#پسرک_فلافل_فروش
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_بیست_و_یک
💚اثر زخم فتنه❤️
#فدایی_رهبر ۲
👈رفتيم به سمت#ميدان_انقلاب. يك مقرّي بود كه نيروهاي #بسيج در آن مستقر بودند. قرار بود به آنجا رفته و پس از گرفتن تجهيزات منتظر دستور باشيم.
در طي مسير يك باره به مقابل درب #دانشگاه رسيديم. درست در همان موقع جسارت اغتشاش گران به☀️#رهبر_معظم_انقلاب آغاز شد.
⚘@pmsh313
🌷#هادي وقتي اين صحنه را مشاهده كرد ديگر نتوانست تحمل كند! به من گفت: همين جا بمون... سريع پياده شد و دويد به سمت درب اصلي#دانشگاه.
من همين طور داد مي زدم:🌷#هادي برگرد، تو تنهايي مي خواي چي كار کنی؟🌷#هادی ...🌷#هادی ...
🌷@shahidabad313
🌴اما انگار حرف هاي من را نمي شنيد. چشمانش را #اشك گرفته بود. به#اعتقادات او جسارت مي شد و نمي توانست#تحمل كند.همين طور كه🌷#هادي به سمت درب #دانشگاه مي دويد يك باره آماج سنگ ها قرار گرفت.
⚘@pmsh313
🌴من از دور او را#نگاه مي كردم. مي دانستم كه🌷#هادي بدن ورزيده اي دارد و از هيچ چيزي هم نمي ترسد. اما آنجا شرايط بسيار پيچيده بود.همين كه به درب #دانشگاه نزديك شد يك🌷#پاره_آجر محكم به صورت🌷#هادي و زير#چشم او اصابت كرد.
🌴من ديدم كه🌷#هادي يك دفعه سر جاي خودش ايستاد. مي خواست حركت كند اما نتوانست!خواست برگردد اما روي#زمين افتاد! دوباره بلند شد و دور خودش چرخيد و باز روي #زمين افتاد.
⚘@pmsh313
💢از شدت ضربه اي كه به صورتش خورد، نمي توانست روي پا بايستد. سريع به سمت او دويدم. هر طور بود در زير باراني از #سنگ و #چوب🌷#هادي را به عقب آوردم.خيلي درد مي كشيد، اما#ناله نمي كرد.#زخم بزرگي روي صورتش ايجاد شده و همه ي صورت و لباسش #غرق_خون بود.
🌷#هادي چنان دردي داشت كه با آن همه #صبر، باز به خود مي پيچيد و در حال بي هوش شدن بود.
سريع او را به #بيمارستان منتقل کرديم. چند روزي در يكي از بيمارستان هاي خصوصي تهران بستري بود. آن جا حرفي از#فتنه و اتفاقي كه برايش افتاده نزد.
⚘@pmsh313
🌴آن ضربه آنقدر#محکم بود که بخش هايي از صورت🌷#هادي چندين روز بي حس بود.شدت اين ضربه باعث شد که گونه او #شکافته شد و تا زمان 🌷#شهادت، وقتي🌷#هادي #لبخند مي زد، جاي اين زخم بر صورت او قابل مشاهده بود.
📍بعد از مرخص شدن از#بيمارستان، چند روزي صورتش بسته بود. به #خانه هم نرفت و در پايگاه #بسيج مي خوابيد، تا #خانواده نگران نشوند. اما هر روز تماس مي گرفت تا آن ها نگران سلامتي اش نباشند.
⚘@pmsh313
📍بعدها #رفقا پيگيري كردند و گفتند: بيا#هزينه_درمان خودت را بگير، اما🌷#هادي كه همه هزينه ها را از خودش داده بود لبخندي زد و پيگيري نكرد.حتي يكي از #دوستان گفت: من پيگيري مي كنم و به خاطر اين ماجرا و بستري شدن🌷#هادي، برايش درصد جانبازي مي گيرم.
🌷#هادي جواب او را هم با لبخندي بر لب داد!
🌷#هادي هيچ وقت از فعاليت هاي خودش در💥#ايام_فتنه حرفي نزد، اما همه دوستان مي دانستند كه او به تنهايي مانند يك#اكيپ_نظامي عمل مي كرد.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_بیست_و_دوم
💚شهدا او را انتخاب کردند❤️
🌷#به_عشق_شهدا(۱)
✔️راوی: دوستان شهید
⏺ورود🌷#هادی به🕌#مسجد با#مراسم یادواره ی 🌷#شهدا بود.به قول زنده یاد🌷#سید_علی_مصطفوی،🌷#هادی را🌷#شهدا#انتخاب کردند.
🌷@shahidabad313
🌴از روزی که🌷#هادی را شناختیم ،همیشه برای #مراسم سنگ تمام میگذاشت.اگر میگفتیم فلان 🕌#مسجد میخواهد یادواره ی🌷#شهدا برگزار کند و کمک میخواهد،دریغ نمیکرد.این ویژگی🌷#هادی را همه#شاهد بودند که🌷#به_عشق_شهدا همه کار می کرد.از شستن و پختن گرفته تا...
⚘@pmsh313
🌴تقریبا هر#هفته شب های#جمعه🌷#بهشت_زهرا(ع)میرفت .با🌷#شهدا #دوست شده بود و در این دوستی🌷#سید_علی_مصطفوی بیشترین #نقش را داشت.هیئتی را در🌷#مسجد راه اندازی کردند به نام🌷#رهروان_شهدا
⚘@pmsh313
🍀هر#هفته با بچه ها دور هم جمع می شدند و🌷#به_عشق_شهدا برنامه های#هیئت را پیگیری می کردند.🌷#هادی در این#هیئت مداحی هم میکرد و همه او را#دوست داشتند.
🌷@shahidabad313
💢اما یکی از کارهای مهمی که همراه با برخی #دوستان انجام داد،نصب تابلوی🌷#شهدا در کوچه ها بود.
💢من اولین بار از🌷#سید_علی_مصطفوی شنیدم که می گفت باید برای شهدای محل کاری انجام دهیم.
گفتم چه کاری؟
🌷@shahidabad313
🌱گفت بیشتر کوچه ها به🌷#اسم_شهید است اما بخاطر گذشت سه دهه از🌷#شهادت آن ها،هیچکس این🌷#شهدا را نمی شناسد.
💥لااقل ما🌷#تصویر_شهدا را در سر#کوچه#نصب کنیم تا مردم با چهره ی🌷#شهید آشنا شوند.یا اینکه زندگینامه ای از🌷#شهید را به اطلاع اهل آن#کوچه و محل برسانیم.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_بیست_و_سوم
💚کار برای شهدا،با تمام وجود❤️
🌷#به_عشق_شهدا(۲)
✔️راوی: دوستان شهید
👈كار آغاز شد. از طريق🕌#مساجد و🌷#بنياد_شهيد و... تصاوير شهداي محل جمع آوري شد.
🌷@shahidabad313
🌷#هادي در همان ايام#كار با فتوشاپ و ديگر نرم افزارهاي كامپيوتري را ياد گرفت. استعداد او براي فراگرفتن اين كارها زياد بود.
🌷#تصاوير_شهدا را اسكن و سپس در يک اندازه ي مشخص طراحي كردند.
بَنر تهيه ميشد.
بعد هم با يك نجار هم صحبت شد كه اين تصاوير را به صورت #قاب چوبي در آورد.
🌷@shahidabad313
🌲#كار خيلي سريع به نتيجه رسيد.🌷#هادي وانت پدرش را مي آورد و با يك دريل و... كار را به اتمام ميرساند.
💢بيشتر کوچه هاي محل ما با تابلوهاي قرمزرنگ 🌷#شهدا مزين شد
⚘@pmsh313
💢یادم هست برخي ها مخالف اين حركت بودند! حتي از بچه هاي#بسيج!
🌷@shahidabad313
💢ميگفتند شما اين كار را ميكنيد، ولي يك سري از اراذل و اوباش اين تصاوير را پاره ميكنند و به🌷#شهدا اهانت ميكنند.
⚘@pmsh313
📍اما حقيقت چيز ديگري بود. ارادت مردم به🌷#شهدا فراتر از تصورات دوستان ما بود.
📍الان با گذشت شش سال از آن روزها هنوز يادگار 🌷#هادي و دوستانش را روي ديوارهاي محل ميبينيم.
🌷@shahidabad313
📍هيچ کس به اين تابلوها بي احترامي نکرد، بر عکس آنچه تصور ميشد، تقاضا براي نصب #تابلو از محلات ديگر هم رسيد.
🌿در بسياري از محلات اين حرکت آغاز شد. بعد هم #بسيج شهرداري، حرکت عظيمي را در اين زمينه آغاز کرد.
🌷@shahidabad313
🍀بعد از آن در برگزاري نمايشگاه براي🌷#شهدا فعاليت داشت،🌷#هادي كسي بود كه به تأييد تمام دوستان، وقتي كار براي🌷#شهدا بود، با تمام وجود #كار ميكرد.
🌴يكبار در ميدان🌷#شهيد_آيت_الله_سعيدي او را ديدم. نيمه هاي شب آنجا ايستاده بود!
⚘@pmsh313
🌷#نمايشگاه_شهدا در داخل ميدان برقرار بود. تمام دوستانش رفتند اما🌷#هادي مانده بود تا مراقب وسايل و لوازم نمايشگاه باشد.
🌷@shahidabad313
🌱از ديگر کارهاي🌷#هادي که تا اين اواخر ادامه يافت، فعاليت در زمينه ي🌷#معرفي_شهدا بود.
💥براي🌷#شهدا پوستر درست ميکرد، در زمينه ي طراحي تصاوير کار ميکرد و...
🍂حتي رايانه ي شخصي او، که پس از🌷#شهادت به #خانواده تحويل شد، پر بود از تصاوير شهداي 🌷#مجاهد_عراقي که🌷#هادي براي آنها طراحي انجام داده بود.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_بیست_و_چهارم
💚💚گره بازکن مشکلات مردم❤️❤️
🍃 #دستگيري_از_مردم ✨
✔️راوی:حجت السلام سميعي و...
👈يادم هست در خاطرات🌷#ابراهيم_هادي خواندم كه هميشه دنبال#گره_گشايي از مشكلات مردم بود.
🌷@shahidabad313
📍اين🌷#شهيد والامقام به دوستانش گفته بود: از خدا خواسته ام هميشه جيبم پر#پول باشد تا#گره از مشكلات مردم بگشايم.
📍من دقيقاً چنين شخصيتي را در🌷#هادي_ذوالفقاري ديدم. او🌷#ابراهيم_هادي را الگوي خودش قرار داده بود. دقيقاً پا جاي پاي🌷#ابراهيم ميگذاشت.
🌷@shahidabad313
🌷#هادي صبحها تا عصر در#بازار_آهن كار ميكرد و عصرها نيز اگر وقت داشت، با #موتور كار ميكرد.
📍اما چيزي براي خودش خرج نميكرد. وقتي مي فهميد كه مثال#هيئت نوجوانان🕌#مسجد، احتياج به كمك مالي دارد دريغ نميكرد.
🌷@shahidabad313
📍يا اگر ميفهميد كه شخصي احتياج به#پول دارد، حتي اگر شده#قرض ميكرد و كار او را راه مي انداخت.🌷#هادي چنين انسان بزرگي بود.
⚘@pmsh313
💢من يك بار احتياج به#پول پيدا كردم. به كسي هم نگفتم، اما🌷#هادي تا احساس كرد كه من احتياج به #پول دارم به سرعت مبلغي را آماده كرد و به من داد.
📍زماني كه ميخواستم#عروسي كنم نيز هفتصد هزار تومان به من داد.ظاهراً اين مبلغ همه ي پس اندازش بود. او لطف بزرگي در حق من انجام داد. من هم به مرور آن مبلغ را برگرداندم.
🌷@shahidabad313
📍اما يك بار برادري را در حق من تمام كرد.
زماني كه براي تحصيل در #قم مستقر شده بودم، يك روز به🌷#هادي زنگ زدم و گفتم: فاصله ي حجره تا محل تحصيل من زياد است و احتياج به#موتور دارم، اما نه#پول دارم و نه موتورشناس هستم.
📍هنوز چند ساعتي از صحبت ما نگذشته بود كه🌷#هادي زنگ زد. گوشي را برداشتم.🌷#هادي گفت: كجايي؟ گفتم: توي#حجره در#قم. گفت: برات#موتور خريدم و با وانت آوردم#قم، كجا بيارم؟
🌷@shahidabad313
💢تعجب کردم. کمتر از چند ساعت مشکل من را حل کرد.نميدانيد آن #موتور چقدر كار من را راه انداخت.
بعدها فهميدم كه🌷#هادي براي بسياري از اطرافيان همينگونه است. او راه درست را انتخاب كرده بود. 🌷#هادي اين#توفيق را داشت كه اينگونه اعمالش مورد قبول واقع شود.
⚘@pmsh313
👈كارهاي او مرا ياد حديث☀️#امام_كاظم (ع) در بحارالانوار، ج 75 ،ص 379 انداخت که فرمودند:
همانا#مُهر قبول اعمال شما، برآوردن نيازهاي برادرانتان و#نيكي كردن به آنان در حد توانتان است و الّا (اگر چنين نکنيد)، هيچ عملي از شما پذيرفته نميشود.
٭٭٭
🌷#هادي درباره ي كارهايي كه انجام ميداد خيلي تودار بود. از كارهايش حرفي نميزد. بيشتر اين مطالب را بعد از🌷#شهادت_هادي فهميديم.
🌷@shahidabad313
📍وقتي🌷#هادي🌷#شهيد شد و برايش#مراسم گرفتيم، اتفاق عجيبي افتاد. من در كنار برادر آقا🌷#هادي در🕌#مسجد بودم.
⚘@pmsh313
💥يک خانمي آمد و همينطور به تصوير🌷#شهيد نگاه ميكرد و💧#اشك ميريخت. كسي هم او را نميشناخت.بعد جلو آمد و گفت: با خانواده ي🌷#شهيد كار دارم.برادر🌷#شهيد جلو رفت. من فكر كردم از بستگان🌷#شهيد_هادي است، اما برادر🌷#شهيد هم او را نميشناخت.
🌷@shahidabad313
💢اين خانم رو به ما كرد و گفت: چند سال قبل، ما اوضاع مالي خوبي نداشتيم. خيلي گرفتار بوديم. برادر شما خيلي به ما کمک کرد.براي ما عجيب بود. همه جور از🌷#هادي شنيده بوديم اما نميدانستيم مخفيانه اين#خانواده را تحت پوشش داشته!
📍حتي زماني كه🌷#هادي در#عراق و شهر#نجف اقامت داشت، اين سنت الهي را رها نكرد.در مراسم تشييع🌷#هادي، افراد زيادي آمده بودند كه ما آنها را نميشناختيم.بعدها فهميديم كه🌷#هادي گره از كار بسياري از آنان گشوده بود.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_بیست_و_پنجم
💚اهل ذکر،دائم با وضو،❤️
🍃 #ویژگی_ها✨
👈اين سخنان را از خيلي ها شنيدم. اينکه🌷#هادي ويژگي هاي خاصي داشت. هميشه💧#دائم_الوضو بود. #مداحي مي کرد.اکثر اوقات ذکر#سينه_زني#هيئت را مي گفت.
🌷@shahidabad313
💢#اهل_ذکر بود. گاهي به#شوخي مي گفت: من دو هزار تا#يا_حسين(علیه السلام) حفظ هستم. يا مي گفت: امروز هزار بار ذکر#يا_حسين(علیه اسلام) گفتم، #عاشق امام حسين (علیه السلام) و گريه براي ايشان بود.
⚘@pmsh313
💢واقعاً براي ارباب با سوز 💧#اشک مي ریخت.
#اخلاص او زبانزد رفقا بود. اگر کسي از او تعريف مي کرد، خيلي بدش مي آمد. وقتي که شخصي از زحمات او #تشکر مي کرد، مي گفت: #خرمشهر را خدا آزاد کرد!
💢يعني ما کاري نکرده ايم. همه کاره خداست و همه ي کارها براي خداست. حال و هوا و خواسته هايش مثل #جوانان همسن و سالش نبود. دغدغه مندتر و جهادي تر از ديگر #جوانان بود.انرژي اش را وقف #بسيج و کار فرهنگي و #هيئت کرده بود. در آخر راهي جز #طلبگي در #نجف پاسخگوي غوغاي درونش نشد.
🌷@shahidabad313
📍من شنيدم که دوستانش مي گفتند:🌷#هادي اين سال هاي آخر وقتي#ايران مي آمد، بارها روي صورتش#چفيه مي انداخت و مي گفت: اگر به نامحرم #نگاه کنيم راه🌷#شهادت بسته مي شود.
⚘@pmsh313
📍خيلي دوست داشت به#سوريه برود و از#حرم #حضرت_زينب (علیها السلام) دفاع کند. يک طرف ديوار خانه را از بنري پوشانده بود که رويش اسم #حضرت_زينب (علیها السلام) نوشته شده بود. مي گفت نبايد بگذاريم #حرم عمه ي سادات، دست تروريستها بيفتد.
🌷@shahidabad313
💢وقتي مي خواست براي نبرد با #داعش برود، پرسيديم #درس و #بحث را مي خواهي چه کني؟ گفت: اگر🌷#شهيد نشدم، درسم را ادامه مي دهم. اگر🌷#شهيد شوم، که چه بهتر خدا مي خواهد اينگونه باشد.
🔰در ميان فيلم ها به#خدا_حافظ_رفيق خيلي علاقه داشت. سي دي#فيلم را تهيه کرد و براي #خانواده پخش نمود.خواهرش مي گفت: من مدت ها فکر مي کردم🌷#هادي هم مثل آدم هاي درون #فيلم، هر شب با #موتور و با دوستانش به🌷#بهشت_زهرا (علیها السلام) مي رود. صحنه هاي اين فيلم همه اش جلوي چشمهاي من است.
🌷@shahidabad313
💎همه اش نگران بودم مي گفتم نکند شباهت هاي🌷#هادي با محتواي#فيلم اتفاقي نباشد!
🌷#هادي مثل ما نبود که تا يک اتفاقي مي افتد بيايد براي همه تعريف کند. هيچ وقت از اتفاقات نگران کننده حرف نميزد.#آرامش در کلامش جاري بود.
⏺برادرش مي گفت: «نمي گذاشت کسي از دستش ناراحت شود اگر دلخوري پيش ميآمد، سريعاً از#دل طرف درمي آورد.🌷#هادي به ما مي گفت يکي از خاله هايمان را در#کودکي ناراحت کرده، اما نه ما چيزي به خاطر داشتيم نه خاله مان.ولي همه اش مي گفت بايد بروم#حلاليت بطلبم. هيچ وقت#دوست نداشت کسي با دلخوري از او جدا شود.»
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت۳۰ تا چهل بعدا می اید
🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷
در این قسمتها می خوانید:
❤️#محبت آقا🌷#اباعبدالله (علیه السلام) با گوشت و پوست و خون او آميخته شده بود❤️
💚زندگي لذت بخش در كنار مولا علی(ع) ❤️
💚زندگي در💥#نجف را دوست داشت💚
❤️پسر بسيار #با_ادب و#شوخ و#خنده_رويي بود❤️
💚طلبه لوله کش،با حالات معنوی❤️
❤️#هادي مثل بسيجي هاي زمان#جنگ بسيار#شجاع و بسيار#معنوي بود❤️
💎به🕌مسجد هندي ها#علاقه داشت.#نماز_جماعت اين🕌#مسجد توسط☀️#آيت_الله_حكيم و به حالتي#عارفانه برقرار بود. براي همين بيشتر مواقع در اين🕌#مسجد#نماز مي خواند.خلوت هاي#عارفانه داشت.☀️#نماز_شب و برخي#اذكار و#ادعيه را هيچ گاه#ترك نمي كرد💎
🌷#هادي يك انسان بسيار عادي بود.مثل بقيه تنها#تفاوت او#عمل_دقيق_به_دستورات_دين بود🌷
🍁#توكل و#اعتماد عجيبي به خدا داشت🍁
☀️#مرد_ميدان_جهاد☀️
💥اهل خلوت معنوی و ذکر💥
💚ماجرای دست سوخته هادی و طهارت درونی💚
🌷@shahidabad313
🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷
#پسرک_فلافل_فروش
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_بیست_و_ششم
💚همه زندگی پول نیست❤️
🍃 #شاگرد_امام_صادق_علیه_السلام(۱)✨
💢شهريور 1390 بود. توي🕌#مسجد نشسته بوديم و با🌷#هادي و#رفقا#صحبت مي كرديم.
⚘@pmsh313
🍂#صحبت سر ادامه ي#زندگي و#كار و#تحصيل بود.#رفقا مي دانستند من طلبه ي حوزه ي علميه هستم و از من سؤال مي كردند.آخر بحث گفتم: آقا 🌷#هادي شما توي همان#بازار_آهن مشغول هستي؟
🌷@shahidabad313
🌴#نگاه معني داري به چهره ي من انداخت و بعد از كمي مكث گفت: مي خوام بيام بيرون!
گفتم: چرا؟ شما تازه توي#بازار_آهن جا افتادي، چند وقته اونجا كار مي كني و همه قبولت دارن.
🌴گفت: مي دونم. الان #صاحبكار من اينقدر به من #اعتماد داره كه بيشتر كارهاي بانكي را به من واگذار كرده. اما...
⚘@pmsh313
🌴سرش رو بالا آورد و ادامه داد: احساس مي كنم #عمر من داره اين طوري #تلف مي شه. من از بچگي #كار كردم و همه شغلي رو هم #تجربه كردم. همه كاري رو بلدم و #خوب مي تونم #پول در بيارم. اما همه ي #زندگي #پول نيست. #دوست دارم #تحصيلات خودم رو ادامه بدم.
💢نگاهي به صورت🌷#هادي انداختم و گفتم: تا جايي كه يادم هست، #دبيرستان شما تمام نشده و #ديپلم نگرفتي.
🌷#هادي پريد تو حرف من و گفت: دارم تو #دبيرستان#دکتر_حسابي غيرحضوري #درس مي خوانم. چند واحد از سال آخر #دبيرستان مانده بود كه به زودي #ديپلم مي گيرم.
⚘@pmsh313
💢خيلي خوشحال شدم و گفتم:🌼#الحمد_لله، خيلي خوبه، خب برو دنبال #دانشگاه. برو #شركت كن. مثل خيلي بچه هاي ديگه.
🌷@shahidabad313
🌷#هادي گفت: اين كه اومدم با شما #مشورت كنم به خاطر همين ادامه تحصيله، حقيقتش من نمي خوام برم #دانشگاه به چند علت.
⚘@pmsh313
🍀اولاً مگه ما چقدر #دكتر و #مهندس و #متخصص مي خوايم. اين همه#فارغ_التحصيل داريم، پس بهتره يه درسي رو بخونم كه هم به#درد من بخوره هم به#درد جامعه.
🍀در ثاني اگر ما #دكتر و #مهندس نداشته باشيم، مي تونيم از #خارج وارد كنيم. اما اگه امثال🌷#شهيد_مطهري نداشته باشيم، بايد چي كار كنيم.
تا آخر حرف🌷#هادي را خواندم. او خيلي جدي تصميم گرفته بود وارد #حوزه شود. براي همين با من #مشورت مي كرد.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_بیست_و_هفتم
🍃 #شاگرد_امام_صادق_علیه_السلام(۲)✨
💚هادی انسان دیگری شد❤️
🌷#هادي ادامه داد: ببين من#مدرك_دانشگاهي برايم #مهم نيست. اينكه به من بگن #دكتر يا#مهندس اصلا برام#ارزش نداره. من مي خوام علمي رو به دست بيارم كه لااقل براي اون دنياي من #مفيد باشه.
🌷@shahidabad313
💢از طرفي ما داريم توي🕌#مسجد و #بسيج فعاليت ميكنيم، هر چقدر#اطلاعات_ديني ما كامل تر باشه بهتر مي تونيم بچه ها و جوان ها رو#ارشاد كنيم.
⚘@pmsh313
💢مي دانستم که بيشتر اين حرف ها را تحت#تأثير 🌷#سيد_علي_مصطفوي مي زد. زماني که 🌷#سيد_علي #زنده بود اين حرف ها را شنيده بودم.
🌷#هادي هم بارها در حوزه ي علميه ي #امام_القائم (عج) به ديدن🌷#سيد_علي مي رفت.از وقتي🌷#سيد_علي از#دنيا رفت،🌷#هادي انسان ديگري شد. #علاقه به حوزه ي علميه از همان زمان در 🌷#هادي ديده شد.
🌷@shahidabad313
💢حرفي نداشتم بزنم. گفتم:🌷#هادي، مي دوني درس هاي #حوزه به مراتب از #دانشگاه سخت تره؟ مي دوني بعدها گرفتاري #مالي برات ايجاد مي شه؟ اگه به فكر #پول هستي، از فكر #حوزه بيا بيرون.
🌷#هادي لبخندي زد و گفت: من همه شغلي رو #امتحان كردم.#اهل_كار هستم و از#كار#لذت مي برم.
💢اگر#مشكل_مالي پيدا كردم، مي رم#كار مي كنم. مي رم يه#فلافل_فروشي وا ميكنم!
🌷@shahidabad313
💢خلاصه اون شب احساس كردم كه🌷#هادي تحقيقاتش رو انجام داده و عزمش رو براي ورود به جمع#شاگردان_امام_صادق (علیه السلام)#جزم كرده.
⚘@pmsh313
💢فردا#صبح با هم به سراغ مسئول حوزه ي علميه ي #حاج_ابوالفتح رفتيم. مسئول پذيرش#حوزه سؤالاتي را پرسيد.
🌷@shahidabad313
🌷#هادي هم گفت: ۲۳ سال دارم.#پايان_خدمت دارم و #ديپلم هم به زودي مي گيرم.
📍بعد از انجام#مصاحبه به#🌷هادي گفتند: از#فردا در كلاس ها#شركت كنيد تا ببينيم$شرايط شما چطور است.
🌷@shahidabad313
🌷#هادي با ناراحتي گفت: من فردا عازم#كربلا هستم. خواهش مي كنم#اجازه بدهيد كه...
📍#مسئول_حوزه گفت: قرار نيست از روز اول #غيبت كنيد.بعد از خواهش و تمناي🌷#هادي، با #سفر كربلاي او #موافقت شد.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_بیست_و_هشتم
💚تحول عظیم شخصیتی هادی❤️
🍃 #تحول_اساسی(۱)✨
👈از مدت ها قبل#شاهد بودم كه 📗#كتاب_خصائص_الحسينيه را در دست دارد و مشغول💡#مطالعه است.
⚘@pmsh313
🌷#هادي مرتب مشغول💡#مطالعه بود.#عشق و شوري كه از🔮#زيارت_امام_حسين (علیه السلام) در #قلب ما پديد آمده بود، در او چند#برابر بود.
💎به ما مي گفت:#امام_صادق (علیه السلام) فرموده اند: هر كس به🔮#زيارت_امام_حسين (علیه السلام) نرود تا بميرد، درحالي كه خود را هم شيعه ي ما بداند، هرگز شيعه ي ما نيست. و اگر از اهل#بهشت هم باشد، او #مهمان بهشتيان است.
⚘@pmsh313
💎در جاي ديگري مي فرمايند:🔮#زيارت_حسين_بن_علي(علیه السلام) بر هر كسي كه )ايشان) را از سوي خداوند، (امام) مي داند لازم و #واجب است. هر كه تا هنگام #مرگ، به🔮#زيارت_امام_حسين (علیه اسلام) نرود، #دين و ايمانش #نقص دارد.
💎از طرفي #كلام_بزرگان را نيز به ما #متذكر مي شد كه مي فرمودند: براي اينكه #دين شما #كامل شود و نقايص #ايمان و مشكلات #اخلاقي شما برطرف شود حتماً به🌼#كربلا برويد.
⚘@pmsh313
💥خلاصه آن چنان در ما شور🌼#كربلا ايجاد كرد كه براي #حركت_كاروان لحظه شماري مي كرديم.
#شهريور 1390 بود. #مقدمات كار فراهم شد. با تعدادي از بچه هاي کانون🌷#شهيد_آويني از🕌#مسجد_موسي_ابن_جعفر (علیه السلام) راهي🌼#کربلا شديم.
📍نه تنها من كه بيشتر #رفقا #اعتقاد دارند كه 🌷#هادي هر چه مي خواست در اين#سفر به دست آورد. به نظر من آن اتفاقي که بايد براي🌷#هادي مي افتاد، در همين #سفر رخ داد.
⚘@pmsh313
📍در حرم ها که #حضور مي يافتيم حال او با بقيه فرق مي کرد. اين موضوع در #سوز و #صدا و حاالت ايشان به #خوبي مشخص بود.
📍در زيارت ها بسيار #عجيب و #غريب بود. اتفاقي که در آن #سفر افتاد، #تحول_عظيم در #شخصيت 🌷#هادي بود که ايشان را زير و رو کرد.
🍂بالأخره همه ي ما که در آن #سفر حضور داشتيم اهل#هيئت بوديم، اما همه #احساس مي كرديم كه اين🌷#هادي با🌷#هادي قبل از #سفر به🌼#كربلا خيلي #تفاوت دارد.
⚘@pmsh313
📍ديگر از آن #جوان_شوخ و#خنده_رو خبري نبود! او در🌼#کربلا #فهميد كجا آمده و به خوبي از اين #فرصت استفاده كرد.
📍پس از آن #سفر بود كه با يكي از دوستان#طلبه #آشنا شد. از او خواست تا در #تحصيل_علوم_ديني ياري اش کند.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_بیست_و_نهم
💚کربلایی واقعی❤️
🍃 #تحول_اساسی(۲)✨
👈بعد از سفر 💡#كربلا راهي حوزه ي علميه ي حاج ابوالفتح شد. ما ديگر كمتر او را مي ديديم.
⚘@pmsh313
🍎يك بار من به ديدن او در محل حوزه ي علميه رفتم. قرار شد با موتور🌷#هادي برگرديم.
📍در مسير برگشت بوديم كه چند خانم بدحجاب را ديد. جلوتر كه رفت با صداي بلند گفت: خواهرم حجابت رو حفظ كن. بعد حركت كرد.
🌷@shahidabad313
📍توي راه با حالتي دگرگون گفت: ديگه از اينجا خسته شدم. اين حجاب ها بوي حضرت زهرا (علیها السلام) نمي ده. اينجا مثلاً محله هاي مذهبي تهران هست و اين وضعيت رو داره! بعد با صدايي گرفته تر گفت: خسته ام، بعد از سفر #كربلا ديگه دوست ندارم توي خيابون برم.
⚘@pmsh313
📍من مطمئن هستم چشمي كه به نگاه حرام عادت كنه خيلي چيزها رو از دست ميده. چشم گنهکار لايق شهادت نمي شه.🌷#هادي حرف مي زد و من دقت مي كردم كه بعد از گذشت چند ماه، دل و جان هادي هنوز در كربلا مانده.
🌷@shahidabad313
📍با خودم گفتم: خوش به حال🌷#هادي، چقدر خوب توانسته حال معنوي کربلا را حفظ كند.
هادي بعد از سفر كربلا واقعاً كربلايي شد. خودش را در حرم جا گذاشته بود و هيچ گاه به دنياي مادي ما برنگشت. آنقدر ذكر و فكرش در كربلا بود كه آقا دعوتش كرد.
🌷@shahidabad313
📍پنج ماه پس از بازگشت از كربلا، توسط يكي از دوستان، مقدمات سفر و اقامت در حوزه ي علميه نجف را فراهم كرد.
📍بهمن ماه 1390 راهي شد. ديگر نتوانست اينجا بماند.براي تحصيل راهي نجف شد. يکي از دوستان، که برادر شهيد و ساكن نجف بود، شرايط حضور ايشان در نجف را فراهم کرد و🌷#هادي راهي شهر 💥#نجف شد.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_سی
💚دقیق بودن در حلال و حرام❤️
👈راوی از دوستان شهید
✨ #احتیاط🍃
🍎سال اول🌷#طلبگي_هادي بود. يك روز به او گفتم: مي داني شهريه اي كه يك#طلبه مي گيرد، از 💥#سهم_امام_زمان (عج) است.با#تعجب نگاهم كرد و گفت: خُب شنيدم، منظورت چيه؟!گفتم: بزرگان #دين مي گويند اگر طلبه اي #درس نخواند، گرفتن 💥#پول_امام_زمان (عج) براي او #اشكال پيدا ميكند.
🌷@shahidabad313
🌴كمي #فكر كرد. بعد از آن ديگر از حوزه ي علميه #شهريه نگرفت! با #موتور كار مي كرد و هزينه هاي خودش را #تأمين مي كرد، اما ديگر به سراغ💥#سهم_امام_زمان (عج) نرفت.
🌷@shahidabad313
🌷#هادي طلبه اي#سخت_كوش بود. در كنار#طلبگي فعاليت هاي مختلف انجام مي داد. اما از مهمترين ويژگي هاي او #دقت در#حلال و#حرام بود.
⚘@pmsh313
🌴او بسيار #احتياط مي كرد؛ زيرا #بزرگان راه رسيدن به #كمال را #دقت در #حرام و #حلال مي دانند.
🌴او به نوعي #راه_نفوذ_شيطان را بسته بود. هميشه #دقت مي كرد كه كارهايش #مشكل_شرعي نداشته باشد.
🌷@shahidabad313
🌴به #بيت_المال بسيار #حساس بود، حتي قبل از اينکه💥#ساکن_نجف شود.يادم هست گاهي در پايگاه #بسيج #درس مي خواند، آخر شب كه كار #بسيج تمام مي شد از دفتر پايگاه #بسيج بيرون مي آمد! او در راهرو، كه بيرون از #پايگاه بود، مشغول #مطالعه مي شد.
🌴شرايط خانه به گونه اي نبود كه بتواند در آنجا #درس بخواند. براي همين اين کار را مي کرد.
داخل راهرو لامپ هايي داريم که شب نيز روشن است.🌷#هادي آنجا در سرما مي نشست و#درس مي خواند!
🌷@shahidabad313
🌴يك بار به🌷#هادي گفتم: چرا اينجا#درس مي خواني؟ تو حق گردن اين#پايگاه داري، همه ي در و ديوار اينجا را خود تو بدون گرفتن#مُزد#گچکاری كردي. همه ي تزئينات اينجا كار شماست. خب بمون توي#پايگاه و#درس بخوان. تو كه كار خلافي انجام نمي دي.
🌷#هادي گفت: من اين #درس رو براي خودم مي خوانم. درست نيست از نوري که هزينه اش را#بيت_المال پرداخت مي كند استفاده کنم. از طرفي چون مي دانم اين لامپ ها تا صبح روشن است اينجا مي مانم.
🌷@shahidabad313
🌴اما بيشترين#احتياط او درباره ي#غذا بود. هر غذايي را نمي خورد. البته دستور#دين نيز همين است. برخي از بزرگان به غذايي كه تهيه مي شد#دقت مي کردند.
🌴در#قرآن نيز با اين عبارت به اين موضوع تأكيد شده: پس انسان بايد به غذاي خودش (و اينكه از چه راهي به دست آمده) بنگرد. «سوره عبس / آیه 34»
در#تهران وقتي غذايي تهيه مي کرديم مي گفت: از کجا آمده؟ چه کسي پخته؟وقتي مي گفتيم پخت #مادر است خوشحال مي شد، اما غذاهاي ديگر را خيلي #تمايل به خوردنش نداشت.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_سی_و_یک
💚محب و شیعه واقعی❤️
🍃 #یا_حسین(ع) ✨
👈مي گويند اگر مي خواهي شيعه ي واقعي آقا🌷#اباعبدالله (علیه السلام) را بشناسي سه بار در مقابل او نام #مقدس🌷#حسين (علیه السلام) را بر زبان جاري كنيد.خواهيد ديد كه #محب و شيعه ي واقعي حالتش تغيير كرده و💧#اشك در چشمانش حلقه مي زند.
🌷@shahidabad313
🔹️شدت علاقه و محبت🌷#هادي به🌷#امام_حسين (علیه السلام) وصف ناشدني بود. او از زماني كه خود را شناخت در راه سيد و سالار🌷#شهيدان قدم بر مي داشت.
⚘@pmsh313
🌷#هادي از بچگي در هيئت ها کمک مي کرد. او در کنار ذکرهايي که هميشه بر لب داشت، نام🌷#يا_حسين (علیه السلام) را #تکرار ميکرد واقعاً نمي شود ميزان#محبت او را توصيف كرد. اين سال هاي آخر وقتي در برنامه هاي#هيئت شركت مي كرد، حال و هواي همه #تغيير مي كرد.
⚘@pmsh313
♨️يادم هست چند نفر از كوچك ترهاي #هيئت مي پرسيدند: چرا وقتي آقا🌷#هادي در جلسات#هيئت شركت مي كند، حال و هواي #مجلس ما تغيير مي كند؟
🍂ما هم مي گفتيم به خاطر اينكه او تازه از#كربلا و #نجف برگشته.
⏺اما واقعيت چيز ديگري بود. #محبت آقا🌷#اباعبدالله (علیه السلام) با گوشت و پوست و خون او آميخته شده بود. او تا حدودي🌷#امام_حسين (علیه السلام) را شناخته بود. براي همين وقتي نام مبارك#آقا را در مقابل او مي بردند اختيار از كف مي داد.
⚘@pmsh313
🍂وقتي صبح ها براي#نماز به🕌#مسجد مي آمد. بعد از#نماز_صبح در گوشه اي از🕌#مسجد به #سجده مي رفت و در #سجده كل#زيارت_عاشورا را قرائت مي كرد.
🌷#هادي هر جا مي رفت براي#هيئت🌷#امام_حسين (علیه السلام) #هزينه مي كرد. درباره ي #هيئت_رهروان_شهدا كه نوجوانان🕌#مسجد بودند نيز هميشه جزء بانيان هزينه هاي #هيئت بود.
⚘@pmsh313
🍂زماني که🌷#هادي ساکن#نجف بود، هر#شب_جمعه به#کربلا مي رفت. در مدت حضور در #کربلا از دوستانش جدا مي شد و#خلوت عجيبي با مولای خود داشت.
📍خوب به ياد دارم که🌷#هادي از ميان همه ي شهداي#كربلا به يك🌷#شهيد علاقه ي ويژه داشت. بعضي وقت ها خودش را مثل آن🌷#شهيد مي دانست و جمله ي آن🌷#شهيد را #تكرار مي كرد.
🌷@shahidabad313
🌷#هادي مي گفت: من#عاشق_جُون، #غلام آقا🌷#اباعبدالله (علیه السلام) ، هستم. جون در روز 🌷#عاشورا به آقا حرف هايي زد كه حرف دل من به #مولا است.
⚘@pmsh313
📍او از سياه بودن و بدبو بودن خودش حرف زد و اينكه #لياقت ندارد كه خونش در رديف خون پاكان قرار گيرد. من هم همين گونه ام. نه آدم درستي هستم. نه...
💥در اين آخرين سفر🌷#هادي مطلبي را براي من گفت كه خيلي عجيب بود!🌷#هادي مي گفت: يك بار در #نجف تصميم گرفتم كه سه روز آب و غذا كمتر بخورم يا اصلاً نخورم تا ببينم مولاي ما🌷#امام_حسين (علیه السلام) در روز🌷#عاشورا چه حالی داشت.
⚘@pmsh313
🍂اين كار را شروع كردم. #روز_سوم حال و روز من خيلي خراب شد. وقتي خواستم از #خانه بيرون بيايم ديدم چشمانم سياهي مي رود.
💎من همه جا را مثل#دود مي ديدم. آنقدر حال من بد شد كه نمي توانستم روي پاي خودم بايستم. از آن روز بيشتر از قبل مفهوم🌷#كربلا و💧#تشنگي و🌷#امام_حسين (علیه السلام) را مي فهمم.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊