با سلام خدمت #زائرین محترم #حُسینیه
📣بنا به درخواست و مطالبه عده کثیری از مخاطبین گرامی، کانالهای اشعار آیینی حسینیه (علاوه بر تلگرام و ایتا) در روبیکا نیز فعال شد:
✅کانال اشعار آیینی حسینیه
در روبیکا:
🍃 https://rubika.ir/hosenih
✅کانال تک بیتی، دوبیتی و رباعی حسینیه
در روبیکا:
🍃 https://rubika.ir/dobeity_robaey
ضمناً از دیشب بیش از 30 دوبیتی و رباعی با موضوع #محکومیت_حادثه_تروریستی در حرم #شاه_چراغ_ع، در کانال دوبیتی به آدرس زیر منتشر شده است:
@dobeity_robaey
#وطن #جمهوری_اسلامی_ایران
#محکومیت_حادثه_تروریستی
برای خاک، برای شرف، برای وطن
برای خون شهیدی که ریخت پای وطن
برای عزّت ایران، برای ایرانی
که خطّوخال نیفتد به جایجای وطن
@hosenih
برای آن همه خونی که ریخت بر این خاک
برای آن همه جانی که شد فدای وطن
برای "گریهی هرروز مادران شهید"
برای "حسرت بابا"ی بچههای وطن
برای "فرّخی"و"عشقی"و"نسیم شمال"
برای بلبل مست غزلسرای وطن
برای ترک، عرب، لر، بلوچ، گیلک، کرد
برای هرکه دلش میتپد برای وطن
برای هرکه وطن را رها نکرد و نرفت
که گردوخاک نگیرد پر قبای وطن
برای جملهی "حبُّ الوَطَن مِنَ الایمان"
چه بیشازاین بنویسیم در ثنای وطن؟
برای این که بدانیم اوج خوشبختیست
که میشود ریههامان پر از هوای وطن
برای رقص جنون در میان آتشوخون
برای رد شدن از خویش در اِزای وطن
برای این که اگر خسته شد، زمین نخورد
که شانههای منوما شود عصای وطن
برای شاهرگ زیر تیغ رفتهی ما
اگر که خون بشود ضامن بقای وطن
@hosenih
برای این که اگر تنبهتن کفن بشویم
مباد بر تن ما جامهی عزای وطن
برای آن که میآید به یاری ایران
برای آخر شیرین ماجرای وطن...
شاعر: #مجتبی_خرسندی
🔅 اشعار آیینی حسینیه
👇👇👇👇
@hosenih
#محکومیت_حادثه_تروریستی در حرم #شاه_چراغ_ع:
ز خون پاک مردم، دامن خاک حرم تر شد
چه گلها در امان بارگاه شاه، پرپر شد
ترک خوردست دست مرد چینیبندزن، هر بار
صدای خندههای میهنش افتاد و لبپر شد
@hosenih
کجایی صاحب دنیا که این زخم ترک خورده
دهان واکرده و صحن حرم صحرای محشر شد
همان زخمی که روی سینهی ایران زد اهریمن
دهان وا کرده بود از قبل و با این ضربه بدتر شد
فلک، تقدیر این ایام ما را لالهگون چیده
چه داغی زد به دلها تا ربیعالاول، آخر شد
غمی در سینهی ما بود، عشق آمد دوایش کرد
فراق کربلا را یک شهادتنامه معبر شد
برای خواهرم یا خواهرت یا خواهران ما
دو کودک بر زمین غلتان، به خون آغشته مادر شد
برای مادر و کودک، که عشق آوردشان آنجا
به جای آن همه هشتگ که در دنیا مکرّر شد
بخوان از آن زنی که در زیارت خون پاکش ریخت
برای دخترش که در حرم پر زد، کبوتر شد
کبوترهای ایران را بدون بال میخواهند
برای بغض دیرینه پر پرواز پرپر شد
چرا حالا که جان داده، کسی از "زن" نمیگوید؟
چه شد فریاد "آزادی"؟ جهان هم لال هم کر شد!
دریغا نطفهی آشوب را با نام "زن" میکاشت
شعار "زندگی آزادی" اش آبستن شر شد
@hosenih
نمیبیند که از جای گلوله نور میبارد
نمیداند که از خون شهیدان خاکمان زر شد
شهادت در دفاعِ از حرمها آبروی ماست
حلب، شیراز، مکه، قدس... هرجا که مقدر شد
شاعران به ترتیب ابیات:
ریحانه ابراهیمزادگان، مجتبی ابوطالبی، فاطمه رجبی، نفیسهسادات موسوی، علی بهاری، مهدی عندلیب، مهدیه نژادابراهیم، فخرالسادات تقیزاده، طیبه محمودی، رباب کلامی، صهبا رحیمی
شاعران محفلِ تغزلِ #خانه_شعر_و_ادبیات
🔅 اشعار آیینی حسینیه
👇👇👇👇
@hosenih
#محکومیت_حادثه_تروریستی در حرم #شاه_چراغ_ع
باز از سوی ابلیس، رهِ کینه علَم شد
غمبارترین حادثه با تیرِ ستم شد
رگبارِ مسلسل سوی زُوّارِ حرم شد
چون شاهچراغ اُمتِ اسلام به غم شد
از اشکِ حرم، دشمنِ دین در خطر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
@hosenih
ای دشمن مغضوب، وطن جان و تنِ ماست
پیراهنِ خونینِ زیارت، کفنِ ماست
ایران، حرمِ آل حسین و حسنِ ماست
هر گوشه قدمگاهِ شهِ بی کفنِ ماست
این شورِ حسینی است، که اینجا به سر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
تا یاورِ ما لایتناهیست بدانید
ایران حرمِ امنِ الهیست بدانید
این مملکتِ شیعه گواهیست بدانید
مملو ز بسیجی و سپاهیست بدانید
این خاک مپندار، که در دامِ شر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
اینجا همه نسلِ پسرِ فاطمه هستند
این نسل، سپاهِ قدَرِ فاطمه هستند
واللهِ جوانان، سپرِ فاطمه هستند
خوبان و شهیدان، ثمرِ فاطمه هستند
خصمِ علی و فاطمه در درد سر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
ما سینه زنانِ حرمِ خونِ خدائیم
دلسوخته ی تشنه لبِ کرب و بلائیم
جان بر کفِ آن بی کفنِ راس جدائیم
همناله ی زهرا و علی، چون شهدائیم
آهِ دلِ زهرا، به گلوی سحر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد ور افتاد
@hosenih
عالم ز نوای سحرِ فاطمه گِریید
هر کشته ز داغ پسرِ فاطمه گِریید
هر دیده ز سوزِ جگرِ فاطمه گِریید
مهدی شبِ جمعه به برِ فاطمه گِریید
هنگامه ی تعجیلِ فرج زودتر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
شاعر: #محمود_ژولیده
🔅 اشعار آیینی حسینیه
👇👇👇👇
@hosenih
#محکومیت_حادثه_تروریستی
فانی نمیشود عشق، اکنون ادامه دارد...
لیلا ادامه دارد، مجنون ادامه دارد...
@hosenih
با یک نگاهِ دلبر، دل را زِ دست دادن،
در عشق، تا ابد این، قانون ادامه دارد...
عاشق اگر بمیری، فریادِ روشنِ عشق
حتی زِ خاکِ جسمِ، مدفون ادامه دارد...
...کشتارِ آدمیّت، سلّاخیِ حقیقت
در سِیرِ صبح و شامِ، گردون ادامه دارد...
با چشمِ دل نظر کن، از خونِ سرخِ یاران
بعد از چهارده قرن، جیحون ادامه دارد...
@hosenih
*پاشید بر جهان تا، ثابت کند به دنیا
کشتید، گرچه ما را، این خون ادامه دارد...*
شاعر: #عادل_حسین_قربان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#محکومیت_حادثه_تروریستی در حرم #شاه_چراغ_ع
بینِ پرافشانی هزار کبوتر
شد قلمِ این قصیده، قامت یک پر
دفتر شعر من است بال فرشته
جوهر شعر من است خون کبوتر
@hosenih
دست بریده گرفت دست مرا هم
تا بنویسم شکست، پشت برادر...
تا بنویسم حرم پناه ندارد
تا بنویسم امان ز غصه معجر
غربت آل نبی، ز غفلت مردم،
حرمله را راه داد غفلت دیگر...
فتنه فصل خزان و فتنه طوفان
آینههای حرم شکست مکرر
آن همه سنگ سیاه هرچه شکستند
آینهها بیشتر شدند منور
خون شهیدان چراغ و شاهچراغ است
آیه نور است بیت آل پیامبر
غرق شود بین خون این همه عاشق
فتنه تکفیری و منافق و کافر
فتنه به دشمن چراغ سبز نشان داد
تا مگر آتش زنند باز بر این در....
حضرت خیرالنسا گریست برایِ
سرخی چادرنماز مشکی مادر
اشک رباب و رقیه، اشک سکینه است
قطره خونی که ریخت از رخ خواهر
@hosenih
آن پسر هفتسالهای که به خون خفت
عاشق و همنام توست یا علیاصغر
حرمله در کف گرفت تیر و کمان را
آه دوباره هدف، سپیدی حنجر...
شاعر: حاج #سعید_حدادیان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#محکومیت_حادثه_تروریستی در حرم #شاه_چراغ_ع
بیخبر، بیپناه، کشته شدند
به کدامین گناه کشته شدند؟
همه پروانههای شاهچراغ
دور آن شعله، آه! کشته شدند
حرم امن است، امن، امّا آه
زائران را نگاه! کشته شدند
عاشقان نماز شام حرم
غرق در نور ماه کشته شدند
لحظۀ گفتن تشهّد بود
وسط «لا اله...» کشته شدند
زیر چادرنمازهای سفید
گیسوان سیاه کشته شدند
کودکان و عروسکان آنجا
به کدامین گناه کشته شدند؟
شاعر: #بهجت_فروغی_مقدم
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#محکومیت_حادثه_تروریستی در حرم #شاه_چراغ_ع
از خون شما دوام خواهیم گرفت
یکرنگی و انسجام خواهیم گرفت
امروز عزادار شماییم، ولی
فرداست که انتقام خواهیم گرفت
شاعر: #علی_سلیمیان
@dobeity_robaey
#محکومیت_حادثه_تروریستی در حرم #شاه_چراغ_ع
به رگبارِ ستم بستند، در باغِ حرم «دین» را
به خون خویش آغشتند چندین مرغ آمین را
بهپا خیزید ای فریادها! هنگام ماتم نیست
به بیرقها بدل سازید چادرهای خونین را
خبرها زرد، باورها همه خاکستری... پیداست
که باد از دور آوردهست این ایمان رنگین را
نخواهد کاشت بذرِ فتنه دیگر، خاک بیدار است
وطن زندهست، شب دیگر نگیرد جشن، تدفین را
دروغ و فتنه و تزویر... سمت کیستند اینها؟
اجابت کردهاند اینگونه نجوای شیاطین را
اگر چه قله یخ بستهست، رقص شعلهای در ماست
که با هر گام، بر هم میزند این برف سنگین را
تبی از نور میآید، زمان خواهد گرفت آن را
طنین سورۀ فتح است، شب خواهد شنید این را
شاعر: #مرتضی_حیدری_آل_کثیر
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مقاومت_اسلامی
مرد راهم، دل به دریا می زنم دریا که هست
شک ندارم نیل طغیان می کند ، موسی که هست
وارث طوفانم آری پس نمی مانم به جای
گیرم از دریا گذشتم ، سینه ی صحرا که هست
ای به شب سرمست ! صبحِ کعبه کم کم می دمد
گیرم از ما ناقه پِی کردی ، فَسَوّیها که هست
در شبِ قدری خروشیدی و فرق ما شکافت
صبح را از ما گرفتی ، ظهر عاشورا که هست
کربلا رفتیم و خون دادیم و جاویدان شدیم
سر به نی دادیم و کافی نیست سامرّا که هست
در یمن در شام در بحرین و ایران و عراق
هرچه از میدان مین گفتند گفتم پا که هست
نعره ی جاءالحقیم این دشت غُرّشگاه ماست
تا که بود این بود و خواهد بود اینسان تا که هست
وعده ی عشق است و می دانم که فردا مال ماست
عالمی با ما نمی ماند ؟! خدا با ما که هست
"یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور "
غم ندارم ، کانَ اَمرُاللّهِ مفعولا که هست.
شاعر: #محسن_ناصحی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#هشتگ های #ماه_ربیع_الثانی
✔️ با سلام خدمت زائرین محترم حسینیه
📢 با توجه به حجم بالای مطالب و ضرورت دسترسی آسان تر به اشعار، پیشنهاد می کنیم #هشتگ مورد نظر خود را لمس نمایید
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
✅ چهارم ربیع الثانی:
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_ع
✅ هشتم ربیع الثانی:
#امام_حسن_عسکری_ع_مدح
#امام_حسن_عسکری_ع_مناجات
#امام_حسن_عسکری_ع_ولادت
#امام_حسن_عسکری_ع_مدح_و_مناجات
✅ دهم ربیع الثانی:
#حضرت_معصومه_س_مناجات
#حضرت_معصومه_س_مدح
#حضرت_معصومه_س_شهادت
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_شهادت
موضوعات پُر بازدید
✅ اشعار اول مجلسی:
#اهل_بیت_ع_مدح_و_مناجات
#امام_حسین_ع_مناجات
#امام_زمان_عج_مناجات
#مناجات_اول_مجلس
#شب_جمعه
#دودمه #محاوره
✅دیگر موضوعات:
#روضه_را_تعطیل_نکنیم #حاج_قاسم_سلیمانی #شهید_محسن_حججی #جمهوری_اسلامی_ایران #استکبار_ستیزی #مرگ_بر_آمریکا #زیارت_کربلا #بیداری_اسلامی #امام_شناسی #اجتماعی_سیاسی #مقام_معظم_رهبری #امام_خمینی_ره #امام_و_رهبری #انقلاب_اسلامی #مقاومت_اسلامی #مدافع_حرم #مدافعان_حرم #عفاف_و_حجاب #اشک #صلوات #بصیرت #انتخابات #اخلاقی_و_اندرز #شهدا_و_دفاع_مقدس #شهدای_گمنام #راهیان_نور #شعر_اعتراضی #شعر_طنز #ویروس_کرونا #مدافعان_سلامت #شجرة_الملعونه #آل_سعود #یاد_مرگ #محکومیت_حادثه_تروریستی #محکومیت_اهانت_به_پیامبر_اعظم_ص #محکومیت_اهانت_به_امام_رضا_ع #عشق_مقدس
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
#هشتگ های #ماه_ربیع_الثانی
© آدرس کانال اشعار آیینی حسینیه در پیامرسان #روبیکا
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://rubika.ir/hosenih
May 11
#محکومیت_حادثه_تروریستی در حرم #شاه_چراغ_ع #بصیرت
برخیز که داغ دل خود باز بگوییم
از غصه ی مردان سرافراز بگوییم
از مادر و از کودک همراز بگوییم
از قلب ترک خورده ی شیراز بگوییم
هر اهل دلی سوخته از این غم و داغ است
شمع غم ما واقعه ی شاه چراغ است
تا صوت اذان پخش شد از حنجر آیات
تا عشق کمر بست به تسبیح و مناجات
در اوج ملاقات خدا، اشرف اوقات
آمد به حرم قاتلِ سرمست و سیه ذات
در ظلمت خود معرکه ی ظلم به پا کرد
رگبار به زوار حرم بست و جفا کرد
آن قاتل بی رحم چه فکری به سرش بود
کز سمت خیابان نه دی گذرش بود
از باب رضا آمد و ظلمی دگرش بود
در صحن جواد، آن سر بیدادگرش بود
«چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است»
این فتنه، از آشوب منافق صفتان است
ای آنکه در این آتش بی داد دمیدی
با کشف حجابت به کجا ها تو رسیدی؟
اینقدر از این موج بر آن موج پریدی
هی بوق زدی، ناله و فریاد کشیدی
هشدار! که همسنگر تو شمر و یزید است
بر گردن تو حرمت خون های شهید است
هم ایده ی قاتل شدی و فکر سیاهش
پاسخ بده آشوبگر! از کار تباهش
آن پیر زمین خورده که بوده است پناهش؟
آن کودک ده ساله چه بوده است گناهش؟
این داعشیان فکر زن و بچه ندارند
بی منطق و بی عاطفه و بی کس و کارند
ای بی خبر، از قبر و قیامت خبرت هست؟
از پنجه ی تدبیر و عدالت خبرت هست؟
بی عاطفه! از مهر و لطافت خبرت هست؟
از مادر و آغوش محبت خبرت هست؟
آن کودک و مادر ز بلا جام گرفتند
جان داده، در آغوش هم آرام گرفتند
یاران خراسانی! ای مردم مشهد
زوار گرانقدر و دل آشفته ی گنبد
پرسید دل از قدر شهیدان، سخن آمد
«تا یار که را خواهد و میلش به که باشد»
ماییم همه عاشق سلطان خراسان
ای کاش بیفتد سوی ما چشم شهیدان
این جمعیت آمد پیِ تکریم شهیدان
یکپارچه غم شد همه ی کشور ایران
تقدیم ره دین همه ی جسم و سر و جان
جان ها به فدای لب آن تشنه ی عریان
تشییع شد از سم ستوران بدن او
در سایه خورشید رها ماند تن او
شاعر: #سیدروح_الله_موید
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#محکومیت_حادثه_تروریستی در حرم #شاه_چراغ_ع
چه فرق می کند اینجا کجای ایران است؟
تمام وسعت ایران حریم ایمان است
بگو به هر که نگاه چپی به ما کرده
نگر به کاسه ی صبرم که رو به پایان است
شدیم یک «یَد واحد» که بی صدا هم نیست
میان پنجه ی ما اقتدار طوفان است
قسم به چادر خونین بر فراز حرم
که حرمت زن ما هم تراز قرآن است
که «آرشام»، «محمدرضا»، «علی اصغر»
به درس روضه رسیدند و امتحان، جان است
دخیل شاهچراغیم و داغ دل داریم
و پشت گریه ی ما خشم و عزم پنهان است
شاعر: #زهرا_آراسته_نیا
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#محکومیت_حادثه_تروریستی در حرم #شاه_چراغ_ع
لالههای شکفته در شیراز
عطر و رنگ بهار داده به باغ
رو به محراب نور وا شده، سرخ
گلِ گلدستههای شاهچراغ
بانگ خون و حماسه میآید
از گلوی حماسهخوانی ما
باز آواز کوچ پیچیده
در هیاهوی آسمانی ما
باد از باغ اشک زائرها
دستمالی سپید آورده
از مسیر کبوتران حرم
کاروانی شهید آورده
زن: شهیدیست بین چادر نور
مرد: آیینهای خدادادی
زندگی چیست؟ کودکی در خون
گاه امّا به نام آزادی
لالههای حریم شور و شعور
شعر خون خواندهاند با حافظ
آی زائر! زیارت تو قبول
به سفر میروی؟ خداحافظ
پر بکش رو به اوج، هموطنم
فارغ از دشمنان فرسوده
ما همه همدلیم و همقسمیم
آی زائر؟ خیالت آسوده
شاعر: #محمد_مرادی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#محکومیت_حادثه_تروریستی در حرم #شاه_چراغ_ع
غم است و هرچه بگویم از این قضیه کم است
نگو دروغ که راوی کبوتر حرم است
به بال خونی گلدستۀ حرم بنگر
از این شهادت صادق چه شاهدی بهتر
شکسته آینهکاری، عزا گرفته حرم
به دوش پیکر زوار را گرفته حرم..
کجاست آنکه تسلی دهد دل ما را
که غم گرفته دل احمد بن موسی را..
تفألی زدم و گریه کرد دیوان، گفت
شکسته سینۀ حافظ ز داغ ایران گفت:
«ز گریه مَردُمِ چشمم نشسته در خون است»
در این عزا دل حافظ غمین و محزون است
چه کردهاند که امروزِ ما پر از درد است
چه کردهاند که رخسارِ لالهها زرد است
در این زمانۀ سفله دگر دلی خوش نیست
و کام سعدی شیرینسخن، پر از تلخیست:
«دل شکسته که مرهم نهد دگر بارش؟
یتیم خسته که از پای بر کَنَد خارش؟»
حریم دوست همیشه محل احرام است
گلوله خورده ببین کودکی که بینام است
گلوله خورده خدایا سرور و سبزی باغ
گرفته شاهِ خراسان عزای شاهِ چراغ
و خادمی که از این داغ شعلهور شده بود
شهید بود و در آن دم شهیدتر شده بود
گلوله خورده در این بین نخبۀ ایران
آهای نخبهپرستان کجاست غیرتتان..
گلوله خورده زن مهربانِ آبادی
کجاست مدعی حُقّۀ «زن... آزادی»
گلوله میزند و سینه منفجر شده است
دوباره درد در این خِطّه منتشر شده است
مباد مرثیه ما را اسیر غم سازد
حماسۀ شهدا را مباد کم سازد
و روی سرخ شقایق مباد زرد شود
و خون گرم شهیدان مباد سرد شود
به دشمنان قسم خورده حرف ما این است
که ضرب سیلی مردم مهیب و سنگین است
شاعر: #سیده_فرشته_حسینی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#جمهوری_اسلامی_ایران
آهای اُمت اسلام ! بهر پیروزی
دخیل چادر دخت رسول اکرم باش
شاعر: #علی_اکبر_لطیفیان
@dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#شهید_آرمان_علیوردی
سریست روی تنم سبز، خوب میدانم
به خون سرخ شهید وطن بدهکارم
شاعر: #علی_سلیمیان
@dobeity_robaey
#اخلاقی_و_اندرز #بیداری_اسلامی
#حدیث_نفس #انقلاب_اسلامی
#بصیرت
راه از بیگانه می جستیم ، آخر گم شدیم
خانه ی خود را نمی دیدیم و سر در گم شدیم
کوچه ی تاریخ ما تکرار خود ناباوری است
ما مکرّر ما مکرّر ما مکرّر گم شدیم
پایمان در مسجد اما دستمان بر جام بود
بی وضو در کوچه ی الله اکبر گم شدیم
ای یتیم خانه ی همسایه از ما دور شو
فقر پیدای تو را دیدیم و در زر گم شدیم
با علی بودیم ، تا وقتی علی عمّار داشت
شهر را گشتیم امّا بی ابوذر گم شدیم
با شهیدان تا کنار جبهه آری بوده ایم
خط در آتش ماند و ما سنگر به سنگر گم شدیم
ما گلوی زخمیِ بی سیمِ بی فرمانده ایم
حاج قاسم! حاج قاسم! ما که دیگر گم شدیم
تا شهیدان بینمان بودند مقصد گم نبود
بی شهیدان یک به یک معبر به معبر گم شدیم
ای برادر! عشق - این آتش - دلیل راه بود
هرچه در ما بیشتر افروخت کمتر گم شدیم
شاعر: #محسن_ناصحی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#محکومیت_حادثه_تروریستی در حرم #شاه_چراغ_ع
سینما نه، پارک نه، بازار نه،...
از حرم ها دشمنان ترسیده اند
چونکه تنها راه پیروزی ما
در توسل به ائمه دیده اند
شاعر: #علی_اصغر_یزدی
@hosenih
#امام_حسن_عسکری_ع_ولادت
پری برای مناجات نیمه شب بدهید
نگار آمده پس باده روی لب بدهید
مرا همیشه فقیر الحسن لقب بدهید
مرا ز قوم بنی سامرا نسب بدهید
سرم که گرم تو شد خوب و سر به راه شدم
مسافر سفر "سُرِّ مَن راه" شدم
خوشم که محمل لیلی رکاب داد به من
مجال دیدن رویش به خواب داد به من
خمار بودم و ساقی شراب داد به من
شرابی از نجفِ بوتراب داد به من
که از نجف بروم سامرا و هو بکشم
حدیث عشق تو را به هزار سو بکشم
دلم به گیسوی تو بسته است وا نکنی
جدا شدم ز همه تا مرا رها نکنی
نیاید آنکه مرا خاک زیر پا نکنی
بگو چکار کنم گر مرا دعا نکنی
حرام باد نفس گرکه نیست پای شما
مباد سر به تنم گر نشد فدای شما
خدا نوشت خدایی کنی و سر باشی
برای من، منِ بی دست و پا پدر باشی
به شیعیان گرفتار خود سپر باشی
امام مفترض الطاعة بشر باشی
من آمدم به سویت از سوی ملیکه قم
مرا پناه بده ای امام یازدهم
تمام مردم ایران تب شما دارند
امید پر زدن سمت سامرا دارند
چه اشتیاق عجیبی به آن هوا دارند
به دل هوای ضریح جدید را دارند
پرم بده روی آن گنبدی که خورشید است
کسی شبیه تو آقا کجا و کی دیده است
خراب شد حرمت باز زود احیا شد
درِ حرم بروی خیل زائران وا شد
دوباره دور تو از زائران چه غوغا شد
ز نور گنبد تو کل شهر زیبا شد
میان صحن از بغض سینه میسوزد
دلم برای غریب مدینه میسوزد
اگرچه یک حسن فاطمه حرم دارد
ولی یکی دگرش غم بروی غم دارد
نه گنبد و نه ضریح و نه یک علم دارد
و صحن خاکی او اشک و روضه کم دارد
برای غربت او تا ابد سخن دارم
هرآنچه را که خدا داده از حسن دارم
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_عسکری_ع_ولادت
ما گداییم گداییم گدای دو حسن
زیر دین کرم و لطف و عطای دو حسن
وای اگر نان خور هر بی سر و پایی بشویم
روزی ما گره خورده به وفای دو حسن
زنده و مرده ی ما فرق ندارد فردا
اگر امروز نمیریم برای دو حسن
تا فدایی سر قاسم و مهدی هستیم
هست پشت سرمان دست دعای دو حسن
تا ابد هر چه خلیفه است فدای علی و
تا ابد هر چه کریم است فدای دو حسن
با حسن های علی تا که رفاقت داریم
همه جا تا ابد آقایی و عزت داریم
باز هم معجزه ، در دل هیجان می آید
در جهان عطر دل انگیز جنان می آید
این چه سری است که امشب به مشام جانم
عطری از نیمه ماه رمضان می آید
کینه توزان جمل زیر لحد پوسیدند
در عوض باز حسن جان به جهان می آید
چه گنهکار چه مومن همه مهمان هستند
حضرت ِ خیرسان ِ همگان می آید
به زمین کرده قدم رنجه شهنشاهی که
وقت مدحش ،قلم شعر به جان می آید
باز طوفان بلا را زده پس کشتی دین
آمده یازدهم مرشد جبریل امین
نیست غم گر نکند دست کسی وا گره ام
نوکر حلقه به گوش حسن سامره ام
شده ام شاپرک شمع وجود پسرش
ایمن از بی کسی و درد و غم و دلهره ام
شده در سامره تصویر دو گنبد از نور
مثل بین الحرمین خاص ترین منظره ام
تا ابد هر چه گشایش به فدای گره ای
که چنین کرد پناهنده ی این مقبره ام
نفس فاطمی اش راه نشانم داد و
اربعین خورد رقم ناب ترین خاطره ام
شده ام بی سر و سامان دو تا شش گوشه
هر چه دارم همه قربان دو تا شش گوشه
خوش به حال شب تاری که تو گردی سحرش
کعبه یعنی دل هر کس که شد عشقت گوهرش
جان به قربان همان گرگ بیابانی که
تاج ِ هم صحبتی ِ با تو نشسته به سرش
پدر و مادر من باد به قربان کسی
که گذشته است به عشق تو ز مادر پدرش
جان به قربان بزرگی که شده همچو سگان
کاسه لیسی ِ غلامان تو تنها هنرش
جز تو اصلا چه سپهری است که سهمش بشود
حضرت مهدی موعود بگردد قمرش
من کیم مدح شهنشاه سماوات کنم
"کار من نیست که بنشینم و املات کنم"
من ِ دل مرده که در وادی غم ها ماندم
دور از فیض مسیحای مسیحا ماندم
عشقتان شد پر پرواز دو عالم اما
من اسیر اگر و شاید و اما ماندم
" حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد "
بین طوفان بلا بی کس و تنها ماندم
اربعین رفت و ندادند محلم اصلا
آه از قافله ی کرببلا جاماندم
کورتر شد گره ام هر چه تقلا کردم
من فقط منتظر روضه زهرا ماندم
روزگاری شده که روز ، شب تاریک است
خوب کن حال مرا فاطمیه نزدیک است
شاعر: #محمدحسین_رحیمیان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_عسکری_ع_ولادت
دوباره عشق سمت آسمان انداخت راهم را
نگاهی باز می گیرد سر راه نگاهم را
کدام آغوش بین خویش جا داده است ماهم را
که برگردانده امشب سوی دیگر قبله گاهم را
من امشب حاجی این قبله این قبله نما هستم
من امشب بنده مولای سر من رئا هستم
درون سینه ام انگار شور دیگری دارم
به لطف ساقی امشب در سبویم کوثری دارم
به دستی زلف یار و دست دیگر ساغری دارم
شرابی ناب از انگورهای عسگری دارم
من امشب عشق را تکرار در تکرار می خوانم
حسن جانم حسن جانم حسن جانم حسن جانم
وزیده از پگاه شهر پیغمبر نسیمی که
رسیده سالهایی قبل همراه شمیمی که
تمام شهر را پر کرد آن فیض عظیمی که
خبر داده است باز از جلوه دست کریمی که
همان خلق و همان خو در جمالش منجلی باشد
و مثل آن حسن آرام جان یک علی باشد
نگاهت چون مسیحاییست که بر مرده ها جان است
که گاهی لرزه بر اندام مأموران زندان است
و یا ابریست که در آسمان هم حکم باران است
بگو این چشم انسان است یا از آن یزدان است
تو هم جسمی و هم جانی، تو هم ابری و بارانی
صفاتت گفت یزدانی، خدایی یا که انسانی؟
رکاب سامرا را گنبد زرد تو مروارید
حریمت کعبه آمال، قبرت قبله امید
گدایان! هرکجا هستید، امشب هرچه می خواهید
دخیل عشق بندید از همان جا بر در خورشید
اگر که سائل شهر مدینه مجتبی دارد
کسی چون عسگری را هم گدای سامرا دارد
میایی و برای مهدی ات دلداده می سازی
هزاران عاشق در دام عشق افتاده می سازی
ز اشک دیده چشم انتظاران جاده می سازی
برای امر غیبت شیعه را آماده می سازی
میان پرده اسرار خدا را بی صدا گفتی
برای شیعیانت "افضل الاعمال" را گفتی
تو آن معنای پروازی که بی تو هیچ بالی نیست
زلال جاری باران لطفت را زوالی نیست
به جز درد فراق مهدی ات آقا ملالی نیست
یقینا در کنار ماست امشب جاش خالی نیست
دعا کن تا که من هم جمکرانی باشم آقا جان
دعا کن تا ابد صاحب زمانی باشم آقاجان
اجازه می دهی امشب تو را ابن الرضا گویم
صفای مرقد شش گوشه ات را کربلا گویم
غریب سامرا از غربت یک آشنا گویم
برایت قصه ی یک مادر و یک کوچه را گویم
از آن ابری که زیر ظلمتش پوشاند ماهش را
از آن مادر که بین کوچه ها گم کرد راهش را
شاعر: #محمدعلي_بياباني
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_عسکری_ع_ولادت
وقتی رسد ز میکده بار طعام ما
کم مانده عطر باده بگیرد کلام ما
عکس تو در پیاله ی ما نقش بسته است
ساقی نگیر خرده به شُرب مدام ما
از دست تو رسید شراب طهورمان
باقی ست جای دست تو بر روی جام ما
جز تو کسی به حاجت ما اعتنا نکرد
جز تو کسی نداد جواب سلام ما
مست توییم در همه ی طول زندگی
هستی تو حسن مطلع و حسن ختام ما
پیداست رد پای تو حتی میان شعر
نامت چه خوش نشسته در ابیات خام ما
سامان دهد مگر قلم خواجه باز هم
بر شعر نوسروده، ولی ناتمام ما
"هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده ی عالم دوام ما"
این شعرها به اذن خدا حرف می زنند
آری هنوز قافیه ها حرف می زنند
سرداب سامرای تو بیت الحرام ما
هر بوسه بر ضریح تو شد استلام ما
ما نذر کرده ایم که قربانی ات شویم
آقا بگو که سر ببرند از کدام ما ؟
یک شب اگر بدون ولایت سحر کنیم
شیری که خورده ایم ز مادر، حرام ما
مهرت به غیر شیعه نصیب کسی نشد
این عشق را سند زده زهرا به نام ما
جز خانه ی کریم که جایی نداشتیم
پر شد همیشه خانه ات از ازدحام ما
از برکت نگاه تو ما رزق می خوریم
ذکر حسن حسن نمک هر طعام ما
در خاک کوی تو اثر از کامیابی است
از تربتت به کام و، دو عالم به کام ما
بد دردی است هجر حرم؛ مرهمی بده
در دست توست نسخه ای از التیام ما
وقت طواف مرقد شش گوشه ات رسد
یکباره عطر کرببلا بر مشام ما
اقبال مان بلند، که هستیم خادمت
حسرت برند حور و ملک بر مقام ما
از حرمت تو روز جزا حفظ می شود
در پیش دیدگان همه احترام ما
از حب قیمتیِ تو قیمت گرفته ایم
با نوکری تو همه عزت گرفته ایم
ای حجت ملائکه مولای جبرییل
آیینه ی نمونه و مولود بی بدیل
گهواره احتیاج نداری چرا که هست
هر لحظه بالش سر تو بال جبرییل
حاجت به دست آمده از شوق بسته اند
حور و فرشته بر پر قنداقه ات دخیل
دلبسته ی نگاهت اهالی آسمان
بر خلقت زمین و زمان بوده ای دلیل
کوثرنشانی و همه ی عمر تشنه ی
یک بوسه بر قدوم تو لب های سلسبیل
لبخند عاشقانه ی دنیا! نهفته است
صدها رمان تازه در آن خنده ی طویل
جز تو کسی که لایق نام حسن نبود
چشمت جمیل، خال جمیل، ابرویت جمیل
پیغمبران به دیدن تو صف کشیده اند
یحیی و هود، یوسف و نوح، آدم و خلیل
در قدمت نجابت تو شک نمی کنیم
هستی شبیه مادر خود فاطمه، اصیل
تنها نصیب توست که قائم بپروری
دیگر پدر سراغ نداریم از این قبیل
عیدی بیا به این همه دل های غمزده
آقای خوب من! خبر از مهدی ات بده
غمبار میشود دلم از گفتن یمن
کی می رسد به گوش فلک شیون یمن
صدها هزار اویس به دندان گرفته اند
با جان و دل هر آینه از دامن یمن
زجر و سنان و شمر و شبث صف کشیده اند
زخم است می زنند فقط بر تن یمن
سرنیزه ی نشسته بر آن ها گرسنگی ست
هر نان سفره مان بشود جوشن یمن
در روضه گریه هم نکنند آن قبیله که
لبخند می زنند به جان کندن یمن
شیطان شود نژادپرست از خیال خام
می کوبد آب تفرقه در هاون یمن
باشد مدال صبر و فداکاری و وفا
از ساعت مخاطره بر گردن یمن
یک روز شام کینه و ظلمت سحر شود
پس دیدنی ست عاقبت روشن یمن
با این همه مقاتله چیزی نمانده است
تا صبحِ فتحِ بیست و دوِ بهمن یمن
آتش زنند ریشه ی آل سعود را
شام جهاد، لشگر شیرافکن یمن
با حوصله دهان بن عبدالعزیز را
می دوزد آشکار نخ و سوزن یمن
پر میشود زمین و زمان ساعت ظهور
از خنده ها و هلهله و بشکن یمن
پشتش به خاک می خورد آن روز بی گمان
با دست انتقام خدا، دشمن یمن
آن روز منتهی بشود سمت کربلا
تنها مسیر تازه ی راه آهن یمن
بیت الحسین در دل صنعا بنا کنیم
یک روضه با عقیق یمانی به پا کنیم
شاعر: #علیرضا_خاکساری
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e