eitaa logo
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
435 دنبال‌کننده
129 عکس
94 ویدیو
2 فایل
کانال دوم ما ✳️اَحاديث ناب۱۴معصوم✳️ @Ahaadith_Ahlebait قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 علیه السلام 💠 《¤》 《¤》 🔹🔸 ۳۱🔸🔹 ۱۱ شرائط اجابت دعا و از گنجينههاي رحمت او چيزهايي را درخواست كن كه جز او كسي نميتواند عطا كند، مانند عمر بيشتر، تندرستي بدن، و گشايش در روزي. سپس خداوند كليدهاي گنجينههاي خود را در دست تو قرار داده كه به تو اجازه دعا كردن داد، پس هر گاه اراده كردي ميتواني با دعا، درهاي نعمت خدا را بگشايي، تا باران رحمت الهي بر تو ببارد. هرگز از تأخير اجابت دعا نا اميد مباش، زيرا بخشش الهي باندازه نيّت است، گاه، در اجابت دعا تأخير ميشود تا پاداش درخواست كننده بيشتر و جزاي آرزومند كاملتر شود، گاهي درخواست ميكني امّا پاسخ داده نميشود، زيرا بهتر از آنچه خواستي به زودي يا در وقت مشخّص، به تو خواهد بخشيد، يا به جهت اعطاء بهتر از آنچه خواستي، دعا به اجابت نميرسد، زيرا چه بسا خواستههايي داري كه اگر داده شود مايه هلاكت دين تو خواهد بود، پس خواستههاي تو به گونهاي باشد كه جمال و زيبايي تو را تأمين، و رنج و سختي را از تو دور كند، پس نه مال دنيا براي تو پايدار، و نهتو براي مال دنيا باقي خواهي ماند. ۱۲ ضرورت ياد مرگ پسرم، بدان تو براي آخرت آفريده شدي، نه دنيا، براي رفتن از دنيا، نه پايدار ماندن در آن، براي مرگ، نه زندگي جاودانه در دنيا، كه هر لحظه ممكن است از دنيا كوچ كني، و به آخرت در آيي. و تو شكار مرگي هستي كه فرار كننده آن نجاتي ندارد، و هر كه را بجويد به آن ميرسد، و سرانجام او را ميگيرد. پس، از مرگ بترس نكند زماني سراغ تو را گيرد كه در حال گناه يا در انتظار توبه كردن باشي و مرگ مهلت ندهد و بين تو و توبه فاصله اندازد، كه در اين حال خود را تباه كردهاي. پسرم فراوان بياد مرگ باش، و به ياد آنچه كه به سوي آن ميروي، و پس از مرگ در آن قرار ميگيري. تا هنگام ملاقات با مرگ از هر نظر آماده باش، نيروي خود را افزون، و كمر همّت را بسته نگهدار كه ناگهان نيايد و تو را مغلوب سازد. مبادا دلبستگي فراوان دنيا پرستان، و تهاجم حريصانه آنان به دنيا، تو را مغرور كند، چرا كه خداوند تو را از حالات دنيا آگاه كرده، و دنيا نيز از وضع خود تو را خبر داده، و از زشتيهاي روزگار پرده برداشته است........ ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 دختر اسلام (صَلی اللهُ علیهِ و آلهِ و سَلّم) حضرت زهرا علیها السّلام فقط از اهل ◾️🔳🔳 ▪️▪️◾️ و زبیر [۱۵] سعدبن ابی و قاص [۱۶] و مقداد بن اسود [۱۷] و عده ای دیگر (۳۰) نزد فاطمه دختر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) رفته و با فاطمه مشورت [۱۸] می‌کردند [۱۹] و از او نظر خواهی می‌نمودند [۲۰] و از وی کسب تکلیف می‌کردند [۲۱] . آنان می‌خواستند با علی بیعت کنند. آنها هم پیمان شده بودند که با علی بیعت کنند [۲۲] . علی در جواب به آنها گفت فردا برای بیعت -در حالی که سرهایتان را تراشیده اید-آماده شوید. پس چون که فردا رسید کسی حاضر نبود مگر سه نفر [۲۳] . عباس نیز نزد علی که با عده ای از پیروان و شیعیانش در منزلش دست به مبارزه (منفی) زده بودند رفت، چرا که پیامبر به علی چنین دستوری داده بود [۱] عباس به علی گفت: دستت را بده تا با تو بیعت کنم!.... ---------- 📚منابع: [۱۵]: ۲۷. أحمد بن محمد عبد ربّه آندلسی در گذشتۀ سال ۳۲۸ هجری در کتاب خود به نام ( (عقدالفرید) ) تحت عنوان کتاب العسجدة الثانیة فی الخلفاء و تواریخهم و أیّامهم یا: یاقوت نامۀ دوم در مورد خلفاء و تاریخ ایشان و حوادث زمان ایشان، در قسمت ( (ایام خلافت أبی بکر) ) قسمت ( (سقیفه بنی ساعدة) ) - کسانی که از بیعت أبی بکر تخلف کردند - چاپ بیروت سال ۱۴۰۴در چاپ بیروت سال ۱۴۰۴ هجری جلد پنجم صفحۀ ۱۳ و ۱۴ و در چاپ مصر سال ۱۳۵۳ هجری جلد سوم صفحۀ ۶۴. [۱۶]: ۲۸. صلاح الدین خلیل بن إیبک صفدی در گذشتۀ سال ۷۶۴ هجری در کتاب خود بنام ( (الوافی بالوافیات) ) چاپ بیروت سال ۱۴۰۱ هجری جلد هفدهم صفحۀ ۳۱۱، تحت عنوان عبدالله بن عثمان با ذکر سند از ( (أسلم) ) ۲۸. ابن ابی الحدید معتزلی در شرح خود بر نهج البلاغه جلد دوم صفحۀ ۵۶ به نقل ازابوبکر جوهری در روایتی دیگر. [۱۷]: ۲۹. ابن ابی الحدید معتزلی در شرح خود بر نهج البلاغه جلد دوم صفحۀ ۴۵ به نقل از احمد بن عبدالعزیز ابی بکر جوهری. و درجلد دوم صفحۀ ۵۶ به نقل ازابوبکر جوهری در روایتی دیگر. [۱۸]: ۳۱. ابن ابی الحدید معتزلی در شرح خود بر نهج البلاغه جلد دوم صفحۀ ۴۵ به نقل از احمد بن عبدالعزیز ابی بکر جوهری. صلاح الدین خلیل بن إیبک صفدی در گذشتۀ سال ۷۶۴ هجری در کتاب خود بنام ( (الوافی بالوافیات) ) چاپ بیروت سال ۱۴۰۱ هجری جلد هفدهم صفحۀ ۳۱۱، تحت عنوان عبدالله بن عثمان با ذکر سند از ( (أسلم) ). شهاب الدین ابو العباس أحمدبن عبد الوهاب بکری نویری در گذشتۀ سال ۷۳۳ هجری در کتاب خود بنام ( (نهایة الأرب فی الفنون الأدب) ) چاپ قاهره سال ۱۳۹۵ هجری جلد نوزدهم صفحۀ ۴۰ با ذکر سند از ( (أسلم) ). [۱۹]: ۳۲. ابوعمر، یوسف بن عبدالله بن محمد بن عبد البر در گذشتۀ سال ۴۶۳ هجری در کتاب خود بنام ( (الستیعاب فی معرفة الاصحاب) ) چاپ دارالنّهضة در قاهره جلد سوم صفحۀ ۹۷۵ با ذکر سند از اسلم. [۲۰]: ۳۳. علاء الدین علی بن حسام الدین عبد الملک بن قاضی خان ( (متقی هندی) ) تاوری شاذلی مدنی، در گذشتۀ سال ۹۷۵ هجری در کتاب معروف خود بنام ( (کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال) ) چاپ حلب سال ۱۳۹۰ هجری قسمت حرف ( (خاء) ) الخلافة مع الأمارة من قسم الافعال باب اول در خلافت خلفاء-خلافت ابی بکر در جلد پنجم صفحۀ ۶۵۱ حدیث شمارۀ ۱۴۱۳۸ از أسلم. [۲۱]: ۳۴. صلاح الدین خلیل بن إیبک صفدی در گذشتۀ سال ۷۶۴ هجری در کتاب خود بنام ( (الوافی بالوافیات) ) چاپ بیروت سال ۱۴۰۱ هجری جلد هفدهم صفحۀ ۳۱۱، تحت عنوان عبدالله بن عثمان با ذکر سند از ( (أسلم) ). [۲۲]: ۳۵. إبن ابی الحدید معتزلی در شرح خود بر نهج البلاغه جلد دوم صفحۀ ۵۶ به نقل ازابوبکر جوهری. [۲۳]: ۳۶. یعقوبی مورخ مشهور نزد اهل سنت در گذشتۀ سال ۲۸۴ هجری در کتاب تاریخ خود جلد دوم صفحۀ ۱۲۳، چاپ بیروت. [۱]: ۳۷. أبو الحسن، علی بن حسین بن علی مسعودی در گذشته سال ۳۴۶ هجری در کتاب خود بنام ( (اثبات الوصیة) ) صفحۀ ۱۴۲ تحت عنوان ( (حکایة السّقیفة) ) ( (جریان سقیفه) ). ❌ فقط با ذکر برای امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 دوستان، ! 🌸🌸🌺 رسول خدا صلی الله علیه و آله در حالی که نشسته بودند، ناگهان لبخندی بر لبانشان نقش بست، به طوری که دندان هایشان نمایان شد! از ایشان علت خنده را پرسیدند، فرمود: - دو نفر از امت من می‌آیند و در پیشگاه پروردگار قرار می‌گیرند؛ یکی از آنان می‌گوید: خدایا! حق مرا از ایشان بگیر! خداوند متعال می‌فرماید: حق برادرت را بده! عرض می‌کند: خدایا! از اعمال نیک من چیزی نمانده متاعی دنیوی هم که ندارم. آنگاه صاحب حق می‌گوید: پروردگارا! حالا که چنین است از گناهان من بر او بار کن! پس از آن اشک از چشمان پیامبر صلی الله علیه و آله سرازیر شد و فرمود: آن روز، روزی است که مردم احتیاج دارند گناهانشان را کسی حمل کند. خداوند به آن کس که حقش را می‌خواهد می‌فرماید: چشمت را برگردان، به سوی بهشت نگاه کن، چه می‌بینی؟ آن وقت سرش را بلند می‌کند، آنچه را که موجب شگفتی اوست - از نعمت‌های خوب می‌بیند، عرض می‌کند: پروردگارا! اینها برای کیست؟ می فرماید: برای کسی است که بهایش را به من بدهد. عرض می‌کند: چه کسی می‌تواند بهایش را بپردازد؟ می فرماید: تو. می پرسد: چگونه من می‌توانم؟ می فرماید: به گذشت تو از برادرت. عرض می‌کند: خدایا! از او گذشتم. بعد از آن، خداوند می‌فرماید: دست برادر دینی ات را بگیر و وارد بهشت شوید! آن گاه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: پرهیزکار باشید و مابین خودتان را اصلاح کنید! [۱] یا راه شدن! 🌸🌺🌺 شخصی محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید تا چیزی درخواست کند. شنید که پیامبر صلی الله علیه و آله می‌فرماید: هر که از ما بخواهد به او می‌دهیم و هر که بی نیازی پیشه کند خدایش بی نیاز کند. مرد بدون آنکه خواسته اش را اظهار کند، از محضر پیغمبر صلی الله علیه و آله بیرون آمد. بار دوم نزد پیامبر گرامی آمد و بی پرسش برگشت. تا سه بار چنین کرد. روز سوم رفت و تیشه ای به عاریت گرفت، بالای کوه رفت و هیزم گرد آورد و در بازار به نیم صاع جو (تقریبا یک کیلو و نیم) فروخت و آن را خود با خانواده اش خوردند و این کار را ادامه داد تا توانست تبر بخرد، سپس دو شتر جوان و یک برده هم خرید و توانگر شد. بعد، نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و به آن حضرت گزارش داد. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: - نگفتم هر که از ما خواهشی کند به او می‌دهیم و اگر بی نیازی پیشه کند، خدایش توانگر سازد! [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: بحار، ج ۷۷، ص ۱۸۲ [۱]: بحار ج ۷۵ ص ۱۰۸ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹   علیه السلام🍃🌸🌸 گفتار (ص) تو بمن بمنزله نسبت هستى 🌺🌸🌸 (۲) ۴۰- در سال ۴۴۴ خبر داد بما ابو حسن احمد فرزند مظفر فرزند عطار فقيه شافعى باين ترتيب كه من بر او خواندم و او اقرار كرد، باو گفتم: بشما خبر داد ابو محمد عبد اللَّه فرزند محمد فرزند عثمان مزنى ملقب بابن سقا گفت: حديث كرد بما ابو يعلى احمد فرزند على فرزند مثنى موصلى گفت: نقل نمود بما سعيد فرزند مطرف باهلى گفت نقل كرد بما يوسف فرزند يعقوب (يعنى ماجشون) از فرزند منكدر از سعيد فرزند مسيب از عامر فرزند سعد از پدرش كه او گفت: شنيدم كه پيامبر (ص) به على عليه السّلام ميفرمود: تو نسبت بمن بمنزله و موقعيتى هستى كه هارون نسبت بموسى بود، جز آنكه بعد از من پيامبرى نيست، من دوست داشتم كه با خود سعد شفاهى گفتگو كنم، او را ملاقات نمودم و آنچه عامر بمن گفته بود باو تذكر دادم، گفت آرى شنيدم ميفرمود، گفتم: تو او را شنيدى؟ دستهايش را بلند كرده تا به گوشهايش گذاشت، و گفت: آرى و اگر نشنيده باشم اين دو گوشم كر باد. 📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۶۸ (۱) ۴۱- خبر داد بما احمد فرزند محمد فرزند عبد الوهاب گفت: خبر داد بما ابو عبد اللَّه حسين فرزند محمد علوى عدل گفت: نقل كرد بما ابو حسن على فرزند عبد اللَّه فرزند مبشر گفت: نقل نمود بما حسن فرزند صالح بزار گفت: شنيدم ابو وليد گفت: نقل كرد بما يوسف فرزند ماجشون كه حديث كرد بما محمد فرزند منكدر از عامر فرزند سعد از پيامبر (ص) به على عليه السّلام فرمود: تو نسبت بمن بمنزله اى هستى كه هارون نسبت بموسى بود، جز آنكه بعد از من پيامبرى نيست. (۲) ۴۲- خبر داد بما قاضى ابو خطاب عبد الرحمن فرزند عبد اللَّه الكافى كه در واسط بر ما آمده بود گفت: خبر داد بما عبد اللَّه فرزند عبيد اللَّه فرزند محمد گفت: نقل كرد بما على فرزند مسلم گفت: نقل نمود بما يوسف فرزند يعقوب ماجشون گفت: خبر داد بمن محمد فرزند منكدر از سعيد فرزند مسيب گفت: از سعد فرزند ابو وقاص پرسيدم آيا تو شنيدى كه پيامبر (ص) به على عليه السّلام ميفرمود: تو نسبت بمن بمنزله اى هستى كه هارون نسبت بموسى بود، جز آنكه بعد از من پيامبرى نيست، (يا با من پيامبرى نيست) پس گفتم: آيا تو شنيدى اين سخن را؟ انگشتانش به گوشهايش داخل نمود و گفت: آرى، و اگر نشنيده باشم دو گوشم كر باشند. (۳) ۴۳- خبر داد بما ابو طالب محمد فرزند احمد فرزند عثمان بغدادى كه در واسط بما وارد شده بود، و گفت: نقل كرد بما محمد فرزند محمد فرزند على فرزند يحيى زيات در سال ۳۹۴، گفت: نقل نمود بما ابو محمد عبد اللَّه فرزند ناجيه فرزند نجبة گفت: حديث كرد بما محمد فرزند حرب نشائى واسطى گفت: نقل كرد بما على فرزند يزيد فرزند سليم صدائى از محمد فرزند عبد اللَّه عزرمى از ابو زبير از جابر كه گفت: پيامبر خدا (ص) به غزوه اى عازم گرديد، به على عليه السّلام فرمود: در ميان اهل من جانشين من باش، على عليه السّلام گفت: اى رسول خدا مردم ميگويد از يارى پسر عمويش كوتاهى كرده است و اين سخن را چند بار گفت پيامبر خدا (ص) به على عليه السّلام فرمود: آيا خوشنود نيستى كه نسبت بمن بمنزله اى 📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۶۹ باشى كه هارون نسبت بموسى بود: جز آنكه بعد از من پيامبرى نيست. (۱) ۴۴- خبر داد بما احمد فرزند محمد سمسار واسطى گفت: خبر داد بما حسين فرزند محمد عدل گفت: حديث كرد بما ابو هاشم ايوب فرزند محمد خطيب گفت: نقل نمود بما خلف فرزند محمد كردوس گفت: نقل كرد بما يزيد فرزند هارون گفت: نقل نمود بما نوح فرزند قيس گفت: حديث كرد بمن برادرم خالد فرزند قيس از قتاده از انس كه پيامبر (ص) به على «ع» فرمود: تو نسبت بمن در مقام و رتبه اى هستى كه هارون نسبت بموسى بود، مگر اينكه پيامبرى بعد از من نيست. (۲) ۴۵- خبر داد بما ابو القاسم عبد الواحد فرزند على فرزند عباس واسطى گفت: نقل كرد بما ابو القاسم عبيد اللَّه فرزند اسد گفت: نقل نمود بما قاضى ابو عبد اللَّه محاملى گفت: حديث كرد بما محمد فرزند منصور طوسى گفت: نقل كرد بما يعقوب فرزند ابراهيم فرزند سعد گفت: نقل نمود بما پدرم از ابن اسحاق گفت: حديث كرد بما محمد فرزند طلحة فرزند يزيد فرزند ركانة از ابراهيم فرزند سعد فرزند ابو وقاص از پدرش كه پيامبر «ص» وقتى كه على را جانشين خود قرار ميداد فرمود: آيا دوست نميدارى كه نسبت بمن بمنزله اى باشى كه هارون نسبت بموسى بود جز آنكه بعد از من پيامبرى نيست...... فقط با ذکر برای امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹   علیه السلام🍃🌸🌸 گفتار (ص) تو بمن بمنزله نسبت هستى 🌺🌸🌸 (۳) ۴۶- خبر داد بما احمد فرزند محمد فرزند عبد الوهاب گفت: نقل كرد بما حسين فرزند محمد عدل گفت: حديث كرد بما احمد فرزند عيسى فرزند سكين گفت: نقل نمود بما رمادى گفت: نقل كرد بما يحيى فرزند حماد گفت: نقل نمود بما ابو عوانه گفت: حديث كرد بما ابو بلج گفت: خبر داد بما عمر فرزند ميمون از ابن عباس كه گفت: مردم بسوى جنگ تبوك بيرون آمدند على (ع) به پيامبر (ص) گفت: آيا من هم با تو خارج شوم؟ پيامبر فرمود بلكه تو جانشين من 📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۷۰ باش، آيا خوشنود نمى شوى كه تو نسبت بمن بمنزله اى باشى كه هارون نسبت بموسى بود، جز آنكه تو پيامبر نيستى. (۱) ۴۷- خبر داد بما محمد فرزند احمد فرزند عثمان فرزند فرج صيرفى معروف بابن دبثائى بغدادى كه در واسط بر ما آمده بود، گفت: نقل كرد بما ابو حفص عمر فرزند محمد فرزند زيات گفت: نقل كرد بما عبد اللَّه فرزند محمد فرزند ناجيه گفت: نقل كرد بما سفيان فرزند وكيع گفت: حديث كرد بما جرير. گفت: و نقل كرد بما عبد اللَّه فرزند ناجيه گفت نقل كرد بما ابراهيم فرزند عبد اللَّه هروى گفت نقل كرد بما ابو معاوية و همه اينها را از اعمش نقل نمود، و او از عطية از ابو سعيد خدرى گفت: پيامبر خدا (ص) به على (ع) فرمود تو نسبت بمن بمنزله اى هستى كه هارون نسبت بموسى بود جز آنكه بعد از من پيامبرى نيست. (۲) ۴۸- خبر داد بما ابو نصر احمد فرزند موسى فرزند عبد الوهاب طحان و احمد فرزند محمد فرزند عبد الوهاب فرزند طاوان واسطى‌ها گفتند: نقل كرد بما قاضى ابو فرج احمد فرزند على فرزند جعفر فرزند محمد فرزند معلى خيوطى واسطى گفت: نقل كرد بما ابو طيب عبد اللَّه فرزند محمد فرزند فرج واسطى گفت: نقل نمود بما محمد فرزند يونس كه حديث كرد بما محمد فرزند حسن فرزند على قردوسى كه نقل كرد بما ابو عوانه از اعمش از حكم از مصعب فرزند سعد از پدرش گفت: معاويه بمن گفت: آيا على را دوست دارى؟ گفت: گفتم: چگونه دوست نداشته باشم، در حالى كه از پيامبر خدا (ص) شنيدم مى فرمود: تو نسبت بمن در منزله اى هستى كه هارون نسبت بموسى بود، جز آنكه پيامبرى بعد از من نيست، و در روز بدر او را ديدم كه همانند اسب شيهه مى كشيد و مى گفت مانند بازل دو ساله هستم كه جوان تازه باشد شب از من مى ترسد مانند آن كه من جنى هستم، براى مانند اين مادرم مرا زائيده است، پس بر نگشت تا شمشيرش آغشته بخون شد. 📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۷۱ (۱) ۴۹- خبر داد بما ابو حسن على فرزند عمر فرزند عبد اللَّه فرزند شوذب گفت خبر داد بما پدرم گفت: نقل كرد بما ابو عبد اللَّه محمد فرزند حسين زعفرانى گفت نقل نمود بما محمد فرزند سليمان فرزند حارث گفت. نقل كرد بما حفص فرزند عمر ايلى گفت: حديث كرد بما فرزند ابو ذئب و يزيد فرزند جعدبة و ابراهيم فرزند سعد و مالك بن انس گفتند: نقل كرد بما زهرى از سعيد فرزند مسيب از سعد فرزند ابو وقاص گفت: پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به على عليه السلام فرمود: در مدينه اقامت كن، گفت: على به پيامبر گفت: اى پيامبر خدا بهيچ غزوه اى نرفته اى كه مرا جانشين خود كنى؟ پس پيامبر بعلى فرمود: بدرستى كه مدينه بدون من و يا تو درست نمى شود، و تو نسبت بمن بمنزله هارون نسبت بموسى هستى جز آن كه بعد از من پيامبرى نيست. راوى گفت: به سعد فرزند ابو وقاص گفتم: آيا تو اين سخن را از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله شنيدى؟ گفت: آرى، نه يك بار و دو بار اين سخن را بعلى (ع) مى فرمود...... فقط با ذکر برای امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹   علیه السلام🍃🌸🌸 گفتار (ص) تو بمن بمنزله نسبت هستى 🌺🌸🌸 (۲) ۵۰- خبر داد بما ابو بكر احمد فرزند محمد فرزند على فرزند عبد الرزاق هاشمى خطيب در قس هثا (شهرى است در مصر) گفت: نقل كرد بما ابو القاسم نصر فرزند احمد فرزند خليل مرجى در موصل گفت: نقل نمود بما ابو يعلى احمد فرزند على فرزند مثنى گفت: حديث كرد بما سعيد فرزند مطرف باهلى گفت: نقل نمود بما يوسف فرزند يعقوب يعنى ماجشون از پسر منكدر از سعيد فرزند مسيب از عامر فرزند سعد از سعد گفت: شنيدم پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله بعلى مى فرمود تو نسبت بمن بمنزله اى هستى كه هارون نسبت بموسى بود جز آن كه بعد از من پيامبرى نيست سعيد گفت: دوست داشتم كه در اين باره با سعد شفاهى گفتگو كنم، پس او را ملاقات نمودم و آنچه عامر گفته بود باو ذكر نمودم، او گفت: بلى من شنيدم او را، از سعد پرسيدم آيا تو خودت او را شنيدى؟ دستش را در دو گوشش داخل كرده و گفت: آرى؛ و اگر نشنيده باشم اين دو گوشم كر باشند. 📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۷۲ (۱) ۵۱- خبر داد بما ابو على عبد الكريم فرزند محمد فرزند عبد الرحمن شروطى گفت: نقل كرد بما ابو عبد اللَّه حسين فرزند محمد فرزند حسين علوى عدل گفت: نقل نمود بما احمد فرزند محمد جواربى گفت: حديث كرد بما على فرزند مسلم يعنى طوسى كه نقل كرد بما يوسف فرزند يعقوب ماجشون گفت: خبر داد بمن محمد فرزند منكدر از سعيد فرزند مسيب گفت: از سعد پرسيدم آيا تو از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله شنيدى كه بعلى (ع) مى فرمود: تو نسبت بمن بمنزله اى هستى كه هارون نسبت بموسى بود، جز آنكه با من پيامبرى نيست (يا بعد از من پيامبرى نيست) گفت: آرى. (۲) ۵۲- خبر داد بما ابو القاسم عبد الواحد فرزند على فرزند عباس بزار گفت نقل كرد بما ابو القاسم عبيد اللَّه فرزند اسد بزار گفت: نقل نمود بما ابو مقاتل محمد فرزند عباس فرزند احمد گفت نقل كرد بما احمد فرزند يونس گفت حديث كرد بما وهب فرزند عمر فرزند عثمان مدنى گفت نقل كرد بما پدرم از اسماعيل فرزند ابو خالد از قيس گفت: مردى مسأله اى از معاويه پرسيد معاويه گفت: اين مسأله را از على بن ابى طالب بپرس زيرا او داناتر است آن مرد گفت: اى امير مؤمنان سخن تو در اين مسأله از سخن على بن ابى طالب پيش من محبوبتر است معاويه گفت: چه بد سخن گفتى و چه حرف پستى را آوردى، مردى را ناپسند داشتى كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله دانش را دهان او مى ريخت، و بتحقيق پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله باو فرموده است: تو نسبت بمن در منزله اى، هستى كه هارون نسبت بموسى بود، جز آنكه بعد از من پيامبرى نيست، او مردى بود كه عمر بن خطاب از او دانش مى آموخت، و از او مى پرسيد، من خودم پيش عمر حاضر بودم زمانى كه مسأله اى بر او مشكل گرديد گفت: آيا على اينجا است؟ برخيز خدا پاهايت را ثابت نكند، و نام او را از ديوان محو كرد. (۳) ۵۳- خبر داد بما ابو احمد عبد الوهاب فرزند موسى غندجانى كه در واسط 📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۷۳ به پيش ما آمده بود گفت: نقل كرد بما ابو طاهر محمد فرزند عبد الرحمن فرزند عباس مخلص گفت نقل نمود بما يحيى فرزند محمد فرزند صاعد گفت حديث كرد بما محمد فرزند عبد الكريم ازدى گفت: نقل كرد بما عبد اللَّه فرزند داود گفت: حديث كرد بما سعيد فرزند ابو عروبة از قتادة از سعيد فرزند مسيب از سعد فرزند ابو وقاص گفت: پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله به على عليه السلام فرمود...... فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹   علیه السلام🍃🌸🌸 گفتار (ص) تو بمن بمنزله نسبت هستى 🌺🌸🌸 پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله به على عليه السلام فرمود. تو نسبت بمن بمنزله هارون نسبت بموسى هستى. (۱) ۵۴- گفت خبر داد بما ابو عبد اللَّه محمد فرزند على فرزند عبد الرحمن علوى (مكاتبة) كه محمد فرزند عبد اللَّه فرزند مطلب شيبانى بآنها نقل كرده گفت: نقل كرد بما ابو جعفر محمد فرزند جرير طبرى و محمد فرزند محمد فرزند سليمان باغندى گفتند: نقل كرد بما هارون فرزند حاتم قارى گفت: نقل كرد بما عبد السلام فرزند حرب از يحيى فرزند سعيد از سعيد فرزند مسيب از سعد فرزند ابو وقاص گفت: شنيدم از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به على ميفرمود: تو نسبت بمن بمنزله هارون نسبت بموسى هستى، جز اينكه بعد از من پيامبرى نيست. (۲) ۵۵- خبر داد بما ابو عبد اللَّه حسين فرزند حسين فرزند يعقوب دباس (دوشاب فروش) واسطى گفت نقل كرد بما ابو عبد اللَّه احمد فرزند عبيد اللَّه فرزند حسين گفت حديث كرد بما ابو بكر محمد فرزند احمد فرزند مالك بزار اسكافى كه نقل كرد بما احوص كه نقل نمود بما سعيد فرزند كثير فرزند عفير از فرزند وهب از سليمان فرزند بلال از جعيد از عايشه دختر سعد از سعد كه پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله به على عليه السلام فرمود: آيا راضى نمى شوى كه نسبت بمن بمنزله هارون از موسى باشى «۱»؟. _________________ _ (۱) اين حديث را با اين سند و متن زير شماره ۱/ ۱۷۱- احمد حنبل نقل كرده است و در آنجا اين زيادى هست: كه على عليه السلام با پيامبر (ص) خارج شده تا ثنية الوداع آمد، و على گريه مى كرد و مى گفت: مرا با زنان و مريضها و كودكان مى گذارى؟ پيامبر (ص) فرمود: آيا خوشنود نيستى كه نسبت بمن بمنزله هارون نسبت بموسى باشى جز نبوت و پيامبرى. 📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۷۴ (۱) ۵۶- خبر داد بما ابو القاسم عبد اللَّه فرزند محمد فرزند عبد اللَّه رقاعى اصفهانى در ماه جمادى الاولى از سال ۴۳۴ كه در واسط به پيش ما آمده بود كه نقل كرد بما عبد الغفار فرزند محمد بغدادى كه خبر داد بما محمد فرزند عبد اللَّه شافعى كه نقل نمود بما محمد فرزند غالب كه حديث كرد بمن عبد اللَّه فرزند موسى كه خبر داد بمن زائده از عاصم از زر فرزند حبيش از عبد اللَّه بن مسعود گفت: پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله (به على) فرمود: تو نسبت بمن بمنزله هارون نسبت بموسى هستى، و در ميان اهلش جانشين قرار داد ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹   از ها و ها و حضرت بن ابی علیه السلام ▪️🌸🍃 🌸✨✨ اين دو لقب در ارتباط با سيماي ظاهري آن حضرت (ع) بوده است؛ زيرا «انزع» به معناي ريخته موي و «بطين» به معناي بزرگ شكم است. (۱) و محتمل است به جهت آنكه دشمنان اين تعبير را با عنوان نوعي بظاهر عيب به كار مي‌بردند، احاديث و رواياتي از پيغمبر نقل شده كه اين دو لفظ هر چند بظاهر ناظر به تن است، ولي در باطن اشاره به دو صفت معنوي اوست؛ از جمله آنكه: «منزوع من الشرك» گسسته از شرك «بطين من العلم؛ (۲) بزرگ از علم». مي‌گويند متوكل خليفه عباسي از كثرت دشمني اش با آن حضرت و اهل بيت او يكي از نديمان مخنث خود به نام عباده را وادار ساخته تا بر شكمش در زير لباس بالشي ببندد تا بزرگ نمايد و سرش را كه بي مو بود برهنه كند و رقص كنان بگويد: «قد اقبل الاصلع البطين خليفة المسلمين» و بدين وسيله با خنده، بغض و كينه و خبث درون خود را آرام مي‌بخشيد. الشمس بالتطيين لا تغطّي. (۳) و شاعران در توجيه اين دو لفظ ابيات فراوان گفته اند از جمله: نزعت عن آلاثام طرّا نفسه ورعي فمن كالا نزع المتورع و حوي العلوم عن النبي وراثة فهو البطين لكل علم مودع (۴). * 📚منابع: (۱) زمخشري، مقدمة الادب، ص۱۸۶ -۱۶۰. (۲) مجلسي، بحارالانوار، ج۳۵، ص۵۲. (۳) قلقشندي، مأثر الاناقة، ج۱، ص۲۳۱. (۴) اربلي، كشف الغمة، ج۱، ص۱۰۱. 🌺✨✨ قلقشندي هنگام ياد كردن از آن حضرت (ع) او را با اوصاف زير خوانده است: امام الامة = امام امت. ابوالائمة = پدر امامان، قدوة السعدأ = پيشواي سعيدان، سيد الشهدأ = سرور شهيدان، عاضد الدين بذي الفقار = حامي دين با ذوالفقار، من لم يزل الحق الي ذبة شديد الافتقار (۱) = كسي كه هميشه حق به حمايتش نيازمند است. 📚قلقشندي، صبح الاعشي، ج۹، ص۲۸۹. 🌸✨✨ ابن ابي الحديد اين وصف را به نقل از ابو جعفر بن ابي زيد الحسني نقيب بصره ياد مي‌كند و اين در وقتي بود كه ابن ابي الحديد از او پرسيد چرا مردم علي بن ابي طالب (ع) را دوست دارند و به او عشق مي‌ورزند، او در پاسخ گفته است كه بيشتر آنان كه استحقاق پايه و مرتبه اي را داشته اند از داشتن آن محروم بوده و نامستحقان و ناشايستگان بر آنان حكم مي‌رانده اند و چون علي (ع) مستحق محرومي بوده بلكه او امير و سيد و كبير مستحقان محرومان است، ستم ديدگان و خواري كشيدگان همه همداستان اند در هواداري از آن مرد عظيم القدر جليل الخطر كامل الشرف كه محروم و محدود بود از آنچه كه شايسته و مستحق آن بود (۱). (صفحه ۱۳) * (۱) 📚ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغة، ج۱۰، ص۲۲۴. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 به تسبيح ما فرشتگان تسبيح گفتند و او را از صفات ما پاك و منزّه دانستند. و وقتى عظمت شأن ما را مشاهده كردند حق تعالى را تهليل كرديم تا فرشتگان بدانند خدائى جز خداى بى همتا نيست و ما بندگان او هستيم و خدائى نيستيم كه همراه با او يا بعد از او عبادت ما واجب باشد، پس فرشتگان «لا إله إلاّ اللَّه» گفتند، و وقتى بزرگى محلّ و موقعيّت ما را مشاهده كردند تكبير گفتيم تا فرشتگان بدانند خداوند بزرگتر از آن است كه كسى جز به سبب او به شأن و مقام بزرگى برسد. و وقتى عزّت و قوّت ما را مشاهده كردند گفتيم: «لا حول ولا قوّة إلّا باللَّه» تا اينكه فرشتگان بدانند هيچ نيرو و قدرتى جز بسبب خداوند نيست. و وقتى نعمتى را كه خدا بما داده و وجوب اطاعت ما را مشاهده كردند گفتيم: الحمد للَّه، تا فرشتگان بدانند حمد و ستايش به خاطر نعمت‌ها سزاوار پروردگار متعال است، آنها هم گفتند: الحمد للَّه. پس فرشتگان به سبب ما به شناخت توحيد، تسبيح، تهليل، تحميد و تمجيد خداوند هدايت شدند. ثمّ إنّ اللَّه تبارك وتعالى خلق آدم فأودعنا صلبه، وأمر الملائكة بالسجود له تعظيماً لنا وإكراماً، سپس خداوند تبارك و تعالى آدم را آفريد و ما را در صلب او به وديعه نهاد و آنگاه فرشتگان خود را دستور داد تا او را به خاطر تعظيم و بزرگداشت ما كه در صلب او بوديم سجده كنند. پس سجود آنها براى خداوند بخاطر عبادت و پرستش و براى آدم بخاطر اطاعت پروردگار و احترام او بود، زيراما در صلب او بوديم، پس چگونه ما برتر از فرشتگان نباشيم در حالي كه همه آنها به آدم سجده [۱] كردند. [۲] و بعضى از مدح كنندگان چه نيكو سروده اند: تصاعدت في مراقي العزّ رتبتهم فظنّ أنّهم للَّه أقران فلاتقس فضلهم للأنبياء أجل فإنّ سلمانهم بعد تصغير سليمان رتبه ايشان در درجات عزّت و عظمت بالا رفت كه گمان مى رفت براى خداوند اينها قرين باشند. فضل و برترى آنها را با انبياء قياس نكن، همانا سلمانِ آنها را اگر كوچك كنى سليمان مى شود. ۳ على بن ابراهيم قمى رحمه الله از امام صادق عليه السلام نقل كرده است: ابليس (لعنت خدا بر او باد) نزد حضرت موسى عليه السلام آمد در حالي كه او به مناجات با پروردگار مشغول بود، فرشته اى از فرشتگان گفت: واى بر تو چه اميدى نسبت به او دارى و او در حال مناجات با خداوند است؟ گفت: همان اميدى كه به آدم داشتم و او در بهشت ساكن بود. و از آنچه خداوند به حضرت موسى عليه السلام فرموده اينست كه: اى موسى، نماز را قبول نمى كنم مگر از كسى كه براى عظمت من فروتنى داشته باشد، و قلب او خوف مرا در برداشته باشد، روزش را به ياد من سپرى كند و در حالي كه اصرار و پافشارى به خطا و گناه دارد شب نكند، و حقّ اولياء و دوستان مرا بشناسد. حضرت موسى عرض كرد: آيا مقصودت از اولياء و دوستانت، حضرت ابراهيم، اسحاق و يعقوب است؟ فرمود: آنها از اولياى من مى باشند ولى مقصود من آن كسى است كه بخاطر او آدم و حوّا را آفريدم و بهشت ودوزخ را خلق كردم. عرض كرد: اى پروردگار من، او را معرّفى كن. فرمود: او محمّد و نام ديگرش احمد است، اسم او را از اسم خودم مشتق كردم، زيرا من محمودم و او محمّد است. موسى عرض كرد: پروردگارا، مرا از امّت او قرار بده. فرمود: يا موسى، أنت من اُمّته إذا عرفته وعرفت منزلته ومنزلة أهل بيته، إنّ مثله ومثل أهل بيته فيمن خلقت كمثل الفردوس في الجنان، لاينتثر ورقها ولايتغيّر طعمها. اى موسى، اگر او و مقام و مرتبه اش را و نيز مرتبه و مقام اهل بيتش را بشناسى تو از امّت او خواهى بود. مثَل او و مثل اهل بيت او در ميان مخلوقات من، مثل فردوس در ميان بهشت است، برگهاى آن نمى ريزد و طعم آن تغيير نمى كند (همواره ثابتند و هيچگاه دچار لغزش وانحراف نمى شوند). كسى كه آنها را بشناسد و به حقّ آنها معرفت داشته باشد در مواضع جهل و نادانى براى او علم و دانش و درجاى ظلمت و تاريكى برايش نور و روشنائى قرار مى دهم، قبل از اينكه مرا بخواند او را اجابت كنم و قبل از اينكه ازمن درخواست كند به او عطا كنم. اى موسى، وقتى ديدى فقر و تنگدستى به تو روى آورده، بگو: مرحبا به علامت بندگان صالح، و وقتى ديدى مال و ثروت به تو روى آورده، بگو: اين بر اثر گناهى است.... ---------- 📚منابع: [۱]: علاّمه مجلسى رحمه الله تحقيقى درباره اين سجود نموده و آن را توضيح داده است. به بحار الأنوار: ۱۴۰/۱۱مراجعه كنيد. [۲]: عيون اخبار الرضا عليه السلام: ۲۰۴/۱ ح ۲۲، كمال الدين: ۲۵۴/۱ ح ۴، علل الشرايع: ۵/۱ ح ۱، بحار الأنوار: ۳۳۵/۲۶ ح ۱ و ۳۰۳/۶۰ ح ۱۶ (قسمتى از روايت)، تأويل الآيات: ۸۷۶/۲ ح ۹، منتخب الأثر: ۶۱ ح ۱، إرشاد القلوب: ۴۰۳. ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 شرع هائی که در ما بین رایج .✨✨🌺 پدران و مادران عزیز بدانید که اگر بچه را روزه خوار کردید و یا اگر مواظب نشوید او خودش روزه خورد. برای هر روز یک غلام آزاد کردن یا دو ماه روزه گرفتن و یا شصت نفر فقیر را اطعام کردن به عنوان کفّاره به او متوجه می‌شود و هر کدام که باشد، همراه با یک روز روزه قضاء است. دقت کنید برای یک ماه رمضان حدود هفت سال روزه می‌شود. و) خیلی از نمازگزاران هستند که زحمت نماز خواندن را به خود می‌دهند. لکن اذکار آن را در حال حرکت بدن می‌گویند. به اصطلاح طمأنینه را به جای نمی آورند. در نتیجه نمازشان باطل می‌شود. زیرا که همة مراجع، در اذکار واجبة نماز، طمأنینه را واجب می‌دانند و بعضی‌ها حتی در ذکرهای مستحبی نیز لازم می‌دانند. طمأنینه نسبت به نماز، حکم خون را نسبت به بدن دارد. اگر عمداً از یک نقطة نماز طمأنینه را قطع کردی، به سکته قلبی گرفتار خواهد شد. توجّه بفرمایید، تا خدای نکرده در زمره بی نمازان محشور نشوید. ز) تحفه و هدایائی که به عنوان عیدی یا به عنوان تعارف هائی که در عروسی‌ها یا در وقت تولد بچه ها، پدر و مادر عروس یا پدر و مادر داماد با هزاران زحمت تهیه کرده و بدون رضایت و برای حفظ آبرو به داماد و خویشان او و یا به عروس و خویشانش هدیه می‌کنند و همین طور یک قسمت از تعارف هائی که به عنوان سفر حج و سایر سفرها حتی یک قسمتی از جهازیه، خلاصه هر تحفه و خلعتی که بدون میل و رضایت کامل، هدیه دهند، گرفتن آن و تصرّف در آن و حتی نگه داشتن آن با موازین شرعیه درست نبوده و حرام می‌باشد. زیرا که شارع مقدس، حلال بودن مال کسی را به دیگری، منوط به رضایت کامل و طیب نفس صاحب مال دانسته است. [۱] البته تشخیص موارد به عهده خود شماست. حقیر ادعا می‌کنم که هر مالی از هر کسی به هر کسی بدون رضایت کامل صاحب مال برسد درست نیست. امّا کجا این طور است و کجا نیست، با خود شماست. طبق مثل معروف من می‌گویم آهن نجس است، نه ضریح حضرت عباس (علیه السلام). [۲] اگر عنایتی از خدای بزرگ شود، در تحت این عنوان (خلاف شرع هائی که، در ما بین مردم رایج است). انشاءالله در آینده بحث‌های دیگری در این مورد خواهیم کرد. مفهوم هم حتی است. ✨🍂 در علم اصول فقه، اگر چه در حجیّت غیر مفهوم شرط، حرف خیلی زیاد است، و مفهوم لقب را اضعف مفاهیم به حساب می‌آورند. لکن همة این بحث‌ها درباره حجیّت مفهوم، در کلمات شارع است. امّا در کلمات فقهاء، مفهوم لقب قطعا حجّت است و آن تنها راهی است در بدست آوردن وفاق و خلاف در میان علماء. [۱] امام عجل الله فرجه در نام داشتن نیز هم نام (صلی الله علیه و آله) است. ✨🍃 امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌فرماید: مردی که در آخرالزمان از ذریه من ظاهر می‌شود. دو نام دارد یکی مشهور و آن محمّد و دیگری مخفی و آن احمد است. [۲] از شدن از مشاهد ، به روز . ✨🍂 از بعضی از اساتیدمان شنیدم که او هم از استادش نقل می‌کرد: که بیرون رفتن از مشاهد معصومین (علیه السلام) به روز پنجشنبه مکروه است و ملائکه چنین شخصی را با سنگ‌ها بدرقه می‌کنند. [۳] مؤلّف گوید: حقیر عملاً این حقیقت را درک کرده ام. در اوایل جوانی با یکی از رفقا به زعم این که روز شنبه بتوانیم با فراغ بال به درس برسیم، روز پنجشنبه از حضور امام رؤف حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) مرخّص شدیم. در راه گرفتاری عجیبی برایمان پیش آمد که با زحمت زیادی خودمان را روز شنبه به قم رساندیم. وقتی در دامغان، به قطار مشهد تهران که روز جمعه از مشهد خارج شده بود سوار شدیم، در داخل قطار یکی از اخیار ما را متوجّه این نکته کرد. ---------- 📚منابع: [۱]: . وسائل الشیعه، حدیث ۶۰۹۰ و ۶۰۹۲. [۲]: . می‌گویند که یکی، ادعا می‌کرد که آهن نجس است و دیگری منکر آن بود و چون مدعی اهل جدل بود. منکر از راه معمولی نتوانست بر او چیره شود. بالاخره در حالی که مستمعین کاملاً گوش می‌دادند، داد زد و گفت: مردم این آقا می‌گوید: ضریح حضرت عباس (علیه السلام) نجس است. مدعی فوری گفت: مردم من میگویم: آهن نجس است، مرا با ضریح حضرت ابی الفضل (علیه السلام) چه کار است. به من چه که یک نا انصافی ضریح حضرت عباس (علیه السلام) را از آهن ساخته است. [۱]: . جواهر الکلام، ج ۲، ص ۱۹۷؛ مفتاح الکرامه، ج ۴، ص ۵۲۸. [۲]: . بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۳۵. [۳]: . جواهر الکلام، ج ۱۸، ص ۱۵۳. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹   🔹🔸🔸 به تاریخ 🌸🌺🌺 استیلای 🌺🌸 بومبی، فرمانروای روم ابتدا در سال ۶۴ ق. م با اشغال سوریه، آن را به امپراطوری روم ملحق نمود و در سال دوم، قدس را تصرف کرد و آن را تابع فرمانروای رومی سوریه قرار داد. در انجیل متی آمده است: در سال ۳۹ ق. م قیصر روم، " اگوست هیرودیس ادومی " را فرمانروای یهودیان قرار داد و بنای معبد سلیمان را به شکل وسیع و زیبا بازسازی کرد و در سال ۴ ق. م درگذشت. [۱] به گفته انجیل، پسر او " هیرودیس دوم " از سال ۴ ق. م تا سال ۳۹ م، فرمانروائی کرد و حضرت مسیح علیه السلام در زمان او دیده به جهان گشود و او بود که یحیی بن زکریا (علیهما السلام) را به قتل رساند و سر او را بر طبقی زرین، برای سالومه یکی از افراد بد کاره بنی اسرائیل هدیه فرستاد. [۲] انجیل‌ها و تاریخ نویسان، آشفتگی‌ها و آشوب‌هایی که در عهد نرون به سالهای ۵۴ - ۶۸ م در قدس و فلسطین به وقوع پیوسته و ماجراهایی که میان یهودیان و رومی‌ها و میان خود یهودیها اتفاق افتاده را بیان میکنند. " فسبسیان " قیصر روم، در سال ۷۰ م فرزند خود " تیطس " را به عنوان فرمانروای منطقه منصوب کرد. او به قدس یورش برد، یهودیان در آنجا تحصن کردند تا آنکه آذوقه شان تمام شد و ضعیف گردیدند، تیتوس دیوار شهر را خراب کرد و آن را به اشغال خود درآورد و با کشتن هزاران یهودی، خانه‌های آنها را ویران و معبد را درهم کوبیده و آن را به آتش کشید و بگونه ای آن را از بین برد که مردم حتی جای آن را نیافتند. او باقیمانده مردم را به روم فرستاد. مسعودی تاریخ نگار معروف میگوید [۱]: در این حمله شمار کشته‌های یهودیان و مسیحیان به سه هزار هزار یعنی سه میلیون تن رسید که ظاهرا در این رقم مبالغه وجود دارد. پس از این حوادث، رومیان با یهودی‌ها شدت عمل بیشتری نشان دادند و اوج آن، زمانی بود که کنستانتین و قیصرهای پس از وی، آئین خود را بر اساس اعتقاد به مسیحیت بنا نهاده و یهودیان را مورد آزار و اذیت قرار دادند و از همین رو یهودیان، جنگ کسری با رومیان و شکست روم را در سال ۶۲۰ م یعنی دوران ظهور پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، مژده دادند و یهودیان حجاز خوشحال شده و برای مسلمانان آرزوی پیروزی کردند، پس خداوند آیه ای بر پیامبر نازل کرد که میفرماید: " الف، لام، میم، رومیان مغلوب شدند در نزدیکترین سرزمین (به حجاز) و آنان پس از مغلوب شدنشان به زودی غالب میگردند، در چند سال آینده. فرجام کار در گذشته و آینده از آن خداست و آن روز ایمان آورندگان شاد میگردند. خدا هر کسی را بخواهد یاری میکند و اوست غالب و مهربان " [۲] به گفته مورخان، پس از پیروزی ایرانیان، یهودی ها، شمار زیادی از اسرای مسیحی رومی را که بالغ بر ۹۰ هزار نفر میشدند از ایرانیان، خریداری کرده و آنها را سر بریدند!....... ---------- 📚منابع: [۱]: ۱. انجیل متی، ص ۲. [۲]: ۲. انجیل مرقس: ۶ / ۱۶ - ۲۸. [۱]: ۱. التنبیه والإشراف ص ۱۱۰. [۲]: ۲. روم: ۱ - ۵. ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹   🔹🔸🔸 به تاریخ 🌸🌺🌺 استیلای 🌺🌸 به گفته مورخان، پس از پیروزی ایرانیان، یهودی ها، شمار زیادی از اسرای مسیحی رومی را که بالغ بر ۹۰ هزار نفر میشدند از ایرانیان، خریداری کرده و آنها را سر بریدند! پس از چند سال که هراکلیوس بر ایرانیان پیروز شد، یهودیان را مجازات و باقیمانده آنها را از قدس اخراج و این شهر را بر یهودیان ممنوع الورود کرد. به همین علت رومیان با عمر بن خطاب شرط کردند که هیچ یهودی در قدس اقامت نکند. عمر پذیرفت و آن را در عهد نامه صلح نوشت [۳] . این واقعه در سال ۶۳۸ م یعنی سال ۱۷ هجری اتفاق افتاد و قدس و فلسطین از آن پس جزء دولت اسلامی محسوب شد و این وضعیت تا سال ۱۳۴۳ ه ق ۱۹۲۵ م، یعنی وقتی که حکومت عثمانی به دست غربی‌ها سقوط کرد، ادامه داشت. * * این نگاه گذرا به تاریخ یهود، امور متعددی را برای ما روشن میکند از جمله تفسیر آیات سوره اسراء پیرامون یهودیان که فرمود " شما دو بار در زمین فساد میکنید " یکی از این دو فساد مربوط به پیش از بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله و دیگری مربوط به پس از آن است و این تنها تقسیم بندی مناسب، درباره تبهکاری‌های فراوان یهود است که سراسر تاریخ آنان را پوشانده است. مراد از این جمله خداوند که میفرماید: " بندگانی از خود را که پر صلابت هستند علیه شما (یهودیان) برانگیزیم " [۱] مسلمانان هستند، چرا که خداوند در صدر اسلام مسلمانان را بر آنان مسلط ساخت. بگونه ای که درون خانه‌های آنها به جستجویشان پرداخته و سرانجام وارد مسجد الاقصی شدند. اما وقتی مسلمانان از اسلام فاصله گرفتند، خداوند قدرت یهود را به آنها بازگرداند و آنان را به وسیله اموال و فرزندان یاری رساند و طرفداران آنها را بیش از ما قرار داد. اما بار دیگر در نهضت زمینه ساز حکومت حضرت مهدی علیه السلام و حرکت ظهور آن بزرگوار، خداوند، مسلمانان را بر آنها مسلط خواهد ساخت. ما در تاریخ، غیر از مسلمانان قومی را نمییابیم که خداوند، ابتدا آنها را بر یهود چیره ساخته، سپس یهود را بر آنها مسلط کرده باشد. اما برتری جوئی یهودیان، بر ملتها که در روایت از آن خبر داده شده، تنها یک بار اتفاق میافتد نه دو بار، که آن هم همزمان با دومین فتنه گری یهود و یا نتیجه آن است. این برتری طلبی را در هیچ دوره ای از تاریخ یهود بجز دوره پس از جنگ جهانی دوم نمیتوان دید. پس امروز، به حکم صریح قرآن، یهودیان در مرحله دوم تبهکاری و برتری جوئی بزرگ خود هستند. و ما در آغاز سلطه الهی خویش بر یهود و رسوا شدن چهره کریه آنان قرار داریم. تا زمانی که خداوند، فتح و پیروزی را به ما عنایت نموده و قبل از ظهور حضرت و یا همراه آن حضرت، همچون نیاکان خود، وارد مسجد اقصی شویم و برتری جوئی آنها را در جهان درهم کوبیده و ریشه کن سازیم. اما این سخن خداوند که فرمود: " امید است خداوند بر شما رحم کند و اگر بازگردید باز میگردیم و ما جهنم را برای کافران زندان قرار دادیم. " [۱] دلالت دارد که پس از نابودی اسرائیل بسیاری از یهودیان باقی میمانند و حضرت، کسانی را که اسلام نمیآورند از سرزمین‌های عربی اخراج میکند و طبق روایات، آنها دوباره دست به تبهکاری میزنند که منجر به حرکت دجال یک چشم میشود. این بار حضرت مهدی علیه السلام و مسلمانان به زندگی بسیاری از آنان خاتمه میدهند و خداوند دوزخ را برای آنان حصار قرار میدهد و مسلمانان نیز در این دنیا با بازداشت آنان، از تبهکاریشان جلوگیری میکنند. ---------- 📚منابع: [۳]: ۳. تاریخ طبری: ۳ / ۱۰۵. [۱]: ۱. اسراء / ۵. [۱]: ۱. اسراء / ۸. ❌ فقط با ذکر کانال ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷   ▪️✨▪️ سند روايت ▪️◾️◾️ در اعتبار شخص مولف (يعني ابن ابي شيبه) همين بس كه ذهبي، دانشمند رجالي اهل سنت (متوفاي ۷۴۸) درباره ي او مي گويد: «عبدالله بن محمد بن ابي شيبه، حافظ بزرگ و حجت است. احمد بن حنبل و بخاري و ابوالقاسم بغوي از او نقل روايت كرده و گروهي او را توثيق كرده اند... ابن شيبه از كساني است كه از پل عبور كرده و در منتهاي وثاقت است». [۱۸]. و درباره ي راويان، گزارشي نيز يادآور مي‌شويم كه ابن ابي شيبه حديث را با سند ياد شده در زير نقل مي‌كند: حدثنا محمد بن بشر، حدثنا عبدالله عمر، حدثنا زيد بن اسلم، عن ابيه اسلم. اينك بررسي وثاقت اين گروه: الف) محمد بن بشر: ابن حجر عسقلاني مي‌گويد: «ابن معين او را توثيق نموده، ابوداوود او را حافظترين محدثان كوفه شمرده و ابن حبان او را جز ثقات نام برده است. نسائي و ابن قانع به توثيق او پرداخته اند و همچنين... ». [۱۹]. ب) عبيد الله بن عمر بن حفص بن عاصم بن عمر بن الخطاب يكي از فقهاي هفتگانه مدينه است كه در سال ۱۴۷ در گذشته است. ابن حجر عسقلاني مي‌گويد: «نسائي او را ثقه و ضابط معرفي كرده و ابن معين و ابن زرعه و حاتم نيز او را از ثقات شمرده اند. ابن ميمونه وي را از سادات مدينه و اشراف قريش مي‌شرمد و برترين فرد از نظر علم و عبادت و حفظ و اتقان حديث بود». [۲۰]. ج) زيد بن اسلم عدوي، فقيه مدينه است كه گروهي مانند احمد و ابوزرعه و نسائي به وثاقت او تصريح كرده و يعقوب بن شيبه او را اهل فقه و دانش و مفسر قرآن وثقه دانسته و در سال ۱۳۶ در گذشته است. [۲۱]. د) اسلم عدوي: وي بخشي از زمان پيامبر را درك كرده و از ابوبكر و عمر و عثمان و ابن عمر و معاذ بن جبل و ابي عبيده و حفصه نقل روايت مي‌كند. عجلي و ابوزرعه او را از ثقات شمرده اند. اسلم در سال ۸۰ و در سن ۱۱۴ سالگي در گذشته است. [۲۲]. ما در معرفي اين افراد به فشرده گويي پرداختيم و به منظور اختصار، از نقل كلمات ديگر رجاليان و محدثان كه حاكي از تعريف و توصيف آنهاست، خود داری کردیم. 📚منابع: [۱۸] ميزان الاعتدال ۲/ ۴۹۰، شماره ۴۵۴۹. [۱۹] تهذيب التهذيب ۹/ ۷۴، شماره ۹۰. [۲۰] تهذيب التهذيب ۷/ ۴۰، شماره ۷۱. [۲۱] تهذيب التهذيب ۳/ ۳۹۶، شماره ۷۲۸. [۲۲] تهذيب التهذيب ۱/ ۲۶۶، شماره ۵۰۱. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🍃🌸🌸 خدا 🍃🌸🌸 ۶/۱۷- الصدوق عن ابن وليد عن الرضا عَنِ اَلْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ، عنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ یَقُولُ: ﴿مَلَکَانِ هَبَطَا مِنَ اَلسَّمَاءِ فَالْتَقَیَا فِی اَلْهَوَاءِ فَقَالَ أَحَدُهُمَا لِصَاحِبِهِ فِیمَا هَبَطْتَ قَالَ بَعَثَنِیَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَی بَحْرِ آیِلٍ أَحْشُرُ سَمَکَهً إِلَی جَبَّارٍ مِنَ اَلْجَبَابِرَهِ اِشْتَهَی عَلَیْهِ سَمَکَهً فِی ذَلِکَ اَلْبَحْرِ فَأَمَرَنِی أَنْ أَحْشُرَ إِلَی اَلصَّیَّادِ سَمَکَهَ اَلْبَحْرِ حَتَّی یَأْخُذَهَا لَهُ لِیَبْلُغَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اَلْکَافِرَ غَایَهَ مُنَاهُ فِی کُفْرِهِ قَالَ اَلْآخَرُ لِصَاحِبِهِ فَفِیمَا بُعِثْتَ أَنْتَ قَالَ بَعَثَنِیَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی أَعْجَبَ مِنَ اَلَّذِی بَعَثَکَ فِیهِ بَعَثَنِی إِلَی عَبْدِهِ اَلْمُؤْمِنِ اَلصَّائِمِ اَلْقَائِمِ اَلْمَعْرُوفِ دُعَاؤُهُ وَ صَوْمُهُ فِی اَلسَّمَاءِ لِأُکْفِئَ قِدْرَهُ اَلَّتِی طَبَخَهَا لِإِفْطَارِهِ لِیَبْلُغَ اَللَّهُ فِی فِی اَلْمُؤْمِنِ مِنَ اَلْغَایَهِ فِی اِخْتِبَارِ إِیمَانِهِ﴾ [۱] امام باقر علیه السلام فرمود: دو فرشته از آسمان فرود آمدند و با یکدیگر ملاقات، کردند یکی از آن دو به دیگری: گفت تو برای چه کاری فرود آمدی؟: گفت خداوند مرا به سوی دریای آیله فرستاد تا ماهیای را به سوی یکی از سلاطین که هوس ماهی از آن دریا کرده است برانم خداوند به من فرمود که ماهیان آن دریا را به طرف صیاد بکشانم تا آن‌ها را برای خود بگیرد و [ این چنین]خداوند، کافر را در کفرش به نهایت آرزویش برساند آن دیگری: گفت تو برای چه فرستاده شدی؟: گفت خداوند مرا برای کاری عجیب تر از مأموریت تو فرستاده مرا سوی بنده مؤمن روزه دارِ شب خیز سختکوش [در عمل و طاعت] خود، که دعا و نمازش در آسمان معروف است فرستاد که دیگ افطارش را واژگون کنم تا خداوند، مؤمن را در آزمودن ایمانش به نهایت برساند. می گویم: روایت از نظر سند صحیحه و متن آن با کمی تأمل واضح است. ۷/۱۸- المفيد عن أحمد الْوَلِیدِ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنِ ابْنِ عِیسَی، عَن ابن مَحْبُوبٍ، عَن ابن عَطِیَّهَ عَنْ ابن فَرْقَدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ علیه السلام قال: ﴿إِنَّ فِیمَا نَاجَی اَللَّهُ بِهِ مُوسَی بْنَ عِمْرَانَ أَنْ یَا مُوسَی مَا خَلَقْتُ خَلْقاً هُوَ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ عَبْدِیَ اَلْمُؤْمِنِ وَ إِنِّی إِنَّمَا أَبْتَلِیهِ لِمَا هُوَ خَیْرٌ لَهُ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِمَا یُصْلِحُ عَبْدِی وَ لْیَصْبِرْ عَلَی بَلاَئِی وَ لْیَشْکُرْ نَعْمَائِی وَ لْیَرْضَ بِقَضَائِی أَکْتُبْهُ فِی اَلصِّدِّیقِینَ عِنْدِی إِذَا عَمِلَ بِمَا یُرْضِینِی وَ أَطَاعَ أَمْرِی﴾ [۲] امام صادق علیه السلام فرمود از آن چه خداوند بزرگ به موسی وحی کرد این بود که هیچ یک از مخلوقاتم به اندازه بنده مؤمنم نزد من دوست داشتنی نیستند و من به هر چه که صلاح او باشد او را گرفتار می‌کنم و یا این که او را حفظ می‌کنم برای آن چه به صلاح اوست. و من به صلاح بنده خودم از خودش آگاه تر هستم پس به نفع اوست که بر بلاء و مصيبت من صبر و استقامت ورزد و نعمت‌های مرا شکر کند و به قضا و قدر من راضی باشد و اگر به خاطر رضایت من کار کند و از دستورات من پیروی نماید نام او در شمار بندگان صدیق خود می‌نویسم. می گویم: روایت از نظر سند صحیحه و متن آن نیز واضح است. ۸/۱۹- صاحب جامع الأخبار رَفَعَهُ إِلَی اَلْبَاقِرِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ: ﴿ یَا بُنَیَّ مَنْ کَتَمَ بَلاَءً اُبْتُلِیَ بِهِ مِنَ اَلنَّاسِ وَ شَکَا ذَلِکَ إِلَی اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ کَانَ حَقّاً عَلَی اَللَّهِ أَنْ یُعَافِیَهُ مِنْ ذَلِکَ اَلْبَلاَءِ﴾ [۱] امام باقر علیه السلام فرمود: هر کس درد و بلایی را که گرفتار آن شده است از مردم پوشیده بدارد و از آن به درگاه خداوند عز و جل شکوه، کند بر خداست که او را از آن بلا (بیماری) عافیت بخشد و نیز حضرت: فرمود انسان به اندازه محبتش [ نسبت به خدا] بلا می‌بیند...... ---------- 📚منابع: [۱]: علل الشرايع، ص ۴۶۵، ح۱۶؛ و نقل عنه في بحار الأنوار، ج ۶۴، ص ۲۲۹. [۲]: أمالي المفيد، ص ۹۳، المجلس الحادي عشر، رقم ۲ و نقل عنه في بحار الأنوار، ج ۶۴، ص ۲۳۵. [۱]: جامع الأخبار، ص ۳۱۱؛ و نقل عنه في بحار الأنوار، ج ۶۴، ص ۲۴۷. [۲]: نهج البلاغة، حكمة ۱۱۱ و ۱۱۲؛ ونقل عنه في بحار الأنوار، ج ۶۴، ص ۲۴۷ ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌       ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫