eitaa logo
مشکات اهل بیت (ع)
1.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
844 ویدیو
43 فایل
✅ کانال رسمی ▫️نظرات قرآنی ▫️نظرات فقهی ▫️نظرات تاریخی ▫ ️دیدگاهها ◾️سیدحسین موسوی زنجانی 👈 برای عضویت کلیک کنید 🔻🔻 کانال مشکات در ایتا..👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit ارتباط با ادمین @S_A_M15511348
مشاهده در ایتا
دانلود
*نقد شیوه سنتی تدوین کتاب جهاد ، مقیاس کتاب جهاد * (1): در اول کتاب ، مرحوم صاحب جواهر برای اثبات جواز و یا حتی وجوب آن در زمان حضور امام معصوم به آیه 216 بقره استدلال کرده است که انحصارا با توجه به ادامه آیات مربوط به است. و اگر شآن نزول هم ضمیمه شود . کاملا معلوم می شود این آیه هیچ دلالتی بر جهاد ابتدایی ندارد. این اولا و ثانیا آیه 8 سوره ممتحنه بطور صریح اعلام می کند با که با شما کاری ندارند رابطه حسنه داشته باشید و سخنی از جهاد با آن دسته از کفار نیست. حال اگر صددرصد کفار موجود در کل جهان چنین باشند طبق چه دلیلی مسلمین حق دارند با چنین کفار دوست ،، بجنگند؟! (2) : آوردن و اعتنا کردن و محتمل الحقیقه تلقی کردن روایت ابو هریره مبنی بر این که رسول خدا فرموده باشد : اگر کسی بمیرد در حالی که نه موفق به جهاد شود و نه در فکر چنین عمل ثوابی باشد او بر یکی از شاخه های نفاق مرده است. این روایت را طبق شواهدی جهت راه باز کردن برای عمر کرده است تا عمر مستمسک بدست آورد برای کشور گشائی , آن هم برای تجمیع غنایم برای لشکر مسلمانان متمرّد از خط تعیین شده اهلبیت(ع) و حمل این روایت بر وجوهی که صاحب جواهر تصور فرموده محتمل نیست. ما همین را عرض می کنیم چرا صاحب جواهر اصلا احتمال نداده این روایت برای ساخته شده باشد ؟! چون در اجتهاد در جهاد لازم است ابتدا اجتهاد در تاریخ داشته باشیم چون قبلا گفتیم باب جهاد مثل سایر ابواب فقه نیست , فهم آن سیاست میخواهد نظامی گری میخواهد. جغرافی دانی میخواهد. تاریخ دانی میخواهد ووو (3):صاحب جواهر روایتی از رسول خدا (ص) آورده است که بدون جهاد مردن و بدون آرزوی جهاد مردن نشان از شعبه ای از نفاق است . صاحب جواهر برای توجیه آن احتمالاتی را بیان فرموده اما آنچه تاریخ نشان می دهد نود درصد احتمال دارد آن احتمال باشد (که برای وجه شرعی سازی برای کشورگشایی عمر است) فقط آن احتمال را نداده است.!!چون باب جهاد هم نظامی است هم سیاسی است هم بین المللی ، ولی بزرگان ما بخاطر و خطر نمی توانستند بیش از این جلو بروند. و آن روایت را ابوهریره جعل کرده است. و او عاملی بوده است تا برای عمر وجه شرعی بسازد تا عمر کشورگشایی کند. همین. تقریبا کلیه روایات اهل سنت دال بر جهاد ابتدایی ساخته جعالین است جهت مشروعیت بخشی به فتوحات عمر. ولی این رمز در هیچ کتاب جهادی که ما دیده ام گشوده نشده است. در یک کلام هنوز در هیچ کتابی از کتب جهادی سنی و شیعه ندیدام که مسلمانان را به این رمز متوجه سازند که بخش اعظم روایات دال بر جهاد ابتدایی در عصر عمر قلم به مزدان حکومت ساخته اند تا راه را برای کشور گشایی عمر هموار سازند. باید توجه کرد علت اساسی که سبب شده است فقهای عظام شیعه خیال کنند اگر امام معصوم حضور داشته باشد جهاد ابتدایی مشروع است این است که در عصر ائمه (ع) بنی امیه و بنی عباس مسلمانان مشغول کشورگشایی بودند. و شیعه ها هم علاقه داشتند در این کشورگشایی آنها نیز شرکت کرده سهمی از غنائم ببرند ، اهلبیت (ع) نیز برای ممانعت از شرکت شیعه ها می فرمودند حکومت دست ما نیست و بدون ما این جهادها باطل است و شیعه ها از این تعبیر امامان (ع) این چنین می کردند پس اگر امام معصوم بر سر کار بیاید جهاد ابتدایی مشروع خواهد بود . در حالی که چنین نبود . هدف امام انصراف شیعه ها بوده ، نه اینکه با حضور امام جهاد ابتدایی مشروع است. پس در دین مقوله جهاد ابتدایی مفهوم ندارد ولو با حضور امام معصوم. ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
سوال فقهی: از مطالعه مجموعه مطالب فقهی شما به این نتیجه رسیده ام که فصول اقتصادی فقه ما ربطی به مشکلات مسلمانان عصر ما ندارد و محرومین معاصر هیچ حصار مطمئنی از قوانین فقهی در شکل سیاست اقتصادی در قبال استثمار از آنها ندارد خوب این شد معرفی عیب کار این که خیلی مهم نیست بفرمایید چاره چیست؟ ✅پاسخ: توجه کنید: عبارت است از کوشش در دو وادی و در دو صحنه اول : شناسایی و شناخت ، مشکلات ، موضوع و درد موجود . دوم : حکم آن موضوعی که و یا ای که قبلا شناسایی شده . تمام. ⭕️اما فضای تحمیلی فقهای عظام را وادار کرد بتدریج از شناسایی حوادث دست بکشد چون مربوط به بوده . 🔷 پس نصف کار فقها رفت , ماند نصف دیگرش , استنباط احکام و چون نصف احکام هم با ممزوج بوده به حکومت تنه می زد مانند قضا و شهادات ، دفاع ، حدود و قصاص و دیات و مدیریت و تفسیر آیات اجتماعی و سیاسی , این بخش از هم رفت پی کار خودش . ماند آن احکامی که مربوط به بدن و عورتین و و نه و مانند کتاب , , و نه و !! وصیت مزارعه و مساقات که البته اگر شکل کلان نمی گرفت و الا آن هم میدان اجتهاد نداشت. و بالاخره کار حذف تدریجی حوزه اجتهاد آن قدر موفق بوده از کل بیش از 51 باب فقهی در که مورد قبول همه است در جلد اولش فقط 15 باب ماند و آنچه پژوهش بنده نشان می دهد تمام 45 حاشیه بر عروه همه تا باب وصیت یعنی آخر جلد اول است . اصلا جلد دوم و سوم عروه که احکام اقتصادی و اجتماعی خوانده می شود نخورده است علی ما تتبعت. و کل ابواب فقهی مطرح شده در دو جلد بعدی عروه نیز 6 باب است پس حدود 30 باب فقه که هسته اصلی ابواب اجتماعی و سیاسی و اقتصادی فقه است از حوزه اجتهاد بیرون است !! جالب این است در همان 21 باب عروه هم اگر در بابی که جنبه اقتصادی و اجتماعی دارد نیز اجتهادی صورت گرفته بخاطر بی ارتباطی با جهان خارج و بدون شناسایی موضوعی اجتهاد شده و حاصلی دارد که من باب مثال توضیح داده و معرفی می کنم. 🔷این حقیر پس از مطالعه تاریخ ، تاریخ بنام نگاهی به تاریخ جهان ،تاریخ و دیگر و مطالعه متون روایی شیعه مانند ووو و متون حدیثی اهل سنت مانند و اشراف به 150 متن اصلی کتب تاریخی و حدیثی اهل سنت و مطالعه متون از و و گرفته تا یک مختصر شناختی درباره سیر تاریخی تاسیس و تشکیل در تاریخ ملل پیدا کردم و متوجه این نکته شدم که شرکتها مولود بسیار طبیعی لزوم و در تولید و انتقال کالا بوده است . هنگامی که انسانها پی بردند به آنکه در ارتفاعات پیرامون زنبوران در 100 متری ارتفاع صخره ها عسل کندوی طبیعی دارند و اگر کسی به تنهایی برود بیاورد روزی فقط 4 بار می تواند بیاورد و هر بار هم فقط 25 کیلو می تواند حمل کند که می شود روزی 100 کیلو. و اما اگر 100 نفر باشند و طول هم و به ردیف بایستند و هر کدام با فاصله یک متری فرد دیگر در طاقچه ای بایستند و از فرد بالا دست گرفته و به فرد پایین دست بدهند چون راه نمی روند سهم هر کدام ده برابر می شود و این باعث شده تولید کنندگان عسل شرکت ابدان تشکیل دهند بدین معنا که همه کار کنند و محصول کارشان را به طور مساوی تقسیم کنند. حالا بر گردیم به فقه موجود. تقریبا اگر از حاشیه مرحوم آیت الله که در تصویر دیگر نظر مساعد دارند تمام فقهای 45 نفره قدس الله انفاسهم الزکیه فتوای داده است شرکت در اعمال و یا صحیح نیست. ! شرکتی که تولید را ده برابر بالا می برد و دلیل مستقل هم در کتاب و سنت نداریم بر بطلان آن جز عدم درباره غیر شرکت در و . حالا برویم به وادی تاریخ : ذهن شریفتان را ببرید به قرن 16 میلادی شخصی درشکه می ساخت و هر ماه فقط قادر بود یک درشکه بسازد . شخصی گفت ساختن چرخ ها مال من ، شخص دوم گفت ساختن بدنه مال من شخص سوم گفت ساختن میخ ها مال من، شخص چهارم گفت کار تودوزی مال من. شدند چهار نفر ، از آن جایی که تقسیم کار باعث حذف راه رفتن برای کار دیگر شد لذا تمرکز کارها باعث شد هر دو روز یک درشکه بسارند که عملا ماهی 15 درشکه شد و چون قرار شرکتشان این بوده سود مساوی تقسیم شود برای هر کدام بیش از چهار برابر قبلی حاصل داشت این شرکت ابدان و اعمال است که موتور محرکه برای بوجود آمدن دنیای جدید شد و اسم این تعاون در تولید و شرکت در اعمال می باشد و این شرکت بدون دلیل و در فقه ما باطل است. ! یعنی شرکتی که هیچ پیچیدگی ندارد فقط تقسیم کار معقول و طبیعی است که در مدت دو قرن باعث تولد دنیای صنعت جدید شد . حالا شرکتی که ستون فقرات صنعت بوده از نظر ما صحیح 👇👆