eitaa logo
پژوهش اِدمُلّاوَند
394 دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
230 فایل
🖊ن وَالْقَلَمِ وَمَايَسْطُرُونَ🇮🇷 🖨رسانه رسمی محسن داداش پورباکر پژوهشگراسنادخطی،تبارشناسی وفرهنگ عامه 🌐وبلاگ:https://mohsendadashpour2021.blogfa.com 📩مدیر: @mohsendadashpourbaker 🗃پشتیبان: #آوات_قلمܐܡܝܕ 📞دعوت به سخنرانی و جلسات: ۰۹۱۱۲۲۰۵۳۹۱
مشاهده در ایتا
دانلود
📜واژگان کلمات مازندرانی : 👇 ،سِلیک،زِلیک= قی چشم ، سِماع= رقص ،سِمبار= سَماوَر، این کلمه روسی هستش مثل استکان و سِمِشکه = جداگانه،جدا هِکاردِن=جدا کردن ،تقسیم کردن = سَبُک،کم،بی وزن کالِش=سیاه سرفه = میمون بِه ،غول بِه=میوه بِه جنگلی ، شِد= فاسد و خراب(شِد مِرغانه، شِت آغوز) 👇 = ساده لوح ،جاهل و بی عقل ، دیوانه ، خُل ، = گردوی درشت و بزرگ و خوشدستی  برای هدف گیری و برنده شدن در آغوزبازی بِز= بُز کوهی شَکی= آدم شکاک و وسواسی،  پُر شک  و تردید = شلخته،ضعیف ناتوان،رقیق و آبکی، کسی که در انجام کاری نسبت به بقیه ضعیف تره و عقب می افتد = باران درشت ِ تند و شدید = شلغَم غاز= کنایه از بسیار ناچیز و اند گَر= آدم شوخ طبع با مزه ، شوخی کننده  ( اُ)= شهرت ،افتخار 👇 ( اُ)= شانه یِ سر ( او)= میرود خانه= خانه یِ شوهر ، خانه بخت = خیس تَر مرطوب ،   شیر ( حیوان)، شیر ( غذای مایع خوردنی) (اُ)= شیطان ، کنایه از آدم پر سرو صدا ، پر جنب جوش ، بی توجه ، حقّه باز ، چند چهره = صحرا،مزرعه علفزار  دشت و دمن  مرتع مرد=آدم فهمیده و عاقل کسی که سرد و گرم روزگارُ چشیده گَردِش=عیددیدنی، دید و بازدید عید =مزدگیر،کارگر پیمانی =گودی و قسمت عمیق رودخانه ، غرقاب 👇 =نوعی جبرانِ همکاری و تعاون برای انجام کار مشکل که معمولا بین کشاورزان مازندران رایج بود ، مثلاً  آشنایان و همسایگان یک‌یا چند روز برای انجام کار کشاورزی و دامداری  به مزرعه قنبر میروند  بعد از اتمام کار ، قنبر هم به همراه دیگران، جهت جبران همکاری به کمک و یاریشان میپردازد.این رسم در میان روستاییان ایران " یاوری"خوانده میشود . = قِسمَت ، سهم ، سرنوشت، نصیب ، قضا و قدر ، قَبِر=قبر ، قبرِستُون=آرامستان ، قبرستان ،گورستان =کاروان سَرا ،توقف گاه کاروانیان ،کلوش=کَفش =زمینی چند سال کشت نشده ،استفاده نشده، و علف های هرز در آن روییده است ، کِتا=کوتاه = بُلند =هیزم کلفت ،کنایه از بی حس و کرختی پا 👇 =دام پرورشی، دامدار ،کوه ، کوهستان =از انواع ترانه های کوهستانی مازندران =یک بغل علف یا کاه ،از چند کَسو تشکیل شده است ، دوازده تا کَر ، یک خروار است خرمن =خرمنکوبی = یک دسته شالی یا گندم =پهلو ، جواب،  کنار ، دو طرف شکم ، دفعه و بار ، بغل آغوش( کَش یا کَشه بَیتِن   بغل گرفتن بچه ) =ادرار ، شاش ، نجاست انسان (خوردِ کِش ) ، (گَتِ کِش = مدفوع ) ماریم=نیلوفر وحشی با گلهای شیپوری سفید ، گیاه پیچک روی پرچین =نارِس ، نپخته ، نرسیده ، واحد شمارش گردو و تخم مرغ( آغوز کال ، مِرغانه کال)، لَنگ یا پای ناقص و معیوب ،کَلیز=پیمانه شیر و ماست ، کاسه چوبی ِ دسته دار 👇 له پِه=کنار اجاق هیزمی روستایی کشی=حمل کاه از خرمن به خانه یا روستا ،کیمه=کلبه و خانه کوچک که در باغ و کشتزار و علفزار صحرا  از چوب و شاخه درختان و نی و کاه درست میکنند محلّ استراحت چوپان وکشاورز و انباری موقت می باشد لَم=ساقه های رَوَنده دراز و طویل بوته کدو (هندوانه لم ،خربزه لم ،خیار لم،تمشک لم،انگور لم ) =جوی آب یا رود کوچک ،جَر = پیمانه و ظرف چوبیِ استوانه ای شکل برای وزن و تقسیم کردن گندم جو برنج انگور=نوعی گیاه دارویی =انسانهای دامدار جنگل نشیِن هزارجریب ،دامدارِ گاوچران و گاوبان یا  گَلّه دارِ گاو جنگل نشین ، گَتی=بزرگ ،رئیس، عاقل و باشعور، نیا ( گَت بِرا=برادر بزرگتر ، گت پیئِر= پدر بزرگ ) 👇 =ابزاری شبیه بیل با سر فلزیِ راست وکلفت ونوک تیز جهت کندنِ زمین های خیلی سخت و سفت =آویز یا وسیله ای آویختنی از سقف اتاق های روستایی شبیه زنبیل آویزان که از ریسمان و علف های هرز خشک درست میشود مواد غذایی را داخل آن قرار میدهند تا از رطوبت و دسترسی گربه و بچه های کوچک دور بماند. جینگا=آبخانه، جو، گهره جو=ظرف ذخیره ادرار کودک در گهواره =آب دهان و بزاقِ کِشدارِ کودک که همیشه از گوشه لبو دهانش آویزان و جاری است گوئی ،گِل گُوگی=مخلوطی از گِل مخصوص زرد رنگ با پِهِن گاو ( پوش) جهت رنگ آمیزی کردنِ ( بِندُستِن) قسمت پایین دیوار خانه های روستایی =خطی راست و مستقیم و مرز بین  قسمت رنگ آمیزی شده قهوه ای و سفید دیوار گادِر=وقت و زمان دوشیدن گاو  صبح یا غروب =طویله گاو =گوساله شیرخوار ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ @edmolavand http://mohsendadashpour2021.blogfa.com 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📜مجموعه ظروف ِ چوبیِ آشپزخانه (قاشق)، زَن(کفگیر چوبی)، شور (کاسه گرد و بزرگ ِ برنج شور)، (کف گیر ِ تهیه اِسپِه حِلوا یا مالت یا حلوای سفید)، یا پِلگیر ( کفگیر).‌ پاش،دُونه پاج (سینیِ گرد و کمی گود برای تمیز کردن برنج و غلّات)، ، لاک غذا خوری خردخار (برای خوردن گِرماست پِلا توسط گالش)، لاک (تشت چوبی بزرگ برای درست کردن خمیر ،نگهداری نان تنوری،سابیدن کَشک)، ( پارچ و ظرف دوشیدن شیر گاو و نگهداری لبنیات) ،دِم تِلا پِلگیر، گَلیز (وسیله‌ای برای برداشتن شیر و دوغ ، پیمانه لبنیات ، انتقال آب از ظرف بزرگتر به ظرف کوچکتر ،نگهداری کَره حیوانی )، (خرد کردن قند)، چوله (ظرف نگهداری توتون تنباکو) (چوبدستی عصا). (پیمانه اندازه گیری غلّات)، سینی ، و دوری (کاسه و بشقاب چوبی) قَندُن (قندان چوبی)، آبخوری (لیوان چوبی)، مِلاقه و چو آبگِردُون (ملاقه بزرگ چوبی) ، توکن (مثل گوشکوب برای نیم کوب کردن سیب وحشی) یا دارکِلا (ظرف چوبی برای تبدیل ماست به کَرِه و دوغ)، (کندوی زنبور عسل)، کَر یا نون ساز ( وردنه)، توکِن،چال توک ( هاونِ آسیاب و خرد کُن برنج و ارزن )، تخته،نِمک سوُتخته ( تخته کار). ِ آش تیر زن‌، خمیرتیرزَن‌ (چوب نازکِ رول کردن خمیر برای بُرِش و تهیه رشته خانگی) 🌐http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/2237 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ @edmolavand ﷽ 📎 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
3⃣ 🔎جهت دسترسی به مطالب دلخواه تان در این فهرست جستجو کنید: 👇👇 🌿قومیت: ■، ■
پژوهش اِدمُلّاوَند
#محسن_داداش_پور_باکر ١٩:٣٠ - ١٤٠٢/٠٣/٠٢ #معرفی_طایفه_گت 👇👇 ۱/طایفه ای با گستردگی محدود، ساکن شیاده و
💠 🌍 ✍روستای گت کلا در ۵۰ کیلومتری جنوب شرقی شهرستان هزارسنگر آمل، در منطقه ی میان بند در ارتفاع ۱۵۳۰ متری از سطح دریا واقع شده است. این روستای باصفا از نظر آب و هوا و چشم انداز منحصر به فرد است. 📜تاریخچه: بر اساس یافته های شفاهی که از کذشته تا کنون استمرار دارد روستای یکی از قدیمی ترین، بزرگترین و پیشرفته ترین روستاهای منطقه بوده است. 👈وجود سنگ فرش، در سمت غرب مسیر راه ششمیر و بازارنک (به معنی بازار کوچک و...) در سمت شرق، نشان دهنده ی توسعه و آبادانی این روستا در گذشته می باشد. گفته می شود این روستا قدمتی چند هزار ساله دارد. 🔎وجه تسمیه: واژه ی گت کلا از دو جزء گت (بزرگ) + کلا (آبادی) تشکیل می شود. پس گت کلا به معنای آبادی بزرگ است. اما به نظر می رسد واژه ی باید در واژگان آسمانی و پهنای مفهومی نیز دیده شود که نیاز به تحقیق و پژوهش دارد. 👈در سال های بسیار دور راه طولانی روستا تا شهر و ارتفاع زیاد آن تا سطح دریا زندگی را برای اهالی مشکل کرده و این امر موجب گشت مهاجرت از روستا به سمت شهرها شروع شده و رفته رفته تعداد ساکنین گت کلا کاهش یابد. این در حالی بود که عده ای از اهالی که دامدار بودند به صورت ساکن و دائم در روستا ماندند. به طوری که تنها چند طایفه به نام های نقی گت (باقی پور)، شریفا گت (بابازاده)، حسین گت (کاظمی)، اسدالله گت (سیف علی زاده) و تنی چند از طایفه های دیگر حدودا در سال ۱۳۰۰ هجری شمسی در روستای گت کلا ساکن شدند و به زندگی خود ادامه دادند. این در حالی بود که فرزندان و نوادگان طایفه های یاد شده به دلیل افزایش جمعیت در روستا و عدم شرایط مناسب شغلی اکثرا به شهرها مهاجرت کرده و هر یک به کسب و کاری مشغول شدند. در دهه ی ۱۳۶۰ به دلیل احداث جاده و راه اندازی دیگر امکانات رفاهی، سکونت در روستای گت کلا رونق گرفت به طوری که در حال حاضر حدود ۱۰۰ واحد مسکونی و ۷۰۰ نفر جمعیت بومی و غیر بومی در این روستا ساکن اند. 🌿خاندان های : افرادی که در روستا زندگی می کنند بیشتر از های باقی پور، بابازاده، سیف علیزاده، صفرنیا، صفرزاده، الله قلی نسب، کاظمی پور، گل زاده، علی نسب، شعبانی و روان بد هستند. 🇮🇷روستای گت کلا در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در حوزه ی تقسیمات کشوری جزء بخشداری بندپی شهرستان بابل قرار داشت اما بعد از پیروزی انقلاب و بر اساس تقسیمات کشوری جدید جزء حوزه ی استحفاظی بخشداری مرکزی شهرستان آمل و دهستان بالا چلاو قرار گرفت و در سال ۱۳۹۰ با تقسیمات اخیر فرمانداری شهرستان آمل جزء بخشداری امام زاده عبدالله (ع) قرار دارد. 👈روستای گت کلا دارای مساحت تقریبی ۱۶۴ هزار متر مربع می باشد. این روستا از شمال به اراضی ملی چاتمه سر و چمن سر و ماورای آن یال گَسکین، از جنوب به اراضی ملی دستکَن و چمن سر و کمی دورتر روستای سنگچال، از شرق به اراضی ملی بازارنک و از غرب به اراضی ملی چمن سر محدود می شود. 👈اهالی روستای گت کلا، عموما افرادی خونگرم، مهمان نواز، خوش برخورد و بلند قامت هستند و حدود ۹۵% جمعیت زیر ۵۰ سال این روستا با سواد می باشند. روستای گت کلا دارای امکانات رفاهی از قبیل آب شرب، جاده ی آسفالته، برق، تلفن ثابت، دو مسجد (که مسجد امام علی (ع)، یک حسینیه و یک ایستگاه تبخیرسنجی است. 🌳به های اطراف گت کلا میگویند. 🔲گویش: گویش محلی گت کلا، از نظر حوزه زبانی، متعلق به شاخه شمال غربی زبان‌های ایرانی نو و زیرگروه گویش‌های کرانه دریای خزر است. یکی از مشخصه‌های اصلی ساخت‌آوایی آن نبود صامت /ž/ و وجود مصوّتِ /Ə/ به جای /e/است، که مانند یک واجگونه بعد از همزه و در واژه‌های عربی به کار می‌رود. در این گویش، گذشته نقلی و بعید متعدی و لازم با فعل کمکی «دار-/داشت-» ساخته می‌شود. مثلاً: بخردارمه ba-xƏrd-dār-mƏ (خورده‌ام)، و بخرداشتمه ba-xƏrd-dāšt-Ə-mƏ (خورده بودم). http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3255 ✍ اقتباس از نوشته های فرزاد باقی پور گت کلایی 🖊 ۱۴۰۳/۰۵/۱۹ جمعه ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🌾بسم الله الرحمن الرحیم🌾 از سوی مه خدا دِ راهِ گت کلا تا محله ی تِک تیرِنگ زَنِه بِهاره بَهر شِه کِرک کلای محله تا اون کِرِ بِن هِلا زینوئِه اویا، چپونِ وِنگ 📸 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
3⃣ 🔎جهت دسترسی به مطالب دلخواه تان در این فهرست جستجو کنید: 👇👇 🔹روی عناوین به رنگ آبی کلیک کنید 🌿قومیت: ■، ■
پژوهش اِدمُلّاوَند
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 🔎جستجو بزرگان، نامداران، مشایخ، علما، مکتب داران، نویسندگان و... از طوایف و
📜 و ﷽ ((... چون خان مطلوب جماعت بندپی مقبلا علی شأنه در ملک سهرون و فل بن و لمسو و پیرکلوم و خرتوک و الیون و اطاق سر و شاه درکا و الاتمر و کلارزمین و طته و سیوجی و پریجاه و سمکوش و گبرزن و جلون و روحی کلوم و قلعه کتان و وسیه و سنگ چال و کریوش و شاه رو طاق و آخامن و شهرضا و اده ملا و حاجی موسی و ورزان و بطیار و لرجار و خرونک و شاه فر و زریجا و تشون و اش دکت و خردمک و فی فل و انارون و گلیا و میرملک و بطلیم و فل کا و سرسم و لیدار و پاشامیر و تم تم و زری ور و برفچالسی باکر و گنجی و زربوته و فریدون و مقری و شوب و دیوا و کاردگر و افراسیاب و خاتم و یزدان و بائی و روبار و کلاکر و حلال خوریه و قلعه کتی و فک چال و سنگرو و باله بازیرون و بورا و نشل و چوخنی و کرون و زری طاق و کوپه سر و قرق باکر و آل درّه و مرزن سر و پوستین و امیرپی و بولک رو و هلس و مرکیمه و خواجه سو و وی طاق و دریوک و... [ناخوانا] و زنگر و فک و قراب و کیون و چلاب و لیاربن و گری مال و توری و صیامه و سور و پطرو و لیما و دیزنو و پلم جار و روسّی و دیافه و انگر و گتو... [ناخوانا] سرکِتن جِمه تیل بَزه به قرب و حزن حضرت علیه السلام و الفداه به مجد و اقتدار شنید روزگار گذارنید که کسش در بندپی نشان نداشت. با فوجی از و به ارادت آمد و بندپی را به حسب دارالمومنین همت داشت و از وجه حب علیه السلام تکیه و سقنه فار [] افراشت. به تسخیر شجر و اشجار و حجر برخاست و بر مرکب تعجیل بنشست و شیخ یعقوب ولد کاظم و شیخ عبدالمطلب ولد حبیب الله و شیخ علی ولد رحمان و شیخ اسماعیل ولد محمد و شیخ حسین ولد میرزاگل و شیخ جان محمد ولد فضل علی و شیخ ابوالحسن ولد حسن و شیخ قاسم ولد شاه بابا و شیخ حیدر ولد لطف الله و شیخ عبدالصمد ولد درویش حسین و شیخ جهاندار ولد محمدحسین خان و شیخ... [ناخوانا] ولد اعظم و شیخ رضاقلی ولد گل ببو و شیخ یوسف ولد مظاهر و شیخ مصطفی ولد احمد و شیخ عقیل ولد ارجاسب و شیخ ابراهیم ولد عباس و شیخ یوسف ولد شیرزاد و شیخ موسی ولد باقرخان و شیخ علی برار ولد رجب و شیخ نوروز ولد سیف الله و شیخ ببو ولد نادر و شیخ مرتضی ولد غلامحسین و شیخ اسماعیل ولد شاهرخ و شیخ عبدالصمد ولد ملک و شیخ حسنقلی ولد نورالدین و شیخ... [ناخوانا] و شیخ کبیر ولد مهدی و... [ناخوانا] و... [ناخوانا] ناصر... [ناخوانا] میرزااحمد... [ناخوانا] را به و ارشاد بنیان نهاد که به امر دین و شریعت اختیار دارند... [ناخوانا] ....[ناخوانا] جو ۴ من ایضاً یک من و نیم جو...[ناخوانا] ۱ خروار و ۳ من تبریزی کمل [کاه] ... [ناخوانا] برنج ۲ من و ۶ سیر ایضا ً ۲ من و ۴ سیر... [ناخوانا] کِرک [مرغ] و عسل و ۷ من و ۱۲ سیر... [ناخوانا] خرما و فلفل و زردچوبه و روغن... [ناخوانا] ... [ناخوانا] ... [ناخوانا] روغن ۴ من و ۱۱ سیر... [ناخوانا] عباسی... [ناخوانا] گوشت... [ناخوانا] نان... [ناخوانا] کبلی فرج االه ... [ناخوانا] عبا و قبا... [ناخوانا] چاروق و چمشک و ... [ناخوانا] عباسی... [ناخوانا] شولا... [ناخوانا] دروش و افتو و منقل و مجمه و... [ناخوانا] گلج و... [ناخوانا] قرک و قن [قند]... [ناخوانا] سجه رو [رودخانه] و مطالان [رودخانه که از جنوب سرچشمه میگیرد]... [ناخوانا] شه ... [ناخوانا] 🖊: ۱۴٠۳/٠۷/۲۲ 📚منبع: کتاب خطی التاریخ العزا الحسین علیه السلام فی بلوک البندپی 📝به قلم 🗓۱۳۴۱ قمری برابر با سال ۱۳٠۱ خورشیدی https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3512 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
هدایت شده از پژوهش اِدمُلّاوَند
3⃣ 🔎جهت دسترسی به مطالب دلخواه تان در این فهرست جستجو کنید: 👇👇 🔹روی عناوین به رنگ آبی کلیک کنید 🌿قومیت: ■، ■
3⃣ 🔎جهت دسترسی به مطالب دلخواه تان در این فهرست جستجو کنید: 👇👇 🌿قومیت: ■، ■