eitaa logo
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
326 دنبال‌کننده
332 عکس
76 ویدیو
218 فایل
این کانال به منظور بارگذاری صوت تدریس، و مطالب مهم علم "فقه" و "اصول" است.
مشاهده در ایتا
دانلود
📔 ۲- قوله (کفایه/ج۱/ص۲۱): هو نفس موضوعات مسائله... .مرحوم این بخش از کلام را اعتراض بر سخن برخی عالمان منطقی می‌داند که معتقدند گاه با موضوعِ برخی مسائلِ علم مُغایرت دارد. ایشان دو وجه برای عدمِ مُغایرت بیان می‌کند: 🔵🔸️ ۱- وجه اول: بی‌شکّ محمولِ مساله‌ی علم باید موضوع باشد. حال، اگر موضوعِ مساله با موضوع وَحدانیِ علم مُغایرت داشته باشد و مصداق آن محسوب نشود بحث از آن موضوع و ثبوت یا عدم ثبوتِ آن محمول برای آن، بحث از موضوعِ علم محسوب نمی‌شود، و با تعریفِ خودِ آنان از مخالف می‌شود. 🔸️ یعنی آنان را "ما یُبحث فیه عن عوارضه الذاتیة" می‌دانند؛ حال باید از آنان پرسید: این چه موضوعی است که برخی مسائل آن علم، بحث از عوارضِ ذاتیِ آن موضوع محسوب نمی‌شود؟! در حالی که شما موضوع را این چنین تعریف می‌کنید. 🔵🔸️ ۲- وجه دوم: بی‌شکّ و هدف از هر علم و مسائل آن بیش از یک چیز نمی‌تواند باشد؛ یعنی همیشه وَحْدانی است (مانند استنباط برای اصول). 🔸️ و در این نکته فرقی نمی‌کند که وحدتِ علم و تمایز علوم را نیز به خاطرِ وحدتِ غرض بدانیم، یا آن را نتیجه‌ی وحدتِ موضوع بدانیم. ادامه دارد... ✴️@fegh_osoul_rafiee
📔 ۲- قوله (کفایه/ج۱/ص۲۱): هو نفس موضوعات مسائله... . ادامه حاشیه‌ی ۲: ✅ مرحوم در ادامه‌ی سخنِ خود در توضیح وجه دوم می‌فرماید: 🔶️ وحدتِ ، یا از وحدتِ محمولاتِ مسائل علم نشات می‌گیرد و یا از وحدتِ موضوعاتِ مسائل؛ دلیل این‌ سخن نیز قاعده‌ی فلسفی‌ای است که استناد واحد به کثیر را مستحیل می‌داند، به این توجیه که "الواحدُ لا یصدر منه إلا الواحد"، و نیز معتقد به این قاعده‌ی فلسفی است؛ بنا بر این، باید یک عنوان جامعی در میان باشد که آن جامعِ وَحْدانی علّتِ حاصل‌شدنِ آن غرضِ وَحْدانی باشد. 🔸️ حال، اگر آن جامعِ وَحْدانی (ايجادکننده‌ی غرض)، جامعِ موضوعاتِ مسائل علم باشد که این یعنی عدمِ مغایرتِ با موضوعاتِ مسائل. 🔷️ و اما اگر آن جامعِ وَحْدانی (ایجادکننده‌ی غرض)، جامعِ محمولاتِ مسائل علم باشد نیز عدم مغایرتِ با موضوعاتِ مسائل اثبات می‌شود، زیرا محمول -در هر حال- از عوارضِ موضوعِ خود است، و اگر محمولِ کلّیِ علم (جامع بین محمولات) متّحد با محمولاتِ تک تکِ مسائلِ علم باشد نیز باید جامعِ وَحْدانی‌ای باشد که موضوعاتِ مسائل مصادیق و افرادِ آن محسوب شود، زیرا -بنا بر قاعده‌ی فلسفی مذکور- غرضِ وَحْدانی جز از یک مؤثِّر پدید نمی‌آید، و اين مؤثِّر وَحْدانى -بنا بر این صورت- همان موضوع کلّی و محمول کلّی‌ای است که بر موضوعات و محمولاتِ مسائلِ علم صدق می‌کنند. در این صورت نیز باید یک عنوان وَحْدانی می‌شود. ادامه دارد... ✴️@fegh_osoul_rafiee
📔 ۲- قوله (کفایه/ج۱/ص۲۱): هو نفس موضوعات مسائله... . ادامه حاشیه‌ی ۲: در ادامه‌ی دو برهانِ بیان‌شده در مورد عدمِ مغایرت با ریزموضوعاتِ مسائل موارد نقضی را از علم ، علم و علم مطرح کرده و پاسخ می‌دهد. 🔹️ اما علم موضوعش را "بدن انسان" دانسته‌اند، در حالی که مسائل آن، اجزاء و اعضای بدن است، نه خودِ بدن. اشکال اینجاست که نسبت بین و موضوعاتِ مسائل، نسبت جزئی و کلّی یا فرد و کلّی طبیعی است، در حالی که نسبت بین بدن و اعضای بدن، جزء و كلّ است. 🔹️ اما علم موضوعش (صورت‌های عقلی و ذهنی) است که هیچ مصداقی در عالَم خارج ندارند، مانند نوع و جنس. اشکال اینجاست که موضوعات مسائل باید مصداقِ باشد، در حالی که معقولات ثانیه مصداق ندارند. 🔹️ اما علم‌ چون موضوع آن را "کلمه و کلام" دانسته‌اند در حالی که موضوعات مسائل آن یا مصداق کلمه‌اند یا کلام. اشکال اینجاست که موضوعاتِ مسائلِ نحو بر هر دو صدق نمی‌کنند، بلکه یا کلام‌اند یا کلمه. 🔷️🔸️ در ادامه در پاسخ به هر کدام از این سه می‌فرماید: 🔸️ موضوع "بدن" نیست، بلکه برهاناً و عقلاً باید یک‌ جامع وَحْدانى باشد، حتی اگر ما نتوانیم آن را تصوّر کنیم، که ظاهراً آن‌ جامع "عضو" است. 🔸️ موضوع نیز مصداق خارجی‌اش همان اُمور ذهنی است، زیرا نیز در ذهن -که در نفس الأمر، خارج محسوب می‌شود- وجود دارد. 🔸️ موضوع نیز برهاناً و ضرورتاً باید جامعِ بین کلمه و کلام باشد، نه هر دو. 📌 آن چنان که روشن است بسیار اصرار دارد که بر اساس دو برهانی که اقامه کرد ضرورتاً باید یک جامع‌ِ وَحْدانى باشد. ✴️@fegh_osoul_rafiee
⚠️⚠️⚠️ فریبِ سخنانِ آرمان‌گرایانه‌ی دَرُون‌تُهیِ این و آن را نباید خورد؛ بهترین ابواب و کُتُب فقهی برای آموختنِ در ، و از فقه‌های عبادی، و ، ، و از فقه‌های معاملات است...
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
🎙 #تدریس_فشرده_حلقَتَیْن 🔸️#الحلقة_الثالثة 🔹️#الحلقة_الثانية #جلسه_اول_حلقتین #تعريف #موضوع #فائده
دوستانی که قصد رسیدن به مرحله‌ی را ندارید نیّت جدّی کنید حتماً و بدون سُستی مرحوم و مرحوم را با دقّت درس بگیرید و بنویسید و زیر و رو کنید؛ بیش از این نیازی نخواهید داشت. ⚠️این اندازه از برای طلبه -در هر مجال و در هر عرصه‌ای- و است.
در (ج۴/ص۳۳۴) در بیان ادلّه‌ی نظریه‌ی خود در بحث -یعنی اعتبارِ در خصوصِ - که همان نظریه‌ی است، می‌فرماید: 🔷️🔸️ ۳- دلیل سوم: اَخبار () 📌 دلیلِ عمده‌ی استصحاب است. 📌 مضمره‌بودنِ این صحیحه خدشه‌ای به اعتبارِ سند وارد نمی‌کند، زیرا زراره جز از امام (علیه السلام) نقل حدیث نمی‌کند. 🔸️ ایشان نقطه‌ی تمرکزِ استدلال بر این صحیحه را جنس‌بودنِ "ال" در کلمه‌ی "الیقین" دانسته، و می‌فرماید: استدلال به این صحیحه برای اثبات مطلقاً (یعنی در تمام ابواب و در تمام شبهات بدویه) متمرکز بر این نقطه است که بتوانیم اثبات کنیم "ال" در "الیقین" به معنای جنس است تا اطلاق مذکور از این صحیحه قابل برداشت باشد. 🔹️ ایشان در ادامه می‌آورد: مراد امام (علیه السلام) در فقره‌ی "فإنه على يقينٍ من وضوءه" خصوصِ "یقین به وضو" نیست؛ یعنی "وضو" هیچ دخالتی در قاعده کلی (عدم نقض یقین به شکّ) نداشته، و تنها، موردِ سوالِ زراره است؛ پس باید خصوصیتِ وضو را -که در این فقره در متن کلام امام (علیه السلام) ذکر شده است- الغا کرد. 🔸️ روشن است که "ال" در "الیقین" اگر به معنای عهد باشد در آن اطلاق و دایره‌ای که مورد نظر ماست از این صحیحه قابل استفاده نخواهد بود. ادامه دارد... ✴️@fegh_osoul_rafiee
در (ج۴/ص۳۳۶) در ادامه‌ی توضیح استدلال به می‌آورد: با توضیحاتی که بیان شد روشن می‌شود استدلال به متوقّف بر تعیینِ جزاء (جوابِ شرط در صحیحه) نیست؛ از این رو، نیازی نیست مانند در (ج۳/ص۵۶ و ۵۷) وجوهی برای جوابِ شرط ذکر کنیم، آن گونه که ایشان خود را به سختی انداخته است؛ یعنی جوابِ شرط هر چه که باشد استدلال به تنها و تنها منوط به آن است که مراد از "الیقین" جنس (مطلقِ یقین) باشد. 🔸️ اما در هر حال، هیچ اشکالی ندارد که جوابِ شرط را خودِ فقره‌ی "فإنه على يقينٍ من وضوئه" -که یک جمله‌ی خبریه است- بدانیم و آن را تاویل به جمله‌ی انشائیه کنیم؛ بر این اساس، معنای این فقره می‌شود: "واجب است آن شخص از لحاظ عملی بنای خود را بر همان یقینِ به وضوئش بگذارد". ادامه دارد... ✴️@fegh_osoul_rafiee
مفسِّر گرانقدر آیت‌ الله جوادی‌ آملی (دام ظله) در مورد اهمّیّتِ تبلیغِ عالِمان می‌فرمایند: "اگر خداي ناكرده شما‌ها [منبر] نرفتيد شاگردانتان می‌روند؛ آنها نرفتند مدّاحان می‌روند؛ آن وقت وضعِ اينجا مثل پاكستان می‌شود. در پاكستان ذاكرها هستند كه رهبریِ فكر مردم را به عهده دارند، نه عُلمايشان. اگر شما می‌بينيد [در] ايران عُلما رهبریِ فكریِ مردم را به عهده دارند برای اين بوده كه از اوّل تا آخر، از آخر تا اوّل، بزرگانِ اين سرزمين [بوده‌اند که] اهلِ منبر بودند." ✴️@fegh_osoul_rafiee
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
✅ دوستانی که قصد رسیدن به مرحله‌ی #اجتهاد را ندارید نیّت جدّی کنید حتماً و بدون سُستی #حلقات_ثلاث مر
برخی دوستان سوال کردند که این مطلب چگونه است؟! ✅ مقصود این است که اگر کسی که قصد رسیدن به را ندارد تنها و تنها و را به خوبی و دقّت مطالعه کند کافی است؛ حتی نیازی به درس ندارد. ⚠️ البته باید خوب و در یک بازه‌ی زمانی مناسب بخواند...
بی‌شکّ پربرکت‌ترین میوه‌ی عالِمِ مُحقِّقی است که صبح در بر کُرسی بنشیند و شب در بر بالای ...
شرح و تبیین حاشیه ۳ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇