محمد علی رفیعی | فقه و اصول
#الحلقة_الثانیة #شهید_صدر #خلاصهی_مباحث #الأصول_العملية #القاعدة_الثانوية_في_حالة_الشكّ 📚 ١- #القا
✅ توضیحات بسیار مهمی از جانب #شهید_صدر در #الحلقة_الثانیة و #الحلقة_الثالثة در این بخش وجود دارد که ما در این پیام سعی کردیم به روشنی و شیوایی توضیحات ایشان را تقریر کنیم.
#الحلقة_الثانیة
#الحلقة_الثالثة
هدایت شده از محمد علی رفیعی | فقه و اصول
عالم سالك حضرت آیت الله بهاء الدینی (رضوان الله عليه) میفرمودند:
"فاصلهی حجرهام از مدرسهی فیضیّه تا منزل بیش از هزار قدم نبود، اما یک سال از مدرسه پای خود را بیرون نگذاشتم، و تمام وقت مشغول درس بودم؛ مدرسه و یا حرم محلّ دیدار ما با خانواده بود.
ای کاش میتوانستم تمام سالهای دیگر را به آن یک سال برسانم، همیشه چنین باشم که چنان فرصتهایی فراهم گردد. در آن زمان بود که عادت کردم قبل از اذان صبح بیدار شوم و تا هنگام آفتاب مشغول درس و بحث باشم."
(آیت بصیرت؛ ص۳۶)
✴️@fegh_osoul_rafiee
#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقق_میرزای_نائینی
✅ #محقق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۴/ص۳۳۱) در بیان ادلّهی نظریهی خود در بحث #استصحاب -یعنی اعتبارِ #استصحاب در خصوصِ #شکّ_در_رافع- که همان نظریهی #شیخ_انصاری است، میفرماید:
🔷️🔸️ ١- دلیل اول: بناى عقلاء
🔸️ بنای عقلاء بر این است که در هنگام شکّ در استمرار حالت سابقه، به شکِّ خود اعتنا نکرده و بر اساس همان حالت سابق عمل میکنند؛ سیرهای که اگر عقلاء آن را کنار بگذارند نظم و نظامِ زندگیِشان فرو میریزد، چه آن که همهی ارتباطات، محاورات و گفتگوها، معاملهها و داد و ستدها در بازار، و دیگر شئونِ زندگیِ انسانها مبتنی بر عمل بر طبق حالت سابق و عدمِ اعتنای به شکّ است؛ این سیره اجمالاً جای هیچ شکّ و تردیدی ندارد.
🔹️ همچنین این سیره، یک امر فطری و ارتکازی است، و منشاش در میان عقلاء اطمینان یا امیدِ از بیننرفتنِ حالت سابق نیست.
🔸️ نکتهی دیگر آن که قدر متیقّن از این سیره #شکّ_در_رافع است، و جریانِ این سیره در #شکّ_در_مقتضی معلوم نیست، بلکه ظاهراً میتوان گفت بنای عملی عقلاء در #شکّ_در_مقتضی توقّف و فحص است.
🔶️🔹️ ایشان در ادامه در نسبت بین این سیره و آیات ناهیه از عمل به ظنّ -مانند آیهی "إنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً"- مینویسد: هیچ ردع و منعی از این سیرهی عقلائیه و عرفیه از جانبِ شارع وجود ندارد.
🔹️ حتی آیات ناهیه نیز نمیتواند به عنوان رادع و مانعِ اعتبارِ چنین سیرهای باشد، زیرا پیش از این توضیح دادیم که همهی مواردِ #سیرهی_عقلائیه تخصّصاً از بحث ظنّ خارج است، زیرا #علم_تعبّدی است.
📌 باید توجه داشت که #حجّیّت در امارات از نگاهِ اصولیِ #محقق_میرزای_نائینی یعنی #جعل_علمیّت و تتمیمِ کشفِ ناقصی که در اماراتِ ظنّآور وجود دارد؛ از این رو، ایشان اماراتِ ظنّآور را #علم_تعبّدی دانسته، و در نتیجه در این جا نیز مواردِ #سیره_عقلائیه را #علم_تعبّدی و البته از خارج از محدودهی اماراتِ ظنّآور میداند.
✴️@fegh_osoul_rafiee
❌❌ اگر طلبهای درگیرِ علم و در گیرِ فهم نیست بهتر آن است که هر چه زودتر عطایِ طلبگی را به لقائش ببخشد...
هدایت شده از محمد علی رفیعی | فقه و اصول
بسْم الله الرّحمن الرّحیم
✅ بعد از پایانیافتنِ #تدریس_فشرده #الحلقة_الأولى که در ۱۳ جلسه تقدیم دوستان شد، انشالله دورهی #تدریس_فشرده #الحلقتَيْن را در قالبِ تدریسِ مجموعِ #الحلقة_الثانية و #الحلقة_الثالثة با اسلوب جدید تقدیم دوستان گرامی خواهم کرد.
🎤 هفته ای یک جلسه (یا دو جلسه)
⏰ پنجشنبه (یا جمعه)
#تدریس_فشرده
#الحلقتَیْن
#الحلقة_الثانية
#الحلقة_الثالثة
✴️@fegh_osoul_rafiee
#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقق_میرزای_نائینی
✅ #محقق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۴/ص۳۳۴) در بیان ادلّهی نظریهی خود در بحث #استصحاب -یعنی اعتبارِ #استصحاب در خصوصِ #شکّ_در_رافع- که همان نظریهی #شیخ_انصاری است، میفرماید:
🔷️🔸️ ۲- دلیل دوم: اجماع محکیّ
🔸️ در بسیاری از کلمات، #اجماع بر اعتبار #استصحاب نقل شده است.
🔹️ هیچ شکیّ نیست که چنین اجماعی موهون و سُست است، زیرا اجماع منقول قابل اعتماد و تعبّد نیست، مخصوصاً در مسالهای مانند #استصحاب که اختلافات در آن بسیار زیاد است.
🔸️ البته میتوان ادّعا کرد که #شهرت یا چیزی نزدیکِ به #اجماع در موردِ #شکّ_در_رافع وجود دارد.
🔹️ اگر چه به #سید_مرتضی (رحمه الله) نظریهی "عدم اعتبار استصحاب مطلقاً" را نسبت میدهند و این میتواند اجماع و اتفاق را از بین ببرد، اما #صاحب_معالم اعتراف کرده است که نظریهی #سید_مرتضی (رحمه الله) همان نظریهی #محقّق_حلّی در کتاب #معارج است که معتقد است #استصحاب تنها در #شکّ_در_رافع معتبر بوده و در #شکّ_در_مقتضی معتبر نیست، همان طور که مثالهای ایشان -مانند مثال نکاح که #شیخ_انصاری نیز در کتاب #رسائل (ج۳/ص۵۲) از ایشان نقل میکند- نیز بیانگرِ اعتقادِ #محقّق_حلّی به همین نظریه است.
📌 در هر حال، از آخرِ کلامِ #محقّق_حلّی در #معارج این برداشت میشود که ایشان آثار و احکامِ نکاح را در مثال مذکور -نه به دلیلِ #استصحاب- بلکه به دلیلِ اطلاقِ ادلّهی نکاح باقی میداند.
✴️@fegh_osoul_rafiee
هدایت شده از محمد علی رفیعی | فقه و اصول
فرازی از وصیتنامهی مرحوم حضرت آیت الله العظمی تبریزی (رضوان الله علیه):
"به طلّاب عزیز نصیحت میکنم که با جدّیت و تلاش تقوای الهی را پیشهی کار خود کنند، و در امر تحصیل تلاش کنند، و همواره رضای خدا را مدّ نظر داشته باشند. اینجانب در طول دوران عمرم طلبهای بیش نبودم، و مثل یک طلبهی جوان شب و روز در امر تحصیل تلاش میکردم تا بتوانم خدمتی ناچیز داشته باشم، و اثری از خود بر جای بگذارم که طلّاب عزیز از آن استفاده کنند."
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کتاب_البیع_شیخ_انصاری
#حاشیة_المكاسب
#آخوند_خراسانى
#شروط_المتعاقدين
#شرط_القصد
📚 ۱۰٩- قوله (ج۳، ص٢۹۵): بل بمعنی عدم تعلّق إرادته، و إن أوجَدَ مدلوله... .
✅ مرحوم #آخوند_خراسانى در توضیح وجوهِ اشتراطِ #قصد در عقد مینویسد: "عدمِ تعلّقِ اراده" در این عبارتِ #شیخ_انصاری مربوط به صورتی است که عاقد نمیخواهد با اِنشای خود، حقیقتِ عقدِ بیع را در خارج به وجود آورد؛ به دیگر بیان، عاقد نمیخواهد انشای عقد را سببِ انتقال ملکیّت از بایع به مشتری قرار دهد.
🔹️ ایشان در ادامه میفرماید: هر کدام از "قصدِ لفظ"، "قصدِ استعمالی" و "قصدِ جدّی" از مقوِّماتِ عقد است؛ و اگر عقد یکی از این وجوهِ قصد را نداشته باشد در خارج به وجود نمیآید؛ یعنی اگر هر کدام از این سه نباشد هیچ عقدی در خارج به وجود نیامده است.
🔸️ نکتهی دیگری که ایشان در این حاشیه میآورد این است که هیچ وجهی ندارد که #شرط_قصد را از #شروط_متعاقدین بدانیم.
✴️@fegh_osoul_rafiee
هدایت شده از محمد علی رفیعی | فقه و اصول
بسْم الله الرّحمن الرّحیم
✅ بعد از پایانیافتنِ #تدریس_فشرده #الحلقة_الأولى که در ۱۳ جلسه تقدیم دوستان شد، انشالله دورهی #تدریس_فشرده #الحلقتَيْن را در قالبِ تدریسِ مجموعِ #الحلقة_الثانية و #الحلقة_الثالثة با اسلوب جدید تقدیم دوستان گرامی خواهم کرد.
🎤 هفته ای یک جلسه (یا دو جلسه)
⏰ پنجشنبه (یا جمعه)
#تدریس_فشرده
#الحلقتَیْن
#الحلقة_الثانية
#الحلقة_الثالثة
✴️@fegh_osoul_rafiee
✅ مهمترین مشکلِ حوزههای علمیه #گزینش و مسالهی ورودیهاست؛ باید دقّت کرد که چه کسی میآید...
✅ اگر طلبهای علاقهای به علم و فهم ندارد یا به جوّ آمده است یا به فریب...