eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
💥اعتراض به اعتبارنامه توسط و دو نماینده دیگر یکی از اهرم های مهم نظارتی مجلس، نظارت نمایندگان بر عملکرد یکدیگر است. این فرایند اگر دقیق و درست و بدون ملاحظه اجرا شود، تا حدود زیادی از درافتادن نمایندگان به ورطه مفاسد مختلف پیشگیری خواهد کرد. فرایند نظارتی، از تصویب اعتبارنامه ها آغاز و از طریق کمسیون نظارت بر رفتار نمایندگان، ادامه می یابد. مجلس دهم و جناب ، در زمینه نظارت بر نمایندگان به هیچ وجه کارنامه قابل قبولی نداشت و از این رو در پایان دوره، با حجم انبوهی از رد صلاحیت ها و بعضا نمایندگان مجرم مواجه شدیم. حتما این اقدام در روزهای آتی دستمایه حمله سایبری خواهد شد و احتمالا مجلس جدید را به متهم می کنند، اما واقعیت آن است که برخی نمایندگان این دوره با شناخت عمیق از جریان غرب اندیش، واهمه ای به خود راه نخواهد داد و بر سر حقوق اساسی ملت ایستادگی خواهد کرد. از این گذشته، در ادوار گذشته نیز جنجال بر سر تصویب اعتبارنامه برخی افراد، سابقه دارد و از آن جمله در دوران ریاست آقای ، جریان چپگرای دهه شصت (برجامیان دهه نود)، صرفا با لحاظ کردن برخی اختلاف نظرهای سیاسی، برای عدم تصویب اعتبارنامه آقای (منتسب به جریان راست سنتی و از سران وقت جامعه مدرسین)تلاش زیادی کردند. تاجگردون متهم به مواردی از جمله استفاده از رانت و راه های غیرقانونی در تصدی کرسی نمایندگی است. امید است نمایندگان محترم، گام نخست را محکم و مردانه بردارند و نشان دهند که بر سر اصول و حقوق مردم ، نتعارف دارند، نه واهمه! @rozaneebefarda
وقتی آش اعتدال شور می شود! وقتی یکی از ، از استقلال حوزه دم می زند! 💥حاشیه نگاری بر سخنان مهاجری @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 مسیح مهاجری مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله 99/03/11 با اشاره به برخی مکتوبات و مواجهات حکیمانه امام خمینی با مسئولان حوزوی، از سخن به میان آورده و چنین نوشته است:👇 «اصلی‌ترین نکته‌های مورد نظر امام، در مورد جلوگیری از خرج‌تراشی توسط نهادهای وابسته به حوزه علمیه، یکی حفاظت از استقلال روحانیت بود و دیگری مصون نگهداشتن روحانیت از تشریفات. با رعایت این دو نکته است که حوزه‌های علمیه می‌توانند اسلام و تحصیل را اساس کار خود قرار دهند و مانع کاهش معنویت شوند. با از دست رفتن این امتیازات، حوزه‌های علمیه و روحانیت، از مردم فاصله می‌گیرند، جایگاه خود را از دست می‌دهند و به موجودیتی وابسته به حاکمیت و قدرت سیاسی تبدیل می‌شوند که بدترین سرنوشت است. امروز، با گذشت 33 سال از این توصیه تاریخی امام به شورای مدیریت حوزه علمیه قم که در واقع توصیه به تمام افراد روحانی و نهادهای حوزوی است، متأسفانه فاصله زیادی از بایدها گرفته‌ایم بطوری که گوئی امام خمینی اصولاً چنین توصیه‌هائی نفرموده بودند و روحانیت و حوزه‌های علمیه قرار نبود سیره عملی سلف صالح را دنبال کند و به حفاظت از استقلال و بالا بردن نفوذ معنوی خود اهتمام ورزد. اکنون باید اعتراف کنیم که برخلاف توصیه‌های امام خمینی، حوزه‌های علمیه گرفتار تشریفات، ازدیاد ساختمان‌ها، دریافت بودجه از حاکمیت و دولت و درنهایت وابسته شدن به قدرت سیاسی و فاصله گرفتن از مردم شده‌اند. شوربختانه حتی به خود امام هم رحم نکرده‌ایم و برای او که رنگ‌آمیزی حسینیه ساده و کوچک جماران را نیز ولخرجی می‌دانست، چنان برج و بارو و گنبد و بارگاه تشریفاتی و پرزرق و برقی ساخته‌ایم که مطمئناً اگر می‌توانست جسم خود را برمی‌داشت و از آنجا دور می‌شد، روحش که قطعاً از آنجا هزاران فرسنگ فاصله دارد. امام خمینی این را عدالت نمی‌داند که برای مقبره او و برای ساخت‌وسازها و تشریفات حوزه‌های علمیه و روحانیت آنهمه هزینه شود درحالی که هنوز در این کشور میلیون‌ها خانواده، زیر خط فقر قرار دارند.» 🔶حاشیه روزنه فارغ از ته مانده حریتی که از دهه شصت در مسیح مهاجری بر جای مانده و موجب می شود گاه بر سر برخی همقاطارانش نیز (پنهان و آشکار) فریادی برکشد، او اکنون یکی از پرچم داران شاخص در تهران است که در تمام این سالها، با شمشیر آخته و زبان آتشین، حامی روحانی و لاریجانی و سایر بود! از این گذشته، مسیح را با می شناسند و خود نیز بنای پنهان کردن این واقعیت را ندارد! رفیق گرمابه و گلستانش جناب آقای و برخی سران مجموعه تحت اشراف ایشان ( ) نیز خط و ربط شان به نامبردگان، واضح تر از آنکه نیازمند شرح و بسط باشد. حسب برخی اخبار منتشره و مستندات قابل نشر، گذشته از دفتر تبلیغات، بیشترین مراکز حوزوی که از حمایت دولتی و برخی ردیف های خارج از شمول یا ردیف های حمایتی ویژه برخوردار بوده، مؤسسات و مجموعه های شبه دولتی وابسته به اعتدالی هاست. حالا چه شده که مسیح مهاجری امروز از خواب برخاسته و همزمان با نخستین نطق رئیس مجلس جدید، به یاد استقلال حوزه افتاده، از عجایب روزگار ماست! اتفاقا فرصت خوبی فراهم آمده که یکبار برای همیشه، مؤسسات حوزوی (اعم از رسمی و خصولتی) نسبت به میزان دریافت حمایت مالی از دولت و مجلس، شفاف سازی کنند! از مجموعه های حوزوی وابسته به اعتدال، نمونه ای سراغ نداریم که زهد به خرج داده باشد و از مواهب جمهوری اسلامی متنعم نبوده باشد! واقعیتی که جناب آقای نیز در پیام خود بدان تصریح کرد. حالا که وقت رسیده، نعل وارونه زدن و دست پیش گرفتن، دردی دوا نمی کند و آقای مهاجری باید بگوید دوستان قمی اش برای سینه زدن در زیر علم اعتدال، ! در مورد ساخت و ساز بنای مجلل حرم امام هم، او هرچه فریاد دارد باید بر سر تولیت آنجا جناب بزند! صحیح نیست که رفقای گرمابه و گلستان ایشان پیام و مرام امام را زیر پا بگذارند، و او باد به غبغب انداخته و بر سر طیف انقلابی فریاد بکشد! اینهم از هنروری های ویژه این اعتدالی جماعت است! اگر و روحانیت، برخلاف سیره امام خمینی است (که حتما همینطور است)، مراد سیاسی شما مرحوم ، از اول کسانی بود که نه تنها در سلوک شخصی و خانوادگی خود، که در تریبون های رسمی، به تئوری پردازی برای تجمل پراکنی، پرداخت و فریادهای رهبری زاهد و عزیزمان در دو سال آخر دولت سازندگی، دلالت بر ریخت و پاش های بی حساب دولتی داشت که رئیسش، عزیز دردانه شخص شما بود! 🔹 ؛ خانه فضلا و فرهیختگان: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
روزنه
وقتی آش اعتدال شور می شود! وقتی #مسیح_مهاجری یکی از #دولتی_ترین_آخوندهای_زمانه_ما، از استقلال حوزه
ادامه حاشیه نگاری روزنه بر مواضع مسیح مهاجری و ایضا حزب اللهی ها، حتی همان زمان هم، باید فحش تجمل گرایی همقطاران سیاسی شما را از مردم می خوردند و چه مظلومانه که برخی شان از جبهه جهاد برگشته و تیر و ترکش در بدن داشتند اما ترکش طعنه و ریشخند مردم بخاطر سلوک اشرافی امثال هاشمی، از آن دردناکتر بود. مسیح مهاجری بهتر است مثل محمد مهاجری(مدیر )، ژست نگیرد! و طوری سخن نگوید که انگار در تمام این سالها، مدافع افکار و سیره سیاسی امام بوده است! که اگر چنین بود، سرانجام شان به سینه چاکی برای و تحمیل بر ملت عزیز و انقلابی ایران، ختم نمی‌شد! امام اگر بود، سازش با آمریکای جنایتکار را منکوب نمی کرد؟ توی دهن کسانی که در پی قانونی شدن ازدواج های عصر جاهلی و حیوان منشانه هستند، نمی کوفت؟ پس شما چرا چنین نکردید و در جرم این جماعت شریک بودید؟ گاه با سکوت تان و گاه با فریاد بر سر منتقدان و ایجاد خفقان رسانه ای! گذشته از ریخت و پاش ها و وابستگی های خلاف شأن برخی معممین به جریان قدرت و ثروت، که اغلب از تبار و طایفه سیاسی شما هستند و حتما باید ملامت شوند، به نظر شما کدام عامل بیشتر موجب دلزدگی مردم از روحانیت شده است؛ چند ساختمان بلندمرتبه و خرده پولکی بودجه حمایتی حوزه ها(بودجه های بی حساب موسسات حوزوی اعتدالگرا را نمی گویم) یا بدعملی و غرب اندیشی و ناتوانی اجرایی مفرط دولت و مجلسی که شما و آن حلقه 30-40 نفره از اعضای شاخه حوزوی ، حامی آن بوده اید؟! آیا امروز مردم از مراجع عظام و اعلام قم و مدیران ارشد حوزه های علمیه(که همواره همپای رهبری، حامی حقوق مردم بوده اند) گلایه دارند یا از و و م.خ و امثالهم که برخی ندانم کاری ها و بعضی انحرافات ایدئولوژیک آنان در عرصه حکمرانی، عامل اصلی وضعیت غیرقابل دفاع معیشتی فعلی است؟! انصاف به خرج دهید و برای یکبار هم که شده، از طریق همان بنگاه رسانه ای عظیم که در اختیار دارید، یک نظرسنجی فراگیر در تمام کشور انجام دهید تا معلوم شود، علت اصلی فاصله مردم از روحانیت چیست و مقصران اصلی این پدیده نامبارک(بر فرض که به همین حجم از سیاه نمایی شما واقعیت داشته باشد) چه کسانی هستند! از عجایب روزگار ما آنکه، امروز برخی شعار را در دست گرفته اند که چون نیک بنگری، از همه حوزویان، وابسته تر به جریان های سیاسی هستند! و اگر در نقد و نفرت از داد سخن در می دهند، در عوض خود، به غایت و علمدار هستند! خنده آور نیست، کسانی که خدمت در ذیل پرچم حکومت اسلامی را مصداق وابستگی و حکومتی شدن می دانند، خود از پیروان و پرچم داران یک خرده جریان سیاسی ناکارآمد، از دل همین حکومت باشند؟! امروز ستایشگران حوزوی آقای لاریجانی، مصداق آخوند دولتی اند یا آیات عظام عزیز و اساتید و طلاب معظم که یک عمر با قداست و زهد و ساده زیستی به سر کرده اند؟ و صدالبته صدها نفر از آنان را سراغ داریم که یک عمر در خدمت نظام بوده اند بدون اینکه از خدمات و مزایا و منافع منصب و مقام شان خوشه ای بچینند؛ آیات مؤمن و امینی شاهدان خوبی برای این مدعا هستند. دوستان شما چطور؟آیا در ازای حمایت از فلانی و بهمانی، پست و مقام و استخدام هیئت علمی و پروژه های پرپول و کذا و کذا، نگرفته اند؟! یادتان نیست، در نخستین سفر رسمی روحانی به قم(بعد از انتخاب)، در دیدار با سران و بعضی اعضای آن کذایی، چه درخواست هایی از وی مطرح شد؟ چرا آقایان مدعی استقلال حوزه، هرگز حاضر نشدند، صوت کامل آن دیدار را بیرون بدهند تا حوزویان بدانند، چقدر در شعار استقلال خواهی شان دارند!؟؟ آقای مهاجری! واقعیت های تلخی وجود دارد که اگر بازگو شود موجب تألم خاطر مردم و عموم حوزویان می شود و اگر نشود، موجب زیاده خواهی رو به فزونی و طلبکاری مفرط برخی می شود!! شما جای جریان انقلابی حوزه اگر بودید چه می کردید؟! 11 خرداد 1399/ قم المقدسه 🔹 ؛ خانه فضلا و فرهیختگان: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
تحشیه‌ای بر گفت و گوی روزی‌نامه اعتماد با رسول جعفریان [صفحه ۴از۵] بخش دیگری از سخنان آقای کتاب‌دار به گذشت. او با ادبیات و لحنی که پیش از این از برخی شبه‌سلبریتی غرب‌زده مانند صادق زیباکلام سراغ داشتیم، می‌گوید: «در متنی که از چاپ کردم و می دانید او فردی روشنفکر و دینی بود، اما در صحبت هایش دغدغه فساد ناشی از تجدد را دارد. بیماری های عفونی و سفلیس و سوزاک و اینها به قدری شایع شده بود که مثل ایدز زمان ما بود. همه این را از تجدد می دیدند. حال تصور کنید جامعه ای که با این نگاه و بیماری درگیر است، هرقدر به او بگویید بقیه کارهای را نگاه کن، نمی تواند به آنها اهمیت دهد.» بهتر است همین‌جا به آقای رسول جعفریان پیشنهاد بدهیم؛ ایشان که دغدغه داشتن دید همه جانبه نسبت به فعالیت‌های پهلوی دارد و البته از پشتوانه مالی و اعتباری خوبی هم برخوردار است و کتاب پرغلط «هادی‌نامه»اش با پول بیت‌المال چاپ می‌شود، بهتر است به سان هم‌فکر و هم‌قطاری امروزش جناب آقای صادق زیباکلام کتابی در مدح پهلوی بنویسد و هرچه خدمات به ذهنش می‌رسد، بر اساس اسناد و مدارک بنگارد. آن وقت مشخص می‌شود که آیا جامعه ایرانی «بقیه کارهای رضاشاه را نمی‌بیند» یا اساسا این چیزی در چنته نداشته و تلاش آقای جعفریان هم تطهیری است بی‌پشتوانه؛ احتمالا برای خوشایند چند دل‌داده پهلوی. آقای رسول جعفریان در این مصاحبه نشان داد که علاوه بر پهلوی، به دنبال زنده نگه داشتن نام آقای هم هست. او که در جای‌جای مصاحبه به تحریف امام خمینی قدس سره الشریف پرداخته، در بخشی از گفتگو عنان از کف داده و زبان به مدح و منقبت هاشمی گشوده و این‌گونه گفته است: «وقتی آقای آمد، او آدم ویژه ای بود. خودش تجربه طولانی از جنبش ملی نفت به این طرف را داشت . سیاستمدار هم بود. تغییر را شروع کرد. درها را باز کرد. نه فقط در حوزه بلکه در حوزه سیاست و فرهنگ. البته سیاست های فرهنگی این دوره، حالت دوگانه دارد. هاشمی این را می فهمید. اصلا سیاستمداری یعنی همین.» نکته جالب توجه این‌که جناب هاشمی رفسنجانی را که در زمان ملی شدن نفت تنها 16 سال داشت به عنوان «آدم ویژه» و صاحب‌تجربه معرفی می‌کند اما از آیت‌الله مدرس و کاشانی که میدان دار مبارزه بوده و البته امام قدس سره الشریف که شخصیتی مطلع و جا هفتاده و مورد مشورت بزرگان حوزه از جمله آیت‌الله بروجردی بودند، اسمی نمی‌آورد. علاوه برای دوگانه‌گویی‌های سیاسی آقای رفسنجانی هم تئوری‌سازی کرده و معنای سیاست را دوزیست بودن معرفی می‌کند. حال؛ این را مقایسه کنید با صداقت سیاسی و یک‌رنگی امام خمینی قدس سره الشریف و خلف صالح ایشان امام خامنه‌ای مدظله‌العالی. دوزیست بودن در فضای سیاسی و تاریخی از عوارض دوری از مکتب امام خمینی است و کسی که از این مکتب دور بیفتد نمی‌تواند درک کند که ارزش‌های دهه 60، از جمله ساده‌زیستی، ارزش‌های اسلام ناب محمدی و هنجارهای اصیل اسلامی است و نه ارزش‌های التقاطی-شبه‌سوسیالیستی علی شریعتی: «افرادی که منتقد هاشمی بودند، بر ارزش های دهه ۶۰ پافشاری کردند، یعنی بر این اصرار کردند که اسلام امام علی را که خود تعریف کرده بودند و شریعتی هم منادی اش بود و دیگران، داشته باشند. اسلام شریعتی هم خوانشی دیگر بود و تبعات خاص خود را در در دهه ۶۰ داشت. این اسلام مدرن را می خواست، اما با طعم انقلابی‌گری، ساده زیستی و خیلی از چیزهای دیگر که تبدیل به ارزش های ثابت شده بود. » انتقام‌گیری آقا رسول جعفریان از به همین چند خط محدود نشد و او با قضاوتی غیرمنصفانه تیر زهرآلود تحریف و تخریب را به سمت روحانیون آن دهه برد: «باید گفت روحانیون کار حکومت را ساده گرفته بودند و این به مرور زمان خود را نشان داد.سادگی ای که آنها داشتند در کمونیست ها هم بود. تصوری که با یک کلاشینکف می توان دنیا را گرفت و امپریالیسم را نابود کرد. » آیا روحانیون با سادگی و ساده‌اندیشی جلادهای منافق که از پشتوانه سنگین خارجی و داخلی برخوردار بودند مهار کردند و امنیت را به کشور بازگرداندند؟ آیا روحانیت با ساده‌اندیشی جلوی تجزیه‌طلبی ایستاد و حتی یک وجب خاک کشور هم تجزیه و جدا نشد؟ آیا روحانیت با سادگی هشت سال دفاع مقدس را پیش برد و افتخار آفرید؟ از این بی‌انصافی آقای به اصطلاح تاریخ‌نگار که بگذریم او در این دو خط هم نشان داد که تمایل شدیدی دارد که امام قدس سره الشریف را از بدنه تاریخ نهضت حذف کند و درگیری یا مقایسه با چپ‌ها و کمونیست‌ها را جایگزین آن کند و شاید به همین خاطر است که از تاریخ‌نگار مورد تأیید امام با تعابیری عجیب یاد می‌کند که حتی واکنش مصاحبه‌گر را نیز برمی‌انگیزد و در مقابل از با تجلیل یاد می‌کند و می‌گوید... @rozaneebefarda ادامه👇
؛ پیام ها و پیامدها/بخش نخست اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸مدتها پیش از حضور در برنامه نگاه یک و سخنان خبرساز او، آنان که از نزدیک با سلوک وی آشنا بودند، نمونه‌های فراوانی از این اقدام را سراغ داشتند و لذا این اتفاق، برای اهل اطلاع امر جدیدی نبود، بلکه آنان تنها شاهد تجلی عمومی یک واقعیت نیمه آشکار، در سطحی وسیع بودند. فتاح در حقیقت در آن شب پرخبر، فقط از الگوی سیاست ورزی و مدیریتی خویش رونمایی کرد و رفت! 🔹برخی سیاست مداران معاصر در عین محبوبیت مقطعی در سطح گسترده و همزمان با ارائه آثار و خدمات قابل اعتنا، همواره عامل و جبهه متدینین بوده اند که این امر در جای خود بسیار قابل تحلیل است. در دوران مبارزه چنین جایگاهی داشت و پس از پیروزی، ، و بیش از دیگران چنین بودند. اکنون به نظر می رسد مهندس فتاح پای در این مسیر نهاده؛ خواسته یا ناخواسته، دانسته یا نادانسته، نتیجه جز ، نیست. 🔸در تحلیل اقدام فتاح، گذشته از پیامدهای اجتماعی، بعد سیاسی و رسانه‌ای این سخنان نیز قابل بررسی است. سخنان فتاح بازتاب گسترده‌ای در میان رسانه‌های بیگانه و البته ایادی نفوذی آنان در داخل کشور داشت و افشاگری‌های آقای فتاح با استقبال ،دویچه‌وله، ایران اینترنشنال و حتی رادیو پیام اسرائیل روبرو شد و اصلاح‌طلبان و برخی اعتدالیون معلوم‌الحال همچون علی مطهری نیز به پشتیبانی از وی پرداختند. 🔸البته در عدالت‌خواهی و لزوم مقابله جدی و مؤثر با ویژه‌خواری و بی‌قانونی نهادهای مختلف تردیدی نیست اما شرط لازم عدالت‌خواهی، عدالت و صداقت است و عقلانیت و لحاظ مصالح امت اسلامی شرط ارتکازی عدالت‌خواهی واقعی است. 🔸ناگفته پیداست مراد از مصلحت‌سنجی؛رعایت مصالح حزبی و جناحی و شخصی نیست بلکه مراد حفظ مصالحی است که پایه و اساس عدالت‌خواهی است.به طور مثال قانون‌مداری یکی از مصالحی است که رکن عدالت‌خواهی است و اگر فرد عدالت‌خواه دست به افشاگری‌هایی بزند که بار حقوقی دارد و در دادگاه نیز قابل اثبات نیست و از جانب متهمان به راحتی قابل ردّ و تکذیب باشد؛خود به عملی غیرعادلانه است.یا در مثالی دیگر؛ حفظ وحدت بدنه انقلابی اصیل که پیشگامان تحقق عدالت در جامعه‌اند مصلحتی است که شرط پیاده‌سازی عدالت در کشور است. 🔸علاوه بر رعایت مصالح؛عقلانیت عدالت‌خواهی نیز سرفصل دیگری است که باید در هر عمل عدالت‌خواهانه لحاظ شود. پپیاده‌سازی عدالت آن هم در عرصه سیاسی و اقتصادی که گرگ‌های دندان‌تیز کرده با نقشه‌هایی پیچیده حضور دارند به عقلانیتی فوق‌العاده نیاز دارد. فردی که داعیه‌دار افشاگری علیه رانت خواری و فساد و ظلم است باید بداند که در این عرصه نمی‌تواند به تنهایی و سوپرمن‌گونه و جوکروار عمل کند. 🔸جبهه‌ای عمل کردن یکی از الزامات عدالت‌خواهی است و جبهه انقلاب همان ارتش عدالت‌خواهی است.البته ممکن است گوشه‌ای از این ارتش اشکالی هم وجود داشته باشد اما یک فرمانده عاقل برای رفع اشکال نیروهای خود از تیربار و مسلسل و موشک هدایت‌شونده استفاده نمی‌کند. البته این به معنای سکوت مطلق در برابر اشتباه خودی‌ها نیست بلکه به معنای درایت و حل مدبرانه مشکلات است به گونه‌ای که کم‌ترین آسیب و بیش‌ترین بازدهی را داشته باشد. 🔹سخنان ناسنجیده جناب فتاح از زاویه‌ای دیگر مسئله‌سازی فرعی برای کشور بود. البته مقوله عدالت از اولویت‌های اساسی نظام اسلامی بوده و هست اما اقتضای عدالت در حال حاضر این است که مسئولین نهادهای مختلف مطالبات خود را با کار و ابتکار مضاعف از مجاری قانونی دنبال کنند و اعصاب و روان مردم را میان‌بر رسیدن به مطالبات اداری خود قرار ندهند.امروز رسیدگی به معیشت مردم با بی‌تدبیری دولت اعتدال در وضع اسف‌باری است و حسن روحانی و تیم ناکارآمد وی فشار روانی سنگینی را از این بابت تحمل می‌کند و مسئله‌سازی‌های فرعی تنها راه فرار را برای آنان فراهم می‌کند. 🔸تمام نکات ذکر شده آثار کوتاه‌مدت سخنان آقای فتاح بود و تغییر مجاری عدالت‌خواهی از نهادهای عقلایی و رسمی به مجاری بی‌قاعده و بی‌چارچوب از آثار بلندمدت و حتی میان‌مدت این قبیل موضع‌گیری‌هاست و اگر این تغییر مجرا محقق شود نه تنها عدالت در هیچ سطحی محقق نخواهد شد بلکه ظلم و بی‌عدالتی در سایه آنارشیسم حقوقی و سیاسی و اجتماعی کشور را فرا خواهد گرفت. 🔸مضرات افشاگری‌های بی‌قاعده به همین‌جا ختم نمی‌‌شود.کشور ما زیر ذره‌بین تحلیل‌گران سیاسی-امنیتی است و به گفته مقام معظم رهبری ایجاد آشوب‌های میدانی یکی از اهداف دشمنان است و طبیعی است که القای اختلافات عمیق ساختاری دشمنان ملت را برای اجرای نقشه‌های ضدامنیتی‌شان تشویق و تشجیع کند. فراموش نکنیم که استکبار جهانی به دنبال ایجاد فتنه فراگیر داخلی است که مستضف و رانت خوار و افشاگر، همه را متضرر می‌کند. @rozaneebefarda
ماجرای مصاحبه با @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹جعفر شیرعلی نیا که روزگاری به برکت و ارتباطات توانست پله های ترقی را طی کند، در فرایند نگارش دایره المعارف مصور آقای ، توسط او و اطرافیانش با وسائط مختلف شد و کسی که در کتاب زندگانی مقام معظم رهبری، تصویری نسبتا دقیق و منصفانه ارائه داده بود، ناگهان قلم را بنا به علائق و سلایق نوپدید چرخاند و ضمن تلاش برای روایت تعارضات فکری و سیاسی هاشمی و مقام معظم رهبری، روایتی مطلقا جانبدارانه از هاشمی ارائه داد.(مقایسه دو کتاب، میزان زاویه روایت او را نشان می دهد) 🔸بعد از این، او ضمن بازگشت مجدد به عرصه دفاع مقدس، به جرگه کسانی پیوست که روایتی غیرمقدس و زمینی از جنگ تحمیلی ارائه می دهند و در مواردی بدان تصریح کرده اند(ر.ک: گفتگوی مهدویان و شیرعلی نیا با مهرنامه) کانال شیرعلی نیا با مطرح کردن برخی نکات خاص، گرچه موجب نقد برخی منابع تاریخی دفاع مقدس را در پی داشت که در جای خود بسیار هم لازم است، اما ضمنا با طرح برخی نکات چالشی و برجسته سازی رسانه ای بعضی موضوعات خاص که بعضا با شواهد و مستندات همخوانی نداشت و تکذیب برخی بزرگان و شاهدان عینی را دنبال داشت، این کانال را به بنگاه شبهه پراکنی پیرامون مشهورات تاریخ دفاع مقدس تبدیل کرد. شیرعلی نیا اکنون افشا کرده که اخیرا از او به عنوان کارشناس تحولات دفاع مقدس دعوت به گفتگو کرده و حالا احتمالا به دلیل حواشی مربوط به ، از پخش آن امتناع کرده اند و این موضوع شیرعلی نیا را عصبانی کرده و طلبکارانه در یادداشتی با عنوان《لوطی‌خور نخواهد شد||نتوانستند کمتر از یک ساعت گفتگو را پخش کنند》، با همان روحیه طلبکارانه همیشگی اش، با استفاده ابزاری از برخی بیانات امام خمینی، چنین نوشته است: 👇 🔲حالا تلویزیون یک نفر متولد بهمن ۱۳۵۷ را خودش دعوت کرده و کمتر از یک ساعت از با او گفتگو کرده است. به قول امام برنامه‌اش را هم خودش نوشته، سوال پرسیده و رسما در منابع خبری‌اش اعلام کرده برنامه را پخش می‌کند. اما نتوانست... من تشنه‌ حضور در تلویزیون نیستم اما عزیزانی که در این سال‌ها برای روایتِ ایرانی از جنگ زحمت کشیده‌اند می‌توانند نگران باشند و حرفی بزنند، چرا که این روش‌ها در امروز و فردایِ تاریخ، مخاطب را درباره‌ی تمام زحماتِ آن‌ها دچار تردید می‌کند. از مخاطبان عزیزم که با دعوتِ من پای تلویزیون منتظر نشستند، عذرخواهی می‌کنم. نباید به وعده‌ی آن‌ها اعتماد می‌کردم. محرومیت از تریبون‌های ملی را تحمل می‌کنم و همین‌جا در فضای مجازی خواهم نوشت. به امید خدا جعفر شیرعلی‌نیا ششم مهر ۱۳۹۹ 🔶حاشیه تکلیف با شیرعلی نیا که در سایه تسامح کاری برخی افراد و اعتماد زودهنگام برخی مجموعه های انقلابی، رشد پفکی داشته، تقریبا روشن است. حرفهایی دارد که گرچه با هیاهوی ژورنالیستی، بیش از حد لازم برجسته سازی می کند، اما اهلش باید در فضای تخصصی بدان بپردازند. اما تکلیف با معلوم نیست؛ واقعا بعد از فاجعه که در آن با مشتی آمار تکذیب شده، به طرح ادعاهای عجیب و غریب پیرامون پرداخت، چگونه مسئولان این شبکه رضایت داده اند که از فردی با پیشینه شیرعلی نیا که کانالش بنگاه شبهه پراکنی پیرامون تاریخ دفاع مقدس است، به عنوان کارشناس تاریخ جنگ دعوت شود؟!! @rozaneebefarda
خوانش ملکی؛ یا عرفی‌زدگی در قرائت عاشورا؟! نقدی بر سخنان آقای مرتضی آملی [ص 6 از 7] ▫️چهار/ حق حاکمیت خداوند و حق حاکمیت مردم 🔸آقای مرتضی آملی در سخنرانی مزبور ادعا می کند در فلسفه سیاسی اسلام مردم حق حاکمیت دارند و در طول : « در نظام حسینی و حکومت حسین بن علی(ع) چیست؟ ...نقش مردم و حاکمیت ملی در نظم سیاسی در نهضت حسینی را چگونه است؟ آیا در تعارض با حاکمیت خداست یا نه، بلکه تعارضی نیست و در طول حاکمیت الهی تعریف می شوند، همانگونه که نبی اکرم(ص) جایگاه خود را بر اساس اراده الهی قرار دادند.»(د40) ◽️این سخنان در حالی مطرح شده که در فلسفه سیاسی اسلامی، را مختص خدا می دانند و تنها کسانی که از جانب خداوند تعیین شوند، حق حاکمیت دارند و مسئله در کنار ، تقریری دیگر از همان دوگانه سازی هاست که در عصر اصلاحات در مقام نشر گفتمان مطرح شد و مقام معظم رهبری نظریه را در تقابل با آن مطرح ساخت. در واقع دیدگاه آقای مرتضی آملی به نظریه آقای و برخی دیدگاه های متاخر آقای نزدیک است و برخی بزرگان به نحو تفصیلی بدان پاسخ داده اند. به عنوان نمونه آیت الله در مقاله‌ای با عنوان «ولایت فقیه و نقش آرای مردم» چنین می نویسد: «بیعت در فرهنگ تشیّع و فقه شیعه اثنا عشریّه است، نه آن. توضیح آنکه حقّ حاکمیّت در نظام اسلامی از آنِ خدای سبحان است که توسّط قرآن و سنّت معصومان(علیهم‌السلام) تجلّی نموده است و بر توده انسان‌ها پذیرش این نظام و بیعت با قرآن و معصومان(علیهم‌السلام) فریضه عینی است و هیچ‌گونه تأثیری در ثبوت اصل حقّ حاکمیّت قرآن و معصوم ندارد؛ چنان‌که اگر نسبت به غیر از این دو وزنه وزین (ثقلین) انجام پذیرد، نه تنها علّت ثبوت حق نیست، بلکه علامت هم نیست و به منزله تکیه دادن به درخت، بدون بهره‌برداری از میوه آن است و بعد از بیعت باید به لوازم آن ملتزم بود؛ یعنی جامعه بشری دو تکلیف طولی دارند؛ اول آنکه با آنچه به صورت قرآن و سنّت معصومان(علیهم‌السلام) تبیین شده است، بیعت کرده،به آن ایمان بیاورند. دوم آنکه به تمام مضامین و دستورهای آنها عمل نمایند. آنچه از امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) در نهج البلاغه یا غیر آن، در زمینه احتجاج به بیعت نقل شده است، از باب قاعده الزام است؛ چنان‌که خداوند مؤمنان را به التزام به آنچه مُلزم شده‌اند یعنی عمل به قرآن و پیروی از رهبری پیامبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم)مؤاخذه می‌کند؛ نه آن‌که بیعت با علی بن ابی‌طالب‏علیه ‌افضل صلوات‌ المصلّین علّت حقّ حاکمیّت آن حضرت شده، حضرتش برای تثبیت موقعیّت سیاسی خود به علّت پیدایش آن که آراء مردم است استدلال کرده باشد.» (اندیشه، آیت الله جوادی آملی، ج۴، ص ۴۹۴) 🔹البته جناب آقای مرتضی آملی در سخنرانی خود ظاهراً در صدد القای رابطه عرضی بین حاکمیت خداوند و حاکمیت مردم نیست ولی بر حق حاکمیت مردم در کنار حق حاکمیت خدا تصریح دارد و به نظر می رسد در صدد آن است که به نحو مبهم حاکمیت مردم را القاء کند، که در این فرض، سخنش با اشکالات جدی مواجه خواهد بود. ◽️پنج/ حقوق و در واقعه عاشورا: 🔸جناب آملی در بخشی از سخنانش در این زمینه چنین می گوید: «کسانی که مخالف‌اند در حاکمیت اسلامی چگونه باید دیده شوند؟...خدایی که به دشمن خودش مجال و فرصت داده تا با او دشمنی کند و حسین را بکشد این دشمنی است اما خدا این فرصت را در نظم اجتماعی قرار داده است... این فرصت و مهلت باید مورد توجه در این فلسفه سیاسی قرار گیرد.»(د 40) ◾️این شیوه استدلال و استشهاد به وقایع عاشورا، بسیار عجیب و متاسفانه بیش‌تر شبیه سخنان (لعنه‌الله) در مواجهه با حضرت زینب سلام الله علیهاست؛ آنجا که پس از ارتکاب جنایتی تکرارنشدنی، تلاش داشت اقدام خود را با همین شیوه کند و از همین رو با بیانی طعنه آمیز و با تمسک به ، خطاب به زینب کبری(س) گفت: « كَيْفَ‏ رَأَيْتِ‏ صُنْعَ‏ اللَّهِ‏ بِأَخِيكِ‏ وَ أَهْلِ‏ بَيْتِك‏» پاسخ قاطع و دقیق حضرت زینب سلام الله علیها، نه تنها ابن زیاد که همه سیاست اندیشان جبری مسلک و توجیه گر اقدامات قدرت مدارانه خلاف ضابطه(با سوءاستفاده از مبانی دینی) را یکباره اسکات و رسوا ساخت! ▪️جناب آملی مدعی است که مجال دادن خداوند به دشمنان خود را باید در فلسفه ورزی سیاسی عاشورا لحاظ کرد و طبق آن، به (که قصد عصیان و قتل و فساد در زمین دارند) همانطور که خداوند فرصت داده، فرصت داد! به نظر می رسد این نحو ورود به تحلیل واقعه عاشورا ناشی از بین تشریع و تکوین رخ داده و که از کسی که داعیه دار تدریس فلسفه اسلامی است، بسیار بعید به نظر می رسید! @rozaneebefarda ادامه👇
تعدی به حریم شهادت با لعاب فقاهت/نقدی بر سروش محلاتی [صفحه 3 از 6] 🔹[ادامه بیانات امام:] ...نمی‌توانند این اشخاصی که برای این افراد می‌کنند، برای این معلولین حتی کارشکنی می‌کنند و برای این شهدا کارشکنی می‌کنند، نمی‌توانند این‌ها، نمی‌فهمند این‌ها که باید این‌ها نشود نمی‌دانند که ایران مرهون این‌هاست؟ نمی‌دانند که رژیم منحوس شاهنشاهی را این‌ها از بین بردند و شمارا به اینجا رساندند؟»( صحیفه امام، ج12، ص475) 🔹همچنین امام در پی شهادت آیت‌الله سعیدی، اجازه تأمین هزینه ورثه ایشان از محل سهم امام و سهم سادات را مرقوم می‌فرمایند که به نوعی، پیشینه تاریخی حمایت از خانواده‌های شهدا توسط ایشان محسوب می‌شود. شرح نامه ایشان به این قرار است: «بسمه‌تعالی عموم مؤمنین محترم ساکن در محل مسجد مرحوم مبرور ثقة الاسلام آقای حاج سیدمحمدرضا سعیدی- رحمة اللَّه علیه- مجازند در اینکه از سهم سادات عظام و سهم مبارک امام- علیه‌السلام- به مقدار مصارف متعارفه اقتصادیه به ورثه ایشان بپردازند. و مقتضی است کمال توجه را به صغار آن مرحوم که در راه اسلام و صلاح مسلمین مقتول گردید، بنمایند. توفیق و تأیید همه را از خداوند تعالی خواستار است.»(صحیفه امام، ج2، ص272) 🔹توجه و عنایت ویژه امامین انقلاب اسلامی به شهدا و خانواده معظم ایشان به یک نامه و پیام و بیانیه ختم نمی‌شود. تفقد از خانواده شهدا در سیره امام، کالنار علی المنار است و این امر بر احدی از یاران و پیروان ایشان که اندک انسی با مشی و مسلک ایشان داشته باشند، پوشیده نیست. با اینحال، امثال محلاتی و همفکران وی اگرچه مستمرا تلاش می‌کنند خود را امتداد خط امامی‌های دهه شصت جلوه دهند اما ظاهراً فرمایش پیر جماران برای ایشان حجت و فصل‌الخطاب نیست، لذا شاید باید آنها را به سخنان آقای هاشمی که آقای محلاتی وی را «آیت درایت» می‌نامد، ارجاع بدهیم که در ماجرای تأسیس بنیاد شهید در 28 اسفندماه 1358 می‌گوید: «پیش از پیروزی انقلاب و در دوران مبارزه، به‌ویژه در سال‌های آخر رژیم شاه، رسیدگی به وضعیت خانواده شهدای مبارز و خانواده زندانیان سیاسی، برای ما در حکم یک تکلیف شرعی و انقلابی بود. برای این کار هم سازمان‌دهی مردمی خوبی داشتیم، امام هم بر پیگیری این امور تأکید داشتند.»(کارنامه و خاطرات 58-1357، انقلاب و پیروزی، زیر نظر عباس بشیری) همچنین در خاطرات سال 66 آقای هاشمی آمده است: «نتیجه کنکور دانشگاه‌ها را داده‌اند. مهدی نفر اول مخابرات دانشگاه تهران شده است؛ راضی نیست. مایل بوده که در رشته برق - الکترونیک پذیرفته شود. گرچه رشته مخابرات هم مهم است. چون نفر 29 کنکور بوده، توقع بیشتری داشته و معتقد است به خاطر سهمیه‌بندی‌ها، موقعیت از دستش رفته است. توضیح دادم که سهمیه باعث عدالت است که به سایر شهرها و نهادها و به‌خصوص به رزمندگان که امکانات تحصیل مثل مرفهان تهران را ندارند، فرصت داده‌شده است.»(دفاع و سیاست، خاطرات سال66، مربوط به‌روز 30/6/1366») 🔹از چنین کسی که آقای را به قول خودش نماد تدبیر و درایت می‌پندارند و تبیین منظومه فکری او را وظیفه خود می‌داند، بعید است به این مطالب توجه نداشته باشد! شاید هم التفات داشته‌ ولی اینکه «سهمیه‌ها باعث عدالت می‌شود» و یا اینکه «رسیدگی به وضعیت خانواده‌های شهدا برای ایشان تکلیف شرعی بود» را خلاف عقلانیت می‌داند و حتی از هاشمی هم عبور کرده است! ⭕️شوربختانه اینگونه تاخت و تاز بر خانواده مظلوم شهدا و دفاع مقدس، امر تازه‌ای نیست؛ یک روز آقای هم‌نوا با ، دفاع مقدس را حاصل یک غرور ملی دانست که باعث پدید آمدن آتش جنگ شد، روزی دیگر، جای را عوض کردند برای پیروزی انتخاباتی و امروز نیز همان تفکر و اندیشه، حمایت و پشتیبانی از خانواده شهدا را تنزل مقام شهید می‌دانند. 🔹برای ملت شهیدپرور ایران اسلامی پرواضح است که رسیدگی به امور خانواده شهدا، ربطی به فروکاستن منزلت شهید ندارد، بلکه چه‌بسا کمتر از ارزنی ارج نهادن به جهاد، ایثار و ازخودگذشتگی آنان و تعظیم مقام شهید است که فرمود «مَنْ لَمْ يَشْكُرِ اَلْمُنْعِمَ مِنَ اَلْمَخْلُوقِينَ لَمْ يَشْكُرِ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ»(عیون الاخبار، ج2، ص 24) 🔹چه فضیلت و حسنه‌ای بالاتر از جهاد و چه مصیبتی بالاتر از غم از دست دادن عزیزان و چه صبری بالاتر از صبر بی‌منت و بی‌توقع در مقابل این مصائب خانواده‌ شهدا. آیا در مشی و مسلک گوینده این سخنان سخیف، این مقدار از صبر و مجاهدت این عزیزان شایسته تقدیر و تشکر نبوده و اندک حمایتی از اینان علی‌رغم استنکاف ایشان، فروکاستن از منزلت شهید است. آیا برداشتن باری از دوش اینان که مرهمی باشد بر زخم فراغ عزیزانشان ـ که البته نیست ـ این‌قدر برای شما گران آمده است که از میز خطابه سیدالشهدا(ع) علیه شهدا سخن برانید و دم از سنت رسول‌الله(ص) بزنید؟! @rozaneebefarda ادامه👇
از آیندگان تا خبرآنلاین! بخش ششم پروژه اصلی خبرآنلاین: از بدیل سازی گفتمانی تا چهره سازی بدلی از انقلابی گری [صفحه 3 از 5] ⭕️تکریم ، تطهیر و تقدیس از هاشمی رفسنجانی پدر معنوی - سیاسی خرده جریان اعتدال محسوب می شود. تطهیر و تقدیس از هاشمی رفسنجانی به شکل محسوسی در جریان دارد که این رویه دلیل متقنی بر بودن این رسانه است. هویت چنان به اعتدالگرایی گره خورده است که با تکریم هاشمی سعی دارد او را یک تمام عیار سیاسی معرفی کند. به عنوان نمونه یادداشت های ستایش آمیز برخی از اعضای ارشد تحریریه خبر آنلاین مانند (عضو شوید تحریریه)، (مدیر سرویس سیاسی) و نسبت به شخصیت و کارنامه آقای هاشمی کرد. در دفاع از اظهارات جنجالی هاشمی رفسنجانی مبنی بر پایان دوران در ایران مانند ژاپن و آلمان بعد از جنگ جهانی دوم می نویسد:" هاشمی بخشی از تاریخ انقلاب است. اینکه روزی چند بار در این رسانه و آن تریبون، زندگی او را با و شباهت سازی کنیم، از تاریخ ماحذف نمی شود. شاید راه درست، شنیدن حرفهایش و یافتن پاسخ برای آن باشد. تاریخ را قلمفرسایی ها و حرف زدنهای افرادی که سن خودشان و پدرشان، جمعا به اندازه سابقه حضور در انقلاب هم نیست،نمی نویسد. تاریخ ،گفته ها و نوشته های "السابقون" را در سینه ضبط می کند و بیم آن می رود که اگر اظهارنظرهای هاشمی بی پاسخ بماند و یا شفاف نشود، تاریخ قضاوتی بیرحمانه در باره این روزهای ما بکند."(خبرگزاری آنا، 1/7/1395) در شرح بازدیدش از خانه هاشمی رفسنجانی می نویسد: "دقیقا دو سال پیش؛ اینجا غوغا بود، کوچه های تنگ جماران پر از جمعیت مضطرب و گریان بود، به کوچه حسنی کیا که می رسیدی دیگر نفس کشیدن هم سخت می شد از آن همه ازدحام جمعیت. دو سال پیش اهالی در بهت بودند، بهت از دست دادن شیخ اکبر محله و مردم ایران در بهت از دست دادن آیت الله هاشمی رفسنجانی."(خبرآنلاین، 19/10/1397) در یادداشتی با عنوان " می شود شما نباشید و ما ناراحت نباشیم آقای هاشمی ... !؟" می نویسد: " آقای هاشمی! بدجوری ولوله برپا کرده اید در دل ما این روزها که هر خبر را باز می کنیم یا تسلیت است یا ذکر خوبی شماست یا ذکر خاطره یا عکس شما یا ...آقای هاشمی! سخت است نوشتن کلمه «مرحوم» در کنار اسم شما....خیلی سخت! بدزبانان فعلا ساکتند آقای هاشمی... ولی خوش‌بین نیستیم به سکوت شان حتی... شروع می کنند همین روزها باز.. چاره‌ای ندارنند، گویی بقایشان در زدن شماست، مگر خودتان نگفته بودید این را."(سایت عصر ایران، 22/10/1395) 🔹گرچه اعتدال گرایان هاشمی را به عنوان کمال مطلوب خود در عرصه سیاست معرفی می کند و تا مرز تقدیس او پیش می روند اما کارنامه اینان نشان می دهد اینان حتی به اندازه هاشمی پس از ۸۸ به اصول و آرمان ها باورمند نیستند و در پس پرده این قلمفرسایی غلو آمیز، بعید نیست مصادره هاشمی و استفاده ابزاری از او در دستور کار اعتدالی ها گرفته باشد. راهی که زیبا کلام در دوران اصلاحات آغاز کرد و در تغییر مسیر هاشمی بسیار موثر بود. @rozaneebefarda ادامه👇
بخش هشتم/الف مروری بر کارنامه و اندیشه سیاسی وبلاگ نویسان خبرآنلاین! [صفحه 3 از5] ♦️عباس آخوندی یکی دیگر از وبلاگ نویسان خبرآنلاین، است. او وزیر راه سابق دولت روحانی، داماد مرحوم رسولی محلاتی و باجناق آقای ناطق نوری است. آخوندی کارشناسی ارشد خود را در رشته‌ی مهندسی راه و ساختمان از دانشگاه تهران گرفته و بعد از تصدی وزارت مسکن در دولت ، در سال 77 برای اخذ دکتری به رفت و در دانشگاه در رشته‌ی اقتصاد سیاسی تحصیل کرد و از پایان‌نامه‌ی خود با عنوان «جهانی‌سازی، سیاست دولت - ملت و سیاستگذاری اقتصاد ملی: نگرش نخبگان ایران» دفاع کرد(ایسنا، 1/8/1397) و سال 85 به ایران بازگشت. وی مسئولیت های متنوعی در دولت های مختلف به دست آورده اما وزارت او در مسکن و شهرسازی در دولت روحانی، در نهایت بعد از سه بار استیضاح ناموفق و قبل از استیضاح چهارم ،با استعفای خودش پایان یافت. درحالی که چند سال از پایان دوره وزارت او می گذارد اما کارنامه ضعیف و مناقشه برانگیز او از اذهان فراموش نشده و همچنان نام او بعنوان متهم اصلی در نابسامانی وضعیت مسکن، مطرح می شود. 🎞عکس44: عباس آخوندی آخوندی، مشاور در انتخابات سال 88 و یکی از روسای ستاد انتخاباتی و نماینده وی در جلسات مربوط به اعتراض به نتایج انتخابات بود. یکی از اعضای هیئت نظارت شورای نگهبان درباره نقش عباس آخوندی در دمیدن بر آتش فتنه و اعلام پیروزی زودهنگام موسوی، چنین می گوید: " به آقای اعتراض کردم که چرا فضا را اینگونه می‌کنید و ارسال پیامک‌های تبلیغاتی برای همه قطع شده است و از ساعت 14 بعدازظهر روز جمعه (رای‌گیری) آقای آخوندی تماس‌هایی که می‌گرفت و یا تماس‌هایی که با وی گرفته می‌شد، اعلام می‌کرد که بگویید آقای موسوی با 60 درصد آرا جلوتر است، بنده نیز دوباره به وی اعتراض کردم که آقای آخوندی چرا جامعه را ملتهب می‌کنید و مردم هنوز پای صندوق‌های رای هستند و رای‌گیری ادامه دارد، اجازه دهید رای‌گیری تمام شود و نتیجه از صندوق‌ها استخراج شود و آخوندی به بنده گفت که به شما هیچ ربطی ندارد و وقتی اعتراض بنده را دید، باقی تماس‌ها را در راهروی شورای نگهبان با تلفن همراه انجام می‌داد."(رجانیوز، 22/5/1392) عباس آخوندی علی رغم آنکه اساسا یک مدیر اجرایی با کارنامه ای ضعیف بوده، اما ادعای تئوری پردازی دارد و البته یکی از ارکان خرده_جریان_اعتدال است؛ او سالها از مروجان اصلی نظریه در بدنه مدیریتی نظام بود و هم اکنون نیز گاه و بیگاه از ایران شهری و زیست شهری ایران سخن می گوید. هر چند او در مواردی از اسلام و نماد های ایرانی اسلامی اسم می برد، اما به دنبال آرمان شهری ایرانی است که نمادهای مخصوصا بازار آزاد، از مشخصه های اصلی آن است. او در خود تصریح می کند که: " ما هم باید یک بار دیگر رویکرد ایران‌ شهری را با نور اسلام، همراه با گشودن درهای کشور به بازخوانی کنیم. ما هم ایران را می‌خواهیم هم اسلام را و هم تمدن جدید را."(خبرآنلاین، 97/1/18) آخوندی اصرار عجیبی بر شاخصه ی مهم اقتصاد لیبرال، یعنی " بازار آزاد" دارد(مشرق نیوز، 13/7/1397). اصرار او بر اقتصاد لیبرالی تا آن حد جلو رفته که حزب اعتدال و توسعه روحانی با این حد از وابستگی به غرب و اقتصاد آزاد را نیز در این باب مورد ملامت قرار داده، می گوید: " تقارب ذهنی میان جریان اقتصاد بازار آزاد و جریان اقتصادی که در حزب اعتدال و توسعه بود وجود نداشت. اصلا تنها چیزی که حزب اعتدال و توسعه راجع به آن اندیشه نکرده اقتصاد است."(خبرآنلاین،97/11/23) اندیشه ایرانشهری که در حال حاضر افرادی مانند سیدجواد_طباطبایی پرچمدار آن هستند، پیشینه روشنی در تاریخ معاصر دارد. برخی مطبوعات غربگرا و وابسته به دربار، از پیشگامان طرح موضوع ایرانشهری در ایران بوده اند. بعنوان نمونه، نخستین بار را ، در سالهای 1301ش تا 1306ش در برلین آلمان با شعارهای و و حمایت از سیاستهای فرهنگی پهلوی منتشر کرد. این مجله در ترویج اندیشه باستان گرایی به شهرت رسید و در این مسیر کارنامه سیاهی دارد. این مجله، ادامه ، به سردبیری بود. عوامل وابسته به در این مجله مطلب می نوشتند از جمله محمد قزوینی، ابراهیم پورداود، رشید یاسمی و ... .(برای اطلاع بیشتر بنگرید به: مجله ایرانشهر، س1، ش1، 1 ذی القعده 1340ق، تمامی صفحات؛ مجله ایرانشهر، س4، ش12، اول اسفند 1305ش، تمامی صفحات) محل ترویج افکار وزیر پرحاشیه و مستعفی روحانی است که در روزگار خانه نشینی سیاسی، در عرصه قلم پرکارتر شده و در یک سال اخیر نزدیک به 60 یادداشت و گفتگو از او در وبلاگش در خبرآنلاین منتشر شده است. @rozaneebefarda ادامه👇
از آیندگان تا خبرآنلاین! بخش هشتم/ب مروری بر کارنامه و اندیشه سیاسی وبلاگ نویسان خبرآنلاین! [صفحه 4 از 5] ♦️سید‌محمدعلی ابطحی مهمترین مسئولیت سیاسی او ریاست دفتر رئیس جمهور اصلاحات(1376 تا 1380) است. از فعالان فتنه۸۸ بود و دستگیری و اظهارات او در دادگاه های فتنه 88 جنجالی و تاریخی بود. را متوهم و را خائن نامید و را به دنبال انتقام گرفتن از رهبری دانست. زندگی سیاسی این عنصر اصلاح طلب همواره با حواشی زیادی همراه بوده که از آن جمله مسئله ارتباط پدر وی با جریان است که اگرچه تلویحا از سوی او رد شده اما قرائنی بر این موضوع وجود دارد و در این فرض، کنش گری سیاسی ابطحی باید در بستری بسیار پیچیده تر از وضع فعلی تحلیل شود. در واقع یکی از اضلاع مهم خرده جریان اعتدال، اتصال به حجتیه است که امام خمینی نسبت به خطر آنان بارها هشدار داده بود. 🎞عکس43: ♦️صادق زیباکلام استاد دانشگاه و فعال اصلاح طلب که با اظهارات سیاسی سطحی و جنجالی اش شناخته شده است. یک است که مکنونات فکری اصلاح طلبی را - مثل لیبرالیسم و سکولاریسم - به صریح ترین شکل ممکن بیان می کند. رسانه ها درباره مدرک دانشگاهی او و عضویتش در هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران بعنوان رشته غیرمرتبط با تحصیلات آکادمیک وی، های جدی مطرح کرده اند. او تصریح دارد که تمام سلول های بدنش است و همچنین حامی تمام عیار روحانی در انتخابات 92 و 96 بوده است. زیباکلام در دوران مبارزات، از سمپاتهای جریان ملی گرا بود و همچنان این اتصال فکری برقرار است. 🎞عکس45: صادق زیبا کلام ♦️محمد سروش محلاتی یکی از اعضای شاخص خرده جریان اعتدال و از مریدان آقای رفسنجانی است که در مدح وی کتاب «آیت درایت» را نوشت است. او شاگرد سیدمصطفی (روحانی روشنفکر اصلاح‌طلب و اعتدالی) بوده و به گفته خود در دروس افرادی چون آقای و نیز حضور داشته است. نزدیک‌ترین فرد به وی؛ آقای و پس از آن؛ است که با هم‌کاری یک‌دیگر و البته با مساعدت ، از دهه شصت تا کنون، در صفحه حوزه و روحانیت ، مطلب می‌نویسند(سایت ایران آنلاین، 9/11/1397). او سال 1394 پس از ثبت نام برای کاندیداتوری تهران، شد. 🎞عکس53: محمد سروش محلاتی محمد سروش محلاتی در پاسخ به این سؤال که «آیا آثار شما در دهه اخیر، کرده است؟» تلویحا تغییر رویکرد خود را بعد از تأیید می‌کند(سایت ایران آنلاین، 9/11/1397). البته باید دانست که این تغییر؛ مانند تغییرات رفتاری پدر سیاسی ایشان یعنی جناب آقای رفسنجانی، صرفا یک تغییر استراتژیک بوده و نه تغییری بنیادین و فکری و بن‌مایه‌های فکر او در کتاب «آزادی، عقل و ایمان» که در سال 1381 و در دولت آقای به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی انتخاب شد، در سال‌های بعد نیز تداوم یافت و شاخه دواند. محمد سروش محلاتی در کتاب اسلام و مقتضیات زمان؛ صراحتا می‌گوید تنها جایی که الزاما باید وارد شود، مسائل مربوط به آخرت (نماز و روزه و...) است و بقیه مناطق یا امکان ورود دارد ولی الزامی نیست یا این‌که اصلا حق ندارد وارد شود. البته در ساحت دوم و در جایی که امکان ورود دین هست؛ صرفا در حد کلی‌گویی‌های فطری امکان حضور دارد و نه بیش از آن(اسلام و مقتضیات زمان، فصل سوم). را می‌توان یکی از تئوریسین‌های تبلیغی خرده جریان دانست. او به تبع سایر کارگزاران شبه‌جریان اعتدال؛ الگوی فکر سیاسی خود را بر : ، و مبتنی بر این دو بنا می‌کند و آن را در مجامع حوزوی و دانشگاهی تبلیغ می‌کند. او با همین عینک به سراغ آیات و روایات می‌رود و برداشت‌های و غیراصولی خود را به آن تحمیل می‌کند. به طور مثال او از آیه شریف « لا إکراه فی الدین » استفاده از ابزارهای الزام‌آور علیه عقاید باطل را به هیچ وجه جایز نمی‌داند (اندیشه و ایمان در آزادی، فصل سوم) و از این طریق با جریانات ضد دین را با روکش فقهی ترویج می‌کند. محلاتی در حال حاضر در مؤسسه و سایر مراکز هم‌سو به تئوری‌سازی برای دولت اعتدال مشغول است. @rozaneebefarda ادامه👇
AUD-20201210-WA0000.m4a
3.72M
💥اظهارات موهن و تحریف آمیز از شاگردان آقای و از نویسندگان تفسیر راهنمای آقای پیرامون ارتحال ⭕️عابدینی از روحانیان رادیکال و مخالف، در حلقه شاگردان آقای منتظری است که اظهارات تند او هر از گاهی نقل محافل مخالفان نظام می‌شود. 🔻نقل قول او از آیات سیستانی و موسوی اردبیلی فاقد مستند معتبر است و امید است اعضای دفتر این آیات نسبت به صحت و سقم آن اعلام نظر کنند. 🔻این سخنان باز تکرار همان مواضع سیاه شخص منتظری در دوران قائم مقامی است که بعد از بی نتیجه ماندن نصایح و مدارای طولانی مدت امام و بزرگان حوزه و نظام، نهایتا به نامه ۱/۶ و برکنارماندن از قائم مقامی منجر شد. 🔻وضع موجود معیشتی و نارضایتی های مردمی ناشی از و عملکرد دولت مورد حمایت جریان است که گذشته از حمایتهای صریح از ، با انتشار فایل صوتی جنجالی، زمینه تخریب کاندیدای انقلابی را فراهم آوردند. بله، امروز مردم از دولت ناراضی اند و به همین دلیل از تمام دولت اعتدال و برجام خسارتبار نیز به شدت گریزانند لذا حضرات به جای ، بهتر است به فکر توبه و استغفار و جبران مافات باشند. 🔻اگر واقعا این جماعت راست میگویند و از مواهب حکومتی برکنارند، بگویند نوچه های بیت منتظری مانند عطریانفر و قوچانی در بعنوان چه میکنند؟! عابدینی اگر لالایی بلد است بهتر است برای هم پیاله های خود بخواند! 🔻یکی از راه های شناخت شخصیتها، شناخت آنهاست! این اظهارات موهن و سرباز کردن احقاد بدریه و حنینیه حاکی از حقانیت آنهاست! @rozaneebefarda
ساده لوحی در سیاست! نگاهی به ماجرای آقای منتظری به مناسبت سالگرد او 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹آقای از روحانیان فاضل و ملای حوزوی بود که از مقررین درس آیت‌الله بروجردی و از برجسته ترین شاگردان امام خمینی بود. کسی در فضل و فقاهت وی تردید ندارد؛ چه اینکه با آغاز مبارزات سیاسی مردم ایران به رهبری امام، حضور پیوسته وی در روند مبارزات و خط مقدم تقابل با پهلوی ها و تحمل زندان و تبعید و انواع مرارت ها، نیز بر اهل اطلاع پوشیده نیست. آنچه محل سوال جدی است آنکه، چه می‌شود که چنین فردی که بود و از جانب ایشان لقب گرفته بود، به آن عاقبت عبرت آموز دچار شد؟! 🔹واقعیت آن است که حضور در میدان پیچیده سیاست، هم تقوای حداکثری می خواهد و هم بصیرت و شناخت عمیق و دقیق از حوادث واقعه و کنش گران سیاسی موافق و مخالف. گرچه علم و فقاهت، لازمه سیاست ورزی مومنانه طراز است اما حقیقت آن است که صرف توفیق در حل مسائل پیچیده فقهی و توانایی در کشف فتامل های کفایه و ... دلالت بر صلاحیت برای کنش گری سیاسی مطلوب ندارد. چنان که تاریخ ثابت کرد. 🔹آقای منتظری به دلیل نکات مثبتی که داشت مورد توجه انقلابیون بود و این توجه به دلیل علاقه های قومیتی اطرافیانش ضریب فوق العاده یافت و مجموعا موجب ترقی در عالیترین سطوح سیاسی و دینی گردید؛ ایشان در ساحت سیاست و در افواه بعنوان جانشین امام مطرح شد، در عین حال در محافل دینی نیز با وجود حضور آیات عظام خوئی، گلپایگانی، اراکی، مرعشی نجفی و...، مسئله مرجعیت ایشان توسط طیفی خاص از چهره های سیاسی و حوزوی مطرح شد. نتیجه این اقبال ها، مطرح شدن نام او بعنوان قائم مقام رهبری در مجلس خبرگان و صورت قانونی بخشیدن به آن بود در عین حال که برخی علاقمندان ایشان مانند آیت‌الله مومن، از غیرقانونی بودن این اتفاق صراحتا سخن گفتند. 🔹چنبره در از یک سو، ارتباط ارگانیک و وثیق از دیگر سو و همزمان حضور حلقه های نامرئی از و عناصر رسانه‌ای بیگانه، بیت منتظری را به کانون تنازعات سیاسی جریان های غیراصیل و مبدل ساخت تا به آنجا به عنوان یک مرکز ثقل علیه امام و نظام نگریسته شود. 🔹در چنین فضای به شدت پیچیده‌ای، شخص به شدت بسیطی چون منتظری را یارای کنش گری فعال نبود و او همواره متاثر از فضا و اطرافیان، چونان طوفان زدگان به این سو و آن سو کشانده و کشیده میشد. 🔹امر مهمی که در تحلیل کارنامه سیاسی آقای منتظری نباید از نظر دور داشت، همین اوست؛ صدالبته که این معما چو حل گشته آسان شده، وگرنه غیر از امام که در شناخت افراد و جریان‌ها بی بدیل بودند، بسیاری از بزرگان عرصه سیاست و دین، نتوانسته بودند به این نقیصه مهم منتظری پی ببرند. مسئله ای که توسط شخص منتظری و اطرافیانش بعنوان یک واقعیت تلخ، هرگز پذیرفته نشد اما بر اساس شواهد و مستندات تاریخی پیش می‌رود و منتظر رد و قبول سوژه ها نمی ماند و قضاوت خود را خواهد داشت؛ خواه خوشایند افراد باشد یا نه. 🔹امام عزیز با شناخت عمیق از اطرافیان خود از جمله آقای منتظری، هرگز به انتخاب او بعنوان قائم مقامی راضی نبود، این را صراحتا به آقای هم فرموده بود اما او این حقیقت را هم از دوست نزدیکش(آیت الله خامنه‌ای) مخفی کرده بود و هم از پسرعمو و دامادش مرحوم محمد هاشمیان! چنان که در هر دو مورد، مستندات این پنهان کاری وجود دارد. 🔹مسئله ساده اندیشی امر خطیری است که در کنش گران سیاسی حوزوی به طور خاص باید مورد توجه و مطالعه قرار گیرد؛ سرگذشت منتظری ها و ها پیش چشم ما هست و متاسفانه امتداد این جریان پرخطر، اکنون نیز وجود دارد و لازمه مقابله با آن، بصیرت افزایی بهنگام و بی تعارف و کاملا مصداقی و تطبیقی است. اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا @rozaneebefarda
ماجرای اهانت به ساحت مقدس رهبری و انتظارات بایسته از علمای قم، خصوصا اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ⭕️یکی از محورهای اساسی در سیاه نمایی مخالفان انقلاب اسلامی، زیر سؤال بردن شخص مقام معظم رهبری و متوجه کردن مسئولیت همه امور خرد و کلان به شخص ایشان است. 🔹این خط رسانه ای و سیاسی مشکوک و عنادآلود، گاه از سوی عناصر اصلاح طلب نشان دار مانند در قالب نامه سرگشاده مطرح می شود، وقتی دیگر در و نمود می یابد و اخیرا در قالب انتشار یکی از روحانیان که پیش از با ارادت به نظام و رهبری اشتهار داشت و اکنون به عنوان یکی از علاقمندان دوآتشه آقای شناخته می شود، به اوج خود می رسد. 🔹خط علیه در زمان امام نیز سابقه داشت و در دوران رهبری آقا نیز امتداد یافت؛ نماد اهانت به ولایت در دهه شصت، اولا آقای بود که علیرغم صبوری مثال زدنی امام، نهایتا به انتحار او در سخنرانی 22 بهمن 67 و نهایتا نامه شش فروردین 68 امام مبنی بر عزل وی، منجر شد. نمونه مهم دیگر، بود که به منافقین و صدام پیوست و در آغوش آنها امام عزیز و شهدا و نظام را هتاکانه زیر سؤال می‌برد. در دوران رهبری آیت الله العطمی خامنه ای نیز هتاکی های منتظری ادامه یافت؛خصوصا در سال 71 و بار دیگر در سال76(13رجب) به اوج خود رسید. 🔻نمونه دیگر بود که البته در اواخر عمرش با نگارش توبه نامه خصوصی به آقا، تلاش کرد گذشته را جبران کند. مواضع خلاف ادب و هتاکانه آقای نیز در همین طراز قابل تحلیل است که اجتماع اعتراضی عظیم اصفهانیها و پاسخ مکتوب شخص رهبری به ایشان را در پی داشت. 🔻گذشته از رهبری، هتاکی به برخی شخصیت های برجسته انقلابی حوزه مانند در دوره اصلاحات و سخنرانی موهن آغاجری در همدان در زیر سؤال بردن روحانیت و مرجعیت نیز در همین طراز قابل بررسی است. و آقای به مقام معظم رهبری در کوران ۸۸ که پیش از آنکه توسط رهبر ملاحظه شود، بطور عمومی انتشار یافت و آتش فتنه را شعله ور کرد، نیز نامتعارف و از آنجا که پیکان توجهات را متوجه شخص رهبری می کرد، اجحاف آشکار به ایشان بود. مواضع هتاکانه فرزند علیه رهبری و نیز بسیار تاسف برانگیز بود اما مع الاسف برخورد متناسبی با آن صورت نگرفت و فرقه تشیع لندنی با دروغ پردازی رسانه ای در ایران و خارج از ایران(خصوصا عراق)، مانع از مواجهه قانونی با آن شدند و شوربختانه در سطح حوزه نیز مواجهه محکمی با این اقدام موهن صورت نگرفت. اخیرا همین خط در قالب انتشار یک ویدیوی موهن توسط آقای و علیه شخص رهبری پی گرفته شده است. مطالعه عملکرد حوزویان در مواجهه با اقدامات موهن در موارد پیشین، به عنوان تجربه تاریخی حوزویان در پیش چشم ماست؛ طبیعی است اگر برخورد متناسب و همه جانبه و محکم با این پدیده شوم صورت نگیرد، زودا که این ویروس خطرناک و این سونامی سیاه، همه گیر شود و آثار مخرب و جبران ناپذیری به دنبال داشته باشد. مسئله ولایت فقیه به عنوان مهم ترین سرمایه معنوی حوزه های علمیه و بزرگترین سرمایه سیاسی در نظام سیاسی ایران، موضوعی نیست که و در مورد هتاکی بی وجه و ظالمانه نسبت به آن قابل پذیرش باشد. به راستی اگر چنین ادبیاتی در مورد برخی دیگر از حضرات به کار می رفت، چه غوغایی به پا می کردند؟ یادمان نمی رود ماجرای نامه ناصحانه و انتشار فایل مواضع یک جلسه خصوصی را که موجب شد طیف زیادی از آقایان علیه آن به موضع گیری بپردازند! حال ما را چه شده است؟ معنای این چیست؟ انتظار آن است که بزرگان و علمای معظم حوزه علمیه قم در چنین مواقعی پیش از هر قشر دیگری راسا وارد میدان شوند، سینه سپر کنند و از آبروی مقام عظمای ولایت که عصاره آبروی علمای شیعه است، به نحو جانانه دفاع نمایند. در فقره اخیر انتظار می رود حوزه علمیه قم به پیشگامی و پرچمداری ، وارد میدان شوند و از حریم ولایت به عنوان علمدار تشیع و جهان اسلام، دفاع نمایند. این انتظار نافی تکلیف سایر طبقات حوزویان و متدینان و نخبگان و اهالی رسانه نیست اما واقعیت آن است که کارهای فرمی و رسانه ای صرف در مقابله با این سطح از اهانت ها که متاسفانه به نحو سریالی در حال وقوع است، به هیچ وجه کافی نیست و اگر در این مسئله تسامح شود، پیام بسیار بدی به دشمنان تشیع و جهان اسلام و نظام اسلامی صادر خواهد کرد. امید است منتخبین جدید هیئت رئیسه جامعه مدرسین، به عنوان علمدار دفاع از ولایت و مرجعیت وارد میدان شوند. طبعا بدنه و بزرگان حوزه مقدسه نیز چون همیشه حامی و همراه مدافعان ولایت بوده و خواهند بود. رونوشت به: جامعه محترم مدرسین حوزه علمیه قم @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥تودهنی تاریخی به ! ⭕️اگر یک عده ای آمدند گفتند آمریکا و اذنابش دشمن نیست... اگر کسانی دوصدایی و تردید نسبت به دشمن ایجاد کنند، کرده‌اند. 🔻کوچه دادن به دشمن، بدترین نوع خیانت است. 🔹ترویج فهم غلط نسبت به دشمن، از بین بردن حساسیت جامعه و ایجاد تفرقه نسبت به دشمن، خیانت است. 🔹دشمن شناسی، محور وحدت در جامعه است. 🔶حاشیه روزنه یکی از اتفاقات تلخ دوران حاکمیت خرده جریان اعتدال بر قوه مجریه، ترویج گفتمان و تلاش برای کاهش آستانه حساسیت جامعه انقلابی ایران نسبت به این دشمن جنایتکار بود. آقای بعنوان پدرخوانده خرده جریان اعتدال، در تردیدافکنی و حساسیت زدایی عمومی نسبت به آمریکا پیشگام بود؛ او گاه از دنیای گفتمان ها و نفی موشک سخن می‌گفت که با برخورد محکم رهبری معظم انقلاب اسلامی مواجه شد و گاه بدون هیچ مستمسکی، به می‌پرداخت و از موافقت امام با سخن می‌گفت! عجیب است که قبیله غربگراهای ورشکسته، با وجود اینچنین مستندات روشنی، همچنان تلاش دارند قهرمان مبارزه با آمریکا و دشمن درجه یک غربزدگی، یعنی حاج قاسم سلیمانی را، فردی همگرا با هاشمی و روحانی و ظریف نشان دهند! زهی خیال باطل! @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥انکار ولایت سیاسی پیامبر(ص) و ائمه(ع) توسط آغاجری 🔻من علی(ع) را افضل می دانم/در غدیر فقط امامت معنوی تعیین شد. 🔻جنگ شیعه و سنی ریشه در همین باورها دارد که ما هنوز منتظریم که امام زمان(عج) بیاید انتقام حضرت فاطمه(س) را از سنی های این زمان بگیرد. 🔻اگر پیامبر(س) در مدائن مبعوث شده بود اصلا حکومت تشکیل نمی داد. 🔻من اصلا اعتقادی به وصایت در خلافت و قدرت سیاسی ندارم و امر سیاسی را می دانم. 🔻علی(ع) و یاران علی(ع) در حکومت خلفا منصب قبول کردند. 🔻امر قدرت سیاسی برای حضرت علی(ع)، یک امر تاریخی است که گذشته! 🔶حاشیه هاشمی آغاجری از عناصر رادیکال جریان است که در دهه هفتاد به دلیل انکار برخی معتقدات شیعی، حکم اعدام گرفت اما با شانتاژ گسترده مطبوعات غربگرای داخلی،حکم اعدام او در دیوان عالی نقض شد. قاضی مربوطه سیدمحمد سجادی از اعضای لیست آقای در انتخابات خبرگان گذشته(موسوم به لیست انگلیسی) بود. پس از سخنان آغاجری بعضی بزرگان و اعضای جامعه مدرسین و برخی محافل حوزوی غیور دیگر بسیار صریح و محکم به مقابله برخاستند اما در این میان نقش علامه مصباح بسیار ممتاز بود؛ او آخرین تلاش‌ها را در آخرین روزها برای صیانت از حدود الهی به خرج داد اما با فشار و هیاهوی تسلیم طلبان، بی نتیجه ماند. آنروز به آیت‌الله مصباح خرده میگرفتند که بنا به قاعده الباطل یموت بترک ذکره، باید سکوت پیشه کند! اما تاریخ نشان داد که آن بزرگمرد در صیانت از عقاید فرقه محقه در صف اول بود‌. آیا جریان‌های مدعی دفاع از ولایت اهل بیت(ع) به این سخنان پاسخ می‌دهد یا خیر؟ @rozaneebefarda
منتظری و حمایت از سازمان مجاهدین! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 نامه آقای منتظری به امام خمینی و درخواست حمایت از سازمان! بسمه تعالی حضرت آیت الله العظمی مدظله العالی پس از تقدیم سلام و تحیت به عرض عالی می‎رساند: چنانچه اطلاع دارید عده زیادی از جوانهای مسلمان و متدین گرفتارند و عده ای از آنان در معرض خطر اعدام قرار گرفته اند. تصلب آنان نسبت به و و آنان بر و و واقع شده است، و بعضی از و جمعی از علماء بلاد اقداماتی برای تخلص آنان کرده اند و چیزهایی نوشته شده، بجا و لازم است از طرف حضرتعالی نیز در و و حفظ دماء آنان چیزی منتشر شود، این معنا در شرایط فعلی ضرورت دارد چون مخالفین سعی می‎کنند آنان را قلمداد کنند، البته کیفیت آن بسته به نظر حضرتعالی است. در خاتمه از حضرتعالی ملتمس دعای خیر می‎باشم. ‏1351/1/11ش_‏15 صفر 1392 ‏ (خاطرات منتظری از 1301 تا 1378 هجری خورشیدی، ص195/پیوست 30) 🔶حاشیه روزنه آنگونه که می‌بینید به زعم آقای منتظری اعضای سازمان التقاطی منافقین، از فهم عمیق اسلامی برخوردارند و این مخالفین انقلاب هستند که به آنها تهمت انحراف می‌زنند! دقیقا در همین زمان آیت‌الله مصباح در ایران مخالف درجه یک مجاهدین است و امام در نجف حاضر نمی‌شود یک خط در تایید اینها بنویسد! حالا شما قضاوت کنید کدام یک به امام نزدیک ترند؛ آقای که مخالف مجاهدین بود یا آقایان و که حامی سرسخت آنان بودند؟! منتظری چی ها با این سابقه، در حوزه راه افتاده اند و دیگران را به تندروی و خشونت طلبی متهم می کنند! آیا این خنده دار نیست؟! برای شناسایی جریانهای انحرافی و نفوذی، کافی است ریشه ها را ردیابی کنید. هم اکنون کدام خرده جریان سیاسی و رسانه‌ای را در حوزه سراغ دارید که وابسته به جریان منتظری است؟ ⭕️یادداشت اختصاصی روزنه با عنوان علامه مصباح و مخالفانش را اینجا بخوانید👇 https://eitaa.com/rozaneebefarda/6938 @rozaneebefarda
ماجرای و و سخنی با آقای دوران استیکال از نام امام سرآمده است! 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹چندیست دقیقا در آستانه انتخابات۱۴۰۰، یهویی یاد امام افتاده‌اند و رگ گردن شان برای آرمان‌ها و اندیشه‌های آن رهبر کبیر و همیشه جاوید، باد کرده است! 🔹برای مردم از خطر می‌گويند و نگران نگاه کاریکاتوری به اندیشه ایشان شده‌اند و یاد وصیت‌نامه تاریخی ایشان افتاده‌اند! 🔹صد البته وظیفه ذاتی این جماعت سال‌هاست همین بوده و متأسفانه کارنامه سیاهی در ادای این وظيفه رقم زده‌اند! حال باید پرسید چه شده که در آستانه انتخابات، یک مرتبه یاد امام افتاده‌اند! 🔹حتما عدم یادکرد از امام در قطعنامه راهپیمایی۲۲بهمن و سالگرد انقلاب اسلامی، خطای راهبردی است اما... 🔹آقای مصطفوی! تحریف امام آن هنگام شروع شد که بعد از ارتحال حاج احمدآقای عزیز، انقلابی و ولایی، مؤسسه تنظیم و نشر را لانه کردید و امثال شیخ الشریعه و عباسعلی روحانی و نوری و باقی و بالانشین شدند و جایگاه تفسیر اندیشه امام را غصب کردند و حزب‌اللهی‌ها کنار زده شدند! ⭕️تحریف امام وقتی شروع شد که... 🔻 با نام و اعتبار ایشان و با پول بی زبان بیت‌المال، زمینه انتشار مواضع دگراندیشان و سکولارهای غربگرا را فراهم کردید که نه تنها نسبتی با اندیشه‌های امام نداشتند که کارنامه سیاه آنان در جهت تقابل با اسلام ناب و گرایش به غرب وحشی و شیطان بزرگ، پیش چشم همگان است. 🔻یک عنصر مرموز مثل زیباکلام در رسانه رسمی شما انقلاب اسلامی را حاملگی ناخواسته خواند! و بعد از اعتراض دلسوزانه برخی خط امامی های واقعی، یواشکی حذفش کردید! 🔻 جماران را به کانون اجتماع نحله های غربگرا تبدیل کردید و زمینه تفسیر یک طرفه و مصادره ناجوانمردانه امام را فراهم کردید. 🔻 بر مرقد مطهر ایشان، آن بنای مجلل با آن هزینه‌های سرسام آور و معماری بی ربط و اشرافی را ساختید و خون به دل محرومین و مستضعفان و اصحاب صدیق امام کردید 🔻 آن پیام‌های موهن را در ارتحال یاران واقعی امام آیات محمد یزدی و علامه مصباح دادید و آن پیام های بلند بالا را در فوت فیرحی(که نسبتی با اندیشه امام نداشت، اگر نگوییم نسبت عکس داشت) صادر کردید. 🔻 اعتبار و نام امام را دستمایه فشار بر شورای نگهبان برای تایید صلاحیت جهت کاندیداتوری خبرگان کرديد و بدون شرکت در امتحان خبرگان، انتظار داشتید اجتهاد تان برخلاف رویه، همینطوری تایید شود! 🔻 مراد سیاسی شما، آقای ، در تحریفی آشکار و نسبتی ناروا، مدعی موافقت امام با حذف شد! 🔻رییس جمهور محبوب شما و ، در حضور شما در حرم امام، سخنان گهربار و فرازمانی ایشان را مشتی کلمات بی روح نامید! 🔻 در (عموی همسر شما) به قلم قائم مقام موسسه تنطیم و نشر با دو نفر دیگر، و همچنین در دایره‌المعارف تشیع به قلم ، در تحریف امام به بار آوردند و شما دم نزدید! 🔻 در مجله ضاله ، مردم قهرمان ایران را به خاطر وفاداری به آرمان‌های امام و انقلاب، خسرالدنیا والآخره نامید و جز رهبری عزیز، کسی از مدعیان خط امام جوابش نداد. 🔻 همپالگی های سیاسی شما در عصر سیاه اصلاحات، همه شعارهای اصیل انقلاب و امام را به ورطه نابودی کشاندند و اگر مجاهدت رهبری و سربازان مخلص انقلاب و برخی بزرگان مثل نبود، تا هدم ارزشهای انقلاب پیش می رفتند! 🔻تحریف یعنی خاطره‌سازی های تحریف آمیز جریان سیاسی غربگرا از امام؛ از هاشمی تا دعایی و سایر دوستان و آشنایان تان! 🔻تحریف یعنی همراهی مدعیان خط امام با که قصدشان هدم نظام اسلامی بود که امام آن را از می‌دانست. 🔻تحریف یعنی آن نوشته جات پرغلط مجموعه‌های اقماری متکثر که با نام امام و برخلاف افکار و سیره ایشان منتشر شده و می‌شود. ⭕️مردم ایران امام را خوب می‌شناسند! چه اینکه با نام و یاد و افکار و محبت او بزرگ شده‌اند. مردم ایران و تحریف امام را هم خوب می‌شناسند!! چه اینکه هرگز شما را به عنوان میراث دار مکتب امام نپذیرفتند و با ملاحظه دقیق کارنامه غیرقابل قبول شما در دفاع از ، فریاد زدند؛ نواده روح‌الله، سیدحسن نصرالله! 🔶حزب‌اللهی‌ها همه زندگی شان را وقف امام کرده‌اند؛ هنوز هم هر وقت لازم باشد، برای دفاع از امام و نظام، جان و جوان می دهند. تهمت تحریف یا حذف امام به این امت انقلابی نمی‌چسبد! شما بهتر است فکری به حال خود کنید! 🔹حلقه جماران که امروز به سان یک نحله ، برخلاف سیره و رویه حاج احمدآقای عزیز، در پیروی از فرامین و اندیشه‌های ولی فقیه حاضر، کارنامه قابل قبولی ندارد، صلاحیت دم زدن از نام امام را ندارد. ۲۴بهمن ۹۹ @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
منتظری و حمایت از سازمان مجاهدین! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 نامه آقای منتظری به امام خمینی و درخواست حمایت از سازمان! بسمه تعالی حضرت آیت الله العظمی مدظله العالی پس از تقدیم سلام و تحیت به عرض عالی می‎رساند: چنانچه اطلاع دارید عده زیادی از جوانهای مسلمان و متدین گرفتارند و عده ای از آنان در معرض خطر اعدام قرار گرفته اند. تصلب آنان نسبت به و و آنان بر و و واقع شده است، و بعضی از و جمعی از علماء بلاد اقداماتی برای تخلص آنان کرده اند و چیزهایی نوشته شده، بجا و لازم است از طرف حضرتعالی نیز در و و حفظ دماء آنان چیزی منتشر شود، این معنا در شرایط فعلی ضرورت دارد چون مخالفین سعی می‎کنند آنان را قلمداد کنند، البته کیفیت آن بسته به نظر حضرتعالی است. در خاتمه از حضرتعالی ملتمس دعای خیر می‎باشم. ‏1351/1/11ش_‏15 صفر 1392 ‏ (خاطرات منتظری از 1301 تا 1378 هجری خورشیدی، ص195/پیوست 30) 🔶حاشیه روزنه آنگونه که می‌بینید به زعم آقای منتظری اعضای سازمان التقاطی منافقین، از فهم عمیق اسلامی برخوردارند و این مخالفین انقلاب هستند که به آنها تهمت انحراف می‌زنند! دقیقا در همین زمان آیت‌الله مصباح در ایران مخالف درجه یک مجاهدین است و امام در نجف حاضر نمی‌شود یک خط در تایید اینها بنویسد! حالا شما قضاوت کنید کدام یک به امام نزدیک ترند؛ آقای که مخالف مجاهدین بود یا آقایان و که حامی سرسخت آنان بودند؟! منتظری چی ها با این سابقه، در حوزه راه افتاده اند و دیگران را به تندروی و خشونت طلبی متهم می کنند! آیا این خنده دار نیست؟! برای شناسایی جریانهای انحرافی و نفوذی، کافی است ریشه ها را ردیابی کنید. هم اکنون کدام خرده جریان سیاسی و رسانه‌ای را در حوزه سراغ دارید که وابسته به جریان منتظری است؟ ⭕️یادداشت اختصاصی روزنه با عنوان علامه مصباح و مخالفانش را اینجا بخوانید👇 https://eitaa.com/rozaneebefarda/6938 @rozaneebefarda
ساده لوحی در سیاست! نگاهی به ماجرای آقای منتظری به مناسبت سالگرد عزل او 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹آقای از روحانیان فاضل و ملای حوزوی بود که از مقررین درس آیت‌الله بروجردی و از برجسته ترین شاگردان امام خمینی بود. کسی در فضل و فقاهت وی تردید ندارد؛ چه اینکه با آغاز مبارزات سیاسی مردم ایران به رهبری امام، حضور پیوسته وی در روند مبارزات و خط مقدم تقابل با پهلوی ها و تحمل زندان و تبعید و انواع مرارت ها، نیز بر اهل اطلاع پوشیده نیست. آنچه محل سوال جدی است آنکه، چه می‌شود که چنین فردی که بود و از جانب ایشان لقب گرفته بود، به آن عاقبت عبرت آموز دچار شد؟! 🔹واقعیت آن است که حضور در میدان پیچیده سیاست، هم تقوای حداکثری می خواهد و هم بصیرت و شناخت عمیق و دقیق از حوادث واقعه و کنش گران سیاسی موافق و مخالف. گرچه علم و فقاهت، لازمه سیاست ورزی مومنانه طراز است اما حقیقت آن است که صرف توفیق در حل مسائل پیچیده فقهی و توانایی در کشف فتامل های کفایه و ... دلالت بر صلاحیت برای کنش گری سیاسی مطلوب ندارد. چنان که تاریخ ثابت کرد. 🔹آقای منتظری به دلیل نکات مثبتی که داشت مورد توجه انقلابیون بود و این توجه به دلیل علاقه های قومیتی اطرافیانش ضریب فوق العاده یافت و مجموعا موجب ترقی در عالیترین سطوح سیاسی و دینی گردید؛ ایشان در ساحت سیاست و در افواه بعنوان جانشین امام مطرح شد، در عین حال در محافل دینی نیز با وجود حضور آیات عظام خوئی، گلپایگانی، اراکی، مرعشی نجفی و...، مسئله مرجعیت ایشان توسط طیفی خاص از چهره های سیاسی و حوزوی مطرح شد. نتیجه این اقبال ها، مطرح شدن نام او بعنوان قائم مقام رهبری در مجلس خبرگان و صورت قانونی بخشیدن به آن بود در عین حال که برخی علاقمندان ایشان مانند آیت‌الله مومن، از غیرقانونی بودن این اتفاق صراحتا سخن گفتند. دیگرانی از رجال سیاسی و رجال دینی نیز بوده‌اند که با شناخت دقیق از شخصیت منتظری، وی را واجد صلاحیت لازم برای تصدی امر رهبری نمی‌دانستند اما پروپاگاندای منتظری چی ها و حسن ظن برخی بزرگان، مانع از شنیده شدن صدای این طیف شد! 🔹چنبره در از یک سو، ارتباط ارگانیک و وثیق از دیگر سو و همزمان حضور حلقه های نامرئی از و عناصر رسانه‌ای بیگانه، بیت منتظری را به کانون تنازعات سیاسی جریان های غیراصیل و مبدل ساخت تا به آنجا به عنوان یک مرکز ثقل علیه امام و نظام نگریسته شود. 🔹در چنین فضای به شدت پیچیده‌ای، شخص به شدت بسیطی چون منتظری را یارای کنش گری فعال نبود و او همواره متاثر از فضا و اطرافیان، چونان طوفان زدگان به این سو و آن سو کشانده و کشیده میشد. 🔹امر مهمی که در تحلیل کارنامه سیاسی آقای منتظری نباید از نظر دور داشت، همین اوست؛ صدالبته که این معما چو حل گشته آسان شده، وگرنه غیر از امام که در شناخت افراد و جریان‌ها بی بدیل بودند، بسیاری از بزرگان عرصه سیاست و دین، نتوانسته بودند به این نقیصه مهم منتظری پی ببرند. مسئله ای که توسط شخص منتظری و اطرافیانش بعنوان یک واقعیت تلخ، هرگز پذیرفته نشد اما بر اساس شواهد و مستندات تاریخی پیش می‌رود و منتظر رد و قبول سوژه ها نمی ماند و قضاوت خود را خواهد داشت؛ خواه خوشایند افراد باشد یا نه. 🔹امام عزیز با شناخت عمیق از اطرافیان خود از جمله آقای منتظری، هرگز به انتخاب او بعنوان قائم مقامی راضی نبود، این را صراحتا به آقای هم فرموده بود اما او این حقیقت را هم از دوست نزدیکش(آیت الله خامنه‌ای) مخفی کرده بود و هم از پسرعمو و دامادش مرحوم محمد هاشمیان! چنان که در هر دو مورد، مستندات این پنهان کاری وجود دارد. 🔹مسئله ساده اندیشی امر خطیری است که در کنش گران سیاسی حوزوی به طور خاص باید مورد توجه و مطالعه قرار گیرد؛ سرگذشت منتظری ها و ها پیش چشم ما هست و متاسفانه امتداد این جریان پرخطر، اکنون نیز وجود دارد و لازمه مقابله با آن، بصیرت افزایی بهنگام و بی تعارف و کاملا مصداقی و تطبیقی است. اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مخالفت با و مجله سوره! می‌گفت: دشمنان من مانند آوینی در حوزه هنری جمع شده‌اند، پس به آنجا بودجه نمی‌دهم، مگر اینکه آنها را از حوزه بیرون بیاندازید! ▫️یادداشت اختصاصی روزنه با عنوان "این آوینی ستیزها" را اینجا بخوانید: 👇 https://eitaa.com/rozaneebefarda/7757 🔶حاشیه روزنه سرکوب عناصر انقلابی ناب مانند شهید آوینی در کارنامه ثبت است! ایم عناصر تندخو و حذف کننده مخالفان فکری، امروز پرچم اسلام رحمانی و رواداری بر دست گرفته‌اند اما تاریخ ماهیت مدعاهای دروغین شان را افشا می‌کند! @rozaneebefarda
مواضع تأمل برانگیز سيدحسن مصطفوی(خمینی) پیرامون ۱۴۰۰ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️در ابتدای سخن، یاد آقای کروبی را گرامی می داریم. انشاالله با حاکم شدن خرد جمعی در تصمیمات، مسأله حصر خاتمه یابد و بتوانیم ایشان و سایر محصورین به خصوص آقای مهندس موسوی و خانم دکتر رهنورد را از نزدیک ببینیم. به نظرم، ما در برهه بسیار مهمی از کشور هستیم؛ نه از این باب که همیشه می گویند، «برهه حساس کنونی»! بلکه واقعیت این است که امروز وضع معیشت مردم در دوره بسیار سختی است. البته ما هنوز به فقر نسلی بر نخورده و به فقر فرهنگی هم نرسیده ایم، ولی اگر فقر اقتصادی تا یکی دو نسل ادامه یاید، کار ممکن است به فقر فرهنگی کشد.  اما در مورد حضور خودم در انتخابات ریاست جمهوری، نکته ای را باید بیان کنم. واقعیت این است که اصلا خودم بنای حضور نداشتم؛ برای اینکه احساس مسئولیت نمی کردم و معتقد بودم افراد زیادی برای تصدی این مسئولیت حضور دارند. این تصمیم پابرجا بود تا اینکه با پیش بینی ها و ارزیابی های قابل توجهی مواجه شدیم. این را بگویم که بیش از اقبال افراد و جریانات خاص که به نوبه خود بسیار ارزشمند است، اقبال مردمی برای من مهم بود و از همین رو بود که ارزیابی ها برای من مهم بود. تنها عاملی که من را در تصمیم گیری مردّد کرده بود - البته تصمیم هم نگرفته بودم - این بود که نکند فردای قیامت پیش خدا، روح امام، شهدا و آیندگان بگویند یک موقعی کاری از شما می آمد و نکردید. فرآیند شورای نگهبان هم خیلی برایم مهم نبود. اگر هم رد می کردند اتفاق مهمی نمی افتاد.  توجه کنید که امثال ما اگر گوشت و پوستمان هم برود نمی خواهیم جمهوری اسلامی از بین برود و هیچ کس نباید چنین توقعی را داشته باشد و اگر کسی روزی می خواهد به بنده اقبال کند بداند که ما تا آخرین لحظه هیچ وقت هیچ کاری نمی کنیم که جمهوری اسلامی بخواهد لطمه ببیند و اگر هم احیانا کاری انجام می دهیم برای این نکته (حفظ جمهوری اسلامی) است. لذا اگر فکر کنیم یک کار به فرآیندی می رسد که نتیجه اش تضعیف کلان مملکت و جمهوری اسلامی است، به نظر من مصلحتی بر آن مترتب نیست. البته هرگز از اصول خود عدول نمی کنیم و صلاح  کشور را هم  در همین می دانیم.  آینده ایران و مردم کشورمان را هم چندان متفاوت از آینده جمهوری اسلامی نمی دانم. یعنی معتقدم به هر حال این دو با هم پیوند دارد. بالأخره ما عرق دینی، شیعی و اسلامی داریم و نمی توانیم نسبت به تاریخ بزرگی هم که پشت سرمان هست بی‌تفاوت باشیم. اما به هر حال وقتی در مورد یک تصمیم گیری صلاح دیده نمی شود، مسئولیتی حاصل نخواهد شد و در صورتی که آن تصمیم عملی شود، در آینده مسأله ای پیش نرفته و مشکل مردم حل نمی شود. این در حالی است که قرار است آمدن امثال من مشکل گشا باشد.  واقعیت این است که  در کشور ما بعضا تصمیم های بسیار خطرناک ایدئولوژیک می گیرد. البته من معتقد نیستم همه این افراد ایدئولوژیک هستند، بلکه خیلی از آنها هستند ولی به هر حال تصمیماتی با پایه های ایدئولوژیکی می گیرند که غلط و خطرناک است. من اصلا بنا ندارم که بگویم در این شرایط (دیگر در میدان) نیستم و دیگر کار نمی کنم. بالأخره تا حالا می گفتم همه باید باشند و از مردم دعوت کنیم. و الان هم می گویم حضور مردم از هر عنصری واجب تر است. در مرحله فعلی به نظر من در میان دوستان شما نهاد اجماع ساز حداقل برای یک گروه سیاسی اتفاق مبارکی است. به هر حال این مجموعه، مجموعه ای است که در شرایطی که فعلا کسی توان کار فردی ندارد، باید آن را مبنایی برای کار گرفت و به تصمیم آن که مبتنی بر خرد جمعی است، احترام گذاشت. اما به مردم صادقانه مشکلات را بگویید؛ حداقل این است که فردا اگر هدفمان محقق نشد می گوییم ما از قبل حرف هایمان را گفته ایم و در حدّ وسع خود کارمان را انجام داده ایم. برای یک جریان سیاسی از نظر حیات سیاسی خودش بعضی وقت ها شکست ها زمینه پیروزی های بعدی است. آقای اگر سال 84 نمی آمد و شکست نمی خورد، 92 نمی بُرد. یعنی خیلی وقت ها این گونه است که فرد باید از شکست این مرحله برای گام بعدی توشه‌ای بردارد باید عقیده و مشرب سیاسی خودمان و خطری که پیش رو است را بگوییم. به نظر من واقعا حکومت یکدست افراطی برای کشور خطرناک است. همه نسبت به مملکت، آینده، فرزندانمان و گذشته تاریخی مان مسئولیت داریم؛ تلقی من هم این بود که شاید بتوانیم کاری کنیم که این امر در مورد شخص بنده دیگر امکانش فراهم نیست، اما نه به این معنا که به عنوان یک کنش گر، فعال، توصیه کننده و همدل حضور نداشته باشم؛ بلکه در عرصه حضور خواهم داشت. به هر حال اولین مسأله این است که باید سعی کنید امید را به جامعه برگردانید. مردم خیلی ناامید و قهر هستند و حق هم دارند. چرا که در این سال ها روش های درستی در مواجهه با جامعه انجام نگرفت. @rozaneebefarda
کدام روایت خلاف واقع است؛ خاطره یا خاطره ؟ چه کسی گفته بود دیگری بوی دلار به مشامش خورده؟ فاز جدید عملیات روانی با محوریت دفاع مقدس @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️ در تاریخ سه شنبه ۱ تیر ۱۳۶۱ در مورد ماجرای پایان جنگ، روایتی دقیقا برخلاف ادعای منتظری را مطرح کرده است: 🔹عصر در جلسه گروهی از نمایندگان شرکت کردم و راجع به وضع جبهه ها و علل کمک به لبنان مذاکره شد. گفتند اکثریت نمایندگان مجلس و فضای جامعه نگرانند از تاثیر مانورهای صلح خواهانه عراق و فشار خارجی ها. می ترسند بی موقع آتش بس به بهانه ماه رمضان پذیرفته شود و نقل کردند که آقای منتظری گفته اند مسئولان بوی دلار به دماغشان خورده و می خواهند جنگ را ختم کنند! گفتم آیت الله منتظری از نظر و تصمیم امام برای ادامه جنگ مطلعند، بعید است چنین چیزی بگویند. ممکن است افراد بی اطلاع گفته باشند و اصلا پای دلاری در کار نیست. اصل حرفشان این است که کمیته ای مرضی الطرفین بررسی کنند و طرف متجاوز را مشخص کنند و سپس در مورد خسارت صحبت شود و معلوم است که نتیجه چه خواهد شد. @rozaneebefarda
رونمایی جعفریان از ۱۴۰۰ اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 دوگانه و ! رسول جعفریان (عضو ارشد حلقه حامیان حوزوی ) اخیرا ضمن بازنشر یادداشت سال ۹۴ خود، بار دیگر آتش دوگانه‌سازی با استفاده از ظرفیت‌های تاریخی را روشن کرد و نشان داد علیرغم شعارهای اخیر خود، همو پرچمدار زمان‌پریشی و زمان‌زدگی در مطالعات تاریخی است و همواره تلاش می‌کند وقایع تاریخی طبق منش و مسلک سیاسی خود، آنهم کاملا به صورت جهت‌دار عرضه کند. جعفریان در بخشی از این یادداشت بی‌پشتوانه، سست و غیرعلمی، آقای را بعنوان نماد شیعیان اعتدالی معرفی کرده و در مقابل نام قرار می‌دهد و تلاش کرده ایشان نماد شیعه افراطی معرفی کند! این درحالی است که باور به عقاید عمیق شیعی پیرامون جایگاه اهل بیت علیهم السلام که در برخی متون روایی یا ادعیه مانند نمود یافته، اختصاصی به علامه مصباح نداشت و تقریبا تمام بزرگان تاریخ شیعه در باور بدان اتفاق نظر داشته‌اند. بعنوان نمونه در دوران معاصر، تمام مراجع موجود، باوجود اختلاف نظرها در روش اجتهادی و برخی رویکردهای علمی، در این قبیل امور بنیادین تشیع، کاملا اتفاق نظر دارند؛ از آیت‌الله وحید خراسانی و آیت‌الله صافی گلپایگانی گرفته تا آیت‌الله سیستانی و آیت‌الله مکارم و آیت‌الله جوادی و آیت‌الله سبحانی. از این رو تمام این بزرگان، در نقد و مخالفت با انگاره‌های انحرافی امثال که وحی را تجربه نبوی و جامعه کبیره را شمارده، کاملا وحدت نظر دارند. با توجه به این نکته، لازم است تحرکات مشکوک جعفریان در دوگانه‌سازی حوزوی و استفاده از برچسب و نسبت به محبان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام، از سوی بزرگان و نخبگان حوزوی مورد نقد قرار گیرد. گرچه جعفریان پیکان حملات خود را متوجه علامه مصباح کرده اما با مطالعه این یادداشت کاملا مشخص است که وی، برخی عقاید بنیادین فرقه محقّه شیعه را مصداق غلو و افراطی‌گری برشمرده است که بسیاری از بزرگان شیعه عمیقا بدان باور دارند و از این رو، جعفریان زیرکانه و با استخدام ادبیات تاریخی، به نوعی به تکرار برخی مدعاهای واهی سروش دست زده است! مراودات وثیق رسول جعفریان با نویسنده کتاب انحرافی ، نشانه دیگری از تلاش این طیف، برای القای برخی انگاره‌های دگراندیشانه در حوزه مطالعات دینی است‌. 💥بخشی از یادداشت جعفریان از این قرار است:👇 شیعه‌ غالی و شیعه اعتدالی؛ مصباح و هاشمی هرچه هست، این روزها که بحث شیعه شناسی به طور جدی تری طرح می شود و در مراکز مختلف رشته های شیعه شناسی تأسیس شده و تحقیقات جدیدی صورت گرفته و مقالات فراوانی انتشار می یابد، یک کار مهم همین سنخ شناسی جریان های شیعه پژوهشی در ایران و خارج از ایران است. جالب است که همزمان، تشیع نظری و عملی در دو مسیر در حال فعالیت است و نه تنها در ایران که در عراق و تا اندازه ای در بحرین و هند هم گرفتاریهایی در زمینه طرح مدل غالی یا معتدل از شیعه دارد. سوژه های خاصی که بر محور مفهوم امام، یا امام زمان، یا مطالب مشابه است، در آن وجود دارد و چنان که گفته شد، به نظر می رسد وقتی اطلاعات و تحقیقات جدید در اختیار قرار گیرد، از هر دو گروه، دست کم در آغاز کار، نوعی بحران فکری در حوزه شیعه شناسی پدید می آورد و از آنجا که حکومت هم یک حکومت شیعی است به نوعی با چالش های ناشی از گسترش این پژوهشها روبرو خواهد شد. هم اکنون هم دو نوع نگاه هاشمی و مصباح به نوعی متأثر از دو جریان شیعی است که دایما در آنچه که از زبان آنها مطرح می شود، عمق اختلاف فکری آن و تأثری که نسبت به بحث های کهن در زمینه غلو و اعتدال دارد را نشان می دهد. نباید تصور کرد که وقتی چنین قضاوتی می شود این مسأله همه اختلاف نظر ها را نشان دهد، اما می تواند به درک برخی از جهات در آن که البته مهم و عمیقا تاریخی هم هستند، کمک نماید. قرار گرفتن بخشی از یکی از این دو جریان کنار آن جریانی که همه چیز تشیع را «امام زمان» می داند، نشان از همین امر دارد. جریانی که قبل از انقلاب هم به جای آن که از انقلاب یاد کند، از ظهور یاد می کرد و البته امام ایده دیگری را دنبال کرد ضمن آن که ظهور را هم قبول داشت. در این میانه بالا گرفتن کار مداحان که اغلب تحت تأثیر اشعار غالیانه هستند و ادبیات عاطفی و احساسی را عمدتا در محور تاریخ امامان طرح می کنند، نه فقه و کلام آن، باز نشانی است از این که نه فقط در سطح نظری، بلکه در سطح عملی هم تشیع درگیر افکار اگر نه غلو، شبه غلو هست. 🔶حاشیه به نظر می‌رسد طرح مجدد این قبیل مدعاها در ایام انتخابات، نه برای کارکرد علمی، که در تدارک زمینه‌سازی برای القای است! @rozaneebefarda
استقبال رادیو فردا از سخنان اخیر در نفی رسانه‌های معاند با تمرکز بر تناقض‌گویی‌های کاندیداها، تلاش می‌کنند آنان را به بنشانند؛ پس از موفقیت این پروژه رسانه‌ای در مورد آقایان و ، اینبار همین رویه را در مورد آقای لاریجانی در پیش گرفته‌اند و البته این اعمال فشارهای رسانه‌ای تاحدودی در مواضع وی مؤثر بوده است. @rozaneebefarda