eitaa logo
مشکات اهل بیت (ع)
1.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
854 ویدیو
43 فایل
✅ کانال رسمی ▫️نظرات قرآنی ▫️نظرات فقهی ▫️نظرات تاریخی ▫ ️دیدگاهها ◾️سیدحسین موسوی زنجانی 👈 برای عضویت کلیک کنید 🔻🔻 کانال مشکات در ایتا..👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit ارتباط با ادمین @S_A_M15511348
مشاهده در ایتا
دانلود
❌ پشت پرده اختلاف در ✅ ۱. علیه السلام براساس قرائت املا شده از طرف به ایشان٬ را تدوین نموده و آن را همزمان با دفن بدن مطهر رسول خدا(ص) به پایان رساند. در جریان بنا شد رای گیری کنند که آیا پس از رسول خدا شایستگی بیشتری برای دارند یا ؟ مهاجرین مکه یعنی ٬ ٬ و سایر های مخالف ٬ ابتدا قرائت آیه ۱۱۷ را تغییر داده و مدعی شدند مطابق این آیه فقط مهاجرین دارای شرایط هستند؛ چون در این آیه رسول خدا هم٬ ای بالاتر از مهاجرین ندارد در حالیکه این حرف وقتی درست می‌شد که آیه مطابق قرائت مهاجرین باشد اما آیه در نسخه منحصر به فردی که شخص رسول خدا(ص) بدون واسطه به امیرالمومنین(ع) املا فرموده بود (و کل تفسیر آیات هم در حاشیه آن قرار داشته)٬ اینچنین بوده است :« لقد تاب الله بالنبی علی المهاجرین والانصار» بود. ✅ ۲. اما نسخه موجود در خانه عثمان( من جمله آن نسخه ای که حافظ آن دختر عمر و بیوه رسول الله بوده) همان نسخه ای است که امروز دردست همگان است٬ در این نسخه عبارت «بالنبی» را تغییر داده اند به «علی النبی» و بااین اقدام معنای آیه را مطابق میل جریان درآورده اند. معنای آن جمله از آیه در نسخه های موجود فعلی(نسخه عثمان که نزد حفصه بوده) این است:« خداوند هم رسول خدا را قبول کرده هم توبه مهاجرین و انصار را». پس با این قرائت ثابت می کنند اولا رسول خدا کرده و نبوده است ثانیاً رسول خدا در حد و رتبه مهاجرین و انصار است ثالثاً مهاجرین مقدم بر انصار اند. لذا با این یک تیر سه نشان زده اند. اما مطابق نسخه امیرالمومنین معنای آیه این خواهد بود: «خداوند به احترام رسول خدا توبه مهاجرین و انصار را قبول کرده و آنان را بخشیده است». ✅ ۳. در نسخه ای از قرآن که در عصر (ع)٬ نزد _ابراهیم بوده (و نسخه ای از آن٬ هم اکنون پیش ماست)٬ عبارت مذکور مطابق همان نسخه (ع) است . ✅ ۴. (ع) فرموده است «بالنبی» درست است نه «علی النبی» ..«ویل لهم فای ذنب لرسول الله حتی تاب الله علیه منه انما تاب الله به علی امته».( جلد ۱ صفحه ۹۸ چاپ مصطفوی) ✅ ۵. (ع) طبق تفسیر فرموده است قرائت «بالنبی» صحیح است . ۵. شأن نزول آیه اول یعنی آیه ۱۱۷ سوره توبه٬ مربوط به جنگ تبوک و تعلل ابوحیثمه است و شأن نزول آیه ۱۱۸ مربوط به کعب بن مالک و مرارة بن ربیع و هلال ابن امیه است و پذیرش توبه هم ناظر به این افراد است نه رسول خدا. 🔴 حاصل این که اختلاف در قرائت به منزله ترکشی بوده که از جریان سقیفه سرچشمه می گرفته است و باید قرائت قرآن یک بار دیگر با این دید و نگاه جدید بررسی گردد. ایتا......................👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
سوال سیاسی: از قرآن آیه بیاورید که حکومت پادشاهی در قرآن باطل و ضد اسلام است و اگر آوردید دچار اشکال خواهید شد و مجبورید به این اشکال هم پاسخ بگویید اگر باطل و حرام بوده چرا علمای بزرگ شما در اول کتابهایشان از آنها تمجید می کرده اند؟! ✅ پاسخ: یک واقعی بر اعتقاد به و اجرای عدالت دور می زند اگر پادشاهی با رضایت و رای مردم عدالت را اجرا کند در مقام اجرایی می شود مثل حضرت و که مورد تایید اند. این یک ، دو : تاریخ پر است از ظلم تا جایی که قران کریم از قول می فرماید : حکومت پادشاهی مساوی است با فساد. "ان الملوک اذ ادخلوا قریه افسدوها؛ " سه : حکومت پادشاهی (غیراللهی که مانند داود و سلیمان نباشند) و و (حالا چه با عنوان شاهی و یا با عنوان رییس جمهوری و یا صدر اعظمی و یا غیره) مولود عوامی مردم ؛ ضعف مردم ؛ بی خبری مردم؛ بی ارتباطی مردم با یکدیگر و با جهان خارج و بی سوادی مردم و نبودن برنامه در دست مردم است ، ولذا در ما تمام آن خصوصیت از جامعه ها رفته است و در دست هر فرد گوشی ای وجود دارد که از اقصا نقاط اطلاع کسب می کند و اگر در چنین عصری پادشاهی و یا هر دیکتاتور حاکم بدون رضایت مردم بخواهد بر آنان حکومت کند این نشان می دهد چنین انسانی در دریای عوامی شنا می کند و متعلق به عصر دیوکلتیانوس و یا واسپاسیانوس است. اگر از تاریخ با خبر باشید پادشاهان و هر دیکتاتور دیگر در پایان عمرشان زیر پای فرزندان له شده اند و معمولا پادشاهان و سفاکان و دیکتاتوران به محض استقرار کامل شان کاملا کودن و کر و کور می شوند و این اصلی است که به آن تصریح دارد و اسم آن را گذاشته است . در هر صورت در عصر حاکمیت شبکه های منتظر موفقیت هیچ دیکتاتوری نباشید. و باید پادشاهان و پیروان استبداد پرورشان از سراسر جهان جل و پلاس شان را جمع کنند و بروند. و امروز بشر شناس شده است .و احدی را بدون رای خود بر خود نخواهند کرد و هر کدام از مردم عصر ما خودش به اندازه یک شاه میداند. و مردم دیکتاتور شناس شده اند و حتی انواعشان را هم دارند تدریس و شناسایی می کنند. جنابعالی بجای از حکومت پادشاهی کوشش کن این راه را یاد بگیرید و یاد بدهید که هر که با دست خود قدرت خود را کرده , به دیکتاتوران بدهد , آن ملت قباله خود را با سه امضا تایید کرده و نسل آینده خود را به فروخته است این چه نوع روشنفکری است ؟؟!! من نمی فهمم اگر روشنفکر واقعی هستید باید طرف ملتهای گرفتار استبداد و دیکتاتوری را بگیرید که مسلوب الاختیار اند. شما به ملتهای گرفتار حکومت پادشاهی و دیکتاتوری و ضد ملی راه از استبداد را یاد بدهید . شما برای برگرداندن قدرت به سرقت رفته ملتها توسط دیکتاتوران راه یاد بدهید آن کسی که باید حمایت کنید مردم مسلوب المال ، مسلوب الحال ، مسلوب الاختیار است و نه حاکم جایر دارای همه چیز . اگر روشنفکرید به کل ملل عالم یاد بدهید که نگذارند دیکتاتوری نقاب عوض کرده مجددا باز گردد و است تمام راههای بازگشت استبداد را ببندید و نقابش را کنار بزنید. برای ما حمایت از ملل به کشیده شده و نجات انها است. روشنفکر کودنی که(( تکلیف آوردن دین برای بشر)) را محکوم میکند چگونه در مقابل(( ایستادن در قبال دیکتاتوران )) را وظیفه خودمی داند؟! تکلیف همان وظیفه است. دیکتاتوری درتمام اشکالش دارای ویروس ضد ملی است. مقابله با این ویروس را دین آورده آیا بد است!؟ کانال مشکات در ایتا.............👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit کانال مشکات در تلگرام👇 @mousavizanjany
سوال فقهی: از مطالعه مجموعه مطالب فقهی شما به این نتیجه رسیده ام که فصول اقتصادی فقه ما ربطی به مشکلات مسلمانان عصر ما ندارد و محرومین معاصر هیچ حصار مطمئنی از قوانین فقهی در شکل سیاست اقتصادی در قبال استثمار از آنها ندارد خوب این شد معرفی عیب کار این که خیلی مهم نیست بفرمایید چاره چیست؟ ✅پاسخ: توجه کنید: عبارت است از کوشش در دو وادی و در دو صحنه اول : شناسایی و شناخت ، مشکلات ، موضوع و درد موجود . دوم : حکم آن موضوعی که و یا ای که قبلا شناسایی شده . تمام. ⭕️اما فضای تحمیلی فقهای عظام را وادار کرد بتدریج از شناسایی حوادث دست بکشد چون مربوط به بوده . 🔷 پس نصف کار فقها رفت , ماند نصف دیگرش , استنباط احکام و چون نصف احکام هم با ممزوج بوده به حکومت تنه می زد مانند قضا و شهادات ، دفاع ، حدود و قصاص و دیات و مدیریت و تفسیر آیات اجتماعی و سیاسی , این بخش از هم رفت پی کار خودش . ماند آن احکامی که مربوط به بدن و عورتین و و نه و مانند کتاب , , و نه و !! وصیت مزارعه و مساقات که البته اگر شکل کلان نمی گرفت و الا آن هم میدان اجتهاد نداشت. و بالاخره کار حذف تدریجی حوزه اجتهاد آن قدر موفق بوده از کل بیش از 51 باب فقهی در که مورد قبول همه است در جلد اولش فقط 15 باب ماند و آنچه پژوهش بنده نشان می دهد تمام 45 حاشیه بر عروه همه تا باب وصیت یعنی آخر جلد اول است . اصلا جلد دوم و سوم عروه که احکام اقتصادی و اجتماعی خوانده می شود نخورده است علی ما تتبعت. و کل ابواب فقهی مطرح شده در دو جلد بعدی عروه نیز 6 باب است پس حدود 30 باب فقه که هسته اصلی ابواب اجتماعی و سیاسی و اقتصادی فقه است از حوزه اجتهاد بیرون است !! جالب این است در همان 21 باب عروه هم اگر در بابی که جنبه اقتصادی و اجتماعی دارد نیز اجتهادی صورت گرفته بخاطر بی ارتباطی با جهان خارج و بدون شناسایی موضوعی اجتهاد شده و حاصلی دارد که من باب مثال توضیح داده و معرفی می کنم. 🔷این حقیر پس از مطالعه تاریخ ، تاریخ بنام نگاهی به تاریخ جهان ،تاریخ و دیگر و مطالعه متون روایی شیعه مانند ووو و متون حدیثی اهل سنت مانند و اشراف به 150 متن اصلی کتب تاریخی و حدیثی اهل سنت و مطالعه متون از و و گرفته تا یک مختصر شناختی درباره سیر تاریخی تاسیس و تشکیل در تاریخ ملل پیدا کردم و متوجه این نکته شدم که شرکتها مولود بسیار طبیعی لزوم و در تولید و انتقال کالا بوده است . هنگامی که انسانها پی بردند به آنکه در ارتفاعات پیرامون زنبوران در 100 متری ارتفاع صخره ها عسل کندوی طبیعی دارند و اگر کسی به تنهایی برود بیاورد روزی فقط 4 بار می تواند بیاورد و هر بار هم فقط 25 کیلو می تواند حمل کند که می شود روزی 100 کیلو. و اما اگر 100 نفر باشند و طول هم و به ردیف بایستند و هر کدام با فاصله یک متری فرد دیگر در طاقچه ای بایستند و از فرد بالا دست گرفته و به فرد پایین دست بدهند چون راه نمی روند سهم هر کدام ده برابر می شود و این باعث شده تولید کنندگان عسل شرکت ابدان تشکیل دهند بدین معنا که همه کار کنند و محصول کارشان را به طور مساوی تقسیم کنند. حالا بر گردیم به فقه موجود. تقریبا اگر از حاشیه مرحوم آیت الله که در تصویر دیگر نظر مساعد دارند تمام فقهای 45 نفره قدس الله انفاسهم الزکیه فتوای داده است شرکت در اعمال و یا صحیح نیست. ! شرکتی که تولید را ده برابر بالا می برد و دلیل مستقل هم در کتاب و سنت نداریم بر بطلان آن جز عدم درباره غیر شرکت در و . حالا برویم به وادی تاریخ : ذهن شریفتان را ببرید به قرن 16 میلادی شخصی درشکه می ساخت و هر ماه فقط قادر بود یک درشکه بسازد . شخصی گفت ساختن چرخ ها مال من ، شخص دوم گفت ساختن بدنه مال من شخص سوم گفت ساختن میخ ها مال من، شخص چهارم گفت کار تودوزی مال من. شدند چهار نفر ، از آن جایی که تقسیم کار باعث حذف راه رفتن برای کار دیگر شد لذا تمرکز کارها باعث شد هر دو روز یک درشکه بسارند که عملا ماهی 15 درشکه شد و چون قرار شرکتشان این بوده سود مساوی تقسیم شود برای هر کدام بیش از چهار برابر قبلی حاصل داشت این شرکت ابدان و اعمال است که موتور محرکه برای بوجود آمدن دنیای جدید شد و اسم این تعاون در تولید و شرکت در اعمال می باشد و این شرکت بدون دلیل و در فقه ما باطل است. ! یعنی شرکتی که هیچ پیچیدگی ندارد فقط تقسیم کار معقول و طبیعی است که در مدت دو قرن باعث تولد دنیای صنعت جدید شد . حالا شرکتی که ستون فقرات صنعت بوده از نظر ما صحیح 👇👆
السلام علیک یا بقیة الله: سلام علیکم و رحمة الله سوال : قرآن کریم از عثمان بن عفان و همکاران او ماخوذ شده است و مابقی قرآن ها را عثمان علیه ما علیه سوزاند. اکنون تکلیف ما چیست از کجای باید یقین کنیم که این قرآن همان قرآن نبی صلی الله علیه و آله است و کوچکترین تغییری در آن نیست؟ همچنین درباره نسخه صنعاء که میگویند تغییراتی دارد توضیح جدی و عمیق علمی دهید تا دهان یاوه گویان بسته شود؟ ✅پاسخ : پشت پرده اختلاف در ✅ ۱. علیه السلام براساس قرائت املا شده از طرف به ایشان٬ را تدوین نموده و آن را همزمان با دفن بدن مطهر رسول خدا(ص) به پایان رساند. در جریان بنا شد رای گیری کنند که آیا پس از رسول خدا شایستگی بیشتری برای دارند یا ؟ مهاجرین مکه یعنی ٬ ٬ و سایر های مخالف ٬ ابتدا قرائت آیه ۱۱۷ را تغییر داده و مدعی شدند مطابق این آیه فقط مهاجرین دارای شرایط هستند؛ چون در این آیه رسول خدا هم٬ ای بالاتر از مهاجرین ندارد در حالیکه این حرف وقتی درست می‌شد که آیه مطابق قرائت مهاجرین باشد اما آیه در نسخه منحصر به فردی که شخص رسول خدا(ص) بدون واسطه به امیرالمومنین(ع) املا فرموده بود (و کل تفسیر آیات هم در حاشیه آن قرار داشته)٬ اینچنین بوده است :« لقد تاب الله بالنبی علی المهاجرین والانصار» بود. ✅ ۲. اما نسخه موجود در خانه عثمان( من جمله آن نسخه ای که حافظ آن دختر عمر و بیوه رسول الله بوده) همان نسخه ای است که امروز دردست همگان است٬ در این نسخه عبارت «بالنبی» را تغییر داده اند به «علی النبی» و بااین اقدام معنای آیه را مطابق میل جریان درآورده اند. معنای آن جمله از آیه در نسخه های موجود فعلی(نسخه عثمان که نزد حفصه بوده) این است:« خداوند هم رسول خدا را قبول کرده هم توبه مهاجرین و انصار را». پس با این قرائت ثابت می کنند اولا رسول خدا کرده و نبوده است ثانیاً رسول خدا در حد و رتبه مهاجرین و انصار است ثالثاً مهاجرین مقدم بر انصار اند. لذا با این یک تیر سه نشان زده اند. اما مطابق نسخه امیرالمومنین معنای آیه این خواهد بود: «خداوند به احترام رسول خدا توبه مهاجرین و انصار را قبول کرده و آنان را بخشیده است». ✅ ۳. در نسخه ای از قرآن که در عصر (ع)٬ نزد _ابراهیم بوده (و نسخه ای از آن٬ هم اکنون پیش ماست)٬ عبارت مذکور مطابق همان نسخه (ع) است . ✅ ۴. (ع) فرموده است «بالنبی» درست است نه «علی النبی» ..«ویل لهم فای ذنب لرسول الله حتی تاب الله علیه منه انما تاب الله به علی امته».( جلد ۱ صفحه ۹۸ چاپ مصطفوی) ✅ ۵. (ع) طبق تفسیر فرموده است قرائت «بالنبی» صحیح است . ۵. شأن نزول آیه اول یعنی آیه ۱۱۷ سوره توبه٬ مربوط به جنگ تبوک و تعلل ابوحیثمه است و شأن نزول آیه ۱۱۸ مربوط به کعب بن مالک و مرارة بن ربیع و هلال ابن امیه است و پذیرش توبه هم ناظر به این افراد است نه رسول خدا. 🔴 حاصل این که اختلاف در قرائت به منزله ترکشی بوده که از جریان سقیفه سرچشمه می گرفته است و باید قرائت قرآن یک بار دیگر با این دید و نگاه جدید بررسی گردد. ایتا......................👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit @mousavizanjany