eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
313 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در عشق بازی از طفولیت نجیب است یار غریبی های مولای غریب است یک بار هم در کودکی جان داده بهرش او زنده با انفاس یار و بوی سیب است این پیر میدان دار مستان در حقیقت بیمار عشق است و حسین او را طبیب است @hosenih او مزۀ مردن برایش را چشیده حالا چنین بر کنج میدان بی شکیب است موی سفیدش تشنۀ خون است آری او دومین تصویر از شیب الخضیب است پیر است اما شیر، پیرش هم شجاع است این عاشق دلداه عنوانش حبیب است @hosenih در کوی رندان پیش افتاده است در عشق در سر هوای یاری خدالتریب است از بین زوار حریم شاه او هم از این شکوه عشق بازی با نصیب است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای گشته پیر مکتب ایثار ما، حبیب در یک جهان غم آمده، غمخوار ما، حبیب زینب دعات کرده، رسانده تو را سلام زیرا شدی به غربت ما یار ما حبیب با روی سرخ و موی سفید، این شبِ سیاه روی تو گشته شمع شب تار ما حبیب @hosenih نه روز پیریَت، که ز دوران کودکی بودی همیشه طالب دیدار ما حبیب بازار ظلم و کفر، رواج است مرحبا با، زاری، آمدی تو به بازار ما حبیب پیری و لیک شیر حسینی، چه می‌شود باشی در این دیار، علمدار ما، حبیب؟ @hosenih از لحظۀ وفات رسول خدا، مدام بوده زمانه، در پی آزار ما حبیب پرسی اگر ز حال دل ما عیان بُوَد از کام خشک و دیدۀ خونبار ما حبیب در اجر تو بهشت چه قابل، بهشت تو باشد به زیر سایۀ دیوار ما، حبیب @hosenih "میثم" از این سروده برای حبیب ما اجرش وصال میثم تمّار ما، حبیب ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ من کی ام، خاک زیر پای حسین گرد نعلین بچه های حسین تا شنیدم شبی صدای حسین آمدم سمت کربلای حسین من اگرچه نحیفم و پیرم پای عشق حسین چون شیرم @hosenih یابن زهرا حسین، حاصل من مهرت از کودکی است در دل من ای که از تو سرشته شد گل من شده تنهایی تو قاتل من آمدم تا حبیب تو بشوم زخم دیدی؟ طبیب تو بشوم @hosenih کوفه با مسلم تو بد تا کرد خون به قلب علی و زهرا کرد نامه ی مکر را که امضا کرد فتنه ی جنگ را که برپا کرد گفتم ای پیر بی شکیب برو تو حبیبی، ای حبیب برو @hosenih آمدم تا بپات جان بدهم از غم بچه هات جان بدهم چند دفعه برات جان بدهم در همین کربلات جان بدهم وه، چه خوب است جان نثار شدن در ره دوست نیزه زار شدن @hosenih کاش آقا، سرم جدا بشود دشنه بین گلوم جا بشود - تن من- سهم نیزه ها بشود با سم اسب ها فنا بشود تو ولی طعمه ی خطر نشوی پاره پیکر، بدون سر نشوی @hosenih ای خدا! بعد رفتن اصحاب اهل بیت حسین را دریاب نگرانم برای طفل رباب می دهد هیچ کس به این ها آب؟! تا که عباس خیمه بان باشد حرمت خیمه در امان باشد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در عشق بازی از طفولیت نجیب است یار غریبی های مولای غریب است یک بار هم در کودکی جان داده بهرش او زنده با انفاس یار و بوی سیب است این پیر میدان دار مستان در حقیقت بیمار عشق است و حسین او را طبیب است @hosenih او مزۀ مردن برایش را چشیده حالا چنین بر کنج میدان بی شکیب است موی سفیدش تشنۀ خون است آری او دومین تصویر از شیب الخضیب است پیر است اما شیر، پیرش هم شجاع است این عاشق دلداه عنوانش حبیب است @hosenih در کوی رندان پیش افتاده است در عشق در سر هوای یاری خدالتریب است از بین زوار حریم شاه او هم از این شکوه عشق بازی با نصیب است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ چه خوش باشد که راه عاشقی تا پای جان باشد خصوصاً پای فرزند علی هم در میان باشد سر پیری عجب شوری است در چشمانت ای مومن! جوان بودن به ظاهر نیست، باید دل جوان باشد چنان آتش شدی، گفتند دود از کنده بر خیزد همان دودی که باید خار چشم کوفیان باشد @hosenih چکید از دیده ی تر اشک شوقت، تیغ آوردی کشیدی تیغ بی تردید تا خط و نشان باشد کمر خم کرده بودی فکر می کردند از پیری است چنان تیری شدی، جَستی، که پنداری کمان باشد تو آن کوه کهنسالی که می گفتند خاموش است دهان وا کردی و دریافتند آتشفشان باشد @hosenih تو آن مردی که «قوت لا یموتش» عشق شد، آری نمک گیر است از این سفره هر کس، جاودان باشد به فیض دوستی نائل شدن چندان هم آسان نیست "حبیب" است آن که پای دوستی تا پای جان باشد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای گشته پیر مکتب ایثار ما، حبیب در یک جهان غم آمده، غمخوار ما، حبیب زینب دعات کرده، رسانده تو را سلام زیرا شدی به غربت ما یار ما حبیب با روی سرخ و موی سفید، این شبِ سیاه روی تو گشته شمع شب تار ما حبیب @hosenih نه روز پیریَت، که ز دوران کودکی بودی همیشه طالب دیدار ما حبیب بازار ظلم و کفر، رواج است مرحبا با، زاری، آمدی تو به بازار ما حبیب پیری و لیک شیر حسینی، چه می‌شود باشی در این دیار، علمدار ما، حبیب؟ @hosenih از لحظۀ وفات رسول خدا، مدام بوده زمانه، در پی آزار ما حبیب پرسی اگر ز حال دل ما عیان بُوَد از کام خشک و دیدۀ خونبار ما حبیب در اجر تو بهشت چه قابل، بهشت تو باشد به زیر سایۀ دیوار ما، حبیب @hosenih "میثم" از این سروده برای حبیب ما اجرش وصال میثم تمّار ما، حبیب ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
های ماه محرم و شهریورماه 🏴السلام علیک یا اباعبدالله🏴 ✔️ با سلام خدمت زائرین محترم حسینیه 🙏 امیدواریم خادمین را در ایام محرم و صفر ، از دعای خیر خودتان محروم نفرمایید. 📢 با توجه به حجم بالای مطالب و ضرورت دسترسی آسان تر به اشعار، پیشنهاد میکنیم مورد نظر خود را لمس نمایید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ✅ماه محرم: ✅ شب اول: ✅ شب دوم: ✅ شب سوم: ✅ شب چهارم: ✅ شب پنجم: ✅ شب ششم: ✅ شب هفتم: ✅ شب هشتم: ✅ شب نهم: ✅ شب دهم: ✅ روز عاشورا: ✅ شام غریبان: ✅یازدهم محرم: ✅ دوازدهم محرم: ✅ سیزدهم محرم: ✅ شهر کوفه: ✅ پایان ماه محرم: مناسبت شهریور ماه ✅ از ۳۱ شهریور: موضوعات پُر بازدید ✅ اشعار اول مجلسی: ✅ دودمه مخصوص میاندارها: ✅دیگر موضوعات: 👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 های ماه محرم و شهریورماه @hosenih
زائرین محترم حسینیه 🏴با عرض تسلیت به مناسبت فرارسیدن ایام سوگواری حضرت اباعبدالله(ع) 🔸برای دسترسی بهتر به اشعار شهادت فرزندان دلاور حضرت زینب(س) و اصحاب با معرفت سیدالشهدا(ع) ، های زیر را لمس نمایید. 🔹 🔹 🔹 🔹 🔹 🔹 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔹 🔹 🔹 🔹 لازم به ذکر است: ان شاءالله اشعار شب پنجم محرم امشب منتشر خواهد شد. التماس دعا © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ این نامه‌ای که از تو به دستم رسیده است آتش به بند بند وجودم کشیده است پرسید همسرم چه شده منقلب شدی؟ آقا مگر چه گفته که رنگت پریده است @hosenih در نامه ات چه آه بلندی کشیده‌ای تیرِ «مِن الغریب» امانم بریده است من که نمرده‌ام دم از این بی کسی مزن این تیغ گرچه کهنه ولی آبدیده است گر شد قدم کمان نه برای کهولت است آقا به احترام تو پشتم خمیده است @hosenih میخواست جز تو وا نشود دیده اش به غیر این پیر اگر که ابروی خود را نچیده است ای مسلم ابن عوسجه! فکر حنا مباش مولا نوشته بار حنایم رسیده است ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
های 🏴السلام علیک یا اباعبدالله🏴 ✔️ با سلام خدمت زائرین محترم حسینیه 🙏 امیدواریم خادمین را در ایام محرم و صفر ، از دعای خیر خودتان محروم نفرمایید. 📢 با توجه به حجم بالای مطالب و ضرورت دسترسی آسان تر به اشعار، پیشنهاد میکنیم مورد نظر خود را لمس نمایید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ✅ماه محرم: ✅ شب اول: ✅ شب دوم: ✅ شب سوم: ✅ شب چهارم: ✅ شب پنجم: ✅ شب ششم: ✅ شب هفتم: ✅ شب هشتم: ✅ شب نهم: ✅ شب دهم: ✅ روز عاشورا: ✅ شام غریبان: ✅یازدهم محرم: ✅ دوازدهم محرم: ✅ سیزدهم محرم: ✅ شهر کوفه: ✅ پایان ماه محرم: ✅ اول صفر: ✅ مصیبت های شهر شام: (بین مسیر کوفه تا شام) موضوعات پُر بازدید ✅ اشعار اول مجلسی: ✅دیگر موضوعات: 👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 های @hosenih
در دل من داغ‌ها از لاله‌هاست همچو نی در بند بندش ناله‌هاست با خیال لاله‌ها صحرانورد راه می‌پوید ولی با پای درد می‌رود تا سرزمین عشق و خون تا ببیند حالشان چون است، چون؟ بر مشامش می‌رسید از هر کنار بوی درد و بوی عشق و بوی یار گفت: ای در خون تپیده کیستی؟ تو حبیب ابن مظاهر نیستی؟! گفت: آری من حبیبم، من حبیب برده از خوان تجلی‌ها نصیب قدخمیده، روسیاهی موسپید آمدم در کوی او با صد امید در سرم افکند شور عشق را تا به دل دیدم ظهور عشق را بار عشقش را قامتم را راست کرد در حق من آنچه را می‌خواست، کرد ناله‌ام را رخصت فریاد داد دیده را بی‌پرده‌دیدن یاد داد دیدم از عرش خدا تا فرش خاک پر شده از ناله‌های سوزناک گرچه ما پاکیم و از لاهوتیان جان ما قربان این ناسوتیان گوی سبقت می‌برند این خاکیان در عروج خویش از افلاکیان عشق اینجا اوج پیدا می‌کند قطره اینجا کار دریا می‌کند خاکیان را می‌کند افلاک سیر پاک‌خوی و پاک‌جوی و پاک‌سیر فطرس از لطف تو بال و پر گرفت کودک گهواره و کاری شگرف رخصتی تا ترک این هستی کنیم بشکنیم این شیشه تا مستی کنیم ای دریغا ما و عشق و این محک کار عشق است این، نیاید از ملک چون‌که او خوان تجلی چیده دید آنچه را می‌خواست خود نادیده دید گفت: با آن والی ملک وجود حکمران عالم غیب و شهود: تو حسینی، من حسینی‌مشربم عشق پرورده‌ است در این مکتبم تو امیری، من غلام پیر تو خار این گل‌زار و دامن‌گیر تو از خدا در تو مظاهر دیده‌ام من خدا را در تو ظاهر دیده‌ام گر حبیبی تو، بگو من کیستم؟ تو حبیب عالمی، من نیستم عاشقان را یک حبیب است و تویی از میان بردار آخر این دویی رخصتم ده تا به میدان رو کنم رو به میدان لقای هو کنم رخصتش داد آن حبیب عالمین سرور و سرخیل مظلومان، حسین کرد آن سرحلقه‌ی اهل یقین دست غیرت را برون از آستین دید محشر را چو در بالای خون زورق خود راند در دریای خون در تنش یک باغ ِ خون گل کرده بود در بهار او، جنون گل کرده بود رفت و جان خود فدای دوست کرد آن نکومرد آنچه را نیکوست کرد نخل پیر کربلا از پا فتاد سروها را سرفرازی یاد داد زیر لب می‌گفت آن‌دم با حبیب یا حبیبی، یا حبیبی، یا حبیب در غروب آفتاب عمر من یافت فصل خون کتاب عمر من در دل هر قطره‌خون بحری‌ست ژرف کار عشق است این کاری بس شگرف این کتاب از عشق تو شیرازه یافت اعتباری بیش از اندازه یافت دیدم آخر آنچه را نادیدنی است راستی نادیدنی‌ها دیدنی است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از جنس حیدر است رجزها که از بر است با یا علی همیشه دهانش معطر است در وصف او کتاب فراوان نوشته‌اند دیگر نوشته‌اند که این مرد، دیگر است در آسیاب کوفه نکرده‌ست مو سفید او پیرِ پای منبر اولاد حیدر است بر دست اگر که نیزه بگیرند، سربلند در دست اگر که تیغ بگیرند، او سر است با سنگ و تیر و نیزه و شمشیر آمدند حق داشتند، جبهه‌‌ی‌شان نابرابر است! تیغ از غلاف خویش اگر در بیاورد تنها خودش به منزله‌ی چند لشکر است با تیغ در غلاف، به میدان قدم گذاشت گفت آن‌که پای پس کشد از مرد کمتر است حاشا نفس نفس بزند پیر کارزار! این‌ها نفس نفس که نه، ذکر مکرر است وقتی حبیب روی دو زانوی خود نشست دیدند شیر معرکه دیگر کبوتر است... وقتی حبیب روی دو زانوی خود نشست معلوم بود فکر لب خشک اصغر است وقتی حبیب روی دو زانوی خود نشست پیچید بوی سیب... وَ این بیت آخر است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هر که از بیراهه راهی می‌شود گمراه نیست هیچ‌کس مثل حبیب از این مسیر آگاه نیست مانده‌ها باید لَچَک بر سر کنند از این به بعد جای مردان در میان کوفۀ اشباه نیست از سلیمان‌ها می‌آید نامه، اما هر کسی اهل بسم اللّه باشد مردِ بسم اللّه نیست دست و پا گیر است گاهی اسب و شمشیر و زره دوست وقتی جان بخواهد جای هیچ اکراه نیست گفت: «هَل مِن ناصِر» آنک خون به رگ‌ها بازگشت جان به عالم می‌دهد این روضه‌ها، جانکاه نیست شاعر از گودال خون حرفی مزن، چیزی مگو! آخر آنجا روضه‌ای جانسوزتر از آه نیست :: در طریق اربعین با چشم حیرت دیده‌ام «عالمی سرگشته‌اند و هیچ‌کس گمراه نیست» دست در دست ضریحش، زیر لب گفتم به خود هست خرما بر نخیل و دست ما کوتاه نیست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دست در دستِ باد می‌ریزد به روی شانه گیسوان سپید موج در موج می‌تراود نور از دو چشمش، دو چشمۀ خورشید همدم روزگار دلتنگی آشنای قدیمی مولا دل او از ازل گره خورده به سر زلف سیدالشهدا ساحل چشم‌های بارانی‌ست با نگاهی صمیمی و مأنوس مثل عباس، کاشف الکرب است چشم‌هایش شبیه اقیانوس وسعت دشت نینوا آن شب گرمِ نجوای عاشقانۀ او پیر روشن‌دل سپاه حسین بیرق کربلا به شانۀ او موعد جان فشاندنی شیرین تشنۀ كوثر شهادت بود می‌خروشید و لشکر دشمن مُتحیّر از آن شهامت بود سنگ‌ها گرم سجده‌ای خونین بین محراب سرخ ابرویش زخم تیر و جراحت شمشیر لاله لاله دمیده بر رویش لحظه‌ای بعد ناگهان دیدند پیش چشمانِ سرخِ عاشورا دست در دست کوفیان می‌گشت سرِ خونین سیدالقُرّا از لبِ تشنۀ امام غریب داشت أمن یجیب می‌بارید می‌شکست و از عمق چشمانش آه! «أین الحبیب» می‌بارید ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e