eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
💥بازنشر جهت‌دار بیانات در 🔹مسأله استقلال حوزه به عنوان آرمان تاریخی نهاد مقدس روحانیت، همواره مورد تاکید بزرگان دین قرار داشته و در زمان پیروزی انقلاب اسلامی نیز همواره مورد توجه ویژه امامین انقلاب بوده است. لذا تذکر مرجع معظم قم در این مورد، کاملا با سیاست‌گذاری کلان مقام معظم رهبری در امور حوزه هماهنگ است اما... 🔸مدتی است شعار اصیل و مقدس دستاویز برخی جریان‌های سیاسی و حوزوی زاویه‌دار (خصوصا ) قرار گرفته است! ح 🔸این شعار مصداق بارز «کلمة حق یراد به الباطل» است لذا سم پاشی های برخی جریان‌های حوزی و به طور خاص، ، هرگز مورد تایید بزرگان نبوده و نیست. دقیقا به همین دلیل، رهبر معظم انقلاب اسلامی در سفر به قم، در سال ۸۹، به طور جامع به تبیین استقلال حوزه پرداختند. 🔹سایت سیاه نمای که یکی از کانون‌های جنگ روانی دولت روحانی علیه جریان اصیل انقلابی بوده، چرا باید به چنین مساله تخصصی فضای حوزه ضریب بدهد؟! استقلال حوزه به انتخاب که گفته می شود زیر نظر دولتمرد سایه نشین اداره می‌شود،چه ربطی دارد؟!! وانگهی، حضرات دولتی‌های اعتدالگرا، با این قبیل خبربازی ها نمی‌توانند از زیر فشار افکار عمومی حوزویان فرار کنند؛ کدام طیف در حوزه قم دست شان به سوی دولت دراز شده است؟! طبیعتا مراجع عظام تقلید و اساتید ارجمند و بزرگان قم از این وصله ها مبرا هستند، بلکه مصداق توصیه مرجعیت، دقیقا طیف هستند که بعد از برخورداری از بودجه های رسمی و خارج از شمول، ژست استقلال می‌گیرند! @rozaneebefarda
💥حضور جناب آقای #علیدوست در مدرسه علمیه علوی قم 🔸کادر محترم و طلاب ارجمند مدرسه علوی از نظر انگیزه‌های تحول خواهانه و سوابق انقلابی، پیشگام و بسیار قابل احترام هستند لذا به صرف برگزاری یک نشست علمی و حضور یکی از سران #نشست_اساتید، نمیتوان و نباید آن پیشینه و دغدغه‌مندی را تادیده گرفت لذا با مفروض داشتن این نکته مرور چند پرسش خالی از لطف نیست: ۱. با توجه به جایگاه حوزوی و پیشینه تاریخی و کارنامه موفق جامعه محترم مدرسین، ایجاد نهادهای موازی همچون نشست اساتید چه وجهی دارد؟! ۲. نظر به اینکه جامعه مدرسین عصاره انعکاس اراده مراجع عظام تقلید است و شورای عالی و مرکز مدیریت به عنوان دو نهاد سیاست‌گذار و مجری عالی‌رتبه، متولی اداره حوزه می‌باشند ایجاد تشکیلاتی برای تصدّی برخی وظائف قانونی این نهادها توسط نشست، مشروع و قانونی هست؟! ۳. آیا راه‌اندازی مدیریت موازی و اهرم فشار و تصدی یکجانبه برخی شئون مرجعیت و جامعه مدرسین و شورای عالی حوزه مصداق انشقاق و فشل‌سازی نهاد مقدس روحانیت نیست؟! ۴. نظربه تاکیدات مکرر مقام معظم رهبری مبنی بر پیشگیری از تولید آنتی‌تزِ انقلاب اسلامی و خطر انقلاب‌زدایی از قم، نسبت نشست اساتید با انقلاب اسلامی چیست؟ آیا آنان نسبت به نظام اسلامی لابشرطند، بشرطِ شئ هستند، یا خدای ناکرده بشرط لا؟! 🔻تبعا هیچ انقلابی متعهد و دلسوزی مایل نیست که تعدادی هرچند معدود اساتید حوزه، با انقلاب اسلامی #زاویه و یا از جریان انقلابی #فاصله داشته باشند اما حقیقت آنکه متاسفانه در مورد برخی از #سران_نشست(با تفاوت تشکیکی) این واقعیت تلخ وجود دارد و مرزبندی لازم است. @rozaneebefarda
روزنه
استقبال رسانه منحوس ملکه از اظهارات غیرقابل دفاع و نادرست آقای #محمدتقی_اکبرنژاد پیرامون #لباس_روحان
🔶حاشیه روزنه فارغ از محتوای اظهارات آقای اکبرنژاد که از نظر تاریخی نقدهای زیادی بدان وارد است، این سؤال مطرح است که خبرگزاری ایکنا که بیش از هرکسی اخبار مربوط به جناب آقای هادوی تهرانی (از سران ) را پوشش می‌ دهد، با چه انگیزه ای با چنین رویکرد خطرناک و غلطی به طرح مسئله در باب لباس روحانیت پرداخته است؟ اساسا چنین رسانه ای چرا باید سراغ کسی برود که در زمره مخالفان سرسخت نشست اساتید و امقال آقای هادوی است؟ گذشته از خبرگزاری مزبور، باید از آقای اکبرنژاد پرسید، در میان اینهمه مسئله اولویت دار، دقیقا با چه هدفی به طرح مسئله علیه لباس روحانیت پرداخته تا موجبات سؤاستفاده گسترده مخالفان روحانیت فراهم شود. 🔻اکنون که این ماجرا به این نقطه رسیده، بهترین راه آن است که هم خبرگزاری مزبور و هم شخص نامبرده، درصدد جبران مافات برآمده به سیاه نمایی رسانه اجاره ای ملکه خونخوار انگلیس خبیث پاسخ دهند و صدالبته این به معنای دست برداشتن از مبانی و سلائق فکری آن رسانه و این روحانی نیست و آنان بعدا در مجالی تخصصی می توانند حرف های خود را بزنند و البته درخت تناور روحانیت شیعه را بیمی از این گردبادهای موسمی نیست ولی همگان باید بدانند که وقتی دشمن قسم خورده اسلام و تشیع و انقلاب و روحانیت، در صدد القای مطلب خلاف واقع و سیاه نمایی است، باید پاسخی متقن، مستند، کوبنده و یک دست از حوزه قم دریافت کند.    @rozaneebefarda
پرسش‌های استاد ذبیح‌الله نعیمیان از استاد ابوالقاسم علیدوست پیرامون @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 💢سؤال‌هایی درباره‌ی فرمایش استاد علیدوست: نکته‌ی مهم و ارزشمندی در فرمایش استاد علیدوست هست که بد نیست به ابعاد آن بپردازیم تا اصل نکته‌سنجی ایشان بتواند به دیگر اساتید هم کمک رساند : «به برخی از بزرگان گفته ام که اگر بنده بفهمم ساعت نه صبح که این نشست را دوست ندارد بنده 9:05 دیگر در آن نیستم.» 🌷 نکته شایسته تقدیر و استقبال عمومی این است که تمایل حضرت آقا معیار و محور ایجاد تشکل‌های بزرگ در حوزه دانسته شده است و طبعاً به اقتضای اهمیت ملی و حتی فراملی این امر، فراتر از تعدد نگاه‌های رایج مراجع عظام مورد اشاره قرار گرفته است. 🔹اما این نکته تکمله‌ها و سؤالاتی را به دنبال دارد.از آن جمله: 1️⃣. از کجا باید فهمید که آقا رضایت دارند یا نه؟ 2️⃣. اگر نفهیمیدیم ایشان رضایت دارد یا نه، آیا نمی‌توان با ارزیابی عملکرد و کارکرد نشست به نتیجه رسید؟ حتماً استاد علیدوست بزرگوار این راه را نمی‌بندند. 3️⃣. بخشی از عملکرد نشست اساتید، معطوف به تصدی قسمتی از مدیریت حوزه است. مانند تلاش پیشین برای محوریت دو سه مدرسه خاص. دادن شهریه به اساتید، تنظیم برنامه تدریس و ... آیا این موارد از مصادیق مدیریت در مدیریت، و تضعیف مدیریت حوزه علمیه نیست؟ 🔹مهم آن است که مدیریت در مدیریت ایجاد نشود. 🔹بعید است کبرای این قضیه را استاد علیدوست بزرگوار و بسیاری از اساتید نفی کنند. اما مناقشه در برخی مصادیق هم نمی‌تواند مانع از حساسیت به اصل کبرا شود. 4️⃣. آیا اگر شبه‌نهادی مانند نشست دوره‌ای در مسیر مرجع‌تراشی و نه کمک به مرجع‌شناسی حرکت کند، نمی‌تواند از کارکرد منفی برخوردار شده باشد؟ این کبرا هم بعید است مورد عنایت این بزرگوار و دیگران قرار نگیرد. 5️⃣ اگر شبه‌تشکلی‌ که پیش‌تر متکی بر حمایت یا استقبال سه مرجع بود و اینک، دست‌کم حمایت و حتی استقبال آیت الله العظمی مکارم شیرازی را از دست داده است، نیاز به ارزیابی مجدد درباره‌ی کارنامه‌اش نیست؟ 6️⃣ آیا کیفیت شرکت اسایتد عزیز در جلسه‌ای معنوی با حضور مراجع عظام، نباید مورد ارزیابی انتقادی قرار گیرد؟ به‌طور نمونه، چقدر مجموعه اساتید بزرگوار در جلسات این نشست از نشستن برخی کنار مراجع و هزینه‌کردن آنان برای گرفتن چند عکس و زمینه‌سازی برخی برای مرجعیت‌های خودخوانده رضایت دارند؟ و آیا نباید برای آن راه چاره‌ای اندیشید ؟ 7️⃣ آیا اگر پیش‌تر مدیریت حوزه توان پاسخ به نیازهای صنفی را کم‌تر داشت، باز هم باید از الگوی مدیریت در مدیریت، یا مدیریت دوگانه برای پوشش این نیازها و خواسته‌ها بهره گرفت؟ ♻️با تشکر از اشاره‌ی علیدوست که زمینه ی این دوباره‌اندیشیدن را فراهم آورد. (نقل از: کانال اسرار پیدا، جریان‌شناسی و تاریخ معاصر) @rozaneebefarda
💥فوری به عنوان نمایند مردم شریف خراسان شمالی در مجلس خبرگان رهبری، انتخاب شدند. یکی از اعضای رقیب اصلی ایشان بود. @rozaneebefarda
💥رپرتاژ رسانه‌ای به نفع و علیه 🔸مجله از رسانه‌های رادیکال محسوب می‌شود که خط فکری با حضور پدرخوانده‌هایی مانند و ، بر آن حاکمیت مطلق دارد. 🔸این نشریه افراطی، قبلا به بهانه حضور یک ابرناو آمریکایی، تلاش کرده بود به دوگانه کاذب جنگ و مذاکره دامن بزند که همین امر و شاید برخی مسائل دیگر، موجب توقیفش شد. در همین شماره، مجتبی لطفی از اعضای افراطی بیت منتظری، صریحا به دفاع از پرداخته و او را از اتهام قتل نفس تبرئه کرده و تعبیر امام در مورد وی (سید مهدی قاتل) را زیر سؤال برده بود! 🔸این نشریه با سوءاستفاده از ، اکنون همان خط رادیکال را پی گرفته و در شماره نوروزی خود، مطالب عجیبی را منتشر کرده است! 🔸از جمله نکات عجیب این شماره، یادداشتی است به قلم یک طلبه ژورنالیست (که همزمان عضو تحریریه سایت و زائری است) در این یادداشت تفصیلی، با تکیه بر برخی گزاره های ، ضمن رپرتاژ برای مرجعیت برخی از سران ، برخی دیدگاه‌های رسانه‌ای در ترویج مرجعیت چهره‌های حوزوی خاص، بازنشر شده است. از جمله نکات ناصحیح این یادداشت آنکه در ماجرای انتشار سخنان آیت‌الله یزدی در دیدار خصوصی با برخی مسئولان بسیج اساتید حوزه که نخستین بار در رسانه همین ارگان منتشر شده بود، هیچ اسمی از جناب آقای به میان نیامده است و نخستین بار توسط این نسبت مطرح شد. @rozaneebefarda
یادکردی از زعیم عظمای تشیع؛ آیت الله بروجردی 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ساعت ۷:۲۰ صبح پنجشنبه ۱۳ شوال سال ۱۳۸۰ برابر با ۱۰ فروردین ۱۳۴۰ مرجع تقلید بزرگ شیعه به ملکوت اعلی پیوست و از آن هنگام تا کنون٬ مرجعیت و زعامت فردی از حوزه مقدسه قم رخت بربسته است. در حال حاضر از حیث ٬ حوزه قم وضعیت کم سابقه ای را تجربه می کند که گرچه خالی از فواید خاص خود نیست٬ اما تمرکز قدرت مرجعیت دینیه را به چالش جدی مواجه کرده است. تشکیل مجموعه ای با عنوان ٬ در دامن زدن به فضای ٬ و ٬ نقش اساسی دارد و برخلاف سیره مستمره آیت الله بروجردی است؛ آن فقید سعید در دوران تصدی مقام مرجعیت٬ همواره با هر نوع تکثر و تضعیف اقتدار زعامت شیعه مخالفت می کرد و وتو کردن ناگهانی مصوبات علی رغم موافقت اولیه نیز دقیقا با همین نگاه صورت گرفت که حتی منجر به آقا مرتضی و به مشهد شد. پس زدن و مرحوم و استنکاف از شنیدن توضیحات ایشان نیز در امتداد همین نگاه بود. میل مضاعف به تصدی مقام مرجعیت دینی که در این روزگار بر حوزه مقدسه عارض گشته٬ عینا برخلاف سیره سلف صالح و خصوصا است؛ ایشان با وجود برخورداری از مقام رفیع علمی (که بدان واسطه از وی به می توان یاد کرد) همواره خود را از مظان مرجعیت دور نگه داشت و سالها در غربت بروجرد به ادای تکلیف دینی خویش مشغول بود. تا آنکه به اصرار فضلای قم مانند و با اقبال مراجع ثلاث آیات خوانساری٬ صدر و حجت٬ در قم رحل اقامت افکند. جالب آنکه به تصریح برخی صاحب رساله های فعلی اهل تبریز٬ در همین هنگام آقای در آنجا داده بود! این یعنی در هنگامی که دو نسل قبل از او در کسوت مرجعیت بودند٬ رساله وی شده بود! این در حالی است که با آنکه به شهادت اسناد تاریخی٬ بعد از زعیم قم٬ شلوغ ترین درس خارج را داشتند اما به قصد تقویت آن عزیز٬ به درس ایشان رفته و حتی تقریرات نیز نوشتند که به عنوان لمحات الاصول چاپ شده است. بعد از ارتحال ایشان نیز امام برای پرهیز از قرار گرفتن در مظان٬ از حضور در مجامع عمومی خودداری کرد و از آخرین کسانی بود که برای ایشان مجلس گرفت. امروز با چاپ رساله ها و سیل تمایل به تاسیس دفتر و پاسخ به استفتائات٬ در میان طیفی از ٬ در واقع با پدیده مواجهیم که از بزرگترین است که می تواند همه مناسبات تاریخی حوزه را با چالش مواجه سازد و سرمایه های هزارساله روحانیت شیعی را به باد دهد. آیا در زمان شیخ انصاری ها و خراسانی ها و بروجردی ها٬ فضلایی در طراز این طیف نوپدید نبودند؟ چرا آنان از قرار گرفتن در مظان مرجعیت طفره رفتند و امروز گمنام و غریب٬ غریق رحمت الهی اند؟! ظلم مضاعفی که به صورت سازمان یافته علیه در تدارک است آنکه از ایشان چهره ای غیرانقلابی و غیرمبارز و تصویر کنند. حال آنکه ایشان در بدو ورود به ایران به قصد تحریک عشایر علیه رضا خان٬ در مرز دستگیر و مدتها تحت الحفظ بود! تا هنگام حیاتش شاه نتوانست دستور آمریکا پیرامون را اجرا کند٬ امام خمینی در مواردی به عنوان او با شاه و یا اصحاب رسانه گفتگو می کرد٬ علی رغم عدم قبول مشی فدائیان اسلام توسط امام و ایشان٬ برای نجات آنان اقدام شد. در تشییع جنازه رضاخان در قم حضور نیافت. علی رغم احاطه او توسط برخی مرتبطین با ٬ هرگز به حکومت نداد. بروجردی را نمی توان و نباید یا تفسیر کرد! نقد و افشای این امری ضروری است که در آتیه انشالله بدان خواهیم پرداخت. 🔶پی افزود در عالم تشیع هیچ فقیه سترگی نداریم که غیرسیاسی باشد اما علی رغم این ارتکاز تاریخی٬ برخی با ارائه کدهای انحرافی و توسل به خواب و خاطرات ٬ تلاش دارند خود را پشت بزرگان شیعه مخفی سازند و در این راه از و بودن به بزرگان هم ابایی ندارند. اعاذناالله من شرور انفسنا. @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
: خدا شاهد است که من برای امروزم کوچک ترین و مقدمه ای نکرده بودم‌. آیت الله بروجردی؛ درسی که فضلای قم نباید فراموش کنند. 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 آیت الله شیخ محسن حرم پناهی: طلبه نباید هدفش از تحصیل علوم دینیه٬ و باشد که می کند. استاد ما مرحوم رضوان الله تعالی علیه که در زمان خود تقریبا بود٬ در درس به ما فرمود: 🔻ای آقایان هرکس هدفش از درس خواندن این باشد که به موقعیت من برسد٬ در تردید نکنید. 🔻خدا شاهد است که من برای امروزم کوچک ترین و مقدمه ای نکرده بودم‌. (حقیقتی پنهان٬ ج۱ ص۴۶۵) 🔶حاشیه امروز کسانی را سراغ داریم که برای رسیدن به مقام ریاست دینی٬ از تمهید هیچ مقدمه ای فروگذار نکرده اند! تذکار سیره سلف صالح ما٬ در اصلاح رویه های غلط در برخی سطوح عالی حوزوی٬ بسیار بایسته است. آیا کسانی که برخلاف سیره قطعیه زعیم عظمای قم مشی می کنند٬ صلاحیت زعامت و یا حتی تفسیر سیره آن اسوه فقاهت را دارند؟! برخی سران تشکل نوپدید که داعیه زعامت و مرجعیت دارند٬ بد نیست به این چالش پاسخ دهند. هرچند این چالش متوجه همه طیف های فکری حوزوی است. @rozaneebefarda
تایید و ترویج همجنس گرایی توسط یک مقام دولت روحانی برگ دیگری از افتخارات و خدمات فرهنگی دولت اعتدال! احساس خطرکنندگان از یک تعبیر متشابه در یک مداحی، کجای مجلس نشسته اند؟! آیا حامیان حوزوی دولت اعتدال، اینبار نسبت به این پالس منحوس شهیدندخت دولت روحانی می گیرند یا علائق سیاسی را کنار گذارده، از اسلام و ارزشهای دینی دفاع خواهند کرد! رونوشت به: و همه رجال روحانی صاحب تریبون، خاصه آقایان: عندلیب، علیدوست، جعفر تبریزی، جواد فاضل و سایر دوستان و آشنایان که در مواردی به مراتب کم اهمیت تر، در مقام دفاع از دین، به میدان آمده اند. 🔶حاشیه متوجهیم که این قبیل اقدامات سخیف و ضددینی گاه کاملا آگاهانه و برای به حاشیه کشاندن مسائل معیشتی و سایر مطالبات اساسی مردم و مشغول سازی روحانیت متعهد به امور مدیریت شده، انجام می گیرد اما با اینحال انتظار آن است که اقلا مدعیان دفاع از شعائر و شریعت شیعی، واکنش مناسبی ارائه دهند که برداشت تایید و امضا از حوزه برای دولتمردان روحانی پیش نیاید. تاریخ به دقت نوع واکنش حضرات را ثبت خواهد کرد. @rozaneebefarda
جعفریان و به سبک [صفحه 3 از 6] 5) از جمله اعترافات جالب جعفریان، صحه گذاری وی بر علائق فکری و سیاسی لاریجانی و شخص جعفریان نسبت به آقای و است! و ایضا از مهم ترین نقدهای جریان انقلابی و عموم مردم دلسوز ایران به لاریجانی، همپیمانی و همپایی لاریجانی با روحانی و هاشمی در تحمیل برجام خسارت بار و نافرجام به این کشور بود که به تعبیر رئیس بانک مرکزی سابق روحانی، دستاوردی برای ایران نداشت و به فرموده رهبری معظم انقلاب، بود! این فراز از سخنان جعفریان، واقعا خواندنی است، آنجا که می نویسد: «خیلی خوشحال شدم که پریشب در مصاحبه اش در شبکه یک، رسما گفت که یکی از بدترین روزهای زندگی وی، وقتی بوده که خبر درگذشت را شنیده است. او چوب هاشمی و را خورد، در حالی که اساسا به مصلحت کشور می اندیشید و کاری به اشخاص نداشت. با تمام وجود از برای حفظ کشور دفاع کرد، با این که می توانست نوع دیگری رفتار کند تا محبوبیتش بین مدعیان انقلابی گری باقی بماند.» اکنون که نتایج خسارت بار برجام بر همگان آشکار شده، بیش از هر زمان دیگری روشن است که امضای قرارداد ننگین برجام، بدون لحاظ شرایط حکیمانه رهبری معظم و با بی توجهی محض به دیدگاه های نخبگان ایرانی، برخلاف و بوده است و از این رو، جا داشت امثال جعفریان به جای فرار به جلو، ضمن عذرخواهی از پیشگاه ملت، از مواضع دقیق و عالمانه و دوراندیشانه تشکر کند و لاریجانی را به خاطر بی توهی به آن، ملامت نماید. نه آنکه به روش ، با یک مسئله ملی برخورد کند و در ادبیاتی قبیله گرایانه، به فحاشی علیه منتقدان برجام و لاریجانی بپردازد. 5) تکرار ادبیات رادیکال آمریکا و شخص حسن روحانی در مواجهه با منتقدان ، از مهم ترین فرازهای یادداشت جعفریان است که حاوی نوعی عقده گشایی و فحاشی سیاسی است. جعفریان می نویسد: «در قم، طلاب و فضلای تحصیل کرده، و عالمان و مراجع تقلید همیش از او حمایت می کردند، اما شماری از طلاب جوان تحت تأثیر جریان هایی که می دانیم، با او رفتار بدی کردند. بدترین آنها چند سال پیش در حرم حضرت معصومه بود که به او کفش و مهر پرتاب کردند. لاریجانی با صبوری و مظلومیت، از کنار این ماجرا گذشت و هیچ کس به آن رسیدگی نکرد.» جعفریانبا تقلید از حسن روحانی که منتقدانش را بیسواد خطاب می کرد، منتقدان لاریجانی را تلویحا نامیده و در ادبیاتی مطلق انگارانه، چنین القا کرده که لاریجانی در میان طلاب تحصیلکرده، مخالفی نداشته و مخالفان او شامل «شماری از طلاب جوان» می شد که آنهم تحت تأثیر جریان هایی که او می داند، به مخالفت با لاریجانی دست زده اند! او آنگاه ماست را به دروازه و گودرز را به شقایق ربط داده و با گریزی به ماجرای اعتراض عمومی به لاریجانی در حرم، تلاش کرده طیف گسترده منتقدان لاریجانی را به این اقدام منتسب کند و با مغالطه و ، همه مخالفان مراد سیاسی خویش را با یک چوب براند و با و ، در مورد همه مخالفان لاریجانی، قضاوتی واحد ارائه دهد؛ در حالی که در قم مقدسه، از مردم کوچه و بازار گرفته تا مجتهدان نام دار و فضلای سرشناس و بدنه طلاب مقدمات و سطح، لاریجانی منتقدانی جدی و معقول و منطقی دارد و با این تاریخ سازی های امثال جعفریان، حقیقت عوض نمی شود. استفاده از تعبیر نیز در این سالها به عنوان یک کلیشه و کلیدواژه نخ نما برای و مبدل شده که به جای پاسخگویی عالمانه به انتقادات علمی و دقیق مخالفان حوزوی خود، تلاش می کنند با ادبیاتی تحقیرآمیز و خلاف ادب، آنان را مشتی طلبه جوان معرفی کنند که از این و آن خط می گیرند و از خود هیچ ندارند! در پاسخ به این ادبیات قیم مآبانه و خلاف آداب طلبگی این عزیزان نیز باید گفت: اولاً سن ملاک تام و تمامی برای قضاوت در مورد حوزویان نیست؛ ای بسا طلبه جوانی که فاضل و فرهیخته و مستقل و منطقی باشد و در عین حال، ممکن است معدود افراد حوزوی را بشناسیم که به سان ، خود را در حد پادو و وزیر شعار و پا انداز سیاسی فلان سیاست مدار متوسط تنزل دهند و از فلان روزنامه نگار ریش تراش خط بگیرند و از خود هیچ نداشته باشند و فحاشی های بی بی سی را با ادبیات آخوندی بلغور کنند! در سال های قبل برخی از سران نیز از همین شیوه شاهانه در برخورد با مخالفان خود استفاده می کردند که ره به جایی نبرد و شکستی مفتضحانه را در پی داشت؛ چه اینکه آنان وقتی دیدند اشکالات مبنایی و دقیق منتقدان حوزوی شان، جواب ندارد، اقلاً عقل به خرج دادند و از شیوه اشتباه پیشین تا حدی دست برداشتند. @rozaneebefarda ادامه:👇🏽
چه کسانی می‌خواستند امثال آیت‌الله وحید را در مقابل نظام قرار دهند؟! نعل وارونه به سبک برخی سران تشکل نوپای @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹اخیرا مطالبی به نقل از یکی از سران در بعضی رسانه‌ها منتشر شد که در آن با ژست تفسیر و دفاع از حضرت ، با ادبیاتی زیرکانه که مصداق فرار به جلوست، گفته‌اند: 🔴 این بی‌انصافی بالایی است که کسانی می‌خواهند ایشان را (آیت الله وحید خراسانی) در جبهه مقابل انقلاب و نظام قرار دهند، درحالی‌که در کنار نظام بودن فقط این نیست که فرد، متصدی در نظام شود یا دائم، هر مطلبی را تأیید کند. بلکه این هم هست که به کار اصلی خود بپردازد و در مواقع ضرورت هم به کار نظام بیاید!! 🔶حاشیه روزنه اهل اطلاع به خوبی از سوابق و پیشینه فکری، حوزوی و سیاسی حضرت آیت‌الله وحید با جزئیات کامل اطلاع دارند و هیچ کس از انقلابیون اصیل، هرگز امثال ایشان را مخالف نظام دسته‌بندی نکرده‌اند. برعکس جریان انقلابی حوزه، خاصه چهره‌های انقلابی جامعه مدرسین، از حامیان ایشان بوده خصوصا در ماجرای اعلان افراد جایزالتقلید در دهه هفتاد، بانی و پشتیبان مطرح شدن مرجعیت ایشان بودند. کاری به گوینده جملات فوق نداریم و مخاطب این حاشیه نگاری را افراد فرضی در مریخ قرار میدهیم اما از قضای روزگار، این جریان منحوس و به شدت منزوی است که از سال ۵۷ تا کنون، همواره تلاش کرده از آیت‌الله وحید و امثال ایشان چهره‌های مخالف نظام بسازد و خود را پشت آنان مخفی کند و به توطئه و خرابکاری مشغول شود! جریان انقلابی حوزه اکنون در اوج بلوغ و پختگی سیاسی خود قرار دارد و به خوبی می‌تواند مو را از ماست بکشد و حتما زمینه سوءاستفاده های شیطانی از چهره‌های موجه را نمی‌دهد. آنان که پرونده روابط آلوده داخلی و خارجی شان(قبل و بعد از انقلاب) مفتوح است مجال نخواهند یافت تا در کرسی تفسیر یا مصادره یا تحریف امثال آیت‌الله وحید خراسانی قرار گیرند و به جای انتشار جهت‌دار عکس‌های یادگاری با ایشان، بهتر است به سلوک حوزوی ایشان تمسک کنند که هرگز خود را مطرح نکرده و دنبال نبوده است. ایشان کسی است که برای پرهیز از دیدار با شاه خائن، روابط حسنه خود با آیت‌الله میلانی را خدشه دار کرد و از مشهد به قم مهاجرت نمود، کسی است که در سال ۴۲ با شنیدن خبر دستگیری امام گریه کرد و در سال ۵۶ با انتشار مقاله موهن علیه امام، در جمع انقلابیون در سخنانی آتشین به دفاع از امام خمینی برخاست. کسی است طنین سخنان او در جمع رزمندگان هنوز در گوش برخی شاگردان مجاهدش از جمله حضرت استاد شیرین و شنیدنی است! گفتنی ها در این باب مثنوی هفتاد من کاغذ است و ناگفته نماند که معظم له از ابتدای نهضت تا کنون، به سان امامین انقلاب و برخی دیگر از علمای مجاهد از درگذشتگان و حاضرین، در میدان نبوده است اما هرگز ادعای تخصص و توان لازم برای ورود جدی در عرصه خطیر و پیچیده سیاست و مبارزه را نیز از ایشان سراغ نداریم. مدعیان دروغین تأسی به سلوک ایشان پاسخ دهند که خود و پیشینیان و اطرافیان شان در موارد و مواقف مذکور، چقدر به ایشان نزدیک بوده‌اند؛ در پیروزی انقلاب اسلامی و پیشبرد نظام جمهوری اسلامی، چه سهمی داشته اند؟! تاریخ اقدامات تلخ و کارشکنی‌های بیشمار را خوب به خاطر دارد؛ همانها که تا آخرین روزها آخرین تلاش‌ها را برای بقای رژیم منحوس سلطنتی و ابقای شاه خائن به کار بستند و سلاح شان طعنه و زخم زبان و تمسخر بود که به فرموده امام عزیز، از گلوله دژخیمان، سوزنده تر و کاراتر بود. با وجود آن سوابق سیاه، هنوز هم راه برای بازگشت این جماعت به مدار اسلام ناب و انقلاب و طریق نجات ولایت، باز است. بهتر است با درک واقعیت‌های موجود در حوزه مقدسه، ایران عزیز، جهان اسلام و عرصه بین‌المللی، دست از سلوک سیاه پیشین برداشته، با کاروان ایثار و شهادت و خدمت به خلق الله همراه شوند. خود دانند... @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
چپ های مسلمان و چپ های نامسلمان؛ پیشگامان ستیز با روحانیت و قانون! مروری بر پیشینه تاریخی ساختارشکنی اصلاح‌طلبان/بخش نخست 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹انقلابی های بدلی و عمله آنارشیسم همواره یکی از جریان‌های سیاسی پرضرر در تاریخ سیاسی ایران بوده اند که از یک سو در پیوند وثیق ارگانیک(عمله رسمی) یا ایدئولوژیک(عمله بی مزد و مواجب) با استعمارگران غرب و شرق بوده اند و از دیگر سو، با در صفوف مبارزین و انقلابیون اصیل، بیشترین ضربه را به وجاهت و اعتبار اجتماعی این جریان وارد کرده اند! 🔸ماجرا وقتی جالب تر می شود که این جماعت به دلیل تسلط بر عرصه رسانه، همواره خود چهره‌ای موجه و مهربان از خود به نمایش می‌گذارد و دست چدنی و دندان خونین خود را در پس لبخند مرموز و سلوک موزیانه خود مخفی می‌سازد. 🔸اکنون که اصلاح‌طلبان به عنوان نماد ساختارشکنی در جمهوری اسلامی شناخته شده اند، مرور پیشینه تاریخی چپ گروی، در شناخت ماهیت و مرام این جریان بدسگال و بدسابقه، بسیار ضروری می‌نماید. 🔹 زمانی که آقامیر بحرالعلوم رشتی در قزوین و آیت‌الله خمامی در رشت ترور شدند و هنگامی که مشروطه چی های غرب زده در پای پیکر بی جان شیخ شهید پایکوبی کردند، کسی فکرش را نمی‌کرد که این جماعت بتواند ورق را برگرداند و خود را نماد اخلاق و قانون بنمایاند! اگرچه همان زمان تروریست از داشناک های آذربایجان بعد از آنهمه آدمکشی در عصر مشروطه، بعنوان لقب گرفت و نشان داد که ، یک خطر دائمی برای مبارزات اسلامی اصیل تلقی می‌شوند چنانچه بعدا امثال دوستدار و اعوانش در نهضت جنگل انشقاق ایجاد کردند و کودتای سرخ را راهبری کردند. همو که با پول رضاخان به شوروی رفت و بعد از مدتی به دلیل جاسوسی برای رضاخان، در آنجا کشته شد! 🔸حزب توده و همپیاله های ملی گرای او نیز در جریان کودتای انگلیسی/امریکایی ۲۸مرداد مردود شدند چنانکه به نیکی روایت کرده است. 🔸برآمدن نمونه دیگری است که با رهبری محمد نخشب ایجاد شد و طیف گسترده ای از روشنفکران شبکه انقلابی بعدی را متأثر و متشکل ساخت؛ از گرفته تا ! حتی وقتی پنجاه سال بعد، یکی از سران تشکل حوزوی موسوم به در یک مصاحبه رسمی، از به عنوان استاد دوران کودکی‌اش با تجلیل یاد می‌کرد، کمتر کسی به عمق نفوذ این چپگروی التقاطی توجه کرد! 🔸از دل دو جریان و دکتر شریعتی، بعدا دو سازمان تروریستی مخوف پدید آمدند که هیچکدام مقبول و اغلب شخصیت‌های اصلی انقلاب نبودند. یکی سازمان مجاهدین(منافقین بعدی) که به مثابه یک انشعاب متصل، از نهضت آزادی بود که مهندس بازرگان در سال ۵۸ از آنان بعنوان فرزندان نهضت آزادی یاد نمود و در سال۶۲ کشته‌های آنان را در زمره شهیدان یاد کرد! و دیگری گروهک که حاصل آثار شریعتی بود و یک نمونه از جنایاتش شهادت استاد مطهری بود. 🔸 جالب آنکه اگرچه امام هرگز مبارزه مسلحانه را تایید نکرد اما برخی از پدران معنوی اصلاحات و اعتدال مانند مرحوم همواره با خط مبارزه مسلحانه همراه بودند چنانکه مهم ترین دستگیری های ایشان در عصر پهلوی مربوط به این موضوع است؛ یک بار به اتهام مشارکت در و بار دوم بخاطرکشف توصیه‌نامه مکتوب به امام و درخواست تأیید سازمان منافقین!! 🔸چپ گروی در ایران معاصر مهم ترین رقیب و بلکه دشمن انقلابی گری اصیل مبتنی بر اسلام ناب و اجتهاد جواهری بوده است. چپ های ایرانی که امام خمینی به درستی به پیوندهای آنان با آمریکا تصریح کرده، نوعا از مکتب متأثرند لذا به همان میزان که با و عریان در ستیز است دقیقا به همان میزان از جریان یا گریزان است. 🔻چپهای مسلمان و چپ های نامسلمان هر دو سر در آخور استعمار دارند و هر دو با اجتهاد و فقاهت و روحانیت در ستیز اند و هر دو شعار سر می دهند! 🔻بروز انقلابی گری چپ ها، در و است! مدلی که با مذاکره، سازش، کرنش، ذلت، ترمیدور، پایان انقلاب، حذف استقلال ملی و ستیز با ولایت فقیه قابل جمع است! 🔹در دهه شصت جریان چپ اسلامی بعنوان نماد انقلابی گری مطرح شد که در تهران یکی از کانون‌های اصلی آن بود و در قم نیز بعنوان عقبه فکری این جریان فعالیت داشت.( یادداشت تفصیلی قوچانی در مهرنامه، اعترافی آشکار به این واقعیت است) 🔻دولت میرحسین موسوی که خود از سوسیالیست های جوان و از مریدان فکری بود، پرچمدار چپ گرایی در بدنه جمهوری اسلامی تلقی می شد که بر اقتصاد دولتی و سایر انگاره های شبه سوسیالیستی بشدت پای می فشرد. حکایت ساختارشکنی در دو ۷۸ و۸۸ مفصل است و بعدا می آید. @rozaneebefarda
سرگذشتنامه لوتربازی در سرزمین اسلامی بخش نخست: از سوسیالیستهای خداپرست تا سازمان منافقین و فرقه فرقان [صفحه 1 از 2] 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸آن روز که جلال آل احمد قلم به کاغذ برد و از انحرافات و خیانت های شبه روشنفکران ایرانی نوشت، کمتر کسی فکرش را می کرد در روزگاری نه چندان دور که او در این دنیا نیست، سازمان ها و گروهک هایی مسلح و مدعی مثل قارچ سر برآورند و با هفت تیرهای آماده و دست های خونین بخواهند، مسیر اصلاح طلبی سیاسی را از راه اصلاح طلبی دینی پی بگیرند! اما هرچه باشد جلال این طایفه را خوب می شناخت؛ با آنها همپیاله بود، همنشین و در مقطعی همراه بود! این خط سومی های پیچیده و پرمدعا را او زودتر شناخته بود. 🔸روزی که تشکیلات زیرزمینی را راه اندازی کرد، کمتر کسی فکرش را میکرد که ایده او بعدا سرمنشا شکل گیری چند جریان سیاسی و فکری مؤثر در ایران گردد. جنبش کوچک نخشب بعدا دو شعبه شد؛ عده ای فعالیت شان را علنی کردند اما دسته ای دیگر مثل ، همچنان با هویت واقعی و مخفی نهضت، در سایر تشکل ها از جمله انجمن اسلامی دانشجویان فعالیت کردند(ر.ک: شصت سال صبوری و شکوری) نخشب مصدقی بود، ملی گرا بود اما بعد از اهتمام ویژه ای برای تلفیق آموزه های شیعی با سوسیالیسم اروپایی به خرج داد و با شعار دفاع از «جنبش‌های چپ منهای مارکسیسم» توانست در قشر متدین نفوذ یابد و نسلی به ظاهر متشرع ولی عمیقا چپگرا را تربیت نماید. در میان حامیان، همراهان و شاگردان نخشب از ابراهیم یزدی و گرفته تا برخی روحانیان مانند و یکی از سران وجود دارند! 🔸روزی که علی شریعتی در حسینیه ارشاد از اسلامِ سیاسی سخن می گفت و در سنگر دفاع از ابعاد اجتماعی اسلام، همزمان بر حوزه و روحانیت سیاست ستیز از یک سو و روشنفکران چپ (خاصه کمونیست ها) از دیگرسو می شورید، کمتر کسی فکرش را می کرد که او در نامه به پدرش مرحوم محمدتقی شریعتی از ایده سخن به میان آورده باشد و یادداشت های نقد کمونیسمش را به نشانه حسن نیست به سفارش دربار نوشته باشد و دنبال باشد. مطهری اما شاید زودتر از منتقدان سطحی شریعتی، به عمق فاجعه پی برد و از آن زمان، حمایت اولیه اش را از این جوان جذاب مزینانی (که حالا دیگر بعنوان سخنرانی سرشناس و پرشور معروف شده بود) سلب کرد و در جرگه مخالفان جدی او درآمد و گلایه ها و هشدارهایش از تز و آموزه های شریعتی را در نامه ای مفصل با در میان گذاشت. 🔸روزی که بازرگان و سحابی با همراهی و حمایت مصدق و برادران زنجانی و مرحوم ، در انشعابی تاکتیکی، از جبهه ملی جدا شدند و بعد از شکست پروژه نهضت مقاومت ملی، در اردیبهشت 1340 را راه اندازی کردند، کمتر کسی فکرش را می کرد که کمتر از چهار سال بعد، جمعی از جوانان همین تشکیلات سیاسی، بعد از نا امیدی از بی عملی سران شان، را تشکیل دهند و راه مبارزه مسلحانه پیش بگیرند و به نام اسلام و به بهانه دفاع از مردم، جوخه های ترور تشکیل دهند! 🔸روزی که آقای ، و جمعی از دوستانش را مصداق تام و تمام انقلابی گری می دانست و در مقابل آدمکشی های آنان (مانند قتل مرحوم ) سکوت پیشه کرده بود، کمتر کسی پیش بینی می کرد که آموزه های برخی چهره های تجدیدنظرطلب دینی این جمع را به سمت جنایات سازمان یافته گسترده در آینده سوق خواهد داد. 🔸برکشیدن خطوط مشترک از میان اینهمه حادثه و اینهمه جریان، همان قطعه گمشده از پازل است که می تواند در تحلیل دقیق گذشته و ادامه مسیر آینده، تعیین کننده باشد. این جماعت به ظاهر متکثر در چه چیز متشرک اند؟! این سؤالی است که پاسخ بدان جز با بازخوانی عالمانه و عمیق تاریخ معاصر ممکن نیست. @rozaneebefarda ادامه👇
💥اظهارات تامل برانگیز یکی از سران پیرامون 🔻چیزی به نام نداریم! اسلام فقط ارشاداتی در باب اقتصاد دارد. 🔴حاشیه روزنه این سنخ اظهارات کمابیش در برخی محافل حوزوی سابقه دارد و بایسته است پژوهشگران عرصه و طرفداران ، به نحو علمی بدان بپردازند. @rozaneebefarda
به سبک ! 🔸یکی از دولتمردان اعتدالی در نامه نگاری های سریالی، به طرح برخی ادعاها و مسائل اقتصادی پرداخته که در جای خود قابل بررسی است اما فارغ صحت و سقم محتوای این نامه ها و نامعلوم بودن انگیزه انتشار آن در این زمان، کاربست تعابیر خاص برای یکی از سران ، امری عجیب و محل سوال است. 🔸او از تعابیری چون 《مرجع معظم تقلید شیعیان جهان》،《آیت‌الله العظمی》و 《زعیم فرزانه》و 《مرجع گرانقدر》استفاده کرده است. 🔸این در حالیست که در سالهای گذشته، و سران آن از سوی حوزویان با انتقادات فراوانی در باب نقض سلوک سلف صالح در باب مرجعیت گریزی روبرو شده است. همچنین تا کنون از سوی برخی حوزویان بارها نسبت به اقدامات مشکوک بعضی جریان های سیاسی غربگرا برای دست اندازی در روند طبیعی و سنتی مرجعیت شیعه، هشدار داده شده است. @rozaneebefarda
دیدگاه های تأمل برانگیز جناب آقای ؛از تفسیر تا انکار [صفحه 1 از 3] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ◾️یکی از رسانه های اقماری در پرونده ویژه خود با موضوع ، به بازنشر سخنان پیشین جناب آقای علوی از مؤسسین تشکل حوزوی موسوم به (مطرح شده در ابتدای درس خارج فقه)، پرداخته که حاوی نکات مهم و تأمل برانگیزی است. متن این سخنان به قرار ذیل است: ◽️برخی به حوزه علیمه اشکال کرده‌اند که است، اما این عنوان سکولار و عناوینی از این دست، معانی مختلف دارد و که بیایند حوزه و روحانیت و دین و همه چیز را با آن بسنجند؛ مرادشان از این اصطلاح چیست؟ اگر مرادشان این است که حوزه به زندگی و مشکلات و وضعیت و دغدغه‌های مردم کاری ندارد که این به شهادت تاریخ حوزه دروغ است؛ اصلا تشیع یک مذهب سیاسی است و اصلا نمی‌تواند نسبت به مردم بی‌اعتنا باشد؛ آنکه به نظر این آقایان سکولار است حوزه‌های دیگران است که اطاعت از هر کسی را واجب می‌دانند؛ آنهایی که فقط برای حکومت ظالمین ایدئولوژی درست می‌کنند سکولار هستند نه حوزه‌های شیعه که مراجعش هر وقت در هر جریانی که پیش آمده وارد شدند و ملجأ و پناه مردم بودند؛ میرزای شیرزای را ببینید؛ آخوند خراسانی را ببینید؛ میرزای نائینی را ببینید؛ مگر نبوده که این بزرگان در همه امور وارد شدند؟ ▪️اگر مرادشان از سکولار این است بحث‌هایی که در حوزه می‌شود به دردنخور است من خیلی از بعضی تعجب می‌کنم؛ گاهی از اوقات می‌خواهند به حوزه فحش بدهند می‌گویند آقایان علما در مسائل طهارت مانده‌اند؛ ولی در همین طهارت، مسائل ما هنوز حل‌نشده باقی مانده است؛ در همین طهارت که از نظر این آقایان ساده و پیش پا افتاده است ما امروز مسائل حل‌نشده داریم؛ من مسائل بسیاری در طهارت به شما نشان می‌دهم که الان ابتلای عجیب و غریب مردم است و ما برای آن جواب درست و حسابی نداریم. ◽️ما هم منجمد نیستیم بگوییم پنجاه‌ودو کتاب از طهارت تا دیات بیشتر در فقه نداریم و دیگر کتابی لازم نیست؛ این کتاب‌ها بر اساس روایاتی که به ما رسیده است و بر اساس اطلاعاتی که مردم داشتند شکل گرفته است؛ شما بیایید کتاب جدید بیاورید؛ بحث‌های جدید لازم داریم؛ در مسائل ما خیلی حرف زدیم؛ گاهی حرف می‌زنیم و از خود حوزه ما را نمی‌تابند؛ حرف را باید گوش کنید و در آن تامل کنید؛ این بساطی است که ما با بانک‌ها بر سر مردم آوردیم و خودمان هم همگی اشکال می‌کنیم این بهره‌ها چیست که می‌گیرید؟سود و جریمه چیست که می‌گیرید؟ اما اینها را چه کسی برای بانکها درست کرده است؟ ما به نام ؛ آیا قبلا بانک‌ها این‌‌طور بوده است؟ ما به اسم اسلامی کردن نظریات بعضی از آقایان فقها را وارد کردیم؛ اما است؛ شما اقتصاد را هم بخواهید تفسیر کنید بر اساس پیش‌داده‌ها و پیش‌ذهنیت‌ها آن را بحث نکنید و آزاد بگذارید؛ از طرفی هم به نظر شما اقتصاد اسلامی است ولی ما این حرف را می‌زنیم که ما یا یا روانشناسی اسلامی ؛ اینها علوم دیگری هستند؛ بله اسلام در مقایسه با این حقایق، مطالبی و ارشاداتی دارد که حرف ما این است این ارشادات را درست تبیین کنیم. ◾️باید حوزه ورود ریشه‌ای حوزه به داشته باشد؛ این که حوزه به همه مسائل بپردازد قطعا خواسته ما همین است؛ ما از خدا می‌خواهیم که درس‌ها در همه زمینه‌ها پختگی پیدا کند؛ اما بعضی فکر می‌کنند فقط در حوزه درس خارج اگر کسی مثلا کتاب قضا بگوید خیلی خوب و است اما اگر کتاب حج یا صلاه بگوید است؛ توجه داشته باشید که درس خارج برای تربیت افراد به جهت استنباط احکام است؛ یعنی ما وارد می‌شویم طرق استنباط احکام را یاد می‌دهیم؛ یعنی چه یاد می‌دهیم؟ یعنی فرق نمی‌کند کتاب مورد بحث چه کتابی باشد؛ این آقای طلبه و فاضل این رویه و روش استنباط را طبق مذاق استاد می‌آموزد؛ این تازه خودش در ورطه تحقیق می‌افتد و می‌خواهد کار کند دیگر چه فرقی می‌کند آموزش در کتاب طهارت یا صلاه یا حج یا حدود و قضا باشد؛ آن قواعد اصولی که به کار برده می‌شود همان است؛ آن روشی که برای استظهار از روایات به کار برده می‌شود همان است. ▪️ادامه سخنان را اینجا بخوانید: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4937 ◽️حاشیه بر این سخنان را اینجا بخوانید: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4938 @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
دیدگاه های تأمل برانگیز جناب آقای ؛از تفسیر تا انکار [صفحه 1 از 3] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ◾️یکی از رسانه های اقماری در پرونده ویژه خود با موضوع ، به بازنشر سخنان پیشین جناب آقای علوی از مؤسسین تشکل حوزوی موسوم به (مطرح شده در ابتدای درس خارج فقه)، پرداخته که حاوی نکات مهم و تأمل برانگیزی است. متن این سخنان به قرار ذیل است: ◽️برخی به حوزه علیمه اشکال کرده‌اند که است، اما این عنوان سکولار و عناوینی از این دست، معانی مختلف دارد و که بیایند حوزه و روحانیت و دین و همه چیز را با آن بسنجند؛ مرادشان از این اصطلاح چیست؟ اگر مرادشان این است که حوزه به زندگی و مشکلات و وضعیت و دغدغه‌های مردم کاری ندارد که این به شهادت تاریخ حوزه دروغ است؛ اصلا تشیع یک مذهب سیاسی است و اصلا نمی‌تواند نسبت به مردم بی‌اعتنا باشد؛ آنکه به نظر این آقایان سکولار است حوزه‌های دیگران است که اطاعت از هر کسی را واجب می‌دانند؛ آنهایی که فقط برای حکومت ظالمین ایدئولوژی درست می‌کنند سکولار هستند نه حوزه‌های شیعه که مراجعش هر وقت در هر جریانی که پیش آمده وارد شدند و ملجأ و پناه مردم بودند؛ میرزای شیرزای را ببینید؛ آخوند خراسانی را ببینید؛ میرزای نائینی را ببینید؛ مگر نبوده که این بزرگان در همه امور وارد شدند؟ ▪️اگر مرادشان از سکولار این است بحث‌هایی که در حوزه می‌شود به دردنخور است من خیلی از بعضی تعجب می‌کنم؛ گاهی از اوقات می‌خواهند به حوزه فحش بدهند می‌گویند آقایان علما در مسائل طهارت مانده‌اند؛ ولی در همین طهارت، مسائل ما هنوز حل‌نشده باقی مانده است؛ در همین طهارت که از نظر این آقایان ساده و پیش پا افتاده است ما امروز مسائل حل‌نشده داریم؛ من مسائل بسیاری در طهارت به شما نشان می‌دهم که الان ابتلای عجیب و غریب مردم است و ما برای آن جواب درست و حسابی نداریم. ◽️ما هم منجمد نیستیم بگوییم پنجاه‌ودو کتاب از طهارت تا دیات بیشتر در فقه نداریم و دیگر کتابی لازم نیست؛ این کتاب‌ها بر اساس روایاتی که به ما رسیده است و بر اساس اطلاعاتی که مردم داشتند شکل گرفته است؛ شما بیایید کتاب جدید بیاورید؛ بحث‌های جدید لازم داریم؛ در مسائل ما خیلی حرف زدیم؛ گاهی حرف می‌زنیم و از خود حوزه ما را نمی‌تابند؛ حرف را باید گوش کنید و در آن تامل کنید؛ این بساطی است که ما با بانک‌ها بر سر مردم آوردیم و خودمان هم همگی اشکال می‌کنیم این بهره‌ها چیست که می‌گیرید؟سود و جریمه چیست که می‌گیرید؟ اما اینها را چه کسی برای بانکها درست کرده است؟ ما به نام ؛ آیا قبلا بانک‌ها این‌‌طور بوده است؟ ما به اسم اسلامی کردن نظریات بعضی از آقایان فقها را وارد کردیم؛ اما است؛ شما اقتصاد را هم بخواهید تفسیر کنید بر اساس پیش‌داده‌ها و پیش‌ذهنیت‌ها آن را بحث نکنید و آزاد بگذارید؛ از طرفی هم به نظر شما اقتصاد اسلامی است ولی ما این حرف را می‌زنیم که ما یا یا روانشناسی اسلامی ؛ اینها علوم دیگری هستند؛ بله اسلام در مقایسه با این حقایق، مطالبی و ارشاداتی دارد که حرف ما این است این ارشادات را درست تبیین کنیم. ◾️باید حوزه ورود ریشه‌ای حوزه به داشته باشد؛ این که حوزه به همه مسائل بپردازد قطعا خواسته ما همین است؛ ما از خدا می‌خواهیم که درس‌ها در همه زمینه‌ها پختگی پیدا کند؛ اما بعضی فکر می‌کنند فقط در حوزه درس خارج اگر کسی مثلا کتاب قضا بگوید خیلی خوب و است اما اگر کتاب حج یا صلاه بگوید است؛ توجه داشته باشید که درس خارج برای تربیت افراد به جهت استنباط احکام است؛ یعنی ما وارد می‌شویم طرق استنباط احکام را یاد می‌دهیم؛ یعنی چه یاد می‌دهیم؟ یعنی فرق نمی‌کند کتاب مورد بحث چه کتابی باشد؛ این آقای طلبه و فاضل این رویه و روش استنباط را طبق مذاق استاد می‌آموزد؛ این تازه خودش در ورطه تحقیق می‌افتد و می‌خواهد کار کند دیگر چه فرقی می‌کند آموزش در کتاب طهارت یا صلاه یا حج یا حدود و قضا باشد؛ آن قواعد اصولی که به کار برده می‌شود همان است؛ آن روشی که برای استظهار از روایات به کار برده می‌شود همان است. ▪️ادامه سخنان را اینجا بخوانید: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4937 ◽️حاشیه بر این سخنان را اینجا بخوانید: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4938 @rozaneebefarda
حاشیه بر حاشیه! مروری بر مواضع فکری/سیاسی آقای شریف لکزایی [ص 2 از 3] 🔻جناب آقای شریف لکزایی در یادداشت 5تیر1386 در سخنانی که مشابه آن در برخی رسانه های مخالف دیده می شود، نه تنها شعار را در جمهوری اسلامی تحقق‌نیافته تلقی می‌کند بلکه ادعا می‌کند که حتی ساز و کار آن نیز فراهم نشده است و شوربختانه تمام این مضامین را از زبان (که 26سال پیش از این یادداشت عروج کرده اند) بیان می‌کند: « آیت الله بهشتی با این پرسش مواجه است که آیا شعارهایی که در قبل انقلاب و یا در اوج انقلاب مطرح شده، در انقلاب اسلامی محقق شده است یا خیر. پاسخ ایشان این است که خیر. آزادی های مورد نظر که مطرح شده و شعارشان داده شده است تحقق نیافته؛ زیرا سازوکارهای لازم برای آن فراهم نیامده است.» او در ادامه این یادداشت پا را فراتر می‌گذارد و با کاربست عباراتی نامناسب، ملت ایران اسلامی اینچنین قضاوت می کند: «روشن است که ، است و ذهنیت استبداد زده، خود به خود، در هر نظام سیاسی، را می کند.» اکنون ایشان خوب است توضیح دهند که بین این سخنان او با آنچه در رسانه های اصلاح طلب پیرامون جمهوری اسلامی و مردم ایران می نویسند،چه تفاوتی وجود دارد؟ مردم انقلابی و مبارز ایران که به رهبری امام عزیز، سلطنت 2500 ساله را برانداخته و نظام دینی با محوریت ولی فقیه جامع الشرایط تاسیس کرده اند، اغلب شان استبدادزده اند و در فکر بازتولید استبداد اند؟! یاللعجب از این قضاوتها! ◽️ درادبیات لک زایی 🔻اغتشاشات آبان 98 که به دلیل بی‌تدبیری محض دولت محبوب جناب شریف لکزایی و اعتدالیون و اصلاح‌طلبان به وجود آمده بود، خسارتهای مادی و معنوی زیادی در پی داشت. در آن روزها دشمنان و بیگانگان، نظام اسلامی را به نشنیدن صدای مخالف و برخورد خشونت‌آمیز با مخالفان متهم می‌کردند و سازمان آدمکش منافقین نیز با تیتر «سی و دومین روز قیام سراسری» تلاش می‌کرد در آتش فتنه به وجود آمده بدمد. در این شرایط جناب لکزایی در گفت و گو با ایکنا یکباره به حامی مخالفان حکومت و مخالف خشونت تبدیل می‌شود: 🔸«در طول تاریخ ثابت شده و محروم کردن آن‌ها از هیچ‌وقت مؤثر نبوده است. در دنیای معاصر که کسی که مخالف و منتقد وضعیت و حکومتی است با مواجه شود.» وی در ادامه بر ایجاد احزاب رسمی مخالفان نظام (شاید به عنوان یک راه حل سیاسی!) تاکید می کند: «کسی که مخالف سیاسی است باید بتواند در قالب یک حزب قانونی عمل کند.»(ایکنا 25آذر98) ◽️فشار به حوزه علمیه و بازتولید ادبیات 🔻یکی از حربه‌های دولت تدبیر و امید برای انتقام‌گیری از حوزه علمیه قم و به صورت خاص، ، بازجویی و یقه‌گیری بابت چند قران بودجه محدود حوزه علمیه است. حتما هجمه‌های و اصحابش به حوزه را خاطرتان هست! شریف لکزایی نیز پس از ماجرای «کشتی مطلا» و بازتاب گسترده آن، فرصت را مغتنم شمرد و لباس شفافیت‌طلبی و مطالبه‌گری به تن پوشید و گفت: ▪️«امروز وضعیت و میزان بودجه‌های نهادهای مذهبی و دینی، نوع مصارف آنها و خروجی این نهادها زیر و سؤال افکار عمومی است و لازم است آن پاسخگویی و مطلوب اتفاق بیفتد. »(ایکنا 1بهمن96) و در ادامه تیغ خود را به صورت واضح برکشید و گفت: «مؤسسه‌ای دینی که بودجه دریافت می‌کند خودش باید مسئول و پاسخگو باشد و حوزه نمی‌تواند از طرف آن پاسخ دهد. حوزه علمیه بهتر است همان بودجه‌ای باشد که دریافت می‌کند.»(همان) البته او در بخشی از سخنانش به رپرتاژ (عمدی یا ناخواسته) شعار انحرافی پرداخت و گفت: «البته برخی از بزرگان معتقدند که حوزه علمیه نباید هیچ بودجه دولتی دریافت کند.»(پیشین) ◾️عجیب و جالب آنکه با گذشت سه سال از این سخنان، آیا مدیران بالادستی و همکاران جنابعالی نسبت به هزینه بودجه پُر و پیمان شفاف‌سازی نموده‌اند؟ آیا به سخن «برخی از بزرگان» عمل کرده و تمهیدی برای استقلال دفتر از دولت اندیشیده‌اند یا این قبیل ایده پردازی ها فقط برای مصرف رسانه ای و خدای ناکرده همدستی در اعمال فشار به بدنه مدیریتی حوزه است؟ ورای مسئله دفتر تبلیغات و پول‌های هزینه شده، آیا ایشان حاضرند نسبت به پولی که از بیت‌المال برای سفر ایشان به و (به نمایندگی «پگاه حوزه») در خرداد1388 خرج شد، شفاف‌سازی کنند و فراتر از یک سفرنامه معمولی، کارکردهای عینی آن را تشریح کنند؟ حقیقتا آن سفر چه دستاوردی برای نشریه‌ای به اسم «پگاه حوزه» داشت؟ امروز این نشریه کجاست و چه مخاطبی دارد؟ @rozaneebefarda
روزنه
واکنش حوزویان به سخنان آقای #سیدمحمدجواد_علوی/۱ جناب آقای احمدحسین شریفی(عضو هیئت علمی #موسسه_امام_
💥دعوت! بدین وسیله اعلان می دارد که از یادداشت های عالمانه و انتقادی عموم حوزویان در واکاوی محتوای سخنان جناب آقای استقبال می کند. ورود تخصصی به موضوع و ماهیت شناسی ، قطعا یکی از مهم ترین موضوعات مرتبط با هویت حوزوی و طلبگی است که ضمن انجام رسالت طلبگی، به احیای سلوک سلف صالح در باب مواجهه نقادانه با افکار مخالف، کمک شایانی خواهد کرد. از یاد نبریم که گرچه تخصص در ورود به این مقوله اهمیت راهبردی دارد، اما میزان سنوات حضور در حوزه و یا تفاوت سنی، ملاک نیست لذا سخن کسانی که با طرح چنین مسائلی از ورود طلاب جوان خوش فکر و صاحب مبنا به عرصه گفتگوی علمی جلوگیری می کنند، پیش از هر چیز، سیره علمای سلف را نقض کرده اند؛ چه اینکه تفاوت سن و جایگاه حوزوی مرحوم (ره) و شیخ یوسف بحرانی(ره) شاهد صدق بر مدعاست. چنانکه اگر سعه صدر پیرمرد پخته ای چون مرحوم محدث بحرانی نبود، جوان نابغه ای چون وحید بهبهانی را یارای آن نبود که در فضای سنگین اخباری زده حوزه، اندیشه های اصولی را فراگیر سازد و به حاکمیت حدوداً دویست ساله پایان بخشد. @rozaneebefarda
روزنه
سخنان چالش برانگیز و عجیب جناب آقای #سیدمحمدجواد_علوی درباره قلمرو دین و علم و نسبت آن با سیاست! 💥ق
واکنش حوزویان به سخنان عجیب آقای /۲ اجتهاد صحیح حوزوی در خطر و ! امین دهقانی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 💢 نقدی بر سخنان آقای علوی بروجردی در چند بند، به نقد بیانات آقای علوی بروجردی می‌پردازیم: ۱. آقای علوی از طرفی دچار بین و می‌شود؛ یعنی برای رد مثال هایی تجربی می‌آورد و می‌گوید: همان گونه که فیزیک اسلامی و شیمی اسلامی و جراحی مغز اسلامی نداریم، اقتصاد اسلامی هم نداریم. 🔻در جواب باید گفت: از طرفی خلط علوم انسانی با علوم تجربی خطایی راهبردی است. و از طرف دیگر چه کسی گفته شیمی و فیزیک اسلامی؟! اگر منظور شما آن دیدگاهی است که کلیه علوم را با یک شرط خاص (التفات به عین‌الربط بودن پدیده‌ها نسبت به واجب‌بالذات) اسلامی می داند، پس معلوم است که اساسا شما متوجه حرف و نظر آن ها نشده‌اید. که دست به این مقایسه زده‌اید! ۲. ایشان سپس دایره‌ی حرف خود را تعمیم می دهد و عمق فاجعه را بیشتر می کند و بحث را به علوم انسانی (مانند روانشناسی و جامعه شناسی) تعمیم می دهد. و آن‌ها را صرفا عقلایی می‌داند. 🔻در پاسخ به ایشان باید گفت: و خودتان را در اقتصاد اسلامی و منظومه علمی روانشناسی اسلامی و همین طور سایر علوم انسانی، به اسلام سرایت ندهید. ۳. وقتی حوزه‌ها برای تشریح یک روایت "لا تنقض الیقین" ده‌ها جلد کتاب (به تعبیر آیت الله : ۵۰ جلد کتاب با حذف مکررات راجع به تفصیل این روایت نوشته شده) می‌نویسد اما همین روش را روی هزاران روایت اعمال نمی‌کند، این کاستی به خود حوزه بر می‌گردد. ما اکنون صدها روایت در حیطه نفس شناسی و روان‌شناسی داریم، چرا یکی از این روایات به صورت درس رسمی حوزویون مانند حدیث "لا تنقض" مورد بررسی و واکاوی قرار نمی گیرد؟! همین طور در سایر زمینه‌ها. ۴. خوب شد حداقل همین مباحث اصولی، مرسوم است، وگرنه آقای علوی برای همین مباحث الفاظ هم می‌فرمود ما چیزی نداریم و باید برویم از و و ، واردات انجام دهیم. ۵. عجبا و اسفا، آیا پیغمبر صرفا یک است؟!! مگر می شود بدون ارائه یک سری قوانین الهی در حیطه‌های کلانی مانند انسان شناسی و جامعه شناسی و اقتصاد و ... جامعه و مردم را رشد معنوی داد؟ ۶. علوم انسانی اسلامی با علوم انسانی غربی، تفاوت‌های اساسی و بنیادین دارد. و در نتیجه فروعات و نتایج آن ها هم متفاوت خواهد بود. آن ها می گویند مبدایی نیست و ما از خاکیم. ما می گوییم ما از ملکوتیم. آن ها می گویند انسان یک حیوان است با یک مغز پیچیده، ما می گوییم انسان علاوه بر مغز پیچیده دارای یک روح مجرد است. آن ها می گویید نهایت سیر انسان خاک است، ما می گوییم انسان با مرگ نمی‌پوسد بلکه پوسته عوض می کند. آن ها نه مبدا را قبول دارند و نه معاد را و جهان بینی آن ها یک جهان بینی ابتر و منقطع‌الاول و الآخر است، اما ما به قوس نزول و قوس صعود معتقدیم. بله، بدون تردید ما می توانیم از برخی از تحقیقات آن ها استفاده کنیم، اما چارچوب‌ها و خطوط کلی ما به طور کامل با آن ها متفاوت است. ۷. آیا می‌توان به طور کلی گفت علوم انسانی، عقلایی است؟!! مبانی و هسته و محور علوم انسانی مبتنی بر مسائل مهمی است مانند: وجود یا عدم وجود خدا، گذشته (مبدا و واجب‌بالذات) و حال (دنیا) و آینده (آخرت) انسان و هستی ... و مسائلی در زمینه سعادت و شقاوت ... آیا می توان علوم انسانی که ریشه‌ی آن‌ها در یک چنین مسائلی است را امری عقلایی دانست؟!! اگر به بناء عقلا باشد، که بسیاری از عقلاء، انسان و عالم را صرفا امری مادی تلقی می کنند و در نتیجه تمامی برداشت‌های روانشناسی و جامعه شناسی و اقتصاد و سیاست خود را بر انسان فیزیکالیستی و عالم ماتریالیستی بنا می‌نهند و مبتنی می کنند!! کاستی و ضعف خود در استخراج نظام‌مند علوم مختلف انسانی اسلامی را بر عهده دین اسلام نیندازید. گرچه در زمینه‌های علوم انسانی اسلامی هم آثار خوبی توسط محققان دغدغه‌مند و دین و دنیا شناس ما نگاشته شده است. 🔶خداوند حوزه‌ها و دانشگاه‌های ما را از دو (دگم روشنفکری) و (دگم تحجر) حفظ نماید. و ما را به صراط مستقیم اجتهاد صحیح، رهنمون فرماید. @feghheakbar @rozaneebefarda
روزنه
سخنان چالش برانگیز و عجیب جناب آقای #سیدمحمدجواد_علوی درباره قلمرو دین و علم و نسبت آن با سیاست! 💥ق
واکنش حوزویان به سخنان آقای /5 ‏نگوییم: علم اسلامی نداریم؛ بگوییم: علم به اسلام نداریم! مهدی فاطمی صدر دانش آموخته سطوح عالی حوزه قم/ رزمنده مدافع حرم و فعال توئیتری! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ◽️‏معتقدان به ‎ اسلام را نه شریعت که نصیحت پن‌داشته‌اند... ‎ ▪️‏خدای ‎ الله نیست، اهورا است که انبوهی از عالم را به اهریمن وانهاده است؛ به هوای انسان عاصی که عقل عرفی خوانده می‌شود... ‎ ‏▪️نگوییم: علم اسلامی نداریم؛ بگوییم: علم به اسلام نداریم... ‎ ‏▫️مسأله بسی بزرگ‌تر از حجاب و طب و اقتصاد است. ‎ بسته‌اند تا ‎ را به خط استحسان و خط اجماع و خط اباحه، سوزن‌بانی کنند. شاخص؟ ادعای اجتهاد بیرون از سنت/نهضت حوزه‌های شرعی... ▪️‏یخ گفت‌مانی ‎ در حوزه‌ی قم مقدسه نخواهد گرفت. به پیشاجمهوری اگر برگردند که اهل سنت مهدوی هزار سال است آن جا حق آب و گل دارند؛ به پساانقلاب بروند که بیل به کمر روشن‌فکری دینی نخورده است... ▪️‏عقل شرعی کاشف است، جاعل. تمام دعوای ، درگیری کاشفان با جاعلان است... ‎ ‎ ▪️‏پن‌داره‌ی ‎ در ساده‌ترین تقریر محصول عقلانیت زبان‌ایستا است... ‎ ‏▪️‏می‌گویند: در فلان موضوع حدیث، یا حدیث کم داریم یا نداریم؛ پس علم دینی در آن مستحیل است. می‌پرسم: از کی تا به اکنون را با تعیین تکلیف می‌کنند... ‎ 🔘 روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر. https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
روزنه
سخنان چالش برانگیز و عجیب جناب آقای #سیدمحمدجواد_علوی درباره قلمرو دین و علم و نسبت آن با سیاست! 💥ق
واکنش حوزویان به سخنان آقای /6 برخی یک مصاحبه! محمد تقی صرفی پور استاد سطوح عالی کرمانشاه 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه 1 از 2] ◾️بخشى از مصاحبه تعجب برانگیز و خلط ‌های راهبردی استاد سیدجواد علوی بروجردی عضو به قرار ذیل است: ⭕️ما اقتصاد اسلامی نداریم! ما چطور می‌آییم در اینجا، می‌خواهیم یک رشته‌ی اقتصاد اسلامی درست بکنیم؟ ما چندتا روایت و آیه داریم برای اینکه اگر تورم بالا رفت چجور بخواهیم کنترلش بکنیم؟ چندتا آیه و روایت داریم که رشد اقتصادی با چه فرمولی باید درست بشود؟ ⭕️ این مکاتب اقتصادی در دنیا هست، اقتصاددان‌ها هستند. اصلا اسلام نیامده است که علم بیاورد. ⭕️پیغمبر یک مرشد معنوی هست. آمده ارزش‌های معنوی جامعه را بالا ببرد. نه اینکه بیاید اقتصاد درست بکند، نه اینکه بیاید علوم درست بکند. اقتصاد اسلامی هم یک شوخی است. 🔳در جواب عرایض ایشان، نکاتی به عرض می رسد: 🔻در آیه اکمال، خداوند به اینکه اسلام دین کاملی است اشاره فرموده اند. خداوند حکیم در جای جای قران کریم بارها فرموده است که: قرآن «تبیان کل شی» است. ◽️در عمل هم در دوران حکومت رسول مکرم(ص) در مدینه، بدون نیاز به مکاتب اقتصادی دیگر، حکومت اسلامی را اداره فرمودند. و امیرمومنان(ع) هم به همین صورت در دوران تقریبا پنج ساله،حکومت اسلامی را اداره نمودند. ◽️از طرفی پیامبر(ص) فقط مرشد معنوی نبوده اند و برای حکومت کردن مبعوث شدند و این حرف که فقط مرشد معنوی بوده اند همان حرفی است که سکولارها میزنند و اسلام را فقط دین معنوی معرفی می کنند و می گویند روحانیت نباید در حکومت و سیاست دخالت کند بلکه باید فقط در مساجد و حوزه های علمیه باشد؛ در حالی که فقهای بزرگ ما اسلام را دین حکومت و سیاست می دانند و در ادامه نمونه هایی از دیدگاه های اعاظم علمای تشیع را مرور می کنیم: ❄️مرحوم 🔻ایشان فرموده اند: بايد در دل بذر حكومت مستضعفين را كاشت و براي عملي شدن آن گام برداشت. ما بر اين عقيده ايم كه فقيه جامع الشرايط بايد بپا خيزد و به عنوان حاكم جامعه اسلامي مقتدر و استوار رهبري را به دست گيرد و اسلام را به عنوان يك انديشه مهم سياسي و اجتماعي مطرح كند و آن را بسان نظام كاملي براي اداره جوامع بشري عرضه كند. اختيارات حكومتي رسول الله(ص) را امامان معصوم(ع) يكي پس از ديگري دارا هستند و فقيه جامع الشرايط نايب امام معصوم(ع) است و تمامي اختيارات حكومتي او را داراست. 🔻فقها و دانشمندان اماميه اتفاق كرده اند كه فقيه عادل امين كه جامع شرايط فتوي باشد ـ فقيهي كه از او به مجتهد در احكام شرعي تعبير مي شود، نايب امامان شيعه است ـ در حال غيبت در تمام آنچه كه يك امام در راستاي مي تواند انجام دهد و البته عده اي از اصحاب كشتن و جاري كردن حد را استثنا كرده اند.» (مفاخر اسلام- علي دوانی، 4/442) ❄️مرحوم 🔻ایشان نیز بسان ديگر علماء شيعه به اصل ولايت فقيه عقيده مند است و جدايي دين از سياست را از شعارهاي استعماري مي داند و فقيه جامع الشرايط را نماينده حضرت ولي عصر(عج) مي شناسد كه در دوران غيبت كبري نيابت عام دارد و وظيفه اش اجراي احكام اسلامي در جامعه است. 🔻مرحوم لاری نظامهاي حاكم و دولتهاي ستم پيشه اي چون حكومت قاجار را دولت قانوني نمي داند و خود در صدد تشكيل حكومت است تا قوانين الهي را در جامعه اجرا كند. او مي خواهد با تشكيل حكومت اسلامي به نظريه هاي فقه سياسي اسلام وجود عيني بخشد و با اجراي عدل، مستضعفان جنوب را اميدي دوباره دهد. (ولايت فقيه زير بناي فكري مشروطه ص119-121؛ مشروطه مشروعه ص2-4 و 17) @rozaneebefarda ادامه👇
روزنه
سخنان چالش برانگیز و عجیب جناب آقای #سیدمحمدجواد_علوی درباره قلمرو دین و علم و نسبت آن با سیاست! 💥ق
، توهم یا واقعیت؟ 🔹واکاوی ریشه های اظهارنظرهای عجیب جناب درباره اقتصاد اسلامی|| دکتر ایرج توتونچیان/ اقتصاددان 💥پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹اظهار نظر ناشیانه ای که یک غیراقتصاددان اخیرا در نموده است به حق موجب واکنش های متعددی شده است که ریشه در تداخل ناصواب و دارد. 🔹نباید فراموش کرد که در حیطه تخصص خود مطالب گهرباری در زمینه های مختلف "مکتب" اقتصاد اسلامی دارند. منظور از مکتب نیز چیزی جز بخش هنجاری نظام اقتصادی اسلام قابل تصور نیست که باید آنها را از بخش اثباتی جدا دانست. ایشان خود را یک اقتصاددان معرفی نکرده اند و از این رو از "علم اقتصاد اسلامی" نام نبرده اند. 🔹اینگونه و که از و نشات می گیرد جامعه را به سکون و در نهایت به بی تفاوتی می کشاند. به عبارت دیگر جامعه را غیرقابل انعطاف کرده و جلوی هرگونه حرکت مطلوب را خواهد گرفت. 🔻تکرار اینگونه مداخلات گمراه کننده بر سر نظریه های ناب نشات گرفته از قرآن و روایات همان خواهد آورد که بر سر طرح بانکداری مجلس آمده است. 🔹 بدون تردید نقش مخرب و مهلک اقتصاددانان لیبرال را که از زمان تاسیس بانک مرکزی در سال 1339 و از اول انقلاب تاکنون و در سفر و حضر آنرا حفظ کرده اند و تاثیر آنها را نباید در از هم گسیختگی و ایجاد شوک های غیر عقلایی سال‌های اخیر فراموش کرد. 🔹متن کامل یادداشت را در بخوانید: 👇 http://fna.ir/f02y9s 🔘مجموعه پاسخهای علمی به مصاحبه آقای علوی را در روزنه بخوانید؛ https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
💥ماجرای ؛ سلوک علمای سلف و یک پرسش از @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 مصاحبه یکی از مؤسسان تشکل حوزوی موسوم به با یک رسانه اقتصادی (ارگان خرده جریان ) حاوی مطالب چالش برانگیزی بود که نقد و نظرهای علمی فراوانی را در دل حوزه علمیه قم به دنبال داشت. معنادار مصاحبه شونده محترم در مقابل اشکالات علمی و استدلالی متکثر استادان فنان حوزوی و دانشگاهی، برخلاف سیره رایج در حوزه مقدسه است؛ چه اینکه سلف صالح، اولاً اشکالات عالمانه را هرگز بدون پاسخ نمی گذاردند و خود مستقیما بدان پاسخ می گفتند. ثانیاً در صورت وارد بودن اشکالات، از پذیرش آن و پس گرفتن مدعا و اذعان به نادرستی طرح بحث، ابایی نداشتند و آن را لازمه حریت حوزوی می دانستند. از این بگذریم که به عرصه های تخصصی، اساسا مورد نهی شدید قرآنی و روایی قرار گرفته است. وقتی بزرگان تشیع، از پاسخگویی به اشکالات علمی استقبال می کردند و آن را وظیفه خود می دانستند، طبعا انتظار اقدام مشابه از معممین و معمرینی که داعیه پیروی از سلوک همان بزرگان را دارند، امر غریبی نیست. چه اینکه پذیرش خطا و تلاش برای تدارک و جبران، و تجلیل از مجاهدت های خاموش محققان عرصه اسلامی سازی علوم، و تصحیح انگاره ها و نسبت های نادرست به بزرگانی چون شهیدین مطهری و صدر، نه در سلوک بزرگان که در سیره عموم متشرعه و بلکه در ، از است! بزرگان تشیع همچون شهیدین مطهری و صدر و همه عالمان مبارزی که در کلام مصاحبه شونده به آنان اتهام و یا العیاذ بالله اتهام زده شده، سرمایه های معنوی اسلام اند و طبعا نباید این سرمایه را با برخی برچسب های خلاف واقع و بدون ، بر باد داد. مگر آنکه افراد، بتوانند مدعاهای خود را با شواهد محکمه پسند، اثبات کنند! که تا کنون چنین نشده است. گذشته از انکار علوم انسانی اسلامی و خاصه اقتصاد اسلامی، انکار شؤون سیاسی-اجتماعی و علمی نبی مکرم اسلام(ص) و فروکاهی جایگاه رسالت به ، مهمی است که حوزه های مقدسه را با چالش جدی مواجه کرده است. در چنین شرایطی، طبعا بدنه اساتید ارجمندی که با ملاحظات مسائل صنفی، در تشکل نوپدید نام نویسی کرده اند، حتما با این رویکردها و مواضع چالش برانگیز و نادرست(که در نادرستی اش، در همین چند روز اخیر ده ها مقاله علمی نوشته شده) و بعضا این مواضع مخالف را در برخی محافل بیان فرموده و امید است به صورت علنی نیز مطرح سازند اما: پرسش اساسی متوجه جمع محدودی است که آنها را با عنوان می شناسیم که غیر از اکثریت غالب جمع یازده نفره اتاق فکر، برخی چهره های پشت پرده این تشکل را نیز شامل می شود که البته مجموعا متجاوز از 20 نفر نیست! این آقایان که تا کنون خود را به عنوان مدافع حقوق صنفی اساتید حوزه و طرفدار احیای شعائر شیعی معرفی فرموده اند، اکنون نمی توانند در مقابل این مواضع چالش برانگیز، با بگذرند! بدنه اساتید حوزه قم حق دارند بدانند، چه کسانی و با کدامین انگاره های علمی و عقیدتی، پرچمداری نمایندگی از آنان را برعهده گرفته اند! مصاحبه مزبور در انجام شده و محتوای آن به صورت عمومی و به طور گسترده انتشار یافته و چنانچه ولو یک مطلب خلاف واقع و ناسازگاز با مبانی دین مبین و معارف اهل بیت علیهم السلام در آن باشد، تکلیف شرعی است در روشنگری نسبت به آن اقدام شود. با این مقدمات، انتظار موضع گیری از سران نشست، امری عادی و بلکه ضروری است؛ طبعاً دعوت به پیوستن به این فضای گفتگوی آزاد، لزوما به معنای اعلان مخالفت با قائل محترم نیست و هر کسی می تواند دیدگاه خود را مطرح سازد؛ چه اینکه تا کنون برخی سران نشست به اظهارنظر در این باب پرداخته اند. اما باید به حوزویان حق داد نسبت به حضرات معترض باشند و آن را غیرقابل پذیرش و بلکه سؤال برانگیز تلقی کنند؛ چنانکه امیرالمؤمنین(ع) فرموده اند: «السکوت اخ الرضا...»! @rozaneebefarda
نقد عالمانه یا خطابه های مغرضانه؟! کالبدشکافی ادعاهای بدون دلیل آقای در نفی دکتر حسن سبحانی اقتصاد دان و استاد دانشگاه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹 «اقتصاد اسلامی» از جمله مفاهیمی است که در جهان مملو از اندیشه ها و تفکرات متفاوت و مختلف از همی که در آن به سر می بریم، با عمری بیش از نیم قرن ، توسط علاقمندان و دانشمندانی مرتبط با خویش مورد تحقیق، تدریس و ترویج واقع گردیده و ادبیات نسبتا مفصلی را ، معطوف به تلاش های علمی صورت گرفته به خود منسوب نموده است. 🔻این گرایش فکری در اقتصاد، همچون هر گرایش دیگری می تواند و باید از ناحیه دیگران مورد نقد و بررسی قرار گیرد و از این طریق ، در صورتی که ظرفیت داشته باشد متکامل شده و به حیات خویش ادامه داده و به رشد فکری و عملی بشریت کمک نماید. 🔹نقد و بررسی هم ، همان طور که می باشد با و و ، عملیاتی می شود. زیرا در ، مرسوم نمی باشد که نقد و بررسی به صورت و و همچنین و مآخذ عالمانه صورت گیرد. 🔹البته ممکن است با مباحث، چنین بایسته هایی را رعایت نکنند، که در آن صورت را هم بوجود نمی آورند. زیرا «عالم » صرفا و با احتیاط ، به موضوع می پردازد و از بحث در سطح مطالب و بدون استناد پرهیز می کند. 🔹رعایت چنین شیوه ای در مباحث و مجادلات عالمانه از برکات بسیاری برخوردار بوده است زیرا هم موجب می شود که بحث و حتی مجادله، تخطئه محسوب نشود و هم توان علمی و ظرفیت و سعه صدر ناقدان را در قلمرو موضوع مشخص (در دانش اقتصاد و یا هر دانش دیگری)، نشان می دهد و یاد آوری می کند که افق فکری دانشمندان در پذیرش و نقد و ترویج دانش تا چه اندازه گسترده و متواضعانه است. 🔹بر این اساس به نظر می رسد که پرداختن و یا به یک عبارت کلی همچون «اقتصاد اسلامی»، بدون استناد به یک موضوع مشخص از آن و بدون ارجاع به مقاله یا نوشته ای در باره موضوع و همچنین بدون اشاره به منبع نشر و صاحب ایده و نظر، از ناحیه هر عالم بزرگواری (که در حوزه و یا دانشگاه درس خوانده و در فضای آن تنفس نموده است) صورت گیرد، می تواند امری تلقی شده و حتی به نحوی ناخواسته برچسب را بخود اختصاص دهد. 🔹البته چنین شیوه ای ممکن است مقاصد برخی از و در موضوع را از طریق ترویج مکانیکی آن، تامین نماید. اما موجبات ارتقاء و شانیت علمی گوینده و یا نویسنده خود را از حیث « روش شناسی» فراهم نیاورده و از آن حراست نمی کند و حتی می تواند زمینه قضاوت های آمیخته با صحت و سقم را در خصوص وی رقم بزند. 🔹ما به دلیل ارادتی که نسبت به اهل علم اعم از دانشگاهی و حوزوی قائل هستیم ، ضرورت لحاظ «روش » در پرداختن به موضوع مشمول «شناخت » واقع شده را ، خاطر نشان نموده و متواضعانه یاد آور می شویم از آنجا که «معرفت» ، همواره از نقد همراه با وقوف به موضوع ، بهره مند بوده و رشد و نمو و گسترش یافته است. بنابراین نقد موضوعات در اقتصاد اسلامی و نه ایراد در باره عنوانی کلی (که طی آن خواننده حتی مطلع نمی شود که از آن عنوان و یا موضوع، چه استنباطی در ذهن ناقد وجود دارد) را مقوله ای لازم و موجب رفع نواقص و کاستی های آن دانسته و بر این باوریم که متفکران باید از آن استقبال نموده و طرح معرفت شناسانه آن را مغتنم بشمارند و این در حالی است که مطمئن هستیم برای در این قلمرو، منطقا جایگاهی متصور نمی باشد. @rozaneebefarda