eitaa logo
اشعار اهل‌بیت علیهم‌السلام
281 دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
0 فایل
🔰اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکُمْ یٰا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ 💠 اگر شعر خوبی روزیتون شد و ازش خوشتون اومد بفرستید: @abes80
مشاهده در ایتا
دانلود
#⃣ هشتگ شاعران ‼️ به ترتیب الفبا •●○●• بروزرسانی میشود •●○●• #گروه_یامظلوم #ابراهیم_لآلی #حزین_لاهیجی #مجید_لشگری #حسن_لطفی #علی_اکبر_لطیفیان #علیرضا_لک #میثم_مؤمنی_نژاد #سید_رضا_مؤید #فدایی_مازندرانی #طوفان_مازندرانی #سید_حسن_مبارز #سعید_مبشر #مصطفی_متولی #محمدعلی_مجاهدی #حمیدرضا_محسنات #احسان_محسنی_فر #جواد_محمد_زمانی #بردیا_محمدی #جلال_محمدی #وحید_محمدی #مرتضی_محمود_پور #مهدی_مردانی #یاسر_مسافر #محمدهاشم_مصطفوی #حسن_معارف_وند #علی_مقدم #مهدی_مقیمی #محمدحسین_ملکیان #رحیم_منزوی #حیدر_منصوری #محمدجواد_مهدوی #عبدالحسین_میرزایی #یوسفعلی_میرشکاک #سید_محمدجواد_میرصفی #سید_محمد_میرهاشمی #علی_اکبر_نازک_کار #محسن_ناصحی #سید_نیما_نجاری #احسان_نرگسی #رضا_نظاری #مهدی_نظری #قاسم_نعمتی #مرضیه_نعیم_امینی #محمدعلی_نوری #حبیب_نیازی #ژولیده_نیشابوری #آیت_الله_وحید_خراسانی #سید_مهدی_وزیری #یونس_وصالی #علیرضا_وفایی #سید_هاشم_وفایی #سید_پوریا_هاشمی #جواد_هاشمی_تربت #نفیسه_سادات_هاشمی #حسین_هدایتی #رضا_یزدانی #علی_اصغر_یزدی #سید_مرتضی_یعقوبی_آل #مسعود_یوسف_پور #محمود_یوسفی #حیدر_یغما
سلام‌الله‌علیها سلام‌الله‌علیه غم میخورد زن، هر کجا مَحرم نباشد در خانه یا در کوچه ها مَحرم نباشد جز کودکی بی ادعا مَحرم نباشد در میزنند ای کاش نا مَحرم نباشد مجبور بوده اینکه تنها پشتِ در رفت تنها برای حفظِ مولا پشتِ در رفت آرام و آهسته قدم برداشت تا در اما قدم با قدِ خَم برداشت تا در با خود گمانم کوهِ غم برداشت تا در از بس که زانویش وَرَم برداشت تا در در را گشود اما خودش در پشتِ در ماند بیچاره مادر، در هجومِ چِل نفر ماند در، شعله ور شد، ناگهان دور و بَرش سوخت هم چادرش هم گوشه ای از معجرش سوخت با ضربهٔ دست و غلافی تا سرش سوخت اَبرو شکست و فاطمه پلکِ تَرش سوخت دستِ کسی بالاست یا ابری سیاه است؟ قنفذ نزن بانویِ عالم پا به ماه است محکم زدند و مادر ما با سر افتاد زهرا زمین خورد و غرورِ حیدر افتاد دیر آمدی فضه، ببین که مادر افتاد آن شب گذشت و فاطمه در بستر افتاد حالا مدینه چهره ای غمبار دارد وقتی علی در خانه اش بیمار دارد مادر، نود روز است که سر درد دارد با این تنِ رنجور و لاغر درد دارد با هر تکان در بینِ بستر درد دارد پهلوی او چندین برابر درد دارد بیمارِ خانه جانِ حیدر را گرفته از سرفه اش خونابه بستر را گرفته آنچه به لب داریم از این آشوب آه است مادر که بیمار است جمعی بی پناه است بعد از دو سه ماهی که روزِ ما سیاه است امروز انگاری که مادر رو به راه است قدری زِ غمها کاسته الحمدالله از بسترش برخواسته الحمدالله چشمانِ او باز است، بازِ نیمِ بسته با زحمت این دفعه به رویِ پا نشسته کارش تماشائیست با بازویِ خسته گندم اَلَک کرده است با دستِ شکسته با هر تکان ما را پریشان کرده مادر دردی که دارد را چه پنهان کرده مادر دستاس را چرخاند و گندم آرد میشد زیرِ لبش اندوهِ مردم آرد میشد هر غصه ای در این تلاطم آرد میشد از گریه اش نقشِ تبسم آرد میشد رخسارِ ما انگار از زردی در آمد نان پخت مادر، خانه از سردی در آمد تا دستِ خود را سمت و سویِ جارو انداخت بعد از سه ماهی دست را از پهلو انداخت تا حالتم را دید خَم بر ابرو انداخت بوسید من را شانه ای بر گیسو انداخت حالا نشسته عقده از دل میشِکافد یک گوشه کِز کرده که پیراهن ببافد سوزن به سوزن چهره اش بد حال میشد در چشمِ او تصویری از گودال میشد یادِ غروبی که فقط جنجال میشد یک جسمِ عریان طعمهٔ چنگال میشد آرام میشد او مُجدد گریه میکرد کُک هایِ آخر را که میزد گریه میکرد مادر نبودی بر تنش سر نیزه میرفت از هرطرف سَمتش سَراسَر نیزه میرفت بر استخوانش، درد آور نیزه میرفت مادر نبودی که سرش بر نیزه میرفت تیره تمامِ روزِگار و دَهر میشد در زیرِ دست و پا تنِ او نَهر میشد @poem_ahl
سلام‌الله‌علیه سلام‌الله‌علیها بانو غمت میانِ دلم جا نمیشود این زخم هایِ کهنه مداوا نمیشود داغی که از تو مانده در اعماقِ سینه ام هرگز میانِ دفتری انشا نمیشود گشتم سه ماه در وسطِ کوچه ها ولی آن گوشواره هایِ تو پیدا نمیشود با حالتی که در تو پدیدار میشود معلوم شد که روزِ تو فردا نمیشود وقتی که رنگ و روی تو همرنگ شب شده حق میدهم که پلکِ ترت وا نمیشود در نوبهارِ عُمرِ خودت پیرِ زن شدی قدِ کسی شبیهِ قدت تا نمیشود قدری تکان بخور که بفهمیم زنده ای امشب علی ز بسترِ تو پا نمیشود @poem_ahl