|
🟥 پایگاه تحلیلهای ژئوپلیتکی «Geopolitical Futures»📎 هفتم آگوست سال جاری، یادداشتی را از #جرج_فریدمن منتشر ساخت با عنوان: رابطهی میان دو جنگ. او در این یادداشت نسبتا کوتاه، به پیوند ژئوپلیتیکی جنگ اوکراین با جنگ غزه میپردازد و به امکان توسعهی این تنش در منطقهی #قفقاز جنوبی اشاره میکند.
متن کامل این یادداشت را در پست بعدی مطالعه فرمایید.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/doranejadid/699
|
🟥 رابطهی میان دو جنگ
🔹 در چند روز گذشته، دو اظهارنظر معادلات #خاورمیانه را دگرگون کردند. این اظهارنظرها نه از سوی #اسرائیل یا #حماس، بلکه از سوی طرفین درگیر در مناقشهای بیش از هزار مایل دورتر صادر شد. نخستین اظهارنظر از مسکو بود که اعلام شد درگیری در #اوکراین تا انتهای سال ۲۰۲۴ میلادی پایان خواهد یافت. اظهارنظر بعدی از کییف بود که زمانبندی مشابهی برای پایان درگیری ارائه کرد.
🔸 استراتژی #روسیه در آغاز تهاجم، درهمکوبیدن سریع و قاطعانهی اوکراین بود. در مقابل استراتژی اوکراین بر این پایه بنا شد که مقاومت تا زمانی که اراده روسیه برای ادامه جنگ فرسوده شود، ادامه پیدا کند. هیچکدام از این دو استراتژی موفق نبودند و جنگ بیش از دو سال ادامه یافت. به هر صورت تا زمانی که پایان #جنگ در عمل تحقق نیابد، هیچ چیز قطعی نخواهد بود اما، با توجه به تاریخچه و وضعیت کنونی جنگ، منطق پشت هر دو اظهارنظر معقول به نظر میرسد.
🔹 روسیه به اوکراین حمله کرد تا عمق استراتژیک خود را در برابر ناتو افزایش دهد. اما با شکست در اشغال این کشور، مسکو هنوز همان هدف یعنی تقویت #عمق_استراتژیک خود را دنبال خواهد کرد. این امر ممکن است کرملین را بر آن دارد تا نفوذ خود را در مناطق دیگر افزایش دهد و بازدارندگی خود را در دیگر مسیرهایی که از طریق آنها غرب به روسیه دسترسی خواهد داشت – از جمله در #منطقه_بالتیک، #لهستان و #مجارستان – تقویت کند.
🔸 روسیه همچنین باید در قفقاز، جایی که تهدیداتی علیه جنوب روسیه میتواند شکل بگیرد و جایی که ایالات متحده و ناتو نیز به دنبال حضور در آن هستند، توازن را حفظ کند. شاید مهمترین کشور در این منطقه ایران باشد که از نظر دینی و فرهنگی به آذربایجان نزدیک است. آذربایجان به عنوان حائل میان روسیه و ایران عمل کرده و اکنون متحد روسیه است. تسلط بر #قفقاز دشوار خواهد بود، اما فرصتی بالقوه در خاورمیانه برای روسیه به منظور دستیابی به این هدف پدیدار شده است.
🔹 آن فرصت، احتمال جدی وقوع جنگ میان ایران از یک سو و اسرائیل و ایالات متحده در سوی دیگر است. آمریکا در چنین جنگی چیز زیادی برای بهدست آوردن ندارد، اما میتواند زیان بسیاری را متحمل شود. در مقابل، روسیه از وقوع چنین جنگی حمایت میکند، زیرا این امر باعث میشود که ایالات متحده در مناطق جنوبی روسیه گرفتار شود و در عین حال، درها را برای حمایت و نفوذ روسیه باز کند. این جنگ همچنین میتواند فرصتهایی برای همکاریهای مشترک روسیه و ایران در قفقاز از طریق #آذربایجان ایجاد کند. روسیه و ایران دشمن مشترکی به نام ایالات متحده دارند و شبکهای از کشورهای دوست برای هر دو وجود دارد. این دو کشور با هم نیرویی قدرتمند تشکیل میدهند.
🔸 در حال حاضر، به نظر میرسد در حالی که #اسرائیل برای یک حمله بزرگ آماده میشود که واشنگتن با آن مخالف است، مسکو در حال ارسال تسلیحات به ایران است. این اختلافنظر میان آمریکا و اسرائیل یک هدیه دیگر برای روسیه است، زیرا پیوند میان آمریکا و اسرائیل که همواره تهدیدی برای منافع روسیه در خاورمیانه بوده را تضعیف میکند. از سوی دیگر، ایران نسبت به روابط با روسیه و پیامدهای احتمالی آن محتاط است. اما یک جنگ میتواند تهران را به رغم نگرانیهایش، به مسکو نزدیکتر کند.
🔹 این وضعیت نشانگر وجود یک ارتباط قوی میان دو جنگ یعنی جنگ اوکراین و جنگ اسرائیل در غزه است. این دو جنگ میتواند باعث شود ایالات متحده را ناخواسته وارد جنگی با ایران کند که تمایلی به شروع آن ندارد. همزمان روسیه به آن مایل است زیرا تسلط روسیه بر #قفقاز و اتحاد با ایران میتواند شکستهایش در اوکراین را جبران کند. این امر روسیه را به یک قدرت در خاورمیانه تبدیل میکند و #آمریکا را در موقعیتی قرار میدهد که یا باید میدان نبرد را ترک کند (و به نظر شکستخورده بیاید) یا وارد جنگی سخت و خطرناک شود که روسیه، به واسطه روابطش با ایران، تا حدی کنترل آن را در دست خواهد داشت.
🔸 البته این سناریو ممکن است هرگز به وقوع نپیوندد. اما اسرائیل در حال جنگافروزی است، #ایالات_متحده با آن همراهی میکند، روسیه نیازمند یک پیروزی پس از اوکراین است و #ایران میخواهد نقش مهمی در منطقه ایفا کند. با این وصف، تحقق این #سناریو چندان هم دور از ذهن به نظر نمیرسد.
ترجمه از: پریسکوپ
متن اصلی از پایگاه Geopolitical Futures
https://geopoliticalfutures.com/the-link-between-two-wars/
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🟥 آغاز زمامداری در #دوران_آریایی با فرمانروایی پیرمند خردمندی گره خورده است که بهخاطر عدالتش، به او هجوم آوردند و مجابش کردند تا پا از دهکدهاش فراتر نهد و سایهی عدالت را بر گسترهی وسیعتری بگستراند. این آغاز پادشاهی #مادها است.
ششمین روایت از ایران را در پست بعدی 📎 به معرفی این دورهی کشورمان اختصاص دادهایم. با فصل دیگری از #روایت_ایران همراه باشید.
👇👇👇
.
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 آغاز زمامداری در #دوران_آریایی با فرمانروایی پیرمند خردمندی گره خورده است که بهخاطر عدالتش، ب
|
🔸 هجوم #آشوریها از سمت #بینالنهرین، یورش و تجاوز وقتوبیوقت جنگجویان کوهستان #اورارتو و #سکاها از شمال به فلات ایران، خواسته یا ناخواسته، جمعیتی از آریاییهای حوزهی تمدنی #آندیا را با یکدیگر متحد کرد. این جمعیت، متشکل از اقوام و قبایل آریایی در منطقهی نسبتا گستردهای بودند که از #آتورپاتکان در کوهپایههای #سهند آغاز میشد و تا #بیجار و دشتهای پای کوه #الوند ادامه داشت. ضرورت مقابله با دشمن مشترک باعث انسجام و #اتحاد بیشتر ایشان گردید و در نهایت به ظهور پادشاهی #مادها انجامید. آنها توانستند در یکی از دورهها، از #هندوکش و #سند تا #دریای_سیاه حکومت یکپارچهای را تشکیل دهند و فلاتنشینان را از گزند مهاجمان ایمن سازند.
🔹 فرمانروایان ماد توانستند از 700 پیش از میلاد تا 550 پیش از میلاد، بر بخش عظیمی از سرزمینهای پیرامون #فلات_ایران حکمفرمایی کنند. اگرچه #زبان، مهمترین مولفهای بود که قبایل پراکندهی #مادها را با یکدیگر پیوند میداد، اما تهدید روزافزون و شناخت عمیق و عینی از وجود دشمن مشترک، عنصر تعیینکنندهای بود که توانست این پیوند زبانی را به اتحاد سیاسی تبدیل نماید.
🔸 «ماد»، عنوانی بود که آشوریها به قبایل حاشیهنشین رود #قزلاوزن داده بودند. آنها این رود را «مادای» میخواندند؛ جماعتی را هم که در کنار قزلاوزن میزیستند، #ماد خطاب میکردند. قزلاوزن رود خروشان و پرپیچوخمی بود که از کوههای #کردستان در زاگرس شمالی سرچشمه میگرفت؛ تا کوهپایههای #قافلانکوه در #میانه پیش میآمد؛ تا #شاهرود و #گیلان، خرامانخرامان پیش میرفت و در نهایت در #دریای_قزوین آرام میگرفت. در دامن با طراوت حرکت این رود پربرکت، حوزهی تمدنی زرخیز #آندیا پدید آمده و جمعیت چشمنوازی از اقوام و قبایل #آریایی را در بالین خود جای داد.
🔹 مردمان این حوزهی تمدنی، که از شمال و غرب تحت تهاجم آشوریها، اورارتوییها و حتی دیگر اقوام منفرد آریایی قرار میگرفتند، روزی مصمم شدند #امنیت خود را با ارادهی خودشان تامین کنند. مردی بهنام #دیاکو از میان ایشان برخاست؛ قبایل #ماد را متحد ساخت؛ دست آشوریها و اورارتوییها را کوتاه کرد؛ #هگمتانه را پایتخت خویش قرار داد و نخستین پادشاهی آریایی را در تاریخ ایران پدید آورد. یونانیان این شهر را #اکباتان میخواندند؛ این منطقه معادل تقریبی #همدان امروز است.
🔸 دیاکو یا دهیوک، پیر و حکیم خردمندی بود که در دهکدهی خودش توانسته بود زندگی عادلانهای را برپا سازد. در اوضاع نابهسامان #مادای، این تجربه مثل الماس میدرخشید. مردمان دیگر دهکدهها نیز به این پیر خردپیشه اقبال کردند و او را مجاب نمودند تا حکومتی تشکیل دهد و بر ایشان به عدالت فرمانروایی کند. از اتحاد دهکدههای مستقل، با حاکمیت دیاکو، پادشاهی ماد در تاریخ ایران #دوران_آریایی سربرآورد.
🔹 ناگفته نماند که در نزد مادها، آتش یک عنصر مقدس شمرده میشد. تقدس آتش به احتمال زیاد، شکل تحریفشدهای از باورهای مومنانی است که داستان گلستانشدن شعلههای آتش برای #ابراهیم علیهالسلام را نقل میکردند و شیوهی #با_خدا_زیستی را در نواحی تمدنی پیرامون بینالنهرین گسترش میدادند. #جاماسب یکی از این مومنان بود که به حوزهی تمدنی #مادای، در کنار دریاچهی #اورمیه هجرت کرده و آیین #ابراهیم_حنیف را در آن پراکنده بود. اگرچه تاریخ دقیقی از زمان هجرت جناب #جاماسب در دست نیست، اما وجود آتشکدهها در دورهی ماد، نشاندهندهی نفوذ این اندیشه در ایران است. آتشکدهی #نوشیجان در نزدیکی #ملایر از بقایای دورهی پادشاهی ماد و حکومت دیاکو است.
#روایت_ایران
#دوران_آریایی
🕰 منابع برای دانلود
📎 نقشهی پادشاهی ماد در گستردهترین زمان
📎 گسترهی اتحاد قبایل ماد در هزارهی پیش از میلاد
📎 موقعیت و وسعت جغرافیایی پادشاهیهای همسایه ماد
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🟥 شکلگیری اولین ائتلاف سرزمینی و اتحاد قبیلههای آریایی، که برای نخستینبار ظرفیت #اراده_ملی را در این مرزوبوم به نمایش گذاشتند. این نخستین گذار به دوران جدیدی از تاریخ ایران بود که در حافظهی این ملت ثبت شده است.
بخش نخست این روایت، در پست بعدی 📎، یا روایت هفتم از سلسله یادداشتهای #روایت_ایران تقدیم میشود.
....
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 شکلگیری اولین ائتلاف سرزمینی و اتحاد قبیلههای آریایی، که برای نخستینبار ظرفیت #اراده_ملی را
|
1️⃣ از 4️⃣ روایت تولد نخستین ارادهی ملی در ایرانزمین
🔸 گذار به عصر جدید، یعنی گذار به ارادهی ملی جدید. روزگاری دور، ایرانیان زمانی توانستند به یک #ملت تبدیل شوند که توان کشف #اراده_ملی را در خودشان یافتند. #ملتسازی در گرو کشف و نمایش و بهکارگیری ارادهی ملی است؛ در دنیای امروز، #دولتسازی مهمترین ظرف ملتسازی محسوب میشود.
🔹 ایرانیان باستان میدیدند که آب را میتوان با آرد ترکیب کرد و خمیر عمل آورد؛ میتوان خمیر را با آتش ترکیب کرد و نان پخت؛ میتوان نان را با جان ترکیب کرد و تواناتر شد و #قدرت گرفت و کارهایی کرد کارستان. آنها فهمیدند بههمینترتیب ارادهی مرد و زن را نیز میتوان در هم آمیخت و خانواده ساخت؛ ارادهی پیران و جوانان و کهتران و مهتران را میتوان با هم ترکیب کرد و #قبیله تاسیس کرد؛ ارادهی قبیلهها را هم میتوان حول یک شیوهای از #اداره گرد هم آورد و ارادهی بزرگی بهنام #ملت خلق کرد. آنها به راز #ترکیب و ترکیبپذیری #اراده پی بردند.
🔸 قبایلی از ایرانیان در #دوران_آریایی برای نخستینبار متحد شدند و نخستین امپراتوری را در بیرون از #بینالنهرین تاسیس کردند. این نخستین گذار ایران به عصری تازه بود؛ نخستین بلوغ و تکامل بعد از #ایلامیان. بلوغی که نشان داد برخلاف پادشاهان بینالنهرین، الزاما برخورداری از اسب و شمشیر و نیزهی بیشتر نیست که مردمان را حول تو جمع کند و به کرنش و فرمانپذیری بکشاند؛ بلکه حکمت و خرد و دادپیشهکردن نیز میتواند چنان قدرتی را به نمایش بگذارد که قبیلهها حول تو جمع شوند و با اصرار و التماس تقاضای تاسیس حکومت کنند. این نمایش تاریخی به تاسیس سلسلهی #مادها انجامید. بدینترتیب، بعد از #سارگون که نخستین پادشاهی را در بینالنهرین میان #اکدیها تاسیس کرده بود، #مادها با روشی متفاوت دستبهکار تاسیس زمامداری متناسب با نیازشان شدند و #توازن_تمدنی را به نفع فضای #با_خدا_زیستی در این دوران رقم زدند.
🔹 اتحاد قبایل پراکندهی #ماد در هزارهی نخست پیش از میلاد و شکلدادن به نخستین صورت از #اراده_ملی در این سرزمین، یکی از نقاط عطف ثبتشده در تاریخ جهان و تاریخ پرشکوه #ملت ایران است. اهمیت آریاییها نه به نژاد، بلکه به قدرتشان در کشف این فرزند ارشد خانوادهی ایرانی (یعنی ارادهی ملی) برمیگردد.
🔸 اجتماع قبایل پراکندهی آریایی در دشتهای #قزلاوزن، حول پیری خردمند و دادپیشه برای تشکیل اجتماعی نظاممند و منسجم، یک نقطهی درخشان و سرنوشتساز در کشف #اراده_ایرانی است. رسیدن به یک اضطرار عینی و اجتنابناپذیر ازیکسو، و کشف حکیمی گرهگشا با قدرتی عینی که اجتماع حول او را برای رفع مسالهی آن روز ایران اغماضناپذیر میکرد ازسویدیگر، فضایی را آفرید که پادشاهی ماد از دل آن متولد شد.
🪔 این مطلب ادامه دارد...
#روایت_ایران
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🟥 در ادامه روایت قبل، سراغ #دیاکو رفتهایم. پیر خردمند دادپیشهای که معلوم نیست چند سال منتظر نشست؛ زبان در کام و شمشیر در نیام گرفت تا مردمان روزگارش به #رشد لازم برای #طلب و تمنای حکومت عدل برسند. #اراده_ملی در نخستین لحظهی تولدش، چیزی که طلب کرد، زمامداری عادلانه بود.
در وایت هشتم (پست بعدی 📎) از سلسله یادداشتهای #روایت_ایران را به دیاکو دادگر اختصاص دادهایم.
......
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 در ادامه روایت قبل، سراغ #دیاکو رفتهایم. پیر خردمند دادپیشهای که معلوم نیست چند سال منتظر نشس
|
2️⃣ از 4️⃣ روایت تولد نخستین ارادهی ملی در ایرانزمین
🔸 حکیم ایرانی که قدرت خردمندیاش قبایل پراکندهی #ماد را گرد او جمع میکرد، #دیاکو نام داشت؛ یونانیان او را در متونشان، دیوکیس (Deioces) مینامیدند. کارآمدی و گرهگشایی تدابیر دیاکو روشنتر و واضحتر و مورد نیازتر از آن بود که کسی چشم بر آن بپوشاند و در لحظهی تاریخیای که ایران بیشازهرزمان به قبلهای برای اتحاد و ائتلاف نیاز داشت، آن را نادیده بگیرد. افراد دهکدهای که دیاکو در آن زندگی میکرد، وقتی به مشکلی برمیخوردند، او را برای قضاوت و داوری برمیگزیدند؛ نتیجهی قضاوت چنان بود که همواره طرفین از این قضا به خانه برمیگشتند.
🔹 لحظهی درخشانی در تاریخ ایرانزمین بود وقتی برای نخستینبار، بهجای افراد دهکدهای کوچک در دشتهای جنوبی #قافلانکوه، سران قبایل ماد به اتفاق نظر رسیدند که سر و سرنوشت قبیلهی خود را به ریاست دیاکو بسپارند. آنها با اسرار و التماس او را راضی کردند که هر #قبیله را همچون عضوی از روستای خویش فرض نماید و میان ایشان، به دادگری فرمانروایی کند.
🔸 هم آسیبهای ناشی از پراکندگی برای قبایل پراکندهی ماد یک اضطرار عینی خلق کرده و دست #آشوریها و مهاجمان #اورارتو را به تجاوز نسبت به خاک و دام و ساکنان باز گذاشته بود؛ هم حکمت و خرد و دادگری دیاکو، قدرتی عینی را به نمایش گذاشته و رجوع به او را برای ایشان غیرقابلاغماض کرده بود. آنها با این دو اضطرار عینی، در یک لحظهی تاریخی، از جمعیتی پراکنده به یک ملت متحد تبدیل شدند و نخستین #اراده_ملی و #اراده_ایرانی را در صحنهی تاریخ این سرزمین به نمایش گذاشتند.
🔹 تبعا نمیتوان با قاطعیت دربارهی الهیبودن شخصیت دیاکو سخن گفت؛ اما همینمقدار میتوان ادعا کرد که در #تعادل_تمدنی که در روزگار ماد میان #بینالنهرین و #فلات_ایران شکلگرفته بود، آموزههای انبیا در قلعهی #زاگرس، امن و امان و ایمنی بیشتری داشتند تا در جلگههای #دجله و #فرات. شاید بهخاطر همین امن و امان و ایمنی بیشتر بود که تنی چند از انبیاء سرشناس #بنیاسرائیل ترجیح دادند ایمان خود را به دوش کشند و در فلات ایران رحل اقامت بیافکنند، تا در #کنعان باشند و ایمان خود را کتمان کنند.
🔸 جناب #یوشعبننون، یار غار #موسی علیهالسلام، شایستهتر دید که پس از تقسیم کنعان میان اسباط، راهی ایران شود و ادامهی عمر خود را بهجای #اورشلیم و #مدین، در دشتهای پیرامون #هگمتانه، در #بروجرد و در نزدیکی #قلعه_انوچ به سرآورد. حتی برخی از راویان جنگ 100سالهی مادها با آشوریها، انبیا بنیاسرائیل بودند و ماوقع این تنازع تمدنی را در صفحات خود ثبت کردند. حضور این انبیا در دامن #امتناعات_جغرافیایی فلات ایران، هم محیط و فضای #با_خدا_زیستی را پررنگتر میکرد، هم #توازن_تمدنی «ایران-بینالنهرین» را بهنفع این سرزمین سنگینتر مینمود.
🪔 این مطلب همچنان ادامه دارد...
#روایت_ایران
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🟥 روایت نهم، سر سخن با اقتضائات جغرافیا و بهینهبودن برخی مناطق برای برخی گونههای زندگی است. زمین، صاف و مسطح نیست؛ پستی و بلندیهایی دارد؛ گرمی و خشکی دارد؛ چشمه و رود و رودخانه و دریا دارد؛ بیابان و صحرا دارد و ... هر کدام از این داراییها، برای گونههایی از تمایلات انسانی، مناسبترند.
#ایران هم ویژگیهایی داشته و دارد. پرسش این است: ایران و خصوصیات ژئوپلیتیکی آن، برای کدامین گونه از آدمها مناسب و بهینه بود؟
روایت نهم 📎 از سلسله یادداشتهای #روایت_ایران را به این پرسش اختصاص دادهایم.
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 روایت نهم، سر سخن با اقتضائات جغرافیا و بهینهبودن برخی مناطق برای برخی گونههای زندگی است. زمی
|
3️⃣ از 4️⃣ روایت تولد نخستین ارادهی ملی در ایرانزمین
🔸 مناطق مختلف جغرافیایی، بهینگیهای متفاوتی دارند. شاید جلگه برای رفاه، و کوهستان برای گریز و فرار، مناسبتر و مساعدتر و #بهینه باشد. زندگی در جلگههای #بینالنهرین، زمین تا آسمان فرق میکند با زیستن در کوه و بیابان #فلات_ایران. برای درک بهتر این مدعا، مقایسه کنید حملهی #آمریکا به #عراق را با حملهاش به #افغانستان. حتی شوروی هم که همسایهی دیواربهدیوار افغانستان بود، سالها تلاش و تقلا کرد که لشگر خود را از کوهستانهای افغانستان عبور دهد؛ اما نشد که نشد.
🔹 بیشک با ابزارهای سه هزار سال پیش، گذر از کوهستان #زاگرس و فتح سکونتگاههای آن، بهمراتب سختتر از امروز بود. با این مقدمه، بیایید کمی دقیقتر روی این پرسش وقت بگذاریم و بیاندیشیم که:
❓ ایران ما، ایران محصور در #کوهستان، ایران گرم و خشک، برای کدامین مهاجران بهینه بوده است؟
❓ چرا مهاجرانی که نخستین بار در این فلات رحل اقامت افکندند، این سرزمین را گزینهی برتری برای ماندن، در مقایسه با #جلگه یافتند؟
❓ اساسا چه شد که ماندند و سودای سفر از سر بیرون کردند و به جستوجوی خود پایان بخشیدند؟
🔸 وقتی به روایت غرب از #انتشار_جغرافیایی_بشر مراجعه میکنیم، گویا انسان دغدغهای جز شکار و تکثیر مثل نداشته است. انسان خلاصه میشد در شکم و مادونش. آیا انسان ذیشعوری که تشخیص میداد کجا به شکار بیشتر میتواند برسد، مغزی برای اندیشیدن و قلبی برای تعلقات و تمنیات شدید نداشته است؟ آیا همانگونهکه بهرهمندی بیشتر از شیر گاو و گوشت گوسفند و خوشرکابی اسب میتوانسته قبایل را در سرزمینها به حرکت وادارد، «امنیت برای اندیشه» و «ایمنی برای ایمان» نمیتوانسته گروههایی -هرچند اندک- را به #هجرت و سفر بکشاند؟ این محرک در روایت غرب از سفر جغرافیایی بشر غایب است. #الهیات_جغرافیا به این پرسش پاسخ میدهد.
🔹 چهبسی بتوان فرض کرد: اقوامی که بهجای جلگههای سرسبز #بینالنهرین ترجیح دادند در حصار کوهستان زندگی کنند، گرانی #تعقیب_و_گریز چشمشان را گرفته باشد. بهطور طبیعی، #امتناعات_جغرافیایی فلات ایران، برای کسانی که از بیم #نمرود و امثالش باید هر روز دست به عصا در بینالنهرین زندگی میکردند، بهینه بوده است.
🔸 همینقدر میتوان فرض کرد که: جایی که بینالنهرین، گهوارهی خوش آب و هوای #ما_بعد_طوفان برای برخورداری از مواهب زمین بهینه بوده، فلات ایران هم برای گروهی #بهینه بوده است که بهخاطر حفظ #ایمان و تداوم #اراده در اندیشهی هجرت بودند و نزدیکترین منطقه را #ایران میدانستند. آنها روزی بار سفر بستند؛ همچون خروج #بنیاسرائیل و گذر از #نیل، دل به صخرههای زاگرس زدند. اگرچه #سفر وهمانگیز بود و میتوانست پایانی نداشته باشد، اما بالاخره ایران را #وادی_ایمن یافتند و احساس کردند میشود برای #با_خدا_زیستی در آن خانه ساخت. ماندند؛ چهبسی کنار کسانی ماندند که، شکار بیشتر بهانهی ایشان برای ماندن در این سرزمین بود.
🔹 در فلات ایرانی، رودی بود و هست به نام #قزلاوزن؛ جایی که کوهستان داشت و هنوز هم دارد، برای فرار. دشت داشت و هنوز هم دارد برای کشت و کار. وقت زمستان آنقدر سرد میشد و هنوز میشود که کسی خیال گذر از آن به سرش نزند؛ وقت تابستان آنقدر گرم میشد و هنوز میشود که بتوان خوشه و توشه برای روزهای بوران و طوفان کنار گذاشت. کنار قزلاوزن جای مناسبی برای گریز و پناه بود. نه تعقیب در آنجا ارزان بود؛ نه زمین آنقدر نامهربان. در آن ایام دور، آن مهاجران، روزی که قصد کردند ایرانی شوند، در کنار قزلاوزن هم یکی از جاهایی بود که بار از دوش زمین بگذارند. قبیلهای شدند برای خودشان، در کنار صدها قبیلهی پراکنده و خودفرمان #ماد.
🪔 این مطلب همچنان ادامه دارد...
#روایت_ایران
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🟥 روایت دهم از #روایت_ایران. روایتی که میخواهد قدری بیشتر از #دیاکو تصویرسازی کند و هنر او و کار کارستان ایرانیان را برجستهتر سازد.
این تصویرسازی قصد دارد یک مقولهی مهم از جنس #فلسفه_سیاسی را در تاریخ ایران در دورهی فرمانروایی #مادها مورد توجه قرار دهد. این امر درتاریخ تحلیلی ایران باستان کمتر جلب توجه کرده است.
1️⃣: روایت تولد نخستین ارادهی ملی در ایرانزمین
2️⃣: روایت تولد نخستین ارادهی ملی در ایرانزمین
3️⃣: روایت تولد نخستین ارادهی ملی در ایرانزمین
4️⃣: روایت تولد نخستین ارادهی ملی در ایرانزمین
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 روایت دهم از #روایت_ایران. روایتی که میخواهد قدری بیشتر از #دیاکو تصویرسازی کند و هنر او و
|
4️⃣ از 4️⃣ روایت تولد نخستین ارادهی ملی در ایرانزمین
🔸 در کنار #قزلاوزن مردی زندگی میکرد، دیاکو نام؛ ساکن یکی از روستاهای همان حوالی. شاید نزدیک #گروس؛ شاید نزدیک #بیجار؛ شاید قدری به کردستان نزدیکتر؛ شاید هم به #همدان. چه فرقی میکند، در جایی بود همان اطراف، شبیه یکی از اینجاها. ایرانیان با دیاکو، کاری کردند کارستان. آنها #ملت شدند؛ آنهم نه بهخاطر امکانات زمین؛ بلکه بهخاطر خصوصیات یک انسان؛ بهخاطر خصوصیات دیاکو.
🔹 دیاکو مردی بود خردمند و دادپیشه. #عدالت او هنگام قضاوت، او را اندکاندک زبانزد قبیله و قوماش کرده بود. #دیاکو از نظر تعلقات فکری و قلبی، هیچ شباهتی به حاکمان #بینالنهرین نداشت. نه در کنارش #ساحر و #کاهن بود تا ورد بخواند و نرد بر تخته بتاراند؛ نه برای تجمیع قوا، دست به دامان شمشیر و نیزه و اسب شده و قدرت پشت قدرت گذاشته بود. چه کسی میداند، شاید او یا یکی از اجدادش از همان کسانی بودند که امان و ایمنی ایمان در ایران برایشان #بهینه بود. ما چیز دقیقی از دیاکو نمیدانیم، ولی همینقدر تاریخ برایمان نوشته است که دیاکو، پیری خردمند و عدالتپیشه بود. او مدتها نشسته و ماهها و سالها انتظار کشیده بود؛ آنقدر که مناسب بیداری یک قوم و هزار قبیله باشد.
🔸 تاریخ برای ما نوشته است که روزی انتظار دیاکو به سر آمد. این روز نمیدانیم کدامین روز سعد از هفته، یا کدامین ماه از سال و حتی دقیقا کدامین سال از تاریخ ما بوده است. اما آنقدر میدانیم که این انتظار مسعود برای نخستینبار، اتحادی مبارک را در #فلات_ایران آفرید؛ چنان وفاقی را خلق کرد که قادر بود استقلال و #امنیت یک سرزمین و ساکنانش را از پادشاهان ستمگر #آشور و #اورارتو و #بابل بستاند. خطی بکشد میان وارستگی فرمانروا با خودکامگی امپراتور. خطی کشید میان زمامداری بهرسم بینالنهرینیها و حالا، ایرانیها. اینک، ایران بود که سری میان سرها درمیآورد. اینک ایران بود و خروج از #ناترازی_تمدنی عصرش.
🔹 ما از دین و آیین دیاکو و فرزندانش خیلی اخبار دقیقی نداریم؛ اما همینقدر میدانیم که او، به ظلم و جور و #استیلا فرمان نراند. همینقدر میتوانیم فرض کنیم حکومتی که به جور و ستم فرمانروایی کند، نمیتواند مرزهای #امپراتوری خود را از دیگر امپراتوریهای باسابقهی روزگار خود، بیشتر بگستراند. همینقدر میتوانیم نتیجه بگیریم آنهایی که با دیاکو متحد شدند، از صمیم قلب دل به #پیمان با او سپردند، نه به ضرب شمشیر؛ نه به زور دشنه؛ نه به افسون شمن و کاهن.
🔸 ما از جزئیات مرگ دیاکو هم چندان باخبر نیستیم؛ اما همینمقدار خبر به ما رسیده است حکومتی که او بنیان گذاشت، توسط فرزندان و نوادگانش به اندازهای وسعت پیدا کرد که در یکسو به رود #سند رسید و در سوی دیگر به #دریای_سیاه. در بالادست همسایه #دریای_قزوین شد و همنشین #سیمرغ #قاف و #قفقاز؛ در پاییندست نیز دوشادوش #خلیج_فارس.
🔹 ما از دیاکو همینقدر میدانیم که نخستین #اتحاد_سیاسی_ارادی را در تاریخ مکتوب بشر رقم زده است. قبایل ماد، حول ویژگیهای شخصیتی و فکری و اعتقادی دیاکو با او متحد شدند؛ پای زور و خودکامگی در میان نبود. در این اتحاد، آنچه اولویت داشت و بهانه بود، نعمات و برکات جغرافیای قزلاوزن نبودند. جغرافیا، آنچه برای #مادها به ارمغان آورده بود، #امتناعات_جغرافیایی خدادادیاش بود و گرانی #تعقیب_و_گریز بهتبع #آمریت_محیط_طبیعی. این نخستین #زمامداری بود که حول ویژگیهای یک حاکم، به طیب خاطر و #طلب و تمنای فرمانبرداران شکل میگرفت. این نخستین #توازن_تمدنی بود که در تاریخ #مدنیت و #سیاست رقم میخورد؛ نخستین تجربهی عینی امکان گذر از #حکومت_جبر و امکان برپایی #زمامداری_اختیار.
🔸 این نخستین لحظهی کشف #اراده_ملی در ایران بود. در قلب این اراده، انسان نشسته بود و رد پایی از آیین نیکان در آن دلربایی میکرد. بهانهی این #تعاون و #وفاق، نه دام بود و نه خوراک. ارادهی بزرگی شکل گرفته بود، علیه رسم پادشاهی ستمگر و #استیلا. این شد که نخستین گذر از #حکومت_زورمدارانه به #فرمانروایی_عادلانه، به دست #ملت ایران در تاریخ مکتوب بشر به ثبت رسید و این افتخار باشکوه بهنام اراده_ایرانی سند خورد.
#روایت_ایران
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid