eitaa logo
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
435 دنبال‌کننده
129 عکس
94 ویدیو
2 فایل
کانال دوم ما ✳️اَحاديث ناب۱۴معصوم✳️ @Ahaadith_Ahlebait قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹   علیه السلام🍃🌸🌸 گفتار (ص): اى بدرستى كه ما... الحديث 🌸🍃 (۲) ۳۳۹- خبر داد بما ابو حسن احمد فرزند مظفر عطار فقيه شافعى (خدا رحمت كند) كه خبر داد بما عبد اللَّه فرزند محمد فرزند عثمان مزنى ملقب بابن سقا حافظ نقل كرد بما عبد اللَّه فرزند زيدان نقل نمود بما على فرزند يونس فرزند على فرزند يونس عطار نقل نمود بما محمد فرزند على كندى كه خبر داد بمن محمد فرزند سالم نقل كرد بما جعفر بن محمد گفت: حديث كرد بمن محمد بن على كه نقل كرد بمن على بن الحسين نقل نمود بمن حسين بن على حديث كرد بمن على بن ابى طالب (ع) از پيامبر خدا (ص) كه فرمود: اى على بدرستى كه شيعه ما از قبور خود در روز قيامت بيرون مى آيند، با آن عيبها و گناهانى كه دارند روهاى آنان مانند ماه شب چهاردهم مى درخشد، در حالى كه سختيها از آنان برداشته شده و محل ورودها بر آنان آسان گرديده، و امن و امان عطا شده، و اندوهها از آنها بركنار گرديده است، مردم ميترسند، آنان نمى ترسند، مردم اندوهناك ميشوند، آنان اندوهناك نمى شوند، بند كفشهاى آنان مانند نور ميدرخشد بر شترهاى سفيدى كه داراى پرها مى باشند و بدون خوارى آرام شده و بدون رياضت نجيب گرديده، و گردنهايشان از طلاى سرخ كه از ابريشم نرمتر است، سوار مى شوند، زيرا آنان در پيشگاه خدا عزت و كرامت دارند. 📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۲۳۶ گفتار (ص) به : پنجت را در من بگذار 🌼🍃 (۱) ۳۴۰- خبر داد بما احمد فرزند مظفر عطار خبر داد بما عبد اللَّه فرزند محمد ملقب بابن سقا حافظ حديث كرد بما احمد فرزند محمد فرزند زنجويه مخزومى در بغداد نقل كرد بما عثمان فرزند عبد اللَّه عثمانى نقل نمود بما فرزند لهيعة از ابو زبير گفت: شنيدم جابر فرزند عبد اللَّه مى گفت: پيامبر خدا در عرفات بود و على روبرويش، بسوى من و على اشاره فرمود، و ما بسوى او آمديم در حالى كه او ميفرمود: نزد من بيا اى على، به نزد او آمد، پيامبر (ص) فرمود: پنجت را بر پنج من بگذار، كف دستش را در كف دست او قرار داد، و فرمود: من و تو از يك درخت آفريده شده ايم، من ريشه آن، و تو شاخه بزرگ او، و حسن و حسين شاخهاى كوچك او است، پس هر كسى به شاخه اى از آن آويخت، خدا او را به بهشت داخل مى كند، اى على اگر امت من روزه بگيرند تا مانند كمانها باشند، و نماز بخوانند تا مانند زهها باشند، و ترا دشمن داشته باشند بتحقيق خدا آنها را نگونسار بآتش مياندازد. گفتار (ص): كه از شما است كه بر تأويل مى جنگد مانند آنكه من بر او جنگيدم 🍃🌸 (۲) ۳۴۱- خبر داد بما احمد فرزند مظفر عطار كه خبر داد بما عبد اللَّه فرزند محمد حافظ حديث كرد بما محمد فرزند محمد نقل كرد بما موسى فرزند اسماعيل نقل نمود بما پدرم از پدرش از جدش جعفر بن محمد از پدرش از جدش على بن الحسين از پدرش از جدش على بن ابى طالب (ع) گفت: پيامبر خدا (ص) فرمود: بدرستى كه از شما كسى است كه بر تأويل قرآن جنگ مى كند مانند آنكه من بر تنزيلش جنگ كردم و او على بن ابى طالب (ع) است. 📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۲۳۷ گفتار پيامبر (ص) محبوبترين برادرانم بسوى من على بن ابى طالب است... (۱) ۳۴۲- و با سندهايش گفت: پيامبر خدا (ص) فرمود محبوبترين برادرانم نزد من على بن ابى طالب است، و محبوبترين عموهايم نزد من حمزه فرزند عبد المطلب ميباشد. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔹🌸 غیر از رب جامع دیگری 🌸🌸🍃 آیه کریمه ان علینا جمعه و قرانه سوره قیامت آیه ۱۷، صریح است در اینکه قرآن مجموعه خودِ باری تعالی است، چطوریکه آیه ]انّا نحن نزّلنا الذکر و انّا له لحافظون[ [۱]، تضمین کننده محفوظ بودن قرآن از هر دسّ و تحریفی است، اگر جامع، غیرِ خداوندی بود باری حکیم به فصحای عرب تحدی نمی کرد، زیرا که آن وقت اسلوب و نظم بشری می‌شد، (بین افراد بشر هم فرقی نیست)، و قرآن معجزه نمی شد، بلی امیرالمؤمنین (علیه السلام) از پوست‌ها و کتف‌ها در آورد و مصحف (بین الدفتین) قرار داد، وقت مصحف کردن پس از شهادت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) است، زیرا که تا پیغمبر (صلی الله علیه و آله) زنده بود هنوز وحی قطع نشده بود، پس با شهادت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) وقت مصحف کردن می‌رسد نه وقت جمع، مجمع البیان از قول سید مرتضی نقل می‌کند که قرآن در زمان پیغمبر (صلی الله علیه و آله) جمع شده بود، و لذا تدریس می‌شد، و پیغمبر (صلی الله علیه و آله) عده ای را برای حفظ آن مأمور کرده بود عبداللّه بن مسعود، و ابیّ بن کعب، چند دفعه قرآن را به پیغمبر (صلی الله علیه و آله) خوانده بودند، و هر کسی غیر این را بگوید به یک روایت ضعیف چسبیده است، پس نزول و جمع قرآن هر دو از خداست حتی از پیغمبر (صلی الله علیه و آله) هم نیست، تا چه رسد بر بی خردان و جهّال مثل دومی و سومی، و نسبت جمع به غیر خدا دادن توهین به قرآن کردن، و بالابردن مقام خلفای غاصب است، خدايی که پیغمبرش را نهی از قرائت قرآن قبل از القاي جبرئیل (علیه السلام) می‌کند، آیا ممکن است که جمع آن را به عهده اغیار، و ریاست طلب‌های جاهل قرار دهد، تکرار می‌کنم جمع امیرالمؤمنین از رقاع و کتف‌ها و پارچه‌ها بود، نه از سینه‌ها که بعضی از کم فکرها خیال کرده اند مصحف امیرالمؤمنین (علیه السلام) همین است که دست ماست، و علّت اینکه آن را ردّ کردند، برای تفسیرها و تأویلاتی بود که در افتضاح منافقین از قول پیغمبر (صلی الله علیه و آله) بیان کرده بود، حتی حرف عمر که به مولای متقیان عرض کرد تو قرآن داری ما هم قرآن داریم، و احتیاج به قرآن تو نداریم، بهترین شاهد است بر اینکه قرآن جمع شده بود، او با ردّ قرآن علوی (علیه السلام)، می‌خواست لنگه قرآن که عترت است ردّ کند، زیرا که این حرف در مقابل فرمایش امام (علیه السلام) که فرمود پیغمبر (صلی الله علیه و آله) دو چیز را پیش مردم امانت گذاشت یکی قرآن و دیگری عترت که من هستم، مناقب اخطب خوارزم گوید قرآن را علی (علیه السلام) در زمان پیغمبر (صلی الله علیه و آله) جمع کرد، و از اینکه جامع مصنوعی را گاهی ابوبکر، و گاهی عمر، و گاهی عثمان، معرفی می‌کنند، و مأمور و مسئول گاهی زید، و گاهی دیگری می‌گویند، دلیل است بر اینکه اصل قضیّه دروغ است. [۱] نگارنده گويد: در تحكيم اين مطلب مناسب ديدم حرفي را كه مجمع البيان در تفسير آيه ]وَ اتَّقُوا يَوْماً تُرْجَعُونَ فيهِ إِلَى اللَّهِ[، [۲] الايه فرموده عرض كنم: آن مرحوم در بحث نزول مي‌فرمايد: اين آيه آخرين آيه است از آيات قرآن، ابن عباس و سدي روايت كرده اند كه، جبرئيل عرض كرد اين آيه را در سوره بقره، آيه ۲۸۱ قرار مي‌دهي، در پاورقي فرموده بر دانشمندان وارد بر سيره پيغمبر (صلی الله علیه و آله) معلوم است كه، تركيب سوره‌ها از آيات، به دستور پيغمبر (صلی الله علیه و آله) بوده است، و آن حضرت رحلت فرمود در حاليكه سوره‌هاي قرآن مرتب بودند، و در حالي كه هر سوره به اسمي نامگذاري شده بود، اسامي سوره‌ها در روايات وارده از پيغمبر (صلی الله علیه و آله)، زياد ذكر شده است، پس جمع قرآن پس از رحلت پيغمبر (صلی الله علیه و آله)، معني اش جمع سوره‌ها در بين دو جلد است، (كتاب كردن) نه به معني جمع آيات در سوره‌ها است. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: . سورة حجر، آیة ۹. [۱]: . تفسیر البصائر ج ۵۰، صفحات ۵۹۵ و ۶۰۲ و ۶۰۱ و ۶۰۴. [۲]: . سورة بقره، آيه ۲۸۱. [۱]: . مجمع البيان، ج ۲، ص ۳۹۴. فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🌸🍂 : شیعیان و ائمه علیهم السلام در محبین بن ابیطالب عَلَیهِ السَّلام در عرصات هستند 🍂🌼 ۲۴- العُلماءُ مِن الشيّعَةِ في القِيامَةِ ۱- قال الامام الْعَسْكَرِيِّ عَلَیهِ السَّلام قَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَیهِ السَّلام مَنْ كَانَ مِنْ شِيعَتِنَا عَالِماً بِشَرِيعَتِنَا فَأَخْرَجَ ضُعَفَاءَ شِيعَتِنَا مِنْ ظُلْمَةِ جَهْلِهِمْ إِلَى نُورِ الْعِلْمِ الَّذِي حَبَوْنَاهُ بِهِ جَاءَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَى رَأْسِهِ تَاجٌ مِنْ نُورٍ يُضِي ءُ لِأَهلِ جَمِيعِ تلکَ الْعَرَصَاتِ وَ عَلَیهِ حُلَّةٌ لَا یَقُومُ لِأَقَلِّ سِلْكٍ مِنْهَا الدُّنْيَا بِحَذَافِيرِهَا ثُمَّ يُنَادِي مُنَادٍ يَا عِبَادَ اللَّهِ هَذَا عَالِمٌ مِنْ تَلَامِذَةِ بَعْضِ عُلَمَاءِ آلِ مُحَمَّدٍ أَلَا فَمَنْ أَخْرَجَهُ فِي الدُّنْيَا مِنْ حَيْرَةِ جَهْلِهِ فَلْيَتَشَبَّثْ بِنُورِهِ لِيُخْرِجَهُ مِنْ حَيْرَةِ ظُلْمَةِ هَذِهِ الْعَرَصَاتِ إِلَى نُزْهَ الْجِنَانِ فَيُخْرِجُ كُلَّ مَنْ كَانَ عَلَّمَهُ فِي الدُّنْيَا أَوْ فَتَحَ عَنْ قَلْبِهِ مِنَ الْجَهْلِ قُفْلًا أَوْ أَوْضَحَ لَهُ عَنْ شُبْهَة وَ قالَ قالتِ الصِّديقَةُ فاطمةُ الزَّهراءِ عليها السلام سَمِعتُ أبي صَلَی اللهُ وعَلَیه ِوَ آلِه إنّ عُلَماءَ شِيعَتِنا يُحشَرونَ فيُخلَعُ علَيهِم مِن خِلَعِ الكَراماتِ على قَدرِ كَثرَةِ عُلومِهِم و جِدِّهِم في إرشادِ عِبادِ اللّه ِحتّى يُخلَعَ علَى الواحِدِ مِنهُم ألفُ ألفِ خِلعَةٍ مِن نُورٍ ثُمّ يُنادِي مُنادِي رَبِّنا عَزَّ و جلَّ پس از این جهت نوری بر اهل بهشت افکنده می‌شود که وقتی باز می‌گردند (از شدت نور) حوریان نمی توانند چشمانشان را بر ایشان باز کنند. سپس امام صادق عَلَیهِ السَّلام فرمودند: ای هاشم از برای این، باید عمل کنندگان عمل کنند. که از بمیرد در قبرش را به او 🌼🍂 ۱- حفص بن غیاث گفت از امام صادق عَلَیهِ السَّلام شنیدم که به مردی می‌فرمودند: دوست داری که در دنیا باقی بمانی؟ عرض کرد: بلی. امام فرمودند: برای چه؟ گفت برای قرائت سوره ی «قل هو الله احد». امام مدتی سکوت فرمودند و بعد از لحظه ای به من فرمودند: ای حفص، هر که از اولیاء و شیعیان ما بمیرد و آن طور که باید قرآن را نیاموخته باشد در قبر به او تعلیم داده میشود تا به این واسطه خداوند درجه و مقامش را بالا برد. زیرا درجات بهشت به اندازه ی تعداد آیات قرآن است پس در قیامت گفته میشود بخوان و بالا برو (یعنی به مقداری از آیات قرآن که در روز قیامت توسط شخص قرائت شود در بهشت به او درجه عطا می‌شود). کپی فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔹🌸 (صلی الله علیه و آله) سال تولد (علیه السلام) را سال پر و نامید 🌼🍂 در روایات صحاح آمده که، از سال تولد امیرالمؤمنین (علیه السلام) مقدمات رسالت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) شروع شد، که ده سال قبل از بعثت صدای ملک را می‌شنید، ولی او را نمی دید، و نوری را مشاهده می‌کرد، ولي خطابی از طرف آن نمی رسید، در حین شروع این کار بود که، وصیّ اش پا به دنیا گذاشت، و حضرت ختمي مرتبت آن سال را سال خیر و برکت نامگذاری فرمود. ۱۱۴ و ۱۱۵. نیست واقعاً داشته باشد 🌼🍂 شارح در شرح فرمایش امیرالمؤمنین (علیه السلام): و سبقت الی الایمان و الهجر، (خطبه ۵۷) دغدغه می‌کند، و هجرت ابی بکر را مقدم بر هجرت آن حضرت می‌داند، و فرمایش امام (علیه السلام) را توجیه خوبی نمی کند، چطوری که مؤلف کامل بهائی قدس سره تذکر داده، هجرت مطلوب پیش خدا، طبق نصّ آیه کریمه: و من یخرج من بیته مهاجراً الی الله و رسوله نساء ۱۰۱، هجرت الی الله و الی الرسول، و از ابوبکر در هجرت اگر غرض دیگری نداشته باشد، هجرت مع الرسول، نه الی الرسول، و علاوه او قبل از پیغمبر (صلی الله علیه و آله) وارد مدینه شد، پس پیغمبر (صلی الله علیه و آله) به طرف او هجرت کرد، نه ابوبکر بطرف پیغمبر (صلی الله علیه و آله) کامل ص ۳۲۴ پس بحول الله کلام کلام الله الناطق، علی (علیه السلام) کاشف الاسرار و الحقایق، ثابت شد که او اوّل من هاجر الی الرسول (صلی الله علیه و آله) است. و امّا جلد پنجم ما بودیم که را حکم قرار 🌸🍃 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در روز هفتم ماه صفر سال ۳۷، که چند روز از جبهه گیری جنگ صفین می‌گذشت، خواستار شد کسی قرآنی را که، دست امام (علیه السلام) بود، ببرد پیش لشکر معاویه، و آنان را به عمل کردن به دستور قرآن، و حکم بودن آن، بخواند، جوانی به نام سعید، رضوان الله تعالی علیه، حاضر شد که، این مهمّ را انجاز کند، وقتی ابلاغ رسالت کرد، بنده خدا را شهید کردند، پس امیرالمؤمنین (علیه السلام) به عبدالله بن بدیل، فرمانده میمنه لشکرش، دستور حمله داد ۱۹۶. نگارنده گويد: در آخرهاي جنگ صفين حدود يك سال از شهادت مرحوم سعيد گذشته بود، وقتي كه لشگر معاويه نزديك بود كه به ته برسد، مسئله حكم بودن قرآن را عمر و عاص عنوان كرده، و اشعث بي دين در لشگر اميرالمؤمنين (علیه السلام) از عمر و عاص جانبداري كرد، در نتيجه شكست جبران ناپذير نصيب اميرالمؤمنين (علیه السلام) شد، و حضرتش به شهادت رسيد. ذی الجوشن سرباز (علیه السلام) 🌼🍂 در جنگ صفین شمر جزء سربازان امیرالمؤمنین (علیه السلام) است، پناه به خدا وقتی توفیق از او گرفته شد، پس از ۲۳ سال، روی سینه فرزند امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌ نشیند، و سر مطهر امام حسین (علیه السلام) را از پشت می‌برد، و در مقابل سؤال پسر پیغمبر (صلی الله علیه و آله) که، چرا مرا می‌کشید شعار بغضاً لابیک سر می‌دهد، اللّهم اجعل عواقب امورنا خیراً ۲۱۳. این شست را از یاد گرفته‌ام 🍃🌸 ابو ایوب نامی از سربازان امیرالمؤمنین (علیه السلام)، طرف خود از اهل شام را طوری گردن زد، سر از بدن جدا، ولی تا اسب او را به لشکرگاه خویش نرسانید نیفتاد، در مقابل تعجب علی (علیه السلام) عرض کرد: این ضرب شست را، از امام عزیزم یاد گرفته‌ام ۲۱۴. کپی فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 على عليه السّلام و همراز با است و هم و همراه با على عليه السّلام است 🌺🌸🌸 (۲) [📚مستدرك حاكم ۳/ ۱۲۴] به سند خود، از «ابو سعيد تيمى» از «ابو ثابت»، آزاد شده «ابوذر»، روايت كرده است كه گفت: در روز جمل، زمانيكه چشمم به «عايشه» افتاد كه ايستاده است، پاره اى از خيالات كه در دل ديگران خلجان مى كند، در دل من پديد آمد و به همين حال بودم تا هنگامى كه نماز ظهر فرا رسيد و خداى تعالى پرده پندار را از برابر ديدگانم برطرف ساخت و سرانجام به پشتيبانى از حضرت على عليه السّلام با دشمنان او نبرد كردم. پس از پايان جنگ به مدينه بازگشتم. و به خانه «امّ سلمه» رفتم و به او گفتم: به خدا سوگند! به منظور درخواست خوراكى و آشاميدنى به خانه تو نيامده ام. من آزاده شده «ابوذر» هستم. «ام سلمه» به من خوش آمد گفت و من حكايت حال خود را در روز جمل بازگو كردم. «ام سلمه» گفت: آنگاه كجا بودى كه دلها بسوى پروازگاه خود بودند؟ در پاسخ گفتم: تا آنجا پرواز كردم كه خداى تعالى پرده پندار را از چشم دل من برطرف كرد و در هنگام زوال شمس، در حقيقت به روى من گشوده و در راه حقيقت، از جان گذشته و عاشقانه با دشمنان نبرد كردم. «ام سلمه» از شنيدن سخنان من، شادمان گشت و به من آفرين گفت و اظهار داشت: از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله كه فرمود: على همراز و همراه با قرآن است و قرآن هم، همراه و همراز با على عليه السّلام است. هيچگاه على عليه السّلام از قرآن و قرآن از على عليه السّلام مفارقت نمى كنند تا اينكه كنار حوض كوثر بر من وارد شوند. «حاكم» اظهار داشته است كه حديث مزبور از احاديث صحيح است و راوى حديث «ابو سعيد تيمى» كه همان «عقيصا» است، مردى مورد وثوق و اطمينان بوده است. «۱» مؤلف گويد: حديث مزبور را «مناوى» هم در متن [📚فيض القدير ۴/ ۳۵۶] و «متّقى» در [كنز العمال ۶/ ۱۵۳] نقل كرده اند و هر دو تن بطور اختصار به ذكر آن پرداخته اند و گفته اند كه از «طبرانى» در كتاب «الاوسط» روايت شده است. (۱) [📚هيثمى در مجمع ۹/ ۱۳۴] از «امّ سلمه» روايت كرده است كه گفت: از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم كه فرمود: على با قرآن است و قرآن با على است. اين دو از يكديگر جدا نمى شوند، مگر اينكه در روز قيامت در كنار حوض كوثر مرا دريابند. «هيثمى» گفته است: اين حديث را «طبرانى» در «الصغير» و «الاوسط» روايت نموده است. _____________ _ (۱) «ابو سعيد» نامش دينار و معروف به «عقيصا» بنام «ابو سعيد تيمى» شهرت دارد و جمله فوق را از آن جهت «حاكم» ياد كرده كه علماى حديث در حق او به اختلاف سخن گفته اند؛ چنانكه برخى او را «غير ثقه» و بعضى «متروك الحديث» گفته اند. «ابن حجر» در [📚لسان الميزان ۲/ ۴۳۴] مى نويسد: روايت مورد اطمينانى از صحابه نقل نكرده است و تنها به پاره اى از قصه‌ها پرداخته است و او را بدتر از «رشيد هجرى»، «حبه عرنى» و «اصبغ بن نباته» شمرده اند و از على «و «عمار» روايت مى كرده تا آنجا كه جمله فوق را از «مستدرك حاكم» نقل كرده است و او را از شيعيان حضرت على عليه السّلام بشمار آورده اند. «شيخ طوسى»، «ابو سعيد» را در ضمن اصحاب حضرت على عليه السّلام نام برده است. (مترجم) مؤلف گويد: 📚«ابن حجر» هم در [صواعق ص ۷۴] و «شبلنجى» هم در [نور الابصار ص ۷۲] به ذكر اين حديث پرداخته اند و هر دو تن ابراز داشته اند: اين حديث را «طبرانى» در «الاوسط» آورده است. (۱) [📚الصواعق المحرقة ص ۷۵] در روايتى آمده است: هنگامى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله آخرين روزهاى زندگى خويش را سپرى مى كرد، خطاب به مردم فرمود: اى مردم! نزديك است كه به زودى زود دار فانى را وداع گويم. اينك سخنى با شما دارم كه جاى هر گونه پوزش را از بين مى برد: آگاه باشيد! من كتاب پروردگار- عزّ و جلّ- و عترتم را كه اهل بيت منند، در ميان شما باقى مى گذارم. آنگاه دست على عليه السّلام را بالا گرفت و فرمود: اين بزرگوار كه على عليه السّلام است، همراه و همراز با قرآن است و قرآن هم، همراز و همراه با اوست. و جدائى ميان اين دو نيست تا اينكه در كنار حوض كوثر مرا دريابند. آن روز كه فرا مى رسد از شما مى پرسم كه با آنان چه كرديد و چگونه مراعات حال ايشان را نموديد؟! ❌ فقط با ذکر کانال ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔹🌸 ارکان : 🍂🌼 ۱) رکن شرقی یا رکن حجر آن رکنی را گویند که، حجرالاسود در آن است. ۲) رکن شامی و یا عراقی خوانده می‌شود، رکنی که، درب کعبه در آن است. ۳) رکنی که ناودان بیت در آن است، رکن عراقي نام دارد. ۴) آنچه مستجار در آن است، رکن یمانی نامیده می‌شود. [۳] چهل تا دارد 🍃🌸 طناوی گوید قرآن چهل قَسم در آن هست، بیست قَسم از آنها مربوط به آسمانی ها، و بیست قسم دیگر مربوط به زمینی هاست، و آخرین سوره قسم دار، سوره والعصر است. [۱] چه بركتي بر نسل (علیه السلام) است 🍂🌼 شیخ مفید می‌فرماید: در روی زمین بر هیچ نسلی مثل نسل امیرالمؤمنین (علیه السلام)، خوف و ترس، و دوری از وطن، و انواع قتل ها، عارض نشده، حتی بعضی از آنها زنده زنده، در لای ساختمان‌ها گذاشته شدند، بعضی نسبشان را نه تنها از دشمنان، بلکه از دوستان هم مخفی می‌کردند، و از ترس سلاطین، خیلی‌ها نمی توانستند به آنان نزدیک بشوند، و این نسل مقیّد بود که، با غیر فامیل خود ازدواج نکنند، این عوامل، و غیر از این ها، در هر نسلی پیدا شود، سبب کمی بلکه نابودی آن می‌شود، لکن بحمدالله این نسل شریف، عالَم را پر کرده است، و آن نیست مگر از برکت معجزه رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، و امیرالمؤمنین (علیه السلام). [۲] از غير ما، كند كه از ما ، مي‌شود🍃🌸 کسی بر امام صادق (علیه السلام)، و جماعتی از اهل بیت (عليهم السلام)، عرض کرد فضیلت شما آل علی (علیه السلام)، و فاطمه (علیها السلام) چیست؟ همه همراهان امام (علیه السلام) سکوت کردند، لکن آن حضرت فرمود فضل ما این است که ما آرزو نمی کنیم که، از نسل دیگری باشیم کسی از غیر ما اگر آرزو کند از ما نباشد، مشرک می‌شود، پس امام صادق (علیه السلام) فرمود این حدیث را نقل کنید. [۱] اين تا، موي خدا (صلی الله علیه و آله) است 🍂🌼 از فوائد السمطین شیخ حموی، نقل می‌کند که روزی امام رضا (علیه السلام) وارد بر مأمون می‌شود، و او را غمناک می‌بیند، و از سبب آن می‌پرسد، عرض می‌کند عربی هفت عدد مو، به حساب موی رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، برایم آورده، و تقاضای جایزه کرده است، اگر راست گوید و جایزه ندهم، به شرف خودم صدمه زده ام، و اگر دروغگو باشد، بدهم مسخره‌ام کرده است، امام (علیه السلام) موها را بو کرد، فرمود این چهار تا موی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است، و این سه تا نه، عرض کرد به چه دلیل، فرمود آتش بیاورید، آن چهار تا نسوخت، ولی آن سه تای دیگر سوختند، مأمون عرب را خواست، و گفت اگر دروغ بگويی دستور می‌دهم گردنت را بزنند، عرب اقرار کرد، که آن سه تا از موی ریش خودش بوده است، مأمون از کثرت حسد که، چرا امام رضا (علیه السلام) می‌داند چیزهايی را که، مأمون در آن‌ها جاهل است، تصمیم قتل امام (علیه السلام) را گرفت، و در طوس به حضرتش زهر خورانید. [۲] در تنها بر آل ما گفته؟ 🍃🌸 مرحوم شاه خدا بنده روزی در مجلس موعظه حضور داشت، واعظ در فضیلت صلوات بر محمد و آلش (صلی الله علیه و آله)، سخن می‌گفت، سلطان پرسید: چرا در قرآن درباره انبیاي گذشته، هر وقت درود بر آنها می‌فرستد، آل آنان را شریک نمی کند، ولی در خاتم انبیا (صلی الله علیه و آله) آل او هم شریک اویند، (سلام علی آلِ یاسین) واعظ جوابی به ذهنش نرسید، سلطان گفت در این موضوع دو مطلب به ذهن می‌رسد، ۱- دشمنان حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) او را ابتر خواندند، خدای مهربان خواست بفرماید: پیغمبر من (صلی الله علیه و آله) بلاعقب که نیست، آلش هم در فضیلت مثل او می‌ماند، می‌بایست در سلام و تحیّت با او باشند، ۲- انبیاي گذشته آمد رسالت، و شریعتشان، محدود بوده است، و پس از مدتی، پیغمبر و رسول دیگری، می‌خواست مبعوث بشود، و چون پس از حضرت محمّد، بنا نبود پیغمبر دیگری باشد، می‌بایست اهل بیت حافظ شریعت او شوند، خداوند آل او را در صلوات، شریک او قرار داد، تا امّت او اهمیّت امامان را بدانند، و از اطاعت آنان سرپیچی نکنند، حاضرین در مجلس موعظه، لطافت بیان سلطان را تصدیق کردند. ---------- 📚منابع: [۳]: . مستطرفات، ص ۲۶۱. [۱]: . مستطرفات، ص ۵۰۴. [۲]: . مستطرفات، ص ۵۱۲. [۱]: . مستطرفات، ص ۵۱۳. [۲]: . مستطرفات، ص ۵۴۳. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و پرورش يافته وحى و و كامل شده علم و شرافت حضرت امام مجتبى صلوات اللَّه عليه 🍃🌸🌼 ۲۸۶ / ۱ - برسى رحمه الله در كتاب «مشارق» از حذيفة بن يمان نقل كرده است كه گفت: رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم را ديدم كه دست امام حسن مجتبى عليه السلام را گرفته بود و مى فرمود: أيّها النّاس هذا ابن عليّ فاعرفوه، والّذي نفس محمّد بيده إنّه لفي الجنّة، ومحبّه في الجنّة، ومحبّ محبّيه في الجنّة. اى مردم! اين فرزند علىّ بن ابى طالب است، او را بشناسيد، سوگند به آن كسى كه جان محمّد در قبضه قدرت او است، او در بهشت است، دوستان او و دوستان دوستانش نيز در بهشت خواهند بود. [۱] ۲۸۷ / ۲ - طريحى رحمه الله در كتاب «مجمع البحرين» مى گويد: از طريق شيعه و سنّى روايت شده است كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم و اميرالمؤمنين عليه السلام هر كدام به امام حسن و امام حسين عليهما السلام مى فرمودند: بأبي أنت واُمّي. [۲] پدر و مادرم فداى شما. ۲۸۸ / ۳ - محمّد بن جرير طبرى رحمه الله در كتاب «نوادر المعجزات» از زيد بن ارقم نقل كرده است كه گفت: در مكّه مكرّمه با عدّه اى بوديم و امام حسن مجتبى عليه السلام آنجا حضور داشتند، از آن حضرت درخواست كرديم كه معجزه اى به ما نشان دهد كه آن را در شهر كوفه براى دوستان خود نقل كنيم، وقتى چنين گفتيم ديدم امام حسن عليه السلام كلماتى فرمود. ناگهان خانه كعبه بالا رفت تا اينكه در هوا قرار گرفت، اهل مكّه در آن هنگام از اين جريان غافل و به كار خود مشغول بودند، آنها كه شاهد قضيّه بودند بعضى گفتند: اين سحر است، و بعضى گفتند: اين كار عجيب و خارق العاده است، عدّه زيادى از زير آن خانه عبور كردند و آن در هوا معلّق بود، سپس امام عليه السلام آن را به جاى خود برگردانيد. [۱] ۲۸۹ / ۴ - در كتاب «فضائل اميرالمؤمنين عليه السلام» از حميد بن على بجلى نقل كرده است كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: هنگامى كه اهل بهشت به طرف بهشت رانده مى شوند، بهشت عرض مى كند: يا ربّ أليس قد وعدتني أن تزيّنني بركنين؟ خداوندا! آيا به من وعده ندادى كه مرا به دو پايه اساسى زينت بخشى؟ ندا رسد: أليس قد زيّنتك بالحسن والحسين عليهما السلام؟ آيا تو را به حسن و حسين عليهما السلام زينت ندادم؟ بهشت با شنيدن آن به خود ناز كند همانطور كه عروس ناز مى كند. [۲] ۲۹۰ / ۵ - محمّد بن جرير طبرى رحمه الله از جابر نقل مى كند كه گفت: امام حسن مجتبى عليه السلام را ديدم كه در هوا بالا رفت و در آسمان ناپديد گرديد، و سه روز در آنجا ماند، و بعد از آنكه فرود آمد آرامش و وقار خاصّى يافته بود و فرمود: بروح آبائي نلتُ ما نلتُ. به روح پدرانم قسم به آنچه خواستم دست يافتم. [۱] مؤلّف رحمه الله گويد: اگر گفته شود: چگونه ممكن است كسى با جسم خود بالا رود و در حديث سوّم چگونه ممكن است خانه كعبه بالا رود؟ در پاسخ مى گوئيم: جواب اين اشكال در حديث ۲۷ از بخش اوّل ذكر شد، به آنجا مراجعه كنيد. ۲۹۱ / ۶ - سيّد هاشم بحرانى قدس سره در كتاب «مدينة المعاجز» از ابن جرير نقل مى كند كه گفت: به امام حسن مجتبى عليه السلام عرض كردم: به من معجزه ويژه اى نشان دهيد تا من آن را براى ديگران نقل كنم. چون اين درخواست را نمودم امام عليه السلام را ديدم كه از جايگاه نماز خود به درون زمين رفت و ناپديد گرديد سپس برگشت در حالى كه ماهى بزرگى به همراه داشت و فرمود: جئتك به من البحور السبع. آن را از درياهاى هفتگانه آورده ام. ابن جرير مى گويد: ماهى را از امام عليه السلام گرفتم و با خود بردم و جمعى از دوستان را با آن طعام دادم. [۲].... ---------- 📚منابع: [۱]: مشارق الأنوار: ۵۳. [۲]: مجمع البحرين: ۴۴/۱. [۱]: نوادر المعجزات: ۱۰۴ ح ۱۰، دلائل الإمامة: ۱۶۹ ح ۱۵، مدينة المعاجز: ۲۳۸/۴ ح ۲۱. [۲]: بحار الأنوار: ۲۷۶/۴۳ و۲۹۳ و۳۰۴ (با كمى اختلاف). [۱]: نوادر المعجزات: ۱۰۰ ح۳، دلائل الامامة: ۱۶۶ ح۷، مدينة المعاجز: ۲۳۳/۴ ح ۱۳. [۲]: مدينة المعاجز: ۲۳۷/۴ ح ۲۰. فقط با ذکر به نیت امام عج ❌     ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و پرورش يافته وحى و و كامل شده علم و شرافت حضرت امام مجتبى صلوات اللَّه عليه 🍃🌸🌼 ۲۹۲ / ۷ - محمّد بن جرير طبرى رحمه الله از محمّد بن حجاره نقل مى كند كه گفت: امام حسن مجتبى عليه السلام را ديدم در حالى كه عدّه اى آهو از كنار او مى گذشتند. امام عليه السلام آنها را صدا زد، همگى جواب دادند و در مقابل او حاضر شدند. عرض كرديم: اى فرزند رسول خدا! اينها حيوانات وحشى هستند، معجزه اى آسمانى به ما نشان بده. امام عليه السلام به آسمان نگاه كرد، گويا درهاى آن باز شد، نورى فرود آمد و همه خانه هاى مدينه را احاطه كرد، آنگاه خانه‌ها شروع به لرزيدن كرد كه نزديك بود خراب شود. عرض كرديم: اى فرزند رسول خدا! آن را برگردان. امام عليه السلام فرمود: نحن الأوّلون والآخرون، ونحن الآمرون، ونحن النور، ننوّر الروحانيّين، ننوّر بنور اللَّه ونروّح برَوحه، فينا مسكنه وإلينا معدنه، الآخر منّا كالأوّل، والأوّل منّا كالآخر. ما اوّل هستيم كه آفرينش با ما آغاز شده، و ما آخر هستيم كه هستى با ما پايان مى پذيرد، و ما فرمانروايانى هستيم كه امر ما را همه موجودات تكويناً اطاعت مى كنند، ما نورى هستيم كه فرشتگان را روشنى مى بخشيم، به نور خداوند آنها را منوّر و به بشارت الهى آنها را مسرور مى گردانيم، جايگاه نور خداوندى در ما و معدن آن به سوى ما است. اوّل ما مانند آخر ما، و آخر ما همانند اوّل ما است [۱] . [۲] ۲۹۳ / ۸ - و نيز طبرى رحمه الله از سعد بن منقذ نقل كرده است كه گفت: امام حسن مجتبى عليه السلام را در مكّه ديدم كه كلماتى بر زبان جارى كرد و خانه كعبه را بالا برد - يا آن را از جاى خود به جاى ديگر منتقل كرد - و از مشاهده آن تعجّب كرديم. اين معجزه را براى ديگران نقل مى كرديم و ما را تصديق نمى كردند تا اينكه آن حضرت را در مسجد اعظم شهر كوفه ملاقات كرديم و در محضر آن بزرگوار عرض كرديم: اى فرزند رسول خدا! آيا شما چنين و چنان نكرديد؟ فرمود: لو شئت لحوّلت مسجدكم إلى فم بقّة [۱] وهو ملتقى النهرين: نهر الفرات ونهر الأعلى. اگر بخواهم همين مسجد شما را به محلّ برخورد دو نهر يعنى نهر فرات و نهر اعلى منتقل مى كنم. وقتى امام عليه السلام چنين فرمود، از او درخواست كرديم كه اين كار را انجام دهد و او انجام داد و سپس آن را به جاى خود برگردانيد، و ما بعد از آن معجزات آن حضرت را در كوفه تصديق مى كرديم. [۲] ۲۹۴ / ۹ - در كتاب هاى «جامع ترمذى»، «فضائل احمد»، «شرف المصطفى»، «فضائل سمعانى»، «امالى ابن شريح» و «امالى إبانة بن بطّه» نقل شده است: پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم دست امام حسن و امام حسين عليهما السلام را گرفت و فرمود: من أحبّني وأحبّ هذين وأباهما واُمّهما كان معي في درجتي في الجنّة يوم القيامة. [۳] هر كس مرا و اين دو فرزند و پدر و مادر اين دو را دوست داشته باشد فرداى قيامت در بهشت با من و در درجه من است. ابوالحسين در كتاب «نظم الأخبار» اين حديث را به نظم درآورده و گفته است: أخذ النبيّ يد الحسين وصِنوه*** يوماً وقال وصحبُه في مجمع من ودّني يا قوم أو هذين أو*** أبويهما فالخلد مسكنه معي [۱] پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم روزى دست حسين و برادرش را گرفت و در حاليكه در جمعى از يارانش بود فرمود: اى مردم! هر كس مرا و اين دو را و پدر و مادرشان را دوست داشته باشد بهشت جايگاه او است، و او در بهشت با من است..... ---------- 📚منابع: [۱]: يعنى امامانى كه قبل از ما آمده اند از نظر علم و قدرت و ساير صفات مانند آنهائى هستند كه بعد از ما مى آيند، و بالعكس. و شايد بتوان عبارت را اينگونه معنى كرد كه: ما از نظر علم و قدرت و ساير صفات در آخر عمر همانند هنگام ولادت، و نيز در هنگام ولادت علم و قدرت ما همانند آخر عمر ما است. [۲]: نوادر المعجزات: ۱۰۳ ح ۸، دلائل الامامة: ۱۶۸ ح ۱۳، مدينة المعاجز: ۲۳۶/۴ ح ۱۹. [۱]: بقّه ؛ مدينه على شاطى ء الفرات. [۲]: نوادر المعجزات: ۱۰۴ ح ۱۱، دلائل الامامة: ۱۶۹ ح ۱۶، مدينة المعاجز: ۲۳۸/۴ ح ۲۲. [۳]: جامع الترمذى: ۶۴۱/۵ ح ۳۷۳۳، مسند احمد: ۷۷/۱، شرف المصطفى: ۲۶۷ باب ۲۷) طبع فارسى (، العمدة: ۳۹۵، ميزان الإعتدال: ۱۱۷/۳، تهذيب الكمال: ۲۷۰/۲، تهذيب التهذيب: ۲۹۷/۲، الإحقاق: ۱۷۵/۹. [۱]: مناقب ابن شهراشوب: ۳۸۲/۳، سفينة البحار: ۶۱۱/۱. فقط با ذکر به نیت امام عج ❌     ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و پرورش يافته وحى و و كامل شده علم و شرافت حضرت امام مجتبى صلوات اللَّه عليه 🍃🌸🌼 ۲۹۵ / ۱۰ - روايت شده است كه آن حضرت عليه السلام در مجلس رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم حاضر مى گشت در حالى كه هفت سال بيشتر از سنّ شريف او نگذشته بود، وحى الهى را از لب هاى مبارك پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم مى شنيد و آن را حفظ مى كرد، و وقتى به خانه برمى گشت آنچه را حفظ كرده بود براى مادرش صدّيقه كبرى عليها السلام بازگو مى كرد. و هرگاه على عليه السلام نزد حضرت زهرا عليها السلام مى آمد كلمات تازه اى از قرآن و وحى را از او مى شنيد، از آن حضرت سئوال مى فرمود كه: اينها را از كجا نقل مى كنى؟ عرض مى كرد: از فرزندت حسن عليه السلام. روزى على عليه السلام در خانه پنهان گشت تا اينكه امام حسن عليه السلام وارد خانه شد، و مى خواست كلمات نورانى وحى الهى را كه شنيده بود بازگو كند ولى نتوانست مثل گذشته صحبت كند، بلكه به لرزه افتاد و كلماتش درهم شد. مادرش حضرت زهرا عليها السلام تعجّب كرد، امام حسن عليه السلام عرض كرد: لاتعجبين يا اُمّاه، فإنّ كبيراً يسمعني واستماعه قد أوقفني. اى مادر! تعجّب نكن، گويا امروز شخص بزرگى به گفتار من گوش مى دهد و شنيدن او مرا از تكلّم باز داشته است. آنگاه على عليه السلام از محلّ خود خارج شد، و فرزند دلبندش را بوسيد. و در روايت ديگرى نقل شده است كه فرمود: يا اُمّاه قلّ بياني وكلّ لساني، لعلّ سيّداً يرعاني. اى مادر! بيانم نارسا و زبانم ناتوان گرديده است گويا آقاى بزرگوارى مراقب من است. [۱] ۲۹۶ / ۱۱ - شيخ صدوق قدس سره در كتاب «معانى الأخبار» از امام صادق عليه السلام و آن حضرت از پدر بزرگوارش روايت كرده است كه: جبرئيل نام مبارك امام حسن مجتبى عليه السلام را در حاليكه ميان پارچه اى ابريشمى از پارچه هاى بهشتى بود به رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم هديه كرد، و نام حسين برگرفته از نام حسن است. [۲] و از روايت عروه بارقى از پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم ظاهر مى شود كه حسن و حسين اسم دو درخت در بهشتند كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم در شب معراج از ميوه آن دو درخت خورده اند. و حكايت شده است كه خداوند تبارك و تعالى اين دو اسم را از مردم پنهان كرد تا آنكه دو فرزند فاطمه عليهم السلام به آن نامگذارى شوند. [۳] ۲۹۷ / ۱۲ - ابن شهراشوب در كتاب «مناقب» مى گويد: امام حسن عليه السلام چنين بود كه هرگاه وضو مى گرفت بندهاى بدنش مى لرزيد، و رنگ مباركش زرد مى شد، وقتى علّتش را از آن حضرت سئوال كردند، فرمود: حقّ على كلّ من وقف بين يدي ربّ العرش أن يصفرّ لونه وترتعد مفاصله. سزاوار است هر كس كه در پيشگاه الهى حضور پيدا مى كند لرزه بر اندامش افتد، و رنگش زرد گردد. و هنگامى كه كنار در مسجد مى رسيد سر خود را به سوى آسمان بلند مى كرد و مى گفت: إلهى ضَيْفُكَ بِبابِكَ، يا مُحسنُ قَدْ أَتاكَ الْمُسي ءُ، فَتَجاوَز عَن قَبيح ما عِندي بِجَميلِ ما عِنْدَك يا كريم. [۱] پروردگارا! ميهمان تو درِ خانه ات ايستاده است، اى نيكوكار بنده گنهكارى نزد تو آمده است، به خوبى هاى خودت از بديها و زشتيهاى من درگذر، اى بزرگوار بخشنده. ۲۹۸ / ۱۳ - شيخ صدوق رحمه الله در كتاب «امالى» مى گويد: امام حسن عليه السلام هنگامى كه عازم سفر حجّ مى شد پياده و گاهى با پاى برهنه مى رفت، هنگامى كه ياد مرگ مى كرد اشك مى ريخت، و وقتى به ياد قبر مى افتاد، يا بيرون آمدن از قبر و صحراى محشر و يا گذشتن از صراط را به خاطر مى آورد ؛ گريه مى كرد، و چون از صحنه حضور در پيشگاه الهى و بررسى اعمال ياد مى كرد فريادى مى كشيد و بيهوش مى گشت. و چون به نماز مى ايستاد در پيشگاه پروردگار لرزه بر اندامش و بندهاى بدنش مى افتاد. و هنگامى كه ياد بهشت و دوزخ مى كرد آشفته و پريشان مى شد و مانند مار گزيده به خود مى پيچيد،.... ---------- 📚منابع: [۱]: مناقب ابن شهراشوب: ۸/۴، بحار الأنوار: ۳۳۸/۴۳ ذيل ح ۱۱، معالي السبطين: ۹. [۲]: معانى الأخبار: ۵۵ ح۸، علل الشرائع: ۱۳۹/۱ ح۹، بحار الأنوار: ۲۴۱/۴۳ ح ۱۱. [۳]: بحار الأنوار: ۳۱۴/۴۳ ضمن ح ۷۳، تهذيب الأسماء: ۱۵۸/۱، الإحقاق: ۴۸۸/۱۰، منتخب طريحى: ۳۵۱. و ظاهراً مؤلّف رحمه الله اين حديث را از «سفينة البحار: ۶۰۱/۱» نقل كرده است. [۱]: مناقب ابن شهراشوب: ۱۴/۴، المستدرك: ۳۵۴/۱ ح ۴، بحار الأنوار: ۳۳۹/۴۳ ح ۱۳. فقط با ذکر به نیت امام عج ❌     ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و پرورش يافته وحى و و كامل شده علم و شرافت حضرت امام مجتبى صلوات اللَّه عليه 🍃🌸🌼 از خداوند درخواست بهشت مى نمود، و از آتش دوزخ به او پناه مى برد. [۲] و روايت شده است كه تمام اموال خود را دو بار - و طبق روايتى سه مرتبه - بين فقرا تقسيم كرد، و بيست و پنج مرتبه پياده به حجّ رفت. [۱] ۲۹۹ / ۱۴ - ابو جعفر محمّد بن جرير طبرى رحمه الله از ابراهيم بن سعد نقل كرده است كه گفت: از محمّد بن اسحاق شنيدم: امام حسن و امام حسين عليهما السلام دو كودك بودند و بازى مى كردند، در همان حال امام حسن عليه السلام را ديدم كه درخت خرمائى را صدا زد، و آن درخت فوراً به طرف او به راه افتاد همانطور كه فرزندى به طرف پدرش مى شتابد. [۲] ۳۰۰ / ۱۵ - و نيز طبرى قدس سره از قبيصة بن إياس نقل كرده است كه گفت: با امام حسن مجتبى عليه السلام همسفر بودم و به طرف شام مى رفتم، آن حضرت روزه بود و جز مركبى كه داشت هيچ زاد و توشه اى با خود برنداشته بود، همينكه سرخى نور خورشيد ناپديد شد و وقت فريضه فرا رسيد، نماز را بپا داشت، پس گويا درهاى آسمان گشوده شد و چراغهائى آويزان گرديد، فرشتگانى فرود آمدند و با خود ظرفهاى غذا و ميوه و نيز طشت‌ها و آفتابه هاى آب را بر زمين نهادند، سفره گسترانيده شد و ما هفتاد نفر بوديم، از سرد و گرم آن سفره خورديم، امام عليه السلام و ما همگى سير شديم، دو مرتبه بدون اينكه چيزى كم شده باشد آنها را برگردانيدند. [۳] ۳۰۱ / ۱۶ - طبرى قدس سره از حضرت جواد الأئمّه عليه السلام نقل كرده است كه فرمود: اميرالمؤمنين عليه السلام به همراه فرزندش امام مجتبى عليه السلام و سلمان وارد مسجد شدند و نشستند، مردم در اطراف آن حضرت جمع شدند، ناگاه مردى با شكل و شمايل نيكو و ظاهرى آراسته وارد شد و بر آن حضرت سلام كرد و نشست. سپس عرض كرد: اى امير مؤمنان! از شما سه پرسش مى كنم، اگر آنها را جواب گفتى مى دانم كه مردم گناه نابخشودنى و بزرگى را مرتكب شده اند و خود را در دنيا و آخرت به هلاكت افكنده اند كه ديگرى را برگزيده اند، و اگر جواب نگفتى و پاسخ مناسب به سئوالات من ندادى مى دانم كه تو و آنها يكسان هستى. اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: از آنچه دلت مى خواهد سئوال كن، عرض كرد: أخبرني عن الرجل إذا نام أين تذهب روحه؟ وعن الرجل كيف يذكر وينسى؟ وعن الرجل كيف يشبه ولده الأعمام والأخوال؟ به من خبر بده كه آدمى هنگام خواب روح او كجا مى رود؟ و چگونه انسان مطلبى را به خاطر مى آورد و چگونه فراموش مى نمايد، و چگونه مى شود كه فرزند گاهى شبيه عموها و دائى هاى خود مى شود. اميرالمؤمنين عليه السلام وقتى آن شخص سئوالاتش تمام شد به فرزندش امام حسن عليه السلام رو كرد و فرمود: اى ابو محمّد! تو پاسخ سئوالات اين شخص را بگو. امام حسن عليه السلام فرمود: امّا سئوال اوّل كه گفتى: وقتى شخص مى خوابد روح او كجا مى رود؟ پاسخش اينستكه: روح او به باد، و باد به هوا آويخته مى گردد تا وقتى كه آن شخص خود را براى بيدار شدن حركت دهد، پس اگر خداوند تبارك و تعالى به برگشتن روح براى صاحب آن اجازه دهد، آن روح باد را و باد هوا را به سوى خود مى كشد، در نتيجه روح برمى گردد و در بدن صاحبش جاى مى گيرد، و اگر خداوند تبارك و تعالى به برگشت روح اجازه ندهد قضيّه برعكس مى شود يعنى هوا باد را و باد آن روح را به سوى خود مى كشد و تا هنگام خارج شدن از قبر به بدن صاحبش برنمى گردد. و امّا سئوال دوّم نسبت به يادآورى و فراموشى، جوابش اينستكه: دل آدمى در ميان ظرفى است و بر روى آن روپوشى قرار گرفته است، اگر وقتى مى خواهد مطلبى را بياد آورد صلوات كاملى بر محمّد و آل محمّد عليهم السلام بفرستد، پرده از روى آن ظرف كنار مى رود، قلب گشوده و به تعبيرى روشن مى شود و آن شخص آنچه را فراموش كرده بياد مى آورد، و اگر صلوات بر محمّد و آل محمّد عليهم السلام نفرستد يا صلوات را ناقص يعنى بدون ذكر «آل محمّد» بگويد روپوش از روى آن كنار نمى رود، در نتيجه قلب همان گونه تاريك مى ماند و فراموشى او برطرف نمى شود. و امّا سئوال سوّم كه از شباهت فرزند به عموها و دائى‌ها پرسيدى پاسخش اينستكه:..... ---------- 📚منابع: [۲]: امالى صدوق: ۲۲۴ ح۱۰ مجلس۳۳، بحارالأنوار: ۳۳۱/۴۳ ح۱، حلية الأبرار: ۵۳/۳ ح۱، معالى السبطين: ۱۲. [۱]: بحار الأنوار: ۳۳۹/۴۳ ضمن ح ۱۳ به نقل از مناقب كه قبلاً ذكر شد. [۲]: نوادر المعجزات: ۱۰۰ ح۱، دلائل الإمامة: ۱۶۴ ح۴، مدينة المعاجز: ۲۳۱/۴ ح ۱۰. [۳]: نوادر المعجزات: ۱۰۲ ح۶، دلائل الإمامة: ۱۶۷ ح ۱۰، مدينة المعاجز: ۲۳۵/۴ ح ۱۶.  ? @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و پرورش يافته وحى و و كامل شده علم و شرافت حضرت امام مجتبى صلوات اللَّه عليه 🍃🌸🌼 و امّا سئوال سوّم كه از شباهت فرزند به عموها و دائى‌ها پرسيدى پاسخش اينستكه: وقتى شخصى با همسرش همبستر مى شود اگر قلب او آرام و رگهايش داراى آرامش و بدن دچار لرزه و اضطراب نباشد آن نطفه داخل خود رحم قرار مى گيرد و فرزند شبيه پدر و مادرش به دنيا مى آيد، ولى اگر برخلاف آن شخص از آرامش قلب و رگها برخوردار نباشد و بدنش بخاطر ترس و وحشت و يا عارضه ديگر دچار لرزه و اضطراب باشد نطفه لرزش پيدا مى كند و بر بعضى از رگها قرار مى گيرد ؛ اگر بر رگى از رگهاى عموها قرار گرفت فرزند شبيه عموهايش مى شود و اگر بر رگى از رگهاى دائي‌ها قرار گرفت فرزند شبيه دائى هايش مى شود. شخص سئوال كننده بعد از آنكه پاسخ سئوالهاى خود را شنيد عرض كرد: شهادت مى دهم كه خدائى جز خداوند يكتا نيست و همواره به آن گواهى مى دهم، و شهادت مى دهم كه محمّد صلى الله عليه وآله وسلم فرستاده او است، و پيوسته به آن گواهى مى دهم. بعد اشاره به اميرالمؤمنين عليه السلام نمود و عرض كرد: و شهادت مى دهم كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم بعد از خودش به تو وصيّت كرده و تو جانشين او هستى و براهين او يعنى دلايل روشن او را آشكار مى كنى، سپس اشاره به امام حسن عليه السلام نمود و عرض كرد: و شهادت مى دهم كه تو بعد از پدرت وصى و جانشين او هستى، و همان حجّت‌ها و دلايل او را برپا مى دارى، و سپس عرض كرد: و شهادت مى دهم كه حسين بن على فرزند رشيدت بعد از برادرش حجّت الهى است و براى مردم دليل و برهان ارائه مى دهد، و شهادت مى دهم كه علىّ بن الحسين برپا دارنده امر حسين است يعنى بعد از او پرچم هدايت را به دوش دارد. و شهادت مى دهم كه محمّد بن على برپادارنده امر علىّ بن الحسين است و ادامه دهنده راه او است. و شهادت مى دهم كه جعفر بن محمّد برپادارنده امر محمّد بن على و فرمانرواى بعد از او است. و شهادت مى دهم كه موسى بن جعفر برپادارنده امر جعفر بن محمّد و اختياردار امور بعد از او است. و شهادت مى دهم كه علىّ بن موسى برپادارنده امر موسى بن جعفر و رهبر مردمان بعد از او است. و شهادت مى دهم كه محمّد بن على برپادارنده امر علىّ بن موسى و پيشواى جن و انس بعد از او است. و شهادت مى دهم كه علىّ بن محمّد برپادارنده امر محمّد بن على و زمامدار امور بعد از او است. و شهادت مى دهم كه حسن بن على برپادارنده امر علىّ بن محمّد و هدايتگر شيعيان بعد از او است. وأشهد أنّ رجلاً من ولد الحسن بن عليّ لايسمّى ولايكنّى حتّى يظهر أمره فيملأها قسطاً وعدلاً كما ملئت جوراً، و شهادت مى دهم كه آخرين امام مردى از فرزندان حسن بن على است، نام اصلى او و كنيه اش را نبايد گفت تا آنكه ظهور كند و جهان را پر از عدل و داد نمايد همان طور كه از ظلم و ستم پر شده باشد. و بعد از آن عرض كرد: درود و رحمت و بركات الهى بر تو باد اى امير مؤمنان و از جا برخاست و رفت. اميرالمؤمنين عليه السلام به امام مجتبى عليه السلام فرمود: اى ابو محمّد! به دنبال اين شخص برو و ببين كجا مى رود؟ امام حسن عليه السلام به دنبال او از مسجد خارج شد، و وقتى برگشت به اميرالمؤمنين عليه السلام عرض كرد: همينكه پاى خود را از مسجد بيرون گذاشت نفهميدم چه شد و به كجا رفت. فرمود: اى ابو محمّد! آيا او را شناختى؟ عرض كرد: خدا و رسولش و امير مؤمنان داناترند. على عليه السلام فرمود: او خضر عليه السلام بود. [۱]..... ---------- 📚منابع: [۱]: دلائل الإمامة: ۱۷۴ ح ۲۶، المحاسن: ۲۷۴ ح ۱۹۹، كمال الدين: ۳۱۳، عيون الأخبار: ۶۵/۱ ح ۳۵، بحار الأنوار: ۴۱۴/۳۶ ح۱، حلية الأبرار: ۳۳/۳ ح ۱، إرشاد القلوب: ۲۹۱/۲. مؤلّف رحمه الله اين حديث را مختصر ذكر كرده بود، و ما آن را از مصدر به طور كامل نقل كرديم. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌     ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و پرورش يافته وحى و و كامل شده علم و شرافت حضرت امام مجتبى صلوات اللَّه عليه 🍃🌸🌼 ۳۰۲ / ۱۷ - در كتاب «مناقب» در تفسير آيه شريفه «يا أيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّه وَآمِنُوا بِرَسُولِه يُؤْتِكُم كِفْلَيْن مِن رَحْمَته وَيَجْعَل لَكم نُوراً تَمْشُون بِه» [۲] «اى كسانى كه ايمان آورده ايد، تقوا پيشه كنيد و به رسول خدا و فرستاده اش يعنى محمّد مصطفى صلى الله عليه وآله وسلم ايمان آوريد تا به شما دو نصيب از رحمت خود عطا فرمايد و نورى قرار دهد كه با روشنائى آن راه بهشت را بپيمائيد»، از امام صادق عليه السلام نقل مى كند كه فرمود: الكفلين: الحسن والحسين عليهما السلام والنور عليّ عليه السلام. مراد از «كفلين» در اين آيه حسن و حسين عليهما السلام و مقصود از نور وجود مبارك اميرالمؤمنين على عليه السلام است. [۳] ۳۰۳ / ۱۸ - و در همان كتاب در ذيل اين دو آيه شريفه «وَالتين وَالزيْتُون × وَطُورِ سينين» [۴] كه خداوند تبارك و تعالى به دو ميوه معروف انجير و زيتون و نيز به طور سينا قسم ياد كرده است، از حضرت موسى بن جعفر عليهما السلام نقل كرده است كه فرمود: التين والزيتون، الحسن والحسين عليهما السلام وطور سينين عليّ عليه السلام والبلد الأمين محمّد صلى الله عليه وآله وسلم. مراد از «تين و زيتون» در آيه شريفه امام حسن و امام حسين عليهما السلام و مراد از «طور سينين» اميرالمؤمنين عليه السلام و مقصود از «بلد أمين» يعنى شهر امن و امان، وجود مقدّس رسول خدا حضرت محمّد صلى الله عليه وآله وسلم است. [۱] ۳۰۴ / ۱۹ - علّامه مجلسى رحمه الله در كتاب شريف «بحار الأنوار» از ابن عبّاس روايت كرده است كه گفت: روزى در خدمت رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم نشسته بودم و اميرالمؤمنين و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام حضور داشتند كه ناگاه جبرئيل فرود آمد و با خود سيبى آورده و آن را به رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم هديه كرد، پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم آن را پذيرفت و به اميرالمؤمنين عليه السلام هديه كرد، على عليه السلام آن را پذيرفت و بوسيد و به رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم برگردانيد، پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم سيب را گرفت و به امام حسن عليه السلام هديه كرد، امام مجتبى عليه السلام آن را پذيرفته و بوسيد و به رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم برگردانيد، رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم سيب را همان گونه به امام حسين و حضرت زهرا عليهما السلام هديه كرد و آنها بعد از بوسيدن آن برگردانيدند، و براى آخرين بار به دست علىّ بن ابى طالب عليه السلام دادند، وقتى اميرالمؤمنين عليه السلام خواست آن را برگرداند، از دست مباركش به روى زمين افتاد و دو نيم گرديد، پس نورى از آن درخشيد كه تا آسمان را روشن كرد، و ديديم كه دو سطر به قلم قدرت پروردگار بر آن نوشته شده است: بسم اللَّه الرحمن الرحيم تحيّة من اللَّه إلى محمّد المصطفى وعليّ المرتضى وفاطمة الزهراء والحسن والحسين سبطي رسول اللَّه، وأمان لمحبّيهما يوم القيامة من النار. [۱] بنام خداوند بخشنده مهربان، اين هديه اى است از طرف پروردگار به رسولش محمّد مصطفى، على، فاطمه و دو سبط پيغمبر يعنى امام حسن و امام حسين، و امان نامه اى براى دوستان ايشان از آتش قيامت است. ۳۰۵ / ۲۰ - و نيز در همان كتاب روايت شده است كه: امام حسن و امام حسين عليهما السلام هر كدام خطّى نوشته بودند، امام حسن عليه السلام به برادرش فرمود: خط من زيباتر از خطّ تو است. امام حسين عليه السلام فرمود:.... ---------- 📚منابع: [۲]: سوره حديد، آيه ۲۸. [۳]: مناقب ابن شهراشوب: ۳۸۰/۳، فرات رحمه الله آن را در تفسير خود: ۴۶۸ ح۲ از ابن عبّاس نقل كرده است، و مجلسى رحمه الله در بحار الأنوار: ۳۱۷/۲۳ ح ۲۶، و ۳۰۷/۴۳ ح ۷۰ به نقل از آن كتاب آورده است، و نيز سيّد شرف الدين رحمه الله در كتاب تأويل الآيات: ۶۶۹/۲ ح ۲۸ از جابر بن عبداللَّه از پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم روايت كرده است، و سيّد هاشم بحرانى رحمه الله آن را در تفسير برهان: ۳۰۰/۴ ح ۶ از آن كتاب نقل كرده است. [۴]: سوره تين، آيه ۱ و ۲. [۱]: مناقب ابن شهراشوب: ۳۹۴/۳ سطر ۱، بحارالأنوار: ۱۰۵/۲۴ ح ۱۵ و ۲۹۱/۴۳ ح۵۴، تفسير برهان: ۴۷۷/۴ ح۴، و آن را در كتاب تأويل الآيات: ۸۱۴/۲ ح۴ (با كمى اختلاف) از حضرت رضا عليه السلام نقل كرده است. [۱]: بحار الأنوار: ۳۰۷/۴۳ ح ۷۲، مائة منقبة: ۲۶ منقبت ۸، غاية المرام: ۶۵۹. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌     ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و پرورش يافته وحى و و كامل شده علم و شرافت حضرت امام مجتبى صلوات اللَّه عليه 🍃🌸🌼 ۳۰۵ / ۲۰ - و نيز در همان كتاب روايت شده است كه: امام حسن و امام حسين عليهما السلام هر كدام خطّى نوشته بودند، امام حسن عليه السلام به برادرش فرمود: خط من زيباتر از خطّ تو است. امام حسين عليه السلام فرمود: اينطور نيست بلكه خطّ من زيباتر است، هر دو به مادر خود حضرت فاطمه عليها السلام عرض كردند: شما بين ما دو نفر داورى كنيد. حضرت زهرا عليها السلام دوست نداشت يكى از آن دو آزرده خاطر شوند لذا فرمود: از پدرتان على عليه السلام سئوال كنيد، وقتى از آن حضرت درخواست كردند او هم مايل نبود يكى از آن دو عزيز اذيّت شوند به همين خاطر فرمود: از جدّ خود رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم سئوال كنيد. رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: من بين شما قضاوت و داورى نمى كنم تا از جبرئيل سئوال كنم، وقتى جبرئيل آمد او هم عرض كرد: من داورى نمى كنم تا اسرافيل داورى كند، و اسرافيل عرض كرد: من حكم نمى كنم ولى از خداوند متعال درخواست مى كنم تا او قضاوت كند. وقتى از درگاه الهى مسألت نمود، فرمود: من هم داورى نمى كنم ولى مادرشان حضرت زهرا عليها السلام بايد داورى كند. فاطمه عليها السلام عرض كرد: پروردگارا! فرمان تو را اطاعت كرده و داورى مى كنم. حضرت زهرا عليها السلام گردن بندى داشت به دو نور چشمانش فرمود: من مرواريدهاى اين گردن بند را بين شما روى زمين مى ريزم، هر كدام از شما تعداد بيشترى برداشت خطّ او زيباتر است، آنگاه گردن بند را باز كرد و روى زمين ريخت، جبرئيل در اين هنگام كنار عرش الهى بود، خداوند تبارك و تعالى به او فرمان داد فوراً به زمين فرود آمده و آن مرواريدها را بين آن دو نصف كن تا هيچكدام از آنها آزرده نشوند. ففعل ذلك جبرئيل إكراماً لهما وتعظيماً. جبرئيل هم به خاطر احترام و بزرگداشت آنها اين كار را فوراً انجام داد. [۱]...... ---------- 📚منابع: [۱]: بحار الأنوار: ۳۰۹/۴۳ سطر ۵، و سيّد نعمت اللَّه جزايرى اين حديث را در كتاب الأنوار النعمانيّة: ۱۹/۱ (با كمى اختلاف) نقل كرده است. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌     ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و يافته دامان وحى و و كامل شده و ، سرور عالم، حضرت الحسين صلوات اللَّه عليه 🍃🌸🌸 ۳۰۶ / ۱ - قطب الدين راوندى رحمه الله در كتاب «خرائج» از امام صادق عليه السلام نقل كرده است كه: شخصى خدمت امام حسين عليه السلام شرفياب شد و عرض كرد: حدّثني بفضلكم الّذي جعل اللَّه لكم. از فضائلى كه خدا براى شما قرار داده حديثى براى من بفرمائيد. امام عليه السلام فرمود: تو طاقت شنيدن و توان پذيرفتن آن را ندارى. عرض كرد: اى فرزند رسول خدا! حديث را بفرمائيد، من آن را تحمّل مى كنم و مى پذيرم. امام عليه السلام كه اصرار او را ديد حديثى برايش بيان فرمود، ولى هنوز گفتارش به پايان نرسيده بود موهاى سر و صورت آن شخص سفيد شد و حديث را فراموش كرد. امام حسين عليه السلام فرمود: أدركته رحمة اللَّه حيث نسي الحديث. رحمت خداوند شامل حال او شد كه حديث را فوراً فراموش كرد. [۱] ۳۰۷ / ۲ - روايت شده است: سه نفر خدمت آن حضرت صلوات اللَّه عليه شرفياب شدند و از او چنين درخواستى كردند، وقتى امام حسين عليه السلام به يكى از آنها حديثى فرمود، برخاست در حاليكه عقل از سرش پريده بود و واژگون بر روى صورت به راه افتاد و رفت، و آن دو رفيقش هرچه با او صحبت كردند جوابى به آنها نداد و همگى برگشتند. [۱] ۳۰۸ / ۳ - سيّد محمّد حسين نوه مجلسى رحمه الله در كتابش مى نويسد: از وقايع سال هاى بعد از ۹۰ هجرى اينستكه در مسير يك رودخانه در شهر تستر سنگريزه اى يافت شد كه بر آن كلماتى به خطّ سرخ رنگى نگاشته شده بود. حاكم شهر آن را نزد سلطان سليمان فرستاد و او آن را براى جدّم علّامه مجلسى قدس سره ارسال كرد، ايشان به كنده كاران ماهر و صنعتگران باهوش آن سنگ را نشان داد تا همگى در نقش آن دقّت كنند، و آنها بعد از بررسى گواهى دادند كه اين نقش ساخته دست بشر نيست بلكه طبيعى است و به قلم قدرت پروردگار در اين سنگ ايجاد شده است. كلماتى كه بر آن نگاشته شده بود چنين بود: «بسم اللَّه الرحمن الرحيم لا إله إلّا اللَّه، محمّد رسول اللَّه، عليّ وليّ اللَّه، قتل الإمام الشهيد المظلوم الحسين بن الإمام عليّ بن أبي طالب عليهما السلام وكتب بدمه بإذن اللَّه وحوله على كلّ أرض وحصاة «وَسَيَعْلَمُ الَّذينَ ظَلَمُوا أيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُون» [۲] ». بنام خداوند بخشنده مهربان، خدائى جز خداوند يكتا نيست، محمّد فرستاده خدا است، على ولىّ خداوند است، امام شهيد مظلوم حسين بن على عليهما السلام كشته شد، و با خون مبارك او به قدرت پروردگار بر هر زمين و هر سنگريزه اى اين آيه نوشته شد: «كسانى كه به اهل بيت پيغمبر ظلم و ستم كردند به زودى خواهند فهميد كه به چه كيفرگاهى بازگشت مى كنند». سپس سلطان دستور داد كه براى آن يك جايگاه نقره اى درست كنند و آن را به گونه اى زينت دهند تا بر بازوى خود ببندد. و مشابه اين حكايت خبرى است كه شيخ بهائى رحمه الله نقل كرده است: در سرزمين كربلا درّ سرخ رنگى يافت شد كه بر آن دو بيت زير نوشته شده بود: أنا درّ من السماء نثروني يوم تزويج والد السبطين كنت أصفى من اللجين بياضاً صبغتني دماء نحر الحسين عليه السلام [۱] من درّى هستم كه در مراسم جشن ازدواج اميرالمؤمنين با حضرت زهرا عليهما السلام از آسمان بر سر مردمان پاشيده شدم. من از نقره خام رنگم سفيدتر و باصفاتر بود، خون گلوى امام حسين عليه السلام مرا اينگونه سرخ كرده است.... ---------- 📚منابع: [۱]: الخرائج: ۷۹۵/۲ ح۵، مختصر البصائر: ۱۰۸، إثبات الهداة: ۱۹۵/۵ ح ۳۰. [۱]: الخرائج: ۷۹۵/۲ ح۴ (با تفصيل بيشتر و ذكر سند)، مختصر البصائر: ۱۰۷. [۲]: سوره شعراء آيه ۲۲۷. [۱]: رياض المدح والرثاء« تأليف شيخ سليمان بلادى بحرانى: ۲۲۱، فاطمة الزهراء عليها السلام بهجة قلب المصطفى صلى الله عليه وآله وسلم: ۴۶۸. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌     ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و يافته دامان وحى و و كامل شده و ، سرور عالم، حضرت الحسين صلوات اللَّه عليه 🍃🌸🌸 ۳۰۹ / ۴ - شيخ صدوق قدس سره در كتاب «امالى» از عبداللَّه بن فضل روايت كرده است كه گفت: نزد امام صادق عليه السلام بودم كه مردى از اهل طوس وارد شد و از آن حضرت سئوال كرد: اى فرزند رسول خدا! كسى كه قبر مبارك امام حسين عليه السلام را زيارت كند چه پاداشى خواهد داشت؟ امام عليه السلام به او فرمود: يا طوسي؛ من زار قبر أبي عبداللَّه الحسين بن عليّ عليهما السلام وهو يعلم أنّه إمام من اللَّه مفترض الطاعة على العباد غفر اللَّه له ما تقدّم من ذنبه وما تأخّر وقبل شفاعته في سبعين مذنباً، ولم يسأل اللَّه عزّوجلّ عند قبره حاجة إلّا قضاها له.... اى طوسى! كسى كه به زيارت قبر اباعبداللَّه الحسين عليه السلام برود و او را بشناسد كه امام واجب الإطاعه است يعنى خداوند بر همه بندگان واجب كرده كه از او فرمانبردارى كنند، خدا گناهان گذشته و آينده او را مى آمرزد، و شفاعت او را در مورد هفتاد گنه كار مى پذيرد، و در كنار آن قبر مبارك حاجتى را از خدا درخواست نمى كند مگر آنكه براى او برآورده مى كند.... [۱] مؤلّف رحمه الله گويد: اينكه در حديث مى فرمايد: «خدا گناهانى را كه در آينده، زائر امام حسين عليه السلام مرتكب شود مى آمرزد» معنايش اينستكه توفيق توبه كردن به او مرحمت مى كند و عاقبتش را نيكو مى گرداند، تا اجازه و رخصت در ارتكاب گناه كه از نظر عقلى قبيح است لازم نيايد. ۳۱۰ / ۵ - شاذان بن جبرئيل قمى رحمه الله در كتاب «فضائل» نقل كرده است كه گفته شده: روزى رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم نشسته بودند و اميرالمؤمنين عليه السلام نزد آن حضرت حضور داشتند كه ناگاه امام حسين عليه السلام وارد شد، پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم او را گرفت، و در دامان خود نشانيد، پيشانى و لبهاى مبارك او را بوسيد، و در آن زمان شش سال بيشتر از سنّ مبارك او نگذشته بود. اميرالمؤمنين عليه السلام عرض كرد: اى رسول خدا! آيا فرزندم حسين عليه السلام را دوست داريد؟ پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: وكيف لا اُحبّه وهو عضو من أعضائي. چگونه او را دوست نداشته باشم در حاليكه پاره تن من است. حضرت على عليه السلام عرض كرد: مرا بيشتر دوست داريد يا حسين را؟ قبل از آنكه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم جواب دهد امام حسين عليه السلام عرض كرد: يا أبة؛ من كان أعلى شرفاً كان أحبّ إلى النبيّ صلى الله عليه وآله وسلم وأقرب إليه منزلة. كسى كه از جهت نسب برتر و از حيث شرف بالاتر است نزد رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم محبوبتر و از نظر مقام و درجه به او نزديكتر است. حضرت على عليه السلام به فرزندش فرمود: آيا با من مفاخره مى كنى؟ يعنى حاضرى هر كدام افتخارات خود را بازگو كنيم؟ عرض كرد: بلى! اگر مايل باشيد. على عليه السلام به او فرمود: اى حسين! من فرمانرواى مؤمنان، زبان راستگويان، معاون و مددكار مصطفى، خزانه دار علم خداوند، و برگزيده او از ميان آفريدگان هستم. من پيشينيان را به طرف بهشت رهبرى مى كنم، من پرداخت كننده وام و بدهى رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم هستم. عموى من حمزه سيّدالشهداء است كه بهشت برين جايگاه او است، بردارم جعفر طيّار است كه با فرشتگان در بهشت پرواز مى كند. من از طرف رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم منصب قضاوت دارم، من پرچمدار او هستم، من از طرف خداوند مأموريّت يافتم آيات سوره برائت را براى اهل مكّه قرائت كنم، من كسى هستم كه خداوند تبارك و تعالى او را از ميان آفريدگانش برگزيده است. من ريسمان محكم الهى هستم كه خداوند بندگانش را در قرآنش دستور داده به آن چنگ بزنند، و فرموده: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْل اللَّهِ جَميعاً» [۱] «همگى به ريسمان الهى چنگ بزنيد». من ستاره درخشان خداوندم، من كسى هستم كه فرشتگان آسمانى او را زيارت مى كنند، من زبان گوياى پروردگارم و حجّت او بر بندگانش مى باشم، من دست تواناى خداوندم، من وجه بارى تعالى در آسمانها و جنب آشكار خداوندم. من كسى هستم كه خداوند درباره من و در حقّ من فرموده است: «بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُون × لايَسْبِقُونَه بِالْقَوْل وَهُمْ بأمْرِه يَعْمَلُون» [۲] «بلكه بندگان مقرّب خداوند هستند كه هرگز او را به گفتار پيشى نمى گيرند،..... ---------- 📚منابع: [۱]: امالى صدوق: ۶۸۴ ح ۱۱ مجلس ۸۶، بحار الأنوار: ۲۳/۱۰۱ ح ۱۵. [۱]: سوره آل عمران، آيه ۱۰۳. [۲]: سوره انبياء، آيه ۲۷ ۲۶.   ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
  🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و يافته دامان وحى و و كامل شده و ، سرور عالم، حضرت الحسين صلوات اللَّه عليه 🍃🌸🌸 «بلكه بندگان مقرّب خداوند هستند كه هرگز او را به گفتار پيشى نمى گيرند، و به فرمان او عمل مى كند». من دستاويز مطمئن از طرف خداوندم كه شكستى برايش نيست و گسسته نمى گردد، و خداوند شنوا و دانا است. أنا باب اللَّه الّذي يؤتى منه، أنا علم اللَّه على الصراط، أنا بيت اللَّه الّذي من دخله كان آمناً، فمن تمسّك بولايتي ومحبّتي آمن من النار. من درِ رحمت الهى هستم كه بايد از آن وارد شوند، من نشان خداوندى بر روى صراط هستم، من آن خانه خدايم كه هر كه در آن وارد شود در امان است، پس هر كس به ولايت و محبّت من درآويزداز آتش دوزخ ايمن است. من قاتل پيمان شكنان اهل جمل، و ستمگران اهل صفّين، و خارج شدگان از دين يعنى خوارجم، و من كشنده كافرانم، من پدر يتيمان، و پناه بيوه زنان هستم. من آن كسى هستم كه فرداى قيامت از ولايتم سئوال مى شود، و در آيه شريفه «لتُسْئَلُنَّ يَوْمَئذ عَن النَعيم» [۱] «هر آينه از نعمتها در آن روز سئوال مى شويد»، من آن نعمت خداوند تبارك و تعالى هستم كه بر بندگانش ارزانى داشته است. من كسى هستم كه پروردگار عالم درباره من و در شأن من فرموده است: «اليَوْم أكْمَلْتُ لَكُم دينَكُم وَأتْمَمْت عَلَيْكُم نِعْمَتي وَرضيتُ لَكُم الإسْلام ديناً» [۲] «امروز دين شما را كامل كردم و نعمت را بر شما تمام نمودم، و خشنود گشتم كه اسلام دين شما باشد». فمن أحبّني كان مسلماً مؤمناً كامل الدين. پس كسى كه مرا دوست داشته باشد مسلمان واقعى است و مؤمنى است كه دين او كامل است. من كسى هستم كه به سبب من هدايت شديد، و درباره من و دشمن من خداوند تبارك و تعالى فرموده است: «وَقِفُوهُم إنَّهُمْ مَسْئُولُون» [۳] «ايشان را نگهداريد تا از آنها پرسش شود»، يعنى از ولايت من در فرداى قيامت از آنها سئوال مى كنند، من آن خبر بزرگ هستم. من كسى هستم كه خداوند تبارك و تعالى دين خود را به سبب من در غديرخم و در معركه خيبر كامل كرد. من كسى هستم كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم درباره‌ام فرمود: «من كنت مولاه فعليّ مولاه»؛ «هر كه من مولاى او هستم على مولاى او است». من روح نماز مؤمن هستم و مقصود از «حىّ على الصلاة» «بشتابيد به سوى نماز»، و «حىّ على الفلاح» «به رستگارى روى آوريد»، و «حىّ على خيرالعمل» «براى بهترين عمل شتاب كنيد» مى باشم. من كسى هستم كه بر دشمنانم اين آيه نازل گشته است: «سَألَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِع × لِلْكافِرينَ لَيْسَ لَه دافِع» [۱] . «سائلى از عذاب دردناك كه براى كافران وقوعش حتمى است و منع كننده اى برايش نيست سؤال كرد و درخواست نمود». من مردمان را به سوى حوض مى خوانم، و غير من كسى مؤمنان را به طرف حوض نمى خواند، من پدر پيشوايان پاك و معصوم هستم، من ميزان عدالت و وسيله سنجش اعمال در قيامتم، من رئيس و بزرگ اهل دين و پيشواى مؤمنان به طرف خوبيها و آمرزش پروردگارم. اصحاب و همراهان من فرداى قيامت دوستان من هستند كه از دشمنانم دورى كرده و اظهار بيزارى نموده اند، هنگام مرگ آنها نمى ترسند و غم و اندوهى ندارند، و در ميان قبر هيچگونه عذاب نمى شوند، آنها در مرتبه شهداء و صدّيقين مى باشند كه در پيشگاه الهى خوشحال و شادمان بسر مي‌برند. من كسى هستم كه شيعيان من پيمان بسته اند با دشمنان خدا و رسول او دوستى نكنند و روابط دوستانه نداشته باشند، گرچه پدران آنها و يا فرزندانشان باشند. من كسى هستم كه شيعيانم بدون اينكه به حساب آنها رسيدگى شود وارد بهشت مى شوند. من كسى هستم كه پرونده شيعيانم كه نامهاى ايشان در آن است نزد من مى باشد. من ياور اهل ايمانم و براى آنها نزد پروردگار جهانيان شفاعت مى كنم..... ---------- 📚منابع: [۱]: سوره تكاثر، آيه ۸. [۲]: سوره مائده، آيه ۳. [۳]: سوره صافّات، آيه ۲۴. [۱]: سوره معارج، آيه ۱ و ۲. اين آيه اشاره به قصّه نعمان بن حارث يهودى (لعنه اللَّه) دارد كه وقتى خبر غديرخم به گوش او رسيد نزد رسول خدا آمد و وقتى رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم به او فرمود: اين فرمان الهى بوده است، از خدا درخواست كرد كه اگر آن حضرت راست مى گويد عذابى نازل كند، خداوند هم سنگى را از آسمان نازل كرد و بر سر او كوبيد كه هلاك شد. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌     ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و يافته دامان وحى و و كامل شده و ، سرور عالم، حضرت الحسين صلوات اللَّه عليه 🍃🌸🌸 أنا الضارب بالسيفين، أنا الطاعن بالرمحين، أنا قاتل الكافرين يوم بدر وحنين، أنا مردي الكماة يوم اُحد، أنا ضارب ابن عبدود لعنه اللَّه تعالى يوم الأحزاب، أنا قاتل عمرو ومرحب، أنا قاتل فرسان خيبر. من با دو شمشير ضربه و با دو نيزه زخم مى زنم، من كافران را در روز بدر و حنين كشتم، من شجاعانِ غرق سلاح و زره را روز اُحد به هلاكت رساندم، من عمرو بن عبدود را روز احزاب، مرحب را در روز خيبر به قتل رساندم. من كسى هستم كه جبرئيل امين درباره او ندا داد: «لاسيف إلّا ذوالفقار ولا فتى إلّا عليّ». «شمشيرى جز ذوالفقار نيست، و جوانمردى جز على نمى باشد». من در پيروزى و فتح مكّه مدال افتخار داشته ام، من دو بت لات و عزّى را بر زمين كوبيدم و شوكت آنها را شكستم، هُبَل اعلى و مناة ثالثه را من ويران كرده ام. من آن كسى هستم كه بر شانه پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم بالا رفتم و بتها را فرو ريختم. من كسى هستم كه بت يغوث و يعوق و نسر را شكستم، من كسى هستم كه در راه خدا با كافران نبرد كردم. أنا الّذي تصدّق بالخاتم، أنا الّذي نمت على فراش النبيّ صلى الله عليه وآله وسلم ووقيته بنفسي من المشركين. من كسى هستم كه انگشتر خود را به فقيرى بخشيدم، من كسى هستم كه در بستر پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم آرميدم و خود را به خطر انداختم تا او را از مشركين حفظ كنم. من كسى هستم كه جنيّان از خشم و غضب من هراسناكند، من كسى هستم كه خدا به سبب من عبادت مى شود، من مترجم وحى الهى و مظهر علم خداوندم، من كشنده جنگجويان جمل و صفّين بعد از رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم هستم، و من قسمت كننده بهشت و دوزخ مى باشم. در اين هنگام على عليه السلام ساكت شد و رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم به امام حسين عليه السلام فرمود: اى ابوعبداللَّه! آيا آنچه را پدرت گفت شنيدى؟ و آنچه او برشمرد يكدهم از يكدهم از دهها فضائل او بلكه از هزار هزار فضيلتى است كه او دارد و بلكه او بالاتر از همه اين فضائل است. امام حسين عليه السلام عرض كرد: الحمدللَّه الّذي فضّلنا على كثير من عباده المؤمنين وعلى جميع المخلوقين، وخصّ جدّنا بالتنزيل والتأويل والصدق، ومناجاة الأمين جبرائيل، وجعلنا خيار من اصطفاه الجليل ورفعنا على الخلق أجمعين. سپاس و ستايش مخصوص خداوندى است كه ما را بر بيشتر بندگان مؤمن خود و بر همه جهانيان برترى داد، جدّ ما را براى نزول قرآن و علوم قرآن يعنى تفسير و تأويل آن، و راستى و صداقت، و محلّ راز امين وحى اختصاص داد، و ما را بهترين برگزيدگانش قرار داد، و بر تمامى خلق خود رفعت و برترى بخشيد. سپس امام حسين عليه السلام عرض كرد: امّا شما اى امير مؤمنان نسبت به آنچه فرمودى راستگو و امين هستى. پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: اكنون تو اى فرزندم فضائل خود را يادآورى كن. امام حسين عليه السلام عرض كرد: اى پدرجان! من حسين فرزند علىّ بن ابى طالبم، مادرم فاطمه زهرا سرور تمامى زنان عالم، و جدّم محمّد مصطفى آقا و سرور همه فرزندان آدم است. اى على! مادر من مقامى برتر از مادر شما نزد خدا و همه مردمان دارد، جدّ من بهتر و والاتر از جدّ شما نزد خدا و همه مردم است. وأنا في المهد ناغاني جبرئيل وتلقاني إسرافيل. من در گهواره بودم كه جبرئيل با سخنان خوش آيند خود مرا نوازش مى داد، و اسرافيل به ديدار من مى آمد. يا عليّ ؛ أنت عند اللَّه أفضل منّي وأنا أفخر منك بالآباء والاُمّهات والأجداد. اى على! تو نزد خدا برتر از من و والاتر هستى، و من به حسب و نسب و به داشتن پدران و مادران و اجدادى كه دارم بر تو افتخار مى كنم. و بعد از اين گفتگو امام حسين عليه السلام برخاست و دست به گردن پدرش انداخت و او را بوسيد، على عليه السلام هم فرزندش حسين بن على عليهما السلام را دربرگرفت و بوسيد و به او فرمود: زادك اللَّه شرفاً وفخراً وعلماً وحلماً، ولعن اللَّه تعالى ظالميك يا أباعبداللَّه. خداوند فخر و شرف و دانش و بردبارى تو را زيادتر گرداند و آنهائى را كه به تو اى ابوعبداللَّه ستم كنند لعنت كند. و بعد از آن امام حسين عليه السلام به سوى پيغمبر صلى الله عليه وآله وسلم برگشت. [۱] ... ------- [۱]:📚 الفضائل ابن شاذان: ۸۳، حلية الأبرار: ۱۲۳/۲ ح ۶، معالى السبطين: ۵۸. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌     ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و يافته دامان وحى و و كامل شده و ، سرور عالم، حضرت الحسين صلوات اللَّه عليه 🍃🌸🌸 ۳۱۱ / ۶ - ابن قولويه قدس سره در كتاب «كامل الزيارات» از امام صادق عليه السلام نقل كرده است كه فرمود: گويا تختى از نور نهاده اند و گنبدى از ياقوت سرخ كه با جواهر زينت داده شده بر آن گذاشته اند. وكأنّي بالحسين بن عليّ عليهما السلام جالساً على ذلك السرير، وحوله تسعون ألف قبّة خضراء وكأنّي بالمؤمنين يزورونه ويسلّمون عليه. و گويا حسين بن على عليهما السلام را مى بينم كه روى آن تخت نشسته و اطرافش نود هزار گنبد سبز است و گويا مؤمنين را مى بينم كه به زيارت آن حضرت مى روند و بر او سلام مى كنند. خداوند تبارك و تعالى به آنها مى فرمايد: أوليائي سلوني فطالما اُوذيتم وذللتم واضطهدتم، فهذا يوم لاتسألوني حاجة من حوائج الدنيا والآخرة إلّا قضيتها لكم، فيكون أكلهم وشربهم من الجنّة، فهذه واللَّه الكرامة. دوستان من هر چه مى خواهيد از من درخواست كنيد، مدّتى طولانى مورد اذيّت و آزار دشمنان قرار گرفتيد و خوار شديد و شما را به خاطر مرام و مذهبى كه داشتيد ستم كردند، امروز از من هر حاجتى از حاجتهاى دنيا و آخرت بخواهيد براى شما برآورده مى كنم، پس خوراكى و آشاميدنى آنها از بهشت مى باشد، و اين بخدا قسم كرامت و مقام ارزنده اى است. [۱] مؤلّف رحمه الله گويد: احتمال دارد اين قضيّه مربوط به عالم برزخ باشد، و اينكه در حديث حوائج دنيا هم ذكر شده، درخواست آنها براى خودشان نباشد بلكه براى خويشاوندان و همسايگان و مؤمنان باشد كه در حال حيات هستند و زندگى دنيوى دارند. ۳۱۲ / ۷ - در بعضى از مؤلّفات شيعه از امّ سلمه نقل شده است كه فرمود: رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم را ديدم كه بر تن فرزندش حسين عليه السلام جامه بلندى پوشانيد كه از لباسهاى دنيا نبود، به آن حضرت عرض كردم: اى رسول خدا! اين چه جامه اى است؟ فرمود: هذه هديّة أهداها إليّ ربّي للحسين عليه السلام وإنّ لحمتها من زغب جناح جبرائيل، وها أنا اُلبسه إيّاها واُزيّنه بها، فإنّ اليوم يوم الزينة وإنّي اُحبّه. اين هديه اى از طرف پروردگارم براى حسين عليه السلام است، و تار و پودش از پرهاى كوچك و نرم بال جبرئيل است، امروز كه روز عيد است من اين لباس را به او مى پوشانم و او را با اين لباس زينت مى دهم، و به راستى من او را دوست دارم. [۱] ۳۱۳ / ۸ - حديث مشهورى است از پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم كه فرموده است: إنّ للحسين عليه السلام في بواطن المؤمنين معرفة مكتومة. [۲] همانا در نهان مردم باايمان معرفت و شناختى نسبت به امام حسين عليه السلام نهفته است. ۳۱۴ / ۹ - شيخ صدوق رحمه الله در كتاب «عيون اخبار الرضا عليه السلام» از امام حسين عليه السلام نقل كرده است كه فرمود: خدمت رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم رسيدم و نزد آن حضرت ابىّ بن كعب بود، رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم به من فرمود: مرحباً بك يا أبا عبداللَّه، يا زين السماوات والأرضين. خوش آمدى اى ابا عبداللَّه! اى زينت بخش آسمانها و زمين. ابىّ بن كعب عرض كرد: اى رسول خدا! چگونه ممكن است كسى غير از شما زينت بخش آسمانها و زمين باشد؟ فرمود: يا اُبيّ، والّذي بعثني بالحقّ نبيّاً إنّ الحسين بن عليّ عليهما السلام في السماء أكبر منه في الأرض، وإنّه لمكتوبٌ عن يمين عرش اللَّه: «حسين مصباح هدى و سفينة نجاة». اى اُبى! سوگند به آن كسى كه مرا به رسالت برانگيخت، حسين بن على عليهما السلام در آسمان جلوه بيشترى دارد و از عظمت والاترى برخوردار است، و اهل آسمان او را بهتر از اهل زمين مى شناسند و احترام مى گذارند، و در طرف راست عرش الهى نوشته شده است: «حسين عليه السلام چراغ هدايت و كشتى نجات است». [۱] ۳۱۵ / ۱۰ - شيخ صدوق قدس سره در كتاب «علل الشرايع» و كلينى رحمه الله در كتاب شريف «كافى» از امام صادق عليه السلام نقل كرده اند كه: ... ------- 📚منابع: [۱]: كامل الزيارات: ۲۵۸ ح۳ باب ۵۰، بحار الأنوار: ۱۱۶/۵۳ ح ۱۴۰، و۶۵/۱۰۱ ضمن ح ۵۳، المستدرك: ۲۴۶/۱۰. [۱]: بحار الأنوار: ۲۷۱/۴۳ ح ۳۸. [۲]: الخرائج: ۸۴۲/۲ ضمن ح ۶۰، بحار الأنوار: ۲۷۱/۴۳ ضمن ح ۳۹، معالى السبطين: ۴۱. [۱]: عيون اخبار الرضاعليه السلام: ۵۹/۱ ح ۲۹، بحار الأنوار: ۱۸۴/۹۴ ح۱، وج: ۲۰۴/۳۶ ح ۸ به نقل از كمال الدين: ۲۶۴/۱ ح ۱۱، اعلام الورى: ۴۰۰، مدينة المعاجز: ۵۱/۴ ح ۱۳۳، منتخب: ۱۹۷ و در آن عبارت آخر حديث اينگونه است: «إنّ الحسين مصباح الهدى وسفينة النجاة».     ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و يافته دامان وحى و و كامل شده و ، سرور عالم، حضرت الحسين صلوات اللَّه عليه 🍃🌸🌸 از امام صادق عليه السلام نقل كرده اند كه: كان رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم يأتي الحسين عليه السلام في كلّ يوم فيضع لسانه في فمه، فيمصّه حتّى يروى فأنبت اللَّه عزّوجلّ لحمه من لحم رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم ولم يرضع من فاطمة عليها السلام ولا من غيرها لبناً قطّ. رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم هر روز نزد حسين عليه السلام مى آمد، زبان مبارك خود را در دهان او مى گذاشت و او مى مكيد تا سيراب مى شد، و به اين ترتيب خداوند گوشت حسين عليه السلام را از گوشت رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم رويانيد، و او از مادرش فاطمه عليها السلام و از زنى ديگر هرگز شير نياشاميد. [۲] و در كتاب «مناقب» مى گويد: رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم اين كار را چهل شبانه روز ادامه داد تا اينكه حسين عليه السلام از گوشت رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم پرورش يافت. [۳] ۳۱۶ / ۱۱ - و در بعضى از كتابهاى اخلاق نقل شده است كه عصام بن مصطلق گفت: در مدينه معظّمه وارد شدم حسين بن على عليهما السلام را ديدم، جمال زيبا و هيبتى كه داشت، و نيز حركات و سكنات او مرا به تعجّب وا داشت و حسد باعث شد كه آن كينه اى كه از پدرش داشتم ظاهر كنم، به او گفتم: پسر ابوتراب تويى؟ فرمود: بلى. وقتى جوابم را گفت آنچه توانستم به او و پدرش - نعوذ باللَّه - دشنام و ناسزا گفتم. امام حسين عليه السلام از روى عطوفت و مهربانى نگاهى به من كرد و فرمود: أعوذ باللَّه من الشيطان الرجيم، بسم اللَّه الرحمن الرحيم «خُذِ الْعَفْوَ وأْمُرْ بالْعُرْف وَأَعْرِضْ عَنِ الجاهِلين × وَإمّا يَنْزَغَنَّكَ مِن الشَيْطان نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّه إنَّهُ سَميعٌ عَليمٌ × إنَّ الَّذينَ اتَّقَوْا إذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِن الشيْطان تَذَكَّرُوا فَإذا هُم مُبْصِرُون × وِإخْوانُهُمْ يَمُدُّونَهُمْ فِي الغَيِّ ثُمَّ لايُقْصِرُون» [۱] . از شيطان ملعون رانده شده به خدا پناه مى برم، بنام خداوند بخشنده مهربان، عفو و بخشش را پيشه خود ساز و به خوبى و شكيبائى امر كن و از مردم نادان روى بگردان × و چنانچه شيطان خواست ترا وسوسه كند به خدا پناه ببر، همانا او شنوا و دانا است × اهل تقوا هنگامى كه دچار خيالات و وسوسه هاى شيطانى مى شوند خدا را به ياد مى آورند فوراً بخود مى آيند و آگاه مى شوند × و شياطين برادران خود را در ضلالت و گمراهى مى كشانند و سپس در گمراه كردن آنها هيچگونه كوتاهى نمى كنند. و بعد از تلاوت اين آيات به من فرمود: قدرى آهسته تر باش و آرامش خود را حفظ كن، من براى خودم و براى تو از خداوند آمرزش مى طلبم، اگر كمكى خواسته باشى تو را كمك مى كنيم، و اگر عطا و بخششى طلب كنى به تو مى بخشيم، و اگر راهنمائى خواسته باشى تو را راهنمائى مى نمائيم. عصام گويد: من از گفته هاى زشت خود پشيمان شدم و امام عليه السلام چون آثار شرمندگى را در چهره‌ام مشاهده كرد فرمود: «لا تَثْريبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْم يَغْفِرُ اللَّه لَكُم وَهُوَ أرْحَم الراحِمين». [۲] «ملامتى و سرزنشى بر شما نيست، خداوند شما را مى آمرزد، و او از همه مهربان تر است». بعد به من فرمود: آيا از اهل شام هستى؟ عرض كردم: بلى. فرمود: «شنشنة أعرفها من أخزم» [۱] . سپس امام حسين عليه السلام فرمود: «حيّانا اللَّه وإيّاك» يعنى خداوند ما و شما را باقى بدارد و زنده نگهدارد، و بعد از آن فرمود: بدون اينكه خجالت بكشى اگر حاجتى دارى از ما بخواه، و اگر خواسته ات را گفتى ما را برتر از گمان خود خواهى يافت. عصام گويد: زمين با همه وسعت آن بر من تنگ شد و دوست داشتم شكافته شود و من به زمين فرو روم، ديگر از خجالت بيشتر نتوانستم بمانم، كم كم به كنارى رفته و دور شدم، ولى روى زمين از او و پدرش نزد من كسى محبوبتر و دوست داشتنى تر نبود. [۲] ...... 📚منابع: [۲]: علل الشرايع: ۱۹۶/۱، بحار الأنوار: ۲۴۵/۴۳ ضمن ح ۲۰، و ج: ۱۹۸/۴۴ ح ۱۴ به نقل از الكافى: ۴۶۵/۱ ح۴، المنتخب: ۱۵۸ با كمى اختلاف. [۳]: مناقب ابن شهراشوب: ۵۰/۴. [۱]: سوره اعراف، آيه ۲۰۲ - ۱۹۹. [۲]: سوره يوسف، آيه ۹۲. [۱]: اين ضرب المثل است، و معمولاً در مورد كسى بكار مى رود كه از نظر بدخلقى به پدرانش شباهت دارد، و مقصود امام عليه السلام اين بود كه ناسزاگوئى به ما، عادت و خوى اهل شام است كه آن را معاويه (لعنه اللَّه) رواج داده است. [۲]: سفينة البحار: ۱۱۶/۲، معالى السبطين: ۶۰.   کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
  🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و يافته دامان وحى و و كامل شده و ، سرور عالم، حضرت الحسين صلوات اللَّه عليه 🍃🌸🌸 ۳۱۷ / ۱۲ - شيخ حسن بن سليمان رحمه الله از علماى قرن هشتم در كتاب خود «مختصر البصائر» از امام باقر عليه السلام و آن حضرت از پدرش نقل كرده اند كه فرمود: جمعى از مردم بعد از امام حسن عليه السلام خدمت برادرش امام حسين عليه السلام رسيدند و عرض كردند: پدر شما معجزات و عجائبى به ما نشان مى داد آيا شما هم از آن قبيل كارها مى توانيد انجام دهيد؟ امام عليه السلام به آنها فرمود: آيا شما پدرم را مى شناسيد؟ عرض كردند: همگى او را مى شناسيم. امام عليه السلام پرده اى را كه كنار اطاقى بود بالازد و فرمود: در ميان اين اطاق نگاه كنيد، آنها نگاه كردند و گفتند: هذا أميرالمؤمنين ونشهد أنّك خليفة اللَّه. اين شخص اميرالمؤمنين عليه السلام است و ما شهادت مي‌دهيم كه تو خليفة اللَّه يعنى جانشين خدا و نماينده او بر روى زمين هستى. [۳] ۳۱۸ / ۱۳ - محمّد بن حسن صفّار رحمه الله در كتاب «بصائر الدرجات» از امام باقر عليه السلام نقل كرده است كه فرمود: با پدرم براى سركشى به بعضى از املاك او از خانه بيرون رفتيم، همينكه به صحرا رسيديم پيرمردى با آن حضرت روبرو گرديد پدرم بسوى او فرود آمد و بر او سلام كرد، و مى شنيدم كه مى فرمود: «جعلت فداك» فداى شما شوم، سپس مدّتى باهم گفتگو كردند و بعد از آن پدرم او را وداع گفت، پيرمرد برخاسته و به راه افتاد، و پدرم آن قدر از پشت سر به او نگاه كرد تا ناپديد گرديد. به پدرم عرض كردم: اين پيرمردى كه مى شنيدم در ضمن گفتگو خيلى او را بزرگ مى داشتى و احترام مى كردى چه كسى بود؟ فرمود: پسرم، او جدّ بزرگوارت حسين عليه السلام بود [۱] . [۲] و نظير اين قصّه از حضرت موسى بن جعفر عليهما السلام نقل شده است كه فرمود: با پدرم از خانه خارج شديم، در بين راه پيرمردى با آن حضرت برخورد كرد و وقتى از او سئوال كردم كه اين پيرمرد چه كسى بود؟ فرمود: او پدرم بود. [۳] ۳۱۹ / ۱۴ - شيخ فقيه ابو محمّد حسن بن علىّ بن شعبه رحمه الله صاحب كتاب «تحف العقول» نقل مى كند: مردى از انصار خدمت امام حسين عليه السلام رسيد و مى خواست از آن حضرت حاجتى درخواست كند، امام عليه السلام به او فرمود: يا أخا الأنصار صن وجهك عن بذلة المسألة، وارفع حاجتك في رقعة وأت بها ساُسرّك إنشاء اللَّه. اى برادر انصار! آبروى خود را از زشتى اظهار نياز حفظ كن، حاجت خود را در پاره اى كاغذ بنويس و آن را نزد من بياور و اگر خدا بخواهد ترا خشنود خواهم كرد. آن مرد نوشت: اى اباعبداللَّه! به فلانى پانصد دينار بدهكارم، و او اصرار و پافشارى در مطالبه آن دارد، از شما تقاضا دارم به او سفارش كنيد به من مهلت دهد تا بتوانم به آسانى بپردازم. وقتى امام حسين عليه السلام نوشته او را قرائت فرمود فوراً به منزل رفت و كيسه اى را كه در آن هزار دينار بود برداشت و براى او آورد و فرمود: پانصد دينار آن را به طلبكار خود بده، و بقيّه اش را سرمايه كن تا تو را در مشكلات روزگار كمك كند، و حاجت خود را جز به يكى از اين سه نفرى كه بر مى شمارم اظهار نكن: إلى ذي دين، أو مروّة، أو حسب. يا متديّن و ديندار باشد، يا جوانمرد و بافتوّت باشد، و يا شرافت خانوادگى داشته باشد. [۱] مؤلّف رحمه الله گويد: اى ابا عبداللَّه! من هم در سختي‌ها و مشكلات مربوط به دنيا و آخرت خود از شما و از درياى فضل و بخشش شما يارى مى طلبم، زيرا شما ديندار بلكه اصل و اساس دين هستيد، جوانمردى و شرف هم به وجود شما افتخار مى كند..... ---------- 📚منابع: [۳]: الخرائج: ۸۱۱/۲ ح ۲۰، مختصر البصائر: ۱۱۰، مدينة المعاجز: ۷۵/۳ ح ۳۹، المحتضر: ۱۴. [۱]: عبارات اين حديث با آنچه در كتاب بصائر نقل شده مطابق نيست بلكه با خرائج متّحد است و بهتر اين بود كه مؤلّف رحمه الله در ابتداى حديث مى فرمود: راوندى رحمه الله روايت كرده است. [۲]: بصائر الدرجات: ۲۸۲ ح ۱۸، المحتضر: ۱۲، بحار الأنوار: ۲۳۱/۶ ح ۴۲، و۳۰۴/۲۷ ح۸، الخرائج: ۸۱۹/۲ ح ۳۰، مختصر البصائر: ۱۱۱، الأيقاظ من الهجعة: ۲۲۰ ح ۲۳. [۳]: بصائر الدرجات: ۲۷۴ ح۳، الخرائج: ۸۱۷/۲ ح ۲۷. شيخ مفيد قدس سره در كتاب «المقالات ص ۴۵ در باب احوال ائمّه عليهم السلام بعد از وفات» فرموده است: كه اين بزرگواران از زير خاك منتقل مى شوند و با جسم و روح مبارك خود در بهشت پروردگار ساكن مى گردند و در آنجا زندگى مى كنند و از نعمت هاى الهى برخوردارند. [۱]: تحف العقول: ۲۴۵، بحار الأنوار: ۱۱۸/۷۸.     کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و يافته دامان وحى و و كامل شده و ، سرور عالم، حضرت الحسين صلوات اللَّه عليه 🍃🌸🌸 و در اينكه به حاجتمند فرمود: حاجت خود را بنويس ؛ به پدر بزرگوارش حضرت امير المؤمنين عليه السلام اقتدا نموده است، زيرا روايت شده است مردى خدمت امير المؤمنين عليه السلام شرفياب شد و عرض كرد: حاجتى دارم. آن حضرت فرمود: حاجت خود را بر روى زمين بنويس، زيرا من آثار بيچارگى و نياز را در چهره ات به روشنى مى بينم، او هم بر زمين نوشت، به راستى من فقير و محتاجم. حضرت على عليه السلام به قنبر فرمود: به او دو جامه بلند بپوشان. آن مرد اشعارى سروده و گفت: كسوتني حلّة تبلى محاسنها فسوف أكسوك عن حسن الثنا حللاً إن نلت حسن ثنائي نلت مكرمة ولست تبغي بما قد نلته بدلا إنّ الثناء ليحيي ذكر صاحبه كالغيث يحيي نداه السهل والجبلا لاتزهد الدهر في عرف بدأت به فكلّ عبد سيجزى بالّذي فعلا جامه اى به من پوشاندى كه زيبائى هاى آن كهنه مى شود، من تو را جامه اى از ثناى زيبا خواهم پوشاند. اگر به ثناى نيكوى من نائل شوى به آنچه مايه بزرگوارى است دست يافته اى، و چيز ديگرى را به جاى آن طلب نمى كنى. مدح و ستايش ياد صاحبش را زنده نگه مى دارد، همانند باران كه كوه و دشت را از رطوبت خود زنده مى سازد. روزگار ناديده نمى گيرد آن نيكى را كه به آن ابتدا كردى، زيرا كه هر بنده اى نسبت به آنچه عمل كند پاداش خواهد ديد. بعد از خواندن اين ابيات اميرالمؤمنين على عليه السلام دستور داد صد دينار به او ببخشيد، به آن حضرت عرض كردند: اى امير مؤمنان! او را بى نياز كردى. آن حضرت فرمود: از رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم شنيدم كه فرمود: أنزلوا الناس منازلهم. هر يك از مردم را در جايگاه خود از جهت مرتبه و مقام قرار دهيد. (يعنى آنطور كه شأن آنهاست و شخصيّت آنها اقتضا مى كند با آنها رفتار كنيد). سپس فرمود: من واقعاً تعجّب مى كنم از اشخاصى كه مردمان بنده را با مال و ثروت خود مى خرند، ولى مردم آزاد را با كار نيك خود نمى خرند. [۱] ۳۲۰ / ۱۵ - روايت شده است: روز عاشورا بر پشت شريف آن حضرت اثرى مشاهده كردند، از حضرت زين العابدين عليه السلام علّت آن را پرسيدند فرمود: هذا ممّا كان ينقل الجراب على ظهره إلى منازل الأرامل واليتامى والمساكين. اين اثر انبان هائى است كه بر پشت خود آذوقه به خانه هاى بيوه زنان و يتيمان و تهيدستان مى برده است. [۲] ۳۲۱ / ۱۶ - سيّد شريف محمّد بن على علوى در كتاب «التعازى» نقل كرده است: امام حسن عليه السلام برادر خود امام حسين عليه السلام را بزرگ مى داشت و او را تعظيم مى كرد بطوري كه گويا آن حضرت بزرگتر از امام حسن عليه السلام است. ابن عبّاس گويد: سبب آن را از امام حسن عليه السلام پرسيدم به من فرمود: إنّي لأهابه كهيبة أميرالمؤمنين عليه السلام. او هيبتى همانند هيبت اميرالمؤمنين عليه السلام در نظر من دارد. [۳] ۳۲۲ / ۱۷ - در ضمن حديث سى و چهارم از مناقب پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم گذشت كه آن حضرت فرمود: ألا وإنّ الحسين عليه السلام باب من أبواب الجنّة، من عانده حرّم اللَّه عليه ريح الجنّة. آگاه باشيد كه همانا حسين عليه السلام درى از درهاى بهشت است، كسى كه با او دشمنى كند خداوند بوى بهشت را بر او حرام گرداند. [۴] ۳۲۳ / ۱۸ - سيّد هاشم بحرانى قدس سره در كتاب «مدينة المعاجز» مى گويد: فرشته اى در آسمان نماند مگر اينكه بر زمين فرود آمد و خدمت رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم شرفياب شد و او را نسبت به فرزندش حسين عليه السلام دلدارى داد و دعوت به شكيبائى نمود، و از تقرّب او و اجر و پاداشى كه خداوند در قيامت به او عطا مى كند خبر داد، و نيز ثواب و پاداشى را كه نصيب زائر آن حضرت و گريه كننده بر مصيبتهاى او مى شود يادآورى كرد و با تمام اينها رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم با سوز دل مى فرمود:.. ---------- 📚منابع: [۱]: امالى صدوق: ۳۴۷ ح ۱۲ مجلس ۴۶، بحار الأنوار: ۳۴/۴۱ ح۷ و۴۰۷/۷۴ ح۲، المستدرك: ۳۴۵/۱۲ ح ۲۵، إرشاد القلوب: ۱۳۶، معالى السبطين: ۶۵. [۲]: مناقب ابن شهراشوب: ۶۶/۴، بحار الأنوار: ۱۹۰/۴۴ ح۳. [۳]: معالى السبطين: ۵۹، سفينة البحار: ۶۱۳/۱. [۴]: مائة منقبة: ۲۲، اين حديث در ح ۳۴ از بخش اوّل با ذكر مصادر آن ذكر شد. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌     کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و يافته دامان وحى و و كامل شده و ، سرور عالم، حضرت الحسين صلوات اللَّه عليه 🍃🌸🌸 رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم با سوز دل مى فرمود: اللهمّ اخذل من خذله واقتل من قتله ولاتمتّعه بما أمّله في الدنيا وأصله حرّ نارك في الآخرة. خدايا! آن كس كه حسين عليه السلام را خوار كند او را خوار گردان، و آن كس كه او را بكشد هلاك گردان، و او را به آنچه آرزو در دنيا دارد بهره مند مساز، و در آخرت به آتش سوزنده ات گرفتار كن. [۱] ۳۲۴ / ۱۹ - طاووس يمانى نقل كرده است كه: هنگامى كه حسين بن على عليهما السلام در مكان تاريكى مى نشست مردم به نورى كه از پيشانى مبارك و گلوى مطهّر او ساطع بود به طرف او هدايت مى شدند و آن نور جاى بوسه پيغمبر خدا صلى الله عليه وآله وسلم بود، زيرا آن حضرت زياد پيشانى و گلوى حسين عليه السلام را مى بوسيد. جبرئيل روزى به آن خانه مقدّس فرود آمد، حضرت زهرا عليها السلام را ديد كه به خواب رفته و حسين عليه السلام در گهواره اش گريه مى كند، كنار گهواره نشست و با سخنان خوش آيند خود او را نوازش كرد و آرام نمود تا اينكه فاطمه عليها السلام بيدار شد. [۲] مؤلّف رحمه الله گويد: همسر آن حضرت يعنى رباب رضوان اللَّه عليها در مرثيه سرائى خود براى امام حسين عليه السلام به همين كلام يمانى اشاره فرموده است: إنّ الّذي كان نوراً يستضاء به بكربلاء قتيل غير مدفون [۱] كسى كه نور بود و نورافشانى مى كرد، در كربلا كشته شد، و بدن نازنين او بر روى زمين افتاده و دفن نشده بود. ۳۲۵ / ۲۰ - از معاوية بن وهب نقل شده است كه امام صادق عليه السلام براى زيارت كنندگان امام حسين عليه السلام چنين دعا مى كرد: اللّهمّ يا من خصّنا بالكرامة، ووعدنا الشفاعة وحمّلنا الرسالة وجعلنا ورثة الأنبياء، وختم بنا الاُمم السالفة، وخصّنا بالوصيّة، وأعطانا علم ما مضى وعلم ما بقي، وجعل أفئدة من الناس تهوي إلينا، اغفر لي ولإخواني ولزوّار قبر الحسين بن عليّ صلوات اللَّه عليهما. بارپروردگارا! اى كسى كه ما را به كرامت و بزرگوارى اختصاص دادى، و به ما وعده شفاعت مرحمت كردى و رسالت را به دوش ما نهادى، و ما را ارث برنده پيامبران قرار دادى، و امّتهاى گذشته را به ما خاتمه دادى و ما را به وصايت برگزيدى، و علم گذشته و آينده را به ما عطا كردى، و دلهاى بعضى از مردمان را بسوى ما مايل ساختى، مرا و برادرانم را و زائرين قبر حسين بن على عليهما السلام را بيامرز. آنها كه اموالشان را توشه راه خود ساختند و بدنها را در معرض سختى هاى سفر قرار دادند، و اين بدان خاطر بوده كه دوست داشته اند به ما نيكى كنند، و در احسانى كه بما نموده اند اميدوار به لطف تو باشند، و شادى و سرور خاطر پيغمبرت را فراهم نمايند، و فرمان ما را لبيّك گفته و اجابت نموده باشند، و دشمنان ما را به خشم و غضب وادارند. خداوندا! آنها با اين عمل خواسته اند خشنودى تو را بدست آورند، آنها را از طرف ما به رضايت و خشنودى خود پاداش بده و شب و روز از آنها مراقبت كن، و براى خانواده و فرزندان آنها كه رها كرده بهترين جانشين باش، و آنها را همراهى كن و شرّ هر طغيانگر باطل گرا و هر ضعيف و قوى از آفريدگانت و شرّ هر شيطانى از طايفه انسان و جنّ را از آنها كفايت كن، و عطا كن به آنها بهتر از آنچه از تو آرزو دارند زيرا كه آنها دورى از وطن را برگزيده اند و زيارت قبر مطهّر امام حسين عليه السلام را بر ماندن كنار خانواده و فرزند و خويشان ترجيح داده اند. بارپروردگارا! دشمنان ما نسبت به خارج شدن ايشان بر آنها عيب گرفتند، ولى اين سرزنش آنها را از حركت و سير بسوى ما باز نداشت، تا مخالفت كنند با كسى كه با ما مخالف است. پس خداوندا! بر اين چهره هائى كه خورشيد آنها را تغيير داده ترحّم كن، و بر اين گونه‌ها كه بر قبر مطهّر اباعبداللَّه عليه السلام زير و رو شده رحم نما، و بر اين چشمها كه اشك آنها به خاطر دلسوزى براى ما جارى گشته، و اين دلهائى كه به خاطر ما بى تابى مى كند و آتش گرفته است، و اين فريادهائى كه از جگر بخاطر ما بيرون مى آيد رحم كن. خداوندا! اين جانها و اين بدن‌ها را به تو مى سپارم تا آن زمان كه در كنار حوض در هنگام عطش آنها را از كوثر سيراب نمائى..... ---------- 📚منابع: [۱]: مدينة المعاجز: ۴۳۸/۳ ضمن ح۹، منتخب طريحى: ۶۳، مقتل خوارزمى: ۱۶۲/۱، معالى السبطين: ۴۹. [۲]: منتخب طريحى: ۱۹۸، بحار الأنوار: ۱۸۷/۴۴ ذيل ح ۱۶ و ص ۱۹۴ ضمن ح۷ به نقل از مناقب ابن شهراشوب: ۷۵/۴. [۱]: سفينة البحار: ۶۱۳/۱، معالى السبطين: ۵۹، منتخب طريحى: ۱۹۸.   کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و يافته دامان وحى و و كامل شده و ، سرور عالم، حضرت الحسين صلوات اللَّه عليه 🍃🌸🌸 پس آن حضرت پياپى اين دعا را در حال سجده مى خواند، وقتى سجده و دعايش را پايان داد عرض كردم: فداى شما گردم، اگر آنچه از شما شنيدم در حقّ كسى بود كه حتّى خدا را نمى شناخت گمان مى كنم آتش به او ضررى نمى رسانيد، و به خدا قسم آرزو مى كردم كه آن حضرت را زيارت كرده بودم و به حجّ نرفته بودم. امام عليه السلام به من فرمود: تو چقدر نزديك هستى به آن قبر مطهّر! چه چيزى تو را از زيارت او مانع مى شود؟ سپس فرمود: اى معاويه! اين كار را هرگز ترك مكن. عرض كردم: فدايت شوم، نمى دانستم زيارت امام حسين عليه السلام اين مقدار اهميّت دارد. فرمود: يا معاوية ومن يدعو لزوّاره في السماء أكثر ممّن يدعو لهم في الأرض لاتدعه لخوف أحد، فمن تركه لخوف رأى من الحسرة ما يتمنّى أنّ قبره كان بيده. اى معاويه! كسانى كه براى زوّار امام حسين عليه السلام در آسمان دعا مى كنند بيش از آنهائى هستند كه در زمين دعا مى كنند، هيچگاه بخاطر ترسيدن از كسى زيارت را رها مكن، كسى كه بخاطر ترس آن را ترك كند بعداً دچار حسرت و ندامتى مى شود كه آرزو مى كند كاش همواره ملازم آن قبر شريف مى بود. آيا دوست ندارى شخص تو در ميان كسانى باشد كه رسول خدا و اميرالمؤمنين و فاطمه و ائمّه عليهم السلام براى آنها دعا مى كنند؟ آيا دوست ندارى از كسانى باشى كه فردا فرشتگان با آنها مصافحه مى كنند؟ آيا دوست ندارى فرداى قيامت در ميان كسانى باشى كه بدون گناه وارد محشر مى شوند؟ و آيا دوست ندارى در ميان كسانى باشى كه فرداى قيامت رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم با آنها مصافحه مى كند يعنى دست آنها را در ميان دست خود مى فشارد. [۱] ۳۲۶ / ۲۱ - خطيب در كتاب «تاريخ بغداد» از ابن عبّاس نقل كرده است كه گفت: در خدمت رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم بودم، آن بزرگوار فرزندش ابراهيم را بر پاى چپ و حسين بن على عليهما السلام را بر پاى راست خود نشانيده بود، گاهى ابراهيم و گاهى حسينش را مى بوسيد كه ناگهان جبرئيل عليه السلام فرود آمد و حامل وحى الهى بود. وقتى پيغام پروردگار را به رسولش رسانيد و آنجا را ترك كرد، پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: جبرئيل از طرف پروردگارم آمد و به من خبر داد كه خداوند به تو سلام مى رساند و مى فرمايد، اين دو طفلى را كه بر روى زانو نهاده اى هر دو را برايت باقى نخواهم گذاشت، يكى از آن دو را بايد فداى ديگرى كنى. رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم نگاهى به ابراهيم كرد و اشك از چشمانش جارى شد، و نگاهى به حسين عليه السلام كرد و گريه كرد. سپس فرمود: إنّ إبراهيم اُمّه أمة، ومتى مات لم يحزن عليه غيري، واُمّ الحسين عليه السلام فاطمة، وأبوه عليّ ابن عمّي لحمي ودمي، ومتى مات حزنت ابنتي وحزن ابن عمّي وحزنت أنا عليه، وأنا اُؤثر حزني على حزنهما، يا جبرئيل تقبض إبراهيم فقد فديت الحسين به. ابراهيم مادرش كنيزكى بيش نيست و وقتى بميرد غير از من كسى بر او غمگين نمى شود، امّا مادر حسين عليه السلام فاطمه عليها السلام و پدرش پسر عموى من على است كه گوشت و خون من است، و هنگامى كه حسين عليه السلام از دنيا رود دخترم و پسر عمويم و من همگى دچار غم و اندوه خواهيم شد و من غمناك بودن خود را بر غمناكى آن دو بزرگوار ترجيح مى دهم. اى جبرئيل! ابراهيم را از من بگير، من او را فداى حسينم كردم. پس از سه روز ابراهيم از دنيا رفت و بعد از آن هر زمان حسين عليه السلام بطرف او مى آمد، او را در برمى گرفت و مى بوسيد، لبها و دندانهاى ثناياى او را مى مكيد و مى فرمود: فديت من فديته بإبني إبراهيم. من به فداى كسى كه فرزندم ابراهيم را فداى او كردم. [۱] ۳۲۷ / ۲۲ - ترمذى كه از علماى سنّى است و نيز علاّمه مجلسى رحمه الله عالم بزرگوار شيعه از يعلى بن مرّه نقل كرده اند كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:..... ---------- 📚منابع: [۱]: ثواب الأعمال: ۹۵، كامل الزيارات: ۲۲۸ ح ۳۳۶، بحار الأنوار: ۵۱/۱۰۱ ح۱، المستدرك: ۲۳۲/۱۰. [۱]: تاريخ بغداد: ۲۰۴/۲، مستدرك حاكم: ۲۹۰/۲، ذخائر العقبى: ۱۵۰، طرائف: ۲۰۲ ح ۲۸۹، بحار الأنوار: ۱۴۵۳/۲۲ ح۷، و ج: ۲۶۱/۴۳ ح۲ به نقل از مناقب ابن شهراشوب: ۸۱/۴، مدينة المعاجز: ۵۷/۴ ح ۱۳۷به نقل از طرائف، منتخب طريحى: ۵۱. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌      ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و يافته دامان وحى و و كامل شده و ، سرور عالم، حضرت الحسين صلوات اللَّه عليه 🍃🌸🌸 رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: حسين منّي وأنا من حسين، أحبّ اللَّه من أحبّ حسيناً، حسين سبط من الأسباط. [۱] حسين از من است و من از حسينم، خدا دوست بدارد هر كس كه حسين را دوست دارد، حسين سبطى [۲] از اسباط است. مؤلّف رحمه الله گويد: اينكه در اين حديث شريف پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فرموده: «من از حسين هستم» احتمال دارد مراد و مقصودش اين بوده كه من و حسين از يك نور خلق شده ايم، يا معناى لطيف ديگرى اراده شده باشد كه حديث بعدى آن را بيان مى كند. ۳۲۸ / ۲۳ - شيخ صدوق رحمه الله در كتاب «عيون اخبار الرضا عليه السلام» از حضرت رضا عليه السلام نقل كرده است كه فرمود: هنگامى كه خداوند تبارك و تعالى به ابراهيم خليل الرحمان دستور داد بجاى فرزندش اسماعيل آن قوچ را كه براى او فرستاده است ذبح كند ابراهيم عليه السلام آرزو كرد كه كاش اسماعيل را با دست خود قربانى كرده بود و به ذبح آن قوچ امر نشده بود تا به قلب او آنچه به قلب پدرى كه بهترين فرزند عزيزش را با دست خود ذبح كرده وارد مى شد، و با اين عمل سزاوار پاداش صبركنندگان در مصيبت‌ها مى شد و درجات والايى را تحصيل مى كرد. خداوند تبارك و تعالى به او وحى فرمود: اى ابراهيم! محبوبترين آفريده من نزد تو كيست؟ عرض كرد: خداوندا! مخلوقى را نيافريده اى كه نزد من محبوبتر از حبيب تو يعنى محمّد صلى الله عليه وآله وسلم باشد. فرمود: اى ابراهيم! او را بيشتر دوست دارى يا خودت را؟ عرض كرد: او را از خودم بيشتر دوست دارم. فرمود: فرزند او را بيشتر دوست دارى يا فرزند خودت را؟ عرض كرد: فرزند او را از فرزند خودم بيشتر دوست دارم. فرمود: كشته شدن فرزند او از روى كينه و ستم بدست دشمنانش قلب تو را بيشتر به درد مى آورد يا قربانى شدن فرزندت بدست خودت در راه اطاعت من؟ عرض كرد: كشته شدن او بدست دشمنانش براى من دردناكتر است. فرمود: يا إبراهيم؛ إنّ طائفة تزعم أنّها من اُمّة محمّد صلى الله عليه وآله وسلم ستقتل الحسين إبنه من بعده ظلماً وعدواناً كما يذبح الكبش، ويستوجبون بذلك سخطي. اى ابراهيم! گروهى كه خود را از امّت محمّد صلى الله عليه وآله وسلم مى پندارند بزودى حسين عليه السلام فرزند او را بعد از او با ظلم و ستم مى كُشند همانطور كه سر گوسفندى را جدا مي‌كنند، و با اين عمل سزاوار خشم و غضب من مى گردند. ابراهيم عليه السلام با شنيدن آن اندوهگين شد، و ياد آن مصيبت دل او را بدرد آورد و او را گريان نمود. خداوند تبارك و تعالى به او از طريق وحى فرمود: اى ابراهيم! ناله و فريادت بر امام حسين عليه السلام و مصيبت كشته شدن او را فديه و عوض قرار دادم براى بى تابى و تحمّل مصيبت فرزندت اسماعيل در صورتى كه او را با دست خود قربانى كرده بودى، و درجات والاى مصيبت زدگان را نصيب تو گردانيدم، و اين تأويل كلام خداوند تبارك و تعالى است كه فرمود: «وَفَدَيْناهُ بِذِبْحٍ عَظيم» [۱] «و بر او ذبح بزرگى فدا ساختيم» و هيچ نيرو و قدرتى نيست مگر به سبب خداوند بلندمرتبه بزرگ. [۲] ...... --------- 📚منابع: [۱]: فردوس الأخبار: ۱۵۸/۲ ح ۲۸۰۵، حلية الأبرار: ۱۲۷/۳ ح ۱۷ به نقل از مصابيح السنّة: ۱۹۵/۴ ح ۴۸۳۳، معالي السبطين: ۵۶. طبرانى در معجم الكبير: ۲۲/۳ ذيل ح ۲۵۸۹، ترمذى در صحيح: ۱۹۵/۱۳، ابن ماجه در سنن: ۶۴/۱، احمد در مسند: ۱۷۲/۴، ابن شهراشوب رحمه الله در مناقب: ۷۱/۴، اربلى رحمه الله در كشف الغمّة: ۶/۲، طبرسى رحمه الله در اعلام الورى: ۳۱۷، شيخ مفيدرحمه الله در الإرشاد: ۲۸۰، و مجلسى رحمه الله در بحار الأنوار: ۳۱۶/۴۳ به نقل از فردوس، ص ۲۹۶ به نقل از مناقب و ص ۲۶۱ به نقل از «كشف الغمّة» نقل كرده اند. [۲]: سبط به معناى فرزندزاده و نوه است يعنى حسين عليه السلام نوه اى از نوه هاى من است، ولى از قاموس نقل شده كه «سبط من الأسباط» را «امّة من الاُمم» معنا كرده است و بنابراين معناى سبط جماعت و قبيله است، يعنى حسين عليه السلام از نظر بلندى مقام و مرتبه يا دارا بودن اجر و ثواب و پاداش و يا عظمتِ كارى كه از او صادر شده در حكم يك امّت است. [۱]: سوره صافّات، آيه ۱۰۷. [۲]: عيون اخبار الرضا عليه السلام: ۱۶۶/۱ ح ۱، جواهر السنيّة: ۲۵۱، تأويل الآيات: ۴۹۷/۲ ح ۱۲، تفسير برهان: ۳۰/۴ ح۶، المنتخب: ۳۲، بحار الأنوار: ۲۲۵/۴۴ ح۶ و در ذيل آن شرح و توضيحى آورده است. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌      ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اى از درياى و يافته دامان وحى و و كامل شده و ، سرور عالم، حضرت الحسين صلوات اللَّه عليه 🍃🌸🌸 مؤلّف رحمه الله گويد: بنا بر تأويلى كه ذكر شد امام حسين عليه السلام در عوالم پيشين شهادت را قبول كرده، و پذيرفته است كه فديه براى جدّش اسماعيل قرار گيرد تا نور جدّش محمّد مصطفى صلى الله عليه وآله وسلم كه در صلب او است بماند، پدرش علىّ مرتضى و مادرش فاطمه زهرا و برادر بزرگوارش امام حسن مجتبى و فرزندان پاك و معصوم او - كه درود خداوند بر همه آنان باد - باقى بمانند، و بنابراين همه نعمتها و بخششهاى ظاهرى پروردگار، و بركات معنوى او كه به ما مى رسد از حسين عليه السلام سرچشمه گرفته و شايد همين علّت مستحب بودن زيارت آن حضرت در همه روزها و شب هاى مبارك است. زيرا او علّت غائى براى برپائى و برقرارى دين است، بخاطر اينكه صاحب دين يعنى حضرت خاتم النبيّين را با قبول شهادت در صلب پدرانش حفظ كرده و در دنيا مصائب بزرگ را تحمّل كرده است تا با اين عمل دين مقدّس را احيا گرداند و باطل را سركوب نمايد. ۳۲۹ / ۲۴ - علّامه مجلسى قدس سره در كتاب شريف «بحار الأنوار» از اصبغ بن نباته نقل كرده است كه اصبغ مى گويد: به امام حسين عليه السلام عرض كردم: اى سرور من! از مطلبى سئوال مى كنم كه به آن يقين دارم و آن از اسرار است و در وجود شما نهفته است. فرمود: اى اصبغ! آيا مى خواهى مكالمه پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم را با ابى بكر در روز مسجد قُبا مشاهده كنى؟ عرض كرد: اين همان چيزى است كه اراده كرده ام. فرمود: برخيز، ناگهان خود را در كوفه مشاهده كردم و كمتر از چشم بهم زدنى مسجد را ديدم، آن حضرت در صورت من تبسّمى كرد و سپس فرمود: خداوند باد را مسخّر سليمان بن داود كرد «غُدُوُّها شَهْرٌ وَرَواحُها شَهْرٌ» [۱] و من بيش از آنچه به او عطا شده نصيبم گرديده است. عرض كردم: بخدا قسم همانطور است، بعد فرمود: نحن الّذين عندنا علم الكتاب وبيان ما فيه، وليس عند أحد من خلقه ما عندنا، لأنّا أهل سرّاللَّه. علم كتاب و بيان آن نزد ما است و هيچ يك از بندگان خدا آنچه نزد ما است ندارد، زيرا ما شايسته اسرار الهى هستيم. آنگاه تبسّمى در چهره من كرد و فرمود: ما وابستگان پروردگار و وارثين رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم هستيم. عرض كردم: خدا را بر اين الطاف و نعمتهايش سپاس بايد گفت. فرمود: داخل شو، پس داخل مسجد شدم. ناگهان پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم را ديدم در محراب ردا به خود پيچيده، در اين هنگام اميرالمؤمنين عليه السلام را مشاهده كردم گريبان ابوبكر را گرفته است. پيامبر در حالى كه انگشت به دندان گرفته بود به ابوبكر اشاره كرد و فرمود: بئس الخلف خلفتني أنت وأصحابك، عليكم لعنة اللَّه ولعنتي. تو و اصحاب تو بد بازماندگانى بعد از من بوديد، لعنت خدا و لعنت من بر شما باد. [۲] ۳۳۰ / ۲۵ - انس مى گويد: در خدمت امام حسين عليه السلام بودم، كنيزكى وارد شد و دسته گلى به آن حضرت هديه كرد، امام عليه السلام فرمود: «أنت حرّة لوجه اللَّه»، تو در راه خدا آزادى. عرض كردم: او براى شما دسته گلى آورد كه ارزش چندانى ندارد و شما او را آزاد مى كنيد؟ فرمود: خدا اين گونه به ما ادب آموخته است، او در قرآن فرموده است: «وَإذا حُيّيتُمْ بِتَحِيَّة فَحَيُّوا بِأحْسَن مِنْها أوْ رُدُّوها» [۱] «هر گاه كسى به شما درودى فرستد يا احسانى كند شما هم سلام يا احسان او را همانگونه و يا بهتر از آن پاسخ دهيد» و بهتر از احسان او آزاد ساختن او بود. [۲]...... ---------- 📚منابع: [۱]: سوره سبأ، آيه ۱۲. [۲]: مناقب ابن شهراشوب: ۵۲/۴، بحار الأنوار: ۱۸۴/۴۴ ضمن ح ۱۱. [۱]: سوره نساء، آيه ۸۶. [۲]: كشف الغمّة: ۳۱/۲، بحار الأنوار: ۱۹۵/۴۴. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌      ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫