eitaa logo
مشکات اهل بیت (ع)
1.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
843 ویدیو
43 فایل
✅ کانال رسمی ▫️نظرات قرآنی ▫️نظرات فقهی ▫️نظرات تاریخی ▫ ️دیدگاهها ◾️سیدحسین موسوی زنجانی 👈 برای عضویت کلیک کنید 🔻🔻 کانال مشکات در ایتا..👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit ارتباط با ادمین @S_A_M15511348
مشاهده در ایتا
دانلود
مشکات اهل بیت (ع)
🔺 ضرورت تفکیک میان بُعد "الهی" و بُعد "بشری" پیامبر اکرم (ص) ➖ فقط افعالی که از جنبه الهی و وحیانی
از مطالب کلیپ فوق و استاد : ✅ سلام نظر شما درباره مطالب آقای درکلیپ بالا چیست؟!واخیرا مطالب ایشان درحدی مطابق نظر است که درمصر بخشی ازایده های ایشان واکاوی شده است. ✅ پاسخ: ❎ اولاایشان بایدپاسخ بگوید آیا موضع درمنطق قرآن درآیه 25سوره مائده موضع هست یانیست؟! ❎ ثانیا: تشبیه موضع اصحاب رسول خدا به موضع اصحاب گوساله پرست حضرت ازسوی خود رسول خدا(ص) را که در168منبع حدیثی اصلی اهل سنت آمده《 منجمله در مکررا آمده》قبول دارد یاندارد.؟! ❎ ثالثا اگر از 14معصوم احدی کلام را به دوقسم تقسیم نکرده باشند جز عمر ومن تبعه درآن صورت موضع خودرا درقبال موضع (ع) و روشن سازد که درکدام جبهه است.؟! اگر کلام رسول خدا به دوقسم فوق تقسیم شود پس آیا رسول خدا می شود قسم سوم ؟! اگر جواب مثبت باشد سندی برتثلیث کلام رسولخدا از وسنت بیاورد. اگرسندی نیست تسلیم شود. ❎خامسا : "...ماآتاکم الرسول فخذوه..." از کدام قسم است ؟!که نیست! پس غیر قرآن است. پس غیر قرآن ازکلام رسول خدا هم است. ❎سادسا! درقرآن دوبار واژه آمده ودرآیه 42نسا و 59هود و 10الحاقه و 216شعرا و21نوح و 16مزمل معصیت رسول عدل معصیت خدا است.آیا آقای حیدری این آیات را قبول ندارد؟! البته نمی تواند بگوید بخاطر بخش قول خدا بودن آن است چون وقتی معصیت الرسول ازمعصیت الله جدا شود این احتمال اصلا بذهن نمی آید چون آن مصداق معصیت الله است. ❎سابعا درحدیث کتاب و یعنی کتاب وسنت الرسولِ منقول ازسوی اهلبیت است ودیگر سخنی از قول سوم نداردتا قول شخصی رسول خدا وارد فضای بحث شود. ❎ثامنا تمام مشورتهای رسول خدادرجنگها وتبعیت ازقول امثال و گذشتن ازنظر شخصی خود برای تعلیم شیوه فرماندهی به یارانش بوده تا فرماندهان فنون فرماندهی درجنگ را یادبگیرند ومستبد محض نشوند.نه این که موضع او درسرنوشت سازترین اعمال که است موضع شخصی بوده ! که ازهمه امور بیشتر نیاز به هدایت های دارد .آخر چگونه انسان می پذیرید که ازیک سو قرآن بارها می فرماید خدا تورا درجنگ توسط لشکر یاری کرد اما خود رسول خدا حرفش مستند به خدا نباشد !آیا ملائکه به لشکری کمک می کنند که فرماندهش به نظرشخصیش عمل می کند؟! واگر درآیه 43سوره توبه خدا به رسول خدا می فرماید ایکاش به آنها فلان اجازه را نمی دادی درهمان آیه عبارت را با عفا الله عنک شروع کرده تاثابت کند یک امر غیر اساسی بوده وترجیح درطرف مقابل بوده است. چون معتقد نیست که رسول خدا درآب خوردن و اینکه فلانی آن لیوان را بمن بده هم تابع وحی آسمانی بوده است. واین آیه قرینه این است حتی دریک امر جزئی هم اعمال رسول خدا زیر نظر خدا بوده حتی درامری که درخصوص آن امری نازل نشده بوده است. ❎تاسعا :اگر کسی هیچ سوره ای را نخواند جز سوره خواهد دید تمام کار دست خدااست تا جائیکه می فرماید مارمیت اذرمیت و می فرماید فلم تقتلوهم ولکن قتلهم الله . (انفال /17) حال آقای حیدری می فرمایند جهادی که خود خدا دشمن را می کشته یعنی یارلشکر بوده وخودخدا تیراندازی می کرده یعنی یار تیراندازان بوده این جهاد حاصل تصمیم شخصی رسول خدا بوده !!پس بفرمایید خدا تابع تصمیم شخصی رسول خدا بوده!! تا دعوا تمام بشود.! نتیجه اینکه احدی معتقدنیست رسول خدا درتمام جزئیات حتی درکیفیت کفش پوشیدن و آب خواستن وغذا خواستن هم تابع بوده بلکه درتمام امور مربوط به اسلام و تابع محض وحی بوده است. وحرف جناب حیدری دراین خصوص همان استدلال عمر است که در وارد شده است. عمر مکرر می پرسد آیا این امر خدا است؟ ویا نظر شخصی شما است؟! ازنظر قرآن واهلبیت اصحاب نماد ازقول رسول است و ایشان موضع اصحاب را موضع اسلام می داند آن هم در قبال امررسول خدا (ص)!! آقای حیدری فقط یک بار سوره انفال را مطالعه کند مشکل حل است. پس رسول خدا درامر دین نظر شخصی و بشری اعمال نکرده است، تاما موظف شویم آنرا ازاخبار استخراج کنیم. ایتا......................👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
سوال : در تفسیر تسنیم جلد 5 صفحه 716 می نویسد: {عقل برهانی همانند نقل معتبر حجت است و فرقی بین بدیهی که بین است و نظری منتهی به بدیهی که مبین است نیست . تمسک به اطلاق یا عموم دلیل نقلی قبل از تحقیق در برهان عقلی (بین و مبین) نا صواب است.} در این خصوص چه نظری دارید ؟ ✅پاسخ: ما ابتدا فرمایش استادمان را با توجه به اطلاقش می پذیریم سپس نظر شریف معظم له را به مشکلات متولد از آن اطلاق جلب می کنیم 🔷یک: بیش از 30 تا 40 دارای که می تواند اجمالی درست کند فقط از طریق وارد شده که قرآن با رای ممنوع است و رای اینجا یعنی عقل . ⭕️پس اولین مانع اطلاق فرمایش ایشان دهها روایت است. 🔘پس کسی که این مطلب را می فرماید نمی تواند جبهه مورد هجوم این روایات را ترک کرده برگردد باید در مقابل هماورد طلبی این پهلوانان قوی حرفی برای گفتن داشته باشد 🔷دو : فراوانی داریم که باز در حد تواتر اجمالی است که می فرمایند هیچ چیزی از درک ابعاد بسیار وسیع دورتر از متعارف نیست، این دسته از روایات برای حجیت فرمایش ایشان زمینه ای باقی نمی گذارد پس آن بزرگواری که این قدر برای فهم قرآن عقل بشری را کافی و وافی می دانند بدون پاسخ در خور در قبال این دسته از روایات کثیره نمی توانند میدان را فتح شده تلقی کرده و خالی کنند. 🔷سه: این سوم اساسی تر است آیا تعبیر به ((حجت است)) در کلام شریف استاد به معنای این است که اگر مثلا عقل بگوید پس چون نداریم پس جد با وجود یک برادر نصف بشود! آیا استاد ملتزم این مقدار از داوری عقل در حوزه شرع هستند!؟ اگر هستند پس چرا باطل باشد این همان حرف ابو حنیفه است که همواره می کوبیم و اگر این مقدار نمی توانند جلو بروند پس لطفا باید دامنه ی اطلاق و یا عموم کلام ایشان تنگ تر شود. ⭕️پس هر دو طرف است. اما این حقیر عرض می کند عقل قرآن است و نه یکی از نقاط شرع خیز و احکام خیز اسلام ، عقل هر چه بیاور می شود و نه . ما نمی توانیم مولود عقل را بعنوان مولود شرع محسوب کنیم و اصلا و ابدا عقل از نقاط شرع خیز نیست بلکه عقل کوچک انسانی است از عقل کل یعنی شرع احکام را بگیرد و بین آنها و دهد و نه اینکه در کنار شرع با این همه بی خبری کارخانه تولید حکم شرع بزند. آن وقت هم شارع شود و هم . ما دو تا شارع نداریم . ما در فقه نداریم بلکه داریم که است و و بس . را برای کودتای ساخته بودند که وارد ما شد! کانال مشکات در ایتا.............👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit کانال مشکات در تلگرام👇 @mousavizanjany
📚🖊📖 جریان تفسیر نشده در تاریخ اسلام ✳️ (صلی الله علیه و آله وسلم) موظف بوده است خلافت را پس از . (علیه السلام) در (علیه السلام) و برای بیان این امر موظف بوده است بفرماید نبوت و خلافت از خاندان (علیه السلام) پس از موسی (علیه السلام) به منتقل شده است من هم موظف هستم را پس از (علیه السلام) به (علیه السلام) منتقل سازم. ✅ رسول خدا برای بیان این هدف بوده است بگوید است اما در چه چیزی است؟ در اینکه است ، همانطوریکه و بوده است هارون قبل از موسی وفات کرد، نه خلیفه موسی شد و نه وارث موسی اما علی (علیه السلام) قبل از ذریه خود هم خلیفه شد و هم وارث . ♦️عایشه از این جریان با خبر شد پیش رفت و گفت پدر ! 🔘اگر من صاحب فرزند هم بشوم باز گویا به فرزندم نخواهد رسید! چون با گفتن «انت منی بمنزله هارون من موسی» میخواهد بگوید خلافت اسلامی است کما اینکه و خلافت موسی بوده است. ♦️ ابوبکر از رسول خدا پرسید مگر است؟ ✅رسول خدا فرمود: خانه نبوت است. در روز (علیه السلام) نازل شد و گفت باید انتقال از خانه به خانه اعلام شود و به اعلام شود بحث تنها (علیه السلام) نیست بحث اصلی به است. رسول خدا فرمود: خداوند فرموده: از این جهت است که از خانه من به خانه او و به بین من و او شده است. پس نه پس از خلیفه شد و نه وارث بلکه بود که و شد. لذا پیام و و بیان انتقال به است منتهی پس از علی (علیه السلام) نه فقط اعلام خلافت علی (علیه السلام). ✳️لذا است نه فقط (علیه السلام) . است نه فقط. ✅ لذا جنگ با در باطن سر بوده و حضرت (علیها السلام) را خود تلقی می کرده است . ✅ لذا بیان کننده و مرز بندی بین خانه (زوجات النبی) و (پنج تن آل کسا) بوده است و چون و مخصوص بوده فقط برای حلال بوده است این بوده است که با تبریک گفتن به (علیه السلام) به خاطر شدن می خواسته را از (علیه السلام) سازد و منحرف هم ساخت. ✅در رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) سخن از فرمود سخن از 12 به میان آورد، سخن از به میان آورد، سخن از نبود، سخن از گفت. لذا حدیث کاملا نشده است. کانال مشکات در ایتا.............👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit کانال مشکات در تلگرام👇 @mousavizanjany
تذکر: 👇 بیان این نکته لازم است که در دنیای اسلام از اول تا به امروز شاید هیچ خانواده ای به اندازه ی خود عمر و خانواده عمر و در راس همه آنها عبدالله ابن عمر بستر ورود اسرائیلیات به تفاسیر را فراهم نکرده است. و متاسفانه در بین تفاسیر مسلمین دو تفسیر در رسمیت دادن به انتشار اسرائیلیات در مقیاس وسیع , گوی سبقت را از سایرین ربوده است ، در بین اهل سنت ، تفسیر ثعلبی و در عالم تشیع تفسیر تسنیم .!! آن هم زشت ترین و غیر معقول ترین و بیّن البطلان ترین اسرائیلیات که به محض اطلاع هر دانشجوی زمان ما از آن ،، عکس العملی جز تنفر از اسلام نخواهد داشت ، !! به یک مورد از نقش بارز خاندان عمر در تزریق اسرائیلیات به تفاسیر مسلمین (و سپس مولف محترم تفسیر تسنیم به تسنیم ) بدون سانسور در جلد ۳ ص ۱۵۷ توجه کنید : ((ملائکه پس از خلقت آدم قلوبشان مکدّر شد، گفتند خدایا ما که مطیع تر از آدم بودیم , آدم دیگر برای چه لازم بوده ؟ خدا فرمود: دو نفر از ملائکه به من معرفی کنید، تا بفرستیم به کره زمین تا نحوه اطاعت شان را ملاحظه کنیم؛ جامعه ملائکه هم هاروت و ماروت را بعنوان کاندیدا معرفی کردند،! و خدا آن دو ملک را فرستاد به زمین تا دوره آزمایشی مقابله با گناه و برای اثبات مطیع تر بودن ملائکه از آدم جدید الخلقه را ، بطور کامل عملا ببینند. خدا از طرف دیگر به ستاره زهره (!!) اجازه داد در شکل یک زن بسیار زیبا در مقابل آن دو ملک ظاهر شود! این دو ملک ( که طبق منطق قرآن اصلا شهوت ندارند و گناه نمی کنند) بعنوان مشتری پرو پا قرص این خانم بسیار زیبا ظاهر شدند، [ ستاره] زهره گفت : تا مشرک نشوید حاضر نمی شوم تمکین کنم ،! تعامل صورت نگرفت، ستاره زهره رفت سپس با یک بچه آمد،[عجب ستاره ای!!] آن دو ملک باز درخواست استمتاع کردند، سرکار خانم [ستاره] زهره گفت تمکین نمی کنم تا این کودک را بکشید،! آن دو ملک این قتل را قبول نکردند، باز زهره خانم شکست خورد، رفت با یک جام شراب آمد، باز دو ملک ،(معصوم) درخواست اخذ کام کردند ، زهره گفت : اول میل شراب سپس میل خواب! این دو ملک (فاقد شهوت) تسلیم شدند و شراب خوردند، هم مواقعه صورت گرفت و هم مقاتله با صبی (!!) وقتی به هوش آمدند زهره (پیروز) به آن هاروت و ماروت ( معصوم !!! که بر سرشان کلاه رفته بود هم شراب ، هم زنا و هم قتل از آنها صادر شده بود) گفت : ها!! (چطورید !!؟) اما کار صورت گرفته بود. ! اما برای مجازاتشان قرار شد بین دو مجازات یکی را قبول کنند : یا مجازات در دنیا و یا مجازات در آخرت ؛ اما آنها مجازات در دنیا را انتخاب کردند، و غائله تمام شد.!! )). آنچه ملاحظه فرمودید ، ساخته خاندان عمر بود که در تفسیر تسنیم نقل شده سپس به شکل ذیل توجیه شده است. :(( اشاره : اولا گر چه ظاهر بعضی از روایات (توجه کنید :اسرائیلیاتِ ساخت خاندان عمر را مثل روایات اهلبیت (ع) بعنوان روایت اسلامی نقل می فرمایند و عبدالله ابن عمر را راوی معرفی می کنند) کراهت فرشتگان از جعل خلافت برای آدم است، لیکن فرشتگان معهود قرآنی همگی معصومند ، و ادله عصمت آنان از تخصیص ابا دارد. 🔺ثانیا همان طور که ظاهر بعضی از آیات راجع به توحید یا نبوت نیاز مند توجیه است، ظاهر برخی روایات نیز بر فرض صحت و اعتبار آنها محتاج تبیین و توجیه است. ثالثا، ممکن است جریان هاروت و ماروت در ذیل آیه ۱۰۲ بقره بازگو شد.))!! اینک باید تامل کنیم، حوزه علمیه ما در فاز تفسیر، فعلا در عصری و حال و هوایی قلم می زند که خیال می فرماید در مکتب تشیع ، مجعولات خاندان عمر که متن منابع یهود است ، تحت عنوان و واژه ((روایات اسلامی)) قراردارد!! که بعنوان سنت و حجت دوم از سوی رسول خدا( ص) معرفی شده است،! در حالیکه رسول خدا (ص) عمدا" واژه سنت را استعمال نفرمود بلکه بجای واژه سنت واژه را بکار بردند! عترت یعنی ((تبیین اسلامی که این تبیین خاص و مخصوص اهلبیت عصمت (ع) است )) ولا غیر، طبق چه معیاری در عقیده شیعه کلمات و اقوال خاندان غیر وحی حدیث است.؟! چرا پسر عمر در تفسیر اسلام و قرآن در سطح امام باقر (ع) است.؟ مگر در آخر قرن اول بین صالح ابن کیسان و زهری دین فروش سر همین معنا دعوای نشد؟! ، زهری درباری ، کل اخبار خاندان عمر و ابوبکر را بعنوان سنت جمع می کرد ولی صالح ابن کیسان گفت من وارد این کار نمی شوم .چون امثال ابوبکر ابن حزم گفته اند روایات را جمع کنیم که مخصوص اقوال رسول خدا (ص) است و نه قول صحابه. ⭕️نتیجه اینکه: در تفسیر شریف تسنیم که خروجی حوزه علمیه مقدسه غیر قائل به تحول است ، 🔺اولا ، قول پسر عمر حدیث است! و با این شیوه، فرهنگ محکوم زهری درباری در آخرقرن اول که حتی از سوی خود اهل سنت محکوم شده بوده مجددا احیاء شد. 🔺ثانیا، در نقل همین اسرائیلیات هم وثاقت راوی ملاک در قبولی تلقی نشده . 🔺ثالثا خلاف علم و عقل بودن محتوای آن منقولات و نقش تخریبی آن خرافات در جامعه متمدن امروز 👇👇