#سوال_مخاطبین
✅ سوالات شما...
لطفا تجارب شخصی خود را در زمینه سوالات مطرح شده با ما به اشتراک بگذارید👇
🆔@dotakafinist3
🆔@dotakafinist3
#سنگ_کلیه
#سفر_اربعین
#معرفی_پزشک
#پیسی
#وزن_گیری_کودک
#حسادت_بین_فرزندان
#اوتیسم
#بیش_فعالی
#استرس_و_بارداری
#زایمان_زودرس
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#سوال_مخاطبین
✅ پاسخ سوالات شما...
#دیابت_بارداری
#معرفی_پزشک
#شیراز
#سنگ_کیسه_صفرا
#ترک_وسواس
#زایمان_زودرس
#سازش_بین_فرزندان
#سفر_اربعین
#استرس_و_بارداری
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#سوال_مخاطبین
✅ سوالات شما...
لطفا تجارب شخصی خود را در زمینه سوالات مطرح شده با ما به اشتراک بگذارید👇
🆔@dotakafinist3
🆔@dotakafinist3
#چسبندگی_رحم
#معرفی_پزشک
#حسادت_بین_فرزندان
#غذای_کمکی
#ناباروری
#زایمان_طبیعی_بعد_از_سزارین
#رحم_دوشاخ
#کیست_سینه
#ورم_بارداری
#سنگ_کلیه
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#سوال_مخاطبین
✅ پاسخ سوالات شما...
#چسبندگی_رحم
#حسادت_بین_فرزندان
#غذای_کمکی
#رحم_دوشاخ
#ورم_بارداری
#معرفی_پزشک
#یزد
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
✅ سزارین چهارم و پنجم و بیشتر...
#فرزندآوری
#معرفی_پزشک
#سزارین_چهارم_و_پنجم
#زایمان_طبیعی_بعد_از_سزارین
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
✅ معرفی پزشک از مشهد و بیرجند...
#سزارین_چهارم_و_پنجم
#معرفی_پزشک
#مشهد
#بیرجند
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۱۰۱۰
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#سقط_مکرر
#زایمان_طبیعی_بعد_از_سزارین
#معرفی_پزشک
#مشهد
در مورد اون خانمی که گفتن من مشکل سقطم رو پیدا نکردم، خواستم بگم منم همین جور بودم. دو تا بچه داشتم و قبل از هردوشون سقط داشتم و پسر ودخترم رو اولش استراحت و دارو داشتم.
دخترم که یک ساله بود باردار شدم و بخاطر شرایط اقتصادی و نداشتن خونه و بچه کوچیک و بارداری های سختم خیلی ناراحت شدیم شوهرم گفت سقطش کنیم گفتم نه من عمدا این کار رو نمیکنم ولی خیلی گریه و ناشکری میکردم به هیچ کی نمیگفتم و بچه هم شیر میدادم با ویار بسیار زیاد.
هر روز با اون حال خراب و بچه کوچیک دنبال خونه میرفتیم ولی اجاره ها بالا بود البته تونسته بودیم با کلی قسط و وام یه خونه کلنگی کوچولو بگیریم، دادیم رهن واسه کم بود پولمون برای همین مجبور به اجاره خونه بودیم.
در همون حال به خاطر سختی هام خیلی گریه میکردم و همین ناشکری ها کار دستم داد و در ۴ ماهگی درد زایمانم گرفت رفتم بیمارستان پرستارها زیر بغلمو گرفتن و کمکم میکردن، همین که بچه ها رو بغل شوهرم و کنارش دیدن بهم گفتن دخترش هم داشتی پسرش هم داشتی بچه میخواستی چکار؟ گفتم خوب الان که خدا داده و باردارم گفت پس چرا میترسی سقط شه شوهرم گفت ۴ ماهشه بچه ولی دیگه توجهی بهم نمیکردن😔
با کلی اصرار سونو کردن بچه دختر بود همون چیزی منو شوهرم دوست داشتیم ولی اقدام خاصی برام انجام ندادن و متاسفانه سقط شد و من اینو بیشتر از ناشکریهای خودم میدونستم 😭
پسرم ۱۷ ساله و دخترم ۹ ساله شد. و هر دوشون شدیدا درخواست یه نی نی از من داشتن.
از او به بعد یا باردار نمیشدم یا اگر بسختی و کلی دارو هم میشد سقط میشد و دکترها دلیلش رو نمیفهمیدند.
تا اینکه به امام زمان گفتم میخوام براتون یه سرباز بیارم خودتون کمکم کنید تو اعتکاف روحانی گفت اونایی که بچه دار نمیشن حتما حرز امام جواد همراه زن و مرد باشه و نماز استغفار هم بخونن
نماز استغفار رو خودم میخوندم شوهرم حوصله این کارها رو نداشت گفتم خدایا من مسیر پزشکی رو ادامه میدم ولی بهترین راه رو خودت جلوی پام بذار.
رفتم کلینک زنان که پیش دکتر علوی ویزیت بشم، گفتن ایشون خارج هستن فعلا خانم دکتر آیتی هستن. میخواید برای ایشون وقت بذارم منم گفتم این همه دکتر رفتم اینم روش ایشون هم کلی عکس رنگی رحم و سی تی اسکن و آزمایش گفتن من مشکلی پیدا نکردم.
برو پیش دکتر نیره خادم فوق تخصص بارداری های سخته ایشون گفتن احتمالا مشکل خود ایمنی داری، منو به دکتر دیگه ای معرفی کردن و گفتن باید آزمایش بدی و همزمان تحت نظر اون هم باشی که مشخص شد بله مشکل سقط های من خود ایمنی بوده با داروهای دکتر خادم باردار شدم و به خاطر خود ایمنی از ماه اول آمپول های مخصوص ای وی آی جی میزدم که خیلی گرون بود و سخت بیمه میداد و خداروشکر که بیمه بودم و هزینه چندانی نداشت. دیگه هر شب هم آمپول دور نافی می زدم.
نماز استغفار رو تا اواخر بارداری ادامه دادم الحمدالله بعد دوتا سزارین پیش خانم دکتر آیتی پسرم رو در سن ۳۷ سالگی، طبیعی زایمان کردم و خیلی تجربه خوبی بود و چون شب نیمه رمضان نذر امام حسن مجتبی کرده بودمش و به ایشون متوسل شده بودم اسمش رو محمد حسن گذاشتم.
هر لحظه خدا رو برای این هدیه زیبا و شیرین شاکرم انشاالله که بتونم بازهم بچه های سالم و صالح بیارم☺️
در ضمن الانم که ۷ ماهه هست، داریم با هم میریم پیاده روی اربعین انشاالله که از همین کودکی تو مسیر ظهور بودن رو تمرین کنن.
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#سوال_مخاطبین
✅ سوالات شما...
لطفا تجارب شخصی خود را در زمینه سوالات مطرح شده با ما به اشتراک بگذارید👇
🆔@dotakafinist3
🆔@dotakafinist3
#پلاکت_پایین
#انتقال_جنین
#معرفی_پزشک
#دل_درد_نوزاد
#سختیهای_چندفرزندی
#چسبندگی_رحم
#تنبلی_تخمدان
#تحرک_اسپرم
#زایمان_زودرس
#هیدروسفالی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#سوال_مخاطبین
✅ پاسخ سوالات شما...
#پلاکت_پایین
#انتقال_جنین
#معرفی_پزشک
#دل_درد_نوزاد
#سختیهای_چندفرزندی
#چسبندگی_رحم
#تنبلی_تخمدان
#کم_تحرکی_اسپرم
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#سوال_مخاطبین
✅ پاسخ سوالات شما...
#نوزادان_نارس
#انتقال_جنین
#معرفی_پزشک
#ناباروری
#دل_درد_نوزاد
#کم_تحرکی_اسپرم
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۱۰۱۹
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#سختیهای_زندگی
#توکل_و_توسل
#معرفی_پزشک
#قسمت_اول
من اولین فرزند خانواده، متولد ۱۳۷۹ و همسرم متولد ۱۳۷۲ هستن، سال ۱۳۹۶ عقد کردیم. ۱۳۹۹ هم رفتیم خونه مون،ما ساکن مشهد هستیم.
یک سالی حدودا خودمون بچه نمخواستیم بعدش به لطف خدا بعد از ۳و۴ ماه باردار شدم😍 همه چیز خوب بود شکرخدا...
تمام آزمایش ها رو به موقع میرفتم تا رسید به سونو آنومالی، فقط خدا میدونه با چه ذوق و شوقی رفتم رو تخت دارز کشیدم که چشمم به ال سی دی افتاد، دیدم داره دست هایی کوچولو شو باز و بسته میکنه...
دکتر گفت ببین داره میگه مامان خسته نباشی😍 تو همین حس شیرین بودم که دیدم دکتر روی یه نقطه هی دقت میکنه بعدش گفت تاحالا سونو نیومدین؟
گفتم با اینبار، ۵ بار دیگه رفتم. مگه چی شده؟ گفت آروم باش چیزی نیست حالا باید برین سونو ۳ بعدی و...
فردا صبح ساعت۷ به هرکجا که گفته بودن رفتیم، تمام دکترا گفتن باید سقط کنید اونم حالا که ۴ روز از وقت سقط قانونی گذشته، تمام دکتر میگفتن یه کیست خیلی بزرگ داخل کمرش هست که ممکنه بچه قطع نخاع بشه، ممکنه مغزش از کار بیوفته خلاصه هر کس یه چیز میگفت.
تقریبا هرچی دکتر تو مشهد بود رفتم. دکتر هایی مجرب و حرفه ای تا مبتدی ها، تقریبا نظر همه روی سقط بود. منم فقط گریه میکردم. یاد باز و بسته کردن دست هاش میوفتاد.
شوهرمم میگفت همه دکترا میگن سقط کن تو میگی نه، تو میدونی نگه داری بچه فلج یا مشکل مغزی چقد سخته؟ نظرش این بود که سقط کنیم.
دوران کرونا بودیم و جایی همراه قبول نمیکردن، یه سونو بود که برای بار آخر میرفتم و یه اتاق جدا بود و همراه متونست از اونجا ببینه، رفتم داخل و همسرمم از اتاق کنار بچه رو دید.
گفتم تا حالا همچین مواردی بوده؟ گفت تو این چند سال فقط حدودا یک یا دونفر بودن نادره بیماری گفتم اونا چیکار کردن؟گفت یه چیز بهت میگم دخترم، بذار بچه به دنیا بیاد اگه نموند حکمت خدا بوده که برده اگ موند که قسمتش بوده که بمونه ولی اگه الان خودت سقط کنی یه عمر به دلته که ممکنه به دنیا بیاد و خوب بشه.
از اتاق اومدم، بیرون دیدم شوهرم گریه میکنه و میگه عیب نداره بریم حرم اگه معلولم بود من خودم ازش مراقبت میکنم
خلاصه که از اینجا بود که تصمیم گرفتیم دیگه دکتر نریم و فقط نگه داریمش بچه رو، از امام رضا علیه السلام راه چاره ای میخواستم که فقط دلمو گرم کنه. همش میگفتم خدایا من به بچه ای که بهش روح دمیده شده رحم کردم، سقط نکردم تو هم به من رحم کن.
رفتیم مهمونی، یکی از آشناهامون گفت بیا یه دکتر بهت معرفی میکنم برو پیشش، من گفتم تمام دکتر ها یه نظر داشتن من میخوام دیگه دکتر نرم و بچه رو نگه دارم.
اصرار داشت یه نسخه برم پیش این دکتر، شب با همسرم مشورت کردم و نوبت گرفتیم و فرداش رفتیم.
ساعت ۷ صبح رفتیم داخل بیمارستان گفتن خانم دکتر ساعت ۹ میاد، رفتم حرم، ماه رمضان بود. سر از سجده برداشتم دیدم یه دختر کوچولو داره شکلات میخوره، از بس ضعف داشتم خواستم بگم یه کوچولو بهم بده ولی خجالت کشیدم.
سرمو بردم سجده گفتم یا امام رضا اومدم در خونه شما، اگه منو میبینی، اگه صدامو میشنوی، امروز تو حرم یکی یه خوراکی شیرین بهم بده.
از جلوی ضریح بلند شدم، دیدم ساعت نزدیکه ۸، اومدم این طرف تر نشستم. دیدم خانم خادم میگه خانوم پاشو سر راه نشستی، پاشو گلم، چرا اینجور گریه می کنی؟ پا شدم گفت عه باردارم که هستی. گفتم آره، دیدم از جیبش دوتا شکلات در آورد داد، گفت اینجور گریه نکن بچت گناه داره، حس اون لحظمو هیچ وقت تو عمرم فراموش نمیکنم. زار زدم بغل خانومه، گفتم امام رضا صدامو شنیده...
خادمه گفت اره عزیزم امام رضا کریمه، به حرف همه گوش میده مشکلت چیه براش تعریف کردم دیدم میگه مطمئن باش بچت خوب میشه، امام رضا مرده زنده کرده، برو پشتت گرم باشه...
خدا میدونه از انرژی اینکه امام رضا بهم نظر کرده، تمام بارداریم پشتم گرم بود. دلم قرص شده بود از امام رضا بچه مو سالم خواستم و خوشحال رفتم پیش دکتر جدید...
رفتم داخل دیدم با دقت تمام پرونده سونو هارو چک میکنن گفت یه کیست که به دنیا بیاد عمل میکنن خوب میشه تو چرا گریه میکنی و منی که قیافم اینجوری بود😳
گفتم بیشتر از ۳۰تا دکتر گفتم باید بچه سقط بشه، شما میگین اینجوری! گفت چیزی نیست بچه قلب و مغز کلیه مثانه همه چیزش سالمه به خاطر یه کیست مخوایی بکشیش؟! مگه چند تا بچه داری گفتم اولیه...
گفت اصلااا استرس نداشته باش فقط ماهی دوبار بیا سونو اونم بیمارستان دولتی با هزینه یک دهم سونو وآزمایش هایی قبلیت...
خانم دکتر سلمه دادگر الهی هرجا هستن خیر ببینن از جوانی شون، خلاصه آرومم کردن، بهم نوید دادن که بچم خوب میشه.
ادامه 👇
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
✅ برای دسترسی آسان به پاسخ سوالات مخاطبین در کانال "دوتا کافی نیست" از هشتگ های زیر استفاده کنید.👇
#تقویت_سیستم_ایمنی
#زردی_نوزدان
#فاصله_سنی_بین_فرزندان
#بیماری_روحی
#افسردگی_زایمان
#دیابت_بارداری
#دل_درد_نوزاد
#فشار_خون_بالا
#چسبندگی_رحم
#دیسک_کمر
#از_شیر_گرفتن
#قناعت_و_سادهزیستی
#تقویت_سیستم_ایمنی
#افزایش_شیر
#غربالگری
#رفلاکس_و_آلرژی_کودکان
#تکلم_فرزندان
#زایمان_زودرس
#بارداری_شیره_به_شیره
#غذای_کمکی
#دندان_قروچه
#شب_ادراری
#تنبلی_تخمدان
#هماتوم
#خارش_در_بارداری
#دیابت_بارداری
#آبله_مرغان
#گرفتن_از_پستونک
#نحوه_رفتار_با_بچهها
#اسید_معده_در_بارداری
#افزایش_آنزیمهای_کبدی
#زایمان_طبیعی_بعد_از_سزارین
#بارداری_بعداز_35_سالگی
#رفلاکس
#تولد_فرزندان_جدید
#معرفی_پزشک
#وسواس
#سازش_بین_فرزندان
#ویار_بارداری
#بواسیر
#از_پوشک_گرفتن
#روماتیسم
#کم_تحرکی_اسپرم
#وزن_گیری_جنین
#بارداری_و_روزه
#شیردهی_و_روزه
#شقاق_سینه
#ورم_بارداری
#رحم_دوشاخ
#نوزادان_نارس
#انتقال_جنین
#پلاکت_پایین
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#سوال_مخاطبین
✅ سوالات شما...
لطفا تجارب شخصی خود را در زمینه سوالات مطرح شده با ما به اشتراک بگذارید👇
🆔@dotakafinist3
🆔@dotakafinist3
#ذخیره_بندناف
#معرفی_پزشک
#بارداری_شیره_به_شیره
#کلستاز_بارداری
#بیماری_روحی
#توده_در_سینه
#مدیربت_اقتصادی
#چندقلوزایی
#تحصیل
#زایمان_فیزیولوژیک
#بارداری_بعداز_35_سالگی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#سوال_مخاطبین
✅ سوالات شما...
لطفا تجارب شخصی خود را در زمینه سوالات مطرح شده با ما به اشتراک بگذارید👇
🆔@dotakafinist3
🆔@dotakafinist3
#فشار_خون_بالا
#معرفی_پزشک
#قانون_پاس_شیر
#صرع
#اندمتریوز
#روایت_روزمرگی
#بازی_و_جنسیت
#وسایل_ضروری_سیسمونی
#سقط_مکرر
#ناباروری
#نسخه_معنوی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۱۰۳۵
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#ازدواج_آسان
#توکل_و_توسل
#زایمان_طبیعی_بعد_از_سزارین
#معرفی_پزشک
#قسمت_اول
متولد ۸۰ هستم و تو خانواده کم جمعیت بزرگ شدم. پدر و مادر و خواهر دوقلو خودم که ۱۵ دقیقه ازم بزرگتره.
تو سن ۱۹ سالگی که تازه وارد حوزه شده بودم همسرجان اومدند خواستگاری و ما نیمه شعبان سال ۱۴۰۰ عقد کردیم. با مهریه ۱۴ میلیون و دو تا حلقه نقره.
همسر جان طلبه بودند همچنان مشغول تحصیل، کاری نداشتند. خانواده به شدت مخالف(صرفا به خاطر مهریه کم وگرنه خود آقا پسر رو کامل تایید کرده بودند). همسر قم بودند و ما شهرستان. حدود ۱۵ ساعتی فاصله داشتیم. برای همین اولین تماس برای خواستگاری تا عقد حدود یکسال طول کشید. بماند که چه سختی هایی کشیدیم برای عقد. هر بار استخاره میکردم آیات عجیبی می آمد. یادمه یه بار اولین صفحه سوره مریم اومد.خوب بودن نتیجه استخاره به کنار. مسئله دیگری که بود همسر تو جلسات خواستگاری گفته بودند که به سوره مریم علاقه دارند و دوست دارند حفظ کنند.
متوسل شدم به حضرت معصومه سلام الله علیها و ایشون هم نشونه هایی سر راهم قرار دادند که فهمیدم ایشون همون مرد رویاهامند که میتونم دستشون رو بگیرم تا خود خدا باهاشون همسفر بشم.
خلاصه که پدرم به اصرار بنده راضی به عقد شدند. ۴۵ روز بعد یعنی عید فطر با جهیزیه خیلی مختصر رفتیم زیر یه سقف. با عروسی خیلی ساده. ما اجازه ندادیم خانواده ها دنبال جهاز سنگین و گرون بروند و تا مدت ها بخوان قسط بدن. در حد ضروریات، خیلی از وسایلم مثل فرش و اجاق و ... وسایل قدیمی مادرشوهرم بودند که زیر زمین خونه شون چیده بودند و بعد عروسی رفتیم همون زیر زمین تا الان همون جاییم.
از همون اول عاشق بچه بودم. دو ماه بعد عروسی همسرجان بی بی چک تهیه کردند که دیدیم بله، خانوادمون داره ۳ نفره میشه. البته این خوشحالی دووم نیاورد و ۱۲ هفته رفتم سونو بدم که گفتند جنین ۹ هفته ایست قلبی کرده😭خیلی روزهای سختی بود. ولی با اون حجم ناراحتی هزار بار سجده شکر به جا آوردم و گفتم خدایا خودت صلاحم رو بهتر میدونی.
همسر جان تجربه تلخی در مورد خواهرشون داشتند که دو تا سقط پشت سر هم داشتند و بعدش ۳ سال ناباروری رو تجربه کردند و با کلی نذر و دعا و دکتر بچه دار شدند. برای همین اصرار داشتند حتما خودمون رو از نظر جسمی و روحی بسازیم بعد به فکر بچه باشیم.
فروردین ۱۴۰۱ بود که کلافه شده بودم رفتم حرم به خدا و امام زمان ارواحنا فداه و حضرت معصومه سلام الله علیها گله کردم.گفتم این بود اون شوهری که من رو به سمتش راهنمایی کردید این بود اون پدری کردن برام که ازتون خواستم امام زمان، حالا برای بیشتر شدن نسل شیعه باید التماسش کنم. خدا من رو ببخشه. چه حرف ها که نزدم. وسط حرفهام انگار یکی بهم گفت آفرین همین قدر ایمان داری؟ کی اومدی از خدا خواستی بهت نداده؟! یه بار از خدا بخواه ببین چطور جوابتو میده. چسبیدی به بنده خدا. اصل کاری رو نگاه نمیکنی. خدا بخواد کسی جلودار نیست.
امیدی اومد تو وجودم. همون جا از حضرت معصومه سلام الله علیها خواستم بهم یه بچه بدند و خودشون دوران بارداری مراقبش باشند تا تجربه تلخ قبلی تکرار نشه و اینکه بعد به دنیا اومدنش هم تربیتش رو خودشون برعهده بگیرند.
هفته بعد در کمال ناباوری بی بی چکم مثبت شد.من 😍 همسر😶😮🤔
خلاصه که بعد کلی آزمایش و سونو همسرجان پذیرفتند که باردارم. دوران خوبی بود. خبری از ویار و مشکلات بارداری نبود. ۴ ماهه بودم که مادرهمسر که درگیر سرطان بودند رو از دست دادیم.(برای شادی روحشون صلوات) بقیه دوران خوب بود.
تا اینکه سحر ۱۶ آذر یهو کیسه آبم پاره شد و من راهی بیمارستان شدم.گفتند ضربان قلب بچه خوب نیست باید سزارین بشی. مایی که اصلا به سزارین فکر نمیکردیم و خودمون برای زایمان طبیعی اونم دو هفته دیگه آماده کرده بودیم😵💫🤕اینجوری شدیم. دخترم که به دنیا اومد تازه فهمیدم اشک شوق یعنی چی.🥲 خیلی حس نابی بود. حس ناب مادرشدن. ان شاءالله همه تجربه کنند.
تنها مسئله آزار دهنده نوع زایمان بود و البته بدون برنامه بودنش. ولی همون موقع با ناراحتی تمام باز سجده شکر به جا میاوردم و میگفتم صلاحم رو خدا بهتر میدونه.
ادامه 👇
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۱۰۳۵
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#ازدواج_آسان
#توکل_و_توسل
#رزاقیت_خداوند
#زایمان_طبیعی_بعد_از_سزارین
#معرفی_پزشک
#قسمت_دوم
دخترم خیلی آروم بود. اصلا اذیت نشدم. پا قدم خوبی هم داشت کلی برکت آورد. ماشین خریدیم، همسر آزمون استخدامی آموزش و پرورش قبول شدند و برای اولین بار پدرجان رو بردیم پابوس امام رضا علیه السلام. آرامش زندگیم ۸۰ درصد زیاد شد.
دخترم ۱۱ ماهه بود که دوره ام عقب افتاد. بی بی چک زدم.بله، مثبته. این بار شرایط بارداری یه مقدار متفاوت بود. حالت تهوع و ویار بد بارداری خیلی اذیتم کرد. افت فشارخون مکرر. از طرفی دوست داشتم تاجایی که میشه به دخترم شیر بدم و همین بدنم رو ضعیف کرد. از همون اول دنبال ویبک بودم. یهویی و خیلی اتفاقی با مرکز مامایی فاطمه الزهرا با مدیریت خانم قنبری در قم آشنا شدم. من اسمشون رو میذارم فرشته. خانم بسیار مومن و کاربلد. اعتراف میکنم تمام جلسات رو با ناامیدی میرفتم پیش شون و ایشون رو که میدیدم حالم خوب و پر انرژی میشدم و میومدم خونه. خیر دنیا و آخرت رو ببینند.
نکات ورزشی، تغذیه که میگفتند رو رعایت کردم. ۳۹ هفته و ۳ روز مراجعه کردم، پیش شون و ایشون روش ابداعی مختص مرکز خودشون که نوعی طب فشاری هست رو برام انجام دادند و ساعت ۷ کارشون تموم و من از مطبشون اومدم بیرون و دردام شروع شد.
اول که آقامون قبول نداشتند دردهای زایمانه و میگفتند توهم زدی. مگه میشه با فشار دادند دو تا نقطه تو بدن دردها شروع بشند. ولی ساعت ۲ که دیدند واقعا دردهای زایمانه دیگه تماس گرفتند با ماماهمراهم و راهی بیمارستان شدیم.
ساعت ۵ و ۲۰ دقیقه دخترم کوچولو نازم بغلم بود. الان دوماه بیشتر گذشته از زایمانم. ولی هنوز باورم نمیشه ویبک موفقی رو اونم با فاصله یک سال و نیم انجام دادم.😃
گاهی میگم شاید حکمت اینکه اولی سزارین شد همین بود.که گوش چند نفر بشنوه که چیزی به اسم ویبک وجود داره. چه آشناهای خودمون چه طرف همسر واقعا نمیدونستند میشه بعد سزارین طبیعی زایمان کرد و همچنان سجده شکر به جا میارم که خدا دانا تر هست.
در مورد قناعت برای بچه ها هم بگم برای دختر اولم در حد ضروریات خرید کردیم. چند دست لباس و چند تا اسباب بازی و یه دونه تاب ریلکسی و کالسکه. پتو دور پیچ و حوله ش رو هم پارچه گرفتم خودم دوختم.
برای دختر دومم کل چیزی که تهیه شد فقط یه حوله بود.چون تمام لباس های دختر اولم تا قبل غذاخور شدنش، نو مونده بودند.
لطفا برای عاقبت به خیری خانوادم دعا کنید.
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#ارسالی_مخاطبین
✅ زایمان طبیعی بعد از ۲ بار سزارین...
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#معرفی_پزشک
#زایمان_طبیعی_بعد_از_سزارین
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۱۰۴۶
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#سبک_زندگی_اسلامی
#فرزندآوری
#معرفی_پزشک
#قسمت_دوم
جلسه دوم کل خانوادشونم اومدن و تاریخ عقدوعروسی و مقدار مهریه و لیست وسایل و... رو تعیین کردن بزرگترها و جلسه سوم که هفته بعدش بود ما محرم هم شدیم و بعد یک ماه روز ولادت حضرت زینب سلام الله علیها رسماً و شرعا زن و شوهر شدیم زیر بیرق امام حسین و حضرت زینب.
محل عقدمون یه حسینیه بود که من و چندتا از دوستام، خادم این هیئت بودیم و بخشی از این حسینیه رو مزین کرده بودن به موکتها و فرشهای حرم امام حسین و اسامی اهلبیت و خنچه عقد ما پرچم حضرت زینب بود.
موقع بله گفتن من به جای آهنگ و ترانه صدای اذان پخش کردن و بعد هم مولودی حضرت زینب و اینقدر حال معنوی داشت مراسم عقدم که پرچم گنبد آقا امام حسین وارد سالن شد و تمام مهمانها دراثر اون حال خوش بسیار معنوی منقلب و متحول شده بودن. خودمم پرچم گنبد آقا امام حسین رو به صورت گرفتم و فقط اشک ریختم.
خدا رو شکر شروع زندگیم با نام ویاد اهلبیت بود و بعد از مراسم همه به خونه پدرم رفتن برا شام و تمام و بعد چهارماه به شصت نفر پدر همسرم داخل منزل پدرم ولیمه دادن و ما فرداش به مشهد رفتیم.
تو تمام خریدای جهیزیم سعیم بر خرید اجناس ایرانی بود. که خیلی با مادرم و دیگران چالش ها داشتیم اما با حفظ و رعایت حرمت بزرگترها. خیلی از تشریفات بی خود و نالازم رو حذف کردیم. سرویس طلا خریدیم که بعدها برای خرید ماشین به همسرم دادمشون .
زندگیمون شروع شد. یک سال گذشت و دیدیم خوشی و خوشبختی هست با تمام اتفاقات و چالشهایی که از زمان نامزدیمون وجود داشت به خاطر متفاوت بودن سبک زندگیمون ولی دست به دست هم دادیم کنار هم موندیم و این چالشها به اتمام رسید و دیدیم که انگار چیزی کمه تو زندگیمون، همه بهمون یادآور میشدن که پس کی بچهدار میشید، خسته نشدید این همه تنهایی کشیدید؟
حالا سوای حرف مردم از اینکه حالا سنم بیست و چهار سال گذشته و نکنه بچه دار نشم و نکنه ها و دلشوره های بسیاری که شبها تا نصف شب مغزمو به کار میگرفتن خواب از چشمم رخت برمیبست بالاخره برای بچه دار شدن سپردیم به خدا توکل کردیم و ترس رو کنار گذاشتیم و تمام آداب اسلامی رو رعایت کردیم.
بعد از دوماه بعد از دهه اول محرم تست بارداریم مثبت شد. من حالا وارد یه چالش جدید شده بودم چهار دفعه دکتر عوض کردم تا اینکه وقتی چهار ماهه باردار بودم آزمایش چکاب کامل دادم با دستور دکتر و معلوم شد که دیابت بارداری دارم.
وقتی پیش یه دکتر دیگه رفتم گفتن اگه کنترل نشه منجر به خطر مرده زایی جنین و نارس به دنیا اومدن و درشتی بیش از حد جنین و خفگی و...میشه، باید خودت بستری بشی تحت کنترل باشی و...
برام انسولین تجویز کردن من تمام وجودم رو ترس گرفته بود و از درون فروریخته بودم. با دستگاه قند خون مدام قندمو کنترل میکردم تو سه وعده، قرص میخوردم تا اینکه از یکی از کانال ها یا اینترنت با خانم دکتر موید محسنی آشنا شدم، رفتم پیششون و چقدر بامهر ومحبت و آرامش کل دوران بارداری مو تحت نظرشون سپری کردم ولی وقتی که میرفتم سونو گرافی هربار از شب قبلش اشک چشمم جاری بود که فردا نوبت سونو دارم.
مسئول بداخلاقش حالا جای اینکه با خوش رفتاری وجود بچمو نشونم بده میخواد یه عیب بیخود رو بچم بگذاره یه بار سر غربالگری که دوست نداشتم خودم بیخود درگیر استرس های نابه جا کنم، یه بار سر کم تحرکی بچم. خب بچه من همیشه نصف شبا جنب و جوش داشت و بعد ساعت ده دوازده صبح ساعت نه صبح خواب بوده حرکت نکرده برام سونو آن است تی نوشتن و رفتم مطب دکترم و دکترم وقتی سونو رو دید گفت این بچه که درحال جنب وجوشه کی گفته بی تحرکی! برو دخترم، نگران نباش برو استراحت کن تا موعد زایمان و من خیالم راحت شد.
خوش و خرم اومدم خونه کارهای آخر خونه تکونی رو انجام دادم روز اول فروردین دم سال تحویل پسرک شیطونم عجله داشت واسه اومدن تو بغل مامانش هم کیسه آبشو زده بود پاره کرده بود و هم کار خرابی (مکونیوم) دفع کرده بود، من سزارین اورژانسی شدم.
اذیت شدنم فقط تا بیست روز بود بعد هشت روز بعد زایمانم که دیگه مادرم رفت خودم کارامو میکردم و همسرم و خانواده همسرم خیلی کمک حالم بودن مثلاً من تا همین پنج ماهگیش می ترسیدم حمومش ببرم یا مادرشوهرم حمومش میبرد بچه رو یا شوهرم، بعد با ترسم غلبه کردم الان دیگه خودم میبرمش حمام .و الان پسر کوچولوی من تازه شش ماهگیش تموم شده.
امیدوارم خدا به همه عزیزانی که منتظرن تا وجود فرشته کوچولوی خدا خونه شون نورانی کنه یه جین ازاین فرشته ها بهشون کادو بده.الهی آمین
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#سوال_مخاطبین
✅ پاسخ سوالات...
#افسردگی_زایمان
#معرفی_پزشک
#قم
#وزن_کم_جنین
#عمل_چشم
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
من از همون اول که پسرم رو بخاطر بریچ بودنش سزارین شدم، از دکترم خواستم یه جوری عملم کنه که بتونم زایمان بعدی رو طبیعی داشته باشم.
دکترم خانم سکینه سادات لطیفی توی قم بود. بعد از زایمان، گفتن میتونی دو سال دیگه طبیعی زایمان کنی.😍
منم خوشحال و خندون، وقتی پسرم یه ساله شد، تصمیم گرفتم برای بارداری بعدی و به لطف خدا وقتی پسرم یکسال و دو ماهه بود، باردار شدم.
بعد از نه ماه، از لحظه اول که درد زایمانم شروع شد، رفتم بیمارستان و ریسک نکردم. چون دکترم تأکید داشت که دردهامو بیمارستان بکشم و تحت مراقبت باشم.
بعد از حدود پنج ساعت درد شدید🙈😖 دختر قشنگم با زایمان طبیعی و بدون هیچ گونه آمپول فشار یا داروی بیحسی، به دنیا اومد.😍
دکترم میگفت من جزء معدود افرادی بودم که با فاصله کمتر از دو سال از سزارین قبلی، زایمان طبیعی داشتم. چون پسرم یک سال و یازده ماهش بود که دخترم دنیا اومد😍
مامانهایی که سزارین داشتند، اصلاً ناراحت نباشن و تجربه زیبای زایمان طبیعی رو از دست ندن. فقط حتماً حتماً از اولش تحت نظر دکتر خوب و متدین باشن. من خانم لطیفی رو از هر نظر تأیید میکنم. خدا حفظش کنه ❤️
انشاءالله همه کسانی که دلشون بچه میخواد، خیلی زود دامنشون سبز بشه😍
#فرزندآوری
#زایمان_طبیعی_بعد_از_سزارین
#معرفی_پزشک
#قم
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
✅ معرفی پزشک برای زایمان طبیعی بعد از سزارین در تهران
#زایمان_طبیعی_بعد_از_سزارین
#معرفی_پزشک
#تهران
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#سوال_مخاطبین
✅ پاسخ سوالات شما...
#معرفی_پزشک
#همدان
#تهران
#ناباروری
#زایمان_طبیعی_بعد_از_سزارین
#اضطراب_و_بارداری
#نوزاد_آرام
#دیسک_کمر
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
✅ پاسخ سوالات شما...
#معرفی_پزشک
#ناباروری
#رحم_نازک
#شب_ادراری
#اصفهان
#قم
#تهران
#بابل
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
✅ پاسخ سوالات شما...
#شب_ادراری
#معرفی_پزشک
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
من امروز که داشتم تجربه ۱۰۶۰ رو میخوندم، اولش فک کردم تجربه من هست که داخل کانال قرار دادن تا بیشتر خوندم دیدم نه ...
آخه این خانوم دقیقا همسن منه و مثل و من و تو همون سال با پسرخاله ش ازدواج کرده😅
یکم بیشتر که خوندم اشک توی چشمام اومد، تمام اون لحظه های که به دخترک کوچولوی من تو مطب ها میگفتن بیمار تشنجی، اومد جلوی چشمم...
وقتی بهم گفتن باید نوار ۲۴ ساعته بگیری و هزینه ش رو بهم گفتن، تنها چیز با ارزشی که همراهم بود، انگشتر نامزدیم بود
تمام خاطرات تلخی که فقط این خانوم میفهمه چی میگم. وقتی بچه ۱۶ماهه مو بردن تو دستگاه ام آر ای رو فقط این خانوم میفهمه.
به این خانم میگم توسل کن به ائمه و بسپار به خودشون از حضرت زهرا بخواه مادری کنه برا دخترت، من وقتی کاملا از تمام دنیا بریده و نا امید بودم، وقتی دخترم ساعت های طولانی با اون داروهای تشنج خواب بود و بهترین فوق تخصص مغز و اعصاب تهران بهم گفته بود دخترت مشکل داره، تو روز عزیزی که متعلق به حضرت علی اصغر بود،به ایشون توسل کردم.
تو مراسم شیرخوارگان خیلی حالم بد بود و باگریه به خادم مراسم گفتم به مداح بگید برای دخترم دعا کنن، دو روز بعد باید میبردم تهران برای چکاب خوشبختانه موفق نشدم از دکتر خودش نوبت بگیرم و ناچار شماره مطب یکی از دکترایی که تو کمیسیون پزشکی دخترم اسمش نوشته شده بود رو از گوگل پیدا کردم و نوبت گرفتم.
به جرأت میگم ایشون دست حضرت علی اصغر بود روی زمین برای ما، به جرأت میگم معجزه ائمه رو تو زندگیم دیدم جوری که فقط اشک شوق می ریختم در کمال ناباوری و بعد دو سال مصرف داروی تشنج.
دکتر فرزاد احمدآبادی که دست خدا همیشه همراهش باشه انشالله، به من گفت بچه شما اصلا مشکل مغزی نداره، این مشکل گوارشی هست که بهش حمله ریسه گفته میشه و داروی اونو برامون تجویز کرد. دخترم بعد ۶ماه کاملا خوب شد و بعد یک سال به طور کامل داروی تشنج و مراقبت هاش برای همیشه تموم شد و الان یک سال و نیمه دیگه دکتر نبردم به لطف خدا.
راستی تمام این مراحل رو من تو اوج کرونا سپری کردم که سختیش رو دو برابر میکرد😭😭😭😭 ولی وقتی خدا بخواد میشه...
به این خواهر عزیزم که اینقدر شبیه منه میگم اول توسل کن و بعد هم اگه شرایطش رو داری یه سر برو پیش این دکتر که گفتم واقعا بسیار بسیار پزشک باتجربه و شریفی هستن تنها کسی بود که وقتی تو مطبش بودم، به جای استرس آرامش بهم میداد. به قدری با حوصله و احترام با بیمار رفتار میکنن که تا عمر دارم مدیون و دعاگوی این عزیز هستم.
انشالله هیچ مادری تو دنیا با بیماری بچه ش امتحان نشه 🤲🤲
#فرزندآوری
#سختیهای_زندگی
#توکل_و_توسل
#معرفی_پزشک
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075