eitaa logo
مشکات اهل بیت (ع)
1.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
929 ویدیو
45 فایل
✅ کانال رسمی ▫️نظرات قرآنی ▫️نظرات فقهی ▫️نظرات تاریخی ▫ ️دیدگاهها ◾️سیدحسین موسوی زنجانی 👈 برای عضویت کلیک کنید 🔻🔻 کانال مشکات در ایتا..👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit ارتباط با ادمین @S_A_M15511348
مشاهده در ایتا
دانلود
*نقد شیوه سنتی تدوین کتاب جهاد ، مقیاس کتاب جهاد * (1): در اول کتاب ، مرحوم صاحب جواهر برای اثبات جواز و یا حتی وجوب آن در زمان حضور امام معصوم به آیه 216 بقره استدلال کرده است که انحصارا با توجه به ادامه آیات مربوط به است. و اگر شآن نزول هم ضمیمه شود . کاملا معلوم می شود این آیه هیچ دلالتی بر جهاد ابتدایی ندارد. این اولا و ثانیا آیه 8 سوره ممتحنه بطور صریح اعلام می کند با که با شما کاری ندارند رابطه حسنه داشته باشید و سخنی از جهاد با آن دسته از کفار نیست. حال اگر صددرصد کفار موجود در کل جهان چنین باشند طبق چه دلیلی مسلمین حق دارند با چنین کفار دوست ،، بجنگند؟! (2) : آوردن و اعتنا کردن و محتمل الحقیقه تلقی کردن روایت ابو هریره مبنی بر این که رسول خدا فرموده باشد : اگر کسی بمیرد در حالی که نه موفق به جهاد شود و نه در فکر چنین عمل ثوابی باشد او بر یکی از شاخه های نفاق مرده است. این روایت را طبق شواهدی جهت راه باز کردن برای عمر کرده است تا عمر مستمسک بدست آورد برای کشور گشائی , آن هم برای تجمیع غنایم برای لشکر مسلمانان متمرّد از خط تعیین شده اهلبیت(ع) و حمل این روایت بر وجوهی که صاحب جواهر تصور فرموده محتمل نیست. ما همین را عرض می کنیم چرا صاحب جواهر اصلا احتمال نداده این روایت برای ساخته شده باشد ؟! چون در اجتهاد در جهاد لازم است ابتدا اجتهاد در تاریخ داشته باشیم چون قبلا گفتیم باب جهاد مثل سایر ابواب فقه نیست , فهم آن سیاست میخواهد نظامی گری میخواهد. جغرافی دانی میخواهد. تاریخ دانی میخواهد ووو (3):صاحب جواهر روایتی از رسول خدا (ص) آورده است که بدون جهاد مردن و بدون آرزوی جهاد مردن نشان از شعبه ای از نفاق است . صاحب جواهر برای توجیه آن احتمالاتی را بیان فرموده اما آنچه تاریخ نشان می دهد نود درصد احتمال دارد آن احتمال باشد (که برای وجه شرعی سازی برای کشورگشایی عمر است) فقط آن احتمال را نداده است.!!چون باب جهاد هم نظامی است هم سیاسی است هم بین المللی ، ولی بزرگان ما بخاطر و خطر نمی توانستند بیش از این جلو بروند. و آن روایت را ابوهریره جعل کرده است. و او عاملی بوده است تا برای عمر وجه شرعی بسازد تا عمر کشورگشایی کند. همین. تقریبا کلیه روایات اهل سنت دال بر جهاد ابتدایی ساخته جعالین است جهت مشروعیت بخشی به فتوحات عمر. ولی این رمز در هیچ کتاب جهادی که ما دیده ام گشوده نشده است. در یک کلام هنوز در هیچ کتابی از کتب جهادی سنی و شیعه ندیدام که مسلمانان را به این رمز متوجه سازند که بخش اعظم روایات دال بر جهاد ابتدایی در عصر عمر قلم به مزدان حکومت ساخته اند تا راه را برای کشور گشایی عمر هموار سازند. باید توجه کرد علت اساسی که سبب شده است فقهای عظام شیعه خیال کنند اگر امام معصوم حضور داشته باشد جهاد ابتدایی مشروع است این است که در عصر ائمه (ع) بنی امیه و بنی عباس مسلمانان مشغول کشورگشایی بودند. و شیعه ها هم علاقه داشتند در این کشورگشایی آنها نیز شرکت کرده سهمی از غنائم ببرند ، اهلبیت (ع) نیز برای ممانعت از شرکت شیعه ها می فرمودند حکومت دست ما نیست و بدون ما این جهادها باطل است و شیعه ها از این تعبیر امامان (ع) این چنین می کردند پس اگر امام معصوم بر سر کار بیاید جهاد ابتدایی مشروع خواهد بود . در حالی که چنین نبود . هدف امام انصراف شیعه ها بوده ، نه اینکه با حضور امام جهاد ابتدایی مشروع است. پس در دین مقوله جهاد ابتدایی مفهوم ندارد ولو با حضور امام معصوم. ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
سوال : اگر در ذهن شریفتان باشد در تابستان در روستای زرّیک در خدمتتان بودیم از شما خواستیم علت عدم رغبت به انتشار رساله را بیان فرمائید و جنابعالی فرمودید عوامل زیادی مانع است منجمله موانع محتوائی ، پرسیدیم مثلا کدام مسئله ؟ فرمودید در وقت خودش . الان وقتش هست . ✅پاسخ: شما مراجعه فرمایید به باب معاملات و نظر بنده را در باب تعلیق و تنجیز در معاملات ملاحظه فرمائید و فاصله بین نظر حقیر و نظر اعاظم اعلا الله مقامهم الشریف را هم ببینید . من نمی خواهم کاری که تکلیف عینی نیست و کفایی است و من به الکفایه هم هست در شرایط فعلی شروع کنم. اما اجمالا می توانم اشاره کنم به آن بعد از ماجرا که در فضای حوزه نیست و یا قابل توجه نیست. و مطالب را در ضمن چند بند عرض می کنم 🔷(1): از زمان رسول خدا (ص) تا زمان گسترش درس امام صادق(ع) در و در وسط قرن دوم یک صد و پنجاه سال گذشت و مردم هم بدلیل جدید العهد بودن با اسلام به شدت برای دانستن نظر اسلام درباره و دست و پا می شکستند و در عصر رسول خدا (ص) و علی مرتضی وحسنین و امام سجاد علیهم سلام الله چند تا روایت در باب عقود و ایقاعات از این همه معصوم صادر شده است؟! کلاسهای درباره بود. و اگر در موردی مربوط به بوده آن هم بخاطر سوال بوده که پاسخ به بوده است. و در یک کلام معصومین در باب معاملات ، ابتدا بنام تاسیسی در معاملات و ایقاعات ( که با رضایت و تصالح مردم و طرفین حل می شده) عرضه نمی کرده اند. مگر بسیار کم و در 90 درصد موارد بین مردم اختلاف بوجود میامد آنرا بعنوان موضوع اختلافی به محضر می فرستادند و امام حکم را ناظر به آن موضوع بار می فرمودند .و تعمیم آن حکم به سایر موارد و کبرای تلقی کردن آن خودش هزینه بر ِ،،اجتهادی بوده. لذا خودشان می فرمودند حکم فی واقعه و معمولا در تعمیم ها کاملا احتیاط می فرمودند. شاید ویژگی ای در آن موضوع و در آن زمان و یا در آن مکان باعث این حکم شده از کجا معلوم عام است. 🔷(2): در کل قرآن کریم 499 حکم فقهی فرعی آمده ببینید چند تایش مربوط به معاملات است؟ عمده اش اوفوا بالعقود، تجاره عن تراض ،و 15 الی 21حکم در آیه مداینه در اواخر سوره مبارکه آمده و چند آیه دیگر و استفاده و و از قضیه تاریخی حضرت علیه السلام موقوف به این است که نقل احکام قبل متضمن بیان مشروعیت آن احکام در شرع اسلام از نظر اهلبیت باشد. و سریعا رفتن فقیه به سراغ احکام شرایع قبل برای اثبات وجود آن در اسلام اول کلام است و آنها را آیات الاحکام تلقی کردن اول کلام و اول نزاع است. ✳️نتیجه بسیار مهم این بند از عرایض من این است که چون معاملات و عقود بین مردم از زمان حضرت وجود داشته است و از اختراعات نبوده و اسلام هم نمی خواهد به یک سلسله تعاملی که بین مردم هست و وجود داشته و با رضایت صورت می گرفته دخالت کند. چون به اسلام ربطی نداشته به انسانها ربط داشته . ❎بلی اسلام فقط و فقط در مواردی اظهار نظر سپس دخالت کرده که دیده موجود رعایت نمی شود و افراد ساده توسط افراد زیرک و بی تقوای دارد می شود موضع گرفته و حد و حدود و تعریف علنی گذاشته است. فقط در همین حد. اما وقتی ما وارد کتب فقهی در باب معاملات می شویم گوئی مشغول راه رفتن روی تناب هستیم اگر اسلام برای معاملات این قدر شروط ، قیود گذاشته چرا از عصر رسول خدا(ص) تا عصر خبری از اخبار کننده معاملات نیست.؟ بعلاوه در آن ده سالی که امام رضا(ع) پس از مظلومانه امام کاظم (ع) در نبوده یک کلاس فقهی نداشته همه در درباره رسالت خود دین بوده است. خود رسول خدا هیچ درسی در معاملات نداشته مگر پس از سوال الا ماشذّوندر. این ها همه دلیل بسیار غنی بر اثبات این است که اسلام (در معاملات مورد رضایت طرفین جز در مرز ربا) نمی خواسته در حرکت طبیعی معاملات متکی بر طرفین تغییر دهد. و تحمیل کند. 🔷(3) : چون پس از امثال اُسیدابن سعیه با رهبری عمر و رقبای اهلبیت(ع) مسئولیت کشورداری برگردن علمای پیرو کودتای افتاد . آنها شروع کردند به فرض اتفاق نیفتاده پس از توجه به حوادث اتفاق افتاده تا فروع فقهی و بنویسند ، چون عمر در چند مسئله گیر کرد و قادر به پاسخ به استفتا نشد دستور داد با استفتا کنندگانی که حادثه اتفاق نیفتاده را تبدیل به استفتا می کنند برخورد قضایی کنند. و امثال صبیغ عراقی را بخاطر سوال کرد. اما فقهای بعدی اهل سنت با تکیه بر فقهی ساختند که هر آخوندی در هر دهی با تکیه بر قیاس می داد. ادامه دارد کانال مشکات در ایتا.............👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit کانال مشکات در تلگرام👇 @mousavizanjany
سوال فقهی: از مطالعه مجموعه مطالب فقهی شما به این نتیجه رسیده ام که فصول اقتصادی فقه ما ربطی به مشکلات مسلمانان عصر ما ندارد و محرومین معاصر هیچ حصار مطمئنی از قوانین فقهی در شکل سیاست اقتصادی در قبال استثمار از آنها ندارد خوب این شد معرفی عیب کار این که خیلی مهم نیست بفرمایید چاره چیست؟ ✅پاسخ: توجه کنید: عبارت است از کوشش در دو وادی و در دو صحنه اول : شناسایی و شناخت ، مشکلات ، موضوع و درد موجود . دوم : حکم آن موضوعی که و یا ای که قبلا شناسایی شده . تمام. ⭕️اما فضای تحمیلی فقهای عظام را وادار کرد بتدریج از شناسایی حوادث دست بکشد چون مربوط به بوده . 🔷 پس نصف کار فقها رفت , ماند نصف دیگرش , استنباط احکام و چون نصف احکام هم با ممزوج بوده به حکومت تنه می زد مانند قضا و شهادات ، دفاع ، حدود و قصاص و دیات و مدیریت و تفسیر آیات اجتماعی و سیاسی , این بخش از هم رفت پی کار خودش . ماند آن احکامی که مربوط به بدن و عورتین و و نه و مانند کتاب , , و نه و !! وصیت مزارعه و مساقات که البته اگر شکل کلان نمی گرفت و الا آن هم میدان اجتهاد نداشت. و بالاخره کار حذف تدریجی حوزه اجتهاد آن قدر موفق بوده از کل بیش از 51 باب فقهی در که مورد قبول همه است در جلد اولش فقط 15 باب ماند و آنچه پژوهش بنده نشان می دهد تمام 45 حاشیه بر عروه همه تا باب وصیت یعنی آخر جلد اول است . اصلا جلد دوم و سوم عروه که احکام اقتصادی و اجتماعی خوانده می شود نخورده است علی ما تتبعت. و کل ابواب فقهی مطرح شده در دو جلد بعدی عروه نیز 6 باب است پس حدود 30 باب فقه که هسته اصلی ابواب اجتماعی و سیاسی و اقتصادی فقه است از حوزه اجتهاد بیرون است !! جالب این است در همان 21 باب عروه هم اگر در بابی که جنبه اقتصادی و اجتماعی دارد نیز اجتهادی صورت گرفته بخاطر بی ارتباطی با جهان خارج و بدون شناسایی موضوعی اجتهاد شده و حاصلی دارد که من باب مثال توضیح داده و معرفی می کنم. 🔷این حقیر پس از مطالعه تاریخ ، تاریخ بنام نگاهی به تاریخ جهان ،تاریخ و دیگر و مطالعه متون روایی شیعه مانند ووو و متون حدیثی اهل سنت مانند و اشراف به 150 متن اصلی کتب تاریخی و حدیثی اهل سنت و مطالعه متون از و و گرفته تا یک مختصر شناختی درباره سیر تاریخی تاسیس و تشکیل در تاریخ ملل پیدا کردم و متوجه این نکته شدم که شرکتها مولود بسیار طبیعی لزوم و در تولید و انتقال کالا بوده است . هنگامی که انسانها پی بردند به آنکه در ارتفاعات پیرامون زنبوران در 100 متری ارتفاع صخره ها عسل کندوی طبیعی دارند و اگر کسی به تنهایی برود بیاورد روزی فقط 4 بار می تواند بیاورد و هر بار هم فقط 25 کیلو می تواند حمل کند که می شود روزی 100 کیلو. و اما اگر 100 نفر باشند و طول هم و به ردیف بایستند و هر کدام با فاصله یک متری فرد دیگر در طاقچه ای بایستند و از فرد بالا دست گرفته و به فرد پایین دست بدهند چون راه نمی روند سهم هر کدام ده برابر می شود و این باعث شده تولید کنندگان عسل شرکت ابدان تشکیل دهند بدین معنا که همه کار کنند و محصول کارشان را به طور مساوی تقسیم کنند. حالا بر گردیم به فقه موجود. تقریبا اگر از حاشیه مرحوم آیت الله که در تصویر دیگر نظر مساعد دارند تمام فقهای 45 نفره قدس الله انفاسهم الزکیه فتوای داده است شرکت در اعمال و یا صحیح نیست. ! شرکتی که تولید را ده برابر بالا می برد و دلیل مستقل هم در کتاب و سنت نداریم بر بطلان آن جز عدم درباره غیر شرکت در و . حالا برویم به وادی تاریخ : ذهن شریفتان را ببرید به قرن 16 میلادی شخصی درشکه می ساخت و هر ماه فقط قادر بود یک درشکه بسازد . شخصی گفت ساختن چرخ ها مال من ، شخص دوم گفت ساختن بدنه مال من شخص سوم گفت ساختن میخ ها مال من، شخص چهارم گفت کار تودوزی مال من. شدند چهار نفر ، از آن جایی که تقسیم کار باعث حذف راه رفتن برای کار دیگر شد لذا تمرکز کارها باعث شد هر دو روز یک درشکه بسارند که عملا ماهی 15 درشکه شد و چون قرار شرکتشان این بوده سود مساوی تقسیم شود برای هر کدام بیش از چهار برابر قبلی حاصل داشت این شرکت ابدان و اعمال است که موتور محرکه برای بوجود آمدن دنیای جدید شد و اسم این تعاون در تولید و شرکت در اعمال می باشد و این شرکت بدون دلیل و در فقه ما باطل است. ! یعنی شرکتی که هیچ پیچیدگی ندارد فقط تقسیم کار معقول و طبیعی است که در مدت دو قرن باعث تولد دنیای صنعت جدید شد . حالا شرکتی که ستون فقرات صنعت بوده از نظر ما صحیح 👇👆
سوال : سلام حاج آقا وقت بخیر در مورد این آیه (الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ) میشه لطف کنین توضیح بدین چون وقتی به سطح اجتماع نگاه میکنیم کلی مصداق نقض می بینیم که آقا شخصی پلید و خبیث اما خانومش شخصی پاک و مومن و یا بر عکس ممنون از لطفتون ✅پاسخ : سلام علیکم برای این قبیل از آیات از اهلبیت از طرق خاص رسیده که مفسرین محترم یا ندیده اند و یا بنا نداشتند به بیرون از مبارک خود اتکا کنند . پیش از تفسیر این آیه باید به روایات منتشر شده در مدار خاص توجه شود . ⭕️توجه فرمایید روایات استتاری مانند آیات استتاری 🔵اولا : مدار بسته بوده 🔵ثانیا : با راویان دارای اسم مستعار بوده 🔵ثالثا : در یادداشتهای بدون صفحه اول یعنی بی نام بوده . 🔵رابعا : غیر قابل تکثیر در فضای عموم بوده و 🔵خامسا : وقتی به دست می افتاده ظرفیت داشته روایات به آن تزریق شود بنده باید آمار آنرا که به مجلسی رسیده منتشر کنم انشاالله. در هر حال تفسیر اکثر مفسرین از آیه الخبیثات للخبیثین رفته باید به خبر منقول در بحار ج 44 ص84 و ج67 ص 106 مراجعه شود اگر چه دست آنجا هم کاری کرده حاصل این که آیات قبل ذهن شریف مفسرین را کرده به این که خیال کنند آیه مربوط به و و است اما آیه نگاه خاص دارد و نه . امام باقر(ع) تفسیر کرده به غیر زن و مرد وکذا امام حسن مجتبی (ع) در مجلس بسیار پرتنش با معاویه تفسیر خاصی کرده و چون پس از لو رفتن یادداشتهای علی فرزند ابن عباس بنام صحیفه الدوله( که باعث شد بنی عباس بخاطر محتوای آن صحیفه در جنگ با بنی امیه قدرت را به دست گیرند) بخاطر سادگی او و پسر محمد دیگر یادداشتهای مربوط به آیات متشابه منتشر نمی شده .و تفسیر این آیه جزء تفاسیر استتاری است و ربطی به این ندارد که بفرماید زن خبیث مناسب مرد خبیث است .و مرد و زن مطرح نیست . یک لایه اش این است کل شی یمیل الی مثله بهرحال به آن دو آدرس مراجعه فرمایید. و احتمالات سه گانه در تفاسیر درست نیست و یا نیست. کانال مشکات در ایتا.............👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit کانال مشکات در تلگرام👇 @mousavizanjany
💠سوال : متأسفانه مبحث قسامه ،در حقوق ایران خیلی جایگاه خاصی پیدا کرده ،حتی از حقوق دان های برجسته کشور همچون دکتر میر محمد صادقی هم نقد دارند إن شاء الله اگر عمری باشد ، میخواهم با عنایت و کمک حضرتعالی مقاله ای بنویسم در رد قسامه و لوث ووووو برای مقالات حقوقی دانشگاه تهران اگر إن شاء الله کمک بفرمایید من رو ✅پاسخ: من مطالب پراکنده ای که در مشکات آورده ام می فرستم شما خودتان زحمت تنظیم مجدد آنرا بکشید.👇👇👇👇 مشکات اهل بیت(ع): ❌ نقد، بررسی و رد حکم ( بخش اول) 🔴 و براساس ایات ۶۷ تا ۷۳ مبارکه ، در زمان (ع)، باوساطت و آن حضرت، که معلوم نبود، زنده شد و قاتلش را معرفی کرد و چون وسیله معجزه جزئی از یک بوده، به دستور خدا، اسم این سوره، بقره انتخاب شده است؛ یعنی "سوره ِمعجزه ِگاو". این سوره هشداری است به اینکه آنچه در واقعی بوده، همین حقایق سوره بقره است و نه بحثی تحت عنوان قسامه. مسلمانان با مراجعه به تورات تحریف شده،مشاهده کردند که این معجزه تبدیل شده است به حکم قسامه. بعبارتی، ابتدا حکم قسامه را در تورات کرده اند و سپس برخی از مسلمانان، آن را با واسطه خلیفه_دوم، به فضای منتقل نمودند. لذا قسامه نه در تورات اصلی وجود دارد و نه در قرآن کریم. وچون ، مخصوصا و (ع)، درفضای بودند، اگر آن معدود روایات(۱۰_۱۲ روایت) دلالت دارند بر اینکه دراسلام قسامه وجود دارد، قطعا ناظر به فضای تقیه بوده است . نتیجه اینکه قسامه نه حکمی (ع) است و نه حکمی (ص). سوره بقره و بقره و وجه نامگذاری آن هشداری است به که بدانند حکمی به نام قسامه که در تورات آمده است، وجود ندارد .آنچه در پی می آید تفصیل این مطلب است. ✅ داستان بقره در کریم: در سوره مبارکه بقره آیات ۵۷ الی ۶۳ متعال می فرماید : برای پیداکردن قاتل ِمجهول یک مقتول، به موسی(ع) دستور داد گاوی با ویژگیهای ذیل پیدانموده و پس ازکشتن آن ، عضوی از آن را بریده و به بدن مقتول بزنید تا زنده شود و قاتل ِخود را معرفی کند. و آنها این کار را کردند و قاتل مشخص شد. واما ویژگی گاو مورد نظر كه درقرآن ذکرشده : ۱. نه و نه .. ۲. رنگ یکدست و پرجلا باشد. ۳. باآن تاکنون نزده باشند. ۴. باآن برای نکرده باشند. ۵. ازهر مبرا و پاک باشد. آنچه در قرآن در خصوص این داستان آمده، فقط همین مقدار است. ✅ داستان بقره در تحریف شده : ۱. مسافت تمام ها را از شهری که درآن پیداشده، اندازه گیری کنند و مردم شهر نزدیکتر به مقتول را بشناسند. ۲. یک ای راکه نزده و به آن نبسته باشند شناسایی کنند. ۳. آن گوساله را کنند. ۴. سپس جمیع شهر نزدیک را به محل پیداشدن مقتول بیاورند و آنها دستان خود را روی مزبور بشویند . ۵. سپس بگویند: دستهای ما این را نریخته و چشمانمان این خون را ندیده است.(تورات، باب ۲۱ ، ، آیات ۱الی ۸) ❎ادامه دارد..... 🆔@mousavizanjany t.me/mousavizanjany ❌ نقد، بررسی و رد حکم (بخش دوم) ✅ روایت اول از (این دین فروش وابسته به بنی امیه) پرسید ، چه حکمی است ؟ زهری گفت : " کانت من امرالجاهلیه اقرها رسول الله ".یعنی از احکام بوده که الله(ص) آن را امضا فرموده است و سپس افزوده : " از ماهم هست و به ما چنین رسیده است که اگر حرف بزند و خود را مشخص کند ، حکم معلوم است والّا باید متهمین قسم بخورند و در ادامه گفت " وذلک فعل عمربن خطاب" این کار عمربن خطاب بود و آنچه مردم از قسامه می دانند همین است.(، ج۱۱، ص۲۹۰ چ دارالفکر) ازاین سخن زهری معلوم می شود که این آیات توراتی، خمیر مایه اولیه ای است که به صراحت خودش، خلیفه_دوم آن را تبدیل به قانون کرده است. ✅ روایت دوم (نوه عمر)، می گوید:" مردمی که ندیده به چیزی می خورند اگر قدرت دست من می افتاد، توبیخشان کرده و چنین را قبول نمی کردم. این سخن، یعنی اینکه من قسامه را جزئی از نمی دانم.(، ج۱۱، ص۲۹۳). ✅ روایت سوم طبق نقل ، مردم را اذن داد به حضورشان بیایند، وقتی آمدند، پرسید قسامه چه حکمی است؟ گفتند : طبق آن می کردند. سپس پرسید ای نظرتو چیست؟ گفت : اشراف و اعیان حضور دارند، اما عرض می کنم اگر پنجاه نفر دهند به که ندیده اند و به که ندیده اند، می پذیری؟ گفت : نه . ابوقلابه گفت: به خدا قسم (ص) جز در سه مورد کسی را نکشت. اولی که مشخص شود چه کسی است. دومی که معلوم شود چه 👇👇
👇👇👇👆👆👆 چه کسی است . سومی شخص . و پیامبر خارج از این سه موضع کسی را نکرد. (المحلی، ج۱۱، ص۲۹۳). ❌ نقد، بررسی و رد (قسمت سوم) ✅ روایت چهارم می گوید : به من گفت که می خواهد قسامه را از های خود حذف کنم. من گفتم : نکن، چون خدا(ص)و قسامه داشته اند. ✅ روایت پنجم می گوید : به عبیدالله بن عمر گفتم راستی رسول خدا طبق قسامه کسی را کرد؟ گفت نه. گفتم چطور؟ گفت نه. گفتم ؟ گفت نه. گفتم : "فکیف تجترئون علیها ؟ فسکت.". پس چگونه با قسامه جرآت بر کشتن می کنید؟ پس ساکت شد و جوابی نداد. (المحلی، ج۱۱، ص ۲۹۹) ✅ روایت ششم معمر می گوید : از پرسیدم رسول خدا باقسامه کسی را کشت؟ گفت: اتفاق نیافتاد، اگر اتفاق می افتاد میکشت.(همان ، ص ۳۰۰). ✅روایت هفتم و هشتم گفته است : قسامه حکم جاهلیت است. (ص۳۱۷) و گفته است قسامه حکم جاهلی است ولی شده رسول خدا(ص)است.(المحلی،۳۰۴) ✅ روایت نهم قسامه حکم جاهلی است اما به امضای رسول خدا(ص) رسیده است. (المحلی، ص ۳۰۴) ✅ روایت دهم عده ای از رسول خدا گفته اند قسامه حکم جاهلی است اما رسول خدا آن را امضا کرده است.(المحلی،ج۱۱، ص۳۰۴). ✅روایت یازدهم اندلسی گفته است قسامه حکم جاهلی امضا شده است.(همان، ص۳۰۹) ✅ روایت دوازدهم گفته است نه عمر و نه ابوبکر کسی را با قسامه قصاص نکرده است.(همان،ص۲۸۸) ✅روایت سیزدهم گفته است نه ابوبکر و نه حاکمان اولیه اسلام، کسی را باقسامه قصاص نکرده اند.(همان،ص۲۸۸) ✅ روایت چهاردهم می گوید پرسید قسامه چیست؟ گفتم با قسامه قصاص می کرد ولی با قسامه قصاص نمی کرد. 🔴 روایات کثیره و ، دلالت دارند رسول خدا(ص)فقط در برخورد با متهم به ، می خواست قسامه را اجرا کند ولی چون مسلمانان نخوردند و قسم یهودیان را قبول نکردند، لذا حضرت از دیه پرداخت کرد. ❎ سرانجام اینکه با توجه به مسائل ذیل می شود فهمید که قسامه چه منشائی دارد: ۱. اولا حکم بوده است. ۲. ثانیا در بوده و رسول خدا(ص) قسامه را برای یهود اجرا می کرد. ۳. ثالثا شدیدترین احکام ای، بوده است و چون (ع) درفضای تقیه بوده اند، در ظاهر ان را می کرده اند. ❎بنابراین اگرچه ده پانزده روایت و غیرصحیحه در تایید قسامه داریم ، قطعا این روایات در فضای تقیه صادرشده و نیستند مخصوصا باتوجه به بعضی روایاتی که تصریح دارند ابن شبرمها و حاکم نزد (ع) می رفتند تا از زبان امام بیرون بکشند که قسامه هست یانه؟ و امام باتقیه می گفته اند قسامه هست. (مثل خبر هفت باب ده از ابواب دعوی القتل) همه اینها دلالت دارند بر اینکه قسامه نمی تواند یک حکم مسلم اسلامی باشد حداقل، است و باید اصل بر عدم قسامه باشد و باید تحقیق بیشتری کرد. ❎ادامه دارد 🆔@mousavizanjany t.me/mousavizanjany
نقد و بررسی و رد (بخش پایانی) ⭕️ روایت پانزدهم می گوید قسامه حکمی است که (ص) اولین بار آن را درباره پیاده کرده است و حسب تحقیق غیر ازاین مورد، نه شیعه نقل کرده نه سنی. منبع: الفقه علی المذاهب الاربعه ج۵ ص ۳۸۵ (نشر دارالفکر. چاپ المکتبه التجاریه الکبری بالقاهره) ⭕️ روایت شانزدهم در کتاب ، باب قسامه آمده است : به استاندارخود در نوشت اگر بینه پیدا نکردی حکم قسامه را درحق که در بازار روغن فروشان پیداشده، اجرا نکن. "والاّ تظلم الناس فان هذا لایقضی فیه الی یوم القیامه" . واگر بدون و ، باقسامه کسی را کنی، بدان تاروز حکم قسامه پیاده شدنی نیست.( ذیل خبر ۶۸۹۷ صحیح بخاری) ⭕️ روایت هفدهم باقسامه شخصی را اعدام کرد سپس طوری شد که دستور داد تمام اسامی آن پنجاه نفری را که خورده بودند برای قتلی، ازدفتر حقوق پاک کردند و همه آنها را به کرد.( ذیل خبر شماره ۶۹۸۹ صحیح بخاری) ⭕️ روايت هجدهم در کتاب قسامه آمده است : اگر قسامه نباشد در محله های خلوت خیلی ها به می رسند. این عبارت مالک همان مطلبی است که در کتب روایی به نسبت داده شده است. این نشانگر این است که اگر امام فرموده است در اسلام قسامه هست، همان بیان فتاوای حکومت بوده تا خاندان (ع) به خطر نیافتند کتاب موطا در عصر امام صادق(ع)، تالیف شده است که فتواهای موجود درآن، توسط تبدیل به شده بوده است و به خاطر این امام_صادق( ع) در بودند. ⭕️ فقهای قسامه اسامی تعدادی از فقهای که معتقدند قسامه از احکام اسلام نیست : . . . . . . . و و.... ⭕️ اگر توجه کنیم امام صادق (ع) در یکی از روایات مربوط به قسامه می فرماید: قسامه نزد ما حکم مکتوب است . یعنی حکمی است نوشته شده. درحالیکه امام صادق(ع) و سایر (ع)، از بیان این جمله داشتند که بگویند درمنزل ما حکم مکتوبی وجود دارد،حتی درجریان کشف و تنظیم زمان امام صادق(ع)، (یکی از پسرعموهای امام)، شنید که امام در فضای فرموده اند این حکم پیش ما مکتوب است؛ منصور به منزل امام ریختند و گفتند باید آن حکم مکتوب را بگویی. ایشان فرمودند من نگفتم حکم مکتوب پیش من هست گفتم در حکم مکتوبی قبلا دیده بودم.... این نشانگر آن است که این روایات است و هیچوقت امام صادق(ع) نمی فرماید حکم قسامه یا فلان حکم در منزل ما بصورت مکتوب موجود است... 🔴 گیری کلی بنابراین اگر ما قسامه را بصورت حکم اسلام ندانیم باید گفت حداقل مورد است و نمی شود با این درباره مردم کرد. با وجود اینکه حکم قسامه در متن صریح آمده است با این حال ، درطول ۱۴۰۰ سال گذشته، در کتاب هیچ فقیه شیعه و سنی دیده نشده است که گفته باشند قسامه حکم تورات بوده و متن تورات را هم ذکر کرده باشند. واین نشانگر این است ما نباید در مسائل و و بدون اشراف بر تورات، صادر کنیم چراکه با کمک کوشش می کردند خلاءها و كمبودهاي فقهی را با تورات یا با کمک تورات حل کنند. 🆔@mousavizanjany t.me/mousavizanjany
💠سوال : سلام آقای زنجانی در مباحث قبلی بطور کلی پیِ قسامه را زده و ثابت کرده اید در اسلام قسامه نیست بلکه مال تورات است که توسط اهل کتاب (با سوء استفاده از بسته بودن دست اهل بیت بخاطر تقیه ) به فقه جهان اسلام تزریق شده است . اما برای استدلال بیشتر به منابع المحلّی ابن حزم ظاهری اعتماد کرده است . ولی بنظر می رسد برای اثبات ادعایی به این بزرگی باید به روایات تکیه شود. ✅پاسخ: چون در فرمایش شما به مشکل تقیه تصریح شده دیگر نیازی نیست از طریق شیعه مدرک بیاورم باید به منابع اهل سنت تکیه کنیم تا مثل سابق خیال نشود مدرک من فقط المحلی است . یعنی از تاریخ خارج بشوم به اخبار عامه بپردازم: اولا تمام روایات باب سنن نسائی نشان میدهد قسامه را اسلام ابداع نکرده است یعنی 4 روایت اول باب قسامه در اول جلد 8 می گوید قسامه حکم جاهلی است. و11 روایت باقی میگوید یهود متهم به قتل بوده و حکم یهود بر یهود بنا بود اجرا شود مسلمین قبول نکردند نه اینکه قبول کرده اند. ثانیا من با نقل این منابع عامی دال بر توراتی بودن قسامه و تقیه ای بودن روایات شیعه در باب قسامه از قوه محترم قضائیه میخواهم دیگر جلو این حکم اسرائیلی را بگیرد. ثالثا من با نقل منابع لازم با دست اندرکاران مربوطه اتمام حجت می کنم تا دوستان عزیز و ارجمند در باب قسامه تجدید نظر فرمایند . اینک این آدرس متون احادیث : 15روایت اول باب قسامه سنن نسایی و صحیح بخاری خبر3841 و 3173 و 6143 و 7192 و 2702 و 6898 و صحیح مسلم کتاب القسامه خبر1و 2 و 3 و 4 و 5 و 6 و سنن ابو داود کتاب دیات خبر 4520 و 4521 و 4523 و سنن ترمذی کتاب دیات خبر 1422 و سنن ابن ماجه کتاب دیات خبر 2677 . و این احادیث در بیش از 3000 کتاب روایی و فقهی رایج اهل سنت منتشر است که دلالت دارد حکم قسامه در روایات و فقه با یهود هم زاد و هم ولادتند و باید مسئولین قضایی کشورهای اسلامی این حکم را از فضایِ قضایِ اسلام ، سریعا خارج سازند. ایتا......................👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit @mousavizanjany [۱۰/۳۰،‏ ۲۲:۰۷] موسوی زنجانی: چکیده بحث + توصیه به و و ⭕️در و در باب ، حکمی وجود دارد مبنی براینکه اگرکسی درمکان خلوتی به برسد و درحین قتل، دو در صحنه قتل نبوده نباشند، دراینصورت اگر ، روی شخص خاصی حساس شده و او را به قتل بدانند، باید پنجاه نفر از اقوام نزدیک مقتول، بخورند که آن "شخص ِمتهم" است. اگر این پنجاه نفر حاضر به قسم خوردن باشند و قسم بخورند، اتهام قتل آن شخص ِمتهم، می شود؛ اما اگر این پنجاه نفر قسم نخوردند، چنانچه نزدیکان قاتل حاضر به قسم خوردن باشند، باید پنجاه نفر از بستگان قاتل را کند و اگر آنها قسم بخورند که "آن شخص ِمتهم" قاتل نیست و قاتل واقعی را هم نمی شناسند، دراین صورت متهم می شود. ⭕️ در سلسله مطالب قبلی براساس استدلال گفته شد که : ۱. قسامه ریشه دارد نه . ۲. قرآن بيان توراتی قضیه قسامه را با نقل داستان در زيرسؤال برده و نموده است. ۳. براساس هجده روایت ، قسامه در صدر هم مخالفانی داشته است. ۴. تمام شیعی ِ مؤيد قسامه، همگی ای بوده است. 🔴 سخن آخر: بحث بیانی است از که می فرمایند: قسامه دارای جنبه هایی است که خلاف در اسلام است. بطور مثال، قسم برای منکِر است اما در قسامه برای مدعی است و دوم اینکه بجای یک قسم پنجاه قسم مقررشده است. سوم اینکه دیگران برای ِدیگری، بدون ، قسم می خورند. چهارم اینکه در ، با دعوا می شود اما در اینجا دعوا ساقط نمی شود و باید منکِر هم قسم بخورد.( جلد۴۲ جواهر، کتاب قصاص، باب قسامه، ص۲۳۰ ) گیری : "حکم قسامه ، حکم توراتی است و نه اسلامی که توسط وارد فضای اسلام شده است و از آنجاییکه این حکم در کشور هم حضور دارد، و براساس اين حكم ممکن است، خون متهمی بدون و فقط با اتكا به قسم ریخته شود ،توصیه می گردد و برجسته نسبت به نقد و بررسی و احیانا اصلاح آن اقدام شایسته انجام دهند". کانال مشکات در ایتا.............👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit کانال مشکات در تلگرام👇 @mousavizanjany