eitaa logo
محمد علی رفیعی | فقه و اصول و طلبگی
352 دنبال‌کننده
712 عکس
108 ویدیو
169 فایل
این کانال به منظور ارائه‌ی مطالب مهمّ فقهی، اصولی و طلبگی، و بارگذاری صوت تدریس فقه و اصول است.
مشاهده در ایتا
دانلود
دوستان عزیز! آن چه در کانال تقدیم می‌شود: ✅ برای دوستانِ بحث شیخ انصاری، نکاتی از کتاب مرحوم بیان می‌شود. ✅ برای دوستانِ بحث شیخ انصاری، کتاب مرحوم و کتاب مرحوم شرح و تبیین می‌شود. ✅ برای دوستانِ آشنای با کتاب شیخ انصاری، و تحلیل و کشف به صورت پیام‌های متنی تقدیم می‌شود. ✅ برای دوستانِ بحث شهید صدر، مطالب شهید صدر خلاصه و تبیین می‌شود. ✴️@fegh_osoul_rafiee
📚 ٧- قوله (ج۳، ص١١): فالأولى تعريفه بأنه إنشاء تمليك عين بمال... . (مرحوم بعد از آن که سه تعریف از تعاریف بيع را از كلام فقهاء ذکر می‌کند تعریف خود را ارائه می‌کند: "إنشاء تمليك عين بمال") ✅ مرحوم در نقد تعریف مرحوم می‌فرماید: چگونه ممکن است تعریف بیع چنین چیزی باشد؟! در حالی که قصد ایشان از تعریف بیع و خصوص تعریفی که ارائه کرده است ارائه‌ی معنای ‌مادّه و ریشه‌ای است که در صیغه‌ی "بعتُ" و مشتقّاتِ دیگر این مادّه استعمال می‌شود، همان طور که خودِ ایشان در صفحه‌ی ۱۶ تصریح می‌کند: "ثم إن ما ذكرنا تعريفٌ للبيع المأخوذ في صيغة بعتُ و غيره من المشتقّات"؛ همچنین مراد از مادّه و ریشه‌ی بیع در مشتقّات اِخباری‌ای مانند "بَاعَ" و "یَبِیعُ" خودِ بیع است، نه اِنشای بیع. 🔶️ در ادامه ایشان تعریف خود را نیز ارائه کرده و می‌فرماید: تعریف صحیح این است: "تملیک العین بالعوض"؛ و باید توجّه داشت که "اِنشاءِ تمليک"، نه بیع است و نه خصوص تملیک‌؛ البته تملیک، جزءِ سبب برای ایجاد بیع است. 🔶️ اشکال دیگر تعریف مرحوم این است که "اِنشاءِ تمليك" قابل اِنشاء نیست. بنا بر این، هر چیزی که می‌تواند با اِنشاء به وجود آید و می‌تواند دارای حالات و اطْوار گوناگونی باشد خودِ "تملیک" است؛ گاه به خودیِ خود تصوّر می‌شود، و گاه اِنشاء می‌شود، و گاه در عالَم خارج به وجود می‌آید، و هر کدام از این حالات نیز اثرِ خاصِّ خود را دارد. ✴️@fegh_osoul_rafiee
✅ نسخه‌ای که حقیر بر طبق آن، شرح و تبیین مرحوم را تقدیم دوستان می‌کنم نسخه‌ی چاپ‌شده‌ی وزارت ارشاد اسلامی است که -بنا بر اطلاعاتِ روی جلد- به دست آقای سید مهدی شمس الدین تصحیح و تعلیق شده است، و در نرم‌افزار جامع فقه اهل بیت (علیهم السلام) نیز همین نسخه وجود دارد. 🔶️🔸️🔸️ این نسخه -به رغم زحماتی که حتماً جناب مصحِّح محترم متحمّل شده است- دارای اَغلاط فراوانی است؛ از این رو، می‌توان چندین نقد جدّی را به آن وارد دانست: 🔸️ اَغلاط در ضبط کلمات؛ به طوری که گاه این اطمینان را در ذهن خواننده می‌آورد که مُصحِّح محترم مطلب مرحوم را یا به صورت کلّی و یا به دُرُستی درنیافته است. 🔸️ علامت‌ ویرگول‌های فراوانی که کاملاً بی‌ضابطه به فاصله‌ی هر چند کلمه یک بار ثبت شده است. 🔸️ عاری‌بودن این نسخه از هر گونه "تعلیق"، در حالی که روی جلد، تعلیق هم ذکر شده است. و... . ✅ از این رو، این نسخه حتماً خود، نیاز به تصحیح جدّی دارد که حقیر -در کنار شرح و تبیین- مشغول تصحیح نیز هستم. ✴️@fegh_osoul_rafiee
📚 ۸- قوله (ج۳، ص١١): منها: أنه موقوف على صحة (جواز) الإيجاب... . (مرحوم بعد از ارائه‌ی تعریف مورد نظرشان برخی نقوض به این تعریف را مطرح و پاسخ می‌دهد؛ اولین نقض این است که تعریف بیع به تملیک، زمانی صحیح است که انشای بیع به لفظ "ملَّکتُ" صحیح باشد، زیرا در این صورت است که "بیع" و "تملیک" مرادف خواهند بود) ✅ مرحوم در اصل چنین اشکالی می‌فرماید: مخفی نماند که اصل چنین نقض و اشکالی به تعریف ایشان وارد نیست تا نیاز به پاسخ‌دادن باشد، زیرا اگر معتقد باشیم انشای بیع با تملیک و لفظ "ملَّكتُ" -به خاطر عدم صراحتش- تحقّق پیدا نمی‌کند و تنها باید به لفظ "بیع" و الفاظ صریح و هم‌معنای آن انشاء شود، اگر معتقد به چنین چیزی باشیم تعریف بیع به تملیک با ذکر خصوصیات و قیود آن اشکالی نخواهد داشت. 🔷️ ایشان در ادامه در نقد فرمایش می‌فرماید: آن چه مرحوم از نقل می‌کند -که ایشان معتقد بوده است لفظ "ملَّکتُ" در زبان عربی به معنای "بعتُ" است- قطعا‌ً صحیح نیست، زیرا به روشنی معنای تملیک، اعمّ از معنای بیع است. ✴️@fegh_osoul_rafiee
مرحوم آقانجفی قوچانی (رضوان الله علیه) در سیاحت شرق (ص۱۶۲) در وصف درس مرحوم می‌نویسد: "روز به روز شوقم به درس فقه و اصول آقای آخوند ملامحمدکاظم افزوده می‌شد؛ خیلی خوب درس می‌داد؛ ... من بس که از درس‌دادنِ ایشان خوشم می‌آمد و مطالبش را خوب می‌فهمیدم دلم‌می‌خواست در وسط درس برقصم. در نوشتن درس فقه و اصول آخوند نیز عشق غریبی داشتم، و با فکر و تأمّل می‌نوشتم." ✴️@fegh_osoul_rafiee
📚 ۹- قوله (ج۳، ص١۴): إذ ليس المقصود الأصلي منه المعاوضة... . 📌 این، قسمتی است که در برخی نسخه‌های مکاسب در متن، و در چاپ مجمع الفکر در پاورقی ذکر شده است. (مرحوم می‌فرماید فرق بین عقد با عقد این است که مقصود از قرض، معاوضه و مقابله نیست) ✅ مرحوم در تحلیل ماهیّت عقد می‌فرماید: مقصود و مراد از عقد ، "تملیک غرامتی" است (البته تاء غیر مبسوط در غرامت با اضافه‌شدن یاء نسبت بايد حذف شود، اما به جهت اشتباه‌نشدن مصطلح این گونه ذکر کردیم)؛ یعنی شخص مالش را تملیک می‌کند و مقترض باید در مقابل غرامت بپردازد. 🔸️ از این رو، تعیینِ عینِ مثل در صورت مثلی‌ّبودن و عینِ قیمت در قیمیّ‌بودن واجب نیست، بلکه تنها اگر مثلیّ بود باید مثل، و اگر قیمیّ بود باید قیمت را بپردازد. ✴️@fegh_osoul_rafiee
📚 ۱۰- قوله (ج۳، ص١۵): کان بیعاً... . (مرحوم می‌فرماید حقیقت تملیک، بیع است و "ملّکتُک" یعنی بیع) ✅ مرحوم در نقد فرمایش ایشان می‌فرماید: "ملّکتُک" تنها زمانی دلالت بر بیع دارد که صلح یا هبه‌‌ی معوّضه اراده نشده باشد. 🔶️ حال اگر به وقوع عقود با الفاظ غیر صریح نیز معتقد باشیم "ملّکتُک" به خودی خود می‌تواند مفید و نیز باشد، زیرا اگر عقود با الفاظ غیر صریح واقع نشود "ملّکتُک" نه به خودی خود ظهور در بیع خواهد داشت زیرا -بنا بر این فرض- بیع مقصود نیست (به خاطر عدم صراحتش در تملیک بیعی)، و نه مُفید و است، زیرا صراحتی در این دو ندارد. ✴️@fegh_osoul_rafiee
📚 ۱۱- قوله (ج۳، ص١۶): أحدها: التمليك المذكور، لكن بشرط تعقّبه... .مرحوم در تبیین یک نقد بسیار دقیق نسبت به کلام مرحوم می‌فرماید: مراد مرحوم از تملیک مذکور، "تملیک انشایی" است؛ یعنی تملیکی که در بیع از طرف بایع انشاء می‌شود. ظاهر این کلام ایشان و سایر کلماتشان -مانند تعریف ایشان از بیع- نیز همین است. 🔶️ اما این سخن با مورد استشهادشان در همین متن (یعنی: و لعلّه لتبادر التملیک المقرون بالقبول من اللفظ) با ادامه‌ی کلام ایشان (یعنی: و لهذا لا يقال: "باعَ فلانٌ مالَه" إلا بعد أن يكون قد اشتراه غيره) سازگار نیست. 🔸️ زیرا ایشان در تعریف خود، بیع را انشای تملیک می‌داند، حال آن که در فقره‌ی دوّمی که ذکر شد می‌گوید: "اگر بایعی تملیک را انشاء کند، اما خریدار آن را نخرد، عرفاً نمی‌گویند: باعَ فلانٌ مالَه"؛ اگر دقّت شود این کلام ایشان با‌ فقره‌ی دوّمی که ذکر شد متنافی است، زیرا اگر بیع را -همانند مرحوم شیخ- انشای تملیک بدانیم دیگر وجهی ندارد تملیکِ بدونِ شرائی که انشاء شده است را بیع ندانیم. 🔷️ از این رو، مرحوم در ادامه می‌فرمایند: استشهاد مرحوم با تعریف مرحوم آخوند سازگاری دارد که بیع را تملیک می‌داند، و نه انشای تملیکی که مرحوم شیخ می‌گوید. ‌‌ 🔹️ زیرا اگر کسی انشای تملیک کند در حالی که شرایط عقد را رعایت نکرده باشد عرفاً نمی‌گویند: "باعَ"، و صحیح است که گفته‌ شود: "ما باعَ"؛ فتدبَّر جیِّداً! ✴️@fegh_osoul_rafiee