روزنه
#پرونده_ویژه تیغ و تحریف! روایتی از #تحریف متون/مبانی دینی و نسبت آن با #مشروعیت_زدایی از نظام اس
#پرونده_ویژه
تیغ و تحریف!
روایتی از #تحریف متون/مبانی دینی و نسبت آن با #مشروعیت_زدایی از نظام اسلامی
⭕️یادداشت نخست:
#عرفیزدگی در تفسیر عاشورا؟!
نقدی بر سخنان آقای مرتضی جوادی آملی
💥اختصاصی/ سعید گمیزی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
[ص 1 از 7]
🔸آقای مرتضی آملی در روز چهارشنبه ششم محرم(5شهریور99) با موضوع «ابعاد مُلکی عاشورا» به سخنرانی در کانون اندیشه تهران پرداخت.
این سخنرانی در پی سلسله جلساتی با عنوان «عاشورا و امروز ما» برگزار شد و رسانه های اعتدالی و اصلاحطلب به نحو گسترده به رپرتاژ مطالب آن پرداختند. سخنران جلسه فرزند آیتالله جوادی آملی و دارای مدرک لیسانس حقوق و سطح 4 حوزه علمیه است.
▪️آقای آملی در این سخنرانی مخاطب را به خوانش زمینی و ملکی از نهضت عاشورا توجه میدهد که با نگاهی دقیقتر، می توان از آن به عنوان خوانش عرفی از این قیام جاودانه دینی یاد کرد. این یادداشت پس از بررسی چدباره صوت این سخنرانی، نگارش یافته است اما با اینهمه به جهت فراهم آوردن شرایط قضاوت علمی برای مخاطبان محترم، پیش از نقد، بخشهایی از عین متن سخنرانی را ارائه میکنیم.
⭕️گزیده متن سخنرانی آقای مرتضی آملی:
🔻پیرامون نهضت امام حسین(ع) سخن گفتن کار دشواری است.... یک وقت میگویند متن الهیات شفای بوعلی در میان است و میخواهیم آن را بخوانیم و یا ممکن است بخواهیم یک انقلابی را بررسی کنیم که در وسع انسان است که بتواند ابعاد آن را بررسی کند. اما حقیقت این است که نهضت امام حسین(ع) از این سنخ نیست که بخواهیم یک اتفاق و یک حادثه و یک رخداد عظیم و ماندنی را مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم.
این رویداد مستقیماً از ساحت الله صادر میشود. خود حسین بن علی(ع) که رهبر این نهضت است، تمام آنچه را مربوط به جریان نهضت کربلاست را در نهایت عصمت، پاکیزگی و طهارت مدیریت میکند و هیچ نقصی در این نهضت نیست و مانند آیات الهی و صحف الهی، این حقیقت نگارشیافته با خون امام حسین(ع) در جلوی دیدگان افراد قرار دارد.
به همان سختی و دشواری که انسان بخواهد یک متن وحیانی را تفسیر کند، برای یکایک جهات این نهضت هم باید چنین همتی داشته باشد....
یک تابلوی فوقالعاده هنرمندانهای است که با نگارش قلم وحی بر چهره این نهضت نگاشته شده است و لذا از باب نورالله تلقی میشود که کسی نمیتواند آن را خاموش کند. نهضت عاشورا نورالله و زنده است.
▫️سخن در #خوانش_این_نهضت است. از ابعاد مختلف این نهضت قابل قرائت کردن و خواندن است. یک جنبه ملکوتی برای این نهضت وجود دارد که در آن تردیدی نیست. این عشق و ارادت و امر الهی است که جلوه ملکوتی و حیثیت باطنی این نهضت است که سر جای خود محفوظ است و اینها تردیدی در آن جنبه فضائل و ارزشها و کمالات فوقبشری که در این نهضت وجود دارد نیست، اما #بحث_ما #جنبه_زمینی این نهضت است.
▫️انطباق حقیقت عاشورا با ظرفیت امروز
یکی از جهاتی که موجب شده این نهضت به عرصه اجتماع و نظام سیاسی و اجتماعی ما نیاید این است که ما از این منظر نهضت را مورد بررسی و ارزیابی قرار ندادیم و این جهات زنده و قابل استفادهای که بشر باید از آن بهره ببرد را مورد توجه قرار ندادیم. به همین دلیل محرم ۱۰ روز است و تمام میشود و هیچ سهمی در حیات اجتماعی و سیاسی و اخلاقی ما ندارد؛ چراکه ما عاشورا را از این زاویه قرائت نکردیم و آن جنبههای ملکوتی و جهاد و شهادت، فضای غالبی داشت که ملکوت او جنبه زمینی این نهضت را تحتالشعاع خود گرفت و جامعه از آن بخش بهرهای نبرد.
تفاوت عاشورای امروز با عاشورای سال قبل و یا صد سال قبل باید در چه چیزی باشد؟ مگر نه آن است که جامعه و شرایط اقتصادی و ... دارد تغییر میکند و ظرفیت اجتماعی در همه ابعاد گسترده میشود و زمینههای جدیدی را ایجاد میکند؟ آیا عاشورا فقط در یک فضای ملکوتی شکل میگیرد؟
🔹امروزه باید سه مسئله را مد نظر قرار دهیم؛
یک تحلیل همه جانبه از عاشورا، شناخت امروز جامعه انسانی و جهانی و انطباق آن حقیقت با این ظرفیت.
#حوزه_علمیه چقدر به صورت علمی با عاشورا مواجه شده است؟
امروزه تا مطلبی علمی نشود و در سطح نظامات علمی قابل بررسی نباشد، قابل اعتنا نیست و به فضاهای محلی میرود.
▫️اگر بخواهد امری گسترده شود و در نظامهای قانونی، #روابط_بین_الملل و ... قرار گیرد، باید #خوانشی_علمی پیدا کند.
آیا نهضت عاشورا تاکنون حتی در حوزه علمیه ما هم راه پیدا کرده است؟
آیا حوزه با قطع نظر از جنبه ملکوتی ایثار و شهادت به این مسئله پرداخته است؟
آیا جهات عدیده این نهضت از حیث علمی بحث شده است؟
تردیدی نیست که جنبههای ایمانی و فضائل به جای خود محفوظ است، اما برشی که باید در قاب نهضت کربلا ایجاد کرد و این فصل را از فضای عاشورا برای امروز جدا کنیم، نیاز دارد که به صورت علمی با آن مواجهه کنیم.
▫️صفحه 2 یادداشت:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/5191
@rozaneebefarda
ادامه👇
#عرفیزدگی در تفسیر عاشورا؟!
نقدی بر سخنان آقای مرتضی آملی
[ص 2 از 7]
⭕️گزیده متن سخنرانی آقای مرتضی آملی/ بخش 2:
🔻تا زمانی که #جنبه_ملکوتی_نهضت را مورد نظر داریم، هرگز از آن #جهت_واقعی و #عملگرایانه و اینکه این نهضت آمد تا سنتهای الهی را احیا کند، خبری نخواهد بود.
آیا تا الان شده که در پرتو نهضت امام حسین(ع) یک سنت از سنتهای الهی احیا شود؟
یا یک سنت از سنتهای اموی و مروانی اماته شود؟
این اتفاق نیفتاده است.
آیات قرآن از اینکه قرآنی است و نورانی است مگر نیامده تا جامعه را اصلاح کند؟
مگر نیامده تا با سطحیترین لایههای جامعه ارتباط برقرار کند و نظام اقتصادی را بیان کند؟
آیا احکامی که در بخش قضائی و جزائی و تربیتی است به منصه ظهور در عرصه اجتماع انجامیده است؟
🔹اقدام امام حسین(ع) یک اقدام سیاسی و #خروشی علیه طغیان، عصیان و #نظم_سیاسی_موجود بود که بنیامیه ایجاد کرده بود و معاویه این سختگیریهای عجیب را به اسلام داشت و طغیان را به جایی رساند که به هیچ عهد و پیمانی وفادار نبود. یزید را به عنوان خلیفه معرفی کرد و خواست از امام حسین(ع) بیعت بگیرند. امام حسین(ع) حرکت سیاسی خود را از زمانی که برای بیعت گرفتن از ایشان آغاز کردند، شروع کرد و تا مرز شهادت جلو رفت و با این کار باطل، مقابله کرد و این حرکت کاملاً سیاسی بود. البته به این معنا نیست که چون سیاسی است، تمام سهم این نهضت در همین حد است. خیر، برشی از این نهضت، این است که وقتی مطالعه میکنیم، میبینیم امام حسین(ع) #وضعیت_جامعه_را_تحمل_نکرد و با آن مقابله کرد؛ لذا حرکت امام(ع) یک حرکت سیاسی بود.
🔸گرچه این حرکت سیاسی بود اما همان طور که امام(ع) اعلام کرد، بر مبنای یک قدرت سیاسی گرفتن و یا حرکت حزبی داشتن و یا حرکت و قیامی بر اساس #ریا و قدرت گرفتن و علیه دیگری شوریدن و مانند سایر حرکتها نبود. فرمود من آمدم تا معروف را در جامعه احیا کنم و منکر و زشت را از بین ببرم که در یکی از نامهها تصریح کرد که حکومت یزید سرآمد منکرات است. خاستگاه و منشأ این حرکت که علیه طغیان و ظلم بوده است، هیچ ارادهای جز دین حق نبوده است.
چه عاملی امام حسین(ع) را وادار کرد که این حرکت علیه ظلم را آغاز کند و چنین مقابلهای داشته باشد؟
عدهای هم درخواست کرده بودند و نامه نوشته بودند که اینها هم صحیح است. روزی که امام حسین(ع) حرکت خود را از مکه آغاز کرد، خطبهای خواند و فرمود کسانی میتوانند در این مسیر گام بگذارند که لقاءالله را وطن خود قرار دادهاند. این هنرمندان عرصه توحید میتوانند حضور یابند و شب عاشورا نیز فرمود احدی از مردان شما زنده نخواهد ماند.
◽️حرکتی که امام حسین(ع) برای مقابله با ظلم و مقابله با ستم داشت، هیچ عاملی جز اراده پروردگاری نبود. تنها اراده الهی بر این بود که امام(ع) در این مسیر گام بردارد که تا آخرین لحظه امام(ع) لحظهای به خود تردید راه نداد. علی اکبر در اثنای راه عرض کرد که ما بر حق نیستیم؟ امام(ع) فرمود بلی، تردیدی در این نیست. بنابراین در جنبه سلبی و از بین بردن یک جریان آلوده و ستمکار اموی، امام حسین(ع) مصمم بود که بر مبنای اراده حق این قدرت را بشکند.»
▪️بعد از بیان بخشی از سخنان تامل برانگیز جناب آقای آملی، در ادامه نکاتی در نقد آن بیان می گردد:
@rozaneebefarda
ادامه👇
#عرفیزدگی در تفسیر عاشورا؟!
نقدی بر سخنان آقای مرتضی آملی
[ص 3 از 7]
▫️یک/ علمی ندانستن مفاهیم و معانی عاشورایی:
◽️جناب آقای مرتضی آملی تصریح میکند:
«امروزه تا یک مطلبی علمی و #آکادمیک نشود #قابل_اعتنا_نیست، میرود در فضای #خرافی و فرهنگهای محلی و امثال ذلک.
اگر بخواهد یک امری گسترده بشود و بیاید در روابط بین الملل و نظامهای قانونی و قراردادهای اجتماعی و سیاسی راه پیدا کند باید یک خوانش علمی پیدا کند.
... این برشی که باید در باب نهضت عاشورا ایجاد کرد و این فصل را برای امروزمان جدا کنیم این نیازمند به این است که علمی کنیم》.(د17)
▪️همانطور که از ظاهر کلام ایشان پیداست ادعا شده جنبه ملکوتی نمی تواند جنبه علمی پیدا کند و وارد فضای خرافی یا محلی و غیرعلمی می شود و با التزام به این مبنا، تمام مفاهیم و ارزشهای دینی ما مثل ایمان و توحید و امامت و ولایت و شهادت و ایثار همه اینها غیرعلمی خواهند بود و لابد اسفار اربعهای که ایشان تدریس میکند نیز تعلیلآووری برای خرافات است. پر واضح است که دوگانگی بین ملکوت و علم کاذب است و در امتداد آموزه های منسوخ پوزیتویست ها قابل تحلیل است که گزاره های آسمانی و ایمانی را علمی نمی دانستند. گرچه جناب آملی بر قداست و جایگاه ملکوتی عاشورا صحه می گذارد اما در عمل، اعتنا به عاشورا را به آنچه که او علمی کردن و تبیین آکادمیک می نامد، منوط میکند.
🔹در مقابل این دیدگاه، والد وی، #آیتاللهجوادی_آملی(حفظهالله) در جهت بطلان این دوگانگی و رد نظر کسانی که ایمان را به عنوان امری غیبی، #غیرعلمی میدانند، چنین می فرماید:
🔻《اگر در #غرب بعضیها بر این باور باطل هستند که #ایمان در مقابل #علم است، برای آن است که آنها علم را همان حسّی و تجربه حسّی میدانند و چون غیب و خدا و قیامت و اینها نظیر موجودات مادی، نه با چشم مسلّح و نه با چشم بیسلاح دیده نمیشوند، میگویند اینها علمی نیست.
چون علم را در حس و تجربه حسّی منحصر میکنند؛ این همان تفکّر خام اسرائیلی است که گفتند «لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّی نَرَی اللَّهَ جَهْرَةً» یا «أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً». اگر کفِ سواد یعنی معرفت حسّی و تجربه حسّی معیار باشد، معارف الهی حسّی نیست و اما اگر علم(یعنی به معنای واقعی علم که کَفِ آن تجربه حسّی است و حتی تجربه حسّی هم اگر بخواهد علمی شود باید به تجرید تکیه کند) اگر ما این معنا را توسعه دادیم، یقیناً ایمان با علم مطابق است.
سرّ اینکه تجربه حسّی بدون تجرید عقلی هیچ پایه علمی ندارد، این است که مثلاً دارویی را برای شهری در ده مورد، صد مورد، هزار مورد آزمایش کردند و دیدند که این دارو برای فلان درد خوب است؛ تا اینجا که حس و تجربه حسّی است، برای اینها طمأنینهآور است، اما همین دارو را برای پنج قارّه تصویب میکنند، یک؛ برای این زمان و زمانهای آینده تصویب میکنند، دو.نه پنج قارّه را و نه آینده را اینها آزمودند و حرف اینها هم حرفی درست و علمی است؛ یعنی یک داروشناس و داروساز وقتی چندین مورد تجربه کرده است و دید جواب کافی داد، میگوید این برای پنج قارّه خوب است و برای آینده هم خوب است که حرف صحیحی هم است؛ اما نمیداند که پشتوانه تجربه حسّی او یک برهان تجریدیِ عقلی است که از آن باخبر نیست.
از او اگر سؤال کنید که شما فقط همین شهر خودتان را آزمایش کردید، کشورهای دیگر را که آزمایش نکردید چطور؟ این زمان را آزمودید، أزمنه بعدی را که نیازمودید چطور؟ وقتی این سؤال را کردید، یک جواب محقّقانه عالمانه میدهد ولی از آن خبر ندارد ...
یعنی یک قیاس تجریدیِ عقلی غیبی، پشتوانه این تجربه حسّی است ... پشتوانه حجیّت همه تجربههای حسّی این قیاس استثنایی است که تجریدی عقلی است.
یعنی اگر این اتفاقی بود و ربط ضروری بین این بیماری و آن درمان نبود و خصوصیّت این مکان دخالت میداشت، دائمی نبود، ما یک مورد، دو مورد یا ده مورد انجام میدادیم؛ اما وقتی هزار مورد که جواب مثبت گرفتیم، معلوم میشود که سنها، جنسیّتها و مانند اینها دخیل نیست.
انسان از آن جهت که انسان است اگر به این بیماری مبتلا شود، فلان دارو برایش خوب است؛ این را عقل تجریدی میگوید، این را که شما تجربه نکردید! اگر این را بردارند، یعنی قیاس استثنایی را بردارند، دستتان خالی است.
شما همان هزار مورد را تجربه کردید و نسبت به همان هزار مورد میتوانید فتوا دهید؛ بنابراین تکیهگاه علوم تجربی آن تجرید عقلی است. اگر اینها آن معنا را باور میکردند که بدون تجرید عقلی هرگز تجربه حسّی کارآیی نداشت، نمیگفتند که ایمان با علم هماهنگ نیست. بله، اگر علم یعنی همان که اسرائیلیها میگفتند(لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّی نَرَی اللَّهَ جَهْرَةً)، ایمان با این هماهنگ نیست(أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً) ... برای اینکه آن غیب است و غیب با چشم دیده نمیشود.》
▫️ تفسیر تسنیم(ذیل آیه112صافات)
@rozaneebefarda
ادامه👇
خوانش ملکی؛ یا عرفیزدگی در قرائت عاشورا؟!
نقدی بر سخنان آقای مرتضی آملی
[ص 4 از 7]
▫️دو/ کنار زدن مفاهیم ارزشی و الهی از صحنه جامعه با قداست بخشی و فوق بشری پنداشتن آنها
🔹آنچه که از کلمات و جملات آقای مرتضی آملی فهمیده می شود اینکه مفاهیم ملکوتی قابلیت اجرایی در جامعه امروز بشری ندارند و ایشان ظاهرا معتقد است این مفاهیم با اینکه مقدس اند اما علمی نیستند و نمی توانند تبدیل به قانونی برای ایجاد نظم اجتماعی و بین المللی شوند و تصریح می کند برای پیاده سازی نهضت عاشورا، باید جنبه ملکی را با قطع نظر از جنبه ملکوتی مورد خوانش قرار داد.
🔻او گفته:
آیا خود حوزه این مسأله را با قطع نظر از جنبه ملکوتی ایثار و شهادت و فرهنگ نثار در پیشگاه حق سبحانه تعالی و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله [مورد بررسی قرار داده است؟] خب [این مفاهیم] خیلی ارزشمند است ولی آیا این می تواند جهت علمی پیدا کند و در یک بحث علمی مورد نقد و بررسی قرار بگیرد و قابلیت این را پیدا کند که دانشمندان و فیلسوفان بیایند و آن را خوانش کنند و از نظر علمی مورد بررسی قرار دهند؟ تردیدی نیست که آن جنبههای ملکوتی و آن فضایل به جای خود محفوظ است اما این برشی که باید در باب نهضت عاشورا ایجاد کرد و این فصل را برای امروزمان جدا کنیم این نیازمند به این است که علمی کنیم.
🔹ایشان ادعا کرده برای قانون شدن و اثرگذارشدن نهضت عاشورا باید با قطع نظر از جنبه ملکوتی مورد خوانش قرار گیرد. سوال اصلی از ایشان این که وقتی از آن جنبه ملکوتی قطع نظر شد چگونه می توان جنبه ملکی را خوانش کرد آیا این به چیزی به چیزی جز سکولاریسم دینی ختم می شود؟
آیا خوانش ملکی نهضت عاشورا با قطع نظر از جنبه ملکوتی به این معنی نیست که آن جنبه ملکوتی که معارف و ارزش های دین را پشتیبانی میکنند در ساحت جامعه برای تنظیم قانون و مقررات و تنظیم روابط مورد استفاده قرار نگیرند.
آیا با حذف جنبه ملکوتی می توان برداشت صحیحی از جنبه ملکی داشت؟
آن برداشتی که بدون توجه به جنبه های ملکوتی باشد آیا می تواند با معارف اسلام مطابقت داشته باشد؟
به علاوه، چگونه بدون لحاظ جنبه معنوی می توان حرکت امام حسین علیه السلام را با آن خطرات و پلیدی های دشمنان و به خطر انداختن جان زنان و کودکان در چاچوب نگاه زمینی توجیه کرد؟
واضح است که اگر جنبه ملکوتی از کربلا کنار گذاشته شود نتیجه آن یک خوانش عرفی خواهد شد که طبعا از شبهات عقل خودبنیاد نیز در امان نخواهد بود. البته این خوانش، چندان جدید نیست بلکه قرائت کسانی است که حضرت سیدالشهداء علیهالسلام را نصیحت می کردند و قیام الهی ایشان را العیاذبالله《القاء الی التهلکة》میخواندند!
🔹معلوم نیست مراد گوینده از طرح بحث خوانش ملکی و عرفی از عاشورا، دقیقا چیست و چه عواملی باعث شده امثال او در این دوران به دنبال چنین قرائتی از عاشورا باشند؟
گرچه تمایلات سیاسی جناب آملی را نمی توان از تحلیلهای به ظاهر علمی جدا کرد اما به دلیل همان سابقه و برخی مواضع، فرضیه برداشتهای جناحی از عاشورا دور از ذهن نیست؛ خاصه آنکه در سالهای اخیر برخی سیاستمداران غربگرا برای پیش برد اهداف و توجیه رویکردهای ناصحیح سیاسی خود به ارائه تفسیرهای تحریف آمیز از عاشورا روی آوردند و تلاش کردند خوانشی متفاوت ارائه دهند؛ کسانی که عاشورا را #درس_مذاکره می خوانند تا بتوانند تفکرات التقاطی و تصمیمات غیرمعقول سیاسی و اجتماعی خود را برای عوام الناس توجیه کنند.
طبعا مقدمه خوانش انحرافی از عاشورا، حدف جنبه ملکوتی و الهی این نهضت در مناسبات سیاسی و اجتماعی است.
🔻 آیا با قطع کردن رابطه ملک و ملکوت و پرداختن صرف به جنبه زمینی نهضت عاشورا می توان انتظار داشت ارزشهایی چون ایمان و عدالت وعزت و آزادگی و ایثار و شهادت در جامعه حاکم شود؟
🔻آنچه که باعث می شود نهضت عاشورا در عرصه های زندگی ما پیاده نشود بیتوجهی به همین جنبه ملکوتی عاشورا و #تحریف آن توسط عده ای خاص است. برداشت ملکی و عرفی از عاشورا در صورت انقطاع از جنبه ملکوتی، واجد حجیت و اعتبار نیست. چرا که جنبه ملکی مرتبط با جنبه ملکوتی و نشات گیرنده از آن است و اساسا نمی توان جنبه ظاهری را بدون آن معانی در نظر گرفت.
@rozaneebefarda
ادامه👇
خوانش ملکی؛ یا عرفیزدگی در قرائت عاشورا؟!
نقدی بر سخنان آقای مرتضی آملی
[ص 5 از 7]
▫️سه/ ادعای عدم تأثیر نهضت عاشورا در حیات سیاسی و اجتماعی ما
🔻جناب آقای آملی مدعی است تاکنون تنها به جنبه ملکوتی نهضت عاشورا توجه شده لذا نهضت عاشورا نه تنها نتوانسته نقشی در اصلاح جامعه و احیاء سنت های الهی داشته باشد، بلکه مانع از خوانش ملکی و آکادمیک(!) شده است.
◾️برداشت و تفسیر جناب آقای آملی با واقعیت های میدانی و تحولات تاریخ اسلام منافات دارد؛ چه اینکه قیام عاشورا از سال 61 هجری تا کنون، الهام بخش و سرسلسله تعداد بیشماری از جنبش های اصیل اسلامی بوده است. خوب است آقای آملی پاسخ دهد که آیا می توان نقش قیام عاشورا در همین تحولات تاریخ معاصر را نادیده گرفت؟!
آیا کنار زدن رژیم طاغوت و منحوس پهلوی و برپایی حکومت اسلامی، در پرتو نهضت حسینی صورت نگرفت و مصداق بارز احیاء سنت نبوی و اماته سنت اموی نبود؟ آیا انقلاب شکوهمند اسلامی توسط امام خمینی، بزرگ رهرو حسین بن علی، از مکاتب الحادی و التقاطی (به اصطلاح آکادمیک) شرق و غرب برخواسته یا با سرمشق از نهضت عاشورا با همان تقریر ملکوتی، به سرانجام رسیده است؟
مگر نه آنکه رزمندگان اسلام درهشت سال #دفاع_مقدس و #مدافعان_حرم اهل بیت علیهم السلام در پرتو فرهنگ ایثار و شهادت و با التفات به همان جنبه ملکوتی عاشورا، از اسلام دفاع کردند و جاودانه شدند؟ آیا با اینهمه، بازهم جنبه های ملکوتی نقشی در حیات سیاسی و اخلاقی و تربیتی ما نداشته و باید هر نوع استفاده از آثار دنیوی از عاشورا را متوقف بر منتظر تقریرهای عرفی و زمینی کنیم؟
🔳برخلاف مدعاهای مبهم و ناصواب جناب آقای مرتضی آملی، امام خمینی رحمة الله علیه بر آثار گسترده قیام عاشورا در ایجاد ابعاث اجتماعی صحه گذارده و به طور خاص به ماهیت عاشورایی انقلاب اسلامی، اینچنین اشاره کرده اند:
«انقلاب اسلامی ایران پرتوی از عاشورا و انقلاب عظیم الهی آن است.» (صحیفه امام، ج 17، ص 481- 483)
«با این حس شهادت دوستی این معنا را ملت ما پیش برد و رمز همین معنایی بود که از کربلا منعکس شد به همه جهاتی که ما داشتیم، به همه ملت ما ...» (همان، ج 10، ص 120- 122).
«حق پیروز است منتها ما رمز پیروزی را باید پیدا کنیم که رمز پیروزی ما چه بوده است ... یکی از رمزهایی که بزرگترین رمز است، قضیۀ سیدالشهداست.» (همان، ج 11، ص 95- 97)
«وقتی مردم دیدند که سیدالشهدا و جوانهایش را آنطور قطعه قطعه کردند و آنطور جوانهای خودش را داد، برای مردم آسان می شود که جوان بدهند و با این حس شهادت دوستی این معنی را ملت ما پیش برد و رمز همین معنایی بود که از کربلا منعکس شد به همه جهاتی که ما داشتیم، به همه ملت ما و همه آرزوی شهادت می کردند، همان شهادتی که سیدش سیدالشهدا بود.» (همان، ج 10، ص 120- 122)
«این خون سیدالشهدا است که خونهای همه ملتهای اسلامی را به جوش می آورد و این دستجات عزیز عاشورا است که مردم را به هیجان می آورد برای اسلام و برای حفظ مقاصد اسلامی مهیا می کند ...» (همان، ج 15، ص 330- 332)
به فرموده مقام معظم رهبری «اگر حادثه کربلا و اسوه گیری از آن نبود، این انقلاب پیروز نمی شد... آخرین برکت عظیم حادثه کربلا همین انقلاب شکوهمند ماست.»(26/3/1372)
«درسهای عاشورا همین انقلاب عظیم و کبیری است که شما ملت ایران پشت سر حسین زمان و فرزند لبی عبدالله الحسین علیه السلام انجام دادید.»(18/2/1377)
آیت الله جوادی نیز درباره تاثیر نهضت عاشورا در هشت سال دفاع مقدس بارها و بارها بیان کرده اند:
«در زمان جنگ تحمیلی در خاکریزها، #سرود_مرز_پرگهر خوانده نمیشد بلکه #شعار_یاحسین(ع) مطرح بود، باید مرزها مشخص شود.»
در جای دیگر فرموده:
«پرچم سه رنگ در جنگ جهانی اول و دوم هم وجود داشت و نتوانست ایران را حفظ کند؛ ایرانی بودیم و پرچم سه رنگ داشتیم ولی ۱۷ شهرمان را تقدیم کردیم؛ در کودتای ننگین ۲۸ مرداد هم شعار رسمی مردم تهران مرگ بر شاه بود ولی بعد از ظهر همان روز شعار جاویدشاه طنینانداز شد و آن زمان هم پرچم سه رنگ داشتیم.
پس از کودتا زیر لوای همان پرچم سه رنگ ثروتهای ملی را تقدیم بیگانگان کردیم و علمایمان به زندان افتادند و این یک واقعیت تاریخی است؛ در زمان رضاخان هم با مکتب ایرانی مسجد گوهرشاد را به گلوله بستند پس پرچم سه رنگ نه تنها ظرفیت حفظ دین را ندارد بلکه خودش را هم نمیتواند نگاه دارد. پرچمهای یا زهرا(س)، یا حسین(ع) و یا علی(ع) در دستان رزمندگان اسلام بود و این ظرفیت را داشت که کشور و اسلام را حفظ کند؛ هنر پرچمهای دینی همین است و باید به دنبال همانها برویم.»(خبرگزاری حوزه-20خرداد1393)
@rozaneebefarda
ادامه👇
خوانش ملکی؛ یا عرفیزدگی در قرائت عاشورا؟!
نقدی بر سخنان آقای مرتضی آملی
[ص 6 از 7]
▫️چهار/ حق حاکمیت خداوند و حق حاکمیت مردم
🔸آقای مرتضی آملی در سخنرانی مزبور ادعا می کند در فلسفه سیاسی اسلام مردم حق حاکمیت دارند و #حاکمیت_مردم در طول #حاکمیت_خداست:
« #مبدأ_قدرت در نظام حسینی و حکومت حسین بن علی(ع) چیست؟
...نقش مردم و حاکمیت ملی در نظم سیاسی در نهضت حسینی را چگونه است؟
آیا #حاکمیت_انسانها در تعارض با حاکمیت خداست یا نه، بلکه تعارضی نیست و در طول حاکمیت الهی تعریف می شوند، همانگونه که نبی اکرم(ص) جایگاه خود را بر اساس اراده الهی قرار دادند.»(د40)
◽️این سخنان در حالی مطرح شده که در فلسفه سیاسی اسلامی، #حق_حاکمیت را مختص خدا می دانند و تنها کسانی که از جانب خداوند تعیین شوند، حق حاکمیت دارند و مسئله #حق_حاکمیت_مردم در کنار #حق_حاکمیت_خدا، تقریری دیگر از همان دوگانه سازی هاست که در عصر اصلاحات در مقام نشر گفتمان #دمکراسی_خواهی_غربی مطرح شد و مقام معظم رهبری نظریه #مردم_سالاری_دینی را در تقابل با آن مطرح ساخت. در واقع دیدگاه آقای مرتضی آملی به نظریه #مشروعیت_مرکب آقای #منتظری و برخی دیدگاه های متاخر آقای #هاشمی نزدیک است و برخی بزرگان به نحو تفصیلی بدان پاسخ داده اند. به عنوان نمونه آیت الله #جوادی_آملی در مقالهای با عنوان «ولایت فقیه و نقش آرای مردم» چنین می نویسد:
«بیعت در فرهنگ تشیّع و فقه شیعه اثنا عشریّه #علامت_حقّ است، نه #علّت آن. توضیح آنکه حقّ حاکمیّت در نظام اسلامی از آنِ خدای سبحان است که توسّط قرآن و سنّت معصومان(علیهمالسلام) تجلّی نموده است و بر توده انسانها پذیرش این نظام و بیعت با قرآن و معصومان(علیهمالسلام) فریضه عینی است و هیچگونه تأثیری در ثبوت اصل حقّ حاکمیّت قرآن و معصوم ندارد؛ چنانکه اگر نسبت به غیر از این دو وزنه وزین (ثقلین) انجام پذیرد، نه تنها علّت ثبوت حق نیست، بلکه علامت هم نیست و به منزله تکیه دادن به درخت، بدون بهرهبرداری از میوه آن است و بعد از بیعت باید به لوازم آن ملتزم بود؛ یعنی جامعه بشری دو تکلیف طولی دارند؛ اول آنکه با آنچه به صورت قرآن و سنّت معصومان(علیهمالسلام) تبیین شده است، بیعت کرده،به آن ایمان بیاورند. دوم آنکه به تمام مضامین و دستورهای آنها عمل نمایند.
آنچه از امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در نهج البلاغه یا غیر آن، در زمینه احتجاج به بیعت نقل شده است، از باب قاعده الزام است؛ چنانکه خداوند مؤمنان را به التزام به آنچه مُلزم شدهاند یعنی عمل به قرآن و پیروی از رهبری پیامبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم)مؤاخذه میکند؛ نه آنکه بیعت با علی بن ابیطالبعلیه افضل صلوات المصلّین علّت حقّ حاکمیّت آن حضرت شده، حضرتش برای تثبیت موقعیّت سیاسی خود به علّت پیدایش آن که آراء مردم است استدلال کرده باشد.» (اندیشه، آیت الله جوادی آملی، ج۴، ص ۴۹۴)
🔹البته جناب آقای مرتضی آملی در سخنرانی خود ظاهراً در صدد القای رابطه عرضی بین حاکمیت خداوند و حاکمیت مردم نیست ولی بر حق حاکمیت مردم در کنار حق حاکمیت خدا تصریح دارد و به نظر می رسد در صدد آن است که به نحو مبهم حاکمیت مردم را #مبدأ_مشروعیت_قدرت القاء کند، که در این فرض، سخنش با اشکالات جدی مواجه خواهد بود.
◽️پنج/ حقوق #دشمنان و #مخالفان_سیاسی در واقعه عاشورا:
🔸جناب آملی در بخشی از سخنانش در این زمینه چنین می گوید:
«کسانی که مخالفاند در حاکمیت اسلامی چگونه باید دیده شوند؟...خدایی که به دشمن خودش مجال و فرصت داده تا با او دشمنی کند و حسین را بکشد این دشمنی است اما خدا این فرصت را در نظم اجتماعی قرار داده است... این فرصت و مهلت باید مورد توجه در این فلسفه سیاسی قرار گیرد.»(د 40)
◾️این شیوه استدلال و استشهاد به وقایع عاشورا، بسیار عجیب و متاسفانه بیشتر شبیه سخنان #ابنزیاد(لعنهالله) در مواجهه با حضرت زینب سلام الله علیهاست؛ آنجا که پس از ارتکاب جنایتی تکرارنشدنی، تلاش داشت اقدام خود را با همین شیوه #توجیه کند و از همین رو با بیانی طعنه آمیز و با تمسک به #ادبیات_دینی، خطاب به زینب کبری(س) گفت:
« كَيْفَ رَأَيْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِيكِ وَ أَهْلِ بَيْتِك» پاسخ قاطع و دقیق حضرت زینب سلام الله علیها، نه تنها ابن زیاد که همه سیاست اندیشان جبری مسلک و توجیه گر اقدامات قدرت مدارانه خلاف ضابطه(با سوءاستفاده از مبانی دینی) را یکباره اسکات و رسوا ساخت!
▪️جناب آملی مدعی است که مجال دادن خداوند به دشمنان خود را باید در فلسفه ورزی سیاسی عاشورا لحاظ کرد و طبق آن، به #دشمنان (که قصد عصیان و قتل و فساد در زمین دارند) همانطور که خداوند فرصت داده، فرصت داد!
به نظر می رسد این نحو ورود به تحلیل واقعه عاشورا ناشی از #خلط بین تشریع و تکوین رخ داده و که از کسی که داعیه دار تدریس فلسفه اسلامی است، بسیار بعید به نظر می رسید!
@rozaneebefarda
ادامه👇
خوانش ملکی؛ یا عرفیزدگی در قرائت عاشورا؟!
نقدی بر سخنان آقای مرتضی آملی
[ص 7 از 7]
🔸از جناب آملی می پرسیم، آیا مباحث مربوط به #فلسفه_سیاسی_عاشورا باید طبق اراده تشریعی خداوند تفسیر شود یا اراده تکوینی؟
فرصت دادن خداوند به مجرمین مربوط به اراده تکوینی خداوند است و خلط آن با اراده تشریعی، و استنتاج فلسفه سیاسی از چنین خلط فاحشی، بسیار مذموم و #غیرعالمانه است!
تفکیک بین اراده تکوینی و اراده تشریعی در برخی آیات قرآن کریم مورد توجه بوده است؛ آنجا که برخی کافران در مقام فرار از انفاق، «اگر خدا مىخواست او را اطعام مىكرد؟!»(یس/47)
سخن آنان در واقع بدین معناست که خدا خواسته آن نیازمند گرسنه باشد، اگر می خواست خودش به او رسیدگی می کرد!خداوند از این جماعت به عنوان «إِنْ أَنتُمْ إِلَّا #فىِ_ضَلَالٍ_مُّبِينٍ» کسانی یاد کرده است!
🔸آیت الله جوادی آملی نیز در ذیل همین آیه شریفه، به نکات جالب و مهمی در بطلان این دیدگاه اشاره می کند:
🔻 ... اينها بين تشريع و تكوين فرق نگذاشتند؛ در سوره مباركه «انعام» آيه 148 اين است كه مشركان، نه مقلّدانشان, چون مقلّدانشان چيزهايي را قبول ميكردند كه پدرانشان بگويند و چيزهايي را نفي ميكردند كه پدرانشان نفي ميكنند، #تصديق و #تكذيبِ #گروه_تقليدي, تابع نفي و اثبات مرجع تقليدشان است؛ اينها اگر چيزي را ميخواستند بپذيرند ميگفتند: ﴿إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَي أُمَّةٍ﴾ و اگر نپذيرند ميگفتند: ﴿مَا سَمِعْنَا بِهَذا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ﴾ اما محقّقانشان به حسب ظاهر كه پژوهشگر بودند برابر آيه 148 استدلال ميكردند ﴿سَيَقُولُ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللّهُ مَا أَشْرَكْنَا﴾؛ ميگفتند اين نظام را خدا آفريد, عليمِ مطلق است, قديرِ مطلق است و از كار ما هم باخبر است، اگر كار ما بد بود؛ يعني شرك و وثنيّت بد بود خدا جلوي آن را ميگرفت، چون خدا جلوي شرك و بتپرستي را نگرفت ـ معاذ الله ـ معلوم ميشود راضي است...پاسخ آنها اين بود كه شما بين اراده تكوين و تشريع خلط كرديد؛ ذات اقدس الهي قادر مطلق است، اگر قادر مطلق است و جلوي چيزي را نگرفت معناي آن اين نيست كه آن حلال است وگرنه يك اباحهگري است، پس هيچ ظلم و معصيتي در عالَم نيست. شما را ذات اقدس الهي در نظام تكوين آزاد گذاشته که نه جبر است و نه تفويض «أمرٌ بين الأمرين» است؛ ولي در نظام تشريع موظّف كرده و راهنمايي كرده كه پايان گناه آتش است. چرا بين تشريع و تكوين خلط ميكنيد؟ آنهايي كه گرفتار اين خَلط بودند همانطوري كه شرك خودشان را توجيه ميكردند، كمك نكردن به فقرا را هم با اين بهانه توجيه ميكردند.»
🔸برداشت غیرعلمی آقای آملی از وقایع عاشورا که ظاهرا به دنبال تئوری سازی برای تامین حقوق مخالفان نظام اسلامی با تمسک به واقعه عاشوراست، نتایج و تالی فاسدهای زیادی دارد که گرچه بدان تصریح نشده اما مخاطب هوشمند، با اندک درنگ در ساختار و پیام سخنرانی او بدان پی خواهد برد.
این سنخ برداشتهای بی مبنا و نادرست از عاشورا منجر به #جبرگرایی و در نتیجه گردن نهادن به اوامر و اراده دشمنان خدا و سازش با ظالمان و سکوت در برابر مستکبران و همچنین کوتاهی در یاری و حمایت از مظلومان و مشروعیت بخشیدن به مخالفان نظام اسلامی خواهد شد.
بسط چنین برداشت های خطرناکی، زمینه روی کار آمدن یزیدیان و سلطه جائران بر مؤمنین را فراهم خواهد کرد.
⭕️در #روزگا_امروز_ما خرده جریان های سیاسی و فکری غرب اندیش، برای توجیه رویکرد سیاسی خود به سوء استفاده از مفاهیم و مبانی دینی روی آورده اند و چنانکه در زمینه #برجام و #مذاکره_با_آمریکا از آموزه های مذهبی برای #اقناع جامعه هدف استفاده کرد و روزی عاشورا و روزی دیگر صلح های پیامبر(ص) را مکتب درس مذاکره معرفی کرد. و شوربختانه این ادبیات سیاسی خاص، توسط #شاخه_حوزوی_اعتدال و در #قم تولید و تئوریزه و بر دهان ارباب سازش با شیطان گذارده شد! روابط سیاسی و فکری جناب آقای مرتضی آملی نیز در این جهت بر اهل اطلاع پیداست.
@rozaneebefarda
1_1868.pdf
412.7K
انکار #اقتصاد_اسلامی با مغالطۀ پهلوان پنبه!
مهدی حسین زاده یزدی
دانش آموخته سطوح عالی حوزه/ عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
واکنش حوزویان به مصاحبه جنجالی آقای #سیدمحمدجواد_علوی/25
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
▪️متن کامل یادداشت «انکار اقتصاد اسلامی؛ بازگشت به لیبرالیسم» منتشر شده در شمارۀ ۳۸۸۸ روزنامۀ فرهیختگان.
🔸در بخشی از این یادداشت، چنین امده است:
«یکی از مغالطات مشهوری که متأسفانه در مباحث علمی فراوان به چشم می خورد، #مغالطۀ_پهلوان_پنبه یا strawman است... بیان تقریر ضعیفی از یک مکتب یا جنبش و نقد آن یکی از مثال های بارز این مغالطه است که در این گفت و گو به روشنی مشاهده می کنیم.
کدام عالم یا پژوهشگر اقتصاد اسلامی بر این باور است که اقتصاد اسلامی یعنی اینکه مثلاً امیرالمؤمنین(ع) در نهج البلاغه دربارۀ تورم فرموده باشند که اگر تورم بالا رفت، چه جور بخواهیم کنترلش بکنیم؟ یا رشد اقتصادی با چه فرمولی باید درست شود؟...اگر چنین عالمی روی کرۀ خاکی وجود داشته باشد، یقین بدانید در داشبور خود رویش قرآن می گذارد تا اسلامی شود!»
@rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥کدام یک متولی اقتصاد و سیاست باشند؛ قانون الهی یا قانون انسان منفعت طلب؟!
گفتاری از دکتر #مسعود_درخشان در تبیین جایگاه #سیاست_و_اقتصاد_اسلامی و مخالف دیدگاه آقای #سیدمحمدجواد_علوی
🔶حاشیه روزنه
این از عجایب عالم است که دانشگاهیان متخصص در اقتصاد و سیاست، با تکیه بر استدلال و تبیین دقیق علمی، بر #اقتصاد_اسلامی و #جامعیت_اسلام صحه می گذارند اما برخی حوزویان و معمرین، به انکار آن می پردازند و پیامبر خاتم(ص) و دین کامل را به #مرشد_معنوی و تکفل امور شخصی، تنزل می دهند!
@rozaneebefarda
نفی نظام اقتصادی، سیاسی و اجتماعی اسلام با یک روایت از منابع اهل سنت؟!
سیداحمد غفاری
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔳 چند نکته در پاسخ به سخنان حجتالاسلام علوی بروجردی در نفی #علوم_انسانی_اسلامی:
۱.اینکه فرمود پیامبر اکرم «فقط» برای اخلاق و معنویت آمده است، با کدامین مستند قرآنی یا روایی است؟
▫️اگر بگوید روایت«انما بعثت لأتمّم مکارم الأخلاق» را به عنوان دلیل در اختیار دارد، خواهیم گفت این روایت در هیچ یک از #منابع_شیعی نیامده است.
چگونه است که با یک روایت،آن هم روایتی که موجود در منابع اهل سنت است، دربارهی نفی نظام اقتصادی و سیاسی و اجتماعی اسلام ارائهی رأی میکند،ولی محققان علوم انسانی را مجاز به استفاده از آیات و روایات فراوان تربیتی و اقتصادی و سیاسی برای شکل دادن به نظامات علمی دینی نمیداند؟
۲.فرض میکنیم که پیامبر اکرم (ص) فقط برای معنویت مبعوث شده باشد. پرسش این است که آیا معنویت،حقیقتی خارج از زندگی روزمرهی ما دارد،یا تنیده در اجزاء آن است؟
◽️به عبارت دیگر، آیا سلوک خانوادگی، یا سلوک اجتماعی، یا تعاملات اقتصادی قابل تقسیم به تعاملات معنوی و غیرمعنوی نیستند؟
همچنین تعاملات سیاسی و فرهنگی ما در معاشرتها و روابط اجتماعی.
پس حتی در فرض انحصار رسالت رسول اکرم(ص) در معنویت، حضرت ناگزیر از دخالت در حوزههای رفتاری فردی و اجتماعی است.
۳.اینکه بگوییم ما در علم اقتصاد و علوم مختلف دیگر همچون سیاست و فرهنگ، به رویهی عقلایی مراجعه خواهیم کرد، سخن غلطی نیست. لکن تمام سخن در یافتن همین رویکرد عقلایی است.
مارکسیستها رویکرد عقلایی را در اقتصاد به گونهای ترسیم میکنند و لیبرالها بگونهای دیگر. و همه، رویهی خود را عقلایی میدانند!
▫️حال #پرسش ما از گویندهی محترم این است که کدام رویکرد، عقلایی است؟
گویا ایشان تصور کرده است که فقط یک رویهی عقلایی در اقتصاد و همچنین در علوم مختلف وجود دارد و بقیه رویکردها میگویند ما غیرعقلایی هستیم!
۴.دربارهی اسلامی شدن علم، دیدگاههای متنوعی طرح شده است که دیدگاه منتخب و مختار، عبارت است از بازنگری کلی در علوم موجود، بر اساس نفی خودبسندگی فیزیکال و لزوم نقشورزی متافیزیک، همچنین، غنابخشی به علم از حیث نقشورزی روشمند وحی و عقل و خارج ساختن علم از انحصار تجربه است.
◽️این دو نکتهی بنیادین برای دینی شدن علوم، یعنی دخالت دادن متافیزیک در علم موجود و اصلاح حیث روشی علم موجود، دقیقاً همان دو نقیصه است که عالمان اندیشهورز به خاطر این دو، ضرورت دینی شدن علوم را متذکر میشوند.
۵.در سخنی تعجب برانگیز، گویندهی محترم بیان میکند که در کجای اسلام آمده است که برای کنترل تورم لجامگسیخته چه کار باید کرد؟
▫️در پاسخ به سخنان ایشان باید متذکر شد که اصولاً علم در دو ساحت توصیف و توصیه، به تبیین اموری میپردازد که اگر رعایت آنها شود، اصولاً آسیبی پیش نخواهد آمد.
برای فهم آسانتر این سخن، مثال از دانش منطق میزنم که همه منطقدانان گفتهاند رعایت توصیههای منطقی، مانع از خطای در فکر میشود. حال این نادرست است که بگوییم کدام منطقدان برای رهایی از خطای در فکر، راهکار ارائه کرده است؟!
◽️طبیعی است که یک منطقدان در پاسخ به این سوال بسیط، پاسخ خواهد داد که توصیههای من اساساً امکان خطای در فکر را باقی نمیگذارد؛ به عبارت دیگر، توصیههای من در نقطهی پیش از آسیب قرار دارند، نه پس از آسیب.
۶.جالب اینکه در همین موضوع کنترل نرخ تورم، توصیهی روشنی را میتوان از مضامین اسلامی اصطیاد کرد.
▪️اسلام بر اساس قاعدهی نفی ضرر، تمامی منافذ ضرر و ضرار اجتماعی را میبندد. حال در اقتصاد کلان، چنانچه مالکیت از واسطه و دلال حذف شود، امکان قیمتگذاری از دلال سلب میشود و تمام روند مسیر تولید تا نقطهی نهایی مصرف، در امنیت کامل از ضرر اقتصادی خواهد بود، و هم تولیدکننده و هم مصرفکننده به سود واقعی دست پیدا خواهند کرد و از ضرر، در امان خواهند ماند.
ایدهی فوق که طرح اقتصادی برخی اقتصاددانان اسلامی است و متّخذ از مضامین دینی و روایی است، به روشنی نشان میدهد که شریعت اسلامی توانا در مدیریت اقتصاد کلان است.
۷.به عنوان آخرین نکته در پاسخ به ادعای مذکور، به گویندهی محترم باید متذکر شد که اسلام دارای شریعتی است مشتمل بر بایدها و نبایدها، که کلیهی رفتارهای انسان را پوشش میدهد و متدین به دین اسلام، موظف است تمام رفتارهای خودش را مطابق با دستورات شرع مقدس کند. اساساً همین جامعیت اسلام است که آنرا متمایز و ممتاز از سایر ادیان تحریف یافته کرده است.
🔸چنانچه بگوییم اسلام برای رفتارهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ما هیچ پاسخی ندارد،به معنای این خواهد بود که اسلام در اکثریت حوزههای رفتاری و معیشتی انسان،دارای راهبرد مؤثر نیست و بدین ترتیب اساساً اسلام از شکل دادن به سبک زندگی ناکام خواهد ماند.
@rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آیا رئیس ستاد مقابله با کرونای تهران با بازدید رئیس مجلس در دل کرونا موافق بود؟
@rozaneebefarda
روزنه
🎥 آیا رئیس ستاد مقابله با کرونای تهران با بازدید رئیس مجلس در دل کرونا موافق بود؟ @rozaneebefarda
#پرده_نشین_و_پرخاشگر!
روایتی از #فاجعه_مدیریتیِ یک #رئیسجمهور پرده نشین و پرمدعا
💥اختصاصی/ #یادداشت_وارده
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
[ص ۱ از ۲]
#علیرضا_زالی، فرمانده ستاد مدیریت مقابله با بیماری کرونا در کلانشهر تهران در روزی که #قالیباف به سرکشی از یکی از خطوط مقدم جبهه مقابله با کرونا رفت، چنین مصاحبه ای را انجام داد.
حضور #قالیباف در این بازدید میدانی یک حاشیه بسیار عجیب داشت و آن اینکه جلسهای که فردا قرار بود میان سران سه قوه به عنوان مهمترین اجتماع میان مقامات ارشد در جمهوری اسلامی، توسط رئیس جمهور در حالی که میهمان بود لغو شود!
دلیل آن نیز به سرعت با هجمه های عجیبی که از سوی خبرگزاری رسمی دولت علیه قالیباف شکل گرفت، عیان شد. این خبرگزاری با سه تیتر و عکس مختلف، خصوصا با انتخاب عکس یکی از اتاقهای مخصوص نگهداری بیماران اضطراری کرونایی که بر روی درش علامت بزرگ «ورود افراد متفرقه ممنوع»، القا کند که قالیباف، پروتکلها را رعایت نکرده و حضورش در آنجا علیرغم خواسته ستاد کرونا و کادر درمان بوده است! چیزی که در یکی از تیترهای خود نیز به صراحت گفتهاند!!
اگر فیلم مورد را دیده باشید، قاعدتاً متوجه نکات زیر شدهاید:
۱- این فیلم به روشنی بیان میکند فرمانده عملیات میدانی مقابله با کرونا در شهر تهران یعنی آقای علیرضا زالی از آمدن آقای قالیباف اطلاع داشته است.
۲- همچنین نشان میدهد که او به شدت از وقوع چنین اتفاقی خوشحال است. رضایت کامل از وجنات و سخنان او کاملا پیداست. بنابراین حضور وی با اطلاع، رضایت و هماهنگی با وی صورت گرفته است!
۳- او دو دلیل برای خوشحالیاش بیان میکند؛ اول آنکه بالاخره (!) یکی از مقامات ارشد برای تقدیر از این مجاهدان- که البته خیلیها، مجاهدتهای آنان را به نفع خود مصادره میکنند!- با آنان همراه شد. یعنی به صورت روشن فرمودند: «چه عجب! بالاخره آمدید؟!» باز هم یعنی این کار، با رعایت پروتکلهای بهداشتی، طبق نظر هم فرمانده عملیاتی تهران و هم کادر درمان، نه تنها خطرناک نبود بلکه آنان انتظار داشتند، در ایران نیز مقامات ارشد کشور همانند دیگر کشورها، از این کارها در حمایت و روحیه دهی به بخش درمان، انجام دهند! این صریح گفتههای آقای زالی است که آنها قرار است با رعایت پروتکلها، میزبان شایستهای برای آقای قالیباف باشند! از این صریحتر اینکه آنها آماده استقبال از هر مسئولی هستند!! (این «هر مسئولی!» در نکته زیر کاملا مشخص میشود که منظور قاعدتاً کیست!)
قاعدتاً فرمانده عملیاتی ساده کرونا در کلانشهر تهران بالاترین مقام مسئولی است که میتواند در عرصه میدانی تشخیص دهد چه اتفاقی در یکی از بیمارستانهای زیرمجموعه خود راه دهد و اگر او حضور وی را به تمدید و رعایت پروتکلهای بهداشتی مصوبذ شاید کرونا، بیخطر اعلام کرده و حتی تصریح کند که امکان استقبال از هر کسی را دارند، دیگر دولت و خبرگزاریِ بیاخلاقش هیچ مستمسکی برای مقصر دانستن قالیباف نخواهند داشت!
دولت نمیتواند-یعنی حق ندارد!- تصمیمات تخصصی و کارشناسانهی نهاد رسمیِ مربوطه را نقض یا نفی کند خاصه آنکه این نهاد توسط خودش شکل گرفته و زیرمجموعه خود اوست!
حتی اگر کار رئیس مجلس با انتقاداتی همراه باشد، بازهم پیش از او، باید متولیان نهادهای مربوطه را ملامت کرد که نه تنها منعی نکرده اند که تحصین و تشویق نیز داشته اند که البته چون حضور میدانی مدیران ارشد(با مراعات جهات بهداشتی و...) یک ارزش است، طبعا همدلیِ مسئولان بهداشتی نیز شایسته تقدیر است ولی در صورت اشتباه بودن این کار، قالیباف حق دارد دولت را متهم کنند که قصد فریب و تخریب یا به خاطر انداختن جان او را داشته اند! بنابراین اوست که طلبکار خواهد بود نه آنها!!
۴- با کمی توجه بیشتر به همان دلیل اول، یک مطلب تاسفبرانگیزِ دیگر خودنمایی میکند؛ و آن اینکه قاعدتاً بخش درمان مستقیما زیر نظر دولت اداره میشود و باز هم قاعدتاً آنها انتظار دارند مقامات ارشد دولتی، این کار را انجام دهند و چنین چیزی تاکنون راه نداده است! و باز هم قاعدتاً به قرینه حضور قالیباف، آنها انتظار حضور مقامی در تراز وی یعنی شخص رئیسجمهور و نه آقای نمکی، وزیر بهداشت، را داشتهاند!
۵- شوربختانه دوباره باید با توجه به همان دلیل اول ادامه داد که اساسا همین وجه- یعنی حضور مقام ارشد یک قوهی دیگر که به لحاظ سازمانی ربطی به آنان ندارد- موجب خوشحالی زاید الوصف ایشان و کادر درمان شده است!! این یعنی خود آنان نیز خیلی به بالاسری خود یعنی رئیس قوه مجریه کشور، دل خوش نکردهاند و بیطرفانه عرض میشود که بر اهل اطلاع مخفی نیست که چنین چیزی یک #فاجعه_مدیریتی است! زیرا به این معناست که پاییندستان، امیدی به بالادستیِ خود ندارند!
@rozaneebefarda
#پرده_نشین_و_پرخاشگر!
روایتی از #فاجعه_مدیریتیِ یک #رئیسجمهور پرده نشین و پرمدعا
[ص ۲ از ۲]
۶- ماجرا از این تاسفبارتر هم هست! زیرا آقای زالی شاید ناخواسته با ذکر دلیل دوم خود، اعتراف دیگری در مورد نحوه تعامل دولت با بحران کرونا ارائه داده است. او گفت حضور قالیباف در آستانه برگزاری جلسه سران قوا این فرصت را میدهد که این جلسه برای رفع مشکلات بهداشت و درمان در حوزه کرونا مؤثر باشد!
خوشبینانه (البته به نفع دولتیها)، این خواهد بود که منظور او، همکاری کردن قالیباف به عنوان رئیس مجلس جدید، با دولت باشد!
اما این بی معناست! زیرا دولت، صاحب اکثریت قاطع در این جلسه است و میتواند هر تصمیمی را که بخواهد تصویب کند حتی اگر تمامی اعضای غیر دولتی این جلسه(از مجلس و قوه قضائیه) با آن مخالف باشند!!
ستاد کرونا اگر نیازمند کمک است قاعدتاً باید آن را از نهاد بالادستی خود یعنی دولت طلب کند تا آنها اگر نیازمند تصویب اعتباراتی فراتر از اختیارت دولت باشد، در جلسه سران قوا مطرح کنند و با توجه به غلبه جمعیتی که دارد آن را بگیرد!
سخن آقای زالی بی معناست مگر آنکه آنها به هر دلیلی از این کار بازمانده اند! قرینه بسیار مهم در این زمینه، گلایه صریح نمکی به عنوان وزیر بهداشت و رئیس ستاد مقابله با کروناست که گفته بود از اعتبارات تصویب شده با اجازه رهبر معظم انقلاب، صرفا بخش کوچکی داده شده و همین باعث شده تا این نهاد، شرمنده معوقات کادر درمانی خود باشد!!
و اینجا فاجعه دوم مدیریتی دولت یعنی بی اعتنایی به ستاد کرونا در رفع احتیاجات آنها کاملا علنی میشود! مدیری که اصلا امکان ارتباطگیری زیردستانِ ارشدش با خود را هم نمیدهد (همچنانکه افشاگریهای اخیر ضرغامی چنین چیزی را تایید میکند) یا آنکه اگر هم و چیزی مطرح شده باشد ، اعتنا نمیکند. در چنین شرایطی، زالی چشم امیدش به جای مافوق مربوطه اش یعنی رئیس دولت، به رئیس قوه دیگری است که حتی به لحاظ جمعیتی و در معیت قوه دیگر هم نمیتواند کار خاصی صورت دهد! شاید امیدواری او به این است که قالیباف و رئیسی، با فشار و احیانا زبانِ تلخ، در حین جلسه و شاید بعداً در برابر رسانهها، او را مجبور به کاری بکند که باید انجام دهد!!
همه ما تا پیش از این، میزان کندی و فشلی دولت فعلی به خصوص رئیس جمهور و از آن طرف چابکی و فعالیتهای میدانی و غیر میدانی قالیباف و رئیسی را دیده بودیم! اما انصافا این دیگر نوبر بود!!
این به صورت روشن نشان میدهد ریشه به وجود آمدن یا عمیق شدن مشکلات کنونی ما، شخص رئیسجمهور، جریان و تفکری است که او را احاطه کرده و بالا بردهاند!
مدیریتِ جاندوست، ترسو، ناکارآمد، حرّاف، دردسرساز، پر هزینه، پر خسارت، کم و حتی بیفائده دولت، همچنانکه در همه زمینه ها بحران آفرید، در کرونا نیز همان است!
احال او امروز، گستاخی و بیادبی را به اوج رساند و در جلسه هیات دولت گفت: «خدا به ما عقل داده» و «باید تابع دستورات ستاد کرونا باشیم» وبا این جملات به شدت به قالیباف حمله کرد!!
گویا آقای رئیس جمهور، نمیداند که آقای زالی کیست و اینکه او در تایید و تشویق کار قالیباف چه گفته است؟!
همچنین آیا آقای رئیسجمهور پروتکلهایی بهداشتی، مخصوص خود دارد و این پروتکلها به شدت با آنچه برای مردمان عادی برقرار است، تفاوت دارند؟! پس تکلیف هزاران نفر از کادر درمان که با انتهای ساعت کاری خود به منازل و در واقع جامعه باز میگردند چه میشود؟! نکند بایستی آنها را با اسید ضدعفونی کرد یا آنکه مردم عادی اهمیتی ندارند؟!
ثانیا مگر او در جلسات ستاد کرونا یعنی کسانی که اتفاقا در این گونه محلها بودهاند، جلساتی نداشته است؟! نکند ویروس کرونا از طریق قالیباف، جهش یافتهتر، مسریتر و خطرناک تر میشود؟! این چه لاطائلاتی است که سر هم بندی میکنند؟!
ما میدانیم پروتکلهای بهداشتی در مورد مسئولین ارشد باید سختگیرانهتر از حالت عادی باید اما مگر قالیباف کاری غیر از آنچه مسئول میدانی شهر تهران آن را تحسین و تایید نمود انجام داد؟!
مشخصا، رئیسجمهور بسیار #عصبانی است زیرا شخصیت او نزد کادر درمان و حتی مردم، به شدت تحقیر شده اما این تقصیر قالیباف نبوده و نیست و مشکلات امروز او ریشه در خودبرتربینی و دوری گزینی از مردم، و انزوای ناشی از شکست #پروژه_سازش دارد!
@rozaneebefarda
روزنه
#پرده_نشین_و_پرخاشگر! روایتی از #فاجعه_مدیریتیِ یک #رئیسجمهور پرده نشین و پرمدعا [ص ۲ از ۲] ۶- م
🔶حاشیه روزنه بر رفتار نامتعارف آقای #حسن_روحانی
▫️متاسفانه روحانی در مواجهه با #اقدام_جهادی #قالیباف(که ای کاش بدون حضور خبرنگاران انجام می شد!)، #عصبانیت و #پرخاشگری را از حد گذراند و در یک جلسه رسمی، رئیس مجلس را (با زبان کنایی ابلغ از تصریح)، #نابخرد خطاب کرد و باب #فحاشی بین #مسئولان_عالی_سیاسی را باز کرد.
▪️ او پیش از این نیز ناسزاهای فراوانی نثار منتقدان و مخالفان سیاسی خود کرده بود که از شمارش گذشته است!
▪️ مایه تاسف است که وی به عنوان یک #معمم، با این سنخ اقدامات و ادبیات #خلاف_ادب_و_اخلاق، بیش از پیش در فروکاهی #سرمایه_اجتماعی و #اعتبار_معنوی_روحانیت اقدام می کند و جا دارد این رویکرد خلاف شأن او از سوی حوزویان (خاصه بزرگان حوزه) مورد نقد علنی قرار گیرد تا این رویه ناصواب بیش از این امتداد نیابد!
▪️روحانی در این سالها علاوه بر ادبیات ناپسند در مواجهه با طیف های مختلف، با حرکت بر مدار #خط_سازش و گرایش افراطی به #مذاکره_با_شیطان_بزرگ، و امضای #برجام_نافرجام، مسئول مستقیم وضعیت غیرقابل قبول فعلی است. و از این جهت، کارنامه سیاسی او موجب بدبینی عمومی به روحانیت شده است.
به نظر می رسد وقت آن رسیده که #برائت_روحانیت_از_روحانی به صورت علنی و گسترده فریاد زده شود تا شاید مردم عزیز و نجیب ایران، اقدامات و افکار و مواضع وی را به پای علمای متعهد و فضلای مهذب و روحانیان مردم دوست و زاهد، نگذارند.
@rozaneebefarda
💥فوری/ در حال بررسی
▫️شنیده های قطعی حاکی از آن است که واعظ ارجمند و انقلابی، جناب آقای #دکتر_رفیعی به دلیل انتشار برخی #مواضع_شائبه_برانگیز یکی از روحانیان قم در روزهای اخیر، از سخنرانی در مجلس روز پنجشنبه به میزبانی فرد مزبور، استنکاف ورزیده است.
▪️این اقدام بایسته و قابل تقدیر نشان از #حریت و #آزادمنشی تاریخی روحانیت شیعه دارد که در مسیر حریم داری عقیدتی و مرزبانی فکری، بدون درنظر گرفتن منافع شخصی و جناحی، و همواره بر اساس #تکلیف شرعی اقدام می کند.
▫️امید است سایر سخنوران ارجمند نیز بدین سلوک علمای سلف عمل نمایند و در نظر داشته باشند که گاه صرف حضور افراد موجه در برخی محافل، ولو با انگیزه های الهی، با تایید ضمنی مواضع و رویکردهای قابل خدشه و #نامتعارف صاحبان مجالس، تلازم عرفی دارد.
@rozaneebefarda
#پرونده_ویژه
تیغ و تحریف!
روایتی از #تحریف متون/مبانی دینی و نسبت آن با #مشروعیت_زدایی از نظام اسلامی
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
📛یادداشت دوم؛
داوود #فیرحی؛ تئوری پردازی برای #آشوب یا تریدپراکنی در مبانی
⭕️این سلسله یادداشت ها به نقد و ارزیابی برخی سخنرانی های مذهبی در محرم امسال می پردازد که در آنها به نحوی عجیب با نوعی تولید #ادبیات_سیاسی جدید و جهت دار مواجهیم که در مواردی در چارچوب #مشروعیت_زدایی از #نظام_اسلامی و تئوری پردازی برای توصیه یا توجیه اقدامات #خشن و احیانا براندازانه، قابل تحلیل است.
🔻از یک سو جریان برائتی با تمسک به ادبیات اسلام رحمانی، تلاش می کند به توجیه براندازی در سیره نبوی بپردازد و از دیگر سو، شاخه حوزوی #خرده_جریان_اعتدال، که روزگاری #سازش و #مذاکره را به نهضت عاشورا نسبت داده بود، تلاش می کند تئوری #بغی_مضطر را در جهت تطهیر آشوبگران، از متون دینی وام بگیرد!
◽️پیشینه سیاسی و فکری سخنرانها و مضمون سخنان، نشان می دهد که مواجهه سیاسی این طیف با نظام، وارد دورانی جدید شده است و طبعا هر نوع کنش گری متقابل عالمانه با آنان نیز بدون درک عمیق و دقیق این اتفاق جدید، ممکن نیست!
▪️تولید ادبیات سیاسی با پس زمینه مذهبی، خطرناک ترین نوع مواجهه با جمهوری اسلامی است که زمینه ساز تضعیف #مشروعیت_مذهبی_نظام است.
⭕️تحریریه روزنه با ردیابی تحرکات تبلیغی طیفی از عناصر زاویه دار(با لحاظ شدت و ضعف در مخالفت یا نقد نظام)، مجموعه نقدهایی را به قلم برخی فضلای حوزوی تقدیم خوانندگان خواهد کرد.
#انقلاب_حسینی #اربعین
#سکولاریسم_حوزوی
🔳متن در روزنه:👇
@rozaneebefarda
روزنه
#پرونده_ویژه تیغ و تحریف! روایتی از #تحریف متون/مبانی دینی و نسبت آن با #مشروعیت_زدایی از نظام اس
#پرونده_ویژه
تیغ و تحریف!
روایتی از #تحریف متون/مبانی دینی و نسبت آن با #مشروعیت_زدایی از نظام اسلامی
⭕️یادداشت دوم:
داوود #فیرحی؛ تئوری پردازی برای #آشوب یا تریدپراکنی در مبانی؟!
نقد سخنرانی 5شهریور۹۹
💥اختصاصی/ مصطفی معمار
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
[صفحه1 از 3]
🔹هر ساله فرا رسیدن ماه محرم فرصتی است برای بازخوانی واقعه تاریخی عاشورا از زوایای مختلف و ارائه تحلیلهای گوناگون با رویکردهای مختلف که در عین اینکه فرصت است اما طبیعتا ممکن است برخی آسیبها را در پی داشته باشد.
دقت نظر اندیشمندان اسلامی و اصحاب دین، فرصت بسیار مناسبی را جهت آشکار شدن زوایای پنهان پدیده عاشورا فراهم میکند اما در عین حال باید مراقب بود تا در میان تکثرات تحلیلی، #گفتارهای_تحریفآمیز جایگزین #حقایق_تاریخی و سخنان فنی و عالمانه نشوند و اصالت و ارزشهای حسینی در معرض آفات قرار نگیرد و فرهنگ عاشورا کما هو حقه حفظ و صیانت شود.
🔻این نوشتار کوتاه در صدد است تا با همین رویکرد و انگیزه به تحلیل سخنرانی جناب آقای فیرحی در عاشورای امسال بپردازد.
🔹دکتر داوود فیرحی، در پنجم شهریور امسال در پویش "هرخانه یک حسینیه" که توسط بیژن عبدالکریمی بصورت مجازی برگزار شد، به تحلیل اتفاقات صدر اسلام پرداخت.
🔹سخنرانی آقای فیرحی برپایه چند قیاس مرکب استوار است و او کلام خود را با تقسیمبندی حکومتها شروع می کنند که:
یا مشروعاند و یا نا مشروع و آنها که مشروع هستند یا مشروع باقی میمانند و یانامشروع می شوند و دراکثر جوامع و تمدنها همین حالت اخیر رخ می دهد و از این تقسیم بندی نتیجه می گیرد که مشروع بودن جوامع ابدی نیست.
▫️او در ادامه این نتیجه را حد وسط استدلال قرار میدهد و با جمله ای منسوب به ارسطو، جزماندیشانه بیان می کند:
هرجامعه ای را بسازی خراب می شود و روزی مشروعیتش را از دست میدهد حتی اگر این جامعه بدست بهترین فرد روی زمین بنا شده باشد.
سپس این کبرای کلی را بر حکومت صدر اسلام اینطور تطبیق می دهد:
در حکومت صدر اسلام بلافاصله بعد از پیامبر ص انحراف و استبداد در جامعه ایجاد شده و شیب این ظلم و خود کامگی به تدریج بیشتر شده و در سال شصت هجری به اوج خود می رسد.
در گام بعدی ایشان سوال می پرسد که در چه شرایطی وظایف شهروندان در اطاعت از دولت پایان می یابد؟
در جواب این پرسش، پاسخی به قول خودشان «کانتی» میدهد که:
حکومت مستبد و شهروند پرخاشگر دو طرف افراطگونه است که دولت متعادل در بین این دو طرف در نقطه تعادل منطقی وجود دارد به این صورت که وقتی دولت نرمال به تدریج به سمت استبداد پیش میرود از یک جایی به بعد مردم توان تحمل در مقابل ظلم را از دست داده و شروع به قیام میکنند و در بین مردم عدهای که جزء جامعه نخبگانی هستند زودتر متوجه این ظلم شده و میداندار میشوند و دیگران را به دنبال خود میکشند و سیدالشهدا هم نمونه یکی از همین جامعه نخبگانی بود.
🔹 #نقد و ارزیابی:
1- از کبرای قضیه اول شروع می کنیم : آیا هر حکومتی محکوم به فنا است؟ آیا هر حکومتی به تدریج به ظلم و استبداد روی میآورد؟ کلیت این قضیه را چطور ثابت میکنید ؟ به صرف اینکه در غالب موارد این اتفاق میافتد چطور به کل حکومتها تعمیم میدهید؟ ( ایشان ابتدا در تقسیم حکومت به مشروع و نامشروع میگوید در اکثر تمدنها مشروعیت زائل می شود اما بعدا آن را بصورت کلی بیان می کند.)
اگر این کبرای کلی را قبول دارید چرا از ابتدای حکومت اسلامی یعنی از سال یکم هجری شروع نمیکنید ؟ چرا می گویید بلافاصله بعد از پیامبر استبداد شروع شد . حضرت رسولالله صلّی الله علیه و آله 10 سال حکومت کرد آیا در این مدت دچار استبداد و انحراف شد یا خیر؟ جناب دکتر فیرحی باید مشخص کنند که آیا فرقی بین حکومت معصوم و غیر معصوم وجود دارد یا خیر؟ اگر به نظر ایشان فرقی وجود ندارد پس چرا استبداد را بعد از پیامبر جاری می داند و نه از اول حکومت؟ اما اگر فرق می گذارد پس چرا حکومت امیر المومنین را در زمره حاکمان دیگر متهم به ظلم و انحراف و استبداد می داند؟ جالب این جاست که ایشان شیب استبداد را بعد از پیامبر به تدریج صعودی می داند و هیچ فرقی بین حکومت عادلانه علوی و دیگر خلفا قائل نیست و چندینبار تکرار و تاکید می کند که بلافاصله بعد از پیامبر این انحراف شروع شد و به تدریج افزایش پیدا کرد.
مگر در حکومت سراسر عدل علوی چه ظلمی از جانب حکومت بر مردم شده بود که ایشان به طور ضمنی حکومت آن حضرت را معاذالله ظالمانه میخواند؟
حکومتی که حاکم آن در رده فقیرترین مردم زندگی می کند طوریکه خود حضرت می فرماید: "سوگند به خدا بر این جبّه خود چندان پینه دوختم تا اینکه از دوزنده آن شرمنده شدم و گویندهای به من گفت: آیا آن را از خود دور نمیکنی؟"(نهج البلاغه- خطبه 160)
@rozaneebefarda
ادامه👇
داوود فیرحی؛ تئوری پردازی برای #آشوب یا تریدپراکنی در مبانی؟!
[صفحه 2 از 3]
🔹حضرت امیر(ع) در وصف بیزاری خود از ظلم و ستم میفرماید:
"سوگند به خدا اگر تمام شب را بر روی خارهای سعدان به سر ببرم و یا با غل و زنجیر به این سو و آن سو کشیده شوم، خوشتر دارم تا خدا و پیامبرش را در روز قیامت، در حالی ملاقات کنم که به بعضی از بندگان ستم، و چیزی از اموال عمومی را غصب کرده باشم."(نهج البلاغه- خطبه 224)
🔹 اگر بخواهیم خوشبینانه فکر کنیم باید بگوییم ایشان یا در بیان دقت نداشته و یا مطالعات تاریخی کافی در این زمینه نداشته است. اما آیا میتوان یک سخنرانی را تا این حد غیردقیق خواند؟ و یا یک فرد معمم را تا این حد بیگانه از مسلمات تاریخ اسلام دانست؟
🔹در هر صورت مشکل به اینجا ختم نمی شود. او برمبنای همین اشتباه گام بعدی را برداشته وادعا میکند که شهادت امام حسین علیهالسلام بهتر از پیروزی ایشان بود با این استدلال که:
«بعضی مواقع بعضی شکست ها اسطوره های جاودانه درست می کند یعنی اگر فرض کنید اباعبدالله الحسین ع موفق میشد در کوفه قدرت را بدست می گرفت ، مگر از پدرش قدرتمند تر بود» فلذا همان گونه که خلافت امیر المومنین دوام نیاورد حکومت امام حسین ع هم بر فرض پیروزی محکوم به شکست بود.
🔹از آقای فیرحی باید پرسید که چرا حکومت امام حسین ع هم در صورت پیروزی دوام نمی آورد؟ آیا دچار استبداد می شد؟
با این وجود بعید نیست پا را فراتر گذاشته و گفته شود حتی حکومت ولی عصر عج و دیگر ائمه هم که وعده صریح خداوند است(قصص-5) دیری نخواهد پایید. چون طبق قانونی که ایشان وحی منزل تلقی می کند همه حکومت ها ناگزیر مشروعیت خود را از دست می دهند.
🔹ای کاش ایشان به جای فیلسوفان غربی، معارف اهل بیت(ع) و قرآن را به عنوان سرچشمههای اعتقادی خود قرار دهند تا هنگام جمع کردن این قواعد بافته بشر با گزارههای دینی دچار التقاط و تناقضهای آشکار نشوند. ناگفته پیداست وقتی میگوییم هر حکومتی تا ابد مشروع نیست بطوریکه حتی شامل حکومت معصوم هم می شود در جواب این سوال که: علت زوال مشروعیت حکومت معصوم چیست؟ یا باید بگوییم امام ع در حکومت داری دچار استبداد می شود و سبب زوال مشروعیتش می شود یا معتقد شویم بدون اینکه ظلم کند مشروعیتش زائل میشود و جناب دکتر خود بهتر می دانند که هر دو طرف این معادله از نظر عقلانی و اعتقادات شیعی واضح البطلان است.
به نظر میرسد ریشه اشتباه چنین تحلیلاتی این است که امثال آقای فیرحی مشروعیت را تقدس زدایی کرده و معنای آن را به صرف مقبولیت عمومی تنزل میدهند. مقبولیتی که حاصل عدالت حاکم است در حالیکه اگر چه عدالت حاکم بعنوان جزءالعله نقش بسیارمهم و غیرقابل انکاری را ایفا میکند و اساسا یکی از اهداف اجتماعی-سیاسی اسلام تحقق عدالت کامل در جامعه است اما در هر صورت علل دیگری مثل آگاهی، حریت، تقوا و... نیز در شکل گیری مشروعیت دینی مدخلیت دارد و جزء اخیر علت تامه هم همان نصب مستقیم و خاص یا تأیید غیرمستقیم و عامّ شارع مقدس است.
2- ایشان در ظاهر تحلیلی از قیام سیدالشهداء ارائه می دهند اما در باطن درصدد تشکیل یک کبرای کلی هستند تا مخاطب سر بزنگاه آن را تطبیق دهد. متاسفانه ایشان برای اینکه این قاعده کلی را طبق خواسته خود ترسیم کند در تحریفی آشکار جایگاه حضرت امام حسین علیهالسلام را تنزلی فاحش میدهد و شخصیت و انقلاب سید الشهدا را به گونهای معرفی میکند که شخصیت والا و معصوم ایشان در کنار سایر شخصیتها همچون گاندی قرار میگیرد بدیهی است تنزل حرکت عظیم سیدالشهداء در حد یک قیام عرفی یکی از بزرگترین ظلمهای ممکن به این واقعه بزرگ است.
علاوه بر موارد فوق؛ آقای فیرحی قیام حضرت سیدالشهدا علیهالسلام را یک اعتراض به استبداد حاکمان عنوان میکند اما سؤال اینجاست که این حق اعتراض چطور برای اباعبدالله ع ثابت شد؟ به صرف مردن معاویه چه اتفاقی افتاد که این حق ایجاد شد؟ یزید بن معاویه هنوز بر تخت ننشسته بود و استبدادی علیه مردم به کار نبرده بود پس چرا حضرت امام حسین علیهالسلام از ابتدا زیر بار بیعت با یزید نمیرود؟
این سوال در نگاه علوم مادی که از دریچه اندیشه سکولاری و از زاویه دید فیلسوفان غربی به عاشورا می نگرد جواب نخواهد داشت چون کانت و امثالهم اساسا جایگاهی برای مشروعیت دینی قائل نیستند و ناچارند چنین پدیده های فرامادی را از نگاه دموکراسی و جامعه شناسی غربی پاسخ دهند. اما از نگاه عقیده حقه شیعه مشروعیت دینی برای حاکم اسلامی لازم است چراکه امام و زمامدار جامعه اسلامی خلیفه رسول الله است. و به همین دلیل پدر بزرگوارش زیر بار بیعت سقیفه نمی رفت و اگر رفت بیعت اجباری و اکراهی بود و مادر مظلومهاش نیز فدایی همین تفکر شد.
قیام سید الشهداء فراتر از آب ونان است و حتی فراتر از مقابلهای عادی و عرفی با استبداد رای حاکم.
@rozaneebefarda
ادامه👇
داوود فیرحی؛ تئوری پردازی برای #آشوب یا تریدپراکنی در مبانی؟!
[صفحه 3 از 3]
🔹 قیام سیدالشهدا علیه السلام قیامی است که اهداف والایی را همچون اصلاح امت بر اساس اسلام ناب محمدی، محو بدعت ها و تشکیل حکومت اسلامی برای اجرای دستورات خداوند و در نهایت رشد و تعالی انسانها دنبال می کند و محدود کردن این حرکت عظیم در حد امنیت و رفاه و آب و نان(با وجود اهمیتی که هرکدام از این عناصر دارند)، بزرگترین تحریف تاریخ و خیانت به سید الشهداست و باید گفت تنزل هضت های اسلامی و نادیده گرفتن ابعاد گسترده آن در ادامه همان طرز تفکری است که بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به مردم وعده آب و برق مجانی می داد و جواب اینها هم همان جواب امام امت ره است که فرمود:" ما علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را می خواهیم مرفه بشود زندگی معنوی سمارا می خناهیم مرفه بشود، شما به معنویات احتیاج دارید...... دلخوش به این مقدار نباشید معنویات شما را روحیات شما را عظمت می دهیم شما را به مقام انسانیت می رسانیم"
3- امثال این گفتار، شبهه را در ذهن مخاطب تداعی می کند که سخنران می خواهد با این نوع نگاه به قیام عاشورا یک قانون استخراج کند تا اگر در هر زمانی کسی احساس کرد نان و آبش در خطر افتاد یا قصور و تقصیری در دستگاه حاکمیت دید به راحتی این قانون را تطبییق دهد و اغتشاش و اعتراض را ،که آقای فیرحی حق مقاومتش می خواند، وظیفه اجتماعی و دینی خود بداند. و طرفه اینکه آقای فیرحی بعد از اینکه اغتشاش و اعتراض را وظیفه میخواند در دعای پایانی از خداوند میخواهد که او را در انجام وظایف دینی یاری کند.
🔹کلام آقای فیرحی مبنی بر اینکه: «هیچ حکومتی مشروعیتش دائمی نیست ، و بالاخره یک روزی منحرف شده و از مشروعیت ساقط می شود»، علاوه بر اطلاقی که دارد، این گمان را در اندیشه مخاطب القا می کنندکه کلام گفته شده ناظر به انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است. خوب است جناب آقای فیرحی در این باره روشنگری کند و اگر منظوری غیر از این دارد با آوردن قرائن و استثنائات این شبهه را از ذهن مخاطب پاک کند و الا اگر جمهوری اسلامی را نامشروع میداند لاپوشانی و لفافهگویی را کنار بگذارد و مقصود خود را شجاعانه بیان کند و به وظیفه دینیاش عمل کند.
🔹در کلام آقای فیرحی حاشیه های پررنگ تر از متن وجود دارد که مخاطب را به شک می اندازد و شائبه تعریض به جمهوری اسلامی را قوت میبخشد. به طور مثال وی به انقلاب سوسیالیستی شوروی اشاره میکند و میگوید:
«میگویند وقتی که انقلاب کمونیستی در شوروی رخ داد خیلیها سعی میکردند که آموزش ایدئولوژیک به بقیه بدهند. مثلا در کشورهای دیگر درس کمونیسم بگذارند. اما لنین که باهوش بود حرف دیگری زد گفت مترو مسکو رو چنان درست کنید، ساختمانها و خیابانهایش را چنان طراحی کنید که هر کس آمد مسکو، بگوید کمونیسم این است. یعنی دیگر دنبال ایدئولوژی و چیز دیگری نباشد» آیا این کلام تعریض آشکاری به مسئله صدور انقلاب نیست؟
🔹همچین در تفسیر کلام حضرت (قد رکز بین اثنتین) خطابش را عوض کرده میگوید:" به این می گویند اختیار جبری. دست و بال آدم را ببندید و بگویید که یا این حرف را بگو یا آن را و هر دوتایش هم به نفع حکومت هست."
🔹جناب آقای فیرحی با وجود اینکه در صدد بررسی قیام و نهضت امام حسین ع و الگوگیری از آن است و با اینکه نمونههایی از اسکندر گرفته تا گاندی و انقلابهایی از چین گرفته تا شوروی مثال می زند اما هیچ یادی از دمدستی ترین و جلوی چشم ترین نهضت معاصر یعنی نهضت امام خمینی ره و انقلاب اسلامی نمیکند.
🔹خلاصه اینکه این کلام شاعرانه آقای دکتر پُر است از واژههای دو پهلو که خوب است خودشان مراد از می و ساقی و ساغر را بیان کنند تا راه برای سوء استفاده خناسان و براندازان صریح و یا منافق بسته شود و جمهوری اسلامی و انقلاب حسینی امام و امت، بیش از این مورد هجمه بیگانگان خارجی و نفوذیهای داخلی قرار نگیرد.
#سکولاریسم_حوزوی
@rozaneebefarda
هدایت شده از KHAMENEI.IR
▫️ قرائت زیارت اربعین، همنوا با رهبر انقلاب
📅 پنجشنبه ۱۷ مهر، ساعت ۱۰
📲 پخش زنده از شبکه یک و شبکههای اجتماعی KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نجوای آسمانی #میثم_مطیعی در محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی
@rozaneebefarda
ارشاد معنوی مردم، جز با دینی شدن امور اجتماعی و سیاسی، امکان ندارد/ خطر رسوخ اندیشه جدایی دین از سیاست در حوزه
حسین کاظم زاده
دانش آموخته سطوح عالی حوزه/ روحانی جهادی/ عضو ارشد خانه طلاب جوان
واکنش حوزویان به مصاحبه جنجالی آقای #سیدمحمدجواد_علوی/27
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹بنده هنوز باور ندارم چه طور کسی می تواند عمری را در کلمات الهی و معصومین غور کند و دست آخر این طور دین را بفهمد که اسلام را با سیاست و اقتصاد و ... چه کار؟
نوه مرجع عالم تشیع باشی و این گونه اسلام را بفهمی عجیب است!
🔹همیشه وقتی فرازهای منشور روحانیت حضرت امام را می خواندم که داد ایشان از رسوخ اندیشه #جدایی_دین_از_سیاست بلند بود، مشتاق بودم این افراد را از نزدیک ببینم که چه طور بعد از این همه جنگ و مبارزه و خونریزی ای که در طول تاریخ رقم خورده؛ این بزرگواران، این چنین دامن دین را از قدرت و سیاست مبرا می دانند!!
🔹خوب اگر بنا بود دعوت دین صرفا به معنویت و آخرت باشد چرا طاغوت های زمانه شان با آنها درگیر شدند؟
چرا سرنوشت ائمه معصومین ما به شهادت انجامید؟
اگر بنا نبود امام صادق طراحی برای به دست گرفتن کند، چرا منصور، خلیفه وقت با وجود هزینه سنگین از بین بردن امام، ایشان را به شهادت می رساند؟
🔹و آیا اصلاح دین و معنویت و آخرت مردم، جز از راه اداره دنیای مردم است؟
اگر صحنه اجتماعی زندگی مردم به دست دین مدیریت نشود، کدام آخرتی برای آنها آباد خواهد شد؟
🔹مگر می شود اقتصاد و سیاست و تعلیم و تربیت و فرهنگ ما دینی نباشد و بعد مدعی هدایت و معنویت باشیم؟!
و مگر اندیشه ولایت و امامت در منظومه فکری اسلامی غیر از سرپرستی امور اجتماعی است؟!
مگر می توان جامعه عقب مانده و ذلیل و وابسته داشت و بعد هم معنویت داشت؟!
🔹بیش از چهل سال است که حتی دشمنان انقلاب ما متوجه شده اند که معنویت انقلابی، یک دعوت جدید جهانی است که از حلقوم یک عارف کامل خارج شده است که دین و دنیا را از هم جدا نمی بیند و اساس درگیری دنیای استکبار با ما بر سر همین یک حرف است.
🔹حوزه علمیه که حیات و نشاط خود را مدیون انقلاب و نهضت امام خمینی است، باید رزق جاری اش تامل و امتداد اندیشه های این عارف مبارز باشد و الا جز صورتی از حوزه و دین باقی نخواهد ماند.
⭕️پی نوشت: مطالعه منشور روحانیت حضرت امام و
کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن و کتاب انسان ۲۵۰ ساله رهبر انقلاب را برادرانه توصیه می کنم.
#سکولاریسم_حوزوی
@rozaneebefarda
🔹سخنان متشابه و #شائبهبرانگیز آقای #مرتصی_آملی در #شفقنا:
▫️اصرار علما بر زیارت اربعین بدین معناست که موفقیت یک جامعه و پیروزی، در پرتو مکتب امام حسین(ع) است و اگر جامعه ای از این مکتب دور بماند حتماً دچار نیرنگ، فریب و #مکر_حاکمان و جائرانی خواهد بود که با لباس دین و #کسوت_امیرالمومنینی، خلافت رسول الله و خلیفه الهی و حکومت اسلامی به جان مردم خواهند افتاد و آنان را از اهداف و آرمان هایشان دور خواهند کرد.
▫️حکومتی که جریان خبیث بنی امیه ایجاد کرده بودند در کسوت ظاهری حکومت اسلامی و در قالب خلافت اسلامی بود و این اقدام بسیار مشکل بود که امام حسین(ع) به مردم این معنا را تفهیم کند که اگر احیاناً #خلافتی_به_نام _اسلام برپا شود و بخواهد بر ضد آرمان ها، سنن و ارزش های اسلامی قیام کند، بایستی با آن ستیز کرد و #آن_را_از_جای_برانداخت زیرا عنوان اسلامی و خلافت اسلامی موجب تیرگی و تباهی می شود و جامعه را به خطا می برد.
🔶حاشیه روزنه
این سخنان جناب آقای #مرتضی_آملی را چگونه باید تفسیر کرد؟
آیا #شفقنا با انتشار این سنخ مطالب و تیترهای جهت دار، به دنبال تولید یک نوع ادبیات سیاسی جدید با استفاده ظرفیت قیام عاشورا ست؟!
◾️سلسه یادداشت های روزنه با موضوع #تیغ_و_تحریف فضا را برای پاسخ به این پرسشها روشن می کند.
یادداشت مرتبط روزنه در نقد یک سخنرانی از آقای آملی را اینجا بخوانید:👇
https://eitaa.com/rozaneebefarda/5190
#سکولاریسم_حوزوی
#مشروعیت_زدایی_از_نظام_اسلامی
#تحریف_عاشورا
#ادبیات_براندازی
@rozaneebefarda
پاسخ #شهید #سیدمصطفی_خمینی به اظهارات اخیر آقای #سیدمحمدجواد_علوی!
#جامعیت_اسلام و پاسخ به شبهات #حکومت_دینی در نگاه یک #فقیه_مجاهد/ آیا پیامبر(ص) فقط #مرشد_معنوی است یا متکفل تمام شوون اجتماعی؟!
💥اختصاصی/پست ویژه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹 شهید سیدمصطفی خمینی در زمره فقیهان مبارز معاصر است که به حق می توان او را از اسوه های #حوزه_انقلابی نام برد؛ به رغم تلاش های قابل تقدیر در یادکرد ایشان، همچنان منزلت علمی، معنوی و سیاسی آن فقیه مجاهد، مغفول مانده است.
بعد از طرح برخی مباحث مناقشه برانگیز پیرامون جایگاه رسالت و فروکاهی نقش نبی اکرم(ص) به مرشد معنوی، بازخوانی بخشی از اندیشه عالمان مبارز، بسیار بایسته است.
🔹علامه شهید وظیفه الهی پیامبر(ص) را منحصر هدایت معنوی(امور اخروی) نمیداند بلکه با تمسک به برخی روایات معتقد است آن حضرت همزمان به امور مادی و معنوی اهتمام داشتهاند و در هیچ کدام از امور دنیوی و اخروی، به صورت یکجانبه ممحض نبوده است.
🔹در مباحث ایشان، به #شبهات سه گانه در باب《انحصار اسلام به امور أُخروی》پاسخ داده شده است.
🔻شبهه نخست اینکه انسان و غریزههای او، برای اصلاح امور آنها کافی است و با در نظر گرفتن مدنی الطبع بودن انسان، نیاز به پیامبر برای تصدی امور سیاسی ندارد.
شهید این شبهه را سست و واهی دانسته، و بخاطر وضوح این مطلب، بر این باور است که محال است یک مسلمان برنامه اسلام را در امور اخروی و معنوی منحصر بداند و محال است فرد مسلمانی پیامبران الهی را تنها طبیب جان و عهدهدار امور معنوی بداند و #پادشاهان و حکام #منحصرا عهدهدار اداره امور دنیوی و نظم در جامعه باشند!
ایشان میپذیرند که گرایش ذاتی و طبیعی انسان به امور دنیوی و مادی موجب تذکر و نیاز به تنبه بیشتر در امور معنوی و آخرت است اما این مطلب را ملازم با این معنا نمیدانند که خاتم پیامبران(ص) قابلیت رهبری جامعه بشری در امور دنیوی را نداشته و یا اینکه #مأمور به این کار نبودهاند.
🔻دومین شبهه اینکه فلسفه تشکیل حکومت توسط پیامبر(ص) و غرض از رهبری ایشان گسترش و معرفی اسلام در عصر نزول وحی، و رساندن پیام الهی به جامعه بشری تا روز قیامت بوده، تا با رحلت پیامبر(ص)، دین از جامعه رخت بر نبندد. و اگر اسلام با نظر موافق حکمرانان، در سرزمینهای مختلف نشر مییافت، چه بسا پیامبر(ص) در عرصه تأسیس حکومت و امر رهبری وارد نمیشدند.
🔹شهید سیدمصطفی خمینی این شبهه را با این بیان بیوجه میداند که اسلام در بردارنده قوانینی فراگیر، برای عرصههای گوناگون حیات بشری (اعم از فردی و اجتماعی) است و به تمام موضوعات خرد و کلان زندگی بشری التفات داشته است. این قوانین عهدهدار سعادت بشر در همه شئون و ابعاد انسانی هستند.
🔻 سومین شبهه در مورد انحصار دین در امور معنوی و أُخروی است که کلمه دین فقط شامل آنچه که انسان را منحصراً متوجه آخرت نماید، میشود.
ایشان در پاسخ به این شبهه معتقد است که این معنا یک تبادر ابتدائی بوده و دین یک حقیقت بلندمرتبهای است که عهدهدار تمام جهات سعادت زندگی بشر در امور جزئی، کلی، دنیوی و أُخروی و دربردارنده همه مسائل روحی، مادی، فردی و اجتماعی است.
🔹در ادامه بخشی از متن مباحث ایشان در پاسخ به شبهات مذکور خواهد آمد:
[خاتم] الأنبياء و الرسل إذا كانت وظيفته الإلهية، غير محصورة بسور الشريعة و الهداية إلى دار الآخرة، و كان يجمع بين [الروحية و المادّية] و لا يكون حسب بعض الأخبار متمحّضاً في أمر الآخرة و لا في أمر الدنيا، كبعض الأسلاف من الرسل و الأنبياء (عليهم السّلام)، بل هو الحدّ الوسط و الميزان المقتصد ....
🔻 أنّ الزعامة و تشكيل الحكومة كان لبسط الإسلام و تعريفه إلى المجتمع في ذلك اليوم، و إصغاء الآخرين إلى يوم القيامة؛ حتّى لا يزول بزوال النبي (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم)، فهو (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) قد تكفّل بهذه الأُمور السياسية لحفظ الديانة من الاندراس، و لو كان الإسلام يمشي في البلاد بموافقة ملوك الأمصار، لما كان (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) ينظّم الحكومة و يُشكّل الزعامة و السلطنة، فإنّ هذا التوهّم باطل غير سديد جدّاً؛ لما نجد في القوانين الإسلامية ما يفي بسعادة البشر في جميع شؤونه و في كافّة أُموره؛ ضرورة أنّ الإسلام له قوانين في شتّىٰ المراحل و المنازل، و في مختلف الجهات المرتبطة.
🔻و ليس كلمة الدين كما يتبادر منه بدواً ما كان يوجّه البشر إلى الآخرة محضاً، بل الدين هي السياسة العظمى الكافلة لجميع أنحاء السعادات الجزئية و الكلّية، الدنيوية و الأُخروية، و لذلك نجد أنّ الإسلام جامع شتات المسائل الروحية و المادّية و الفردية و الاجتماعية؛ #بخلاف #سائر_القوانين_و_الملل، فإنّ #قوانينهم_الأساسية #قاصرة عن الأحكام الفردية و الروحية، بل هي قواصر حتّى في أُمور دنياهم، و التفصيل يطلب من مواقف أُخر.(ولايةالفقیه، صص 5 - 3)
@rozaneebefarda
نجوای غریبانه محقق اصفهانی به مناسبت #اربعین_حسینی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
بار غم فرود آمد در زمین ماریه باز
یا که کاروان حجاز
هرچه غصّه بود آمد دلخراش و سینه گداز
در حریم محرم راز
بود شور رستاخیز یا نوای غم زدگان
حلقۀ ستم زدگان
هر دلی ز غم لبریز، داد راز و نیاز
با شه غریب نواز
نوگلی چو غنچه شکفت، نغمه زد چو بلبل زار
زار همچو مرغ هزار
با پدر به زاری گفت کآمده به سوز و گداز
پروریدۀ تو به ناز
خارِ پای ما بنگر، خواریِ اسیران بین
حال دستگیران بین
چون کبوتر بی پر غرقه خون ز پنجه باز
نیمه جان ز رنج دراز
بانوان دل بریان، در کمند اهل ستم
زیر بند اهل ستم
روی اشتر عریان، نه عماری و نه جهاز
صبح و شام، در تک و تاز
کودکان خونین دل همچو گوی سرگشته
یا چو بخت برگشته
دشمنان سنگین دل هریک از نشیب و فراز
همچو تیر خورده گراز
شامِ ماتم ما بود صبحِ عیدِ مردمِ شام
آه از آن گروه لئام
مرکز تماشا بود بانوان میر حجاز
با نقاره و دف و ساز
از یزید و آن محفل، دل لبالب از خون است
دیده رود جیحون است
ما غمین و او خوشدل، او به تخت زر به فراز
ما چو سیم در دمِ گاز
کعبه را شکست افتاد زآنچه رفت برسر تو
ز آنچه دیده گوهر تو
دست بت پرست افتاد قبلۀ دعا و نماز
« مفتقِر»، بسوز و بساز
@rozaneebefarda