به وسط آن بيابان رسيديم چهارپاى او عاجز شد و او را از رفتن بازداشت، سر را به طرف آسمان بلند كرد و گفت: خداوندا! نه مرا در خانه‌ام رها كردى و نه به خانه ات رسانيدى، به عزّت و جلالت قسم اگر غير از تو با من چنين رفتارى مى كرد شكايت او را به عرض تو مى رساندم. مالك گويد: همينكه راز و نياز زن تمام شد ناگهان شخصى در آن بيابان پيدا شد در حاليكه افسار شترى را در دست داشت، مهار ناقه را به او داد و گفت: سوار شو، زن سوار شد و شتر مثل برق زودگذر به راه افتاد، وقتى به محلّ طواف رسيدم او را ديدم كه طواف مى كند، خدمتش رسيدم و او را قسم دادم كه خود را معرّفى كند گفت: أنا شهرة بنت مسكة بنت فضّة خادمة الزهراء سلام اللَّه عليها. من نامم شهره است و نام مادرم مسكه است كه او دختر فضّه خدمتگزار حضرت زهرا سلام اللَّه عليها بوده است. [۲] ۲۶۵ / ۱۴ - شيخ صدوق قدس سره در كتاب «فضائل الأشهر الثلاثة» كه در آن فضائل ماه هاى رجب و شعبان و رمضان را ذكر كرده است از حضرت رضا عليه السلام در ضمن حديث طولانى نقل مى كند كه فرمود: كانت فاطمة عليها السلام إذا طلع هلال شهر رمضان يغلب نورها الهلال و يخفى، فإذا غابت عنه ظهر. [۱] وقتى هلال [۲] ماه رمضان طلوع مى كرد ...... ---------- 📚منابع: [۱]: الثاقب في المناقب: ۳۰۱ ح ۲۵۴ (با اختلاف اندك)، و گويا مؤلّف رحمه الله آن را مختصراً نقل كرده است و اكنون متن كامل حديث را براى شما ذكر مى كنيم: سلمان گويد: روزى به خانه حضرت زهرا عليها السلام وارد شدم، ديدم آن حضرت خوابيده و خود را با چادر پوشانده است و در پيش روى او ديگى است كه بدون آتش مى جوشد، فوراً به سوى رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم برگشتم، همين كه چشم مباركش به من افتاد تبسّمى كرد و فرمود: اى ابوعبداللَّه ؛ آيا آنچه از حال دخترم فاطمه عليها السلام ديدى، تو را شگفت زده نموده است؟! عرض كردم: بلى اى رسول خدا. فرمود: آيا از امر پروردگار تعجّب مى كنى و آن را عجيب مى شمارى؟! خداوند تبارك و تعالى چون از ضعف و ناتوانى دخترم فاطمه عليها السلام باخبر بود، او را در سختى هاى روزگار به فرشتگان بزرگوار خود يارى نمود. [۱]: مناقب ابن شهراشوب: ۳۳۷/۳، بحار الأنوار: ۴۵/۴۳ ضمن ح ۴۴ و ص ۲۹ ح ۳۴ به نقل از خرائج: ۵۳۱/۲ ح۷ با كمى اختلاف. [۲]: مناقب ابن شهراشوب: ۳۳۸/۳، بحار الأنوار: ۴۶/۴۳ ح ۴۶. [۱]: فضائل الأشهر الثلاثة: ۹۹ ح ۸۴، بحار الأنوار: ۵۶/۴۳ ح ۴۹. [۲]: ماه نو را تا شب هفتم «هِلال» گويند. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌         ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و پرورش يافته دامان وحى و قرآن، و برگرفته از بوسيله و ، پيشوايان ، سرور عالم، حضرت فاطمه عليها صلوات المصلّين🌸🍃🍃 نور حضرت زهرا عليها السلام بر آن چيره مى شد و او ناپديد مى گشت، و چون آن حضرت خود را پنهان مى كرد نور آن ظاهر مى شد. ۲۶۶ / ۱۵ - شيخ طوسى قدس سره در كتاب «امالى» از امام صادق عليه السلام نقل كرده است كه فرمود: إنّ اللَّه أمهر فاطمة ربع الدنيا، فربعها لها وأمهرها الجنّة والنار، تدخل أعداءها النار وتدخل أولياءها الجنّة، وهي الصدّيقة الكبرى وعلى معرفتها دارت القرون الاُولى. [۳] خداوند تبارك و تعالى مهريّه و كابين حضرت زهرا عليها السلام را يك چهارم دنيا قرار داده است، پس يك چهارم آن ملك حضرت زهرا عليها السلام است و نيز بهشت و جهنّم را مهريّه او قرار داده است، و آن حضرت دشمنان خود را به جهنّم و دوستانش را به بهشت وارد مى كند، و او بزرگترين راستگو است، و شناخت او محور فكر گذشتگان بوده است. مؤلّف رحمه الله گويد: اميرالمؤمنين عليه السلام جهاز [۴] آن حضرت را در زير عرش الهى مشاهده كرده است و عقد او را خداوند خوانده است. ۲۶۷ / ۱۶ - حسين بن حمدان حضينى در كتاب «الهداية الكبرى» نقل كرده است كه: حضرت زهرا عليها السلام امام حسن و امام حسين عليهما السلام را از پهلوى راست، و دو دخترش حضرت زينب و اُمّ كلثوم عليهما السلام را از پهلوى چپ به دنيا آورد. [۱] ۲۶۸ / ۱۷ - حسن بن سليمان در كتاب «محتضر» از ابن عبّاس نقل كرده است كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم به على عليه السلام فرمود: يا عليّ، إنّ اللَّه عزّوجلّ زوّجك فاطمة وجعل صداقها الأرض، فمن مشى عليها مبغضاً لك مشى حراماً. [۲] اى على! خداوند تبارك و تعالى فاطمه عليها السلام را به تو تزويج كرد و مهريّه او را تمام زمين قرار داد، و لذا حرام است بر كسى كه با تو دشمن است بر روى آن راه رود. ۲۶۹ / ۱۸ - در تفسير «فرات» از امام صادق عليه السلام در ذيل آيه شريفه «إنّا أنْزَلْناهُ في لَيْلَة القَدْر» [۳] نقل كرده است كه فرمود: الليلة فاطمة، والقدر اللَّه، فمن عرف فاطمة عليها السلام حقّ معرفتها فقد أدرك ليلة القدر، وإنّما سمّيت فاطمة لأنّ الخلق فطموا عن معرفتها. [۴] مراد از «ليلة» فاطمه عليها السلام و مقصود از «قدر» خداوند است، پس هر كه فاطمه عليها السلام را آن طور كه سزاوار است و حقّ معرفت او است بشناسد شب قدر را درك كرده است، و همانا آن حضرت «فاطمه» ناميده شده است زيرا مردم از شناخت او باز داشته شده اند و عاجزند. مؤلّف رحمه الله گويد: شايد راز تشبيه فاطمه عليها السلام به «ليلة القدر» پنهانى و در پرده بودن معرفت وشناخت آن حضرت نسبت به مردم است مثل پنهان بودن شب قدر، و به خاطر همين آن رادر آيه با دو حرف استفهام آورده و فرموده است: «وَما أدْريك ما لَيْلَة القَدْر» [۱] تا بزرگى شأن و قدر آن را بفهماند يا عاجز بودن شناخت آن را براى غير معصومين ثابت كند، زيرا شب قدر را غير از معصومين عليهم السلام نمى شناسند، و يا مقصود اين است كه هر كس فاطمه عليها السلام را آنگونه كه سزاوار است بشناسد و به حقيقت معرفت او پى ببرد پرده از مقابل چشمان او كنار مى رود و جلالت و عظمت آن حضرت و فرود آمدن فرشتگان را به محضر او در آن شب مى بيند، بطورى كه به شب قدر بودن آن يقين پيدا مى كند، و در حقيقت درك شب قدر همين است، و در مقابل، در روايتى [۲] وارد شده است كه آن دو نفر يعنى آن دو خليفه غاصب شب قدر را از بسيارى نزول شياطين بر آنها در آن شب مى شناختند. و در روايتى فرموده اند: مقصود از «ليله مباركه» در آيه شريفه «إنّا أنْزَلْناهُ في لَيْلَة مباركة» [۳] فاطمه عليها السلام است [۴]،..... ---------- 📚منابع: [۳]: امالى طوسى: ۶۶۸ ح ۶ مجلس ۳۶، بحار الأنوار: ۱۰۵/۴۳ ح ۱۸. [۴]: وسايل زندگى و اثاثيه اى را كه عروس به خانه داماد مى برد جهاز عروسى گويند. [۱]: الهداية الكبرى: ۱۸۰، عيون المعجزات: ۵۹ (با كمى اختلاف)، بحار الأنوار: ۲۵۶/۴۳ ح ۳۴. [۲]: المحتضر: ۱۳۳، مصباح الأنوار: ۲۲۹ (مخطوط)، بحار الأنوار: ۱۴۵/۴۳ ح ۴۹، كشف الغمّة: ۴۷۲/۱ به نقل از فردوس الأخبار، بحار الأنوار: ۱۴۱/۴۳ ح ۳۷. [۳]: سوره قدر، آيه ۱. [۴]: تفسير فرات: ۵۸۱ ح ۷۴۷، بحار الأنوار: ۶۵/۴۳ ح ۵۸. [۱]: سوره قدر، آيه ۲. [۲]: الكافى: ۲۵۳/۱ آخر ح ۸. [۳]: سوره دخان، آيه ۴ [۴]: تأويل الآيات: ۸۱۷/۲ سطر ۳. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌         ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و پرورش يافته دامان وحى و قرآن، و برگرفته از بوسيله و ، پيشوايان ، سرور عالم، حضرت فاطمه عليها صلوات المصلّين🌸🍃🍃 و مراد از «زجاجه» يعنى شيشه اى كه تلألؤ دارد [۵]، و «مشكاة» يعنى «چراغدان» در آيه نور «مثل نوره كمشكوة فيها مصباح المصباح في زجاجة... » [۶] فاطمه عليها السلام است. [۷] ۲۷۰ / ۱۹ - در كتاب «الدر النظيم» [۸] از سليمان انصارى نقل كرده است كه گفت: در مسجد النبيّ صلى الله عليه وآله وسلم نشسته بوديم كه على عليه السلام وارد شد، پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم از او استقبال گرمى كرد و او را دربرگرفت و پيشانى مباركش را بوسيد و بسيار اكرام و احترام نمود، و چند روزى از ازدواج او بيشتر نگذشته بود، فرمود: آيا مى خواهى از ازدواج تو مطلبى را بگويم؟ فرمود: اگر مايل هستيد بفرمائيد، درود خداوند بر شما باد. رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: جبرئيل به من خبر داد كه آدم و حوّا در بهشت باهم گفتگو و نزاع كردند، حضرت آدم عليه السلام فرمود: اى حوّا! چه فايده اى در اين نزاع و گفتگو است؟ گفت: مى خواهم بفهمم خداوند بهتر از من و تو كسى را آفريده است؟ خداوند تبارك و تعالى به او وحى فرستاد: اى آدم در بهشت گردش كن و نگاه كن چه مى بينى؟ حضرت آدم عليه السلام در ضمن گردش كردن در بهشت ناگهان چشمش به قبّه اى افتاد كه بدون آويزان بودن به چيزى از بالا، و تكيه داشتن بر پايه اى از پائين ثابت و برقرار بود، و در داخل آن شخصى را ديد كه تاجى بر سر و گردن بندى در گردن و دو گوشواره به گوشهايش بود، آدم با مشاهده آن به سجده افتاد، خداوند تبارك و تعالى به او فرمود: اى آدم! اين چه سجده اى بود، اينجا كه محلّ سجده و عبادت نبود؟ آدم عرض كرد: اى جبرئيل! اين قبّه اى كه زيباتر از آن را در بهشت مشاهده نكرده‌ام چيست؟ فرمود: اين به قدرت خداوند به وجود آمده و برقرار گشته است. عرض كرد: شخصى كه داخل قبّه است كيست؟ فرمود: شخص جارية حوراء إنسيّة تخرج من ظهر نبيّ يقال له محمّد صلى الله عليه وآله وسلم. او حوريّه اى به صورت آدميان است و از صلب پيغمبرى به نام محمّد صلى الله عليه وآله وسلم خارج مى گردد. عرض كرد: آن تاجى كه بر سر دارد چيست؟ فرمود: او پدرش محمّد صلى الله عليه وآله وسلم است. عرض كرد: گردن بندى كه به گردن دارد چيست؟ فرمود: همسرش علىّ ابن ابى طالب عليه السلام است. عرض كرد: آن دو گوشواره كه به گوش دارد چيست؟ فرمود: آنها دو گوشواره عرش الهى، دو گل خوشبوى بهشت، دو فرزندش حسن و حسين عليهما السلام هستند. عرض كرد: اين زن چگونه در قيامت وارد محشر مى شود؟ فرمود: خداوند تبارك و تعالى فرموده است: ترد على ناقة ليست من نوق دار الدنيا، رأسها من بهاء اللَّه، ومؤخّرها من عظمة اللَّه، وخطامها من رحمة اللَّه، وقوائمها من خشية اللَّه، ولحمها وجلدها معجون بماء الحيوان بر شترى قرار مى گيرد كه از شترهاى دنيا نيست بلكه قسمت بالاى آن از مقامات نورانى پروردگار، و قسمت پائين آن از عظمت الهى، و زمامش از رحمت خدا، و چهارپاى آن از ترسى كه ناشى از عظمت الهى است تركيب يافته، و گوشت و پوست آن از آب حيات سرشته گرديده است. پروردگار عالم اراده ايجاد چنين مركبى نموده و آن به وجود آمده است، زمام آن را هفتاد هزار صف از فرشتگان گرفته و به جلو مى برند و همه آنها فرياد مى زنند: غضّوا أبصاركم يا أهل الموقف حتّى تجوز الصديقة سيّدة النساء فاطمة الزهراءعليها السلام. اى اهل محشر! چشمان خود را فرو بنديد تا آنكه صدّيقه كبرى، سرور زنان، حضرت فاطمه زهرا عليها السلام عبور كند. [۱]...... ---------- 📚منابع: [۵]: اين شيشه مانع مى شود از اينكه وزش باد چراغ را خاموش كند. حضرت زهرا عليها السلام چنين نقشى در تاريخ داشته است و وجود نازنين او باعث شده است كه چراغ دين همواره روشن بماند و تندباد حوادث هرگز نتواند لطمه اى به آن وارد كند، آن حضرت با تلاش خود و دفاع از حريم ولايت، حقّانيّت و مظلوميّت امير مؤمنان على عليه السلام و بطلان حكومت غاصبين را ثابت كرد و براى همه دورانها و نسلها مشعل هدايت گرديد. [۶]: سوره نور، آيه ۷ ۲۴. [۷]: تأويل الآيات: ۳۶۰/۱ ح ۷. [۸]: اين كتاب در مناقب ائمّه عليهم السلام تأليف جمال الدين يوسف بن حاتم شامى شاگرد محقّق حلّى است كه در سال ۶۷۶ وفات يافته است. [۱]: الدر النظيم: ۱۴۹ (مخطوط)، حلية الأبرار: ۱۰/۲ ح۲، المحتضر: ۱۳۱ (با كمى اختلاف)، بحار الأنوار: ۵/۲۵ ضمن ح ۸ و ۵۲/۴۳ ضمن ح ۴۸. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌         ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و پرورش يافته دامان وحى و قرآن، و برگرفته از بوسيله و ، پيشوايان ، سرور عالم، حضرت فاطمه عليها صلوات المصلّين🌸🍃🍃 ۲۷۱ / ۲۰ - در كتاب «ثاقب المناقب» از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه فرمود: امّ ايمن گفت: به طرف مكّه راه افتادم، در جُحفه تشنگى زيادى به من دست داد كه ترسيدم هلاك شوم، به درگاه خداوند ناليدم و عرض كردم: يا ربّ أتعطشني وأنا خادمة بنت نبيّك؟ خداوندا! مرا به تشنگى مبتلا مى كنى در حاليكه خدمتگزار دختر پيغمبرت هستم؟ همينكه گفتار من به پايان رسيد ناگهان سطلى كه در آن از آبهاى بهشتى بود فرود آمد من از آن آشاميدم، و به حقّ سرور خودم فاطمه عليها السلام تا هفت سال بعد از آن هرگز گرسنه و تشنه نشدم. [۱] ۲۷۲ / ۲۱ - علاّمه مجلسى رحمه الله در كتاب شريف «بحار الأنوار» نقل مى كند: امام باقر عليه السلام هرگاه مبتلا به تب مى شد از آب خنك كمك مى گرفت و صداى مبارك خود را بلند مى كرد به گونه اى كه تا كنار درب خانه شنيده مى شد و مى فرمود: يا فاطمة بنت محمّد. [۲] ۲۷۳ / ۲۲ - شيخ صدوق قدس سره در كتاب «علل الشرايع» روايت كرده است كه: حضرت فاطمه عليها السلام هرگاه دعا مى كرد براى تمام مردان مؤمن و زنان با ايمان دعا مى كرد و براى خود دعائى نمى كرد. به آن حضرت عرض شد: اى دختر رسول خدا! شما براى مردم دعا مى كنيد و براى خودتان دعا نمى كنيد؟ فرمود: الجار ثمّ الدار. يعنى اوّل همسايه سپس اهل خانه. [۳] ۲۷۴ / ۲۳ - حسن بصرى مى گويد: در ميان امّت كسى به اندازه فاطمه عليها السلام خدا را عبادت نمى كرد، آن قدر براى عبادت و پرستش پروردگار ايستاد كه پاهاى مبارك او ورم كرد. پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم از آن حضرت سئوال كرد: چه چيزى براى زن بهتر است؟ عرض كرد: أن لاترى رجلاً ولايراها رجل. او مردى را نبيند، و مردى او را نبيند. رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم او را دربرگرفت و فرمود: «ذرّيّةٌ بعضها من بعض» [۱] . [۲] ۲۷۵ / ۲۴ - در كتاب «خصائص الفاطميّه» از جابر جعفى روايت كرده است كه امام صادق عليه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم از خداوند تبارك و تعالى نقل كرده است كه فرمود: لولاك لما خلقت الأفلاك ولولا عليّ لما خلقتك، ولولا فاطمة لما خلقتكما. اگر به خاطر وجود تو نبود عالم هستى را به وجود نمى آوردم، و اگر على نبود تو را نمى آفريدم، و اگر فاطمه نبود هيچكدام از شما دو نفر را خلق نمى كردم. [۳] ۲۷۶ / ۲۵ - كراجكى رحمه الله در كتاب «كنز الفوائد» از ابوذر رضى الله عنه نقل مى كند كه گفت: سلمان رضى الله عنه و بلال را ديدم كه به سوى پيغمبر خدا صلى الله عليه وآله وسلم مى آمدند، سلمان با نزديك شدن به پيغمبر خود را روى پاى مبارك آن حضرت افكند و بوسه زد، رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم او را به شدّت از اين عمل بازداشت و فرمود: با من آن گونه كه فارس‌ها نسبت به پادشاهان خود مى كنند رفتار نكن، من بنده اى از بندگان خدا هستم، از آنچه بندگان مى خورند مى خورم، و همانند بندگان مى نشينم. سلمان عرض كرد:... --------- 📚منابع: [۱]: الثاقب في المناقب: ۱۹۶ ح ۱. بحار الأنوار: ۴۶/۴۳ ح ۴۵ به نقل از مناقب ابن شهراشوب. [۲]: الكافى: ۱۰۹/۸ ضمن ح ۸۷، بحار الأنوار: ۱۰۲/۶۲ ضمن ح ۳۱، المستدرك: ۱۳۵/۵ ح ۴۱. اين حديث طولانى است و مؤلّف رحمه الله آن را در اينجا مختصر ذكر كرده است. و مجلسى رحمه الله ضمن بيان خود در ذيل حديث مى نويسد: شايد نداى آن حضرت از جهت واسطه قرار دادن حضرت زهراء عليها السلام براى شفا يافتن بوده است. [۳]: علل الشرايع: ۱۸۲/۱ ح۲، بحار الأنوار: ۸۲/۴۳ ح۴. [۱]: اين جمله قسمتى از آيه ۳۴ سوره آل عمران است كه بعد از آيه اصطفا ذكر شده، قبل از آن خداوند تبارك و تعالى فرموده است: همانا خداوند آدم و نوح و خانواده ابراهيم و خانواده عمران را بر عالميان برگزيده است، بعد مى فرمايد: اينها فرزندانى هستند كه هر يك از آنها از ديگرى خوبيها و كمالات را به ارث برده است، يعنى فاطمه عليها السلام از همان برگزيده شدگان الهى و از نسل آنها است. [۲]: مناقب ابن شهراشوب: ۳۴۱/۳، بحار الأنوار: ۸۴/۴۳ ح۷، المقتل (خوارزمى): ۸۰/۱». [۳]: اين حديث را سيّد حسن ميرجهانى رحمه الله در كتاب «جنّة العاصمة: ۱۴۸» به سند خود از جابر بن يزيد جعفى، از جابر بن عبداللَّه انصارى، از پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم از خداى تبارك و تعالى نقل كرده است كه فرمود: اى احمد... فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و پرورش يافته دامان وحى و قرآن، و برگرفته از بوسيله و ، پيشوايان ، سرور عالم، حضرت فاطمه عليها صلوات المصلّين🌸🍃🍃 سلمان عرض كرد: اى مولاى من! از تو تقاضا دارم كه به خاطر خدا از فضائل فاطمه عليها السلام در قيامت به من خبر دهى. رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم شادمان شد و با خرسندى از اين درخواست استقبال كرد و فرمود: سوگند به آن كسى كه جان من در اختيار او است، فاطمه تنها زنى است كه در قيامت سواره عبور مى كند. او بر روى شترى مى نشيند كه سر آن جلوه اى از ترس خدا، و دو چشمش از نور پروردگار، و زمام آن از جلالت و بزرگى حق تعالى، و گردنش از حسن و نورانيّت الهى، قسمت بالاى آن از خشنودى خداوند، و قسمت پائين آن از پاكى او، و چهارپاى آن از عزّت خداوند است، وقتى راه مى رود خدا را تسبيح مى گويد، و وقتى صدا مى كند تقديس پروردگار مى نمايد. بر آن كجاوه اى از نور نهاده و زنى كه حوريّه اى به صورت آدميان است در آن نشسته است، وجود بى نظيرى كه جمع شده و خلق شده و تركيب يافته و نمودار گشته از سه صنف: اوّل آن از مشك خوش بو، وسط آن از عنبر سياه رنگى كه سفيدى بر آن غالب باشد، و آخر آن از زعفران سرخ، كه با آب حيات سرشته شده است، اگر در هفت درياى شور آب دهانى بيندازد همگى شيرين و گوارا مى شوند، و اگر ناخن انگشت كوچك خود را در دنيا ظاهر كند خورشيد و ماه را مى پوشاند. جبرئيل از طرف راست، ميكائيل از طرف چپ، على عليه السلام از پيشاپيش او، امام حسن و امام حسين عليهما السلام از پشت سرش در حركتند، خداوند تبارك و تعالى هم مراقب او و نگهدارش مى باشد، پس با اين فرّ و شكوه وارد صحنه قيامت مى گردد، ناگهان ندائى از جانب پروردگار مى رسد: معاشر الخلائق غضّوا أبصاركم ونكّسوا رؤوسكم، هذه فاطمة بنت محمّد صلى الله عليه وآله وسلم نبيّكم، زوجة عليّ إمامكم، اُمّ الحسن والحسين. اى مردم! چشمان خود فرو بنديد و سرها را به زير آوريد، زيرا فاطمه دختر پيامبر شما و همسر اميرالمؤمنين امام شما، و مادر امام حسن و امام حسين عليهما السلام وارد صحراى محشر گشته است و مى خواهد عبور كند. فاطمه عليها السلام از صراط عبور مى كند در حاليكه خود را با دو چادر سفيد رنگ پوشانيده است، و وقتى كه وارد بهشت مى گردد و به نعمتها و بخششهاى الهى كه برايش فراهم گرديده مى نگرد اين آيه را تلاوت مى كند: بسم اللَّه الرحمن الرحيم «الحَمْدُللَّه الَّذي أذْهَبَ عَنَّا الحَزَن إنَّ رَبَّنا لَغَفُور شَكُور × الَّذي أحَلَّنا دارَ المُقامَة مِنْ فَضْلِه لايَمَسُّنا فيها نَصَبٌ وَلا يَمَسُّنا فيها لُغُوب». [۱] بنام خداوند بخشنده مهربان، سپاس و ستايش سزاوار خداوندى است كه غم و اندوه را از ما برطرف كرد و همانا پروردگار ما بخشنده گنه كاران و پاداش دهنده نيكوكاران است، او كه ما را به لطف و كرم خود در سراى هميشگى وارد كرد، جائى كه در آن هيچ رنج و دردى به ما نرسد، و هرگز خستگى و رنجورى و ضعف به ما راه پيدا نكند. در ادامه حديث رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: پس از آن خداوند تبارك و تعالى به فاطمه عليها السلام پيغام دهد: يا فاطمة، سليني اُعطك، وتمنّي عليّ اُرضك. اى فاطمه! آنچه مى خواهى درخواست كن، به تو عطا مى كنم، و آنچه آرزو كنى برآورده مى نمايم تا تو خشنود گردى. فاطمه عليها السلام عرض مى كند: إلهي أنت المُنى وفوق المُنى، أسألك أن لاتعذّب محبّي ومحبّي عترتي بالنار. تو آرزوى من و نهايت آمال و اميد من هستى، از تو درخواست مى كنم كه دوستان من و دوستان خاندان مرا به آتش سوزنده خود عذاب نكنى. دوباره از درگاه ربوبى ندا رسد: يا فاطمة، وعزّتي وجلالي وارتفاع مكاني لقد آليت على نفسي من قبل أن أخلق السماوات والأرض بألفي عام أن لا اُعذّب محبّيك ومحبّي عترتك بالنار. اى فاطمه! به عزّت و جلالم و بلندى مقام و مرتبه‌ام دو هزار سال پيش از آفرينش آسمان‌ها و زمين سوگند ياد كرده‌ام كه دوستان تو و دوستان خاندان تو را در آتش عذاب نكنم. [۱] ۲۷۷ / ۲۶ - فرات در كتاب تفسير خود از ابوذر و ابن عبّاس و از امام صادق و حضرت رضا عليهما السلام در ذيل آيه شريفه «مَرَجَ البَحْرَيْن يَلْتَقيان» [۲] «دو دريا را در هم آميخت تا به هم پيوستند و در يك جا جمع شدند»، فرموده اند: ... ---------- 📚منابع: [۱]: سوره فاطر، آيه ۳۴ و ۳۵. [۱]: تأويل الآيات: ۴۸۳/۲ ح ۱۲، بحار الأنوار: ۱۳۹/۲۷ ح ۱۴۴. [۲]: سوره الرحمن، آيه ۲۰ ۱۹ و ۲۲. فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و پرورش يافته دامان وحى و قرآن، و برگرفته از بوسيله و ، پيشوايان ، سرور عالم، حضرت فاطمه عليها صلوات المصلّين🌸🍃🍃 ، فرموده اند: مراد از اين دو دريا حضرت على و فاطمه عليهما السلام است و مراد از برزخ - كه به معنى فاصله بين دو چيز است - در آيه «بَيْنَهما بَرْزَخ» [۳] رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم است. و مقصود از لؤلؤ و مرجان - كه به معناى مرواريد است و از آن دو دريا خارج مى شود - در آيه شريفه «يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُؤْلُؤُ وَالمَرْجان» [۴] امام حسن و امام حسين عليهما السلام هستند (كه دو گوهر گرانبهاى عالم وجودند و ثمره پيوند نبوّت با امامت مى باشند). [۵] و شيخ صدوق در كتاب «خصال» از امام صادق عليه السلام نقل كرده است كه فرمود: إنّ عليّاً وفاطمة بحران من العلم عميقان. [۶] همانا على و فاطمه عليهما السلام دو درياى عميق و بيكران علم و دانش اند. و در روايت ديگرى از ابن عبّاس نقل شده است كه گفت: على عليه السلام درياى دانش و فاطمه عليها السلام درياى نبوّت است، و پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فاصله بازدارنده بين آن دو مى باشد، على عليه السلام را باز مى دارد از اينكه براى مصائب دنيا محزون گردد. [۱] ۲۷۸ / ۲۷ - جابر از امام باقر عليه السلام در تأويل اين آيه شريفه «وَذلك دينُ القَيِّمَة» [۲] «اين است دين استوار»، نقل كرده است كه فرمود: مراد فاطمه عليها السلام است. [۳] ۲۷۹ / ۲۸ - امام صادق عليه السلام فرمود: جبرئيل به رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم عرض كرد: إنّ فاطمة عليها السلام مسمّاة في السماء بمنصورة. همانا فاطمه عليها السلام را در آسمان «منصوره» مى نامند. و آيه شريفه «وَيَوْمَئذٍ يَفْرَح المُؤْمِنُون بنَصْر اللَّه» [۴] «و در آن روز مؤمنان به يارى خداوند شاد مى شوند» مقصود يارى خداوند نسبت به دوستان فاطمه عليها السلام است. [۵] ۲۸۰ / ۲۹ - شيخ صدوق رحمه الله در كتاب «عيون اخبار الرضا عليه السلام» از اميرالمؤمنين عليه السلام و آن حضرت از رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم نقل كرده است كه فرمود: پروردگار سبحان به من فرمود: لو لم أخلق عليّاً لما كان لفاطمة ابنتك كفو على وجه الأرض من آدم فمن دونه. اگر على عليه السلام را نيافريده بودم براى دخترت فاطمه عليها السلام از اوّلين و آخرين نظير و همتا و همشأنى نبود. [۱] طبرى رحمه الله در كتاب «دلائل الإمامه» نظير اين روايت را با اضافه اى در اوّل آن از رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم نقل كرده است كه فرمود: إنّ فاطمة عليها السلام خلقت حوريّة في صورة انسيّة وإنّ بنات الأنبياء لايحضن، ولولا عليّ لما كان لفاطمة عليها السلام كفو على وجه الأرض من آدم فمن دونه. [۲] به راستى فاطمه عليها السلام فرشته اى است كه به صورت آدميان آفريده شده است، و همانا دختران پيامبران حيض نمى بينند و اگر على عليه السلام نبود فاطمه عليها السلام مشابه و همتائى بر روى زمين نداشت، از حضرت آدم ابوالبشر گرفته تا انقراض عالم هيچ كس هم شأن او نبود. ۲۸۱ / ۳۰ - علاّمه مجلسى رحمه الله در كتاب گرانقدر «بحار الأنوار» نقل كرده است: روزى رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم در سرزمين ريگزار ابطح نشسته بودند عموى بزرگوارش حمزه و عموى ديگرش عبّاس و پسرعمويش علىّ بن ابى طالب عليه السلام .... ---------- 📚منابع: [۳]: سوره الرحمن، آيه ۲۰ ۱۹ و ۲۲. [۴]: سوره الرحمن، آيه ۲۰ ۱۹ و ۲۲. [۵]: تفسير فرات: ۴۵۹ ح ۶۰۲ - ۵۹۹. [۶]: الخصال: ۶۵/۱ ح ۹۶، تفسير برهان: ۲۶۵/۴ ح۲، بحار الأنوار: ۹۸/۲۴ ح۵. [۱]: مناقب ابن شهراشوب: ۳۱۹/۳، تفسير برهان: ۲۱۶/۴ ح ۱۰. [۲]: سوره بيّنه، آيه ۵. [۳]: تأويل الآيات: ۸۲۹/۲ ح۱، تفسير برهان: ۴۸۹/۴ ح۱. در كتاب «تأويل الآيات» ذيل اين حديث مى نويسد: «دين قيّمه» مقصود فاطمه عليها السلام است يعنى آن حضرت داراى دين محكم و استوار است. [۴]: سوره روم، آيه ۴. [۵]: معاني الأخبار: ۳۷۷ ذيل ح ۵۳، تفسير برهان: ۲۵۸/۳ ح ۶، تفسير فرات: ۳۲۱ ح ۴۳۵، بحار الأنوار: ۱۸/۴۳ ح ۱۷. [۱]: عيون اخبار الرضا عليه السلام: ۱۷۷/۱ ح۳ و۴، بحار الأنوار: ۹۲/۴۳ ح۳. [۲]: دلائل الإمامة: ۱۴۶ ح ۵۲، بحار الأنوار: ۱۱۲/۸۱ ح ۳۷ و ج: ۷/۴۳ ذيل ح ۸ به نقل از كشف الغمّة: ۴۶۳/۱. از اين روايت و روايات ديگرى كه نظير آن است استفاده مى شود كه آن حضرت مقامى برتر از همه آفريدگان حتّى پيامبران اولوا العزم غير از خاتم انبياء حضرت محمّد صلى الله عليه وآله وسلم دارد. فقط با ذکر به نیت امام عج ❌     ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫  
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و پرورش يافته دامان وحى و قرآن، و برگرفته از بوسيله و ، پيشوايان ، سرور عالم، حضرت فاطمه عليها صلوات المصلّين🌸🍃🍃 روزى رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم در سرزمين ريگزار ابطح نشسته بودند عموى بزرگوارش حمزه و عموى ديگرش عبّاس و پسرعمويش علىّ بن ابى طالب عليه السلام با جمع ديگرى كه عمّار بن ياسر و منذر بن ضحضاح و ابوبكر و عمر بودند در خدمت آن حضرت حضور داشتند ناگهان جبرئيل امين در آن صورت عظيم خود و در حاليكه بالهايش را گسترده و مشرق تا مغرب را گرفته بود فرود آمد، و عرض كرد: اى محمّد! خداوند بلند مرتبه برايت سلام مى رساند و مى فرمايد: بايد چهل شبانه روز از خديجه دورى اختيار كنى. اين مطلب بر رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم دشوار و گران آمد، زيرا به همسرش خديجه عليها السلام دوستى و علاقه فراوانى داشت. بعد از اين فرمان الهى رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم چهل شبانه روز از خديجه دورى گزيد، روزها را روزه مى گرفت و شبها به عبادت و شب زنده دارى مى پرداخت، و در ضمن توسّط عمّار براى حضرت خديجه عليها السلام پيغام فرستاد كه: اى خديجه! گمان مبرى كه اين كناره گيرى من از تو بخاطر بى اعتنائى يا كدورتى باشد، بلكه پروردگارم چنين فرمانى داده تا آنچه ارده فرموده محقّق گردد، و تو هرگز گمانى جز خير و خوبى به من نداشته باش. فإنّ اللَّه عزّوجلّ ليباهي بك كرام ملائكته كلّ يوم مراراً. و همانا خداوند تبارك و تعالى روزى چند مرتبه به وجود تو بر فرشتگان بزرگوار خود مباهات مى كند، و هنگامى كه شب فرا مى رسد درِ خانه را ببند و بستر خود را گسترده و با فكرى آسوده استراحت كن، و من در منزل فاطمه بنت اسد اين ايّام را سپرى مى كنم تا مدّت تعيين شده پايان پذيرد. ولى با اين سفارش رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم و دلدارى او، خديجه هر روز چند مرتبه به خاطر جدائى و دورى از آن حضرت دچار غم و اندوه مى شد تا آنكه چهل روز كامل گرديد، در اين هنگام امين وحى خدا جبرئيل محضر رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم شرفياب گرديد و عرض كرد: اى محمّد! خداوند بلند مرتبه برايت سلام مى رساند و مى فرمايد: براى پذيرفتن هديه و تحفه ما آماده باش. پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: اى جبرئيل! تحفه پروردگار جهانيان و هديه او چيست؟ عرض كرد: نمى دانم. در همين حال ناگهان ميكائيل فرود آمد و به همراه خود طبقى را كه بر روى آن دستمالى ابريشمى يا ديبا [۱] كشيده شده بود آورد و آن را در مقابل رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم بر زمين نهاد. جبرئيل جلو آمد و به پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم عرض كرد: اى محمّد! پروردگارت فرموده است كه امشب با اين غذا افطار كن. اميرالمؤمنين عليه السلام فرموده است: روش پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم اين بود كه هنگام افطار به من دستور مي‌داد در را باز كنم تا اگر كسى مى خواست غذا بخورد وارد شود، ولى در آن شب به من فرمود: كنار در بنشين و كسى را راه نده، زيرا خوردن اين طعام بر غير من حرام است. على عليه السلام مى فرمايد: من كنار در نشستم، و پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم با آن طعام تنها ماند، سرپوش را از روى طبق برداشت، در آن خوشه اى خرماى تازه و خوشه اى انگور بود، رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم از آنها ميل فرمود، و بعد از آن آب نوشيد تا سيراب شد، سپس اراده فرمود كه دستهاى مبارك خود را بشويد، جبرئيل بر دستهايش آب ريخت، ميكائيل آن را شتشو داد و اسرافيل با دستمالى خشك كرد، آنگاه اضافه غذا را با ظرف آن به طرف آسمان بردند. رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم برخاستند تا نماز بخوانند، جبرئيل پيش آمد و عرض كرد: اكنون وقت نماز خواندن نيست، بلكه بايد به خانه خديجه روى و با او همبستر گردى، خداوند تبارك و تعالى اراده فرموده است امشب از صلب شما فرزندى پاك بيافريند. رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم به دنبال اين فرمان فوراً به طرف خانه خديجه عليها السلام روان گرديد. خديجه عليها السلام مى گويد: من در اين مدّت به تنهائى خو گرفته بودم، همينكه شب فرا مى رسيد سر خود را مى پوشاندم، و پرده را مى انداختم، و درب خانه را مى بستم، نماز و دعاى خود را مى خواندم، آنگاه چراغ را خاموش و در بستر آرام مى گرفتم. در آن شب هنوز بين خواب و بيدارى بودم كه صداى كوبه در را شنيدم،.... ---------- 📚منابع؛ [۱]: به پارچه اى كه از حرير بافته شده و تارهاى زر در آن به كار رفته است، ديبا گويند فقط با ذکر به نیت امام عج ❌     ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و پرورش يافته دامان وحى و قرآن، و برگرفته از بوسيله و ، پيشوايان ، سرور عالم، حضرت فاطمه عليها صلوات المصلّين🌸🍃🍃 در آن شب هنوز بين خواب و بيدارى بودم كه صداى كوبه در را شنيدم، صدا زدم كيست كه در را مى كوبد، درى را كه جز محمّد صلى الله عليه وآله وسلم كسى حقّ كوبيدن آن را ندارد. رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم با كلام دلنشين و لهجه شيرين خود فرمود: اى خديجه! در را باز كن، من محمّد هستم. خديجه گويد: با خوشحالى و شادمانى فراوان برخاستم و در را باز كردم، رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم وارد منزل گرديد، برنامه آن حضرت اين بود كه وقتى وارد منزل مى شد ظرف آبى را طلب مى كرد، با آن وضو مى گرفت و دو ركعت نماز مختصر مى خواند، سپس در بستر خود قرار مى گرفت، ولى در آن شب ظرف آبى طلب نكرد و آماده براى نماز خواندن نشد، بلكه مرا طلب كرد و با من همبستر گرديد، پس سوگند به آنكه آسمان را برافراشت و آب را از چشمه‌ها جارى ساخت، رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم در آن شب از من دور نگرديد مگر اينكه سنگينى حمل فاطمه عليها السلام را در وجود خود احساس كردم. [۱] مؤلّف رحمه الله گويد: آنچه مرا نسبت به جلالت و بزرگوارى فاطمه عليها السلام به شگفتى واداشته دو چيز است: ۱ - همانطور كه در حديث فوق بيان گرديد نطفه آن حضرت بعد از آنكه چهل شبانه روز پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم حتّى از خديجه كناره گيرى كرد منعقد گشته است و اين كناره گيرى و آن افطارش با ميوه هاى بهشتى به جهت آماده شدن براى تحفه و هديه پروردگار جهانيان يعنى فاطمه عليها السلام بوده است، همان طور كه در زيارتش به آن اشاره شده است: فاطمة بنت رسول اللَّه وبضعة لحمه وصميم قلبه وفلذة كبده والتحيّة منك له والتحفة. [۲] فاطمه دختر رسول خدا، پاره تن او و قوام قلب، و پاره جگرش و آنكه هديه و تحفه پروردگار براى پيغمبر بود. و اين كناره گيرى رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم دليل مقام والا و عظمت فاطمه عليها السلام سرور زنان است، عظمتى كه قلم از تحرير بيان آن عاجز است. ۲ - خداوند تبارك و تعالى راضى نگرديد كه تا زمان زمامدارى ظاهرى همسرش علىّ بن ابى طالب عليه السلام باقى بماند بخاطر شرافتى كه آن حضرت بعد از رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم و على عليه السلام دارد، همانطور كه فرمايش امام حسين عليه السلام به خواهرش حضرت زينب عليها السلام در روز عاشورا شاهد اين مطلب است، آن حضرت در ضمن جملاتى براى دلدارى خواهر فرمود: واُمّي كانت خيراً منّي. مادرم كه از من بهتر بود از دنيا رفت. و شاعر گفته است: ولها جلال ليس فوق جلاله إلّا جلال اللَّه جلّ جلاله ولها نوال ليس فوق نواله إلّا نوال اللَّه عمّ نواله براى آن حضرت مقام والا و عظمتى است كه برتر از آن نيست، مگر عظمت خداوندى كه بلندمرتبه است. و براى آن حضرت عطا و بخششى است كه بالاتر از آن نيست، مگر عطا و بخشش خداوندى كه بخشش او همگانى است. ۲۸۲ / ۳۱ - شيخ طوسى رحمه الله در كتاب «امالى» از عايشه نقل كرده است كه گفت: «ما رأيت من الناس أحداً أشبه كلاماً وحديثاً برسول اللَّه من فاطمة عليها السلام». «در ميان مردم از نظر تكلّم كردن و گفتگو كسى را شبيه تر از فاطمه عليها السلام به پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم نديدم». وقتى فاطمه عليها السلام بر آن حضرت وارد مى شد به او خوش آمد مى گفت، دستهاى مبارك او را مى بوسيد و او را در جاى خود مى نشانيد، و هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم بر فاطمه عليها السلام وارد مى شد، او از جاى بر مى خاست و به پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم خوش آمد مى گفت، و دستهاى نازنين او را مى بوسيد. [۱]..... ---------- 📚منابع: [۱]: بحار الأنوار: ۷۸/۱۶. [۲]: بحار الأنوار: ۲۰۰/۱۰۰ سطر ۱۵. [۱]: امالى طوسى: ۴۰۰ ح ۴۰ مجلس ۱۴، بحار الأنوار: ۲۵/۴۳ ح ۲۲، وص ۴۰ ضمن ح ۴۱ به نقل از مناقب. فقط با ذکر به نیت امام عج ❌     ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و پرورش يافته دامان وحى و قرآن، و برگرفته از بوسيله و ، پيشوايان ، سرور عالم، حضرت فاطمه عليها صلوات المصلّين🌸🍃🍃 ۲۸۳ / ۳۲ - امام صادق عليه السلام فرموده است: كان النبيّ صلى الله عليه وآله وسلم لاينام ليلة حتّى يضع وجهه بين ثديي فاطمة عليها السلام. پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم شبى به خواب نمى رفت تا آنكه صورت مبارك خود را بين دو سينه فاطمه اش (همان محلّى كه بوى بهشت را از آن استشمام مى كرد) مى نهاد. [۲] ۲۸۴ / ۳۳ - محدّث نورى رحمه الله در كتاب «مستدرك» مى گويد: روايت شده است كه از امام صادق عليه السلام سئوال شد: معناى «حيّ على خير العمل» «به بهترين اعمال روى آوريد» چيست و كدام عمل است؟ فرمود: خير العمل: الولاية. بهترين عمل ولايت ما اهل بيت است. و در روايت ديگرى فرموده اند: برّ فاطمة وولدهاعليهم السلام. بهترين عمل، نيكى و احسان به حضرت فاطمه عليها السلام و فرزندان اوعليهم السلام است. [۳] ۲۸۵ / ۳۴ - كلينى رحمه الله در كتاب شريف «كافى» از موسى بن قاسم نقل مى كند كه گفت: به حضرت جوادالأئمّه عليه السلام عرض كردم: خواستم از طرف شما و پدر بزرگوارتان طواف كنم، به من گفتند: از طرف اوصياء نبايد طواف كرد. امام عليه السلام فرمود: هر قدر كه مى توانى طواف كن، و آن جايز است. سپس بعد از سه سال به آن حضرت عرض كردم: من از شما قبلاً اجازه گرفتم كه از طرف شما و پدرتان طواف كنم، به من اجازه فرموديد، و من آن قدرى كه خدا مى داند طواف كردم، سپس در دلم چيزى خطور كرد و به آن عمل كردم. امام عليه السلام فرمود: چه چيزى در دلت خطور كرد؟ عرض كردم: به اين فكر افتادم كه يك روز از طرف رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم - آن حضرت سه مرتبه فرمودند: درود خداوند بر رسول خدا باد - روز دوّم از طرف اميرالمؤمنين عليه السلام، و روز سوّم از طرف امام حسن عليه السلام، و روز چهارم از طرف امام حسين عليه السلام، و روز پنجم از طرف امام سجّاد عليه السلام، و روز ششم از طرف حضرت ابوجعفر محمّد بن على عليهما السلام، و روز هفتم از طرف جعفر بن محمّد عليهما السلام و روز هشتم از طرف پدربزرگ شما حضرت موسى بن جعفر عليهما السلام، و روز نهم از طرف پدرت حضرت رضا عليه السلام و بالأخره روز دهم را از طرف شما سرور و مولاى خودم طواف كنم، و اين بزرگوارانى را كه نام بردم كسانى هستند كه به ولايت آنها خدا را پرستش مى كنم. حضرت جوادالأئمّه عليه السلام فرمود: إذاً واللَّه تدين اللَّه بالدين الّذي لايقبل من العباد غيره. بخدا قسم به دينى خدا را پرستش مى كنى كه خداوند غير از آن را از بندگانش قبول نمى كند. راوى مى گويد: بعد عرض كردم: و گاهى از طرف مادرت حضرت فاطمه عليها السلام طواف كرده‌ام و گاهى طواف نكرده ام. امام عليه السلام فرمود: استكثر من هذا، فإنّه أفضل ما أنت عامله إن شاء اللَّه. اين طواف را زيادتر بجا آور، زيرا در اين كارى كه انجام داده اى فضيلت آن بيشتر از بقيّه است. [۱].... ---------- 📚منابع: [۲]: مناقب ابن شهراشوب: ۳۳۴/۳، بحار الأنوار: ۴۲/۴۳، و ص ۷۸ ضمن ح ۶۴ به نقل از مصباح الأنوار. [۳]: مستدرك: ۷۰/۴ سطر ۴ به نقل از معاني الأخبار: ۳۸ ح۱، التوحيد: ۲۴۱ ح۲، مناقب ابن شهراشوب: ۳۲۶/۳، بحار الأنوار: ۴۴/۴۳ ح ۴۴. [۱]: الكافى: ۳۱۴/۴، بحار الأنوار: ۱۰۱/۵۰ ح ۱۵. فقط با ذکر به نیت امام عج ❌     ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🍃🌸🌸 ابتلای 🍃🍃 می گویم: نظیر این روایت مسنداً در کافی آمده و آن این است: الكليني، عن مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیی، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسی، عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ، عَنْ أَبِی أَیُّوبَ، عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللّهِ علیه السلام، قَالَ ﴿مَا کَانَ فِیمَا مَضی، وَ لَا فِیمَا بَقِیَ، وَ لَا فِیمَا أَنْتُمْ فِیهِ مُؤْمِنٌ إِلَا وَ لَهُ جَارٌ یُؤْذِیهِ﴾. [۳] امام صادق علیه السلام فرمود: محال است که مؤمنی باشد مگر آن که همسایه آزارش دهد. می گویم: روایت از نظر سند صحیحه محسوب می‌شود، البته در صورتی که مراد از "ابو ایوب ابراهیم بن عثمان" یا "ابراهیم بن عیسی که همان " ابوایوب حزاز" باشد و ظاهراً به قرینه روایت "علی بن حکم" از او، مراد "ابوایوب خزاز" است. همچنین مانند روایت مذکور این روایت زیر است: الكليني، عَنْ عَلِیِّ بْنِ إبْراهِیمَ عَنْ أبِیهِ، عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: ﴿سَمِعْتُهُ یَقُولُ ما کَانَ وَلاَ یَکُونُ إِلی أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ مُوءْمِنٌ إِلاَّ وَ لَهُ جَارٌ یُوءْذِیهِ﴾ [۱] معاوية بن عمار از امام صادق علیه السلام شنید که حضرت فرمود: مؤمنی در گذشته نبوده و تا روز قیامت هم نباشد مگر آن که همسایه ای داشته باشد که اذیتش کند. می گویم: روایت از نظر سند صحیحه می‌باشد. ۲۰/۴۰- الإِسْکَافیُّ رَفَعَه إِلَی طَلْحَهَ بْنِ زَیْدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: سَمِعْتُهُ یَقُولُ: ﴿ إِنَّ اَللَّهَ جَعَلَ اَلْمُؤْمِنِینَ فِی دَارِ اَلدُّنْیَا غَرَضاً لِعَدُوِّهِمْ﴾ [۲] امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند مؤمنان را در دنیا هدف تیر دشمنان قرار داده است. می گویم: روایت را نیز به سند خودش در الکافی [۳] نقل نموده است. ۲۱/۴۱- الإِسْکَافیُّ رَفَعَهُ إلى عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ اَلْمُبَارَکِ قَال: سَمِعْتُ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ یَقُولُ: ﴿إِذَا أُضِیفَ اَلْبَلاَءُ إِلَی اَلْبَلاَءِ کَانَ مِنَ اَلْبَلاَءِ عَافِیَهٌ ﴾ [۴] امام صادق علیه السلام فرمود: وقتی گرفتاری‌ها توأمان و پی در پی و پی در پی شد روزگار عافیت برسد. ۲۲/۴۲- الإِسْکَافیُّ رَفَعَه أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: ﴿إِنْ أَصَابَكُمْ تَمْحِيصٌ فَاصْبِرُوا فَإِنَّمَا يَبْتَلِي اَللَّهُ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ لَمْ يَزَلْ إِخْوَانُكُمْ قَلِيلا أَلاَ وَ إِنَّ أَقَلَّ أَهْلِ اَلْمَحْشَرِ اَلْمُؤْمِنُونَ﴾ [۱] امام صادق علیه السلام فرمود: اگر برایتان گرفتاری پیش، آمد شکیبایی کنید زیرا خداوند مؤمنین را در بوته آزمایش قرار می‌دهد و برادران دینیتان اندکند، و در حقیقت کمترین افراد در محشر مؤمنان هستند. ۲۳/۴۳- الإِسْکَافیُّ رَفَعَهُ إلى أَبِی اَلْحَسَنِ اَلْأَحْمَسِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قال: ﴿قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: إِنَّ اَللَّهَ لَیَتَعَهَّدُ عَبْدَهُ اَلْمُؤْمِنَ بِأَنْوَاعِ اَلْبَلاَءِ کَمَا یَتَعَهَّدُ أَهْلَ اَلْبَیْتِ سَیِّدُهُمْ بِطُرَفِ اَلطَّعَامِ. ثُمَّ قَالَ وَ یَقُولُ اَللَّهُ جَلَّ جَلاَلُهُ وَ عِزَّتِی وَ جَلاَلِی وَ عَظَمَتِی وَ بَهَائِی إِنِّی لَأَحْمِی وَلِیِّی أَنْ أُعْطِیَهُ فِی دَارِ اَلدُّنْیَا شَیْئاً یَشْغَلُهُ عَنْ ذِکْرِی حَتَّی یَدْعُوَنِی فَأَسْمَعَ صَوْتَهُ وَ إِنِّی لَأُعْطِی اَلْکَافِرَ مُنْیَتَهُ حَتَّی لاَ یَدْعُوَنِی فَأَسْمَعَ صَوْتَهُ بُغْضاً لَهُ﴾ [۲] حضرت صادق علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: همچنان که مرد خانه با وال و خوراکی‌های نوبر و، تازه خانواده خود را خوشحال کرده و می‌نوازد خداوند نیز بنده مؤمن خود را با انواع بلاها می‌نوازد سپس فرمود خداوند متعال فرموده است به عزّت و جلال و عظمت و شکوهم سوگند که من دریغم می‌آید در دنیا به دوست خود چیزی دهم که او را از یاد من غافل کند؛ زیرا می‌خواهم مرا بخواند تا صدایش را بشنوم و کافر را به آرزویش می‌رسانم؛ زیرا از او نفرت دارم و نمی خواهم مرا بخواند و صدایش را بشنوم. ..... ---------- 📚منابع: [۳]: الكافي، ج ۲، ص ۲۵۱، ح ۱۲. [۱]: الكافي، ج ۲، ص ۲۵۲، ح ۱۳. [۲]: التمحيص، ص ۳۲، ح ۹. [۳]: الكافي، ج ۲، ص ۲۵۰. [۴]: التمحيص، ص ۳۲، ح ۱۴ [۱]: التمحيص، ص ۳۳، ح ۱۵. [۲]: التمحيص، ص ۳۳، ح ۱۷. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫