eitaa logo
پاییز
222 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
393 ویدیو
20 فایل
سلام سعی میکنم چیزایی که به ذهنم میرسه و لازمه باهاتون درمیون بگذارم رو اینجا مطرح کنم. خوب و بدشو به بزرگی خودتون ببخشید آیدی اینستاگرام: p_a_eee_z3 گفتگو با پاییز: شناس؛ @pa_eee_z ناشناس؛ https://harfeto.timefriend.net/17140620203928
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆 🔆 2⃣3⃣1⃣📌حضور رهبر انقلاب در دیدار اساتید و دانشجویان ۱۳۸۷/۰۲/۱۴ ۲. الف)حلقه‌ی دوم بحث این است که این را داشت؛ ما در خلأ که زندگی نمیکنیم، ما در یک واقعیاتی داریم زندگی میکنیم؛ این واقعیات چقدر برای رسیدن به این هدفها کمک بود یا مزاحمت بود؟ یقیناً ا گر مزاحمهائی که حالا میشمارم، وجود نداشت، رسیدن به این ، زمان زیادی نمیخواست. شاید در طول پنج سال، ده سال یک گروه متشکل قوی میتوانستند این اهداف را برآورده کنند؛ منتها در سر راه وجود دارد. اساساً همین وجود است که به معنا و میبخشد و اسمش میشود ؛ والّا اگر مانع نبود، جهاد معنی نداشت. جهاد یعنی همراه با و چالش با . 💢 این چه بودند؟ ما دو نوع موانع داشتیم: یکی ، یکی . یعنی چه چیزهائی؟ یعنی آن چیزهائی که در درون خود ما انسانها - چه تصمیم‌گیرانمان، چه آحاد مردم مان، چه ناظرین بیرون از گود و - وجود دارد؛ اینها موانع درونی است. ، ست؛ است، است، است، است، است؛ این گاهی اوقات خودش یکی از موانع تحقق آن چیز است. باید برآورد و تقویم نسبت به کار و مشکلات کار، مطابق با واقع یا لااقل نزدیک به واقع باشد. هم مثل آسان‌گیری و است؛ آن هم یکی از است. گریز از چالش هم یکی از ماست. به گریز از چالش، بغلط میگویند . چیز خوبی است. یکی از بزرگترین است؛ «یا ولىّ العافیة نسئلک العافیة؛ عافیة الدّنیا و الأخرة». به معنای پنجه نیفکندن نیست؛ به معنای‌ درست عمل کردن، بجا قدم گذاشتن، بجا ضربت زدن و بجا عقب کشیدن است. عافیت از ، مثل این است که بگوئیم عافیت از . بنابراین چیز بدی نیست؛ لیکن بغلط به گریز از چالش میگویند ؛ یعنی در واقع همان ، مواجهه‌ی با را زشت و ناپسند دانستن، آماده نبودن برای مواجهه‌ی با مشکلات. اینها ماست. @chekhabarazkoja
🔆 🔆 6⃣5⃣1⃣📌حضور رهبر انقلاب در دیدار دانشجویان ۱۳۹۰/۰۷/۲۴ 💢 این چیزی که به عنوان ذکر شد، یک امر بسیار والاست. من اول این را عرض بکنم؛ این مفاهیمی که گفته شد - مفهوم ، مفهوم ، مفهوم - با معانی خودش مورد نظر ماست، نه با معانی خودش. در معنائی دارد، غیر از آن معنائی که در دارد. ، ، ارزش دادن به در مفهوم مغایر است با این مفهوم در معنای و تلقی . یکی از مشکلات ما در طول این سالها این بوده که افرادی آمده‌اند را با ترجمه کرده‌اند، حرفهای ها را تکرار کرده‌اند، دنبال تحقق آنها بودند؛ در حالی که برای این نیست. در زمینه‌ی ، همین مطالبی است که میبینید؛ همین « آدام اسمیتی» و رسیدن به این وضع موجود ، که الان دارد و خودش را بتدریج نشان میدهد. مراد ما از که این نیست. به معنای فرهنگىِ نیست. ما نباید برای اینکه خودمان را در چشم ها شیرین کنیم، دم از حرفی بزنیم که آنها میزنند؛ که حرفِ غلط است، باطل است و امروز دارد بطلان خودش را نشان میدهد. ما از به ، احترام به حرف میزنیم؛ این نبایستی اشتباه بشود با آنچه که در در زیر این مفاهیم ترجمه میشود و گفته میشود و بیان میشود. مورد نظر است؛ با معنای خود، با معنای خود، با معنای خود؛ که اینها همه در روشن است، مبیّن است. ها هم برای خودشان یک حرفهائی دارند. در این زمینه‌ها، در این ارزشگذاری، راه آنها، راه و است.‌ @chekhabarazkoja
🔆 🔆 9⃣5⃣1⃣📌حضور رهبر انقلاب در دیدار دانشجویان ۱۳۹۰/۰۷/۲۴ 💢 شد ؛ با همین ، با همین شاخصهائی که گفته شد. این هرگز کهنه‌شونده نیست. هرگز منسوخ نمیشود. از اولِ تا امروز، به دنبال بوده‌اند. هر جا قیامی از طرف هست، غالباً بر ضد است، بر ضد است. انسانها دنبال هستند. را آفریده است؛ «لا تکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرّا»؛ (۱) تو را آفریده است. دنبال است؛ این یک است، این کهنه‌بشو نیست. 💢 بنابراین وقتی و را نگاه میکند - یعنی با این خصوصیات - میبیند اینها هیچ وقت کهنه نمیشود. انسان همیشه دنبال این ست. هرچه هم که بکند، جا برای حرکتِ بیشتر وجود دارد. مثلاً یکی از ی شما است. نهایت ندارد، آخر ندارد. «فوق کلّ ذی علم علیم»؛ (۲) هرچه شما داشته باشید، بالاتر از آن، متصور است. یعنی ، یک عرصه‌ی تمام‌شدنی نیست. پس اینها کهنه نمیشود؛ لیکن در راه رسیدن به اینها، آن حلقه‌ی قبلی، گفتیم است. ، یعنی سازوکارها و های لازم برای ایجاد آن ؛ اینها چرا، ممکن است کهنه شود. ممکن است اقتضائات در جوری بشود که این سازوکار، این ، کامل نباشد، مطلوب نباشد، لازم باشد عوض شود؛ هیچ اشکال ندارد. این ظرفیت را دارد. اگر دنبال آن ست، آن کهنه‌بشو نیست؛ اما سازوکارها، چینش این نهادهائی که میخواهد ما را به آن برساند، قابل نو شدن است. 💢 البته نو شدن به معنای این است که و گاهی یک چیزی را میکند، یک روز چیز دیگری را میکند؛ یک نمونه‌ی عملىِ عینی اش همین ۴۴ در باب است. یک روز تقسیم در کشور به آن شکلی بود که در صدر ۴۴ آمده است. اسم آوردند؛ این ، این متعلق به است، اینها متعلق به است - احصاء کردند، مشخص کردند - لیکن در ذیل همین اصل آمده است که این تا هنگامی است که به شکوفائی کمک کند. معنایش چیست؟ معنایش این است که اگر شرائط جوری شد که این تنظیم و این ترتیب به و کمک نمیکند، میتواند تغییر پیدا کند؛ و تغییر پیدا کرد. این، همان جابه‌جا کردن خطوط هندسی است. ۱) نهج البلاغه، نامه‌ی ۳۱ ۲) یوسف: ۷۶ ۴۴ @chekhabarazkoja
🔆 🔆 0⃣6⃣1⃣📌حضور رهبر انقلاب در دیدار دانشجویان ۱۳۹۰/۰۷/۲۴ 💢 ، هم دارد، هم دارد. وجود دارد، یعنی ، یک مستمری است به سمت ؛ تذبذب و عوض کردن راه وجود ندارد؛ در خط مستقیم به سمت ی معین است؛ اما سازوکارها عوض میشود. یک وقت به سمت یک هدفی میرود، ناچار است سوار اتومبیل بشود، در یک بخشی ناچار است سوار قطار بشود، در یک بخشی ناچار است سوار هواپیما بشود، در یک بخشی هم ممکن است لازم باشد پیاده حرکت کند؛ اما است، اگرچه شکل است. @chekhabarazkoja
🔆 🔆 2⃣6⃣1⃣📌حضور رهبر انقلاب در دیدار دانشجویان ۱۳۹۰/۰۷/۲۴ 💢 ، هم دارد، هم دارد. وجود دارد، یعنی ، یک مستمری است به سمت ؛ تذبذب و عوض کردن راه وجود ندارد؛ در خط مستقیم به سمت ی معین است؛ اما سازوکارها عوض میشود. یک وقت به سمت یک هدفی میرود، ناچار است سوار اتومبیل بشود، در یک بخشی ناچار است سوار قطار بشود، در یک بخشی ناچار است سوار هواپیما بشود، در یک بخشی هم ممکن است لازم باشد پیاده حرکت کند؛ اما است، اگرچه شکل است. @chekhabarazkoja
🔆 🔆 4⃣7⃣1⃣📌حضور رهبر انقلاب در دیدار دانشجویان ۱۳۸۴/۰۲/۱۹ 💢 ، هم به و و و داده است - «فاولئک مع الّذین انعم اللَّه علیهم من النّبیّین و الصّدیقین و الشّهداء و الصّالحین» - هم به داده است؛ «اذکروا نعمتی الّتی انعمت علیکم». در سوره ی بقره سه مرتبه این تعبیر تکرار شده است. خدا به هم داد، منتها آنها را کفران کردند. در سوره ی سبأ می فرماید: «ذلک جزیناهم بما کفروا و هل نجازی الّا الکفور». کفران کنندگان نعمت را تنبیه و مجازات می کند. پس باید را نگه داشت. 💢 و و و کسانی هستند که خدا را نگه داشتند. خدا را باید نگه دارید، پرورش دهید، کامل کنید و نقایص اش را برطرف سازید - که این نقایص هم باز از ما ناشی می شود - این کار بزرگی است که بر عهده ی شما و بخصوص ست، که امیدهای آینده اید و در افق ، شماها را می بیند. و و کشور در آینده شماها هستید؛ هم می توانید این را به اوج و ترقی برسانید - همان طور که آرزوی است - هم می توانید خدای نکرده به دست آمده را از دست بدهید. لذا به افق دوردست نگاه کنید و ببینید چه باید کرد و چالش هایی که در مقابل ماست، چیست. @chekhabarazkoja
🔆 🔆 5⃣7⃣1⃣📌حضور رهبر انقلاب در دیدار دانشجویان ۱۳۸۴/۰۲/۱۹ 💢 مسأله ، شکل دادن به یک است که بتواند به فعالیت ها و تلاش های بدهد؛ چون بدون ، نه می شود درست زندگی کرد و نه تلاش ، منضبط خواهد بود. باید و و افق واضحی در مقابل وجود داشته باشد که به انسان جهت بدهد. این چیست؟ 💢 من از این جا شروع کنم که جوان در کنونی ما - شاید در جاهای دیگر هم همین طور باشد؛ من نمی توانم از لحاظ اظهارنظری بکنم؛ اما آن چیزی که به و از نزدیک به آن رسیده ام، در مورد کنونی ماست - یش خلاصه نمی شود در پیدا کردن و و ؛ این، همه ی آرزوهای یک نیست. البته اینها نیازهای یک جوان است و دوست دارد تأمین شود؛ اما فراتر از این، ی بزرگتری هم به طور طبیعی در ما وجود دارد؛ بخشی مربوط به است - که در آن وجود دارد - بخشی مربوط به آرزوهایی است که برای و ی ما ترسیم کرده؛ برخی شاید بر اثر هایی است که تاکنون با به دست آمده؛ برخی هم بر اثر ناکامی هایی است که وجود دارد. جوان ما وقتی را در جامعه می بیند، آرزوی در دل او شعله می کشد. ما وقتی را در بخشی از دستگاه های مجموعه ی مشاهده می کند، میل به مبارزه ی با و ریشه کنی در درون او شکل می گیرد و او را به وادار می کند. به این دلایل، &جویی و در ما وجود دارد. 💢 چه می خواهد؟ جوان ما مایل است در کشوری که خانه ی اوست، و و نباشد؛ و و وجود داشته باشد؛ و و بر فضای حاکم باشد؛ میدان و و در برابر او باز باشد؛ احساس پوچی نکند؛ و و والایی که در دل هر هست، بتواند آن را کند. این یک ترسیم کلی از هایی است که قاعدتاً یک دارد. 💢این چیزهایی که عرض کردم، مجموعاً در اصطلاح قرآنی است؛ «فلنحیینّه حیاة طیّبه». یعنی در رویه ی و و همچنین در لایه ی - چه ، چه عملی، چه - پاسخگو باشد. @chekhabarazkoja
پاییز
اپیزود اول: ❓ #هدف_انقلاب چه بود؟ 💢 #هدف_انقلاب عبارت بود از ساختن یک ایرانی با این خصوصیاتی که عر
اپیزود دوم: 💢 این بود؛ اما ما در خلأ که زندگی نمیکنیم، ما در یک واقعیاتی داریم زندگی میکنیم؛ این واقعیات چقدر برای رسیدن به این هدفها کمک بود یا مزاحمت بود؟ یقیناً ا گر مزاحمهائی که حالا میشمارم، وجود نداشت، رسیدن به این ، زمان زیادی نمیخواست. شاید در طول پنج سال، ده سال یک گروه متشکل قوی میتوانستند این اهداف را برآورده کنند؛ منتها در سر راه وجود دارد. اساساً همین وجود است که به معنا و میبخشد و اسمش میشود ؛ والّا اگر مانع نبود، جهاد معنی نداشت. جهاد یعنی همراه با و چالش با . 💢 این چه بودند؟ ما دو نوع موانع داشتیم: یکی ، یکی . یعنی چه چیزهائی؟ یعنی آن چیزهائی که در درون خود ما انسانها - چه تصمیم‌گیرانمان، چه آحاد مردم مان، چه ناظرین بیرون از گود و - وجود دارد؛ اینها موانع درونی است. ، ست؛ است، است، است، است، است؛ این گاهی اوقات خودش یکی از موانع تحقق آن چیز است. باید برآورد و تقویم نسبت به کار و مشکلات کار، مطابق با واقع یا لااقل نزدیک به واقع باشد. هم مثل آسان‌گیری و است؛ آن هم یکی از است. گریز از چالش هم یکی از ماست. به گریز از چالش، بغلط میگویند . چیز خوبی است. یکی از بزرگترین است؛ «یا ولىّ العافیة نسئلک العافیة؛ عافیة الدّنیا و الأخرة». به معنای پنجه نیفکندن نیست؛ به معنای‌ درست عمل کردن، بجا قدم گذاشتن، بجا ضربت زدن و بجا عقب کشیدن است. عافیت از ، مثل این است که بگوئیم عافیت از . بنابراین چیز بدی نیست؛ لیکن بغلط به گریز از چالش میگویند ؛ یعنی در واقع همان ، مواجهه‌ی با را زشت و ناپسند دانستن، آماده نبودن برای مواجهه‌ی با مشکلات. اینها ماست.