محمد علی رفیعی | فقه و اصول
#محقق_خویی #مصباح_الفقاهة #کتاب_البیع #چکیدهی_مباحث #اشتراط_بلوغ ✅ #محقق_خویی در #مصباح_الفقاهة
✅ نظر نهایی مرحوم #محقق_خویی در #مصباح_الفقاهة در مورد شرط بلوغ.
هدایت شده از محمد علی رفیعی | فقه و اصول
امام خامنهای (دام ظله الوارف) در دیدار با طلاب و اساتید مدرسهی علمیه آیت الله مجتهدی ۲۱ خرداد ۱۳۸۳:
"باید به طور جدّى درس بخوانید -همان توصیهای که من همیشه به جوانهای طلبه میکنم- علومی که امروز در اختیار حوزههای علمیه است فرا بگیرید، و تا بُنِ دندان خودتان را به سطح تحقیق برسانید؛ انسان با سرهمبندی محقِّق نمیشود؛ با برفانبارکردن، انسان فقیه و فیلسوف نمیشود؛ باید محکم خشتخشتِ این پایه را روی هم بچینید و بروید تا به آن اوج برسید."
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محقق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#کتاب_البیع
#چکیدهی_مباحث
#اشتراط_بلوغ
📖 هل یؤخذ الصبيّ بإتلافه مال الغير؟
✅ #محقق_خویی در #مصباح_الفقاهة (ج۲/ص۵۱۵) در مورد ضمانتِ صبیّ در صورت اتلاف مال دیگران میفرماید:
🔷️🔸️ بر اساسِ #قاعده_اتلاف اگر صبیّ مال دیگران را تلف کند ضامن است، اما تا قبلِ بلوغ (در دوران صَبْوتش) الزامی برای خروج از این عهده و ضمانت ندارد.
ایشان در ادامه میفرماید: نه ادلهی "عمد و خطای صبیّ" میتواند این عهده و ضمانت را بر دارد و نه حدیث #رفع_قلم.
🔸️ ادلهی "عمد و خطای صبیّ" از سویی مربوط به جایی است که فعلِ صبیّ با عمد و قصد و اراده انجام شود، در حالی که #قاعده_اتلاف نسبت به عمد و خطاء و غفلت، يا علم و جهلِ شخصِ مُتلِف لابشرط است، مانند جنابت، و نجسشدنِ لباس و بدن، و یا نواقضِ طهارت و صلات که نسیت به عمد و خطا لابشرطاند.
و از سویی دیگر، این ادله مربوط به جایی است که هر کدام از عمد و خطا حکمِ مستقلّی داشته باشند، در حالی که حکم عمد و خطا در #اتلاف یکی است.
🔸️ حدیث #رفع_قلم نیز محدود به صبیّ و حالت صَبْوت (عدم بلوغ) است، و هیچ گونه دلالتی بر این که افعالِ دورانِ صَبْوتِ مُتلِف نمیتواند موضوعِ احکامی برای دوران بعد از بلوغش باشد، ندارد. مانند آن جا که مثلاً صبیّ در دوران صَبْوتش وطْی کرده و جُنُب شده باشد، در این حال، او جُنُب است، اما وجوبِ اغتسال تا زمان بلوغ متوجّه او نخواهد شد.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقق_میرزای_نائینی
✅ #محقق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۴/ص۳۲۷) در توضیح دقیق سه مصطلح #رافع و #مقتضی و #غایت میفرماید: مستصحَب دو نوع است؛ موضوع خارجی و حکم شرعی.
🔷️🔸️ ۱- موضوع خارجی:
🔸️ #شک_در_رافع: مقدار استعداد و عُمرِ آن موضوعِ خارجی، معلوم است، سپس در این شکّ میکنیم که آیا چیزی در خارج به وجود آمده است که عُمرِ آن موضوع خارجی را در میانهی عُمرش تمام کند یا نه؟! مثلاً شکّ در این که آیا مرض یا قتلی رخ داده است یا نه.
🔸️ #شک_در_مقتضی: آن چه مشکوک است خودِ عُمر و استعدادِ آن موضوعِ خارجی است؛ یعنی نمیدانیم مثلاً عُمرِ پشه چه اندازه است؟ سه روز است یا چهار روز؟
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقق_میرزای_نائینی
✅ #محقق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۴/ص۳۲۷) در توضیح دقیق سه مصطلح #رافع و #مقتضی و #غایت میفرماید: مستصحَب دو نوع است؛ موضوع خارجی و حکم شرعی.
🔶️🔹️ ۲- حکم شرعی:
حکم شرعی دو فرض دارد:
🔹️ ۱ - ۲. #غایت دارد: اینجا نیز سه حالت دارد:
۱- حالت اول: شکّ در حکم #غایت (شبههی حکمیه): شکّ داریم که از لحاظ شرعی غایتِ وقت صلات مغرب، ذهابِ حُمرهی مغربیّه است یا نیمهشبِ شرعی؟!
📌 اینجا #شکّ_در_مقتضی است.
۲- حالت دوم: شکّ در مفهوم #غایت (شبههی مفهومیه): شکّ داریم که معنای غروب، استتار قُرص است یا ذهابِ حمرهی مشرقیّه؟!
📌 اینجا #شکّ_در_مقتضی است.
۳- حالت سوم: شکّ در مصداق غایت (شبههی موضوعیه): شکّ در این که آیا خورشید طلوع کرده است یا نه؟!
📌 اینجا واقعاً #شکّ_در_رافع نیست، اما حکمش، حکمِ #شکّ_در_رافع است؛ زیرا #شکّ_در_رافع یعنی شکّ در بهوجودآمدنِ چیزی که عُمرِ حکم را پایان دهد، و چون شکّ در اینجا در حقیقت در بهوجودآمدنِ غایتِ زمانیِ حکم است -نه رافعِ حکم- واقعاً و مصداقاً نمیتواند #شکّ_در_رافع باشد، اما از طرفی چون شکِّ در تحقّقِ طلوع است مانندِ شکِّ در بهوجودآمدنِ رافعِ حکم است.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
هدایت شده از محمد علی رفیعی | فقه و اصول
امام خامنهای (دام ظله الوارف) در دیدار با طلّاب و روحانیون اصفهان در تاریخ ۸ آبان ۱۳۸۰:
"طلبههای جوان فراموش نکنند؛ باید درس بخوانند. در دوران مبارزات، طلبههای جوانی که با ما مرتبط و محشور بودند، گاهی به من میگفتند با این حرفهایی که شما میزنید ما دیگر چرا درس بخوانیم؟! مثلاً خواندن "مکاسب" و "رسائل" و "کفایه" و "مطوّل" چه فایدهای دارد؟! من به آنها میگفتم: بیمایه فطیر است؛ باید مایه داشته باشید؛ اگر بخواهید در این نهضت یک گوشهى کار را بگیرید و مؤثر باشید باید عالم و دانا باشید. اگر بخواهید در مقابل کسی که تحت عنوان قرائتهای مختلف دینی هر رَطْب و یابِسی که به زبانش میآید به دین نسبت میدهد حرف دین را بزنید، باید سفسطهی او را بشناسید تا سفسطه و مغالطه را باز کنید. واردشدن به وادی تفکّرات دینی مثل هر چیز دیگر به علم و سواد این کار احتیاج است."
✴️@fegh_osoul_rafiee
استاد شیخ جواد مروی.mp3
6.43M
✅ موضع روشن و مُتقن حضرت آیت الله شیخ جواد مروی (دام ظله) در مورد تحولات اخیر و بیانیهی برخی افراد
بسْم الله الرّحمن الرّحیم
✅ بعد از پایانیافتنِ #تدریس_فشرده #الحلقة_الأولى که در ۱۳ جلسه تقدیم دوستان شد، انشالله دورهی #تدریس_فشرده #الحلقتَيْن را در قالبِ تدریسِ مجموعِ #الحلقة_الثانية و #الحلقة_الثالثة با اسلوب جدید تقدیم دوستان گرامی خواهم کرد.
🎤 هفته ای یک جلسه (یا دو جلسه)
⏰ پنجشنبه (یا جمعه)
#تدریس_فشرده
#الحلقتَیْن
#الحلقة_الثانية
#الحلقة_الثالثة
✴️@fegh_osoul_rafiee
#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقق_میرزای_نائینی
✅ #محقق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۴/ص۳۲۸) در توضیح دقیق سه مصطلح #رافع و #مقتضی و #غایت میفرماید: مستصحَب دو نوع است؛ موضوع خارجی و حکم شرعی.
🔶️🔹️ ۲- حکم شرعی:
حکم شرعی دو فرض دارد:
🔹️ ۱ - ۲. #غایت ندارد:
دو حالت دارد:
حالت اول: حکم شرعی، رها و دارای طبیعت استمراری است.
📌 اینجا #شکّ_در_رافع است؛ زیرا روشن است که شکّ در استمرار حکمی که دارای طبیعت امتدادی است به این خاطر است که آیا چیزی آمده است تا طبیعت امتدادیِ آن حکم را پایان دهد یا نه.
حالت دوم: حکم شرعی، احتمال دارد استمراری باشد و احتمال دارد نباشد.
📌 اینجا #شکّ_در_مقتضی است؛ زیرا احتمال دارد همین زمانِ شکّ، پایانِ زمانِ حکم و غایتِ آن باشد؛ پس، در حقیقت شکّ کرده است که استعداد و عمرِ حکم (بازهی زمانی حکم) چه اندازه است؟!
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقق_میرزای_نائینی
✅ #محقق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۴/ص۳۲۹) در توضیح فرق بین #رافع و #غایت میفرماید:
🔶️🔹️ #رافع چیزی است که موجبِ پایانیافتنِ موضوع خارجی یا حکم شرعی است بدون آن که عدمِ آن (عدمِ رافع) قیدِ آن موضوع یا آن حکم باشد.
مانند حدَث که رافعِ طهارت است، زیرا "عدم حدَث" قیدِ طهارت نیست، بلکه وجودش رافعِ طهارت است.
🔷️🔸️ #غایت زمانِ پایان است.
مانند شب که غایت و زمانِ پایانِ صوم است؛ پایانِ زمانِ استعداد و استمرارِ موضوع یا حکم است.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#الحلقة_الثانیة
#شهید_صدر
#خلاصهی_مباحث
#الأصول_العملية
#القاعدة_الثانوية_في_حالة_الشكّ
📚 ١- #القاعدة_الثانویة_في_حالة_الشكّ:
ادلّهی #برائت_شرعی:
✅ روایت دوم: #حدیث_رفع
🔷️🔸️ مرحلهی اول استدلال: پیرامون معنای #رفع
#رفع دو احتمال دارد:
🔸️ ۱- احتمال اول؛ #رفع_واقعی
یعنی تکلیف را واقعاً از جاهل بر میدارد؛ از این رو، #حدیث_رفع مُقیِّد و مُخصِّص ادلّهی اوّلیه است.
🔸️ ۲- احتمال دوم؛ #رفع_ظاهری
یعنی تنها عقاب را از دوشِ جاهل برداشته و وجوب احتیاط را از او بر میدارد.
📌 هر دو احتمال به خودیِ خود میتواند سعه و اباحه (#برائت) را ثابت کند، اما #رفع_واقعی به خودیِ خود امکان ندارد، زیرا مستلزمِ آن است که احکامِ واقعی، اختصاص به عالِم داشته باشد که مستحیل است، زیرا مستلزم آن است که علم به حکم در موضوعِ همان حکم اخذ شود که به اجتماع نقیصیْن خواهد رسید.
🔹️ #شهید_صدر در ادامه -بر اساس مبنای خود- در توضیح نکتهی بالا میفرماید: بله، ما معتقدیم اخذِ علمِ به #جعل (انشای شارع) در موضوعِ #مجعول (حکم فعلیّ)، امکان داشته و مستحیل نیست؛ یعنی شارع -با این که نمیتواند به مکلّف بگوید: "هرگاه علم به فعلیّتِ حکم پیدا کردی آن حکم بر تو فعلیّ میشود"، زیرا این قطعاً مستلزم اجتماع نقیضیْن است- اما میتواند بگوید: "هرگاه علم پیدا کردی شارع حکمی را برای تو جعل و انشاء کرده است آن حکم بر تو فعلیّ میشود"؛ این به روشنی معقول است، اما در این بحث کارساز نبوده و قابل تطبیق نیست.
زیرا اگر قرار باشد در بحثِ #رفع_واقعی و "اختصاصِ احکام به عالِم" نیز این گونه توجیه کنیم تا محذوری نداشته باشد معنایش این است که مرفوع (آن چه با حدیث، رفع میشود) همان #مجعول (فعلیّتِ حکم) باشد و علم، به #جعل تعلّق بگیرد، حال آن که ظاهرِ #حدیث_رفع این است که متعلَّقِ رفع و علم یک چیز است که اگر معلوم باشد رفعی صورت نخواهد گرفت و اگر معلوم نباشد رفع خواهد شد.
📌 باید توجه داشت که مرفوع در #رفع_تشریعی همیشه مجعول (فعلیّتِ حکم) است، زیرا رفعِ جعل و انشاى حکم -که در حقیقت، فعلی از افعالِ شارع است- معنایی ندارد.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee