eitaa logo
سیدالعلماء
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
681 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 درسی بسیار آموزنده و مهم از سوره عنکبوت 🔹 در در اعمال شب ۲۳ ماه مبارک بر سوره‌ی مبارکه‌ی تأکید شده و گویا خواننده‌اش به وعده داده شده. معنای این موضوع این است که این سوره می‌تواند پیروان خودش را سعادت‌مند کند. بعضی از سور هست که بسیار در ساختن و و درون نقش مهمی دارد که یکی از آن‌ها سوره‌ی مبارکه‌ی "عنکبوت" است که اعلام می‌کند برای هر انسان !. چون با یک قاطعیتی می‌فرماید: «أحسب الناس»؛ مردم چنین فکر می‌کنند که دست از سرشان برداشته خواهد شد به صِرف این‌که ما گرایش به پیدا کردیم، ما شیعه‌ی علیه‌السلام هستیم، ما می‌رویم، ما سینه می‌زنیم، می‌کنیم، می‌دهیم!. این چیزها درست و همه‌اش هم خوب، ولی پایداری یک چیز دیگری است که وقتی مشکلات پیش‌آمد کرد، انسان همان باشد که بود و هیچ درونش تزلزلی پیدا نشود. در وقتی که بخت برگشته‌ی ملعون به دستور ارباب خودش حکم برداشتن را در اجرا کرد؛ خب دیدیم که چه جلساتی تشکیل شد و چه افرادی خانواده‌هایشان، - و - خود را آوردند در آن مجالس و با وضع بسیار بی‌حیایی و خیلی دور از حمیّت و مردانگی؛ و شرفشان را زیر پا گذاشتند!. این خطر بزرگی است. این را باید توی فکرش بیفتیم. از دستوراتی که در این ماه می‌گیریم این باشد که این را در برابرمان قرار دهیم و در آن‌ها تعمق کنیم. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 حضرت علیه‌السلام در حدیث [ حکمت ۱۳۹] می‌فرماید: "النَّاسُ ثَلَاثَةٌ: عَالِمٌ رَبَّانِیّ"؛ دانشمند متصل به دستگاه ربوبی که حرفش از آن‌جا، فکرش از آن‌جا، رفتارش هم از آن‌جاست. 🔹 "وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ"؛ دانشجویی که فهمیده که شدن، سعادت و است فلذا در پی آن افتاده است و هیچ دیگری ندارد که اگر همین غذا را آوردند موقع در خوابگاهش دادند و فهمید که یادشان رفته به اتاق کناری بدهند، او به تنهایی نمی‌خورد یا آن غذا را قسمت می‌کند یا اصلاً خودش گرسنه می‌ماند. این دانشجو پی این عالم ربانی را می‌گیرد تا از این راه این باب این بر دلش گشوده بشود. "عَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ"؛ را برای کسی می‌گویند که دنبالش هستند تا بگیرندش و در پی نجات است یا گرگی دارد او را تعقیب می‌کند!. این گرگ درونی، این ناشایستی‌های که در ما - در بنده - هست، از ، متحجر و جامد شده و فرمانده‌ی وجود من شده، از این‌ها چطور نجات پیدا کنم؟! دانش را برای این می‌خواهم. حالا شما ببینید در نظر ما ، ، ، برای چیست و به نظر حضرت علیه‌السلام دانشجویی برای چیست؟! "مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ"؛ یعنی کسانی‌که در این دنیا به این مسائل افتاده‌اند که نجات پیدا کنند؛ زیرا خودشان را در معرض و گودال سقوط می‌بینند، می‌خواهند نجات پیدا کنند با علم، با ، با ، با و این‌ها. "وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ" ؛ و عموم مردمی هم که در دو دسته اول نیستند، در حکم پشه و مگس‌هایی هستند که در اختیار این هوا و باد و طوفانند که هیچ‌جا نمی‌توانند از خودشان یک وزنی داشته باشند که حتی چند لحظه بمانند. دستگاه هوا و تَمَوُّج هوا بر آن‌ها حکومت می‌کند و این طرف و آن طرفشان می‌برد!. 💠 آن‌وقت آن‌قدر این مسئله باریک و مهم است که مرحوم استاد شهید در کتاب ، وقتی استاد خودش، حاج میرزا علی آقای را به عنوان عالم ربانی می‌گوید من شناختم، بعد از آن می‌گوید: ولی خودم را "متعلم علی سبیل نجات" هنوز تشخیص ندادم که شده باشم!. یعنی مقام دانشجو تا این‌جا بالا می‌آید. دانشجویی که در پی سعادت‌طلبی برای خودش و هم نوعش و مملکتش می‌باشد که در نظرش این است که فقط علم و دانش و این‌ها نجات‌بخش بشریتند و ما می‌خواهیم آن را تحصیل کنیم. دیگر به چیزی دیگر کاری نداریم. ایشان می‌فرماید: من هنوز خودم باور نکرده‌ام که دانشجوی این‌طوری باشم که "مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ " شده باشم و "هَمَجٌ رَعَاعٌ" نباشم. آدم یک می گیرد، یک‌مرتبه می‌بیند که اصلاً فکرش عوض شد، شغلش عوض شد، همّش عوض شد، هدفش عوض شد؛ معلوم می‌شود این "هَمَجٌ رَعَاعٌ" بوده! خیال می‌کرده که دانشجوست!. از اول کسی نبوده که دستش را بگیرد و از او دانشجو بسازد. آدم خیال می‌کند دانشجوست بعد تا یک پیش‌آمد می‌کند، یک کسبی پیش‌آمد می‌کند، برادرش می‌گوید: داداش بیا مترجم بشو، من می‌خواهم یک فلان تأسیسی را بکنم؛ می‌بیند که خوبی است. دیگر از فردا وقتش را کم می‌کند، تحصیلش را کم می‌کند و می‌رود آن‌طرف!. این اصلاً همان "هَمَجٌ رَعَاعٌ" بوده ولی حالی‌اش نبوده، خیال می‌کرده این است، خیال می‌کرده این است!. آن‌قدر دانشِ بشر شناسی، و ارزش دارد و فوق هر الماس و هر طلا و هر جواهری است که هیچ‌چیز نمی‌تواند برای کسی که طالب او هست، جانشین آن بشود. هیچ‌چیزی نمی‌تواند خلاء او را پر کند که بگوید حالا دیگر من به آن خواسته‌ام رسیدم، و آن را رها کند. علامت این‌که انسان دانشجوست این است که هیچ‌چیز انسان را قانع نمی‌کند و هیچ‌چیز آدم را به خود مشغول نمی‌کند. اگر دید که هیچ‌چیز فرصت‌هایش را از دستش نمی‌گیرد، این دانشجو است. بنابراین بنده -که از من گذشته-، شما از خدا بخواهید که آن دانشجو بودن را إن‌شاءالله به شما لطف کند. و السلام علیکم و رحمه الله ۷۶.۸.۳ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
⚫️ شهادت جناب حمزه علیه‌السلام؛ (۱۵ المکرم ۳ ق) 🔺 سیدالشهداء از اولین سادات رهبر اسلام است. ما از ایشان چه می‌شناسیم؟! بنده چه می‌شناسم؟! باید بروم اول اسلام را پیدا بکنم و پیدا کنم؛ ببینم این بزرگواران در راه چه جان باختند؟ ✖️ آن زن بدکاره و آلوده ( جگر خوار) وارد قتلگاه شد. تشنه خون بود! جگر این بزرگوار را شکافت! جگرش را در آورد که بخورد!. ⚠️ چرا این‌جور شد؟ چرا این‌جور می‌شود؟ این‌ها ماست! ما هم ممکنه بشویم؛ یک‌وقت باشیم، یک‌وقت باشیم، باشیم، یک‌وقت هم دست‌مان به خون یک بی‌گناه آلوده شود!. این‌ها همه باعث می‌شود که انسان، نفس کشیدنش هم روی حساب باشد. حرف زدنش هم حساب داشته باشد. درس خواندنش درس و گفتنش هم با بیداری باشد. ۸۸.۷.۵ ☑ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 حمله به مسجد گوهرشاد و کشتار ۱۶۰۰ نفر از مردم توسط رضاخان پهلوی؛ روز عفاف و حجاب؛ (۲۱ ماه) 🔺 چگونگی رفع بی‌حجابی و ترویج دین‌داری 🔹 «مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ»؛ ( : ۱۱۷) در این همه‌چیز خوابیده. همه‌ی ، مسائل ، مسائل هوایی و زیردریایی، مسائل و . همه‌ی این‌ها جزء باید قرار بگیرد. تو گفتی بگو، بکن؛ انجام دادم. این لابراتوار، این مسائل مربوط به امور هسته‌ای، مسائل مربوط به انرژی‌ها و این چیزها، کشتی‌سازی و زیردریایی‌سازی و این‌ها تمام دستور تو بود که من انجام دادم. تمام باید این جواب را بدهند روز . تمام که این‌ها را امضا می‌کنند باید روز قیامت همین‌طور جواب دهند. فرمودی که ما این کارها را بکنیم. آن‌وقت خدا ازشان می‌پرسد: خُب، من کِی گفتم به شما که یک مشت دانشجوی خدانشناس را جمع کنید و این را به آن‌ها بگویید؟! شما می‌خواستید شش ماه، یک سال، اولِ ورود به این‌ها را کنید، بعد مشغول به تدریس شود. آن‌وقت چه جواب می‌دهند؟! چه تقصیری دارد؟ بعدها می‌آید می‌شود. می‌شود. فرار به می‌کند. می‌شود. می‌شود؛ چون خدا را نشناخته. درس خدا هفته‌ای دو ساعت بوده! مثل درس جغرافیا. خود معلم هم تازه از خدا به عمرش به درونش نیامده!. این است که این تأسیسش از روی روحیات خدا شده. این روحیات را باید به هر قیمتی هست، در پی‌اش باشیم. در ، در محله‌ها، عده‌ای مانند انجمن شهر، انجمن تشکیل دهند. آن‌وقت پرونده داشته باشند؛ چندتا مغازه داریم ما؟ این‌ها مال چه کسانی‌ست؟ چندتا شاگرد دارند؟ خانواده‌شان چه جوری رفتار می‌شود؟ مدارس‌شان چه جوری؟ معلم‌هاشان چه جوری؟ این‌ها را تمام بنویسند. مواظبت کنند. از پول و بگیرند به این‌ها بدهند که مسلمانی یاد بگیرند. آن‌وقت کشور می‌شود کشور ، که می‌فرماید: تأسیساتش را حفاظت بکنید!. مجانی به دست شما نیفتاده!. خون‌های در این راه خرج شده!. خُب، پس آن را نگه‌داری کنید. ۸۸.۱۰.۱۵ @seyedololama 🔺 خداوند با یک قاطعیتی در سوره می‌فرماید: «أحسب الناس...»؛ مردم چنین می‌کنند که دست از سرشان برداشته خواهد شد به صِرف این‌که ما گرایش به پیدا کردیم، ما امام علیه‌السلام هستیم، ما می‌رویم، ما سینه می‌زنیم، می‌کنیم، می‌دهیم!. این چیزها درست و همه‌اش هم خوب، ولی پایداری یک چیز دیگری است که وقتی مشکلات پیش‌آمد کرد، انسان همان باشد که بود و هیچ درونش تزلزلی پیدا نشود. در وقتی که بخت برگشته‌ی ملعون به دستور ارباب خودش حکم برداشتن را در اجرا کرد؛ خب دیدیم که چه جلساتی تشکیل شد و چه افرادی ، - و - خود را آوردند در آن مجالس و با وضع بسیار و خیلی دور از و مردانگی، شرف‌شان را زیر پا گذاشتند!. این بزرگی است. این را باید توی فکرش بیفتیم. @seyedololama 🔺 «اللهّمَ أقسِم لَنا مِن خَشیَتِکَ ما یَحُولُ بَینَنا و بینَ مَعصِیَتِک»؛ ( ؛ اعمال شب ) الآن صحبت بر این است که چرا در مراعات نمی‌شود؟! برای این است که نیست. خشیت یعنی پروا. پروا از چه؟ از خدای و . وقتی به خدا نباشد، وقتی دانش نباشد، وقتی آدم کر و کور باشد، از چه پروا کند؟ از در و دیوار؟! این است که مسئله خشیت اهمیت پیدا می‌کند. «اِنّما یَخشَی اللهُ مِن عِبادِهِ العُلَماءُ»؛ ( : ۲۸)؛ علم صحیح، واقع‌بینی، و برای انسان خشیت می‌آورد. یعنی فرقی به حالش نمی‌کند در تنهایی باشد یا در بین باشد. برایش یکسان است. چون خدایی که در شهر و مملکت و خیابان‌ها هست، در خانه و لانه و زیرزمین‌ها هم هست. فرقی نمی‌کند. اگر آن دانایی برای مردم پیدا بشود، درست می‌شود. پس نقص عمده‌ی ما که باید به ، ، شورای اسلامی گفت، نبودن است. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 نمونه‌هایی از دشمنی‌های نفس با انسان! 🔹 مسئله‌ی مخالفت با به قدری مهم است که در حدود ۸۰ سال پیش اول از همین حدیث جهاد با نفس، کتاب را شروع کردند؛ منتهی این‌ها به صورت _اساسی روی میزها نیامده؛ فلذا باید خلاصه‌گیری کرد و این‌ها را در وارد کرد، در شورای وارد کرد که آقایانی که می‌آیند از روی این برنامه، و را تشخیص دهند. و در هر کاری که اشتغال داریم اعم از این‌که کار ، ، ، ، کار خیر کردن، خیّر شدن و ... باشد، این مسائل را دخالت دهیم. مثلاً بعضی‌ها هستند اما برای چه؟! برای نفس‌شان!. چون اگر به آن‌ها بگویی بیا حساب خودت را بکن، نمی‌آید. اما را که فیلم‌برداری شده و پخش می‌شود که این آقا از خیّرهای فلان استان است و به این طرف و آن طرف دعوت می‌شود، را حاضر است!. این هم یک‌طور متابعت نفس است که به صورت خیّر شدن است. خوب اگر شما خیّری، برای شما چه فرقی می‌کند؟ چرا مالی‌ات را حساب نمی‌کنی؟ باید از این خیّرها سؤال بشود که این کاری که می‌کنند به عنوان خدمت به است و کاری به ندارند که اسلام چه فرموده؟ یا نه باید سال به سال اموال‌شان را حساب کنند؟ بعد اگر زیاد ماند می‌توانند کار خیر انجام دهند، می‌توانند مشرف بشوند، می‌توانند مشرف بشوند، بروند، برای کار بکنند، برای کار بکنند؛ همه‌ی خیرات بعد از واجبات است. اگر ما دیدیم که علاقه‌مان به اموری هست که آن‌ها از واجبات دسته دوم و سوم است، باید به این متوجه بشویم که نکند ما دارد صورت پیدا می‌کند؛ آن‌چه را که ما می‌پسندیم عمل می‌کنیم!. ⏪...دینی که یک‌یک دستورات را بیان کرده و نفس متابع آن دستورات است، این و است. ولی اگر نه، ما عمل بکنیم؛ یک یتیمی را زیربال خود بگیریم، یک ، مدرسه‌ای، تأسیس کنیم اما از این کارها منظوری داشته باشیم یا بسازیم و منظور ما غیر از اطاعت دستور و برنامه‌ی الهی باشد، این مطابق نفس است نه مطابق دستور!. یعنی از روی خودش آمده با برنامه‌ای مشترک با دین شریک شده، آن وقت این‌جا این را نمی‌تواند به حساب دین بگذارد. هر چقدر هم که خرجش بشود! و ای بسا که بعضی عمره‌ها از این جهت باشد که انسان از یا از یا از فرهنگ یا از هر چیز خسته است، پی یک مسافرتی می‌گردد. حالا این مسافرت پیش آمده و هم اجازه می‌دهد که به عمره برود. در صورتی‌که این خرجی که می‌کند الآن حساب نشده است. یعنی ، برادرزاده‌اش، ، خواهرزاده‌اش، موقع ازدواج‌شان است، نمی‌توانند کنند. آن‌وقت ایشان می‌خواهد چند میلیون خرج کند و به عمره برود!. این است که پرهیز می‌دهند به ما که نفس مانند که دشمن می‌آید انسان را پایین می‌آورد، کارهایش را از آثار خیر و به خیری دور می‌کند. این نفس هم آمده در برنامه‌ی انسان رخنه کرده است. ۹۴/۵/۸= ۱۳ المکرم ۱۴۳۶ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 روز صدا و سيما؛ ( ۹ ) 🔹 این مرا به هر شکلی که شده، به هر وسیله‌ای که شده، به مسئولین و به مسئولین دیگر برسانید که: این در خطر است! در رنگ و رو گرفتن از دشمنان. حتماً دیده‌اید فرزندان ما در موقع بعضی از ورزش‌ها مثل این‌که لخت‌اند! فقط مختصری لباس دارند. و در موقع دوچرخه‌سواری و مسابقه هم همین‌طور. پاها که لخت است، قسمت بالاتنه هم خیلی شبیه لباس خواب است. دیروز که می‌خواستیم به دکتر برویم، یک‌دفعه چشم‌مان افتاد به یک دوچرخه‌سوار. دیدیم با همان وضع به خیابان آمده! ببینید این صدا و سیماست که این چیزها را برای ما عادی کرده و دارد روز به روز از این راه عادی‌سازی می‌شود. فردا همین آدم با دوچرخه می‌آید به ! پیاده می‌شود و می‌آید در صف می‌ایستد. هر کسی به او ایراد بگیرد، می‌گوید چه مشکلی دارد؟! چون چند سال است که دارد این ورزش از پخش می‌شود. همه داریم یاد می‌گیریم و مأنوس می‌شویم. این از مسائل روانی است. از راه دیدن، اُنس به این چیزها که پیدا شد، و زشتی آن از بین می‌رود. مثل لباسی که مدام صابون می‌خورد، صابون می‌خورد، تا هر چه لکه دارد از بین می‌رود، ما هم هر چه روحیات داریم، در این راه از بین می‌رود. با اُنس به این‌ها، دیدنِ آن‌ها، رفتنِ آن‌ها به و و .... غلبه‌ی از راه ، از راه های نامحسوس باطنی معنوی، از راه اُنس به این مطالب و از بین رفتن قبح آن است. بعضی از ما پیرمرد بودند؛ وقتی یک خانمی به داخل مجلس می‌آمد تا مسئله بپرسد، اگر آستینش را برای بالا زده بود، آن را پایین می‌آورد. خب، این برای ما مایه‌ی می‌شد. پیرمرد ۷۰-۸۰ ساله دستی را که اصلاً معلوم نیست گوشتی هم داشته باشد، ولی از روی و آستینش را پایین می‌کشید. برای این‌که معلوم نیست ملاقات و بیشتر از سر و صورت و دست جایز باشد. حالا این‌قدر این چیزها را به ما نشان می‌دهند و تکرار می‌کنند که می‌شود. وقتی عادی شد دیگر نمی‌شود از بیرون کرد. زن و ها، های بعدی اصلاً به این‌طور ها اُنس می‌گیرند و در زبان اند ولی در عمل، . در هم در مورد مردم وارد شده که: «حَیارَی، سُکارَی، لا مسلمینَ و لا نَصارَی»¹ یعنی مثل کسی‌که در بیابان گم شده باشد، حیران‌اند و مست‌اند!. آدم و آدم نمی‌داند چه کار بکند، چه بگوید، کجا برود، بنشیند، بلند شود، لباسش را دربیاورد، لباسش را بپوشد... «حیاری، سکاری، لا مسلمین و لا نصاری» ۹۴/۱/۲ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ____ ۱) [ ج ۷۴ ص ۱۶۶] @seyedololama
🔺 خطر و ﺗﻬﺪﻳﺪی ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺑﺰﺭﮒ برای جمهوری اسلامی! 🔹 وقتی کاری را شروع می‌کند، آیا واقعاً مقیّد به این است که با نام خدا این کار را شروع بکند یا این‌که فقط است؟! غیر مستقیم می‌کند. و که بچه را می‌آورند، سر سفره به او غذا می‌دهند، لباس می‌پوشانند، می‌فرستندش ، با بردن نام خدا واقعاً او را در و حراست الاهی قرار می‌دهند یا نام خدا را بردن تشریفات است؟ یا اصلاً نام خدا برده نمی‌شود؟! این‌ها را بچه با آن حس دقیق و باریکِ ناخودآگاهش حس می‌کند. ضمیر او در بچگی با همین حس ساخته می‌شود. وقتی این‌طور شد زمانی که به ۱۵-۱۶ سالگی رسید، هیچ دستگاهی نمی‌تواند در او کند و ضمیرش را شستشو بدهد تا او را از انحرافاتی که پیدا کرده بدهد. لذا وظیفه‌ی و و ، بسیار سنگین و مهم است. ولی فعلاً آن چیزی که اهمیت داده می‌شود این است که یا بالاتر گرفته بشود. بچه‌ها خوب درس بخوانند و این‌طور چیزها. در حالی‌که باید تمام این مسائل در پوشش قرار بگیرد؛ اگر بخواهیم این و این ان‌شاءالله در رسوخ پیدا کند. چون رسوخ پیدا کردن در خود انسان که این همه شرایط دارد، پس رسوخ کردن در مملکت هم به مراتب شرایط مضاعفی پیدا می‌کند. باید واقعاً دل‌سوز پیدا کرد، دل‌سوز پیدا کرد. دل‌سوز پیدا کرد؛ روحانیت دل‌سوز، معلم دل‌سوز بسازد. در خودش، در خودش، در ﺟﻤﻊ رفقای خودش بگذارد و آن‌ها را و هوشیار کند به این مسائل. 🇮🇷 الآن بالاترین نیازهای مملکت به این است که این اساتید آزاد و دولتی و اﻣﺜﺎﻟﻬﻢ زیر دست یک دل‌سوز قرار بگیرند، هرشب جلسه داشته باشند و اگر بدون بی‌پول نمی‌آیند، به آن‌ها بدهند، مثل پولی که در به آن‌ها می‌دهند و این‌ها را بسازند، چون هرچه الآن متوجه نسل هست از ناحیه‌ی بی‌تفاوتی معلمین دانشگاه و دبیران است. خطر مهم ، هجوم و هرچه که ما بگوییم، از این راه است و ما خوب ملتفتش نیستیم!. می‌کنیم این‌ها بدون تمام می‌شود. همین‌که بچه رفت و دیپلم گرفت؛ می‌شود آوردش در و قبولش کرد با یک و اﻭ شد!، ﺷﺪ! و حال این‌که این‌ها یک مشکلاتی در درونش هست که به این آسانی‌ها پیدا نمی‌شود. انسان وقتی وارد زندگی شد و زندگی شد و یا یک مهمی مثل ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺩﺭ و و این‌ها به دستش افتاد؛ آن‌جا دیگر صددرصد یک آدم می‌شود!، فقط پول است! فقط فکر این است که ساعت تدریسش تنظیم شود حقوقش بالا برود، پستش بالا برود و این‌جور چیزها!. و با این‌جور افکار مادی، و را نمی‌شود پابرجا کرد و نگه‌داری ﻧﻤﻮﺩ. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی https://eitaa.com/seyedololama
‍ 🏴 آثار و برکات سیدالشهدا علیه‌السلام 🔺 سفر پربرکت عاشورای حضرت علیه‌السلام از ماه رجب شروع می‌شود. آن‌ موقعی‌که در فشار حکومت برای دادن به حکومت قرار می‌گیرد از شهر مدینه خارج می‌شود. 🕋 بعد آن‌جا در الهی مدّتی می‌ماند که این اواخر در ایام و ماه ذی‌الحجه، از آن‌جا هم به خاطر فشاری که متوجه‌اش می‌شود، به سوی مملکت حرکت می‌کند. پس بنابراین چند ماه است؛ و و و و و ؛ این چند ماهه حرکت و آن حضرت به خاطر نافرمانی و طغیان بر علیه یزیدی شروع شده. این است که حالا ما هر چقدر نزدیک به ایام می‌شویم بیشتر باید توجه خود را به این سفر هم پر و هم پرثمر معطوف کنیم و ببینیم که رفتار و کردار آن حضرت را چقدر می‌توانیم در خودمان، در ، در ، در اداره و سایر جاها که هستیم پیروی بکنیم. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 واحسینا 🔺 شب اباعبدالله علیه‌السلام به خدا عرض کرد: "خدای را ستایش می‌کنم بهترین ستایش‌ها"؛ یعنی الآن به قدر یک سر سوزن از این اوضاعی که تا حالا پیش آمده و بعد پیش می‌آید، بین من و بین تو هیچ به هم نخورده. همان هستم که دعای خواندم. همان هستم که و پیاده از تا کرده‌ام به خاطر تو و شب‌هایی گذرانده‌ام در و و تو. همان‌ام که هستم. یک ذره و سرِسوزنی برای من فرقی نکرده. خوب پس اگر معنی و پیشوای انسانیت و و این است، پس هر عاشورایی که ما این چیزها را می‌خوانیم، باید برویم خانه و کنیم؛ نه برای امام (علیه‌السلام) بلکه برای خودمان که این چه است که ما داریم؟! این چه است که ما داریم؟! ما که به هر پیش‌آمدی خوشحال می‌شویم، به هر پس‌آمدی بد حال می‌شویم؛ یک دوستی میان‌مان را با خدا تاریک می‌کند! یک فرزندی زیر ماشین می‌رود، یک سرمایه‌ای بر شکسته می‌شود، یک چکی بر می‌گردد، یک چشمی خدای نخواسته نابینا می‌شود. بودن این‌جور نیست که ما داریم! این‌ها همه است!. اما باشد خدا قبول کرده است. امام حسین قبول کرده است. اما با این دوا نمی‌شود. امام حسین با این‌جور پیگیری کردن اثر نمی‌گذارد و خدایی نکرده این پیش‌آمدهایی که دارد می‌کند و غلغله‌های وحیقانه‌ای که دارد پیدا می‌شود*؛ نمایشی از درون ماهاست!؛ چون پیش‌آمد برای آن‌ها کرده و این‌جورشان کرده؛ حالا برای ما چه جور پیش‌آمد بکند که آن‌جور شویم، نمی‌دانیم!. شاهد بزرگ این عرض بنده جلسه‌ای است که بن عقیل وارد شد؛ چقدر مردم خوشحال شدند! جمعیت جمع شد. همین که شروع کردند به خواندن نامه‌ی آن حضرت، از چشم‌ها سرازیر شد!. برداشتند نامه نوشتند؛ امضا کردند؛ ۱۸ هزار نفر!. اما چند روز بعد، آقا آمد در میدان، قرآنش را هم روی سرش گذاشته بود و فرمود: «بینی و بینکم کتاب الله و سنت جدی رسول الله» مگر من با شما چه کرده‌ام؟! آیا حقی از من دارید؟! خونی از شما ریخته‌ام؟! مالی از شما ضایع کرده‌ام؟! مگر شما مرا مهمان نکرده‌اید؟! ناگهان سکوت محض فراگیر شد! این تبدیل خاطر و عوض شدن نه تبدیل شدن به وضع دیگر!. ما انسانیت پیدا نکرده‌ایم و لذا ما باید در سرمان بزنیم و بگوییم: ما اهل کوفه هستیم! ما می‌گوییم! و شاهدش همین است که اگر گاز کم و زیاد شود، اگر خدای نکرده نفت کم و زیاد شود؛ اوضاع فوری عوض می‌شود؛ تمام منازل، تمام ادارات آماده می‌شوند. تمام مخارج کپنی می‌شود. خلاصه، اوضاع عوض می‌شود. چون است دیگر. اما این خطرات هیچ خطر نیست! دیگر هیچ اوضاع را عوض نمی‌کند. هیچ را عوض نمی‌کند!. (*اشاره به اغتشاشات پس از انتخابات سال ۸۸ می باشد.) ۸۸.۱۰.۷ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺وحشت و #ترس از معصیت #انسان را نجات می‌دهد. #خطر در #دنیا و #آخرت دور ماست که #نجات از آن، به ترک #گناه و #معصیت و #خوف در دل است. خوف در #دل و ترک گناه هم جز با #دانش اسلامی و فهمیدن #معارف پیدا نمی‌شود. تا وقتی انسان خدا را دور از خود و دور از جهان فرض کند، هیچ‌وقت در دلش خوف پیدا نمی‌شود!. با شنیدن که آدم خائف نمی‌شود، بلکه با فهمیدن خوف پیدا می‌شود. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
🏴 درک معنای بندگی با مشاهده‌ی اباعبدالله الحسین علیه‌السلام 🔺 این‌ها همه شب است؛ علیه‌السلام می‌فرماید: «اُثنی علی ‌الله أحسن الثّناء»؛ من آن‌طوری‌که از آن بهتر نشود و هم نتوانند خدا را بشناسند و را بکنند، من الآن آن‌جور خدا را می‌کنم. این است. معجزه‌ی است. معجزه‌ی است. منتهی چنین چیزی بحث نمی‌شود که با گفتارش معجزه کرد. یعنی جدّش را شرح کرد؛ «سَنُلقی علیک قولاً ثقیلاً»؛ ( :۵)، را کرد. یعنی من در حضور شما حاضران که می‌بینید در چه وضعی از قرار دارم، بالاترین تشکری را که فرشتگان بهشتی - که اصلاً به فکرشان رنجی نرسیده - اگر از خدا بکنند، من فوق آن خدا را شکر می‌کنم!. این است که شب عاشورا ملائکه متحیّر شدند که یعنی چه؟! ما نمی‌دانستیم! وقتی خدا فرمود: «اسجدوا لآدم»؛ ( :۳۴) نمی‌دانستیم یعنی چه؟ مگر کیست؟! مجسمه‌ی و که تلخیصش و است، با این بیان تفسیر شد. این است که بعضی از شارحین* بزرگوار می‌گویند: "أبا عبدالله" معنی دارد. تنها یک کُنْیه نیست که در برای هر کسی که یک فرزندی داشته باشد به اسم آن فرزند او را صدا می‌زنند. مثل ابوالحسن، ابوالقاسم، پدرقاسم، پدر حسن. بلکه "أبا عبدالله" یک معنایی دارد. یعنی اصلاً بشریت نمی‌دانست که خدا یعنی چه؟ اما اباعبدالله آن را تفسیر کرد: که ای مردم! همان‌طور که شما از درخت سیب و گلابی در بهترین نقاط جهان و خوش آب و هواترین جای جهان، از درخت‌های خدا بچینید؛ من همان‌گونه از نیزه و تیری که پرتاب می‌شود و به بدنم می‌خورد؛ همان را می‌چینم و شکرخدا را می‌کنم!. تیر که پرتاب می‌شود من به بدنم که می‌خورد همان را می‌برم که شما از یک سیب و گلابی می‌برید!.... *[  اثر مرحوم میرزا  ؛ (۱۲۷۳-۱۳۱۷ق)] ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 با عرض تسلیت به مناسبت حلول ماه المظفر و تازه شدن مصائب خاندان رسالت 🔹 دشمن بود و برای از بین بردن دین به بهانه‌ی خون‌خواهی بر سر کار آمد و با این حربه که (علیه‌السلام) نیز در کشته شدن عثمان دخالت داشته، جنگ را به راه انداخت و سبب کشته شدن هزاران نفر از هر دو طرف گردید. بنابراین ترین و خطرناک‌ترین فرد برای اسلام و که خطر او از سایر بیشتر می‌باشد؛ همین معاویه، پایه‌گذار دولت بود و بعد از او (لعنة‌الله‌علیه) که به ناحق برجای پدرش نشست و با و خاندان او آن‌گونه رفتار کرد و را به اسارت گرفت و تمام ماه و را با کشتار و اسارت و به رساندن پیامبر سپری کرد. بنابراین ماه محرم و صفر ماه خود است. آن حضرت با معاویه و پدر او در و به دلیل جنگیده بود و آن‌ها به زور شده و به‌دنبال فرصتی برای تلافی بودند وإلّا هیچ اعتقادی به خدا و قرآن و حتی به هیچ دینی نداشتند! ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 خطر نفاق؛ (۳) 🔺 پیدا کردن مؤثر واقعی در عالم! 🔹 ... در این ایام صحبت است که علم امروز به آموخته که وقتی آمد، ساختمان را چگونه بسازند که خطری نداشته باشد، که مثلاً در چنین چیزی شده و این پیش‌آمدها که برای ما کرده که فلان تعداد نفر زیر آوار بمیرند، برای آن‌ها نشده و این‌ حرف‌ها؛ باید بنشینیم و کنیم که مؤثر واقعی، علم و ساختمان و این‌ها بوده، یا نه؟ همه‌ی این‌ها اسباب بوده، وسیله بوده و چه بسا کسی در ساختمان کاه گِلی زنده بماند و کسی در ساختمان محکم و منظم زیر آوار بماند! ما باید را انجام دهیم، وظیفه این است که ساختمان‌های کهنه را بسازیم، درست؛ اما بدانیم که آیا این علم و ساختمان و مهندسی بشریت است؟! این خیلی مشکل است که فکر کند که می‌شود در پناه علم، در پناه مصنوعات از حفظ شود!. می‌فرماید: «چیزی را که کارکن در این عالم نمی‌دانی اراده‌ی حق تعالی است. پیش تمام اسبابِ ظاهری خاضعی»؛ یعنی الآن تمام خاضع شده پیش مهندسی، یا نه؛ این‌ها وسایل‌اند و ممکن است همین‌ها یک بدبختی بر سرِ ما بیاورد. چون کار اساسی دست هیچ موجودی نمی‌افتد. خدا هیچ‌وقت از خود خلع سلاح نمی‌کند. این بحث اعتقادی را باید رویش کار کنیم و به داد خود برسیم. و پیدا کنیم تا هنگام ما را به‌عنوان مسلمان ردّ کنند و این خیلی سخت است، زیرا ما چطور باور کنیم که ، خانه، آپارتمان، ماشین اگر به درد ما می‌خورند تا لحظه‌ای است که او خواسته و آن لحظه‌ای که او نخواهد، همین‌ها اسباب بدبختی ماست!. این مطلبی است که آن را دل‌سوزانه مطرح کرده‌اند. ادامه دارد ... ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز درگذشت عارف بالله مرحوم آیت الله سید علی قاضی طباطبایی؛ (۶ ۱۳۶۶ ق= ۸ ۱۳۲۵ ش) 🔺 بدیهی است که و فراگیر در جهان، ریشه در مسأله‌ی بی‌خبری از جهان دارد. این ایده و مرام در و معاشرت اساتید همچون علامه به وضوح دیده می‌شد... ایشان فرمودند: روزی در حجره تدریس در خدمت مرحوم استاد بودیم و بحث را بیان می‌کردند، ناگهان سقف حجره طوری تکان خورد که گویا زمین‌لرزه‌ای رخ داد. حاضران با عجله در صدد خروج از حجره به طور ایجاد مزاحمت با یکدیگر بر آمدند! ولی بعداً با نبودن بازگشت نموده و ایشان [ آیت الله رحمه‌الله] بعد که از جای خود تکان هم نخورده بود، فرمود: بفرمایید ای آقایان و آشنای با !. 🔺 [مرحوم علامه طباطبایی] در دستورات خود یا به نقل از اساتیدشان [مرحوم قاضی] می‌فرمودند: هیچ‌کس به هیچ مرتبه‌ای از نرسید و گشایش و قلبی پیدا نکرد مگر در حرم مطهر امام علیه‌السلام و یا در به آن حضرت. ( ص ۱۰۴) 🔹 مرحوم علامه طباطبایی می‌فرمود: چنان را خوانده بودم که می‌گفتم: اگر خودِ هم بیاید یک کلمه بیشتر از این نمی‌تواند بگوید! تا این‌که خدمت مرحوم قاضی رسیدم؛ فهمیدم که یک کلمه هم نفهمیده‌ام! ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 خطر نفاق (۷) 🔺 تذکرات مولا امیرالمؤمنین علی صلوات‌الله‌علیه در هنگام نزول بلا 🔹 «راغِبینَ فی رَحمَتِک و راجِینَ فضلَ نِعمَتِک وخَائِفینَ مِن عَذابِک ونِقمَتِک»؛ خدایا ما آمدیم به باران در حالی‌که‌ ما از تو پر شده که نکند از ما قبول نکنی و این پدر همه را در بیاورد و همه را بیچاره کند. ویران بشود، افراد بمیرند، همین‌طور مردگان بیفتند روی زمین و کسی نباشد این‌ها را جابجا کند!. این مسئله‌ی الهی را نباید فراموش کرد، جزء اعتقادات ماست، منتهی ما نباید بدبین به کسی باشیم. ما چه می‌دانیم اشخاص را، خودمان هم خبر از خودمان نداریم. اما چیزی که هست این است که زیانِ عقیدتی نخورد به انسان‌ها که کنند اشیاء و و آسمان کاره‌ای هستند، و راه درمان هم است، اگر ما علم پیدا کردیم و ساختمان‌مان را درست کردیم، دیگر کار تمام می‌شود، این مثل این می‌ماند که بگوئیم را شفا می‌دهند، داروهای داروخانه می‌دهند؛ و نه بسم اللهی بگوئیم، نه بکنیم و نه هیچ چیز دیگری!. این همین است، همین است و بودن همین است که هم خیلی هشدار داده در مورد آن. بعضی از و دکترهای متدین دیده شده که بالای نسخه‌شان نوشته: "هو الشافی"، و بعد می‌دهند. این "هو الشافی" یعنی به دست من اگر شفا داده بشود مال من نیست. ولذا این‌هایی که این قسمت را ملاحظه نمی‌کنند گاهی شده دارو عوضی داده‌اند و بیچاره را یا بدتر کرده‌اند یا کشته‌اند!. طبیبِ تنها که کاری ازش ساخته نیست، دارویِ تنها که کاری ازش ساخته نیست. این‌که از هفتصد هشتصد سال پیش پشت گوش ما خوانده‌اند که: «از قضا سرکنگبین صفرا فزود» یک دارویی که هم بشود گفت داروست و هم غذا، نامش سرکنگبین می‌باشد که عسل شیرین را با سرکه جور می‌کنند برای رفع صفرا؛ اگر در انسان صفرا طغیان کرده باشد دارویش این سرکنگبین است. می‌گوید وقتی شفا قسمت نشده باشد، همین دارو صفرا می‌آورد!. «روغن بادام خشکی می‌نمود» روغن بادام معمولاً برای رفع یبوست است اما آن موقعی‌که خدا اجازه داده باشد که آن روغن اثر بکند و معنای و این است و ما این را اول باید از خدا بگیریم که در نتیجه این در ما حفظ بشود و بعد هم در راه خدا بگوئیم. بگوئیم که این "اشهد ان لا اله الا الله" که صبح‌ها و عصرها در می‌گوئیم، خیلی معنا می‌دهد، یک نیست؛ یعنی ما ملت شهادت می‌دهیم به این‌که هر چه از خوردنی و پوشیدنی و جا نداشتن و سوار شدن و وسایل و و و ، همه‌ی این‌ها وسایل خدایی است و اگر ا و حق تعالی در این‌ها کنار برود هیچ کاری از هیچ کسی بر نمی‌آید. آیا ما این‌جور است؟! این مسئله را اقلاً باید در موقعی‌که را می‌شنود در خاطرش بیاورد، و اگر دید برایش این مسئله روشن است که چه بهتر؛ این هم با تکرار می‌کند، -ولذا است آدم وقتی عبارات اذان را شنید، تکرار بکند- وقتی مؤذن می‌گوید: "اشهد ان لا اله الا الله" بنده هم بگوئیم: "اشهد ان لا اله الا الله". اما اگر نه، یک مسئله‌ی تشریفاتی شده، زود تکان بخوریم و کنیم خودمان را و از این‌جور مطالبی که حضرت علیه‌السلام درسش را چندین قرن قبل به ما داده در مواقع مخصوص استفاده کنیم. ادامه دارد... ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔹 این مرا به هر شکلی که شده، به هر وسیله‌ای که شده، به مسئولین و به مسئولین دیگر برسانید که: این در خطر است! در رنگ و رو گرفتن از دشمنان. حتماً دیده‌اید فرزندان ما در موقع بعضی از ورزش‌ها مثل این‌که لخت‌اند! فقط مختصری لباس دارند. و در موقع دوچرخه‌سواری و مسابقه هم همین‌طور. پاها که لخت است، قسمت بالاتنه هم خیلی شبیه لباس خواب است. دیروز که می‌خواستیم به دکتر برویم، یک‌دفعه چشم‌مان افتاد به یک دوچرخه‌سوار. دیدیم با همان وضع به خیابان آمده! ببینید این صدا و سیماست که این چیزها را برای ما عادی کرده و دارد روز به روز از این راه عادی‌سازی می‌شود. فردا همین آدم با دوچرخه می‌آید به ! پیاده می‌شود و می‌آید در صف می‌ایستد. هر کسی به او ایراد بگیرد، می‌گوید چه مشکلی دارد؟! چون چند سال است که دارد این ورزش از پخش می‌شود. همه داریم یاد می‌گیریم و مأنوس می‌شویم. این از مسائل روانی است. از راه دیدن، اُنس به این چیزها که پیدا شد، و زشتی آن از بین می‌رود. مثل لباسی که مدام صابون می‌خورد، صابون می‌خورد، تا هر چه لکه دارد از بین می‌رود، ما هم هر چه روحیات داریم، در این راه از بین می‌رود. با اُنس به این‌ها، دیدنِ آن‌ها، رفتنِ آن‌ها به و و .... غلبه‌ی از راه ، از راه های نامحسوس باطنی معنوی، از راه اُنس به این مطالب و از بین رفتن قبح آن است. بعضی از ما پیرمرد بودند؛ وقتی یک خانمی به داخل مجلس می‌آمد تا مسئله بپرسد، اگر آستینش را برای بالا زده بود، آن را پایین می‌آورد. خب، این برای ما مایه‌ی می‌شد. پیرمرد ۷۰-۸۰ ساله دستی را که اصلاً معلوم نیست گوشتی هم داشته باشد، ولی از روی و آستینش را پایین می‌کشید. برای این‌که معلوم نیست ملاقات و بیشتر از سر و صورت و دست جایز باشد. حالا این‌قدر این چیزها را به ما نشان می‌دهند و تکرار می‌کنند که می‌شود. وقتی عادی شد دیگر نمی‌شود از بیرون کرد. زن و ها، های بعدی اصلاً به این‌طور ها اُنس می‌گیرند و در زبان اند ولی در عمل، . در هم در مورد مردم وارد شده که: «حَیارَی، سُکارَی، لا مسلمینَ و لا نَصارَی»¹ یعنی مثل کسی‌که در بیابان گم شده باشد، حیران‌اند و مست‌اند!. آدم و آدم نمی‌داند چه کار بکند، چه بگوید، کجا برود، بنشیند، بلند شود، لباسش را دربیاورد، لباسش را بپوشد... «حیاری، سکاری، لا مسلمین و لا نصاری» ۹۴/۱/۲ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ____ ۱) [ ج ۷۴ ص ۱۶۶] @seyedololama
📆 مطالبی پیرامون شناخت "دانشجوی واقعی" به مناسبت روز دانشجو؛ (۱۶ ) 🔹 حضرت علیه‌السلام در حدیث می‌فرماید: «النَّاسُ ثَلَاثَةٌ: عَالِمٌ رَبَّانِیّ»؛ متصل به دستگاه ربوبی که حرفش از آن‌جا، فکرش از آن‌جا، رفتارش هم از آن‌جاست. «وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ»؛ دانشجویی که فهمیده که شدن، سعادت و است فلذا در پی آن افتاده است و هیچ دیگری ندارد که اگر همین غذا را آوردند موقع افطار در خوابگاهش دادند و فهمید که یادشان رفته به اتاق کناری بدهند، او به تنهایی نمی‌خورد یا آن غذا را قسمت می‌کند یا اصلاً خودش گرسنه می‌ماند. این دانشجو پی این عالم ربانی را می‌گیرد تا از این راه این باب این بر دلش گشوده بشود. «عَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ»؛ را برای کسی می‌گویند که دنبالش هستند تا بگیرندش و در پی نجات است یا گرگی دارد او را تعقیب می‌کند!. این گرگ درونی، این ناشایستی‌های که در ما - در بنده - هست از و متحجر و جامد شده و فرمانده وجود من شده، از این‌ها چطور نجات پیدا کنم؟! را برای این می‌خواهم. حالا شما ببینید در نظر ما ، دانش، ، برای چیست و به نظر حضرت علیه‌السلام دانشجویی برای چیست؟! «مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ»؛ یعنی کسانی‌که در این دنیا به این مسائل افتاده‌اند که نجات پیدا کنند؛ زیرا خودشان را در معرض و گودال سقوط می‌بینند، می‌خواهند نجات پیدا کنند با علم، با ، با ، با و این‌ها. «وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ»؛ و عموم هم که در دو دسته اول نیستند، در حکم پشه و مگس‌هایی هستند که در اختیار این هوا و باد و طوفان‌اند که هیچ‌جا نمی‌توانند از خودشان یک وزنی داشته باشند که حتی چند لحظه بمانند. دستگاه هوا و تَمَوُّج هوا بر آن‌ها حکومت می‌کند و این طرف و آن طرفشان می‌برد!. آن‌وقت آن‌قدر این مسئله باریک و مهم است که مرحوم استاد شهید در کتاب وقتی استاد خودش حاج میرزا علی آقای را به عنوان عالم ربانی می‌گوید من شناختم، بعد از آن می‌گوید: ولی خودم را "متعلم علی سبیل نجات" هنوز تشخیص ندادم که شده باشم!؛ یعنی مقام دانشجو تا این‌جا بالا می‌آید. دانشجویی که در پی سعادت‌طلبی برای خودش و هم نوعش و مملکتش می‌باشد که در نظرش این است که فقط علم و دانش و این‌ها نجات‌بخش بشریت‌اند و ما می‌خواهیم آن را تحصیل کنیم. دیگر به چیزی دیگر کاری نداریم. ایشان می‌فرماید: من هنوز خودم باور نکرده‌ام که دانشجوی این‌طوری باشم که "مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ " شده باشم و "هَمَجٌ رَعَاعٌ" نباشم. آدم یک می گیرد، یک‌مرتبه می‌بیند که اصلاً فکرش عوض شد، شغلش عوض شد، هَمَّش عوض شد، هدفش عوض شد؛ معلوم می‌شود این "هَمَجٌ رَعَاعٌ" بوده! می‌کرده که دانشجوست!. از اول کسی نبوده که دستش را بگیرد و از او دانشجو بسازد. آدم خیال می‌کند دانشجوست بعد تا یک پیش‌آمد می‌کند، یک کسبی پیش‌آمد می‌کند، برادرش می‌گوید: داداش بیا مترجم بشو، من می‌خواهم یک فلان تأسیسی را بکنم؛ می‌بیند که درآمد خوبی است. دیگر از فردا وقتش را کم می‌کند، تحصیلش را کم می‌کند و می‌رود آن‌طرف!. این اصلاً همان "هَمَجٌ رَعَاعٌ" بوده ولی حالی‌اش نبوده، خیال می‌کرده این است، خیال می‌کرده این دانشجو است. آن‌قدر دانشِ بشر شناسی، و ارزش دارد و فوق هر الماس و هر طلا و هر جواهری است که هیچ‌چیز نمی‌تواند برای کسی که طالب او هست، جانشین آن بشود. هیچ‌چیزی نمی‌تواند خلاء او را پر کند که بگوید حالا دیگر من به آن خواسته‌ام رسیدم، و آن را رها کند. علامت این‌که دانشجوست این است که هیچ‌چیز انسان را قانع نمی‌کند و هیچ‌چیز آدم را به خود مشغول نمی‌کند. اگر دید که هیچ‌چیز فرصت‌هایش را از دستش نمی‌گیرد، این دانشجو است. بنابراین بنده که از من گذشته، شما جوانان از خدا بخواهید که آن دانشجو بودن را ان‌شاءالله به شما کند. و السلام علیکم و رحمة الله ۷۶/۸/۳ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔹 وقتی کاری را شروع می‌کند، آیا واقعاً مقید به این است که با نام خدا این کار را شروع بکند یا این‌که فقط است؟! بچه غیر مستقیم می‌کند. و که بچه را می‌آورند سر سفره به او غذا می‌دهند، لباس می‌پوشانند، می‌فرستندش ، با بردن نام خدا واقعاً او را در و حراست الاهی قرار می‌دهند یا نام خدا را بردن تشریفات است؟ یا اصلاً نام خدا برده نمی‌شود؟! این‌ها را بچه با آن حس دقیق و باریکِ ناخودآگاهش حس می‌کند. ضمیر او در بچگی با همین حس ساخته می‌شود. وقتی این‌طور شد زمانی که به ۱۵-۱۶ سالگی رسید هیچ دستگاهی نمی‌تواند در او تصرف کند و ضمیرش را شستشو بدهد تا او را از که پیدا کرده بدهد؛ لذا وظیفه‌ی و و بسیار سنگین و مهم است، ولی فعلاً آن چیزی‌که اهمیت داده می‌شود این است که یا بالاتر گرفته بشود. بچه‌ها خوب درس بخوانند و این‌طور چیزها؛ در حالی‌که باید تمام این مسائل در پوشش قرار بگیرد؛ اگر بخواهیم این و این ان‌شاءالله در رسوخ پیدا کند. چون رسوخ پیدا کردن در خود انسان که این همه شرایط دارد، پس رسوخ کردن در مملکت هم به مراتب شرایط مضاعفی پیدا می‌کند. باید واقعاً دل‌سوز پیدا کرد، دل‌سوز پیدا کرد. دل‌سوز پیدا کرد. روحانیت دل‌سوز، معلم دل‌سوز بسازد. در خودش، در خودش، در ﺟﻤﻊ خودش جلسه بگذارد و آن‌ها را و هشیار کند به این مسائل. الآن بالاترین نیازهای مملکت به این است که این اساتید آزاد و دولتی و اﻣﺜﺎﻟﻬﻢ زیر دست یک روحانی دل‌سوز قرار بگیرند، هر شب جلسه داشته باشند و اگر بی‌پول نمی‌آیند؛ پول به آن‌ها بدهند، مثل پولی که در کلاس به آن‌ها می‌دهند و این‌ها را بسازند. چون هرچه خطر الآن متوجه نسل هست از ناحیه‌ی بی‌تفاوتی معلمین دانشگاه و دبیران است. مهم انقلاب، هجوم و هرچه که ما بگوییم، از این راه است و ما خوب ملتفتش نیستیم!، می‌کنیم این‌ها بی‌ضرر تمام می‌شود. همین‌که بچه رفت و دیپلم گرفت؛ می‌شود آوردش در و قبولش کرد با یک امتحان و اﻭ شد!، ﺷﺪ! و حال این‌که این‌ها یک مشکلاتی در درونش هست که به این آسانی‌ها پیدا نمی‌شود. انسان وقتی وارد زندگی شد و تبلیغات شد و یا یک مهمی مثل ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺩﺭ و و این‌ها به دستش افتاد؛ آن‌جا دیگر صد در صد یک آدم مادی می‌شود! فقط فکر است! فقط این است که ساعت تدریسش تنظیم شود، حقوقش بالا برود، پستش بالا برود و این‌جور چیزها. و با این‌جور افکار ، و را نمی‌شود پابرجا کرد و نگه‌داری ﻧﻤﻮﺩ. 🔺🔺🔺 🔹 ای آقايان آموزگار، آقايان دبير، آقايان چرا تا حال برای ما مشخص نکرده‌ايد که نسل جوان چه هست و که هست و چه خواهد شد؟!. ۸۷٫۸٫۱۶ 🔺🔺🔺 🔹 همان‌طوری‌که اگر لبنیات‌فروشی جنس مسموم را بفروشد و و و قانوناً؛ قابل تعقیب است، باید در اسلامی کنترل بسیار محکمی هم در پخش مطالب باشد. چون وقتی و چیزی را می‌خوانند، از و و ، دفاع کاملی در آن‌ها وجود ندارد؛ در نتیجه به حال بچه‌های ممالک غیر اسلامی در می‌آیند. متأسفانه مثل این‌که وزرا یا وکلا یا کمتر به این نکته متوجه هستند؛ این است که گویا می‌خواهند شانه‌های خود را از زیر بار این مسئولیت خالی کنند، در حالی‌که این واقعاً مثل این می‌ماند که یک یا یک اکثر مسئولیت خودش را از روی نادانی و ترک کند!. بنابر این انقلاب اسلامی ما نیاز به پرورش ارباب فرهنگ و مرزبانان فرهنگی دارد که آن‌ها به مسائل ریز و ظریف امور فرهنگی آشنایی پیدا کنند. ⏪ ... ما باید تلاش و مجاهده نماییم که در وجودمان حکومت و برقرار شود و سپس به برقراری این در وجود دوستان و اطرافیان کمک نماییم تا جامعه‌ای و داشته باشیم. این باید در درون هر فرد از یک اسلامی به وجود بیاید و در این رابطه نباید منتظر بمانیم، زیرا آن‌ها به قدری درگیر کارهای اداری خود هستند که به آسانی قادر به انجام فعالیتی نیستند؛ البته باید کنیم که خداوند آن‌ها را نیز موفق بدارد. ⏪ اصحاب انقلاب فرهنگی ما؛ چه در ، چه ، چه در اجتماعات و باید هم برای و مردمان دیگر و خانواده‌ها کاملاً جدی روشن کنند که ما وقتی می‌توانیم ادعا کنیم که از بهره بریده‌ایم و از اهداف مقدس بانیان آن و خون مقدس قدردانی کرده‌ایم که همه‌ی مسائل بر اساس "انا لله و انا الیه راجعون" شروع شود، ادامه یابد و ختم شود. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 اجرای طرح استعماری حذف حجاب توسط رضاخان پهلوی؛ (۱۷ ماه ۱۳۱۴ ش) 🔺 چگونگی رفع بی‌حجابی و ترویج دین‌داری 🔹 «مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ»؛ ( : ۱۱۷) در این همه‌چیز خوابیده. همه‌ی ، مسائل ، مسائل هوایی و زیردریایی، مسائل و . همه‌ی این‌ها جزء باید قرار بگیرد. تو گفتی بگو، بکن؛ انجام دادم. این لابراتوار، این مسائل مربوط به امور هسته‌ای، مسائل مربوط به انرژی‌ها و این چیزها، کشتی‌سازی و زیردریایی‌سازی و این‌ها تمام دستور تو بود که من انجام دادم. تمام باید این جواب را بدهند روز . تمام که این‌ها را امضا می‌کنند باید روز قیامت همین‌طور جواب دهند. فرمودی که ما این کارها را بکنیم. آن‌وقت خدا ازشان می‌پرسد: خُب، من کِی گفتم به شما که یک مشت دانشجوی خدانشناس را جمع کنید و این را به آن‌ها بگویید؟! شما می‌خواستید شش ماه، یک سال، اولِ ورود به این‌ها را کنید، بعد مشغول به تدریس شود. آن‌وقت چه جواب می‌دهند؟! چه تقصیری دارد؟ بعدها می‌آید می‌شود. می‌شود. فرار به می‌کند. می‌شود. می‌شود؛ چون خدا را نشناخته. درس خدا هفته‌ای دو ساعت بوده! مثل درس جغرافیا. خود معلم هم تازه از خدا به عمرش به درونش نیامده!. این است که این تأسیسش از روی روحیات خدا شده. این روحیات را باید به هر قیمتی هست، در پی‌اش باشیم. در ، در محله‌ها، عده‌ای مانند انجمن شهر، انجمن تشکیل دهند. آن‌وقت پرونده داشته باشند؛ چندتا مغازه داریم ما؟ این‌ها مال چه کسانی‌ست؟ چندتا شاگرد دارند؟ خانواده‌شان چه جوری رفتار می‌شود؟ مدارس‌شان چه جوری؟ معلم‌هاشان چه جوری؟ این‌ها را تمام بنویسند. مواظبت کنند. از پول و بگیرند به این‌ها بدهند که مسلمانی یاد بگیرند. آن‌وقت کشور می‌شود کشور ، که می‌فرماید: تأسیساتش را حفاظت بکنید!. مجانی به دست شما نیفتاده!. خون‌های در این راه خرج شده!. خُب، پس آن را نگه‌داری کنید. ۸۸.۱۰.۱۵ @seyedololama 🔺 خداوند با یک قاطعیتی در سوره می‌فرماید: «أحسب الناس...»؛ مردم چنین می‌کنند که دست از سرشان برداشته خواهد شد به صِرف این‌که ما گرایش به پیدا کردیم، ما امام علیه‌السلام هستیم، ما می‌رویم، ما سینه می‌زنیم، می‌کنیم، می‌دهیم!. این چیزها درست و همه‌اش هم خوب، ولی پایداری یک چیز دیگری است که وقتی مشکلات پیش‌آمد کرد، انسان همان باشد که بود و هیچ درونش تزلزلی پیدا نشود. در وقتی که بخت برگشته‌ی ملعون به دستور ارباب خودش حکم برداشتن را در اجرا کرد؛ خب دیدیم که چه جلساتی تشکیل شد و چه افرادی ، - و - خود را آوردند در آن مجالس و با وضع بسیار و خیلی دور از و مردانگی، شرف‌شان را زیر پا گذاشتند!. این بزرگی است. این را باید توی فکرش بیفتیم. ۸۵٫۷٫۴ @seyedololama 🔺 «اللهّمَ أقسِم لَنا مِن خَشیَتِکَ ما یَحُولُ بَینَنا و بینَ مَعصِیَتِک»؛ ( ؛ اعمال شب ) الآن صحبت بر این است که چرا در مراعات نمی‌شود؟! برای این است که نیست. خشیت یعنی پروا. پروا از چه؟ از خدای و . وقتی به خدا نباشد، وقتی دانش نباشد، وقتی آدم کر و کور باشد، از چه پروا کند؟ از در و دیوار؟! این است که مسئله‌ی خشیت اهمیت پیدا می‌کند. «اِنّما یَخشَی اللهُ مِن عِبادِهِ العُلَماءُ»؛ ( : ۲۸)؛ علم صحیح، ، و برای انسان خشیت می‌آورد. یعنی فرقی به حالش نمی‌کند در تنهایی باشد یا در بین باشد. برایش یک‌سان است. چون خدایی که در شهر و مملکت و خیابان‌ها هست، در خانه و لانه و زیرزمین‌ها هم هست. فرقی نمی‌کند. اگر آن دانایی برای مردم پیدا بشود، درست می‌شود. پس نقص عمده‌ی ما که باید به ، ، شورای اسلامی گفت، نبودن است. ۹۳٫۳٫۲۲ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺ضرورت استفاده از روزهای جمعه برای تصحیح و تحکیم عقاید 🔹 در کلمات #مرحوم_امام وارد شده که می‌فرمایند: #ریاضت_فکری و علمی و #ریاضت_عملی لازم است. #ریاضت_عملی خب این است که آدم وقتی مثلاً #حج بر او تعلق می‌گیرد، سال اول درآمدش هم هست، خب #شیطان به سراغش می‌آید و می‌گوید: حالا تو تازه کاری و فلان!. می‌گوید: نه! من می‌روم حج. خدا خودش تلافی می‌کند، و می‌رود حج، که این یک ریاضتی مالی و ریاضتی بدنی است که خودش را در #خطر سرنگونی ماشین، هواپیما و دیگر خطرات قرار می‌دهد برای خاطر #عبادت و مسائل دیگر. ریاضت فکری و علمی از این هم مشکل‌تر است فلذا #انسان باید حتماً وقتی را، اقل اقلش هفته‌ای یک روز را، #جمعه را مثلاً، برای رسیدگی به #عقاید و #علوم_اسلامی خودش قرار دهد، چه با #سواد باشد و چه بی‌سواد. سابق بر این‌ اهمیت به این امور می‌دادند و با این‌که بی‌سواد بودند ولی فهم آن‌ها گاهی از ما سواد دارها بالاتر بود. اعتقادشان روشن‌تر بود. زلزله در عقیده هیچ‌وقت نداشتند. تزلزل نداشتند. محکم بودند. خدا را می‌شناختند. #امام و #پیغمبر را می‌شناختند. حتی اگر خبر می‌آوردند برای فلان روستایی که می‌دانی چه شد؟ همه‌ی گوسفندهایت از بین رفت. می‌گفت: خب رفت که رفت! چه کار کنم؟! خدا به من بدهد دوباره. این‌جوری می‌گفت. نمی‌گفت که: عجب! خدایا! چرا بر سر من آمد؟ذچرا گوسفندهای دیگران را از بین نبردی و فقط مال من را از بین بردی؟!. از این‌جور حرف‌های زشت نمی‌زد!. ۸۱٫۴٫۱۰ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺ظهور و با خدای متعال در مواقع : «فَإِذَا رَكِبُوا فِی الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ يُشْرِكُونَ»¹ 🔹 راه رسیدن به آفرینش 🔸 موفقیت در با ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _ ۱) [ :۶۵] @seyedololama
📆 ﻫﻼﻛﺖ مروان بن حكم لعنه‌الله؛ (۳ ۶۵ ق) 🔺 نمونه‌ای از رفتار کریمانه‌ی اهل‌بیت علیهم‌السلام با دشمنان خودشان 🔹... مثلاً ، دشمن‌ترین خلق به خاندان است و چه به سر علیهم‌السلام آورد و چقدر خودش و خانواده‌اش اذیت کردند. اما وقتی لشکر لعنه‌الله ریختند برای قتل و غارت ، این دید که زن و بچه‌اش در است؛ زن و بچه‌اش را آورد خدمت حضرت علیه‌السلام و گفت: من این‌ها را آورده‌ام که به دست تو بسپارم!. بعد از جریان که مدینه قرار شد قتل و غارت شود، این خدا و و امام علیهم‌السلام، خانواده‌اش را که در خطر بود به دست حضرت سپرد و حضرت هم آن‌ها را با خانواده‌ی خودش فرستاد به جایی که در نظر داشت برای محافظت!. این‌جور نمایش ، این‌جور نمایش گذشت، نمایش مافوق صفاتی که ما عقل‌مان نمی‌رسد!... ۸۲٫۷٫۲۰ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 عبرت از رفتار امیرالمؤمنین علیه‌السلام در حفظ سلامت دين 🔹 از کتب نقل شده که حضرت مولا علیه‌السلام فرمود: «جَذبَنی رسولُ اللهِ و بَکی!»؛ مرا به خود چسباند و درآغوش گرفت و گریست! «فقُلتُ: یا رسولَ الله ما یُبکیکَ؟» یا رسول الله چرا می‌کنید؟ فرمودند: «ضَغائنُ فی صدور رجالٍ علیک لَن یَبدُوها الیک الّا مِن بعدی.» در سینه‌ها کینه‌هایی برای تو آماده شده که منتظرند من از بین شما بروم، آن‌وقت کینه‌ها را علیه تو پیاده کنند و انتقام بگیرند!. «فقُلتُ: بِسلامةٍ مِن دینی؟! قال: بِسلامةٍ مِن دینِک». عرض کردم در آن هنگام من در سلامت است؟ جواب دادند: بله در است! این پیش‌آمد بسیار دردناکی را که حضرت به او اطلاع دادند، مایه‌ی بیم و و ناراحتی برای او نشد، بلکه و امان دینی برایش مهم بود؛ فلذا عرض کرد: در موقعی که کینه‌ها بروز می‌کند و حربه‌ها به سوی من هدف‌گیری می‌شوند و دشمنی‌ها آشکار می‌گردد و من در معرض انتقام و کشته‌های عرب قرار می‌گیرم، آیا آن موقع من دین سالمی دارم؟! فرمود که در سلامت هستی. حالا این‌جا این سؤال برای همه‌ی ما پیش می‌آید که ما که به این وارد شدیم، جایش بود که در این مطالب می‌کردیم و درباره‌اش جلسه تشکیل می‌دادیم. هر جنسی که قیمتش بالا و پایین می‌رود، هر چاهی که کنده می‌شود و نفتی از آن بیرون می‌آید، هر استانی که جدیداً تأسیس می‌شود، همه‌ی این‌ها جلسه و مقدمات دارد، اهمیت و دارد، اما کسی بلند نمی‌شود تا بگوید ما که جمهورى اسلامی تشکیل دادیم؛ ما را چه کسی تضمین می‌کند و باید چه کار کنیم و چه طرح و نقشه‌ای باید ارائه کرد؟! و هیچ صدایی از هیچ جایی در این رابطه به گوش نمی‌رسد!. دعاها تشکیل می‌شود؛ دعاهای و تشکیل می‌شود، ها، سینه‌زنی‌ها، - همه‌ی این‌ها یکی از یکی بهتر و امیدسازتر-. اما آیا چنین مسائلی هم در این کلاس‌ها، تکیه‌ها و ها گفته می‌شود؟! چرا کسی تکان نمی‌خورند؟! برای این است که سالم نیست و هایمان ناسالم است و احساس نمی‌کنیم و خدایی نخواسته اگر خطر دنیوی هم پیش بیاید، ما برایش فکری نکرده‌ایم. چند سال پیش بود که در آن حادثه عجیب رخ داد، چقدر ما کشته دادیم؟!. کسی یادش هست؟ حدود سی هزار نفر کشته و زخمی و استخوان خردشده و سروسینه شکسته و جوی خون در مسجد به راه افتاده و این طرف و آن طرف. آیا این پیش‌آمد برای ممکن نیست؟ چه کسی قول داده؟ در کدام دفتر امضا شده که تهران محفوظ است؟ محفوظ است؟ محفوظ است؟ که این‌طور نشان می‌دهیم. و دوشیزه‌هایمان، هیچ بیمی در دل‌شان نیست؛ و برای تمرین و خود را آماده می‌کنند، برای رفتن به و خود را آماده می‌کنند، های ما برای گرفتن یک گلدان (کاپ قهرمانی) و آن را روی سر خود گذاشتن، خودشان را آماده می‌کنند!. چرا ما این‌طور هستیم؟ برای این‌که دین سالمی نداریم، دینی که خطر را حس کند، نداریم. این دینِ تقلیدی است نه دینِ فهمیدنی. دبیرستان‌ها دین به می‌آموزند و لذا نمره‌اش هم خیلی مهم نیست که کم یا زیاد شود! این عبارت را شما از استاد شهیدتان؛ -مرحوم - در سینه و دفترتان یادداشت کنید که در می‌فرماید: «اصول عقاید مذهبی اجباراً باید آزادانه مورد تحقیق واقع شود وگرنه با روح مذهب که هدایت و راهنمایی است، منافی است.» استدلالی یعنی باید حتماً در کلاس نشست و زحمت کشید و نمره گرفت تا مثل مسائل ریاضی و هندسه فهمیدنی بشود که در اين‌صورت هم است هم . ولی تقلیدی نیست که بخوان و برو و قدری محفوظات داشته باش و حفظ کن و بگو!. بلکه فهمیدنی است و لذا بچه‌های ما زحمت می‌کشند، شب می‌نشینند و مسائل را حل می‌کنند. خوب مسائل دینی هم همین‌طور باید حل شود. این برای این است که و و اکثراً این حس خطر در آن‌ها پیدا نشده است. اگر یک مکتبی آمد و تشکیل داد، مهم‌ترین کار آن این است که مسائل مکتبی را در درون ، ها، ها، ها، ها و ما ها بکارد. اگر این کاشتن انجام بگیرد، این مکتب برقرار است و پرچمش هم بالاست. اگر خدایی نکرده در این کار سستی شود ما مشکل داریم. ۲۶ المبارک ۱۴۳۵=۹۳٫۲٫۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 درسی بسیار آموزنده و مهم از سوره عنکبوت 🔹 در در اعمال شب ۲۳ ماه مبارک بر سوره‌ی مبارکه‌ی تأکید شده و گویا خواننده‌اش به وعده داده شده. معنای این موضوع این است که این سوره می‌تواند پیروان خودش را سعادت‌مند کند. بعضی از سور هست که بسیار در ساختن و و درون نقش مهمی دارد که یکی از آن‌ها سوره‌ی مبارکه‌ی "عنکبوت" است که اعلام می‌کند برای هر انسان ؛ چون با یک قاطعیتی می‌فرماید: «أحسب الناس»؛ مردم چنین می‌کنند که دست از سرشان برداشته خواهد شد به صِرف این‌که ما گرایش به پیدا کردیم، ما امام علیه‌السلام هستیم، ما می‌رویم، ما سینه می‌زنیم، می‌کنیم، می‌دهیم!. این چیزها درست و همه‌اش هم خوب، ولی پایداری یک چیز دیگری است که وقتی مشکلات پیش‌آمد کرد، انسان همان باشد که بود و هیچ درونش تزلزلی پیدا نشود. در وقتی‌که بخت برگشته‌ی ملعون به دستور ارباب خودش حکم برداشتن را در اجرا کرد؛ خب دیدیم که چه جلساتی تشکیل شد و چه افرادی خانواده‌هایشان، - و - خود را آوردند در آن مجالس و با وضع بسیار بی‌حیایی و خیلی دور از حمیّت و مردانگی؛ و شرف‌شان را زیر پا گذاشتند!. این خطر بزرگی است. این را باید توی فکرش بیفتیم. از دستوراتی که در این ماه می‌گیریم این باشد که این را در برابرمان قرار دهیم و در آن‌ها تعمق کنیم. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
⚫️ شهادت جناب حمزه علیه‌السلام؛ (۱۵ المکرم ۳ ق) 🔹 سیدالشهداء از اولین سادات رهبر اسلام است. ما از ایشان چه می‌شناسیم؟! بنده چه می‌شناسم؟! باید بروم اول اسلام را پیدا بکنم و پیدا کنم؛ ببینم این بزرگواران در راه چه جان باختند؟ آن زن بدکاره و آلوده ( جگر خوار) وارد قتله‌گاه شد. تشنه‌ی خون بود! جگر این بزرگوار را شکافت! جگرش را در آورد که بخورد!. چرا این‌جور شد؟ چرا این‌جور می‌شود؟ این‌ها ماست! ما هم ممکن است این‌گونه بشویم؛ یک‌وقت باشیم، یک‌وقت باشیم، باشیم، یک‌وقت هم دست‌مان به خون یک بی‌گناه آلوده شود!. این‌ها همه باعث می‌شود که انسان، نفس کشیدنش هم روی حساب باشد. حرف زدنش هم حساب داشته باشد. درس خواندنش درس و گفتنش هم با بیداری باشد. ۸۸٫۷٫۵ ☑ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama