پیشنهاد:
اگر مسئله مربوط به بدهکاران را مفصل تر و مستند تر بیاورید یک تحول بزرگ در حوزه زندانها و بلکه مسائل مالی کشور بوجود می آید پیشنهاد می شود بحث را اگر ظرفیت دارد بیشتر بکاوید تا راه توجیه و فرار منتقدین مسدود شود . چون شما به جنگ اجماع تقریبا کل فقهای اسلام رفته اید باید مستند تر حرکت کنید.
✅ پاسخ: چون این مسئله بخاطر مبتلا به بودن از نظر حجم در حد یک کتاب است لذا مجبورم ریشه های مطالب را معرفی کنم تا ثابت کنم پیش از این حقیر , اگر جسارت نشود این مسئله خام بوده است و ایکاش در استنباط این مسئله به تمام این نکات ذیل توجه می شده که فقط به بعضیها توجه شده است .
🔸نکته اول: بدهکاران در سطح جهان به دو بخش تقسیم می شوند یک بخش بدهکارانی هستند که بدهی آنها بطور طبیعی و بدون تقصیر بدهکار بوجود آمده است. مثلا خشک سالی باعث شده یا زلزله و سیل اموالش را از بین برده و یا در اثر زیادی اولاد و یا در اثر ضعیف بودن سیاست اقتصادی دولتمردان و دولتها این بیچاره رفته از مردم قرض کرده و یا جنس گرفته . بنده عرض می کنم اصلا و ابدا در اسلام برای چنین بدهکارانی نه تنها مجازات نیست و مجحور نمی شوند بلکه دولت باید از سهم غارمین کمک کند و دیون او را ادا کند . در آیه 280 سوره بقره فرموده فنظره الی میسره یعنی به چنین بدهکاران مظلوم باید فرصت داده شود تا زمینه پرداخت بدهی شان فراهم گردد و برای احدی جایز نیست برای بازپرداخت بدهی متعرض چنین بدهکارانی شود. و کسی حتی حاکم حق تعرض ندارد تا چه رسد به محجور کردنشان. این بخش از بدهکاران از کتاب حجر بیرونند و برای احدی مشروع نیست او را از تصرف در اموالش محجور کند ولو دولت اسلامی. و اما بخش دوم از بدهکاران عبارتند از کلاهبرداران ، رانتخواران ، سود جویان و عمدتا کسانی که با وجود دارا بودن و به قول رسول خدا (ص) واجد بود مطل می کند لَیِّ می کند التوای می کند و امروز و فردا می کند و بدهی مردم را نمی دهد. این بخش از بدهکاران است که باید حاکم دستگیرشان کند و در تصرف اموال مردم که به جیب زده ممنوع می کند و این بخش از بدهکاران است که حاکم شرع زندانی می کند تا معلوم شود چقدر پول دارد تا از بدهکاران مظلوم بخش اول جدا شود .
⭕️اما متاسفانه در کتب فقهی در باب محجوران این دو بخش از بدهکاران را با هم مخلوط کرده فرموده اند باید کل بدهکارانی که بدهی شان بیش از اموالشان است در تصرف در اموالشان ممنوع ودمحجور شوند!! در کتب روائی این کلام رسول خدا (ص) که¡ لیّ الواجد یحل عرضه و عقوبته》در حدی گسترده و جا افتاده است که تنها در تفسیر قرطبی 9 مورد به آن استناد شده است. معنای روایت با مختصر تصرف این است: آن پولداری که با وجود پول , بدهی مردم را نمی دهد دست حاکم شرع را باز می گذارد تا او را بین مردم با زندان کردن و بازپس گرفتن پول مردم آدم کند. پس تمام روایات باب حجر مربوط به این کلاهبرداران است و نه بدهکاران معمولی مظلوم.
🔺توجه کنید اولین کس در حبس کردن بدهکاران شریح قاضی بوده (آخر جلد دوم الفقه علی المذاهب الاربعه) و نه رسول خدا و نه علی مرتضی و زندان کردن بدهکاران در حکومت امیرالمومنین درباره کلاهبرداران و واجدین و اهل تاخیر عمدی بوده و نه بدهکاران بدون مال و متعارف .پس یک بدهکار پول دارد اما پرداخت نمی کند،، حجر مال این است و یک بدهکار چون پول ندارد پرداخت نمی کند . درباره این قسم نه تنها دولت حق ندارد او را محجور و ممنوع از تصرف کند بلکه باید دولت محترم اسلام دست مبارک خود را ببرد جیب بیت المال تا از سهم غارمین بدهی او را پرداخت کند. نتیجه این شد در تمام کتب فقهی شیعه و سنی باید بدهکاران واقعی را از بین محجورین خارج فرمایند و فقط به اغنیا و بقول رسول خدا(ص) واجدین مماطل را محجور کنند که در واقع عنوان بدهکار ناشی از فقر ندارد بلکه کلاه بردار است .
📚مدارک #قرآنی و #روایی این تحلیل فقهی را درکتاب فقهیم آورده ام. از همین جا خطا و غفلت دیگر در کتب فقهی هویدا می شود و آن این که این مفلس نیست که محجور می شود بلکه بقول رسولخدا (ص) این واجدین هستند که باید محجور شوند. مفلس باید از حکومت کمک مالی از سهم غارمین بگیرد نه این که محجور و ممنوع از تصرف در اموال خود شود.
اضافه می کنم وقتی روایات می گویند فرد مدعی #افلاس و ورشکستگی پس از دستورحاکم اموالش بین طلبکاران تقسیم می شود ، این نشان می دهد این بدهکار با وجود اموال ادعا می کند توان پرداخت ندارم پس به هیچ وجه روایات حجر ناظر به بدهکار فاقد مال نیست بلکه برای تجمیع کنندگان اموال مردم است که مال مردم را در اختیار گرفته و نمی دهد . این مصداق #مماطل است و نه بدهکار. و غفلت فقهای عظام از این مطلب باعث شده دو بدهکار راستگو و دروغ گوی مماطل و کلاهبردار با هم مخلوط شودند. و ظاهرا علت این خطا فتاوای اهل سنت است که از کتاب خلاف مرحوم شیخ الطائفه در باب #تفلیس منتشر شده است. خود مسئله
بخش دوم نقد تفسیر شریف تسنیم درخصوص آیه 143 سوره مبارکه بقره.......
قصه از این قرار است که در #تفسیر شریف #تسنیم کم لطفی فرموده اند و ایکاش به این حقیقت #قرآنی بسیار حیاتی برای اعتقادات امت توجه می دادند که:
در حین ارسال #رسل و در حین شهادت هر امامی برای #امام بعدی معاهده ای بین خدای عزوجل و آن بزرگواران صورت می گیرد مبنی بر این که در یکی از 70 مرحله #قیامت شما با تک تک #امت تحت هدایت شما با هم وارد دادگاه شوید آن هم مطابق صراحت شدید آیه 69 زمر
(و وضع الکتاب وجئی بالنبیین والشهدا ) در این فضا است که بخاطر دو نفر بودن به آن #هادی_شفیع اطلاق می شود . و اگر شفاعت کند در حق آن فرد آن می شود عمل شفاعت و الا شفیع هست اما عملا شفاعت نکرده است و تمام آیاتی که مثل #آیه مورد بحث (143بقره) و آیه "وفی هذا لیکون الرسول شهیدا علیکم وتکونوا شهدآ علی الناس" آیه 78 حج و و آیه 69 زمر و آیه 140 آل عمران و 69 #نساء بنابر تفسیر مسلم اهلبیت در قرآن آمده در همه و همه منظور از مخاطب ها با ضمیر" کُم " فقط ائمه یعنی 12 امام است و بس آن هم فقط بخاطر #امام بودن و نه بخاطر #متقی بودن و اهل #کشف و #شهود بودن . و احدی هیچ سهمی از این مقام دارای اشراف معنوی بر اعمال امم ندارد.
بطور قطع ما انسانها از حال همسایه در پشت دیوار خبر نداریم حالا می خواهیم از حال #مسلمانان ساکن #نیویورک در دادگاه خدا خبر و شهادت بدهیم؟!
و آیه 41 نسا هم می رساند تمام #ملل تحت هدایت #انبیا دارای این قبیل شهدا هستند و از اینجا روشن می شود که امتهایی که #ندا_هدایت از سوی رسولی نداشته اند مصداق #مستضعف اند و در دادگاه قیامت #نبی و #شهید ندارند. و مطابق بعض از روایات رفع عنهم القلم. بگذریم . آیات مورد بحث آن قدر واضح الدلاله است روزی #عمر به #ابن_عباس گفت می دانی چرا من روز اول #رحلت رسول خدا زیر بار مرگ ایشان نرفتم و امت را تهدید کردم که هر کس بگوید رسول خدا وفات کرده با این #شمشیر دو نیم می کنم ؟!
آنچه مرا وادار کرد چنین کنم آیه 143 بقره بود که می فرماید رسول خدا شاهد شما است من خیال می کردم زنده می ماند تا آخر حیات امت!
(سیره ابن هشام جلد 4 ص312) پس عمر هم نگفت نیمه دوم آیه دلالت دارد ما اصحاب هم شاهد عمل امت خواهیم بود .
✳️پس ما چگونه #اصحاب خاصی را دارای توان شهادت می دانیم .
کانال مشکات در ایتا.............👇
https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
کانال مشکات در تلگرام👇
@mousavizanjany
سوال فقهی:
از مطالعه مجموعه مطالب فقهی شما به این نتیجه رسیده ام که فصول اقتصادی فقه ما ربطی به مشکلات مسلمانان عصر ما ندارد و محرومین معاصر هیچ حصار مطمئنی از قوانین فقهی در شکل سیاست اقتصادی در قبال استثمار از آنها ندارد خوب این شد معرفی عیب کار این که خیلی مهم نیست بفرمایید چاره چیست؟
✅پاسخ: توجه کنید:
#اجتهاد عبارت است از کوشش در دو وادی و در دو صحنه
اول : شناسایی و شناخت #حوادث ، مشکلات ، موضوع و درد موجود .
دوم : #استنباط حکم آن موضوعی که و یا #حادثه ای که قبلا شناسایی شده . تمام.
⭕️اما فضای #تقیه تحمیلی فقهای عظام را وادار کرد بتدریج از شناسایی حوادث دست بکشد چون مربوط به #حکومتها بوده .
🔷 پس نصف #حوزه کار فقها رفت , ماند نصف دیگرش , استنباط احکام و چون نصف احکام هم با #سیاست ممزوج بوده به حکومت تنه می زد مانند قضا و شهادات ، دفاع ، حدود و قصاص و دیات و مدیریت و تفسیر آیات اجتماعی و سیاسی #قرآن , این بخش از #فقه هم رفت پی کار خودش . ماند آن احکامی که مربوط به #تطهیر بدن و عورتین و #عبادات_فردی و نه #سیاسی و #اجتماعی مانند کتاب #طهارت #صلات , #صوم , #زکات و نه #مالیات و #عوارض !! #ارث وصیت مزارعه و مساقات که البته اگر شکل کلان نمی گرفت و الا آن هم میدان اجتهاد نداشت.
و بالاخره کار حذف تدریجی حوزه اجتهاد آن قدر موفق بوده از کل بیش از 51 باب فقهی در #عروه که مورد قبول همه است در جلد اولش فقط 15 باب ماند و آنچه پژوهش بنده نشان می دهد تمام 45 حاشیه بر عروه همه تا باب وصیت یعنی آخر جلد اول است .
اصلا جلد دوم و سوم عروه که احکام اقتصادی و اجتماعی خوانده می شود #حاشیه نخورده است علی ما تتبعت. و کل ابواب فقهی مطرح شده در دو جلد بعدی عروه نیز 6 باب است پس حدود 30 باب فقه که هسته اصلی ابواب اجتماعی و سیاسی و اقتصادی فقه #شیعه است از حوزه اجتهاد بیرون است !! جالب این است در همان 21 باب عروه هم اگر در بابی که جنبه اقتصادی و اجتماعی دارد نیز اجتهادی صورت گرفته بخاطر بی ارتباطی با جهان خارج و بدون شناسایی موضوعی اجتهاد شده و حاصلی دارد که من باب مثال توضیح داده و معرفی می کنم.
🔷این حقیر پس از مطالعه تاریخ #ویلدورانت ، تاریخ #نهرو بنام نگاهی به تاریخ جهان ،تاریخ #طبری و #تواریخ دیگر و مطالعه متون روایی شیعه مانند #بحار ووو و متون حدیثی اهل سنت مانند #صحاح و اشراف به 150 متن اصلی کتب تاریخی و حدیثی اهل سنت و مطالعه متون #مارکسیستها از #مارکس و #انگلس و #لنین گرفته تا #گورباچف یک مختصر شناختی درباره سیر تاریخی تاسیس و تشکیل #شرکتها در تاریخ ملل پیدا کردم و متوجه این نکته شدم که شرکتها مولود بسیار طبیعی لزوم #تسریع و #تسهیل در تولید و انتقال کالا بوده است . هنگامی که انسانها پی بردند به آنکه در ارتفاعات پیرامون #همالیا زنبوران در 100 متری ارتفاع صخره ها عسل کندوی طبیعی دارند و اگر کسی به تنهایی برود بیاورد روزی فقط 4 بار می تواند بیاورد و هر بار هم فقط 25 کیلو می تواند حمل کند که می شود روزی 100 کیلو. و اما اگر 100 نفر باشند و طول هم و به ردیف بایستند و هر کدام با فاصله یک متری فرد دیگر در طاقچه ای بایستند و از فرد بالا دست گرفته و به فرد پایین دست بدهند چون راه نمی روند سهم هر کدام ده برابر می شود و این باعث شده تولید کنندگان عسل شرکت ابدان تشکیل دهند بدین معنا که همه کار کنند و محصول کارشان را به طور مساوی تقسیم کنند. حالا بر گردیم به فقه موجود. تقریبا اگر از حاشیه مرحوم آیت الله #مرعشی که در تصویر دیگر نظر مساعد دارند تمام فقهای 45 نفره قدس الله انفاسهم الزکیه فتوای داده است شرکت در اعمال و یا #ابدان صحیح نیست. !
شرکتی که تولید را ده برابر بالا می برد و دلیل مستقل هم در کتاب و سنت نداریم بر بطلان آن جز عدم #نص درباره غیر شرکت در #اعیان و #الاموال.
حالا برویم به وادی تاریخ #صنایع :
ذهن شریفتان را ببرید به قرن 16 میلادی شخصی درشکه می ساخت و هر ماه فقط قادر بود یک درشکه بسازد . شخصی گفت ساختن چرخ ها مال من ، شخص دوم گفت ساختن بدنه مال من شخص سوم گفت ساختن میخ ها مال من، شخص چهارم گفت کار تودوزی مال من. شدند چهار نفر ،
از آن جایی که تقسیم کار باعث حذف راه رفتن برای کار دیگر شد لذا تمرکز کارها باعث شد هر دو روز یک درشکه بسارند که عملا ماهی 15 درشکه شد و چون قرار شرکتشان این بوده سود مساوی تقسیم شود برای هر کدام بیش از چهار برابر #سود قبلی حاصل داشت این شرکت ابدان و اعمال است که موتور محرکه برای بوجود آمدن دنیای #صنعت جدید شد و اسم این تعاون در تولید و شرکت در اعمال #مانوفاکتور می باشد و این شرکت بدون دلیل #قرآنی و #حدیثی در فقه ما باطل است. !
یعنی شرکتی که هیچ پیچیدگی ندارد فقط تقسیم کار معقول و طبیعی است که در مدت دو قرن باعث تولد دنیای صنعت جدید شد .
حالا شرکتی که ستون فقرات صنعت بوده از نظر ما صحیح 👇👆
💠سوال :
سلام آقای زنجانی
در مباحث قبلی بطور کلی پیِ قسامه را زده و ثابت کرده اید در اسلام قسامه نیست بلکه مال تورات است که توسط اهل کتاب (با سوء استفاده از بسته بودن دست اهل بیت بخاطر تقیه ) به فقه جهان اسلام تزریق شده است .
اما برای استدلال بیشتر به منابع المحلّی ابن حزم ظاهری اعتماد کرده است .
ولی بنظر می رسد برای اثبات ادعایی به این بزرگی باید به روایات تکیه شود.
✅پاسخ:
چون در فرمایش شما به مشکل تقیه تصریح شده دیگر نیازی نیست از طریق شیعه مدرک بیاورم باید به منابع اهل سنت تکیه کنیم تا مثل سابق خیال نشود مدرک من فقط المحلی است . یعنی از تاریخ خارج بشوم به اخبار عامه بپردازم: اولا تمام روایات باب سنن نسائی نشان میدهد قسامه را اسلام ابداع نکرده است یعنی 4 روایت اول باب قسامه در اول جلد 8 می گوید قسامه حکم جاهلی است. و11 روایت باقی میگوید یهود متهم به قتل بوده و حکم یهود بر یهود بنا بود اجرا شود مسلمین قبول نکردند نه اینکه قبول کرده اند.
ثانیا من با نقل این منابع عامی دال بر توراتی بودن قسامه و تقیه ای بودن روایات شیعه در باب قسامه از قوه محترم قضائیه میخواهم دیگر جلو این حکم اسرائیلی را بگیرد.
ثالثا من با نقل منابع لازم با دست اندرکاران مربوطه اتمام حجت می کنم تا دوستان عزیز و ارجمند در باب قسامه تجدید نظر فرمایند . اینک این آدرس متون احادیث : 15روایت اول باب قسامه سنن نسایی و صحیح بخاری خبر3841 و 3173 و 6143 و 7192 و 2702 و 6898 و صحیح مسلم کتاب القسامه خبر1و 2 و 3 و 4 و 5 و 6 و سنن ابو داود کتاب دیات خبر 4520 و 4521 و 4523 و سنن ترمذی کتاب دیات خبر 1422 و سنن ابن ماجه کتاب دیات خبر 2677 . و این احادیث در بیش از 3000 کتاب روایی و فقهی رایج اهل سنت منتشر است که دلالت دارد حکم قسامه در روایات و فقه با یهود هم زاد و هم ولادتند و باید مسئولین قضایی کشورهای اسلامی این حکم را از فضایِ قضایِ اسلام ، سریعا خارج سازند.
ایتا......................👇👇👇
https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
@mousavizanjany
[۱۰/۳۰، ۲۲:۰۷] موسوی زنجانی: چکیده بحث #قسامه + توصیه به #فقها و #دستگاه_قضایی و #حقوقدانان
⭕️در #فقه #شیعه و #سنی در باب #قصاص، حکمی وجود دارد مبنی براینکه اگرکسی درمکان خلوتی به #قتل برسد و درحین قتل، دو #شاهد_عادل در صحنه قتل نبوده نباشند، دراینصورت اگر #خانواده #مقتول، روی شخص خاصی حساس شده و او را #متهم به قتل بدانند، باید پنجاه نفر از اقوام نزدیک مقتول، #قسم بخورند که آن "شخص ِمتهم" #قاتل است. اگر این پنجاه نفر حاضر به قسم خوردن باشند و قسم بخورند، اتهام قتل آن شخص ِمتهم، #اثبات می شود؛ اما اگر این پنجاه نفر قسم نخوردند، چنانچه نزدیکان قاتل حاضر به قسم خوردن باشند، #قاضی باید پنجاه نفر از بستگان قاتل را #احضار کند و اگر آنها قسم بخورند که "آن شخص ِمتهم" قاتل نیست و قاتل واقعی را هم نمی شناسند، دراین صورت متهم #تبرئه می شود.
⭕️ در سلسله مطالب قبلی براساس استدلال گفته شد که :
۱. قسامه ریشه #توراتی دارد نه #قرآنی.
۲. قرآن بيان توراتی قضیه قسامه را با نقل داستان #گوساله در #سوره #بقره زيرسؤال برده و #نفی نموده است.
۳. براساس هجده روایت #منقول، قسامه در صدر #اسلام هم مخالفانی داشته است.
۴. تمام #روایات شیعی ِ مؤيد قسامه، همگی #تقیه ای بوده است.
🔴 سخن آخر: #حسن_ختام بحث بیانی است از #صاحب_جواهر که می فرمایند: قسامه دارای جنبه هایی است که خلاف #قواعد #اثبات_خون در اسلام است. بطور مثال، قسم برای منکِر است اما در قسامه برای مدعی است و دوم اینکه بجای یک قسم پنجاه قسم مقررشده است. سوم اینکه دیگران برای #اثبات_حق ِدیگری، بدون #علم، قسم می خورند. چهارم اینکه در #دعوي، با #نکول #مدعی دعوا #ساقط می شود اما در اینجا دعوا ساقط نمی شود و باید منکِر هم قسم بخورد.( جلد۴۲ جواهر، کتاب قصاص، باب قسامه، ص۲۳۰ )
#نتیجه گیری :
"حکم قسامه ، حکم توراتی است و نه اسلامی که توسط #خلیفه_دوم وارد فضای اسلام شده است و از آنجاییکه این حکم در #قوانین #جزائی کشور هم حضور دارد، و براساس اين حكم ممکن است، خون متهمی بدون #علم و فقط با اتكا به قسم ریخته شود ،توصیه می گردد #فقها و #حقوقدانان برجسته نسبت به نقد و بررسی و احیانا اصلاح آن اقدام شایسته انجام دهند".
کانال مشکات در ایتا.............👇
https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
کانال مشکات در تلگرام👇
@mousavizanjany