eitaa logo
روزنه
6.3هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
260 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
تاملی در توضیحات استاد علیدوست درباره یادداشت «دفاعی عقیم و پر هزینه» [صفحه 2 از 3] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 اول: وجود فساد در حکومت معصوم؟ یکی از مهم‌ترین بخش‌ها در جوابیه استاد عالی که نیازمند جواب بود این قسمت بود: «می‌فرمایند: برخی مفاسد (حدود ۳۰فساد) هیچ ربطی به امام نداشته و میراث حاکمان قبل بوده... و حضرت نمی‌توانستند با سرعت و به راحتی آن‌ها را ریشه کن کنند... [اما] مگر کسی ادعا کرده فسادهای در زمان حضرت، معاذالله ناشی از عملکرد ایشان بوده؟!! شکی نیست که یا ناشی از حکومت‌های قبل بوده یا افسادهایی که نفوذی‌های معاویه در حکمرانی حضرت انجام می‌دادند که در کتاب الغارات به برخی از آن‌ها اشاره شده است.» علمای بزرگ امامیه که در زمان طاغوت زندگی می‌کردند، تلقی واقع بینانه‌ای نسبت به این موضوع داشتند و تصریح می‌کردند در زمان حضرات، مفسدان وجود دارند و والیان حکومت دچار تخلف می‌شوند. وظیفه حاکم معصوم، برخورد و کنترل آن‌ها در حدّ ممکن است. شیخ طوسی نوشته است: «ثم الذي يقع من الفساد، عند وجود الرئيس، لولاه لم يمتنع أن يقع من الفساد أضعاف ذلك. و لكان يحصل من الظلم أو التعدي ما لم يقع عند وجوده و هذا- كما نقول نحن و مخالفونا-: ان ما يقع من الفساد و الهرج و المرج عند بعثة الأنبياء و تنفيذ الرسل، لولاهم لوقع‏ أضعاف‏ ذلك‏، و أن بعثتهم لا تخرج أن يكون فيها لطف، و ان لم يظهر» علامه حلی هم در پاسخ به اشکالی از مخالفان شیعه که اگر امامی نصب شود، مفاسدی در پی دارد: «لأن في‏ نصبه‏ إثارة الفتن‏ و قيام الحروب كما في زمن علي ع و الحسن و الحسين (ع)» می‌نویسد: «أنه لو لا إمامة علي و الحسن و الحسين (ع) لظهر من الفتن ما هو أشد من ذلك‏» اساسا اقتضای شناخت ما از آن زمان چیست؟ در دوره‌ای که مردم و نخبگان، سالهای متمادی امیرمومنان(ع) را خانه نشین می‌کنند و بعد آن همه موجبات ناراحتی حضرت را در دوره تصدی زمامت، موجب می‌شوند، امام حسن(ع) را در برابر معاویه تنها می‌گذارند و بعد با ضعف اعتقادی و سستی عملی، ندای امام حسین(ع) را بی‌پاسخ می‌گذارند. در این فضا، تشکیلات گسترده حکومت چگونه عمل خواهد کرد؟ آیا در حکومت معصوم، همه چیز طبق خواست حضرت پیش خواهد رفت؟! آقای علیدوست در مصاحبه‌ای که در سایت ایشان موجود است هم به بازگشت برخی مشکلات به پیش از انقلاب، اشاره کرده و گفته‌اند: «به نظر من اگر ما در بعضی از بخش‌ها یا خیلی از بخش‌ها موفق نبودیم، چون حفره‌‌هایی وجود داشت که از قبل رویش فکر نشده بود. یعنی ما مساله بانک را حل نکرده بودیم که انقلاب پیروز شد، مساله دموکراسی و جایگاه رای مردم را حل نکرده بودیم و با این پدیده کج‌دار و مریز برخورد کردیم. مساله مقاصد، عدالت و مصلحت حل نشده بود که یک دفعه انقلاب پیروز شد. این حفره‌ها باید پر می‌شد، باید پر بشود. در کنارش باید البته کادر سازی هم بشود که آن هم یک بخش دیگر است.» و در ادامه از اینکه به کارهای انجام شده توجه نمی‌شود گلایه می‌کنند و معتقدند مصرف درست نظریه‌های تولید شده نداریم. این یعنی ایشان قبول دارند بسیاری از مشکلات از پیش انقلاب به ارث رسیده است و حلّ نظری و اجرای عملی آن زمان‌بر است. تشبیه این جهت با حکومت حضرت چه اشکالی دارد؟! نکته قابل توجه دیگر این است که ایشان معتقدند مسئولین به نظریه‌های تولید شده، توجه نمی‌کنند. اما طرز تفکر کدام طیف سیاسی، یا سران کدام جریان سیاسی، نسبت به نظریات اسلامی حوزه‌ها بی رغبت‌تر و کم اعتقادترند؟ جریان غربگرا یا انقلابی؟ مسئله این است که برخی رسانه‌های داخلی حامی این آقایان، رسما می‌نویسند احکام اسلامی کهنه است و امروز باید کارشناسان حقوق و خانواده و... قوانین به روز را بنویسند، و همین اقتضای فقه پویا و اقتضای زمان و مکان است! غربگرایی در برخی نخبگان مسئله پوشیده‌ای نیست. امثال جناب ظریف که گویی از گردش به شرق در کنار تعامل عزتمندانه با غرب، ناراحت است، در صحبت‌های اخیر خود بجای قبول اشتباه در برجام و خساراتی که به کشور وارد شد و کمک به تشخیص مسیر صحیح در آینده، در باب ضعف روسیه سخن گفته و مدعی شد: «هنوز در سیستم تصمیم گیری ما در قالب «جنگ سرد» را داریم.» (خبرآنلاین) از طرفی میبینیم ایشان از حامیان مجمع محققین و مدرسین حوزه است! بله این آقایان و حامیان حوزوی این تفکر، غربگرایان به ظاهر مقدسی هستند که طیف وسیعی از رسانه‌ها از ایشان پشتیبانی می‌کنند. این سوال بجایی است که خودتحریمی عامل برجسته مشکلات بوده است یا وجود چنین تفکرات و نسخه هایی در میان نخبگان کشور؟ ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
تاملی در توضیحات استاد علیدوست درباره یادداشت «دفاعی عقیم و پر هزینه» [صفحه 3 از 3] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 دوم: قضاوت تاریخی و موضع رهبری آقای عالی نوشتند کتب تاریخ که پر است از مواردی از فسادهای موردی در محدوده حکومتی حضرت امیر علیه السلام را نادیده گرفته‌اند (که در بیانات رهبری هم به کتب تاریخی استناد شده بود و توصیه ایشان هم به خواندن تاریخ بود.) این یعنی اشکال سندی گرفتن از یک روایت (مذکور در کافی که مورد قبول بسیاری است) موجه به نظر نمی‌رسید. استاد عالی به اظهار نظر رهبری هم اشاره کردند: «...خیر چهار نفر مثل ابوذر و سلمان و عمار و فلان داشت، مابقی آدم‌های عوضی بودند..» در متن احساسی که در کانال منسوب به آقای علیدوست، قرار داده شده، از نزدیکی استاد به رهبری گفته شد. دست کم نوع نگاه ایشان به وضعیت موجود و دوران امامت حضرت، با رهبری متفاوت، بلکه بر عکس است. البته تفاوت نگاه مساله‌ای نیست، ولی آیا واقعا این شواهد تاریخی، کوچک و آنچه در جمهوری اسلامی می‌گذرد جسیم است؟ خصوصا با لحاظ سیر تاریخیِ تنزّل وضعیت ایران بعد از شکست در برابر روس و ساختارها و ذهنیت‌های معیوب به ارث رسیده پیش از انقلاب. چرا آیت‌الله جوادی آملی این حکومت را بهتر از آن دانستند؟ و اساسا چرا نباید گفت وجود فساد در حکومت دینی هم ممکن است و باید تلاش کرد تا برخورد مناسب و مقدور اتفاق بیفتد؟ چرا باید از تبیین صحیح این مسئله که با واقعیت‌ها کاملا سازگار است، ترسید؟ آیا در زمان حکومت حضرت ولیعصر(عج) هوای نفس و تخلف‌ها، یکپارچه از میان مردم، برچیده می‌شود یا اینکه نظم جهانی عادلانه گشته و زمینه تعالی مادی و معنوی فراهم می‌گردد؟ آیا با سکوت در برابر نگاه فانتزی و غیر واقعی به حکومت اسلام، بهتر به حکومت جهانی مهدوی خدمت می‌کنیم یا بیان واقعیت‌ها و چالش‌های اجتناب ناپذیر؟ سوم: برخورد با مجرمان در جمهوری اسلامی قسمت دیگری که بی‌جواب ماند این بود که آقای علیدوست نوشتند: «حضراتی که این اندک تخلفات را برای برخی توجیهات جسیم میکنند از برخورد حضرت هم با امثال ابن هرمه بگویند!» و استاد عالی از دلیل کتمان موارد متعدد برخورد، در جمهوری اسلامی پرسیدند و گفتند: «آیا ایشان از جمله مصطلحِ حوزویان که تشبیه از وجهی مقرب و از وجهی مبعّد است، غفلت نکرده‌اند؟! که وجه شبه در دو حکومت وجود فساد و یا افراد فاسد بصورت فی الجمله هست در عین اینکه باز به دلیل ریل‌گذاری صحیح در هردو حکومت آن مقدار فساد هیچ یک از دو حکومت را از اسلامی بودن خارج نمی‌کند و نباید به صرف دیدن برخی فسادها یا فاسدان فریاد وااسلاما سر داد و حکومت را غیر اسلامی نامید.» چهارم: خود تحریمی استاد علیدوست نوشتند: «واژه «» که در بیانیه بود را به معنای حرکتی که حضور حداکثری مردم را در صحنه‌های ضرور نفی کند، به کار برده‌ام» این ظاهرا در جواب آقای شریفی بود که گفته بودند: «واژه «خودتحریمی» از اصطلاحاتی است که مخالفان انقلاب و دشمنان ولایت برای بیان هزینه‌های «مقاومت در برابر استکبار» و احمقانه بودن «مقاومت و ایستادگی» دربرابر آمریکا و استکبار جعل کرده‌اند؛ آیا نویسنده محترم ما نیز همین معنا را مراد کرده‌اند؟!» اما فارغ از قضاوت کلّی درباره نحوه موضع گیری‌های سیاسی استاد، این ادبیات شبیه ادبیات اصلاح طلبان و نه جریان انقلاب است. کسانی که از جریانات سیاسی و ادبیات آنان مطلع هستند، می‌دانند افرادی که در مقام ریشه‌یابی مشکلات، حذفی عمل کردن حکومت را عاملی برجسته می‌دانند -آن هم وقتی جناح اصلاح طلب و اعتدالی توسط مردم، از صدر کار کنار گذاشته شده‌اند- متمایل به ادبیات و فکر کدام جریان سیاسی سخن میگویند. در مقابل، معلوم است افرادی که ریشه مشکلات را ساختارهای معیوب به ارث رسیده از زمان طاغوت و غرب‌گرایی مسئولان و عدم باور به نسخه‌های اسلامی یا کم تحرّکی و تصمیمات غلط مدعیان مطرح می‌کنند - مدعیانی که مایل به مذاکره و امتیاز دادن هستند و پس از انقلاب بیشترین زمان و سهم از قدرت را در دست داشته‌اند- متمایل به چه فکر و جریانی هستند. روشن است که فکر اول، نسبتی با اندیشه بنیان‌گذار انقلاب و رهبری ندارد. کارشناسان دلسوز و واقع بین هم ریشه بسیاری از مشکلات کنونی کشور را در فکر و عملکرد همین آقایان می‌بینند. سخن پایانی این کوتاه‌نوشت، تلاشی بود در امتداد آرزوی جناب آقای علیدوست برای ادامه یافتن این بحث و همچنین روشنگری در این موضوع مهم در عرصه جهاد تبیین. به این امید که مجموع این تلاش‌ها، مخلصانه و در راستای تقویت اسلام و انقلاب اسلامی باشد. ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
آقازاده‌ای که نشانه‌های در او نبود! دلنوشته ای به مناسبت سالگرد شهادت آیت‌الله اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 《یک‌ذرّه نشانه‌های آقازادگی در  نبود.》 (مقام معظم رهبری) وقتی از سیدمصطفی خمینی سخن میگوئیم، با شخصیتی ذوابعاد مواجهیم؛ از حیث علمی آثار پربار و متکثر او در رشته های مختلف علوم اسلامی(از فقه و اصول و تفسیر و حکمت و...) او را در طراز بزرگانی چون شهید صدر و از جهاتی بالاتر، قرار میدهد. از نظر معنوی از جوانی با اهل معنا مرتبط بود و اجمالا در گوشه ای از مکتوبات و آثار برجای مانده از او، گستره و عمق این حقیقت پیداست. اهل روضه خانگی و توسل مستمر به سیدالشهدا(ع) و از زائران پیاده حرم ایشان در ایام زیارتی خاص بود. اغلب شبها را تا صبح به مطالعه و تهجد بیدار می ماند. از نظر روابط اجتماعی، خوش مشرب و مهربان و محبوب بود؛ در قم و نجف، با بیوت و طیف های مختلف حوزوی روابط حسنه ای داشت. طیف وسیعی در مدار جذبه اش قرار گرفته بودند. این شخصیت جامع اما تمام استعدادها و معلوماتش را و کرد؛ در میدان سیاست، شمع جمع یاران و خار چشم دشمنان بود. در دوران زندان و تبعید امام، حلقه وصل مبارزان بود. در مبارزه، از هیچ کس باکی نداشت؛ چه شاه معدوم در تهران باشد، چه صدام ملعون در بغداد. در سیاست، اهل تعارف و تسامح نبود؛ عالمان درباری و سکولارهای حوزوی و جریانهای التقاطی(از چپگرا تا لیبرال مسلک) نزد او جایی نداشتند. از سمپاتهای جبهه ملی و نهضت آزادی و شریعتی و سازمان مجاهدین گرفته تا پیروان جریان های چپ سوسیالیستی و مارکسیستی و بعثی و التقاطی، هیچکدام شان نتوانستند کنند یا به بهانه ضرورت همگرایی سیاسی در دوران مبارزه، اجر و قربی نزد او یابند. او در مقابل انحراف سیاسی، سختگیر و صریح بود و عمیقا باور داشت هدف نباید وسیله را توجیه کند! سیدمصطفی فرزند ارشد یکی از مشهورترین مراجع تقلید شیعه در دهه چهل و پنجاه بود که به واسطه مبارزه علیه استکبار و استبداد و صهیونیسم و لیبرالیسم، شهرتی بین المللی یافته بود اما با اینهمه و برخلاف سلوک رایج در برخی بیوت، هیچ نشانه‌ای از آقازادگی در او دیده نمی شد! خودش آقا بود؛ آقای اهل فضل و معنویت، و در عین حال زاهد و ساده زیست و مردمی، همچون یک طلبه معمولی. او به حق اسوه تمام عیار است؛ شخصیتی بزرگ که به دلیل کینه توزی های کودکانه اهل انحراف و ارتجاع، به واسطه توطئه و و بعضا تخریب، همچنان ناشناخته باقی مانده است. تبارشناسی دوستان و دشمنان او و مطالعه آثار علمی و سلوک سیاسی او، برای عموم حوزویان، خاصه طلاب جوان، درس آموز و الهام بخش است. وقتی از سیدمصطفی سخن به میان آید، طراز انقلابی گری در حوزه بالا خواهد رفت و بساط الگوهای نازل و بعضا بدلی، جمع خواهد شد؛ او نشان داد تنها کسانی در ادعای انقلابی بودن صداقت دارند که همچون موم در دست ولی فقیه زمان باشند، از و مبرا باشند، زاهد و مردم مدار و دلسوز محرومین و مستضعفین باشند، در شناخت خط و خطوط راه انحراف و التقاط نپیمایند و در مقام اعلان نظر، لکنت و تعارف و ترس به خود راه ندهند. کسانی که عمل به تکلیف امروز را قربانی آینده موهوم و ریاست های دنیوی و حتی دینی نکنند. او نشان داد به جای تکالب بر سر مناصب و موقعیتها، باید رقابت و سبقت در مسیر مجاهدت، ارزش تلقی شود و سعادت آنکه، دفتر عمر، به خط خون و مهر امضا گردد. اگر فرزندان معنوی امام روح الله و خیل عظیم لشکر شهیدان در پیروی از امام عزیز تا پای جان مجاهدت کردند، اسوه آنان فرزند عزیزی بود که به لطف خفیه الهی در یکم آبان ۵۶، پای در این راه گذارده بود. در زمان حیات امام برای سیدمصطفی بزرگداشتی گرفته نشد، تا تبعیضی بین او و سایر فرزندان شهید امام در میان نباشد. بعد از امام هم ، پرچم و تریبون خط امام را غصب کردند و طبیعی بود، فرزند مجاهد امام، اولین قربانی قدرت طلبی های این انقلابی نمایان باشد. حالا اما جوانان حزب اللهی مصطفی را پیدا کرده اند؛ همچون گوهری گرانبها و گمشده ای که سالها دنبالش بوده اند. باید قدر این روزها را دانست... باید قدر آقا سیدمصطفی را دانست... 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
امام زاده ای که نبود! دلنوشته ای به مناسبت چهل و سومین سالگرد شهادت آیت‌الله اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 《یک‌ذرّه نشانه‌های آقازادگی در  نبود.》 (مقام معظم رهبری) وقتی از سیدمصطفی خمینی سخن میگوئیم، با شخصیتی ذوابعاد مواجهیم؛ از حیث علمی آثار پربار و متکثر او در رشته های مختلف علوم اسلامی(از فقه و اصول و تفسیر و حکمت و...) او را در طراز بزرگانی چون شهید صدر و از جهاتی بالاتر، قرار میدهد. از نظر معنوی از جوانی با اهل معنا مرتبط بود و اجمالا در گوشه ای از مکتوبات و آثار برجای مانده از او، گستره و عمق این حقیقت پیداست. اهل روضه خانگی و توسل مستمر به سیدالشهدا(ع) و از زائران پیاده حرم ایشان در ایام زیارتی خاص بود. اغلب شبها را تا صبح به مطالعه و تهجد بیدار می ماند. از نظر روابط اجتماعی، خوش مشرب و مهربان و محبوب بود؛ در قم و نجف، با بیوت و طیف های مختلف حوزوی روابط حسنه ای داشت. طیف وسیعی در مدار جذبه اش قرار گرفته بودند. این شخصیت جامع اما تمام استعدادها و معلوماتش را و کرد؛ در میدان سیاست، شمع جمع یاران و خار چشم دشمنان بود. در دوران زندان و تبعید امام، حلقه وصل مبارزان بود. در مبارزه، از هیچ کس باکی نداشت؛ چه شاه معدوم در تهران باشد، چه صدام ملعون در بغداد. در سیاست، اهل تعارف و تسامح نبود؛ عالمان درباری و سکولارهای حوزوی و جریانهای التقاطی(از چپگرا تا لیبرال مسلک) نزد او جایی نداشتند. از سمپاتهای جبهه ملی و نهضت آزادی و شریعتی و سازمان مجاهدین گرفته تا پیروان جریان های چپ سوسیالیستی و مارکسیستی و بعثی و التقاطی، هیچکدام شان نتوانستند کنند یا به بهانه ضرورت همگرایی سیاسی در دوران مبارزه، اجر و قربی نزد او یابند. او در مقابل انحراف سیاسی، سختگیر و صریح بود و عمیقا باور داشت هدف نباید وسیله را توجیه کند! سیدمصطفی فرزند ارشد یکی از مشهورترین مراجع تقلید شیعه در دهه چهل و پنجاه بود که به واسطه مبارزه علیه استکبار و استبداد و صهیونیسم و لیبرالیسم، شهرتی بین المللی یافته بود اما با اینهمه و برخلاف سلوک رایج در برخی بیوت، هیچ نشانه‌ای از آقازادگی در او دیده نمی شد! خودش آقا بود؛ آقای اهل فضل و معنویت، و در عین حال زاهد و ساده زیست و مردمی، همچون یک طلبه معمولی. او به حق اسوه تمام عیار است؛ شخصیتی بزرگ که به دلیل کینه توزی های کودکانه اهل انحراف و ارتجاع، به واسطه توطئه و و بعضا تخریب، همچنان ناشناخته باقی مانده است. تبارشناسی دوستان و دشمنان او و مطالعه آثار علمی و سلوک سیاسی او، برای عموم حوزویان، خاصه طلاب جوان، درس آموز و الهام بخش است. وقتی از سیدمصطفی سخن به میان آید، طراز انقلابی گری در حوزه بالا خواهد رفت و بساط الگوهای نازل و بعضا بدلی، جمع خواهد شد؛ او نشان داد تنها کسانی در ادعای انقلابی بودن صداقت دارند که همچون موم در دست ولی فقیه زمان باشند، از و مبرا باشند، زاهد و مردم مدار و دلسوز محرومین و مستضعفین باشند، در شناخت خط و خطوط راه انحراف و التقاط نپیمایند و در مقام اعلان نظر، لکنت و تعارف و ترس به خود راه ندهند. کسانی که عمل به تکلیف امروز را قربانی آینده موهوم و ریاست های دنیوی و حتی دینی نکنند. او نشان داد به جای تکالب بر سر مناصب و موقعیتها، باید رقابت و سبقت در مسیر مجاهدت، ارزش تلقی شود و سعادت آنکه، دفتر عمر، به خط خون و مهر امضا گردد. اگر فرزندان معنوی امام روح الله و خیل عظیم لشکر شهیدان در پیروی از امام عزیز تا پای جان مجاهدت کردند، اسوه آنان فرزند عزیزی بود که به لطف خفیه الهی در یکم آبان ۵۶، پای در این راه گذارده بود. در زمان حیات امام برای سیدمصطفی بزرگداشتی گرفته نشد، تا تبعیضی بین او و سایر فرزندان شهید امام در میان نباشد. بعد از امام هم ، پرچم و تریبون خط امام را غصب کردند و طبیعی بود، فرزند مجاهد امام، اولین قربانی قدرت طلبی های این انقلابی نمایان باشد. حالا اما جوانان حزب اللهی مصطفی را پیدا کرده اند؛ همچون گوهری گرانبها و گمشده ای که سالها دنبالش بوده اند. باید قدر این روزها را دانست... باید قدر آقا سیدمصطفی را دانست... @rozaneebefarda
ترور محصول مشترک و ! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 شکست اصلاحات پیشنهادی شهید مطهری و برخی فضلای بصیر و روشن‌ضمیر، با شهید مطهری در قم و در چشم آیت‌الله العظمی بروجردی شروع شد که بانی اصلی آن حلقه‌ای مرموز از عناصر مرتجع و سکولار حوزوی بود که منجر به کوچ شهید از قم شد. زمینه‌های ترور فیزیکی شهید اما در تهران و توسط چپ زده ایجاد شد و بعد از فرایند فرقه‌سازی التقاطی، توسط برخی از عناصر اردوگاه التقاط و تحجر، به وقوع پیوست. حالا سمپات‌های حوزوی همان کسانی که روزگاری بانی ترور شخصیتی شهید مطهری در قم بودند، با فریبکاری و تزویر در قامت ، از یک سو به مصادره و جهت‌دهی به آرمان‌ها و سیره آن شهید اقدام کرده‌اند. از دیگر سو پشت شخصیت موجه شهید مطهری سنگر گرفته و با کوبیدن فرقه انحرافی فرقان، تلاش دارند مخالفان خود را در امتداد فرقان معرفی کنند! سکولارهای حوزوی واقعا عناصر ماهری هستند! آنان در نعل وارونه زدن و آدرس غلط دادن مهارت دارند اما مخاطبان هوشمند و حکیم، به خوبی مسائل را تحلیل می‌کنند. شهید مطهری نماد و اسوه و الگوی است که همزمان در چند جبهه مجاهدت کرد و جان عزیزش را در راه این فدا نمود؛ او از یک سو با التقاط درگیر بود که نمود بارز آن جریان بود و نتیجه افکارش به انجامید. از دیگر سو با می‌جنگید که و ، شاخصه بارزشان بود. امروز هم حوزه انقلابی در چند جبهه می‌جنگد؛ از یک سو با سوپر التقاطی های درگیر است و از دیگر سو با مبارزه می‌کند. شهید مطهری به حوزه انقلابی آموخت که راه جهاد تبیین از مسیر و و می‌گذرد. ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
آیت الله شهید مطهری؛ فقیه تحول خواه و اسوه @rozaneebdfarda 🔻🔻🔻 وقتی از ٬ سخن به میان می آید٬ رویکرد تحول گرایانه ایشان نسبت به حوزه مقدسه قم کمتر مورد توجه قرار می گیرد اما تاریخ از یاد نمی برد که او در ضمن اعتقاد حداکثری به اصالت و کارآمدی نهاد روحانیت٬ تغییرات و تحولات بنیادین این نهاد دینی را از ضروریات می دانست. شهید مطهری هرگز خود را به بیان دغدغه های صرف و ٬ محدود نکرد و برای تکامل و بالندگی حوزه٬ و داشت. برنامه آیت الله شهید و عده دیگری از ٬ اگرچه ابتدا با موافقت و تایید زعیم عظمای قم مواجه شد اما با و برخی اطرافیان بی سواد و وابسته به دربار٬ ناتمام ماند و شهید بعد از آنکه از تأثیرگذاری در عرصه تحول حوزه ناکام شد٬ ناگزیر ره تهران در پیش گرفت. بدخواهان و خناسان٬ مطهری فاضل٬ متقی و دلسوز را در منظر چنان جلوه دادند که نه تنها از ‌پذیرفتن او که از مطالعه عریضه مکتوب آیت الله مطهری نیز امتناع کردند و مطهری غریبانه از حضور موثر در امور حوزه برکنار ماند. بعدها در دهه چهل و پنجاه به اشارت امام مبنی بر حضور علمای انقلابی در کرسی های علمی قم٬ ایشان معدود جلساتی در قم داشت که برکات فراوانی را منتج شد اما هرگز دیگر حوزه نتوانست از اندیشه ناب مطهری در جهت اصلاح ساختارها بهره ببرد. اکنون در سالگرد چهل سالگی شهادت آن متفکر کم نظیر معاصر٬ خادمی ها و شیخ غلامرضاهایی پیدا شده اند که استوانه های علمی حوزه را با انواع روشهای ناجوانمردانه از میدان بدر می کنند تا بتوانند با ادبیاتی تقدس مأبانه به ستیز با تحول حوزه بپردازند و بر طبل جدایی دین از سیاست بکوبند. دشمنان دیروز امام و شهید مطهری٬ اکنون با یک تیر دو نشان می زنند؛ همزمان هم با تحول مقابله می کنند که انزوای کلیسایی را خدای ناکرده ممکن است به دنبال داشته باشد و از طرف دیگر در پی فاصله حوزه و‌ نظام هستند. شهید مطهری در عین حال که پیشگام تحول حوزه است٬ نماد نیز هست و از همین رو همزمان و به دشمنی با او و امثال او ادامه می دهند‌. بازخوانی سیره انقلابی و شیوه تحولخواهی آیت الله مطهری٬ گمشده امروز حوزه مقدسه قم است که باید بسیار از آن سخن گفت تا توطئه بایکوت و واژگونه نمایی٬ سیره و سیمای آن اسوه نستوه را بیش از این مخدوش ننماید. ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
زندگی بر دهانه آتشفشان در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه ۲ از ۲] تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات (همان ) که توسط و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند! یا چنان که در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری و به سان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند! برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در برای جا زدن مطهری در زمره حلقه ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهتر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت) مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است! و نه آنچنان که آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است! اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند! مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید. این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با و به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال خرده می گرفت. مخالفت با (معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد. مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه دانست. اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است. شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت. روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، و را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد. این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق و پرچمدار و نماد است. @rozaneebefarda
▪️انا لله و انا الیه راجعون▪️ روح بلند و ملکوتی عارف روشن‌ضمیر و روشن‌دل حضرت حجت الاسلام والمسلمین زهرایی به رحمت حق پیوست. این عالم خدوم و متخلق علیرغم محرومیت از نعمت بینایی(از دو سالگی)، با تلاش و مجاهدت و پشتکاری مثال‌زدنی توانست مراتب عالیه حوزوی را طی کند و تا همین واپسین ماه‌های عمر شریفش مباحثه علمی‌اش ترک نشد. از مراودین و مستفیدان حضرات آیات شهید دستغیب، نجابت، ربانی شیرازی، حاج آقا فخر تهرانی بود و همچنین از محضر بانو مجتهده امین نیز بهره‌های معنوی برده بود. همچنین با مراجع عظام آیات اراکی، بهجت، فاضل و مکارم شیرازی مراوده فراوانی داشت. عمر پربرکتش را صرف تحقیق و ترویج خطبه‌های حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بویژه کرد. در باب ترویج این خطبه شریفه که مورد اهتمام علمای سلف بود و در زمان ما به فراموشی سپرده شده بود، حدود چهل سال در هر مناسبتی بویژه در ایام فاطمیه هر شب با سبک و سیاق خاص خود متن خطبه را شخصا از حفظ و به نیت فرج حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه) قرائت می‌کرد که به برکت اهتمام ایشان اکنون متن این خطبه شریف در بین اقشار مختلف و در جای جای کشور مورد توجه قرار گرفته است. از آغاز نهضت از علاقمندان و مریدان ایشان بود و به اهداف نهضت امام باور داشت و هر جا که دستش می‌رسید در ترویج معارف انقلاب اسلامی و مقابله با خط سازش و جریان منحرفین و فتنه‌گران و ضدانقلاب و منافقان داخلی اهتمام می‌ورزید. از مدافعان سرسخت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای بود و این اواخر بسیار مشتاق زیارت ایشان! به حق اسوه بود @rozaneebefarda
از بیروت تا تهران، از تلاویو تا قم، از لندن تا زاهدان؛ خط سازش فعال است! اختصاصی|| یادداشت‌های روزهای جنگی/۳ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸گروهک موسوم به در بیانیه تسلیت شهادت قهرمان سازش‌ناپذیر و اسطوره‌ای مقاومت، شهید سنوار، از ایده دو دولتی، بعنوان راه چاره یاد می کند! این /صهیونیستی را البته (رسانه کودتاچی دولت انگلیس) مدتی قبل‌تر، از زبان انعکاس داده است! معاون راهبردی فعلی ریاست‌جمهوری (بانی برجام نافرجام)، ماه‌ها قبل مردم ایران را مخالف مقاومت جلوه می‌دهد و اعلام می‌کند که ما نباید کاسه داغ‌تر از آش باشیم! از و سایر سازشکاران بیروت‌نشین چه انتظاری داریم؟! ▫️یکی از برکات بحران‌های بزرگ افشای ماهیت واقعی جریان تسلیم‌طلب و سازشکار است که در صفوف جبهه حق و عقبه جبهه نبرد حق علیه باطل لانه کرده‌اند. ▫️استخدام یا تحریک عناصر ساده‌لوح سیاسی و رسانه‌ای برای عادی‌سازی نسبت به جریان نفوذ و دفاع از وجهه پرچم‌داران خط نفوذ، خودش یک پرده از این نمایش شیطانی است. 🔻امت حزب‌الله همزمان که در یک دست سلاح مبارزه با صهیونیست‌ها دارد() و با دست دیگر به مشغول است(و به آوارگان جنگی رسیدگی می‌کند)، گوش‌به فرمان ولایت است و با چشمی بیدار و زبانی روشنگر، هرگز از غافل نیست و اصحاب فتنه و خط نفوذ را افشا و رسوا خواهد کرد. 🔻امروز مقابله با خط نفوذ یک تکلیف است. هشدارهای صریح رهبر حکیم مان را جدی بگیریم. @rozaneebefarda
امام زاده ای که نبود! دلنوشته ای به مناسبت چهل و سومین سالگرد شهادت آیت‌الله اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 《یک‌ذرّه نشانه‌های آقازادگی در  نبود.》 (مقام معظم رهبری) وقتی از سیدمصطفی خمینی سخن میگوئیم، با شخصیتی ذوابعاد مواجهیم؛ از حیث علمی آثار پربار و متکثر او در رشته های مختلف علوم اسلامی(از فقه و اصول و تفسیر و حکمت و...) او را در طراز بزرگانی چون شهید صدر و از جهاتی بالاتر، قرار میدهد. از نظر معنوی از جوانی با اهل معنا مرتبط بود و اجمالا در گوشه ای از مکتوبات و آثار برجای مانده از او، گستره و عمق این حقیقت پیداست. اهل روضه خانگی و توسل مستمر به سیدالشهدا(ع) و از زائران پیاده حرم ایشان در ایام زیارتی خاص بود. اغلب شبها را تا صبح به مطالعه و تهجد بیدار می ماند. از نظر روابط اجتماعی، خوش مشرب و مهربان و محبوب بود؛ در قم و نجف، با بیوت و طیف های مختلف حوزوی روابط حسنه ای داشت. طیف وسیعی در مدار جذبه اش قرار گرفته بودند. این شخصیت جامع اما تمام استعدادها و معلوماتش را و کرد؛ در میدان سیاست، شمع جمع یاران و خار چشم دشمنان بود. در دوران زندان و تبعید امام، حلقه وصل مبارزان بود. در مبارزه، از هیچ کس باکی نداشت؛ چه شاه معدوم در تهران باشد، چه صدام ملعون در بغداد. در سیاست، اهل تعارف و تسامح نبود؛ عالمان درباری و سکولارهای حوزوی و جریانهای التقاطی(از چپگرا تا لیبرال مسلک) نزد او جایی نداشتند. از سمپاتهای جبهه ملی و نهضت آزادی و شریعتی و سازمان مجاهدین گرفته تا پیروان جریان های چپ سوسیالیستی و مارکسیستی و بعثی و التقاطی، هیچکدام شان نتوانستند کنند یا به بهانه ضرورت همگرایی سیاسی در دوران مبارزه، اجر و قربی نزد او یابند. او در مقابل انحراف سیاسی، سختگیر و صریح بود و عمیقا باور داشت هدف نباید وسیله را توجیه کند! سیدمصطفی فرزند ارشد یکی از مشهورترین مراجع تقلید شیعه در دهه چهل و پنجاه بود که به واسطه مبارزه علیه استکبار و استبداد و صهیونیسم و لیبرالیسم، شهرتی بین المللی یافته بود اما با اینهمه و برخلاف سلوک رایج در برخی بیوت، هیچ نشانه‌ای از آقازادگی در او دیده نمی شد! خودش آقا بود؛ آقای اهل فضل و معنویت، و در عین حال زاهد و ساده زیست و مردمی، همچون یک طلبه معمولی. او به حق اسوه تمام عیار است؛ شخصیتی بزرگ که به دلیل کینه توزی های کودکانه اهل انحراف و ارتجاع، به واسطه توطئه و و بعضا تخریب، همچنان ناشناخته باقی مانده است. تبارشناسی دوستان و دشمنان او و مطالعه آثار علمی و سلوک سیاسی او، برای عموم حوزویان، خاصه طلاب جوان، درس آموز و الهام بخش است. وقتی از سیدمصطفی سخن به میان آید، طراز انقلابی گری در حوزه بالا خواهد رفت و بساط الگوهای نازل و بعضا بدلی، جمع خواهد شد؛ او نشان داد تنها کسانی در ادعای انقلابی بودن صداقت دارند که همچون موم در دست ولی فقیه زمان باشند، از و مبرا باشند، زاهد و مردم مدار و دلسوز محرومین و مستضعفین باشند، در شناخت خط و خطوط راه انحراف و التقاط نپیمایند و در مقام اعلان نظر، لکنت و تعارف و ترس به خود راه ندهند. کسانی که عمل به تکلیف امروز را قربانی آینده موهوم و ریاست های دنیوی و حتی دینی نکنند. او نشان داد به جای تکالب بر سر مناصب و موقعیتها، باید رقابت و سبقت در مسیر مجاهدت، ارزش تلقی شود و سعادت آنکه، دفتر عمر، به خط خون و مهر امضا گردد. اگر فرزندان معنوی امام روح الله و خیل عظیم لشکر شهیدان در پیروی از امام عزیز تا پای جان مجاهدت کردند، اسوه آنان فرزند عزیزی بود که به لطف خفیه الهی در یکم آبان ۵۶، پای در این راه گذارده بود. در زمان حیات امام برای سیدمصطفی بزرگداشتی گرفته نشد، تا تبعیضی بین او و سایر فرزندان شهید امام در میان نباشد. بعد از امام هم ، پرچم و تریبون خط امام را غصب کردند و طبیعی بود، فرزند مجاهد امام، اولین قربانی قدرت طلبی های این انقلابی نمایان باشد. حالا اما جوانان حزب اللهی مصطفی را پیدا کرده اند؛ همچون گوهری گرانبها و گمشده ای که سالها دنبالش بوده اند. باید قدر این روزها را دانست... باید قدر آقا سیدمصطفی را دانست... @rozaneebefarda
موضع قاطع آیت‌الله العظمی نوری همدانی علیه بیانیه بدعت‌آمیز گروهک موسوم به مجمع محققین @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بنده قبلا هم عرض کردم که چشم خود را بر روی کمبودها و مشکلات نمی بندیم و مکرر خصوصی و یا علنی تذکر می‌دهیم و مشی بنده استقلال حوزه است، اما این استقلال را نباید به این معنی تلقی نمود که عده‌ای سیاست امام‌ و انقلاب را زير سؤال ببرند، مسیر حوزه همان مسیر امام راحل«رحمت الله علیه» است و نظام و انقلاب هم برخواسته از همین حوزه است، بلکه اگر انحرافی در دین و مذهب و مصلحت مردم و آن آرمان امام ايجاد، شد بدون تعارف تذکر می‌دهیم اما اجازه نخواهیم داد که در این شرایط سخت لبنان و فلسطین، که صهیونیست‌ها روزانه هزاران زن وکودک را بکشند و آواره کنند و خانه و زندگی آنان را غصب نمایند و بعد در حوزه علمیه عده‌ای از وجود یک کشور مستقل با این سابقه و خصوصیات که عرض شد سخن بگویند، اینکه امام با اسرائیل مخالفت کرد فقط برای یک کشور خاص یا گروه خاص نیست بلکه به جهت غاصب و نامشروع بودن این رژیم است، و جهت دیگرش شعار تجاوز به کشورهای دیگر است، حال ما بنشینیم و تماشا کنیم که یک گروه غاصب که سرزمینی را غصب کرده‌اند و رسماً شعارشان تجاوز به کشورهای دیگر هم هست روز به روز به این تجاوز ادامه دهد؟ حوزه بايد بر روی سنت‌های اصيل خود پافشاری کند و باید بر حفظ دین مردم و عظمت ملت تأکید کند، نباید در حوزه چند دستگی ايجاد شود باید همه با هم باشیم و برای رضایت امام عصر «عجل الله تعالی فرجه الشریف» که هدف همه ماست و ما خود را سرباز آن حضرت می‌دانیم تلاش‌ کنیم و اشکالات را رفع نمایم و تذکر دهیم تا ان شاءالله پرچم این انقلاب به دست آن حضرت برسد. طلاب جوان هم باید در مسیر علماء بزرگ ما گام بردارند و یکی از راه‌ها مطالعه حالات علماء است که چقدر در تهذیب نفس موفق بوده‌اند و این منافات با توجه و اظهار نظر در مسائل روز و سیاست ندارد. امام یک عارف به معنی کلمه بود ولی در عین حال یک سیاستمدار کم‌نظیر، یک فقیه بزرگ و در عین حال یک زمانشناس کامل بود که تمام اخبار دنیا را رصد می‌کرد و در مقابل انحرافات فریاد می‌کشید. اگر من بخواهم از همین زمان ما، نام ببرم مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی که بنده از سال ۱۳۲۲ شمسی که آمدم قم تا آخر عمر شریفشان با ایشان رفاقت داشتم یعنی حدود ۸۰ سال، یک فقیه با تقوا و در عین حال در مسائل سیاسی هوشیار بودند. امروز تمام کفر و استکبار و صهیونیست در مقابل این نظام و رهبری ایستاده است، حالا وظیفه ما چیست؟ باید از چه کسی حمایت کنیم؟ آیا این وظیفه ما نیست که از آرمان امام و خون شهداء و رهبری حمایت کنیم؟ لذا باید همه با هم جبهه حق را تقویت نمائیم، رهبری را تقویت کنیم و سنت‌های اصیل حوزه را حفظ کنیم. https://eitaa.com/noorihamedani/7242 @rozaneebefarda
5.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
موضع روشنگرانه آیت‌الله نظری شاهرودی از بیانیه بدعت‌آمیز گروهک موسوم به مجمع محققین ▫️‌آیت‌الله نظری شاهرودی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و ریاست مؤسسه‌ی دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت(علیهم السلام): این صدا بسیار صدای ناهنجاری است که بگوییم دو دولت تشکیل شود یک دولت اسرائیل و یک دولت فلسطین این چهل سال است که توسط اسرائیل مطرح می‌شود حرفش را می‌زند ولی عمل [هم] نکرده است در این شرایط فعلی می‌باید برگردند به این‌که اصلا این‌ها انسان‌هایی نیستند که روی زمین بخواهند به‌عنوان یک حکومت و یک کشور [کاری کنند] اگر این‌ها باشند هر لحظه این فجایع تکرار می‌شود امنیتی برای منطقه خاورمیانه نمی‌ماند. باید سرنوشت این [رژیم] به صورت اساسی حل شود. بازنشر @rozaneebefarda