eitaa logo
روزنه
6.3هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴هشدار ! دیدار استراتژیک ظریف با [جناب آقای] علوی بروجردی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🚩محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در سفر خود به قم با جناب علوی بروجردی از اصلی ترین اعضای نشست دوره ای اساتید دیدار و گفت وگو کرد. ایشان گزارشی از دستاوردهای رئیس جمهوری در سفر به عراق ارائه کرد. این دیدار بدون حضور خبرنگاران و عکاسان انجام گرفت. اما در این باب چند سوال پیش می آید: 🔻 چرا جناب آقای ظریف وزیر امور خارجه دیدار با مراجع محترم تقلید را با حضور پررنگ عکاسان وخبرنگاران انجام داده اند ولی دیدار با علوی بروجردی را که نه مرجع تقلید است و نه چهره کاملاً سیاسی بدون عکاسان وخبرنگاران برگزار می کند آنهم در حالیکه این دیدار یک سنت شکنی جدید به حساب می آید؟ 🔻دولت دنبال چه چیزی بود که با ایشان چنین دیداری داشت؟ آیا دولت، دنبال پروژه مرجع سازی در حوزه می باشد؟ البته شاید جناب آقای ظریف خبرهایی از سال98 با خودش داشته است که با مرجع خود خوانده، در ارتباط می باشد. 🔻حال چه رابطه ای بین دولت و نشست دوره ای اساتید هست که شاخص ترین فرد دولت بعد از رئیس جمهور با شاخص ترین فرد نشست دوره ای اساتید جناب علوی بروجردی دیدار می کند؟مگر طبق مرام نامه نشت دوره ای اساتید قرارا نبود که وارد مسائل سیاسی نشوند؟ 🔻این همه دوستان آقای علوی بروجردی مثل جناب آقای علیدوست و هادوی تهرانی و یثربی مگر بر استقلال حوزه به صورت مکرر در سایتهای منتسب و حامی خود مثل شفقنا و اجتهاد و مباحثات و جماران تاکید نمی‌کردند پس چه شد این تاکیدات؟ آیا استقلال حوزه را فقط تا زمانی که به نفعتان باشد مطرح می کنید!؟ اما وقتی به ضررتان باشد اصول خود را کنار گذاشته و در مورد آن سکوت می کنید!؟ 🔻به هرحال طلاب انقلابی و همچنین مردم فهیم باید مواظب عواقب این دیدار باشند و سر به زنگاه خوب عمل کنند تا در فتنه های پیش رو دچار سردرگمی نشده و سره از ناسره را خوب بشناسند. نقل از: رحا (رسالت حوزه انقلابی) @rozaneebefarda
هدایت شده از حوزه انقلابی
باسلام، روزگار عجیبی است! این جناب محمد جواد علوی بروجردی، فرزند (سید محمد حسین علوی بروجردی داماد حاج آقا حسین بروجردی است که در مسجد فخریه تهران، اقامه نماز داشت و از مخالفین امام بود)! مسجد فخریه شده بود پایگاه ضد انقلاب و سلطنت طلب! تا اینکه در زمان چپی های افراطی سابق(اصلاحطلبان فعلی)! تحت هدایت، هادی غفاری، مهدی کروبی و توسلی و...ریختند مسجد را به قول خودشان در یک عمل انقلابی از چنگ پدر جواد علوی بروجردی در آوردند و از مسجد بیرونش کردند، او تا زمان فوتش در حسینیه اش بنام حسینیه علوی(واقع در یکی از فرعیات خیابان ابوسعید تهران) طی طریق نمود! در مسجد فخریه مراسماتی از سوی چپی ها! هرشب برگزار و افرادی همچون، محمد خاتمی، صادق خلخالی، کروبی و...منبر میرفتندو تند و تیز صحبت های انقلابی می کردند! جناب توسلی و بعدا" عیسی ولایی در آن پیشنمازی کردند! حالا کار بجایی رسیده که پسر همچون پدری! در آغوش طیفی قرار می گیرد که روزی از فرط تندروی، پدر ضد انقلاب و ضد نظامش را از مسجدش بیرون انداخته بودند! عجب روزگار عجیبی است!
مطالب منتشر شده در سایر رسانه ها٬ به معنای تأیید محتوا یا ادبیات نوشتاری آن در نزد تحریریه نبوده٬ صرفا جهت اطلاع مخاطبان فرهیخته روزنه با موضوعات مرتبط٬ در کانال درج می گردد. طبعا٬ مثل همیشه روزنه آماده انتشار توضیحات و جوابیه های افرادی است که در این یادداشتها اسمی از آنان به میان آمده است. @rozaneebefarda
🔴 آخرین سخنرانی مرحوم حاج سید احمد خمینی با مضمون نقد صریح سیاست های غلط @rozaneebefarda 🔻🔻🔻🔻 «حجت‌الاسلام سیداحمد آقا خمینی» 5 سال بعد از فوت پدر و در حالی که 49 سال داشت صبحگاه روز 21 اسفند 1373 در خواب دچار عارضه قلبی و تنفسی و سکته مغزی شد و پس از پنج روز در شامگاه 25 اسفند 1373 درگذشت. آخرین سخنرانی به شدت انتقادی‌اش از سیاست‌های دولت هاشمی رفسنجانی را یک هفته پیش از فوتش و در جمع دیدار کنندگان سمنانی ایراد کرده بود. هفته‌نامه «امید» تنها نشریه‌ای بود که در آن سال‌ها سخنرانی مرحوم سید احمد خمینی را پوشش داد. 🔻 متن کامل را بخوانید: https://goo.gl/qEKh1g @rozaneebefarda
دوره گردی سیاسی دولت اعتدال در نجف و قم 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 کارنامه اقتصادی دولت روحانی بسیار بدتر از آن است که کسی بتواند از آن دفاع کند٬ پروژه (بخوانید ) هم سخت شکست خورده است! این دوگذاره قطعی یعنی دیگر پرونده سیاسی روحانی و همه حامیانش در حال بسته شدن است و دولت توئیتر باز برای توجیه افکار عمومی و چاره جویی برای سقوط آزاد سیاسی اش٬ چاره ای جز تمسک به و سنگر ‌پشت چهره های موجه ندارد. اکنون در عصر و لشکر سایبری و ٬ چیزی که می تواند را کمی التیام دهد٬ شاید لبخند سیاسی دولتی ها در کنار رجال مذهبی موجه باشد که در قاب دوربین خبرنگاران ثبت و مخابره شد. غیر از گدایی وجه سیاسی اما گفته می شود دولت روحانی برای کلید زدن ۲ و توجیه ادامه دادن ٬ در قم و نجف به دوره گردی سیاسی پرداخته است. به هر حال در آینده ناگفته های این تحرکات سرنوشت ساز٬ روشن خواهد شد. @rozaneebefarda
روایت حامد کاشانی از ریاست جدید 🔻🔻🔻 اولین بار در مجلس سالانه شهادت حضرت جواد سلام الله علیه در منزلشان سخنرانی کردم، سال بعد نیز تکرار شد، چیزی نگذشت که ایشان به تولیت آستان ملک پاسبان رضوی سلام الله علیه منصوب گشت. این ارتباط محدود زمینه ای فراهم ساخت تا بصورت مکرر و پیوسته انتقاداتی که در حوزه های مورد علاقه ام مانند نسخ خطی و... و به صورت کلی سازمان کتابخانه ها و بنیاد پژوهشها و امور اجرایی حرم مطهر می دیدم، با صراحت و بی رودر بایستی مطرح کنم، که معمولا با گشاده رویی پاسخ داده میشد و به آن توجه می گردید. (داخل قلاب بگویم که از همان اولین روز معمم شدن با خود عهد کردم که در مقابل مسئولان بدون مماشات و با صراحت امر به معروف و نهی از منکر کنم و هرگز مجیز مسئولی نگویم.) این نقدها و پیشنهادها و از سوی دیگر استقبال و روی باز ایشان، باعث شد که در این زمینه رفت و آمد بیشتر شود. تا این که بعضا در دوره حضور ایشان در انتخابات ریاست جمهوری، نیز بارها در حضور یا با پیغام مواردی را صریح و شفاف مطرح نمودم و معمولا بدون تلخی، استماع و بعضا منجر به تغییر می گشت. رسید به این اواخر که ایشان ریاست دستگاه قضا را عهده دار شد. روز پیش از معارفه در شام شهادت امام هادی علیه السلام، در دفتر تهران آستان قدس، مجلس عزاداری برپا گشت و بنده نیز سخنران آن مراسم بودم. سی دقیقه ای در فصائل،عظمت و خدمات امام دهم گفتم و پیش از توسل و روضه، در خطاب به رئیس جدید ق ق گفتم: نکاتی هست که چون عهد شرعی دارم به صراحت می گویم. مواردی از حکومت امیر المومنین علیه السلام برشمردم، از جمله این که الله الله از دور و بری ها و نزدیکان. آنها باید از دلسوزان و منتقدان انتخاب شوند نه متملقان و مگسان گرد شیرینی. این که مستضعف مظلوم باید نزد شما قوی و عزیز باشد و سرمایه داران مفسد و نزدیکان مراکز قدرت که اهل صلاح نیستند، باید برای شما خُرد و بی مقدار و ضعیف باشند تا حق را از حلقومشان بیرون بکشید. عرض کردم امیر سلام الله علیه در آغاز حکومت به مردم فرمودند: "اگر مال حرام را کابین زبانتان کرده باشید، آن را پس میگیرم." اما بنده هر چه گشتم موردی در تاریخ برای این بازپس گیری نیافتم، اما می بینیم آن امام بی نظیر بلافاصله پس از تصدی حکومت، عبید الله پسر خلیفه دوم را که به بهانه قتل پدر چندین ایرانی مسلمان را کشته بود و خلیفه سوم با دخالت، او را از قصاص رهانده و به پرداخت دیه آن هم از بیت المال اکتفا کرده بود، برای قصاص فراخواند و در عمل امام، عدالت خواهی را ابتدا از آقازاده ها و سران و سردمداران و دانه درشت ها آغاز نمود. باز گفتم به جای فرهنگ "به تو چه" که امروز هم بعضا در ق ق و این گوشه و آن گوشه به آمران به معروف و ناهیان از منکر میگویند، وقتی امیر علیه السلام دیدند پیرزنی از حاکمی شکایت کرده و حق نیز با اوست، به جای ابلاغ حکم عزل از طرق حکومتی و بعضا سریع تر (ارسال با چاپار)، حکم عزل را به دست همان پیرزن داد که به دیگران بفهماند، حکومت و دادگاه او "مردمی" است و اگر مردم به کمک حاکمیت در پاکسازی از مفسدان بیایند، از آنها استقبال می شود و تشویق می گردند و دستگاه ایشان گوش شنوایی برای گله های مردم است و هرگز به ایشان نمی گویند: تو چه کاره ای؟ به ایشان عرض کردم امروز دیده می شود، این تغییر شما برخی را خوشحال و امیدوار کرده و دعا میکنم که حدود ۷، ۸یا ۱۰ سال دیگر که این منصب را واگذار می نمایید به جای شادی و خوشحالی، آن روز ناراحت ومغموم باشیم. به آقای رئیسی عرض کردم امروز تصدی این مقام تبریک ندارد. تبریک برای زمانی است که شما حقی احقاق کنید و از باطلی جلوگیری نمائید. آن موقع است که ما همگی در خدمت و فدایی شما خواهیم بود، چنان که از امیر سلام الله علیه نقل شده که فرمود: "حکومت برای من از این لنگه کفش کهنه و مندرس بی ارزش تر است مگر آن که حقی احقاق کنم یا باطلی را دفع نمایم." از این سخنان موارد دیگری نیز گفتم و روضه خواندم و .. پس از جلسه حضار و هم شخص آقای رئیسی تشکر نمود و رسما از حقیر و امثال من خواست تا انتقاد دلسوزانه و انتقال مطالب خیرخواهانه را ادامه دهیم. غرض از ذکر این کلمات، این بود که به فضل الهی شخصی مسئولیت دستگاه قضا را بر عهده گرفته که ظاهرا بنا دارد با بها دادن به انتقادات، گوش شنوا و قصد تحول داشته باشد. امیدوارم در واقع هم چنین شود و ادامه یابد. از این رو نسیم پر طراوت امیدی در جامعه وزیدن گرفته و مردم را چشم به راه و منتظر تغییرات و تحولات مثبت ساخته است. اما در پایان بیان این نکته ضروری است که نباید یک فرد را جایگزین تمام ساختارها و نهادها دانست و توقع معجزه داشت. یک نفر نمی تواند تمام مشکلات را حل کند. اگر توقع از ایشان غیر واقعی و فضائی باشد،هر چه اتفاق خوب بیفتد باز موج نا امیدی و شکست ما را در هم می شکند. @rozaneebefarda
پرسش مهيب بود، خدايا چگونه اي؟ كعبه دهان گشود و جواب آفريده شد بهار علوی و سال رونق تولید ملی مبارک تان @rozaneebefarda
رفتارشناسی جریان ضدانقلاب حوزوی در بیان روشنگرانه صمصام الدین قوامی٬ امام جمعه محترم پردیسان @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸 حوزه باید با تحولات روبرو شود و جلو بیاید. ما ناراضی هستیم. این حوزه فیضیه نیست. فیضیه قلب تپنده‌ی انقلاب اسلامی است. امام همین‌جا می‌گفت اسلام از دست رفتند و بعد اسلام را احیا کرد. من تأکید می‌کنم خطراتی هست و مارهای خوش خط و خال دوباره نیش‌هایشان را باز کردند. 🔸 بعضی پول می‌گیرند مقاله می‌نویسند! بیکار است، مقاله می‌نویسد و فلان آیت‌اللهی که طرفدار نظام است را می‌گوید درباری بود و ... . پول می‌گیرد می‌نویسد، بعد می‌گویند ما مستقل هستیم! نه این‌ها نیستند. اگر این جور پیش برود ما نیستیم. 🔹ارکان حوزه‌های علمیه را تحت قرار داده‌اند. الآن رسالت این حوزه تقویت نظام است، والا هر کاری لغو است، علم و فیض نیست، است. 🔹 این نظام نظامِ امام زمان است که سهم و بودجه‌ی او را شما می‌خورید. نایبش رهبر این انقلاب است. شما را عزت داده است. ببینید کشورها چگونه به سمت اسلام می‌آیند. اگر ما مُردنی و غیربازدارنده بودیم این خبرها بود؟ 🔸من صریحا اعلام می‌کنم، رسالت امروز این است که تمام انرژی اجتهادی‌اش در خدمت نظام مظلوم و مقتدر جمهوری اسلامی باشد. @rozaneebefarda
متن پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت سیل استانهای مازندران و گلستان: @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 «بسمه تعالی حادثه‌ی سیل ویرانگر در استانهای گلستان و مازندران که خسارتهای سنگین به خانه‌ها و مزارع وارد ساخته و لطمه‌ی سختی به شهرها و روستاها بویژه آق‌قلا وارد ساخته است موجب تأسف و تأثر عمیق اینجانب شد. کمک‌های مردمی و ورود دستگاههای عمومی به عرصه‌ی امداد و جبران خسارتها وظیفه‌ی مهمی است که می‌تواند گوشه‌ای از آلام آن مردم عزیز را برطرف کند. مردم عزیز خوزستان نیز همچنان درگیر بسیاری از مشکلات ناشی از سیل چندی پیش می‌باشند. همه وظیفه داریم به کمک سیل‌زدگان در همه‌ی استانهای کشور بشتابیم. خداوند متعال به مردم عزیز ما بویژه کسانی که در معرض این امتحانات دشوار قرار دارند صبر دهد و با لطف خود سختی‌ها را جبران فرماید. سیّدعلی خامنه‌ای ۳ فروردین ۱۳۹۸» @rozaneebefarda
من معتقدم ما امروز در حوزه نداریم! نظرات بدیع جناب آقای در نفی پدیده @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ‌ جناب آقای فاضل در گفتگو با شماره نوروزی عصر اندیشه(ش۱۹) به نفی پدیده پرداخته و چنین می گوید: 🔹من هرچه فکر می کنم منظور این آقایانی که می گویند حوزه سکولار است را می فهمم. اولا سکولار یعنی و و ثانیا از لوازم دیگر آن٬ است. 🔸هیچکدام از این دو شاخصه در حوزه نیست. حوزه ما سراسر دغدغه دین است. چه آن کسانی که در انقلاب یک خورده متوسط اند این دغدغه را دارند و من معتقدم ما امروز در حوزه نداریم! 🔸همین جا عرض کنم من به هیچ وجه این فرمایش بعضی از بزرگان را قبول ندارم که امروز دو فکر در حوزه داریم که یکی از آنها به بهانه ٬ مسئله جدایی دین از سیاست را دنبال می کند. 🔹حوزه ما و اساتید ما که بیش از ۱۰۰۰ نفر هستند٬ انقلابی اند. بله انقلابی بودن هم به فرموده رهبری مراتبی دارد؛ یکی با حدت و شدت و زیاد و دیگری هم کمی نرم تر. همه نباید به یک نحو باشند و افراد با هم تفاوت دارند. 🔸امروز در حوزه کسی را نداریم که و را قبول نداشته باشد و واقعا بخواهد منکر شود٬ اگر هم باشند اقلیتی غیرقابل اعتنا هستند. 🔸امروز در حوزه ما دو فکر وجود دارد که من وقتی این حرف را شنیدم بسیار ناراحت شدم٬ این حرف به حوزه است. 🔶حاشیه_روزنه ۱) ترجمه سکولاریسم به نفی دین٬ نخستین مغالطه این کلمات است. معلوم است که ٬ ظواهر و ضروریات را نفی نمی کنند٬ اما بعد اجتماعی و سیاسی دین را چرا. ۲) نفی سکولاریسم٬ ناشی از عدم درک افق نگاه عمیق امام و رهبری است که بارها نسبت به نفوذ و بسط تئوری شیطانی در حوزه مقدسه هشدار داده اند. 🔻فقط فرهیختگان را به فرابخوانید:👇 @rozaneebefarda
متن کامل نامه«۱/۶» خطاب به آقای منتظری 🔻🔻🔻 بسم الله الرحمن الرحیم جناب آقای منتظری با دلی پر خون وقلبی شکسته چند کلمه‌ای برایتان می‌نویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشته‌اید که نظر تو را شرعاً برنظر خود مقدم می‌دانم؛ خدا را در نظر می‌گیرم و مسائلی را گوشزد می‌کنم. از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرال‌ها و از کانال آنها به منافقین می‌سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست داده‌اید. شما در اکثر نامه‌ها و صحبت‌ها و موضعگیری‌هایتان نشان دادید که معتقدید لیبرال‌ها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که می‌گفتید دیکته شده منافقین بود که من فایده‌ای برای جواب به آنها نمی‌دیدم. مثلا در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و می‌بینید که چه خدمت ارزنده‌ای به استکبار کرده‌اید. در مساله مهدی هاشمی قاتل، شما او را از همه متدینین متدین‌تر می‌دانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتب پیغام می‌دادید که او را نکشید. از قضایای مثل قضیه مهدی هاشمی که بسیار است و من حال بازگو کردن تمامی آنها را ندارم. شما از این پس وکیل من نمی‌باشید و به طلابی که پول برای شما می‌آورند بگویید به قم منزل آقای پسندیده و یا در تهران به جماران مراجعه کنند. بحمد الله از این پس شما مساله مالی هم ندارید. اگر شما نظر من را شرعاً مقدم بر نظر خود می‌دانید -که مسلماً منافقین صلاح نمی‌دانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی می‌شوید که آخرتتان را خراب‌تر می‌کند-، با دلی شکسته و سینه‌ای گداخته از آتش بی‌مهری‌ها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت می‌کنم دیگر خود دانید: 1 - سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرال‌ها نریزد. 2 - از آنجا که ساده‌لوح هستید و سریعاً تحریک می‌شوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد. 3 - دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هر چه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند. 4 - نامه‌ها و سخنرانی‌های منافقین که به وسیله شما از رسانه‌های گروهی به مردم می‌رسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان -روحی له الفدا- و خون‌های پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند. و الله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده‌لوح می‌دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیل‌کرده که مفید برای حوزه‌های علمیه بودید و اگر این گونه کارهاتان را ادامه دهید مسلما تکلیف دیگری دارم و می‌دانید که از تکلیف خود سرپیچی نمی‌کنم. و الله قسم، من با نخست‌وزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی می‌دانستم. و الله قسم، من رای به ریاست جمهوری بنی‌صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم. سخنی از سر درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشم‌پوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بسته‌ام که رضای او را بر رضای مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمی‌دارم. من کار به تاریخ و آنچه اتفاق می‌افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم. من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته‌ام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت تاثیر دروغ‌های دیکته شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش می‌کنند نگردند. از خدا می‌خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هر چه هست اوست. و السلام. یکشنبه 6 / 1 / 68 روح‌الله الموسوی الخمینی 🔶حاشیه بعد از طرح ماجرای موجی از و علیه جریان منسوب به وی شروع شد از مهمترین این موارد می توان به ٬ سه عضو (آقایان کروبی٬ روحانی٬ امام جمارانی)٬ مصاحبه روشنگرانه حجت الاسلام (عضو هیئت امنادفتر تبلیغات اسلامی) اشاره کرد. برای مشاهده متن برخی از روشنگری ها بنگرید به؛ 👇 @rozaneebefarda
تاکتیک های سه گانه جریان آقای منتظری در مواجهه با نامه ۱/۶ امام 🔻🔻🔻 بعد از و نگارش نامه معروف «۱/۶»٬[متن کامل نامه: https://eitaa.com/rozaneebefarda/856] طرفداران و نزدیکان آقای منتظری در مواجه با این ٬ سه تاکتیک متفاوت را در پی گرفتند؛ ۱) طیف نخست با محوریت کسانی مثل آقای ٬ طرح نوشتن توسط آقای منتظری را برای تعدیل یا تغییر موضع امام را پیگیری کردند. چه بسا نوشتن نامه «۱/۸» هم نتیجه همین تاکتیک باشد. ۲) تاکتیک دوم٬ نگارش و تخریبی علیه امام بود که نوشتن کتاب به قلم (نویسنده شهید جاوید) یک نمونه از این طیف است. این اثر اهانت آمیز علیه شخص امام نوشته شد و اکنون بطور زیرزمینی چاپ و توزیع می شود. تنظیم خاطرات آقای منتظری٬ کتاب «انتقاد از خود» و برخی دیگر از آثار٬ در این خط قابل بررسی است که افرادی مانند مصطفی ایزدی٬ سعید منتظری٬ مجتبی لطفی و عمادالدین باقی را می توان از افراد محوری این پروژه برشمارد. ۳)تاکتیک سوم٬ ادعای جعلی بودن نامه «۱/۶» بود که انگشت اتهام را بیشتر متوجه افرادی مانند مرحوم نشانه می رفتند. این تهمت توسط شخص آقای منتظری و بسیاری از منسوبین ایشان بارها از سال ۶۸ تا کنون همواره مطرح و پی گیری شده است. بعد از ارتحال حاج احمد نیز چنین شایعه کرده اند که سید احمد اواخر عمر (بعد از ) از آقای منتظری حلالیت طلبید و این مسئله را تلویحا به معنای پذیرش اتهامات مطروحه٬ القا می کنند. @rozaneebefarda
اعتدال گرایان بی تدبیر٬ اصلاح طلبان بی عرضه 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 حوادث تلخ اخیر در استانهای مختلف کشور گرچه ریشه در بلایای طبیعی داشت٬ اما مواجهه با آن بسیار غیرطبیعی بود؛ ناتوانی در پیش بینی پدیده های قابل پیش بینی مثل سیلاب سراسری٬ عدم حضور رییس جمهوری در میدان٬ ناتوانی در جمع و جور کردن اوضاع با وجود برخورداری از همه امکانات و اختیارات اجرایی کشور٬ موجب شد تلخ ترین عید عمر تعداد زیادی از هموطنان عزیزمان رقم بخورد. کسی شک ندارد که دولت فعلی محصول مشترک هاشمی/خاتمی(اعتدال گرایان و اصلاح طلبان) است و طبعا این کارنامه فجیع٬ بی تدبیری و بی عرضگی این طیف را اثبات می کند. جماعتی که بیش از همه جا در حضور دارند٬ و بیش از هرچیز در و مهارت دارند و کارنامه اجرایی و دستاورد اقتصادی شان است! @rozaneebefarda
ماجرای عزل آقای از زبان آیت الله 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 آیت‌الله امینی همشهری و دوست دیرینه آقای منتظری٬ در خاطراتش(ص۲۵۳/۲۵۵)، پس از تبیین فضای دوران قائم‌مقامی٬ به اقدامات انتقادبرانگیز آقای منتظری، و تلاش‌های امام برای اصلاح رویه آقای منتظری پرداخته، و آنگاه به تشریح ماجرای عزل پرداخته است؛ 🔸 من و دوستان به‌ویژه سران عالی‌رتبه‌ی کشور از نگرانی‌های امام نسبت به موضع‌گیری‌های آقای منتظری اجمالا باخبر و ناراحت بودیم؛ ولی با توجه به اوضاع و شرایط زمان، احتمال عزل ایشان را از قائم‌مقامی، آن‌هم باسرعت و قاطعیت اصلا نمی‌دادیم، و تحقق آن برای‌مان یک امر غیر منتظره و شگفت‌آور بود. 🔸تصمیم جدی امام به عزل آقای منتظری این‌گونه به اطلاع ما رسید: در روزهای اول فروردین ۶۸ آیت‌الله مشکینی به من زنگ زد که امام به وسیله‌ی حاج‌احمدآقا پیام مهمی را برای هیئت رئیسه خبرگان فرستاده. شما و آقای مومن و آقای طاهری خرم‌آبادی هرچه زودتر به منزل من بیایید تا در این‌باره مشورت کنیم. من به اتفاق آقایان به منزل آقای مشکینی رفتیم. ایشان گفتند حاج‌احمدآقا به وسیله‌ی تلفن با من تماس گرفت و گفت: امام به من فرموده که به شما بگویم خبرگان را برای تشکیل اجلاس دعوت کنید و هیئت رئیسه هم نزد من بیایند تا بگویم چه کنند؟ منظور امام برای ما روشن بود، و از شنیدن آن و عواقبش وحشت‌زده شدیم. پس از بحث و مشورت بدین نتیجه رسیدیم که باید در این امر مهم و حساس با آقای هاشمی رفسنجانی تماس بگیریم و مشورت کنیم.» 🔸[جلسه با حضور آقایان مشکینی٬ خامنه ای٬ محمد مومن و طاهری خرم‌آبادی در دفتر آقای هاشمی تشکیل شد]؛ ما جریان پیام امام را در امر به دعوت خبرگان برای تشکیل اجلاسیه خبرگان مطرح کردیم. آقای هاشمی رفسنجانی گفت چندی است که امام در رابطه با عزل آقای منتظری از قائم‌مقامی تصمیم گرفته و یکی‌دو مرتبه به من فرموده که مسئله‌ی آقای منتظری را تمام کنید؛ ولی من چون از عواقب آن می‌ترسیدم، با التماس و خواهش از ایشان خواستم در این اقدام عجله نکند، شاید در آینده راه حل بهتری پیدا شود. ولی امام قبول نکرد و فرمود من تصمیم خودم را گرفته‌ام، هر چه زودتر قضیه را تمام کنید. تا اینکه امروز (۱۳۶۸/۱/۶) خبردار شدم، خودش شخصا وارد عمل شده و در رابطه با عزل آقای منتظری نامه‌ای نوشته و برای من فرستاده تا به همراه آقای خامنه‌ای ببریم قم و تحویل آقای منتظری بدهیم. یک نسخه‌ی آن را هم به صداوسیما فرستاده تا در رادیو خوانده شود؛ ولی من به حاج‌احمدآقا گفتم: «به صداوسیما بگویید نامه را نخواند تا ما خدمت امام برسیم و حرف‌مان را بزنیم. خواندن نامه دیر نمی‌شود.» 🔸پس از توضیحات آقای هاشمی، جلسه وارد دستور شد... بحث‌وگفت‌وگوها چندین ساعت طول کشید. در نهایت بدین نتیجه رسیدیم که لازم است قبل از هر اقدامی خدمت امام برسیم، نظرات‌مان را عرضه بداریم و کسب تکلیف کنیم. 🔸در حدود ساعت ۹:۳۰ بود که خدمت امام مشرف شدیم. در ابتدا آقای هاشمی سخن را آغاز کرد، با لحن ملتمسانه گفت: «ما همیشه به هنگام بروز مشکلات و معضلات، خدمت شما شرف‌یاب می‌شدیم و در حل آن از جناب عالی کمک می‌گرفتیم. اکنون در رابطه با نامه‌ای که برای آقای منتظری نوشته‌اید و امکان دارد برای نظام مشکلاتی به وجود بیاورد، شرف‌یاب شده‌ایم. تقاضای ما این است که در پخش آن عجله نکنید، شاید در آینده راه حل بهتری پیدا شود. در تشکیل مجلس خبرگان هم تعجیل نفرمایید؛ اجازه بدهید اطراف و جوانب کار را خوب بررسی کنیم و خدمت شما عرضه بداریم، آنگاه هر چه بفرمایید عمل می‌کنیم.» بعد از آن آقای خامنه‌ای، سپس آقای مشکینی درباره‌ی همین مطلب سخنانی را عرضه داشتند. امام که آثار اندوه بر چهره‌ی ربانی‌اش آشکار بود، فرمود: «من در اطراف و جوانب این کار خوب فکر کرده‌ام و تصمیم گرفته‌ام. دیگر حرف ندارد. من از اول با انتخاب ایشان مخالف بودم، ولی نخواستم در کار خبرگان دخالت کنم. من گفته بودم نامه را در اخبار بخوانند، ولی در این‌باره کوتاهی شد. اگر اصرار کنید می‌گویم همین حالا بخوانند. من گفته‌ام عکس او را از ادارات پایین بیاورند. تشکیل مجلس خبرگان هم ضرورتی ندارد، من خودم او را خلع می‌کنم؛ چون اگر خبرگان او را عزل کنند معنایش این است که انتخاب سابق آنها کار درستی بوده، در صورتی که من از اول مخالف این کار بودم.» آنگاه به آقایان خامنه‌ای و هاشمی فرمود: «شما هم لازم نیست نامه را برای ایشان به قم ببرید، آن را به وسیله‌ شخص دیگری می‌فرستم. شما هم دیگر برای دیدار ایشان به قم رفت‌وآمد نکنید.». در همین جلسه آقای هاشمی از امام درخواست کرد: «لحن نامه طوری باشد که به جنبه‌ی حوزوی آقای منتظری لطمه‌ای وارد نشود.» امام در جواب، سخنان تندی فرمود که با توجه به برخی مصالح و ملاحظات از ذکر آنها معذورم. بدین صورت جلسه با یاس و نگرانی پایان یافت. @rozaneebefarda
پایان قائم مقامی آقای منتظری؛ عزل یا استعفا؟! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بعد از گذشت سه دهه از ماجرای پایان قائم مقامی آقای منتظری٬ طرفداران دوآتشه وی هنوز هم تلاش دارند٬ حقائق این واقعه را سازند. آنان محور تحریفات خود را با در نامه ۱/۶ قرار داده اند حال آنکه اگر نامه ۱/۷ آقای منتظری به دقت مورد بازخوانی قرار گیرد٬ هم بودن مدعای این جماعت را ثابت خواهد کرد و هم نشان خواهد داد که آقای منتظری خود از منصب قائم مقام رهبری داده و بر عدم صلاحیتش برای این جایگاه صحه گذاشته است. در واقع امام خمینی در نامه ۱/۸ فقط استعفای وی را پذیرفته است. موضوعی که بعد از ارتحال امام با رای قاطع خبرگان٬ بار دیگر تایید شد و لذا پایان قائم مقامی نه با عزل٬ که با بوده است. نکته ای که با هوشمندی تمام در نامه ۱/۸ امام بدان اشاره شده است. مرور متن نامه آقای منتظری بهترین دلیل بر اثبات این مدعاست که در ادامه از نظر خواهد گذشت. 🔸متن نامه ۶۸/۱/۷ آقای منتظری به محضر امام خمینی: بسم اللّه الرحمن الرحیم محضر مبارک آیت اللّه العظمى امام خمینى - مدظله العالى پس از سلام و تحیت، مرقومه شریفه مورخ ۶۸/۱/۶ واصل شد. ضمن تشکر از ارشادات و راهنماییهاى حضرتعالى به عرض مى رساند، مطمئن باشید همان طور که از آغاز مبارزه تاکنون در همه مراحل همچون سربازى فداکار و از خود گذشته و مطیع در کنار حضرتعالى و در مسیر اسلام و انقلاب بوده ام، اینک نیز خود را ملزم به و حضرتعالى مى دانم، زیرا بقا و ثبات نظام اسلامى مرهون اطاعت از مقام معظم رهبرى است. براى هیچ کس قابل شک نیست که این انقلاب عظیم تا کنون در سایه رهبرى و ارشادات حضرتعالى از خطرات مهمى گذشته ، و دشمنان زیادى همچون منافقین کوردل، که دستشان به خون هزاران نفر از مردم و شخصیتهاى عزیز ما و از جمله فرزند عزیز خود من آغشته است، و سایر جناحهاى مخالف و ضد انقلاب و سازشکار و لیبرال‌مآب هاى کج فکر را رسوا و از صحنه خارج نموده است. آیا جنایات هولناک و ضربات ناجوانمردانه این روسیاهان کوردل به انقلاب و کشور و ملت عزیز و فداکار ما فراموش شدنى است؟ و اگر بلندگوهاى آنان و رادیوهاى بیگانه خیال مى کنند با جوسازی‌ها و نشر اکاذیب و شایعه پراکنی‌ها به نام اینجانب مى توانند به اهداف شوم خود برسند و در همبستگى ملت ما رخنه کنند، سخت در اشتباهند. و راجع به تعیین اینجانب به عنوان قائم مقام رهبرى، خود من از اول جدا مخالف بودم، و با توجه به مشکلات زیاد و سنگینى بار مسئولیت، همان وقت به مجلس خبرگان نوشتم که تعیین اینجانب به نبوده است و اکنون نیز عدم آمادگى خود را صریحا اعلام مى‌کنم و از حضرتعالى تقاضا مى‌کنم به مجلس خبرگان دستور دهید مصلحت آینده اسلام و انقلاب و کشور را قاطعانه در نظر بگیرند و به من اجازه فرمایید همچون گذشته یک طلبه کوچک و حقیر در حوزه علمیه به تدریس و فعالیتهاى علمى و خدمت به اسلام و انقلاب، زیر سایه رهبرى حکیمانه حضرتعالى، اشتغال داشته باشم و اگر اشتباهات و ضعف هایى که لازمه طبیعت انسان است رخ داده باشد، ان شاء اللّه با رهبری‌هاى حضرتعالى مرتفع گردد و از همه برادران و خواهران عزیز و علاقه‌مند تقاضا مى کنم مبادا در مورد تصمیم و خبرگان محترم، به بهانه حمایت از من، کارى انجام دهند و یا کلمه اى بر زبان جارى نمایند، زیرا مقام معظم رهبرى و خبرگان جز خیر و مصلحت اسلام و انقلاب را نمى خواهند. امید است این شاگرد مخلص را همیشه از راهنمایی هاى ارزنده خود بهره مند، و از دعاى خیر فراموش نفرمایید. والسلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته . حسینعلی منتظری_۶۸/۱/۷ @rozaneebefarda
روزنه
پایان قائم مقامی آقای منتظری؛ عزل یا استعفا؟! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بعد از گذشت سه دهه از ماجرای پای
متن نامه ۱/۸ خطاب به آقای و موافقت با استعفای وی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بسم اللّه الرحمن الرحیم جناب حجت الاسلام و المسلمین آقاى منتظرى - دامت افاضاته با سلام و آرزوى موفقیت براى شما، همانطور که نوشته اید رهبرى نظام جمهورى اسلامى کار مشکل و مسئولیت سنگین و خطیرى است که تحملى بیش از طاقت شما مى خواهد و به همین جهت، هم شما و هم من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودیم، و در این زمینه هر دو مثل هم فکر مى کردیم. ولى خبرگان به این نتیجه رسیده بودند، و من هم نمى خواستم در محدوده قانونى آنها دخالت کنم. از اینکه خود را براى کرده اید پس از ، صمیمانه از شما تشکر مى نمایم. همه مى دانند که شما حاصل عمر من بوده اید، و من به شما شدیدا علاقه مندم. براى اینکه گذشته نگردد، به شما مى کنم که  خود را از پاک نمایید، و از ، که به اسم علاقه به اسلام و جمهورى اسلامى خود را جا مى‌زنند، جدا جلوگیرى کنید. من این تذکر را در قضیه هم به شما دادم. من صلاح شما و انقلاب را در این مى بینم که شما فقیهى باشید که نظام و مردم از نظرات شما استفاده کنند. از پخش دروغهاى رادیو بیگانه متاثر نباشید. مردم ما شما را خوب مى شناسند، و حیله هاى دشمن را هم خوب درک کرده اند که با نسبت هر چیزى به مقامات ایران کینه خود را به اسلام نشان مى دهند. طلاب عزیز، ائمه محترم جمعه و جماعات، روزنامه ها، و رادیو - تلویزیون، باید براى مردم این قضیه ساده را روشن کنند که در اسلام مصلحت نظام از مسائلى است که مقدم بر هر چیز است، و همه باید تابع آن باشیم. جنابعالى انشاءاللّه با درس و بحث خود حوزه و نظام را گرمى مى بخشید. والسلام علیکم.۶۸/۱/۸ 🔶حاشیه_روزنه ۱) امام در آخرین نامه نیز آقای منتظری را با عنوان «حجت الاسلام و المسلمین» خطاب کردند. ۲) تصریح امام به آنکه آقای منتظری مسئولیت خطیر رهبری را ندارد. ۳) تصریح بر مخالفت اولیه خود با انتخاب ایشان بعنوان قائم مقام ۴) این نامه در واقع به مثابه پذیرش استعفای آقای منتظری از سوی امام است و بدان اشاره شده است. ۵) آیا رفت و آمد ضد انقلاب به بیت منتظری قطع شد؟! و آیا بیت ایشان از افراد ناصالح پاک گردید؟! ۶) توصیه به تاثیر ناپذیری از القائات رادیوهای بیگانه هم بسیار راهبردی است که بدان توجه نشد. ۷) این ماجرای ساده هرگز آنچنان که بایسته بود برای مردم تبیین نشد لذا هنوز هم برخی معاندان از این ماجرا علیه انقلاب استفاده می کنند. @rozaneebefarda 
تأملی در سخنان عجیب پیرامون تفاوت دیدگاه و آقای 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 عماد الدین باقی از نزدیکان آقای منتظری ‌و پدرخانم ٬ از جمله اصلاح طلبانی است که در سه دهه گذشته تلاش کرده با هنر ٬ وقایع مربوط به آقای منتظری را جلوه دهد. وی در اظهارنظری عجیب و ٬ تلاش کرده همه و بیت قائم مقام مستعفی را به اختلاف رویکرد وی با امام برگرداند و صراحتا از امام عزیز چهره ای معرفی نماید. البته ایشان و همپالگی هایشان در مهندسی تخریب شان٬ هوشمندی و جستوجوگری ویژه نسل حاضر را نادیده گرفته اند. آقای باقی در مصاحبه اش چنین گفته است:👇 🔸آیت الله منتظری رویکرد خاص خود را داشت. آیت الله خمینی هم درباره روحانیون مخالف انقلاب، رویکرد خود را داشت. ایشان در جلسات درسش در نجف در سال 49و48 که تبدیل شد به کتاب ولایت فقیه به صراحت اعلام می کند که چرا حوزه ها نسبت به آخوندهای درباری بی تفاوتند. می افزاید: نمی گویم آنها را بکشید اما باید اینها را بزنیدشان، عمامه از سرشان بردارید. نتیجه این سخنان ایشان هم این شد که در قم گروهی به نام «گروه ضربت» درست شد که آنهایی را که انقلابی نبودند و یا متهم بودند که رابطه شان با دربار خوب است، آنها را کتک می زدند. در اصفهان هم چنین روندی نسبت به آیت الله شمس آبادی پیش آمد. در قم هم چندین مورد پیش آمد که طلبه های انقلابی بعضی روحانیون را مورد حمله قرار داده و عمامه از سرشان بر می داشتند. اماهیچ وقت مواضعی به این شدت از سوی آیت الله منتظری وجود نداشت. حتی در اسناد ساواک که با جزییات و مفصل بود، در این زمینه سندی وجود ندارد که نشان دهنده خشونت او نسبت به مخالفان انقلاب باشد.  🔶حاشیه روزنه ۱) گروه ضربت را کسانی مانند درست کردند که اکنون در اردوگاه سیاسی اصلاح طلبانند! و جالب آنکه هرگز نه مورد تایید امام بودند و نه ارتباط خاصی داشتند. برخوردهای ناشی از کج فهمی افراد چپ زده(هسته اصلی اصلاحات)٬ ربطی به نظریه ولایت فقیه و امام ندارد. ۲)مسئله آیت الله توسط مریدان دوآتشه آقای و به جرم مخالفت آن مرحوم با کتاب آقای اتفاق افتاد نه تاثیرپذیری از جزوه ولایت فقیه امام! ۳) امام خمینی علی رغم دوری از کانون حوادث٬ ماهیت منحرفین را خوب می شناخت و لذا وقتی برخی طلاب انقلابی نجف به قصد شرکت در تحصن کلیسای جهت حمایت ٬ از ایشان اجازه خواستند٬ امام با برخوردی تند فرمود می خواهید برای حمایت از یک تحصن کنید؟! ۴)آقای باقی حتما خاطرات آقای منتظری که خود در نگارش جهت دار آن نقش داشته را نیز از یاد برده که آقای منتظری در برخورد با مخالفین عقیدتی خود (مثلا پیروان برخی فرق در نجف آباد) چگونه رفتار می کرده است! وانگهی! مگر نه آنکه به جهت احتیاط امام٬ احکام اعدام مفسدین فی الارض در دهه شصت به حکم آقای منتظری بود و در مکاتبه رسمی آقای موسوی اردبیلی نیز آمده است. از این گذشته٬ حمایت تمام قد آقای منتظری از مهدی هاشمی قاتل و باند تبهکارش که نزدیک به ۳۰ در پرونده داشتند٬ ناشی از رویکرد مصالحه جوی ایشان داشت؟!!! او حامی کسانی بود که شمس آبادی مظلوم را به خاطر نقد محتوای یک کتاب به شهادت رسانند و قصد قتل آیت الله گلپایگانی عزیز را نیز باز بخاطر نقد شهید جاوید داشتند که ناکام ماندند. ۵) از فتوای سیاسی حمایت آمیز پیرامون اعضای فرقه ضاله بهائیت(که به مثابه یک ٬ در خدمت دشمنان ایران است) که بگذریم٬ حمایت همه جانبه آقای منتظری از اعضای که تا همین سال ۹۶ با انتشار فایل صوتی وی توسط بیتش ادامه یافت٬ گل سر سبد صلح طلبی آقای منتظری و اطرافیان اوست! خلاصه اینکه عماد جان برو این دام بر مرغ دگر نه....! @rozaneebefarda
هدایت شده از اندیشه مقاومت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩 جواد منصوری: محمد منتظری می‌گفت آیت‌الله منتظری به‌درد سیاست نمی‌خورد ویژه‌نامه نوروزی-۱۷|اولین فرمانده سپاه در گفتگو با تسنیم : 🔹آیت‌الله منتظری خیلی حرف می‌زد و اصلا اجازه نمی‌داد کسی حرف بزند، دوم اینکه عجیب عجول در قضاوت کردن بود دو کلمه حرف می‌زدی ایشان قضاوت می‌کرد. سوم اینکه خیلی ساده بود هر که هرچه می‌گفت فکر می‌کرد درست است 🔹بعد از انقلاب باور نمی‌کردم منتظری تا قائم مقامی رهبری بالا بیاید 🔹زمانی که من در سپاه بودم اجازه ندادم مهدی هاشمی سپاه بیاید، بعد اینکه از فرماندهی سپاه رفتم، واحد نهضت‌ها را درست کرد که ماجراهای عجیبی دارد و عجیب گزارش‌های دروغ به آقای منتظری می‌داد و آقای منتظری باور می‌کرد و فکر می‌کرد که مهدی هاشمی الان چه کارهای عجیبی انجام می‌دهد 🔻امام در مورد آقای منتظری یک کلمه‌ای گفت که ما قبلش یقین داشتیم، منتهی شهامت نداشتیم بگوییم. امام گفت تو خیلی "ساده لوحی"! 🔹من با شهید محمد منتظری خیلی دوست بودم و یکی دو بار خیلی تلویحا ملایم با او در مورد پدرش صحبت کردم، دیدم او از من نظرش نسبت به پدرش تندتر است یعنی می‌گفت پدر من به درد هیچ کاری نمی‌خورد. @feghvaenghelab
یادکردی از زعیم عظمای تشیع؛ آیت الله بروجردی 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ساعت ۷:۲۰ صبح پنجشنبه ۱۳ شوال سال ۱۳۸۰ برابر با ۱۰ فروردین ۱۳۴۰ مرجع تقلید بزرگ شیعه به ملکوت اعلی پیوست و از آن هنگام تا کنون٬ مرجعیت و زعامت فردی از حوزه مقدسه قم رخت بربسته است. در حال حاضر از حیث ٬ حوزه قم وضعیت کم سابقه ای را تجربه می کند که گرچه خالی از فواید خاص خود نیست٬ اما تمرکز قدرت مرجعیت دینیه را به چالش جدی مواجه کرده است. تشکیل مجموعه ای با عنوان ٬ در دامن زدن به فضای ٬ و ٬ نقش اساسی دارد و برخلاف سیره مستمره آیت الله بروجردی است؛ آن فقید سعید در دوران تصدی مقام مرجعیت٬ همواره با هر نوع تکثر و تضعیف اقتدار زعامت شیعه مخالفت می کرد و وتو کردن ناگهانی مصوبات علی رغم موافقت اولیه نیز دقیقا با همین نگاه صورت گرفت که حتی منجر به آقا مرتضی و به مشهد شد. پس زدن و مرحوم و استنکاف از شنیدن توضیحات ایشان نیز در امتداد همین نگاه بود. میل مضاعف به تصدی مقام مرجعیت دینی که در این روزگار بر حوزه مقدسه عارض گشته٬ عینا برخلاف سیره سلف صالح و خصوصا است؛ ایشان با وجود برخورداری از مقام رفیع علمی (که بدان واسطه از وی به می توان یاد کرد) همواره خود را از مظان مرجعیت دور نگه داشت و سالها در غربت بروجرد به ادای تکلیف دینی خویش مشغول بود. تا آنکه به اصرار فضلای قم مانند و با اقبال مراجع ثلاث آیات خوانساری٬ صدر و حجت٬ در قم رحل اقامت افکند. جالب آنکه به تصریح برخی صاحب رساله های فعلی اهل تبریز٬ در همین هنگام آقای در آنجا داده بود! این یعنی در هنگامی که دو نسل قبل از او در کسوت مرجعیت بودند٬ رساله وی شده بود! این در حالی است که با آنکه به شهادت اسناد تاریخی٬ بعد از زعیم قم٬ شلوغ ترین درس خارج را داشتند اما به قصد تقویت آن عزیز٬ به درس ایشان رفته و حتی تقریرات نیز نوشتند که به عنوان لمحات الاصول چاپ شده است. بعد از ارتحال ایشان نیز امام برای پرهیز از قرار گرفتن در مظان٬ از حضور در مجامع عمومی خودداری کرد و از آخرین کسانی بود که برای ایشان مجلس گرفت. امروز با چاپ رساله ها و سیل تمایل به تاسیس دفتر و پاسخ به استفتائات٬ در میان طیفی از ٬ در واقع با پدیده مواجهیم که از بزرگترین است که می تواند همه مناسبات تاریخی حوزه را با چالش مواجه سازد و سرمایه های هزارساله روحانیت شیعی را به باد دهد. آیا در زمان شیخ انصاری ها و خراسانی ها و بروجردی ها٬ فضلایی در طراز این طیف نوپدید نبودند؟ چرا آنان از قرار گرفتن در مظان مرجعیت طفره رفتند و امروز گمنام و غریب٬ غریق رحمت الهی اند؟! ظلم مضاعفی که به صورت سازمان یافته علیه در تدارک است آنکه از ایشان چهره ای غیرانقلابی و غیرمبارز و تصویر کنند. حال آنکه ایشان در بدو ورود به ایران به قصد تحریک عشایر علیه رضا خان٬ در مرز دستگیر و مدتها تحت الحفظ بود! تا هنگام حیاتش شاه نتوانست دستور آمریکا پیرامون را اجرا کند٬ امام خمینی در مواردی به عنوان او با شاه و یا اصحاب رسانه گفتگو می کرد٬ علی رغم عدم قبول مشی فدائیان اسلام توسط امام و ایشان٬ برای نجات آنان اقدام شد. در تشییع جنازه رضاخان در قم حضور نیافت. علی رغم احاطه او توسط برخی مرتبطین با ٬ هرگز به حکومت نداد. بروجردی را نمی توان و نباید یا تفسیر کرد! نقد و افشای این امری ضروری است که در آتیه انشالله بدان خواهیم پرداخت. 🔶پی افزود در عالم تشیع هیچ فقیه سترگی نداریم که غیرسیاسی باشد اما علی رغم این ارتکاز تاریخی٬ برخی با ارائه کدهای انحرافی و توسل به خواب و خاطرات ٬ تلاش دارند خود را پشت بزرگان شیعه مخفی سازند و در این راه از و بودن به بزرگان هم ابایی ندارند. اعاذناالله من شرور انفسنا. @rozaneebefarda
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🕯مشعل روشنگر... 🔰 رهبرانقلاب: شخصیت حضرت موسی‌بن‌جعفر(ع) در داخل زندان هم همان شخصیت مشعل روشنگری است که تمام اطراف خودش را روشن میکند، ببینید حق این است... 🏴 شهادت امام کاظم علیه‌السلام تسلیت باد.
@rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹اشاره بعد از انتشار یادداشت روزنه با عنوان «یادکردی از زعیم عظمای تشیع؛ آیت الله بروجردی»٬ بحث های فراوانی در برخی محافل مجازی حوزوی شکل گرفت و برخی بازخوردها به ادمین های روزنه انعکاس یافت. در میان همه اظهارنظرهای موافق و مخالف٬ یک نقد٬ از همه مهم تر می نماید که از چند طریق و البته بدون ذکر نام نویسنده٬ برای درج در کانال ارسال شده است. متن مزبور را در ذیل بخوانید:👇 🔻باز هم کانال روزنه و خلط غث و ثمین. اینک برخی اشکالات تاریخی این متن. اشکالات بنده تنها متوجه نکات تاریخی این نوشته است: یک. هیئت مصلحین حوزه که امام و اقای حایری و دیگران بودند مگر خواسته بودند مرجعیت جدید ایجاد کنند یا مانع مرجعیت اقای بروجردی شوند که راندن انها در امتداد حفظ اقتدار مرجعیت بود؟ اقای بروجردی به انها فرموده بود از کجا بدانم میخواهید اصلاح کنید؟!! اقای حایری عمامه اش را به زمین کوفته بود و امام استکان چای را به دیوار و بعد امام منزوی شد و اقای مطهری به تهران و آقای حایری به مشهد رفت. حالا نویسنده اصلا از امام اسم نیاورده تا وجهه انقلابی -با تعریف ناهمگونی که نوبسنده از انقلابی بودن دارد-آقای بروجردی در تقابل با امام برایش مشکلی پیش نیاید. دو. وقتی اقای شریعتمداری رساله داد یک نسل قبلش در کسوت مرجعیت بودند نه دو نسل. (مگر فرقی دارد؟!) سه. ان وقتی که اقای بروجردی به قم آمد امام درس خارج نداشت و اگر داشت هم بسیار محدود؛ چه رسد که شلوغترین درس خارج را داشته باشد. و شلوغی و اقبال فضلا مال سالها بعد است. چهار. فرق است بین انقلابی بودن، سیاسی بودن و مبارز بودن. نویسنده همه را یک چیز فرض کرده است. البته آقای بروجردی سیاسی و اهل جنجال با شاه هم بود ولی دنبال انقلاب نبود گرچه دایره وسیعی را برای اولایت فقیه قایل بود. پنج. نوشته است در بدو ورود اقای بروجردی به ایران قصد تحریک عشایر علیه رضاشاه را داشت. نمیدانم منبع این حرف چیست. انچه اقایان شبیری و بهجت از اقای بروجردی با واسطه نقل کرده اند این است که آقای بروجردی به درخواست سید ابوالحسن و نایینی که از او خواسته بودند علیه رضاشاه قیام کن پاسخ رد داده بود و حتی انها نوشته بودند اگر نکنی مقدسین نجف را علیه تو میشورانیم! و تو از ابرویت میترسی. نامه اقای بروجردی به انها را سر مرز از جیب وی گرفته بودند و رضاشاه از همین خوشش امده بود. شش. هم امام و هم رهبر معظم انقلاب نظرشان این بود که آقای بروجردی موقعیت خوبی برای انقلاب کردن داشت که با تلفات کمتری هم همراه بود ولی نتوانست موقعیت خود را درست بشناسد. این را رهبری معظم یک بار با عبارت 《اگر جرات کنم و بگویم》 مطرح کردند و امام هم جایی دارند که سلف صالح ما در بهترین وقت موقعیت انقلاب را از دست دادند و... امام همچنین در دیدار با اقای حکیم در نجف فرموده بود در زمان اقای بروجردی کارهای ایشان را حمل بر صحت میکردم و میگقتم اخبار درست نمیدهند و خوب است شما هم سفری به ایران کنی و از نزدیک مطلع شوی و جلو بیفتی من سرباز شما باشم با همه علاقه مندانم. عصمنا الله من الزلل 🔶پی افزود این متن توسط یکی از اعضای ارجمند تحریریه اجمالا مورد نقد قرار گرفته که در پست بعد خواهید خواند. پاسخ علمی تفصیلی تحریریه روزنه نیز در صورت ادامه بحث٬ به صورت جداگانه درج خواهد شد. @rozaneebfarda
روزنه
#بازتاب @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹اشاره بعد از انتشار یادداشت روزنه با عنوان «یادکردی از زعیم عظمای تشی
باز هم و جنجال‌نوشت‌های بی‌مایه 🔻🔻🔻 روز گذشته به مناسبت ارتحال عالم جلیل القدر یادداشتی در کانال روزنه منتشر شد که مثل همیشه به مذاق برخی به ویژه خوش نیامد و در گروه های خود به تفصیل علیه آن سخن به میان آوردند. در این میان هم در برخی محافل دست به دست شد که گرچه موازین را نداشت ولی اغلاط تاریخی آن قابل بررسی است: ۱. اتفاقی که در قضیه اصلاح حوزه اتفاق افتاد و برخی اعضای هیئت اصلاح را رنجاند و روزنه به آن اشاره کرد؛ سعایت برخی اطرافیان و نفوذی‌های بیت آیت‌الله بروجردی رحمه الله بود آنان به هیئت اصلاح تهمت زده بودند که اینان به دنبال تکثر و تضعیف مرجعیت‌اند (موانع نوگرایی در حوزه علمیه قم در زمان زعامت آیت‌الله بروجردی، سروری، رسول جعفریان، صص۴۶-۴۷، به نقل از دوانی،مفاخر اسلام ج۱۲ ص۱۹) و از آن‌جا که مبنای آیت‌الله بروجردی حفظ قدرت مرکزی مرجعیت بود متأسفانه آن سعایت کارگر افتاد و روند متوقف شد. نکته حاشیه این‌که نوشته ناقد در این زمینه خالی از طعن و کنایه به امام و شیخ مرتضی حائری نبود. از آن‌جا که طعن و کنایه بی‌جا ریشه در بیماری‌های معنوی دارد و قابل پاسخ‌گویی نیست از کنار آن عبور می‌کنیم؛ « في قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا » ۲. آیت الله بروجردی اسن و از نظر حوزوی اقدم از مراجع ثلاث بوده٬ بعنوان نمونه آیت الله خوانساری شاگرد آیت الله بروجردی بوده اند. لذا آقای شریعتمداری که قبل از ورود به قم در تبریز رساله چاپ کرده بود٬ علی رغم مرجعیت بالفعل دو طبقه قبل از خود٬ بدین امر مبادرت کرد که خلاف سیره سلف صالح و خصوصا آیت الله بروجردی در بود. ۳. در یادداشت روزنه آمده بود که امام قدس سره در زمان مرجعیت آیت‌الله بروجردی رحمه‌الله بعد از زعیم؛ را داشتند که این صحبت مستند به اسناد تاریخی است. جالب این‌جاست که این نکته از دید مأموران پهلوی هم مخفی نمانده به گونه‌ای که رئیس دایره امنیت و مذاهب سرهنگ قلقسه در گزارش مورخ ۲۲ اسفند ۱۳۳۵ ؛ پس از حضور یک ماهه در شهر قم تعداد شاگردان امام خمینی قدس سره را حدود ۵۰۰ نفر عنوان کرد که پرشاگردترین درس پس از آیت‌الله بروجردی محسوب می‌شد. (نهضت امام خمینی٬ ج۱ ص۱۲۳۶-۱۲۳۷ سند۸و۹) امام با چنین موقعیتی٬ پنج سال بعد و در روزهای پس از ارتحال زعیم قم٬ نه تنها گامی در جهت مرجعیت خود برنداشت٬ بلکه اطرافیان را نیز از اقدام به نفع خود منع نمود.(بنگرید به خاطرات شهید محلاتی) ۴. بر خلاف میل پروژه تحریفی ، آیت‌الله بروجردی معتقد به ولایت فقیه و کاملا مبارز و انقلابی بود و علت اصلی حمایت امام از مرجعیت عامه ایشان هم همین بود. (نهضت امام٬ ج۱، ص۱۰۹) ۵. آیت‌الله بروجردی در کلمات خود اظهار می‌داشت که «من هرگز در قبال خلاف‌کاری‌ها و قانون‌شکنی‌های دستگاه حاکمه ساکت نمی‌نشینم» و علت دستگیری ایشان در مرز خسروی نیز نامه‌ای بود که ایشان از آیت‌الله سیدابوالحسن اصفهانی و مرحوم نائینی گرفته بود نامه‌ای که هدف از دریافت آن به قیام علیه حکومت پهلوی بود.(سلوک سیاسی آیت‌الله بروجردی، علی نقی ذبیح‌زاده، ج۱۲، ص۱۷. به نقل از: علوي طباطبائي، خاطرات زندگاني آيت الله بروجردي، تهران، اطلاعات. ۱۳۴۱) علی رغم درج این گزاره تاریخی در منابع معتبر٬ حال آقای ناقد چگونه از دریافت منبع ناتوان بوده مطلب دیگری است. ۶. نکته‌ای که ناقد از آن غفلت(شاید هم تغافل) نموده این نکته است که آیت‌الله بروجردی با تمام این اوصاف به واسطه سم‌پاشی اطرافیان و و کارشکنی های مختلف٬ شرایط اجتماعی و سیاسی را برای مهیا ندید و عملا نتوانست در مسیر اندیشه عمیق سیاسی خویش گام بردارد٬ و صحنه مبارزه را به گونه‌ای دیگر دید و کلمات دقیق امام خمینی و مقام معظم رهبری نیز ناظر به همین مطلب بوده است. ۷. بنابراین آیت‌الله بروجردی هیچ‌گاه آن‌گونه که این آقایانِ سکولار می‌خواهند، غیرانقلابی نبوده و مبانی متقن فقهی ایشان نیز این اجازه را به آن عالم پایبند به موازین نمی‌دهد چراکه علمای اصیل و برجسته تشیع همواره از ائمه خود علیهم‌السلام اجمعین مشق را آموخته‌اند و با وجود تفاوت‌ها روشی و منشی همگی در این مسیر فداکاری‌ها نموده‌اند. نکته پایانی این‌که این بزرگوار که علی الظاهر در کسوت سخنگوی نوشریعتمداری‌ها٬ دست به قلم شده٬ باید پاسخ دهد که سردمداران این جریان چرا بر خلاف سیره سلف صالح٬ به و روی آورده اند؟ چرا بر خلاف سیره زعیم سابق تشیع حضرت آیت‌الله بروجردی به دنبال تکثر و اند؟ و چرا سعی دارند آن و را هم‌چون خود و هم‌مشربان‌شان سکولار بنمایانند؟ آیا آخرت را فراموش کرده‌اند؟ @rozaneebefarda
: خدا شاهد است که من برای امروزم کوچک ترین و مقدمه ای نکرده بودم‌. آیت الله بروجردی؛ درسی که فضلای قم نباید فراموش کنند. 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 آیت الله شیخ محسن حرم پناهی: طلبه نباید هدفش از تحصیل علوم دینیه٬ و باشد که می کند. استاد ما مرحوم رضوان الله تعالی علیه که در زمان خود تقریبا بود٬ در درس به ما فرمود: 🔻ای آقایان هرکس هدفش از درس خواندن این باشد که به موقعیت من برسد٬ در تردید نکنید. 🔻خدا شاهد است که من برای امروزم کوچک ترین و مقدمه ای نکرده بودم‌. (حقیقتی پنهان٬ ج۱ ص۴۶۵) 🔶حاشیه امروز کسانی را سراغ داریم که برای رسیدن به مقام ریاست دینی٬ از تمهید هیچ مقدمه ای فروگذار نکرده اند! تذکار سیره سلف صالح ما٬ در اصلاح رویه های غلط در برخی سطوح عالی حوزوی٬ بسیار بایسته است. آیا کسانی که برخلاف سیره قطعیه زعیم عظمای قم مشی می کنند٬ صلاحیت زعامت و یا حتی تفسیر سیره آن اسوه فقاهت را دارند؟! برخی سران تشکل نوپدید که داعیه زعامت و مرجعیت دارند٬ بد نیست به این چالش پاسخ دهند. هرچند این چالش متوجه همه طیف های فکری حوزوی است. @rozaneebefarda
: امروز ٬ آیت الله اصفهانی است٬ بروجردی را رها کن! پرهیز از و ؛ درسی که فضلای قم نباید فراموش کنند. 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹مرحوم حاج محمدحسین احسن نقل می کند: در بروجرد بعد از نماز حضرت آیت الله العظمی بروجردی٬ از رساله آیت الله العظمی آقا سید ابوالحسن اصفهانی برای مردم مسأله می گفتم٬ ایشان هم در محراب بین دو نماز نشسته بودند. یک روز فقط یک مسأله را که گفتم در ضمن فتوای آیت الله العظمی بروجردی را نقل کردم٬ معظم له از محراب برگشتند و حرف مرا قیچی کردند و فرمودند: 🔻آقای حاج محمدحسین٬ امروز ٬ آیت الله العظمی اصفهانی است٬ حسین بروجردی را رها کن٬ در امت نیانداز! با خدا زندگی کردن همین است. 🔸وقتی حاشیه بر عروةالوققی آیت الله العظمی حاج سید محمدکاظم یزدی پخش شد٬ یکی از علمای تبریز به آقای بروجردی نوشت برای من ثابت شده٬ شما اعلمی و می خواهم آذربایجان را از تقلید دیگران برگردانم به شما؛ ایشان نوشتند: 🔻 راضی نیستم یک نفر را به تقلید من برگردانی٬ امروز آیت الله العظمی اصفهانی است٬ نیستم. برگرفته از سخنرانی جناب استاد حسین انصاریان در سالگرد زعیم عظمای قم در مسجد اعظم. ر.ک: حقیقتی پنهان٬ ج۱ ص ۴۱۰. 🔶حاشیه امروز کسانی را سراغ داریم که برای رسیدن به مقام ریاست دینی و مرجعیت٬ احترام بزرگان اقدم و اسن و اعلم را نگه نداشته٬ علم مرجعیت بلند کرده اند. امروز کیست؟ آیا اقدام برخی حضرات در تضعیف علمدار شیعه٬ منافی سیره قطعیه نیست؟؟! تجربه تاریخی شیعه ثابت کرده که و نه تنها مؤثر نیست که دارد! حکمت حفظ حریم و تقویت متقابل مرجعیت و زعامت آیات عظام خامنه ای و سیستانی را در همان سیره مستمره صلح صالح باید جست. تذکار سیره سلف صالح ما٬ در اصلاح رویه های غلط در برخی سطوح عالی حوزوی٬ بسیار بایسته است. آیا کسانی که برخلاف سیره قطعیه زعیم عظمای قم مشی می کنند٬ صلاحیت زعامت و یا حتی تفسیر سیره آن اسوه فقاهت را دارند؟! پایه گذاران برخی تشکل های نوپدید حوزوی که داعیه دست اندازی در عرصه زعامت و مرجعیت دارند٬ بد نیست به این چالش ها پاسخ دهند. @rozaneebefarda