eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
روزنه
#پرونده_ویژه تیغ و تحریف! روایتی از #تحریف متون/مبانی دینی و نسبت آن با #مشروعیت_زدایی از نظام اس
تیغ و تحریف! روایتی از متون/مبانی دینی و نسبت آن با از نظام اسلامی ⭕️یادداشت دوم: داوود ؛ تئوری پردازی برای یا تریدپراکنی در مبانی؟! نقد سخنرانی 5شهریور۹۹ 💥اختصاصی/ مصطفی معمار @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه1 از 3] 🔹هر ساله فرا رسیدن ماه محرم فرصتی است برای بازخوانی واقعه تاریخی عاشورا از زوایای مختلف و ارائه تحلیل‌های گوناگون با رویکردهای مختلف که در عین اینکه فرصت‌ است اما طبیعتا ممکن است برخی آسیب‌ها را در پی داشته باشد. دقت نظر اندیشمندان اسلامی و اصحاب دین، فرصت بسیار مناسبی را جهت آشکار شدن زوایای پنهان پدیده عاشورا فراهم می‌کند اما در عین حال باید مراقب بود تا در میان تکثرات تحلیلی، جایگزین و سخنان فنی و عالمانه نشوند و اصالت و ارزشهای حسینی در معرض آفات قرار نگیرد و فرهنگ عاشورا کما هو حقه حفظ و صیانت شود. 🔻این نوشتار کوتاه در صدد است تا با همین رویکرد و انگیزه به تحلیل سخنرانی جناب آقای فیرحی در عاشورای امسال بپردازد. 🔹دکتر داوود فیرحی، در پنجم شهریور امسال در پویش "هرخانه یک حسینیه" که توسط بیژن عبدالکریمی بصورت مجازی برگزار شد، به تحلیل اتفاقات صدر اسلام پرداخت. 🔹سخنرانی آقای فیرحی برپایه چند قیاس مرکب استوار است و او کلام خود را با تقسیم‌بندی حکومت‌ها شروع می کنند که: یا مشروع‌اند و یا نا مشروع و آنها که مشروع هستند یا مشروع باقی می‌مانند و یانامشروع می شوند و دراکثر جوامع و تمدن‌ها همین حالت اخیر رخ می دهد و از این تقسیم بندی نتیجه می گیرد که مشروع بودن جوامع ابدی نیست. ▫️او در ادامه این نتیجه را حد وسط استدلال قرار می‌دهد و با جمله ای منسوب به ارسطو، جزم‌اندیشانه بیان می کند: هرجامعه ای را بسازی خراب می شود و روزی مشروعیتش را از دست میدهد حتی اگر این جامعه بدست بهترین فرد روی زمین بنا شده باشد. سپس این کبرای کلی را بر حکومت صدر اسلام اینطور تطبیق می دهد: در حکومت صدر اسلام بلافاصله بعد از پیامبر ص انحراف و استبداد در جامعه ایجاد شده و شیب این ظلم و خود کامگی به تدریج بیشتر شده و در سال شصت هجری به اوج خود می رسد. در گام بعدی ایشان سوال می پرسد که در چه شرایطی وظایف شهروندان در اطاعت از دولت پایان می یابد؟ در جواب این پرسش، پاسخی به قول خودشان «کانتی» می‌دهد که: حکومت مستبد و شهروند پرخاشگر دو طرف افراط‌گونه است که دولت متعادل در بین این دو طرف در نقطه تعادل منطقی وجود دارد به این صورت که وقتی دولت نرمال به تدریج به سمت استبداد پیش می‌رود از یک جایی به بعد مردم توان تحمل در مقابل ظلم را از دست داده و شروع به قیام می‌کنند و در بین مردم عده‌ای که جزء جامعه نخبگانی هستند زودتر متوجه این ظلم شده و میدان‌دار می‌شوند و دیگران را به دنبال خود می‌کشند و سیدالشهدا هم نمونه یکی از همین جامعه نخبگانی بود. 🔹 و ارزیابی: 1- از کبرای قضیه اول شروع می کنیم : آیا هر حکومتی محکوم به فنا است؟ آیا هر حکومتی به تدریج به ظلم و استبداد روی می‌آورد؟ کلیت این قضیه را چطور ثابت می‌کنید ؟ به صرف این‌که در غالب موارد این اتفاق می‌افتد چطور به کل حکومت‌ها تعمیم میدهید؟ ( ایشان ابتدا در تقسیم حکومت به مشروع و نامشروع می‌گوید در اکثر تمدن‌ها مشروعیت زائل می شود اما بعدا آن را بصورت کلی بیان می کند.) اگر این کبرای کلی را قبول دارید چرا از ابتدای حکومت اسلامی یعنی از سال یکم هجری شروع نمی‌کنید ؟ چرا می گویید بلافاصله بعد از پیامبر استبداد شروع شد . حضرت رسول‌الله صلّی الله علیه و آله 10 سال حکومت کرد آیا در این مدت دچار استبداد و انحراف شد یا خیر؟ جناب دکتر فیرحی باید مشخص کنند که آیا فرقی بین حکومت معصوم و غیر معصوم وجود دارد یا خیر؟ اگر به نظر ایشان فرقی وجود ندارد پس چرا استبداد را بعد از پیامبر جاری می داند و نه از اول حکومت؟ اما اگر فرق می گذارد پس چرا حکومت امیر المومنین را در زمره حاکمان دیگر متهم به ظلم و انحراف و استبداد می داند؟ جالب این جاست که ایشان شیب استبداد را بعد از پیامبر به تدریج صعودی می داند و هیچ فرقی بین حکومت عادلانه علوی و دیگر خلفا قائل نیست و چندین‌بار تکرار و تاکید می کند که بلافاصله بعد از پیامبر این انحراف شروع شد و به تدریج افزایش پیدا کرد. مگر در حکومت سراسر عدل علوی چه ظلمی از جانب حکومت بر مردم شده بود که ایشان به طور ضمنی حکومت آن حضرت را معاذالله ظالمانه می‌خواند؟ حکومتی که حاکم آن در رده فقیرترین مردم زندگی می کند طوری‌که خود حضرت می فرماید: "سوگند به خدا بر این جبّه خود چندان پینه دوختم تا اینکه از دوزنده آن شرمنده شدم و گوینده‏ای به من گفت: آیا آن را از خود دور نمی‏کنی؟"(نهج البلاغه- خطبه 160) @rozaneebefarda ادامه👇
داوود فیرحی؛ تئوری پردازی برای یا تریدپراکنی در مبانی؟! [صفحه 2 از 3] 🔹حضرت امیر(ع) در وصف بیزاری خود از ظلم و ستم می‏فرماید: "سوگند به خدا اگر تمام شب را بر روی خارهای سعدان به سر ببرم و یا با غل و زنجیر به این سو و آن سو کشیده شوم، خوش‏تر دارم تا خدا و پیامبرش را در روز قیامت، در حالی ملاقات کنم که به بعضی از بندگان ستم، و چیزی از اموال عمومی را غصب کرده باشم."(نهج البلاغه- خطبه 224) 🔹 اگر بخواهیم خوشبینانه فکر کنیم باید بگوییم ایشان یا در بیان دقت نداشته و یا مطالعات تاریخی کافی در این زمینه نداشته است. اما آیا می‌توان یک سخنرانی را تا این حد غیردقیق خواند؟ و یا یک فرد معمم را تا این حد بیگانه از مسلمات تاریخ اسلام دانست؟ 🔹در هر صورت مشکل به اینجا ختم نمی شود. او برمبنای همین اشتباه گام بعدی را برداشته وادعا می‌کند که شهادت امام حسین علیه‌السلام بهتر از پیروزی ایشان بود با این استدلال که: «بعضی مواقع بعضی شکست ها اسطوره های جاودانه درست می کند یعنی اگر فرض کنید اباعبدالله الحسین ع موفق می‌شد در کوفه قدرت را بدست می گرفت ، مگر از پدرش قدرتمند تر بود» فلذا همان گونه که خلافت امیر المومنین دوام نیاورد حکومت امام حسین ع هم بر فرض پیروزی محکوم به شکست بود. 🔹از آقای فیرحی باید پرسید که چرا حکومت امام حسین ع هم در صورت پیروزی دوام نمی آورد؟ آیا دچار استبداد می شد؟ با این وجود بعید نیست پا را فراتر گذاشته و گفته شود حتی حکومت ولی عصر عج و دیگر ائمه هم که وعده صریح خداوند است(قصص-5) دیری نخواهد پایید. چون طبق قانونی که ایشان وحی منزل تلقی می کند همه حکومت ها ناگزیر مشروعیت خود را از دست می دهند. 🔹ای کاش ایشان به جای فیلسوفان غربی، معارف اهل بیت(ع) و قرآن را به عنوان سرچشمه‌های اعتقادی خود قرار دهند تا هنگام جمع کردن این قواعد بافته بشر با گزاره‌های دینی دچار التقاط و تناقض‌های آشکار نشوند. ناگفته پیداست وقتی می‌گوییم هر حکومتی تا ابد مشروع نیست بطوریکه حتی شامل حکومت معصوم هم می شود در جواب این سوال که: علت زوال مشروعیت حکومت معصوم چیست؟ یا باید بگوییم امام ع در حکومت داری دچار استبداد می شود و سبب زوال مشروعیتش می شود یا معتقد شویم بدون اینکه ظلم کند مشروعیتش زائل میشود و جناب دکتر خود بهتر می دانند که هر دو طرف این معادله از نظر عقلانی و اعتقادات شیعی واضح البطلان است. به نظر میرسد ریشه اشتباه چنین تحلیلاتی این است که امثال آقای فیرحی مشروعیت را تقدس زدایی کرده و معنای آن را به صرف مقبولیت عمومی تنزل می‌دهند. مقبولیتی که حاصل عدالت حاکم است در حالیکه اگر چه عدالت حاکم بعنوان جزءالعله نقش بسیارمهم و غیرقابل انکاری را ایفا می‌کند و اساسا یکی از اهداف اجتماعی-سیاسی اسلام تحقق عدالت کامل در جامعه است اما در هر صورت علل دیگری مثل آگاهی، حریت، تقوا و... نیز در شکل گیری مشروعیت دینی مدخلیت دارد و جزء اخیر علت تامه هم همان نصب مستقیم و خاص یا تأیید غیرمستقیم و عامّ شارع مقدس است. 2- ایشان در ظاهر تحلیلی از قیام سیدالشهداء ارائه می دهند اما در باطن درصدد تشکیل یک کبرای کلی هستند تا مخاطب سر بزنگاه آن را تطبیق دهد. متاسفانه ایشان برای اینکه این قاعده کلی را طبق خواسته خود ترسیم کند در تحریفی آشکار جایگاه حضرت امام حسین علیه‌السلام را تنزلی فاحش می‌دهد و شخصیت و انقلاب سید الشهدا را به گونه‌ای معرفی می‌کند که شخصیت والا و معصوم ایشان در کنار سایر شخصیت‌ها همچون گاندی قرار می‌گیرد بدیهی است تنزل حرکت عظیم سیدالشهداء در حد یک قیام عرفی یکی از بزرگترین ظلم‌های ممکن به این واقعه بزرگ است. علاوه بر موارد فوق؛ آقای فیرحی قیام حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام را یک اعتراض به استبداد حاکمان عنوان می‌کند اما سؤال اینجاست که این حق اعتراض چطور برای اباعبدالله ع ثابت شد؟ به صرف مردن معاویه چه اتفاقی افتاد که این حق ایجاد شد؟ یزید بن معاویه هنوز بر تخت ننشسته بود و استبدادی علیه مردم به کار نبرده بود پس چرا حضرت امام حسین علیه‌السلام از ابتدا زیر بار بیعت با یزید نمی‌رود؟ این سوال در نگاه علوم مادی که از دریچه اندیشه سکولاری و از زاویه دید فیلسوفان غربی به عاشورا می نگرد جواب نخواهد داشت چون کانت و امثالهم اساسا جایگاهی برای مشروعیت دینی قائل نیستند و ناچارند چنین پدیده های فرامادی را از نگاه دموکراسی و جامعه شناسی غربی پاسخ دهند. اما از نگاه عقیده حقه شیعه مشروعیت دینی برای حاکم اسلامی لازم است چراکه امام و زمامدار جامعه اسلامی خلیفه رسول الله است. و به همین دلیل پدر بزرگوارش زیر بار بیعت سقیفه نمی رفت و اگر رفت بیعت اجباری و اکراهی بود و مادر مظلومه‌اش نیز فدایی همین تفکر شد. قیام سید الشهداء فراتر از آب ونان است و حتی فراتر از مقابله‌ای عادی و عرفی با استبداد رای حاکم. @rozaneebefarda ادامه👇
داوود فیرحی؛ تئوری پردازی برای یا تریدپراکنی در مبانی؟! [صفحه 3 از 3] 🔹 قیام سیدالشهدا علیه السلام قیامی است که اهداف والایی را همچون اصلاح امت بر اساس اسلام ناب محمدی، محو بدعت ها و تشکیل حکومت اسلامی برای اجرای دستورات خداوند و در نهایت رشد و تعالی انسان‌ها دنبال می کند و محدود کردن این حرکت عظیم در حد امنیت و رفاه و آب و نان(با وجود اهمیتی که هرکدام از این عناصر دارند)، بزرگترین تحریف تاریخ و خیانت به سید الشهداست و باید گفت تنزل هضت های اسلامی و نادیده گرفتن ابعاد گسترده آن در ادامه همان طرز تفکری است که بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به مردم وعده آب و برق مجانی می داد و جواب این‌ها هم همان جواب امام امت ره است که فرمود:" ما علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را می خواهیم مرفه بشود زندگی معنوی سمارا می خناهیم مرفه بشود، شما به معنویات احتیاج دارید...... دلخوش به این مقدار نباشید معنویات شما را روحیات شما را عظمت می دهیم شما را به مقام انسانیت می رسانیم" 3- امثال این گفتار، شبهه را در ذهن مخاطب تداعی می کند که سخنران می خواهد با این نوع نگاه به قیام عاشورا یک قانون استخراج کند تا اگر در هر زمانی کسی احساس کرد نان و آبش در خطر افتاد یا قصور و تقصیری در دستگاه حاکمیت دید به راحتی این قانون را تطبییق دهد و اغتشاش و اعتراض را ،که آقای فیرحی حق مقاومتش می خواند، وظیفه اجتماعی و دینی خود بداند. و طرفه این‌که آقای فیرحی بعد از این‌که اغتشاش و اعتراض را وظیفه می‌خواند در دعای پایانی از خداوند می‌خواهد که او را در انجام وظایف دینی یاری کند. 🔹کلام آقای فیرحی مبنی بر این‌که: «هیچ حکومتی مشروعیتش دائمی نیست ، و بالاخره یک روزی منحرف شده و از مشروعیت ساقط می شود»، علاوه بر اطلاقی که دارد، این گمان را در اندیشه مخاطب القا می کنندکه کلام گفته شده ناظر به انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است. خوب است جناب آقای فیرحی در این باره روشنگری کند و اگر منظوری غیر از این دارد با آوردن قرائن و استثنائات این شبهه را از ذهن مخاطب پاک کند و الا اگر جمهوری اسلامی را نامشروع می‌داند لاپوشانی و لفافه‌گویی را کنار بگذارد و مقصود خود را شجاعانه بیان کند و به وظیفه دینی‌اش عمل کند. 🔹در کلام آقای فیرحی حاشیه های پررنگ ‌تر از متن وجود دارد که مخاطب را به شک می اندازد و شائبه تعریض به جمهوری اسلامی را قوت می‌بخشد. به طور مثال وی به انقلاب سوسیالیستی شوروی اشاره می‌کند و می‌گوید: «می‌گویند وقتی که انقلاب کمونیستی در شوروی رخ داد خیلی‌ها سعی می‌کردند که آموزش ایدئولوژیک به بقیه بدهند. مثلا در کشورهای دیگر درس کمونیسم بگذارند. اما لنین که باهوش بود حرف دیگری زد گفت مترو مسکو رو چنان درست کنید، ساختمان‌ها و خیابان‌هایش را چنان طراحی کنید که هر کس آمد مسکو، بگوید کمونیسم این است. یعنی دیگر دنبال ایدئولوژی و چیز دیگری نباشد» آیا این کلام تعریض آشکاری به مسئله صدور انقلاب نیست؟ 🔹همچین در تفسیر کلام حضرت (قد رکز بین اثنتین) خطابش را عوض کرده می‌‌گوید:" به این می گویند اختیار جبری. دست و بال آدم را ببندید و بگویید که یا این حرف را بگو یا آن را و هر دوتایش هم به نفع حکومت هست." 🔹جناب آقای فیرحی با وجود اینکه در صدد بررسی قیام و نهضت امام حسین ع و الگوگیری از آن است و با اینکه نمونه‌هایی از اسکندر گرفته تا گاندی و انقلاب‌هایی از چین گرفته تا شوروی مثال می زند اما هیچ یادی از دم‌دستی ترین و جلوی چشم ترین نهضت معاصر یعنی نهضت امام خمینی ره و انقلاب اسلامی نمی‌کند. 🔹خلاصه اینکه این کلام شاعرانه آقای دکتر پُر است از واژه‌های دو پهلو که خوب است خودشان مراد از می و ساقی و ساغر را بیان کنند تا راه برای سوء استفاده خناسان و براندازان صریح و یا منافق بسته شود و جمهوری اسلامی و انقلاب حسینی امام و امت، بیش از این مورد هجمه بیگانگان خارجی و نفوذی‌های داخلی قرار نگیرد. @rozaneebefarda
هدایت شده از KHAMENEI.IR
▫️ قرائت زیارت اربعین، همنوا با رهبر انقلاب 📅 پنجشنبه ۱۷ مهر، ساعت ۱۰ 📲 پخش زنده از شبکه یک و شبکه‌های اجتماعی KHAMENEI.IR
ارشاد معنوی مردم، جز با دینی شدن امور اجتماعی و سیاسی، امکان ندارد/ خطر رسوخ اندیشه جدایی دین از سیاست در حوزه حسین کاظم زاده دانش آموخته سطوح عالی حوزه/ روحانی جهادی/ عضو ارشد خانه طلاب جوان واکنش حوزویان به مصاحبه جنجالی آقای /27 @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹بنده هنوز باور ندارم چه طور کسی می تواند عمری را در کلمات الهی و معصومین غور کند و دست آخر این طور دین را بفهمد که اسلام را با سیاست و اقتصاد و ... چه کار؟ نوه مرجع عالم تشیع باشی و این گونه اسلام را بفهمی عجیب است! 🔹همیشه وقتی فرازهای منشور روحانیت حضرت امام را می خواندم که داد ایشان از رسوخ اندیشه بلند بود، مشتاق بودم این افراد را از نزدیک ببینم که چه طور بعد از این همه جنگ و مبارزه و خونریزی ای که در طول تاریخ رقم خورده؛ این بزرگواران، این چنین دامن دین را از قدرت و سیاست مبرا می دانند!! 🔹خوب اگر بنا بود دعوت دین صرفا به معنویت و آخرت باشد چرا طاغوت های زمانه شان با آنها درگیر شدند؟ چرا سرنوشت ائمه معصومین ما به شهادت انجامید؟ اگر بنا نبود امام صادق طراحی برای به دست گرفتن کند، چرا منصور، خلیفه وقت با وجود هزینه سنگین از بین بردن امام، ایشان را به شهادت می رساند؟ 🔹و آیا اصلاح دین و معنویت و آخرت مردم، جز از راه اداره دنیای مردم است؟ اگر صحنه اجتماعی زندگی مردم به دست دین مدیریت نشود، کدام آخرتی برای آنها آباد خواهد شد؟ 🔹مگر می شود اقتصاد و سیاست و تعلیم و تربیت و فرهنگ ما دینی نباشد و بعد مدعی هدایت و معنویت باشیم؟! و مگر اندیشه ولایت و امامت در منظومه فکری اسلامی غیر از سرپرستی امور اجتماعی است؟! مگر می توان جامعه عقب مانده و ذلیل و وابسته داشت و بعد هم معنویت داشت؟! 🔹بیش از چهل سال است که حتی دشمنان انقلاب ما متوجه شده اند که معنویت انقلابی، یک دعوت جدید جهانی است که از حلقوم یک عارف کامل خارج شده است که دین و دنیا را از هم جدا نمی بیند و اساس درگیری دنیای استکبار با ما بر سر همین یک حرف است. 🔹حوزه علمیه که حیات و نشاط خود را مدیون انقلاب و نهضت امام خمینی است، باید رزق جاری اش تامل و امتداد اندیشه های این عارف مبارز باشد و الا جز صورتی از حوزه و دین باقی نخواهد ماند. ⭕️پی نوشت: مطالعه منشور روحانیت حضرت امام و کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن و کتاب انسان ۲۵۰ ساله رهبر انقلاب را برادرانه توصیه می کنم. @rozaneebefarda
🔹سخنان متشابه و آقای در : ▫️اصرار علما بر زیارت اربعین بدین معناست که موفقیت یک جامعه و پیروزی، در پرتو مکتب امام حسین(ع) است و اگر جامعه ای از این مکتب دور بماند حتماً دچار نیرنگ، فریب و و جائرانی خواهد بود که با لباس دین و ، خلافت رسول الله و خلیفه الهی و حکومت اسلامی به جان مردم خواهند افتاد و آنان را از اهداف و آرمان هایشان دور خواهند کرد. ▫️حکومتی که جریان خبیث بنی امیه ایجاد کرده بودند در کسوت ظاهری حکومت اسلامی و در قالب خلافت اسلامی بود و این اقدام بسیار مشکل بود که امام حسین(ع) به مردم این معنا را تفهیم کند که اگر احیاناً   _اسلام برپا شود و بخواهد بر ضد آرمان ها، سنن و ارزش های اسلامی قیام کند، بایستی با آن ستیز کرد و زیرا عنوان اسلامی و خلافت اسلامی موجب تیرگی و تباهی می شود و جامعه را به خطا می برد. 🔶حاشیه روزنه این سخنان جناب آقای را چگونه باید تفسیر کرد؟ آیا با انتشار این سنخ مطالب و تیترهای جهت دار، به دنبال تولید یک نوع ادبیات سیاسی جدید با استفاده ظرفیت قیام عاشورا ست؟! ◾️سلسه یادداشت های روزنه با موضوع فضا را برای پاسخ به این پرسشها روشن می کند. یادداشت مرتبط روزنه در نقد یک سخنرانی از آقای آملی را اینجا بخوانید:👇 https://eitaa.com/rozaneebefarda/5190 @rozaneebefarda
پاسخ به اظهارات اخیر آقای ! و پاسخ به شبهات در نگاه یک / آیا پیامبر(ص) فقط است یا متکفل تمام شوون اجتماعی؟! 💥اختصاصی/پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹 شهید سیدمصطفی خمینی در زمره فقیهان مبارز معاصر است که به حق می توان او را از اسوه های نام برد؛ به رغم تلاش های قابل تقدیر در یادکرد ایشان، همچنان منزلت علمی، معنوی و سیاسی آن فقیه مجاهد، مغفول مانده است. بعد از طرح برخی مباحث مناقشه برانگیز پیرامون جایگاه رسالت و فروکاهی نقش نبی اکرم(ص) به مرشد معنوی، بازخوانی بخشی از اندیشه عالمان مبارز، بسیار بایسته است. 🔹علامه شهید وظیفه الهی پیامبر(ص) را منحصر هدایت معنوی(امور اخروی) نمی‌داند بلکه با تمسک به برخی روایات معتقد است آن حضرت همزمان به امور مادی و معنوی اهتمام داشته‌اند و در هیچ کدام از امور دنیوی و اخروی، به صورت یکجانبه ممحض نبوده است. 🔹در مباحث ایشان، به سه گانه در باب《انحصار اسلام به امور أُخروی》پاسخ داده شده است. 🔻شبهه نخست اینکه انسان و غریزه‌های او، برای اصلاح امور آن‌ها کافی است و با در نظر گرفتن مدنی الطبع بودن انسان، نیاز به پیامبر برای تصدی امور سیاسی ندارد. شهید این شبهه را سست و واهی دانسته، و بخاطر وضوح این مطلب، بر این باور است که محال است یک مسلمان برنامه اسلام را در امور اخروی و معنوی منحصر بداند و محال است فرد مسلمانی پیامبران الهی را تنها طبیب جان و عهده‌دار امور معنوی بداند و و حکام عهده‌دار اداره امور دنیوی و نظم در جامعه باشند! ایشان می‌پذیرند که گرایش ذاتی و طبیعی انسان به امور دنیوی و مادی موجب تذکر و نیاز به تنبه بیشتر در امور معنوی و آخرت است اما این مطلب را ملازم با این معنا نمی‌دانند که خاتم پیامبران(ص) قابلیت رهبری جامعه بشری در امور دنیوی را نداشته و یا اینکه به این کار نبوده‌اند. 🔻دومین شبهه اینکه فلسفه تشکیل حکومت توسط پیامبر(ص) و غرض از رهبری ایشان گسترش و معرفی اسلام در عصر نزول وحی، و رساندن پیام الهی به جامعه بشری تا روز قیامت بوده، تا با رحلت پیامبر(ص)، دین از جامعه رخت بر نبندد. و اگر اسلام با نظر موافق حکمرانان، در سرزمینهای مختلف نشر می‌یافت، چه بسا پیامبر(ص) در عرصه تأسیس حکومت و امر رهبری وارد نمی‌شدند. 🔹شهید سیدمصطفی خمینی این شبهه را با این بیان بی‌وجه می‌داند که اسلام در بردارنده قوانینی فراگیر، برای عرصه‌های گوناگون حیات بشری (اعم از فردی و اجتماعی) است و به تمام موضوعات خرد و کلان زندگی بشری التفات داشته است. این قوانین عهده‌دار سعادت بشر در همه شئون و ابعاد انسانی هستند. 🔻 سومین شبهه در مورد انحصار دین در امور معنوی و أُخروی است که کلمه دین فقط شامل آنچه که انسان را منحصراً متوجه آخرت نماید، می‌شود. ایشان در پاسخ به این شبهه معتقد است که این معنا یک تبادر ابتدائی بوده و دین یک حقیقت بلندمرتبه‌ای است که عهده‌دار تمام جهات سعادت زندگی بشر در امور جزئی، کلی، دنیوی و أُخروی و دربردارنده همه مسائل روحی، مادی، فردی و اجتماعی است. 🔹در ادامه بخشی از متن مباحث ایشان در پاسخ به شبهات مذکور خواهد آمد: [خاتم] الأنبياء و الرسل إذا كانت وظيفته الإلهية، غير محصورة بسور الشريعة و الهداية إلى دار الآخرة، و كان يجمع بين [الروحية و المادّية] و لا يكون حسب بعض الأخبار متمحّضاً في أمر الآخرة و لا في أمر الدنيا، كبعض الأسلاف من الرسل و الأنبياء (عليهم السّلام)، بل هو الحدّ الوسط و الميزان المقتصد .... 🔻 أنّ الزعامة و تشكيل الحكومة كان لبسط الإسلام و تعريفه إلى المجتمع في ذلك اليوم، و إصغاء الآخرين إلى يوم‌ القيامة؛ حتّى لا يزول بزوال النبي (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم)، فهو (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) قد تكفّل بهذه الأُمور السياسية لحفظ الديانة من الاندراس، و لو كان الإسلام يمشي في البلاد بموافقة ملوك الأمصار، لما كان (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) ينظّم الحكومة و يُشكّل الزعامة و السلطنة، فإنّ هذا التوهّم باطل غير سديد جدّاً؛ لما نجد في القوانين الإسلامية ما يفي بسعادة البشر في جميع شؤونه و في كافّة أُموره؛ ضرورة أنّ الإسلام له قوانين في شتّىٰ المراحل و المنازل، و في مختلف الجهات المرتبطة. 🔻و ليس كلمة الدين كما يتبادر منه بدواً ما كان يوجّه البشر إلى الآخرة محضاً، بل الدين هي السياسة العظمى الكافلة لجميع أنحاء السعادات الجزئية و الكلّية، الدنيوية و الأُخروية، و لذلك نجد أنّ الإسلام جامع شتات المسائل الروحية و المادّية و الفردية و الاجتماعية؛ ، فإنّ عن الأحكام الفردية و الروحية، بل هي قواصر حتّى في أُمور دنياهم، و التفصيل يطلب من مواقف أُخر.(ولايةالفقیه، صص 5 - 3) @rozaneebefarda
نجوای غریبانه محقق اصفهانی به مناسبت @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بار غم فرود آمد در زمین ماریه باز یا که کاروان حجاز هرچه غصّه بود آمد دلخراش و سینه گداز در حریم محرم راز بود شور رستاخیز یا نوای غم زدگان حلقۀ ستم زدگان هر دلی ز غم لبریز، داد راز و نیاز با شه غریب نواز نوگلی چو غنچه شکفت، نغمه زد چو بلبل زار زار همچو مرغ هزار با پدر به زاری گفت کآمده به سوز و گداز پروریدۀ تو به ناز خارِ پای ما بنگر، خواریِ اسیران بین حال دستگیران بین چون کبوتر بی پر غرقه خون ز پنجه باز نیمه جان ز رنج دراز بانوان دل بریان، در کمند اهل ستم زیر بند اهل ستم روی اشتر عریان، نه عماری و نه جهاز صبح و شام، در تک و تاز کودکان خونین دل همچو گوی سرگشته یا چو بخت برگشته دشمنان سنگین دل هریک از نشیب و فراز همچو تیر خورده گراز شامِ ماتم ما بود صبحِ عیدِ مردمِ شام آه از آن گروه لئام مرکز تماشا بود بانوان میر حجاز با نقاره و دف و ساز از یزید و آن محفل، دل لبالب از خون است دیده رود جیحون است ما غمین و او خوشدل، او به تخت زر به فراز ما چو سیم در دمِ گاز کعبه را شکست افتاد زآنچه رفت برسر تو ز آنچه دیده گوهر تو دست بت پرست افتاد قبلۀ دعا و نماز « مفتقِر»، بسوز و بساز @rozaneebefarda
فوت ؛ آزمون بزرگ و ! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹بعد از ماه ها انتشار اخبار ضد و نقیض پیرامون فوت ، ساعاتی قبل خبر درگذشت وی رسما تایید شد. بگذریم که حرف و حدیث هایی پیرامون زمان فوت این خواننده، وجود دارد و برخی با تکیه بر قرائنی، معتقدند او مدتی قبل از دنیا رفته و اعلان خبر در روز اربعین، کاملا مدیریت شده است.(والله العالم) 🔹طبعا در روزهای آتی، برجامیان تبلیغات گسترده ای حول این واقعه انجام می دهند و چنانکه از قبل نیز در محافل خصوصی شان مطرح بوده، در تدارک قرینیت سازی آن با برخی وقایع تلخ دیگر(؟) هستند تا با اردوکشی خیابانی و رسانه ای، پایگاه اجتماعی و سیاسی شان را به بکشند. 🔹در این شرایط، پرهیز از هر نوع دامن زدن به فضا، به این کمک خواهد کرد و بعید نیست همچون موارد پیشین، برخی تعابیر و اظهارنظرهای غیردقیق افراد نزدیک به جبهه انقلاب را مستمسک مظلوم نمایی و تحریک عواطف مردم قرار دهند. 🔹پرهیز از کردن موضوع به انحاء مختلف، شاید مناسب ترین راهبرد در مواجهه با این حادثه باشد. 🔹اما از طراحی های پیچیده عملیات روانی برجامیان که بگذریم، این ماجرا برای این جماعت و دشوار است؛ آنان در روزهای آتی میزان قانون مداری و درستی ادعای صیانت از سلامت مردم را عملا نشان خواهند داد. 🔹متدینین و انقلابی ها قبلا امتحان پس داده اند؛ هم در محدودیت برگزاری مراسم عزاداری محرم و هم در ، آنان نشان دادند که به رغم پیوندهای عمیق با این مراسمات، می توانند برای مراعات سلامت عمومی، از آن بگذرند. حالا باید ببینیم این جماعت مدعی نق زن و طلبکار، برای اجرای سناریوی سیاسی خود چگونه عمل خواهند کرد. البته دنباله های سیاسی آنان در قم قبلا در این امور امتحان پس داده اند؛ از یک سو رسما اعلان کردند مراسم ندارند، همزمان اردوکشی کردند و فردایش در تیتر روزنامه ها، به جمعیت افتخار کردند! 🔹محل تدفین شجریان هم از قبل مورد بحث بود و احتمالا یکی از چالش هاست؛ اجمالا برخی به دفن در تهران و برخی به انتقال جنازه به خراسان تمایل دارند که هر کدامش ملاحظاتی دارد. 🔹مواجهه حوزویان با این اتفاق، در تکمیل پازل های روابط سیاسی، بسیار حائز اهمیت است و در روزهای آینده نکات مهمی در این جهت مشاهده خواهیم کرد. خداوند همه ما را رحمت کند و عاقبت به خیر گرداند. @rozaneebefarda
سردار باقری: با فرمان امروز رهبر انقلاب به ستاد کل نیروهای مسلح، کلیه مراکز درمانی و بیمارستان‌های نیروهای مسلح با حداکثر ظرفیت در اختیار بیماران مبتلا به کرونا قرار گرفت @rozaneebefarda
لکم‌ اقتصادکم و لنا اقتصادنا! نقدی متفاوت به مصاحبه پرحاشیه آقای حسین عباسی فر/ پژوهشگر اقتصادی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹کسی که می‌خواهد طب اسلامی را تخریب کند اول طب اسلامی را در تجویز چند داروی گیاهی تعریف میکند و بعد آن را نقد و نفی میکند. اسم این مغالطه، مغالطه پهلوان پنبه است. طب اسلامی محدوده‌ی گسترده‌ای از داروشناسی و شناخت جسم و روح تا سبک زندگی فردی و اجتماعی را در برمی‌گیرد. 🔹وقتی اینگونه طب اسلامی تعریف شود خواهیم دید که اسلام برای تمام ابعاد این طب حرف دارد. چرا که اسلام در مورد کمالِ جسم و روح و فرد و جامعه نظر دارد. 🔹در مورد موضوع اقتصاد اسلامی هم همین است. وقتی اقتصاد را در نرخ تورم و وام بانکی خلاصه کنیم از اقتصاد اسلامی پهلوان پنبه‌ای ساختیم که خب هر کودکی می‌تواند نقدش کند. 🔹اما اگر پشت هر نظریه‌ی اقتصادی، یک نظریه‌ی عدالت ببینیم که ارزش‌ها و هنجارهای مرتبط با آن نظریه را تعیین کرده است آنوقت خواهیم دید که بحث تضاد عقل و دین نیست. بلکه بحث تعارض ادیان است. کاپیتالیسمِ امروز، اقتصادِ [دینِ] نئولیبرالیسم است. دینی که نظریه‌ی عدالت خود را دارد و بر اساس آن در مورد اصول اقتصادی مثل مالکیت و حدود آن، رابطه‌ی دولت و بخش خصوصی، مساله‌ی ثروت، تولید، کار و رفاه، اقتصاد سیاسی و..."حکم" می‌دهد. فتوا می‌دهد. آیه و روایت دارد. پیامبر دارد.مگر نه این است که مارکسیسم هم دین است؟ 🔹چطور این ادیان غیرالهی می‌توانند در حوزه‌ی اقتصاد نظر داشته باشند و اسلام نظریه‌ی عدالت نداشته باشد؟ آن‌هم اسلامی که تمام رسالت انبیاء و اولیاء را اقامه قسط می‌داند! با نظر کدام عقلا اقامه‌ی قسط کنیم؟ با نظر هایک و اسمیت و جِوُنز و والراس و کینز و فریدمن و ساموئلسون؟ با فلسفه‌ی عدالت رالز؟ یا مارکس و هگل؟ 🔹اقتصادِ اسلامی هم بر فلسفه‌ی اسلامی و نظریه‌ی عدالت اسلامی بنا می‌شود. فقط فرق ما و این است که امام به تبعیت از قرآن به ما یاد داده است در مقابل این ادیان بگوییم: نه شرقی، نه غربی(لَکُم دینُکم)؛ جمهوری اسلامی(وَ لیَ دین)! @rozaneebefarda
پاسخ به دیدگاه های اخیر جناب آقای 💥اختصاصی/ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹جان آقای علوی اخیرا در مصاحبه با یک رسانه اقتصادی منتسب به جریان لیبرال ایرانی، ضمن انکار علوم انسانی اسلامی، نقش و جایگاه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را به ، تقلیل داده بودند. موضوعی که تعداد زیادی از فضلای حوزوی و دانشگاهی با نگارش مقالات علمی، بدان واکنش نشان دادند. 🔹مرور دیدگاه زعیم فقید حوزه قم، آیت‌الله حاج آقا حسین بروجردی در باب و توجه به شوون مختلف سیاسی و اجتماعی، بهترین پاسخ به اینچنین شبهات است. 🔹حضرت آیت‌الله بروجردی درس صلاة خود را در تاریخ 28 فروردین 1327 (برابر با هفتم جمادى الثانى سال 1367)آغاز نمودند. اولین مبحث ایشان در این درس بحث «صلاة الجمعة» بود. از جمله تقریراتی که برای درس ایشان منتشر شده میتوان به «تبیان الصلاة» به قلم حضرت آیت‌الله شیخ علی و «البدر الزاهر في صلاة الجمعة و المسافر» به قلم آقای منتظری اشاره کرد که این تقریر دوم زمان حیات مرحوم بروجردی در تاریخ 5 اسفند 1337 (برابر با 15 شعبان 1378ق) منتشر شده است. پیشتر بخشی از تقریرات مرحوم صافی در باب جامعیت دین در روزنه منتشر گردید؛ https://eitaa.com/rozaneebefarda/5180 🔹در این یادداشت دیدگاه زعیم معظم حوزه قم پیرامون تکفل امور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... توسط اسلام، از کتاب«البدر الزاهر» تقدیم مخاطبان ارجمند می‌گردد: 🔻«لا يبقى و ضوابطه في أنّه ، و المشروعة لتكميل الأفراد و ، بل يكون أكثر أحكامه مربوطة و و ، أو جامعة للحسنيين و مرتبطة بالنشأتين، و ذلك كأحكام المعاملات و السياسات من الحدود و القصاص و الديات و الأحكام القضائية المشروعة لفصل الخصومات و الأحكام الكثيرة الواردة لتأمين الماليات التي يتوقف عليها حفظ دولة الإسلام كالأخماس و الزكوات و نحوهما. 🔻و لأجل ذلك اتفق الخاصة و العامّة على أنّه يلزم في محيط الإسلام وجود و ، بل هو و إن اختلفوا في شرائطه و خصوصياته و أن تعيينه من قبل رسول الله صلّى الله عليه و آله أو بالانتخاب العمومي. 🔻الثالث: لا يخفى أنّ سياسة المدن و تأمين الجهات الاجتماعية في دين الإسلام لم تكن منحازة عن الجهات الروحانية و الشؤون المربوطة بتبليغ الأحكام و إرشاد المسلمين، بل كانت السياسة فيه من الصدر الأوّل مختلطة بالديانة و من شئونها، 🔻فكان صلّى الله عليه و آله و و يرجع إليه فصل الخصومات و ينصب الحكّام للولايات و يطلب منهم الأخماس و الزكوات و نحوهما من الماليات، و هكذا كان سيرة الخلفاء بعده من الراشدين و غيرهم، حتى أمير المؤمنين عليه السلام، فإنّه بعد ما تصدى للخلافة الظاهرية كان يقوم بأمور المسلمين و ينصب الحكّام و القضاء للولايات. 🔻و كانوا في بادئ الأمر يعملون بوظائف السياسة في مراكز الإرشاد و الهداية كالمساجد، فكان إمام المسجد بنفسه أميرا لهم، و بعد ذلك أيضا كانوا يبنون المسجد الجامع قرب دار الإمارة، و كان الخلفاء و الأمراء بأنفسهم يقيمون الجمعات و الأعياد بل و يدبّرون أمر الحج أيضا، حيث إنّ العبادات الثلاث مع كونها عبادات قد احتوت على فوائد سياسية لا يوجد نظيرها في غيرها، كما لا يخفى على من تدبّر. و هذا النحو من الخلط بين الجهات الروحية و الفوائد السياسية من خصائص دين الإسلام و امتيازاته.» (البدر الزاهر في صلاة الجمعة و المسافر، صص 75 و74) معلوم نیست با وجود چنین تصریحاتی آنهم در عصر خفقان یک رژیم طاغوتی وابسته به اجانب، چگونه برخی افراد از منسوبین ایشان دیدگاههای صد درصد متضاد با مرحوم بروجردی را مطرح می کنند و در عین حال داعیه دار میراث داری آن زعیم فقید هستند. طبعا هر فردی می تواند دیدگاه خاص خود را داشته باشد اما دیدگاه بزرگان شیعه، خطر بزرگی است که باید با تمام توان از آن پیشگیری کرد. طبعا تنها مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی صلاحیت میراث داری فکری ایشان را دارند که از نظر فکری و سیاسی به ایشان نزدیک ترند. (ره) 🔘 روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر. https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
💥 ‏سایت اجاره ای بار دیگر به متوسل شد! عکس واقعی مربوط به یک کشور دیگر است! @rozaneebefarda
انکار و پرهیز از کلی گویی‌های مشکوک به آمیختگی با نخوت و خودبزرگ بینی! دکتر حسن سبحانی اقتصاددان و استاد دانشگاه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹 در روزگاری که آزادی بیان و عقیده از افتخارات جوامعی محسوب می شود که به گرامی داشت آن ها مشتهر و به رعایت آن ها ملتزمند، متاسفانه معارف مطروحه در عرصه «اقتصاد اسلامی»، عمدتا بدون اینکه از طریق بررسی و نقادی و تعمیق در مقالات و کتاب های مکتوب شده در باره آن، مورد ارزیابی قرار بگیرد از ناحیه اشخاص محترم و جریان هایی مورد هجمه قرار گرفته است که برخی از کنش های مطروحه آنان در این زمینه، نه با آداب بزرگداشت علم و عالم و لوازم توسعه آن سازگار و نه با رعایت قاعده حرمت نظر و احترام به عقیده دیگران هم راستاست و این در حالی است که منطق حکم می کند که محققان دانشمند با رعایت عرف کنکاش در مباحث مطروحه در حوزه های معرفتی، و خود را بگویند و دغدغه های خود در گسترش علم و تصحیح انحرافات معرفتی را، با پرهیز از مشکوک به با و ، عملیاتی نموده و به سامان برسانند که گفته اند: بزرگش نخوانند اهل خرد که نام بزرگان به زشتی برد 🔹بر این اساس و از آنجا که لازمه پیشرفت هر معرفتی، مورد اشاره از جانب ورود کنندگان به موضوعات است قاعدتا «اقتصاد اسلامی» هم نباید از این رویه مستثنی گردد. 🔹یعنی باید شرایط به نحوی باشد که طی آن، هر عالمی بدون ترس از متهم شدن و یا مورد تهاجم قرار گرفتن و با آزادی کامل نظر معرفتی خود را عاری از هر گونه تخطئه و کنایه مطرح نماید و مشتاقانه خواهان استماع پاسخ قائلان به موضوع باشد تا معرفت خویش را کامل تر و اشتباهات احتمالی خوداز واقعیت راکمتر و تلقی خوداز حقیقت را صادق تر نماید. 🔹در این ارتباط لازم است علاقمندان و ناظران کمتر متخصص در موضوع ، برای قضاوت در شنیده ها و موضع گیری له یا علیه منشورات، عجله نفرمایند زیرا قضاوت درست و عادلانه هم ،خود وامدار برخورداری از دانش و آگاهی خشیت آور است. 🔹ما بنا به ضرورت، طی ایام آتی، بتدریج نکاتی را در خصوص «اقتصاد اسلامی» و نسبت آن با اظهار نظر کنندگان در باره اش ،مطرح خواهیم نمود انشاءالله. @rozaneebefarda
🔹چه سهل است با زبان «یا لیتنا كنا معكم» گفتن و چه سخت است تا پای جان در ركاب حسین(ع) ایستادن. 🔻ای دل، صحرای بلا به وسعت تاریخ است و تا مؤ‌منین را به بلایی كربلایی نیازمایند، رها نمی‌كنند. @rozaneebefarda
🔸دم خروس ! ◽️مجتبي يوسفي نماينده اهواز در مجلس يازدهم در توئيتى نوشت: «گزارش هايي در مورد يك رسانه با وزارتخانه ها به دست ما رسيده كه به زودي تحقيق از وزارتخانه ها و‌ مجالس گذشته را در مورد قراردادها و مبالغ پرداخت شده به اين متعلق به معاون دفتر يكي از سران عالي رتبه را آغاز و فعاليت هاي آن را رصد خواهيم كرد.» ▪️برخی رسانه ها با تکیه بر بعضی شواهد دقیق، این افشاگری را به تطبیق کرده اند. ▫️آیا افشاگری ها از مدیران رسانه ای ، ادامه خواهد یافت؟ ◽️منتظر پرونده ویژه خبرآنلاین در روزنه باشید... @rozaneebefarda
magویژه نام بیانیه گام دوم.سیاست نامه انقلاب اسلامی- maaref-116 98.11.30.pdf
4.65M
💥متن کامل نشریه معارف «سیاست‌نامه انقلاب؛ کندو کاوی در بیانیه گام دوم انقلاب» 👈عناوین مورد بحث در این ویژه نامه: _بیانیه گام دوم در هندسه فکری مقام معظم رهبری _هندسۀ مسئله‌های معطوف به حرکتِ فرهنگیِ انقلاب _تصویرِ فرهنگ در بیانیّۀ گامِ دوّمِ انقلاب _تحلیل ابعاد تمدنی بیانیه گام دوم انقلاب _ تجویزگری تمدنی در مقیاس جهانی _بررسی ظرفیت‌شناسانه بیانیه گام دوم با رویکرد تمدنی _ورود به عصر جدید چرا و چگونه؟ _کلید واژه عدالت و مبارزه با فساد _آموزه‌های وحیانی در بیانیه گام دوم انقلاب _ظرفیت‌های مباحث کلامی در بیانیه گام دوم _دیدگاه‌های اخلاقی در بیانیه گام دوم _سبک زندگی در بیانیه گام دوم _نقش جوانان دانشگاهی در پیشرفت علمی _جستاری در منبع‌شناسی بیانیه گام دوم و گزیده‌خوانی نقطه نظرات فرهیختگان ذیل بیانیه گام دوم ◽️با آثاری از آقایان: مصطفی ملکوتیان علیرضا پیروزمند مهدی جمشیدی مهدی امیدی امیر سیاه‌پوش ابوذر رجبی محمدجواد فلاح محمدهادی منصوری امیرمحسن عرفان ابوالقاسم یعقوبی حسین بغدادی دانیال ادیب @rozaneebefarda
در نگاه مقام معظم رهبری/1 💥پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ◽️ ببینید، ما نمیگوییم علوم انسانی غیر مفید است؛ ما میگوییم علوم انسانی به شکل کنونی مضر است؛ بحث سر این است. محل کلام بین آنچه که ما میگوییم و آنچه که ایشان فرمودند، دو تاست. اصلا مرکز اثبات و نفی، یک چیز نیست. ◽️بحث سر این نیست که ما جامعه‌شناسی یا روان‌شناسی یا علم مدیریت یا تعلیم و تربیت نمیخواهیم یا چیز خوبی نیست یا فایده‌ای ندارد. چرا؛ قطعا خوب است؛ قطعا لازم است. ◽️من یکی از حرفهایی که دارم، همین در است. بحث در این نیست که این علوم مفید نیست؛ بحث در این است که اینی که امروز در اختیار ما قرار دادند، مبتنی بر یک است غیر از جهان بینی ما. ▫️علوم انسانی مثل پزشکی نیست، مثل مهندسی نیست، مثل نیست که جهان‌بینی و نگرش نسبت به انسان و جهان در آن تأثیر نداشته باشد؛ چرا، تأثیر دارد. شما مادی باشید، یک جور علوم انسانی تنظیم می کنید. علوم انسانی ما برخاسته‌ی از تفکرات پوزیتیویستی قرن پانزده و شانزده اروپاست. ◽️قبلا که علوم انسانی‌ای وجود نداشته است؛ آنها آمده‌اند همین اقتصاد را، همین جامعه‌شناسی را در قرن هجدهم و نوزدهم و یک خرده قبل، یک خرده بعد تدوین کردند و ارائه دادند؛ خب، این به درد ما نمیخورد. این علوم انسانی، تربیت‌شده و دانش‌آموخته‌ی خود را آنچنان بار می‌آورد که نگاهش به مسائل مبتلابه آن علم و مورد توجه آن علم - چه حالا اقتصاد باشد، چه مدیریت باشد، چه تعلیم و تربیت باشد - نگاه غیر اسلامی است. ▫️می‌بینیم همان شخص متدین در داخل دانشگاه که فرض کنید مدیریت یا خوانده، هرچه با او درباره‌ی مبانی دینی این مسائل حرف میزنیم، به خرجش نمیرود. نه اینکه رد میکند، نه؛ اما آنچه که شما در باب با او حرف میزنید، با یافته‌های علمی او، با آن دو دو تا چهار تاهائی که او در این علم تحصیل کرده، جور در نمی‌آید.»(1389.8.2) @rozaneebefarda
تیغ و تحریف! روایتی از متون/مبانی دینی و نسبت آن با از نظام اسلامی 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 📛یادداشت سوم: این برائتی های مهربان!/حکایت رادیکالهای برائتی و تئوری پردازی برای اسلام رحمانی! 🔻نقدی بر سخنان جناب آقای پیرامون عدم برخورد با ⭕️سلسله یادداشت های به نقد و ارزیابی برخی سخنرانی های مذهبی می پردازد که در آنها به نحوی عجیب با نوعی تولید جدید و جهت دار مواجهیم که در مواردی در چارچوب از و تئوری پردازی برای توصیه یا توجیه اقدامات و احیانا ، قابل تحلیل است. ◽️بررسی‌ها نشان می دهد که مواجهه سیاسی این طیف با نظام، وارد دورانی جدید شده و طبعا هر نوع کنش گری متقابل عالمانه با آنان نیز بدون درک عمیق و دقیق این اتفاق جدید، ممکن نیست! ▪️تولید ادبیات سیاسی با پس زمینه مذهبی، خطرناک ترین نوع مواجهه با جمهوری اسلامی است که زمینه ساز تضعیف است. ⭕️تحریریه روزنه با ردیابی تحرکات تبلیغی طیفی از جریان‌های زاویه دار(با لحاظ شدت و ضعف در مخالفت یا نقد نظام)، مجموعه نقدهایی را به قلم برخی فضلای حوزوی تقدیم خوانندگان خواهد کرد. ⭕️یادداشت نخست: در تفسیر عاشورا؟!/نقدی بر سخنان آقای مرتضی جوادی آملی https://eitaa.com/rozaneebefarda/5190 ⭕️یادداشت دوم: داوود ؛ تئوری پردازی برای یا تریدپراکنی در مبانی؟! https://eitaa.com/rozaneebefarda/5206 متن کامل یادداشت را در روزنه بخوانید: @rozaneebefarda
روزنه
#پرونده_ویژه تیغ و تحریف! روایتی از #تحریف متون/مبانی دینی و نسبت آن با #مشروعیت_زدایی از نظام اس
تیغ و تحریف! روایتی از متون/مبانی دینی و نسبت آن با از نظام اسلامی 📛یادداشت سوم: این برائتی های مهربان!/حکایت رادیکالهای برائتی و تئوری پردازی برای اسلام رحمانی! 🔻نقدی بر سخنان جناب آقای پیرامون عدم برخورد با 💥اختصاصی/ احمد هاشمی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه 1 از 4] ⛔️در محرم امسال جناب آقای سیدصادق شیرازی در سخنانی با موضوع «اعدام برانداز» ادعا میکند در حکومت پیامبر اکرم(ص) و امیرالمومنین(ع) اعدام برانداز و منافق وجود نداشته است. البته او پیشتر در بهمن سال 89 و پس از فتنه88 و آشوب های خیابانی آن برهه نیز در سخنانش در روز رحلت پیامبر اکرم(ص) مدعی شده بود: 🔻«مگر منافق را باید کشت؟....پیغمبر خدا یک منافق را نکشت» ▪️البته در این سخنرانی به سیره حکومتی امیرالمومنین(ع) اشاره نمیکند و به نوعی آن را سانسور میکند. البته در همان ایام یکی از خطبای قم به این سخنرانی واکنش داد و با استناد به سیره حضرت علی(ع) در نبردهایش با کسانی که در ظاهر مسلمان بودند و جاهلانه و یا منافقانه سنگ اسلام را به سینه می زدند، به این ادعای آقای سیدصادق شیرازی پاسخ داد. ◽️در سخنرانی اخیر، جناب شیرازی تا حد زیادی ادعای سابق خود را پس گرفته است؛ او در این سخنرانی به سیره امیرالمومنین علیهالسلام اشاره می کند، البته با این توضیح که آن حضرت تا زمانی که دشمنانشان شمشیر نکشیدند، اقدامی نکرد و پس از آن فقط به دفاع پرداختند. 🔘همین عقب نشینی ایشان که لااقل قبول کردند که اگر برانداز و منافق اقدامی بکنند باید با او مقابله سخت کرد، نشان میدهد یا مطالعات تاریخی وی تکمیل شده یا اقلا حاضر شدهاند به بخشی از حقایق تاریخی برخلاف اظهارات پیشین خود اذعان کند. البته ایشان در سخنرانی اخیر برخورد حضرت امیر(ع) در جمل و صفین را دفاع می نامد، در حالی که حداقل درباره نبرد صفین چنین ادعایی، درست نیست و طبق شواهد تاریخی و نامههای حضرت به معاویه، روشن است که ایشان ابتدائا به نبرد با معاویه رفتند.(مراجعه شود به: الفتوح، ج3، ص170-مناقب آل ابی طالب، ج3، ص218-مناقب على بن ابى طالب‏، ص167-حیات فکری سیاسی امامان شیعه، ص91-95) ◽️البته جناب آقای سیدصادق شیرازی در این سخنرانی علیرغم اشاره به سیره امیرالمومنین(ع)، مانور زیادی بر سیره پیامبر اکرم(ص) دارند و به نوع برخورد آن حضرت (ص) با سخنان و اقدامات عبدالله بن ابی سلول و نیز ترور ناموفق پیامبر(ص) در عقبه اشاره می کند و ادعا میکند پیامبر حتی در مقابل کسانی که قصد ترور ایشان را داشتند هیچ اقدامی نکرد، و ماجرا را طوری جلوه می دهند که فقط این عملکرد پیامبراکرم(ص)، مطابق با اسلام است و به این دقت ندارد که اینگونه رحمانیزه کردن اسلام و این برداشت ناصواب، منجر به –معاذالله- متهم شدن حضرت امیر(ع) میشود! از این رو، اگر واقعا جناب شیرازی به این اعتقاد دارند که سیره حضرت امیر(ع) حجت است، پس نمی توانند با بسنده کردن به سیره پیامبر(به فرض اینکه پیامبر(ص) هیچ براندازی را اعدام نکرده باشند) از این واقعه، قاعدهسازی بکنند؛ از سوی دیگر جناب شیرازی باید به این سوال پاسخ دهند که اگر این نوع برداشت را از اسلام پذیرفتند که با براندازان و دشمنانان اهل بیت(ع) نباید برخورد کرد، پس اعلان دهه برائت و دامن زدن اختلاف های خونین بین مسلمانان چه توجیهی دارد؟ آیا رسول الله(ص) و امیرالمومنین(ع) چنین رفتار کردند؟ ایشان این ادعای خود را به عنوان قطعیات و مسلمات تاریخ اسلام بیان می کند و برای آن شواهدی را ذکر می کند که در این یادداشت به بررسی آن بپردازیم. ◽️گوینده مزبور در سیره پیامبر(ص) بیش از همه به نوع رفتار پیامبر(ص) با عبدالله بن ابی سلول اشاره میکند. اینکه حضرت با وجود اعلام برانداز بودن عبدالله بن ابی سلول، پیامبر(ص) هیچ اقدامی در قبال او نکرد و حتی هنگامی که وی فوت کرد، پیامبر(ص) پیراهن خود را در کفن وی گذاشت. @rozaneebefarda ادامه👇
این برائتی های مهربان!/حکایت رادیکالهای برائتی و تئوری پردازی برای اسلام رحمانی! [صفحه 2 از 4] 🔸در بررسی این ادعا باید گفت که این گزارش که پیامبر(ص) پیراهن خود را در کفن عبدالله بن ابی سلول گذاشته اند، در منابع عامه و صحاح سته به کرات ذکر شده است(مسند أحمد ج23 ص307، صحیح بخاری ج2 ص364، صحیح مسلم ج4 ص2140 و در منابع شیعه فقط در کتاب امالی شیخ طوسی آمده است. ▪️در بررسی این ادعا باید گفت که این گزارش که پیامبر(ص) پیراهن خود را در کفن عبدالله بن ابی سلول گذاشته اند، در منابع عامه و صحاح سته به کرات ذکر شده است و در منابع شیعه فقط در کتاب امالی شیخ طوسی(الامالی ص394) آمده است؛ سند این روایت بر اساس ضوابط رجالی مورد اعتماد نیست. چرا که علاوه بر وجود چندین شخصیت مجهول، شخصی مثل سفیان بن عیینه در سلسله سند این روایت وجود دارد که رجالیون او را از علمای اهل سنت نام برده اند و رجالیون شیعه همچون آیت الله مامقانی(تنقیح المقال، ج32، ص 56) و آیت الله خویی(معجم الرجال، ج3، ص85)، وثاقت او را تایید نکرده اند. 🔻ردیابی این روایت در کتب اهل سنت نشانگر این است که اشتراک سندی با روایت نقل شده در کتاب امالی شیخ طوسی، وجود دارد. سند روایت نقل شده در امالی و روایت نقل شده در صحیح بخاری از سفیان بن عیینه تا جابر بن عبدالله یکسان است و در واقع روایت شیعه و سنی، هر دو به نقل از یک شخص سنی به نام سفیان بن عیینه بوده است. پس اشتراک سندی و سنی بودن سفیان بن عیینه احتمال ورود این روایت از اهل سنت به کتاب امالی را تقویت می کند. ⭕️بر فرض صحت این روایت، جناب شیرازی علت گذاشتن پیراهن پیامبر(ص) در قبر عبدالله بن ابی سلول را نیز سانسور کرده است که در برخی کتب روایی عامه همچون صحیح بخاری به آن اشاره شده است: وقتی عباس عموی پیامبر(ص) در جنگ بدر توسط مسلمانان اسیر شد، انصار بدنبال پیراهنی برای او بودند که عبدالله بن ابی سلول پیراهن خود را به او داد و این عمل پیامبر در ازای آن کار وی بوده است.(صحیح بخاری، ج2،ص406؛ سبل الهدی، ج 11، ص93) 🔸همچنین شیخ طوسی در امالی خود بعد از روایت خاکسپاری عبدالله ماجرای بخشیدن پیراهن به عباس را بطور مجزا و با همان سلسله سند ذکر کرده است. البته طبق روایاتی که جناب شیخ طوسی در تفسیر التبیان(ج5،ص272) آورده است پیامبر(ص) قبل از خاکسپاری با نزول آیه «وَلَا تُصَلِّ عَلَى أَحَدٍ مِّنْهُم مَّاتَ أَبَدًا وَلَا تَقُمْ عَلَى قَبْرِهِ» از این کار نهی شدند. 🔷فارغ از همه شواهد پیشین، جناب شیرازی از گذاشتن پیراهن در کفن عبدالله بن ابی می کند، احترام پیامبر(ص) به خاکسپاری وی را برداشت میکند و این بر خلاف روایات مسلم شیعه است و حداقل این انتظار از ایشان می رفت که بر فرض صحت روایت به طور یک طرفه ماجرا را نقل نکند. در این رابطه کافی است به «باب الصلاه علی النواصب» در کتاب فروع کافی مراجعه شود تا روشن شود که پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) نسبت به مرگ منافقین چگونه عمل می کردند. در اولین روایت آن که درباره خاکسپاری عبدالله بن ابی سلول است، اینطور آمده که پیامبر(ص) در تشییع جنازه وی شرکت کردند و طلب عذاب او را از خداوند نمودند و البته در این روایت اشاره ای به گذاشتن پیراهن در کفن نکرده است، روایتی که شیخ طوسی هم در تهذیب (ج3، ص196) آن را ذکر کرده است و این نکته نشانگر این است که روایت امالی به عنوان حجت فقهی مقبول شیخ نبوده است و ایشان در کتاب تهذیب که کتاب فتوایی ایشان است، به آن اشاره نکرده است و به جای آن روایت فوق را که از نظر مضمون خلاف آن است بیان کرده‌اند. 🔹نظر به مطالب پیش گفته، این سوال مطرح است که جناب شیرازی چگونه روایت صحیحی که در دو کتاب از کتب اربعه شیعه ذکر شده است را رها کرده و به یک روایت واحد در کتاب امالی و منقول در کتب اهل سنت تمسک کرده است؟ @rozaneebefarda ادامه👇
این برائتی های مهربان!/حکایت رادیکالهای برائتی و تئوری پردازی برای اسلام رحمانی! [صفحه 3 از 4] 🔸معلوم نیست چگونه فردی که در سالهای اخیر از سوی حامیان خود با عنوان تصدی برخی مناصب دینی معرفی می شود، در این سخنرانی ادعا می کند که پیامبر(ص) در مقابل ، خاصه ، هیچ اقدامی نکردند و این ادعای خود را از می شمارد؟! آیا رواست بدون اتکا به منابع متقن تاریخی، چنین نسبت های نادرستی به وجود نازنین پیاکبر اکرم(ص) داده شود؟ مراجعه به کتب تاریخی متقدم و معتبر، بطلان ادعای مزبور را اثبات می کند؛ به طور مثال باید از ایشان پرسید، علت شروع غزوه بنی نضیر چه بوده است؟ نکته مهم اینجاست که ایشان فرقی بین برانداز مسلم و غیرمسلم نمیگذارد و ادعا میکند پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) برخوردی با مخالفین سیاسی و براندازها نداشتند! 🔷در بین کتب تاریخی شیعه و سنی وجود دارد که علت غزوه پیامبر(ص) با بنی نضیر (یکی از سه تیره یهود ساکن مدینه که پیامبر(ص) در ابتدای هجرت با آنان پیمان بست)، این بود که پیامبر(ص) بخاطر پرداخت دیه ای که به عهده داشت و بخاطر پیمانی که با بنی نضیر داشت با عده ای از اصحاب به سمت قلعه آنان رفت تا از آنها کمک گیرد و آنان جواب مثبت داده و پیامبر(ص) را به داخل حصار و قلعه خود دعوت کردند و در زمانی که پیامبر در کنار دیواری نشسته بودند، توطئه کردند تا سنگی را از بالا بر سر پیامبر(ص) اندازند و ایشان را ترور نمایند، در این حین جبرئیل بر پیامبر نازل شد و ایشان را از توطئه ترور مطلع کرد و ایشان هم بدون درنگ قلعه آنان را ترک کرد و به سمت مدینه رفت و برای بنی نضیر پیغام فرستادند که به خاطر این توطئه ترور، پیمانتان را نقض کردید و باید از مدینه بیرون روید، البته آنان در وهله اول این دستور پیامبر(ص) را نپذیرفته و در داخل قلعه های خود موضع گرفتند و پیامبر(ص) در مقابل، آنان را محاصره کرد و درختان آنان را قطع نمود تا اینکه آنان به حکم پیامبر(ص) گردن نهاده و از مدینه رانده شدند و البته در بین محاصره عدهای از آنان به دست حضرت امیر کشته شدند که آیات ابتدایی سوره حشر هم بر این ماجرا دلالت دارد.(مراجعه شود به: السیره النبویه ج2، ص190-المغازی ج1، ص364-365-الطبقات الکبری ج2، ص44-تاریخ طبری ج2، ص551-الکامل فی التاریخ ج2 ص173-البدایه و النهایه ج4، ص75-انساب الاشراف ج1، ص339-الدرر ص174-دلائل النبوه ج2، ص489-490-تفسیر قمی ج2، ص359-اعلام الوری باعلام الهدی ص89-حیاه القلوب ج3، ص617-618-اعیان الشیعه ج1، ص260-منتهی الامال ج 1، ص173-موسوعه التاریخ الاسلامی ج2، ص403-سیره رسول خدا ص541-542) 🔷حائز اهمیت است که بنی نضیر همپیمان حضرت بودند و پیامبراکرم(ص) به صرف این توطئه که البته تحقق عملی نیافت و فقط از قصد آنان مبنی بر ترور از طریق وحی با خبر شدند، بر علیه آنان اقدام کرد؛ جناب شیرازی که صرف بیان قصد اخراج پیامبر(ص) از مدینه توسط عبدالله بن ابی سلول را براندازی تلقی میکند، به طریق اولی قصد بنینضیر را که به لطف اخبار غیب بر ملا گردید، باید برندازی بداند. حال چگونه است که ایشان عدم برخورد پیامبر(ص) در قبال براندازی را از قطعیات تاریخی تلقی می کند؟ در خوشبینانه ترین حالت باید گفت که این ادعای ناصحیح و بی پشتوانه، ریشه در بی اطلاعی تاریخی و ناآشنایی با منابع دارد. والله العالم! 🔻شاهد دیگر بر رد این ادعا در سیره پیامبر(ص) سریه قتل کعب بن اشرف است، کعب بن اشرف کسی است که پس از جنگ بدر و برای تسلیت کشته شدگان بدر به میان قریش رفت و آنان را برای قتال با پیامبر تشویق نمود، وی همچنین با اشعار خود به هجو پیامبر(ص) و مسلمانان پرداخته بود، حضرت هم به خاطر این دو اقدام، از اصحاب خود برای قتل وی یاری خواستند و گروهی از اصحاب داوطلب این کار شده و کعب را به قتل رساندند.(ن.ک: السیره النبویه، ج2، ص51-57-المغازی واقدی، ج1، ص184-190-الطبقات‏ الكبرى، ج‏2، ص24-25-تاريخ‏ طبري، ج‏2، ص488-491-دلائل النبوه، ج3، ص187-191-الکامل فی التاریخ، ج2، 143-144-تاريخ‏ الاسلام، ج‏2، ص157-161-البدايه و النهايه، ج‏4، ص5-انساب‏ الاشراف، ج‏1، ص374-المنتظم، ج‏3، ص158-159-الدرر، ص150-151-عیون الاثر، ج1، ص348-351-سبل‏ الهدى، ج‏6، ص25-29-حياه القلوب، ج‏4، ص929-931-اعیان الشیعه، ج1، ص284-سيره رسول خدا، ص498-500-تاريخ تحقيقى اسلام، ج‏3، ص22-25-سيره معصومان، ج‏1، ص245-246-فروغ ابدیت، ص521-523) ⭕️با توجه به این گزارشات تاریخی، وقتی که پیامبر اکرم(ص) در سیره خود با این جدیت و شدت با مخالفان سیاسی و دشمنان اسلام عمل کرده اند، جناب شیرازی با استناد به کدام یک از کتب تاریخی، چنین ادعایی را مطرح می کند؟ @rozaneebefarda ادامه👇
این برائتی های مهربان!/حکایت رادیکالهای برائتی و تئوری پردازی برای اسلام رحمانی! [صفحه 4 از 4] 🔳جناب آقای شیرازی در سخنرانی اخیر خود، به روایتی از امام صادق علیه السلام اشاره کرده که در آن حضرت فرموده اند: این اخلاق پیامبر(ص) باعث شد که هزار نفر از منافقین برگشتند. ▫️طبق فحص نگارنده این سطور، نزدیکترین روایت به مضمون مورد اشاره گوینده محترم، روایتی روایتی از امام صادق(ع) در تفسیر مجمع البیان در ذیل آیه«جاهد الکفار والمنافقین» است: «روي عن أبي عبد الله (ع) أنه قرأ جاهد الكفار بالمنافقين و قال أن رسول الله ص لم يقاتل منافقا قط إنما كان يتألفهم» ◽️اگر منظور جناب آقای شیرازی این روایت است، اولاً این روایت است و ثانیا لازمه پذیرش صحت آن، این است که آیه(جاهد الکفار و المنافقین) که در سوره های توبه و تحریم آمده است، به صورت (جاهد الکفار بالمنافقین) خوانده شود و الا روایت با صریح آیه قرآن در تخالف است! ثالثا این روایت و این قرائت با روایتی که از امام صادق(ع) در ذیل سوره تحریم در تفسیر قمی نقل شده(ج2، ص377)، در تضاد است: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِهِ يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقِينَ قَالَ هَكَذَا نَزَلَتْ فَجَاهَدَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْكُفَّارَ وَ جَاهَدَ عَلِيٌّ ع الْمُنَافِقِينَ- فَجَاهَدَ عَلِيٌّ ع جِهَادَ رَسُولِ اللَّهِ ص‏» ▪️ هم با استناد به این روایت، چنین می فرماید: «قوله عليه السلام: هكذا نزلت يدلّ على عدم صحّة القراءة الشاذّة»(بحارالانوار،ج29، ص427) طبعا گوینده محترم هم اذعان دارد که فهم مرحوم مجلسی از اخبار اهل بیت(ع) قابل مقایسه با جناب ایشان نیست. ▫️از سوی دیگر، بر فرض صحت تمام ادعاهای تاریخی جناب شیرازی، مبنی بر اینکه پیامبر(ص) و امیرالمومنین(ع) در حکومتشان یک برانداز را هم اعدام نکرده باشند، و طبق این سیره ادعایی، نظام اسلامی را به تخلف از سیره پیامبر(ص) متهم کرده و مورد هجمه قرار می دهند، چگونه است که در مسأله لعن علنی به سیره حضرات معصومین(ع)، در تعامل گسترده با سران عامه، استناد نمی کنند؟ و مصرانه و برخلاف فتاوا و سیره علما سلف در تعامل با اهل سنت و حفظ احترام آنان، به لعن و طعن علنی روی آورده اند، جای بسی تعجب دارد که پیروان که در جای جای عالم اسلامی و در شبکه های زنجیره ای ماهواره ای، در عین حال که با به مقدسات اهل سنت، بر طبل می کوبند، و در این راستا جمهوری اسلامی را بخاطر وحدت اسلامی بشدت مورد هجمه قرار میدهند، چرا و چگونه در مقابل نظام اسلامی و در حمایت از مخالفین نظام، به مبدل می شوند؟ این چه ترفندی و رویه ای است که با استناد به سیره پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)، نظام اسلامی را همزمان به بهانه ترک و ترویج وحدت با عامه، مورد هجمه قرار داده و در عین حال به دلیل اجرای قوانین و مجازات های اسلامی بر مخالفان نظام اسلامی (که حفظ آن به اتفاق شیعه، واجب و تضعیفش حرام است) مورد ملامت قرار می دهند! به راستی اگر داعیه احیای شعائر شیعی وجود دارد، ایجاد منطقةالفراغ و حاشیه من برای دشمنان تنها نظام سیاسی شیعی، و تئوری سازی دینی برای تطهیر و نجات آنان، چه مفهومی دارد؟ آیا همزمان می توان ادعای عدم مخالفت با نظام و علاقه به احیای اندیشه شیعی داشت و همزمان برای نجات مخالفان و براندازان، تئوری تولید کرد؟! والسلام علی من اتبع الهدی ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
💥همراهی با جریان به @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹همزمان با هجمه رسانه ای برخی جریان های معلوم الحال به مصوبه حضور طلاب در آموزش و پرورش که با استقبال رسانه‌های معاند نیز همراه شد، برخی معممین، به جای دفاع از حضور طلاب متخصص و متعهد در کرسی تعلیم و تربیت، همان ادعاهای غیرعلمی و بعضا جهت دار را علیه طلاب مظلوم و خدوم تکرار کردند. این سنخ سخنان با چه هدفی در چنین شرایطی بیان می شود؟ چه جریانی از حضور روحانیت در جایگاه تاریخی خود یعنی تعلیم و تربیت، ناراحت است و چرا؟ با وجود این حجم از دانش آموختگان حوزوی در رشته های تخصصی، معلوم نیست چرا برخی به اظهارنظرهای عوامانه دست می زنند و مانع خیر می شوند؟ راستی! اگر طلبه ها کلا از تاریخ و جامعه شناسی و این چیزها سر در نمی آورند، چرا این ، هر لحظه و هر روز با ژست خودعلامه پندارانه، در مورد همه عرصه های تخصصی نظر می دهند؟! اصلا چرا اینهمه کرسی تدریس دانشگاهی در فضای رقابتی در رشته های مختلف، در اختیار حوزویان است؟ اینهمه مقاله و مجله علمی پژوهشی به قلم حوزویان در گوشه و کنار این کشور، چگونه تولید می شود؟ خوب است امثال صادق نیا، قبل از هر اظهارنظری کمی اندیشه و پیشه کند! شاید او و امثال او که از مواهب هیئت علمی برخوردارند، وضعیت نابسامان حجم انبوه فضلای حوزوی متخصص در رشته های مختلف را نمی کنند! لازمه اظهارنظر پیرامون مسائل حوزه، اطلاعات دقیق و میدانی، انصاف، اخلاق مداری و مراعات مصالح عالیه مردم و حوزه است. @rozaneebefarda