eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
نفی دیدگاه در زمینه ، توسط برخی منسوبین! «جامعیت اسلام نسبت به امور سیاسی و اقتصادی» در بیان حضرت آیت‌الله بروجردی(ره) 💥اختصاصی/ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹اخیرا توسط یکی از منسوبین بیت زعیم عظمای قم، مطالبی مطرح شد که با برخی مبانی دینی در تنافی بود و از این رو موجب تعجب و واکنش متقابل فضلای گردید. فروکاهی جایگاه نبوت به ، نفی اقتصاد اسلامی و مطرح کردن اتهامات مختلف نسبت به برخی علمای مجاهد شیعی، از جمله مسائلی بود که مورد اعتراض علمی و نقد حوزویان قرار گرفت. اکنون خوب است دیدگاه های آیت‌الله العظمی بروجردی پیرامون برخی موضوعات مطرح شده در ، مورد بازخوانی قرار گیرد تا عمیق برخی منسوبین و مدعیان با آن مرجع جامع نگر و هویت اندیش، روشن گردد. 🔹 (ره) در تبیین ولایت و حکومت فقیه در عصر غیبت ابتدا به ویژگی جامعیت اسلام نسبت امور دنیوی و أخروی، سیاسی و غیر سیاسی زندگی انسان انسان پرداخته‌اند و اسلام را عهده دار تبیین آنچه بشر در شئون مختلف زندگی دنیوی و أخروی دانسته‌اند. ایشان این را امتیاز اسلام نسبت به سایر ادیان آسمانی می‌دانند و اینکه در مقام مقایسه اسلام و مسیحیت چنین می‌فرمایند که در انجیل‌های مسیحیت فقط به امور اخلاقی پرداخته شده و به قوانین اجتماعی و سیاسی و اقتصادی پداخته نشده است. زعیم ففید قم در نهایت چنین می فرمایند که اسلام با یک که راه سعاد بشر در دنیا و آخرت است، آمده و دینی است که 《 و 》و 《عبادت و سیاست》را با هم ممزوج و یکی کرده است؛ به صورتی که برخی احکام اسلام در عین سیاست، عبادت و در عین عبادت، سیاست است! 🔻مرور بخش هایی از متن عبارات ایشان که در کرسی رسمی تدریس بیان شده، بسیار بایسته است: «بأن شرع الاسلام حيث تكون شريعة تامة و روعي فيه كل الجهات بحيث لم يبق شي‌ء من الأمور الدنيوية و الاخروية، سياسية و غير سياسية إلا و بيّن ما يحتاج إليه البشر و أمرهم من الأمور الدنيوية و الاخروية في . و ليس شرع الاسلام مثل ساير الشرائع الّتي لم يكن فيها ما يرفع احتياج البشر من كل الجهات، كما ترى من شرع المسيح فليس فيه، كما ترى، في أنا جيلهم إلّا بعض الأمور الاخلاقية مع ما فيها من الخرافات، بحيث ليس لهم قوانين في جهاتهم الاجتماعية و السياسية و و غير ذلك. بل إن مذهبنا جاء بجميع ما هو طريق سعادة البشر في الدنيا و الآخرة، و هو دين امتزجت السياسية بالعبادة، و العبادة بالسياسة، و لذا ترى أن بعض احكامها في عين السياسة عبادة، و في عين العبادة سياسة...» (ر.ک: تبيان الصلاة، ج‌1، صص 93 و 92) 🔹با وجود چنین تصریحاتی در دهه ۲۰ و ۳۰(حدود ۷۰ سال قبل)، اکنون برخی در قم به نفی شوون سیاسی/اجتماعی اسلام پرداخته و پیامبر اسلام(ص) را صرفا یک مرشد معنوی معرفی کرده‌اند؛ دیدگاهی که به انگاره های بسیار نزدیک است. رویکرد ناصحیح اخیر که از جهات مختلف قابل ردیابی و واکاوی است، بیش از هر چیز با منظومه فکری مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی در تنافر است. با وجود خطر و وارونه نمایی اندیشه و سیره بزرگانی چون آیت‌الله‌بروجردی، به نظر می رسد لازم است حوزه علمیه قم با استفاده از برخی فضلای متعهد، امر و نشر گسترده افکار آن زعیم عالیقدر را برعهده بگیرد تا امکان بایکوت یا تحریف از برخی جریان ها گرفته شود. پ.ن: تبيان الصلاة، تقریرات مرحوم آیت الله شیخ علی صافی گلپایگانی از درس آیت الله بروجردی است.(توسط گنج عرفان، در سال 1426ه‍ ق منتشر شده است.) @rozaneebefarda
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥:فیلم: امضای ، به نام شریعت! ◽️اگر اسلام صرفا یک دین اخلاقی، فردی، معنویت گراست، چرا نبی اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) تشکیل حکومت دادند؟! دکتر سیدمهدی زریباف اقتصاددان/ صاحب‌نظر در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت/ رئیس مرکز مطالعات و مبانی مؤسسه‌ی پژوهشی مبانی و مدل‌های اقتصاد بومی 🔳واکاوی چند در جناب آقای @rozaneebefarda
واکنش حوزویان به مصاحبه جنجالی آقای /24 را با اشتباه نکنیم! ناصر جهانیان مدرس حوزه/ دانش آموخته علوم اقتصادی در دانشگاه شهید بهشتی/ استاد دانشگاه 🔹گفتگو با فرهیختگان/ امروز صفحه اندیشه @rozaneebefarda
1_1868.pdf
412.7K
انکار با مغالطۀ پهلوان پنبه! مهدی حسین زاده یزدی دانش آموخته سطوح عالی حوزه/ عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران واکنش حوزویان به مصاحبه جنجالی آقای /25 @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▪️متن کامل یادداشت «انکار اقتصاد اسلامی؛ بازگشت به لیبرالیسم» منتشر شده در شمارۀ ۳۸۸۸ روزنامۀ فرهیختگان. 🔸در بخشی از این یادداشت، چنین امده است: «یکی از مغالطات مشهوری که متأسفانه در مباحث علمی فراوان به چشم می خورد، یا strawman است... بیان تقریر ضعیفی از یک مکتب یا جنبش و نقد آن یکی از مثال های بارز این مغالطه است که در این گفت و گو به روشنی مشاهده می کنیم. کدام عالم یا پژوهشگر اقتصاد اسلامی بر این باور است که اقتصاد اسلامی یعنی اینکه مثلاً امیرالمؤمنین(ع) در نهج البلاغه دربارۀ تورم فرموده باشند که اگر تورم بالا رفت، چه جور بخواهیم کنترلش بکنیم؟ یا رشد اقتصادی با چه فرمولی باید درست شود؟...اگر چنین عالمی روی کرۀ خاکی وجود داشته باشد، یقین بدانید در داشبور خود رویش قرآن می گذارد تا اسلامی شود!» @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥کدام یک متولی اقتصاد و سیاست باشند؛ قانون الهی یا قانون انسان منفعت طلب؟! گفتاری از دکتر در تبیین جایگاه و مخالف دیدگاه آقای 🔶حاشیه روزنه این از عجایب عالم است که دانشگاهیان متخصص در اقتصاد و سیاست، با تکیه بر استدلال و تبیین دقیق علمی، بر و صحه می گذارند اما برخی حوزویان و معمرین، به انکار آن می پردازند و پیامبر خاتم(ص) و دین کامل را به و تکفل امور شخصی، تنزل می دهند! @rozaneebefarda
ارشاد معنوی مردم، جز با دینی شدن امور اجتماعی و سیاسی، امکان ندارد/ خطر رسوخ اندیشه جدایی دین از سیاست در حوزه حسین کاظم زاده دانش آموخته سطوح عالی حوزه/ روحانی جهادی/ عضو ارشد خانه طلاب جوان واکنش حوزویان به مصاحبه جنجالی آقای /27 @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹بنده هنوز باور ندارم چه طور کسی می تواند عمری را در کلمات الهی و معصومین غور کند و دست آخر این طور دین را بفهمد که اسلام را با سیاست و اقتصاد و ... چه کار؟ نوه مرجع عالم تشیع باشی و این گونه اسلام را بفهمی عجیب است! 🔹همیشه وقتی فرازهای منشور روحانیت حضرت امام را می خواندم که داد ایشان از رسوخ اندیشه بلند بود، مشتاق بودم این افراد را از نزدیک ببینم که چه طور بعد از این همه جنگ و مبارزه و خونریزی ای که در طول تاریخ رقم خورده؛ این بزرگواران، این چنین دامن دین را از قدرت و سیاست مبرا می دانند!! 🔹خوب اگر بنا بود دعوت دین صرفا به معنویت و آخرت باشد چرا طاغوت های زمانه شان با آنها درگیر شدند؟ چرا سرنوشت ائمه معصومین ما به شهادت انجامید؟ اگر بنا نبود امام صادق طراحی برای به دست گرفتن کند، چرا منصور، خلیفه وقت با وجود هزینه سنگین از بین بردن امام، ایشان را به شهادت می رساند؟ 🔹و آیا اصلاح دین و معنویت و آخرت مردم، جز از راه اداره دنیای مردم است؟ اگر صحنه اجتماعی زندگی مردم به دست دین مدیریت نشود، کدام آخرتی برای آنها آباد خواهد شد؟ 🔹مگر می شود اقتصاد و سیاست و تعلیم و تربیت و فرهنگ ما دینی نباشد و بعد مدعی هدایت و معنویت باشیم؟! و مگر اندیشه ولایت و امامت در منظومه فکری اسلامی غیر از سرپرستی امور اجتماعی است؟! مگر می توان جامعه عقب مانده و ذلیل و وابسته داشت و بعد هم معنویت داشت؟! 🔹بیش از چهل سال است که حتی دشمنان انقلاب ما متوجه شده اند که معنویت انقلابی، یک دعوت جدید جهانی است که از حلقوم یک عارف کامل خارج شده است که دین و دنیا را از هم جدا نمی بیند و اساس درگیری دنیای استکبار با ما بر سر همین یک حرف است. 🔹حوزه علمیه که حیات و نشاط خود را مدیون انقلاب و نهضت امام خمینی است، باید رزق جاری اش تامل و امتداد اندیشه های این عارف مبارز باشد و الا جز صورتی از حوزه و دین باقی نخواهد ماند. ⭕️پی نوشت: مطالعه منشور روحانیت حضرت امام و کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن و کتاب انسان ۲۵۰ ساله رهبر انقلاب را برادرانه توصیه می کنم. @rozaneebefarda
پاسخ به اظهارات اخیر آقای ! و پاسخ به شبهات در نگاه یک / آیا پیامبر(ص) فقط است یا متکفل تمام شوون اجتماعی؟! 💥اختصاصی/پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹 شهید سیدمصطفی خمینی در زمره فقیهان مبارز معاصر است که به حق می توان او را از اسوه های نام برد؛ به رغم تلاش های قابل تقدیر در یادکرد ایشان، همچنان منزلت علمی، معنوی و سیاسی آن فقیه مجاهد، مغفول مانده است. بعد از طرح برخی مباحث مناقشه برانگیز پیرامون جایگاه رسالت و فروکاهی نقش نبی اکرم(ص) به مرشد معنوی، بازخوانی بخشی از اندیشه عالمان مبارز، بسیار بایسته است. 🔹علامه شهید وظیفه الهی پیامبر(ص) را منحصر هدایت معنوی(امور اخروی) نمی‌داند بلکه با تمسک به برخی روایات معتقد است آن حضرت همزمان به امور مادی و معنوی اهتمام داشته‌اند و در هیچ کدام از امور دنیوی و اخروی، به صورت یکجانبه ممحض نبوده است. 🔹در مباحث ایشان، به سه گانه در باب《انحصار اسلام به امور أُخروی》پاسخ داده شده است. 🔻شبهه نخست اینکه انسان و غریزه‌های او، برای اصلاح امور آن‌ها کافی است و با در نظر گرفتن مدنی الطبع بودن انسان، نیاز به پیامبر برای تصدی امور سیاسی ندارد. شهید این شبهه را سست و واهی دانسته، و بخاطر وضوح این مطلب، بر این باور است که محال است یک مسلمان برنامه اسلام را در امور اخروی و معنوی منحصر بداند و محال است فرد مسلمانی پیامبران الهی را تنها طبیب جان و عهده‌دار امور معنوی بداند و و حکام عهده‌دار اداره امور دنیوی و نظم در جامعه باشند! ایشان می‌پذیرند که گرایش ذاتی و طبیعی انسان به امور دنیوی و مادی موجب تذکر و نیاز به تنبه بیشتر در امور معنوی و آخرت است اما این مطلب را ملازم با این معنا نمی‌دانند که خاتم پیامبران(ص) قابلیت رهبری جامعه بشری در امور دنیوی را نداشته و یا اینکه به این کار نبوده‌اند. 🔻دومین شبهه اینکه فلسفه تشکیل حکومت توسط پیامبر(ص) و غرض از رهبری ایشان گسترش و معرفی اسلام در عصر نزول وحی، و رساندن پیام الهی به جامعه بشری تا روز قیامت بوده، تا با رحلت پیامبر(ص)، دین از جامعه رخت بر نبندد. و اگر اسلام با نظر موافق حکمرانان، در سرزمینهای مختلف نشر می‌یافت، چه بسا پیامبر(ص) در عرصه تأسیس حکومت و امر رهبری وارد نمی‌شدند. 🔹شهید سیدمصطفی خمینی این شبهه را با این بیان بی‌وجه می‌داند که اسلام در بردارنده قوانینی فراگیر، برای عرصه‌های گوناگون حیات بشری (اعم از فردی و اجتماعی) است و به تمام موضوعات خرد و کلان زندگی بشری التفات داشته است. این قوانین عهده‌دار سعادت بشر در همه شئون و ابعاد انسانی هستند. 🔻 سومین شبهه در مورد انحصار دین در امور معنوی و أُخروی است که کلمه دین فقط شامل آنچه که انسان را منحصراً متوجه آخرت نماید، می‌شود. ایشان در پاسخ به این شبهه معتقد است که این معنا یک تبادر ابتدائی بوده و دین یک حقیقت بلندمرتبه‌ای است که عهده‌دار تمام جهات سعادت زندگی بشر در امور جزئی، کلی، دنیوی و أُخروی و دربردارنده همه مسائل روحی، مادی، فردی و اجتماعی است. 🔹در ادامه بخشی از متن مباحث ایشان در پاسخ به شبهات مذکور خواهد آمد: [خاتم] الأنبياء و الرسل إذا كانت وظيفته الإلهية، غير محصورة بسور الشريعة و الهداية إلى دار الآخرة، و كان يجمع بين [الروحية و المادّية] و لا يكون حسب بعض الأخبار متمحّضاً في أمر الآخرة و لا في أمر الدنيا، كبعض الأسلاف من الرسل و الأنبياء (عليهم السّلام)، بل هو الحدّ الوسط و الميزان المقتصد .... 🔻 أنّ الزعامة و تشكيل الحكومة كان لبسط الإسلام و تعريفه إلى المجتمع في ذلك اليوم، و إصغاء الآخرين إلى يوم‌ القيامة؛ حتّى لا يزول بزوال النبي (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم)، فهو (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) قد تكفّل بهذه الأُمور السياسية لحفظ الديانة من الاندراس، و لو كان الإسلام يمشي في البلاد بموافقة ملوك الأمصار، لما كان (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) ينظّم الحكومة و يُشكّل الزعامة و السلطنة، فإنّ هذا التوهّم باطل غير سديد جدّاً؛ لما نجد في القوانين الإسلامية ما يفي بسعادة البشر في جميع شؤونه و في كافّة أُموره؛ ضرورة أنّ الإسلام له قوانين في شتّىٰ المراحل و المنازل، و في مختلف الجهات المرتبطة. 🔻و ليس كلمة الدين كما يتبادر منه بدواً ما كان يوجّه البشر إلى الآخرة محضاً، بل الدين هي السياسة العظمى الكافلة لجميع أنحاء السعادات الجزئية و الكلّية، الدنيوية و الأُخروية، و لذلك نجد أنّ الإسلام جامع شتات المسائل الروحية و المادّية و الفردية و الاجتماعية؛ ، فإنّ عن الأحكام الفردية و الروحية، بل هي قواصر حتّى في أُمور دنياهم، و التفصيل يطلب من مواقف أُخر.(ولايةالفقیه، صص 5 - 3) @rozaneebefarda
لکم‌ اقتصادکم و لنا اقتصادنا! نقدی متفاوت به مصاحبه پرحاشیه آقای حسین عباسی فر/ پژوهشگر اقتصادی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹کسی که می‌خواهد طب اسلامی را تخریب کند اول طب اسلامی را در تجویز چند داروی گیاهی تعریف میکند و بعد آن را نقد و نفی میکند. اسم این مغالطه، مغالطه پهلوان پنبه است. طب اسلامی محدوده‌ی گسترده‌ای از داروشناسی و شناخت جسم و روح تا سبک زندگی فردی و اجتماعی را در برمی‌گیرد. 🔹وقتی اینگونه طب اسلامی تعریف شود خواهیم دید که اسلام برای تمام ابعاد این طب حرف دارد. چرا که اسلام در مورد کمالِ جسم و روح و فرد و جامعه نظر دارد. 🔹در مورد موضوع اقتصاد اسلامی هم همین است. وقتی اقتصاد را در نرخ تورم و وام بانکی خلاصه کنیم از اقتصاد اسلامی پهلوان پنبه‌ای ساختیم که خب هر کودکی می‌تواند نقدش کند. 🔹اما اگر پشت هر نظریه‌ی اقتصادی، یک نظریه‌ی عدالت ببینیم که ارزش‌ها و هنجارهای مرتبط با آن نظریه را تعیین کرده است آنوقت خواهیم دید که بحث تضاد عقل و دین نیست. بلکه بحث تعارض ادیان است. کاپیتالیسمِ امروز، اقتصادِ [دینِ] نئولیبرالیسم است. دینی که نظریه‌ی عدالت خود را دارد و بر اساس آن در مورد اصول اقتصادی مثل مالکیت و حدود آن، رابطه‌ی دولت و بخش خصوصی، مساله‌ی ثروت، تولید، کار و رفاه، اقتصاد سیاسی و..."حکم" می‌دهد. فتوا می‌دهد. آیه و روایت دارد. پیامبر دارد.مگر نه این است که مارکسیسم هم دین است؟ 🔹چطور این ادیان غیرالهی می‌توانند در حوزه‌ی اقتصاد نظر داشته باشند و اسلام نظریه‌ی عدالت نداشته باشد؟ آن‌هم اسلامی که تمام رسالت انبیاء و اولیاء را اقامه قسط می‌داند! با نظر کدام عقلا اقامه‌ی قسط کنیم؟ با نظر هایک و اسمیت و جِوُنز و والراس و کینز و فریدمن و ساموئلسون؟ با فلسفه‌ی عدالت رالز؟ یا مارکس و هگل؟ 🔹اقتصادِ اسلامی هم بر فلسفه‌ی اسلامی و نظریه‌ی عدالت اسلامی بنا می‌شود. فقط فرق ما و این است که امام به تبعیت از قرآن به ما یاد داده است در مقابل این ادیان بگوییم: نه شرقی، نه غربی(لَکُم دینُکم)؛ جمهوری اسلامی(وَ لیَ دین)! @rozaneebefarda
پاسخ به دیدگاه های اخیر جناب آقای 💥اختصاصی/ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹جان آقای علوی اخیرا در مصاحبه با یک رسانه اقتصادی منتسب به جریان لیبرال ایرانی، ضمن انکار علوم انسانی اسلامی، نقش و جایگاه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را به ، تقلیل داده بودند. موضوعی که تعداد زیادی از فضلای حوزوی و دانشگاهی با نگارش مقالات علمی، بدان واکنش نشان دادند. 🔹مرور دیدگاه زعیم فقید حوزه قم، آیت‌الله حاج آقا حسین بروجردی در باب و توجه به شوون مختلف سیاسی و اجتماعی، بهترین پاسخ به اینچنین شبهات است. 🔹حضرت آیت‌الله بروجردی درس صلاة خود را در تاریخ 28 فروردین 1327 (برابر با هفتم جمادى الثانى سال 1367)آغاز نمودند. اولین مبحث ایشان در این درس بحث «صلاة الجمعة» بود. از جمله تقریراتی که برای درس ایشان منتشر شده میتوان به «تبیان الصلاة» به قلم حضرت آیت‌الله شیخ علی و «البدر الزاهر في صلاة الجمعة و المسافر» به قلم آقای منتظری اشاره کرد که این تقریر دوم زمان حیات مرحوم بروجردی در تاریخ 5 اسفند 1337 (برابر با 15 شعبان 1378ق) منتشر شده است. پیشتر بخشی از تقریرات مرحوم صافی در باب جامعیت دین در روزنه منتشر گردید؛ https://eitaa.com/rozaneebefarda/5180 🔹در این یادداشت دیدگاه زعیم معظم حوزه قم پیرامون تکفل امور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... توسط اسلام، از کتاب«البدر الزاهر» تقدیم مخاطبان ارجمند می‌گردد: 🔻«لا يبقى و ضوابطه في أنّه ، و المشروعة لتكميل الأفراد و ، بل يكون أكثر أحكامه مربوطة و و ، أو جامعة للحسنيين و مرتبطة بالنشأتين، و ذلك كأحكام المعاملات و السياسات من الحدود و القصاص و الديات و الأحكام القضائية المشروعة لفصل الخصومات و الأحكام الكثيرة الواردة لتأمين الماليات التي يتوقف عليها حفظ دولة الإسلام كالأخماس و الزكوات و نحوهما. 🔻و لأجل ذلك اتفق الخاصة و العامّة على أنّه يلزم في محيط الإسلام وجود و ، بل هو و إن اختلفوا في شرائطه و خصوصياته و أن تعيينه من قبل رسول الله صلّى الله عليه و آله أو بالانتخاب العمومي. 🔻الثالث: لا يخفى أنّ سياسة المدن و تأمين الجهات الاجتماعية في دين الإسلام لم تكن منحازة عن الجهات الروحانية و الشؤون المربوطة بتبليغ الأحكام و إرشاد المسلمين، بل كانت السياسة فيه من الصدر الأوّل مختلطة بالديانة و من شئونها، 🔻فكان صلّى الله عليه و آله و و يرجع إليه فصل الخصومات و ينصب الحكّام للولايات و يطلب منهم الأخماس و الزكوات و نحوهما من الماليات، و هكذا كان سيرة الخلفاء بعده من الراشدين و غيرهم، حتى أمير المؤمنين عليه السلام، فإنّه بعد ما تصدى للخلافة الظاهرية كان يقوم بأمور المسلمين و ينصب الحكّام و القضاء للولايات. 🔻و كانوا في بادئ الأمر يعملون بوظائف السياسة في مراكز الإرشاد و الهداية كالمساجد، فكان إمام المسجد بنفسه أميرا لهم، و بعد ذلك أيضا كانوا يبنون المسجد الجامع قرب دار الإمارة، و كان الخلفاء و الأمراء بأنفسهم يقيمون الجمعات و الأعياد بل و يدبّرون أمر الحج أيضا، حيث إنّ العبادات الثلاث مع كونها عبادات قد احتوت على فوائد سياسية لا يوجد نظيرها في غيرها، كما لا يخفى على من تدبّر. و هذا النحو من الخلط بين الجهات الروحية و الفوائد السياسية من خصائص دين الإسلام و امتيازاته.» (البدر الزاهر في صلاة الجمعة و المسافر، صص 75 و74) معلوم نیست با وجود چنین تصریحاتی آنهم در عصر خفقان یک رژیم طاغوتی وابسته به اجانب، چگونه برخی افراد از منسوبین ایشان دیدگاههای صد درصد متضاد با مرحوم بروجردی را مطرح می کنند و در عین حال داعیه دار میراث داری آن زعیم فقید هستند. طبعا هر فردی می تواند دیدگاه خاص خود را داشته باشد اما دیدگاه بزرگان شیعه، خطر بزرگی است که باید با تمام توان از آن پیشگیری کرد. طبعا تنها مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی صلاحیت میراث داری فکری ایشان را دارند که از نظر فکری و سیاسی به ایشان نزدیک ترند. (ره) 🔘 روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر. https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
💥دفاع آقای از آقای و پاسخ آقای احمدحسين شريفي 🔸جناب آقاي ، با اشاره به نقدهايي که در روزهاي اخير به ديدگاه‌هاي جناب آقاي در موضوع انکار ابعاد اجتماعي، اقتصادي، سياسي و علمي اسلام و منحصر کردن رسالت رسول خدا(ص) به ! صورت گرفته است، امروز (21 مهر 1399) توئيت بالا را منتشر کرده‌اند. از ايشان سؤال مي‌کنم: آيا به نظر شما، طرح سخناني بي‌مبنا و بي‌دليل و ژوناليستي شهامت علمي است؟ آيا وقتي برخلاف صريح دعوت خود که از مدافعان ايدة درخواست مي‌کني «» حاضر به گفتگو با مدافعان نشوي و در عوض لشکري از افراد ناشناخته و شناخته عليه کساني که آمادگي خود را براي گفتگوي علمي اعلام کرده‌اند، روانه شوند، از مصاديق شهامت علمي و روحية علمي است؟ خوب اگر، با پذيرش توهمات عده‌اي از مقدس‌مآبان مردم‌فريب، قبول کنيم که شأن جناب علوي بروجردي اجل و اعلي و ... از گفتگو با بنده بود، آيا جناب جعفريان هم چنان شأني براي خود قائل‌اند؟ يا اينکه حاضرند در يک گفتگوي عالمانه در اين موضوع شرکت کنند؟ هوچيگري و کنايه زدن که نشانة شهامت علمي نيست! بسم‌الله اين گوي و اين ميدان. اگر جنابعالي حقيقتاً دنبال جلوگيري از کاستن ارزش عقل در مراکز علمي ما هستيد و مي‌خواهيد با «پشتوانه بحث علمي و بدون همراهي با جو تبليغاتي و فضاي ژورناليستي» به يک گفتگوي علمي و عقل‌محور و صريح تن دهيد، بسم‌الله. 🔶حاشیه روزنه جناب جعفریان خود در زمره همان ! آیا او را قبول دارد؟ @rozaneebefarda
هشت حرف با درنگی در توئیت حمایت آمیز جعفریان از مصاحبه پرحاشیه جناب آقای 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه ۱ از ۲] جناب آقای جعفریان: ۱) بازتکرار ادعاهای قدیمی خرده جریان غیرانقلابی حوزه، بدون ارائه هیچ استدلال روشن و مستند متقن، اسمش نیست، چون نیک بنگری اسمش چیزی غیر از این است(مثلا به قول دکتر سبحانی، خطابه عوامانه است) ۲) دیدگاه های جناب آقای علوی، در تمام چهل سال گذشته و بلکه از آغاز نهصت امام خمینی در سال ۴۱ تا کنون، همیشه وجود داشت؛ لذا چیز جدیدی نبود. هم در همین حرفها بود، هم در و حتی . تو که عکس یادگاری داری با اغلب این حضرات و خانه دل و سفره اسناد شان را برایت باز کرده اند، خوب می دانی! همین حرفها هم در محافل حوزوی مطرح بود و هم در محافل روشنفکری با ادبیاتی دیگر. پس دقیقا چه اتفاق جدید قابل ستایش رخ داده است؟! ۳)از قضای روزگار و از بدشانسی جنابعالی، آنکه بی پشتوانه علمی مطرح شد، همین ادعاهای جناب آقای علوی بود و آنچه در قالب استدلال علمی بود، حرف های متخصصان منتقد بود. مگر اینکه معنای بحث علمی در منظومه فکری جنابعالی و همفکران حوزوی تان، چیزی باشد که برای عالمان حوزوی و دانشگاهی قابل تصور و تصدیق نیست! یعنی شما و آقای علوی در مساله اقتصاد، ملاک تشخیص علمی بودن یا نبودن اظهارات متخصصان امر هستید؟! آیا آن سوابق علمی اساتید دانشگاه و حوزه و مطالعات تخصصی و کتابها و مقالات را یکسره بدانیم و ادعای انکاری عامیانه شما در آن مصاحبه و این توئیت را علمی بپنداریم؟ با چه مناط و ملاکی؟ حتی حضرات اخباری ها نیز برای طرح ادعای خلاف مشهور خود، با فوائد مکیه و فوائد مدنیه شروع کردند! ۴)همراهی را خوب آمدید! در این چهار دهه این جو دست چه کسی بود؟ سکولارهای یا انقلابی ها؟ الان این جو دست چه کسی است؟ انقلابی ها چند بنگاه رسانه ای مثل و و (که مجموعا ده ها سایت و کانال و روزنامه اقماری دارند) در اختیار دارند که بگوئید جو تبلیغی در اختیار آنهاست! حتی همین رسانه ملی که مثلا قرار است رسانه رسمی انقلاب باشد، مگر بسیاری از فضاهای ش دست همین دوستان شما نیست؟ مگر همین شبکه چهار (مثلا شبکه نخبگانی) به شعبه ای از (و مجموعه های مشابه) تبدیل نشده؟ مگر فشار دوستان برجامی شما موجب نشد که و تعطیل شوند؟ وقتی در تلویزیون هم جریان انقلابی تریبون ندارد، چطور داعیه دارید جو تبلیغی دست انقلابیون بوده و حرف های مخالف امکان بیان نیافته؟! زهی انصاف! ۵) فرصت طرح همه دیدگاه ها، مدتهاست داده شده! دیگر نمی دانم جنابعالی و دوستان شما و برخی دوستان تازه یاب رادیکال تان، چه حرف نگفته ای دارند که در حوزه و دانشگاه و رسانه، نگفته باشند؟! ۶)حوزه مقدسه فعلی نجف(فارغ از اعاظم و مفاخر و میراث معنوی هزارساله که موضوع بحث نیست) نمی دانم چه ویژگی خاصی دارد که شما را به اعجاب وا می دارد؟! حوزه ای که در کنارش حوزه علمیه دارند و هیچ صدایی از او بر نمی آید! حوزه ای که در مقابل بعثی های کافر و انواع فرقه های الحادی و انحرافی حرفی برای گفتن نداشت و ندارد! آیا خانه نشینی بی بی از بی چادری نیست!؟ اگر وضع آنجا قابل دفاع نیست، که خود بهتر می دانی نیست، سکوت این حوزه در مقابل جریانهای انحرافی و التقاطی را می توان حمل بر وسعت مشرب کرد؟ به راستی که اگر وسعت مشرب داشتند، افکار مترقی اصولی و فقهی را محجور نمی کردند! و کتاب الرافد را نمی نمودند. اگر نجف وسعت مشرب داشت، برخی تلامذه و بعضی به اصطلاح فضلایش، به صورت جریانی(و نه موردی) امام عزیز را در ، با انواع تهمت و کنایه و طعنه، نمی نواختند! 🔹تصویر توئیت جناب جعفریان را اینجا ببینید: https://eitaa.com/rozaneebefarda/5248 🔹صفحه دوم یادداشت: https://eitaa.com/rozaneebefarda/5252 @rozaneebefarda ادامه👇
هشت حرف با درنگی در توئیت حمایت آمیز جعفریان از مصاحبه پرحاشیه آقای [صفحه ۲ از ۲] جناب آقای جعفریان: ۷)فرموده اید مثل نجف باشد! این آرزوی خام و خیال دوری بیش نیست! حوزه مترقی و روزآمد و فرهیخته و انقلابی پرور قم را به عقبگرد و دعوت کرده اید؟ حاشا و کلا که چنین شود. قم هم وسعت مشرب دارد و هم احساس مسولیت نسبت به حقیقت و حریم فکری معارف اهل بیت علیهم السلام. لابد جناب تان اعتراضات برخی علما در مقابل بعضی افکار شاذ را نیز محکوم می دانید که چنین گفته اید؟ فارغ از درستی و نادرستی اقدامات تقابلی حوزه قم، خوب است پاسخ دهید: کدام جریان علامه فضل الله را در قم مورد هجمه قرار داد و چرا؟ کدام جریان به واسطه کتاب شهید جاوید، حامیان او را منکر علم امام(ع) نامید؟ کدام جریان به دلیل برخی دیدگاه های خاص آقای ، او را می خواند و اگر حمایت امام نبود، معلوم نبود چه سرنوشتی در انتظارش بود! کدام جریان مرحومان علامه عسکری و اشتهاردی را منزوی و منکوب کرد؟ کدام جریان دکتر صادقی را حذف کرد و شما چرا جوابیه او به نوشته های غیردقیق تان در کتاب جریان ها را از باب (!) بازنشر ندادی؟ مگر ایشان نگفته بود تو را به قیامت واگذار می کند، مگر اینکه جوابیه اش را منتشر کنی؟! چه کسی درس اخلاق آیت حق، را صرفا به خاطر یک نظر تاریخی مخالف مشهور در مسجد اعظم به تعطیلی کشاند؟ کدام جریان در مقابل تحلیل خاص یک فرزند فاضل حوزوی، جناب آقای رحیم پور، جنگ روانی و غوغاسالاری به راه انداخت و برای اخذ اظهارنظر از بزرگان، پاشنه در بیوت را درآورد و بعضا از دادن اطلاعات غلط هم ابا نکرد؟ اصلا مگر همین دوستان با شهامت شما همین اخیرا علیه آن عالم غیرایرانی ساکن قم(که از قضا نگارنده منتقد جدی افکارش هست) بیانیه شبه تکفیر صادر نکردند؟! از کدام وسعت مشرب در قم سخن می گویید؟ حتی اگر این فضای باز در قم وجود نداشته باشد(که نگارنده به شدت مخالفم) بازهم همفکران حوزوی شما بیشترین سهم را در بستن فضای دارند! ۸) اصلا بیاییم همه حواشی را کنار بگذاریم؛ جناب آقای علوی ادعاهایی علمی دارند که به قول شما، پنبه مطالب غیرعلمی رایج چهل ساله را زده است! خب. بسم الله. ایشان بیایند در یک سلسله مناظره و بحث آزاد، از ایده خود دفاع کند و با کارشناسان و متخصصان حوزوی و دانشگاهی به گفتگوی علمی بنشیند. آنکه استدلال علمی دارد، از گفتگو چرا گریزان باشد؟ از ایشان که بگذریم، شخص جنابعالی به جای یادداشت نویسی در و کانال و یا توئیت پراکنی از راه دور، بیایید در مورد ادعاهای تاریخی جناب آقای علوی مناظره بگذارید! ثابت کنید انقلابی ها همه چپی بوده اند غیر از نهضت آزادی! سید جمال و شهید صدر و شهید مطهری العیاذبالله سوسیالیست بوده اند، سرمایه داران عصر پهلوی چون خاندان خسرو شاهی و خیامی، انسان های بی مساله و بلکه مظلوم بوده اند و ده ها ادعای بی مستند دیگر. بیایید آقای علوی را تکرار کنید و این قبیل ادعاهای نادرست را با شواهد و استدلال علمی، به اثبات برسانید! ولی بپذیرید اگر خود شما هم این ادعاهای تاریخی را نادرست می دانید ( چه اینکه که در برخی آثار شما هم برخی از این قبیل ادعاها صراحتا نفی شده)، حریت و شهامت اقتضای آن داشت که نخستین به سخنان جناب آقای علوی را خود شما بنویسی و ورای روابط شخصی و علائق سیاسی و جناحی، از ساحت حقیقت دفاع کنی! انگار برای صحت سنجی ژست ها و ادعاها، باید بازهم منتظر بمانیم. خوش گفت: خوش بود گر محک تجربه آید به میان تا سیه روی شود هر که در او غش باشد! ۱۳۹۹.۷.۲۱ @rozaneebefarda
انکار ، ناشی از بی اطلاعی از علم روز است!/ خیلی تعجب می‌کنم چطور جرئت می‌کنند این حرف‌ها را بزنند؟ جوابیه نظریه پرداز عرصه ، به مداعاهای اثبات نشده جناب آقای [صفحه 1 از 2] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 فیزیک‌دان/ نظریه‌پرداز در موضوع / استاد دانشگاه صنعتی شریف/ عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ◽️به‌تازگی عده‌ای می‌گویند اقتصاد اسلامی یا ؛ این ناشی از آن است که در جریان علم روز نیستند. ما به‌واسطه بسیاری از اساتیدمان به خصوص از تحولاتی که در این ۳۰-۲۰ سال اخیر رخ داده است، در این قضیه رنج می‌بریم. ▪️وقتی علم جدید با نیوتون و… شروع شد، ۱۰۰ سال پس از او این مطلب که ما همه چیز را از تجربه [باید] بگیریم، حاکم شد. تا نیمه دوم قرن بیستم یعنی حدود ۷۰-۶۰ سال پیش که کم کم فلاسفه علم ظاهر شدند، معلوم شد ما در علوم با ذهن خالی سراغ طبیعت و آزمایش و امثالهم نمی‌رویم، بلکه یک چیزهایی در ذهن ما هست و هرچه پیش آمدیم این موضوع واضح‌تر و واضح‌تر شد. یکی از کیهان‌شناسان بسیار مهم ما می‌گوید کیهان‌شناسان، بسیاری از کارهایشان مملو از اصول متافیزیکی و فلسفی است. علوم انسانی هم همین طور. [تازه] اینکه خیلی هم بیشتر [مملو از این اصول است]. اینکه انسان جسم است یا اینکه روح هم دارد و [یا] روح مادی است یا غیرمادی، این‌ها اگر در مفروضات باشد خیلی در نتیجه‌گیری فرق دارد. ▫️من خیلی تعجب می‌کنم چطور جرئت می‌کنند این حرف‌ها را بزنند؟ شما می‌بینید انیشتین در فیزیک با هایزنبرگ اختلاف عقیده داشت و هر دو از مهم‌ترین فیزیکدانان بودند. اختلافشان سر چه بود؟ انیشتین می‌گفت باید علم هیئت را در طبیعت فرض بگیریم، در حالی که آن یکی می‌گفت شانس حاکم است. بنابراین در همه این علوم اصول هست، چه بدانند و چه ندانند. یکی از مورخان بزرگ علم گله‌اش همین است که بسیاری از علما نمی‌دانند دارند یک چیزهایی را مفروض می‌گیرند. به همین دلیل است می‌بینید ما مکاتب مختلف روان‌شناسی داریم، مکاتب متعدد جامعه‌شناسی داریم، مکاتب مختلف اقتصاد داریم، این‌ها اختلافشان بر سر آن اصول است. حالا این اصول را می‌توانند از یک مکتب فلسفی و یا از دین بگیرند. اینکه ربا حرام است، خودش یک اصل است که خیلی تأثیر می‌گذارد. همه این مکاتب اقتصادی و جامعه‌شناسی و مکاتب روان‌شناسی و این‌ها مبتنی بر اصولی هستند و اختلاف دانشمندان با همدیگر [فقط] در مسائل تجربی نیست، بلکه در تأمین تجارب است که به‌واسطه این اصول انجام می‌شود. این غفلتی است که در ایران فعلی است و ما داریم ضرر آن را نیز می‌بینیم اما در غرب این موضوع ۳۰-۲۰ سال است که روشن شده و سرآمدان علم مرتب این را تذکر می‌دهند. 🔹من از شما می‌پرسم چرا در انگلیس و آمریکا ربح بانکی ۳-۲ درصد است و در کشوری مثل ما ۱۰ تا ۲۰ درصد و بالاتر نیز بوده است؛ چرا در ژاپن این نرخ صفر درصد است؟ آقای دکتر نهاوندیان از سفر ژاپن برگشته بودند، ایشان به من می‌گفت ربح، در ژاپن صفر درصد است. چرا [صفر درصد است]؟ به تجربه رسیده‌اند که این را می‌گویند. پس چرا [باز هم بگوییم] اصول مهم نیست؟ خیلی مهم است. دین ما هم به‌صراحت این را می‌گوید که باید اعمال شود. بنابراین [این اظهارنظرها ناشی] از عدم ورودشان به مسائل روز است. خیلی از تحولات در غرب رخ داده که دائم در معرض انتقاد و تضارب‌آراست که سبب می‌شود این تغییرات صورت بگیرد. در محیط ما واقعاً تضارب‌آرا نیست و به همین دلیل است که این جهل‌ها باقی می‌ماند. ▫️این [اظهارنظرها] به خاطر آن است که به علوم روز و مسلط بودن اصول بر آن‌ها آگاهی ندارند. لازم است بیشتر به آگاه باشد. نتایجی که آن‌ها [غرب] به آن رسیده‌اند، با تجربه به آن رسیده‌اند. می‌گفتند هیچ چیز را اصل نمی‌گیریم جز تجربه، ولی واضح شد هیچ چیز از تجربه نمی‌تواند خالی باشد. الآن برای ۵۰ تجربه در فیزیک می‌توانیم ده‌ها تئوری بدهیم که همه آن‌ها این ۵۰ تئوری را توجیه می‌کنند. این‌ها در اصول فرق دارند و اصول هم در حاصلخیزی و برکت دهی متفاوت‌اند. یک اصل می‌آید و چیزهای بیشتری را نسبت به یک اصل دیگر توضیح می‌دهد. بنابراین علتش این است که . @rozaneebefarda
جوابیه نظریه پرداز عرصه ، به مداعاهای اثبات نشده جناب آقای [صفحه 2 از 2] ◽️[همین اصول و نظریاتی که در حوزه علوم انسانی اسلامی و مثلاً اقتصاد داریم وارد عرصه میدانی نشده است] برای اینکه کار نکردند. یک زمانی مرحوم این کار را شروع کرد. من بارها گفتم که در کار کرده‌اند با بنشینند و روی این مباحث کار کنند که الآن در چه چیزهایی به عنوان اصول گرفته شده است، مسلّمات را نیز از آیات و روایات که در آن‌ها اختلاف نیست و متقن است نگاه کنند و با هم بحث کنند. این را نیز زمانی دکتر نهاوندیان برای من نقل کردند که به استادشان دکتر مشکات در دانشگاه تهران گفته بودند بیایید و [درس] اقتصاد اسلامی بگذارید، [استاد مشکات] گفته بود استادش را پیدا کنید، من حرفی ندارم. به نظرم این حرف را زمان شاه سال ۱۳۵۴ گفته است. 🔻می‌روند با و صحبت می‌کنند که این‌ها قبول نمی‌کنند و وقتی با مرحوم صحبت می‌کنند، ایشان(شهید مطهری) می‌گوید من اول می‌نشینم با اساتید اقتصاد ببینیم چه چیزی فرض گرفته می‌شود و بعدش می‌آیم و درس می‌دهم. ◽️یعنی باید یک جمعیتی از اساتید خبره حوزوی که روی اقتصاد اسلامی کار کرده‌اند بنشینند با دانشگاهیان بحث کنند ببینند مسائل و مشکلات روز چه هست، چیزهایی که جزو مسلمات اسلامی است را به عنوان مسلمات وارد کنند و جاهایی نیز به قول مرحوم شهید صدر که منطقه‌الفراغ است و شما مخیرید این اصل یا آن اصل را قبول کنید- در فیزیک هم ما خیلی از مسلمات را قبول می‌کنیم که یک عده‌اش خیلی حساس‌تر و خطیرتر است مثل اصل علیت و یک عده‌اش از این دانشمند تا آن دانشمند فرق دارد- این کار را بکنند. علت [مشکلات] این است که ما روی این‌ها کار نکرده‌ایم. ▫️اکنون تکنولوژی خیلی مسائل را روی کار آورده و این‌ها مستلزم این است که بنشینند و روی این مسائل کار کنند. زمانی روی همین سلول‌های بنیادی و انسانی که می‌خواهند به صورت مصنوعی بسازند خیلی بحث بود. مدتی در اسلام آباد پاکستان بودم، یک خانم آمریکایی آمد و گزارش داد چقدر مسیحیت و کلیسا نشسته است و روی این مسائل که کدام [اصل] با دین منافات دارد و کدام ندارد کار کرده است. اقتصاد فعلی واقعاً مشکل دارد اما پس از این تحولات به‌واسطه کرونا خدا می‌داند که برخی از دانشمندان مهم غرب چقدر در آمریکا و غرب از اقتصاد حاکم انتقاد کردند. بنابراین من این را اصلاً قبول ندارم که اقتصاد اسلامی نداریم. باید [روی این موضوعات] کار شود. همان‌طور که سرآمدان آن‌ها پس از اینکه مقداری انتقاد و تضارب آرا شد، فهمیدند بدون فلسفه نمی‌شود کار کرد. شما بروید و ببینید در آکسفورد ائتلافی از فیزیکدانان و ریاضیدانان و فلاسفه روی مسائل مهم فیزیک دارند کار می‌کنند؛ این کار باید در ایران نیز انجام شود. ▪️[ما ناچاریم از فلسفه در این حوزه کمک بگیریم] صد درصد. وقتی در برکلی [آمریکا] دکترای فیزیک می‌خواندم سر کلاس فیزیک نمی‌شد از فلسفه اسم برد ولی حالا بروید ببینید چه خبر است! خیلی تغییر کرده است. آن‌ها به انتقاد معتقدند ولی ما محیط مان ساکت است، به همین دلیل در برخی از دانشکده‌های ما با بعضی از این بحث‌های فلسفی به‌صراحت مخالفت می‌کنند در حالی که دانشمندان غربی کتاب‌ها در این موضوعات نوشته‌اند. ▪️[ این کلام که ما از آنچه در غرب می‌گذرد بی خبریم به این معنا نیست که سیر تحول نظری در غرب، نسخه دقیق مشکلات نظری ماست]، باید تحلیل کنیم، برای اینکه آن‌ها هزاران چیز را دارند به ما می‌کنند. باید کامل فهمیده شود تا هر کدام که قابل قبول است و با اصولمان می‌خواند را قبول کنیم. پیغمبر فرموده‌اند «اطلبوا العلم ولو بالسین». همه کارهای آن‌ها و حرف‌هایی که می‌زنند باطل نیست؛ باید با بسنجیم و همان‌طور که در اوایل تمدن اسلامی برخی کتاب‌های غربی ترجمه شد، تعامل علمی‌مان را حفظ کنیم. به قول شهید مطهری، ائمه هیچ گاه مخالفتشان را با این ترجمه‌ها ابراز نکردند [دست به ترجمه بزنیم] و روی هر آنچه قابل قبول ماست و با اصول ما همخوانی دارد و می‌توانیم روی آن‌ها کار کنیم، تمرکز کنیم. @rozaneebefarda
◽️v f: سلام و ارادت. خیلی جالبه که وابسته به که به همه روحانیون میکنه و اصلا از استفاده نمی کنه، ایشان [جناب آقای ] را آیت الله خطاب می کنه. جهت اطلاع و در صورت صلاحدید بازنشر. @rozaneebefarda
؛ مصداق و از نظر جناب ! 🔸آقای جعفریان که پیشتر در مقام دفاع از اظهارات مناقشه برانگیز جناب آقای ، اقدام وی را برخاسته از شهامت برای نفی ادعاهای بی پشتوانه و غیرعلمی چهل ساله دانسته بود(!!!) اینبار خودش به خرج داده و غالب آثار علمی قمی ها در باب را برشمرده است! ▫️انگار معنای و نیز مانند معنای ، در نزد این حضرات عوض شده است! این کلی گویی های بی پشتوانه و بدون ارائه هیچ سند و استدال علمی، بیش از هر چیز عیار امثال جناب جعفریان را نشان می دهد. معلوم نیست چنین افرادی با چنین نگاه نازل و سطحی و غیرمنصفانه ای، چرا و چگونه به عنوان یکی از «اعضای هیئت علمی جایزه کتاب‌ سال» انتخاب شده اند!؟ آیا دوستی دیرینه جناب جعفریان با آقای (وزیر ارشاد روحانی و عضو هیئات امنای ) در این انتخاب مؤثر بوده یا طراز علمی و نگاه مترقی ملاک قرار گرفته؟ اگر دومی، صاحب چنین دیدگاهی با این روش نفی کلی و غیرعالمانه، از قبل معلوم است چگونه قضاوت می کند! ◽️مشاهده توئیت حمایت آمیز جعفریان از اظهارات آقای سیدمحمدجواد علوی:👇 https://eitaa.com/rozaneebefarda/5248 ▪️مشاهده جوابیه روزنه به توئیت جعفریان:👇 https://eitaa.com/rozaneebefarda/5251 ❄️روزنه از پاسخ های عالمانه در نقد اظهارات غیرعلمی جناب جعفریان استقبال می کند. @rozaneebefarda
کسانی که قدرت دریافت را ندارند، نمی‌توانند منکر بشوند! مگر شما بر همه ابعاد دین دارید که در برابر نوابغ حوزوی چون آیات صدر و مطهری چنین ادعایی می کنید؟ واکنش حوزویان به مصاحبه جنجالی آقای /28 @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه 1 از 3] ⭕️جناب آقای مجتهد/ نماینده خبرگان/ مدرس خارج فقه و اصول/از شاگردان مقام معظم رهبری و حضرات آقایان شهید سیدمحمدباقر صدر، سیدعبدالاعلی سبزواری، گلپایگانی، میرزا جواد تبریزی و وحید خراسانی : ◽️گاهی انسان بعضی مطالب را از بعضی از افراد می‌شنود که اگر به وسیله فضای مجازی مباشرتاً از آنها نشنیده بودم، صدورش از امثال این آقایان قابل تصدیق نبود و واقعاً است که چطور تفوّه کردند به این مطالب. ▪️افرادی که متصدی بیان مطالبی می‌شوند و آنها را هم می‌خواهند به شریعت نسبت بدهند، ملتفت باشند که ابعاد و تأثیرات گفتارشان بر مذهب و بر سلک روحانیت و بر خدماتی که روحانیت به جامعه اسلامی کرده است، چیست. ▫️از این دست صحبت‌ها گه گاهی دیده می‌شود. این پراکنده گویی صدورش منحصر نیست به شخصیت مورد نظر. گه‌گاهی شنیده می‌شود از ناحیه کسانی دیگر هم گفته می‌شود. حالا اینها علل و ممکن است باشد. یعنی ممکن است گوناگونی داشته باشد برای ابراز این گونه اندیشه و این فکر. حالا چون ما درون افراد را نمی‌خواهیم و توانش را هم نداریم که بخوانیم که مقصودشان چیست، مقصود واقعیشان اغراضشان چیست و اهدافشان چیست، بر این است و هم این است که بگوییم براساس دلسوزی است و این‌جوری می‌فهمند و این‌جوری می‌اندیشند و تفکرشان این چنینی است؛ هر چند این‌گونه تفکر مورد قبول نباشد. ▪️هیچ اشکالی ندارد تفکرات گوناگون در حوزه و از ناحیه علما، بزرگان، اندیشمندان و فضلا مطرح بشود. حرف‌ها زده بشود. چون که در این گفتگوها و مباحث، مطالب پخته می‌شود، اما و حکمت این است که افرادی که متصدی بیان مطالبی می‌شوند و آن‌ها را هم می‌خواهند به دین و به شریعت و به مذهب نسبت بدهند، ملتفت باشند که ببینند ابعاد و تأثیرات گفتارشان بر مذهب و بر سلک روحانیت و بر خدماتی که روحانیت به جامعه اسلامی کرده است چیست. آیا لطمه‌ای وارد می‌کند یا نه.قصدشان که حتماً خدمت‌رسانی است. حتماً می‌خواهند خدمت بکنند. ولی ببینند که آیا آن هدفی را که ان‌شاءالله تعالی در نظر دارند، به آن هدف می‌رسند یا نه. ◾️نکته‌ی دیگری هم که حائز اهمیت است، آنکه واقعاً چه کسی که می‌کند و چه کسی که را می‌دهد، بنایش این باشد که برای باشد. مخصوصاً از ناحیه کسانی که در سلک روحانیت هستند و برای دین و دفاع از شریعت و مذهب می‌خواهند دفاع بکنند از دین و مذهب و نظرشان است. ما باید برای دست یافتن به حق پناه به خدای تعالی ببریم و از او مدد بجوییم تا حق را به ما نشان بدهد و از حق پیروی بکنیم. یعنی یافتن حق و پیروی از حق. اول راه شناختن حق و بعد هم پیروی از حق. والا اختلاف افکار و تضارب افکار موجود است. ◽️اینکه ایشان فرمودند ما یک رشته‌ای به نام رشته اقتصاد اسلامی نداریم، کأنّ یک است. یا جامعه‌شناسی اسلامی، روانشناسی اسلامی، علوم انسانی اسلامی ما نداریم! 🔻جواب این حرف این است که اولاً کسانی که قدرت دریافت را ندارند، نمی‌توانند منکر بشوند. 🔻شما می‌توانید بگویید که من دریافت ندارم، من از این منابع شرعی که در اختیار دارم، روانشناسی اسلامی را ، علوم انسانی اسلامی را نمی‌توانم دریافت بکنم، اقتصاد اسلامی را نمی‌توانم دریافت بکنم. اما اینکه [بگوئید] نیست، مگر شما بر همه ابعاد؟ 🔻این چه ادعایی است در برابر کسانی که در فقه و نبوغ و فضل و علم و جهات عدیده علوم اسلامی سرآمد بودند؟ آن‌ها مدعی [وجود علوم انسانی اسلامی] هستند. بعد ما بیاییم بگوییم از بیخ هم چنین چیزی نیست! این خیلی حرف عجیبی است! 🔻این خودش استغراب زیادی را می‌طلبد. مثلاً فرض بفرمائید مرحوم آیت‌الله که از نوابغ است، مرحوم آقای ، مرحوم بهشتی و خیلی از بزرگان دیگر که حالا اسم نمی‌خواهم بیاورم. اینها قائل به این معنا هستند. [بعد ما] بیاییم بگوییم که نخیر! همچنین چیزی نیست! 🔻یک وقت یک شخصیتی در رده اینها باشد و منکر بشود، خیلی خوب! اما آیا چنین چیزی هست؟ در خودشان چنین چیزی می‌بینند که انکار بکنند؟ @rozaneebefarda ادامه👇
جوابیه جناب آقای به جناب آقای [صفحه 2 از 3] ▫️در سایر علوم، (علوم دینی متداول در حوزه‌های علمیه) مثل فقه، اصول، رجال، تفسیر، کلام، در نسل‌های اول، به‌صورت مجزا، مبوَّب، به این صورتی که الان در اختیار بنده و جنابعالی و این آقا هست، این جوری بوده؟ یا نه! یک‌سری مسائل پراکنده و متفرق [بوده]. اگر هم به صورت مدوّن بوده، تدوین بسیار جزئی، در حد جزوه‌ها و احتمالاً رساله‌های بسیار کوچکی بوده. ▪️آن کسی که دلسوز است، فقیه است، متضلع است، عالم است، توانمند است (البته باید از این توانمندی برخوردار باشد) و مسلط بر احادیث و منابع شرعی است، آستین بالا می‌زند و نیاز مرحله را برآورده می‌کند و [در عمل هم] این چنین کردند. در رابطه با اقتصاد اسلامی هم همین‌طور است. ◽️🔸چرا در زمینه روانشناسی، جامعه‌شناسی، علوم انسانی و اقتصاد اسلامی آن مقداری که در طهارت و نجاست و سایر ابواب مطلب داریم و نوشتیم و نوشتند و بیان کردند و بحث کردند (که ما سر سفره آماده آن‌ها نشسته‌ایم و استفاده می‌کنیم و مدعی اجتهاد و استنباط هستیم [در آن علوم مطلب نداریم]، این علتش چیست؟ علتش این است که ما نبودیم. متصدی امور اجتماعی و برآوردن نیاز علوم انسانی اسلامی نبودیم. پیش نرفته بودند. ▫️ بعد از نیازمندیم و می‌بینیم که بالاخره در این زمینه ثغره‌ها و فراغ‌ها را باید پر کرد. کسی که می‌داند و خبیر است اطلاع دارد و علم هم دارد به قرآن، به شریعت و به روایات و به مسلک اهل بیت علیهم السلام و به مذهب اهل بیت علیهم السلام می‌بیند که این‌ها (فقها) فروگذار نکردند. با اینکه در مضیقه بودند، با اینکه در گرفتاری بودند، احکام را آن مقداری که میسور بوده گفته‌اند و همان‌ها برای ما کفایت می‌کند و از همان مقدار میسور، آن فقیه متضلع از معاریض کلام آن‌ها خیلی چیزها را می‌تواند استفاده بکند. آن دینی که فرمود حتی اَرش خدش هم در نزد ما هست، آیا می‌توانیم بگوییم که در رابطه با روانشناسی، جامعه‌شناسی، علوم انسانی و اقتصاد هیچی ندارد!؟ 🔸بگوییم ما چهار تا روایت [بیشتر] نداریم، آنها هم است! این حرف، حرف عجیبی است. یعنی هر جای حرف را می‌بینی زده شده یک اشکالی به آن وارد است. اولاً اینکه همه روایات معاملات ما ارشادی باشد، نه! [این‌طور نیست.] مگر خیار حیوان که تدریس می‌کنید و می‌خوانید، ارشادی است؟ مگر خیار مجلس ارشادی است؟ مگر بیع صرف ارشادی است؟ این‌ها که خلاف [سیره] عقلای جامعه است. عقلا هم نقد معامله می‌کنند و هم نسیه، در حالی که شارع فرموده «یداً بیدٍ» و تقابض باید فی المجلس انجام بشود. خب اینکه خلاف [سیره] عقلا است. یا اینکه ربا را مشروع می‌بینند و عمل می‌کنند. پس بنابراین این‌طور نیست که بگوییم همه احکام و روایات باب معاملات، ارشاد به عقل است. کأنّ می‌خواهند بگویند چون که این‌جوری بوده، نیاز نبوده در این زمینه دین دخالت کند و در این زمینه دین دخالت نکرده، لذا واگذار کرده به عقلا. عقلا هر چه تصمیم گرفتند همان است. می‌خواهند این‌جوری بگویند. ثانیاً اجمالاً در باب عبادات هم بعضی چیزها امضایی است و تأسیسی نیست. حالا یا [شارع] تعدیل کرده، یا کلش را امضا کرده. مثلاً در باب حج این‌طور است، در باب صوم این‌طور است. نمی‌گویم همه احکامش، بعضی از احکامش این‌طور است. بنابراین آن‌جا هم احکام امضایی داریم. البته در معاملات احکام امضایی عقلایی بیشتر است. ◽️می‌خواهند بگویند چرا دین وارد نشده در آن امور اقتصادی و غیره؟ به خاطر اینکه وظیفه پیغمبر [این جنبه نبوده. وظیفه پیغمبر، ارتقا معنویت جامعه بوده. شکی نیست که وظیفه پیغمبر [ارتقای معنویت جامعه بوده. اما [فقط] همین بوده؟ این پیغمبر [آیا در مدینه حکومت به پا کرد یا نکرد؟ آیا جبایه زکات کرد یا نکرد؟ این پیغمبر [آیا مبلغ فرستاد یا نفرستاد؟ آیا اقامه حدود کرد یا نکرد؟ حکومت همین‌ها است. آیا قضاوت بین مردم می‌کرد یا نمی‌کرد؟ خیلی خب! اگر وظیفه پیغمبر و جانشینش امیرالمؤمنین علیه السلام فقط ارتقای جنبه معنوی جامعه است، پس این عهدنامه مالک اشتر به این عریضی و طویلی چیست که در رابطه با بازار و تنظیم امور و قضاوت و ارتش و … [سخن گفته] چیست؟ اگر [صرفاً] ارتقا معنوی است، می‌گفت بروید صومعه. دستور می‌داد یک صومعه بسازند و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته. کاری نداریم دیگر! وما علی الرسول الا البلاغ. به این آیه هم تمسک کنید تمام است. پس این کارها چه بوده؟ این سیره عملی پیغمبر [در گفتارشان هم هست، در گفتارشان هم هست. آیا حکومت می‌تواند بدون مستلزمات حکومت و ابزار حکمرانی تشکیل بشود؟ نمی‌شود! پس پیامبر(ص) حکومت و ابزار حکومت را متناسب با آن زمان داشته اند. آیا این ارتقای معنویت در جامعه برای نوع مردم که یک امر مشکک است، بدون معاش مردم می‌شود؟ @rozaneebefarda ادامه👇
جوابیه جناب آقای به جناب آقای [صفحه 3 از 3] ▪️اینکه مثلاً فرض بفرمائید که ما نظاممان چیزی از خودش ندارد، اگر هم باشد همان سرمایه داری است و چیز مستقلی ندارد. این چیزی که از امیرالمومنین(ع) نقل می‌شود که «ما رأیتُ نعمةً موفورةً إلا و فی جانب‌ها حقّ مضیّع» این به این تعبیر بله نیست؛ اما قریب به این تعبیر در نهج البلاغه هست. دارد که ما جاع فقیرٌ الا بما مُتِّعَ به غنیٌّ» این هست. خدای تعالی هم سوال می‌کند. إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِی أَمْوَالِ الْأَغْنِیَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاء. در نهج البلاغه در حکمت سیصد و بیست و هشت. اینکه یک چیزی عبارتی را خواندند آن نیست! آن نباشد! آنقدر داریم روایات دیگری و روایات اقتصادی بسیار! خیلی بسیار از آیات و روایات! بله باید بهره‌برداری کرد و استفاده کرد. این هم بسیار نکته مهمی است که باید ملتفت باشیم که وقتی می‌خواهیم صحبت بکنیم و نسبت بدهیم به شریعت و به مذهب، بدانیم که چه چیز داریم می‌گوئیم. ▫️اینکه بگوییم که چون این آقا سرمایه‌دار است، از قرارداد و توافق مشروعی که بین خودش و بانک بسته معاف است، حرف خیلی عجیبی است. 🔸اگر انسان یک مقداری به آیات کریمه قرآن و به روایات اهل بیت (ع) نگاه بکند، اذعان می‌کند به اینکه بالاخره دلسوزی برای فقرا و برای درماندگان و برای تهی‌دستان و کمک به آنها، یکی از شعارها و شعیره‌های مهم دین و اسلام است. حالا اگر فرض بفرمائید کمونیست‌های یا اشتراکیون هم به حسن نیت یا به سو نیت اگر یک شعاری را بردارند زمینه اسلامی هم داشته باشد؛ حالا چون‌که این جور است پس بنابراین [آن کسی که حرف اسلامی زده] کمونیست است؟ فرض کنید این افکار کمونیستی را کنار بگذاریم، آن روایتی که هست را [چه کنیم؟] مثلاً روایتی که امیرالمومنین(ع) داشتند در کوفه می‌رفتند یک نصرانی را دیدند که کور است و تکدی می‌کند. فرمودند که کیست؟ گفتند این مثلاً فرض کنید نصرانی است. حضرت فرمودند خوب نصرانی باشد! این تا چشم داشت از آن کار کشیدید، الان کور شده و اتفاق افتاده بیکار شده. بعد دستور دادند از بیت المال به او پرداخت کنند. خوب این اندیشه را شما می‌توانید بگویید اندیشه اشتراکی و کمونیستی است؟ 🔻شریعت ما و مذهب ما پر است از روایات اخلاقی و روایات تشویق به کمک به فقرا و مساکین و دستگیری ایتام. قبل از اینکه چپ بیاید، قبل از اینکه راست بیاید، اینها را داشتیم و داریم. ما غنی هستیم. بی نیاز هستیم. حالا اصلاً فرض می‌کنیم یک اندیشه و فکری مستحدث است (با اینکه اینها مستحدث نیست و ما مستغنی هستیم) ولی فرض بفرمائید از ذخایر خودمان نمی‌توانیم استفاده کنیم و استفاده نکردیم. مثل این است که ما روی گنجی نشسته باشیم و کاهلی و ناتوانی خودمان، ما را زمین‌گیر کرده باشد. این مربوط به خودمان است. و الا ما از نظر فکری و اندیشه مستغنی هستیم. آن نکته‌ی دوم این است که می‌خواستم عرض بکنم این است که فرض می‌کنیم یک اندیشه‌ای از چپ یا یک اندیشه‌ای از راست یا یک اندیشه‌ای از شق ثالثی مطرح بشود و در آن زمینه شریعت و دین ارشاد خاصی را ما دست نیافتیم، نه اینکه نداریم، ما دست نیافتیم. مقتضای وظیفه ما چیست؟ ▫️مقتضای وظیفه عقلی ما و شرعی ما این است که «فبشِّر عباد الذین یستعمون القولَ فیتَّبعون أحسنَه». ما اصلاً طرفدار منطقیم. اگر یک حرف حسابی این چپ می‌زند، قبول می‌کنیم. ابای این معنا را نداریم. ما از جهالت باید ابا داشته باشیم، از ندانم کاری باید ابا داشته باشیم، از ظلم و تعدی باید ابا داشته باشیم. اصلاً قرآن می‌گوید قل هاتوا برهانکم. با دیگران، با مشرکین، اینگونه برخورد می‌کند که برهانتان را بیاورید. ◾️چرا زحمات دیگران را ما زیر سوال ببریم؟ می‌خواهید بگویید بدیلش سرمایه داری لیبرالیستی است؟ می‌خواهید بگویید بدیلش آن است؟ واقعاً این‌طور است؟ این با خذ العفو می‌سازد؟ «خذ العفو وأمر بالعرف». «و فی أموالهم حق للسائل والمحروم». وقتی که می‌خواهید فکر کنید، وقتی که می‌خواهید برنامه بدهید، باید تمام آیات اقتصادی، تمام روایات، همه اینها را باید در نظر بگیرید. اینکه مرحوم آقای صدر می‌گوید روح شریعت باید بر استنباطات ما حاکم باشد و ما از آن کلیات و از آن خط عریض و عام نباید غافل بشویم و باید خط عریض و عام را [در نظر] بگیریم. @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥:فیلم: جوابیه جناب آقای به جناب آقای کسانی که قدرت دریافت را ندارند، نمی‌توانند را منکر بشوند! روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
عدول از شیوه استدلالی شیعه و نزدیک شدن به تا کاربست استدلالهای کوچه بازاری! بحث ما با آقای علوی عینا همان دعوای اصحاب امام صادق(ع) و است! واکنش حوزویان به مصاحبه جنجالی آقای /29 @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 محمد مادرشاهی پژوهشگر اقتصاد اسلامی/ دبیر گروه فقه اقتصاد پژوهشگاه فقه نظام [صفحه 1 از 3] ◽️جناب آقای علوی بروجردی با اشکال به نظام اقتصادی اجرا شده در ابتدای انقلاب، و متأثر دانستن آن از تفکرات سوسیالیستی و اخوانی، و با دفاع از نظام سرمایه‌داری و برخی نهادهای آن مانند بانکداری متعارف مبتنی بر وجود بهره، با ادعای این که در آیات و روایات چیزی درباره نظام اقتصادی وجود ندارد، می‌فرماید: «در زمینه اقتصاد، باید به نظر عقلا عمل کرد، و اسلام نظام اقتصادی مخصوصی ندارد». ▪️فارغ از صحت و سقم مدعای ایشان، سوالی که وجود دارد این است که، ایشان که اصرار دارد خود را از افراد حوزه به شمار آورد، چرا از یعنی (لزوم ابتناء بر حجت و روش فقه جواهری) کرده و استدلال‌های ایشان رنگ و بوی گرفته بلکه در برخی موارد شبیه شده است؟ ▪️واضح است سیره های عقلائیه در باب نظام اقتصادی، مبتنی بر عقل ظنی است؛ شاهد این مطلب این است که در باب اقتصاد و نظام اقتصادی یک سیره عقلائیه واحد نداریم بلکه سیره های عقلائیه متعدد بلکه متضاد وجود دارد. 🔻آیا اینکه ایشان نتوانسته است آیات و روایات دال بر نظام اقتصادی را پیدا کند، دلیل می‌شود که در این زمینه باید به عقلا رجوع نمود؟ آیا ایشان مانند ابوحنیفه، اصل عملی در هنگام فقدان دلیل را، خروج از ناحیه نص و تکیه بر عقل ظنی عقلا می‌داند؟ 🔻آیا به صرف اینکه ادعا شود «در اسلام طب اسلامی وجود ندارد»، می توان نتیجه گرفت اقتصاد اسلامی هم وجود ندارد؟ و آیا این همان قیاسی نیست که حضرت فرمودند باعث محق و از بین رفتن دین می‌شود؟ 🔸با قطع نظر از وجود یا عدم وجود طب اسلامی، آیا ایشان تفاوت طب و اقتصاد را نمی‌داند که طب کشف قوانین طبیعی مربوط به صحت انسان‌ها است؛ اما اقتصاد، کشف احکام و روابط رفتارهای اقتصادی انسان و جامعه می‌باشد؟ و اگر بر فرض در مورد قوانین طبیعی، علم اسلامی وجود نداشته باشد، آیا این مطلب دلیلی می‌شود بر این که اسلام درباره رفتارهای اقتصادی انسان‌ها(که وظیفه فقه بیان حکم این رفتارهاست) نمی‌تواند و نباید سخن بگوید؟ ▫️بعید می‌دانم حتی اهل سنت هم چنین قیاسی مرتکب شوند. و در این جا بیشتر استدلال‌ها کوچه بازاری شده است. علاوه بر این که روش ، روشی است که اهل بیت(ع) از آن نهی کرده‌اند. 🔸باید از ایشان جویا شد که: آیا صرف اینکه می فرمایید «تعبدیات شریعت نیز عقلائی است (ایشان مثال به حکم انفال می زند) یعنی عقلاء اگر مناط و ملاک آن را بفهمند از آن پشتیبانی می‌کنند»؛ آیا این سخن شما دلیل آن خواهد بود که اسلام در اقتصاد حرفی نداشته باشد و باید آن را تنها از عقلا اخذ کرد؟ این مطلب صحیح نیست. ▪️به عبارت دیگر ایشان دو مفهوم را با هم خلط کرده است: عقلائی بودن به معنای این که احکام شرعی مورد قبول عقلاء می تواند قرار گیرد و عقلائی بودن به معنای این که عقلاء منبع تشریع و حجیت باشند؛ که هیچ تلازمی بین این دو مطلب وجود ندارد و مطلب اول صحیح و دومی بر خلاف روش اهل بیت و شیعه می باشد. ▫️ایشان همچنین پیامبر عظیم الشأن اسلام (صلی الله علیه و آله) را تنها یک مرشد معنوی می‌داند و لذا نتیجه می‌گیرد که اقتصاد، عقلائی است و اسلام نه وظیفه‌ای در تبیین امور اقتصادی دارد و نه حق دخالت در آن را داراست. ◽️با قطع نظر از آیات بسیاری که حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) را موظف به برقراری عدالت و قسط در جامعه می‌کند که از مهم‌ترین آن‌ها عدالت اقتصادی است «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ». حال بر فرض صحت فرمایش ایشان، آیا ایشان نمی‌داند اقتصاد در معنویت و معاد انسان‌ها و جامعه تاثیر بسزایی می‌گذارد و نوع نظام اقتصادی، سبک زندگی، رفتارها و خصوصیات انسان‌ها را جهت می‌دهد؟ 🔸آیا چنین مسائلی اقتضا نمی‌کند حتی اگر شأن پیامبر را این قدر پایین آورده و او را فقط مرشد معنوی بدانیم، باز ایشان باید نظر خود را در رابطه با چگونه زیستن اقتصادی بیان کند؟ که اگر این کار را نکند دیگر توصیه‌های معنوی حضرت نیز راه به جایی نخواهد برد؛ مگر ایشان نفرموده است: «من لا معاش له، لا معاد له»؟ ▪️من هرچه بیشتر در کلمات ایشان می‌گردم، در فرمایشات ایشان بیانی که سازگاری با مبانی شیعه داشته باشد نمی یابم. ایشان با کدام استحسان عقلی از بین نظام‌های متعدد عقلایی در اقتصاد، یکی را بر می‌گزیند و آن را به اقتصاد اسلام نسبت می‌دهد؟ @rozaneebefarda
عدول از شیوه استدلالی شیعه و نزدیک شدن به تا کاربست استدلالهای کوچه بازاری! بحث ما با آقای علوی عینا همان دعوای اصحاب امام صادق(ع) و است! نقدی بر مصاحبه جنجالی آقای [صفحه 2 از 3] 🔸از روی کدام مصالح مرسله‌ای که ایشان از اسلام به دست آورده است، نظام سوسیالیستی و همچنین مکتب لیبرالیستی شیکاگو را مخالف اسلام می‌داند و در این میان یکی از نظام‌های مختلط را بر می‌گزیند؟ مگر همه این نظام‌ها، نظام‌های ارائه شده توسط عقلاء نیستند؟ ◽️به علاوه اگر ملاک، عقلائی بودن یک نظام باشد؛ یا باید همه این نظام ها صحیح و اسلامی باشد که خود ایشان قبول ندارد، و یا باید مانند اهل سنت، با عقل ظنی ناقص یکی از این نظام‌ها را استحسان کرده و به اسلام نسبت داد. ▫️تنها نکته‌ای که شاید بتوان با کمی زحمت، استدلالی شیعی محسوب شود این است که سیره‌های عقلایی را با کلیات فقه می‌سنجیم و اگر مخالفتی نبود مورد تایید شارع می‌باشد. ▪️این مطلب اگر چه مخالف مشهور شیعه است و مشهور علمای شیعه در حجیت سیره‌های عقلائیه، امضای شارع و اعلام رضایت او را لازم دانسته و به تبع، سیره‎های مستحدثه را حجت نمی‌دانند، اما رنگ و بوی استدلالی شیعی را دارد. ◾️ در خصوص [مشکل سیره های عقلائی جاری در اقتصاد امروز جهان با مبانی و اصول فقه شیعه] نیز نکاتی قابل ذکر است: اول: این نوع نگاه انفعالی به فقه باعث شده است بتوان سوسیالیستی‌ترین نظام‌های اقتصادی تا لیبرال‌ترین آن‌ها را با اندک تعدیلی با کلیات فقه هم‌ساز تلقی کرد؛ همان‌گونه که در ابتدای انقلاب دخالت‌های حداکثری دولت با توجه به ادله ولایت فقیه مورد ادعا بود و الان عدم دخالت دولت با توجه به قاعده «الناس مسلطون علی اموالهم» توجیه شده است. دوم: شناخت این که این سیره‎های عقلائیه مورد اعتراض شرع قرار نگرفته است احتیاج به تخصص اقتصادی دارد تا ماهیت مسائل اقتصادی و همچنین لوازم، آثار و نتایج هر یک روشن شود تا فقیه بفهمد که کدام آیه یا روایت ناظر به این پدیده اقتصادی می‌باشد. قطعاً با آزاد اندیشی که ایشان ادعا می‌کنند، این جسارت را بر من خواهند بخشید و به من که درس‌های دانشگاهی اقتصاد را نیز نزد اساتید خوانده‎ام اجازه خواهند داد از ایشان بپرسم: شما چقدر اقتصاد خوانده‌اید؟ و جز مطالعات پراکنده درباره این دریای عظیم مسائل، پیش کدام استاد تلمذ نموده‌اید؟ طبیعی است شما حق ندارید ادعا کنید در آیات و روایات مطالبی ناظر به نظام اقتصادی وجود ندارد. 🔻من از ایشان در مورد همین نظام بانکی ـ که به صراحت از آن دفاع می‌کنند و معتقدند بدهکار بانکی بودن قبح ندارد ـ می‌پرسم که آیا آن را با ادله بسیاری که دلالت بر کراهت شدید بدهکاری دارد، سنجیده‌اند؟ آیا تجمیع ثروت و گردش آن نزد ثروتمندان معدود، که توسط نظام بانکی صورت می‌گیرد را با آیه شریفه «كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ» تطبیق داده‌اند؟ آیا ماهیت بانکها و خلق پول توسط سیستم بانکی را درک نموده‌اند تا نسبت آن را با آیه شریفه «وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ» بسنجند؟ آیا قاعده ربح، الضمان بالخراج، ربح ما لایضمن و دیگر ادله را بررسی نموده‌اند و سود ثابت بانک‌ها را با آن تطبیق داده‌اند؟ البته این تنها بعضی از آیات و روایاتی است که در باب نهاد مبادله و بانکداری وجود دارد؛ ادله بسیار دیگری نیز در همین باب و ابواب دیگر نظام اقتصادی وجود دارد؛ ادله ای که در عرصه توزیع نخستین منابع طبیعی، عرصه تولید، عرصه توزیع ثانوی و مباحث مربوط به خراج و مالیات و خمس و زکات است، و عرصه مبادله و عرصه مصرف. فهم این ادله، و ارتباط آن با مباحث اقتصادی احتیاج به تخصص لازم در این زمینه دارد. یکی از مغالطاتی که در کلام ایشان وجود دارد این است که می‌‌فرماید چون به زعم ایشان در فلان مسئله فرعی، آیه و روایتی نداریم پس باید به عقل ظنی خود مراجعه کرده و حکم را از عقلاء با همه اختلافاتی که دارند بگیریم؛ در حالیکه به وضوح این شیوه استدلالی اهل سنت است و با شیوه اهل بیت که فرمودند ما همه چیز حتی (أرش الخدش) را بیان کرده ایم و همچنین فرمودند (علينا إلقاء الأصول و علیکم التفريع) فاصله بسیاری دارد. آیا باید در هر زمینه­ی فرعی آیه و روایت وجود داشته باشد و اگر نبود به عقل ظنی خود عمل کنیم؟ پس چگونه است فقهاء بزرگوار ما از یک حدیث (لا تنقض الیقین بالشک) چندین کتاب درباب استصحاب می‌نویسند؟ و یا به وسیله چند روایت کل مباحث اصول عملیه علم اصول را تدوین می‌کنند؟ @rozaneebefarda
عدول از شیوه استدلالی شیعه و نزدیک شدن به تا کاربست استدلالهای کوچه بازاری!/ بحث ما با آقای علوی عینا همان دعوای اصحاب امام صادق(ع) و است! نقدی بر مصاحبه جنجالی آقای [صفحه 3 از 3] ◾️به نظر حقیر بحث اصلی میان ما و آقای علوی بروجردی عینا همان دعوایی است که میان اصحاب امام صادق(علیه السلام) و در جریان بود. 🔻روزی حریز بن عبدالله سجستانی نزد ابوحنیفه رفته بود. او می‌گوید: دیدم کتاب‌های بسیاری جلوی اوست که نزدیک است میان من و او حائل گردد. او رو به من کرد و گفت: ما همه این‌ها را با اجتهاد خود به دست آورده‌ایم اما شما چه؟ و دست خود را تکان داد و مرا مسخره کرد. گفتم: ما همه این‌ها را از یک آیه قرآن به دست می‌آوریم «یا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَ أَحْصُوا الْعِدَّةَ» او گفت: پس مبنای شما این است که هیچ حکمی نمی‌کنید مگر این که روایتی یا نصی داشته باشید؟ و با استنباط خود کاری نمی‌کنید؟ و سوالاتی مطرح کرد و حریز روایات مربوط را برایش نقل کرد؛ سپس ابوحنیفه گفت: اکنون از تو سوالی می‌پرسم که هیچ روایتی نداشته باشد. نظر تو درباره شتری که از دریا آمده است چیست؟ حریز گفت: خواه شتر دریایی باشد یا گاو دریایی! اگر فلس داشته باشد ما آن را می‌خوریم و اگر نداشت، نمی‌خوریم! 🔻اصحاب امام (ع) این چنین با تمسک به اطلاقات، حکم مسائل مستحدثه را نیز تبیین می نمودند. @rozaneebefarda
💠 آیا پیامبر(ص) صرفا مرشد معنوی است؟ نقدی متفاوت بر سخنان جنجالی جناب آقای حمیدرضا مظاهری سیف واکنش حوزویان/۳۰ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹امروزه براساس سیره عقلا و روشهای علمی معتبر تحقیقات گسترده ای در باب معنویت صورت گرفته است. معنویت پژوهان کوشیده اند برای حل مسائل معنوی بشر نظریاتی را تدوین و ارائه نمایند. نظریات معنوی بر اساس مبانی و اهدافی شکل گرفته و برنامه ها و روشهای کاربردی را سامان داده است. نظام های معنوی ارائه شده بر اساس نیازهای بشری و باهدف حل مسائل بشری مطابق سیرۀ عقلا صورتبندی شده‌اند. 🔸دامنۀ مسائل معنوی بسیار گسترده شده است. مسائل مراقبت معنوی در رابطه با بیماران و در محیط های خدمات درمانی توسعه یافته و روش ها و نظریاتی در این باره پدید آمده است.در حوزه مدیریت و افزایش بهره وری در سازمان کارآمدی معنویت اثبات شده و در این رابطه نیز نظریه های کاربردی ارائه شده و برنامه هایی اجرا می شود. برای حل برخی از آسیب های روانی، معنویت به عنوان راه حل شناخته شده و نظریه ها و نظام های معنوی در رابطه با سلامت روان به کار می رود.معنویت در بین علوم انسانی جایگاهی برجسته دارد و روز به روز در نظر عقلا بر اهمیت آن افزوده می‌شود. 🔹نظریات علمی درباب معنویت مطابق سیره عقلا در جهان تدوین و ارائه می شود. نظریات علمی معنویت همچون سایر علوم انسانی مبتنی بر سکولاریسم و لیبرالیسم است.پژوهشگران و عقلا در حوزه مطالعات معنوی می کوشند تا راهی جدا از ادیان را طی کنند و با ابتنا به سیره عقلا و بدون قرار گرفتن در چارچوب دینی راه حل های عقلایی برای پاسخ به مسائل و نیازهای معنوی بشر ارائه دهند.هم از این رو با تحقیقات گسترده ایده هایی را مطرح می کنند،شواهد تجربی برای آن ارائه می دهند و یافته های خود را از طریق نقد و بررسی و تحقیقات بیشتر تکمیل می کنند. 🔸حالا سخن بر سر این است که آیا پیامبر اسلام(ص) دانش مطالعات معنوی آورده یا فقط یک بوده است؟ آیا اسلام نظریه ای در حوزه مطالعات معنوی دارد؟ آیا می توانیم از اسلام نظام معنویت به دست آوریم و به طور نظام مند مسائل معنوی بشر را بر اساس تعالیم اسلام حل کنیم؟ آیا آورده های معنوی پیامبر اکرم می‌تواند با روندهای عقلایی حل مسائل معنوی بشر در دنیای امروز رویارو شود و در مقابل آنها نظریه ای کارآمد ارائه دهد؟ آیا مسلمانان برای حل مسائل معنوی باید به فکر کشف نظام معنوی اسلام و نوسازی زندگی بشر بر اساس آن باشند؟ یا اینکه تسلیم نظام های عقلایی موجود شوند و همان را بگیرند و پخته کنند و توسعه دهند؟ 🔹عقلا همیشه نیازهای معنوی خود را در رابطه با خدایان شان تأمین می کردند، از خداشان کمک می خواستند، با او راز و نیاز می کردند، در برابر او خضوع و خشوع می کردند، به او عشق می ورزیدند، برکت و روزی و سلامت و نیرو از او می خواستند.پیامبر قطعا در این امور معنوی احکام انشائی خاصی ندارد و اگر هم به دعا و خشوع و توکل و تسلیم و شکر خدا توصیه کرده، این همه ارشادی بوده است. 🔸کمونیسم خدا و معنویت را قبول ندارد. لیبرالیسم اما خدا و معنویت را قبول دارد و بشر را در برقراری رابطه با خدا از هر قیدی آزاد می داند.براساس اصول لیبرالیسم که نظریات عقلایی معنوی بر آن استوار است،هر کس باید به بهترین شیوه ای که دوست دارد و به آرامش می رسد با خدا ارتباطی قلبی و معنوی داشته باشد.مسلم است که اسلام اصل خدا باوری و رابطۀ قلبی با خدا را تأیید می کند و از این جهت با لیبرالیسم معنوی هماهنگ است اما آیا یک عالم دینی می تواند بگوید که اسلام دانش معنویت،نظام معنوی، یا نظریه ای درباب حل مسائل معنوی بشر ندارد؟ آیا یک عالم دینی با این بهانه که پیامبر یک مرشد معنوی بود نه یک نظریه پرداز معنوی می تواند خود و جامعه اش را به هماهنگی با معنویت عقلایی مبتنی بر لیبرالیسم فرابخواند؟ 🔹علوم اخلاقی هم نظیر معنویت مجموعه ای از دانش های توسعه یافته و گسترده است.از منظر جناب بروجردی نمیتوان گفت که پیامبر علم اخلاق یا نظام اخلاقی ارائه داده است. پیامبر یک مرشد معنوی و اخلاقی بوده و نمی‌توانیم از اسلام برای اخلاق پزشکی، اخلاق کسب و کار، اخلاق حرفه ای، فلسفه اخلاق، معرفت شناسی اخلاق و سایر علوم اخلاقی نظریه یا دانشی از اسلام استنباط کنیم.بدون شک توصیۀ پیامبر اسلام بر دروغ نگفتن، خیانت نکردن،ظلم نکردن،عدالت ورزیدن، راستگویی، مهربانی و... مبتنی بر پسند و ناپسندهایی است که عقلا آن را می فهمند و فرمایشات پیامبر در امور اخلاقی ارشادی بوده است و ایشان در اخلاق بیست حکم تأسیسی نداشته اند. پس در اخلاق هم خود را به و نظریات رایج جهانی بسپاریم. 🔸آیا اسلام فقط همین قشر ظاهری و نماز و روزه ای است که شما در اسلام احکام تأسیسی برای آن سراغ دارید؟ @rozaneebefarda
انکار اقتصاد اسلامی ریشه در اغراض غیرمعرفتی و جهل به موضوع دارد! نقد جدید دکتر حسن سبحانی بر دیدگاه های جنجالی جناب @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔴 از نحوه و چگونگی ورود عمده افراد محترمی که با رویکرد و به می‌پردازند، این واقعیت استنباط می‌شود که ضرورت دارد به جای اینکه توضیح داده شود “اقتصاد اسلامی “ چه هست، اولویت دارد که برای آنان تبیین شود “ اقتصاد اسلامی “ چه نیست! زیرا تا زمانی که منکران، ماهیت آنچه را که منکر آن هستند نشناسند و در نتیجه در انتشار دیدگاه های خودشان، به مواردی اشاره کنند که «اقتصاد اسلامی» نبوده و صرفا پنداشته های آنان از «اقتصاد اسلامی» است، منطقا امکان بحث و نقد عالمانه پیرامون «موضوع» مقدور نمی‌شود به این دلیل که از لوازمات اولیه محاجه علمی، اشتراک بر مفاهیم واحد از موضوع مورد بحث است. 🔹براین اساس، متذکر می‌شود که تحقیقا “اقتصاد اسلامی“ اقتصاد رژیم‌های سیاسی منسوب به اسلام نیست و اینگونه نمی‌باشد که به عنوان مثال چون در ایران نظام سیاسی، اسلامی است، پس اقتصاد جمهوری اسلامی هم همان اقتصاد اسلامی است. ساده ترین دلیل بر این حقیقت آن است که در کشور های متعددی، اقتصاد اسلامی موضوع تحقیق و تدریس و مباحثه است اما اصولا نظام سیاسی آن کشور ها، اسلامی نمی‌باشد. 🔹از سوی دیگر نسبت دادن اقتصاد ایران و وضعیت غم انگیز اقتصادی آن به “اقتصاد اسلامی“و انتساب بانکداری هرگز “غیر ربوی نشده آن“ به بانکداری اسلامی، تحقیقا و صرفا در یک نگرش خوش بینانه به موضوع، حاکی از نشناختن «اقتصاد و مالیه اسلامی» است. 🔹اقتصاد اسلامی و همچنین مباحث مرتبط به مالیه آن، از سالهای قبل از انقلاب اسلامی و البته در مقیاسی به مراتب محدودتر در ایران مطرح بوده و کارکردهای اقتصاد ایران به لحاظ تجربه نتایج رسوای تحمیل سیاست‌های تعدیل بر ساختارهای ناکارآمد آن، هیچ ارتباطی به رونق نسبی امروزین اقتصاد و مالیه اسلامی ندارد و این در حالی است که امکان وارد شدن آسیب های بسیار از ناحیه « اقتصاد ایران» به «اقتصاد اسلامی» همواره مطرح بوده و در عمل هم اتفاق افتاده است. 🔹با این وجود انصاف حکم می کند که ما همه کسانی را که “اقتصاد اسلامی“ را متاثر از نظام سیاسی جمهوری اسلامی می‌شناسند و یا بانکداری مبتنی بر بهره فعلی را به اسلام نسبت می‌دهند از منکران اقتصاد اسلامی نشناسیم زیرا بسیاری از آنها معتقدند اسلام از اتهام بر مبری است. 🔻در عین حال همچنان این ابهام توام با کنجکاوی و کیاست وجود دارد که کارکرد برخی دانایان آشنا به مبانی اقتصاد ایران ، که احتمالا آگاهانه، با تمسک به کاستی های وحشتناک کنونی اقتصاد ایران، از طریق انتساب آن به اقتصاد اسلامی، دستاویزی برای انکار « اقتصاد اسلامی» می‌سازند را باید چگونه تاویل و تفسیر نمود؟! 🔴 بر خلاف تصورات و یا دانسته ها و احتمالا عده‌ای که « اقتصاد اسلامی» را اقتصادی سوسیالیستی می‌نامند، این اقتصاد دارد و به زعم ما، نامیدن یا شبیه سازی اقتصاد اسلامی با اقتصاد سوسیالیستی، اگر معطوف به نباشد، ناشی از توامان هم سوسیالیسم و هم اقتصادیات اسلام است. زیرا در حالی که سوسیالیسم الگوی نهادی خاصی است که تحت آن کنترل تولید و ابزار تولید بر عهده یک قدرت مرکزی است(جوزف شومپیتر) و یا به عبارت دیگر در سوسیالیسم،امور اقتصادی جامعه اصولا به حوزه عمومی و نه به حوزه خصوصی تعلق دارد و به همین جهت هم سوسیالیسم را رب النوع دریاها(پرتئوس) نامیده‌اند که می‌تواند به صور مختلف تغییر شکل بپذیرد،در اقتصادیات اسلام احترام به مالکیت مال مومن مثل احترام به خون مومن است و مردم از آن حیث که در قبال اقدامات خویش مسئول شناخته می شوند برخوردار از اختیار و آزادی می‌باشند، زیرا مسئولیت بدون آزادی از موضوعیتی برخوردار نمی‌باشد. البته نسل برخی از طرفداران اقتصاد آزاد در کنش های این چنینی خویش مسبوق به سابقه هستند آنها پس از استقرار سوسیالیسم در شوروی سابق، هر اندیشه و معرفت اقتصادی جز آنچه خود به آن باور دارند را سوسیالیسم نامیده اند. اصولا برای عده‌ای از آنها فرقی نمی‌کند که آن اندیشه چه باشد. آنها فقط می‌دانند که هر آنچه را که جز «اقتصاد آزاد» باشد نمیخواهند و این در حالی است که بعضا نمی دانند که مفهوما چه می‌خواهند؟ @rozaneebefarda ادامه👇