eitaa logo
سیدالعلماء
1.6هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
715 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
7.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میل‌ها هم‌چون سگان خفته‌اند اندریشان خیر و شر بنهفته‌اند چونک قدرت نیست خفتند این رده هم‌چو هیزم‌پاره‌ها و تن‌زده تا که مرداری در آید در میان نفخ صور حرص کوبد بر سگان چون در آن کوچه خری مردار شد صد سگ خفته بدان بیدار شد حرص‌های رفته اندر کتم غیب تاختن آورد سر بر زد ز جیب مو به موی هر سگی دندان شده وز برای حیله دم جنبان شده صد چنین سگ اندرین تن خفته‌اند چون شکاری نیست‌شان بنهفته‌اند¹ 🔺 نقش مخرب #سلطنت های طاغوتی در خراب کردن فرهنگ #مردم ایران 🔹 اهمیت #علم و #آگاهی های معارفی در بر طرف شدن #جهل و #غفلت اجتماع 🔸 نجات مصلحین جهان به دست #مصلح_کل عالم حضرت بقیة‌الله‌الاعظم عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف ۹۲٫۲٫۳۰ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ________ ۱) [ #مولوی] @seyedololama
🔺 علامت قبولی زیارات و اعمال 🔹 مرحوم میرزا جواد آقای فرمودند که ما یک سال از عازم بودیم، آن سال‌ها نه موتوری بود، نه ماشینی بود و نه قطاری. مشکلاتی داشت سفر از تبریز تا عتبات شاید یک ماه، ۲۵ روز، اقلّاً ۲۰ روز باید در راه‌ها زحماتی را تحمل می‌کردند. این بود که ما هر چند ساعت که راه می‌رفتیم و خسته می‌شدیم، می‌نشستیم و چادر می‌زدیم. مسئول اداره‌ی مالیات تبریز هم آن‌جا بود و می‌آمد دیدن ما، می‌نشست و با ما صحبت می‌کرد. تا رسیدیم عتبات عالیات و زیاراتی کردیم و برگشتیم، تا در یک منزل، باز همان فرد آمد به چادر ما و این‌جا گِله کرد و گفت: آقا! من در سفر و در آن‌جا چند مرتبه به خدمت شما و مجلس شما مشرَّف شدم و به زیارت شما آمدم و شما یک مرتبه پاسخی ندادید و بازدیدی از ما نکردید!. ایشان می‌فرمایند که خب، بفرمایید ببینیم، آن‌جا که بودیم چند مرتبه شما مشرف شدید به زیارت؟ عرض می‌کند مثلا ۲۰ مرتبه. می‌فرمایند که (علیه‌السلام) چند مرتبه از شما بازدید کرد؟!. این یک مرتبه با این سؤال حساب نشده روبرو می‌شود که چه بگویم. عرض می کند: نمی‌دانم. می‌فرماید که نمی‌دانم، ندارد!، هیچ فردی نیست که امام از او بازدید کند و او بی‌خبر بماند!. بازدید امام خبر آور است. خبردار کننده است. تغییر دهنده است. درونی آورنده است. سازنده است. شما ببین وقتی می‌آمدی چه حالی داشتی و حالا که بر می‌گردی چه حالی داری. روشن است نزد خودت که آیا امام پاسخ سلام شما را داده یا نداده. همه‌ی این‌طوری است. اعمالی‌که انسان انجام می‌دهد و از آن ظاهری می‌برد. اما آیا این علامت این است که این زیارت را هم امام (علیه‌السلام) جواب داده یا نه. علامت آن چیست؟ این‌که آیا در درونش نسخه‌ای اضافه کرده یا نه. بر دانشش، بر او، بر و شعورش، بر و ارادتش نسبت به پروردگارش در و نسبت به معصومین و علیهم‌السلام در زیارت‌شان. این علامت قبولی است. ۸۵٫۷٫۱۱ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
7.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میل‌ها هم‌چون سگان خفته‌اند اندریشان خیر و شر بنهفته‌اند چونک قدرت نیست خفتند این رده هم‌چو هیزم‌پاره‌ها و تن‌زده تا که مرداری در آید در میان نفخ صور حرص کوبد بر سگان چون در آن کوچه خری مردار شد صد سگ خفته بدان بیدار شد حرص‌های رفته اندر کتم غیب تاختن آورد سر بر زد ز جیب مو به موی هر سگی دندان شده وز برای حیله دم جنبان شده صد چنین سگ اندرین تن خفته‌اند چون شکاری نیست‌شان بنهفته‌اند¹ 🔺 ضرورت جدیت در #اصلاح_نفس 🔹 استفاده از برکات #علما در رفع مشکلات مداوای امراض نفسانی 🔸 ضرورت #برنامه‌ریزی برای اصلاح نفس ۹۲٫۲٫۳۰ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ____ ۱) [ #مولوی] @seyedololama
📆 سال‌روز وفات آیت الله میرزا علی مشکینی رحمه‌الله؛ (۸ ۱۳۸۶) 🔹 از شصت سال پیش تا آخر به یاد داریم که مرحوم هیچ تغییر روش نداد؛ همیشه رو به خدا و و ، جمعه و جماعت، و و . ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
خطر ورود اجباری به کفر!-@seyedololama.mp3
3.08M
🔺 خطر ورود اجباری در #کفر! 🔹 مرور شنیدنی و سریعِ بسیاری از #گناهان_عقیدتی و #اخلاقی و #اعمالی از رساله #واجبات_و_محرمات در شرع اسلام" (طبع قدیم) تألیف مرحوم آیت الله #مشکینی ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
9.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 وظایف #طلبه در قبال گرفتاری‌های #مردم 🔹 داستانی شنیدنی از مرحوم سید #بحرالعلوم¹ 🔸 خصوصیات انسان #عاقل؛ «نصيبه من الدنيا القوت»² ۹۱٫۸٫۱ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _______ ۱) [عتاب استاد؛ #داستان_راستان ج۲د۸۶ص۶۲] ۲) [ #بحارالانوار ج۱ص۱۰۸] @seyedololama
🔺 روز صدا و سيما؛ ( ۹ ) 🔹 این مرا به هر شکلی که شده، به هر وسیله‌ای که شده، به مسئولین و به مسئولین دیگر برسانید که: این در خطر است! در رنگ و رو گرفتن از دشمنان. حتماً دیده‌اید فرزندان ما در موقع بعضی از ورزش‌ها مثل این‌که لخت‌اند! فقط مختصری لباس دارند. و در موقع دوچرخه‌سواری و مسابقه هم همین‌طور. پاها که لخت است، قسمت بالاتنه هم خیلی شبیه لباس خواب است. دیروز که می‌خواستیم به دکتر برویم، یک‌دفعه چشم‌مان افتاد به یک دوچرخه‌سوار. دیدیم با همان وضع به خیابان آمده! ببینید این صدا و سیماست که این چیزها را برای ما عادی کرده و دارد روز به روز از این راه عادی‌سازی می‌شود. فردا همین آدم با دوچرخه می‌آید به ! پیاده می‌شود و می‌آید در صف می‌ایستد. هر کسی به او ایراد بگیرد، می‌گوید چه مشکلی دارد؟! چون چند سال است که دارد این ورزش از پخش می‌شود. همه داریم یاد می‌گیریم و مأنوس می‌شویم. این از مسائل روانی است. از راه دیدن، اُنس به این چیزها که پیدا شد، و زشتی آن از بین می‌رود. مثل لباسی که مدام صابون می‌خورد، صابون می‌خورد، تا هر چه لکه دارد از بین می‌رود، ما هم هر چه روحیات داریم، در این راه از بین می‌رود. با اُنس به این‌ها، دیدنِ آن‌ها، رفتنِ آن‌ها به و و .... غلبه‌ی از راه ، از راه های نامحسوس باطنی معنوی، از راه اُنس به این مطالب و از بین رفتن قبح آن است. بعضی از ما پیرمرد بودند؛ وقتی یک خانمی به داخل مجلس می‌آمد تا مسئله بپرسد، اگر آستینش را برای بالا زده بود، آن را پایین می‌آورد. خب، این برای ما مایه‌ی می‌شد. پیرمرد ۷۰-۸۰ ساله دستی را که اصلاً معلوم نیست گوشتی هم داشته باشد، ولی از روی و آستینش را پایین می‌کشید. برای این‌که معلوم نیست ملاقات و بیشتر از سر و صورت و دست جایز باشد. حالا این‌قدر این چیزها را به ما نشان می‌دهند و تکرار می‌کنند که می‌شود. وقتی عادی شد دیگر نمی‌شود از بیرون کرد. زن و ها، های بعدی اصلاً به این‌طور ها اُنس می‌گیرند و در زبان اند ولی در عمل، . در هم در مورد مردم وارد شده که: «حَیارَی، سُکارَی، لا مسلمینَ و لا نَصارَی»¹ یعنی مثل کسی‌که در بیابان گم شده باشد، حیران‌اند و مست‌اند!. آدم و آدم نمی‌داند چه کار بکند، چه بگوید، کجا برود، بنشیند، بلند شود، لباسش را دربیاورد، لباسش را بپوشد... «حیاری، سکاری، لا مسلمین و لا نصاری» ۹۴/۱/۲ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ________ ۱) [ ج ۷۴ ص ۱۶۶] @seyedololama
20.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 اهمیت مسئله‌ی #احیای_امر حضرات #ائمه اطهار (علیهم‌السلام) «حديث ششم) به‌سند متّصل از شيخ جليل رئيس‌المحدّثين محمد بن على بن بابويه قمى-عطر اللّه مرقده- مسنداً از ابى‌الحسن الرضا عليه‌السّلام كه گفت: «هر كس مصيبت ما را به ياد آورد و براى آن‌چه با ما كرده‌اند بگريد، با ما باشد در درجه‌ی ما روز قيامت، و هر كس مصيبت ما را به ياد ديگران آورد و خود نگريد و بگرياند، چشم او نگريد روزى كه همه‌ی چشم‌ها مى‌گريند، و هر كس بنشيند در مجلسى كه امر ما در آن‌جا احيا مى‌شود، دل او نمی‌رد روزى كه همه‌ی دل‌ها مى‌ميرد»¹ 🔹 خطر مردن #دل در روز #قیامت 🔸 اهمیت احیای امر ائمه اطهار (علیهم‌السلام) در مجالس ایشان؛ «مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا»² 🔺 یادی از مرحوم آیت‌الله شیخ جواد #کربلایی در سال‌روز وفات ایشان³ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی ____ ۱) [ #دمع_السجوم ترجمه‌ی (مرحوم علامه #شعرانی) کتاب #نفس_المهموم تألیف مرحوم حاج شیخ عباس #قمی] ۲) [ #مائده :۳۲] ۳) [۲۸ #ذی_القعدة ۱۴۳۲=۴ #آبان ۱۳۹۰] @seyedololama
📆 سال‌روز وفات مرحوم آیت الله حاج شیخ جواد کربلایی؛ ( ۲۸ #ذی_القعدة ۱۴۳۲= ۱۳۹۰٫۸٫۵) 🔹 مرحوم آقا سید رضا #بهاءالدینی در مورد یکی از علمای #یزد به نام مرحوم حاج شیخ #غلامرضا_یزدی می‌گفت: ایشان در یزد از حمالی تا آیت‌اللهی همه کاری انجام می‌دهد. حالا این آقای آشیخ جواد #کربلایی هم این‌جوری بود. این از حمالی تا آیت‌اللهی را من در آشیخ جواد دیدم؛ مشرّف شدیم با خانواده‌مان #نجف. یک جایی گرفتیم، منتهی چیزی نداشتیم، سرما بود. زمستان بود. یک‌وقت در زدند. من رفتم در را باز کردم، دیدم آقای آشیخ جواد، یک رخت‌خواب روی سرش گذاشته، آمده!؛ یک لاحافی به قدر این فرش تمام، لاحاف کرسی می‌گویند. بله. خدا همه‌شان را رحمت کند. این‌جور درس‌ها تو #حوزه باید به طور رویت، مشاهده بشود تا انسان‌ها، #طلبه ها، حوزوی‌ها، امثال بنده بدانند که عناوین #علما و این‌ها انسان را از آنی که هست بالاتر نبرد!. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🏴 یا جوادالائمه ادرکنی 🔘 در آستانه‌ی شهادت حضرت امام جواد (صلوات‌الله‌علیه) ارائه می‌گردد. 🔺 شرایط دریافت نصیحت بسم الله الرحمن الرحیم «قال له رجل: أوصِنی ... »¹ در نقل بسیار مبارک حضرت علیه‌السلام چند روایت نقل شده و یکی از آن‌ها درباره‌ی پاسخی است که آن بزرگوار به سؤال کسی‌که درخواست و سفارش و راهنمایی کرد، می‌باشد، که آن حضرت پاسخ فرموده. «قال له رجل: أوصنی. قال (علیه‌السلام): أو تقبل؟»؛ فرمودند: آیا حاضری که قبول کنی؟ این کلام و این پاسخ ابتدایی می‌رساند به این‌که سخن گفتن و و استفاده از و و این‌ها، به این آسانی نیست که انسان می‌کند؛ بلکه تجهز و نفسانی می‌خواهد تا این‌که خودش را در مقام صلاحیت این بداند که از یک بزرگواری و هدایتْ‌گری و راهنمایی، وصیت و سفارش بخواهد. ای بسا که انسان یک درباره‌ی خودش پیش می‌آید که در معرض این‌گونه سؤالات از دیگران و بزرگان قرار می‌گیرد!. فرض بفرمایید که بنده در یک مسئله‌ی جزئی، تحمل فشارِ پیر خود را اگر نداشتم که او وقتی به من تعرض بی‌جایی به نظر خودم می‌کند، با کمال رغبت بپذیرم، و با او مجادله نکنم، سخن او را پاسخ ندهم. آن‌وقت خدمت یک بزرگواری بیایم و بگویم آقا یک نصیحتی به من بفرمایید! یک وصیتی به من بفرمایید. این در اثر این است که انسان ندارد و نیرو و اندازه‌ی خودش را محک نزده. وإلّا این یک چیزی نیست که بر کسی، بر یک ، ولو بی‌سواد، مخفی باشد که انسان مکلف است در برابر مادر پیر باشد. تعرضات نابه‌جای او را به جان بخرد، و در برابر آن، هیچ واکنشی انجام ندهد، اما حالا می‌بیند که در چنین چیزهایی گیر می‌کند و از نفسانی‌اش بر نمی‌آید که تحمل کند از یک بی‌جای مادر به او، تعرض بی‌جای به او، فرمان بی‌جا دادن به او، این چیزها را نمی‌تواند هضم بکند؛ آن‌وقت پیش یک بزرگواری یا در یک مجلس بگوید که آقا به ما یک وصیتی بکنید، یک سفارشی بکنید. این‌ها در اثر نسجیدن انسان از اندازه‌های خودش است. و حال این‌که ما آن‌چه را که فهمیده و دانسته‌ایم، کمتر شده که ببینیم از آن کلاس‌هایی که ما گذرانده‌ایم، از دانستن و به مرحله‌ی وارد کردن، واقعاً فراغت حاصل شده باشد، و یکی از آثار این مسئله این است که اگر آدم آن‌چه را که فهمیده و دانسته، سعی کند که عمل کند، نتایجی در وجودش پیدا می‌شود که راه برایش باز می‌شود؛ دیگر محتاج به این‌که کسی دستش را به او بدهد نیست؛ که برود پیش این و آن بنشیند وبگوید که مرا کن، به من کن، چیزی، راهی به من نشان بده. راه به وسیله‌ی به آن‌چه انسان می‌داند، برای انسان باز و گشوده می‌شود و انسان ترقی می‌کند؛ به خود مشغول می‌شود، سرگرم خودش می‌شود، دیگر از این و آن فراغت پیدا می‌کند. @seyedololama ص۱ ⬇️
سیدالعلماء
🏴 یا جوادالائمه ادرکنی 🔘 در آستانه‌ی شهادت حضرت امام جواد (صلوات‌الله‌علیه) ارائه می‌گردد. 🔺 شرایط
⬇️ ص۲ 🔹 در هر حال حضرت به او فرمودند که: «او تقبل»؛ حالا من یک چیزی گفتم. تو قبولش می‌کنی؟ این خیلی حرف است. مانعی نداری تو در وجودت از پذیرش یک سخنی که یک ، یک آدم دل‌سوزی به تو بگوید؟ آیا چنین کاری با خودت کرده‌ای؟ و این مسئله نظیر مسئله‌ی و می‌ماند؛ مثلاً فرموده‌اند که یکی از شرایط امامت و پیشوایی و نفوذ حکومت اسلامی پذیرش است. خب این به چه معناست؟ آیا یعنی حکومت اسلامی اگر از طرف مردم پذیرش نداشته نباشد، این حکومت رسمیت و ندارد و نیست؟ این‌طور که نیست. بلکه شاید معنایش این باشد که یعنی این حکومت، إعمال و نفوذ و نتیجه‌گیری‌اش، وابسته به این هست که مردمی پیدا بشوند و کاری انجام بدهند، وإلّا اگر آن‌ها از پذیرش، امتناع داشته باشند، هر قدر ، هر قدر ، هر قدر از طرف خداوند دارای محکم هم که باشد، ولی کاری از او ساخته نیست. پس آن‌ها مأمورند که بیایند این را بکنند. بنابراین این فرمایش حضرت که آیا تو می‌پذیری؟، نشان می‌دهد که وصیت و توصیه خواستن، یک مقام مهمی هست. انسان خیلی وقت‌ها در حجره‌اش است، روی میزش است، خب پر از نصیحت و راهنمایی است. از طرف نهج‌البلاغه که کوتاهی نشده تا آمده در حضور ما. در این چند قرن پر از و و سوزاندن ها و کشتن واین‌ها، خداوند حفظ کرده و این مسائل به دست ما رسیده از طرف اسلام و مناصحین و خیرخواهان بشریت، تمام شده، فلذا ما باید خودمان را حاضر کنیم که اهل نهج‌البلاغه بشویم. بنده همیشه این فرمایش استاد علیه‌الرحمة مثل این‌که در گوش و در ذهنم است که در اول توضیح کتاب ، آن‌جا که سخن استادشان حاج میرزا علی آقای را بیان می‌کنند که چه فرد نافذ‌‌ الکلامی بود و چه شایستگی‌هایی داشت، می‌فرمایند: من شهادت می‌دهم که آن بود، اما در این‌که من علی سبیل نجاةِ او بودم، خودم قطع ندارم، شبهه دارم. پس بنابراین بودن و احراز طلبه شدن را کردن، یک کار مهمی است که انسان خودش را بشناسد که واقعاً این‌جایی است یا از جای دیگری این‌جا آمده. باز این را عرض کردم که در جلد اول تفسیرش از یکی از ارباب نفوس و مکتب‌های تربیتی، نقل می‌کند² و می‌گوید: ایشان وقتی که به مریدهای خودش، شاگردان خودش، نشینی‌های عبادتی و فراغت از و این‌ها را برای این‌که و عکس‌های جدید معنویت پیدا کنند، دستور می‌داد، وقتی‌که می‌خواست این‌ها را بکند، آنان را می‌نشاند و بعد را بر آن‌ها قرائت می‌کرد و می‌داد. -مثل دعای شریف که چقدر اسم‌های الهی در آن هست- و نگاه در چهره‌های این‌ها می‌کرد تا ببیند کدام‌شان حالت‌شان فرق می‌کند؛ حالت دیگر دستی نیست، یعنی کسی نمی‌تواند به این آسانی حال خودش را عوض بکند، پیدا کند که در چهره و چشم و پوست صورت و این‌ها نمایش پیدا کند، لرزه در استخوان و بند بند او پیدا شود. حال اگر می‌دید که یکی از این افراد با شنیدن این اسماء مقدسه توفیقی در او پیدا نشد، می‌گفت: آقا شما به درد این نمی‌خوری. برو مشغول کسب و کاسبی بشو!. پس بنابراین ما باید حالات‌مان فرق بکند نسبت به پذیرش نهج‌البلاغه، پذیرش آیات ، ببینیم واقعاً از وقتی که ما آشنا شدیم با اسلامی، آیا این را که می‌شنویم، همان وضع را در دارد که پارسال، پیرارسال، پنج سال، ده سال پیش بود؟ یا نه، و جان ما با مفاهیم الله‌تعالی‌اکبر، الله‌تعالی لااله‌الّاهو، واین‌طور مسائل آشناتر شده و مثل خبر می‌شنویم، خبر که می‌شنویم، در ما تأثیر می‌کند؛ اگر این‌طور شده، آثار این است که ما یک شایستگی‌ای از برای پرسش وپاسخ مسائل پیدا کرده‌ایم. اهل حوزه‌ی اطهار (علیهم‌السلام) شدیم. و شاگرد مکتب ترقیِ روحی شده‌ایم. در هر حال، «قال له رجل: اوصنی. قال: او تقبل؟ قال: نعم»، خوش به حالش که حساب خودش را کرده بود، گفت: بله، من پذیرش دارم هرچه بفرمایی. @seyedololama ص۲ ⬇️