eitaa logo
کانال خاطرات آزادگان
1.1هزار دنبال‌کننده
992 عکس
217 ویدیو
9 فایل
کانال خاطرات آزادگان روایتگر مقاومت، ایثارگری, از خودگذشتگی و خاطرات اسرای ایرانی در اردوگاه‌‌ها (سیاهچال‌های) حزب بعث عراق در سال‌های دفاع مقدس است. از پذیرش تبلیغات معذوریم. دریافت نظرات، پیشنهادات‌ و انتقادات: @takrit11pw90 @Susaraeiali1348
مشاهده در ایتا
دانلود
دسترسی به قسمت های دیگر خاطرات به لطف خدا و تلاش دوستان، دسترسی به کلیه خاطرات آزادگانی که در زیر مکتوب شده محقق شده است. با کلیک بر قسمت آبی رنگ، آنها را مشاهده بفرمایید: نگهبانان عراقی 🔻موضوعات کتاب نحوه استفاده: 🔻 روی این اسامی که لینک شده و به رنگ آبی است کلیک کنید. 🔻 پایین آن را ببنید. سمت چپ نوشته مثلا « ۱ از ۳۰ » 🔻سمت راست آن فلاش بالا و پایین برای اسکرول کردن کنارش هست که می توانید با آنها، تمام خاطرات فرد مورد نظر را ببنید. 🔻 ان شاءالله این اسامی کم کم و با زحمات مدیر محترم که بصورت خاموش در حال تلاش هستند، بیشتر خواهد شد.
♦️از امشب خاطرات آزاده گرانقدر : مهندس اسدالله خالدی ....خانم هیدرون را در راه پله های ساختمان، موقع رفت و آمدم به خانه دیده بودم، همسایه بودیم. در طبقه پایین آپارتمان ما زندگی می‌کرد. شیمی می خواند و معلم شیمی هم بود. هفت-هشت سالی بزرگتر از من بود. همیشه تو خودش بود. چنان که انگار همه آلمان شکست خورده را به دوش می کشید. مثل خیلی از دانشجوها وضع مالی خوبی نداشت. روزی چند ساعت تو یکی از رستوران های محله لیبیک اشتراوس غذا صرف می کرد. خیلی از وقت‌ها حتی تو خیابان و خانه با پیش بند آشپزی رفت و آمد می‌کرد. انگار عوض کردن لباس وقت زیادی از او می‌گرفت. بی آنکه بدانم چرا، دلم برای خانم هیدرون می‌سوخت. با آن حال، هیچ وقت عکس العملی نشان می‌دادم. مثل دوتا غریبه از کنار هم می گذشتیم. بخشی از کتاب: