eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
313 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
به مناسبت شکرِ خدا قلبم شد از زنگارها خالی حالِ خوشی دارم از این حسّ سبکبالی طی شد خدا را شکر دورانِ زمینگیری دارم از آمرزش به روی دوش ِ خود، بالی پرواز یادم داده استغفار در سجده خوشحالم از این بندگی و این خوش اقبالی «العفو» گفتم با خجالت! گفت با لبخند حالا که برگشتی ندارد هیچ اشکالی حاجتروایم کرد و شد آخر خریدارم در بینِ خوبانش مرا با قیمتی عالی قران گرفتم بر سرم گفتم: خداوندا جانِ خودت دورم کن از هر گونه إغفالی کبر و حسد، خشم و غضب را ریشه کن کردم آرام ِ آرامَم! بدونِ هیچ جنجالی شوال آمد! شوق «اهل الکبریا» دارم الحق که عید فطر دارد خوب أعمالی در هر فرازِ ندبه گفتم عیدِ من برگرد... تو! مزدِ روزه داریِ امسال و هر سالی! شاعر: @hosenih
به زمین و زمان جفا کردند محشری درجهان بپا کردند کربلا بود ولشکری ازکین حمله بر رحمت خدا کردند @hosenih یادگار رسول(ص) بود حسین(ع) بارسول خدا(ص) چها کردند تنی آماج تیغ و نیزه وسنگ با غریبی چگونه تا کردند تشنه لب بود و میزبانانش حق مهمانی اش ادا کردند تابریزد به خاک ،خون خدا ازتنش چشمه چشمه وا کردند درهمین لحظه زینبش(س) آمد مگر از خواهرش حیا کردند غرق درخاک وخون که شد پیکر بدنش را دمی رها کردند شمر باچکمه روی سینه نشست آنچه باور نبود را کردند @hosenih از قفا با دوازده ضربه سرش از پیکرش جدا کردند وچه ظلمی به حق زهرا(س)شد وچه خونی به قلب ما کردند شاعر: @hosenih
بهار آمده و زرد مانده حاصل ما هنوز قحطی لبخند توست مشکل ما اگرچه کوچه ی ما رخت سبز پوشیده هنوز رنگ عزاخانه هاست منزل ما @hosenih همیشه فرشِ خیالِ وصال را شُستیم دوباره گرد گرفته خیال باطل ما به پای مسئله ی دوری تو پیر شدیم بیا که حل بشود باقی مسائل ما "گناه شهر"،خسوفی پدید آورده تمام سال گرفته است ماه کامل ما چِقَدر آه نشسته میان سینه ی تو شبیه شمع برای تو آب شد دل ما نوای ناله ی "هَل مِن مُعینِ..."ندبه ی تو بگو که می شود این جمعه نیز شامل ما محرم و رمضان، یا که عید...فرقی نیست همیشه تشنه ی اشک است و روضه،محفل ما @hosenih چِقَدر گریه برای حسین می چسبد به جای روح دمیدند اشک در گِل ما ▪️ ▪️ "بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد" شده است مصرعی از روضه ی تو،قاتل ما... شاعر: @hosenih
های و ✔️ با سلام خدمت زائرین محترم حسینیه 📢 با توجه به حجم بالای مطالب و ضرورت دسترسی آسان تر به اشعار، پیشنهاد می کنیم مورد نظر خود را لمس نمایید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ✅ پنجم شوال: (ورود حضرت مسلم به کوفه) ✅هشتم شوال: ✅پانزدهم شوال: ✅هفدهم شوال: سالروز ✅بیست و پنجم شوال: مناسبت های خرداد ماه ✅ سوم خرداد: ✅ چهاردهم خرداد: موضوعات پُر بازدید ✅ اشعار اول مجلسی: ✅دیگر موضوعات: 👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 های و @hosenih
گل نحیف خنده‌ام؛ جهان و داس و یوغ‌ها رسانه‌ها که پر شد از جعل خبر، دروغ‌ها نشسته ام به مضحکه سکوت پیش مرگ را من و عروسکم فقط؛ شما و کل بوق ها! شاعر: @hosenih
🌹برای گل‌های خونین افغانستان🌹 دختران در کلاس درس اند و مرگ و وحشت دوباره مهمان است دشت بَرچی است یا که کرببلا ؟ عید فطر است یا که قربان است؟ غرق در خون و خنده ای بر لب دست و پا میزنند این همه گل یک نفر پاسخی به ما بدهد مرد میدان کجاست در کابل؟ پس چرا ساکت اند نامردان؟ در هیاهویشان جوابی نیست علتش هم که خوب معلوم است چشم های شما که آبی نیست عالم از ظلم و کینه پر شده است سینه ها مملو از هزاران درد ای پناه تمام مظلومان منجی آخر الزمان برگرد شاعر: حجت الاسلام @hosenih
🌹برای گل‌های خونین افغانستان🌹 بهار با غزلى سرخ پشت پرچين است بخوان كه داغ شقايق هميشه سنگين است نگاه خيره تزوير چون شقاوت شب- به دشت برچىِ آلاله هاى رنگين است @hosenih مگر نه اينكه خزان تيغ بر بهار كشيد بهار را چه كند آن دلى كه خونين است؟ كدام غصه پدر را به سوگ سرخ نشاند؟! كدام قصه، بگو شرح ماجرا اين است! به دست خاك سپرد آن همه شقايق را كجاست جان پدر؟ آه دست گلچين است! كنار ماهِ خدا، ماه خويش را بخشيد به دست بى رمقش ربّناى آمين است @hosenih زبان گرفته پدر رو به ماه كابلى اش مسير سرخ شهادت چقدر شيرين است! قسم به منتقم خون اين كبوترها نگاه زخمى كابل سوى است شاعر: @hosenih
دلداده ایم و در صف عشاق حیدریم(ع) آزاده ایم و پیرو زهرای اطهریم (س) بعدازخدا که هرچه به ما داد لطف اوست مدیون لقمه ی پدر و شیر مادریم @hosenih تا حق مرام ماست ، سعادت بنام ماست ما وارثان سیره ی آل پیمبریم (ص) جان برکفان جبهه حقّیم وچون حسین(ع) آماده ی گذشتنِ از جان و از سریم ای غزّه ، استوار بمان ،حق گرفتنی ست ما یارمان خداست و از خصم برتریم @hosenih ای قدس ، ما به جان سلیمانیِ عزیز آماده باش ، منتظر امر رهبریم (مد) یاد آوری کنید به کفّار صهیونیست ما وارثان حیدر و سردار خیبریم شاعر: @hosenih
به زودی سال های شوم ما تحویل خواهد شد دکان حیله و کفر و ریا تعطیل خواهد شد در آن روزی که صبر آسمانی ها به سرآید جواب تیرهاشان موشک سجیل خواهد شد مسلمانی که پای اعتقادش جان سپر کرده برای عشق پاکش مثل اسماعیل خواهد شد بگو جولان اگر دادید در این سرزمین، روزی... به گور دسته جمعی شما تبدیل خواهد شد مسیر قدس، از کرب و بلا رد می شود؛ آری که راه "حاج قاسم" عاقبت تکمیل خواهد شد بنا بر پیش بینی، قدس مال ماست یک روزی و این پایان کار قوم اسرائیل خواهد شد شاعر: @hosenih
بانیِ دارالشفای حضرت عیسی؛ علیست(ع) در کنار نیل، تنها ناجیِ موسی علیست(ع) شد قسیم النّار والجنه، خدایا در بهشت- همنشینش کن مرا، چون جنّة الأعلی علیست(ع) @hosenih حک شده در هر ورق از نامۂ اعمال من صاحب مُهرِ شفاعت؛ صاحبِ امضا علیست(ع) هست حبّ فاطمه(س) برگ تردد از صراط بهترین برگ امان در دست مولانا علیست(ع) حرف هایش وحیِ مُنزل، سیره اش تفسیرِ نور اصلِ قران است! حمد و قدر و أنزلنا علیست(ع) وصف حالش هست «أکملتُ لکم» تا «هَل أتی» سوره سوره آیه آیه خط به خط حق با علیست(ع) @hosenih شیعۂ اهل غدیرِ خم! تو خاطر جمع باش چون که میزانِ خدا در حشر، ذکر یاعلیست(ع) در دو دنیا دم به دم دارد هوایت را، نترس... غم نخور هرگز أمیرالمؤمنینت تا علیست(ع)! شاعر: @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ می‌نویسم رویِ هر دیوار واویلا حسین می‌نویسم با لبی خونبار واویلا حسین هرقدم تکرار در تکرار واویلا حسین می‌نویسم زیرِ این آوار واویلا حسین وای از کوفه از این آزار واویلا حسین من که دنیایم تویی ؛ معنایِ دنیایم علیست من که غمهایم تویی آشوبِ شبهایم علیست دردِ امروزم تویی اندوهِ فردایم علیست آمدم در کوفه و گفتم که آقایم علیست بارها گفتم علی ، اینبار : واویلا حسین @hosenih از علی گفتم ولیکن قلبِ طفلانم شکست از علی گفتم ولی یک سنگ دندانم شکست از علی گفتم ولی پهلوم میدانم شکست آنقدر خوردم که این بازویِ بی جانم شکست میزنم با دستِ بسته زار واویلا حسین دستگیرم کرده‌اند از بام میبینم تو را با تَنی پُر خون همین احرام میبینم تو را می‌رسی با دختری آرام میبینم تو را بِینِ کوفه در میانِ شام میبینم تو را آه آه از زینب و انظار واویلا حسین کوفه و در سینه‌ها بُغضِ غدیرش را ببین وایِ من زنجیرهای سخت‌گیرش را ببین کوچه‌ها را بامهایش را اسیرش را ببین بوریایش را ببین تکه حصیرش را ببین دارم اینجا قبلِ تو یک کار : واویلا حسین جز غمت اینجا کسی دیشب پناهم داد نه غیر طوعه هیچ کس در خانه راهم داد نه پاسخی بر التماسم بر نگاهم داد نه نه به من ، جا بر دو طفل بی گناهم داد نه دخترم را بر حرم بسپار واویلا حسین هرکه اینجا بود_ حتی اندکی_ میزد مرا آن یکی می‌بُرد من را این یکی میزد مرا پیرمردی میکشید و کودکی میزد مرا کاشکی جایِ یتیمت کاشکی میزد مرا دخترت هست و شب است و خار واویلا حسین یک نفر آمد نوک نیزه به پهلویم کشید یک نفر با چکمه‌اش بدجور بر رویم کشید خنجرش را کافری آمد به اَبرویم کشید حلقه‌ی زنجیر آورد و به بازویم کشید ناله‌ام شد با تَنی خونبار واویلا حسین مَردم اما گریه‌ام تقصیرِ تیرِ حرمله است جانِ تو ذهنم فقط درگیرِ تیر حرمله است بین کوفه صحبتِ تاثیرِ تیر حرمله است گرچه عُمری تیر دیدم ، تیر ، تیر حرمله است دیدم و گفتم ولی دشوار واویلا حسین @hosenih جان من حتی برای آب اینجا رو مزن یا برای کودکی بی تاب اینجا رو مزن شرمگین از مادری بی خواب اینجا رو مزن پیش این لبخندها ارباب اینجا رو مزن رو مزن ، آبی ولی بردار واویلا حسین آب نه از صبح تا حالا فقط غم خورده‌ام آتش و سنگ و عصا و نیزه درهَم خورده‌ام هرچه خوردم کم نیاوردم ولی کم خورده‌ام با دو دستِ بسته سیلی‌های محکم خورده‌ام وای من از کوچه و بازار واویلا حسین ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ کوفه دل بستگی اش را به تو ابراز نکرد در زدم خانه به خانه ، احدی باز نکرد خسته از راه ، دعا کن به دو راهی نخورد هیچ مردی به در بسته الهی نخورد @hosenih غیر از این طوعه در این شهر ندیدم مردی کاش می شد به تو پیغام دهم برگردی کاش می شد به تو پیغام دهم ، کوفه نیا به علی اصغر شش ماهه قسم کوفه نیا دیدن حرمله دلشوره به جانم انداخت جمله ی ” کوفه نیا ” را به زبانم انداخت پینه ی مُهر به پیشانی شان توطئه بود قول این طائفه ی چرب زبان توطئه بود پشت پای بدی از دوست نماها خوردم زخم از نیزه ی تکفیر به فتوا خوردم سر به دیوار غریبی نگذارم چه کنم ؟! دست دشمن پسرانم نسپارم چه کنم ؟! کوچه کردی شده کارم ، همه رفتند حسین ! راه برگشت ندارم ، همه رفتند حسین ! حق اولاد علی نیست چنان بی مِهری گریه ام بند نمی آید از این بی مِهری روضه هایم به تو بسیار شباهت دارد اشکم از غربت گودال شکایت دارد در دل خاک ، دلم خون جگرت می ماند سر دروازه سرم منتظرت می ماند @hosenih سر دروازه رسیدی ، طلب باران کن با لب تشنه مرا فاتحه ای مهمان کن غم نخور ! چون که شنیدی به پرم سنگ زدند به فدای سر زینب به سرم سنگ زدند ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
✅ امروز (۵ شوال) ▪️سالروز ورود حضرت مسلم بن عقیل(ع) به کوفه می‌باشد.
مژده!؛ زمانِ محوِ اسرائیل، نزدیک است بر اهلِ عصیان، بارشِ سجیل، نزدیک است روزی که در آن، با ظهورِ منجیِ عالَم، ظلم و تعدی، می‌شود تعطیل، نزدیک است روزی که، با تطهیرِ هرچه ظلم، از این خاک، آتش، به بستان می‌شود تبدیل، نزدیک است آن‌دم که، کارِ فتحِ قدس و مسجدالاقصی، با خونِ یاران، می‌شود تکمیل، نزدیک است ای اهلِ ایمان!، متحد باشید!، پیروزی، بعد از گذشتن، از خروشِ نیل، نزدیک است این وعده‌ی شیرین، محقق می‌شود، حتماً: روزِ بزرگِ محوِ اسرائیل، نزدیک است شاعر: @hosenih
به مناسبت آخرش این خاک ایوانش طلایی می‌شود گنبد و گلدسته های باصفایی می‌شود این حرم با چار گنبد می شود بیت الحسن هرکسی اینجا بیاید مجتبایی می‌شود پنجره فولاد اینجا چه قیامت می‌کند واقعاً اینجا عجب دارالشفایی می‌شود نقشه‌ی این صحن را باید که از زهرا گرفت نقشه را مادر دهد وه چه بنایی می‌شود گنبد صادق ضریح باقر و صحن حسن پرچم سجاد، دارد دل هوایی می‌شود! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم به مناسبت ▶️ ما در این دنیا پی جاه و جلالی نیستیم اهل شکوه کردن از رنج و ملالی نیستیم پخته ی عشقیم، در دوران کالی نیستیم با محمد جاودانیم و زوالی نیستیم خورده بخت ما گره با رحمة للعالمین ذکر طوفانی ما یا رحمة للعالمین از همه سیریم الا رحمة للعالمین ظرف مان خالی شود هم دستْ خالی نیستیم @hosenih ما اگر در راه پر نور ولایت مانده ایم با دعاهای محمد پر صلابت مانده ایم با عنایت زیر باران محبت مانده ایم تشنه و بی کس زمان خشک سالی نیستیم گشته ایم از لطف احمد آشنای اهل بیت مبتلای احمدیم و مبتلای اهل بیت بچه های ما همه یک جا فدای اهل بیت قوم سلمانیم، قوم بی کمالی نیستیم جان احمد در حقیقت هست جان فاطمه در دو عالم هست شیعه در امان فاطمه ما نمک گیریم... محشر در جنان فاطمه... ... غیر کوثر در پی جام حلالی نیستیم شیخ آورده حدیثی را که از پیغمبر است: از صراطِ روز محشر رد شدن دردسر است برگ تضمین عبور از آن ولای حیدر است غافل از این نقل زیبای امالی نیستیم ¹ باطن سیر به سوی حق همان سیر علی است بیشتر از ما خدا گوینده ی خیر علی است هر کجا باشیم راه حق مگر غیر علی است؟! حق مداریم و پی هر قیل و قالی نیستیم ذاکر عشقیم با قرآن، اسیر احمدیم آیه آیه راوی خط غدیر احمدیم با برائت از سقیفه در مسیر احمدیم پیرو آن دو خبیثِ لاابالی نیستیم پیر عشقیم امتحان عاشقی پس داده ایم نام حیدر که وسط باشد همه آماده ایم عبد دربار نجف هستیم، رعیت زاده ایم ما علی داریم بی مولی الموالی نیستیم شمس تابان امامت منجلی باشد بس است یک ولی الله در عالم ولی باشد بس است نائب صاحب زمان سید علی باشد بس است با ولی باشیم در راه ضلالی نیستیم هم چنان پای همان قول و قرار سابقیم در نگهداری از این مکتب سراپا عاشقیم راوی دین با روایات امام صادقیم غیر از این شیوه پی کسب تعالی نیستیم می رسد بوی غریبی از مدینه با نسیم در کنار گنبد و ایوان طلای یک حریم طرح صحن جامع شیخ الائمه می کشیم بی خیال آن حریم و آن اهالی نیستیم @hosenih آخرش این فتنه را از ریشه در می آوریم حرف آل الله باشد بال و پر می آوریم سر بخواهند این قبیله کوه سر می آوریم بنده ایم و اهل ترک امتثالی نیستیم عاقبت همدرد یار بی قرینه می شویم دسته جمعی کارگرهای مدینه می شویم مرهمی کوچک برای زخم سینه می شویم منتظر هستیم، اهل بی خیالی نیستیم ⏹ ۱. شیخ طوسی در کتاب امالی از پیامبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) نقل می کند: هنگامی که روز قیامت می شود و صراط بر روی جهنم نصب می گردد. هیچ کس نمی تواند از روی آن عبور کند مگر اینکه جوازی در دست داشته باشد که در آن ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) باشد و این همان است که خداوند می گوید: «و قفوهم انهم مسئولون» © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت گریه در گریه با خودم گفتم جان افلاک پشت پنجره‌هاست آی مردم تمام هستی ما در همین خاک، پشت پنجره‌هاست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت ▶️ من از هجر مدینه سالها "بی تاب" و "غمدیده" م چنان مشتاق هستم که شبی خواب حرم دیدم عجب خواب دل انگیزی عجب رویای شیرینی بقیع باصفا را نیز با چشم خودم دیدم @hosenih به جای شرطه ها که اکثرا دست بزن دارند مبادی ورودی خادمان محترم دیدم به کام ساجدین اما به نام مسجد السجاد به نام باقرالعلم النبی دارالقلم دیدم تلالوهای بیت الصادقش از دور پیدا بود علی رغم همیشه در بقیع اش خاک کم دیدم شبستان در شبستانش بهشتی خارق العاده شکوه گنبد و گلدسته را در هر قدم دیدم هر آن که رفت از باب الحسن با دست پر برگشت گدایی را متموّل دم باب الکرم دیدم گمان کردم شب شعری برای مجتبی برپاست میان صحن دعبل را کنار محتشم دیدم نه تنها من شدم مست از طواف مرقد پاکش به دور مرقد ام البنین رقص علم دیدم پس از یک عمر حسرت نذر خاتون عرب آخر ضریحی با النگوی عروسان عجم دیدم برای مادران پا به ماه زائر خسته سر هر کوچه ای یک مرکز امداد هم دیدم @hosenih نفس بند آمد از فرط تماشای حرم در "دم" دوباره لطف صاحبخانه را در "بازدم" دیدم کشید از خاک بیرون مجرمان را مهدی کرار و من بیچاره گی را در نگاه متهم دیدم ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت ▶️ در ماتم سرچشمه های پاکیِ خاکی خون می چکد از زمزم افلاکیِ خاکی روی دلم حک می کنم..،حکّاکیِ خاکی : " قربان آن چار آفتاب خاکیِ خاکی " هفت آسمان از داغ این ها خون دل خورده خاک بقیع افلاک را در غم فرو بُرده وارد شدن در وادی طور خدا سخت است از پشت نرده دیدن آئینه ها سخت است تنهایی ارباب های با وفا سخت است گریه کنی اما بدون سر،صدا..،سخت است گریه کنانش آستینی در دهن دارند اینجا نگهبان هایشان دست بزن دارند @hosenih سهم دل عاشق به جز نامهربانی نیست زوّار را قدر سلامی هم امانی نیست از گنبد و گلدسته و ایوان نشانی نیست بال کبوترها نباشد..،سایبانی نیست مانند این غم هیچ داغی را نخواهی دید جز ماه در شبها چراغی را نخواهی دید دست بلا بذر جدایی را نکارد کاش دشنه برای قلب شیعه برندارد کاش خاک بقیع اندوه بی حد را نیارد کاش از ابرهای آسمان باران نبارد کاش وقتی بباری کار ما مشکل شود باران قبر امامان غریبم گِل شود باران تا کِی گلوی ما اسیر آهِ غم گردد ای کاش یک ذرّه از این اندوه کم گردد انگشتری مادرم نذر حرم گردد تا صحن و ایوانِ "حسن جانم" علم گردد باید غریب خویش را یاری کنم آخر باید برای مجتبی کاری کنم آخر شهر نبی آلِ عبا را زجر سختی داد بعد از پیمبر مرتضی را زجر سختی داد ناموس شاه لافتی را زجر سختی داد پس‌کوچه هایش مجتبی را زجر سختی داد این بغضِ سنگین سالیانی در دلم مانده فرزند زهرا مثل مادر بی حرم مانده این خاک را آخر حسن آباد می سازیم منبر به نام باقر و سجاد می سازیم ایوان طلا و پنجره فولاد می سازیم صحنی شبیه صحن گوهرشاد می سازیم شب های جمعه "ناحیه" با آه میخوانیم مانند مشهد "آمدم ای شاه" میخوانیم باد موافق زلف شب را گیس خواهد کرد تصویر مرقد چشم ما را خیس خواهد کرد دارالقلم را رهبرم تاسیس خواهد کرد هر ساعتش علامه ای تدریس خواهد کرد پایان هر درسی سلام و روضه ای برپاست با نام صادق در مدینه حوزه ای برپاست بالای گنبد بال و پرها باز می ماند سجاده ی خونین‌جگرها باز می ماند راهِ حرم وقت سحرها باز می ماند زُوّار می آیند و درها باز می ماند در دست هر خادم گُلاب و جام می بینیم نقاره زن ها را به روی بام می بینیم @hosenih باید پری از شهپرِ باب الحوائج ساخت حوضی به نام اصغرِ باب الحوائج ساخت تمثال مَشکی سردر باب‌الحوائج ساخت صحنی به نام مادر باب‌الحوائج ساخت در مضجع ام البنین ریحانه می ریزیم پائین پایش طرحِ "سقاخانه" می ریزیم روضه که می خوانی بگو هی آب،آب آنجا روضه بخوان از تشنگی بی حساب آنجا زنجیر میبینی بگو وای از طناب آنجا تا آب نوشیدی بگو وای از رباب آنجا سقّا کنار علقمه قدّش هلالی شد سهم رباب از آب،تنها مشکِ خالی شد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت ▶️ زائرت هر روز تنها آفتاب است ای بقیع آفتاب ازدیدنت قلبش کباب است ای بقیع از تو پیدا غربت اولاد زهرای بتول (س) درتو پنهان گنجهای بوتراب(ع) است ای بقیع @hosenih بس که آزردند گلهای رسول الله(ص) را سهم ما از گلشن زهرا(س) گلاب است ای بقیع رازها در سینه داری از ذوی القربی ، بگو روضه خوانی کن که وقت انقلاب است ای بقیع ازشب دفن حسن(ع) ازتیر وتابوت وبدن در دلت اندوه ورنج بی حساب است ای بقیع ای مدینه درد ما از پشت در آغاز شد درد ما دست امامی درطناب است ای بقیع درد ما محرومیِ دنیاست ازاحسان وعدل درد مامهجوریِ اسلام ناب است ای بقیع برج شیطان در کنار کعبه قدافراشته درتو قبر قبله دلها خراب است ای بقیع @hosenih فتنه ی آل سعود و نقشه ی قوم یهود بعد ازاین باجهد ما نقش ِ برآب است ای بقیع شب گذشت ونوبت نور آمد و صبح ظهور عالمی درانتظار" آفتاب " است ای بقیع ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ صبا تو که سحر از کوی ما گذر داری.. خبر ز گریه‌ی عشاق در سحر داری به گردن تو فتاده همیشه زحمت من ببر سلام مرا تا بقیع پیش حسن @hosenih بگو که ای شه بی کس گدای دربه دری... پیام داده به این آستان به خون جگری... که قبر خاکی تو گرچه آتش دلهاست غریب ماندن تو باطناً به گردن ماست.. مگر نه اینکه تو در قلب ها حرم داری به قلب سینه زنان گنبد و علم داری مگر قرار نشد کمتر اشتباه کنیم برای خاطر عشق تو کم گناه کنیم بکاء ما همه تبدیل بر تباکی شد مزار تو به دل شیعه نیز خاکی شد به جای تو سوی آتش شتاب کردم من به سهم خود حرمت را خراب کردم من کریم هستی و عالم به تو بدهکارند تو بی حرم شدی اما همه حرم دارند حرم نداری نه! تو حرم نخواسته ای ز روزگار خودت غیر غم نخواسته ای بقیع سینه زن روضه های افلاکی ست بقیع روضه‌ی مکشوف چادر خاکیست گلاب یعنی تو، اضطراب یعنی تو و بعد فاطمه خانه خراب یعنی تو زحلقه ی تو همان کودکی نگین افتاد همینکه مادرتان پشت در زمین افتاد به باغ عاطفه ها بی امان شرر می‌رفت به روی شاخه گلی پای چهل نفر‌ می‌رفت @hosenih به کینه ی دلشان هیچ دست رد نزدند دگر به هیچ زنی اینچنین لگد نزدند امان ز غربت تو پای غم محک خوردی.. تو قبل فاطمه در کوچه ها کتک خوردی.. ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت ▶️ در بقیع قبر حسن آوار شد هرچه شد بین در و دیوار شد آسمان شهر یثرب تار شد هرچه شد بین در و دیوار شد صحن اینجا کمتر از جنت نبود (بشکند دستی که ویرانش نمود) چشم اهل‌البیت گوهر بار شد هرچه شد بین در و دیوار شد @hosenih قبر فرزندان زهرا شد خراب روزها تابد بر آنها آفتاب بیت‌الاحزان قصّه اش تکرار شد هرچه شد بین در و دیوار شد اشک خون میریزد از چشم ترم مثل مادر شد حسن هم بی حرم تربتش بی خادم و زوار شد هرچه شد بین در و دیوار شد آن بقیع با صفا یادش به خیر آن ضریح دلربا یادش به خیر از جفا پامال آن گلزار شد هرچه شد بین در و دیوار شد چار قبر نازنین یادش به خیر تربت ام‌البنین یادش به خیر حال با خاک زمین هموار شد هرچه شد بین در و دیوار شد چادر مادر اگر خاکی نبود اینچنین قبر پسر خاکی نبود هر چه بر آل نبی آزار شد هرچه شد بین در و دیوار شد دومی باب جسارت را گشود قصد نبش قبر زهرا را نمود خون به قلب حیدر کرار شد هرچه شد بین در و دیوار شد با همان دستی که زهرا را زدند شعله بر کاشانه مولا زدند قبر فرزندانشان آوار شد هرچه شد بین در و دیوار شد در همین جا نیمه‌ی شبها علی ناله میزد از غم زهرا علی بعد زهرا بی کس و بی یار شد هرچه شد بین در و دیوار شد در همین جا پیش چشم مرد و زن تیر باران شد تن پاک حسن مثل مادر پیکرش خونبار شد هرچه شد بین در و دیوار شد از همین جا دود و آتش پا گرفت کربلا دامان دخترها گرفت عمه سادات کارش زار شد هرچه شد بین در و دیوار شد @hosenih گر نمی‌شد کشته محسن پشت در اصغری در خون نمیزد بال و پر تیر کین هم‌دست با مسمار شد هرچه شد بین در و دیوار شد پای زهرا باز شد در کوچه ها بسته شد دستان زینب از جفا از همین‌ جا راهیِ بازار شد هرچه شد بین در و دیوار شد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم با اشاره به سلحشوری مردم ▶️ آن مقام منیع میخواهم لطف حق را جمیع میخواهم بارگاه رفیع میخواهم طوف کوی بقیع میخواهم برترین کعبه ی معلا را آسمانی ترین مصلا را کعبه و قبله ی ولاست بقیع بخدا جنتِ خداست بقیع در شرف همچو کربلاست بقیع مضجع پاک هل اتاست بقیع در مزارِ بقیع، یاسِ نهان... روز و شب زائرش امام زمان @hosenih اوست آگه، دلِ گرفتارش وز غبار غمش، ز اسرارش روز و شبهاست خود عزادارش بسته دربش بروی زُوارش داغِ تخریب، اضافه شد بر آن که عیان است درد ما در آن ای فدای بقیع جان و سرم آید از یار اینچنین خبرم شیعه با یاریِ امامِ کرم سازد آنجا چهار صحن و حرم زائرِ مجتبی شویم همه راهیِ کربلا شویم همه هدمِ دشمن چه زود می بینیم ختمِ آل صعود می بینیم ذبحِ ایل یهود می بینیم خصم را در فرود می بینیم روزهای قیام نزدیک است انتقام امام نزدیک است □ □ □ زخمِ غزه اگرچه سر واکرد انتفاضه دوباره غوغا کرد نهضت قدس را شکوفا ‌کرد فرصت شیعه را مهیا کرد مقصد شیعه مسجدالاقصاست راهِ قدس شریف کرب و بلاست رو بسوی فناست اسرائیل قاتلش کربلاست اسرائیل خانه اش بی بقاست اسرائیل ظلمِ در انتهاست اسرائیل نیروی هسته ای مقاومت است موشکِ قاسم، عینِ مرحمت است ما کمیل از نیاز میخوانیم ندبه ای در حجاز میخوانیم در فلسطین نماز میخوانیم روضه با رمز و راز میخوانیم ما که لب تشنه ی اشاراتیم منتظر بهرِ یا لثاراتیم @hosenih چون رسد صاحبِ پناه و امان تکیه بر کعبه میزند به عیان روضه خوان میشود امام زمان روضه ی اِنَّ جدّیَ العطشان ندبه خوان بر همه خبر بدهد وَ اَنابن الحسین سر بدهد آن حسینی که زیر پا مانده نیزه ها در تنش بجا مانده سرش از پیکرش جدا مانده اثرِ خنجر از قفا مانده تا که پیراهنش به غارت رفت خواهرش، دخترش، اسارت رفت ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e