eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
283 دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
💗 حاج احمد 💗
❂◆◈○•-------------------- ❂○° تشکیل تیپ محمد رسول الله (ص) به همت شهید بروجردی °○❂ 💠 چه در و چه در جنگ منشأ اثر بود. انصافا تا زمان حیات ایشان اگر بخواهم یک نفر اصلی را نام ببرم که در آزادسازی کردستان نقش بزرگی عهده دار بوده است، است که نقش فرماندهی داشت. برای عملیات هم کسی که حاضر شد و موافقت کرد و بچه های سپاه را از کردستان به جبهه جنوب بیاورد و تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) را بنیان گذاری کند، محمد بروجردی بود. بنیان گذار تیپ محمد رسول الله (ص) آقای بروجردی بود. ما برای عملیات فتح المبين در بهمن ماه سال ۶۰ به رفتیم. من و آقا محسن به آنجا رفتیم و بروجردی، و فرماندهان دیگر هم بودند. آقا محسن مطرح کرد که ما می خواهیم عملیات بزرگی در غرب رودخانه انجام دهیم ولی یگان کم داریم و آمدیم از اینجا نیرو ببریم. شما یک تیپ تشکیل بدهید. 🔸 گفت شما به دلیل جنگ در جنوب همه پاسدارها را دارید می برید و بسیجی ها هم به جنوب می آیند. ما برای کردستان نه پاسدار داریم و نه بسیجی، تازه می خواهید از اینجا یک چیزی هم بردارید و ببرید! ایشان با ناراحتی از جلسه بلند شد و بیرون رفت ولی بروجردی بزرگوار خاطرم هست به ریش های طلایی رنگش دست کشید و گفت امام جنگ را مسئله اصلی می دانند. چشم، من خودم می‌آیم و نیروها را هم می آورم. ماشین و سلاح هم می آورم و از شما هم هیچ چیز نمی خواهم. فقط یک حکم به من بدهید. خودش رفت بچه های و و را به جنوب آورد و تیپ را تشکیل داد. و اینها توی بودند و بعدا آمدند. شماره تیپ ها را من و معین می کردیم. گفتیم شماره تیپ شما ۲۷ است ولی اسمش را خودتان انتخاب کنید. دستش را به هم مالید و گفت من می خواهم اسمی انتخاب کنم که هر کس این اسم را ببرد، صلوات بفرستد. نام تیپ را محمد رسول الله (ص) گذاشت. ما هم گفتیم شما تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) هستید. بنابراین بروجردی خودش آمد در عملیات در فروردین سال ۶۱ شرکت کرد. 🔹آقای بروجردی واقعا مطيع امام بود. اوايل درگیری های کردستان من رسما در سخنرانی‌هایم برای پاسدارها، علیه موضع گیری می کردم. بروجردی یکی دو بار به من تذکر داد و گفت چون امام حکم فرمانده کل قوا را به ایشان تفویض کرده و منصوب امام است، شما علیه ایشان حرف نزن. من و بروجردی از قبل انقلاب با همدیگر دوست بودیم و هر دویمان مسلح بودیم. گفتم آقا محمد من ایشان را در فرانسه دیدم و می دانم چه آدم.. است. گفت نمی خواهد دانسته هایت را به پاسدارها منتقل بکنی. این طور آدمی بود. میگفت چون حکم امام را دارد نباید عليه او صحبت کرد. درباره شهید بروجردی اگر چندین کتاب بنویسند یا فیلم بسازند، جا دارد. واقعا یک شخصیت اسوه برای همه مجاهدین اسلام در و و بود. الگوی یک انسان مطلوب و سرداری مجاهد بود. ما یک چیزی از شنیده ایم. اگر من بخواهم لقبی به ایشان بدهم، واقعا یک مالک اشتر برای امام بزرگوار بود. 📚 تاریخ شفاهی دفاع مقدس به روایت سیدیحیی رحیم صفوی - جلد اول "از سنندج تا خرمشهر" Eitta.com/yousof_e_moghavemat
💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗 🌷سالروز سردار دلاور و بی ادعای سپاه اسلام 🌷 ✅ 🍃 📷 نفر سمت چپ: 👉 . . . ولادت اسفند ۱۳۳۹ ، شرق ، تحصیلات ابتدایی در دبستان «دانش پرور» و «سعدی» دوران راهنمایی در مقطع دبیرستان در در سال ۱۳۵۹ نقش مؤثر در تظاهرات دانش آموزی علیه رژیم طاغوت راه اندازی در مسجد محل عضویت در و عزیمت به دارای هوش فوق العاده و مغزی متفکر مسئولیت ادوات و به دستور عزیمت به همراه و همراهانش از به و راه اندازی واحد ادوات و توپخانه ۲۷_محمد_رسول_الله (ص) عزیمت به لبنان به همراه قوای «محمدرسول الله» در خرداد ۱۳۶۱ شرکت در عملیات بزرگ و ایفای نقش مؤثر همچون ، ، ، ، ، ✅ . . آخرین سمت او فرماندهی بود که از بهمن ۱۳۶۰ به آن منصوب شده بود. در عملیات روز ۲۷ بهمن ۱۳۶ ، هدف اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و به رسید. 🍃 . . . 📚 منبع: کتاب ارزشمند 📨 ❇ ✅ 🍃 ۲۷ ۲۷_محمد_رسول_الله (ص) ۲۷_محمد_رسول_الله ۲۷ Eitaa.com/yousof_e_moghavemat
🌷 🌷 ✅ 🍃 ۱۵ اسفند ۱۳۶۲ سالروز سردار بزرگ و دلاور سپاه اسلام قائم مقام شجاع و دریادل ۲۷_محمد_رسول_الله (ص) ↘ ↘ ولادت: فروردین ۱۳۳۸ ، دیپلم هنرستان دانشجوی مقطع کارشناسی رشتۀ در انستیتو تکنولوژی شرکت فعال در راهپیمایی های ضد رژیم شاه و مجروحیت از ناحیۀ گوش و صورت در یکی از این تظاهرات عزیمت به ، سپس به و بعد به با آغاز جنگ تحمیلی فرماندهی یکی از محورها در مسئولیت قائم مقامی ۲۷_محمد_رسول_الله (ص) در اردیبهشت ۱۳۶۲ : پانزدهم اسفند ۱۳۶۲ ، طی ، در جزیرۀ جنوبی مجنون 👈 منبع اطلاعات: کتاب ، صفحه ۱۱۳ 🔶 ✅ 💌 ۲۷ ۲۷ ۲۷_محمد_رسول_الله ۲۷ http://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
خوب می دانستم که #کردستان یعنی رفتن، یعنی نیامدن ، یعنی دوست را از دشمن نشناختن ، تمام وجودم در آتش نگرانی می سوخت اما او بازهم عازم کردستان بود. گفتم : کاش یه بارم که شده لب بازکنی و به مادر بگی چه کار ه ای !؟ دستی روی دستهایم کشید و گفت : هرجا باشم زیر سایه همون آقایی ام که از بچگی محبتش رو تو دلم انداختی ! گریه راه نفسم را گرفت و گفتم : رادیو که از سربریدن های کردستان میگه، می میرم و زنده می شم ... مقابلم نشست و گفت : قرآن زیر چکمه کمونیست هاست. از ما کمک می خواد، فتنه بی داد می کنه، اون وقت من در شهر بمانم و لاف مسلمانی بزنم! جان زهرا از ته دل راضی باش. بغضم را خوردم و گفتم : متوسلم به زهرا (س)؛ همانطور که نهج البلاغه را در ساکش می گذاشت، زیر لب زمزمه کرد: «به خدا قسم؛ درون باطل را می‌شکافم تا حق را از پهلویش بیرون کشم.» 🗓 ۲ خرداد ۱۳۶۱ سالروز شهادت علمدار گمنام و خونین فتح خرمشهر سردار شهید #حاج_محمود_شهبازی جانشین تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در آستانه ورود به خونین شهر @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
📝 📜 🔍 ⚘ "قسمت دوازدهم" ⚘ . . 💠 به دنبال پیروزی های درخشان سه ماهه تابستان ۱۳۵۸ قوای انقلاب در مواجهه با ضد انقلابیون تجزیه‌طلب که به مذاق های حاکم بر دولت موقت خوش نمی آمد، آنان در صدد فعال‌کردن پروژه‌ای برآمدند که در صورت موفقیت می‌توانست شرایط را به سود تجزیه طلبان مناطق کردنشین غرب کشور تغییر داده و تمام زحمات نیروهای مسلّح جمهوری اسلامی ایران را بر باد دهد. مسئله اعزام در اوایل آبان ۱۳۵۸ در حقیقت به منزله آغاز توطئه های جدید ها علیه رزمندگان بود که مظلومانه با ضد انقلابیون تجزیه‌طلب در نبرد بودند. جالب تر از تمامی آنچه تا به اینجا عنوان شد، آشنایی با ماهیت سرپرست است سرپرستی هیئت مزبور را برعهده داشت که چندی در کابینه بازرگان تصدّی پست وزارت کار و امور اجتماعی را بر عهده داشت، در ضدّیت با نیروهای مسلمان و مکتبی انقلاب یک افراطی به تمام معنا بود. به تعبیر شیوای ، اگر هم در کار اعضای این هیئت، حسن نیت مشاهده می شد، صرفاً در جهت به تمامیت آرمانهای انقلاب، خواسته های حقه مردم مسلمان و سوء استفاده رذیلانه از حسن اعتماد حضرت امام (ره) بود.✅ . . 📚 با تخلیص و اختصار از کتاب نوشته گلعلی بابایی🌹 . . 📸 معرفی عکس: پاییز ۱۳۵۸، سپاه بانه (استان کردستان) ◽ردیف وسط از راست: ( ، شهید احمد بابایی، شهید علی اکبر حاجی پور) ◽نشسته از راست: (شهید سید ولی جناب، ناشناس، ناشناس، شهید بهمن نجفی)🙂 . . . ❤ ❤ . . 🆔 @yousof_e_moghavemat  
💗 حاج احمد 💗
⚘ ✔ ⚪ 'قسمت هفدهم" ⚪ 🍁 🍂 🍁 💠 فرمانده ای بود که علاوه بر توجّه به روحیات و اخلاق نیروها، به آمادگی رزمی آنها نیز فکر می‌کرد. "جواد اکبری" در خصوص سخت‌گیری‌های حین آموزش های نظامی نیروها می گوید: . 《... ما همیشه در کوه ها به دنبال زن ضد انقلاب بودیم. نمی گذاشتیم آنها راحت بخوابند. اطلاعات که به دست می رسید، بلافاصله عملیات انجام می شد. گاهی شب ها منطقه ای را محاصره می‌کردیم. بچّه ها به کوچه و پس کوچه ها و مناطق مشکوک می رفتند و اسلحه پیدا می کردند. نمی گذاشتیم ضد انقلاب راحت در خانه اش بخوابد. صبح‌های زود، زمستان سرما بعد از نماز صبح ما را به ارتفاعات مشرف به شهر می برد. تا بالای زانو در برف فرو می رفتیم. خودش هم می آمد. به سر قلّه که می رسیدیم، خوشحال می شدیم که دیگر آموزش تمام شده؛ امّا می‌گفت: "نه! حالا باید کلا قبر بروید." او می گفت: "من هم مثل شما هستم؛ امّا من مسئولیتی دارم. اگر نتوانم شما را که به این منطقه آمده اید از نظر نظامی آماده کنم، اگر خدایی نکرده برایتان اتفاق بیفتد من مسئول خواهم بود." طوری شده بود که خود "پیشمرگ‌های کرد" به ما می گفتند: "ما که بچّه های کوهستان هستیم، نمی‌توانیم اینطور مثل شما از کوه ها بالا برویم. شما چطور اینقدر سریع بالا می روید؟ گفتیم: "ما فرمانده قَدَر قدرتی مثل داریم که نمی گذارد راحت باشیم. حتّی در سنندج قبل از رفتن به ، صبح و عصر ما را بالای ۱۰ مرتبه به دور زمین صبحگاه می چرخاند و سینه خیز می برد. حتّی از زیر سیم خاردار هم عبور می کردیم. همیشه میگفت: " سخت است، باید سختی بکشید تا بتوانید را تحمل کنید." بچّه ها از پله‌های آهنی بالا می رفتند و پایین می‌پریدند.》 💎 ✔ 📚 برگرفته از کتاب جذاب و خواندنی (سرگذشت نامه ) ، به قلم سردار گلعلی بابایی 📸 معرفی عکس: تابستان ۱۳۶۰، ، پادگان شهید عبادت - "حاج احمد متوسلیان" در کنار یک درجه دار پناهندۀ عراقی🤗 🆔 @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
📜 💎 ✔ 🌸 "قسمت نوزدهم" 🌸 💠 به همت و تلاش های فراوان - این سردار اسطوره ای - به ناگاه گشایشی در کار فروبسته بحران - به دور از چشم "لیبرال ها!!! - به وجود آمد. آن هم تشکیل 《ستاد مشترک عملیات ویژه سپاه و ارتش》 بود. مهم ترین اقدام ستاد تازه تاسیس عملیات ویژه، استفاده از مردم بومی منطقه جهت سرکوب ضد انقلابیون بوده است که بر اساس همین رویکرد در اواخر پاییز ۱۳۵۸ سازمان به اهتمام فرمانده سپاه غرب کشور و با مساعدت آیت الله و دیگر اعضای انقلابی ایجاد شد و فعالیت موثر خود را در مناطق کردنشین آغاز کرد. از دیگر اقدامات موثر ستاد مشترک عملیات ویژه، آزادسازی شهر از دست ضد انقلابیون در فروردین ۱۳۵۹ بوده است. فتح از جمله نقاط عطف در کارنامه رزمی در نبردهای غرب کشور به شمار می آید. 🌤 🌤 ⛈ 📚 با تخلیص و اختصار از کتاب ارزشمند 📸 معرفی تصویر: بهمن ۱۳۵۹، ، ارتفاعات تته - در جمع @yousof_e_moghavemat
📝 #زندگینامه_احمد_متوسلیان 💌 ✔ 📬 🔸️"قسمت بیست و هفتم" 🔸️ 📪 📎 🏷 گستره مهر و عطوفت #احمد_متوسلیان علاوه بر مردم وفادار به انقلاب، خانواده های ضدانقلابیون را هم دربر می گرفت و در همین رابطه، #شهید_سید_محمدرضا_دستواره گفته است: 《...دوهزار تومن در ماه حقوق می‌گرفت. بعد زنی آمد جلوی #سپاه_مریوان نشست و گفت: "شوهرم شده تفنگچی کوموله. حالا خرجی ندارم، گرسنه ام." از همان دوهزار تومان خودش به آن بنده خدا داد. علاوه بر حقوقی از #سپاه می گرفت، می رفت تهران و از پدر خودش هم مبلغی می گرفت و می آورد آنها را خرج مردم محروم #کردستان می‌کرد. می‌آمد و از جیب خودش به محرومین کردستان پول می‌داد؛ خدا شاهد است...》 #متوسلیان برای این که بتواند چنین آرامشی را در #مریوان حاکم کند، از تمامی پتانسیل موجود استفاده می کرد. ↘️ 🔻 📚 برگرفته از کتاب ارزشمند #در_هاله_ای_از_غبار نوشته سردار گلعلی بابایی 📸 معرفی عکس: ۲۵ دی ماه ۱۳۶۰ - خداحافظی #حاج_احمد_متوسلیان و #شهید_دستواره از مردم مریوان و عزیمت به جنوب جهت تشکیل تیپ رزمی برای شرکت در عملیات غرورآفرین #فتح_المبین #رئیس_جمهور_مریوان #جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان #حاج_احمد #حاجی_متوسلیان #سردار_دلها #سردار_بی_نشان #دفاع_مقدس #شهدای_لشکر_27_محمد_رسول_الله #لشکر_27_محمد_رسول_الله 🆔 @yousof_e_moghavemat 🆔
💗 حاج احمد 💗
👈 👉 ✔ 🏷 ✍ ضد انقلاب به شدت از می ترسید. هرجایی که او حضور پیدا می کرد، ضدانقلاب سعی می کرد فرار کند. اصلاً از اسم وحشت داشتند و می ترسیدند.😉 (خاطرات سردار جعفر جهروتی زاده در کتاب ) 🗻 📸 📷 معرفی عکس: تابستان ۱۳۶۰، ، آزادسازی محور - - از راست: ( ، ، (پشت)، ناشناس، کاک صمد (بی سیم چی)) @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
📷 شهید غلامرضا قربانی مطلق و احمد متوسلیان - سپاه پاوه @yousof_e_moghavemat
🌷 شهید ، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي پاوه 🔹 در سال 1332 در محله «امير اتابك» تهران ديده به جهان گشود و سر نوشت چنين رقم خورد كه تنها فرزند خانواده باشد. از او پسري به نام حسن به يادگار مانده به اضافه چند قطعه عكس. شهيد «مطلق» از آن رو مورد توجه و در ياد ماندني است كه در مقابل جسم در خون طپيده او زانوي ادب بر زمين نهاد و چون ابر بهاري ،زاز زار گريست «حيدر» رزمندگان ،تعلق خاطر عجيبي به دو تن از رزمندگان داشت ،يكي همين غلامرضا مطلق و ديگري محمد توسلي. زاري و ناله حاج احمد را تنها در كنار پيكر اين دو تن ديده اند و بس .يك نكته قابل توجه ديگر نيز وجود دارد. ▫️«احمدمتوسليان» و «غلامرضا» از بدو آشنايي ،دوشادوش يكديگر در تمامي صحنه هاي مقابله با ضد انقلاب حضور داشتند در پي آزاد سازي شهرستان« پاوه» در دي ماه 1358 كه سرپرستي فاتحان شهر را بر عهده داشت به جاي اينكه خود فرماندهي سپاه شهر را به دست گيرد اين مسئوليت را بر دوش «غلامرضا قرباني مطلق» نهاد و حكم فرماندهي سپاه به نام اين جوان قد بلند و خوش مشرب ،كه ريش انبوه و سياه و موهاي مجعدش جذابيت خاصي به او مي بخشيد ،صادر شد و فرماندهي عمليات سپاه «پاوه» را پذيرفت. اين عمل متوسلیان نشان دهنده اعتقاد و اطمينان وافر آن عزيز به توانايي و مديريت شهيد «مطلق» است . 🔸عروج زود هنگام «غلامرضا» اين فرصت را به نداد تا نتيجه نهايي سرمايه گذاري خود را ببيند. به يقين می توان گفت كه اگر شهادت زود هنگام در تقدير اين فرمانده هميشه خندان رقم نمي خورد ،او يكي از فرماندهان كليدي دفاع مقدس مي توانست باشد. پرچمداري كه چه بسا نامش همرديف «همت» و «موحد دانش» و «زين الدين» و ... برده مي شد . زماني كه او فرماندهي سپاه يك شهر مهم را بر عهده داشت ،قالب عزيزاني كه بعدا پرچمداران نام آور سپاه اسلام شدند نيروهاي ساده و گمنام بودند. 📝 در فروردين 1358 ،پس از يك دوره فشرده آموزشي در محل كاخ سعد آباد ؛ «غلامرضا» به سپاه تهران واقع در خيابان خردمند اعزام شد .در همان جا بود كه با هر دو همرزم جداناشدني خود آشنا شد؛ و ، و از آن پس تا اعزام به ،در« » ،« » و « » و سر انجام در دوشادوش يكديگر ،به ستيز با پرداختند . 🌾 صبح روز چهارم ارديبهشت ماه سال 1359 كه «غلامرضا» و جلوي مقر سپاه مشغول صحبت بودند، سفير مرگبار خمپاره 120 و پس از آن صداي مهيب چند انفجار شهر را به لرزه در آورد. «غلامرضا» و « علي» هر دو ميان غبار و دود ناشي از انفجار گم شدند و زماني كه نیروها خودشان را بالاي سر آنها رساندند ،تنها «علي» بود كه ناله مي كرد . 🌟 «غلامرضا» خاموش و غرق در خون افتاده بر پشت ، روي خاك دراز كشيده بود . يكي از پاهايش به طور كامل از زير كمر قطع شده و سينه و پهلويش ،مشبك شده يود .فرياد يا حسين فضاي پادگان را پر كرد، هر كس سر در گريبان خود گرفته بود و شیون و ناله مي كرد. 🔸زماني از ماجرا باخبر شد به زحمت خودش را كنترل كرد. سرانجام با رسيدن به بالاي سر جنازه ،بغضش تركيد. نشست و آرام و بي صدا ،اشك ريخت. ✳️ پيكر در هم كوفته «غلامرضا» را در غسل دادند و شب، همه شب را تا خروسخوان صبح در كنارش ماند و در خلوت خود تلخ گريست. «غلامرضا » اكنون در بهشت زهرا آرام گرفته و نظاره گر رفتار ماست. "خيلي غريبانه و گمنام" 🌷بهشت زهرا (سلام الله عليها) تهران – قطعه 24 ،رديف31-شماره31 @yousof_e_moghavemat
🔰 با شروع جنگ تحمیلی حبیب‌الله افتخاریان به منطقه جنوب رفته و در یکی از عملیات ها از ناحیه دست راست مجروح شده و به تهران باز می گردد. سپس به همراه همسرش به رفته و او هم در بهداری سرپل ذهاب مشغول خدمت و خودش نیز در خطوط جبهه به نبرد با دشمن متجاوز می پردازد. 🔸در اواخر سال ۶۱ پس از ختم در گیلان، مرکزیت سپاه که نقش وی را در انجام ماموریت های پارتیزانی مشاهده کرده بودند با بازگشت او به جببه جنوب مخالفت کرده و وی را جهت رفع شرارت اشرار مسلح به اعزام می کنند. با توجه به نیاز سپاه مریوان (بعد از رفتن ) مسئولیت این سپاه را به عهده می گیرد و مدتی بعد نیز خانواده نیز به ایشان ملحق می‌شود. پاسدار رشید اسلام، حبیب الله افتخاریان سرانجام در ۶۳/۱۲/۱۹ در مریوان بر اثر بمباران هوایی عراق به آرزوی دیرینه خود (شهادت) دست پیدا می کند. @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🗓 ۶ مرداد ۱۳۶۰ - 🌷شهادت دلاورمرد ارتشی #حسین_شهرامفر از فرماندهان تیپ نوهد 🌷شهیدشهرامفر در کنار ح
💠 گذری بر زندگی شهید (کاک حسین) 🔹 متولد مشهد(1326)-در سال 45 وارد دانشکده افسری شد. دوره‌ چتر بازی را خارج از کشور طی کرد و در رشته‌ های کوهنوردی، کاراته و تکواندو به کسب تجربه پرداخت. او سپس در مرکز آموزش 01 تهران مشغول خدمت شد و چندی بعد به تیپ نیروی مخصوص (نوهد) که به کلاه سبزها معروف بودند انتقال یافت. 🔸شهید شهرامفر در سال 1356 به جمع یاران امام پیوست و با پخش اعلامیه از ایشان حمایت کرد تا اینکه مورد بازجویی فرمانده وقت قرار گرفت. با پیروزی انقلاب اسلامی شهید شهرامفر به اعزام شد و ضمن فعالیت در واحد عقیدتی سیاسی تیپ در مقابل ضدانقلاب و بعثیان به مقابله مشغول شد. 🔸در مردادماه سال 60 نیروهای سپاه و ارتش تصمیم می گیرند با استفاده از تاکتیک های غافلگیرانه اقدام به پاکسازی جاده کنند. نیروهای عمل کننده پس از تصرف پیچ های خطرناک ، مصمم می شوند تپه های مشرف به روستای را نیز به تصرف در آورند که شهرامفر به عنوان یکی از نیروهای پیشرو، جلوتر از نیروها در حال حرکت بود و توانست با کاردانی و شجاعت خاص خود مهمترین تپه که امروز بر پاسگاه انتظامی زرواو مسلط است را به تصرف درآورد. شهید شهرامفر دقایقی پس از استقرار بر روی تپه مورد اصابت گلوله مستقیم دشمن قرار گرفت و به در جه رفیع شهادت نائل امد. این تپه امروز به تپه شهید شهرامفر مشهور است. @yousof_e_moghavemat