🔹 عنایات سیدالشهداء (صلواتاللهعلیه)
🔺 این #دنیا پرده است. همهاش تاریکی و #ظلمت است. آدم نمیداند که چه خبر است. خبرها در پنهانی دنیاست. قسمت پنهان دنیا خیلی مطالب درونش است که آنها برای بندگان سالم کشف میشود. میگویند اهل #کشف، اهل #شهود، که همان جوان هم از آنها بود. شب #عاشورا برای بعضیها به وسیلهی وجود مبارک #سیدالشهداء (صلواتاللهعلیه) پردهها عقب رفت. خب آن وضع #کربلا خیلی ترسناک بود. لشکر که آمده بود هزارتا هزارتا میآمد. سههزارتا سههزارتا میآمد. همه به خاطر #پول، به خاطر درآمد جزئی، راه کربلا را پیش گرفته بودند. این است که شب، شب خوفناک و خطرناکی بود!.
بمیرم برای آن زنانی که صدای هلهلهی اسبها را میشنیدند. صدای فریاد اهل #کوفه را که مرتباً هزارتا هزارتا میرسیدند. مرتباً جمعیت زیاد میشد، مرتباً جمعیت زیاد میشد. آنوقت این #اصحاب چند نفری بیشتر نبودند. اینها لازم بود که تقویت شوند، لازم بود که از این غربت بیرون بیایند. این است که طبق نقل حضرت سیدالشهداء (علیهالسلام) پردهی دنیایی پیش چشم آنها را عقب زد. همهشان دیدند که چه بساطی در انتظار آنهاست. برای #شهادت آنها، برای وصول سعادتی آنها؛ این است که آنها میگفتند که امشب زود تمام شود که ما به آن قصر و به آن پیشآمدهای حیران کنندهی #عقل که عقل هم به آن نمیرسد، برسیم؛ که میفرمایند دنیا گنجایش #جمال و #کمال یک تار موی #حورالعین آن را ندارد. فقط #دنیا برای همین چهار روز تهیه شده و #سعادت در آن نیست. خیر در آن نیست. بهقدریکه فقط #انسان خودش را از گرسنگی در وقتیکه گرسنگی پیدا میکند، نجات دهد. یا به قدری که #اولاد داشته باشد، میل به #ازدواج پیدا میکند. سعادت در اینها نیست. اما آنهایی که دیدند آن وضع را و پرده برایشان عقب رفت، با همدیگر شوخی هم میکردند. یک پیرمردی جناب #مسلم_بن_عوسجه با جناب #حبیب یا یکی دیگر #مزاح کرد. گفتند: حالا امشب شما مزاح میکنید؟ گفت: چند قدمی بیشتر نمانده که ما به سعادت برسیم. جای #شوخی است، جای #خنده است، جای خوشی است. این است که پنهانی دنیا در شبهای عبادت، برای اهل #عبادت و #روزه و #نماز و اهل #خیر و اهل #رفع_گرفتاری و مشقتها و کمک به اسلام و مسلمین، یکوقت یک مقداری برایشان کشف میشود؛ آنوقت آرزو میکنند که #شهید بشوند و از این دنیا #نجات پیدا کنند.
فقط روز عاشورا آنها برای شهادت عجله داشتند، اما #اهلبیت میخواستند جلو بیفتند، ولی آنها اجازه ندادند. گفتند: تا ما هستیم، نباید بگذاریم نوبت به #علی_اکبر علیهالسلام و #قاسم و اینها برسد. اما نوشتهاند: یکوقتی سیدالشهداء (علیهالسلام) به اینطرف و آنطرف نگاه کرد، دید هیچکس دیگر نمانده. [گریهی مرحوم حاج آقا] هل من ناصر ینصرنی؟! هل من معین یعینی؟! هل من ذاب یذب عن حرم رسول الله؟! یک نفر نیست از این #حرم_پیغمبر دفاع کند؟!
خدایا به حرمت زنان و آن نالهی مبارک بهترین خلقت، به داد شیعیانش برس. شیعیانش، علمای شیعیان، زعما و رؤسا و اولیاء اهل #شیعه آن را منصور و مؤید و پیروز بفرما. اموات و رفتگان ما را غریق رحمت بفرما. خدایا بچههای ما، نسل ما، ذریهی ما را از این فتن نجات بده. همه را حسینی قرار بده. زندگانی حسینی و مرگ حسینی به همهی ما مرحمت بفرما.
وصلیالله علی محمد وآله
۹۴٫۵٫۲۲=۲۷ #شوال ۱۴۳۶
✅ مرحوم آیتالله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
4.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 خصوصیت #فرهنگ_اسلامی
🔹 تعلیم #زبان_خارجی در چه زمانی مفید است؟
🔸 آموزههایی مهم از علم #جامعهشناسی
🔺 کشورگشایی بدون #جنگ با تغییر زبان و #تربیت و نفوذ #ورزش
۹۳٫۲٫۱۸
✅ مرحوم آیتالله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
📆 سالروز درگذشت مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی؛ ( ۱۸ #ذی_القعدة ۶۷۲ ق)
🔺 بیان مراتب معرفت و شناخت از کلام محقق طوسی رحمهالله
🔹 دربارهی #معرفت اگر در #مجمع_البحرین ببینید، در ذیل مادهی "عَرَف" - که #عرفان و معرفت باشد- دربارهی معرفت خدا از #محقق_طوسی (رحمهالله) که شخص بسیار کمیابی در #اسلام هست، مطلبی دربارهی #خداشناسی نقل کرده: «قال سلطان المحققین»؛ خیلی حرف است این عنوانِ #سلطان_المحققین که برای مرحوم خواجهی طوسی است. «قال سلطان المحققين: إن مراتب المعرفة مثل مراتب النار مثلاً»؛ چون برای غیر #عارف اگر بخواهند معرفت را بیان کنند، مثل این است که برای #کودک بخواهند مسائل بین مرد و زن و این چیزها را بیان کنند؛ فلذا نمیشود. باید طوری با مثال برایش حرف بزنند. برای ماها اگر بخواهند مراتب معرفةاللهی را بیان کنند، با مثالی مثل آتش میتوانند بیان کنند. آتش دانستن به چند صورت است: «و إنَّ أدناها مَن سَمِعَ أنَّ فی الوجود شيئاً يَعدِمُ كُلَّ شیءٍ يُلاقِيهِ و يَظهَرُ أثَرَه فی كُلِّ شیءٍ يُحاذيهِ و يُسَمّى ذلك الموجودَ ناراً»؛ وقتی میخواهند به بچه نشان بدهند و بفهمانند که ما چیزی به نام آتش داریم، میگویند: اگر دیدی دست به آن نزن، چون هر چیزی را که با آن تماس پیدا کند از بین میبرد و در برابر هر چیزی قرار بگیرد، ظاهرش میکند، پیدایش میکند، تاریکی باشد، نشانش میدهد. اسمش نار و آتش است.
🔺 مرتبهی معرفت مقلدین
🔹 «و نظير هذه المرتبة فی معرفة الله تعالى مَعْرِفَةُ المقلّدين الّذين صدّقوا بالدين من غير وقوف على الحجة»؛ خیلیها هستند در #خانواده های مسلمین یا #مسیحیت یا #زرتشتی، به دنیا که آمدند همینطور کمکم که بزرگ شدند، آداب و رسومِ #پدر و #مادر را که نگاه کردند، پیرو آنها شدند و اگر از آنها بپرسی چرا اینطور میکنی و معنای این #عقاید و کارهایت چیست؟، میگوید: من نمیدانم! این دینش مسیحیت است، من هم #مسیحی هستم!. آن دیگری میگوید: من #مسلمان هستم. هم #نماز میخوانم. هم #روزه میگیرم. امّا چرا و به چه علت و به چه معنا؟ اینها را دیگر نمیدانم! این درجهی اولِ نشان دادن آتش به کسی که ندانسته و نمیداند به اینکه چیزی داریم که وقتی هر چه بیندازی در آن میسوزاند و از بین میبرد و هر جا باشد روشنی میدهد. او هم آتش را ندیده ولی میشناسد و اگر به او بگویند: آتش را معنا کن، میگوید. مثل اینکه مسلمان شنیده که این #دنیا خدا دارد، #دین دارد و او هم اینها را قبول کرده.
🔹 مرتبهی معرفت اهل #استدلال
«و أعلى منها: مرتبةُ مَن وَصلَ إليه دخانُ النّار و عَلِمَ أَنّهُ لابُدَّ له مِن مُؤثّرٍ فحَكمَ بذاتٍ لها أثرٌ هو الدّخانُ»؛ از این درجهی #تقلیدی یک درجه بالاتر این است که هر جا این سیاهیهایی که رو به آسمان میرود، پیدا شد، اینها اثر یک چیزی است که اسمش آتش است. او هم هر وقت دید که مثلاً صدای سوت قطار شنید و دید که در آسمان دودی دارد حرکت میکند، میگوید: آهان! آنجا ظرفی همراه این دستگاه قرار دادهاند و درونش آتش روشن کردهاند. چون به من گفتهاند: هر جا این دود پیدا شد، آتش هم آنجا هست. از #علامت میفهمد، اما خود آن را ندیده. از علامت آن را میشناسد. «و نظير هذه المرتبة فی معرفة الله مَعْرِفَةُ أهل النظر و الاستدلال الذين حكموا بالبراهين القاطعة على وجود الصانع»؛ آنقدر حالیاش شده که این جهانی که خودش هم یکی از آن است و پدر و مادر و زمین و آسمان و آتش و آب و کرهی زمین و کرهی ماه، اینها مثل دود میماند. یک چیزی اینها را #ایجاد و درست میکند. اما آن چیز چیست، نمیداند. اینجا از روی #دلیل آمده و #خداشناس شده. مثل ماها که میگوییم: خوب چون من هستم؛ پس من را کسی درست کرده. پدر و مادر هم کارهای نیستند. پدر و مادر هم خودشان مثل منند. پس این زمینی هم که زیر پای ماست و میچرخد و ماه و خورشیدی هم که به ما نور و حرارت میدهند، جاذبه به ما میدهند، زمین ما را میچرخاند، ماه ما را میچرخانند، اینها همه دستآورد قدرتی است. آن #قدرت خداست. «حكَموا بالبراهين القاطعة على وجود الصانع.»
@seyedololama
⬇️
سیدالعلماء
📆 سالروز درگذشت مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی؛ ( ۱۸ #ذی_القعدة ۶۷۲ ق) 🔺 بیان مراتب معرفت و شناخت از ک
⬇️
🔹 مرتبهی معرفت #مؤمن مخلص
«و أعلى منها: مرتبةُ مَن أَحسَّ بحرارةِ النّار بسببِ مُجاورتِها، و شاهَدَ الموجوداتِ بنورها»؛ کسیکه قبول دارد که آتش هست و دود هم اثر آن هست، ولی یک اثری هم در خود میبیند؛ من سردم بود، حالا گرم شدم. این چیزی است که مرا گرم کرده. و این اشیاء همه آثار او هستند مثل خود من و اینها.«و شاهد الموجودات بنورها و انتفع بذلك الأثرَ، و نظيرُ هذه المرتبةِ فی معرفة الله مَعْرِفَةُ المؤمنينَ المخلصينَ الّذينَ اطمَأَنَّت قلوبُهُم بالله و تَيقَّنُوا أنَّ اللهَ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كما وصفَ به نفسَه.» آن دیگر مقام خیلی خوبی است که آسمان و زمین و بنده و شما و اینها #نمایشات قدرتمندی خداست و خداست که الآن بنده را سخنگو میکند که بتوانم حرف بزنم و باشم و جان داشته باشم و شما جان داشته باشید و بشنوید و با هم حرف بزنیم. اینها همه خودسرانه که نیست. ما بیصاحب و بیمنبع و بیکارخانه و موتور که نیستیم. ما هم مثل سایر چیزهای متحرک به موتورها و نیروها، آثار #قدرت الهی هستیم.
🔹 مرتبهی معرفت اهل #شهود
«و أعلى منها: مرتبةُ مَن احتَرَقَ بالنّار»؛ اما کسی را در آتش انداختند آن دیگر نه از دود #استدلال میکند نه از حرارت استدلال میکند. اصلاً آتش را #حس میکند و خود آتش را میشناسد.
«بِكُلّيَّتِه و تلاشا فيها بجُملَتِه»؛ و علاوه بر آن، خودش هم درب و داغان میشود!.
«و نظير هذه المرتبة فی معرفة الله، مَعْرِفَةُ أهلِ الشهود و الفناء فی الله و هی الدرجة العليا و المرتبة القُصوى، رزقنا الله الوصول إليها و الوقوف عليها بمنّه و كرمه - انتهى كلامه.» تا همینجا عبارت #محقق_طوسی ( رحمه الله) است. پس معلوم میشود که یک مقامی است در #معرفت که #انسان متلاشی میشود!. یعنی دیگر از خودش چیزی باقی نمیماند. هر چه هست معنای #حرفی است و قائم به معنای #اسمی. مثل #تصورات ما نسبت به خودشان که از خودشان هیچاند. هیچیاند. هر چه هست از ماست دربارهی آنها [که آنها را تصور میکنیم].
🔺 ارزش معرفة الله
🔹 اینجاست که حدیث دارد که « و فی الحدیث لؤ یعلموا الناس ما فی فضل معرفة الله تعالی»؛ اگر #مردم میدانستند که چه خبر میشود در اینکه انسان خدا را بشناسد به #شناخت_شهودی؛ « ما مُدُّو اَعیُنَهُم اِلی ما مُتَّعَ بهِ الاَعداءُ مِن زَهرةِ الحیاةِ الدّنیا»؛ اصلاً نگاه نمیکردند به آن چیزهایی که خدانشناسها به آنها افتخار میکنند و به آنها #حریص هستند از ساختمانها و از باغها، از هواپیماها و از کشتیها و از نیروها و هر چه بگویی از کسانیکه در غیر از این معرفت #توحیدی قرار دارند، آنها اصلاً به اینها نگاه نمیکنند. مثل کسیکه چند پرِ کاه در دستش گرفته و دارد راه میرود؛ هیچکس نگاه نمیکند که ببیند این چه چیزی دارد. اصلاً آن را چیز نمیداند. مثل مقداری گرد و غبار است که به سر و رویش نشسته، به لباسش نشسته، کسی اصلاً آن را نگاه نمیکند که مثلاً بگوید: آقا به چی داری نگاه میکنی؟ دارم به این گرد و غباری که به کت و شلوار این شخص نشسته نگاه میکنم!. خوب که چی مثلاً؟! هیچی!. اصلاً در نزد اهل معرفت اینطوری میشود #دنیا؛ طلا و نقرهاش، #زن و #مرد آن، #زیبا و #زشت آن، #پول و حیثیت آن، #ریاست و #خلافت و شهنشاهیاش، همهشان از نظر میافتند و هیچ میشوند نزد کسی که خدا را بشناسد.
«کأنّ المراد المعرفة الثقة به تعالی»؛ چون وقتی آدم به چنین مقامی دلگرم شد، «والانقطاع الیه» از همه چیز بُرید و #توکل به او پیدا کرد و #استغناء به او پیدا کرد، دیگر این چیزی برایش باقی نمیماند که اهمیتی برایش داشته باشد و در #فکر آن برود و فکری دربارهاش داشته باشد. همهاش میشود #توجه یکپارچه؛ «الهی هب لی الکمال الانقطاع الیک»¹
این " انقطاع الیک" چنین چیزی است. « ما مُدُّو اَعیُنَهُم اِلی ما مُتَّعَ بهِ الاَعداءُ مِن زَهرةِ الحیاةِ الدّنیا»²؛ "زهرة" یعنی زیور. زیورهای #زندگی دنیا پیش اینها لجن میشود و اصلاً قیمتی ندارد که نگاه بکند.
وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین
( ۱۴ #جمادی_الثانی ۱۴۲۶ = ۸۴/۴/۳۰)
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
______
۱) [ #مفاتیح_الجنان، #مناجات_شعبانیه ]
۲) [ #مجمع_البحرین ج۵صص۹۶-۹۷]
@seyedololama
20.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺بیاناتی پیرامون حقیقت #اسلام و چگونگی احیای اسلام در #جمهوری_اسلامی؛ «انّ الدّین عنداللَّه الاسلام»¹
«وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ»²
🔹 معنای #ذکر: «إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذَا يُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ سُجَّداً»³؛ خطر #غفلت
🔸 برنامهی شروع اصلاحات اجتماع از #خانواده و #مدرسه و #محله
🔺 حل مشکلات با تربیت #مسلمان واقعی؛ «رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا»⁴؛ پذیرش #فرهنگ خارجی و #اسلام_آمریکایی به جای اسلام واقعی
۸۸٫۱۰٫۱۱
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
____
۱) [ #آل_عمران :۱۹]
۲) [ #آل_عمران :۸۵]
۳) [ #اسرا :۱۰۷]
۴) [ #بقره :۱۲۸]
@seyedololama
علم واقعی-@seyedololama.mp3
زمان:
حجم:
1.83M
🔺 خدمات بسیار بالای #مرحوم_امام
🔹 مالکیت خدا؛ هر چه میبینیم او را میبینیم!
🔸 قسم دادن #صاحب_الزمان به جدهاش #فاطمه زهرا سلاماللهعلیهما
🔺 آبرومندی ظاهری و بیآبرویی باطنی!
🔹 شیخ و فاحشه؛ شیخی به فاحشهای گفت مستی ...؛ ( #خیام نیشابوری)
✅ مرحوم آیتالله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
13.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 #قسم های خدای متعال در سورهی مبارکهی #شمس بهمنظور بیدارباش بشر
🔹 پذیرایی #انسان بهوسیلهی #نعمت های بیکران الهی
🔸 مخارج هر شخص برای زندگی لحظاتی در این عالم چقدر است؟!
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری
( #سعدی )
۹۱٫۱۱٫۹
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
3.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری
( #سعدی )
🔺 مرحوم علامه #طباطبایی: مصیبتبارترین گرفتاری بشر #غفلت است نه #جهل (نادانی)
🔹 ارزش والای #نماز بهمنظور #شکر به درگاه الهی
۹۱٫۱۱٫۹
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
17.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 اهمیت #قسم الهی به #نفس انسانی: «وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا (۷) فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا»¹؛ بهترین #نعمت الهی ادراک #حقایق وجودی بهوسیلهی #الهام باطنی و پیام درونی
🔹 توجه #کانت به #عقل_عملی و #اخلاق با اهرم #وجدان بر خلاف #عقل_نظری
🔸 تحیر و شگفتی کانت از دو امر:
۱) آسمان پر ستارهی بالای سر انسان؛ «وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا»²
۲) وجدان قلبی
🔺 پشیمانی قلبی خلبان جنایتکار #آمریکایی پس از بمباران اتمی #ژاپن
۹۱٫۱۱٫۹
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
___
۱) [ #شمس :۸]
۲) [ #شمس :۵]
@seyedololama
صلیالله علیک یا علی بن موسی الرضا
🔺 چگونگی استفادهی واقعی از برکات زیارت امام رضا صلواتاللهعلیه
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله والصلاة والسلام علی اشرف خلقه وخاتم رسله سید الانبیاء والمرسلین ابیالقاسم محمد وعلی اهلبیته الطاهرین ولعنةالله علی اعدائهم اجمعین
پیامبری که برای او از خداوند طلب #رحمت کامل کردید با این #ذکر شریف #صلوات، از او برای ما دستوراتی رسیده که امروز مناسب است از آنها ما تکالیف خود را بهتر و عمیقتر و علمیتر یاد بگیریم.
مرحوم صاحب مفاتیح میفرمایند که: «از رسول خدا صلىاللهعلیهوآله روایت شده: زود باشد که پارهاى از تن من، در زمین خراسان مدفون شود» حالا آنموقع اصلاً زمین #خراسان کجا و #مدینه کجا! و مردم #مسلمان آیا عبورشان به خراسان میافتاد یا یک خراسانی عبورش به مدینه میافتاد؟ اصلاً نام خراسانی در کار نبود. چنین وقتی بود که حضرت این فرمایش را نقل کرده بود. «هیچ مؤمنى او را زیارت نکند، مگر آنکه حقتعالى بهشت را براى او واجب کند و بدنش را بر آتش دوزخ حرام سازد. ... پارهاى از بدن من در خراسان مدفون خواهد شد، هر غمناکى او را زیارت کند، البته حقتعالى اندوهش را برطرف کند، و هر گناهکارى او را زیارت نماید، البته گناهانش را بیامرزد.»¹ اینها در ظاهر آسان است ولی در عمقِ معنا، #فکر میخواهد، صحبت میخواهد، مقدمات این مسائل در #علم_طلبگی به نام #اصول یعنی پایههای علوم دینی (یعنی اصولی که بتوان با آن، مسائل را از #کتاب و #سنت استنباط کرد) میباشد، که اگر #انسان آن پایههای #علوم_دینی را در عرض اقلاً دو سه سال بررسی نکند، اینها به نظرش چیز جدیدی نمیآید. ما چون بارها خراسان را دیدهایم و رفت و آمد کردهایم، نمیدانیم که آن زمان اصلاً خراسان کجا و مدینه کجا و پیامبر غریب اسلام کجا. #پیامبر اکرم مگر در آن موقعیکه این فرمایشات از ایشان نقل شده تا چه قدر از شعاع مدینه رفت و آمد داشتهاند؛ این است که اینها نشان میدهد که هر کلمهاش یک معنا دارد. پارهای از تن حضرت یعنی چه؟ که حضرت #رضا پارهای است از تن پیامبر است. پیامبر هم اشرف خلق خداست. اینها #تفکر میخواهد.
«به چندین سند صحیح از ابن ابىنصر نقل شده که گفت: نامهی امام رضا علیهالسّلام را خواندم در آن نوشته شده بود: به شیعیان من برسانید، که زیارت من نزد خدا برابر است با هزار حج، پس من این حدیث را خدمت حضرت جواد علیهالسّلام عرض کردم، فرمود: آرى والله هزار حج است، براى کسیکه آن حضرت را زیارت کند و حق او را بشناسد.»²
این قید #حق او را بشناسد، بر این اضافه شد. علم اصول به ما راه را نشان میدهد؛ پس بگردیم ببینیم چند #قید در این #زیارت هست که اگر کسی انجام دهد، هزار #حج در نامهی عمل او مینویسند و #گناهان او را میآمرزند. آیا مثل زیارات حالاست که انسان میتواند با دو بلیط و یک هفته تعطیلیِ کارش، رفت و آمد کند؟ اینطور نیست. اگر کسی را خبر میدادند که به زیارت امام رضا رفته، این #جرم بود. این برای خودش و #خانواده او خطرناک بود؛ ولذا به بعضیها میگفتند که این مقدار زیاد #ثواب را دارد، ولی شما فعلاً نروید. اگر بروید خودتان و خانوادهتان در #خطر قرار میگیرید. با این روایات این قبهها برپا شد. با این روایات #مردم جلب به #ائمه (علیهمالسلام) شدند و #شیعه و #تشیع که حاصل #قرآن و #حدیث است، ترویج شد و مردم به آن گرایش پیدا کردند. در یک مشکلاتی قرار گرفتند. حضرت میدانست که هر کسی به زیارت او بیاید، به راحتی نیست، ولذا نقل شد که فرمود که: اگر کسی به زیارت من در این #غربت، در این دوری راه بیاید، بر او قطره بارانی بچکد، -یعنی زحمتی بکشد، رنجی ببیند، ناراحتی ببیند-، چه ثمراتی دارد. پس ما قطرهی باران را به واسطهی علم اصول به #رنج و ناراحتی تبدیل میکنیم که در #زبان_عرب اینطور بیانات میشود و فهمیدن اینها کار مشکلی است، #درس میخواهد. #مساجد باید دروس این مسائل را به عهده بگیرند و اهل مسجد باید برای این دروس وقت بگذراند.
ص۱
@seyedololama
⬇️
سیدالعلماء
صلیالله علیک یا علی بن موسی الرضا 🔺 چگونگی استفادهی واقعی از برکات زیارت امام رضا صلواتاللهعلیه
⬇️
ص۲
در حدیث از امام #صادق علیهالسلام وارد شده: «اُفّ باد بر مسلمانی که در هفته روز جمعه را صرف آموختن مسائل دین خود نگرداند و برای این امر خود را از کارهای دیگر فارغ نسازد»³. خب اینها را که با هم بررسی کنیم، معلوم میشود که آیا ما #شیعه هستیم؟ یا وای بر ما که #جمعه ها شده محل #تفریح، رفت و آمدهای بیفایده یا کمفایده یا خدایی نکرده #معصیت کاری.
#اسلام دین #علمی است، باید مسائلش را با #فکر و یادگیری از اساتید، پخش شدن به وسیله برنامهها، یا #روزنامه ها و #مجله های هفتگی در #محله روشن شود. هر کدام از اینها به درب خانهها داده شود. خانهها آنها را بگیرند، استنساخ کنند. یک نسخه به خواهرشان بدهند، یک نسخه به برادرشان بدهند. پخش کنند تا معانی دینی فهمیده شود. این مسئله از لوازم این #زیارت است که این هزار حج با آن نوشته میشود؛ یعنی باید #دین را به این وسائل پخش کرد، فهمیدن آن را به عهده گرفت.
«زود باشد که بر اثر ظلم و ستم با زهر به قتل برسم و کنار هارونالرشید به خاک سپرده شوم و خدا تربت مرا محلّ تردّد شیعیان و دوستان من گرداند پس هرکه مرا در این غربت زیارت کند، براى او واجب میشود، که من او را در روز قیامت زیارت کنم و سوگند میخورم، به خدایى که محمّد صلىاللهعلیهوآله را به پیامبرى گرامى داشته و او را بر تمام خلایق برگزیده، که هر که از شما شیعیان نزد قبر من دو رکعت بهجا آورد، البته از جانب خداى عالمیان در روز قیامت آمرزش گناهان را مستحقّ شود. ... زیارتکنندگان قبر من در روز قیامت بر خدا گرامىتر از هر گروه دیگرى هستند و هر مؤمنى که مرا زیارت کند و بر روى او قطرهاى از باران برسد، البته حقتعالى جسم او را بر آتش دوزخ حرام گرداند.»⁴ الآن اینها که پیاده میروند، اینطور روایات آنها را از منزل و کار و شغل بیرون کرده و سر به بیابان گذاشتهاند. حالا این یک قطره باران تبدیل شده است به پنچر شدن ماشین، به خدایی نخواسته تصادف، به خدایی نخواسته کمبود بنزین، کمبود آب در راه و ناراحتی؛ خوب تحمل اینها قدری اشکال و سختی دارد. این مسائل است که ما این روایات را با اینها معنا میکنیم.
نتیجهای که بنده میخواهم عرض کنم این است که برادرانی که این سخنان را با گوش انشاءالله پاک، با فکر پاک میشنوند، بنشینند، فکر کنند، ببینند چه خدمتی به امام #رضا کردهاند یا خواهند کرد؟. چون امروز زیارت تبدیل شده به بلیط و هواپیما و قطار. هیچکسی هم به انسان بدگویی نمیکند. هیچکسی پرونده برای انسان درست نمیکند. اما اینطور نبوده که، پروندهها دست به دست میگردیده تا برسد به دست جلادهای بیرحم تا سر راه اینها را بگیرند و اینها را ذبح کنند. یکوقت بنده در زیارت #مشهد با رفقا جا ماندیم در #بسطام و در بین راه قطار رفت و بنده بدون وسائل جا ماندم. مشکلاتی بود تا اتوبوس آمد، جا نداشت. من در پلهی ماشین حاضر شدم بایستم که ماشین ما را ببرد. با این وضع آمدم #تهران. بعضی از مؤمنین به دیدن من آمدند. وقتی این مشکلات مرا فهمیدند، برای دلداری و دلخوشی من یکی از آنها اینطور نقل کرد. گفت: ما دو نفر بودیم به زیارت مشهد میرفتیم. آنجا که به برخی طوایف بر میخورند. یک آبی و یک جنگلی بود. گفتیم اینجا خستگی رفع کنیم و چای درست کنیم. یکی از ما کتری را برداشت که برود آب بیاورد. دیدیم با حواس پرت و ناراحتی آمده، کتری را مثلاً بر زمین میگذارد و میگوید: پاشو! پاشو! پاشو اینجا نشستن ندارد. ما هم قبول کردیم. پا شدیم، راه افتادیم. ترس و لرز به جان او افتاده بود. مشهد که رفتیم، سه روز زنده بود، بعد فوت کرد. از بس ترسیده بود. آخرش از او پرسیدیم چه دیدی تو؟ گفت: همین که رفتم آب بردارم، صدای خِرخِر شنیدم! دیدم گلوی کسی را زدهاند، همینطور دارد فوارهمانند از گلویش خون میآید. این بود که هول کردم و فوراً آمدم تو را از جا بلند کردم، ولی به تو نگفتم، چون ترسیدم بگویم، تو هم مثل من شوی!. برخی افراد آنموقع غارت میکردند، قافلهها را میکشتند و ثواب میبردند!؛ یعنی همین #داعش های فعلی. اینها همیشه بودهاند. الآن هم مبارزه با اینها چیز تازهای نیست، همیشه بودهاند.
ص۲
@seyedololama
⬇️