eitaa logo
پژوهش اِدمُلّاوَند
470 دنبال‌کننده
13.4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
327 فایل
🖊ن وَالْقَلَمِ وَمَايَسْطُرُونَ🇮🇷 🖨رسانه رسمی محسن داداش پورباکر_شاعر پژوهشگراسنادخطی،تبارشناسی_فرهنگ عامه 🌐وبلاگ:https://mohsendadashpour2021.blogfa.com 📩مدیر: @mohsendadashpourbaker 🗃پشتیبان:#آوات_قلمܐܡܝܕ 📞دعوت به سخنرانی و جلسات: ۰۹۱۱۲۲۰۵۳۹۱
مشاهده در ایتا
دانلود
꧁꧂🌼꧁꧂🌼꧁꧂ 1⃣   ✍بر اساس یافته های شفاهی شیخ شاه بالو آملی ساکن پای دشت؛ آهودشت فعلی بود. او افزون بر امر تدریس در مدرسه لی که متصل به خانه سرای وی بود، در امر کشاورزی[مزرعه ی شالیزاری] نیز مهارت داشت و با دست رنج خویش امورات و معاش اهل خانه و طلاب را مدیریت می کرد. 🏛بقعه ی شیخ آقا شاه بالو زاهد آملی مربوط به سدهٔ ۹ (۸۴۰ ه.ق) است و در شهرستان نور، در جاده آمل به چمستان در روستای آهودشت واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۳ اسفند ۱۳۴۶ با شمارهٔ ثبت ۷۶۸ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. 🏛بنای آجری با گنبدی مخروطی و تزئینات کاشی‌کاری بر روی مرقد آقا شیخ بالو زاهد ساخته شده که از آثار مهم تاریخی مازندران به شمار می‌رود. 🏛برج‌‎​‎‎​ مقبره شاه بالو زاهد آملی نخستین بار زنده‌ یاد دکتر در کتاب از «آستارا تا اِستارباد» درباره ی آن نوشت. 📌بنابر گزارش دکتر ستوده کتیبه‌ای آجری بر بالای نمای خارجی ضلع غربی بنا وجود دارد که نام بانی و تاریخ ساخت آرامگاه در یک بیت شعر‌‎‌​‌​ با خطّی خوش‌بران حک شده است متن کتیبه بدین شرح است: «شه کیومرث ابن سلطان بیستون ظل خدا در زمان هشتصدوچهل ختم فرمود این بنا را» 📌ساختمان آرامگاه از آجر و گچ ساخته شده و از داخل و خارج هشت‌ضلعی است. 📌شاه بالو زاهد آملی از عرفای‌‎​‎‏‏ اواخر قرن ۷ و اوایل قرن ۸ هجری قمری (حدود ۶۵۰ سال پیش) و استاد شیخ خلیفه مازندرانی چهره اصلی عرفانی و مقاومت نهضت سربداران خراسان در عهد حکومت مغولان بوده است. مهم‌ترین ویژگی‌نهضت سربداران تنفر و انزجار از عناصر مغولی و تثبیت ایدئولوژی تشیع دوازده‌امامی بود. 🟡 این بنا، یادگاری از دوران حکومت مغولان 👈 و همچنین نمادی از مقاومت و آزادگی است. 🔘شایان ذکر است که بقعه ای به همین نام؛شاه بالو زاهد نیز در روستای دهمیان واقع شده است که بعد از روستای فلورد و قبل از روستای انارم قرار گرفته است. این اثر نیز در ۱۵ آبان ۱۳۶۲ با شماره ثبت ۱۶۴۲ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. 🖊 و ۱۳۹۹/۰۷/۱۱ http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3012 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ ادامه 👇👇
🔲ایل پاشا 🌿از جمله خاندان‌هایی که در ایران فرهنگی مستقرند و از آنها نام برده است، عبارتند از: ۱. پاشا: یکی از خاندان‌های قدیمی  مازندران  بوده و مرکز اصلی آنها، در کجور می‌باشد. ۲. پاشی: از اقوام سیاه پوشان کافرستان  افغانستان که در دهکده پاشی  کابل  ساکنند. ۳. پاشا ناسنگی: از خاندان‌های ساکن در گیل کلای میخ ساز کجور که از ناسنگ بدین جا آمده‌اند. 📚منبع: «نام نامه ایلات و عشایر و طوایف (ایران تاریخی و فرهنگی)»، اثر فارسی ، با همکاری خانم خورشید مؤمنی، به بیان نام و مکان زندگی ایلات، عشایر و طوایفی که در ایران زمین می‌زیسته‌اند، پرداخته است. 📌برطبق واژه‌نامه برخط ریشه‌شناسی (Online Etymology Dictionary) اسمِ پاشا از کلمه «باش» به معنی «سر، رئیس» مشتق شده‌است که خود از ترکیب واژگان «پتی» در زبان پارسی پهلوی، به معنیِ «ارباب» و «سرور» و کلمه «شاه» ساخته شده‌است. 📌براساس فرهنگ انگلیسی آکسفورد استفاده از لقبِ «پاشا» به قرن هفدهم میلادی برمی‌گردد و در زبات فارسی پهلوی از ادغام دو کلمه «پاتی» و «شاه» حاصل شده‌است. 📌جری باکاراک و یوسف ولید مرعی، محققانِ تاریخ اسلام و مسائل مربوط به قرون وسطی معتقدند که به احتمال زیاد «پاشا» شکلِ کوتاه‌شده واژه پارسیِ پادشاه است. 📌پاشا (به ترکی استانبولی: paşa) یک مقام بالا در سیستم سیاسی امپراتوری عثمانی بوده‌است که معمولاً به فرمانداران، تیمسارها یا دیگر اشخاص بزرگ داده می‌شد. 📌سوان نشانیان، روزنامه‌نگار و سفرنامه‌نویس ارمنی‌تبار اهل ترکیه، معتقد است که پاشا مشتق کلمه بچه (beşe) در ترکی به معنای «پسر» و «شاه‌زاده» است که در پارسی هم معنای مشابهی دارد 📌لقبِ پاشا اولین بار در قرن هشتم هجری برای سلیمان، فرزندِ ارشد اورخان یکم، پسر عثمان یکم و نوه ارطغرل، دومین حاکم بیگ‌نشین عثمانی، به‌کار رفته‌است. 📌در امپراتوری عثمانی، تنها سلطان حق اعطای عنوان پاشا را داشت. لوسی مری جین گارنت، توده‌شناس و جهان‌گردِ قرن نوزدهم، طی زندگی و سفرهای متعددی که در شهرها و روستاهای ترکیه داشت، در سال ۱۹۰۴ مقاله‌ای نوشت که و در آن به این نکته اشاره کرد که این «تنها لقبِ ترکی‌ست که با خود رتبه و اولویت مشخصی را به همراه دارد.» 📌در مصر هم، که توسط حکومت عثمانی‌ها در سال ۱۵۱۷ تصرف شده بود، لقبِ «باشا» مورد استفاده قرار گرفت. 📌 پاشاها بالاتر از بیگ‌ها و آقاها، اما پایین‌تر از خدیوها و وزیران قرار داشتند. https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%A7%D8%B4%D8%A7 http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3023 📌علی پاشا زانوسی: كلمه پاشا اصطلاحي بسيار عام و با گستره اي بالا است كه مو شكافي و رد يابي را در اين حوزه دچار ابهام مي نمايد. ولي آنچه منقول است حاكي از اين مطلب است كه طايفه پاشا از ناحيه ثقف مصر كه منتسب به نسل مختار ثقفي نيز مي باشند به ايران آمدند ، بنا بر دو قول : اولا" به عنوان نيروهاي زبده و كار آزموده و رزمي سوار كار به همراه لشكر مختار به خون خواهي امام حسين در كربلا و نهايتا" اعقاب آن حضرت در ايران و دوم: دستگيري و سركوب  لشكرامير تيمور لنگ گوركاني كه از ناحيه قفقاز به ايران حمله كرد و تا امپراطوري عثماني رسيد، حريفي زبده را ميطلبيد تا اين ديكتاتور خونخوار را معدوم سازند. ولي آنچه بيشتر در اينجا قابل دفاع مي باشد ، خط و سير اين طايفه در ايران و شمال كشور است... http://pasha-zanousi.blogfa.com/post/57 http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3023 📎این پژوهش کامل و جامع نیست 🖊 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 💥 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
5⃣ 🔎جهت دسترسی به مطالب دلخواه تان در این فهرست جستجو کنید: 👇👇 📝اصحاب قلم: ■
هدایت شده از پژوهش اِدمُلّاوَند
🔲ایل پاشا 🌿از جمله خاندان‌هایی که در ایران فرهنگی مستقرند و از آنها نام برده است، عبارتند از: ۱. پاشا: یکی از خاندان‌های قدیمی  مازندران  بوده و مرکز اصلی آنها، در کجور می‌باشد. ۲. پاشی: از اقوام سیاه پوشان کافرستان  افغانستان که در دهکده پاشی  کابل  ساکنند. ۳. پاشا ناسنگی: از خاندان‌های ساکن در گیل کلای میخ ساز کجور که از ناسنگ بدین جا آمده‌اند. 📚منبع: «نام نامه ایلات و عشایر و طوایف (ایران تاریخی و فرهنگی)»، اثر فارسی ، با همکاری خانم خورشید مؤمنی، به بیان نام و مکان زندگی ایلات، عشایر و طوایفی که در ایران زمین می‌زیسته‌اند، پرداخته است. 📌برطبق واژه‌نامه برخط ریشه‌شناسی (Online Etymology Dictionary) اسمِ پاشا از کلمه «باش» به معنی «سر، رئیس» مشتق شده‌است که خود از ترکیب واژگان «پتی» در زبان پارسی پهلوی، به معنیِ «ارباب» و «سرور» و کلمه «شاه» ساخته شده‌است. 📌براساس فرهنگ انگلیسی آکسفورد استفاده از لقبِ «پاشا» به قرن هفدهم میلادی برمی‌گردد و در زبات فارسی پهلوی از ادغام دو کلمه «پاتی» و «شاه» حاصل شده‌است. 📌جری باکاراک و یوسف ولید مرعی، محققانِ تاریخ اسلام و مسائل مربوط به قرون وسطی معتقدند که به احتمال زیاد «پاشا» شکلِ کوتاه‌شده واژه پارسیِ پادشاه است. 📌پاشا (به ترکی استانبولی: paşa) یک مقام بالا در سیستم سیاسی امپراتوری عثمانی بوده‌است که معمولاً به فرمانداران، تیمسارها یا دیگر اشخاص بزرگ داده می‌شد. 📌سوان نشانیان، روزنامه‌نگار و سفرنامه‌نویس ارمنی‌تبار اهل ترکیه، معتقد است که پاشا مشتق کلمه بچه (beşe) در ترکی به معنای «پسر» و «شاه‌زاده» است که در پارسی هم معنای مشابهی دارد 📌لقبِ پاشا اولین بار در قرن هشتم هجری برای سلیمان، فرزندِ ارشد اورخان یکم، پسر عثمان یکم و نوه ارطغرل، دومین حاکم بیگ‌نشین عثمانی، به‌کار رفته‌است. 📌در امپراتوری عثمانی، تنها سلطان حق اعطای عنوان پاشا را داشت. لوسی مری جین گارنت، توده‌شناس و جهان‌گردِ قرن نوزدهم، طی زندگی و سفرهای متعددی که در شهرها و روستاهای ترکیه داشت، در سال ۱۹۰۴ مقاله‌ای نوشت که و در آن به این نکته اشاره کرد که این «تنها لقبِ ترکی‌ست که با خود رتبه و اولویت مشخصی را به همراه دارد.» 📌در مصر هم، که توسط حکومت عثمانی‌ها در سال ۱۵۱۷ تصرف شده بود، لقبِ «باشا» مورد استفاده قرار گرفت. 📌 پاشاها بالاتر از بیگ‌ها و آقاها، اما پایین‌تر از خدیوها و وزیران قرار داشتند. https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%A7%D8%B4%D8%A7 http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3023 📌علی پاشا زانوسی: كلمه پاشا اصطلاحي بسيار عام و با گستره اي بالا است كه مو شكافي و رد يابي را در اين حوزه دچار ابهام مي نمايد. ولي آنچه منقول است حاكي از اين مطلب است كه طايفه پاشا از ناحيه ثقف مصر كه منتسب به نسل مختار ثقفي نيز مي باشند به ايران آمدند ، بنا بر دو قول : اولا" به عنوان نيروهاي زبده و كار آزموده و رزمي سوار كار به همراه لشكر مختار به خون خواهي امام حسين در كربلا و نهايتا" اعقاب آن حضرت در ايران و دوم: دستگيري و سركوب  لشكرامير تيمور لنگ گوركاني كه از ناحيه قفقاز به ايران حمله كرد و تا امپراطوري عثماني رسيد، حريفي زبده را ميطلبيد تا اين ديكتاتور خونخوار را معدوم سازند. ولي آنچه بيشتر در اينجا قابل دفاع مي باشد ، خط و سير اين طايفه در ايران و شمال كشور است... http://pasha-zanousi.blogfa.com/post/57 http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3023 📎این پژوهش کامل و جامع نیست 🖊 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 💥 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
پژوهش اِدمُلّاوَند
✍کاظم بیک، یک شهرت عام است که مردم بر میرزا محمد کاظم حسینی مازندرانی نهادند و به این خاندان و می گفتند، (اسناد متعددی وجود دارد)، در اصل اینجا کاظمیه است نه مسجد کاظم بیک، شاهد مدعا یکی از پسران کاظم بیک است که در سال ۱۱۰۱ قمری نوشته کاظمیه. 📌کاظم بیک در مکتوبات متعددش خودش را اینگونه معرفی می کند: ((ابن حاجی علی، محمد کاظم ابن حاجی محمد علی، محمد کاظم محمد کاظم ابن محمد علی محمد کاظم ابن محمد ابن کمال الدین حسینی )) و.... 📌طبق پژوهش های مفصل میر کمال الدین، میر کمال الدین کاظم است. 📌طبق نظر علامه ضامن بن شدقم نسابه و ملا شیخعلی گیلانی و... در قرن یازدهم نام پدر کمال الدین میر علیست. 📌 در کتاب تاریخ طبرستان ذیل طوفان هزار جریبی، در یک صفحه ای که پر غلط و خطاست نوشته: ((کاظم بیک پسر علی بیک پسر کاظم بیک پسر آقا رضا ))، اگر ما نظر برزگر را علیرغم غلط های بسیار آن صفحه از بپذیریم می تواند با جمع کل نظرات نام پدر میر کمال الدین کاظم علی رضا باشد که طبق نمونه های متعدد در کتب تاریخی و ، خلاصه نویسی شده است. 📌طبق پژوهش های مرحومان دکتر و دکتر نیاکی و... اصالت کاظم بیک از است که منطبق بر نظر ماست و اینکه بخاطر کلمه بیک در گذشته گفتند که سه برادر از تبریز به آمدند که یکیش کاظم بیک بود غلط است، اگر بیخیال کتاب برزگر شویم که او و اجدادش را بارفروشدهی معرفی کرده خود کاظم بیک در هنگام تاسیس و اش نوشته مرا در کنار والدینم که پیشتر در مقبره اینجا دفن هستند دفن کنید. 📌ییلاق اجداد ما تا سوادکوه و بعضا تا بالا لاریجان و قشلاق اجدادمان از تا نزدیک بوده و بخاطر اختلاف با حاکم وقت منطقه (در قبل شاه عباس) به نام الوند دیو به رستمدار و بلده پناهنده شده و چند تن از بزرگانمان مانند و امان الله آنجا دفن هستند‌. 🌿برخی از شاخه های ما که ییلاقشان سوادکوه بود، قشلاقی در ورامین داشته که بعدا آنرا کردند. 🌿برخی دیگر از شاخه های طایفه ی ما بطور مکرر ساکن نواحی اطراف شده و با هم طایفه ای های خود وصلت داشتند. 🌿اجداد طایفه از زمان صفویه به بعد تقریبا یکجا نشین شده ولی همواره چوپانان و رعیت هایی داشتند که عایدی سالیانه ی اموالشان را برایشان می آوردند و این وضع تا پیش از انقلاب ادامه داشت. 📌وسعت مناطق ییلاقی قشلاقی برای یک فرد خاص و در زمان خاص نیست، چنین چیزی محال ممکن است، بلکه از زمان بعد حمله ی مغول به سمنان و فرار اجداد به سمت و نهایتا سوادکوه تا دوران را شامل شده و در کدام از اجداد هم فرزندان متعدد و آنها هم نسل داشته و برای خودشان مراتع ییلاقی قشلاقی انتخاب می کردند ولی بطور کلی نسل ابو محمد همگی تقریبا در مازندران میانی ییلاق قشلاق داشتند، 👈 من ردی از طایفه از و سوادکوه به سمت شرق ندیدم و پراکندگی آنان در غرب تا و در شمال هم از دامغان تا طالقان بوده ولی در زمان صفویه گروهی هم به تویسرکان رفتند که معروف آرتیمانی از این طایفه است. 🟢سادات حاجی تبار حسینی کیا 📝 🖊 ۱۴۰۳/۰۸/۲۰ https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3693 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🔲 ◻️صفحه ۲ ✍پژوهشگر پویاحاجی: محدوده ای از موقوفات وسیع مسجد و تکیه بیجن حاجی بابل بنا به نقل متولی. 📌نام بیجی کلا و شنیدن نقل ارتباط آن با بیجن در آبادی حاجیکلا بابل قابل تامل است. 📌نقل شفاهی ارتباط بیجی کلا با امامزاده بیجن در قابل تامل است. 📌برخی به اشتباه به بیجی کلا، پیچی کلا یا پیچاکلا میگویند، ایندو دو آبادی سوا از هم هستند، که میانشان در تجنک مزار امامزاده ای بنام وجود دارد که از نسلش در همان منطقه زندگی می کنند و میگویند از نسل سید علی کیا سلطان هستیم، اینان نام کیا را در فامیلشان داشته و نیمی از آنها ثبت سیادت شناسنامه ای داشته و فاقد نسب نامه بی اشکال هستند، 📌این منطقه از املاک ۳ برادر بخصوص مرادبیک و ۴ فرزندش بوده که اسنادش هم موجود است، 📌 از پژوهشگران منطقه به من گفتند به دلایل متعدده بعید نیست این سید علی همان بن کمال الدین باشد که ما او را جد میدانیم، 👈این فرمایش درست است، در آنجا ملک اجدادی کیا بیجن که دلیل فامیلی ما هم هست وجود دارد. 🟢کشف مزار شهید سیّدعلی کیا در تجنک لاله‌آباد در نواحی که ملک اجدادی کاظم بیک، مرادبیک، فرزندانشان و سید بیجن وجود دارد. 🔎تجنک یکی از محلّه های زرگرشهر است که تا چند سال پیش یکی از روستاهای دهستان جلال ازرک از بخش لاله آباد بابل بود. این محلّه در فاصلة یک کیلومتری غرب واقع شده است. 📌طول این روستا حدود ۳ کیلومتر است و امام‌زاده سیّد علی‌کیا (ع) تقریباً در انتهای روستا واقع شده است. 💠روایت‌های مختلفی از سیّدعلی‌کیا (ع) وجود دارد که ایشان را از نسل امام موسی کاظم (ع) و گاهی از نسل امام حسن (ع) دانسته اند؛ امّا زیارت‌نامة حرم امام‌زاده، نشانه‌ای از زیارت امام سجّاد (ع) دارد. ✍دکتر درباره ی این بقعه چنین مینویسد: «از این بقعه در متولّیان دوران صفوی یاد شده است. در این طومار این بقعه به نام امام‌زاده سیّدعلی‌کیا در جلال‌ازرک آمده است. ظاهراً در این زمان این بقعه اهمّیتی داشته است. نام متولّی آن درست خوانده نمی‌شود. این بقعه امروز بنایی است ساده، چهار گوشه با بامی سفال[به]سر و در و صندوقی ساده که هیچ گونه آثار تاریخی و هنری ندارد». ✍دکتر طومار مورد اشاره را این گونه خوانده است: «مزار کثیرالانوار امام‌زاده واجب التّعظیم و التّکریم امام‌زاده سیّد علی‌کیا واقع در جلال‌ازرک به تولیّت درویش [ناخوانا] مقرّر است به موجب خطاب: شلتوک‌زار اربابی ۶ جریب و ۵ قفیز، ۷۱۵۰ دینار.» 📌هم‌چنین در اسناد نیاک به امام‌زاده کارکیا واقع در جلال‌ازرک اشاره شده که گمان می‌رود منظور سیّدعلی کیا باشد. 💚 تجنک خود را از نسل این امام‌زاده می‌دانند و به همین دلیل نام خانوادگی آن‌ها «» است و غیر سادات اغلب نام خانوادگیِ «زاهدیان» دارند. بازنگری: 🖊 ۱۴۰۳/۱۰/۱۰ https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3937 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
✍منوچهر ستوده (۲۸ تیر ۱۲۹۲ تهران – ۲۰ فروردین ۱۳۹۵ چالوس) ایران‌شناس، جغرافی‌دان تاریخی، استاد دانشگاه تهران و پژوهشگر برجستهٔ ایرانی بود. 📌از او حدود ۶۰ جلد کتاب و نزدیک به ۳۰۰ مقاله به‌جا مانده‌است. 📌او نخستین ایرانی است که اولین فرهنگ گویشی را به چاپ رسانید.  📌ستوده تا چهار سالگی در محله سرچشمه زندگی کرد. در هفت سالگی به مدرسه ابتدایی آمریکایی رفت و دوره شش ساله ابتدایی را در این مدرسه گذراند. او در دوران تحصیل در دبیرستان البرز کتابدار کتابخانهٔ دبیرستان هم بود. 📌سال ۱۳۱۳ وارد دانشسرای عالی شد و نزد استادانی چون سید محمد مشکات و علی اکبر شهابی درس خواند. 📌نخستین مقاله ی خود را در ۱۳۱۵ دربارهٔ «مطالعات تاریخی و جغرافیایی- مسافرت به قلعه الموت» نوشت. 📌زمانی که درسش تمام شد، اگرچه پدرش اعتقاد داشت که او باید کار کند اما خودش به ادامه تحصیل اصرار کرد و بنابراین به دانشسرای عالی رفت. 📌در سال ۱۳۱۷ درجه ی لیسانس در رشتهٔ ادبیات فارسی را دریافت کرد. در همین دوره در ادارهٔ فرهنگ گیلان و دبیرستان شرف تهران تدریس می‌کرد. 📌 در سال ۱۳۲۴ با فاطمه (شکوه اقدس) شمشیرگران ازدواج کرد. 📌در سال ۱۳۲۹ از رساله ی دکتری خود زیر نظر استاد بدیع‌الزمان فروزانفر با عنوان «قلاع اسماعیلیه در رشته‌ کوه‌های البرز» دفاع کرد. 📌در سال ۱۳۳۰ بنا به دعوت انجمن فولبرایت برای سفر مطالعاتی به آمریکا رفت. 📌در سال ۱۳۳۱ به عضویت جامعه ملی جغرافیای آمریکا درآمد؛ و در سال بعد به عضویت انجمن ایران‌شناسی به ریاست ابراهیم پورداود درآمد. 📌در سال‌های بعد آموختن زبان پهلوی را در محضر دکتر آبراهامیان آغاز کرد. 📌همچنین نخستین کتاب خود را با عنوان فرهنگ گیلکی در سلسله انتشارات انجمن ایران‌شناسی در سال ۱۳۳۲ انتشار داد. ................ 📘 📚کتاب از آستارا تا استارباد، تألیف  (متوفی ۱۳۹۵ ش) مجموعه‌ای ده‌جلدی در مطالعه آثار و بناهای تاریخی شهرها و روستاهای حوزه دریای خزر است. 🖊پدیدآوران: ستوده، منوچهر (نويسنده)  ذبیحی، مسیح (محقق) این اثر حاوی اسناد، تصاویر و اطلاعات ارزشمند و کمیابی است که نویسنده با زحمت فراوان آن را به‌دست آورده و در این اثر منتشر نموده است. 📌آستارا تا استارباد حاصل بیش از چهار دهه پژوهش میدانی دکتر ستوده در ده جلد است. 📌پنج جلد اول آن شامل گزارش، عکس و نقشه‌هایی است از بقایای تمدن‌ها و فرهنگ کهن گیلان، مازندران و گرگان. پنج‌ جلد بعدی اسناد استنساخ شده‌ای است مربوط به زندگی اجتماعی در مازندران و گرگان از دوران صفویه تا اوایل دوران پهلوی که با همکاری مسیح ذبیحی تنظیم شده است. 📌به نوشته ی دکتر ستوده  بازدید های اولیه از جلگه خزر در امداد دامنه‌های شمالی رشته‌کوه البرز از سال ۱۳۲۷ ش آغاز می‌شود و تا سال ۱۳۶۶ ش ادامه می‌یابد. https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3945 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
سلام ✍درود بر آن استاد پرکار 📌تنها تذکری که در باب آن تحقیقات می توان داد، این است که واژه های دِگر شده یا واژه های تالشی شمالی که تلفظ خاص خود دارد، مورد بررسی قرار نگرفته. و یا از واژه های دِگر شده بسیارگاه تصور غلطی ارائه داده شده. 📌برای روشنگری به یکی از آن واژه ها که بخاطر تلفظ خاص تالشی شمالی دِگر شده و دیگر برای محققین قابل شناسایی نبوده، می پردازم. واژه ی آستارا (تالشی شمالی) دِگر شده از اَستررو. 📌در ضمن در تالشی شمالی بجای خ، ه بکار می رود. مانند ه در سهند، که در تالشی جنوبی سَروند است. و هم در تالشی شمالی مانند آلمانی رِ یا اِر خورده می شود؛ پس سَر شده سَ. یا خونی (چشمه ی پُر آب) شده هُونی. چنانکه در کُردی سورانی دال خورده می شود، به همین خاطر مردم سنندج (سنه دژ - به سکون س = دژی که بر سینه کش کوه واقع شده) بغداد را بغا گویند. 📌برگردیم به اصل سخن:در تالشی شمالی اَ به آ و آ به اُو بدل می شود؛ در نتیجه اَستررو،ی جنوبی، به آستارا بدل شده. 📌البته این نام ربطی به شهر کنونی آستارا ندارد. چون شهر آستارا در همان مسیر بوده، نام آن را بر شهر نیز نهاده اند. 📌اَستررو یعنی جاده ای دشوار گذر که با اَستر (پهلوی) = قاطر (ترکی) می توان از آن گذشت. کسانی که در قدیم از گردنه ی پُر خطر حیران گذشته اند، بیشک دریافتی دقیق از این سخن خواهند داشت. 📌در ضمن آستاراخان واقع در بالای دریای مازندران، خزر، کاسین، تالشی دُولاو (چهار نام دارد)، نیز به همین صورت شکل عوض کرده. اصل آن اَستَررُوخُون است، مانند قله روخون واقع در شهرستان فومن، که حالا کمی دِگر شده (قله رودخان) تلفظ می شود. 📌رُوخُون (تالشی) = راهِ بزرگ و هم راه هایی را گویند که از کنار رود می گذرد. 📌خود واژه ی ولگا (به سکون اول)، بزرگترین رودی که به خزر می ریزد نیز واژه ای ست ایرانی (تالشی) که به دلتای عظیم و پر از گل های گوناگون آن نظر دارد. ول (تالشی - به سکون اول) = گُل. ولگا(وُلگا) = گُلگا = گُلگاه. 📌در ضمن اول بار استاد وَشتَنِ ایرانی را معادل رقص عربی در نوشته ها بکار برد. وَشتَن (تالشی) = رقص. با وَشتِن = جهیدن،که آن شعر مشهور سغدی (آهوی کوهی) بر اساس آن بُندار سروده شده اشتباه گرفته نشود. برای دیدن تفسیر آن شعر که گویند اولین شعر پارسی ثبت شده است، به وبگاهِ «جهان زبان» رجوع شود. 🖊نویسنده: - م. تلنگر  سه شنبه ۱۱ دی ۱۴۰۳ ساعت: ۲۳:۵۸ https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3956 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─