eitaa logo
پژوهش اِدمُلّاوَند
470 دنبال‌کننده
13.3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
324 فایل
🖊ن وَالْقَلَمِ وَمَايَسْطُرُونَ🇮🇷 🖨رسانه رسمی محسن داداش پورباکر_شاعر پژوهشگراسنادخطی،تبارشناسی_فرهنگ عامه 🌐وبلاگ:https://mohsendadashpour2021.blogfa.com 📩مدیر: @mohsendadashpourbaker 🗃پشتیبان:#آوات_قلمܐܡܝܕ 📞دعوت به سخنرانی و جلسات: ۰۹۱۱۲۲۰۵۳۹۱
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 💥 🗓 🌸جشن تیرگان، روز پاسداشت مرزها گرامی باد... 🔻جشن تیرگان جشنی است که به پاس‌ کاری بزرگ و بی‌مانند و ورجاوند که کماندار نام‌بردار ایران، انجام داد، برگزار می‌شود. 📌هفت سال، ایرانیان با که به ایران تاخته بودند، گرم نبرد بودند. خشکی و تنگ‌سالی هم بر دشواری‌ها و گرفتاری‌های جنگ افزوده بود. به‌گونه‌ای که هم ایرانیان و هم تورانیان در رنج افتاده بودند از تنک‌توشگی، نبرد هم به فرجام نمی‌آمد. 👈سرانجام بر آن نهادند که به شیوه‌ای دیگر، آن کشاکش و نبرد دیریاز را به پایان بیاورند. 🔻آن راه چاره که یافته بودند، این بود که کمانداری از ایران، تیری بیفکند و مرز میان ایران و توران را با آن تیر، نشانه بزند. تورانیان این راه چاره را بسیار پسندیدند و آن را یکسره به سود خود پنداشتند؛ زیرا بر این باور بودند که تیر به هر پایه پرشتاب باشد و تیزپر، پهنه‌ای را هرگز در‌ بر‌ نخواهد گرفت. 🏹 🔻کمانداری که برگزیده شد تا بدین کار شگرف دست بیازد، جنگ‌آوری پیر بود به نام آرش. او در روزی بر نهاده بر ستیغ کوه رویان در برآمد؛ همه توان و جان خود را در تیری که می‌خواست افکند؛ در دمید و فرو فشرد؛ تیر را در انداخت. تیر با نیرویی فراسوی و شگفت‌آور، بیابان‌ها، جنگل‌ها، دریاها، شهرهای گوناگون را درنوردید، در دور جای، در کنده گردو بنی، فرو رفت؛ در شهری به نام حلم در فرارود. 🔻 تیر را نشان زده بود؛ هنگامی که تیر را پس از زمانی دراز، از آنجا به نزد وی آوردند، نشان و مهر خویش را بر تیر دید و سخنی بیش نداشت که بر زبان براند؛ مگر آنکه، آن مرز را درست‌ و روا بشمارد و سپاه خود را از ایران بیرون بکشد. هنگامی که این تیر افکنده شد و آن مرز نشان گرفت، خشکسال و تنک‌توشگی هم به پایان آمد؛ باران‌های سیل‌آسا باریدن گرفت. ⛳️این رخداد فرخنده ‌بنیاد، انگیزه‌ای شد که ایرانیان، آن روز را روزی بزرگ بشمارند و آن را جشن بگیرند. ✔️این روایتی است از جناب در مورد چرایی گرامیداشت این روز 🥞پیشینیان ما در روز ۱۳ تیرماه که نام ماه و روز یکی می شد، جشنی را به نام برگزار می کردند. آنها در این روز مراسم های آیینی زیادی برگزار می کردند. در همین روز ، از پادشاهان پیشدادی، کاتبان را به رسمیت شناخت و به مردم دنیا دستور داد تا در روز جشن لباس کاتبان را بپوشند و مقام آنان را عزیز دارند.  📙آثارالباقیه، ابوریحان بیرونی، فصل نه، عید تیرگان 🌒روز سیارۀ عطارد یا همان تیر عُطارِد به کاتب ستارگان معروف است. در اشعار فارسی عطارد را کاتب، انشاکننده یا نویسندۀ سیارات دانسته اند. را در گذشته به نام «تیر» می شناخته اند و به همین خاطر روز ، یعنی همان شب را روز مخصوص سیارۀ تیر (همان عطارد) می نامیدند. ای که انشای عطارد صفت شوکت توست عقل کل چاکر طغراکش دیوان تو باد 📗دیوان حافظ، غزل شماره ۱۰۸ یا این بیت از غزلیات شمس: عطارد را همی‌گفتم به فضل و فن شدی غره/ قلم بشکن بیا بشنو پیام نیشکر باری 📘غزلیات شمس، غزل شماره ۲۵۲۶ 🖊استاد محمد خسروی https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3635 🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄• 📚ܐܡܝܕ @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
پژوهش اِدمُلّاوَند
🏹 ●● آرش کمانگیر از مازندارن،،،،، و مجسمه آن در باغ موزه کاخ سعدآباد و نقل شعر آرش در کتاب شاهنامه فردوسی بزرگ ●● بزرگ که از مادری اهل مازندارن بوده و در وصف مازندارن شعر سروده است با وصف آرش ●● ساخت مجسمه های ملی ایرانیان و به کارگماری، آن در شهرها و استان ها 🏹آرَش کمانگیر یا آرش شیواتیر بزرگ‌ترین تیرانداز در اسطوره‌های ایرانی است که پس از پایان جنگ ایران و توران، به‌عنوان کمان‌دار ایرانی برای تعیین مرز ایران و توران برگزیده شد و از بالای کوه «اَیریوخْشَئوثه»، تیری را به‌سوی کوه «خْوَنْوَنْت» پرتاب کرد و با پرتاب تیر او در زمان منوچهر، مرز میان ایران و توران تعیین شد. 📌پس از آنکه منوچهر پادشاه پیشدادی توسط افراسیاب در  محاصره شد، بر سر صلح توافق کردند و منوچهر پیشنهاد داد که تورانیان زمینی به اندازه پرتاب یک تیر به او بازگردانند و افراسیاب نیز پذیرفت. 📌فرشته اسپندارمذ به منوچهر دستور داد تا تیر و کمانی مخصوصی از چوب و آهن و پر عقاب آماده کند. به آرش که تیرانداز ماهری بود دستور شلیک داده شد. 📜به گفته بیرونی، آرش خود را برهنه نشان داد و گفت: «اینک! بدن من عاری از هر گونه زخم یا بیماری است. اما بعد از این تیراندازی من نابود خواهم شد.» در سپیده دم شلیک کرد و بلافاصله تکه‌تکه شد. تیر از جایی در طبرستان،در کوهستان رویان یا قلعه آمل یا قله  یا ساری پرتاب شد. ✨خداوند به باد فرمان داد تا تیر را تا نواحی دورافتاده خراسان بردارد و بدین ترتیب مرز میان پادشاهی  و  مشخص شد.تیر تا رود بلخ یا تخارستان یا به گفته ابوریحان بیرونی جایی بین طبرستان و فرغانه برفت و فرود آمد. 🖊سیدمنصورمحمدی کچپی.. https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3653 ‌‌💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 ❖ ﷽ ❖ 🌺 📩بارگذاری مطالب و موضوعات ویژه مناسبتهای بومی، محلی و ملی در پژوهش ادملاوند: 👇👇 💠 📜 🗓 🟢 🌸 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍂 @edmolavand 💐🌾🍀🌼🌷🍃🌼
ادامه👇👇 ✍رضاقلی‌خان می‌نویسد: «امیر مازندرانی از مجاذب عاشقان و از قدمای صادقان است كه اعراب، وی را شیخ العجم می‌نامند. دیوانش را همه رباعی و رباعیّاتش به لفظ پهلوی است و مزارش در دارالمرز مشهوراست: ( هدایت، ۱۳۸۸: ۴۴)    و نیز مرحوم سعید نفیسی احتمال می‌دهد كه امیر در پایان «قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری زیسته باشد.) «نفیسی، ،۱۳۶۳،ج ۱: ۲۴۰)  و هم‌چنین عباس شایان، او را شاعر دورة امیرتیمور گوركانی در قرن نهم می‌داند. (شایان: ۲۸۳) عده ای هم دوره ی زندگی وی را هم عصر فروپاشی سلسله ی  مرعشیان در دوره ی  اقتدار صفویه دانسته اند. 📌البته با توجه به قوّت نسخه شناسی استاد سعید نفیسی و مرجع قرار گرفتن یافته های او در ادب فارسی، رای ایشان با پژوهش تطبیقی زیر در دیوان امیر از نظر تبار شناسی واژگانی پذیرفتنی تر به نظر می رسد. همانطوری كه ملاحظه فرمودید در بین نویسندگان و پژوهشگران دربارة دورة زندگی امیر پازواری، اختلاف نظر وجود دارد. به هرحال دورة زندگی او  از قرن نهم تا دوازدهم است هرچند قضاوت قطعی دربارة روزگار زندگی شاعر، دشوار است. 💥زادگاه امیر پازواری دربارة زادگاه وی باید گفت كه اگر به اشعار امیر مراجعه كنیم، در می‌یابیم كه وی در اشعارش، دشت پازوار و امیركلا را توصیف نموده و گشت و گذار در آن منطقه را زیبا می‌داند: «امیر گِنِه دشتِ پازوار خُجیره گشت پازوار رو در بهار خُجیره  ترجمه:   امیر می‌گوید: دشت پازوار چه خوب است به ویژه هنگام بهار، گشت و گذار در آن چه زیباست. مِرِه كَل امیر گِنِنِه پازوار بَلُو دَست أئیتِ مَرز گیرمِه تِیمِه‌جار ترجمه: اهل پازوار مرا كل امیر می‌گویند كه بیلچه به دست گرفتم و در حال مرز گرفتن خزانه‌ی نشا هستم.»  ( برنهارد درن، ج اول:۱۳۰( حتی كسانی در پازوار هستند که خود را از اخلاف او می‌دانند و معتقدند كه شهر امیركلا برگرفته از نام امیر پازواریست. وی در توصیف امیركلا سروده: «امیركلاهِ او چِه چائی دارنه امیرِ دِترِ گردن صُراحی دارنه ترجمه: آبِ امیركلا چه سرد و خنك است و در گردنِ دخترانِ امیركلا، ظرف آب آویزان است«.(همان) https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3655 💌زندگی خصوصی شاعر قسمت اعظم اشعار امیر در توصیف زیبایی دلداده‌اش گوهر است و به گفتگوی این دو عاشق و معشوق می‌پردازد. دو عاشقی كه هرگز به هم نرسیدند و در آتشِ فراق سوختند. این بخش از اشعار او، دربرگیرنده ی آه و نالة جانسوزش در فراقِ گوهر است و از سرنوشت و تقدیر می‌نالد. وی در این مجموعه، خود را با مجنون و فرهاد و شیخ‌ صنعان و نیز گوهر را با لیلی‌ و شیرین مقایسه كرده است و اینك نمونه‌ اشعار او: «اون وقت اگر مجنون، لیلیِ عشق داشت بی فرهاد، گلنك ره دوش هَنیاو داشت بی اون‌ وقت كه‌هیچ كس، مِهرره به‌ دل نكاشت بی اسا امیر، مِهرِ گوهر، دل دكاشت بی آخِر داغِ شیرین، جان ره شِه گذاشت بی تِنِه دو گل و یاسمن، بو نداشت بی» ( برنهارد درن، ج ۲: ۲۷۰ ) ترجمه: اگر آن وقت مجنون به لیلی عشق ورزید اكنون امیر عشق گوهر را به دل گرفت. ـ فرهاد گلنك را بر دوش گذاشت. آخر داغ شیرین بر دلش مانده، جان داد. ـ آن زمانی كه هیچ كس، بذر مهرت را در دل نكاشته بود، دو طرف چهره‌ات مثل گل سرخ و یاسمن خوشبو نبود، من، عاشق تو شدم. 👈در نزد مردم ، افسانه‌هایی درباره عشق‌ امیر به گوهر وجود دارد كه دُرن در صفحه ۱۲۳ تا ۱۲۹ دیوان به آن اشاره نموده است: «امیر چوپانی بود كه در خدمت اربابش كار می‌كرد. دل امیر در گروِ مهرِ گوهر، دخترِ ارباب است. گوهر را نیز به او تمایل بوده است. روزی سواری به امیر می‌رسد و از او می‌خواهد كه از جالیز برایش خربزه بیاورد. امیر تعجّب می‌كند؛ زیرا زمانِ رسیدن خربزه نبود. به اصرار سوار، وارد باغ می‌شود. خربزه‌های فراوانی می‌بیند و باغ را چون بهشت می‌یابد. با حیرت خربزه‌ای برای سوار می‌آورد. سوار، خربزه را می‌شكافد و پاره‌ای از آن را به امیر می‌بخشد. سوار می‌رود. امیر به باغ بازمی‌گردد. باغ را به رونق چند لحظه پیش نمی‌بیند. در این هنگام گوهر سر می‌رسد و امیر نیمی از پارة خربزه را به او می‌دهد. هر دو با خوردن خربزه شروع به شعر گفتن می‌كنند و در می‌یابند كه آن سوار (ع) بوده است. امیر به دنبال سوار روانه می‌شود. سوار را در حال عبور از رودخانه‌ای می‌بیند كه به جای آب، آتش در آن روان است و او را از عبور در آن رودخانه بازمی‌دارد. امیر از رودخانة آتش می‌گذرد و به پابوسیِ سوار مشرّف می‌گردد و درِ معرفت به رویش گشوده می‌شود و چون نام یار و معشوقش گوهر بود، معشوق حقیقی خویش را نیز به این نام می‌خواند.» (برنهارد درن:۱۲۹-۱۲۳) 🎙 🌸 💞 🌿🍂 ❖ ﷽ ❖ 📩بارگذاری مطالب و موضوعات ویژه مناسبتهای بومی، محلی و ملی در پژوهش ادملاوند: 👇👇 💠 📜 🗓 🟢 🌸 🍃🌺🍂 @edmolavand 💐🌾🍀🌼🌷🍃🌼
باسمه تعالی یاداشتی به مناسبت زین العابدین گلایری ؛مدرس و پژوهشگر تاریخ ،ادیان،فِرَق و مذاهب یا همان و به نقلی (به دلیل سکونت قوم تپورها) تنها منطقه ای در ایران است که جز مذهب مذهبی دیگر را مرام و کیش خود نساخت . اینکه چرا روز آبانماه را روز مازندران نامیدند به پیشینه ای قریب به سیزده قرن بازمیگردد؛ در عید فطر سال ۲۵۱ هجری قمری که مردم مازندران به ویژه اهل کجور در مسجد جامع شهر با حسن بن زید علوی _که از نسل پنجم امام حسن علیه السلام بود و ازمدینه از جور خلفای عباسی به طبرستان گریخته بود _پس از اقامه ی نماز عید فطر کردند و نخستین حکومت شیعی در جهان را شکل دادند. معروف به هرچند به بودن مشهور بود و فقه حنفی و کلام معتزلی را باور داشت اما ظاهرا مکاتبات و ارتباطات مخفی او با برادرزاده‌اش، محمد بن علی بن خلف (خالد) العطار،در باورهای او اثرگذاشته بود ازاین رو در فرمانی که ابتدای حکومت صادر کرد احکامی را بیان میکند که به عقیده ی امامیه نزدیک تر است مانند بسمله در نماز ،پنج قنوت در نماز میت و عدم صحت مسح بر کفش و مانند آن که موجب شد برخی اورا امامی بدانند. اما علت عمومی و نیز از او توسط اهالی دیار طبرستان که هرگز با خلفای عباسی و حکام طاهریان و صفاریان سر سازش نداشتند و کیش غیر شیعی نپذیرفته بودند ،نمیتواند منحصر در شخصیت زید باشد بلکه از نظر نگارنده ی این سطور، مردم مازندران پیشتر به دلیل همزیستی با ساداتی که پس از هجرت امام رضا ع از سال ۲۰۳ به این سو به ایران خصوصا مازندران هجرت کرده بودند باورهای مذهبیشان شکل گرفته بود و با جریان شیعی ارتباط نزدیک داشتند چنانکه شیخ آقا بزرگ طهرانی در الذریعه از کتابی به نام المنتقله الطالبیین نقل میکند که پس از هجرت امام رضا(ع) حدود پانصد اهل دانش به ایران مهاجرت کردند که عمده ی آنها در طبرستان ساکن شدند و چنانکه ابن اسفندیار مورخ نامی اهل مازندران نقل میکند مردم به دلیل حسن خلق این سادات هر روز گرداگرد آنان جمع شده به انان گرایش پیدا میکردند. چنین فضای آماده ای سبب شده بود که نیز پیش از سکونت در ری ،در مازندران ساکن بود . از این رو بود که آنان همین که حسن بن زید به عنوان یک دانشمند علوی قیام کرد از او حمایت کردند هرچند عقیده ی امامیه داشتند. بنابراین میتوان گفت اهالی طبرستان نه تنها خود مذهب تشیع را پذیرفتند بلکه یکی از مهمترین عوامل گسترش جریان شیعی در ایران نیز اهالی طبرستان هستند . 📩ارسالی مخاطبین https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3659 ‌‌💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 ❖ ﷽ ❖ 🌺 📩بارگذاری مطالب و موضوعات ویژه مناسبتهای بومی، محلی و ملی در پژوهش ادملاوند: 👇👇 💠 📜 🗓 🟢 🌸 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍂 @edmolavand 💐🌾🍀🌼🌷🍃🌼
📝بسم الله الرحمن الرحیم وصلی الله علی محمّد وآله الطاهرین. ✍۱۴ آبان، بنابر برخی نقل‌ها، سال‌روز بنیان‌گذاری سلسله‌ی علویان در سال ۲۴۳ ه‌ق (اواخر نیمه‌ی اول قرن سوم هجری) است. 📘«واردی کولائی، سید تقی، تاریخ علویان طبرستان، قم، انتشارات دلیل ما، ص۳۵». 📌می‌توانم بگویم از همان ابتدای طلبگی که در اثر رفاقت و مصاحبت با بعض طلاب مازندرانی، وصف ناصر اطروش، چهارمین حاکم علوی طبرستان را شنیدم، زیارت مزار مطهرش به یک آرزو برای من تبدیل شده بود. این اشتیاق وقتی به اوج خود رسید که در خاطرات حضرت «شیخ مفید» خواندم: شبی در عالم رؤیا دید فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها حسنین علیهما السلام را به نزد او آورده، فرمود: ای شیخ! این دو فرزند مرا علم فقه بیاموز؛ و فردای آن، وقتی در محل درس حاضر می‌شود، سیده فاطمه دختر ناصر اطروش فرمان‌روای طبرستان، فرزندانش «سید محمد و سید علی» را نزدش آورده، گفت: ای شیخ! این دو فرزند مرا علم فقه بیاموز! 👈این یعنی جناب «سید رضی» مؤلف نهج‌البلاغه و برادرش «سید مرتضی» علم‌الهدی، نوه‌های دختری جناب ابومحمد حسن بن علی بن حسن بن علی بن عُمر [الاشرف] بن «علی بن حسین بن علی بن ابیطالب علیهم السلام» هستند. 📜در۱۴ آبان سال ۱۴۰۰ (سالروز تأسیس علویان طبرستان) این آرزو محقق گشته، به شرف زیارت مرقد مطهر در نائل گشتم. 📌الناصر للحق که به تصریح شیخ طوسی از اصحاب علیه السلام بود، تألیفات بسیاری در علوم مختلف اسلامی داشته، مهمترین اثرش «تفسیر ناصری» دانسته شده است. نیز دخترزاده‌اش جناب سید مرتضی، «المسائل الناصریات» را در شرح یکی از آثار فقهی جد مادری خود به رشته‌ی تحریر درآورده است. در عین‌حال [و با وجود کثرت شواهد مبنی بر شیعه‌ی دوازده‌امامی بودن ناصر] شیعیان زیدیه، وی را یکی از امامان خود به شمار آورده‌اند؛ تا حدی که در همایش بین‌المللی بزرگداشت وی در بهمن‌ماه سال ۱۳۹۲، شماری از شخصیت‌ها و دانشمندان که شیعه‌ی زیدی هستند، حضور یافتند. اما در عین‌حال، کثرت آثار آن بزرگمرد در کلام، فقه، حدیث، تفسیر، و ... نافی چنین مدعایی است. 👈البته ناگفته نماند نخستین حاکم علوی سواحل (حسن بن زید بن اسماعیل بن زید بن «حسن بن علی علیهما السلام») بلاشک زیدی مذهب بوده است. 📌ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که امروزه، ۱۴ آبان را روز مازندران نام‌گذاری کرده‌اند؛ شاید این مناسبت، در انتخاب این روز به نام مازندران دخیل بوده است. والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته. 🖊علی‌رضا احمدی دهبالایی (ایلامی) ۱۴ آبان ۱۴۰۳ ؛ ۲ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3661 •┈┈••••✾•💚🕌💚•✾•••┈┈• 🗻 📚 📝 🇮🇷 ‌‌💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 ❖ ﷽ ❖ 🌺 📩بارگذاری مطالب و موضوعات ویژه مناسبتهای بومی، محلی و ملی در پژوهش ادملاوند: 👇👇 💠 📜 🗓 🟢 🌸 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍂 @edmolavand 💐🌾🍀🌼🌷🍃🌼
2⃣ 🔎جهت دسترسی به مطالب دلخواه تان در این فهرست جستجو کنید: 👇👇 🌍مکان: ■
20.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۱۴ آبان روز ملی مازندران 🌿🍂 ❖ ﷽ ❖ 🌺 📩بارگذاری مطالب و موضوعات ویژه مناسبتهای بومی، محلی و ملی در پژوهش ادملاوند: 👇👇 💠 📜 🗓 🟢 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍂 @edmolavand 💐🌾🍀🌼🌷🍃🌼
پژوهش اِدمُلّاوَند
، ، یا به بخشی از سرزمین‌های میان کوه‌های البرز و  دریای مازندران اطلاق می‌شده است و از لحاظ جغرافیایی شامل استان مازندران و بخش‌هایی از گلستان و گیلان و شمال‌شرق استان تهران و سمنان کنونی بوده است. 📌پس از حمله مغول و مصادف با قرن دهم، نام بر این سرزمین گذاشته شد. استرابون و برخی از رخدادنگاران دیگر از قوم تپور نام برده‌اند. (۴۰پ.م-۴۰م.) 📌نام جایگاه نخستین سرزمین پَرَشی (پارسَه) در جنوب خاوری فلات ایران، باید از ریشۀ آریایی کهن «پَرَسو» به معنی «تَبَر، تَبَر رزمی» گرفته شده باشد. همدیس با این ریشه، واژۀ ایرانیِ «پارَس‌وَه (تَبَرداران)» است که واژۀ پارسَه از آن گرفته شده است. (چنانکه، نام «ساکسون» به معنی شمشیرداران است/جُنِیدی: نام «سکا» در این واژه دیده می‌شود/؛ سجادیه: سِمِتِر به معنای چاقو در جراحی، با واژۀ شمشیر ایرانی از یک ریشه است) 📌از سویی، گمان می‌رود واژۀ فارسی «تَبَر» (برگرفته از تَپَر، تَپَرَه - ارمنیِ «تَپَر») نیز، در پی جابجایی واک «ت» به پیش از «پ»، از ریشۀ «پَرَت» پدید آمده باشد. (سنجیده شود واژۀ پارسی باستانِ «پَرَثو»، آسیِ «فِرِت /پِرِت/»، خُتَنیِ «پَدَه، پَرَتَه» و تُخاریِ «پُرَت، پِرِت») 📌بدین گونه، پیوند قومی تَپوران و سرزمین تَپورستان (تَبَرستان، به جنگل‌هایش شهرت دارد /تَبَر/)، با پَرَشی‌ها و سرزمین پَرَشی آشکار می‌شود. نگارش ایلامیِ نام «دَپورائیپ /تَپور-ا-ایپ/» در نوشته‌های تخت جمشید نیز برگرفته از «تَپورَه (تپوری)» است. 📌سرزمین «تِفرِر /تپرر، دپرر/» نیز که رامسس سوم (۳۱۵۰ سال پیش) از آن به نام خاستگاه سنگ لاجورد یاد کرده است، باید در پیوند با «دَپَرَه (کوه سنگ لاجورد)» در نوشته‌های بابلی باشد، که هر دو نام برگرفته از همان ریشۀ ایرانیِ «تَپَر، تَپَرَه» بوده است. («دَبَرَه /دپره، تپره/» در نگارش ایلامیِ گل‌نوشته‌های تخت جمشید) 📌منظور از سرزمین «تِفرِر» در متن‌های مصری و «دَپَرَه» در متن‌های بابلی، همان تَپور و تَپورستان (طبرستان) است. اگرچه در اصل، به خاستگاه قوم «تَپور» در خاور ایران اشاره می‌کند. (کهن‌ترین ردپای سنگ لاجورد در مصر، به دوران پیش‌دودمانی -پیش از فرعون‌ها- می‌رسد و از گورهای گِرزین یا دوران دوم نَقادِه - ۵۴۰۰ سال پیش - در مصرِ فرازین /جنوب/ به دست آمده است. با توجه به این نکته که، جایگاه یگانه کانسنگ لاجورد در جهان باستان، ایران بوده است) 📌در همین راستا، واژۀ هندوآریایی «پَرَسو، پَرسو (دنده، داس)» پس از تبدیل و جابجایی قاعده‌مند واک‌ها، به گونۀ فارسی نو «پَهلو (کنار - بغل)» در آمده است. 📌در نمودار زیر، تَپورها (مازندری‌ها و گیل‌ها) با دو نمایۀ نزدیک به هم MA و GI در شمال فلات ایران نشان داده شده‌اند؛ و چنانچه دیده می‌شود، ایشان نیز مانند دیگر ایرانیان دارای ساختار ژنتیکی آسیایی غربی (ایرانی) هستند. (رنگ آبی فیروزه‌ای) این نمودار، برگرفته از پژوهش انستیتو پاستور فرانسه است که با همکاری مرکز مطالعات ژنتیک انسانی هدینگتون انگلستان، دپارتمان بیولوژیک ساپینزا از رم (ایتالیا) و دانشگاه آریزونا آمریکا انجام یافت.(کوینتانا - مورسی، ۲۰۰۴) 📌مسیر ژنتیکیِ حرکت پَرَشی‌ها به سوی غرب و به ویژه تپورستان، بسیار روشن است. بدینگونه که، نمایه‌های BA، PA، KA و MK در مازندری‌ها و نمایه‌های SI، GJ به طور ویژه در گیل‌ها دیده می‌شود. اما نکتۀ جالب آنکه، خاستگاه مورد نظر پَرَشی‌ها در جنوب‌خاوری فلات ایران، دقیقا همپوشان با گسترۀ فراوانی این نمایه‌ها است. 📌کسانی می‌خواهند خاستگاه تپورها را به مناطقی در شمال‌غرب و یا شمال‌شرقِ دریای کاسپی نسبت داده، و بدون هرگونه دلیل علمی، خط‌سیرهای گوناگونی نیز برای آن رسم می‌کنند. اما دلیل روشن ژنتیکی مشاهده شده، به آسانی فرضیۀ زبانی مربوط به پیوند میان واژگان «پَرَت» و «تَپَر» را به اثبات می‌رساند. 📌از سویی، زمانی که سخن از سرزمین «مازندران» در شاهنامه به میان می‌آید، ذهن‌ها به هر سَمتی روان گشته و بسیاری تلاش می‌کنند تا جایی برای مازندرانِ شاهنامه بیابند. اما گویا، سفرهای پیاپیِ «سام اژدهاکُش» از زابلستان به مازندران، برای کمک‌رسانی به آسیب‌دیدگان از فوران‌های بی‌امان دماوند انجام می‌گرفته است. (۱۰۰۰۰ سال پیش) 📌سرزمین تحت سیطره مَزَن‌ها، انسان‌نماهای منقرض شده این سرزمین، در پیش از یخبندان چهارم از کابل تا آرارات گسترده بوده است. (مَزَن: بزرگ/ تفضلی) -دانشنامه کاشان، ج۳ 🖊: مهردادایران مهر https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3731 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🌍 🔲خُمارچارصدساله چهارقرن گزارش از میِ طبری در سه متن کهن (۱) 📝مقدمه: نقشه شناختی پژوهش های بنیادین و گستره مند، چند دانشی و مختلف الاظلاع و در زمره مطالعات میان رشتگی Interdisciplinary است که امروزه توسعه و اقبال بسیاری یافته است. تدارک دادها و گزاره های موضوعی از حوزه های مختلف تمدنی وتاریخ علم، رهیافت های مقدماتی برای گونه هایی از این پژوهش هاست که البته در آثار قدما نیز قابل پی جویی است. آنچه در ادامه می آید کوته نوشتی از این دست است. 📌در سه متن کهن از اواخر قرن دوم و چهارم و ششم در خصوص شراب طبری و دردِسرِ خمار آن گزارش هایی داریم. ✍این متن ها یکی: فردوس الحکمه ابن ربّن طبری است که متنی جامع در دانش پزشکی کهن وبا اندکی تسامح از اواخر قرن دوم و اوایل سوم است. دیگری ماجرایی از اواخر قرن چهارم در تاریخ طبرستان (تالیف ح ۶۱۳ ق.)که متنی تاریخی است. و آخِری شواهد دیوان قُمری آملی از اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم که متنی ادبی است. از بررسی ومجموع این گزاره ها گوشه هایی از زوایای پنهانی زیست و مردم شناسی تاریخی مردمان طبرستان را می توان بازسازی کرد. ●الف. ابنِ ربّن در نگاشته سترگ و پیشاهنگ طبّی خویش بیشتر از هزار و دویست سال پیش، مشاهده اش از گونه ای نادر از سازگاری زیستی در کوهستان سرد را چنین می نگارد: " من مردمی کوهستانی از طبرستان را دیدم که با خوردن سیر و کباب و نوشیدن شراب بر سرما چیره می شدند و کسی را دیدم که مدهوش بر روی یخ می افتاد، برف بر سرش می بارید و او سرما را درنمی یافت. " از کاربرد وسیع سیر با آن فواید انبوه و طبعِ گرم و خشکش برای هوای نمناک و سرمای زمستانی طبرستان در برخی متون مانند احسن التقاسیم مقدسی مطالبی داریم. این نویس و جغرافی دان بزرگ قرن چهارم از بوی رایج سیر میان مردم مازندران آن روز گلایه مند بود. 📌همچنین در افسانه بنای ، آمله دختر هوشمند و زیبای خطّه شمال، سیر را از خوراکی های محبوب برمی شمارد. ●ب. ابن اسفندیارِ طبری ماجرایی را درست دو قرن پس از این گزارش ابن رَبَّن طبری از شاعر مُفلَقِ طبری سُرا یعنی مَستِ مرد یا دیوارِ وَزر، این چنین به دست می دهد: [دیواروز] بعد از وفات عضدالدوله به آمل آمد و پادشاه طبرستان، باز قابوس شمس المعالی شده بود. مگر به آمل روز با حریفان شراب خورد و راهِ گذر خانه او بر درِ مشهد ناصرِکبیر بود. بدانستند. فقها و خادمان مشهد بیرون افتادند و او را گرفته به چهارسوی شهر حدّ زده به زندان محبوس کردند. او از حبس بگریخت و بگرگان رفت. شمس المعالی او را بنواخت و تشریف داد و مستِ مرد لقب داد. 🖊 https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3553 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 💥 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ ادامه👇👇
هدایت شده از پژوهش اِدمُلّاوَند
📜 شهری گمشده در نگاه 🌍جغرافیای تاریخی مازندران شهر تُرَنجِه 📌بنا بر ادعای برخی از مورخان و همچنین شواهدی که باستان‌شناسان ارائه می‌دهند، شهر تاریخی «ترنجه» که کهن‌ترین شهر  بود، در مکان کنونی روستای  ابوالحسن‌ کلای  جای داشت. نخستین پژوهش باستان‌شناسی در تپه‌های پیرامونی این روستا، در دههٔ پنجاه خورشیدی و به دست «موسی درویش روحانی» انجام گرفت. پژوهشگرانی در سال ۱۳۸۹ این محوطه را از نو 👈 بررسی کردند و به آجرها و تکهٔ سفال‌های مربوط به زمان‌های گوناگون تاریخی دست یافتند. در این ، دو محوطهٔ باستانی به نام‌های «قلعهٔ کُتی» و «عروس‌وداماد» بررسی شد. 📌بر اساس منابع مکتوب تاریخی و جغرافیایی، یکی از شهرهای مهم قرون اولیه اسلامی در طبرستان، شهر ترنجه بوده است. 👈این شهر که در متون  به نام های گوناگونی نظیر بُرجی، تُرَنجی، تُرجی، تَریجی، تورانجیر و اشاره شده، مابین شهرهای (بابل کنونی) در جنوب، میله (آمل) در غرب و (ساری) در بخش شرقی در منطقه جلگه ای قرار داشته است. 📜کهن ترین ماخذی که به نام ترنجه به عنوان شهری در طبرستان اشاره می کند اعلاق النفیسه (تالیف ۲۹۰ ه.ق) است (ابن رسته، ۱۳۶۵: ۱۷۶). 📌این شهر در متون و منابع کهن با املاهای متفاوتی چون 👈تُرَنجِه (ابن رسته، ۱۷۶؛ ابن فقیه، ۱۳۴۹: ۱۴۷؛ یاقوت، ۱۳۸۳: ۲۷)، 👈تُرَنجی (مقدسی، ۱۳۶۱: ۷۳)، 👈بُرجی (اصطخری، ۱۳۴۰: ۱۷۰-۱۷۵؛ لسترنج، ۱۳۳۷:  ۴۰۰)، 👈تَریجی (ابن حوقل، ۱۳۶۶: ۱۲۰)، 👈تَرجی (حدود العالم، ۱۳۶۲: ۱۴۵؛ جیهانی، ۱۳۶۸: ۱۴۶؛ اولیاء الله آملی، ۱۳۴۸: ۹۰-۱۲۶)، 👈تریچه، 👈توجی و 👈توران چی (رابینو، ۱۳۸۲: ۲۰۱-۲۰۰) و به صورت های 👈تَریجه، 👈تَریجی، 👈تَرجه و 👈تُرجی،[توران‌جیر](ابن اسفندیار، ۱۳۶۶ :۷۴، ۱۸۰، ۲۳۱- ۲۳۹) آورده شده است. 📌اصطخری (۳۴۰ق) به عنوان پیشگام تهیه نقشه های تصویری، در ذیل طبرستان، مکان تقریبی شهر را در بین شهرهای طبرستان مشخص ساخته است. 📌نویسنده حدودالعالم (تالیف۳۷۲ق.) در ذکر 👈ترنجه آن را 👈ترجی خوانده و در این باره نوشته است:  “شهرکیست آبادان و قدیم‌ترین شهریست اندرطبرستان” . 📕حدودالعالم، ۱۳۶۲: ۱۴۵. 📌ابن فقیه همدانی نیز درباره فاصله این شهر تا (بابل کنونی)، فاصله آن را شش فرسخ (۳۶ کیلومتر) دانسته است. وی همچنین از این مکان به عنوان👈 شهرک نام برده که به نظر می رسد در آن زمان از بزرگی و آبادانی برخوردار نبوده است. 📓ابن فقیه، ۱۳۴۹: ۱۴۷ 📌ابن حوقل نیز در قرن چهارم ق. نام این شهر را 👈 تریجی ذکر کرده و مکان آن را بین بندر عین الهم (محمود آباد) و دانسته است. وی در ادامه، فاصله شهر میله تا ترنجه را سه فرسخ (۱۸ کیلومتر) تخمین زده است. 📘ابن حوقل، ۱۳۶۶: ۱۲۶ 📌بر اساس طبرستان تالیف ابن اسفندیار (۶۱۳ هـ..ق.) از ۲۷ شهر مازندران در قرون اولیه اسلامی ، ۱۶ شهر در منطقه جلگه ای قرار داشتند. از جمله این شهرها که در منطقه جلگه ای قرار داشته، 👈ترنجه است که مابین شهرهای میله در غرب، مامطیر در جنوب و سارویه در شرق قرار داشت. 📗ابن اسفندیار، ۱۳۶۶: ۷۵-۷۴ ✍مجتبی صفری عضو هئیت علمی گروه باستان شناسی موسسه آموزش عالی نیما است. ✍عابد تقوی عضو هئیت علمی گروه باستان شناسی دانشگاه مازندران است. ✍بازنگری محقق، پژوهشگر ۱۳۹۲/۰۱/۲۵ ۱۳۹۴/۰۴/۱۱ http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3111 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ ادامه👇👇
هدایت شده از پژوهش اِدمُلّاوَند
📌درباره وجه اشتقاق شهر مستندترین روایتی که موجود است مربوط به تاریخ است. وی وجه تسمیه این مکان را مربوط به👈 نبرد فرخان (حک ۱۱۵-۹۸ق.)- دومین حاکم طبرستان – با ترکان و شکست آنان در این منطقه می داند. وی در این باره اشاره کرده است: “به عهد فرّخان بزرگ ترکان چنانچه رفت که ضریبه (خزینه) بستانند و به طبرستان تعرّض نرسانند، چون دو سال برآمد در بند‌ها و مسالک (ممالک) را استواری‌ها کردند و به اداء ضریبه و اناوه تهاون نموده و بعد تحصین مضایق و تمکین مداخل و مخارج ولایت از هامون برخاسته و به موضوعی که گویند به حدّ باز شده و نشسته، ترکان چون خلاف وفا بدانستند به طبرستان آمدند و صُول گفتند را، بدین موضع که شهرست لشکرگاه شاخته به هر طرف به غارت و تاراج تاختن می‌بردند تا شبی فرّخان بر سبیل شبیخون تاختن بر سر ایشان آورد و ظفر یافت، صول را با حمله‌ی حشم تُرک بکشتند چنانگه پشته پشته از کشته با دید آمد و باقی که از لشکرگاه غایب بودند به کمینگاه گرفتار آمدند و طمع ترکان از طبرستان منقطع شد. این موضع را شهر ساختند و 👈توران‌جیر نام نهادند” . 📗ابن اسفندیار، ۱۳۶۶: ۷۳ 📌 موقعیت شهر👈 تریچه، 👈تُریچه یا 👈توران چی (رابینو، ۲۰۱-۲۰۰) را در نزدیکی روستای تجری اسب شورپی یا کاردگر نماور از دهستان جلال ارزک جنوبی- بخش مرکزی شهر (رابینو، ۱۳۸۲: ۱۸۱) و در ۵/۱۶ کیلومتری غرب آن به طول جغرافیایی ۵۲ درجه و ۳۲ دقیقه و عرض جغرافیایی ۳۶ درجه و ۳۴ دقیقه می داند. 📒فرهنگ جغرافیایی، ج۲۸: ۳۰ 📌اردشیر برزگر محل کنونی روستای از دهستان گنج افروز با بخش مرکزی شهرستان بابل و در ۱۶ کیلومتری جنوب آن با طول جغرافیایی ۵۲ درجه و ۳۸ دقیقه و عرض جغرافیایی ۳۶ درجه و ۲۴ دقیقه (فرهنگ جغرافیایی، ج۲۸: ص۴۱) را شهر معرفی می کند (برزگر، جلد۱: ۱۳۲۹، ص۷۴). 🧷وی همچنین ترنجه را به عنوان کهنترین و آبادترین شهرک های طبرستان در 👈دوره ساسانیان بر شمرده است (همان، ۷۴). 📍البته لازم به ذکر است که امروزه فقط دو (پشته) در این روستا باقی مانده است که در محل از آن به قلعه کتی یاد می شود. اگرچه به منظور اثبات این مسئله که روستای ابوالحسن کلا همان شهر تاریخی ترنجه بوده، نیاز به مدارک باستان شناختی و مطالعات گسترده تری است. از معدود پژوهش های باستان شناسی در روستای ابوالحسن کلا (شهر تاریخی ترنجه)، به بررسی های باستان شناسی مرحوم👈 موسی درویش روحانی در دهه ۵۰ شمسی می توان اشاره کرد. از آن زمان تاکنون هیچ گونه مطالعات باستان شناختی در این شهر صورت نگرفته است. همچنین پژوهش های باستان شناسی انجام گرفته درباره این شهر به ویژه متون تاریخی و جغرافیایی دوران اسلامی توسط 👈دکتر جواد نیستانی انجام و منتشر شده است*. تا اینکه در تابستان سال ۱۳۸۹ نگارندگان پروژه بررسی باستان شناختی و نقشه برداری محوطه های روستای ابولحسن کلا (صفری، ۱۳۸۹) را مورد مطالعه قرار دادند و نتایج حاصل از آن منتشر گردید. ✍مجتبی صفری عضو هئیت علمی گروه باستان شناسی موسسه آموزش عالی نیما است. ✍عابد تقوی عضو هئیت علمی گروه باستان شناسی دانشگاه مازندران است. ✍بازنگری محقق، پژوهشگر ۱۳۹۲/۰۱/۲۵ ۱۳۹۴/۰۴/۱۱ http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3111 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ ادامه👇👇
حوزه / حجت الاسلام و المسلمین شکری گفت: بر مبلغان و ائمه جماعات لازم است تا دیار خود را بشناسند و به نسل جوان معرفی کنند حجت الاسلام و المسلمین حمیدرضا شاکری امام جمعه لاریجان، در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در ساری، اظهار داشت: در استان مازندران و خصوصا شهرستان آمل، شاهد بسیاری از مشاهیر بنام در حوزه های مختلف علمی هستیم؛ دانشمندانی که بسیاری از آنها در عرصه های جهانی نیز نقش آفرین بودند. استاد مؤسسه امام حسن عسکری آمل یادآور شد: متبرکه ()، مزار یکی از تاریخ سازان دیار است که با قیام خود، حاکمیت شیعه را در منطقه شمال احیا نمود. هم اکنون مصلّای بزرگ شهرستان آمل در جوار مرقد این عالم مجاهد قرار دارد. امام جمعه لاریجان خاطرنشان کرد: استادِ کاشف الکل، یعنی محمد بن زکریای رازی، شخصی از دیار به نام است که می گویند کتاب او در طبّ، به نام «» قرن ها در اروپا تدریس می شد. ابن ربن طبری و شاگردش، در کنار بوعلی سینا و مجوسی اهوازی را از ارکان طب اسلامی برشمرده اند. وی اظهار کرد: در میان برجسته شهرستان بازهم به نام های درخشانی بر می خوریم؛ مانند نجم الدین ، مفسّر کبیر قرآن کریم، ، مرجع عالیقدر جهان تشیع، آیت الله العظمی ، آیت الله العظمی ، آیت الله و بسیاری دیگر از علمای اعلام که نام و یادشان موجب افتخار دیار ما است. حجت الاسلام و المسلمین شکری بیان کرد: یکی از امتیازات دیار و شهرستان ، حضور صدها بقاع متبرکه و آرامگاه است. متبرکه حسن بن علی العسکری، ملقب به ، و از درخشان ترین آنها است، شخصیتی برجسته که به واسطه فرزند زهرا (س) بودن، تقوا و دست به شمشیر بودن، شیعیان زیدی و یمنی او را خود می دانند؛ اما به گواه ده ها عالم برجسته از جمله عالم رجالی بزرگ، نجاشی، ایشان از علمای برجسته شیعه اثناعشری است. وی ابراز کرد: از نوادگان امام سجاد (ع) است که به گواه شیخ طوسی از شاگردان امام هادی (ع) به شمار می آید. جدّ چهارم مادری سید رضی و سید مرتضی علم الهدی است. این متکلم فقیه منجّم مفسّر قرآن کریم و این مجاهد فی سبیل الله و شاعر متجاهر به حبّ اهل بیت (ع)، احیاکننده حکومت بوده که به فرموده آیت الله العظمی جوادی آملی مدّ ظلّه نقش وافری در ترویج تشیع داشته است و گفتند: «خاندان ناصر کبیر بر ملّت ایران حقّ حیات دارند.» امام جمعه لاریجان آمل خاطرنشان کرد: همانند پدران خود از راویان بسیاری از احادیث اهل بیت (ع) بوده است؛ از جمله عمادالدین طبری در کتاب بشارت المصطفی(ص)، صفحه ۷۵ این روایت نبوی (ص) را از نقل می کند: «لو اجتمع الناس علی حبّ علیّ بن ابی طالب (ع) لما خلق الله النار» این درّ کلام خالق لم یزلی درباره حبّ مرتضی نور جلیّ فرمود خدا خلق نمی کردم نار «لو اجتمع الناس علی حبّ علیّ» حجت الاسلام و المسلمین شکری با اشاره به نقش تمدن ساز بسیاری از ، گفت: دکتر علی اکبر در «نقش شیعه در فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» به معرفی برخی از دانشمندان آملی و مازندرانی نیز پرداخته است. وی تأکید کرد: بر همه علما و طلاب و فضلا و ائمه جماعات لازم است در شناختن دیار خود و همین طور شناساندن آنها به مردم و خصوصا نسل جوان، بیش از پیش همّت کنند تا موجب تقویت روحیه ملی و مذهبی آنها گردند. ✍️خبرنگار: ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ https://mohsendadashpourbaker2012.blogfa.com/post/858 @naserolhagh @goftogoo_asaateed https://eitaa.com/edmolavand/21800 🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄• 📚ܐܡܝܕ @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─