eitaa logo
مشکات اهل بیت (ع)
1.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
854 ویدیو
43 فایل
✅ کانال رسمی ▫️نظرات قرآنی ▫️نظرات فقهی ▫️نظرات تاریخی ▫ ️دیدگاهها ◾️سیدحسین موسوی زنجانی 👈 برای عضویت کلیک کنید 🔻🔻 کانال مشکات در ایتا..👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit ارتباط با ادمین @S_A_M15511348
مشاهده در ایتا
دانلود
خلاصه درس خارج کتاب اراضی جلسه(2) در جلسه اول به عرض رساندیم که اگر در متن تورات در سفر لاویان و سفر اعداد و حتی نیمه دوّم سفر خروج دهها آیه دلالت دارد بر اینکه تمام اراضی متعلق به بنی اسراییل باید زیر اشراف حضرت هارون (ع) و پسران چهار نفره ی محترمشان که وارث ( و ) بر کل بنی اسراییل بودند مورد تقسیم و بهره برداری قرار گیرد، این قضیه بارها مورد تصریح رسول خدا (ص) که (ع) به منزله ی و اولاد خاص علی(ع)به منزله اولاد ِوارثِ امامتِ هارون هستند یعنی سِمتِ امامتشان وارث حق مدیریت بر کل اراضی خارج از اراضی مورد تصرف مشروع انسانها میباشد . اینک در جلسه دوّم میخواهیم بیان کنیم که اگر رسول خدا (ص) دستور داده است تمام درب منازل اصحاب که به مسجد باز می شده بسته بشود , این هم اصلی از اصول انبیای سابق بوده است . در تورات سفر خروج باب 33 از آیه 7 به بعد تحت عنوان :《خیمه اجتماع》 که به منزله ی مسجد جامع بوده آمده است : (و ما فقط به خلاصه آن اشاره می کنیم ) از اصحاب موسی احدی با موسی وارد خیمه اجتماع (مسجد) نمی شده است فقط در مقابل خیمه خود اجازه سجده داشته اند و《اما یوشع جوان (وصی و وارث و خلیفه موسی) خادم موسی از میان خیمه بیرون نمی آمد.》اگر بعضیها خیال کرده اند منظور ، خیمه خودش است ، یعنی از خیمه خودش بیرون نمی آمده است ، توجه ندارند در دنبال تمام واژه های خیمه اصحاب ضمیر《ش》آمده است و اما درباره خیمه یوشع که پس ازواژه-- خیمه اجتماع-- آمده ضمیر ندارد. یعنی (ع) هم مثل (ع) درب منزلش بسوی مسجد باز و آزاد بوده است و حضور دائمی داشته است. پس از این ماجرا و وفات هارون و سپس وفات موسی در وادی تیه این یوشع جوان و وصی موسی بود که حق تصرف و تملک ارض مقدس را داشته است . پس اراضی مفتوحه عنوه طبق روایاتی که در مباحث مربوط به اراضی مفتوحه عنوه در کتب فقهی یا اصلا مورد توجه نبوده و یا بسیار کم مورد توجه بوده مربوط به امام است ، یعنی با نظارت او باید بین مسلمین تقسیم و یا مورد استفاده قرار گیرد. نه اینکه بگوییم مال عامه مسلمین است بدون بیان شرایط استفاده از آن . در وسایل الشیعه جلد 6 صفحه 124 کتاب زکات باب چهار خبر اول : (و ما اخذ بالسیف فذالک الی الامام. یقّبله باللذی یری کماصنع رسول الله بخیبر . ) که در جلد 11 کتاب جهاد العدوّ باب 72 خبر 2 هم آمده است . و در اصول کافی کتاب الحجه جلد اول صفحه 541 باب الفئ و الانفال خبر 4 از امام کاظم آمده است : و الارضون التی اخذت عنوه بخیل و رجال فهی موقوقه متروکه فی ید من یعمّرها و یحییها و یقوم علیها ، علی ما یصالحهم الوالی . پس طبق این دو روایت علاوه از مرسله و یا مقطوعه ورّاق این والی یعنی امام است که باید متصدّی اراضی مفتوحه عنوه باشد و بس. نه این که عامه مسلمین بر سر این اراضی هر بلا آوردند ، آوردند، و هر زمین خوار و رانتخوار خورد که خورد علی برکه الله ، و مفید بخاطر نظر به این دسته از روایات در مقنعه صفحه 44 کتاب خراج فرموده است: کل ارض اخذت بالسیف فللامام تقبیلها ممن یرای من اهله و غیرهم ... پس ما فتوای مشهور را قبول نداریم که مفتوحه عنوه بدون اذن امام مال عامه مسلمین باشد . و در بین فتاوای علمای اهل سنت هم مانند احمد و بعضی از تابعین او همین نظر را دارند. تمام. ایتا👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit @mousavizanjany
استدعا دارم بمناسبت میلاد خجسته امام حسن مجتبی (ع) مطلبی در مشکات بگذارید استفاده کنیم. پاسخ: از عصر حیات رسول خدا(ص) کودتاچیان اصرار داشتند با تکیه بر دو آیه از سوره و در ثابت کنند آنکه لیاقت امامت دارد صحابه است و در مقابل (ع) با تکیه بر دهها آیه مربوط به امامت و اهلبیت و نقبا و شهدا و موذن و صدیقین و اولوالامر ووو می خواستند ثابت کنند آنکه از نظر قرآن لیاقت دارد کند از است ، امام حسن (ع)وارد صحنه شد و فرمود اگر به اهلبیت میدان نمی دهید امامت کنند صحابه و طلقا بفرمایند خلافت کنند تا معلوم شود اینها جنایت کارند و نه امام عادل برای مسلمین ، آری امام حسن با مشروط میدان داد تا معلوم شود معاویه ها و هم قطارانشان یک مشت جنایت کارند و محصول تربیت شان امثال یزید شد . پس این سیاست امام حسن (ع) بود که چهره واقعی خلفای طرفدار امامت اصحاب کودتاگر را الی الابد افشا کرد. و ثابت کرد اهل سنت و وهابیت به گروگان گرفته شدگان تاریخ اند که از بی خبر محض دچار این مشکل شده اند. ایتا......................👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
مشکات اهل بیت (ع)
است.منطقى ها درتعريف قياس كه يك ازاقسام حجت است گفته اند:قياس كلامى است مركب ازدوقضيه (صغراوكبرا)كه
✅پاسخ : سلام علیکم ظاهرا با این شیوه شما باید از صفر شروع کنیم چون عقلا در هیچ کاری از وسط شروع نمی کنند . برگردید به اول اصول دین: بفرمایید در اولین صفحه رساله های عملیه فقهای عظام فرموده اند در اصول دین تقلید نیست و باید انسان خود یقین حاصل کند ولو از طریق قول دیگران و می دانیم از نظر مذهب شیعه و باید از طریق عقل و استدلال و نه از طریق تقلید بدست آید . بسیار خوب بفرمائید آیا آن امامت علی (ع) و سائر ائمه از اصول دین است که معقول و ثابت شده با عقل است و یا آن امامت و معادی از اصول دین است که منصوص خدا و یا رسول خدا(ص) است.؟ اگر پاسختان اولی باشد پیش قرآن و اهلبیت غیر مقبول ، و اگر دومی باشد که در رساله ها نیست. اما اینکه فرمودید در اصول حجت همان وسط است , درست است که صفحه اول رسائل آمده است اما خیلی زود است به رسائل برسیم باید تا به رسائل برسیم راه زیادی طی کنیم و الا اگر بپرسیم طبق چه اصلی از قرآن و یا سنت و یا عقل و از چه تاریخی این حرف به اسلام منسوب شده و با استفاده از کدام دلیل مرحوم شیخ می فرماید حجت همان وسط است؟! پاسخی نخواهید داد . و چه کسی به ما گفته در دین اسلام حجت یعنی این؟! پس تا مناظره برسد به رسائل خیلی زود است باید برگردید به اصول دین و امامت علی(ع) را اثبات کنیم و بشویم شیعه سپس برسیم به فروع دین . با شما در اصول دین کار داریم و ثابت می کنیم تا حال که می فرمودید اصول دین پنج تا و یا سه تا است هر دو باطل است حق این است تسلیم شوید به این که اصول دین همان شهادتین مطهر از نجاست کفر است و بس. (توحید و رسالت و یا اشهد ان لا اله الاالله وان محمدا رسول الله). و باقی زیر مجموعه توحید و رسالت است یعنی عدل و امامت و معادی مقبول است که کتاب و یا سنت رسول خدا(ص) ثابت کند و سه اصل باقی در عرض دو اصل مطهر از نجاست نیست.. پس اول ما بر اعتقاد شما اشکال داریم اول از اعتقادتان دفاع کنید سپس برسیم به فروعات. و مدتها پیش در کانال مشکات این بحث را منتشر کرده بودیم که اینک برای شما ذیلا می فرستم . تا مطالعه کنید و پاسخ بدهید. ایتا......................👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
✳️ ، و ⭕️ اخیرا در یک محفل علمی سخن از اصول دین و فروع دین شد و همه حضار بر همان موضع سنتی حاکم بر فضای مذهبی پافشاری کرده و اصرار داشتند که اصول دین 5 اصل است که ازبین آنها و دو اصل مختص است و فروع دین هم ده فرع است و بس! درحالیکه واقع قضیه اینگونه نیست و شیعه دارای سه مجموعه اعتقادی و عملی است: 🛑 مجموعه اول : «اصول دین» که قطعا دو اصل بیشتر نیست که همان مضمون است. عدل ، امامت و هم در زیر مجموعه اصل دوم (نبوت) قرارمیگیرند. یعنی؛ کسانی که نبوت (ص) را قبول کرده اند قهراً آن سه اصل را هم باید قبول کنند چون رسول خدا(ص) آنها را آورده است. در ابتدای های عملیه، بانوعی تسامح فرموده اند که در اصول دین نیست و اصول دین باید از طریق پذیرفته شود. بنابر فرمایش عظام باید آن امامتی را درخصوص (ع) قبول کنیم که معرفی کرده است، خب اگر این است پس، ▪️اولاً این ، آن امامی که رسول خدا معرفی فرموده، نخواهد بود، بلکه امامی است که عقل مستقلاً او را مشخص کرده است؛ به عبارتی امام از ناحیه عقل است و نه امام منصوص از ناحیه خدا و رسول خدا! درحالیکه در بطن وجود است و نه مولود حکم عقل، اگرچه مورد تأیید عقل هم باشد. ▪️ثانیاً اگر معاد از طریق عقل ثابت شود در اینصورت این معاد، آن نخواهد بود، اگرچه عقل هم میتواند تا حدودی به نحو کلی و نه تفصیلی مؤید آن باشد. حاصل بحث اینکه اصول دین دو اصل بیشتر نیست که با حکم عقل پذیرفته می شود و آنچه در ابتدای رساله های عملیه آمده، بازگو کننده واقع نیست. 🛑 مجموعه دوم: به این اصول متاسفانه توجه چندانی نمی شود، در حالیکه این اصول پایه های اصلی اسلام است ، ، ، ، که اینها همه از اصول اسلامند. 🛑مجموعه سوم: فروع دین که تعداد آنها برخلاف مشهور، بیش از ده فرع است و بلکه بسیار بیش از اینهاست، همه احکام از باب تا را شامل می شود و شاید بتوان گفت مشتمل بر حدود ۶۳۰۰۰ در کتب فقهی فقهای عظام است. ایتا......................👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
ادامه بحث آزادی دراسلام: (9)در جریان افک (تهمت وافترا)به ماریه قبطیه همسر رسول خدا(ص)(که بعدها عایشه می گوید آن زن من بودم ) توسط تعدادی از اراذل و اوباش داخل همین امت ،، رسول خدا(ص) فرمود هیچ حکمی جز همان حد قذف که درباره دیگران هست بر این افترا زنندگان جاری نکنید به جرم این که آبروی ناموس حاکم و طبعا و تَبعا خود حاکم را برده اند. چون برای امت در آن زمان جرم سیاسی تعریف نشده بوده و در بین مواد مورد بیعت و مبایعه جرم سیاسی وجود نداشت و درباره جرم سیاسی بیعت نکرده بوده اند چرا که چنین حکمی نازل نشده بوده است. لذا فقط حد قذف جاری شد و بس. و عملا مردم از محکوم شدن به جرم سیاسی در آن مقطع آزاد بوده اند. (10)طبق روایات ،، رسول خدا فرمود چون این کنیز(ام ایمن) توان تحلیل تمام ابعاد سیاسی اسلام را ندارد مادامی که زنده است پیش ایشان بحث امامتِ پس از رسول خدا(ع) را پیش نکشید چون وقت آن نرسیده پس مکلف به ایمان به آن نیست. امام صادق(ع) می فرماید ام ایمن تا آخر عمرش موظف نبوده عقاید تشیع را بداند. بنابر این حوزه محکومیت یک انسان به تکلیف تابعی از تسلیم اختیاری اوست حالا که برای انتخاب ام ایمن چنین حوزه انتخابی وجود نداشته پس مکلف هم نبوده است. و نتیجتا از تکلیف انتخاب امام معصوم معذور و آزاد بوده است. (11)طبق متون تاریخی و حدیثی امام امیرالمومنین(ع) در مشروعیت خلافتش مکلف بوده به رای مردم استناد کند(لولا حضورالحاضر...) یعنی مشروعیت خلافت من ناشی از《آزادی در انتخاب》مردم است و نفرمود من منصوب خدا هستم. اگر چه بودند و امام حسین هم (ع) در کربلا برای حرکت خود به سوی کوفه به 18000 نامه و بیعت غیر حضوری عراقی ها استناد فرمود. و نه به امامت آسمانی خود اگر چه چنین امامتی داشته اند یعنی امامت من ناشی از《آزادی در انتخاب》مردم است. (12)طبق متن صریح دعای نبوت و آسمانی برای این به مردم عرضه می شود که فردا مردم یقه خدا را نگیرند که چون به ما راه درست را نشان ندادی ما جنایت کردیم. و این عرضه هم به منزله ارائه سبیل است و مستحفظ دین بودن است و بی سرپرست نماندن طریق است و بس و اجباری در کار نیست. (13) و اگر در دین و سفت و سخت هست این مقتضای ضرورت حفظ جامعه است که کم و کیف آن را باز خود مردم تعیین و تصویب می کنند. و اگر در فضای دین سخن از ولایت انبیا و ائمه و فقها بر مردم هست یعنی حجت بسوی خدا وجود دارد نه اینکه بدون انتخاب و رای و بیعت مردم برای اجرا احکام دین این حجت خدا در دخالت در امور مردم زمینه فعلی دارد. نه خیر در دعای ندبه این حجج به منزله کاندیداتور است و بس لذا ورودش به اِعمال قدرت مشروط به رای و انتخاب مردم است. و این است حوزه اختیارات حاکم تا آنجایی است و مشروع است که در حین بیعت مردم تعیین شده است. و در داخل یکی از انواع بیعت هایی است که در بالا آورده ایم. اگر مردم به حاکمی رای بدهد شما اسلام را پیاده کنید در این صورت قدرت حاکم مطلق است تا هر جا که دین اقتضا می کند حق دارد برود. و این اطلاق و یا قدرت مطلقه را مردم داده اند. و داد و فریاد بعدیشان از عوارض ناشی از اطلاق قدرت حاکم بجایی نمی رسد تا در رفراندمی رای خود را پس بگیرند و اگر چنین حاکمِ دارایِ قدرت مطلقه،، اسلام را پیاده نکند خودش بیعت خود را نقض کرده است. و خود مشروعیت حکومت خود را زیر سوال برده است. پس تعیین حوزه اختیارات حاکم با انتخاب آزادانه مردم است. کانال مشکات در ایتا.............👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
یک اظهار نظر صمیمانه : اگر کسی استدلالهای شما را در پاسخ به هر سوالی تعقیب کند و تعصب را از خود دور کند متوجه می شود غرض شما از نقد متون تفسیری بزرگان کمک کردن برای بزرگان عالم تشیع است . معلوم است از نظر شما صاحب تفسیر شریف تسنیم از استوانه های بزرگ جهان تشیع هستند و شما تلاش می کنید نقاط آسیب پذیر آن تفسیر بزرگ را به بزرگان نشان دهید این جای تشکر دارد. روزی درباره اعتبار روایت منقول در جلد 14 تسنیم صفحه 159 که مربوط به نزول جفنه و یا مائده آسمانی برای حضرت زهرا (ع) فکر می کردم ولی احاطه به منابع نداشتم حالا از فرصت استفاده کرده از شما در این خصوص کمک می خواهم . ✅پاسخ: آفرین! بلی ارادت به بزرگان با بررسی متون ایشان قابل جمع واقعی است. بلی باید برای نسل جدید که نسل حساس و وسواس و اهل پرسش و دارای ذهن است قوی و معتبر و اسناد قابل قبول ارائه داد. بهرحال برگردیم به پاسخ به سوال شما، توجه جدی کنید بنده درباره حضرت (ع) کتاب نوشته ام، این بانوی بزرگ است چون از نسل او تا زنده است اما نسل بنی پس از حضرت (ع) و حضرت (ع) از حیث امامت است. چون در قرآن برای حضرت مریم غذا نازل شده بوده لذا عده ای از علما خیال می کردند این امتیاز و برتری مریم بر زهرای اطهر است بدین سبب کوشش می کردند اگر روایتی در این باره باشد که دلالت کند بر این که بر حضرت زهرا هم غذا نازل می شده آن را نقل کنند. در حالی که بنده در متن قرآن و آن قدر پیدا کردم بر حضرت زهرا دیگر نیازی به توسل بر روایاتی که قبول نکرده در کتب اصلی خود قبول نکرده شیخ در کتب اصلی اش قبول نکرده سید قبول نکرده نداریم. 🔷 که علامه بزرگوار و مفسر زبر دست عالم تشیع حضرت آیت الله العظمی جوادی در آن صفحه مبارکه نقل فرموده اند از نظر محتوای نه تنها قابل قبول است بلکه مقام بسیار بالاتر از آن برای بنده حقیر در حق حضرت زهرای (ع) است . ⭕️منتها عصر ما عصر و است. و عصر حمله و است از سوی دیگران. باید محکم کاری کنیم .ما فقط با مواجه نیستیم با اقیانوسی از طرف هستیم . به هر حال آن روایت ناقل نزول غذا برای آن حضرت چون سندا فاقد اعتبار است باید اعتمادا علی القرآن برتری او را ثابت کنیم. و برای این امر کتاب نورانی دارای آدرس 1154 آیه در باب مقام اهلبیت است. و نیازی به این قبیل روایات فاقد حداقل اعتبار نیست آن هم در قرآن . مراجعه کنید ☑️ به بحار جلد 43 ص30 و ☑️تفسیرعیاشی ج اول ص171 روایت 41 در تفسیر آل عمران. ☑️و مراجعه کنید به تفاسیر روایی ذیل آیه 37سوره آل عمران در سند این روایت ابو مفضل ضعیف و عبدالرزاق ابن سلیمان مجهول و حسن ابن علی ازدی مجهول و عبدالوهاب ابن همام مجهول و سلیمان ضبعی زاهد فاقد خبر و سیف مشترک و نجم مشترک و ☑️در بحار ج43 ص68 بعض المناقب مجهول . ☑️مراجعه کنید در بحارج41 ص30 وص 28 وج 43 ص50 و ج 43ص27 والبرهان ذیل آیه فوق. معمولا که مشرب و دارند کمتر توجه به روایت دارند و ما به این شیوه شاگردانه داریم. پس این روایت مورد سوال شما است. کانال مشکات در ایتا.............👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit کانال مشکات در تلگرام👇 @mousavizanjany
📚🖊📖 جریان تفسیر نشده در تاریخ اسلام ✳️ (صلی الله علیه و آله وسلم) موظف بوده است خلافت را پس از . (علیه السلام) در (علیه السلام) و برای بیان این امر موظف بوده است بفرماید نبوت و خلافت از خاندان (علیه السلام) پس از موسی (علیه السلام) به منتقل شده است من هم موظف هستم را پس از (علیه السلام) به (علیه السلام) منتقل سازم. ✅ رسول خدا برای بیان این هدف بوده است بگوید است اما در چه چیزی است؟ در اینکه است ، همانطوریکه و بوده است هارون قبل از موسی وفات کرد، نه خلیفه موسی شد و نه وارث موسی اما علی (علیه السلام) قبل از ذریه خود هم خلیفه شد و هم وارث . ♦️عایشه از این جریان با خبر شد پیش رفت و گفت پدر ! 🔘اگر من صاحب فرزند هم بشوم باز گویا به فرزندم نخواهد رسید! چون با گفتن «انت منی بمنزله هارون من موسی» میخواهد بگوید خلافت اسلامی است کما اینکه و خلافت موسی بوده است. ♦️ ابوبکر از رسول خدا پرسید مگر است؟ ✅رسول خدا فرمود: خانه نبوت است. در روز (علیه السلام) نازل شد و گفت باید انتقال از خانه به خانه اعلام شود و به اعلام شود بحث تنها (علیه السلام) نیست بحث اصلی به است. رسول خدا فرمود: خداوند فرموده: از این جهت است که از خانه من به خانه او و به بین من و او شده است. پس نه پس از خلیفه شد و نه وارث بلکه بود که و شد. لذا پیام و و بیان انتقال به است منتهی پس از علی (علیه السلام) نه فقط اعلام خلافت علی (علیه السلام). ✳️لذا است نه فقط (علیه السلام) . است نه فقط. ✅ لذا جنگ با در باطن سر بوده و حضرت (علیها السلام) را خود تلقی می کرده است . ✅ لذا بیان کننده و مرز بندی بین خانه (زوجات النبی) و (پنج تن آل کسا) بوده است و چون و مخصوص بوده فقط برای حلال بوده است این بوده است که با تبریک گفتن به (علیه السلام) به خاطر شدن می خواسته را از (علیه السلام) سازد و منحرف هم ساخت. ✅در رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) سخن از فرمود سخن از 12 به میان آورد، سخن از به میان آورد، سخن از نبود، سخن از گفت. لذا حدیث کاملا نشده است. کانال مشکات در ایتا.............👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit کانال مشکات در تلگرام👇 @mousavizanjany
ادامه بحث آزادی دراسلام: (9)در جریان افک (تهمت وافترا)به ماریه قبطیه همسر رسول خدا(ص)(که بعدها عایشه می گوید آن زن من بودم ) توسط تعدادی از اراذل و اوباش داخل همین امت ،، رسول خدا(ص) فرمود هیچ حکمی جز همان حد قذف که درباره دیگران هست بر این افترا زنندگان جاری نکنید به جرم این که آبروی ناموس حاکم و طبعا و تَبعا خود حاکم را برده اند. چون برای امت در آن زمان جرم سیاسی تعریف نشده بوده و در بین مواد مورد بیعت و مبایعه جرم سیاسی وجود نداشت و درباره جرم سیاسی بیعت نکرده بوده اند چرا که چنین حکمی نازل نشده بوده است. لذا فقط حد قذف جاری شد و بس. و عملا مردم از محکوم شدن به جرم سیاسی در آن مقطع آزاد بوده اند. (10)طبق روایات ،، رسول خدا فرمود چون این کنیز(ام ایمن) توان تحلیل تمام ابعاد سیاسی اسلام را ندارد مادامی که زنده است پیش ایشان بحث امامتِ پس از رسول خدا(ع) را پیش نکشید چون وقت آن نرسیده پس مکلف به ایمان به آن نیست. امام صادق(ع) می فرماید ام ایمن تا آخر عمرش موظف نبوده عقاید تشیع را بداند. بنابر این حوزه محکومیت یک انسان به تکلیف تابعی از تسلیم اختیاری اوست حالا که برای انتخاب ام ایمن چنین حوزه انتخابی وجود نداشته پس مکلف هم نبوده است. و نتیجتا از تکلیف انتخاب امام معصوم معذور و آزاد بوده است. (11)طبق متون تاریخی و حدیثی امام امیرالمومنین(ع) در مشروعیت خلافتش مکلف بوده به رای مردم استناد کند(لولا حضورالحاضر...) یعنی مشروعیت خلافت من ناشی از《آزادی در انتخاب》مردم است و نفرمود من منصوب خدا هستم. اگر چه بودند و امام حسین هم (ع) در کربلا برای حرکت خود به سوی کوفه به 18000 نامه و بیعت غیر حضوری عراقی ها استناد فرمود. و نه به امامت آسمانی خود اگر چه چنین امامتی داشته اند یعنی امامت من ناشی از《آزادی در انتخاب》مردم است. (12)طبق متن صریح دعای نبوت و آسمانی برای این به مردم عرضه می شود که فردا مردم یقه خدا را نگیرند که چون به ما راه درست را نشان ندادی ما جنایت کردیم. و این عرضه هم به منزله ارائه سبیل است و مستحفظ دین بودن است و بی سرپرست نماندن طریق است و بس و اجباری در کار نیست. (13) و اگر در دین و سفت و سخت هست این مقتضای ضرورت حفظ جامعه است که کم و کیف آن را باز خود مردم تعیین و تصویب می کنند. و اگر در فضای دین سخن از ولایت انبیا و ائمه و فقها بر مردم هست یعنی حجت بسوی خدا وجود دارد نه اینکه بدون انتخاب و رای و بیعت مردم برای اجرا احکام دین این حجت خدا در دخالت در امور مردم زمینه فعلی دارد. نه خیر در دعای ندبه این حجج به منزله کاندیداتور است و بس لذا ورودش به اِعمال قدرت مشروط به رای و انتخاب مردم است. و این است حوزه اختیارات حاکم تا آنجایی است و مشروع است که در حین بیعت مردم تعیین شده است. و در داخل یکی از انواع بیعت هایی است که در بالا آورده ایم. اگر مردم به حاکمی رای بدهد شما اسلام را پیاده کنید در این صورت قدرت حاکم مطلق است تا هر جا که دین اقتضا می کند حق دارد برود. و این اطلاق و یا قدرت مطلقه را مردم داده اند. و داد و فریاد بعدیشان از عوارض ناشی از اطلاق قدرت حاکم بجایی نمی رسد تا در رفراندمی رای خود را پس بگیرند و اگر چنین حاکمِ دارایِ قدرت مطلقه،، اسلام را پیاده نکند خودش بیعت خود را نقض کرده است. و خود مشروعیت حکومت خود را زیر سوال برده است. پس تعیین حوزه اختیارات حاکم با انتخاب آزادانه مردم است. کانال مشکات در ایتا.............👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit کانال مشکات در تلگرام👇 @mousavizanjany
خلاصه درس خارج کتاب اراضی جلسه(2) 📌در جلسه اول به عرض رساندیم که اگر در متن تورات در سفر لاویان و سفر اعداد و حتی نیمه دوّم سفر خروج دهها آیه دلالت دارد بر اینکه تمام اراضی متعلق به بنی اسراییل باید زیر اشراف حضرت هارون (ع) و پسران چهار نفره ی محترمشان که وارث ( و ) بر کل بنی اسراییل بودند مورد تقسیم و بهره برداری قرار گیرد، این قضیه بارها مورد تصریح رسول خدا (ص) که (ع) به منزله ی و اولاد خاص علی(ع)به منزله اولاد ِوارثِ امامتِ هارون هستند یعنی سِمتِ امامتشان وارث حق مدیریت بر کل اراضی خارج از اراضی مورد تصرف مشروع انسانها میباشد . اینک در جلسه دوّم میخواهیم بیان کنیم که اگر رسول خدا (ص) دستور داده است تمام درب منازل اصحاب که به مسجد باز می شده بسته بشود , این هم اصلی از اصول انبیای سابق بوده است . در تورات سفر خروج باب 33 از آیه 7 به بعد تحت عنوان :《خیمه اجتماع》 که به منزله ی مسجد جامع بوده آمده است : (و ما فقط به خلاصه آن اشاره می کنیم ) از اصحاب موسی احدی با موسی وارد خیمه اجتماع (مسجد) نمی شده است فقط در مقابل خیمه خود اجازه سجده داشته اند و《اما یوشع جوان (وصی و وارث و خلیفه موسی) خادم موسی از میان خیمه بیرون نمی آمد.》اگر بعضیها خیال کرده اند منظور ، خیمه خودش است ، یعنی از خیمه خودش بیرون نمی آمده است ، توجه ندارند در دنبال تمام واژه های خیمه اصحاب ضمیر《ش》آمده است و اما درباره خیمه یوشع که پس ازواژه-- خیمه اجتماع-- آمده ضمیر ندارد. یعنی (ع) هم مثل (ع) درب منزلش بسوی مسجد باز و آزاد بوده است و حضور دائمی داشته است. پس از این ماجرا و وفات هارون و سپس وفات موسی در وادی تیه این یوشع جوان و وصی موسی بود که حق تصرف و تملک ارض مقدس را داشته است . پس اراضی مفتوحه عنوه طبق روایاتی که در مباحث مربوط به اراضی مفتوحه عنوه در کتب فقهی یا اصلا مورد توجه نبوده و یا بسیار کم مورد توجه بوده مربوط به امام است ، یعنی با نظارت او باید بین مسلمین تقسیم و یا مورد استفاده قرار گیرد. نه اینکه بگوییم مال عامه مسلمین است بدون بیان شرایط استفاده از آن . در وسایل الشیعه جلد 6 صفحه 124 کتاب زکات باب چهار خبر اول : (و ما اخذ بالسیف فذالک الی الامام. یقّبله باللذی یری کماصنع رسول الله بخیبر . ) که در جلد 11 کتاب جهاد العدوّ باب 72 خبر 2 هم آمده است . و در اصول کافی کتاب الحجه جلد اول صفحه 541 باب الفئ و الانفال خبر 4 از امام کاظم آمده است : و الارضون التی اخذت عنوه بخیل و رجال فهی موقوقه متروکه فی ید من یعمّرها و یحییها و یقوم علیها ، علی ما یصالحهم الوالی . پس طبق این دو روایت علاوه از مرسله و یا مقطوعه ورّاق این والی یعنی امام است که باید متصدّی اراضی مفتوحه عنوه باشد و بس. نه این که عامه مسلمین بر سر این اراضی هر بلا آوردند ، آوردند، و هر زمین خوار و رانتخوار خورد که خورد علی برکه الله ، و مفید بخاطر نظر به این دسته از روایات در مقنعه صفحه 44 کتاب خراج فرموده است: کل ارض اخذت بالسیف فللامام تقبیلها ممن یرای من اهله و غیرهم ... پس ما فتوای مشهور را قبول نداریم که مفتوحه عنوه بدون اذن امام مال عامه مسلمین باشد . و در بین فتاوای علمای اهل سنت هم مانند احمد و بعضی از تابعین او همین نظر را دارند. تمام. ایتا👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit @mousavizanjany