eitaa logo
مشکات اهل بیت (ع)
1.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
936 ویدیو
45 فایل
✅ کانال رسمی ▫️نظرات قرآنی ▫️نظرات فقهی ▫️نظرات تاریخی ▫ ️دیدگاهها ◾️سیدحسین موسوی زنجانی 👈 برای عضویت کلیک کنید 🔻🔻 کانال مشکات در ایتا..👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit ارتباط با ادمین @S_A_M15511348
مشاهده در ایتا
دانلود
❌ تعمیم در عصر حاضر ⭕️اسلام همان قرآن است که کتاب تمام بشر در تمام مکان ها و در تمام زمان هاست و باز اسلام همان احادیث رسول خدا (ص) است که دین تمام بشر در تمام مکان ها و زمان هاست. بنابراین بوده مسلمانان ساکن در هر نقطه عالم، موضوعات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آن نقطه را ( آنطوریکه اهل بیت (ع) شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی حجاز را با قرآن و حدیث تطبیق دادند ) با قرآن و حدیث تطبیق دهند و موضوع شناسی کنند. ✔️اما مسلمانان به جای اینکه قوانین و اصول کلی اسلام را با شرایط خود تطبیق دهند آمدند احکام تطبیق داده شده با شرایط حجاز را بر شرایط منطقه خود تعمیم دادند. کسانی می خواهند با زکات متعلق به 9 ماده موجود در حجاز عصر رسول خدا (ص) مشکل اقتصاد تمام بشر امروز را حل کنند. از مردم ایلام درخواست می کنند از جو زکات دهند چون رسول خدا از جو زکات گرفته بود. از اهل بابل زکات از برنج نمی خواهند چون رسول خدا از برنج زکات نخواسته بود درحالیکه طبق دو روایت صحیحه در وسایل، جلد 6، کتاب زکات، امام صادق (ع) دستور اخذ زکات ازبرنج را نیز صادر فرموده است. ✔️یکی از بزرگان معاصر در درس صلاة جلسه سوم می فرمودند محدود شدن زکات در 9 ماده توسط رسول خدا (ص) به خاطر رسول بودن و یا زعیم بودن ایشان نبوده بلکه به خاطر شارع بودن ایشان است یعنی در قرن بیستم میلادی هم بروید به ایسلند و آلاسکا و به مردم بگویید اولاً مسلمان بشوید و سپس از خرما و شتر به ما مالیات بدهید! شرایط اقتصادی حجاز نسبت به شرایط اقتصادی سایر جهان حدود یک پنجاه و ششم است. یعنی فقط یک، پنجاه و ششم از مردم جهان دارای شرایط حجاز عصر رسول خدا (ص) هستند. ✔️اگر جهانیان را مجبور کنیم مانند حجاز عصر رسول خدا (ص) مالیات بدهند عملاً اسلام را از پنجاه و پنج، پنجاه وششم جهان بیرون کرده ایم نه اینکه اسلام را به جهان صادر کرده باشیم! نشر الاسلام تبدیل به حبس الاسلام می شود! ⭕️بلی حق این است، طبق نصّ صریح قرآن:« و ممّا رزقناهم ینفقون » و یا « خذ من اموالهم صدقه ». از هر ملتی بخواهیم از درآمد خود از هر ماده قابل استفاده شرعی مالیات بدهند. این است یکی از اصول اقتصاد اسلام جهانی جهت تحقق "جهاد اقتصادی". ایتا......................👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
❌ رابطه قلوبهم با ⭕️ پس از غیبت کبری عموم فقهای عظام شیعه فرموده اند یکی از موارد مصرف زکات "مولفه قلوبهم" است یعنی کسانی از اشراف که ایمان قوی به اسلام ندارند را، میتوان بادادن بخشی از زکات به آنها، قلبشان را نسبت به اسلام متمایل تر کرد.(اگرچه بسیاری از فقهای عظام تصورنموده اند که مراد از آنها کفار است که با پرداخت زکات به انها، در جهاد مسلمانان باکفار حربی، مسلمانان را یاری می کنند، ولی این برداشت ناصحیح است). ⭕️ به هرحال چون این مساله درآیه ۶۰ سوره توبه(انمالصدقات للفقرا) ، آمده و یکی از مصارف صدقات هم "مولفه قلوبهم" ذکرشده است، فقهای عظام تصور نموده اند، منظور از صدقه زکات است، فلذا کل فقها فتوا داده اند "مولفه قلوبهم" از مستحقین زکات است. ⭕️ به نظر حقیر این فتوا اگرچه مورد اتفاق تمام فقهاست اما ناصحیح است به دلایل ذیل : ✔️اولا صدقه به معنای زکات نیست بلکه صدقه یعنی کمک به دیگران به جهت ثواب؛ و زکات می تواند فقط یکی از مصادیق صدقه باشد نه به معنایی مترادف با صدقه.. ✔️ثانیا کل متون شیعه و سنی بالاتفاق نوشته اند آنچه رسول خدا پس از نزول ایه ۶۰ سوره توبه، به "مولفه قلوبهم" داده از غنائم جنگی بوده که متعلق خمس است و نه متعلق زکات.... ✔️ثالثا حتی یک روایت وجود ندارد که دلالت کند پس از نزول آیه شریفه فوق، رسول خدا از زکات به مولفه قلوبهم داده باشد. همه روایات سخن از غنائم رانده اند مثلا از غنائم جنگ حنین گفته اند. ✔️رابعا این غفلت آنقدر بارز است که فخررازی ذیل آیه فوق گفته است " تعجب از ابن عباس است که ذیل این آیه سخن از مصرف زکات دارد! این آیه چه ربطی به زکات دارد!؟" 🔴 نتیجه اینکه مولفه قلوبهم برخلاف فتاوای مراجع عظام ابتدائا از مصارف و از مصادیق زکات نیست بلکه ابتدائا به مولفه قلوبهم، از غنائم جنگی سهم می دهند واگر غنیمتی موجود نبود، حاکم شرع و امام جامعه می تواند از زکات هم سهم پرداخت کند... اگر کسانی بفرمایند باب یک از ابواب مستحقین زکات خبریکم و امثال خبریکم، دلالت صریح دارد براینکه به "مولفه قلوبهم" از زکات سهم پرداخت میکنند، درپاسخ باید گفت اولا دراین روایت سخن اززکات نیست ، بلکه سخن از صدقه است؛ ثانیا مطلب روشن ترازاین است، این روایات می گوید به "مولفه قلوبهم" ، باید از صدقه سهم داد و صدقه هم اعم از زکات است. ضمن اینکه همه آنچه ذیل آیه آمده اینست که تمام روایات وارد شده ذیل آیه فوق تماما دلالت دارد براینکه رسول خدا (ص) فقط از غنائم جنگی به "مولفه قلوبهم" پرداخت کرده است نه از زکات. منبع : بحار جلد ۲۱ ص ۱۵۸و ص۱۷۰ و جلد ۲۲ ص۹۵ و همه تفاسیر اهل سنت در ذیل آیه ۶۰ سوره توبه .. ❌ تکمله مهم درخصوص ⭕️ درارتباط با بحث #" مولفه_قلوبهم" باید توجه کرد، چون درجنگ ها به دلیل اشتغال نیرو و توان نظامی جبهه اسلام برای دفع دشمن خارجی در مرزهای بلاد اسلامی ، احتمال و داخلی توسط اشراف تازه مسلمان سست عقیده وجود داشت، لذا فلسفه تشریع حکم قرآنی " تالیف قلوب" مبنی بر تعیین سهمی از ، جلب قلوب آنها به اسلام و دفع کوتای احتمالی داخلی آنهابوده است‌ و در خارج از شرایط جنگ، محل پرداخت سهم "مولفه قلوبهم"، ظاهرا بسیار نادر خواهد بود و بهمین جهت هیچ موردی دیده نشده است که خدا(ص) و مرتضی(ع) و حتی اهل سنت، از جمع شده از دست مردم جهت "مولفه قلوبهم" سهمی پرداخته باشند. ⭕️ هنگامیکه مسلمانان اشرافی ، احساس می کردند اگر لشگر اسلام پیروز شوند، منفعتی(غنیمتی) هم برای اینها خواهد رسید، برای جلب این منفعت، هم انتظار پیروزی لشکر اسلام را میکشیدند و هم از انگیزه های دسیسه چینی و کودتا و‌... دست می کشیدند و منصرف می شدند. ایتا......................👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
✳️ ، و ⭕️ اخیرا در یک محفل علمی سخن از اصول دین و فروع دین شد و همه حضار بر همان موضع سنتی حاکم بر فضای مذهبی پافشاری کرده و اصرار داشتند که اصول دین 5 اصل است که ازبین آنها و دو اصل مختص است و فروع دین هم ده فرع است و بس! درحالیکه واقع قضیه اینگونه نیست و شیعه دارای سه مجموعه اعتقادی و عملی است: 🛑 مجموعه اول : «اصول دین» که قطعا دو اصل بیشتر نیست که همان مضمون است. عدل ، امامت و هم در زیر مجموعه اصل دوم (نبوت) قرارمیگیرند. یعنی؛ کسانی که نبوت (ص) را قبول کرده اند قهراً آن سه اصل را هم باید قبول کنند چون رسول خدا(ص) آنها را آورده است. در ابتدای های عملیه، بانوعی تسامح فرموده اند که در اصول دین نیست و اصول دین باید از طریق پذیرفته شود. بنابر فرمایش عظام باید آن امامتی را درخصوص (ع) قبول کنیم که معرفی کرده است، خب اگر این است پس، ▪️اولاً این ، آن امامی که رسول خدا معرفی فرموده، نخواهد بود، بلکه امامی است که عقل مستقلاً او را مشخص کرده است؛ به عبارتی امام از ناحیه عقل است و نه امام منصوص از ناحیه خدا و رسول خدا! درحالیکه در بطن وجود است و نه مولود حکم عقل، اگرچه مورد تأیید عقل هم باشد. ▪️ثانیاً اگر معاد از طریق عقل ثابت شود در اینصورت این معاد، آن نخواهد بود، اگرچه عقل هم میتواند تا حدودی به نحو کلی و نه تفصیلی مؤید آن باشد. حاصل بحث اینکه اصول دین دو اصل بیشتر نیست که با حکم عقل پذیرفته می شود و آنچه در ابتدای رساله های عملیه آمده، بازگو کننده واقع نیست. 🛑 مجموعه دوم: به این اصول متاسفانه توجه چندانی نمی شود، در حالیکه این اصول پایه های اصلی اسلام است ، ، ، ، که اینها همه از اصول اسلامند. 🛑مجموعه سوم: فروع دین که تعداد آنها برخلاف مشهور، بیش از ده فرع است و بلکه بسیار بیش از اینهاست، همه احکام از باب تا را شامل می شود و شاید بتوان گفت مشتمل بر حدود ۶۳۰۰۰ در کتب فقهی فقهای عظام است. ایتا......................👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
سوال : سلام حاج آقا البته این شبهه ای که میخام بگم تقریبا یک سال پیش از سخنرانی دکتر سروش شنیدم چند جا هم پرسیدم جواب نگرفتم. من همه برنامه‌های شما تو شبکه امام حسین را دیدم و به علم شما ايمان دارم. در مورد شبهه دقیقا اصل شبهه را فراموش کردم ولی چیزی که تو ذهنم مونده اینه که سروش چون میخواست به اسلام شبهه وارد کنه گفت اگه تو خانواده مسلمون یکی زرتشتی بشه از ارث محروم می‌شه اگه اینجوری باشه در حق این آدم ظلم نمیشه؟ البته سعی می کنم بگردم سخنرانی رو پیدا کنم کامل شبهه را بهتون بگم. فعلا زحمت بکشید همین رو جواب بدید یا اگه خودتون متوجه اصل شبهه شدید برام توضیح بدید. پایدار و پیروز باشید واقعا من در عجبم چرا همه از جواب دادن به این سوال طفره میرن ✅پاسخ: عدم ارث از مسلمان شبهه نیست سیاستی است الهی . در تمام ادیان کمکها و اختصاص اموال و تابعی از ارزش مورد قبول آنها است و ارزشها را خود تعریف می کنند، جای شبهه نیست. برای مسلمانی که مسلمان شده تا نماند ،و اگر در تقسیم ارث ( که قانون ِ دارایِ ارزش برای خود دین اسلام است) سهم زرتشت با سهم مسلمان یکی شود پس از مسلمان شدن چه می شود می بینید در اسلام در باب به پول می دهد تا از مسلمان شدن و در مسلمان شدن نفع مادی هم ببیند تا بین در و حیات در فرقی دیده شود، دین اسلامی که ارزش نهایی را در مراجعت الی الله و نماز می بیند، و زرتشتی که کفر پشت کرده به خدایئ است که 2770 بار خودش را در قرآن تعریف کرده و در مقابل آن موضع میگیرد و بقای کسری بر سر قدرت را امضا می کند باید فرق وجود داشته باشد . هر امری مقیاسی دارد ، اسلام افراد نیست بلکه مقدار حرکت و گسترش طبیعی و غیر تحمیلی در فضای وجدان میلیاردی انسانها است .و چون قریب به دو میلیارد انسان اسلام را انتخاب کرده و زرتشت را در طاقچه قرار داده پس تفاوت در ارث را دو میلیارد انسان قبول کرده وکسیکه شبهه دارد در خیالات خود شبهه کند. تمام دو میلیارد مسلمان زنده و بیست میلیارد مرده همه که با شمشیر عمر مسلمان نشده اند بلکه انتخاب کرده که یک اصلش تفاوت در ارث بین مسلمان و کافر است. اگر این حقایق موجود را هضم نکنید تفاوت درارث رانمیتوانید هضم کنید. آن روزی که اسلام ووو تربیت می کرد زرتشت چه کار می کرد؟! پس خدمت نکرده مزد هم ندارد. کانال مشکات در ایتا.............👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
سوال فقهی: از مطالعه مجموعه مطالب فقهی شما به این نتیجه رسیده ام که فصول اقتصادی فقه ما ربطی به مشکلات مسلمانان عصر ما ندارد و محرومین معاصر هیچ حصار مطمئنی از قوانین فقهی در شکل سیاست اقتصادی در قبال استثمار از آنها ندارد خوب این شد معرفی عیب کار این که خیلی مهم نیست بفرمایید چاره چیست؟ ✅پاسخ: توجه کنید: عبارت است از کوشش در دو وادی و در دو صحنه اول : شناسایی و شناخت ، مشکلات ، موضوع و درد موجود . دوم : حکم آن موضوعی که و یا ای که قبلا شناسایی شده . تمام. ⭕️اما فضای تحمیلی فقهای عظام را وادار کرد بتدریج از شناسایی حوادث دست بکشد چون مربوط به بوده . 🔷 پس نصف کار فقها رفت , ماند نصف دیگرش , استنباط احکام و چون نصف احکام هم با ممزوج بوده به حکومت تنه می زد مانند قضا و شهادات ، دفاع ، حدود و قصاص و دیات و مدیریت و تفسیر آیات اجتماعی و سیاسی , این بخش از هم رفت پی کار خودش . ماند آن احکامی که مربوط به بدن و عورتین و و نه و مانند کتاب , , و نه و !! وصیت مزارعه و مساقات که البته اگر شکل کلان نمی گرفت و الا آن هم میدان اجتهاد نداشت. و بالاخره کار حذف تدریجی حوزه اجتهاد آن قدر موفق بوده از کل بیش از 51 باب فقهی در که مورد قبول همه است در جلد اولش فقط 15 باب ماند و آنچه پژوهش بنده نشان می دهد تمام 45 حاشیه بر عروه همه تا باب وصیت یعنی آخر جلد اول است . اصلا جلد دوم و سوم عروه که احکام اقتصادی و اجتماعی خوانده می شود نخورده است علی ما تتبعت. و کل ابواب فقهی مطرح شده در دو جلد بعدی عروه نیز 6 باب است پس حدود 30 باب فقه که هسته اصلی ابواب اجتماعی و سیاسی و اقتصادی فقه است از حوزه اجتهاد بیرون است !! جالب این است در همان 21 باب عروه هم اگر در بابی که جنبه اقتصادی و اجتماعی دارد نیز اجتهادی صورت گرفته بخاطر بی ارتباطی با جهان خارج و بدون شناسایی موضوعی اجتهاد شده و حاصلی دارد که من باب مثال توضیح داده و معرفی می کنم. 🔷این حقیر پس از مطالعه تاریخ ، تاریخ بنام نگاهی به تاریخ جهان ،تاریخ و دیگر و مطالعه متون روایی شیعه مانند ووو و متون حدیثی اهل سنت مانند و اشراف به 150 متن اصلی کتب تاریخی و حدیثی اهل سنت و مطالعه متون از و و گرفته تا یک مختصر شناختی درباره سیر تاریخی تاسیس و تشکیل در تاریخ ملل پیدا کردم و متوجه این نکته شدم که شرکتها مولود بسیار طبیعی لزوم و در تولید و انتقال کالا بوده است . هنگامی که انسانها پی بردند به آنکه در ارتفاعات پیرامون زنبوران در 100 متری ارتفاع صخره ها عسل کندوی طبیعی دارند و اگر کسی به تنهایی برود بیاورد روزی فقط 4 بار می تواند بیاورد و هر بار هم فقط 25 کیلو می تواند حمل کند که می شود روزی 100 کیلو. و اما اگر 100 نفر باشند و طول هم و به ردیف بایستند و هر کدام با فاصله یک متری فرد دیگر در طاقچه ای بایستند و از فرد بالا دست گرفته و به فرد پایین دست بدهند چون راه نمی روند سهم هر کدام ده برابر می شود و این باعث شده تولید کنندگان عسل شرکت ابدان تشکیل دهند بدین معنا که همه کار کنند و محصول کارشان را به طور مساوی تقسیم کنند. حالا بر گردیم به فقه موجود. تقریبا اگر از حاشیه مرحوم آیت الله که در تصویر دیگر نظر مساعد دارند تمام فقهای 45 نفره قدس الله انفاسهم الزکیه فتوای داده است شرکت در اعمال و یا صحیح نیست. ! شرکتی که تولید را ده برابر بالا می برد و دلیل مستقل هم در کتاب و سنت نداریم بر بطلان آن جز عدم درباره غیر شرکت در و . حالا برویم به وادی تاریخ : ذهن شریفتان را ببرید به قرن 16 میلادی شخصی درشکه می ساخت و هر ماه فقط قادر بود یک درشکه بسازد . شخصی گفت ساختن چرخ ها مال من ، شخص دوم گفت ساختن بدنه مال من شخص سوم گفت ساختن میخ ها مال من، شخص چهارم گفت کار تودوزی مال من. شدند چهار نفر ، از آن جایی که تقسیم کار باعث حذف راه رفتن برای کار دیگر شد لذا تمرکز کارها باعث شد هر دو روز یک درشکه بسارند که عملا ماهی 15 درشکه شد و چون قرار شرکتشان این بوده سود مساوی تقسیم شود برای هر کدام بیش از چهار برابر قبلی حاصل داشت این شرکت ابدان و اعمال است که موتور محرکه برای بوجود آمدن دنیای جدید شد و اسم این تعاون در تولید و شرکت در اعمال می باشد و این شرکت بدون دلیل و در فقه ما باطل است. ! یعنی شرکتی که هیچ پیچیدگی ندارد فقط تقسیم کار معقول و طبیعی است که در مدت دو قرن باعث تولد دنیای صنعت جدید شد . حالا شرکتی که ستون فقرات صنعت بوده از نظر ما صحیح 👇👆