💥بازنشر جعلیات اکبر ثبوت در ویژه نامه همایش آخوند خراسانی در قم!
🔻همایش «نکوداشت استادالفقهاء والمجتهدین آخوند ملامحمد کاظم خراسانی» در 5 دیماه سال 94 در قم برگزار شد.
🔻این همایش با حضور علوی بروجردی، سیدجواد شهرستانی، سیدحسن خمینی، سیدجواد گلپایگانی، محمدباقر گلپایگانی، رسول جعفریان، احمد مسجدجامعی و علی لاریجانی برگزار شد و آیت الله جوادی آملی از جمله سخنرانان اصلی آن بود.
🔻محمدصادق کاملان دبیر علمی همایش، در ضمن سخنانش مدعی شد:
امروز به همت دفتر فرهنگی مفاخر خراسان، هفت جلد کتاب رونمایی میشود که سعی شده به یک سلسله #شبهات در مورد نقش مرحوم آخوند در مشروطیت پاسخ داده شود!
🔶حاشیه روزنه
یکی از تولیدات همایش کتاب به غایت مغلوط و تحریف آمیز «شهدای روحانی مشروطه» اثر ابراهیم ملکی(از شاگردان آقای #منتظری و از فعالان #فتنه88) بود. در این اثر #شیخ_فضل_الله_نوری را در زمره شهدای روحانی مشروطه ذکر نکرده اند و شیخ شهید را چهره ای ضدمشروطه معرفی کرده اند!
در مقدمه همین کتاب، کاملان ضمن تمجید از #دروغ_نامه_ثبوت به چاپ آن در ویژه نامه همایش تصریح کرده است!
لازم به ذکر است که کتاب «شهدای روحانی مشروطه» به حاضرین در همایش اهدا شده است.
کاملان از آقای #شهرستانی به عنوان حامی معنوی و مادی این همایش به نحو ویژه تشکر کرده است!
وقتی محتوای #جزوه_جعلی #اکبر_ثبوت در ویژه نامه چنین مراسمی و در دل قم منتشر می شود، چه انتظاری داریم از سلیبریتی سیاسی بیسوادی چون #تاج_زاده که محتوای این دروغنامه تاریخی را مستمسک حمله به #حکومت_اسلامی قرار ندهد؟!
پ.ن:
تصویر اظهارات کاملان
@rozaneebefarda
💥برجامیان و ترویج آموزههای وهابیت
رونوشت به:
حضرات آقایان عندلیب، علیدوست، جعفر تبریزی، و سایر دوستان و آشنایان جهت اظهارنظر و موضعگیری
باید ببینیم آیا دغدغه دفاع از مبانی دینی را بر مناسبات سیاسی ترجیح میدهند یا در مقابل اهانت ملیجک های رسانهای روحانی به آموزههای شیعی، سکوت خواهند کرد.
مصطفی فقیهی مدیر سایت هتاک انتخاب، یک بچه آخوند ذوب در دولت اعتدال است و همه چیز را با عینک سیاست و با مرزبندی موافق و مخالف دولت تفسیر می کند. معارف شیعی و از آن جمله، ولایت و محبت امیرالمؤمین(ع) نباید بازیچه دست آموزان سیاسی دولت روحانی قرار گیرد.
پدرش از سران دفتر تبلیغات در دهه هفتاد به بعد بوده است.
این جماعت با هدف تسویه حساب سیاسی، به حمله سایبری به برخی چهرههای موجه و عالم، مانند حامد کاشانی روی آوردهاند.
@rozaneebefarda
توحیدگروی اصلاح طلبان در تاریخ معاصر ایران
💥اختصاصی/ #تلنگر
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
بحث جریان شناسی توحید و تکفیر در تاریخ معاصر، بسیار پیچیده و پردامنه است اما اجمالا با توجه به اظهارنظرهای خطرناک اخیر برخی حامیان دولت، نگاهی اجمالی بر پیشینه توحیدگروی در میان اصلاح طلبان غرب اندیش ایرانی، خالی از لطف نیست.
پیشینه فکری اصلاحات که دولت فعلی نیز معلول کنش گری سیاسی همان هاست، به چهره هایی برمیگردد که گرایشات تند توحیدگرایانه داشته اند و به سان وهابی ها، برخی مناسک، شعائر و حتی معتقدات و معارف ناب و اصیل شیعی را منکر شده اند.
جریان تجدیدنظرطلب دینی در ایران، در قالب نوعی روشنفکری دینی جلوه کرده و بعدها پرچم #پرتستانتیسم_اسلامی برافراشته و از هیمن رو، مرحوم جلال از اقدامات آنان به لوتربازی تعبیر می کند و امام خمینی در کشف اسرار، این طایفه را مقلدان محمد بن عبدالوهاب و «خارکش غول بیابان نجد» نام می دهد!
از صدر مشروطه تا کنون با طیفی از اصلاح طلبان سیاسی روبرو بوده ایم که تجدیدنظرطلبی دینی را معبر وصولف به مدرنیسم دانسته و با ایجاد این همانی بین مذهب و خرافه، به نوعی خلوص گرایی روشنفکرانه دین گرایش داشته اند.
دشمنی با روحانیت شیعه نیز ایضا ریشه در همین رویه دارد.
شریعت سنگلجی که محمد توسلی نهضت آزادی از آخرین حلقه از مریدان اوست، یک نمونه است. اسدالله خرقانی پیش تر از او، توحیدگرایی روشنفکرانه را دنبال کرده، و همزمان با او، امثال آخوندوف و آقاخان کرمانی و ملکم خان، در پوشش توحیدگرایی و اصلاح دینی، تندترین هجمه ها را علیه دین روا داشته اند.
کسروی و دوست دیرینه اش حکمی زاده، نسل بعدی اند که راه سلف خود را احیا کردند ولی در این دوره، برخلاف گذشته که آنان توانسته بودند با #نفوذ در بیت مراجع نجف و علمای تهران، نهایتا به نتایج شومی چون اختلاف افکنی و شهادت شیخ دست یابند، اینبار اما نسل جدید حوزه علمیه، با عبرت تاریخی از تحولات پیشین، در مقابل این جریان سینه سپر کردند.
مهم ترین نمونه اش، پاسخ محکم امام خمینی به #اسرار_هزارساله حکمی زاده بود که از ساحت معارف شیعی در مقابل یک آخوند تجدیدنظرطلب به نحوم احسن دفاع شد و نتیجه آنکه حکمی زاده تا آخر عمر هیچ نگفت و هیچ ننوشت و به مشاغلی چون گاوداری و کشاورزی روزگار گذراند!
گرایشات فکری بازرگان به عنوان شاگرد فکری ابوالحسن خان فروغی موجب شد که فرزندان معنوی و فکری او در #سازمان_مجاهدین، با عبور از فقه و معارف شیعه و با برداشت های شخصی از منابع دینی، دست به کشتارهای وسیع بزنند. امری که گرچه در بدو تاسیس از دید برخی روحانیان مبارز مخفی مانده بود اما امام خمینی از همان ابتدا با شناخت انحرافات آنان، دست رد به سینه شان زد. مرحوم علامه شهید سیدمصطفی خمینی و علامه مصباح یزدی نیز در زمره مخالفان این فرقه منحرف بودند و کینه تاریخی سمپات های آنان، با این بزرگان، ریشه در همین بصیرت تاریخی دارد.
شهید مطهری نیز گرچه در اوائل امر، به اقتضای شرایط بنا بر رواداری گذاشته بود شاید به امید اصلاح این جماعت، اما نهایتا در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، در نامه ای تاریخی به امام، به افشای ماهیت #جریان_شریعتی و #سازمان_منافقین و سایر گروه های مشابه پرداخت و نشان داد بعد از تشخیص انحراف و ناامیدی از اصلاح، در افشای ماهیت منحرفین فکری، با هیچ کس تعارف ندارد.
سلوکی الهی که نهایتا منجر به شهادت آن بزرگ مرد شد.
فرقانی ها و امثال حبیب عاشوری و قلمداران و این قبیل جریانات و افراد، همه داعیه دار #توحید بودند و تلویحا یا تصریحا، مخالفان شان را #تکفیر می کردند!
آنان فهم خویش را میزان الشریعه و روحانیت شیعه را به انواع پیرایه ها، پس می زدند. پروژه عبور از روحانیت، گاه با احتجاج های بی ادبانه امثال عاشوری با شهید مطهری صورت می گرفت(رجوع کنید به علل گرایش به مادیگری) و گاه با حذف فیزیکی روحانیان زمان آگاه و مجاهد شیعه.
بازماندگان این نحله منحوس فکری، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به صورت زیرپوستی در بدنه نظام باقی ماند و مثل قارچ سمی رشد کرد و اکنون در برخی موسم های سیاسی حساس، رخ نمایی می کند.
عصر اصلاحات یکی از بروندادهای آموزه های سلف گرایانه تجدیدنظرطلبان ایرانی بود که تجربه تلخ فعالیت های سیاه روشنفکران غرب اندیش در صدر مشروطه را تکرار کرد.
با افول اصلاحات، جریان دگراندیش شیعی بار دیگر به صورت زیرپوستی و خزنده حرکت خود را ادامه داد تا دوران فعلی.
@rozaneebefarda
روزنه
توحیدگروی اصلاح طلبان در تاریخ معاصر ایران 💥اختصاصی/ #تلنگر @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بحث جریان شناسی
تذنیب
بررسی توحیدگرایی و تجدیدنظرطلبی دینی در عصر حاضر، نیازمند بررسی های گسترده و عمیق است اما جریان شناسی سیاسی/رسانه ای توحیدگرایان و تکفیرگرایان مدرن برای سامان یافتن فرضیه های اولیه پژوهشی، بسیار ضروری است که انشاءالله در آینده بدان خواهیم پرداخت اما اجمالا این پرسش از جریان هویت اندیش حوزوی قابل طرح است که از چه رو این جماعت، با توحیدگرایان مدرن که با صبغه وهابیت به نفی آموزه ها معارف شیعی کمر بسته اند، در یک اردوگاه سیاسی قرار گرفته اند؟ آیا با یک خطای راهبردی (ناشی از جهل به ماهیت این جریان ها) مواجهیم یا این همگرایی را باید ناشی از نوعی اتحاد تاکتیکی قلمداد کرد؟!
@rozaneebefarda
@rozaneebefarda-نصائح اخلاقی استاد پایانی به مبلغان و مسئولان حوزه.mp3
13.43M
نصائح اخلاقی مرحوم حاج شیخ احمد پایانی به طلاب در آستانه ماه مبارک رمضان
💥اختصاصی/ #حافظه_تاریخی_حوزویان
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
مرحوم حاج شیخ احمد پایانی(متولد 1306ش_ متوفای 26 اسفند ماه 1375ش) از اساتید برجسته سطوح عالی حوزه علمیه قم در دهه شصت و هفتاد بود. نصائح این استاد ارجمند حوزوی، پیرامون ضرورت تبلیغ دین و رفتار مطلوب مسئولان و مبلغان، بسیار قابل توجه است.
وظیفه ای بالاتر از تبلیغ نداریم.
مخصوصا در این دوره که به شکل بی سابقه اصل دین و روحانیت حمله می شود
در تبلیغ باید موضع شناس و مخاطب شناس باشید.
دشمنان اسلام به اصول مسلم اسلامی اشکالاتی وارد کرده اند که باید بدان جواب داد.
توجه ویژه به مسئله گویی و احکام
به محتوا بیش از شکل و قالب اهمیت دهید.
آنهایی که مسئولیت امر تبلیغ را بر عهده گرفته اند(سازمان تبلیغات، #دفتر_تبلیغات و...) بر آنها واجب است که حداقل زندگی طلبه را تأمین کنند.
اگرچه طلبه باید برای خداوند کار کند و چشم داشت مالی نداشته باشد.
@rozaneebefarda
990221_جهاد عظیم مبارزه با کرونا.mp3
1.84M
🎙 بشنوید | رهبر انقلاب در ارتباط تصویری ستاد ملی مبارزه با کرونا
🔻جهاد عظیم و متنوع مردم در مقابله با کرونا حقیقتا افتخارآمیز و حیرتانگیز است ۹۹/۲/۲۱
@rozaneebefarda
گزیده بیانات مقام معظم رهبری در ارتباط با ستاد ملی کرونا
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹این جهاد عظیم [مقابله با کرونا] در یک عرصهی متنوّع و وسیعی اتّفاق افتاد:
در زمینهی درمان و انواع خدمات پزشکی و پرستاری و سایر خدمات درمانی، که واقعاً کار خیلی بزرگی در این زمینه انجام گرفت و مجاهدتهایی اتّفاق افتاد.
🔹در زمینهی مسئلهی پیشگیری و غربالگری و بهداشت محیط و بهداشت عمومی و ضدّعفونی کردن مسیرها و خیابانها و مراکز اجتماع مردم و مانند اینها.
🔹در زمینهی تولید لوازم و تجهیزات به وسیلهی شرکتهای مختلف و بخصوص به وسیلهی شرکتهای دانشبنیان و دستگاههای گوناگون و مختلف.
🔹به وسیلهی آحاد مردم در سطح کشور؛ با این سرعت، تجهیزات مورد نیاز و لوازم مورد نیاز مردم تهیّه شد، در اختیار گذاشته شد و در موارد بسیاری به صورت مجّانی این کار انجام گرفت!
🔹این هم یک عرصهی دیگر است که حقیقتاً افتخارآمیز است. هم در زمینهی خدمات رفاهی و نیکوکاری که از لحاظ گستردگی، تنوّع این حرکت مؤمنانه به معنای واقعی کلمه حیرتانگیز است.
🔹یک سؤال بیپاسخی وجود دارد در مورد مراسم دعا و نماز و عبادت؛ بنده هیچ پیشنهادی در این باره ارائه نمیکنم و تابع نظر و تشخیص کارشناسی ستاد ملی مبارزه با کرونا هستم اما باید توجه داشت که عبادات و توسل بخصوص در ماه رمضان و شبهای قدر جزو نیازهای اساسی و حتمی مردم است و مردم در قضایای مهم نیز بیشتر به ارتباط با پروردگار نیاز دارند البته معتقدم اگر قواعد سختگیرانهای هم در این زمینه وضع شود مردم مؤمن و مسجدی حتماً بیشتر از دیگران به آن عمل میکنند.
🔹همان گونه که گفتم نظر کارشناسیشده در ستاد ملی مبارزه با کرونا را معتبر میدانم اما این بررسی را باید به کسانی سپرد که حقیقت و ضرورت دعا و توسل را درک میکنند آن وقت هر چه آنها تصمیم بگیرند بنده و همه مردم به آن عمل خواهیم کرد.
🔹غرب در آزمون جهانی مقابله با کرونا شکست خورد. غرب و غربزدگان نمیخواهند این شکست دیده شود اما لازم است ابعاد این ناتوانی بررسی و بیان شود چرا که انتخاب سرنوشتهای مهم برای ملتها به این آگاهیها بستگی دارد.
🔹غربیها در توانایی مدیریتیشان هم شکست خوردند. کرونا در آمریکا و اروپا در مقایسه با دیگر کشورها دیرتر شیوع پیدا کرد یعنی این کشورها فرصت داشتند خود را آماده مواجهه با این ویروس کنند اما آن چنان که باید و شاید نتوانستند که آمار بالای مبتلایان و فوتشدگان در آمریکا و برخی کشورهای اروپایی و مشکلات مختلف مردم در این کشورها از جمله بیکاری، این ناتوانیها را اثبات میکند.
🔹در فلسفه اجتماعی هم غرب در مسئله مقابله با کرونا شکست خورد. روح و محتوای فلسفه اجتماعی در غرب بر پایه مادیات و پول استوار است به همین علت است که آنها در موضوع کرونا به سالمندان، افراد مریض، بیپول و عقبمانده بیاعتنایی کردند چرا که این قشرها توانایی کسب پول و ایجاد مادیات را ندارند به همین خاطر شمار زیادی در خانههای سالمندان جان باختند که این واقعیات شکست فلسفه اجتماعی غرب را نیز آشکار میکند.
🔹در نمایش اخلاق عمومی هم شکست خوردند، یعنی با همهی ادعاهایی که میشود و بعضی از غربزدگان در غیر کشورهای غربی از جمله متأسفانه در کشور خودمان نسبت به مسائل اخلاقی غربی، مبالغات و اینها میکنند، در این هم اینها شکست خوردند.
🔹در زمینهی برنامهریزی و مدیریّت هم حقیقتاً [در مقابله با کرونا] خیلی خوب عمل شد؛ یعنی همین ستاد شما و وزارت بهداشت و درمان، حقیقتاً در مورد برنامهریزی و ادارهی امور بسیار خوب عمل کردند.
خب اینها افتخارات ملّی است؛ به معنای واقعی کلمه اینها افتخارات است، باید ثبت بشود این افتخارات، باید بماند. و جلوههایی از فرهنگ اسلامی و انقلابی را هم نشان داد؛ این رزمایشِ عمومیای که در بخشهای مختلف انجام گرفت، در بسیاری از موارد، به معنای واقعی کلمه یک کار اسلامی و خدایی بود. حسّ بسیاری از فعّالان این جبههی وسیع همان حسّ دوران دفاع مقدس بود؛ یعنی کسانی که اینها را از نزدیک دیدند، میگویند که رایحهی خوش خدمات و پشتیبانیها در دوران دفاع مقدّس را در اینجا هم حس کردند.
@rozaneebefarda
💥وزیر بهداشت از تهیه پروتکل هایی برای برپایی مجالس شب های قدر خبر داد.
خبری بسیار خوب برای مردم متدین ایران که به دلیل شیوع ویروس منحوس، از فیض توسل جمعی محروم بودند.
ضمن تقدیر از وزیر، اما چند سؤال همچنان باقی است:
آیا پیش از تذکار حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی، ستاد مقابله با کرونا به حکمت موضوع توسل جمعی التفات نداشت یا علی رغم اطلاع، بر تعطیلی مطلق اصرار می شد؟
آیا کمیته تخصصی امکان برگزاری تجمعات مذهبی(با مراعات جهات حفاظتی) را در این مدت کوتاه، کشف کرده یا قبلا نیز این امکان وجود داشت و با چنین پیش فرضی، هر نوع مطالبه معقول برای برپایی تجمعات مذهبی، با برخورد شدید مواجه می شد؟
چرا ستاد ملی از حضور علمای اعلام حوزه قم خالی است و کمیته تخصصی حوزوی در این ستاد فعال نیست؟
وجود چنین کمیته ای، حتمن لا اقل در ساحت موضوع شناسی و تصور مسئله می تواند بسیار در تصمیم سازی راهگشا باشد و خلأهای کمیته های تخصصی پزشکی را پوشش دهد. برای اینکه توهم فشار و دخالت پیش نیاید، می توان جایگاه کمیته را صرفا مشورتی تعریف کرد.
در حال حاضر برخی چهره های علم زده مرتبط با حوزه، که صلاحیت و سوابق حوزوی شان بر اهل خبره چندان روشن نیست، در برخی محافل مدعی مشاوره به ستاد مقابله با کرونا شده اند و عملا خود را در جایگاه سخنگوی حوزه و محافل مذهبی به ستاد تحمیل می کنند که این موضوع پذیرفته نیست و هر نوع اظهارنظر پیرامون مسائل مذهبی، باید با نگاه کاملا اجتهادی و تخصصی و با تأیید متولیان و بزرگان حوزه قم باشد.
@rozaneebefarda
26.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥زمزمه آسمانی #حاج_محمود_کریمی
#خدایا_ببخش
@rozaneebefarda
ویروس شبهه علیه الاهیات شیعه
گزیده ای از #پرونده_ویژه #روزنه پیرامون بررسی «فعالیت رسانههای معاند علیه الاهیات شیعه در ماجرای #کرونا در ایران (از 1اسفند 1398 تا 5اردیبهشت1399)
[صفحه 1 از 3]
💥اختصاصی/ #پست_ویژه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
شیوع ویروس کرونا در ایران بهترین فرصت برای رسانههای معاند و نویسندگان غربزده داخلی و خارجی بود تا از آب گل آلود ماهی بگیرند. با هجمه امپراتوری رسانهای غرب و البته تلاش دنبالههای داخلی آنان؛ تأثیر این ویروس در ایران به مسائل اعتقادی و مذهبی نیز کشیده شد. بهانه این رسانهها برای هجمه به مذهب عبارت بود از:
شیوع این بیماری از مرکز جهان تشیع (قم)، قرنطینه نشدن این شهر توسط دولت، ابهام در چرایی قرنطینه نشدن این شهر، بسته نشدن ابتدایی حرم های مطهر، تقابل رسانه ای اطبای سنتی و اسلامی با پزشکی جدید و از همه مهمتر پروپاگاندای رسانه ای، در فضای مجازی و رسانه های تصویری دشمن علیه شهر قم و حوزه علمیه آن در آتش دروغین تقابل علم و دین و...
واقعیت این است که کرونا جهان بشری را تکان داد و سوال ها و مشکلات زیادی برای آنها ایجاد کرد. این چالش برای هر جریان فکری و مدیریتی که پاسخ بهتری به این سوال ها و مشکلات بدهد، فرصت بی نظیری برای نفوذ اجتماعی و فکری خود در جوامع بشری است. از طرف دیگر بی پاسخی و پاسخ نابخردانه به این چالش به ضعف جریان مدعی خواهد انجامید.
جمهوری اسلامی ایران، مخصوصا نهاد حوزه علمیه قم به عنوان داعیه دار تمدن نوین اسلامی - ایرانی فرصت بسیار مغتنمی داشت که علم سکولار و ملحد غربی را به نقد بکشد و به درماندگی آن در چالش های مهم بشری بتازد، از اسارت علم در دستان سیاستمداران ظالم جهان بگوید و ناتوانی فرهنگ غربی را در برابر مشکلات اجتماعی برجسته کند. از طرف دیگر انسان ها را متوجه قدرت بی انتهای الهی بکند، تمامی امیدها را به سمت او و منجی وعده داده شده او بکشاند و از فرهنگ مترقی اسلامی و گمشده جوامع غربی بگوید. اما طبیعی بود که امپراطوری رسانه ای غرب و شاگردان داخلی آنها برای بقای ایدئولوژیک تلاش کنند و ورق را بر گرداندند آنها با فعالیت پرحجم و هدفگذاری مشخص جای متهم و شاکی را عوض کردند و با موجسواری رسانه ای، قشر انقلابی و مذهبی جامعه را خرافه پرست و مقابل علم معرفی کردند.
با این شرایط باید گفت که هر چه قدر زمان می گذرد فرصتها برای حوزههای علمیه به تهدید تبدیل خواهد شد. چرا که آرایش رسانهای دشمن نشان میدهد که در پساکرونا برای ضربه کاریتر به الاهیات شیعی نقشههای پیچیده ای کشیده است. به عنوان نمونه، بی بی سی فارسی، یکی از فعال ترین رسانه های دشمن در بحران کرونا، از بحران الاهیاتی در پسا کرونا میگوید و در واقع به صورت غیر رسمی از عملیات روانی آینده ی خود علیه افکار عمومی مذهبی ایران پرده بر می دارد. این رسانه سلطنتی مینویسد:
«با هجوم اینگونه فجایع، به همان مقدار که ویروس کرونا گستاخانهتر بر پیکره انسان های بی دفاع معاصر حمله میکند، مساله "شرّ" نیز گستاخانهتر به پایهها و قواعد کهن دین باوران تهاجم خواهد کرد.
بحران الاهیات، هنوز در دوران نیمه پنهان خویش بسر می برد ... بحران الهیات اگر چه امروز ممکن است به شکل پراکنده و فردی جلوه می کند ولی گمان می رود تهاجمی به پیش خواهد آمد و به شکلی همهگیر و اپیدومیک بُروز پیدا کند و حتی امکان تبدیل به بحرانی فراگیر در جهان دین باوران و تبدیل به وضعیت پاندومیک دارد.
به گمان می آید که در دوران "پساکرونا"، نیز این بحران نه تنها متوقف شود، بلکه تازه فرصتی برای گسترش خواهد پیدا کرد. نقطه اوج این بحران در زمان "پیک" آن، به چالشی رودرو با ایمان و مذهب خواهد پرداخت. و سپس پس از تخلیه آخرین تهاجمات خویش، می تواند به دوران همزیستی و تفاهمی اجمالی میان پرسشگران پرخاشگر با دین باوران بیانجامد.» ( حسن فرشتیان ، بی بی سی فارسی، 10 فروردین)
#حوزه_علمیه_قم برای اینکه بتواند با این هجمه های نه چندان دور رسانه ای مبارزه کند، در ابتدا باید منطقه عملیاتی را خوب رصد کند و بداند که دشمن از چه راههایی هجوم خواهد برد. بدین منظور در صدد هستیم که یک گزارش اجمالی از موضوعات کلی و جزئی که دشمن تا به حال به الاهیات کرونا پرداخته است ارائه بدهیم.
چند جریان فکری در به چالش کشیدن الهیات مرسوم شیعی در بحران کرونا مشارکت داشتند.
در این پژوهش برخی از مهم ترین رسانههایی که در ماجرای کرونا به القای برخی شبهات الاهیاتی پرداخته اند، مورد بررسی قرار میگیرد، که از آن جمله اند:
- بی بی سی فارسی
- سایت تحلیلی زیتون
- کانال تلگرامی فردای بهتر(مصطفی تاج زاده)
- کانال تلگرامی روشنفکران
- سایت خبری تحلیلی کلمه
- شبکه تلویزیونی کلمه
- شبکه تلوزیونی نور
- شبکه تلوزیونی وصال
- برخی صفحات مجازی خاص در توئیتر و اینستاگرام
@rozaneebefarda
ادامه👇
May 11
ویروس شبهه علیه الاهیات شیعه
گزیده ای از #پرونده_ویژه #روزنه پیرامون بررسی «فعالیت رسانههای معاند علیه الاهیات شیعه در ماجرای #کرونا در ایران (از 1اسفند 1398 تا 5اردیبهشت1399)
[صفحه 2 از 3]
باید توجه داشت که این رسانهها از یک طرف کیفیت بسیار بالایی در القاء پیام های مختلف ضددینی دارند و از طرف دیگر کمیت و ضریب نفوذ بالایی در اقشار مختلف جامعه دارند. به طور مثال کانال اینستاگرامی بیبیسی فارسی بیش از 8 میلیون دنبال کننده دارد و در تلگرام نزدیک یک میلیون و پانصد هزار عضو دارد.
بررسی رسانه های مکتوب در جبهه دشمن نشان می دهد که سه محور اساسی برای مخدوش کردن عقائد رسمی و شیعی در دستور کار است:
- القای دوگانه کاذب بهداشت و مذهب
- نامقدس سازی، خرافهپنداری و انکار آثار عقائد شیعه
- تضعیف نهاد های دینی
1. دوگانه بهداشت و مذهب
این خط رسانهای به دنبال این است که دین، مذهب تشیع، روحانیت شیعی و قشر مذهبی و انقلابی را در مقابل توصیهها و هشدارهای بهداشتی و پزشکی نشان دهد. رسانههای معاند از این راه مسئله قدیمی تعارض علم و دین را در سطح تخصصی و عمومی برجسته میکنند و مذهبیها و روحانیت شیعه را متحجر، متعصب، خطرناک، منفعت طلب و به دور از عقلانیت معرفی می کنند.
این محور خود به ریز موضوعاتی در رسانه های معاند تبدیل شده است:
1.1. مقاومت روحانیت انقلابی در برابر توصیه های بهداشتی:
رسانه های دشمن به دروغ قم را مرکز شیوع کرونا و حرم مطهر حضرت معصومه علیها السلام یکی از مهمترین مکانهای شیوع بیماری معرفی میکنند و با این پیش فرض، ادعای دروغ دیگری را مطرح میکنند و عدم قرنطینه قم را به روحانیت نسبت میدهند و بسته نشدن حرم مطهر حضرت معصومه علیهاالسلام را مقابله روحانیت با علم جلوه میدهند.
1.2. مذهب علت تشدید بیماری:
این رسانهها با برجسته کردن بسته نشدن حرمها در ابتدای شیوع، قرنطینه نشدن شهر قم و برگزاری بعضی از مناسک مذهبی به دنبال القای این مطلبند که مذهب علت اصلی یا مهم تشدید بیماری در ایران بود. آنها با مطرح کردن خبر کذب شیوع بیماری در ایران از طریق طلاب چینی المصطفی و انتقال آن از قم به دیگر کشور ها به این مطلب دامن می زنند.
1.3. تقابل قشر مذهبی جامعه با دستورات پزشکی:
انتشار پرحجم کلیپهای لیس زدن ضریح، دعوت به تجمعات مذهبی، شلوغی اماکن مذهبی و مسافرت به شهرهای مذهبی یا از شهر های مذهبی، قشر متدین جامعه را بی توجه به دستورات پزشکی نشان دادند.
1.4. تقابل طب اسلامی و سنتی با پزشکی جدید:
گزینش بعضی از دستورات طب قدیم و برجستهسازی انتقادهای تند بعضی از اطبای سنتی به نحوه عملکرد پزشکی جدید که قابل هضم برای مخاطب عام نیست چهرهای جاهل و متجر از طب قدیم ارائه میدهد و جالبتر آنکه این رسانهها طب قدیم را مورد حمایت کامل حکومت و محصول رسمی حوزه علمیه نشان میدهند.
1.5. بزرگنمایی افراطی نسبت به جایگاه شعائر دینی:
رسانههای معاند و دنبالههای قلم به دست آنان با افراط در بزرگ نشان دادن جایگاه مناسک دینی؛ و همچنین تضعیف عمق دینی و معرفتی به عنوان پشتوانه مناسک درصدد بودند که مناسک را از فرع یا حاشیه به اصل و متن دین بدهند و در نتیجه تعطیلی یا تغییر آنها را به منزله تعطیلی و تسلیم دین در برابر علم سکولار تلقی کنند.
فرهیختگان را به روزنه دعوت فرمائید:
@rozaneebefarda
ادامه👇
ویروس شبهه علیه #الاهیات_شیعه
[صفحه 3 از 3]
2. نامقدس سازی اماکن مذهبی، خرافه پنداری عقائد مرسوم شیعی و آثار آنها
رسانه های مروج بی دینی و روشنفکران التقاطی و وهابیت، شیوع کرونا و تعطیلی اماکن مذهبی را بهترین فرصت تاریخی برای حمله به عقائد مرسوم شیعی دانستند و آن را به شیوه های مختلف مورد هجمه قرار دادند. به عناوینی که از بررسی فعالیت این رسانهها بدست آمده است اشاره می کنیم:
2.1. شکست الهیات شیعی با شیوع کرونا:
قلم به دستان معاند به دنبال جااندازی این مطلب هستند که بسته شدن حرم ها، مساجد، هیئات و شعائر مذهبی مساوی با شکست الاهیات شیعی است. تعطیلی این اماکن؛ عقائد شیعی مثل قداست حرمها و مساجد، شفابخشی قبور مطهر و مجالس مذهبی را در ذهن مردم و ناظران به شدت زیر سوال می برد.
2.2. قدسیزدایی از شهر قم
این رسانهها از طرفی چهره بسیار منفی از شهر مذهبی و انقلابی قم به کشور و جهان مخابره کردند و از طرف دیگر با بازخوانی روایات مدح شهر قم ادعای ضعف و مجعول بودن این روایات را عنوان کردند.
2.3. مخدوش کردن مقام شفاعت و ولایت تکوینی ائمه اطهار و قداست مضجع شریف آنها
می توان ادعا کرد پرحجم ترین موضوعی که رسانههای ضدمذهب به آن پرداختهاند همین موضوع است. آنها بیشتر فضائل ائمه اطهار علیهم السلام را مجعولات غالیان شیعه معرفی میکنند، بعضی ولایت تکوینی بر رفع حاجات و قدرت شنیدن صدای زائران را از ائمه اطهار علیهم السلام سلب میکنند و مضجع داشتن آنها را بدون سابقه در اسلام میپندارند، بعضی بیفایده بودن مضاجع شریف برای دین و دینداری را مطرح می کنند و برخی دیگر اثبات خرافه بودن شفابخشی اماکن مقدس را با شیوع کرونا ادعا می کنند. بعضی نیز شفابخشی را اسطورهای قدیمی و البته سبب سرایت ویروس معرفی می کنند و شفابخشی مضاجع شریف را بیسند و رفع حاجات مومنین را به دلیل تاثیرات روانی دعا و نیایش قلمداد می کنند و البته بخشی از رسانههای معاند نیز پا را فراتر گذاشته و - معاذالله - با اهانت به ائمه اطهار علیهم السلام و مضاجع آنها به مخدوش کردن چهره تفکر شیعی می پردازند. آتئیستها، ضد انقلاب و وهابیها با تعبیرهایی مشابه در این میدان دوشادوش یکدیگر به مبارزه پرداختند.
2.4. کارساز نبودن دعا و توسل برای شفای بیماران:
دعا را ابزاری برای آرامش روانی نه شفای امراض جسمی معرفی می کنند و میپندارند که نباید خداوند ابزاری برای رفع حاجات قرار داده شود. بعضی وسیله مبارزه با کرونا را صرفا علم می پندارند و دعا، توسل، زیارت عاشورا، حدیث کسا، آیت الکرسی ، تربت مقدس امام حسین علیه السلام و ... را برای مقابله با کرونا بی فایده و نوعی ارتجاع تلقی می کنند.
2.5. غیر عاقلانه نشان دادن توصیههای دینی :
شیوع کرونا فرصتی است برای بازخوانی تاریخی توصیه های دینی برای رفع امراض، مشکلات و حوائج. گزاره های شبهدینی در این موضوع گزینش می شود که بیشتر وجهه جاهلانه و خرافی بودن توصیههای دینی را نشان دهد و برای تثبیت این پندار به برخی رفتارهای اثبات شد یا نشده نیز اشاره میکنند همچون:
آتش زدن کتاب هاریسون، ادعای کتابسوزی در حمله مسلمانان به کشور های دیگر، خشونت و تعصبات گروههایی مثل طالبان و داعش،
بی نیازی از کتب دیگر با وجود کتب آسمانی، استنادِ بلاها به بد حجابی زنان، ادعای مقاومت روحانیون بر غسل شرعی در نهضت "خزینه" و در نهایت عقب نشینی آنها از غسل ارتماسی به غسل ترتیبی!، نگرانی ها درباره مقاومت روحانیون برای غسل شرعی اجساد مبتلا به کرونا، فوت یکی از شخصیتهای دینی بر اثر کرونا بعد از اینکه اعلام کرد که با تربت سید الشهدا شفا یافته است،
ادعای مخالفت تاریخی روحانیون نسبت به تعطیلی مناسک دینی در شیوع بیماری های واگیر دار و ... .
از طرف دیگر با بزرگنمایی توصیه های علما بر دعا و استغاثه به درگاه الهی و همچنین سانسور سخنان ایشان در مورد لزوم توجه به توصیههای بهداشتی، ایشان را نسبت به خطر این بیماری و اقدام متناسب با دستورات بهداشتی مثل بستن حرم ها بیتوجه نشان میدهند تا تصویری ضد علم و عقل از آنها به مخاطب القا کند.
2.6. نفی ربوبیت الهی و تقلیل خداوند به معشوق قلبی:
برخی از شبهروشنفکران از فرصت پیش آمده سوءاستفاده کرده و به تثبیت اسلام شبهرحمانی دست زدند و عنوان کردند که خداوند برای معاشقه و تنهایی روح است نه برای دخالت در امور دنیوی ما. خدا به هر دردی نمی خورد و آن خدا از اول غایب بوده و خرافه حضور آن در ذهن عوام باقی مانده است. خدا را نباید در عرض علل طبیعی بپنداریم و پای او را وسط هر حادثه ای وسط بیاوریم.
2.7. مخدوش کردن رابطه ظهور منجی و شیوع بیماری همه گیر
بعضی، به بهانه ربط دادن شیوع کرونا به ظهور منجی توسط برخی از حوزویان اصل ظهور را زیر سؤال بردند و آن را عقیدهای خرافی نامیدند.
@rozaneebefarda
#تذکر_مهم
آنچه در اینجا خواندید، تنها گزیده ای است از پرونده تفصیلی روزنه در موضوع تهاجم معاندان علیه #الاهیات_شیعه
محتوای #گزارش_تفصیلی متضمن مطالب موهن و شبهه ناک است و از این رو انتشار عمومی آن محل تردید تحریریه روزنه قرار گرفت.
اما از آنجا که اطلاع متخصصان امر و مدیران ارشد حوزه مقدسه قم از محتوای شبهات الاهیاتی کرونا، در برخورد سازمان یافته با آن قطعا مؤثر است، این امکان وجود دارد که فایل کامل گزارش برای این عزیزان ارسال شود.
لذا صرفا این دسته از عزیزان می توانند برای دریافت فایل اصلی، به ادمین کانال پیام دهند.
در آینده نزدیک گزارش مشابهی، پیرامون عملکرد نهادهای حوزوی در مقابله با شبهات الاهیاتی کرونا، در روزنه منتشر خواهد شد لذا از هم اکنون از همه فعالان این عرصه درخواست می شود، فعالیت های خود را برای انعکاس در گزارش تفصیلی برایمان ارسال فرمایند.
🔸کانال نخبگانی روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
برکناری وزیر صمت، دکترین شوک و محمود معمم!
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
دولت روحانی درست برعکس مطالبه صریح و حکیمانه رهبر معظم انقلاب در ابتدای استقرار، عمل کرده است؛ آقا فرموده بودند نقاط قوت دولت قبل را حفظ و از نقاط ضعف آن برکنار بمانند اما روحانی در این 7 سال نشان داد دقیقا هرآنچه نقطه قوت بوده(مثل پرکاری، مردم مداری، ظرفیت تحمل مخالف، مسکن مهر، هوشمندسازی مسکن و اجناس در بازار، مدیریت مصرف سوخت و هدفمندی واقعی یارانه ها و....) این نقاط قوت را ضایع کرده یا اطرافیانش مزخرف خوانده اند(مثل زنگنه در مورد کارت سوخت یا آخوندی در مورد مسکن مهر) اما از آن سو، تقریبا تمام نقاط ضعف دولت احمدی نژاد و شخص او را داشته، بعلاوه تعداد زیادی نقطه ضعف دیگر!
یکی از نقاط ضعف دولت احمدی نژاد، گرایش خواسته یا ناخواسته او به #دکترین_شوک در اداره کشور بود. بی ثبات سازی اقتصاد و برهم زدن امنیت روانی مردم، کمترین نتیجه این نحو مدیریت است که متاسفانه در دولت روحانی این نقیصه به نحو تصاعدی افزایش یافته است.
فعلا در دنیا، بیش از همه، #ترامپ از این راهبرد کلان استفاده می کند و امثال روحانی به دلیل ضعف مفرط مدیریتی و وجود برخی کنش گران مقتدر و متعهد در عرصه سیاسی/اقتصادی کشور، چندان در پیاده سازی دکترین شوک، بسط ید ندارد اما به همین میزان که می تواند، اقدام می کند و فعلا دولت امید، در سایه بحران سازی های مصنوعی و شوک های آنی، روزگار می گذراند و همه کارشناسان متعهد، اذعان دارند که این روش بیش از هر چیز، اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی و زیرساخت های اقتصادی کشور را بر باد می دهد و کار را برای رئیس جمهور آتی به نحو فوق العاده ای دشوار خواهد کرد.
انشاءالله طراحان این سناریوی پرمخاطره، زودتر دست بردارند و روحانی نیز اگر نادانسته در این راه قدم گذارده(که بعید می نماید) زودتر تغییر رویه دهد.
یکی دیگر از نقاط ضعف احمدی نژاد، عدم مراعات اقتضائات و آداب حکمرانی بود؛ #برکناری_سنگالی وزیران نمود این ضعف بزرگ بود که متاسفانه در دولت روحانی نیز بارها تکرار شد.
اگر تیم روحانی با #اجبار_به_استعفا کار را کلید می زنند اما برکناری ناگهانی و بی وجه وزیر صمت، آن هم در شرایطی که بازار بحران زده دوران کرونا، بیش از هر زمان دیگر به ثبات نیاز دارد، هیچ توجیهی ندارد!
در بهترین حالت، طراحان سناریوی حذف آنی وزیر صمت، به دنبال ایجاد یک شوک به بازار صنعت بوده اند، که به نظر می رسد، بدون توجه به عواقب سیاسی و آثار منفی اجتماعی آن، دست به چنین اقدامی زده اند!
این روزهای دشوار خواهد گذشت اما امیدواریم در 1400 کسی سکاندار قوه مجریه این کشور شود که ثبات اقتصادی و امنیت روانی و مراعات اقتضائات و آداب حکمرانی را جزو اصول لایتغیر سیره مدیریتی خود قرار دهد تا این مردم نجیب و عزیز، کمتر به دلیل نقطه ضعف های شخصی رئیس جمهوران، متضرر گردند و خدمات گسترده ای که مستحق آن هستند، در حق شان انجام گیرد.
@rozaneebefarda
در این شب عزیز، امام و شهیدان را فراموش نخواهیم کرد.
#شهدای_انقلاب_اسلامی
#شهدای_دفاع_مقدس
#شهدای_دفاع_حرم
#حاج_قاسم
#شهدای_کنارک
@rozaneebefarda
پیام تسلیت فرمانده معظم کل قوا درپی شهادت جمعی از پرسنل نیروی دریایی ارتش
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
بسم الله الرحمن الرحیم
امیر سرلشکر موسوی فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران
حادثهی دردناک شناور کنارک که به شهادت جمعی از دریادلان نیروی دریائی ارتش انجامیده برای اینجانب بسیار تلخ و تاسف آور است. گرچه کارکنان زحمتکش که در هنگام خدمتی دشوار و با افتخار جان باختهاند از پاداش و ثواب الهی برخوردارند انشاءالله، ولی غم از دست دادن عزیزان برای خانوادههای آنان و خسارت فقدان جوانان صمیمیِ پرتلاش برای نیرو بسی بزرگ و سنگین است. اینجانب به آن خانوادههای داغدار تسلیت عرض میکنم و صبر و تسلای آنان و شفای آسیبدیدگان را از خداوند مسألت مینمایم و از مسئولان ذیربط میخواهم که ابعاد این حادثه را به درستی روشن کرده، ضمن شناسائی مقصران احتمالی، تدابیر لازم برای عدم تکرار چنین پیشامدهای خسارتبار و تلخ را اتخاذ نمایند.
سید علی خامنهای
۲۳ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹
@rozaneebefarda
نقد سیدمحمود خسروشاهی بر کتاب پراشکال #هادی_نامه جعفریان
باید هادی را شناخت؛ سپس به نگارش هادی نامه اقدام کرد!!
[صفحه 1 از 2]
💥بسیار_مهم
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
بسم الله الرحمن الرحیم
چنان خشک سالی شد اندر دمشق
که یاران فراموش کردند عشق
غم خشکسالی فروکش کرده و غم بیماری فراگیر شده است. در این ماههای پر ملال، والد معظم آیت الله خسروشاهی نیز رخ در نقاب خاک کشید. در این مدت، بسیاری از عزیزان و فرهیختگان همت کردند و جنبه ای از شخصیت ایشان را به تصویر کشیدند. در این میان کتابی به بهانه ی ارج نهادن به مقام مرحوم والد منتشر شد. این اثر "هادی نامه" نام داشت و آقای رسول جعفریان آن را گردآوری کرده بود. از زحمتشان سپاس گزارم، اما این مجموعه را چندان در راستای دغدغه ها و تاملات مرحوم والد نمی بینم.
ابتدا می باید استاد را شناخت و بعد ...
◀️ این کتاب پر حجم که بیش از هزار صفحه است و تصویری از آیت الله خسروشاهی بر جلد آن نقش بسته است، مخاطب را مجاب می کند که با خرید آن ، می تواند به زوایای پیدا و پنهان شخصیت ایشان واقف شود. مبلغ 150 هزار تومان را هزینه می کند و به امید شناخت بیشتر، کتاب را به مطالعه می گیرد. غافل از اینکه این اثر به اندازه ی کتابچه ای هم در خصوص استاد خسروشاهی به سخن نپرداخته است.
شاید بتوان جفایی که در حق خریدار این کتاب می شود را در ذیل حکمی شرعی در آورد و یکی از احکام فقهی را بر چنین عملی مترتب دانست. اینچنین هم اگر نباشد اما این را می دانیم که این خلاف اخلاق است.
این هم از معایب تحقیق در سرزمین ماست که کمیت را ملاک و معیاری برای برتری می دانیم و پای کیفیت را چندان به میان نمی آوریم. وقتی که این کتاب پر حجم منتشر شد، برخی به همین کمیت بالای آن توجه دادند و آن را ملاکی برای برتری قلمداد کردند. گفته شده که پیش از چهلم آیت الله خسروشاهی کتاب در این حجم بسیار منتشر شده است. از همین رو حضرت آقای جعفریان را مورد تکریم قرار دادند. اما این حجم بالا اگر نکته ی حسنه ای هم باشد، مرحوم والد ابدا به آن توجهی نداشت. اینگونه تلاشها را کشکول می دانست. به دفعات شاهد بودم که ایشان برای انتشار یک متن مختصر پانزده تا بیست بار آن را مورد ویرایش و بازبینی مکرر قرار می داد.
بارها از ایشان شنیدم و به عینه می دیدم که کارهای با حجم بالا را تورقی می کردند و به کناری می گذاشتند. همیشه به این نکته اشاره می کردند که در بسیاری موارد ، کیفیت فدای کمیت شده است.
◀️ اما اینک اثری به بهانه ارج گذاری ایشان !! منتشر می شود که صرفا به حجم عظیم آن تاکید شده و به مدت کوتاه بیست روزه ی آن توجه می شود. این موعدهای بیست روزه و چهل روزه بعضا یاد آور وعده های صد روزه است!! وعده ی آب است اما جز سرابی به ارمغان نمی آورد.
به این نکته، نیک واقفم که ارج نامه و یادنامه ها به همراه مقالات بسیار و پژوهشگران فعالی تهیه می شود. این رویّه ی مقبول و مرسومی است.
◀️اما در نظر بگیرید مجموعه هایی را که استاد دکتر مهدی محقق و سپس جناب دکتر بلخاری در انجمن آثار و مفاخر ایران منتشر کرده و میکنند. نه حتی این نهادهای برگزیده که حتی محققین کوشای دیگری را در نظر بگیرید که چگونه به معرفی فرهیختگان این دیار می پردازند. از آن جمله است آقای علی دهباشی. مجموعه های بخارا که به همت ایشان منتشر میشود هر کدام به تنهایی برای شناخت یکی از فرهیختگان کفایت می کند و هر کدام برای ثبت در تاریخ فرهنگی ایران بسنده است. در عرصه ی روحانیت و علما نیز آثاری که حضرت استاد رضا مختاری در موسسه کتابشناسی شیعه و استاد ناصرالدین انصاری قمی یا جناب حاج آقا محمد تقی انصاریان از بزرگان عرصه نشر معارف اهلبیت علیهم السلام به انتشار می رسانند، می تواند نمونه و الگویی نیک در معرفی شخصیتهای فرهیخته قلمداد شود.
اما وقتی که ملاک سرعت و کمیت بالا و افزون بود، پشت پا به اصول و اسلوب تحقیق زده می شود و بعضا آثاری کم مایه منتشر می گردد و هادی نامه نیز از این کم مایگی رنج می برد ، واقعیتی که در تنظیم و چینش مطالب می توان این را به خوبی دریافت.
@rozaneebefarda
ادامه 👇
نقد سیدمحمود خسروشاهی بر کتاب پراشکال #هادی_نامه جعفریان
◀️ کتابی که در ارج و منزلت مرحوم والد نگاشته شده با مقاله ای انتقادی از آیت الله #استادی آغاز می شود.
آیت الله استادی متنی را در نقد کتاب "خاندان علم و تقوا، فقاهت و سیاست" نوشته و در آن به برخی ایرادهای ویرایشی و ارجاع دهی پرداخته اند. البته تاریخ نگارش این مقاله را نمی دانم اما انتظار از آیت الله استادی بیش از این بود. باید اشاره کنم که اندک زمانی بعد از چاپ کتاب در سال 1395 شمسی و به سفارش والد رحمت الله علیه نسخه ای را خدمت حضرت آقای استادی حفظه الله ارسال داشتیم. حال چه شد که ایشان پس از سه سال از زمان چاپ و توزیع کتاب، به این ایرادهای ویرایشی نه چندان مهم دست یافته و بدان تمسک می کنند؟ انتظار این بود که اگر نکته ای نیز داشتند در این مدت با مرحوم والد در میان می گذاشتند تا پاسخ ایشان را هم دریافت کنند نه این که بعد از رحلت والد ...
در ثانی در کتابی که به بهانه ی ارج نامه ی آیت الله خسروشاهی چاپ شده است، چنین متنی چرا می باید در سر فصل کتاب قرار گیرد؟ این غفلت گردآورنده ی اثر را می رساند.
◀️ آقای جعفریان، مجموعه ای از پژوهشگران را برای انتشار این ارج نامه به همکاری طلبیده اند. برخی از محققین حاضر در این مجموعه، کمتر شناختی از مرحوم استاد خسروشاهی دارند. کمتر به مرام ایشان واقفند. این را می توان با مطالعه بعضی مقالات این مجموعه دریافت. البته وقتی که ملاک و معیار جمع آوری مطالب، مدت زمان چهل روزه باشد، انتظاری بیش از این هم نمی رود.
الغرض این نحوه مواجهه را تکریم استاد خسروشاهی نمی دانیم. به قول یکی از فضلای حوزه علمیه این ارج نامه بود یا نقص نامه ⁉️
◀️ و شگفت و تاسف آور اینکه استاد مهدوی راد هم در این میان ترجیح داده اند که وظیفه ی تحقیق در آثار مرحوم والد را به محققین تبریزی محول کنند و آنها را به چاپ یادنامه تشویق کنند. نمی دانم از چه زمانی مرسوم شده که بر اساس محل تولد محققین، اولویت بندی صورت می پذیرد؟!!
کسی که کمترین آشنایی با شخصیت بین المللی مرحوم والد داشته باشد و حتی برخی آثار ایشان را خوانده باشد به خوبی در می یابد که ایشان نه نگاهی قومی را می پسندیدند، نه رویکردی ناسیونالیستی؛ نه نگاهی صرفاً وطن پرستانه و نه حتی نگاههای جناحی در کارنامه ی ایشان برجا مانده است. نه تفاوت بین حوزوی و غیر حوزوی را باور داشتند و نه حتی فقط بر اساس مذهب شیعه به قضاوت می پرداختند. این امور کمتر جایگاهی در نظر مرحوم پدرم داشت.
◀️ایشان کسی بود که از بیست سالگی با شخصیتهای جهان اسلام مکاتبه و رابطه ای دیرین با اکثر سران حرکتهای اسلامی داشت. با افرادی مراوده داشت که شاید بعضی از دوستان وزارت خارجه نیز هنوز نام و نسبشان را نشنیده باشند.!!
ایشان کسی بود که از سالها قبل از انقلاب به عنوان یک شخصیت بین المللی مطرح بود. رابطه ی ایشان با الازهر مصر را کمتر شخصیت ایرانی داشته است.
ایشان کسی بود که امضایش پای دهها بیانیه علمای بلاد اسلامی در دفاع از حق مسلمانان و آزادی فلسطین و... بوده اما هیچگاه حاضر نشد که نامش در دسته بندیهای موهوم قرار بگیرد.
◀️حال پس از رحلت ایشان بیاییم و نگاهی صرفا قومی را ترویج دهیم و از محققان تبریزی بخواهیم تا قدر همشهری!! خود را بدانند و قدمی در معرفی ایشان بردارند؟ این سخن نشان از عدم اطلاع دقیق نسبت به سیره ی مرحوم والد دارد و متاسفانه این عدم شناخت، در هادی نامه ! نیز رخ نمایی می کند. برخی مقالات این مجموعه، گویی مدح شبیه به ذم را تداعی می کند. در برخی خاطره گوییها از مرحوم خسروشاهی، رعایت انصاف نشده و بعضا از سر غفلت از مرام آن مرحوم سخنی گفته شده است. به عنوان نمونه ای کوچک، در ذکر خاطره ای گفته شده که آیت الله خسروشاهی به دلیل کدورتی که با بیت امام خمینی داشت به تشییع جنازه حاج سید احمد خمینی نرفت. این سخن، از عدم آشنایی کافی با منش مرحوم والد حکایت می کند چرا که ایشان در کمتر مجلس تشییعی حضور مییافتند و عدم حضورشان قاعده بود و نه استثناء.
◀️ بنای بنده بر اتلاف وقت خود و سایر عزیزان نبوده و نیست. اما بر خود فریضه می دانم که هر کجا بزرگوارانی خواسته یا ناخواسته به تحریف یا تقلیل شخصیت ایشان و یا مصادره به نفع جریان و گروهی خاص بپردازند، پاسخی را بر اساس مسلک و مشی ایشان عنوان کنم. ممکن است که در این میان، برخی رنجیده خاطر شوند و یا دلی مکدر شود، اما این رنجش را بر تحریف واقعیت ترجیح می دهم. این مرامی است که در تمام 25 سالی که توفیق خدمت به ایشان در مرکز را داشته ام، دیده ام و به آن پایبند خواهم بود . البته در این مدت سخنان غیر دقیق دیگری نیز به ایشان منتسب شده که در وقت مناسب و توسط مرکز پاسخ داده خواهد شد.
شرح این هجران و این خون جگر
این زمان بگذار تا وقت دگر
مرکز بررسی های اسلامی قم
سید محمود خسروشاهی
23اردیبهشت 1399
روزنه
نقد سیدمحمود خسروشاهی بر کتاب پراشکال #هادی_نامه جعفریان ◀️ کتابی که در ارج و منزلت مرحوم والد نگاش
#شریعتمدارنامه یا #هادی_نامه؛ مسئله این است!
#تلنگر
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
انتشار کتاب هادی نامه در آستانه چهلمین روز درگذشت جناب استاد خسروشاهی، از نظر سرعت عمل، اقدام قابل تقدیری بود اما....
محتوای کتاب که با هدایت شخص آقای #رسول_جعفریان گردآوری شده، از جهات متعدد قابل خدشه و نقد علمی است.
انشاءالله به زودی نقد مستند و تفصیلی تحریریه تاریخ روزنه بر محتوای این کتاب منتشر خواهد شد اما در این یادداشت کوتاه، اجمالا قابل عرض آنکه:
اولا بخش معظم از محتوای کتاب کاملا بی ربط به جناب استاد خسروشاهی و مصداق بارز #کتاب_سازی است که البته متاسفانه جناب جعفریان ید طولایی در این باب دارند و در پیشینه و کارنامه ایشان به وفور آثاری با عناوین متکثر و محتوای تکراری را شاهدیم که خود موضوع مقالات مجزاست(صد البته این نقیصه، نافی زحمات و ابتکارات و تولیدات علمی ایشان نیست)
ثانیا اغلاط و تحریفات تاریخی در این اثر کم نیست و وجود چنین تحریفاتی در ارج نامه استاد منصف، متتبع و مدققی چون مرحوم خسروشاهی، بی مهری و بی انصافی به تاریخ معاصر و به شخص مرحوم خسروشاهی است. ضمن آنکه از جهت #مخدوش_سازی_حافظه_تاریخی_ایرانیان نیز بسیار خسارت بار است.
ثالثا این اثر از یک پی رنگ تاریخی نامرئی برخوردار است که گاه نشانه های آن آشکار شده است. و آن اینکه، در موارد متعدد به تجلیل و تمجید از #شریعتمداری و جریان #دارالتبلیغ پرداخته و در حقیقت نوعی عقده گشایی تاریخی علیه جریان انقلاب اسلامی محسوب می شود که مستندات آن در حال تجمیع و در قالب مقاله ای مفصل ارائه خواهد شد.
از همین رو این اثر بیش از آن که هادی نامه باشد، شریعتمدارنامه است!
رابعا هادی نامه در واقع از شبکه مرتبطین با جعفریان رونمایی کرده(جز موارد معدود از آقایان مستقل) و از این جهت بسیار واجد اهمیت است. این شبکه در دو دهه گذشته در اتوبان فرهنگ و تاریخ ایران از قم تا تهران و نجف و برخی مراکز اروپائی، فعال بوده، از امکانات جمهوری اسلامی به غایت برخوردار و در عین حال کارنامه قابل دفاعی در پی گیری دیدگاه های امام و رهبری در عرصه تاریخ، سیاست و فرهنگ ندارد که در جای خود قابل نقد و ارزیابی جدی است.(این گزاره البته در مورد همه نویسندگان هادی نامه صدق نمی کند؛ عمومیت دارد اگرچه کلیت ندارد)
توجه به این نکته ما را با نوعی تاریخ نگاری جناحی و جریانی مواجه می کند، که معلوم نیست در بازخوانی تاریخ، تا چه میزان به واقعیت ها توجه دارد و تا چه اندازه مسائل جناحی را ردیابی می کند.
رسول جعفریان اگرچه در دوران گذشته در میان برخی طیف ها تا حدودی به حریت و استقلال شناخته می شد اما اکنون به واقع باید او را از #تاریخ_نگاران_اعتدال بازشناسیم. امری که در موضع گیری ها و پروژه های علمی اخیر او واضح است و صدالبته این لقمه بسیار بزرگتر از گلوی خرده جریان اعتدال بود و جا داشت جناب جعفریان تا این پایه خود را قربانی مطامع سیاسی خرده جریان اعتدال نکند، اما چه می توان گفت که فعلا چنین طریقه ای پیش گرفته است.
@rozaneebefarda
نقد #هادی_نامه/بخش نخست
مروری بر غلطهای تاریخی یک ژورنالیست اعتدالگرا
نقد یادداشت محمد مهاجری در کتاب «هادینامه»
[صفحه 1 از9]
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
کتاب هادینامه با عنوان ارجنامه مرحوم سیدهادی خسروشاهی در بهار 1399 منتشر شد.این کتاب توسط آقای رسول جعفریان گردآوری شد. در ضمن این کتاب مقالهای از آقای #سیدعباس_صالحی (وزیر فرهنگ و ارشاد و عضو هیئت امنای #دفتر_تبلیغات_اسلامی) نیز درج شد و 150 نسخه از آن نیز با حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و در مجموع 200 شمارگان چاپ شد.
یکی از 52 مقاله این مجموعه توسط آقای #محمد_مهاجری نوشته شده بود. عنوان مقاله وی «مروری بر رفتار محافل و چهرههای مذهبی در دهههای 30 تا 50» بود.
با توجه به جایگاه مرحوم خسروشاهی و همچنین تمرکز گردآورنده بر مسائل تاریخی انتظار میرفت یادداشتهای این مجموعه از طراز علمی لازم برخوردار باشند اما با مشاهده اشتباهات و تحریفات تاریخی یادداشت آقای مهاجری این انگاره مخدوش شد.
شروع یادداشت علاوه بر اینکه ضابطههای علمی را نداشت؛ بوی تمجید از خود نیز میداد.(واقعا تعریف از کتابخوان بودن خود نویسنده و پدرش؛ چه ارتباطی با ارجگذاری مقام علمی مرحوم خسروشاهی دارد و چه نسبت منطقی با موضوع مقاله دارد؟)
غیر از این اشکال ساختاری و فنی؛ محتوای یادداشت آقای مهاجری نیز خدشههای غیرقابل انکاری داشت که بهتر بود آقای #جعفریان به عنوان مسئول و گردآورنده کتاب؛ برای پاسداشت از شخصیت علمی و فرهنگی مرحوم حجتالاسلام والمسلمین خسروشاهی این اشکالات را برطرف کرده و مطلبی لااقل در طراز متوسط علمی در کتاب بگنجانند و یا اگر اصرار بر انتشار چنین مطالبی دارند در پاورقی به خطاهای آن اشاره کنند تا ذهن تاریخی مخاطب به این راحتی آلوده نگردد.
با وجود اینکه نویسنده یادداشت هماکنون نیز سردبیر سایت شبه دولتی #خبرآنلاین(رسانه نزدیک به #علی_لاریجانی و از حامیان دوآتشه دولت) است اما از پیشینه و عملکرد سیاسی وی اطلاعات چندانی در دسترس نیست.
البته محمد مهاجری در توییتر نیز فعال است و با هشتگ زدن (مااصولگراها) علاقه دارد خود را اصولگرا نشان بدهد تا تخریبهای خود به به این طیف را درونگروهی نشان دهد که البته این اقدام نخ نما به شدت در حال حاضر دستمایه طنز کاربران و فعالان سیاسی قرار گرفته است.
در ادامه به برخی از اشکالات یادداشت محمد مهاجری در هادینامه اشاره خواهیم کرد:
1. تقسیمبندی ناقص و #تحریفآمیز
همانطور که از موضوع این یادداشت برمیآید نویسنده قرار بود «مروری بر رفتار محافل و چهرههای مذهبی در دهه های 30 تا 50» داشته باشد و باید مهمترین چهرهها و محافل مذهبی را، لااقل به صورت اجمالی و مختصر، بیان کند. او در یک تقسیمبندی؛ جریانات مذهبی را به دو گروه تقسیم میکند: «جریانات مذهبی سنتی و جریانات مذهبی روشنفکری». سنتی در فضای حوزه علمیه و فضای تاریخی و جریانشناسی و... تعاریف و شاخصههای مختلفی دارد و منطق نویسنده و تعریفش از این کلیدواژه مشخص نیست. اما در هر صورت؛ آقای نویسنده این تقسیمبندی را ارائه میکند و آن را اینگونه بیان میکند:
« یک: #فدائیان_اسلام و #هیئتهای_موتلفه اسلامی دو گروه شاخص مذهبی بودند که روحانیت در شکل دهی ساختار فکری آن ها نقش اساسی داشت...[که مشی مسلحانه داشتند و] پایگاه خود را در میان متدینان سنتی ،بازاریان، کسبه و پیشه وران می جستند و شاید تلاش چندانی برای جذب دانشگاهیان به خرج نمی دادند.
دو : جریان روشنفکری مذهبی که عمده آن ها را تحصیل کردههای دانشگاهی تشکیل می دادند.»
این تقسیمبندی ناقص و جهتدار نمونهای جالب از انواع تحریفات است که در ادامه نسبت به آن توضیحاتی خواهیم داد:
1.1. حذف جریان امام قدس سره الشریف
پیامی که این تقسیمبندی به مخاطب ارائه میدهد این است:
الف) جریانات مذهبی که #روحانیت در شکلدهی ساختار فکری آنها نقش اساسی داشته اولا اهل کار سیاسی چارچوبمند نبوده و دست به اسلحه بودند؛ ثانیا طرفدارانشان محدود به عوام و کسبه و... بوده است.
ب) ارکان و عمده جریان مذهبی اهل فکر و روشنفکر؛ دانشگاهی بودند و نه حوزوی. البته جناب نویسنده لطف نموده و #شهید_مطهری و #شهید_بهشتی و... را نیز به همین طیف ملحق کرده است.
@rozaneebefarda
ادامه 👇
مروری بر غلطهای تاریخی یک ژورنالیست اعتدالگرا
نقد یادداشت محمد مهاجری در کتاب «هادینامه»
[صفحه 2 از9]
امّا سؤال اینجاست که جناب روزنامهنگار چرا مهمترین و تأثیرگذارترین جریان مذهبی سیاسی غیرمسلح را حذف نمود؟ چرا آقای محمد مهاجری هیچ نامی از جریان مذهبی به رهبری #امام_خمینی قدس سره الشریف نیاورد؟ امام و جریان تابع او (که طیف وسیعی از دانشگاهیان و مردم عادی را شامل میشود) یا باید سنتی باشند یا غیرسنتی و به اصطلاحِ ایشان روشنفکر. اما ایشان هیچ نام و نشانی از ایشان نمیآورد و این نمونهای آشکار از تحریف به نقیصه است. اما دلیل این کار چیست؟
به طور خلاصه باید گفت که آقای مهاجری نمیتواند امام قدس سره الشریف را همعرض شخصیتهای معلومالحالی مثل #سحابی و #سنجابی و #بازرگان بیاورد بنابراین خود به خود ایشان ذیل جریانِ به اصطلاح سنتی قرار میگیرد. بهترین فرض برای تحریفگران تاریخ این است که جریان تابع امام را به عنوان یک جریان تندرو با مشی خشن مسلحانه معرفی کنند و برای این منظور؛ تنها کاری که لازم است این است که جریانات مسلح به عنوان نمادِ جریانات مذهبی انقلابی و متعهد به سنت معرفی شوند و از آن به بعد هرکس که گرایشی به جریانات مذهبی متعهد داشته باشد با برچسب «مسلح و #تروریست» رانده میشود. این حربه پوسیدهای است که مدتها علیه جریان انقلابی به کار گرفته میشود و بارها و بارها پاسخ علمی آن داده شده است. اما به صورت خلاصه باید گفت:
اولا مهمترین جریان مذهبی دهه چهل و پنجاه، جریان امام خمینی قدس سره الشریف بود.
ثانیا امام خمینی به هیچ عنوان مشی مسلحانه را تأیید نمیکردند بلکه قائل به مبارزات سیاسی و غیرمسلحانه برانداز بودند. که البته آقای نویسنده نیز نتوانست این مسئله را بپوشاند و به صورت جزئی؛ صدور فتوای ترور توسط امام را نفی کرد.
بنابراین باید گفت که تقسیمبندی نویسنده یادداشت ناقص و غیرگویاست. جریان انقلابی امام؛ به عنوان بزرگترین و مهمترین جریان اجتماعی و سیاسی دهه چهل و پنجاه را نه میتوان ذیل گروه اول تعریف کرد و همعرض #فدائیان_اسلام و مؤتلفه دانست؛ نه میتوان آن را در کنار امثال بازرگان و سحابی گذاشت.
1.2. همطراز قرار دادن شهید مطهری و بازرگان
شهید مطهری و بازرگان گرچه در برخی فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی همکاریهایی داشتند اما هیچگاه نمیتوان این دو شخصیت را در یک گروه دانست.
شهید مطهری عالمی متعهد و برجسته و دقیق دینی بود که بر اساس تشخیص اجتهادی خود حرکت میکرد و کوچکترین التقاط و انحرافی را نمیپذیرفت و اگر با مجموعههای فرنگیمآب ارتباطاتی داشت تنها از سر دلسوزی اسلامی و وظیفه تبلیغی و ارشادی بوده است به علاوه ایشان استفاده از پرورشیافتگان غرب را تنها با نظارت دقیق و جدی روحانیت جایز میدانسته و بدون این نظارت استفاده این شخصیتها دارای مضرات فراوان عنوان نموده بود. در این زمینه به متن زیر توجه کنید:
«در حال حاضر خوشبختانه طبقهای به وجود آمدهاند که از طرفی در فرهنگ جدید غربی پرورش یافتهاند و از طرف دیگر مطالعات و علایق اسلامی دارند و اسلام را با معیارهای جدید عرضه میدارند و طبعا مورد استقبال نسل جوان که بالفطره مسلمانند و از طرف دیگر مجذوب معیارهای غربی میباشند، قرار می گیرند. درباره این طبقه که در حال تکثیر و افزایشاند، نظریات افراطی و تفریطی ابراز میشود و مکرر نظر مرا در این موضوع خواستهاند. این بنده لازم میدانم نظر خود را درباره این موضوع از نظر روابط حسینیه [ارشاد] با این طبقه ابراز دارم، زیرا این طبقه امروز به صورت یک مسئله اجتماعی درآمدهاند.
من با استفاده از این طبقه موافق مشروطم. در گذشته موسسه حسینیه ارشاد با پیشنهاد و موافقت اینجانب از وجود این طبقه استفاده کرده است. این طبقه میتوانند حلقه ارتباط فرهنگ غربی و فرهنگ اسلامی واقع شوند ولی مشروط به اینکه برنامههایی که به وسیله این طبقه اجرا میشود تحت نظارت و کنترل دقیق افرادی باشد که در فرهنگ اسلامی پرورش یافتهاند و در علوم اسلامی اعم از تفسیر و فقه و اصول و کلام و فلسفه و ادبیات تخصص یافتهاند و اگر این نظارت دقیق و جدی صورت نگیرد زیان اینگونه افراد و برنامههایی که اجرا میکنند از سودش بسی بیشتر است. #مرتضی_مطهری»
دامنه عملی این مرزبندی دینی با جریان غربزده و به اصطلاح روشنفکر پس از پیروزی #انقلاب_اسلامی و در شورای انقلاب نیز نمود داشت. در بحبوجه تجزیهطلبی حزب دموکرات در غرب کشور، مهدی بازرگان در شورای انقلاب طرح تسلیم در برابر خواستههای نامشروع تجزیهطلبها را کلید میزند اما شهید مطهری و شهید بهشتی با تسلیمطلبی وی، که از شاخصههای سیاسی غربزدگان نیز هست، به شدت برخورد میکنند. خاطره سرلشکر رحیمصفوی گویای این مطلب است:
@rozaneebefarda
ادامه 👇
مروری بر غلطهای تاریخی یک ژورنالیست اعتدالگرا
نقد یادداشت محمد مهاجری در کتاب «هادینامه»
[صفحه3از9]
«[بازرگان گفت:]دولت چارهای ندارد جز اینکه در مقابل #حزب_دموکرات تسلیم شود و یک نوع خودمختاری به آنها اعطا کند و شرایطشان را بپذیرد.در همین جلسه بود که شهید بهشتی و شهید مطهری بلند شده، فریاد میکشند:« شما میخواهید ما در مقابل نیروهای دموکرات و کمونیست تن به سازش بدهیم؟ نه خیر، چنین نیست و سازش معنا ندارد.عبدالرحمن قاسملو[دبیر کل حزب دموکرات] تا مدتی که زنده بود از اندیشه خام و تجزیهطلبانه خود دست نکشید.»(انقلاب اسلامی و گروههای تجزیهطلب ص۳۸۳-۳۸۴)
2. نسبت #گروه_تروریستی مجاهدین خلق با بازرگان و نهضت آزادی
روزنامهنگار و یادداشتنویس مورد نظر در بخشی از مطلب خود مینویسد:
« برخی منتقدان بازرگان و سحابی معتقدند جریان مجاهدین خلق از درون نهضت آزادی (که بازرگان ، سحابی و آیت الله طالقانی از چهره های اصلی آن بوده اند) زاده شده و با این پیشفرض چنین داوری می کنند که اندیشه های بازرگان و ... انحراف داشته است.
در صدد #تبرئه بازرگان و همفکران او نیستم اما صرف این ادعا که عده ای با خواندن آثار او راه انحراف را برگزیده اند، سست و نامعتبر است. همانگونه که منتسب کردن فهم خوارج به قران اعتبار ندارد.
اگر به بازرگان و همراهانش انتقاد وارد است، باید آن را در مشی سیاسی آنها جستجو کرد نه در تلاش آنها برای نشر افکار دینی.»
در خصوص این چند خط؛ چند نکته میتوان گفت:
1. ارتباط گروهک تروریستی #مجاهدین_خلق با #نهضت_آزادی از نکات آشکار تاریخ معاصر است و محدود به «برخی منتقدان بازرگان و سحابی» نیست. چه کسی است که نداند#محمد_حنیفنژاد و #سعید_محسن از اعضای نهضت آزادی ایران و از فعالین دانشجویی آن بودند؟(سازمان مجاهدین خلق، حسین احمدی روحانی، 1390، ص 25) آیا آقای مهاجری؛ که رندانه انتساب مجاهدین به نهضت آزادی را محدود به منتقدان بازرگان و سحابی میکند نمیداند که محمد حنیفنژاد پس از آمدن به تهران و ورود به دانشگاه با فعالان سیاسی چون مهندس بازرگان، یدالله سحابی، عزتالله سحابی، رحیم عطایی و... رابطه داشت؟و پس از دستگیری سران نهضت آزادی در اول بهمن 1341 دستگیر شد؟ (سازمان مجاهدین خلق؛ پیدایی تا فرجام، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1385، ج 1، ص 277) جالب توجه اینکه خود بازرگان هم حنیفنژاد را نهضتی میداند:
«صبح سحابی و مرا برای پروندهخوانی به دادگاه بردند... حال و روحیه رفقا خوب است، بحمدالله. پورقبادی آزاد شده است. کجابی را به دادستانی بردهاند، تعهد و استعفانامه بدهد تا آزاد شود او هم به سرتیپ صدوقی جواب منفی دادهاست. کسانی که ماندهاند از نهضتیها:
#حنیفنژاد، شیبانی، علیبابایی، حکیمی، جعفری، مجابی»(یادداشتهای روزانه مهندس مهدی بازرگان، مهدی بازرگان، 1376، ص 78)
و همچنین:
«روز یازدهم محرم است و ما این چند شب، مختصر مجلس سخنرانی و تذکر و زیارتخوانی داشتیم. دو شب مهندس صباغیان صحبت کرد. یک شب #حنیفنژاد، دو شب شیخ مصطفی رهنما، یک شب دکتر سحابی، سه شب اول هم من.»(یادداشتهای روزانه مهندس مهدی بازرگان، مهدی بازرگان، 1376، صص 491–492)
آیا آقای بازرگان هم منتقد خودش بوده که سران مجاهدین خلق را به نهضت آزادی نسبت میدهد؟ یا آقای مهاجری غرض دیگری از این نسبت دادنها دارد؟
نکته جالب توجه اینکه جناب آقای رسول جعفریان نیز سران مجاهدین خلق را منتسب به مهندس بازرگان میدانند:
« سازمان مجاهدین خلق
چند نفر از شاگردان جوان مهندس بازرگان، به طور عمده از طیف دانشجو و البته بیشتر طبقه بازاری سازمان را تشکیل دادند. این افراد بیشتر در نیمه دوم دهه سی در نهضت مقاومت ملی و سپس در نهضت آزادی فعالیت کرده و تجربه سیاسی اندوخته بودند.»(جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، رسول جعفریان، 1398، ص 660)
آیا از نظر آقای مهاجری؛ جناب رسول جعفریان هم از منتقدین بازرگاناند؟
2. انحراف آقای بازرگان محدود به اشتباهات فاحش سیاسی وی نیست و در زمینه فکری نیز انحرافاتی داشت و یکی از منتقدین افکار بازرگان، آیتالله شهید مرتضی مطهری بودند که با بیانی متقن، متین و منصفانه به نقد نظرات بازرگان پرداختند.(مجموعه آثار شهید مطهری، مطهری، 1377، ج 4، ص 379 و811 و 828) البته اشتباهات و التقاطهای فکری از جانب کسی که مدعی تفسیر دین است اما تخصص دینی ندارد امری طبیعی و قهری است.
3. نکته تأسفبرانگیز اینکه آقای مهاجری تلاش کرده تأثیر منفی #اندیشههای_التقاطی بازرگان در شکلگیری و انحراف سازمان مجاهدین خلق را انکار کند. این تحریف تاریخ حتی مورد تأیید آقای جعفریان هم نیست و معلوم نیست چرا ایشان این اشتباهات فاحش را در کتاب تحت نظر خود گردآوردهاند و هیچ تذکری (ولو به صورت پاورقی و تحشیه) ندادهاند.
@rozaneebefarda
ادامه 👇
مروری بر غلطهای تاریخی یک ژورنالیست اعتدالگرا
نقد یادداشت محمد مهاجری در کتاب «هادینامه»
[صفحه 4 از9]
جناب آقای جعفریان در خصوص نقش افکار #مهندس_بازرگان در شکلگیری الگوی اندیشهای سازمان مجاهدین خلق مینویسد:
« [مؤسسین سازمان مجاهدین خلق] بر اساس الهامی که از آثار مرحوم بازرگان گرفتند، به تدوین #ایدئولوژی_دینی و سیاسی خود پرداختند و کوشیدند تا متونی را تدوین کنند که بتوانند از آنها به عنوان متن آموزشی برای تربیت کادرهای مورد نظر در سازمان استفاده کنند. در سازمان به جز قرآن و نهجالبلاغه؛ از متون تفسیری و حدیثی شیعه، کتابی مورد استفاده قرار نمیگرفت. حتی اندیشههای علامه طباطبائی و استاد مطهری هم مورد بیاعتنایی کامل بود و خواهیم دید که تنها برخی از نوشتههای تفسیری مرحوم طالقانی و بیشتر آثار بازرگان –عمدتا راه طی شده- محل اعتنا بود.»(جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، رسول جعفریان، 1398، ص 665)
3. انجمن حجتیه
3.1. تطهیر #انجمن_حجتیه
جناب نویسنده ذیل عنوان «انجمن حجتیه» میگوید:
«گرچه انجمن حجتیه را می توانستم در دسته بندی بالا قرار دهم اما بدلیل تمایزهای خاصش جداگانه نوشتم.» اما مشخص نمیکند که آن تمایزهای خاص که باعث شد به انجمن حجتیه عنوانی مستقل بدهد چیست؟ طبیعی است که هر گروهی تمایزاتی خاص با گروههای دیگر دارد کما اینکه مؤتلفه و فدائیان اسلام هم تمایزاتی دارند اما تمایز انجمن حجتیه چه بوده که آن را ذیل جریانهای مذهبی به اصطلاح «سنتی» نیاورده است؟ نقش انجمن حجتیه در روند انقلاب اسلامی بیشتر و برجستهتر از گروههایی مثل مؤتلفه است؟ یا ایشان میخواسته سنتیها را محدود به طیفهای مسلح کند؟ یا تطهیرهایی در نظر داشته که نسبت به انجمن داشته برجستهتر شود؟ معلوم نیست.
در هر صورت آقای محمد مهاجری طبق گفته خود با انجمنیها هم مدرسه بوده و در این نوشته هم تلاش کرده از #انجمنیهای_متحجر؛ چهرهای #پرمطالعه، #دقیق و #عمیق بسازد. ویژگیهای عجیبی که محمد مهاجری به اعضای انجمن حجتیه نسبت میدهد و با آن انجمن را تطهیر میکند عبارت است از:
«با مطالعه ، دقیق ، عمیق ، اهل گفتگو و بحاث، تلاش برای یافتن چهرهای متجدد و روشنفکر، آراسته، شیکپوش، مؤدب و... »
توصیفهای آقای مهاجری قابل تأمل است. چگونه میتوان جمعیت متحجری را که به تعبیر امام قدس سره الشریف در منشور روحانیت حتی مبارزه سیاسی را هم حرام میدانسته (صحیفه امام، امام خمینی، 1378، ج 21، ص 281) عمیق و دقیق دانست؟ آیا گروهی که تزشان اين بود كه بگذاريد معصيت زياد بشود تا حضرت صاحب بيايد (صحیفه امام، امام خمینی، 1378، ج 17، ص 534) میتواند ژست روشنفکری بگیرد؟
آیا جمعیتی که حتی جهاد دفاعی در برابر رژیمی خونخوار را زیر سؤال میبرد میتواند اهل مطالعه و متفکر و امروزی باشد؟ در این زمینه بد نیست به موضعگیری انجمن حجتیه و شخص آقای حلبی در زمان جنگ تحمیلی اشاره کنیم:
انجمن در ابتدا که عراق به ایران حمله کرد هیچگونه عکسالعملی نشان نداد. و پس از مدتی شروع به محکوم کردن جنگ در زمان غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف کردند و آقای حلبی در سخنرانی خود گفت:
اول شما یک افسر و یک پیشوا و رهبر معصوم پیدا کنید. رهبری که بتواند اداره اجتماع کند روی نقطه عصمت نه عدالت، دیشب گفتم اول او را پیدا کنید او را اقامه به کار بکنید. طرح داشته باشید، نقشه صحیح طبق نظر دین، رهبر معصوم داشته باشید... از من هم واجب است منبر را ول کنم، هفتتیر به کمر ببندم، بروم جلو...باید جنگ روی موازین دین به رهبری معصوم نه عادل، عادل کافی نیست... عادل گاهی اشتباه میکند، خون مردم، مال مردم، عرض مردم، ناموس مردم را نمیتوان داد به کسی که خطا میکند.
#حلبی حتی گستاخی را تا آنجا ادامه داد که گفت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هم که بیاید خودش جلوتر از همه در لشکر حرکت میکند. او بدون توجه به اهمیت جان امام امت برای نظام جمهوری اسلامی، بدون توجه به کهنسالی او و بدون نگاه به جنگ مدرن گفت:«بنده توی خانهام بنشینم، پلو بخوریم، به جناب آقا بگوییم برو میدان. میگوید برو آقا دنبال کار خودت خیلی خوب است، خودت بیا عمل کن.(جریان شناسی انجمن حجتیه، ابوالفضل صدقی، 1388، ص 150)
امروز باید در برابر تطهیرکنندگان انجمن حجتیه بیش از پیش هوشیار باشیم و این جمله امام را جلوی چشم خود قرار دهیم:
«حواستان را جمع كنيد كه نكند يكمرتبه متوجه شويد كه انجمن حجتيهايها همه چيزتان را نابود كردهاند.»(صحیفه امام، امام خمینی، 1378، ج 21، ص 681)
@rozaneebefarda
ادامه 👇