eitaa logo
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
325 دنبال‌کننده
343 عکس
78 ویدیو
218 فایل
این کانال به منظور ارائه‌ی مطالب مهمّ فقهی، اصولی و طلبگی، و بارگذاری صوت تدریس فقه و اصول است.
مشاهده در ایتا
دانلود
⚠️ بین و از این جهت تفاوت هست. 🔶️ علمی که ثبوتاً منطق معرفت دینی از کتاب و سنت است و بدون آن برداشت و استنباط از کتاب و سنّت در هیچ عرصه‌ای چه فقه، چه کلام، و چه تفسیر و... امکان و اعتبار ندارد است. 🔷️ اما علم مانند سائر علوم مانند و ، ذی‌المقدمه برای است؛ یعنی فقه ثبوتاً و واقعاً مقدمه‌ی و نیست، بلکه در عرضِ سائر علوم نسبتِ یکسانی با و به یک گونه نیازمند و قواعد استنباط هست، اما آن چیزی که فقه را از و متمایز می‌کند و موجب این می‌شود در مرتبه‌ای بعد از از مقدماتِ ضروریِ استنباطِ تفسیری و کلامی باشد این است که به طور اثباتی تنها و تنها بستری بوده است که در طول نزدیک به هزار سال گذشته موردِتوجّه‌ترین علم از علوم متداول حوزوی و دینی بوده است؛ در هیچ علمی در این هزار سال مانند علم کار اجتهادی و استنباطی صورت نگرفته است؛ ما نه در علم و نه در علم و نه در هیچ علم دیگری آن گونه که در ضوابط و قواعد مختلف و گوناگون استنباط و اجتهاد به کار گرفته شده چنین حجم عظیمی از استدلال‌ها، نقض و ابرام‌ها، و راه‌ حلّ‌های فهم نصوص نداریم، به صورتی که از لحاظ تاریخی علم -چه در میان اهل تسنّن و چه در میان امامیه- از دامان علم به وجود آمده است، و حتی تطوّرِ فقه بوده است که تطوّر و پیشرفتِ را در پی داشته است؛ این ارتباط بین و متاسفانه هیچ‌گاه بین اصول و و اصول برقرار نبوده است؛ یعنی هیچ‌گاه علم و علم بستر چنین کارورزی عمیق و گسترده‌ای نبوده است. این، ضرورتِ است. ⛔ اما متاسفانه باید گفت امروزه نیز بیشتر کرسی‌های آموزش و حتی نظریه‌پردازی علم و از چنین نگرشی که اصول و قواعد استنباط و اجتهاد را به صورت محوری بجوید و بیندیشد به دور است؛ این جاست که مجتهدان متخصّص در اصول و فقه باید چاره‌ای بیندیشند و کلام و تفسیر را نیز بستر مناسبی برای پیاده‌سازی قواعد استنباط و اجتهاد قرار دهند و کمی‌ها و کاستی‌های ضوابط اصولیِ استنباطِ گزاره‌های کلامی از کتاب و سنّت را در اصول کلام و اصول تفسیر -و نه با اصولِ فقه- با کارهای علمی عمیق و دقیق -مانند آن چه در فقه بوده و هست- پُر کنند تا روزی برسد که طلبه‌ی علم یا به جای کارورزی در بستر علم در همان علم تخصّصیِ خود تمرین اجتهاد و استنباط جواهری کند. ✴️@fegh_osoul_rafiee
📚 ۶۹- قوله (ج۳، ص۱۸۳): و المراد بالضَمان فی الجملتین هو کون دَرَک المضمون علیه... . (قسمت اول) ✅ مرحوم در توضیح معنای می‌فرماید: یک اعتبار و جعل خاصّی است که آثار تکلیفی و وضعی‌ای در شریعت بر آن بار می‌شود؛ مانند وجوبِ ادای مورد ضَمان به شخص مضمون‌له در صورت تمکّن از ادای آن. و همچنین ادای قیمت یا مثل آن، در صورت عدم تمکّن از ادای آن به خاطر تلف مثلاً. 🔶️ این چنین معنایی از نسبت به مالِ خودِ ضامن معنا نمی‌شود، بلکه در مورد مالِ دیگران است که معنای حقیقی پیدا می‌کند؛ زیرا روشن است که گفته نمی‌شود: "شخص، ضامن مال خودش است و باید خودِ مال یا بدل آن را به خودش بپردازد". همچنین روشن است که به این معنایی که گفتیم -که معنای حقیقی آن است- در عقد صحیح نیز معنا نمی‌شود؛ از این رو، در "ما یُضمن بصحیحه" معنای مجازی آن است. و اقرب المجازات نیز در اینجا ضمان در صورت تلف است که اظهر آثار است. ادامه دارد... ✴️@fegh_osoul_rafiee
آیت الله العظمی شیخ حسین مظاهری (حفظه الله) می‌فرمودند: "ما کتاب نداشتیم... در مدرسه‌ی حجّتیه من بودم، آقای جوادی بود، آقای مصباح بود؛ هر سه درس استاد عزیزمان استاد فوق العاده [...] آقای طباطبایی می‌رفتیم، پیش ایشان شفاء می‌خواندیم؛ فقط در این درس دو [کتابِ] شفاء بود، یکی خود ایشان داشت و یکی پسر مرحوم الهی قمشه‌ای؛ یک [کتابِ] شفاء در مدرسه‌‌ی حجّتیه بود، من و آقای مصباح و آقای جوادی با هم قسمت کرده ‌بودیم که من ساعت ۹ تا ۱۰ به کتابخانه بروم و آقای مصباح ۱۰ تا ۱۱ و آقای جوادی ۱۱ تا ۱۲؛ [متنِ کتابِ] شفاء را از همان یادداشت می‌کردیم و مباحثه می‌کردیم و هیچ کدام پول نداشتیم [کتابِ] شفاء بخریم." ✴️@fegh_osoul_rafiee
📚 ۸- تعریف /الرکیزة الثانیة (محاضرات/ج۱/ص۱٣):مرحوم در توضیح رکیزه‌ی دوم می‌فرماید: به‌کارگیریِ قاعده‌ی اصولی در استنباط حکم شرعی نیازمند به هیچ قاعده‌ی اصولی دیگری نیست، بر خلاف سائر مقدّمات استنباط مانند مسائل ، ، ، ، و... که جز با کمک قواعد اصولی به استنباط حکم شرعی مُنتَج نخواهند شد. 🔷️ بنا بر این، نقش این علوم در استنباط، استقلالی نبوده، بلکه نیازمند قاعده‌ی اصولی است تا حجّیت شرعی پیدا کرده، معتبر شود. 🔶️ اگر چه استنباط فقهی بدون فهم ظاهری مفردات و الفاظ متن، و وثاقت راوی، و قوانین فراگیر منطق و... ممکن نیست، اما آن‌چه موجب شرعیّت و اعتبار استنباط است و به وثاقت راوی معنا می‌دهد قواعد اصولی‌ای مانند حجّیّت خبر ثقه است، زیرا بدون این چنین قواعدی وثاقت راوی هیچ نتیجه‌ی شرعی‌ای ندارد؛ از این جا روشن می‌شود مرتبه‌ی علم اصول بالاتر از مرتبه‌ی سایر علوم و پایین‌تر از علم فقه است. 🔷️ در ادامه ایشان بسیاری از مسائل مذکور در کتب اصولی را خارج از علم می‌داند؛ ایشان می‌فرماید: مباحثی چون ، ، دلالتِ اداتِ خارج از علم هستند، اگر چه به خاطر این که در علم بحث نشده‌اند در بحث شده‌اند. ✴️@fegh_osoul_rafiee
🔳 نقد بسیار مهمّ یکی از اساتید فاضل و گرانقدر حوزه‌ی علمیه‌ی خراسان (ادامه‌ی نقد) 🔳 "علم در حال حاضر، تنها اصولِ فقه است، برای فقه است؛ یعنی تمامِ نگاهش به فقه است، نه معرفت دینی با تمام ابعاد و زوایایش. تورّم علم از این جهت است که اصول به ساحاتی ورود کرده است که ورای فقه بوده و این نقصی برای محسوب شده است. بسیار مباحثی لازم است در فهم گزاره‌های کلامی، تفسیری، اخلاقی و عرفانیِ کتاب و سنّت که در ابداً مطرح نشده است زیرا موجود ناظر به است. باید اصولی شکل بگیرد که منطق معرفت دینی و اصول فهم متن باشد که مقدمه‌ای برای اصولِ موجود باشد. فرمودید: "فهم و استنباط از کتاب و سنّت بدون اصول امکان و اعتبار ندارد"؛ این که امکان ندارد درست نیست ما باید اصولی رو تدوین کنیم غیر از اصولِ موجود و آن نه تنها امکان دارد بلکه چه بسا در کارهای علمی برخی واقع شده باشد. و این که فرمودید "اعتبار ندارد"؛ نخیر، به همان اعتبار اصولِ فقه، آن اصول نیز معتبر است و دلیلی بر عدم اعتبار علم اصول دیگر ندارید. این که هیچ علمی که نمی‌تواند جای اصول را بگیرد سخن درستی نیست. باید یک اصول فهم‌ متن باشد و یک اصولِ کلام و اصولِ تفسیر. بیشتر همت علمای اسلامی بر فقه بود و آن کاری که در کلام و فلسفه و تفسیر باید انجام می‌شد نشد. طلبه‌ای که ده سال سطح فقه و اصول بخواند و ۶ ۷ سال خارج فقه و اصول بخواند چه زمانی به کلام و تفسیر برسد؟!؟!" 📚 و اما آن چه در توضیح می‌توان عرض کرد در چند پیام بعدی تقدیم خواهد شد. 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🔷️ نکته‌ی قطعی این است که برداشت و استنباط از و در هر بُعدی از ابعاد آن -چه فقهی، چه کلامی، چه تفسیری، چه اخلاقی، چه عرفانی و...- راهی جز کشف قواعد و ضوابط حاکم بر متن و کشف حجّت‌های شرعی ندارد؛ این قواعد و ضوابط و حجّت‌ها همان علم است؛ همان اصول ثبوتی است. 🔸️ اصولِ موجود (اثباتی) نسبتش با چنین اصولی "عموم و خصوص من وجه" است. 🔷️ به‌دست‌آوردن قواعد و ضوابط بایسته‌ای که در اصولِ موجود نیست از دستِ هیچ کسی جز مجتهدِ اصولیِ عالِم بر اصولِ موجود بر نمی‌آید؛ بنا بر این، برای کشف و تدوین اصولِ ثبوتی راهی جز اجتهاد در اصولِ موجود نیست؛ این، کاری است که از غیر مجتهد ابداً بر نمی‌آید. 🔶️ این تصوّر که هر کدام از علوم و دانش‌های مذکور به صورت جُداجُدا علمِ اصولِ مخصوص به خود را می‌خواهد و یک علم اصول کلّی باید باشد که مُهَیمن بر همه‌ی آن اصول‌ها باشد تصوّر نادرستی است؛ اصول، اصول است و یعنی علم کشف حجّت‌ها؛ اشتراکاتِ قواعد فهم در دانش‌های گوناگون بسیار زیاد است. 🔷️ تورّم علم نیز که در کلام برخی اصولیان وارد شده است از این باب مطرح نشده است که به ساحات دیگر علوم وارد شده است و از اصولِ‌فقه‌بودنِ محض فاصله گرفته است، بلکه از این باب مطرح شده است که برخی مباحثِ اصول در گذر زمان تبدیل به مباحثِ کاملاً انتزاعی‌‌ای شده است که جز جَوَلان فکر‌ی محض و بی فایده هیچ فایده‌ای بر آن مترتّب نیست؛ یعنی برخی مباحثِ ذیلِ اصول ارتباطش با کتاب و سنّت را از دست داده است. ادامه دارد... ✴️@fegh_osoul_rafiee
🔶️ باید به تاکید فراوان گفت که طلبه اگر سالیان سال مباحث کلامی، تفسیری، اخلاقی، عرفانی و... را دقیق و عمیق بخواند نیز هیچ‌گاه مجتهد و صاحبِ نظر در فهم کتاب و سنّت نخواهد شد، و نتایج شبهِ استنباط‌های پژوهشی‌اش در این علوم مطلقاً هیچ اعتبار و حجّیت شرعی ندارد، زیرا حلقه‌ی واسط بین عالَم پایین با عالَم بالا چیزی جز اجتهاد و قدرت فهم و استنباط نیست. و قدرت فهم و استنباط (اجتهاد) نیز در حال حاضر هیچ گونه امکانی جز از راه اجتهاد در اصول موجود و کارورزی در علم فقه ندارد. 🔷️ این که مصطلح، فقه اصغر است و و و فقه اکبر و فقه اَعلاست هیچ توجیه درست و قابل پذیرشی برای فرار از اجتهاد اصولی و فقهی و لزوم کارورزی در فقه نیست. 🔶️ بله، امید است زمانی که مجتهدانِ اصیلِ حوزه نیازهای مُبرَم و حیاتیِ دین و جامعه را بشناسند و مُعضِلات علمی در و و و و... را بیابند و بشناسند و بکوشند خلأهای علمی و کاستی‌های اصولِ موجود را در فهم گزاره‌های دانش‌های دیگرِ حوزوی با کارهای اجتهادی و عمیق اصولی پُر کنند، اما تا آن زمان برای صاحبِ نظرشدن و مجتهد‌شدن در فهم از کتاب و سنّت در هر دانشی از دانش‌های مذکور راهی جز همین و همین وجود ندارد. ادامه دارد... ✴️@fegh_osoul_rafiee
🔶️ بنده به جدّ معتقدم نظام آموزشیِ حوزه در حال حاضر فشل، ناکارآمد و ناکامل است و به شدّت متاثّر از نظام‌های دانشگاهی است؛ حقیر معتقدم باید زودتر از این طلبه را راه انداخت، نه آن که در یک چرخه‌ی فرسایشی ۱۵ ۱۶ ساله آن‌ها را بی‌خود درگیر این آموزشِ فشل و ناکارآمد کرد. 🔷️ به نظر حقیر بهترین کار در حال حاضر، حذف مقطع خارج برای طلّابی است که نه آن‌ها قصد اجتهاد و نظریه‌پردازی دارند و نه حوزه از آن‌ها انتظار اجتهاد دارد. آنان اصول الفقه مرحوم مظفّر را در طول سه سال به طور دقیق و کاربردی بخوانند، سپس کفایة الأصول را در عرض چهار سال به طور دقیق، علمی و کاربردی با تأنّى و عُمق علمی درس بگیرند. و سپس به رشته‌های تخصّصی بپردازند. 🔶️ اما باید همه بدانیم متکلّم‌شدن، مفسِّرشدن و... نظریه‌پردازی در همه‌ی دانش‌های مذکور که ارتباط با کتاب و سنّت دارند جز با امکان‌پذیر نیست؛ پس غیر مُجتهدان باید بدانند آنان تنها پژوهش‌گرانِ حوزوی‌اند که بسیار مقام والا و پرفایده‌ای است، نه مُحقِّقان و نظریه‌پردازانی در ردیف ، ، ، ، ، ، و... ؛ آنان مُقلِّدند و حقِّ اظهار نظر نداشته و از لحاظ علمی و شرعی نمی‌توانند دریافت‌ها و شبه‌ِاستنباطهای پژوهشیِ خود را به شارع و کتاب و سنّت اِسناد دهند. 🔷️ در پایان باید گفت: نیاز ضروری تمام علوم حوزوی به (حتی همین اصولِ موجود) واقعی، ثبوتی و غیر قابلِ انکار بوده، و نیاز آن‌ها به به عنوان یک بستر برای کارورزی اثباتی و قهری است، زیرا اگر دیگر علوم‌ مانند علم و علم نیز روزی بتوانند مانند آموزگارِ خوب و باتجربه‌ای برای باشند نیازِ این‌چُنینی به از میان خواهد رفت. ✴️@fegh_osoul_rafiee
امام خامنه‌ای (دام ظلّه) در دیدار با طلّاب و اساتید مدرسه‌ی علمیه آیت الله مجتهدی در تاریخ ۲۱ خرداد ۱۳۸۳ فرمودند: "باید به طور جدّی درس بخوانید؛ همان توصیه‌ای که من همیشه به جوان‌های طلبه می‌کنم؛ علومی که امروز در اختیار حوزه‌های علمیه است فرا بگیرید و تا بُن دندان خودتان را به سطح تحقیق برسانید. انسان با سرِ هم‌بندی محقِّق نمی‌شود؛ با برف‌انبارکردن انسان فقیه و فیلسوف نمی‌شود؛ باید مُحکم خشت‌خشتِ این پایه را روی هم بچینید و بروید تا به آن اوج برسید." ✴️@fegh_osoul_rafiee
✅✅ اسلامی -غیر از ضرورت ذاتی و مستقلّی که به خودیِ خود و برای خود دارد- زبانِ رسای عقل و منطقِ قویمِ دین است در برابر بی‌دینی و بی‌دینان و خداناباوران. ✅✅ و فیلسوفان اسلامی زبانِ بُرنده و گویای حوزه در برابر مبانی و فلسفه‌های مادّی و الحادیِ علوم انسانی، طبیعی و تجربی دانشگاهی است. ✅✅ پل ارتباطی بین تمام عُقلاست؛ برای ایجاد یا حتی دو سویه بین و راهی جز زبانِ فلسفه و عقل وجود ندارد. 🔴 و فقیهان، و مفسِّران، و مُحدِّثان، و و متکلّمان، بدون تسلّح به زبان مشترک بین عقل و عقلاء راهی برای گفتگو و تفهیم و تفهّم با جهانِ بیرون از حوزه نخواهند یافت. 🔴 بی‌دینی و بی‌دینان و خداناباوران نه زبانِ تعبّد شرعی می‌دانند، و نه قرآن را معجزه، و نه حدیث را صاف و بی‌غش می‌پندارند، و عقاید دینی را سراسر مشحون از تعصّبات کورکورانه و جاهلانه می‌پندارند... با اینان با چه زبانی باید سخن گفت جز زبانِ همه‌فهمِ عقل و فلسفه؟!؟! 🔴 شبهاتِ فراوانی که همه جا را پر کرده است با چه زبانی باید پاسخ داده شود؟؟؟ با قرآن؟!؟! با حدیث؟!؟! با فقه و تعبّد به وجوب و حرمت شرعی؟!؟! با مسلّمات عقایدی؟!؟! ✴️ @fegh_osoul_rafiee
💠 اهمّ فعاليت‌های علمی کانال "دروس فقه و اصول": 💠 ✅ مرحوم : شرح و تبیین. ✅ مرحوم : شرح و تبیین و بیان چکیده‌ی مباحث. ✅ مرحوم : شرح و تبیین و چکیده‌ی مباحث. ✅ مرحوم : شرح و خلاصه به عنوان پیش‌مطالعه‌ی . ✅ مرحوم : شرح و تبيين به عنوان شرح و تعلیقه بر مرحوم . ✅ : بررسی ابعاد و زوایای . ✴️@fegh_osoul_rafiee
مرحوم علامه‌ی بزرگوار حسن‌زاده‌ی آملی (رضوان الله علیه) از قول استادشان مرحوم آیت الله شیخ محمد تقی آملی (رضوان الله علیه) نقل می‌فرمودند که ایشان می‌فرمود: "آقا! درس‌خواندن و به جایی رسیدن بایستی با جان‌ْکَندَن همراه باشد، با تنبلی نمی‌توان به جایی رسید." (در محضر استاد؛ ص۹۷) ✴️@fegh_osoul_rafiee