eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
بیانات آیت‌الله سیفی مازندرانی در دیدار با طلاب جامعه الزهرا صفحه ۴ متجاهرین به فسق اولاً اینها متجاهر به فسق هستند و احترامی ندارند، چون کسی که برای خدا احترام قائل نشده، هیچ احترامی ندارد، از نظر ما مشرکین احترام ندارند، مگر اینکه بیایند در ذمه بلاد اسلامی، فلذا اینها احترام ندارند، چون دارند علنی مخالفت میکنند با خدا و حکم الهی و آنهم با لجاجت، خب وظیفه شما میشود در درجه اول، ببینید اگر مردی بیاید و به اینها تذکر بدهد اینها سروصدا بلند میکنند، خب مرد هم خجالت میکشد و خیلی هم اتفاق افتاده، و مرد نمیتواند با اینها مقابله کند، ولی شما باید خودتان را آماده بکنید. لزوم برنامه ریزی و هماهنگی با نیروی انتظامی برای نهی از منکر بی حجابی امروز روزی است که این معرکه و میدان جهاد شماست، اما با نظم و با آن درایتی که رهبری فرمودند، و اینکه باید با همکاری نیروی انتظامی باشد، طبعا اینها نشستن میخواهد، مشورت میخواهد، برنامه ریزی میخواهد، طرح میخواهد. بنشینید، نخبگانتان را بخوانید، بنده به شما میگوییم، این یک واجب فوری است، و تاخیر هم نباید بشود، الآن در بحبوحه قضیه هستیم، امروز اگر تاخیر بشود، خدای ناکرده اینها فتنه ای بپا بکنند، این وزر و وبال شما و همه ما میشود، باید بنشینید باهم و حتما برنامه بنویسید، آن کسانی که از میان شما اهل تجربه هستند، آن بزرگواری که معاون رئیس جمهور است، خانوم خزعلی، از او بخواهید، باهم بنشینید، نخبگان شما، طرح و برنامه بدهید. خب که چه؟ ‌که چطور میتوانید، به چه نحو موثرتری با نیروی انتظامی هماهنگی بکنید، همکاری بکنید، خب مثلا فرض کنید در این قم ده تا اکیپ پنج نفره، زنان مساله دان که خوب بتواند حرف بزند بقول حضرت موسی که گفت: قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی. در روایات داریم که هارون افصح بود از حضرت موسی، وَأَخِی هَٰرُونُ هُوَ أَفۡصَحُ مِنِّی لِسَانٗا روش های موثر برای نهی از منکر از طریق گفتگو و خوش رفتاری بر اساس آیات قرآن بعضی از شماها خوب بیان دارید، مساله هم بلدید، در میان همین شماها از بستگان ما هستند و بودند، به من میگفتند که من هیچ زنی را از بدحجاب و بی حجاب نهی از منکر نکردم، مگر اینکه موثر واقع شده، در کیفیت بیان، خیلی هم دیدم تاثیر کرده و در جا هم تاثیر کرده. این است که قرآن مجید می‌فرماید که ٱدۡفَعۡ بِٱلَّتِی هِیَ أَحۡسَنُ فَإِذَا ٱلَّذِی بَیۡنَکَ وَبَیۡنَهُۥ عَدَٰوَهٞ کَأَنَّهُۥ وَلِیٌّ حَمِیمٞ. این آیه قرآن است دارد به ما خبر می‌دهد، مگر می‌شود خدا خبری بدهد و آن خبر خلاف واقع بشود امکان ندارد. منتهای مراتب ما بلد نیستیم چگونه «ادفع بالتی هی احسن» بکنیم. قرآن می‌گوید ای کسی که داری بحث می‌کنی، مباحثه می‌کنی و نهی از منکر می‌کنی، ارشاد می‌کنی، تبلیغ می‌کنی، خطاب به این‌هاست این آیه، یعنی اگر طرف در مقابل تو برگشت و به تو توهین کرد، تو در مقابل توهینش را به او بر نگردان، و با روی خوش به او مطلبی بگو و احترامی بکن. عین همین موضوع برای رسول خدا اتفاق افتاد. در روایت داریم یکی از اشخاصی که خبب قبول نداشت اصلاً دین رسول خدا را یک مطالبی گفت به رسول خدا، رو در رو، اصحاب رسول خدا هم بودند که از اصحاب دیدند او دارد جسارت می‌کند و توهین می‌کند به رسول خدا، شمشیر کشیدند که گردن او را بزنند، حضرت جلوی آنها را گرفت، در همین حال حضرت رو به زمین با شمشیرش و یا با چوبی که دستش بود می‌زد، که در همین حال وحی نازل شد گ، جبرئیل نازل شد که ای پیامبر این شخص را که می‌بینید به شما توهین می‌کند، صفات خوبی دارد با او مدارا کن، حضرت در آن حال بعد از آنکه وحی نازل شد، سرشان را بالا گرفتند و با گشاده رویی و تبسم به طرف نگاه کرد و آن مرد بهت زده شد، در مقابل این رفتار توهین آمیز، این چهره گشاده و منبسط را وقتی از حضرت دید، بعد حضرت به ایشان فرمود که جبرئیل بر من نازل شد و نسبت به شما به من سفارش کرد، تا مدارا کنم چون مرد کریمی هستی سفره داری، انفاق می‌کنی از مال خود، او برگشت گفت که آیا در مکتب شما و مذهب شما اشخاص کریم انقدر احترام دارند؟! همان جا شهادتین را گفت. @rozaneebefarda
بیانات آیت‌الله سیفی مازندرانی در دیدار با طلاب جامعه الزهرا صفحه ۵ در خود آیه، «ادفع بالتی احسن» یعنی اگر در مقام تبلیغ و بیان و گفتار و بحث و گفتگو دیدید طرف مقابل جسارتی کرد به شما و توهین کرد، شما با او خوش رفتاری کنید و خوشرویی کنید معجزه‌اش را می‌بینید، خداوند این را می‌فرماید: «اذا» «اذایِ» مفاجات است، یعنی ناگهان می‌بینید در همین وسط بحث آن شخصی که با شما از قبل دشمن بود، ببینید یه موقع یک شخصی هست که با انسان همین الان دشمن می‌شود در اثنای بحث که می‌شود طرف پرخاشگری میکند، و این وسط یک کینه‌ای ایجاد می‌شود اما موقعی یک شخصی از قدیم با آدم دشمنی دارد، می‌آید می‌خواهد عقده خالی کند این آیه شریفه لفظ «کان» دارد «فاذن الذی ینک و بینه» جمله اسمیه است «عداوه»، نه اینکه «الذی یخالفک او یعاندک»، این تعبیر را نیاورد، جمله فعلیه نیاورد، فرق بین جمله فعلیه و اسمیه این است که در ادبیات جمله اسمیه دلالت بر ثبوت می‌کند اما جمله فعلیه دلالت بر حدث می‌کند، این در جمله اسمیه آمد. «فَإِذَا ٱلَّذِی بَیۡنَکَ وَبَیۡنَهُۥ عَدَٰوَهٞ کَأَنَّهُۥ وَلِیٌّ حَمِیمٞ » یعنی اونی که بین شما و او عداوت به نحوه ثابت بود و عداوت ثبات داشت نه اینکه همین الان وسط جلسه دشمن تو شد، نه، آنی که از قبل بین تو و بین او عداوت و دشمنی وجود داشت آن هم به واسطه این برخورد تو ناگهان در اثنای کلام در وسط کلام تبدیل می‌شود. «کانه» را چرا گفته؟ یعنی که تو باورت نمی‌شود که «ولی حمیم» شد. کانه یعنی این. ولی خدا که می‌داند «کانه» را بلحاظ مخاطب گفته، یعنی «کانه» یعنی تو می‌گویی: عجب! دیدی حالش برگشته خود انسان تعجب میکند. که چجوری کسی که تا دو دقیقه قبل با تو دشمن بود، الآن برگشت و اظهار ارادت میکند و علاقه میکند،و انسان چون باورش نیست،او مثل اینکه کلا اون حالت قبلی اش رفت،یعنی برای خوده انسان باور نمی شود،«کانه» یعنی همین، این را خدا دارد خبر میدهد، این آیه قران هست، بنابراین یک ضابطه کلی است،ضابطه قراردادی نیست،ضابطه شرعی نیست،حکم نیست،اخبار از تکوینیات است، خدای تعالی دارد خبر از چی میدهد آقا؟ از تکوینیات میدهد،یعنی در خارج اینجور میشود،و چنین اتفاقی می افتد،وعده الهی و تکوینیات یعنی واقعا اتفاق می افتد، پس باید همه ما، باید بدانیم همانطور که فقها گفتند اولین مرتبه از امر به معروف و نهی از منکر بیان است لسانی است و دفع بحث بشود به این کیفیت این قطعاً اثر می‌گذارد. مرحله اجبار در نهی از منکر توسط حکومت، در مرتبه بعد از مرحله زبانی این یک تذکری بود راجع به کیفیت امر به معروف و نهی از منکر، که لازم نیست که خدای ناکرده به اجبار بکشد اگر انسان بتواند به این کیفیت امر به معروف و نهی از منکر کند و طرف را هدایت بکند هزاران هزار بار از ضَرب بهتر است، ولو اینکه آن ضرب هم احیاناً مایه حیات است.امیرالمومنین(ع) به حسنین(ع) سفارش کردند در نهج البلاغه هست «ولا تکونا کالبَهائِم»مثل بهائم نباشید، «التی لا تَتَّعظُ اِلا بِالضَّرب». یعنی به فرزندان خود گفت، یعنی که به همه مومنین گفت با اینکه معصوم بودند حضرات، این از باب به قول فقها «ایاک اعنی و اسمعی یا جاره» در واقع به بقیه مومنین دارد می‌گوید،یعنی می‌شود انسان مسلمان به حدی گستاخ بشود که او مثل حیوانات بشود، که نه اصلاً حرف حق را می‌شود به او فرو کرد و فهماند در مغزش و در جانش، مگر با الزام. این است که اسلام الزام قرار داده و مرتبه سوم امر بمعروف و نهی از منکر ضرب است به اجماع همه فقها ما یعنی از فقهای ما از زمان شیخ مفید و قبل از شیخ مفید که، اقدم الفقها تا الان یک نفر پیدا نشده که مخالف باشد که حاکم اسلامی وظیفه اوست و واجب است بر او که مرتبه سوم امر به معروف و نهی از منکر را اجرا کند. یعنی چی یعنی اگر گفتار تاثیر نکرد،سخن تاثیر نکرد به ضرب و اجبار متوسل بشود.حتی اگر به قتل منجر شود باز بر او واجب است تا این اندازه. یعنی مسئله‌ای است اجماعی، اتفاقی، روایات ما هم دارد. اهمیت احیای معنوی افراد از طریق دعوت و ارشاد بنابر این شما الان می‌خواهید مرحله لسانی را انجام بدهید فرقش را می‌دانید که چیست. آن هم ممکن است «متعظ» بکند ولی اگر با خوشرویی و بیان او متحول شود،شما در او حیات ایجاد کردید،«وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا».او از مرگ معنوی نجات دادید وَمَا یَسْتَوِی الْأَحْیَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ ۚکه ما را از مرگ معنوی احیا کردید. احیای معنوی کردید او را، مومن کردید، این تا فردای قیامت برای شما خیلی مهم است،افتخار می‌کنید.رسول خدا فرمود: قُلۡ مَآ أَسۡـَٔلُکُمۡ عَلَیۡهِ مِنۡ أَجۡرٍ إِلَّا مَن شَآءَ أَن یَتَّخِذَ إِلَىٰ رَبِّهِ سَبِیلٗا ای مردم یعنی خدای تعالی به رسولش امر می‌کند،که تو به مردم،«قل» ای پیامبر بگو من از این رسالتی که دارم این همه زحمت می‌کشم برای رسالت تبلیغ می‌کنم. @rozaneebefarda
بیانات آیت‌الله سیفی مازندرانی در دیدار با طلاب جامعه الزهرا صفحه ۶ قرآن مجید فرمود: مَا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَىٰ این زحمات همه هیچ اجری توقع ندارم، مگر یک چیز، چه چیز؟ یک نفر را احیا بکنم. یک نفر را تربیت بکنم. یک نفر را به اندازه‌ای معرفتش را آگاهیش را ایمانش را بالا ببرم، که او خودش دیگر نیازی به ضرب نداشته باشد، نیازی به زدن نداشته باشد نیازی به اجبار نداشته باشد، نیازی به قهر و الزام نداشته باشد، خودش با دست خودش و با اختیار خودش شَآءَ أَن یَتَّخِذَ إِلَىٰ رَبِّهِ سَبِیلٗا به واسطه تربیت من رسول، معرفت او را بالا بردم آدمش کردم انسان کردم او را که او خودش با عقل و درایت و فکر و اختیار خود راه رب خودش را در پیش گرفته و چقدر ارزش دارد این کار. چقدر مهم است این کار. لزوم برنامه ریزی و هماهنگی با نیروی انتظامی برای نهی از منکر بی حجابی بنابراین شما که با مسئولین انتظامی می‌خواهید طرح و برنامه‌ریزی داشته باشید این را باید اصل قرار دهید یعنی راه‌ها و شگردهایی را که از آن زنانی که موفق بودند در نهی از منکر که تا به حال با هر زن غیر محجبه ای برخورد کردند یعنی گفتاری سخن گفتند او را برگرداندند. موثر بوده، با این اشخاص بنشینید با هم، با اهل تجربه، و برنامه بنویسید و بعد نوبت بگیرید بروید و بگویید ما به فرمان رهبری آمدیم چون ایشان دستور دادند بانوان خودشان باید این قضیه را جمع بکنند، این پیام رهبری را که آقا همین چند روز پیش تاکید کردند،ما می‌خواهیم جمع بکنیم ما اساتید و دانشجویان و طلاب و فضلای جامعه الزهرا و یا غیر جامعه الزهرا طلاب هستیم، عالم هستیم، به مسائل امر به معروف هم آگاه هستیم خوب می‌خواهیم همکاری بکنیم با زنان غیر محجبه که ریشه این فساد هستند و اصل این مسئله پیام اخیر برای مسئله حجاب است و ما هم مامور و موظف هستیم ما مخاطب اصلی رهبری هستیم می‌خواهیم همکاری بکنیم، شما دعوت بکنید، شک نداشته باشید هیچ برو برگرد ندارد قطعاً این‌ها اجابت می‌کنند قطعاً با شما همکاری می‌کنند این‌ها از خدا می‌خواهند و افتخار می‌کنند وظیفه اینهاست امر رهبری به این‌هاست و اگر با مشکلی برخورد کردید در این قضیه ما با تمام وجود در خدمت شما هستیم و نمی‌گذاریم. سفارش برای قیام جمعی و هماهنگ در امر به معروف و نهی از منکر بر اساس آیات قرآن این قیام شما قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَهٍ ۖ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا ۚ مَا بِصَاحِبِکُمْ مِنْ جِنَّهٍ ۚ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِیرٌ لَکُمْ بَیْنَ یَدَیْ عَذَابٍ شَدِیدٍ این یک قیام است به مَثنی باید انجام شود، به فُرادی انجام نمی‌شود قیام امر به معروف مثنی است، مِنْکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ این را «امت» فرموده «تقوموا لله مثنی» اول مَثنی را مقدم کرد بعد اگر نتوانستید هر کسی در حد خودش نهی از منکر بکند این از آن فریضه‌های مثنایی است و جمعی است با هم انجام بدهید انشالله و اقدام بکنید و این را شوخی نگیرید، دین شوخی نیست، دین بازیچه نیست، دین چیزی است که باید تمام هستی و تار و پود وجود خودمان را برایش بدهیم هزاران هزار بار اگر تکه تکه بکنند ما را تمام سلول ما جز دین، ندای دین، چیزی نمی‌گوید. والسلام علیکم و الرحمه الله ▫️مشاهده متن بیانات و سایر مواضع مرتبط با ، در پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله سیفی @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ببینید|| پیوستن دانشگاه ویرمونت _از قدیمی‌ترین دانشگاه‌های آمریکا_ به در حمایت از 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
شیخ مرتضی حائری.mp3
12.24M
خاطرات آیت‌الله شب‌زنده‌دار از مرحوم آیت‌الله شیخ مرتضی حائری به‌مناسبت ارتحال خانم معصومه حائری، صبیه شیخ مرتضی حائری و همسر آیت‌الله شهید سیدمصطفی خمینی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️حکایتی از دلدادگی مثال‌زدنی شیخ مرتضی حائری به حضرت امام رضا علیه‌السلام تقدم رسیدگی به امور مسلمین بر زیارت در سیره شیخ مرتضی حائری روایتی از چگونگی برخورد آیت‌الله شیخ مرتضی حائری با بازگشت آیت‌الله خامنه‌ای به مشهد در هنگام تحصیل 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
حجت الاسلام والمسلمین محمدی عراقی، رئیس دفتر مقام معظم رهبری در قم از مجریان طرح نور فراجا تقدیر کرد. 🔶حاشیه روزنه این اقدام بهنگام و هوشمندانه در روزهای دشوار مجاهدت‌های پلیس، بسیار معنادار و مؤثر است. امیدواریم همه عزیزان امت حزب‌الله، در این شرایط جنگ احزاب حجاب، از هر گونه حاشیه‌ای برحذر باشند و همه با هم ید واحده شوند برای تحقق فرامین حجابیه رهبری. @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 استقبال ویژه خانواده از وحید شمسایی سرمربی تیم ملی فوتسال پس از کسب قهرمانی آسیا درود بر شرافت و غیرت این ورزشکار متعهد معدود مخالف حجاب واقعا مایه ننگ روحانیت‌اند. بروند شرافت را از امثال شمسایی‌ها یاد بگیرند. @rozaneebefarda
مهدی نصیری مایه عبرت! یادداشت ذیل با عنوان "مسیر نصیری و پیچ تاریخی حیرت" در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ در روزنه منتشر شد. https://eitaa.com/rozaneebefarda/4288 این روزها که مهدی نصیری رسما از اردوگاه ضدانقلاب سر درآورده و دنبال وحدت معاندان و مخالفان خارج‌نشین نظام است، خواندن آن یادداشت نسبتا قدیمی خالی از لطف نیست! آن روزها عده‌ای در همین قم تلاش داشتند انحراف نصیری را نبینند و از آن بالاتر، اگر کسی از آینده نصیری احساس نگرانی می‌کرد، تخطئه می‌شد! بیچاره‌ را مدام حلوا حلوا کردند و حرف در دهانش گذاشتند و مدام به حرفهایش ضریب دادند و او هم توهم کرد خیلی مؤثر است! حالا همان ، رندانه گوش خوابانده‌اند و اصلا آن روزها را به روی خودشان نمی‌آورند و در پی تولید نصیری‌های جدید هستند! زمان زیادی نخواهد گذشت که صدای تحرکات مرموزانه امروز هم در خواهد آمد! حتما فردا که نصیری‌های آینده انحراف‌شان علنی شد، بازهم گوش می‌خوابانند و می‌روند سراغ یک بدبخت دیگر که با چهره‌سازی از او مزخرفات شان را القا کنند! امت حزب‌الله اما این روزها برایش است؛ فقط کافیست نصیری و و نصیری‌چی‌ها و نصیری‌های آینده را بشناسد و بشناساند! نصیری را یک خصلت بیش از هر چیزی زمین زد؛ موضع بالا و خودعاقل‌پنداری مطلق و توهم اینکه "من از بچه‌های بالا هستم" و لذا من از همه بیشتر مصالح نظام را می‌فهمم، حتی از آقا! دقیقا یعنی همین! یعنی کسی که بدون مبنا و استدلال و تکیه‌گاه عینی و میدانی قابل اثبات، تنها توهمات خودش را قبول داشته باشد! خود را نماد انقلابی‌گری بداند و نه آنکه در پی فهم ماهیت و چارچوب‌های درست انقلابی‌گری از اهلش باشد! سوپرانقلابی همان وقت که سوپرانقلابی است، سقوط کرده است نه آنکه هنگام سر در آوردن از اردوگاه دشمن سقوط کند! وقتی در عصر غیبت همه را به فقهای امین ارجاع داده‌اند و هنگامی که از نعمت ولایت فقیه برخورداریم، یعنی هر کسی نمی‌تواند و نباید با ، بلکه با ، طی طریق کند! شاخصه مهم و بنیادین ، حرکت در چارچوب‌ها و محکمات فکری بزرگان دین و خصوصا در عصر ما امام و رهبری است. پندارهای پوچ اغیار، مصداق آن بیت حکیمانه است که؛ از هر طرف که رفتم/جز وحشتم(بخوانید: جز حیرتم!) نیفزود! امروز هم با جماعتی از مواجهیم که با و ، از موضع بالا و با تظاهر به اینکه از موضع نظام و از موضع پشت‌پرده‌ها دارند حرف می‌زنند، امت حزب‌الله را تخطئه می‌کنند و در این راه از تندگویی و تندخویی و حذف و لجن‌مال کردن مخالفان شان ابایی ندارند. گرچه به ظاهر خود را اهل گل و لبخند نمایش می‌دهند اما در مواضع‌شان نمایان است! اهالی رسانه‌ای، نصیری‌های آینده‌اند. روزی خواهد رسید که مقابل رهبر شان هم موضع بگیرند. تاریخ انقلاب اسلامی از این طیف آدمهای پرمدعای کم‌مایه، کم به خود ندیده است! زردنوشت‌های گرچه موجب تکدر خاطر مؤمنین و احیانا ایجاد در دل طیفی از مردم و مایه خوشحالی دشمن است، اما در بلندمدت جز بی‌‌آبرویی برای‌شان چیزی نخواهد داشت. شاخصه مهم این جماعت آن است که را تأویل می‌برند و به متشابهات تبدیل می‌کنند و در پی شخصی‌سازی فهم محکمات رهبری هستند! و دو نمونه بارز و عینی برای شناخت نحله نصیری مسلکان است! عاقل را اشاره کافیست. اینها هزار بار از آن معدود حزب‌الهی‌هایی که از روی عدم شناخت مبانی امام و رهبری گاهی موضع یا اقدام خطایی دارند، خطرناک‌تر اند. چرا که حزب‌الهی مخلص که دچار خطای شناختی شده، به محض آنکه حقیقت را متوجه شود اشتباه قبل را جبران می‌کند. اما این جماعت که جز خودشان کسی را قبول ندارند، فقط خدا باید هدایت‌شان کند، چندات کاری از دیگری ساخته‌ نیست! باشد که خداوند همه را عاقبت به خیر کند. @rozaneebefarda
🔹دانشگاه بین‌المللی قم آمادگی خود را برای پذیرش و جذب تمامی استادان و دانشجویان اخراجی دانشگاه‌های آمریکا در وقایع اخیر اعلام ‌می‌کند 🔻دکتر احمدحسین شریفی رییس دانشگاه بین‌المللی قم اعلام کرد که درهای دانشگاه قم، به عنوان یکی از معتبرترین دانشگاه‌های جمهوری اسلامی ایران و جهان اسلام، برروی تمامی اعضای هیات علمی و دانشجویان اخراج شده وقایع اخیر امریکا و حامیان آزادی قدس شریف، باز است. 🔻این اساتید و دانشجویان می‌توانند با هجرت به ایران اسلامی، پایتخت دفاع از مظلومان و ستمدیدگان عالم، تدریس و تحصیل خود را در این دانشگاه ادامه دهند. 🔸روابط عمومی دانشگاه قم @university_of_qom
روزنه
🔹دانشگاه بین‌المللی قم آمادگی خود را برای پذیرش و جذب تمامی استادان و دانشجویان اخراجی دانشگاه‌های
آفرین بر استاد احمدحسین شریفی عزیز یک اقدام انقلابی راهبردی و بهنگام @rozaneebefarda
بیانیه حمایت مالی علامه طباطبایی و از مردم مظلوم فلسطین @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️در بخشی از اعلامیه چنین آمده است: 🔹ای خواننده غیور اگر از خواندن این سطور متأثر گشته ای و به عنوان یک انسان مسلمان و یا لااقل به عنوان یک انسان می خواهی به زجر کشیدگان فلسطین کمکی بنمائی می توانی مبلغی هر چند هم ناچیز باشد به یکی از سه حساب زیر بریزی و در راه نجات فلسطین عزیز قدمی برداری. ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
متن کامل نامه شهید مطهری به امام پیرامون دکتر شریعتی [صفحه ۱ از ۴] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم السلام على مولينا اميرالمؤمنين و امام المتقين و قائد الغرّالمحجّلين و السلام عليكم و رحمة‏اللّه‏ و بركاته. استاد و مقتداى بزرگوارم، حوادث ناگوار پى‏درپى براى اسلام از يك طرف و روشن‏بينى‏ها و اقدامات مثبت و منفى به موقع و صحيح آن استاد بزرگوار از طرف ديگر، موجب شده كه روز به روز جدى‏تر و با خلوص و صميميت بيشتر آرزو كنم و از خداوند متعال مسألت نمايم كه وجود مبارك آن رهبر عظيم‏الشأن را براى همه مسلمانان مستدام بدارد. اللهم آمين. خدا را گواه مى‏گيرم كه كمتر اتفاق مى‏افتد كه در حال يا مقام و موقف دعايى اين وظيفه را فراموش كنم و اميدوارم كه مشمول دعوات خيريه شما بوده باشم. در حدود دو ماه پيش از اروپا عريضه‏اى تقديم داشتم و مايلم بدانم رسيده يا خير. در اينجا جريان‏هاى پيچيده و گمراه كننده‏اى وجود دارد كه توجه و آگاهى حضرتعالى ضرورت دارد. اول اينكه شايد به قدر كافى مستحضر باشيد كه نفوذ افكار ماركسيستى تا برخى محافل مذهبى و در ميان بعضى از دوستانى كه انتظار نمى‏رفت، پيشروى كرده، لااقل در حدى كه با هرگونه موضع‏گيرى ولو موضع‏گيرى فكرى در برابر آنها به استناد اينكه فعلاً صلاح نيست مبارزه مى‏شود و حتماً به هر وسيله هست بايد نظر حضرتعالى وسيله بيت محترم به افرادى كه واقعاً از اين جهت در اشتباهند ابلاغ شود. جريان دوم، جريان به اصطلاح گروه مسمّا به مجاهدين است. اينها در ابتدا يك گروه سياسى بودند ولى تدريجاً به صورت يك انشعاب مذهبى دارند درمى‏آيند، درست مانند خوارج كه در ابتدا حركتشان يك حركت سياسى بود بعد به صورت يك مذهب با يك سلسله اصول و فروع درآمدند. كوچكترين بدعت اينها اين است كه به قول خودشان به «خودكفايى» رسيده‏اند و هر مقام روحانى و مرجع دينى را نفى مى‏كنند، از همين جا مى‏توان تا آخر خواند، ديگر اينكه در عين اظهار وفادارى به اسلام، كارل ماركس لااقل در حد امام جعفر صادق ـ‏عليه‏السلام‏ نزد اينها مقدس و محترم است، البته اينها آنهايى هستند كه بر مسلك سابق خود باقى هستند، آنها كه اعلام تغيير موضع كردند تكليفشان روشن است. بنده هم اطلاعاتم دربارۀ آنها مع‏الواسطه است، ولى افراد متدين و فهيمى كه سال‏ها با آنها هم‏زندان بوده‏اند، هستند و من معتقدم حضرتعالى از آنها ـ نه فقط از يك نفر آنها ـ جدا جدا بخواهيد نظريات خود و مشهودات خود را بنويسند و خدمتتان ارسال دارند؛ و عجب اين است كه هنوز هستند برخى از دوستان ما و ارادتمندان شما كه كارهاى اينها را توجيه و تأويل مى‏كنند. مسأله سوم، مسأله است. من خود از منتقدين روحانيت بوده و هستم اما با اعتراف به مزايايش و با اعتقاد به لزوم حفظ و نگهدارى‏اش و در همان حال اصلاحش، ولى جريان غيرقابل انكار اين است كه تنها موضوعى كه گروه‏هاى مختلف از مقامات دولتى گرفته تا كمونيست‏ها و منافقين خلق و برخى جمعيت‏هاى به ظاهر مذهبى مثل شريعتى‏ها در آن وحدت نظر دارند، كوبيدن روحانيت از اساس و برداشتن اين سد از ميان است؛ البته هر دسته‏اى به منظورى، يكى به منظور ايجاد يك روحانيت فرمايشى به شكل اهل تسنن كه مطيع دولت‏ها باشد و ديگرى به منظور از ميان برداشتن دين و سوم و چهارم به منظور تصاحب يك قدرت مردمى كه دين است و آن را بر وفق مراد تفسير كردن. در اين مقام نيز بايد اظهار تأسف كنم كه برخى دوستان ما طلاب جوان و جوانان دانش‏آموز و دانشجو را بر بغض و كينه روحانيين به استثناى شخص حضرتعالى پرورش مى‏دهند و اين براى اسلام و روحانيت عاقبت بسيار وخيمى دارد. خوب است حضرتعالى به بيت محترم دستور فرماييد از اين جهت دربارۀ دوستان و ارادتمندان تحقيق كامل بفرمايند و به كسانى كه چنين روشى دارند تذكراتى داده شود. ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
متن کامل نامه شهید مطهری به امام پیرامون دکتر شریعتی [صفحه ۲ از ۴] چهارم مسألۀ شريعتى‏هاست. در نامه قبل معروض شد كه پس از مذاكره با بعضى دوستان مشترك قرار بر اين شد كه بنده ديگر درباره مسائلى كه به شخص او مربوط مى‏شد از قبيل صداقت داشتن و صداقت نداشتن و از قبيل التزامات عملى سخنى نگويم ولى انحرافاتى كه در نوشته‏هاى او هست به صورت خيرخواهانه و نه خصمانه تذكر دهم؛ ولى اخيراً مى‏بينم گروهى كه عقيده و علاقه درستى به اسلام ندارند و گرايش‏هاى انحرافى دارند با دسته‏بندى‏هاى وسيعى درصدد اين هستند كه از او بتى بسازند كه هيچ مقام روحانى جرأت اظهارنظر در گفته‏هاى او را نداشته باشند. اين برنامه در مراسم چهلم او در مشهد ـ‏متأسفانه با حضور بعضى از دوستان خوب ما ـ و بيشتر در ماه مبارك رمضان در مسجد قبا اجرا شد، تحت عنوان اينكه بعد از سيد جمال و اقبال و بيش از آنها، اين شخص رنسانس اسلامى به‏وجود آورده و اسلام را نو كرده و خرافات را دور ريخته و همه بايد به افكار او بچسبيم ولى خوشبختانه با عكس‏العمل شديد گروهى ديگر مواجه شد و به علاوه هوشيارى و حسن نيت امام مسجد كه متوجه شد توطئه‏اى عليه روحانيت بوده، در شب‏هاى آخر فى‏الجمله اصلاح شد. عجبا مى‏خواهند با انديشه‏هايى كه چكيده افكار ماسينيون مستشار وزارت مستعمرات فرانسه در شمال افريقا و سرپرست روحى مبلغان مسيحى در مصر و افكار گورويچ يهودى ماترياليست و انديشه‏هاى ژان پل سارتر اگزيستانسياليست ضد خدا و عقايد دوركهايم جامعه‏شناس ضد مذهب است، اسلام نوين بسازند پس و على‏الاسلام السلام. به خدا قسم اگر روزى مصلحت اقتضا كند كه انديشه‏هاى اين شخص حلاجى شود و ريشه‏هايش به دست آيد و با انديشه‏هاى اصيل اسلامى مقايسه شود صدها مطلب به‏دست مى‏آيد كه بر ضد اصول اسلام است و به علاوه بى‏پايگى آنها روشن مى‏شود. من هنوز نمى‏دانم فعلاً چنين وظيفه‏اى دارم يا ندارم ولى با اينكه مى‏بينم چنين بت‏سازى مى‏شود فكر مى‏كنم كه تعهدى كه دربارۀ اين شخص دارم ديگر ملغاست در عين حال منتظر اجازه و دستور آن حضرت مى‏باشم. كوچكترين گناه اين مرد بدنام كردن روحانيت است، او همكارى روحانيت با دستگاه‏هاى ظلم و زور عليه توده مردم را به صورت يك اصل كلى اجتماعى درآورد، مدعى شد كه مَلِك و مالك و ملا و به تعبير ديگر تيغ و طلا و تسبيح هميشه در كنار هم بوده و يك مقصد داشته‏اند. اين اصل معروف ماركس و به عبارت بهتر مثلث معروف ماركس را كه دين و دولت و سرمايه سه عامل همكار بر ضد خلقند و سه عامل از خودبيگانگى بشرند به صد زبان پياده كرد، منتها به جاى دين، روحانيت را گذاشت، نتيجه‏اش اين شده كه جوان امروز به اهل علم به چشم بدترى از افسران امنيتى نگاه مى‏كند و خدا مى‏داند كه اگر خداوند از باب و يمكرون و يمكراللّه‏ و اللّه‏ خيرالماكرين در كمين او نبود او در مأموريت خارجش چه بر سر روحانيت و اسلام مى‏آورد. تبليغاتى در اروپا و امريكا‏له او از زهد و ورع و پارسايى تا خدمت به خلق و فداكارى و جهاد در راه خدا و پاكباختگى در راه حق شده است و بسيار روشن است كه دست‏هاى مرموزى در كار بوده و دوستان خوب شما در اروپا و امريكا اغفال شده‏اند. من لازم مى‏دانم كه حضرتعالى گاهى برخى افراد بصير را ولو به طور خفا به اروپا و امريكا بفرستيد، جريان‏ها را از نزديك ببينند و گزارش دهند كه به عقيده بعضى از دوستانتان در آنجا، پاره‏اى از حقايق از حضرتعالى كتمان مى‏شود. ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
متن کامل نامه شهید مطهری به امام پیرامون دکتر شریعتی [صفحه ۳ از ۴] گروه‏هاى چهارگانه فوق، با من به حساب اينكه تا اندازه‏اى اهل فكر و نظر و بيان و قلم هستم بشدت مبارزه مى‏كنند، شايعه برايم مى‏سازند، جعل و افترا مى‏بندند به طورى كه خود را مصداق آن شعر فارسى مى‏بينم كه محقق اعظم، خواجه نصيرالدين طوسى در آخر شرح اشارات به عنوان زبان حال خود آورده است: به گرداگرد خود چندان كه بينم بلا انگشترى و من نگينم ولى به لطف و عنايت پروردگار و توجهات اولياى دين هراسى به خود راه نخواهم داد. اين مقدار بث شكوى را جز به مثل حضرتعالى كه استاد عاليقدرم و به جاى پدرم هستيد نمى‏كنم. من الآن مركز ثقل حملات اين گروه‏ها هستم، اگر بفرماييد ايستادگى كن ايستادگى مى‏كنم، اگر بفرماييد مصلحت نيست خود را كنار مى‏كشم. بار ديگر تكرار مى‏كنم: من جداً از خداوند متعال طول عمر براى شما مى‏خواهم و فوق‏العاده نگرانم كه اگر خداى ناخواسته پاى حضرتعالى كه تنها شخصيتى هستيد كه همه اين گروه‏ها از او حساب مى‏برند از ميان برود، اوضاع فوق‏العاده ناراحت‏كننده خواهد بود، اى بسا كه گروه‏هاى منحرف و منتحل مقاصد شوم خود را با نام حضرتعالى تعقيب كنند، اين است كه لازم مى‏دانم به هر شكل و صورت هست، به وسايل مختلف حضرتعالى نظرتان را درباره راه‏ها و روش‏ها و مسلك‏هاى مختلف روشن و روشن‏تر بفرماييد و حتى لازم است به بعضى دوستان به طور خصوصى تذكراتى بدهيد. شنيدم به يكى از دوستان مشهد كه اخيراً به نجف مشرف شده بوده است تذكرات مفيدى داده‏ايد و دورادور اطلاع دارم كه مؤثر بوده و در روش ايشان كه اخيراً خيلى خطرناك شده بود مؤثر واقع شده والحمدللّه‏. خوب است اطلاع داشته باشيد كه در ماه‏هاى آخر عمر شريعتى بنده مكرر وسيله اشخاص مختلف به او پيغام دادم كه در نوشته‏هاى تو مطالبى هست بر ضد اسلام و لازم است اصلاح شود. من حاضرم در حضور جمعى صاحب‏نظر، يا تنها، هر طور خودت مايل باشى به تو ثابت كنم. اگر ثابت شد خودت آنها را ولو به نام خودت، نه به نام من آنها را اصلاح كن و شأن تو بالا هم خواهد رفت و الا مجبورم از تو صريحاً و مستدل انتقاد كنم و برايت گران تمام خواهد شد. آخرين شخصى كه از طرف او نزد من آمد، اظهار داشت كه او حاضر است اختيار بدهد به آقاى محمدتقى جعفرى و آقاى محمدرضا حكيمى كه از آثارش انتقاد كنند و در نهايت امر، تو صحه بگذارى. من گفتم بسيار خوب ولى به شرط اينكه كتباً بنويسد. مقارن با حركتش به خارج اطلاع پيدا كردم كه تنها به آقاى حكيمى نوشته كه شما مجازى نوشته‏هاى مرا نقد كنى. در اروپا خبر موثق اين بود كه گفته بود تا يك سال كارى نخواهم كرد، جز اصلاح نوشته‏هاى خودم و يكى از دوستان نزديك حضرتعالى نقل كرد كه به او گفته بود منتظرم فلانى به اروپا بيايد راجع به اصلاح كتاب‏هايم با او مشورت كنم. و البته من اين جهت را تحسين كردم و دليل حسن نيت او و سوء نيت اطرافيانش در ايران گرفتم. روى اين حساب مى‏بايست از نشر آثارش قبل از اصلاح و تجديد نظر لااقل وسيله آقاى حكيمى كه كتباً به او اجازه داده است جلوگيرى شود، ولى افرادى كه اخيراً تصميم گرفته‏اند او را مظهر رنسانس اسلامى قرار دهند و راه را براى اظهار نظرهاى خود در اصول و فروع اسلام باز كنند، در شعاع وسيعى به نشر و تكثير همه آثار او پرداخته‏اند. ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
متن کامل نامه به امام پیرامون دکتر [صفحه ۴ از ۴] بنده فكر مى‏كنم اگر صلاح مى‏دانيد به برخى از ارادتمندان خودتان در اروپا و امريكا كه ضمناً ناشر آثار و افكار او هستند يادآورى فرماييد كه قبل از انجام اصلاحات وسيله آقاى حكيمى يا گروهى كه خودتان تعيين مى‏فرماييد از نشر آثارش جلوگيرى شود و اگر هم صلاح نمى‏دانيد كه در كار او مستقيماً دخالتى فرماييد راه ديگرى بايد انديشيد. بسيار خوب است و براى شناختن ماهيت اين شخص لازم است كه حضرتعالى مجموعه مقالات او را در كيهان كه يك سال و نيم پيش چاپ شد شخصاً مطالعه فرماييد. اين مقالات دو قسمت است: يك قسمت بر ضد ماركسيسم است كه مقالات خوبى بود و ايرادهاى كمى از نظر معارف اسلامى داشت، ولى قسمت دوم مقالاتى بود درباره مليت ايرانى (ومستقلاً ماشين شده) و در حقيقت فلسفه‏اى بود براى مليت ايرانى و قطعاً تاكنون احدى از مليت ايرانى به اين خوبى و مستند به يك فلسفه امروزپسند دفاع نكرده است. شايسته است نام آن‏را فلسفه رستاخيز بگذاريم. خلاصه اين مقالات كه يك كتاب مى‏شود اين بود كه ملاك مليت خون و نژاد كه امروز محكوم است نيست. ملاك مليت، فرهنگ است و فرهنگ به حكم اينكه زاده تاريخ است نه چيز ديگر، در ملت‏هاى مختلف، مختلف است، فرهنگ هر قوم، روح آن قوم و شخصيت اجتماعى آنها را مى‏سازد، خود و «من» واقعى هر قوم، فرهنگ آن قوم است، هر قوم كه فرهنگ مستمر نداشته، نابود شده است. ما ايرانيان فرهنگ 2500 ساله داريم كه ملاك شخصيت وجودى ما و من واقعى ما و خويشتن اصلى ماست. در طول تاريخ حوادثى پيش‏آمد كه خواست ما را از خود واقعى ما بيگانه كند ولى ما هر نوبت، به خود آمديم و به خود واقعى خود باز گشتيم. آن سه جريان عبارت بود از حمله اسكندر، حمله عرب، حمله مغول. در اين ميان بيش از همه درباره حمله عرب بحث كرده و نهضت شعوبى‏گرى را تقديس كرده است. آنگاه گفته: اسلام براى ما ايدئولوژى است نه فرهنگ، و اسلام نيامده كه فرهنگ ما را عوض كند و فرهنگ واحدى به وجود آورد، بلكه تعدد فرهنگ‏ها را به رسميت مى‏شناسد همان‏طور كه تعدد نژادى را يك واقعيت مى‏داند. آيه كريمه إنا خلقناكم من ذكر و انثى و جعلناكم شعوباً و قبائل ناظر به اين است كه اختلافات نژادى و اختلافات فرهنگى كه اولى ساخته طبيعت است و دومى ساخته تاريخ بايد به جاى خود محفوظ باشد. ادعا كرده كه ايدئولوژى ما روى فرهنگ ما اثر گذاشته و فرهنگ ما روى ايدئولوژى ما، لهذا ايرانيت ما ايرانيت اسلامى شده است و اسلام ما اسلام ايرانى شده است. با اين بيان عملاً و ضمناً نه صريحاً فرهنگى واحد به نام فرهنگ اسلامى را انكار كرده است. و صريحاً شخصيت‏هايى نظير بوعلى و ابوريحان و خواجه نصيرالدين و ملاصدرا را وابسته به فرهنگ ايرانى دانسته است، يعنى فرهنگ اينها ادامه فرهنگ ايرانى است. اين مقالات بسيار خواندنى است. در انتساب آنها به او شكى نيست. به بعضى‏ها مثل آقاى خامنه‏اى و آقاى بهشتى گفته مال من است، ولى مدعى شده كه من اينها را چندين سال پيش نوشته‏ام و اينها آنها را پيدا كرده و چاپ كرده‏اند. در صورتى كه دلايل به قدر كافى هست كه مقالات جديد است. به هر حال مطالعه حضرتعالى بسيار مفيد است. اين روزها سؤال و جوابى از حضرتعالى مورخ شعبان 97 منتشر شد كه اثر بسيار مطلوبى از نظر انحرافات منتحلين داشت و عجب اين است كه شايع كرده‏اند اين سؤال و جواب وسيله فلانى تهيه شده است. به آنها گفتم شما با اين اتهام به آقا اهانت مى‏كنيد، گويى ايشان از خود رأى ندارند (وتابع رأى مثل منى هستند). خبر عجيب ديگر اين است كه اخيراً آزادى غير مترقبى به دستجات مختلف مخصوصاً دستجات سياسى داده شده است، البته نسبت به روحانيين به مقياس بسيار كمترى داده شده، ممنوعيت‏هاى آنها غالباً به حال خود باقى است، اين تبعيض نيز سؤال‏انگيز است. خدمت آقازادگان عظام ـ‏دامت بركاتهم‏ عرض سلام اين بنده را ابلاغ فرماييد. والسلام عليكم و رحمة‏اللّه‏ و نلتمس منكم الدعاء ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
متن کامل اعلامیه مشترک شهید مطهری و بازرگان در نقد افکار شریعتی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بسم الله الرحمن الرحیم نظر به این‌که مسائل مربوط به مرحوم دکتر علی شریعتی، مدتی است موضوع جنجال و اتلاف وقت طبقات مختلف و موجب انصراف آن‌ها از مسائل اساسی و حیاتی و وسیله بهره‌برداری افراد و دستگاه‌های مغرض گردیده است، این‌جانبان تبادل نظر در این مسائل را ضروری دانستیم و در یک سلسله مذاکرات به این نتیجه رسیدیم که تا حدود زیادی وحدت نظر داریم و با توجه به این‌که بیشترین افراد که دچار این سردرگمی و بیهوده کاری هستند، از قشر حقیقت‌طلب‌اند، وظیفه شرعی دانستیم، عقاید و نظریات مشترک خود را در این زمینه نخست به طور اجمال و سپس به طور تفضیل به اطلاع عموم و به ویژه این قشر برسانیم. باشد که وسیله خیری برای رهایی از این سردرگمی و بازگشت به وحدت و الفت میان مسلمانان گردد که البته موجب رضای خدای متعال خواهد بود. آن‌چه درباره آن مرحوم شایع است یا مربوط است به جنبه گرایش‌هایش و یا استنباط‌ها و اظهار‌نظر‌هایش در مسائل اسلامی که در آثار و نوشته‌های او منعکس است. این‌جانبان که علاوه بر آشنایی به آثار و نوشته‌های مشارالیه، با شخص او فی‌الجمله معاشرت داشتیم، معتقدیم نسبت‌هایی از قبیل سنی‌گری و وهابی‌گری به او بی‌اساس است و او در هیچ یک از مسائل اصولی اسلام، از توحید گرفته تا نبوت و معاد و عدل و امامت، گرایش غیراسلامی نداشته است. ولی نظر به این‌که تحصیلات عالیه و فرهنگ او غربی بود و هنوز فرصت و مجال کافی نیافته بود در معارف اسلامی مطالعه وافی داشته باشد، تا آن‌جا که گاهی از مسلمات قرآن و سنت و معارف و فقه اسلامی بی‌خبر می‌ماند، هر چند با کوشش زیاد به تدریج بر اطلاعات خود در این زمینه می‌افزود، در مسائل اسلامی (حتی در مسائل اصولی) دچار اشتباهات فراوان گردیده است که سکوت در برابر آن‌ها ناروا و نوعی کتمان حقیقت و مشمول سخن خداست که : ان الذین یکتمون ما انزلنا من البینات و الهدی من بعد ما بیناه للناس فی الکتاب اولئک یلعنهم الله و یلعنهم للاعنون. از این‌رو، با توجه به اقبال فراوان جوانان به کتب مشارالیه و این‌که خود او در اواخر عمر در اثر تذکرات متوالی افراد بی‌غرض و بالاتر رفتن سطح مطالعات خودش متوجه اشتباهات خود شد و به یکی از نزدیکانش وکالت تام برای اصلاح آن‌ها داد، این‌جانبان بر آن شدیم به حول و قوه الهی ضمن احترام به شخصیت و تقدیر از زحمات و خدماتش در سوق دادن نسل جوان به طرف اسلام بدون مجامله و پرده‌پوشی و بدون اعتنا به احساسات طرفداران متعصب و یا دشمن مغرض، طی نشریاتی نظریات خود را درباره مطالب و مندرجات کتاب‌های ایشان بالصراحه اعلام داریم. از خداوند متعال مدد می‌طلبیم و از همه افرادی که بی‌غرضانه نظریات مستدل خود را در اختیار ما قرار ‌دهند و ما را در این راه یاری نمایند متشکر خواهیم شد. والسلام علی من اتبع الهدی. مهدی بازرگان، مرتضی مطهری 🔶حاشیه روزنه این اعلامیه در آن زمان با مشت آهنین مریدان غالی آقای شریعتی مواجه شد و نهایتا فشارهای سیاسی موجب شد بازرگان تلویحا از موضع قبلی اش عقب نشینی کند اما در بیانیه دومش بار دیگر بر ضرورت نقد آثار شریعتی تاکید کرد و آنرا ضروری دانست. ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
ترور محصول مشترک و ! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 شکست اصلاحات پیشنهادی شهید مطهری و برخی فضلای بصیر و روشن‌ضمیر، با شهید مطهری در قم و در چشم آیت‌الله العظمی بروجردی شروع شد که بانی اصلی آن حلقه‌ای مرموز از عناصر مرتجع و سکولار حوزوی بود که منجر به کوچ شهید از قم شد. زمینه‌های ترور فیزیکی شهید اما در تهران و توسط چپ زده ایجاد شد و بعد از فرایند فرقه‌سازی التقاطی، توسط برخی از عناصر اردوگاه التقاط و تحجر، به وقوع پیوست. حالا سمپات‌های حوزوی همان کسانی که روزگاری بانی ترور شخصیتی شهید مطهری در قم بودند، با فریبکاری و تزویر در قامت ، از یک سو به مصادره و جهت‌دهی به آرمان‌ها و سیره آن شهید اقدام کرده‌اند. از دیگر سو پشت شخصیت موجه شهید مطهری سنگر گرفته و با کوبیدن فرقه انحرافی فرقان، تلاش دارند مخالفان خود را در امتداد فرقان معرفی کنند! سکولارهای حوزوی واقعا عناصر ماهری هستند! آنان در نعل وارونه زدن و آدرس غلط دادن مهارت دارند اما مخاطبان هوشمند و حکیم، به خوبی مسائل را تحلیل می‌کنند. شهید مطهری نماد و اسوه و الگوی است که همزمان در چند جبهه مجاهدت کرد و جان عزیزش را در راه این فدا نمود؛ او از یک سو با التقاط درگیر بود که نمود بارز آن جریان بود و نتیجه افکارش به انجامید. از دیگر سو با می‌جنگید که و ، شاخصه بارزشان بود. امروز هم حوزه انقلابی در چند جبهه می‌جنگد؛ از یک سو با سوپر التقاطی های درگیر است و از دیگر سو با مبارزه می‌کند. شهید مطهری به حوزه انقلابی آموخت که راه جهاد تبیین از مسیر و و می‌گذرد. ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
توصیه امام خمینی به جوانان پیرامون استفاده از آثار استاد شهید مطهری @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بسم الله الرحمن الرحیم‌ گرچه انقلاب اسلامی ایران- به رغم بدخواهان و ماجراجویان- به خواست و توفیق خداوند متعال به پیروزی رسید و نهادهای اسلامی- انقلابی یکی پس از دیگری در ظرف تقریباً یک سال با آرامش و موفقیت انجام گرفت، لکن بر ملت ما و به حوزه‌های اسلامی و علمی خسارتهای جبران ناپذیر نیز به دست منافقین ضد انقلاب واقع شد؛ همچون ترور خائنانه مرحوم دانشمند و اسلام‌شناس عظیم الشان حجت الاسلام آقای حاج شیخ مرتضی شهید مطهری- رحمه الله علیه. این جانب نمی‌توانم در این حال احساسات و عواطف خود را نسبت به این شخصیت عزیز ابراز کنم. آنچه باید عرض کنم درباره او آن است که او خدمتهای ارزشمندی به اسلام و علم نمود و موجب تاسف بسیار است که دست خیانتکار، این درخت ثمربخش را از حوزه‌های علمی و اسلامی گرفت و همگان را از ثمرات ارجمند آن، محروم نمود. مطهری فرزندی عزیز برای من و پشتوانه‌ای محکم برای حوزه‌های دینی و علمی و خدمتگزاری سودمند برای ملت و کشور بود. خدایش رحمت کند و در جوار خدمتگزاران بزرگ اسلام جایگزین فرماید. اکنون شنیده می‌شود که مخالفین اسلام و گروههای ضد انقلاب درصدد هستند که با تبلیغات اسلام شکن خود دست جوانان عزیز دانشگاهی ما را از استفاده از کتب این استاد فقید کوتاه کنند. من به دانشجویان و طبقه روشنفکران متعهد توصیه می‌کنم که کتابهای این استاد عزیز[شهید مطهری] را نگذارند با دسیسه‌های غیر اسلامی فراموش شود. از خداوند متعال توفیق همگان را خواهانم. و السلام علی عباد الله الصالحین. 27 اسفند ماه 58 29 ربیع الثانی 1400 روح الله الموسوی الخمینی‌ ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ رهبر انقلاب: نحوه رفتار آمریکا در مسئله غزه اثبات حقانیت موضع ایران در بی‌اعتمادی به آمریکا است. ۱۴۰۳/۲/۱۲ 💻 Farsi.Khamenei.ir
پیام امام خمینی به مناسبت شهادت استاد مطهری @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بسم الله الرحمن الرحیم‌ انا للَّه و انا إلیه راجعون‌ این جانب به اسلام و اولیای عظیم الشان آن و به ملت اسلام و خصوص ملت مبارز ایران ضایعه اسف‌انگیز شهید بزرگوار و متفکر و فیلسوف و فقیه عالیمقام مرحوم آقای حاج شیخ مرتضی مطهری- قدس سره- را تسلیت و تبریک عرض می‌کنم. تسلیت در شهادت شخصیتی که عمر شریف و ارزنده خود را در راه اهداف مقدس اسلام صرف کرد و با کجرویها و انحرافات مبارزه سرسختانه کرد، تسلیت در شهادت مردی که در اسلام‌شناسی و فنون مختلفه اسلام و قرآن کریم کم نظیر بود. من فرزند بسیار عزیزی را از دست دادم و در سوگ او نشستم که از شخصیتهایی بود که حاصل عمرم محسوب می‌شد. در اسلام عزیز با شهادت این فرزند برومند و عالِم جاودان ثُلمه‌ای وارد شد که هیچ چیز جایگزین آن نیست. و تبریک در داشتن این شخصیتهای فداکار که در زندگی و پس از آن با جلوه خود نورافشانی کرده و می‌کنند. من در تربیت چنین فرزندانی که با شعاع فروزان خود مردگان را حیات می‌بخشند و به ظلمتها نور می‌افشانند، به اسلام بزرگ، مربی انسانها و به امت اسلامی تبریک می‌گویم. من گرچه فرزند عزیزی را که پاره تنم بود از دست دادم لکن مفتخرم که چنین فرزندان فداکاری در اسلام وجود داشت و دارد. مطهری که در طهارت روح و قوّت ایمان و قدرت بیان کم نظیر بود، رفت و به ملا اعلی‌ پیوست، لکن بدخواهان بدانند که با رفتن او شخصیت اسلامی و علمی و فلسفی‌اش نمی‌رود. تروریستها نمی‌توانند شخصیت انسانی مردان اسلام را ترور کنند. آنان بدانند که به خواست خدای توانا ملت ما با رفتن اشخاص بزرگ در مبارزه علیه فساد و استبداد و استعمار مصممتر می‌شوند. ملت ما راه خود را یافته و در قطع ریشه‌های گندیده رژیم سابق و طرفداران منحوس آن از پای نمی‌نشیند. اسلام عزیز با فداکاری و فدایی دادن عزیزان رشد نمود. برنامه اسلام از عصر وحی تا کنون بر شهادت توام با شهامت بوده. قتال در راه خدا و راه مستضعفین در راس برنامه‌های اسلام است. مَا لَکُم لا تُقاتِلونَ فِی سَبیلِ اللهِ وَ المُستَضعَفینَ مِنَ الرّجالِ وَ النّساءِ وَ الولدانِ. «۱» اینان که شکست و مرگ خود را لمس نموده و با این رفتار غیر انسانی می‌خواهند انتقام بگیرند یا به خیال خام خود مجاهدین در اسلام را بترسانند، بد گمان کرده‌اند. از هر موی شهیدی از ما و از هر قطره خونی که به زمین می‌ریزد، انسانهای مصمم و مبارزی به وجود می‌آید. شما مگر تمام افراد ملت شجاع را ترور کنید و الّا ترور فرد هر چه بزرگ باشد، برای اعاده چپاولگری سودی ندارد. ملتی که با اعتماد به خدای بزرگ و برای احیای اسلام بپاخاسته با این تلاشهای مذبوحانه عقبگرد نمی‌کند. ما برای فداکاری حاضر و برای شهادت در راه خدا مهیا هستیم. این جانب روز پنجشنبه سیزده اردیبهشت 58 را برای بزرگداشت شخصیتی فداکار و مجاهد در راه اسلام و ملت، عزای عمومی اعلام می‌کنم و خودم در مدرسه فیضیه روز پنجشنبه و جمعه به سوگ می‌نشینم. از خداوند متعال برای آن فرزند عزیز اسلام رحمت و غفران و برای اسلام عزیز عظمت و عزت مسالت می‌نمایم. سلام بر شهدای راه حق و آزادی. روح الله الموسوی الخمینی‌ (صحیفه امام خمینی، ج7، ص178) ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
روایت از شاخصه های عالم دینی در نگاه آیت الله العظمی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹داستانى را من خيلى سابق از يكى از علماى قم شنيدم. در ميان علما و گذشته در اين صد سال اخير، مرحوم ميرزاى شيرازى (ميرزاى بزرگ، مرحوم حاج ميرزا محمدحسن، همانكه را تحريم كرد) از كسانى است كه در علم و در عقل و در تقوا تقريباً در طراز اول است، و مخصوصاً در صفا و معنويت شايد در طبقه مراجع كسى به حد او نرسيده يا كمتر رسيده است، و ظاهرش هم هيچ نشان نمى داد، خيلى مرد عجيبى بوده است. 🔸در يكى از شهرستانها يك ملايى بوده است، بعضى از دوستان ميرزا گفته بودند ما نامهاى خدمت ايشان نوشتيم و از ايشان تأييد خواستيم كه اين آقا در اين شهرستان هست؛ مرتب نامه به ايشان نوشتيم كه فلان شخص در اين شهر مردى است خيلى عالم، در اين حد عالم است، است و خيلى هم باتقوا، شما ايشان را تأييد كنيد، مثلًا اجازه به ايشان بدهيد. مى گويد: ما نامه نوشتيم، ميرزا جواب نداد. بار ديگر نامه مىنويسد، باز تعريف مىكند كه اين مردى است بسيار عالم و باتقوا، هم علمش را تأييد مى كند و هم تقوايش را. باز ميرزا جواب نداد. تا بالاخره آن كسى كه اينهمه او را تأييد مى كرده بلند مى شود مى رود سامره كه چرا ميرزا جواب نداد، آيا به حرف ما اعتماد نكرد؟ رفت و گفت: آقا! چرا ما هر چه براى اين آقا تأييد خواستيم شما تأييد نكرديد، چرا نامه هاى ما را جواب نداديد، آيا حرف ما را قبول نداريد كه او مرد عالم و باتقوايى است؟ [میرزای شیرازی] فرمود: چرا، همه حرفهاى شما را قبول كردم. پس چرا شما تأييد نكرديد؟ فرمود: تو همواره در نامه هايت نوشتى كه اين چقدر عالم است و چقدر باتقواست، در يك نامه ات ننوشتى كه در چه حدى است؟ براى ملّا٬ علم و تقوا كافى نيست، عقل و فكر و دورانديشى و هوشيارى و ادراك شرايط زمانِ خودش و شناختن مردم، اينها خودش ركن اساسى است. خيلى هم عالم و باتقوا باشد اما يك آدم ، نتيجه چيست؟ مىشود، يعنى ابزارى از اسلام در دست ضداسلام ها، ابزارى از علم و تقوا در دست فاسق و فاجرها؛ فايدهاش چيست؟ تو هيچ اسمى از آن مسأله عمده نبرده بودى. من نمى توانم كسى را فقط به دليل علم و تقوا تأييد كنم درصورتىكه براى من محرز نيست كه از نظر عقل و تدبير و هوشيارى و درك شرايط زمان و درك و شناخت مردم در چه حدى است. بسيار خوب، آدم عالم و باتقوا براى خودش آدم خوبى است، اما من نمى توانم مقدّرات اسلامى مردم را در دست كسى بدهم كه عقلش براى من محرز نيست. (مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج27، ص 498) 🔶حاشیه در عصر حاضر با پدیده مواجهیم که تمرکز خود را بر قرار داده اند و سوگمندانه٬ مهم ترین شاخصه مورد تاکیدشان٬ تسلط به اصطلاحات علمی است و کمتر به توانمندی و صلاحیت افراد در اداره مقدرات اسلام و لوازم آن توجه دارند. آنان با سلب مسؤولیت سیاسی/اجتماعی از خود٬ مرجعیت شیعه را از یک نهاد مقتدر و کارآمد به خرده جریانی کم اثر که صرفا جایگاه دانشی دارد٬ تقلیل داده اند. آنگونه که خواندید٬ سلف صالح ما٬ همواره در صلاحیت سنجی مجتهدان٬ به عقل و تدبیر و صلاحیت های مدیریتی فراتر از علم و تقوا٬ تاکید داشته اند. مساله ای که اگر اکنون مورد توجه قرار می گرفت٬ در پرهیز آنان از ریاست دینیه و عدم دعوت به خود و گریز از فعال کردن گسل های اختلاف و انشقاق٬ کفایت می نمود. ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
آیت الله شهید مطهری؛ فقیه تحول خواه و اسوه @rozaneebdfarda 🔻🔻🔻 وقتی از ٬ سخن به میان می آید٬ رویکرد تحول گرایانه ایشان نسبت به حوزه مقدسه قم کمتر مورد توجه قرار می گیرد اما تاریخ از یاد نمی برد که او در ضمن اعتقاد حداکثری به اصالت و کارآمدی نهاد روحانیت٬ تغییرات و تحولات بنیادین این نهاد دینی را از ضروریات می دانست. شهید مطهری هرگز خود را به بیان دغدغه های صرف و ٬ محدود نکرد و برای تکامل و بالندگی حوزه٬ و داشت. برنامه آیت الله شهید و عده دیگری از ٬ اگرچه ابتدا با موافقت و تایید زعیم عظمای قم مواجه شد اما با و برخی اطرافیان بی سواد و وابسته به دربار٬ ناتمام ماند و شهید بعد از آنکه از تأثیرگذاری در عرصه تحول حوزه ناکام شد٬ ناگزیر ره تهران در پیش گرفت. بدخواهان و خناسان٬ مطهری فاضل٬ متقی و دلسوز را در منظر چنان جلوه دادند که نه تنها از ‌پذیرفتن او که از مطالعه عریضه مکتوب آیت الله مطهری نیز امتناع کردند و مطهری غریبانه از حضور موثر در امور حوزه برکنار ماند. بعدها در دهه چهل و پنجاه به اشارت امام مبنی بر حضور علمای انقلابی در کرسی های علمی قم٬ ایشان معدود جلساتی در قم داشت که برکات فراوانی را منتج شد اما هرگز دیگر حوزه نتوانست از اندیشه ناب مطهری در جهت اصلاح ساختارها بهره ببرد. اکنون در سالگرد چهل سالگی شهادت آن متفکر کم نظیر معاصر٬ خادمی ها و شیخ غلامرضاهایی پیدا شده اند که استوانه های علمی حوزه را با انواع روشهای ناجوانمردانه از میدان بدر می کنند تا بتوانند با ادبیاتی تقدس مأبانه به ستیز با تحول حوزه بپردازند و بر طبل جدایی دین از سیاست بکوبند. دشمنان دیروز امام و شهید مطهری٬ اکنون با یک تیر دو نشان می زنند؛ همزمان هم با تحول مقابله می کنند که انزوای کلیسایی را خدای ناکرده ممکن است به دنبال داشته باشد و از طرف دیگر در پی فاصله حوزه و‌ نظام هستند. شهید مطهری در عین حال که پیشگام تحول حوزه است٬ نماد نیز هست و از همین رو همزمان و به دشمنی با او و امثال او ادامه می دهند‌. بازخوانی سیره انقلابی و شیوه تحولخواهی آیت الله مطهری٬ گمشده امروز حوزه مقدسه قم است که باید بسیار از آن سخن گفت تا توطئه بایکوت و واژگونه نمایی٬ سیره و سیمای آن اسوه نستوه را بیش از این مخدوش ننماید. ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
زندگی بر دهانه آتشفشان در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه ۱ از ۲] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 استاد شهید ، شاگرد برجسته آیات بروجردی، علامه طباطبایی و امام خمینی است. عقبه مطالعات حوزوی او به اندازه ای هست که هیچ کس را یارای آن نباشد که او را از سرآمدان علمای معاصر حوزه قم نشناسد. مطهری یک حقیقت است؛ حقیقتی انکارناشدنی و البته همچنان ناشناخته. شهید مطهری هنوز و همچنان مسئله جامعه ایرانی است؛ شناخت سلوک سیاسی و مشرب علمی او، همچنان گره گشاست و تکثیر و تکرار مطهری، همچنان خلأ راهبردی حوزه علمیه در عصر استقرار است. مطهری گرچه به فلسفه دانی و فقاهت و قلم و خطابه و روزآمدی و انقلابی گری و نوگرایی مشهور است اما هنوز ابعاد ناشناخته ای از زندگانی او وجود دارد که استفاده کامل از برکت وجودی وی در گرو دستیابی بدان است. شهید مطهری در نیمه دوم دهه 30 و در دوران زعامت آیت الله بروجردی، همپای برخی استادانش و همراه با بعضی هم طرازانش، بر طرح متمرکز بود. طرحی که بعد از مدت ها هم اندیشی نخبگان و بزرگان حوزه قم، به نتیجه رسید و تنها یک قدم مانده به اجرا، در اتفاقی تلخ و باورناپذیر، تأییدیه اولیه زعیم قم را از دست داد و ناگزیر همه رشته ها به چشم برهم زدنی پنبه شد و به تاریخ پیوست! شکست طرح تحول حوزه در دهه 30 ریشه در دو عامل اصلی داشت؛ 1- کهنه اندیش و ایستایی که هر تغییری را دشمن دیانت و روحانیت تلقی می کردند و این طرح را عامل برهم خوردن روزگار عافیت می پنداشتند. همینان مهم ترین جریان مخالف در مقابل بعض اصلاحات حوزوی آقای بروجردی در قم و نجف بودند. 2- معدود اطرافیان و بعض اعضای بیت آیت الله بروجردی که مع الاسف علاوه بر کج اندیشی، آلوده به هم بودند! همین جماعت ایضا زمینه تحریک و سرکوب فدائیان و فاصله گرفتن برخی فضلای وقت از بیت آقای بروجردی(خاصه امثال امام خمینی و مطهری و بهجت و...) را فراهم کردند. شکست اصلاحات حوزه علاوه بر آنکه زمینه روزآمدی و تحول ساختاری نهاد روحانیت را از بین برد، کناره گیری امام از بیت آقای بروجردی، قهر آقا مرتضای حائری از قم و کوچ مرتضی مطهری به تهران را در پی داشت! در واقع با این اتفاق تلخ، سه نسل مؤثر از حوزویان از نقش آفرینی جدی در تحولات حوزه، برکنار ماندند. زندگانی مرحوم مطهری در بدو ورود به تهران، با تلخی های فراوانی همراه بود؛ شاید مرور آن مقطع، تسکینی باشد برای طلاب مجاهدی که این روزها با سختی معیشتی به مجاهده علمی مشغولند. مطهری اما آبدیده بود، صبر کرد، تلاش کرد و دوام آورد. او در مدتی نه چندان طولانی با محیط جدید خود را وفق داد بدون آنکه رنگ محیط به خود بگیرد. دوران تأثیرگذاری مجتهد اراده مند قم در تهران آغاز شد؛ او در دانشگاه تدریس داشت اما برخلاف برخی علمای تهران، به درس و بحث بسنده نکرد و این بود که به مرور از محافل مذهبی مانند گرفته تا مجامع روشنفکری مانند انجمن های اسلامی معلمان و مهندسان و حسینیه ارشاد، رد پایش پیدا شد. روح حقیقت طلب مطهری موجب شد پرسش های تازه را به معارف دین عرضه کند و با استنطاق از منابع دینی، پاسخ های عمیق، اجتهادی و روزآمد را به مخاطب ارائه دهد و همین روند بود که بر محبوبیت و تأثیرگذاری جدی او در پایتخت افزود. در کنار برداشت های اجتهادی و تعامل گسترده با طیف های مختلف فکری، شاخصه مهم مطهری اما، فاصله گذاری عقیدتی و فکری او با پیروان مکاتب انحرافی و نحله های التاقاطی بود. مطهری گرچه به اقتضای تکلیف با همگان نشست و برخاست داشت (که البته ممکن است در تحلیل های پسینی نقدهایی نیز بدان وارد باشد)، اما هم مطهری و هم همنشینان او خوب می دانستند که نمی توان در او طمع کرد. این است که مطهری گرچه از تاسیس متاع تا تشکیل حسینیه ارشاد، با امثال بازرگان و سحابی و دیگران همنشین بود اما هرگز هضم نشد و هیچ کس نتوانست او را مصادره کند. او خودش بود! چنانکه همنشینی با امثال هم نتوانست طهارت سیاسی او را به ننگ و عار درباری بودن بیالاید. ادامه یادداشت در: https://eitaa.com/rozaneebefarda/8188 @rozaneebefarda ادامه👇
زندگی بر دهانه آتشفشان در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه ۲ از ۲] تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات (همان ) که توسط و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند! یا چنان که در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری و به سان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند! برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در برای جا زدن مطهری در زمره حلقه ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهتر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت) مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است! و نه آنچنان که آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است! اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند! مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید. این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با و به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال خرده می گرفت. مخالفت با (معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد. مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه دانست. اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است. شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت. روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، و را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد. این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق و پرچمدار و نماد است. @rozaneebefarda