eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
6.4هزار دنبال‌کننده
592 عکس
174 ویدیو
841 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. @AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
باسلام خدمت مداحان عزیز توجه بفرمایید جهت پیدا کردن اشعار و سینه زنی ها و شب های مورد نظر خود بر روی هشتک ها بزنید👇👇👇
کاش شام غم من را تو سحر گردانی جنگ خونین مرا غرق ظفر گردانی غصه ای نیست اگر زیور من غارت شد چادر سوخته را کاش که برگردانی وسط شهرعلی دخت علی هو میشد پدرم را نکند تا که خبر گردانی منم و اینهمه بچه وسط اینهمه لات دارم امید خودت دفع خطر گردانی پیش من با سر پاکت همه بازی کردند به خدا کشت مرا غصه سرگردانی یا بیا در بغلم یا که مرا ذبحم کن تا سرم را روی نی بین گذر گردانی
زینبت در کوفه دارد ماجرای دیگری آمدم از کربلا به کربلای دیگری عزت پنجاه سالم‌ را نگاهی خرد کرد کاش میرفتیم جز کوفه به جای دیگری جان زینب ! تو که میوفتی به من برمیخورد روی چشم من بیا نه زیر پای دیگری! به لباس پاره ام دارند طعنه میزنند آشنای دیگری با آشنای دیگری آی عباسم بیا این مرد را سیلی بزن میبرد چادر نمازم را برای دیگری کاش میشد نشنوی این جمله من را حسین خلق میخندند بر من با ادای دیگری بی حیای اولی را تا که دورش میکنم زود می آید سراغم بی حیای دیگری تا رقیه گفت بابا داد مردم شد بلند با خودم آورده ام نوحه سرای دیگری با علی و یاعلی من کوفه را برهم‌ زدم ساختم از حالشان حال و هوای دیگری زاده ی مرجانه را با خطبه ام گردن زدم پس بخوان‌حالا برایم لافتای دیگری دست بسته دستگیری کرده ام از کوفیان امده در کوفه گویا مجتبای دیگری
در مسیر کوفه باغی از سرو و صنوبر روبروی زینب است آسمان و ماه پرپر روبروی زینب است بوی عطر احمد و زهرا و حیدر می رسد باغی از نسل پیمبر روبروی زینب است می درخشد چند کوکب در کنار دست او ماه زهرا آن طرف تر روبروی زینب است گشت ویران آشیانی پشت سر اما هنوز طایر بشکسته شهپر روبروی زینب است تا نیفتد چشم بَد بینان به روی آفتاب هیجده نخل تناور روبروی زینب است‌ ناخدای عشق افتاده میان موج خون کشتی بشکسته لنگر روبروی زینب است هر کجا سر می رود زینب تماشا می کند گوییا غوغای محشر روبروی زینب است رأس خونین معجز شق القمر از احمد است یا که رأس پاک حیدر روبروی زینب است در جلوتر می رود بر روی نی رأس پدر دیده ی گریان دختر روبروی زینب است متن مقتل را نمی دانم ولی انگار باز آن طرف تر رأس اصغر روبروی زینب است می توان فهمید از اشک رباب خون جگر غنچه ای در خون شناور روبروی زینب است در همان جایی که گل کرده شقایق چون شفق ارغوان چشم اکبر روبروی زینب است تشنگی ها پاسخ چشمان زینب می دهند رأس سقای دلاور روبروی زینب است نی فقط سرنيزه های کینه توزان پیش چشم دست خون آلود و خنجر روبروی زینب است بر فراز نیزه قرآن خواند تا گردد عیان باز فریادی ز حنجر روبروی زینب است غرق در خون جگر دامان طفلان یتیم دانه های اشک و گوهر روبروی زینب است خاطرات قتلگاه و تیغ «یاسر» بی گمان مثل باغ سرخ کوثر روبروی زینب است ** محمود تاری «یاسر»
یا فاطمه مردم کوفه هلهله کردند خون دل آل فاطمه کردند ظلم و ستم بی واهمه کردند کوفی بی حیا غرق سرور با دست بسته کاروان نور همراه سجاد و اهل حرم آمده کوفه زینب غیور آه و واویلتا واویلتا۴ یا فاطمه اهل حرم همه غمین گشتند وارد کوفه شهر کین گشتند ز ظلم و کین محمل نشین گشتند خارجی کرده اند خطاب شان ریزد از دیده ها گلاب شان دستان عمه ها و کودکان بسته از کینه با طناب شان آه و واویلتا واویلتا۴ شهر کوفه گشته پر از نور و چراغانی اهل حرم با دل سوزانی به شهر کوفه شده زندانی جمله مردم کوفه صف زدند با شادی چنگ و نی و دف زدند کنار سرها روی نیزه ها هلهله بنموده و کف زدند آه و واویلتا واویلتا۴ یا فاطمه به شهر کوفه ظلم و محنت بود کار عدو فقط جسارت بود خون دل خاندان عصمت بود بر روی نی رأس بریده بود قامت زینبین خمیده بود با دیدن سر روی نیزه ها رنگ از رخسارشان پریده بود آه و واویلتا واویلتا۴
کوفیان ما همه هستیم ز تبار و نسل پیغمبر بی حیا مردم کوفه مزنید بر دل ما آذر از چه بر ما جفا کنید شرم دگر از خدا کنید از بس که نامردید خون دل ما کردید واویلتا زین غم۲ بی حیا مردم کوفه نگرید گرچه اسیریم ما بر قلب دشمن آیین خدا بسان تیریم ما موسم بی قراری است اشک هر دیده جاری است ما همه محزونیم ما همه دلخونیم واویلتا زین غم۲ بی حیا مردم کوفه دل ما ز کینه بشکستید بر روی ناقه ی عریان ز جفا دستان ما بستید خون شده دل از این ستم ریزد از دیده اشک غم غربت ما دیدید کف زده خندیدید واویلتا زین غم۲ این سر که بر روی نی جلوه گر است دردانه ی زهراست در کوفه بین همه اهل ریا غربت او پیداست پیش سرها صف نزنید شرم کنید و کف نزنید او مظهر تقواست او کشته ی اعداست واویلتا زین غم۲
کینه و ستم باشد(از خلق و خوی کوفه)۲ آورده اسیران را(دشمن به سوی کوفه)۲ مکان شان شده بیرون کوفه زینب کبری شد دلخون کوفه واویلا واویلا آه و واویلا۲ از ظلم و ستم کوفه(بسته شده دست شیر)۲ گردن گل زهرا(بسته به غل و زنجیر)۲ شد زینب از این غم قامت خمیده از گردن علی خون می چکیده واویلا واویلا آه و واویلا۲ آتش زده بر دل ها(سوز و شرر کلثوم)۲ از این همه ظلم و کین(خون شد جگر کلثوم)۲ با دیدن ظلم و کین و عداوت رأس خونین کند قرآن تلاوت واویلا واویلا آه و واویلا۲ نکرده عدوی دین(شرمی ز روی احمد)۲ بر اهل حرم کردند(ظلم و ستم بی حد)۲ سر بریده رو به روی زینب جان او زین ستم آمده بر لب واویلا واویلا آه و واویلا۲ در کوفه چه ها کردند(با عترت پیغمبر)۲ رأس گل زهرا را(دیده روی نی خواهر)۲ زینب بر نی دیده یک ماه کامل زین سبب سر را زد بر چوب محمل واویلا واویلا آه و واویلا۲
پشت دروازه ی کوفه اهل بیت در انتظارند خاندان آل عصمت بی قرار بی قرارند شهر آذین گشته امروز،در ورود این اسیران زین همه داغ و مصیبت،خون شده قلب یتیمان وای امان از دل زینب۴ کوفیان آماده هستند همره چنگ و نی و دف خون دل اهل حرم شد نانجیبان می زنند کف زد شرر بر جان و دل ها،دشمن بی دین شیاد شده از این همه بیداد،خون دل حضرت سجاد وای امان از دل زینب۴ ساجدین با دست بسته،بر روی ناقه نشسته در کنارش دیده گریان،کودکان دل شکسته روی نی رأس بریده،رنگ این طفلان پریده روی محمل با دل خون،عمه های قد خمیده وای امان از دل زینب۴ کوفیان و این همه ظلم غم به سینه کرده منزل خواهر غمدیده گریان بنشسته روی محمل دختری در شور و شین است،روی نی نور دو عین است با دل خون چشم گریان،او نگاهش بر حسین است وای امان از دل زینب۴ سوزد از غم دل زینب بس نمودند ظلم و کینه بر زنان و کودکان و بر رقیه بر سکینه روی نی قرآن بخواند،قاری قرآن زینب حق فقط داند چه کرده،با دل سوزان زینب وای امان از دل زینب۴