#کفایة_الأصول
#آخوند_خراسانى
#حاشیة_المشكيني
#میرزاابوالحسن_مشکینی
#المُقدَّمة
📔 ۲- قوله (کفایه/ج۱/ص۲۱): هو نفس موضوعات مسائله... .
✅ مرحوم #میرزاابوالحسن_مشکینی این بخش از کلام #آخوند_خراسانى را اعتراض بر سخن برخی عالمان منطقی میداند که معتقدند #موضوع_علم گاه با موضوعِ برخی مسائلِ علم مُغایرت دارد.
ایشان دو وجه برای عدمِ مُغایرت بیان میکند:
🔵🔸️ ۱- وجه اول:
بیشکّ محمولِ مسالهی علم باید #عَرَض_ذاتیِ موضوع باشد. حال، اگر موضوعِ مساله با موضوع وَحدانیِ علم مُغایرت داشته باشد و مصداق آن محسوب نشود بحث از آن موضوع و ثبوت یا عدم ثبوتِ آن محمول برای آن، بحث از #عَرَض_ذاتیِ موضوعِ علم محسوب نمیشود، و با تعریفِ خودِ آنان از #موضوع_علم مخالف میشود.
🔸️ یعنی آنان #موضوع_علم را "ما یُبحث فیه عن عوارضه الذاتیة" میدانند؛ حال باید از آنان پرسید: این چه موضوعی است که برخی مسائل آن علم، بحث از عوارضِ ذاتیِ آن موضوع محسوب نمیشود؟! در حالی که شما موضوع را این چنین تعریف میکنید.
🔵🔸️ ۲- وجه دوم:
بیشکّ #غرض و هدف از هر علم و مسائل آن بیش از یک چیز نمیتواند باشد؛ یعنی #غرض همیشه وَحْدانی است (مانند استنباط برای اصول).
🔸️ و در این نکته فرقی نمیکند که وحدتِ علم و تمایز علوم را نیز به خاطرِ وحدتِ غرض بدانیم، یا آن را نتیجهی وحدتِ موضوع بدانیم.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کفایة_الأصول
#آخوند_خراسانى
#حاشیة_المشكيني
#میرزاابوالحسن_مشکینی
#المُقدَّمة
📔 ۲- قوله (کفایه/ج۱/ص۲۱): هو نفس موضوعات مسائله... .
ادامه حاشیهی ۲:
✅ مرحوم #میرزاابوالحسن_مشکینی در ادامهی سخنِ خود در توضیح وجه دوم میفرماید:
🔶️ وحدتِ #غرض، یا از وحدتِ محمولاتِ مسائل علم نشات میگیرد و یا از وحدتِ موضوعاتِ مسائل؛ دلیل این سخن نیز قاعدهی فلسفیای است که استناد واحد به کثیر را مستحیل میداند، به این توجیه که "الواحدُ لا یصدر منه إلا الواحد"، و #آخوند_خراسانى نیز معتقد به این قاعدهی فلسفی است؛ بنا بر این، باید یک عنوان جامعی در میان باشد که آن جامعِ وَحْدانی علّتِ حاصلشدنِ آن غرضِ وَحْدانی باشد.
🔸️ حال، اگر آن جامعِ وَحْدانی (ايجادکنندهی غرض)، جامعِ موضوعاتِ مسائل علم باشد که این یعنی عدمِ مغایرتِ #موضوع_علم با موضوعاتِ مسائل.
🔷️ و اما اگر آن جامعِ وَحْدانی (ایجادکنندهی غرض)، جامعِ محمولاتِ مسائل علم باشد نیز عدم مغایرتِ #موضوع_علم با موضوعاتِ مسائل اثبات میشود، زیرا محمول -در هر حال- از عوارضِ موضوعِ خود است، و اگر محمولِ کلّیِ علم (جامع بین محمولات) متّحد با محمولاتِ تک تکِ مسائلِ علم باشد #موضوع_علم نیز باید جامعِ وَحْدانیای باشد که موضوعاتِ مسائل مصادیق و افرادِ آن محسوب شود، زیرا -بنا بر قاعدهی فلسفی مذکور- غرضِ وَحْدانی جز از یک مؤثِّر پدید نمیآید، و اين مؤثِّر وَحْدانى -بنا بر این صورت- همان موضوع کلّی و محمول کلّیای است که بر موضوعات و محمولاتِ مسائلِ علم صدق میکنند. در این صورت نیز #موضوع_علم باید یک عنوان وَحْدانی میشود.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کفایة_الأصول
#آخوند_خراسانى
#حاشیة_المشكيني
#میرزاابوالحسن_مشکینی
#المُقدَّمة
📔 ۲- قوله (کفایه/ج۱/ص۲۱): هو نفس موضوعات مسائله... .
ادامه حاشیهی ۲:
✅ #میرزاابوالحسن_مشکینی در ادامهی دو برهانِ بیانشده در مورد عدمِ مغایرت #موضوع_علم با ریزموضوعاتِ مسائل موارد نقضی را از علم #طبّ، علم #منطق و علم #نحو مطرح کرده و پاسخ میدهد.
🔹️ اما علم #طبّ موضوعش را "بدن انسان" دانستهاند، در حالی که مسائل آن، اجزاء و اعضای بدن است، نه خودِ بدن.
اشکال اینجاست که نسبت بین #موضوع_علم و موضوعاتِ مسائل، نسبت جزئی و کلّی یا فرد و کلّی طبیعی است، در حالی که نسبت بین بدن و اعضای بدن، جزء و كلّ است.
🔹️ اما علم #منطق موضوعش #معقولات_ثانیه (صورتهای عقلی و ذهنی) است که هیچ مصداقی در عالَم خارج ندارند، مانند نوع و جنس.
اشکال اینجاست که موضوعات مسائل باید مصداقِ #موضوع_علم باشد، در حالی که معقولات ثانیه مصداق ندارند.
🔹️ اما علم #نحو چون موضوع آن را "کلمه و کلام" دانستهاند در حالی که موضوعات مسائل آن یا مصداق کلمهاند یا کلام.
اشکال اینجاست که موضوعاتِ مسائلِ نحو بر هر دو صدق نمیکنند، بلکه یا کلاماند یا کلمه.
🔷️🔸️ #میرزاابوالحسن_مشکینی در ادامه در پاسخ به هر کدام از این سه میفرماید:
🔸️ موضوع #طبّ "بدن" نیست، بلکه برهاناً و عقلاً باید یک جامع وَحْدانى باشد، حتی اگر ما نتوانیم آن را تصوّر کنیم، که ظاهراً آن جامع "عضو" است.
🔸️ موضوع #منطق نیز مصداق خارجیاش همان اُمور ذهنی است، زیرا #معقولات_ثانیه نیز در ذهن -که در نفس الأمر، خارج محسوب میشود- وجود دارد.
🔸️ موضوع #نحو نیز برهاناً و ضرورتاً باید جامعِ بین کلمه و کلام باشد، نه هر دو.
📌 آن چنان که روشن است #میرزاابوالحسن_مشکینی بسیار اصرار دارد که بر اساس دو برهانی که اقامه کرد #موضوع_علم ضرورتاً باید یک جامعِ وَحْدانى باشد.
✴️@fegh_osoul_rafiee
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
🎙 #تدریس_فشرده_حلقَتَیْن 🔸️#الحلقة_الثالثة 🔹️#الحلقة_الثانية #جلسه_اول_حلقتین #تعريف #موضوع #فائده
✅ دوستانی که قصد رسیدن به مرحلهی #اجتهاد را ندارید نیّت جدّی کنید حتماً و بدون سُستی #حلقات_ثلاث مرحوم #شهید_صدر و #کفایة_الأصول مرحوم #آخوند_خراسانى را با دقّت درس بگیرید و بنویسید و زیر و رو کنید؛ بیش از این نیازی نخواهید داشت.
⚠️این اندازه از #اصول برای طلبه -در هر مجال و در هر عرصهای- #لازم و #ضروری است.
#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقق_میرزای_نائینی
✅ #محقق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۴/ص۳۳۴) در بیان ادلّهی نظریهی خود در بحث #استصحاب -یعنی اعتبارِ #استصحاب در خصوصِ #شکّ_در_رافع- که همان نظریهی #شیخ_انصاری است، میفرماید:
🔷️🔸️ ۳- دلیل سوم: اَخبار (#صحیحه_اوّل_زراره)
📌 دلیلِ عمدهی استصحاب #اخبار است.
📌 مضمرهبودنِ این صحیحه خدشهای به اعتبارِ سند وارد نمیکند، زیرا زراره جز از امام (علیه السلام) نقل حدیث نمیکند.
🔸️ ایشان نقطهی تمرکزِ استدلال بر این صحیحه را جنسبودنِ "ال" در کلمهی "الیقین" دانسته، و میفرماید: استدلال به این صحیحه برای اثبات #استصحاب مطلقاً (یعنی در تمام ابواب و در تمام شبهات بدویه) متمرکز بر این نقطه است که بتوانیم اثبات کنیم "ال" در "الیقین" به معنای جنس است تا اطلاق مذکور از این صحیحه قابل برداشت باشد.
🔹️ ایشان در ادامه میآورد: مراد امام (علیه السلام) در فقرهی "فإنه على يقينٍ من وضوءه" خصوصِ "یقین به وضو" نیست؛ یعنی "وضو" هیچ دخالتی در قاعده کلی (عدم نقض یقین به شکّ) نداشته، و تنها، موردِ سوالِ زراره است؛ پس باید خصوصیتِ وضو را -که در این فقره در متن کلام امام (علیه السلام) ذکر شده است- الغا کرد.
🔸️ روشن است که "ال" در "الیقین" اگر به معنای عهد باشد #استصحاب در آن اطلاق و دایرهای که مورد نظر ماست از این صحیحه قابل استفاده نخواهد بود.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقق_میرزای_نائینی
✅ #محقق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۴/ص۳۳۶) در ادامهی توضیح استدلال به #صحیحه_اوّل_زراره میآورد: با توضیحاتی که بیان شد روشن میشود استدلال به #صحیحه_اول_زراره متوقّف بر تعیینِ جزاء (جوابِ شرط در صحیحه) نیست؛ از این رو، نیازی نیست مانند #شیخ_انصاری در #رسائل (ج۳/ص۵۶ و ۵۷) وجوهی برای جوابِ شرط ذکر کنیم، آن گونه که ایشان خود را به سختی انداخته است؛ یعنی جوابِ شرط هر چه که باشد استدلال به #صحیحه_اول_زراره تنها و تنها منوط به آن است که مراد از "الیقین" جنس (مطلقِ یقین) باشد.
🔸️ اما در هر حال، هیچ اشکالی ندارد که جوابِ شرط را خودِ فقرهی "فإنه على يقينٍ من وضوئه" -که یک جملهی خبریه است- بدانیم و آن را تاویل به جملهی انشائیه کنیم؛ بر این اساس، معنای این فقره میشود: "واجب است آن شخص از لحاظ عملی بنای خود را بر همان یقینِ به وضوئش بگذارد".
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
مفسِّر گرانقدر آیت الله جوادی آملی (دام ظله) در مورد اهمّیّتِ تبلیغِ عالِمان میفرمایند:
"اگر خداي ناكرده شماها [منبر] نرفتيد شاگردانتان میروند؛ آنها نرفتند مدّاحان میروند؛ آن وقت وضعِ اينجا مثل پاكستان میشود. در پاكستان ذاكرها هستند كه رهبریِ فكر مردم را به عهده دارند، نه عُلمايشان.
اگر شما میبينيد [در] ايران عُلما رهبریِ فكریِ مردم را به عهده دارند برای اين بوده كه از اوّل تا آخر، از آخر تا اوّل، بزرگانِ اين سرزمين [بودهاند که] اهلِ منبر بودند."
✴️@fegh_osoul_rafiee
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
✅ دوستانی که قصد رسیدن به مرحلهی #اجتهاد را ندارید نیّت جدّی کنید حتماً و بدون سُستی #حلقات_ثلاث مر
برخی دوستان سوال کردند که این مطلب چگونه است؟!
✅ مقصود این است که اگر کسی که قصد رسیدن به #اجتهاد را ندارد تنها و تنها #حلقات_ثلاث و #کفایة_الأصول را به خوبی و دقّت مطالعه کند کافی است؛ حتی نیازی به درس #خارج_اصول ندارد.
⚠️ البته باید خوب و در یک بازهی زمانی مناسب بخواند...