خلاصۀ سخنرانی سرکار خانم لطفیآذر در شهر تهران
شب نوزدهم رمضان 1439
مجلس علما (قسمت پنجم)
روایت شده است روزی پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) وارد مسجد شد و دید گروهی دور یک مرد میگردند. ماجرا را پرسید؛ گفتند: « این مرد، علاّمه است؛ یعنی داناترین مردم به علم انساب عرب، اتفاقات، دوران جاهلیت و اشعار عرب.» فرمود: «این علمی است که نه آنکس که نداند، ضرر میکند و نه آنکس که بداند، سود میبرد.» آنگاه ادامه داد:
"إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ آيَةٌ مُحْكَمَةٌ أَوْ فَرِيضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ وَ مَا خَلَاهُنَّ فَهُوَ فَضْلٌ." [4]
همانا #علم فقط سه تاست: آیة محکم، فریضۀ عادل و سنّت قائم؛ غیر اینها اضافی است.
این سه مرتبه، علم انسانی است و انسان بدون اینها حیات انسانی ندارد و یا در رتبۀ حیوانی است یا نباتی و جمادی [5]. آیۀ محکم، #معرفت نفس است و شناخت عوامل هلاک و نجات #نفس و نواقص و کمالات آن؛ که علم به مبدأ و #معاد هم در آن هست و به #توحید میرساند. با این علم، درخت #عقل در وجود انسان جوانه میزند و #قلب کمکم از حیوانیت و اوصاف و حبّ و بغضهای حیوانی، قطع توجه میکند و به سوی اصلاح و تربیت میرود.
فریضۀ عادل، حرکت درونی با معرفت نفس برای اصلاح نفس است؛ همان باطن شریعت که طریقت است. این حرکت برای انسان، تعادل میآورد؛ طوری که هم #دنیا را درست بسازد، هم #آخرت را و نه در #جسم زیادهروی کند، نه در #روح.
در این مرحله باید در پی عالِمی بود که بتواند نفس متعلّم را برایش باز کند و عوامل هلاک و نجات آن را به طور عینی به او نشان دهد. چنین عالمی در رتبۀ خود، ولیّ خداست و فرد را به درک علوم و آداب قلبی رهنمون میشود؛ نه که فقط الفاظ و مفاهیم بیاموزد و او را غرق حالات و خیالات کند. او آیینهای میشود که صورت غیبی #سالک را چه در زشتیهای نفس دانی و چه زیباییهای روح الهی، به او نشان میدهد؛ و این عالِم است که باید در مجلسش حاضر شد.
سنّت قائم نیز آن است که فرد پس از معرفت و اصلاح نفس، راه #شریعت را از نو در پیش میگیرد و نماز و روزهای به جا میآورد که انسانیتش را ظهور دهد. اینجا دیگر درسطح نماز و #قرآن و شریعت هم باشد، نورش را میگیرد. اما اگر بدون اینکه خود را بشناسد و بداند برای که و برای چه عبادت میکند، نماز بخواند، اوصاف انسانیاش به ظهور نمیرسد.
البته شریعت در تمام مراحل باید با انسان باشد؛ نه میشود به بهانۀ اینکه دل پاک است، شریعت را کنار گذاشت و نه اینکه کسی بگوید: «من دیگر رسیدهام و نیازی به شریعت ندارم»! شریعت همیشه لازم است؛ منتها با در نظر گرفتن طریقت و حقیقت.
این سه مرحله، علم انسانی برای درک حیات انسانی یا همان #ولایت است که اگر به آنجا برسیم، نه تنها نماز و روزه، بلکه حتی خور و خوابمان هم عبادت است.
..........
[4] الكافی، ج1، ص32.
[5] اشاره به آیۀ 179، سورۀ اعراف : "كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ"؛ همچون چهارپایان یا گمراهتر! و آیۀ 74، سورۀ بقره : "كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً"؛ همچون سنگ یا سختتر!
پایان
#خلاصه
#شب_نوزدهم
#شب_قدر
#رمضان1439
@Lotfiiazar
بسماللهالرحمنالرحیم
خلاصۀ سخنرانی سرکار خانم لطفیآذر در شهر تهران
شب بیست و یکم رمضان 1439
علم انسانی (قسمت اول)
دانستیم #علم، مساوی #حیات و ظهور وجود است و هرجا نور وجود پرتو انداخته، نور علم هم هست. هرکه علمش بیشتر، زندهتر و حیاتش کاملتر و هرکه علمش کمتر، حیاتش کمتر و ناقصتر.
گفتیم انسان علاوه بر قوای جسمانی، قوای روحانی نیز دارد که اگر آنها را به علم شهودی و حضوری نشناسد، رشد و حیات انسانی نخواهد داشت. این علم، سه رتبه دارد: آیۀ محکم که #معرفت نفس و معرفت مبدأ و معاد است، فریضۀ عادل که اصلاح #نفس و تعدیل قواست و سنّت قائم که روش و آیین #شریعت برای عموم و برای همیشه است. سایر علوم، اضافی هستند و تنها اگر بر پایۀ این سه علم باشند، مفیدند؛ وگرنه سودی ندارند.
این علم، همان است که خدا به انسان تعلیم داده و نورش را در #قلب هرکس بخواهد، میاندازد. همان وجود است که از گنج مخفی حق به ظهور رسیده و در قالب نازل مادی آمده که آمادۀ پذیرش آن است. این علم قطعاً با صعود همراه است و میتواند انسان را از عالم اسفل به عالم احسن برساند. پس اگر موجب صعود نشود، عین جهل است؛ چه علم روز باشد که کافر و منافق هم دارند و وجودشان سعه ندارد، چه علم دین باشد که با هوای نفس، حجاب اکبر شود!
علم ذهنی، صورتی از معلوم واقعی است که در ذهن میآید و خواص معلوم را ندارد. مثل اینکه شناخت آتش در ذهن، ما را نمیسوزاند یا علم ذهنی به آب، چیزی را تر نمیکند. اما در علم حضوری و شهودی یا همان معرفت، عین معلوم در وجود فرد حاضر میشود و آثار عینی میگذارد. پس حتماً او را از مرحلۀ حیوانی به حیات روحانی و ربّانی میرساند.
غایت این نوع علم، رسیدن به نفس مطمئنّه است که ندای "ادْخُلي جَنَّتي"[1] میشنود. اما اگر نرسد، یا نفس امّاره میشود که به محض مرگ، در جهنم است، یا نفس لوّامه میشود که به شهود خدا نرسیده و باید برزخها طی کند.
این همان علمی است که طلبش بر همه واجب است [2] و «ز گهواره تا گور» باید در جستجوی آن بود. در طلب این علم است که اگر کسی بمیرد، شهید از دنیا رفته است و ملائکه بر او نازل میشوند و تا بهشت، همراهیاش میکنند.
حضرت علی(علیهالسلام) در حکمت 147 نهجالبلاغه میفرماید:
"النَّاسُ ثَلَاثَةٌ؛ فَعَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ."
مردم سه دستهاند: عالم ربّانی، متعلّمی که در راه نجات است و پشههای دستخوشِ باد که سرگرداناند!
عالِم، کسی است که سیر و سلوک کرده، تمام استعدادها و قوّههایش را به فعلیت رسانده و با رهایی از اسارت بُعد بشری، به وجود الهی و اوصاف حقتعالی متخلّق شده است. او عین صفات حق شده و به علم حق، داناست و عوامل هلاک و نجات نفس را عیناً یافته است.
متعلّم هم کسی است که در طلب علم است و البته صعود و سلوک دارد، نه اینکه فقط علوم مقدماتی دین را بخواند و بداند. مانند حضرت موسی که از خضر خواست با علمش او را رشد دهد [3] و خضر، عالم ربّانی بود.
عالِم حتماً باید دستگیری کند و راه ببرد؛ وگرنه عالِم نیست. متعلّم هم مساوی است با تبعیت. ما در دنیا یا باید تحت سرپرستی کسی باشیم و او نیازهایمان را تأمین کند یا خودمان دست به کار شویم و نیازهایمان را برطرف کنیم، وگرنه میمیریم. در عالم معنا نیز اگر عالِم نیستیم و به قدری از بُعد بشری رها نشدهایم که بتوانیم پیوسته با اسماء الهی ارتباط برقرار کنیم، باید متعلّم باشیم و دست به دامن عالِمی شویم که پیوسته اسماء الهی را به جانمان بنوشاند.
اگر غیر از این باشد و در وادی علم نباشیم، مردهایم! پس چرا به این وضع، تن دادهایم؟ چرا عمرمان را فقط برای علوم و آگاهیهای دنیا و روزیهای مادی صرف میکنیم و هرچه میخواهیم، دنبالش میرویم؟ اما برای عالم معنا میگوییم وقت نداریم، گرفتاریم و تبعیت و دنبالهروی برایمان سخت است!
..........
[1] سورۀ فجر، آیۀ 30 : در بهشتم وارد شو.
[2] الكافی، ج1، ص30 ؛ بحارالأنوار، ج1، ص173 و ص186 ؛ الإرشاد، ج1، صص230-231.
[3] سورۀ کهف، آیۀ 66.
ادامه دارد...
#خلاصه
#شب_بیستویکم
#شب_قدر
#رمضان1439
@Lotfiiazar
بسماللهالرحمنالرحیم
خلاصۀ سخنرانی سرکار خانم لطفیآذر در شهر تهران
شب بیست و سوم رمضان 1439
تأثیر عالِم (قسمت اول)
آخرین شب قدر است و ما مهمان داریم. امشب ملائکه میآیند و درِ #قلب همۀ ما را میزنند تا وارد شوند و این خانه را که متعلق به خداست، به صاحبش برگردانند. اما اگر فکر و دلمان ذرهای در جای دیگر باشد، از آن برمیگردند.
فرض کنید شخص بسیار مهم و صاحب کمالاتی قرار است مهمان خانهمان شود. چه میکنیم؟ غیر از اینکه نه تنها خانه را مرتب و تمیز میکنیم و میکوشیم فضا از همه نظر در آرامش باشد، بلکه از فرزندانمان هم میخواهیم آرام باشند و سر و صدا نکنند.
امشب نیز اگر #یقین داریم که مهمان میآید، آرام باشیم و لااقل این چند ساعت را از تعلقات خالی شویم. تجرد و بیتوجهی به اطراف را یاد بگیریم و تمرین کنیم. اینقدر حواسمان به گرما و سرما و شلوغی نباشد. یک امشب را به چشم و گوش و ذهن و زبانمان بگوییم: ساکت!
مهمان امشب، برای همه میآید و به ویژه اگر دل خالی و آماده ببیند، در آن نزول اجلال میکند. اگر ساکت باشیم، میتوانیم هرچه ضعف و بیارادگی و هرچه خواست و میل نازل #نفس داریم، در مقابلش بگذاریم تا او همه را به قدرت، اراده، عقل و عشق متعالی تبدیل کند.
قدر این شب و قدرِ آمدن خود به این مجالس را بدانیم و خالی و با یقین بنشینیم؛ وگرنه بی یقین، بهرهای نمیبریم. در #قرآن آمده است که حضرت #موسی عرضه داشت: «خدایا، من برای هر خیری که به سویم بفرستی، فقیرم.» [1] خدا پیوسته خیرات را نازل میکند؛ اما ظرف خالی میخواهد تا آن را بگیرد و از حضور خدا پر شود.
فقیر یعنی از خودش هیچ نداشته باشد و خود را نه صاحب مال و مقام ببیند، نه صاحب #علم و کمال و نه صاحب #دین و ایمان. بداند که هرچه هست، از خداست و او همواره در برابر خدا هیچ است.
خیرات الهی تنها به اینگونه افراد اصابت میکند. ولی ما اغلب پر میآییم و در مقابل خدا، کلی شأن و دارایی و پیشزمینه برای خود داریم. یعنی با چتر، زیر باران خیرات میرویم!
در شبهای قبل، از علم گفتیم که مساوی #حیات و ظهور وجود است و در رتبۀ انسان شامل سه بُعد «#معرفت نفس و مبدأ و معاد»، «شناخت عوامل هلاک و نجات و اصلاح و تعدیل نفس» و «شناخت احکام #شریعت» میشود. این علم، همان علم انسانی است که دل را برای قبول #ولایت در سیر صعود و مظهریت آن، آماده میکند.
از این لحاظ، انسانها را سه دسته معرفی کردیم:
- عالِم یعنی کسی که با علم کامل، تمام استعدادهایش را به ظهور رسانده و میتواند در نفس و قلب دیگران کار کند و با ظهور استعدادهایشان، آنها را عروج دهد.
- متعلّم یعنی کسی که نفس و قلب خود را به عالِم سپرده تا با تبعیت از او، استعدادهایش به ظهور رسد.
- کسی که نه عالِم است، نه متعلّم؛ و همچون خس و خاشاک، به هر بادی تغییر جهت میدهد.
..........
[1] سورۀ قصص، آیۀ 24: "...رَبِّ إِنِّي لِما أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقيرٌ".
ادامه دارد...
#خلاصه
#شب_بیستوسوم
#شب_قدر
#رمضان1439
@Lotfiiazar
سخنرانی سرکار خانم لطفیآذر در شهر تهران
خلاصۀ #جلسۀ_پنجم، 5 #محرم_1441
#قیامت_کبری (شریعت)
تطابق #شریعت و #هدایت_تکوینی را با این توضیح میتوان بهتر درک کرد؛ ما ممکن است کارهایی بکنیم که #نفس امارهمان خیلی لذت ببرد؛ اما عمق وجودمان ردشان میکند. ممکن است فکر کنیم بهبه این کار، به اعتبار ذهنی و توهمی چقدر منافع دارد، ولی عمق وجودمان به ما میگوید این کار فایده ندارد. این یعنی...
متن کامل در لینک زیر:
http://saehat.ir/comment/2862
@Lotfiiazar
ما میگوییم #حجاب و #نماز و روزه و خمس و مال حلال؛ شما میگویید دل پاک و اخلاق خوب و #قلب صاف؟
تفاوتمان در چیست؟ ما حواسمان به دلمان نیست یا شما کارهای ظاهری و چارچوبدار برایتان سخت است؟ ما بداخلاقی را دوست داریم یا شما بینمازی را؟
مگر هردو انسان نیستیم؟ مگر هردو دنبال زیباییها نیستیم؟ چرا این روزها هردو در خیمههای حسین(علیهالسلام) حاضر میشویم؟ چرا بیاختیار اشک میریزیم؟ راستی چرا حسین(علیهالسلام) را دوست داریم؟
اصلاً بیایید یکبار اشتراکاتمان را مرور کنیم:
یک #خدا
یک پیامبر
یک #دین
یک راه
یک قلب
و این روزها یک حسین...
سؤال اولم را عوض کنم؟
ما میگوییم دلمان زیباییها را میخواهد و حسین(علیهالسلام) را دوست داریم؛ شما هم میگویید دلتان زیباییها را میخواهد و حسین(علیهالسلام) را دوست دارید؟
من کمی از راه و روش حسین(علیهالسلام) را بلدم. به گمانم راه او هردوی ما را به هدفمان میرساند. هم ما را فقط سرگرم ظاهر دین نمیکند و افکار و اوصاف زیبا را نیز نشانمان میدهد، هم مِهر #شریعت را به دل شما میاندازد.
و همین #محبت، ما را میبرد و میرساند به همان آرامشی که هردو دنبالش هستیم؛ آنهم از نوع حقیقی و پایدارش، از جنس خودش، ناب و خالص.
ساز دلمان #همنواز کیست؟
@Lotfiiazar
#نکتۀ_روز
هستی به واسطهٔ حقیقت محمدیه(صلّیاللهعلیهوآله) به وجود آمده و همه به یُمن اوست که هستند.
اما رمز خلقت، فاطمه(سلاماللهعلیها) است. یعنی هرچیز و هرکس که به دنیا آمده و در زمین تعین گرفته، در بطن نورانی حقیقت فاطمیه بوده و در دامن معنوی او رشد کرده است.
پس اگر ما ماییم، اگر زمین و آسمان، زمین و آسماناند و... همه، پروردهٔ مادریِ آن حقیقت هستند.
اما عشق مادر، تمامی ندارد!
حتی پس از تولد، بیشتر رخ مینماید.
انسانها خلق شدهاند تا استعدادهایشان شکوفا شود. اما وجودشان دنیایی نیست؛ باید برگردند. راه برگشت را #شریعت به آنها نشان میدهد.
اما اینجا هم فاطمه(سلاماللهعلیها) است که تمام شریعت را به اقتضای میادین دنیا در عینیت خارجی به ظهور میرساند و این روند را با جریان ولایتش در فرزندان معصوم خود امتداد میدهد تا همه ببینند و بتوانند در انواع فراز و نشیب دنیا، حکم شریعت را بیابند.
پس اگر پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) واسطهٔ ایجاد موجودات است و اگر او شریعت را برای #هدایت بشر آورده است، فاطمه(سلاماللهعلیها) مادری است که دامن میگسترد تا این دو اتفاق یعنی ایجاد و تشریع به ثمر برسد.
اینجاست که او امّأبیها میشود: مادر پدرش؛ و با تربیت همهٔ نطفههای انسانی چه در #نزول و چه در #صعود، تکلیف مادری را از آغاز تا پایان خلقت به انجام میرساند تا همگان را برای ظهور اسماء الهی آماده کند و درنهایت، هدف #رسالت پدرش عملی شود.
برگرفته از #بیانات_استاد_لطفی_آذر
#میلاد_حضرت_فاطمه (سلاماللهعلیها)
#روز_مادر
#روز_زن
۹۸/۱۱/۲۷
@Lotfiiazar
💕🖌 #دل_نوشته
◾️▪️چند و چندمين عاشورای عمرمان نيز گذشت؛ مثل همیشه با نوحه و #روضه و سینه و #اشک. اما آیا پرسيديم از خويش که حسين(علیهالسلام) چرا میخواست امت جدش را اصلاح كند؟ مگر مردم آن زمان، نماز و روزه نداشتند؟ خمس و زكات نمیدادند؟ حج نمیرفتند؟ پس چه چيزی حسين(علیهالسلام) را آنهمه نگران كرده بود كه حاضر شد برای پردهبرداری از حق و به تصوير كشيدن شقاوت پنهان در آن دوران، از جان خود و خانوادهاش بگذرد؟
حسين(علیهالسلام) نگران #فروع_دين نبود، نگران #شريعت و احكام نبود؛ نگران حقيقت دين بود، نگران خلق و خوی جاهلی و سبک حكومت ظالمان و فاسقان بود. و ايستاد مقابل تمام كسانی كه دين را ملعبهای برای رسيدن به خواستههای شخصی خود كرده بودند. ايستاد تا به تاريخ نشان دهد: هر متشرّعی ديندار نيست و دين، حقيقتی فراتر از ظاهر احكام دارد. #دين يعنی عشق ورزيدن بی چون و چرا به تمام هستی و شناخت حقيقت همانگونه كه هست، نه آنگونه كه ما تصور میكنيم.
◾️▪️حسين(علیهالسلام) طبيب قلبهاست و خونش میجوشید برای بيدار كردن جامعهای بيمار كه در كابوسهای دهشتناک زمين گير کرده بود؛ جامعهای پر از #ريا و تزوير و مردمی كه چون بادبادکهای حيران، با هر باد به سمتی متمايل میشدند. حسين(علیهالسلام) نگران فكرهای منجمد و ذهنهای كوچک و بستهٔ مردمی بود كه دينداریشان با سكهای خريد و فروش میشد!
درد حسين(علیهالسلام) درد #عشق بود؛ عشقی كه لابهلای خشونتها، تعصبها و حماقتهای مردم ظاهرنگر، فراموش شده بود و تنها خونی از جنس عشق میتوانست خورشيد ژرفانديشی را تا ابد در دل تاريخ، روشن نگه دارد.
◾️▪️اين روزها #زيارت_عاشورا كه میخوانيم، از خود بپرسيم كجای ماجرا هستیم.
عمرسعد كه امام را میشناخت و دوست داشت، وقتی در مقابل امام ايستاد، تنها چند جمله گفت: «مأمورم و معذور؛ اگر من اين كار را نكنم، ديگری خواهد کرد!»
تمام كسانی كه آن روز با حسين(علیهالسلام) جنگيدند، با همين توجیهات، خود را قانع كردند؛ و اين عمق درد حسين(علیهالسلام) است!
اين روزها روضه كه گوش میكنيم، در افكارمان عميق شويم و از خود بپرسيم كجاها به سبک عمرسعد و مردم كوفه فكر میكنيم؟ كجاها چشم بر حقايق میبنديم و به برداشتهای ذهنمان قناعت میكنيم؟
درد حسين(علیهالسلام) حقيقت دين بود، حقيقتی كه يک روز آشكارا بر زمين حاكم میشود؛ و آيا صبح نزديک نيست؟
#صبح_صبا
◾️#محرم
◾️#کربلا
◾️#عاشورا
〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
📱کانال تلگرامی:👇
@Lotfiiazar
🌐 سایت:
saehat.ir
📋 #خلاصه_بحث_روز
سخنرانی سرکار خانم لطفیآذر در شهر مشهد
خلاصۀ 12 #محرم_1442
#ادب_توحید 10
صیانت ذات
#دین میگوید صیانت از ذات داشته باش. #شریعت راه و ابزار این صیانت را میدهد. بهعنوان مثال وقتی #نماز را بهعنوان ابزار در نظر بگیریم، وقتی نماز خواندیم میبینم آیا در آن ذات ما یا ماهیت ما تأثیر نوری گذاشته یا نگذاشته؟ اگر نگذاشته، خود را نمازخوان نمیدانیم. #صیانت_ذات؛ یعنی در همه چیز، تأثیرش را در ذاتت جستجو کن. و از آنجا که ذات بُعد ندارد، یعنی...
متن کامل در لینک زیر:
saehat.ir/خلاصه-دروس/ادب_توحيد/صیانت-ذات
@Lotfiiazar
📋 #خلاصه_بحث_روز
سخنرانی سرکار خانم لطفیآذر در شهر مشهد
خلاصۀ 23 #محرم_1442
#ادب_توحید 19
آداب ظاهری و باطنی دین
#دین، سلسله حقایقی است که در دو جلوه ظهور میکند: جلوۀ ظاهری آن شریعت است که #فروع، احکام و آداب را شامل میشود و جلوۀ باطنی، #ولایت است. #رسول، جنبۀ ظاهری را ابلاغ میکند. لفظ قرآن را میآورد و آداب #شریعت را میآموزد. اما ولیّ، آداب باطنی را میرساند. بعد از پیامبر، امام امت را راهبری میکند. بدون اینکه ظاهر را تغییر دهد؛ یعنی امام #حلال پیامبر را #حرام و حرام او را حلال نمیکند. خودش به ظاهر شریعت...
متن کامل در لینک زیر:
saehat.ir/خلاصه-دروس/ادب_توحيد/آداب-دین
@Lotfiiazar
📋 #خلاصه_بحث_روز
سخنرانی سرکار خانم لطفیآذر در شهر مشهد
خلاصۀ 5 #صفر_1442
#ادب_توحید 29
قوس نزول و صعود
هر چه انسان به عالم #طبع بیشتر دل ببندد و به اموال و اولاد و ازواج و... تعلق پیدا کند، از عالم تعقل و نور وجود دورتر شده و نور #ایمان بیشتر از جانش رخت بر میبندد؛ در مقابل، هر چه دنیا طعم شیرینش را برای او از دست دهد به همان اندازه ایمان در دلش جوانه میزند. #شریعت هم ابزاری معنوی است تا عالم اصلی را به یادمان بیاورد و نشان دهد چطور...
متن کامل در لینک زیر:
saehat.ir/خلاصه-دروس/ادب_توحيد/صعود-نزول
@Lotfiiazar
#اخلاص مربوط به ظاهر دین نیست که کسی با زیاد انجام دادن آن بخواهد اخلاصش را بالا ببرد. ظاهر دین و #شریعت برای همه یکسان است؛ چه آن را مخلصانه انجام دهند و چه برای غیرخدا و با اهداف دنیایی.
اخلاص انسان مخلص، در قلبش است. او تمام اعمال عبادی را انجام میدهد، درحالی که قلبش هیچ تعلقی به آنها ندارد. چون میداند هر عبادت خالصانه وسیلهای است که او را به لقای الله میرساند. لذا همه چیزش برای خداست؛ حب و بغض شخصی ندارد و در هر پیشامدی، تسلیم امر حق است.
برگرفته از بحث #ادب_توحید
📱@Lotfiiazar
🌐 hamgaman-institute.ir